ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%' به '{{عربی')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
خط ۶۷: خط ۶۷:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بر اساس [[روایات]] [[اخبار]] [[ملاحم]]، یکی از علامت‌های [[ظهور]]، شورش و [[خروج]] فردی معروف به [[سفیانی]] است. وی اندکی قبل از [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، در سرزمین [[شام]] شورش می‌‌کند و لشکری را برای خود فراهم می‌کند و جنایات فراوان نیز مرتکب می‌‌شود. او پس از تسلط بر منطقه [[شام]]، به طرف [[عراق]] و [[حجاز]] حرکت می‌‌کند و به [[کشتار]] گسترده دست می‌زند. از [[روایات]] استفاده می‌‌شود که ورود [[سفیانی]] به [[عراق]] و [[حجاز]]، مصادف با [[ظهور حضرت مهدی]] است و لذا لشکری از طرف آن حضرت برای مقابله با [[سفیانی]] حرکت می‌کند. هنگامی که [[لشکر سفیانی]] به منطقه بین [[مدینه]] و [[مکه]] به نام [[بیداء]]<ref>(بیداء) در لغت به معنای بیابان وسیع می‌‌باشد، و نام منطقه‌‌ای میان مکه و مدینه است. لسان العرب، جلد ۳، صفحه ۹۷؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.</ref> می‌‌رسد، به [[امر الهی]] تمامی لشکر او به استثنا چند نفر محدود، در [[زمین]] فرو رفته و نابود می‌‌شوند. از این واقعه در [[روایت]] به نام [[خسف بیداء]] نام برده شده است<ref>غیبه نعمانی، صفحه ۲۷۹؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.</ref>.
::::::«بر اساس [[روایات]] [[اخبار]] [[ملاحم]]، یکی از علامت‌های [[ظهور]]، شورش و [[خروج]] فردی معروف به [[سفیانی]] است. وی اندکی قبل از [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، در سرزمین [[شام]] شورش می‌‌کند و لشکری را برای خود فراهم می‌کند و جنایات فراوان نیز مرتکب می‌‌شود. او پس از تسلط بر منطقه [[شام]]، به طرف [[عراق]] و [[حجاز]] حرکت می‌‌کند و به [[کشتار]] گسترده دست می‌زند. از [[روایات]] استفاده می‌‌شود که ورود [[سفیانی]] به [[عراق]] و [[حجاز]]، مصادف با [[ظهور حضرت مهدی]] است و لذا لشکری از طرف آن حضرت برای مقابله با [[سفیانی]] حرکت می‌کند. هنگامی که [[لشکر سفیانی]] به منطقه بین [[مدینه]] و [[مکه]] به نام [[بیداء]]<ref>(بیداء) در لغت به معنای بیابان وسیع می‌‌باشد، و نام منطقه‌‌ای میان مکه و مدینه است. لسان العرب، جلد ۳، صفحه ۹۷؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.</ref> می‌‌رسد، به [[امر الهی]] تمامی لشکر او به استثنا چند نفر محدود، در [[زمین]] فرو رفته و نابود می‌‌شوند. از این واقعه در [[روایت]] به نام [[خسف بیداء]] نام برده شده است<ref>غیبه نعمانی، صفحه ۲۷۹؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.</ref>.
::::::[[علامه]] در چند جا از جمله در [[تفسیر]] [[آیات]] {{عربی| {{متن قرآن| وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ * وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ * وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ * وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ}}<ref>«و اگر ببینی هنگامی که کفار به فزع می‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمی‌‌شود، بلکه از مکانی نزدیک گرفتار می‌شوند. و گفتند: به قرآن ایمان آوردم، ولی چگونه از مکانی دور به ایمان توانند رسید؟ با این که قبلا به آن کفر ورزیدند و از مکانی دور آن را نادیده رها می‌کردند. میان ایشان و آرزوهایشان مانعی افکند، چنانکه با نظایر ایشان از پیش همین رفتار را نمود، همانا آنها در شکی سخت بودند.» سبأ: ۵۱ تا ۵۴.</ref> معترض موضوع [[سفیانی]] می‌‌شود و بعد از بیان معنای [[آیات]] مذکور، می‌‌گوید: آنچه در معنا و [[تفسیر]] این چهار [[آیه]] گذشت ظاهر [[آیات]] مزبور بود و [[روایات]] بسیار از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] رسیده که [[آیات]] مورد بحث ناظر به فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در بیابان [[بیداء]] که یکی از علامت‌های [[ظهور مهدی]] {{ع}} و متصل به آن است می‌‌باشد<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۱.</ref>.
::::::[[علامه]] در چند جا از جمله در [[تفسیر]] [[آیات]] {{متن قرآن| وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ * وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ * وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ * وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ}}<ref>«و اگر ببینی هنگامی که کفار به فزع می‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمی‌‌شود، بلکه از مکانی نزدیک گرفتار می‌شوند. و گفتند: به قرآن ایمان آوردم، ولی چگونه از مکانی دور به ایمان توانند رسید؟ با این که قبلا به آن کفر ورزیدند و از مکانی دور آن را نادیده رها می‌کردند. میان ایشان و آرزوهایشان مانعی افکند، چنانکه با نظایر ایشان از پیش همین رفتار را نمود، همانا آنها در شکی سخت بودند.» سبأ: ۵۱ تا ۵۴.</ref> معترض موضوع [[سفیانی]] می‌‌شود و بعد از بیان معنای [[آیات]] مذکور، می‌‌گوید: آنچه در معنا و [[تفسیر]] این چهار [[آیه]] گذشت ظاهر [[آیات]] مزبور بود و [[روایات]] بسیار از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] رسیده که [[آیات]] مورد بحث ناظر به فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در بیابان [[بیداء]] که یکی از علامت‌های [[ظهور مهدی]] {{ع}} و متصل به آن است می‌‌باشد<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۱.</ref>.
::::::ایشان پس از اتمام مباحث تفسیری به [[نقل]] [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] و سرانجام او و لشکر [[ستمکار]] اش می‌‌پردازد؛<ref>همان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۲.</ref> این [[روایات]] عبارتند از: در [[الدر المنثور]] است که [[حاکم]] -وی [[حدیث]] را صحیح دانسته- از ابی هریره [[روایت]] کرده که در ذیل [[آیه]] {{عربی| {{متن قرآن| وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا...}} گفته است [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «در آینده مردی در عمق [[دمشق]] [[خروج]] می‌‌کند که او را [[سفیانی]] می‌‌گویند و عموم پیروانش از [[قبیله کلب]] هستند، دست به [[کشتار]] می‌زند، و حتی شکم زنان را پاره می‌‌کند، و کودکان را به قتل می‌‌رساند، تا آنکه قبیله [[قیس]] علیه او [[قیام]] کند و او [[قیس]] را بکشد و جایی را از [[ستم]] خود خالی نگذارد و در این هنگام مردی از [[اهل بیت]] من [[خروج]] می‌‌کند، تا به [[سفیانی]] می‌‌رسد، و ستونی از لشکر خود را به سرکوبی وی می‌فرستد و ایشان را منهزم نموده شکست می‌دهند، [[سفیانی]] با همراهان خود راه می‌‌افتد تا به [[بیداء]] می‌‌رسد در آن سرزمین دچار [[خسف]] می‌شوند و در [[زمین]] فرو می‌‌روند و احدی از ایشان باقی نمی‌‌ماند مگر کسی که سرگذشت آنان را برای [[مردم]] خبر دهد.»<ref>الدر المنثور، جلد ۵، صفحه ۲۴۱.</ref>
::::::ایشان پس از اتمام مباحث تفسیری به [[نقل]] [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] و سرانجام او و لشکر [[ستمکار]] اش می‌‌پردازد؛<ref>همان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۲.</ref> این [[روایات]] عبارتند از: در [[الدر المنثور]] است که [[حاکم]] -وی [[حدیث]] را صحیح دانسته- از ابی هریره [[روایت]] کرده که در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن| وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا...}} گفته است [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «در آینده مردی در عمق [[دمشق]] [[خروج]] می‌‌کند که او را [[سفیانی]] می‌‌گویند و عموم پیروانش از [[قبیله کلب]] هستند، دست به [[کشتار]] می‌زند، و حتی شکم زنان را پاره می‌‌کند، و کودکان را به قتل می‌‌رساند، تا آنکه قبیله [[قیس]] علیه او [[قیام]] کند و او [[قیس]] را بکشد و جایی را از [[ستم]] خود خالی نگذارد و در این هنگام مردی از [[اهل بیت]] من [[خروج]] می‌‌کند، تا به [[سفیانی]] می‌‌رسد، و ستونی از لشکر خود را به سرکوبی وی می‌فرستد و ایشان را منهزم نموده شکست می‌دهند، [[سفیانی]] با همراهان خود راه می‌‌افتد تا به [[بیداء]] می‌‌رسد در آن سرزمین دچار [[خسف]] می‌شوند و در [[زمین]] فرو می‌‌روند و احدی از ایشان باقی نمی‌‌ماند مگر کسی که سرگذشت آنان را برای [[مردم]] خبر دهد.»<ref>الدر المنثور، جلد ۵، صفحه ۲۴۱.</ref>
::::::[[علامه]] پس از [[نقل]] این [[حدیث]] می‌گوید: این [[روایت]] از طریق [[اهل سنت]] بسیار [[نقل]] شده است، بعضی مختصر و بعضی مفصل؛ و آن را از طریق مختلف از [[ابن عباس]]، ابن مسعود، حذیفه، ابی هریره، جد عمرو بن شعیب، [[ام سلمه]]، صفیه، عائشه و حفصه، همسران [[رسول خدا]] {{صل}} و صفیره همسر قعقاع، و نیز از سعید بن جبیر [[روایت]] کرده‌‌اند<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳.</ref>.
::::::[[علامه]] پس از [[نقل]] این [[حدیث]] می‌گوید: این [[روایت]] از طریق [[اهل سنت]] بسیار [[نقل]] شده است، بعضی مختصر و بعضی مفصل؛ و آن را از طریق مختلف از [[ابن عباس]]، ابن مسعود، حذیفه، ابی هریره، جد عمرو بن شعیب، [[ام سلمه]]، صفیه، عائشه و حفصه، همسران [[رسول خدا]] {{صل}} و صفیره همسر قعقاع، و نیز از سعید بن جبیر [[روایت]] کرده‌‌اند<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳.</ref>.
::::::هم چنین روایتی را از [[تفسیر قمی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که در بخشی از آن آمده است: «وقتی [[قائم]] {{ع}} به [[سرزمین بیداء]] برسد، [[لشکر سفیانی]] در برابرش صف آرایی می‌کند، پس [[خدای عزوجل]] [[زمین]] را [[دستور]] می‌‌دهد، تا پاهای ایشان را در خود فرو ببرد و بگیرد و در باره همین مورد است، که [[خدای عزوجل]] می‌‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ * وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ...}} یعنی می‌گویند: اینک ما به [[قائم آل محمد]] {{ع}} [[ایمان]] آورده‌‌ایم؛ {{عربی| {{متن قرآن|وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ... وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ}} یعنی بین آنان و [[عذاب]] نشدن، حائل ایجاد می‌‌شود، {{عربی| {{متن قرآن|كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم}} یعنی آنها که قبل از ایشان مکذبین بودند و هلاک شدند، {{عربی| {{متن قرآن|مِن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ}}<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ و ۲۰۵.</ref>
::::::هم چنین روایتی را از [[تفسیر قمی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که در بخشی از آن آمده است: «وقتی [[قائم]] {{ع}} به [[سرزمین بیداء]] برسد، [[لشکر سفیانی]] در برابرش صف آرایی می‌کند، پس [[خدای عزوجل]] [[زمین]] را [[دستور]] می‌‌دهد، تا پاهای ایشان را در خود فرو ببرد و بگیرد و در باره همین مورد است، که [[خدای عزوجل]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ * وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ...}} یعنی می‌گویند: اینک ما به [[قائم آل محمد]] {{ع}} [[ایمان]] آورده‌‌ایم؛ {{متن قرآن|وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ... وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ}} یعنی بین آنان و [[عذاب]] نشدن، حائل ایجاد می‌‌شود، {{متن قرآن|كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم}} یعنی آنها که قبل از ایشان مکذبین بودند و هلاک شدند، {{متن قرآن|مِن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ}}<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ و ۲۰۵.</ref>
::::::در جای دیگری<ref>المیزان، جلد ۴، صفحه ۳۷۹.</ref> نیز روایتی را از [[تفسیر برهان]] [[نقل]] می‌کند که [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] آورده که در ضمن حدیثی طولانی در [[وصف]] [[خروج سفیانی]] فرموده است: در [[آخرالزمان]] وقتی [[سفیانی]] [[خروج]] می‌کند با لشکرش در [[بیداء]] -بیابانی گسترده- لشکرگاه می‌‌سازد؛ پس صدایی از [[آسمان]] ندا می‌دهد:‌ای [[بیداء]] این [[مردم]] را با [[خسف]] (فرو بردن در [[زمین]]) نابود کن! پس زمینه می‌‌شکافد و به جز سه نفر که [[خدا]] صورت هایشان را به پشت برگردانده باقی نمی‌‌ماند، و این سه نفر از کلابند، و [[آیه]] زیر درباره آنان نازل شده که می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا...}}<ref>تفسیر البرهان، جلد ۱، صفحه ۳۵۴، حدیث ۲ و ۳.</ref> ایشان در ذیل [[آیه]] ۵۳ سوره مبارکه فصلت<ref>{{عربی| {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}}. به زودی آیات خود را هم در آفاق و هم در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا آشکار شود که قرآن حق است، آیا این شهادت برای پروردگار تو کافی نیست که او ناظر و گواه بر هر چیز است؟</ref> نیز به روایتی درباره آیاتی که [[خداوند]] در زمان [[قیام]] [[مردم]] نشان می‌‌دهد، اشاره می‌‌کند که در آن نیز از [[خسف]] و فرو رفتن در [[زمین]] سخن گفته شده، و به نظر می‌‌رسد، منظور همین [[خسف بیداء]] و فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] باشد<ref>المیزان جلد ۱۷، صفحه ۴۰۶.</ref>. [[روایت]] مذکور از شخصی به نام طیار است که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که درباره {{عربی| {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}} می‌‌فرماید: «[[خسف]] و [[مسخ]] و [[قذف]]. قال: قلت: {{عربی| {{متن قرآن|حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ}} قال: دع ذا ذالک [[قیام]] القائم»؛ [[امام]] فرمود: منظور از فرو رفتن در [[زمین]] و [[مسخ]] شدن و [[هدف]] سنگ‌های آسمانی قرار گرفتن است. [[راوی]] می‌گوید پرسیدم: {{عربی| {{متن قرآن|حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ}} یعنی چه؟ فرمود: این را فعلا رها کن، این مربوط به [[قیام قائم]] {{ع}} است<ref>کافی، جلد ۸، صفحه ۱۶۶، حدیث ۱۱۸.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۸۶-۱۹۰.</ref>.
::::::در جای دیگری<ref>المیزان، جلد ۴، صفحه ۳۷۹.</ref> نیز روایتی را از [[تفسیر برهان]] [[نقل]] می‌کند که [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] آورده که در ضمن حدیثی طولانی در [[وصف]] [[خروج سفیانی]] فرموده است: در [[آخرالزمان]] وقتی [[سفیانی]] [[خروج]] می‌کند با لشکرش در [[بیداء]] -بیابانی گسترده- لشکرگاه می‌‌سازد؛ پس صدایی از [[آسمان]] ندا می‌دهد:‌ای [[بیداء]] این [[مردم]] را با [[خسف]] (فرو بردن در [[زمین]]) نابود کن! پس زمینه می‌‌شکافد و به جز سه نفر که [[خدا]] صورت هایشان را به پشت برگردانده باقی نمی‌‌ماند، و این سه نفر از کلابند، و [[آیه]] زیر درباره آنان نازل شده که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا...}}<ref>تفسیر البرهان، جلد ۱، صفحه ۳۵۴، حدیث ۲ و ۳.</ref> ایشان در ذیل [[آیه]] ۵۳ سوره مبارکه فصلت<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}}. به زودی آیات خود را هم در آفاق و هم در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا آشکار شود که قرآن حق است، آیا این شهادت برای پروردگار تو کافی نیست که او ناظر و گواه بر هر چیز است؟</ref> نیز به روایتی درباره آیاتی که [[خداوند]] در زمان [[قیام]] [[مردم]] نشان می‌‌دهد، اشاره می‌‌کند که در آن نیز از [[خسف]] و فرو رفتن در [[زمین]] سخن گفته شده، و به نظر می‌‌رسد، منظور همین [[خسف بیداء]] و فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] باشد<ref>المیزان جلد ۱۷، صفحه ۴۰۶.</ref>. [[روایت]] مذکور از شخصی به نام طیار است که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که درباره {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}} می‌‌فرماید: «[[خسف]] و [[مسخ]] و [[قذف]]. قال: قلت: {{متن قرآن|حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ}} قال: دع ذا ذالک [[قیام]] القائم»؛ [[امام]] فرمود: منظور از فرو رفتن در [[زمین]] و [[مسخ]] شدن و [[هدف]] سنگ‌های آسمانی قرار گرفتن است. [[راوی]] می‌گوید پرسیدم: {{متن قرآن|حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ}} یعنی چه؟ فرمود: این را فعلا رها کن، این مربوط به [[قیام قائم]] {{ع}} است<ref>کافی، جلد ۸، صفحه ۱۶۶، حدیث ۱۱۸.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۸۶-۱۹۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
{{جمع شدن|۴. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۵

الگو:پرسش غیرنهایی

ماجرای شورش سفیانی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری
مدخل اصلیآثار انتظار
مدخل وابسته؟

ماجرای شورش سفیانی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
صدر کورانی آیتی السادة

سفیانی و ماجرای شورش او

روایات دال بر خروج و شورش سفیانی

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. سفیانی که خروجش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)  
    1. نام سفیانی چیست؟ (پرسش)
    2. لقب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    3. نسب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    4. آیا سفیانی نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ (پرسش)  
  2. ویژگی‌های جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  3. روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  4. دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
  5. آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
  6. سفیانی و دجال چه تفاوت‌هایی دارند؟ (پرسش)
  7. خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)  
  8. اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)  
  9. ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش) 
  10. آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
  11. سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  12. آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
  13. چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
  14. حکمرانی سفیانی چقدر به طول می‌انجامد؟ (پرسش)
  15. آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
  16. آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
  17. از میان قیام‌‏های یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
  18. وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  19. آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آن‏که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه‏ای و اهل کجاست؟ (پرسش)
  20. آیا امکان دارد در زمان‌های مختلف سفیانی‌های متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
  21. قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  22. محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
  23. فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)


منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰
  2. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۱۲۳
  3. تنگه بی ‌آب و علف (وادی یابس از اراضی شام یا به اعتبار خشکی آن زمین از گیاه او را یابس گویند یا به اعتبار این‌ که قبلا دریا بوده و خشک شده است). مهدی منتظر (ع)، ص ۲۷۱
  4. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۱۲۳
  5. فقیه، محمد، السفیانی، ص ۱۱۸
  6. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰
  7. قنسرین منطقه‌ای است نزدیک شهر حلب که در روزگار صدر اسلام یکی از پادگان‌های نظامی شام بوده است. ر.ک. تاج العروس، ج ۳، ص ۵۰۸؛ ماده قنسر
  8. منطقه‌ای است در سوریه کنونی، نزدیک مرز عراق
  9. سرزمینی است در عراق، بین دجله و فرات
  10. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰
  11. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰
  12. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰؛قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۲
  13. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۲۰۲: «السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ‏ الْكُوَرَ الْخَمْسَ‏ مَلَكَ‏ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً»
  14. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰
  15. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰؛ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵ـ۱۴۷
  16. قنسرین منطقه‌ای است نزدیک شهر حلب که در روزگار صدر اسلام یکی از پادگان‌های نظامی شام بوده است. ر.ک: تاج العروس، ج ۳، ص ۵۰۸؛ ماده قنسر.
  17. منطقه‌ای است در سوریه کنونی، نزدیک مرز عراق.
  18. سرزمینی است در عراق، بین دجله و فرات.
  19. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵-۱۴۷.
  20. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵.
  21. نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۵.
  22. نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۵.
  23. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲.
  24. نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۷.
  25. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۱.
  26. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۲.
  27. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.
  28. کورانی، علی، عصر ظهور، ص:۱۲۳.
  29. (بیداء) در لغت به معنای بیابان وسیع می‌‌باشد، و نام منطقه‌‌ای میان مکه و مدینه است. لسان العرب، جلد ۳، صفحه ۹۷؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.
  30. غیبه نعمانی، صفحه ۲۷۹؛ بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۴۶.
  31. «و اگر ببینی هنگامی که کفار به فزع می‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمی‌‌شود، بلکه از مکانی نزدیک گرفتار می‌شوند. و گفتند: به قرآن ایمان آوردم، ولی چگونه از مکانی دور به ایمان توانند رسید؟ با این که قبلا به آن کفر ورزیدند و از مکانی دور آن را نادیده رها می‌کردند. میان ایشان و آرزوهایشان مانعی افکند، چنانکه با نظایر ایشان از پیش همین رفتار را نمود، همانا آنها در شکی سخت بودند.» سبأ: ۵۱ تا ۵۴.
  32. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۱.
  33. همان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۲.
  34. الدر المنثور، جلد ۵، صفحه ۲۴۱.
  35. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳.
  36. تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ و ۲۰۵.
  37. المیزان، جلد ۴، صفحه ۳۷۹.
  38. تفسیر البرهان، جلد ۱، صفحه ۳۵۴، حدیث ۲ و ۳.
  39. ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ. به زودی آیات خود را هم در آفاق و هم در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا آشکار شود که قرآن حق است، آیا این شهادت برای پروردگار تو کافی نیست که او ناظر و گواه بر هر چیز است؟
  40. المیزان جلد ۱۷، صفحه ۴۰۶.
  41. کافی، جلد ۸، صفحه ۱۶۶، حدیث ۱۱۸.
  42. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۸۶-۱۹۰.
  43. تنگه بی‌آب و علف (وادی یابس از اراضی شام یا به اعتبار خشکی آن زمین از گیاه او را یابس گویند یا به اعتبار این‌که قبلا دریا بوده و خشک شده است). (مهدی منتظر (ع)، ص ۲۷۱). (م.)
  44. فقیه، محمد، السفیانی، ص ۱۱۸.
  45. " السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ‏ الْكُوَرَ الْخَمْسَ‏ مَلَكَ‏ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً "؛ الغیبة نعمانی، ص ۲۰۲. شایان ذکر است که در ششمین ماه جنبش سفیانی، یعنی ماه محرم، ظهور انجام می‌شود ولی ختم کارش سه ماه پس از واقعه ظهور است که خلاصه آنچه در این برهه بر سرش می‌آید از زبان مؤلف کتاب روزگار رهایی در صفحه ۱۱۳۵ جلد دوم ترجمه آن چنین است: «از بررسی روایات این بخش به این نتیجه رسیدیم که سپاه حضرت بقیة الله (ع) از طریق فلسطین شرقی عازم عراق می‌شود در کرانه‌های دریاچه طبریه دریاچه خزر با سپاه سفیانی روبرو می‌شوند که از عراق برمی‌گردد، جنگ سختی بین دو سپاه درمی‌گیرد که سفیانی در آن شکست می‌خورد و همه سپاهیانش بدون استثناء در آنجا کشته می‌شوند و فقط خودش می‌ماند. یکی از یاران امام به نام صیاح (و یا صباح) با گروهی از سپاهیان بر او می‌تازند و او را دستگیر می‌کنند و به محضر امام (ع)، می‌آورند. هنگامی او را می‌آورند که امام مشغول نماز عشاء هستند، نمازشان را تخفیف می‌دهند و به طرف او برمی‌گردند. سفیانی می‌گوید:«ای پسر عمو، مرا آزاد کن و برای خودت نگهدار، تا یکی از یاران تو باشم»!!. حضرت مهدی (ع)، به اصحاب خود می‌فرماید: درباره او و سخنانش چه می‌گویید؟ همگی می‌گویند: به خدا سوگند به کمتر از قتل او راضی نمی‌شویم، او چقدر خون ریخته، چقدر به حریم جان و مال و ناموس مردم تجاوز کرده و انتظار عفو دارد!!. حضرت مهدی (ع)، می‌فرماید: هرچه می‌خواهید انجام دهید. گروهی از یاران او را می‌گیرند و روی سنگی در کرانه دریاچه طبریه می‌خوابانند و همانند گوسفند او را ذبح می‌کنند. با ذبح او فتنه‌ها ذبح می‌شود و ریشه جنایت‌ها می‌خشکد و بزرگترین فاجعه خونین جهان پایان می‌پذیرد».
  46. " السُّفْيَانِيُ‏ وَ الْقَائِمُ‏ فِي‏ سَنَةٍ وَاحِدَةٍ"؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۸.
  47. " خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ نِظَامٍ‏ كَنِظَامِ‏ الْخَرَزِ يَتْبَعُ‏ بَعْضُهُ‏ بَعْضاً "؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۱؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۲.
  48. در اکثر روایات حرستا.
  49. " قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ يَهْلِكُ فِيهَا أَكْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا كَانَ‏ ذَلِكَ‏ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ‏ الْمَهْدِيِ‏(ع) "؛ الغیبة نعمانی، ص ۲۰۶، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۷۷ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۳.
  50. ابقع: دو رنگ، سیاه و سفید. لغتنامه الرائد، ج ۱، ص ۱۷۷. (م).
  51. اصهب: کسی که مویش به رنگ سرخ مایل به سفید باشد .. لغتنامه الرائد، ج ۱، ص ۱۷۷. (م).
  52. احزاب با هم بر سر آنچه در میانشان بود اختلاف کردند پس وای بر آنها از آنچه‌ در قیامت [بر سر آنها خواهد آمد؛ سوره مریم، آیه ۳۷.
  53. ساده، مجتبی، شش ماه پایانی (تقویم حوادث شش‌ماهه پیش از ظهور)، ۱جلد، موعود عصر (ع) - تهران (ایران)، چاپ: ۶، ۱۳۸۸ ه.ش.
  54. تعبیر روایات، لفظ«باب اصطخر» می‌باشد. (م.)
  55. بشارة الاسلام، ص ۲۱ و یوم الخلاص، ص ۲۹۳.
  56. موقعیت مکانی این منطقه در بخش‌های بعدی مطلب آمده است. (م.)
  57. تاریخ ما بعد الظهور، صص ۱۶۷- ۱۶۵.
  58. السفیانی، ص ۱۰۶.
  59. خبر متواتر خبری است که تعداد راویان آن در حدی باشد که احتمال تبانی آنها بر دروغ محال باشد.
  60. حجت الاسلام کورانی هم در کتاب عصر ظهور (صفحه ۱۱۵) مدعی تواتر راجع به سفیانی در روایات هستند. (م.)
  61. " إِنَّا وَ آلُ‏ أَبِي‏ سُفْيَانَ‏ أَهْلُ‏ بَيْتَيْنِ‏ تَعَادَيْنَا فِي‏ اللَّهِ‏ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِمَ (ع) "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۳۱؛ السفیانی، ص ۱۲۵؛ یوم الخلاص، ص ۶۹۴.
  62. الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص: ۷۳-۸۰.