مخالفان امام علی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
*[[هشام بن حکم]] در پاسخ به [[پرسش]] بیان در مورد [[اصحاب علی]]{{ع}} در روز [[حکمیت]]، آنان را به سه دسته تقسیم کرده است: [[مؤمنان]]، [[مشرکان]] و [[گمراهان]].
*[[هشام بن حکم]] در پاسخ به [[پرسش]] بیان در مورد [[اصحاب علی]]{{ع}} در روز [[حکمیت]]، آنان را به سه دسته تقسیم کرده است: [[مؤمنان]]، [[مشرکان]] و [[گمراهان]].
*او می‌گوید: آنان که همچون من بر این [[باور]] بودند که [[علی]]{{ع}} از طرف [[خداوند]] [[امام]] است و منکر صلاحیت [[معاویه]] بودند و به آن‌چه [[خدا]] در [[حق علی]]{{ع}} فرموده بود، [[اقرار]] داشتند مؤمن‌اند. آنان که [[علی]]{{ع}} و [[معاویه]]، هر دو را برای [[امامت]] [[شایسته]] می‌دانستند مشرک‌اند و آنان که از روی [[عصبیّت]] قومی و قبیله‌ای به [[جنگ]] آمده بودند، گمراه‌اند<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج۲، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
*او می‌گوید: آنان که همچون من بر این [[باور]] بودند که [[علی]]{{ع}} از طرف [[خداوند]] [[امام]] است و منکر صلاحیت [[معاویه]] بودند و به آن‌چه [[خدا]] در [[حق علی]]{{ع}} فرموده بود، [[اقرار]] داشتند مؤمن‌اند. آنان که [[علی]]{{ع}} و [[معاویه]]، هر دو را برای [[امامت]] [[شایسته]] می‌دانستند مشرک‌اند و آنان که از روی [[عصبیّت]] قومی و قبیله‌ای به [[جنگ]] آمده بودند، گمراه‌اند<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج۲، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
براساس این تقسیم، [[خوارج]] در ردیف [[مشرکان]] و گمراهان‌اند و بلکه بدان [[دلیل]] که تن دادن به [[حکمیت]]، مستلزم [[پذیرش]] [[شایستگی]] [[معاویه]] برای [[امامت]] است، صرف‌نظر از [[انگیزه]] حضور آنان در [[جنگ]]، همه‌شان [[مشرک]] شمرده می‌شوند.
*براساس این تقسیم، [[خوارج]] در ردیف [[مشرکان]] و گمراهان‌اند و بلکه بدان [[دلیل]] که تن دادن به [[حکمیت]]، مستلزم [[پذیرش]] [[شایستگی]] [[معاویه]] برای [[امامت]] است، صرف‌نظر از [[انگیزه]] حضور آنان در [[جنگ]]، همه‌شان [[مشرک]] شمرده می‌شوند.
*از [[هشام بن حکم]] الزاماتی بر ضد [[خوارج]] گزارش شده است. از جمله در [[مناظره]] وی با [[عبدالله بن یزید اباضی]] در مجلس [[یحیی بن خالد برمکی]] و در حضور [[پنهانی]] [[هارون‌الرشید]]، که در زیر به آنها اشاره می‌شود.
*از [[هشام بن حکم]] الزاماتی بر ضد [[خوارج]] گزارش شده است. از جمله در [[مناظره]] وی با [[عبدالله بن یزید اباضی]] در مجلس [[یحیی بن خالد برمکی]] و در حضور [[پنهانی]] [[هارون‌الرشید]]، که در زیر به آنها اشاره می‌شود.
*'''[[الزام]] اول:''' وقتی [[یحیی بن خالد]] از [[عبدالله بن یزید اباضی]] می‌خواهد [[پرسش]] از [[هشام بن حکم]] را آغاز کند می‌گوید: [[خوارج]] را بر ما سؤالی نیست، زیرا آنان گروهی هستند که با ما بر [[ولایت]] و [[عدالت]] شخصی و [[اقرار]] به [[امامت]] و فضیلتش اتفاق‌نظر داشتند. سپس به واسطه [[دشمنی]] با او از ما جدا شدند. پس ما بر همان [[اجتماع]] هستیم و [[شهادت]] آنها [[دلیل]] ماست، ولی مخالفت‌شان ضرری به [[مذهب]] ما نمی‌رساند. دعوی آنها نیز بر ما مقبول نیست، زیرا [[اختلاف]] با اتفاق مقابله نمی‌کند و [[شهادت]] [[خصم]] از برای [[خصم]] مقبول، ولی بر ضد او مردود است. [[هشام بن حکم]] با این بیان پیش از آغاز [[مناظره]]، [[خصم]] را ملزم و ادعای او را مردود می‌سازد.
*'''[[الزام]] اول:''' وقتی [[یحیی بن خالد]] از [[عبدالله بن یزید اباضی]] می‌خواهد [[پرسش]] از [[هشام بن حکم]] را آغاز کند می‌گوید: [[خوارج]] را بر ما سؤالی نیست، زیرا آنان گروهی هستند که با ما بر [[ولایت]] و [[عدالت]] شخصی و [[اقرار]] به [[امامت]] و فضیلتش اتفاق‌نظر داشتند. سپس به واسطه [[دشمنی]] با او از ما جدا شدند. پس ما بر همان [[اجتماع]] هستیم و [[شهادت]] آنها [[دلیل]] ماست، ولی مخالفت‌شان ضرری به [[مذهب]] ما نمی‌رساند. دعوی آنها نیز بر ما مقبول نیست، زیرا [[اختلاف]] با اتفاق مقابله نمی‌کند و [[شهادت]] [[خصم]] از برای [[خصم]] مقبول، ولی بر ضد او مردود است. [[هشام بن حکم]] با این بیان پیش از آغاز [[مناظره]]، [[خصم]] را ملزم و ادعای او را مردود می‌سازد.
خط ۲۴: خط ۲۴:
*[[هشام بن حکم]] متوجه [[یحیی بن خالد]] شد و گفت: "آگاه باش که سخن او را [[قطع]] کردم و به اندک [[سعی]]، همه [[مذاهب]] او را [[باطل]] ساختم و هیچ [[راه]] سخن برای او نگذاشتم و از [[مناظره]] او فارغ شدم". وی در [[تبیین]] [[استدلال]] تا خویش می‌گوید: [[خوارج]] در [[ولایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} با ما هم‌عقیده بودند، تا [[حکمیت]] اتفاق افتاد. پس او را به قبول، [[مضطر]] ساخته بودند. اکنون این شیخ که تکیه‌گاه و [[رئیس]] [[اصحاب]] خویش است از روی [[اختیار]] دو شخص مختلف در [[مذهب]] را یکی او را [[تکفیر]] می‌کند و یکی او را [[عادل]] میشمارد، [[حکم]] و داور می‌سازد. پس اگر او در این [[حَکَم]] ساختن بر صواب باشد، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} اَولی به صواب است و اگر [[کافر]] و [[خطاکار]] باشد، ما را از [[تأمل]] در حال خود آسوده ساخت، زیرا به [[کفر]] خود [[گواهی]] داد.
*[[هشام بن حکم]] متوجه [[یحیی بن خالد]] شد و گفت: "آگاه باش که سخن او را [[قطع]] کردم و به اندک [[سعی]]، همه [[مذاهب]] او را [[باطل]] ساختم و هیچ [[راه]] سخن برای او نگذاشتم و از [[مناظره]] او فارغ شدم". وی در [[تبیین]] [[استدلال]] تا خویش می‌گوید: [[خوارج]] در [[ولایت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} با ما هم‌عقیده بودند، تا [[حکمیت]] اتفاق افتاد. پس او را به قبول، [[مضطر]] ساخته بودند. اکنون این شیخ که تکیه‌گاه و [[رئیس]] [[اصحاب]] خویش است از روی [[اختیار]] دو شخص مختلف در [[مذهب]] را یکی او را [[تکفیر]] می‌کند و یکی او را [[عادل]] میشمارد، [[حکم]] و داور می‌سازد. پس اگر او در این [[حَکَم]] ساختن بر صواب باشد، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} اَولی به صواب است و اگر [[کافر]] و [[خطاکار]] باشد، ما را از [[تأمل]] در حال خود آسوده ساخت، زیرا به [[کفر]] خود [[گواهی]] داد.
*این [[استدلال]] [[زیبا]] و [[متین]] که از [[توانایی]] شگفت هشام در فن [[مناظره]] خبر می‌دهد، مورد پسند [[هارون]] قرار گرفت و به [[هشام بن حکم]] جایزه داد و او را به منزلش روانه کرد<ref>شیخ مفید، مصنفات الشیخ المفید، (الفصول المختارة)، ص۵۰- ۵۱؛ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۳۶۳-۳۶۵؛ خوانساری، المناظرات، (ترجمه الفصول المختاره)، ص۱۱۵-۱۱۷؛ شیخ مفید، مجالس در مناظرات، ص۶۰- ۶۳؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۲۹؛ محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۴۵.</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۴۵-۲۴۷.</ref>.
*این [[استدلال]] [[زیبا]] و [[متین]] که از [[توانایی]] شگفت هشام در فن [[مناظره]] خبر می‌دهد، مورد پسند [[هارون]] قرار گرفت و به [[هشام بن حکم]] جایزه داد و او را به منزلش روانه کرد<ref>شیخ مفید، مصنفات الشیخ المفید، (الفصول المختارة)، ص۵۰- ۵۱؛ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۳۶۳-۳۶۵؛ خوانساری، المناظرات، (ترجمه الفصول المختاره)، ص۱۱۵-۱۱۷؛ شیخ مفید، مجالس در مناظرات، ص۶۰- ۶۳؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۲۹؛ محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۴۵.</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۴۵-۲۴۷.</ref>.
===حَکَمان===
===حَکَمان===
*[[هشام بن حکم]]، [[ابوموسی اشعری]] و [[عمروعاص]] را در جریان [[حکمیت]] بر [[خطا]] می‌داند و [[معتقد]] است آن دو اساساً خواهان [[اصلاح]] میان [[امت]] نبوده‌اند. وی این [[پندار]] برخی [[مخالفان]] را که حَکَمان به [[دلیل]] [[پذیرش]] [[داوری]] بین دو گروه، قصد [[اصلاح]] داشته‌اند، [[باطل]] می‌شمارد و در [[اثبات]] مدعای خود به [[قرآن]] [[استشهاد]] می‌کند که درباره داوران می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> از آنجا که در جریان [[حکمیت]]، آن دو [[اختلاف]] کردند و به توافق نرسیدند، می‌یابیم که آن دو قصد [[اصلاح]] نداشته‌اند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۲، باب الشقاق.</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۴۷.</ref>.
*[[هشام بن حکم]]، [[ابوموسی اشعری]] و [[عمروعاص]] را در جریان [[حکمیت]] بر [[خطا]] می‌داند و [[معتقد]] است آن دو اساساً خواهان [[اصلاح]] میان [[امت]] نبوده‌اند. وی این [[پندار]] برخی [[مخالفان]] را که حَکَمان به [[دلیل]] [[پذیرش]] [[داوری]] بین دو گروه، قصد [[اصلاح]] داشته‌اند، [[باطل]] می‌شمارد و در [[اثبات]] مدعای خود به [[قرآن]] [[استشهاد]] می‌کند که درباره داوران می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> از آنجا که در جریان [[حکمیت]]، آن دو [[اختلاف]] کردند و به توافق نرسیدند، می‌یابیم که آن دو قصد [[اصلاح]] نداشته‌اند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۲، باب الشقاق.</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۴۷.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مخالفان امام علی است. "مخالفان امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

دیدگاه هشام بن حکم درباره مخالفان حکومت علوی

معاویه و قاسطین

خوارج

حَکَمان

منابع

  1. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن ندیم، الفهرست ص۲۱۷.
  2. در برخی نقل‌ها «بنان» آمده است (نک: محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۴۰- ۵۴۱).
  3. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج۲، ص۳۶۳-۳۶۴؛ محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۴۰- ۵۴۱.
  4. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۲۴۳-۲۴۴.
  5. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج۲، ص۳۶۳-۳۶۴.
  6. شیخ مفید، مصنفات الشیخ المفید، (الفصول المختارة)، ص۵۰- ۵۱؛ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۳۶۳-۳۶۵؛ خوانساری، المناظرات، (ترجمه الفصول المختاره)، ص۱۱۵-۱۱۷؛ شیخ مفید، مجالس در مناظرات، ص۶۰- ۶۳؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۲۹؛ محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۴۵.
  7. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۲۴۵-۲۴۷.
  8. «و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.
  9. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۲، باب الشقاق.
  10. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۲۴۷.