بیعت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''بیعت''' نوعی [[پیمان]] که میان [[مردم]] و [[حاکم]] بسته میشود و مفاد آن، [[تعهّد]] [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] است. گاهی هم میان دو فرد عادی بیعت انجام میگیرد. در تاریخ اسلام، عدّهای از [[مسلمانان]] یثرب در محلّی به نام "عَقَبه" با [[حضرت محمد]] {{صل}} بیعت کردند تا نزد آنان بیاید و از او | '''بیعت''' نوعی [[پیمان]] که میان [[مردم]] و [[حاکم]] بسته میشود و مفاد آن، [[تعهّد]] [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] است. گاهی هم میان دو فرد عادی بیعت انجام میگیرد. در تاریخ اسلام، عدّهای از [[مسلمانان]] یثرب در محلّی به نام "عَقَبه" با [[حضرت محمد]] {{صل}} بیعت کردند تا نزد آنان بیاید و از او حمایت کنند که به آنان [[انصار]] گفته میشود. چندین بار هم [[رسول خدا]] از [[مسلمانان]] بیعت گرفت تا او را [[یاری]] کنند، از جمله آنها "[[بیعت رضوان]]" بود که در [[صلح]] حدیبیّه انجام شد. کسی که با خلیفهای بیعت میکرد، خود را موظف به [[اطاعت]] میدید و بیعت شکستن [[زشت]] به شمار میآمد و اگر کسی حاضر به بیعت نمیشد، این کار نوعی تمرّد از [[حکومت]] و به رسمیت نشناختنِ [[حاکم]] قلمداد میشد. به [[پیمان]] شکنانی همچون [[طلحه]] و [[زبیر]] و شرکتکنندگان در [[جنگ جمل]]، "[[ناکثین]]" گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۸.</ref>. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای [[اطاعت]] یا [[تعهّد]] بر [[وفاداری]] بر یک [[میثاق]] و [[پیمان]]<ref>لسان العرب.</ref>. بیعت کردن به مفهوم [[پذیرش]] [[ولایت]] [[والی]] و نوعی توافق دوجانبه بین [[حاکم]] و [[رعیّت]] و [[تفویض]] [[حاکمیت]] و مراعات [[تعهّدات]] متقابل بین [[حاکم]] و [[مردم]] است. هرچند از دیدگاه [[شیعه]]، [[امامت]] [[امامان]] و [[لزوم]] [[تبعیت]] از آنان که [[حکّام الهی]] و [[پیشوایان]] [[منصوب]] از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت [[امّت]] با [[امام]]، دست او را در [[اجرای قانون]] [[الهی]] و [[رهبری]] [[مردم]] باز میکند و هم بر [[مردم]] [[حقوقی]] پدید میآورد، هم بر [[والی]]. [[پذیرش]] [[حکومت]] با بیعت، تکلیفی متقابل بین [[مردم]] و [[حکومت]] را [[الزام]] میکند<ref>در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه.... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱.</ref>. | |||
وقتی بیعت، آگاهانه و با [[اختیار]] صورت گرفت، [[تعهّد]] [[اطاعت]] بر دوش [[بیعتکننده]] میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه [[امام علی|علی]] {{ع}} پس از بیعت [[مردم]] با حضرتش فرمود: "این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از [[اسلام]] روی گردانده و پیرو راه غیر [[مسلمانان]] شده است"<ref>{{متن حدیث|هَذِهِ بَيْعَةٌ عَامَّةٌ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا رَغِبَ عَنْ دِينِ الْإِسْلَامِ وَ اتَّبَعَ غَيْرَ سَبِيلَ أَهْلِه}}؛ ارشاد، مفید، ص ۱۳۰.</ref>. در جایی دیگر، برای [[شاهدان]] و حاضران بیعت، [[حق]] [[بیعتشکنی]] قرار نداده است: {{متن حدیث| لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِع}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳.</ref>. | |||
آنچه در [[تاریخ]] [[خلافت]] و [[رهبری]] [[امام علی]] {{ع}} به صورت [[جنگ جمل]] پیش آمد، از [[پیمانشکنی]] و نقض بیعتی بود که [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[مردم بصره]] مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} خبر داده بود و [[تکلیف]] [[جهاد]] با [[پیمانشکنان]] را هم برای [[امام علی|علی]] {{ع}} معین کرده بود. خود آن [[حضرت]] میفرماید: "[[پیامبر]] مرا به [[جنگ]] با [[پیمانشکنان]] [[فرمان]] داد"<ref>{{متن حدیث|أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ }}؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶.</ref>. در جایی دیگر میفرماید: "[[مأمور]] بودم که با [[ناکثین]] ([[پیمان]] شکنان [[بصره]]) و [[قاسطین]] ([[ستمگران]] [[شام]]) و [[مارقین]] ([[خوارج نهروان]]) بجنگیم و من طبق آنچه [[مأمور]] بودم عمل کردم"<ref>{{متن حدیث|"أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ فَفَعَلْتُ مَا أُمِرْتُ بِه}}؛ الغدیر، ج ۱ ص ۱۰.</ref>. | |||
برخی از کسانی که به ناحق، [[طمع]] در [[ریاست]] و [[مال]] داشتند و [[تحمّل]] [[عدل]] [[امام علی|علی]] {{ع}} برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز [[خلافت]] [[امام علی|امیر المؤمنین]] با وی بسته بودند شکستند و با تحریک [[مردم]] و به بهانۀ [[خونخواهی]] [[عثمان]]، فتنۀ [[جمل]] را پدید آوردند. سران این گروه [[پیمانشکن]] عبارت بودند از: [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]]، [[عبد اللّه بن زبیر]]، [[مروان بن حکم]]، [[عبد اللّه بن عامر]] و [[یعلی بن منیه]]. دسیسههای [[معاویه]] هم در بروز این [[شورش]] بیاثر نبود. [[امام علی]] {{ع}} پس از [[نامهها]]، موعظهها و اتمام حجّتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ [[اصحاب جمل]] را [[شکست]]. جز بیعتی که با [[امام]] در آغاز خلافتش کردند، روز [[غدیر خم]] نیز بر [[امامت]] و [[خلافت]] وی بیعتی صورت گرفت و [[پیامبر]] [[دستور]] داد حاضران با [[امام علی|علی]] {{ع}} بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی [[زنان]] بیعت کردند. بیعت [[زنان]] به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و [[امام علی|علی]] {{ع}} دست خود را در آن قرار داد، [[زنان]] هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز [[غدیر]] انجام یافت. [[ابوبکر]] و [[عمر]] از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف {{عربی| "بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَة"}} با وی بیعت کردند<ref>الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف.</ref> [[عثمان]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها [[پیمان]] شکستند و [[جنگ جمل]] را بر ضدّ [[امام علی|علی]] {{ع}} به راه انداختند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۳۲ ـ ۱۳۴.</ref>. | |||
در حادثه [[کربلا]]، تلاش عمده [[دشمن]] آن بود که [[امام حسین|حسین بن علی]] را به بیعت با [[یزید بن معاویه]] وا دارد و آن [[حضرت]] هم نپذیرفت تا [[شهید]] شد. نگاهی ریشهایتر به اصل بیعت: بیعت به معنای [[پیمان]] و [[عهد]] بستن است. شکستن بیعت، نزد [[عرب]] بسیار [[زشت]] بوده است. بیعت با [[حاکم]]، نوعی رای موافق دادن و [[امضا]] و [[تبعیت]] و [[تعهد]] [[اطاعت]] محسوب میشد و عدم بیعت، نوعی تمرد و به رسمیت نشناختن. | |||
بیعت در صدر [[اسلام]]، مفهوم [[اطاعت]] و [[پذیرش]] [[حکومت]] را داشت و [[بیعت کننده]] با [[حاکم]]، نمیتوانست با او به [[مخالفت]] و [[جنگ]] بپردازد و آنگاه که علنی انجام میگرفت، [[مردم]]، [[بیعت کننده]] را طرفدار [[خلیفه]] و [[حاکم]] میشناختند و پس گرفتن بیعت، معمول و مقبول نبود، چون هم جانش در خطر میافتاد، هم آبرویش. در [[تاریخ]] و [[اسلام]]، [[بیعت عقبه]]، [[بیعت رضوان]]... وجود داشت. | |||
[[قرآن]]، بیعت [[مردم]] را با [[پیامبر]]، بیعت با [[خدا]] میداند: {{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref> بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد؛ سوره فتح، آیه:۱۰.</ref>. درباره بیعت [[زنان]] [[مؤمن]] با [[پیامبر]]، میخوانیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلا يَسْرِقْنَ وَلا يَزْنِينَ وَلا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَلا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}<ref> ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره ممتحنه، آیه:۱۲.</ref> که مواد بیعت را هم مطرح میکند. | |||
بیعت، دست دادن با کسی به عنوان [[عهد]] و [[پیمان]] بر امری است و سوگندی است برای [[وفاداری]] به یک [[نظام]] و [[حاکم]]. دست در دست [[حاکم]] و [[امیر]] و [[والی]] یا [[نماینده]] او گذاشتن بیعت تلقی میشود و بیعت در [[اسلام]]، نه به عنوان روش [[انتخاب]] [[رهبر]]، بلکه به مثابه عامل [[تحکیم حکومت]] یک [[امام]] و [[رهبر شایسته]] تلقی میگردد، آن هم بر محور [[شرع]] و [[قانون]]. [[خدا]] به فرموده [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] {{متن حدیث| لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق}}. در [[کتب حدیث]]، باب خاصی برای آن گشودهاند که حاکی از اهمیت آن در [[نظام]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] است<ref>باب لزوم البیعة و کیفیتها و ذم نکثها(بحار الانوار، ج ۶۴، ص ۱۸۱ چاپ بیروت).</ref>. از این رو، پس از [[وفات]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]، موضوع [[بیعت کردن]] و [[بیعت گرفتن]] از [[مردم]] به نفع [[حکومت]]، حساسیت [[سیاسی]] فوق العادهای یافت و در [[سقیفه]] خود را نشان داد. طبق همین اصل، [[علی]] و [[یاران]] همدل او را میخواستند به بیعت وادارند. خود آن [[حضرت]] نیز پس از [[مرگ]] [[عثمان]]، با بیعت [[مردم]] با وی، [[خلافت]] را عهدهدار شد. | |||
[[بیعت گرفتن]] [[معاویه]] به نفع پسرش [[یزید]]، در زمانی که هنوز خودش زنده بود، آن هم با [[تهدید]] و [[ارعاب]] و [[زور]]، از نقاط ننگ [[سلطه]] [[امویان]] است. [[معاویه]] در سال ۵۹ از [[مردم]] [[شام]] و چهرههای معروف [[قبایل]]، به نفع [[یزید]] به عنوان [[ولیعهد]] خویش بیعت گرفت و [[نامه]] [[دعوت]] به بیعت را به شهرهای دیگر هم نوشت. البته مورد اعتراضهایی هم قرار گرفت. ولی [[مخالفان]] را [[سرکوب]] میکرد<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص۲۷ درباره بیعت گرفتن معاویه برای یزید، ر. ک. الغدیر، ج ۱۰، ص ۲۴۲.</ref>. پس از [[مرگ]] [[معاویه]] نیز، [[یزید]] به [[والی]] [[مدینه]] [[نامه]] نوشت که به هر صورت از [[امام حسین|حسین بن علی]] بیعت بگیرد. [[امام حسین]] {{ع}} نیز که [[یزید]] را [[شایسته]] [[خلافت]] نمیدانست، از بیعت [[امتناع]] داشت و میفرمود: {{متن حدیث|مِثْلِي لَا يُبَايَعُ مِثْلَ يَزِيدُ}}. | |||
در دورانی هم که [[امام حسین|سید الشهدا]] در [[مکه]] بود، در پی [[نامهها]] و دعوتهای [[کوفیان]] برای عزیمت به آنجا، آن [[حضرت]] [[مسلم بن عقیل]] را فرستاد. [[شیعیان]] [[کوفه]] نیز با [[نماینده]] [[امام حسین]] {{ع}} بیعت کردند. تعداد بیعتگران [[کوفه]] با مسلم را ۱۸ هزار تا ۲۵ هزار هم نوشتهاند<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۶۸.</ref> [[برداشتن بیعت]] از سوی [[امام]] یا [[والی]]، در واقع [[آزاد]] گذاشتن بیعتگر نسبت به تعهدی بودکه با بیعت سپرده بود. [[امام حسین]] {{ع}} [[شب]] [[عاشورا]]، ضمن خطبهای وفای [[یاران]] را ستود و برایشان [[پاداش]] الهیطلبید، آنگاه بیعت را با این جملات از آنان برداشت تا هر که میخواهد، از [[پوشش]] [[شب]] استفاده کرده، صحنه را ترک گوید: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنِّي قَدْ أَذِنْتُ لَكُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِيعاً فِي حِلٍّ لَيْسَ عَلَيْكُمْ حَرَجٌ مِنِّي وَ لَا ذِمَامٌ هَذَا اللَّيْلُ قَدْ غَشِيَكُمُ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا}}<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۳.</ref> البته [[یاران]] یکایک برخاسته و با نطقهای پرشوری اعلام [[وفاداری]] کردند و آن [[شب]]، کسی نرفت. [[سخن]] [[مسلم بن عوسجه]]، [[زهیر]]، [[فرزندان]] [[مسلم بن عقیل]] و دیگران معروف است<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۹ ـ ۹۱.</ref> | |||
== [[ | == رابطه [[بیعت]] با [[زیارت]] == | ||
[[زیارت]]، [[بیعت]] [[زائر]] با [[امام]] است، در مسیر [[تولّی و تبرّی]]. در [[متون زیارتی]]، به این نکته تصریح شده و زائر، [[خدا]] و امام را به [[گواهی]] میگیرد که به این [[میثاق]] و [[عهد]]، [[وفا]] کرده است. در زیارتی که مرحوم [[کلینی]]، از [[امام هادی]]{{ع}} نقل کرده است، در زیارت [[سیدالشهدا]]{{ع}}، پس از [[سلام]] و [[درود]] بر آن حضرت، دستور میدهد که نام یکایک [[ائمه]]{{عم}} را یاد کن، و بگو: {{عربی|«أَشهَدُ أَنَّکُمْ حُجَجُ الله... اکْتُبْ لی عِندَکَ میثاقاً وَعَهْداً انِّی أَتَیْتُکَ مُجَدّداً المیثاقَ، فَاشْهَدْ لی عِندَ رَبّکَ»}}<ref>مفاتیح الجنان.</ref> پس از [[شهادت]] به اینکه ائمه{{عم}}، حجتهای پروردگارند، خطاب به حسین{{ع}} میگوییم: این را برای من، پیش خودت به عنوان میثاق و عهد بنویس، بنویس این که من به زیارت تو آمدم، در [[حال]] تجدید میثاق، نزد پروردگارت [[گواه]] من باش! | |||
در زیارت دیگری برای [[امام حسین]]{{ع}}، زیارت را یک گواهی به [[حساب]] آورده و میگوید: {{عربی|«هذِهِ شَهَادَهٌ لی عِندَکَ الی یَوْمِ قَبْضِ رُوحی بِحَضْرَتِک»}}<ref>مفاتیح الجنان.</ref> و خواستار این میشود که این گواهی، تا [[روز]] [[مرگ]] و [[جان]] دادن، نزد آن حضرت به [[ودیعت]] نهاده شود. جلوه روشنتر و عینیتر این تجدید میثاق از طریق زیارت، در زیارت هر [[روزه]] [[حضرت مهدی]] و [[دعای عهد]] آن حضرت دیده میشود. [[امام دوازدهم]]{{ع}}، پیشوای زنده، اما غایب ماست. در کتب زیارت، برای گفتگوی هر روزه با آن حضرت زیارتی نقل شده است که در قسمتی از آن است: {{عربی|«أَللّهُمَّ إِنّی اجَدِّدُ لَهُ فِی هذا الیَومِ وَفِی کُلِّ یَومٍ عَهْداً وَعَقْداً وَبَیعَهً فِی رَقَبَتی»}}. خدایا من امروز، و همه روزه، با آن حضرت، عهد و [[پیمان]] و بیعتی را که بر گردنم است، تجدید میکنم. در آخر همین زیارت، پس از اعلام [[آمادگی برای جهاد]] و شهادت در راه و رکابِ [[مهدی]]{{ع}} میخوانیم:{{عربی|«اللّهُمَّ هذِهِ بَیْعهٌ لَهُ فِی عُنقی إِلی یَوْمِ القِیامَهِ»}}<ref>مفاتیح الجنان.</ref> خدایا این [[زیارت]]، [[بیعت]] آن [[امام]] بر گردن من است، تا دامنه [[رستاخیز]]. [[پایداری]] بر سر [[پیمان]] و [[استواری]] در راه [[بیعت]]، [[ایمانی]] نیرومند میخواهد، که جز در [[سایه]] [[پیوند قلبی]] و رابطه [[اعتقادی]] با [[رهبر]]، به دست نمیآید. [[زیارت]]، یادآوری این پیوند درونی و ایمانی است. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} در [[دعای عهد]] که به حضرت [[ولی امر]] مربوط میشود و خوب است چهل صبح، پی درپی خوانده شود، به ما آموخته است در این [[دعا]]، که پیمان و [[بیعت با امام]] غایب است بگوییم: خدایا! من در صبح امروز و تا زنده ام، در طول عمرم با او [[عهد]] و پیمان و بیعت [[استوار]] خویش را تجدید میکنم و از این [[میثاق]]، هرگز روی بر نمیتابم و دست بر نمیدارم<ref>مفاتیح الجنان،{{عربی|«اللّهم انی اجدّد له فی صبیحه یومی هذا وما عشت منْ ایامی عهداً و عقداً وبیعهً له فی عنقی لا احُولُ عنها ولا ازولُ ابداً»}}.</ref>. | |||
عالم بزرگ [[شیعه]]، [[سید رضی]]، در دستورالعملی که درباره [[زیارت پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} دارد، با استفاده از همین نکته میگوید: پس از زیارت آن حضرت میگویی: "خدایا! این زیارت را، نزد خودت بیعتی [[پسندیده]] و پیمانی استوار قرار بده، پیمانی که [[حیات]] و مماتم، [[زندگی]] و مرگم بر این پیمان و در [[وفاداری]] به آن باشد و بر همین میثاق هم مرا در [[قیامت]] برانگیزی"<ref>{{عربی|«اللّهم اجعَلْ ذلک بیعهً مرضیّه لدیک، وعهداً مؤکّداً عندک، تحیینی علیه وعلی الوفاء بشرائطه وحدوده وحقوقه واحکامه، وتمیتُنی اذا امتنی علیه وتبعثنی اذا بعثتنی علیه»}}بحارالأنوار، طبع بیروت، ج ۹۷، ص۱۶۲، به نقل از مصباح الزائر.</ref> این فرازها در [[زیارتنامهها]]، [[مسلمان]] را در پیوندی [[معنوی]] و ارتباطی عمیق با [[اولیای دین]] قرار میدهد و یک [[زائر]]، [[احساس]] میکند که در مسیر [[حرکت جهادی]] [[ائمه]]{{عم}} و خطّ سرخ حسین{{ع}} و [[کربلا]] است. | |||
بیعت [[مرضیه]] و [[عهد]] مؤکّد، که در متن [[زیارت]] است، گویای چه رازی است؟ [[زندگی]] و [[مرگ]]، بر مبنای [[وفا]] به این عهد، یعنی چه؟ [[محشور]] شدن در [[رستاخیز]] بر اساس [[شناخت]] و [[پایبندی]] و زیستن با این [[بیعت]] و [[میثاق]]، چه معنایی دارد؟ و... بالأخره، این بیعت، چه [[تعهدات]]، [[تکالیف]] و مسؤولیتهایی را به دوش [[زائر]] بیعتگر میگذارد؟ آنچه بر میآید، [[وفادار]] بودن و [[استوار]] ماندن بر این میثاقهای مؤکّد، نیاز به [[توفیق]] و امدادی از سوی [[خداوند]] دارد و از این رو- طبق [[زیارتنامه]] فوق- از خداوند خواسته شده است که [[حیات]] ما را بر محور این بیعت و عهد، و بر اساس وفای به شرایط و حدود و [[حقوق]] و [[احکام]] آن قرار دهد. | |||
این بیعت، تنها یک تشریفات یا [[احترام]] گزاری ظاهری نیست، بلکه [[رسالت]] سنگینی را به گردن مینهد، که حد و [[مرز]] و قلمرو آن، تا دامنه [[قیامت]] هم کشیده میشود. وقتی [[ائمه دین]]، [[امام]] [[جهاد]] و [[اسوه]] شهادتند، زیارتی هم که [[پیمان]] با این [[پیشوایان]] [[مجاهد]] و [[شهید]] باشد، حضور در میدان [[مبارزه]] و درگیری و [[فداکاری]] را میطلبد. و این، جز در [[سایه]] اعلام [[آمادگی]] از سوی زائر، برای [[جانبازی]] در این راه، میسّر نیست. به همین جهت، عنصر [[شهادتطلبی]] را که در پی همین نکات مطرح است، نباید از نظر دور داشت<ref>جواد محدثی|محدثی، جواد، فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت، ص۳۱۲-۳۱۵.</ref>. | |||
== [[پرسش]] مستقیم == | == [[پرسش]] مستقیم == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | # [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | ||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | ||
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۷۴: | خط ۷۷: | ||
{{مشارکت}} | {{مشارکت}} | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات سیاسی]] | ||
[[رده:فقه سیاسی]] | [[رده:فقه سیاسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۳
بیعت نوعی پیمان که میان مردم و حاکم بسته میشود و مفاد آن، تعهّد اطاعت و فرمانبرداری است. گاهی هم میان دو فرد عادی بیعت انجام میگیرد. در تاریخ اسلام، عدّهای از مسلمانان یثرب در محلّی به نام "عَقَبه" با حضرت محمد (ص) بیعت کردند تا نزد آنان بیاید و از او حمایت کنند که به آنان انصار گفته میشود. چندین بار هم رسول خدا از مسلمانان بیعت گرفت تا او را یاری کنند، از جمله آنها "بیعت رضوان" بود که در صلح حدیبیّه انجام شد. کسی که با خلیفهای بیعت میکرد، خود را موظف به اطاعت میدید و بیعت شکستن زشت به شمار میآمد و اگر کسی حاضر به بیعت نمیشد، این کار نوعی تمرّد از حکومت و به رسمیت نشناختنِ حاکم قلمداد میشد. به پیمان شکنانی همچون طلحه و زبیر و شرکتکنندگان در جنگ جمل، "ناکثین" گفته میشود[۱].
مقدمه
بیعت یعنی دستها را بههم زدن در یک دادوستد (بیع) یا برای اطاعت یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان[۲]. بیعت کردن به مفهوم پذیرش ولایت والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است. هرچند از دیدگاه شیعه، امامت امامان و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست، امّا در عین حال، بیعت امّت با امام، دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز میکند و هم بر مردم حقوقی پدید میآورد، هم بر والی. پذیرش حکومت با بیعت، تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام میکند[۳].
وقتی بیعت، آگاهانه و با اختیار صورت گرفت، تعهّد اطاعت بر دوش بیعتکننده میآورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار میآید. همچنانکه علی (ع) پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود: "این بیعتی عمومی است و هرکس از آن روی گرداند، از اسلام روی گردانده و پیرو راه غیر مسلمانان شده است"[۴]. در جایی دیگر، برای شاهدان و حاضران بیعت، حق بیعتشکنی قرار نداده است: « لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِع»[۵].
آنچه در تاریخ خلافت و رهبری امام علی (ع) به صورت جنگ جمل پیش آمد، از پیمانشکنی و نقض بیعتی بود که طلحه و زبیر و مردم بصره مرتکب شدند. این حادثه را سالها پیش رسول خدا (ص) خبر داده بود و تکلیف جهاد با پیمانشکنان را هم برای علی (ع) معین کرده بود. خود آن حضرت میفرماید: "پیامبر مرا به جنگ با پیمانشکنان فرمان داد"[۶]. در جایی دیگر میفرماید: "مأمور بودم که با ناکثین (پیمان شکنان بصره) و قاسطین (ستمگران شام) و مارقین (خوارج نهروان) بجنگیم و من طبق آنچه مأمور بودم عمل کردم"[۷].
برخی از کسانی که به ناحق، طمع در ریاست و مال داشتند و تحمّل عدل علی (ع) برایشان دشوار بود، بیعتی را که در آغاز خلافت امیر المؤمنین با وی بسته بودند شکستند و با تحریک مردم و به بهانۀ خونخواهی عثمان، فتنۀ جمل را پدید آوردند. سران این گروه پیمانشکن عبارت بودند از: طلحه، زبیر، عایشه، عبد اللّه بن زبیر، مروان بن حکم، عبد اللّه بن عامر و یعلی بن منیه. دسیسههای معاویه هم در بروز این شورش بیاثر نبود. امام علی (ع) پس از نامهها، موعظهها و اتمام حجّتهای فراوان با آنان جنگید و فتنۀ اصحاب جمل را شکست. جز بیعتی که با امام در آغاز خلافتش کردند، روز غدیر خم نیز بر امامت و خلافت وی بیعتی صورت گرفت و پیامبر دستور داد حاضران با علی (ع) بیعت کنند و او را مولای خود بدانند. همه، حتّی زنان بیعت کردند. بیعت زنان به این نحو بود که طشت آبی گذاشتند و علی (ع) دست خود را در آن قرار داد، زنان هم در طرف دیگر ظرف آب، دست خود را قرار دادند و بدینگونه بیعت روز غدیر انجام یافت. ابوبکر و عمر از نخستین کسانی بودند که با جملۀ معروف "بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَة" با وی بیعت کردند[۸] عثمان، طلحه و زبیر پس از آن دو بیعت کردند، امّا این دو بعدها پیمان شکستند و جنگ جمل را بر ضدّ علی (ع) به راه انداختند[۹].
در حادثه کربلا، تلاش عمده دشمن آن بود که حسین بن علی را به بیعت با یزید بن معاویه وا دارد و آن حضرت هم نپذیرفت تا شهید شد. نگاهی ریشهایتر به اصل بیعت: بیعت به معنای پیمان و عهد بستن است. شکستن بیعت، نزد عرب بسیار زشت بوده است. بیعت با حاکم، نوعی رای موافق دادن و امضا و تبعیت و تعهد اطاعت محسوب میشد و عدم بیعت، نوعی تمرد و به رسمیت نشناختن.
بیعت در صدر اسلام، مفهوم اطاعت و پذیرش حکومت را داشت و بیعت کننده با حاکم، نمیتوانست با او به مخالفت و جنگ بپردازد و آنگاه که علنی انجام میگرفت، مردم، بیعت کننده را طرفدار خلیفه و حاکم میشناختند و پس گرفتن بیعت، معمول و مقبول نبود، چون هم جانش در خطر میافتاد، هم آبرویش. در تاریخ و اسلام، بیعت عقبه، بیعت رضوان... وجود داشت.
قرآن، بیعت مردم را با پیامبر، بیعت با خدا میداند: ﴿ إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۰]. درباره بیعت زنان مؤمن با پیامبر، میخوانیم: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلا يَسْرِقْنَ وَلا يَزْنِينَ وَلا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَلا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴾[۱۱] که مواد بیعت را هم مطرح میکند.
بیعت، دست دادن با کسی به عنوان عهد و پیمان بر امری است و سوگندی است برای وفاداری به یک نظام و حاکم. دست در دست حاکم و امیر و والی یا نماینده او گذاشتن بیعت تلقی میشود و بیعت در اسلام، نه به عنوان روش انتخاب رهبر، بلکه به مثابه عامل تحکیم حکومت یک امام و رهبر شایسته تلقی میگردد، آن هم بر محور شرع و قانون. خدا به فرموده علی (ع) در نهج البلاغه « لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق». در کتب حدیث، باب خاصی برای آن گشودهاند که حاکی از اهمیت آن در نظام سیاسی و اجتماعی اسلام است[۱۲]. از این رو، پس از وفات پیامبر اسلام، موضوع بیعت کردن و بیعت گرفتن از مردم به نفع حکومت، حساسیت سیاسی فوق العادهای یافت و در سقیفه خود را نشان داد. طبق همین اصل، علی و یاران همدل او را میخواستند به بیعت وادارند. خود آن حضرت نیز پس از مرگ عثمان، با بیعت مردم با وی، خلافت را عهدهدار شد.
بیعت گرفتن معاویه به نفع پسرش یزید، در زمانی که هنوز خودش زنده بود، آن هم با تهدید و ارعاب و زور، از نقاط ننگ سلطه امویان است. معاویه در سال ۵۹ از مردم شام و چهرههای معروف قبایل، به نفع یزید به عنوان ولیعهد خویش بیعت گرفت و نامه دعوت به بیعت را به شهرهای دیگر هم نوشت. البته مورد اعتراضهایی هم قرار گرفت. ولی مخالفان را سرکوب میکرد[۱۳]. پس از مرگ معاویه نیز، یزید به والی مدینه نامه نوشت که به هر صورت از حسین بن علی بیعت بگیرد. امام حسین (ع) نیز که یزید را شایسته خلافت نمیدانست، از بیعت امتناع داشت و میفرمود: «مِثْلِي لَا يُبَايَعُ مِثْلَ يَزِيدُ».
در دورانی هم که سید الشهدا در مکه بود، در پی نامهها و دعوتهای کوفیان برای عزیمت به آنجا، آن حضرت مسلم بن عقیل را فرستاد. شیعیان کوفه نیز با نماینده امام حسین (ع) بیعت کردند. تعداد بیعتگران کوفه با مسلم را ۱۸ هزار تا ۲۵ هزار هم نوشتهاند[۱۴] برداشتن بیعت از سوی امام یا والی، در واقع آزاد گذاشتن بیعتگر نسبت به تعهدی بودکه با بیعت سپرده بود. امام حسین (ع) شب عاشورا، ضمن خطبهای وفای یاران را ستود و برایشان پاداش الهیطلبید، آنگاه بیعت را با این جملات از آنان برداشت تا هر که میخواهد، از پوشش شب استفاده کرده، صحنه را ترک گوید: «أَلَا وَ إِنِّي قَدْ أَذِنْتُ لَكُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِيعاً فِي حِلٍّ لَيْسَ عَلَيْكُمْ حَرَجٌ مِنِّي وَ لَا ذِمَامٌ هَذَا اللَّيْلُ قَدْ غَشِيَكُمُ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا»[۱۵] البته یاران یکایک برخاسته و با نطقهای پرشوری اعلام وفاداری کردند و آن شب، کسی نرفت. سخن مسلم بن عوسجه، زهیر، فرزندان مسلم بن عقیل و دیگران معروف است[۱۶].[۱۷]
رابطه بیعت با زیارت
زیارت، بیعت زائر با امام است، در مسیر تولّی و تبرّی. در متون زیارتی، به این نکته تصریح شده و زائر، خدا و امام را به گواهی میگیرد که به این میثاق و عهد، وفا کرده است. در زیارتی که مرحوم کلینی، از امام هادی(ع) نقل کرده است، در زیارت سیدالشهدا(ع)، پس از سلام و درود بر آن حضرت، دستور میدهد که نام یکایک ائمه(ع) را یاد کن، و بگو: «أَشهَدُ أَنَّکُمْ حُجَجُ الله... اکْتُبْ لی عِندَکَ میثاقاً وَعَهْداً انِّی أَتَیْتُکَ مُجَدّداً المیثاقَ، فَاشْهَدْ لی عِندَ رَبّکَ»[۱۸] پس از شهادت به اینکه ائمه(ع)، حجتهای پروردگارند، خطاب به حسین(ع) میگوییم: این را برای من، پیش خودت به عنوان میثاق و عهد بنویس، بنویس این که من به زیارت تو آمدم، در حال تجدید میثاق، نزد پروردگارت گواه من باش!
در زیارت دیگری برای امام حسین(ع)، زیارت را یک گواهی به حساب آورده و میگوید: «هذِهِ شَهَادَهٌ لی عِندَکَ الی یَوْمِ قَبْضِ رُوحی بِحَضْرَتِک»[۱۹] و خواستار این میشود که این گواهی، تا روز مرگ و جان دادن، نزد آن حضرت به ودیعت نهاده شود. جلوه روشنتر و عینیتر این تجدید میثاق از طریق زیارت، در زیارت هر روزه حضرت مهدی و دعای عهد آن حضرت دیده میشود. امام دوازدهم(ع)، پیشوای زنده، اما غایب ماست. در کتب زیارت، برای گفتگوی هر روزه با آن حضرت زیارتی نقل شده است که در قسمتی از آن است: «أَللّهُمَّ إِنّی اجَدِّدُ لَهُ فِی هذا الیَومِ وَفِی کُلِّ یَومٍ عَهْداً وَعَقْداً وَبَیعَهً فِی رَقَبَتی». خدایا من امروز، و همه روزه، با آن حضرت، عهد و پیمان و بیعتی را که بر گردنم است، تجدید میکنم. در آخر همین زیارت، پس از اعلام آمادگی برای جهاد و شهادت در راه و رکابِ مهدی(ع) میخوانیم:«اللّهُمَّ هذِهِ بَیْعهٌ لَهُ فِی عُنقی إِلی یَوْمِ القِیامَهِ»[۲۰] خدایا این زیارت، بیعت آن امام بر گردن من است، تا دامنه رستاخیز. پایداری بر سر پیمان و استواری در راه بیعت، ایمانی نیرومند میخواهد، که جز در سایه پیوند قلبی و رابطه اعتقادی با رهبر، به دست نمیآید. زیارت، یادآوری این پیوند درونی و ایمانی است.
امام صادق(ع) در دعای عهد که به حضرت ولی امر مربوط میشود و خوب است چهل صبح، پی درپی خوانده شود، به ما آموخته است در این دعا، که پیمان و بیعت با امام غایب است بگوییم: خدایا! من در صبح امروز و تا زنده ام، در طول عمرم با او عهد و پیمان و بیعت استوار خویش را تجدید میکنم و از این میثاق، هرگز روی بر نمیتابم و دست بر نمیدارم[۲۱].
عالم بزرگ شیعه، سید رضی، در دستورالعملی که درباره زیارت پیامبر اسلام(ص) دارد، با استفاده از همین نکته میگوید: پس از زیارت آن حضرت میگویی: "خدایا! این زیارت را، نزد خودت بیعتی پسندیده و پیمانی استوار قرار بده، پیمانی که حیات و مماتم، زندگی و مرگم بر این پیمان و در وفاداری به آن باشد و بر همین میثاق هم مرا در قیامت برانگیزی"[۲۲] این فرازها در زیارتنامهها، مسلمان را در پیوندی معنوی و ارتباطی عمیق با اولیای دین قرار میدهد و یک زائر، احساس میکند که در مسیر حرکت جهادی ائمه(ع) و خطّ سرخ حسین(ع) و کربلا است.
بیعت مرضیه و عهد مؤکّد، که در متن زیارت است، گویای چه رازی است؟ زندگی و مرگ، بر مبنای وفا به این عهد، یعنی چه؟ محشور شدن در رستاخیز بر اساس شناخت و پایبندی و زیستن با این بیعت و میثاق، چه معنایی دارد؟ و... بالأخره، این بیعت، چه تعهدات، تکالیف و مسؤولیتهایی را به دوش زائر بیعتگر میگذارد؟ آنچه بر میآید، وفادار بودن و استوار ماندن بر این میثاقهای مؤکّد، نیاز به توفیق و امدادی از سوی خداوند دارد و از این رو- طبق زیارتنامه فوق- از خداوند خواسته شده است که حیات ما را بر محور این بیعت و عهد، و بر اساس وفای به شرایط و حدود و حقوق و احکام آن قرار دهد.
این بیعت، تنها یک تشریفات یا احترام گزاری ظاهری نیست، بلکه رسالت سنگینی را به گردن مینهد، که حد و مرز و قلمرو آن، تا دامنه قیامت هم کشیده میشود. وقتی ائمه دین، امام جهاد و اسوه شهادتند، زیارتی هم که پیمان با این پیشوایان مجاهد و شهید باشد، حضور در میدان مبارزه و درگیری و فداکاری را میطلبد. و این، جز در سایه اعلام آمادگی از سوی زائر، برای جانبازی در این راه، میسّر نیست. به همین جهت، عنصر شهادتطلبی را که در پی همین نکات مطرح است، نباید از نظر دور داشت[۲۳].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- در احادیث دوران نزدیک به ظهور چگونه توصیف شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای عصر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در سال فرد ظهور میکند؟ (پرسش)
- در روایات چه توصیفهایی برای سال ظهور ذکر شده است؟ (پرسش)
- حضور امام مهدی میان مردم و امرار معاش آن حضرت چگونه است؟ (پرسش)
- چه کسانی از پیامبران الهی با امام مهدی همراه میشوند؟ (پرسش)
- امام مهدی بعد از ظهور چه نوع لباسی میپوشد؟ (پرسش)
- وضعیت افتاء و مرجعیت در جهان تشیع بعد از ظهور امام مهدی چگونه خواهد شد؟ (پرسش)
- محل زندگی امام مهدی بعد از ظهورشان کجا خواهد بود؟ (پرسش)
- امام علی زمان بعد از ظهور را چگونه ترسیم کرده است؟ (پرسش)
- حادثه دهکده افیق چه ارتباطی با ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
- آیا بعد از ظهور امام مهدی نیز عالم برزخ وجود دارد یا خیر؟ (پرسش)
- آیا اجرای انقلاب جهانی توسط یک فرد (امام مهدی) ممکن است؟ (پرسش)
- آیا انگشتر حضرت سلیمان نزد امام مهدی است؟ (پرسش)
- نقش نگین انگشتر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- ایام الله چه روزهایی است؟ (پرسش)
- امام مهدی بعد از خروج در کوفه چه کارهایی انجام میدهد؟ (پرسش)
- آیا از زنان هنگام ظهور امام مهدی زنده میشوند؟ (پرسش)
- چه کسانی هنگام ظهور از همراهان امام مهدی هستند؟ (پرسش)
- سن امام مهدی هنگام ظهور چقدر است؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی شیعیان چه جایگاهی دارند؟ (پرسش)
- آیا هنگام ظهور جنیان امام مهدی را یاری می کنند؟ (پرسش)
- چه کسانی شاهد خروج امام مهدی هستند؟ (پرسش)
- نخستین رویارویی امام مهدی با چه کسی است؟ (پرسش)
- شیوه داوری و قضاوت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- مردمان چه سرزمینهایی با امام مهدی به نبرد میپردازند؟ (پرسش)
- امام مهدی با چه طوایفی به نبرد میپردازد؟ (پرسش)
- مرکبی که جبرئیل در آستانه ظهور برای امام مهدی میآورد چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی وقتی که میآید اولین کاری که میکند چیست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی هنگام ظهور اموال ثروتمندان را علیرغم میل باطنی آنها بین فقرا تقسیم میکند؟ (پرسش)
- هنگام ظهور امام مهدی چه کسانی از پیامبران امامان و دیگر افراد ایشان را همراهی میکنند؟ (پرسش)
- چرا امام حسین حضرت عیسی و حضرت خضر در زمان ظهور امام مهدی میآیند؟ (پرسش)
- کشور امام مهدی کدام است؟ آیا ایران کشور امام مهدی است؟ (پرسش)
- کشور ایران تا قبل از ظهور چگونه باید باشد؟ (پرسش)
- روایتی که میفرماید: مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت میکند نسبت به چه کسی میباشد؟ (پرسش)
- حضور ایرانیان در دوره ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
- آیا در زمان ظهور حضرت آیت الله خامنهای رهبر ایران است؟ (پرسش)
- کشور عزیزمان ایران چندمین کشوری است که امام مهدی در آن ظهور میکند؟ (پرسش)
- چرا امام مهدی ظهور میکند؟ (پرسش)
- وضعیت شیعه در عصر امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- آس به چه معناست و چه ارتباطی به ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
- آیا ظهور امام مهدی با قیامت همراه است؟ (پرسش)
- علت اینکه ظهور امام مهدی را روز قیامت یا یوم المحشر میخوانند چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان پس از ظهور امام مهدی به مکه رفت؟ (پرسش)
- چرا امامان قبل از امام مهدی برای تشکیل حکومت قیام مسلحانه انجام ندادند ولی امام مهدی این کار را انجام میدهد؟ (پرسش)
- چگونه امام مهدی در عصری که فساد و تباهی همه عالم را فراگرفته و جز عده کمی بر اصول خود باقی نماندهاند ظهور میکند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی عصا هم دارند؟ (پرسش)
- آیا امام زمان از وسائل ارتباط جمعی استفاده میکنند یا به گونهای دیگر پیام خود را به مردم میرسانند؟ (پرسش)
- امام مهدی برای برآوردن نیازهای زندگی خود و یارانش در دوران قیام چه کار خواهد کرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی هنگام ظهور بر سر قبر مادرش فاطمه حاضر میشود و آن را به مردم نشان میدهد؟ (پرسش)
- آیا صحیح است که مدعیان اسلام و ایمان هنگام ظهور حضرت با مشاهده اسلام راستینی که حضرت برای مسلمین میآورد با ایشان مخالفت میکنند؟ (پرسش)
- در قرآن آمده است که ابلیس از خداوند تا روز قیامت مهلت خواست اما خداوند فرمود الی یوم الوقت المعلوم منظور از آن کدام روز و وقت است؟ (پرسش)
- وضعیت کشاورزی در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت مسکن در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت بیکاری در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- امام مهدی در آستانه مبارزه خود از کدام یک از امدادهای الهی برخوردار است؟ (پرسش)
- آیا دین ما همان دینی است که پیامبر آورده و امام مهدی به آن معتقد است و آیا در طول زمان تحریف نشده است؟ (پرسش)
- علت ترس بعضی افراد از ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان فهمید شخص ظهور کرده امام مهدی است؟ (پرسش)
- درباره ظهور امام مهدی چه استدلال عقلی یا آیات و روایاتی وجود دارد؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهی مییابد؟ (پرسش)
- آیا ممکن است امام مهدی را در شکل و قیافه شخص دیگری ببینیم؟ (پرسش)
- آیا فعالیتهای غرب در روند ظهور تأثیری دارد؟ اصولاً غربیان چه نقشی در جریان ظهور امام مهدی دارند؟ (پرسش)
- امام مهدی با چه هیئتی ظهور میکند؟ (پرسش)
- در روایت آمده است امام مهدی چهار مسجد را تخریب میکند آن مساجد کدامند و چرا تخریب میشوند؟ (پرسش)
- اولین شخص بیعت کننده با امام مهدی چه کسی است؟ (پرسش)
- بیعت جبرئیل با امام مهدی چه معنایی دارد؟ (پرسش)
- رهاورد بیعت جبرئیل هنگام ظهور با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه بیعت امام مهدی با اصحابش چگونه است؟ (پرسش)
- شرایط بیعت با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- در زمان ظهور آیا انسان به محض کوچکترین اشتباه و خطا مجازات میشود؟ اصولاً امام مهدی درباره چه گناهانی اقدام به مجازات میکند؟ (پرسش)
- صدای حضرت در زمان ظهور چگونه به گوش همه میرسد؟ (پرسش)
- چه کسانی مقابل حضرت ایستاده با او به مبارزه مسلحانه بر میخیزند؟ (پرسش)
- آیا زمان ظهور از وسایل پیشرفته استفاده میشود؟ (پرسش)
- آیا با ظهور امام مهدی همه انسانهای کافر کشته خواهند شد و فقط یاران واقعی آن حضرت باقی میمانند؟ (پرسش)
- آیا صحیح است که در عصر ظهور پستی و بلندیهای زمین رفع شده بعد مسافت مانع دید نخواهد شد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه موانع و مشکلاتی روبه رو خواهد شد؟ (پرسش)
- ظهور امام مهدی در چه روزی است؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی سوار بر ابر میشود؟ (پرسش)
- نظر اهل سنت در مورد ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی میکند؟ (پرسش)
- آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
- باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- برپایه روایات یکی از وقایع بعد از ظهور انتقام امام مهدی از دو خلیفه اول است؛ در ابن باره توضیح دهید؟ (پرسش)
- چرا حضرت در مکه ظهور میکند؟ (پرسش)
- ظهور امام مهدی چه رابطهای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- اینکه امام مهدی در نخستین اقدام از یاران خود بیعت میگیرد به چه معناست؟ (پرسش)
- اینکه از جبرئیل نخستین بیعت کننده امام مهدی است به چه معناست؟ (پرسش)
- چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده میشوند؟ (پرسش)
- ظهور صغرا و ظهور کبرای امام مهدی چگونه است و چه چیزی پیشدرآمد ظهور کبرا شمرده میشود؟ (پرسش)
- آیا صحیح است که میگویند اگر سیصد و سیزده نفر یاور حضرت داشته باشند ظهور میکنند؟ (پرسش)
- امام مهدی در ظاهر با چه سنی ظهور میکنند؟ (پرسش)
- خصوصیات جسمی امام مهدی هنگام ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- یکی از باورهای شیعه این است که در عصر ظهور امام مهدی انسانهایی دوباره زنده خواهند شد آیا این حقیقت دارد؟ (پرسش)
- اول کسی که با امام مهدی بیعت میکند چه کسی است؟ (پرسش)
- امام مهدی کجا ظهور میکند و آیا از همان ابتدا دست به قیام میزند؟ چرا و چه موقع به شهر قم و کوه خضر خواهد آمد؟ (پرسش)
- هنگام ظهور امام مهدی صدای آسمانی چگونه شنیده میشود؟ (پرسش)
- در عصر ظهور کدامین مذهب حاکم است؟ (پرسش)
- آیا جبرئیل بعد از وفات رسول خدا عهد کرده که بر زمین نازل نشود؟ (پرسش)
- مقصود از اصلاح امر امام مهدی در یک شب چیست؟ (پرسش)
- غلبه بر جهان با یاران اندک چگونه ممکن است؟ (پرسش)
- آیا پیروزی امام مهدی بر مخالفان و گسترش حکومتش همراه با اعجاز است؟ (پرسش)
- آیا قاتلان و کشندگان امام حسین به دست امام مهدی کشته خواهند شد؟ (پرسش)
- مطابق روایات شیعه قتلها در چه وقتی خواهد بود؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا بیشتر قتلها که توسط امام مهدی انجام میگیرد از مسلمانان است؟ (پرسش)
- اینکه امام مهدی هنگام ظهور بر عرب شدید است به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع میکند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع میکند؟ (پرسش)
- باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- آیا در دولت امام مهدی جز مسلمان روی زمین باقی نمیماند؟ (پرسش)
- آیا در عصر ظهور زندگی بشر سامان مییابد؟ (پرسش)
- سرلوحه برنامههای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در تقسیم اموال چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- وضعیت مردم در عصر ظهور از حیث رفاه اقتصادی چگونه است؟ (پرسش)
- کثرت اموال در عصر ظهور از چه راهی حاصل میشود؟ (پرسش)
- در عصر ظهور وضع مساجد چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور مسجد الحرام و مسجد النبی را تغییر خواهد داد؟ (پرسش)
- بین ظهور امام مهدی و برپایی قیامت چه مقدار فاصله است؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور تکنولوژی کنونی را گسترش میدهد؟ (پرسش)
- چگونه یک فرد میتواند عهدهدار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
- از آنجایی که می دانم امام مهدی انسان های بد را به سزای اعمال شان می رساند آیا باید از ایشان بترسم چون احتمال است من هم جزو آنها باشم؟ (پرسش)
- در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی میکند؟ (پرسش)
- آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
- آیا هنگامی که امام مهدی ظهور میکنند تجهیزات امروزی به همین شکل باقی میمانند؟ (پرسش)
- بعضی میگویند وقتی که امام مهدی ظهور میفرمایند خیلی از علماء به مخالفت با ایشان برمیخیزند آیا سند روایی دارد؟ (پرسش)
- ظهور امام مهدی چه رابطهای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- ظرفیت کلی برای ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی امام مهدی هنگام ظهور انجام خواهد داد؟ (پرسش)
- بهره مردم دوره ظهور از اجتهاد چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ (پرسش)
- مطابق قواعد مدت حیات بشریت بعد از ظهور چه مقداری باید باشد؟ (پرسش)
- چرا هنگام شنیدن نام امام مهدی بلند میشوند؟ (پرسش)
- آیا درست است که پیرزنی امام مهدی را شهید میکند و آیا پیرزن از افراد مدینه فاضله امام است؟ (پرسش)
- چگونه یک فرد میتواند عهده دار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
- چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته میشوند؟ (پرسش)
- چه تحولاتی در زمان امام مهدی رخ میدهد؟ (پرسش)
- چه کسانی هنگام ظهور زنده میشوند؟ (پرسش)
- آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه کسانی انتقام میگیرد؟ (پرسش)
- چه نشانههایی از پیامبران در امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا میراث پیامبران نزد امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- سرنوشت حضرت عیسی در زمان ظهور امام مهدی چگونه رقم میخورد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور به چه زبانی صحبت میکنند؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور چه میراثی از انبیاء را به همراه دارد؟ (پرسش)
- اولین ملاقات امام مهدی با یاران پس از ظهور در کجاست؟ (پرسش)
- کیفیت اعلام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی پس از ظهور چه اصلاحاتی در مکه انجام میدهند؟ (پرسش)
- پس از ظهور امام مهدی چه حوادثی در کوفه اتفاق میافتد؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۸.
- ↑ لسان العرب.
- ↑ در بحار الأنوار، ج ۶۴ باب لزوم البیعه.... مورد مطالعه قرار گیرد، نیز دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۵۸۱.
- ↑ «هَذِهِ بَيْعَةٌ عَامَّةٌ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا رَغِبَ عَنْ دِينِ الْإِسْلَامِ وَ اتَّبَعَ غَيْرَ سَبِيلَ أَهْلِه»؛ ارشاد، مفید، ص ۱۳۰.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۷۳.
- ↑ «أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ »؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶.
- ↑ «"أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ فَفَعَلْتُ مَا أُمِرْتُ بِه»؛ الغدیر، ج ۱ ص ۱۰.
- ↑ الغدیر، ج ۱ ص ۲۷۱ و ارشاد، ج ۱ ص ۱۷۷ با عبارتهای مختلف.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۳۲ ـ ۱۳۴.
- ↑ بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد؛ سوره فتح، آیه:۱۰.
- ↑ ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره ممتحنه، آیه:۱۲.
- ↑ باب لزوم البیعة و کیفیتها و ذم نکثها(بحار الانوار، ج ۶۴، ص ۱۸۱ چاپ بیروت).
- ↑ مروج الذهب، ج ۳، ص۲۷ درباره بیعت گرفتن معاویه برای یزید، ر. ک. الغدیر، ج ۱۰، ص ۲۴۲.
- ↑ مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۶۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۳.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۹ ـ ۹۱.
- ↑ مفاتیح الجنان.
- ↑ مفاتیح الجنان.
- ↑ مفاتیح الجنان.
- ↑ مفاتیح الجنان،«اللّهم انی اجدّد له فی صبیحه یومی هذا وما عشت منْ ایامی عهداً و عقداً وبیعهً له فی عنقی لا احُولُ عنها ولا ازولُ ابداً».
- ↑ «اللّهم اجعَلْ ذلک بیعهً مرضیّه لدیک، وعهداً مؤکّداً عندک، تحیینی علیه وعلی الوفاء بشرائطه وحدوده وحقوقه واحکامه، وتمیتُنی اذا امتنی علیه وتبعثنی اذا بعثتنی علیه»بحارالأنوار، طبع بیروت، ج ۹۷، ص۱۶۲، به نقل از مصباح الزائر.
- ↑ جواد محدثی|محدثی، جواد، فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت، ص۳۱۲-۳۱۵.