امام حسین علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۲: خط ۳۲:
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش علیه  [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند ماه آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش علیه  [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند ماه آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
==دوران [[امامت امام حسین]]{{ع}}==
*موضع‌گیری [[امام حسین]]{{ع}} را در دوران [[امامت]] [[حضرت]] به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:
*'''قسم اوّل در [[عهد]] [[معاویه]] بود''' که [[حضرت]] به [[احترام]] [[معاهده]] برادرش و اینکه با وجود [[معاویه]] حرکت نظامی به نتیجه نمی‌رسید، از یک درگیری مسلّحانه با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در جواب [[دعوت]] [[مردم کوفه]] - که [[حضرت]] را به [[قیام]] فرا می‌خواند - بیان کرد که با بودن [[معاویه]] [[قیام]] به [[مصلحت]] نیست، [[آمادگی]] خود را [[حفظ]] کنید. اگر [[معاویه]] مرد و ما زنده بودیم آن‌گاه [[تصمیم]] خواهیم گرفت؛ البتّه معنای این سخن، آن نیست که [[امام]] در حالت [[انزوا]] به سر می‌برد و هیچ‌گونه فعالیّت [[اجتماعی]] نداشت؛ بکله [[امام]] فعّالانه در جریان‌های [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] حضور داشت و همچون برادرش [[امام حسن]] مانعی در جهت سیاست‌های مزوّرانه [[معاویه]] بود و با نامه‌های کوبنده، اقدامات [[معاویه]] را در جهت اذیّت و [[آزار]] و [[قتل]] و [[غارت]] [[مسلمانان]]، به ویژه [[شیعیان]] محکوم می‌کرد و او را به [[محاکمه]] می‌کشید؛ چنان‌که در همین دوران در جلسه‌ای که با شرکت چند [[صد]] نفر از [[اصحاب]] و دیگران در موسم [[حج]] تشکیل داد، به [[روشنگری]] [[سیاسی]] پرداخت و از حضّار خواست تا [[پیام]] او را بعد از بازگشت به وطن خود، به افراد مورد [[وثوق]] برسانند و به این ترتیب زمینه را برای یک [[قیام]] شکوهمند فراهم می‌کرد. از طرفی، از این [[فرصت]] در جهت [[تربیت]] نقش آفرینان [[قیام کربلا]] و عاشوراسازان استفاده کرد و همچنین [[تبیین]] و توضیح [[احکام]] و [[معارف الهی]] در مناسبت‌های مختلف نیز یکی از ابعاد فعالیّت‌های [[امام]] بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۵.</ref>. 
*'''قسم دوّم که در دوران [[امامت]] [[حضرت]] و در [[خلافت]] [[یزید]] بود'''، ویژگی خاصّی داشت. با آنکه [[معاویه]] در [[عهدنامه]] [[صلح]] به [[امام حسن]] [[پیمان]] سپرده بود که برای خود [[جانشینی]] بر نگزیند، امّا همچون سایر مفاد [[عهدنامه]]، این ماده را نیز زیر پا گذاشت و با هر تزویری که بود از [[مردم]] برای فرزندش [[یزید]]، [[بیعت]] گرفت. [[یزید]] بر خلاف پدرش دارای [[شخصیّت]] پیچیده‌ای نبود. او نه تنها یک [[شخصیّت]] [[سیاسی]] نبود که از داشتن [[جایگاه]] مذهبی، [[علمی]] و [[اجتماعی]] نیز [[محروم]] بود و حتّی از [[زندگی]] در محیط‌های دارای تمدّن و [[آداب و رسوم]] آن روز هم برخوردار نبود. [[یزید]] از یک [[زن]] که اصلاً [[مسیحی]] و از یک [[خاندان]] [[مسیحی]] و بادیه‌نشین بود، متولّد شد و دور از تمدّن شهری، در [[بادیه]]، همراه دایی‌های [[مسیحی]] خود [[رشد]] کرد. شراب و [[شعر]] و [[انس]] با حیوانات از جمله سگ و میمون برایش مهم بود.
*هیچ‌گاه خود را به [[حفظ]] ظاهری [[مقید]] نمی‌دید، از [[عقاید]] [[متین]] و مستحکمی برخوردار نبود و از [[تظاهر]] به [[فساد]] [[اخلاق]]، شرب خمر و [[انحراف]] [[عقیدتی]] ابایی نداشت و بسیاری از [[مسلمانان]] از وضع [[یزید]] [[آگاه]] بودند؛ به این سبب، درگیری و [[مبارزه]] با [[یزید]] (بر خلاف [[مبارزه]] با [[معاویه]]) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. [[تکلیف]] هر [[مسلمانی]] هم در برابر چنین حاکمی روشن است. [[امام حسین]]{{ع}} در مسیر [[کربلا]] [[سخن]] جدّش [[پیامبر]]{{صل}} را به این مضمون [[نقل]] نمود که هر کس [[سلطان]] جابری را ببیند که [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] و [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و بر [[بندگان خدا]] [[ستم]] کند و او با سخن و عمل در مقابل [[سلطان]] مذکور نایستد، بر [[خدا]] است که آن شخص را در [[دوزخ]]، در [[جایگاه]] همان [[سلطان]] وارد کند. [[امام حسین]] می‌فرمود: اگر [[امّت]] به شخصی همچون [[یزید]] [[مبتلا]] شود، فاتحه [[اسلام]] را باید خواند. در چنین شرایطی [[یزید]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت که یا از [[امام حسین]] [[بیعت]] بگیرد یا سر [[حضرت]] را برایش بفرستد. [[امام]] از همان ابتدا دست به [[شمشیر]] برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل [[حاکم]] رفت و [[عاقبت]] برای [[خودداری]] از [[بیعت]] به [[مکّه]] عزیمت فرمود و در [[مکّه]] [[حضرت]] فرمود توجّه [[مسلمانان]] در سر تا سر [[جهان اسلام]] قرار گرفت.
*شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد که او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] [[خودداری]] نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره در آورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند.[[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۳

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ولادت امام حسین(ع)

فضائل و مناقب سید الشهداء(ع)

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت

  1. روزگار امام علی(ع): این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
    1. دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین(ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژروی‌های برخی اصحاب پیامبر (ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین(ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا می‌کرد، نارضایتی و مخالفت خویش را با وضعیت جامعه اسلامی بازمی‌نمود[۲۱].
    2. دوران زمامداری امام علی(ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری می‌کرد. فعالیت‌های امام حسین(ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیت‌هاست[۲۲].از آن حضرت خطبه‌ای در جنگ صفین نقل شده که ضمن آن مردم را به جنگ ترغیب می‌کرد[۲۳]. در مراحل مقدماتی جنگ صفین در گرفتن آب از دست شامیان نقش داشت، امام علی (ع) بعد از آن پیروزی فرمود: «هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ»[۲۴]. به طور کلی در دورانی که علی(ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود[۲۵]. امام علی(ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار می‌دهد[۲۶].
  2. روزگار امام حسن(ع): دوران امامت امام حسن(ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید[۲۷]. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن(ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود[۲۸] و همیشه احترام برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان سخن نمی‌گفت[۲۹].

دوران امامت

قیام سید الشهداء و شهادت حضرت

دوران امامت امام حسین(ع)

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.
  2. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  3. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  4. مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
  5. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  6. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  7. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  8. امام حسین‌، ج۱، ص۳۲.
  9. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  10. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  11. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  12. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.
  13. ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۰.
  14. «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»؛ کامل الزیارات، ص۵۳.
  15. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  16. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  17. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص۲.
  18. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۲-۱۰۳.
  19. «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
  20. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  21. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  22. زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.
  23. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.
  24. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
  25. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  26. نهج البلاغه، نامه ۲۴
  27. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  28. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  29. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  30. « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
  31. «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
  32. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  33. ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۱.
  34. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  35. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  36. معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
  37. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
  38. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  39. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
  40. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  41. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  42. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  43. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۳۵.
  44. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۳۶-۱۳۷.