امنیت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امنیت به معنای در امان بودن، و آسودگی در اصطلاح عبارت است از فقدان تهدید نسبت به ارزش‌های حیاتی و اولیه. امنیت از جمله نیازهای نخستین زندگی انسان و از جمله حقوق طبیعی و مقدّم اوست. از دیدگاه اسلام، احساس امنیت واقعی برای انسان، تنها در سایه ایمان به خداوند حاصل می‌شود. امنیت به حسب مؤلفه‌های مختلف اقسام گوناگونی دارد مانند: امنیت فردی و اجتماعی؛ امنیت سیاسی؛ امنیت اقتصادی؛ امنیت فرهنگی؛ امنیت قضایی و غیره.

معناشناسی

معنای لغوی

امنیت به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی[۱] و از بین رفتن هراس و نگرانی است[۲].[۳]

معنای اصطلاحی

امنیت، اصطلاحی است که در جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، فقه، علوم تربیتی، و روان‌شناسی مورد کاربرد قرار گرفته است. از جهت روان‌شناختی، احساس امنیت عبارت است از احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس، وضع خوشایندی را ایجاد می‌کند و فرد در آن دارای آرامش روحی و جسمی است[۴].

بنابراین، امنیت، به معنای فقدان تهدید نسبت به ارزش‌های حیاتی و اولیه، یا به معنای نبود ترس از تهدید است[۵].

در اصطلاح سیاسی و حقوقی به حالت فراغت از هرگونه تهدید یا حمله و نیز به آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله امنیت گفته می‌شود و به صورت امنیت فردی، اجتماعی، ملی و بین‌المللی کاربرد یافته است.

امنیت فردی حالتی است که در آن، فرد فارغ از ترس آسیب رسیدن به جان یا مال یا آبروی خود یا از دست دادن آن زندگی کند. امنیت اجتماعی نیز حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که کردار غیر قانونی دولت یا دستگاهی یا گروهی یا فردی در تمامی یا بخشی از جامعه پدید آورد. امنیت ملی حالتی است که ملتی فارغ از تهدیدِ از دست دادن همه یا بخشی از جمعیت، دارایی یا خاک خود به سر برد و در امنیت بین‌المللی قدرت‌ها در حالت تعادل و حفظ وضع موجودند و از دستیازی به قلمرو دیگران خودداری می‌کنند و در جهت حفظ صلح بین‌المللی کوشش‌های هماهنگی دارند و سازمان‌های بین‌المللی ضامن آن به شمار می‌آیند[۶].[۷]

پیشینه

امنیت از جمله نیازهای نخستین زندگی انسان است و تاریخی به درازای عمر بشر دارد[۸] که در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است. قرآن کریم امنیت را نعمت بی‌بدیل و مقدم بر دیگر نعمت‌ها دانسته و به انسان‌ها توصیه کرده‌است خداوند یگانه‌ای را که آنان را از ترس ایمنی بخشیده، ستایش کنند[۹]. احساس امنیت و آرامش یکی از نعمت‌های خدا به مؤمنان[۱۰] و رسیدن به آن یکی از اهداف حکومت صالحان در زمین[۱۱] است و خداوند قبله‌گاه مسلمانان را شهری دارای امنیت شمرده‌ است[۱۲] جامعه دارای امنیت، از الگوها و مثال‌های قرآن است که در آن، امنیت مقدم بر وضع معیشت جامعه دانسته شده‌ است[۱۳] و سخت‌ترین مجازات‌ها برای افرادی در نظر گرفته می‌شود که امنیت جامعه را به خطر می‌اندازند که شامل اعدام، به صلیب‌ کشیدن و تبعید است سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>.

از سوی دیگر، پیامبر اکرم(ص) امنیت را نعمتی دانسته است که مورد ناسپاسی مردم قرار گرفته و افراد زمانی قدر آن را می‌دانند که به مصیبتی گرفتار شوند[۱۴].[۱۵]

امنیت در قرآن کریم

در قرآن‌کریم افزون بر واژه امن و مشتقات آن[۱۶] از کلید واژه‌هایی مانند سلم[۱۷]، سلام[۱۸]، سکینه[۱۹]، صلح[۲۰] و واژگانی در طرف مقابل امنیت مانند: خوف[۲۱]، رعب[۲۲]، حزن[۲۳] و نیز آیات جهاد[۲۴]، قصاص[۲۵] و حدود[۲۶] موضوع امنیت برداشت می‌شود. افزون بر این، آیات دیگری نیز در ترسیم حوزه معنایی امنیت نقش دارد که عبارت است از آیاتی که با بیان پاره‌ای احکام فقهی و اخلاقی، امنیت عقیده[۲۷]، جان[۲۸]، مال[۲۹] و آبروی[۳۰] انسان‌ها را محترم شمرده و پیوند میان مؤمنان را بر پایه برادری[۳۱]، صلح[۳۲]، احسان[۳۳] و قسط و عدل[۳۴] دانسته است و بر آمادگی دفاعی مسلمانان[۳۵] و جهاد[۳۶] تأکید کرده است[۳۷].

ضرورت و جایگاه

همه انسان‌ها نیازمند امنیت و آرامش خاطرند. نیاز به امنیت، بیان‌گر نیاز فرد به یک تکیه‌گاه و حامی فرابشری است. به گفته روان‌شناسان، انسان برای تأمین امنیت خویش، همواره به حمایت دیگران نیازمند است؛ از این‌رو به پدر، مادر و گروه‌های اجتماعی وابسته و علاقه‌مند می‌شود. به گفته انیشتین، گاهی از هیچ‌کس، حتی سازمان‌های اجتماعی هم کاری بر نمی‌آید، لذا انسان به یک نیروی معنوی و ماورای بشری احساس نیاز می‌کند که در فائق آمدن بر مشکلات او را یاری کند و همواره از او پشتیبانی نماید[۳۸].

در سایه آرامش و امنیت روانی، بهداشت روانی و سلامت جسمی و شخصیت سالم انسانی شکل می‌گیرد و انسان‌ها می‌توانند به رشد و کمال و توسعه انسانی، اهداف عالی زندگی و سجایای اخلاقی نائل شوند[۳۹]. همان‌طوری که استرس و اضطراب سرچشمه بسیاری از اختلالات روانی است، شاید بتوان گفت احساس امنیت نیز، زیر بنای بهداشت و سلامت روانی است؛ از این‌رو اکثر مباحث بهداشت روانی به نحوی به ایجاد احساس امنیت بازگشت می‌کند[۴۰].

روایات، امنیت را عِدل سلامتی و صحت قرار قرار داده است. قرآن اهمیت دو چندانی برای امنیت قائل است[۴۱]. یعنی نجات از گرسنگی را با نجات از ناامنی در کنار هم قرار داده است[۴۲]. ضرورت وجود امنیت برای هر جامعه، نیاز زیادی به استدلال و اقامه دلیل و برهان ندارد[۴۳]. انسان‌ها تحقق امنیت را از ضروری‌ترین و استراتژیک‌ترین مسائل برای خود تصور می‌کنند و درصدد هستند به هر وسیله ممکن به این هدف مهم، حساس و سرنوشت‌ساز در زندگی خود نائل شوند و لذا گاهی در بعضی ادوار تاریخ، مردم تن به قلدری یک قلدر با همه رنج‌ها و سختی‌هایش داده‌اند؛ برای اینکه امنیت را در اختیار آنها بگذارد و این حاکی از اهمیت امنیت است[۴۴].[۴۵]

حق امنیت

حقّ حیات از جمله حقوق طبیعی و مقدّم انسانی است که از برکت آن، افراد قادر به برخورداری از دیگر حقوق و آزادی‌های خویش خواهند بود. در روابط گوناگون فردی و اجتماعی و خصوصی و عمومی انسان، ممکن است حیات مادی و معنوی افراد، جزئاً یا کلاً در معرض خطر قرار گیرد. در چنین حالتی است که وجود «امنیت» به عنوان یک تأسیس حقوقی، اخلاقی و اجتماعی برای همگان ضرورت اجتناب‌ناپذیر خواهد داشت.

«امنیت» عبارت از اطمینان خاطری است که بر اساس آن، افراد در جامعه‌ای که زندگی می‌کنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود بیم و هراسی نداشته باشند. این تأسیس مستلزم دو تضمین اساسی است:

  1. تضمین امنیت افراد در مقابل هر نوع توقیف، زندانی شدن، مجازات و دیگر تعرضات خودکامانه و غیرقانونی حکومتی:
  2. تضمین امنیت افراد از راه حمایت‌های اعمال شده توسط جامعه، برای هر یک از اعضای خود، به منظور حفظ حقوق و تعلقات و برخورداری از آزادی‌ها انسانی با این ترتیب، امنیت برای افراد و دولت ایجاد تکلیف می‌کند؛ به این معنی که افراد مکلفند حقوق مادی و معنوی یکدیگر را مورد احترام قرار دهند و رعایت نمایند. دولت نیز مکلف است نخست، با وضع قانون و تأسیس تشکیلات اداری و قضایی، برای مردم ایجاد امنیت کند تا با اطمینان خاطر به زندگی خود ادامه دهند و دوم، خود نیز در متابعت از قانون، حقوق و آزادی افراد را محترم شمارد و خودسرانه به آن تعرض نکند[۴۶].

فواید و کارکردها

تعدّد مؤلفه‌های ایمنی‌بخش در دین، نشان از اهمیت مسأله و توسعه‌بخشی در راه این نیازِ محوری است. فارغ از امنیت‌های بیرونی که معلول عوامل اجتماعی است، بخشی از پارامترهای ایمنی‌بخش در درون انسان و مربوط به حوزه تفکر و اندیشه اوست. تنها بودن انسان، یا حتّی حس تنهایی که به جهت عدم همراهیِ روحی اطرافیان رخ می‌دهد، امنیت و آسایش روانی را سلب می‌نماید. انواع جدایی‌های عاطفی و تنها بودن‌های ذهنی، با اطمینان به همراهیِ تکیه‌گاهی امن و مطمئن، از انسان دور می‌شود. این در حالی است که فرد منتظِر، با تأسی به مؤلفه‌های انتظار، همراه مهربان و تکیه‌گاه بی‌مانندی را در درون خود یافته و به بخش قابل توجهی از نیازی مربوط به حوزه ایمنی و همراهی خود را دست یازیده است؛ زیرا، ایمان به آئین توحیدی اسلام و یقین به مراقبت و دستگیری امام معصومی که حجت و خلیفه خداوند در زمین و سرپرست و پناهگاه انسان است، بسی امنیت‌بخش است و در زیر چتر این ایمان، انسان دیگر احساس تنهایی، تهدید، و ترس و اضطراب نمی‌کند. همان‌طور که خداوند در قرآن کریم فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا... لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۴۷]. ایمان به مهدویت که بر شناخت‌های حقیقی و باورهای منطقی استوار است و ریشه در آغاز و فرجام تاریخ دارد، مانند دژ مستحکمی آدمی را از هجوم ترس و اضطراب‌ها که ریشه در باورهای غیر منطقی آخرالزمانی دارد، حفظ و صیانت می‌کند و چتر حفاظت و امنیت ولی و حجت خدا را بر سرِ ساکنان زمین می‌گستراند. زیرا، بر اساس باور به امامت و مهدویت، خداوند متعال بر اساس لطف و رحمت خود، امام معصوم (ع) را خلیفه و حجت خود در زمین و پناهگاه انسان و مایه امنیت و ایمنی اهل زمین قرار داده است.

همان‌طور که پیامبر اعظم (ص) فرمود: «وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»[۴۸]؛ "اهل بیت من مایه امنیت و امان اهل زمین است، پس زمانی‌که آنان از زمین بروند، اهل زمین نیز از میان خواهند رفت". بر همین اساس، امام باقر (ع)، امام و حجت خدا را عامل بقا و مایه امنیت اهل زمین معرفی فرموده است: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا، لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ»[۴۹]؛ "اگر زمین یک روز بدون امامی از ما اهل بیت باشد، اهلش را در خود فرو خواهد بُرد و خداوند اهل زمین را به شدیدترین عذاب‌ها گرفتار خواهد کرد. این بدان جهت است که که خداوند ما اهل بیت را حجت خود در زمین و عامل امنیت اهل زمین قرار داده است"[۵۰].

اقسام و گونه‌ها

به لحاظ فرد و اجتماع

امنیت فردی

امنیت فردی یعنی مصونیت و حرمت یک شخص از تعرض و تجاوز به حقوق مشروعش که نباید حریم خصوصی وی نقض شود و اختیار و آزادی فردی او سلب گردد[۵۱]. رسیدن به این سطح از امنیت، مستلزم توجه و مبارزه با موانع و تهدیدات آن است[۵۲]. مهم‌ترین تهدید و سرمنشأ گرفتاری‌های بشر، مبارزه نکردن با نفس اماره و شیطان باطنی است و سازندگی روحی، مقدم بر همه سازندگی‌هاست[۵۳].

بُعد عینی و ظاهری امنیت فردی به این است که شخص، فارغ از ترس آسیب‌ رسیدن به جان، مال یا آبروی خود و فارغ از خطر از دست‌ دادن آنها زندگی کند[۵۴] این بُعد از امنیت شامل مصونیت از بازداشت غیرقانونی و شکنجه[۵۵]، حفظ حریم خصوصی افراد، امنیت شغل، سرمایه و امنیت مسکن[۵۶] است[۵۷].

امنیت اجتماعی

امنیت اجتماعی به معنای مصونیت یک فرد، گروه و ملت از تعرض و تجاوز به حقوق اجتماعی مشروعش است[۵۸]. این تهدید می‌تواند ناشی از کردار غیرقانونی دولت، افراد یا گروه‌ها در تمامی یا بخشی از جامعه باشد[۵۹]. امنیت اجتماعی دارای ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی است[۶۰].

مسئولیت برقراری هر دو بُعد از امنیت را نظام سیاسی و دولت بر عهده دارند؛ امّا در جامعه قرآنی مؤمنان با آراستگی به صفت ایمان، در وجود خود امنیت ایجاد می‌کنند تا کسی از تجاوز و تعدّی آنان، دچار ظلم نگردد [۶۱]؛ بدین ترتیب امنیت اجتماعی در درون و باطن آحاد و اعضای جامعه خاستگاه می‌یابد که بسیار استوار و خدشه‌ناپذیر خواهد بود[۶۲].

به لحاظ زمینه‌ها

امنیت سیاسی

هنگامی که افراد، گروه‌ها و ملت‌ها فرصت و آزادی کافی برای اعمال حاکمیت بر سرنوشت خویش داشته باشند و چیزی مانع رسیدن آنان به این حق نشود از امنیت سیاسی برخوردارند[۶۳]. مرجع امنیت سیاسی دولت اسلامی است که اجزای آن را اسلام که مبنای دولت اسلامی است، ولایت فقیه به مثابه نمود نهادی و مردم که پایگاه اجتماعی دولت اسلامی است تشکیل می‌دهند[۶۴]، حتی در حکومت‌های نامشروع دفاع از امنیت کشور اسلامی واجب است[۶۵]. برای امنیت سیاسی می‌توان ابزارهایی در نظر گرفت که از آن جمله می‌توان به نهادهای امنیتی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اشاره کرد[۶۶].

امنیت اقتصادی

امنیت اقتصادی در سطح فردی و گروهی، به میزان دسترسی افراد به ضروریات زیستی (غذا، آب، مسکن، آزادی کار، تولید و مالکیت) که جزو حقوق اساسی است مربوط می‌شود[۶۷] و در سطح عمومی، دستیابی به رفاه عامه و رشد اقتصادی در جامعه[۶۸] است. امنیت اقتصادی نتیجه توزیع عادلانه ثروت در جامعه و بخش عمده ناامنی‌های اجتماعی محصول فقر و بی‌عدالتی اقتصادی است[۶۹]. راهکار تأمین عدالت، خدمت بیشتر به ضعیفان و وضع قوانین برای اعاده حقوق فقیران و تأمین زندگی آنان است[۷۰].[۷۱]

امنیت فرهنگی

هرگاه فرد، گروه، یا ملتی از تعرض و تجاوز به اعتقادات دینی، عرف‌ها، قوانین، شخصیت و هویت مصون باشد، دارای امنیت فرهنگی است[۷۲]. راهکار اساسی برای رفع معضلات فرهنگی توجه‌ کردن به آخرت و اعتقاد قلبی به خداوند و گسترش معنویت در جامعه است[۷۳].

یکی از عوامل ناامنی در حوزه فرهنگ، تهدیدهای تبلیغاتی دولت‌های دیگر است[۷۴] و از آنجا که هدف آنان ایجاد اختلاف، ناامیدی، بی‌اعتمادی و تحریک مردم است[۷۵] یکی از رسالت‌های رسانه‌های جمعی کشور، خنثی‌ کردن این تبلیغات و از بین‌ بردن آثار تهدید کننده و تخریبی آنها در کنار دشمن‌شناسی است[۷۶].[۷۷]

امنیت قضایی

عملکرد صحیح و بدون تبعیض دستگاه قضایی جهت رسیدن به اهداف تعریف‌ شده و اطمینان عمومی به این عملکرد را امنیت قضایی می‌گویند[۷۸]. امنیت در معنای نظم، زمانی تحقق می‌یابد که همگان قوانین را بپذیرند و در اجرای آن بکوشند[۷۹]. اقدام مسلحانه به منظور ایجاد ترس و وحشت در میان عموم مردم که در اصطلاح فقهی به محاربه مشهور است، به دلیل سلب امنیت روانی و اجتماعی مردم، به تناسب جرمی که صورت می‌گیرد، مستلزم مجازات است. همه ملت با هر مذهب و قومیتی، در مقابل قانون برابرند و در حکومت اسلامی با افراد در هر رتبه و مقامی که هستند باید به عدالت و به‌طور یکسان رفتار شود[۸۰] و جان، مال و حیثیت همه افراد باید در امان باشد و کسی حق ندارد حقوق مردم را زیر پا بگذارد و با مردم رفتار غیر انسانی و غیر اسلامی کند[۸۱].[۸۲]

امنیت ملی

امنیت ملی عبارت از احساس آزادی کشور در تعقیب هدف‌های ملی و فقدان ترس و خطر جدی از خارج، نسبت به منافع اساسی و حیاتی کشور[۸۳] است. مفهوم امنیت ملی در این تعریف به معنای آزادی، هدف‌ها و منافع ملی و حیاتی کشور بستگی دارد. از این رو هر کشور به تناسب برداشت خاصی که از این مفاهیم دارد امنیت ملی خود را به نوع خاصی تفسیر می‌کند، تا آنجا که گاه قلمرو امنیت ملی، سلب امنیت از کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شود. به همین دلیل امنیت ملی آمری نسبی تلقی می‌شود و بر اساس اندیشه‌های خاصی که در زمینه مفاهیم ذکر شده در اذهان شکل می‌گیرد، به صورت ذهنی و در رابطه با قدرت نمود پیدا می‌کند، و همین پیچیدگی‌های ذهنی است که امنیت را در عمل یا به عامل تجاوز تبدیل می‌کند و یا آن را در برابر تجاوز آسیب‎پذیر می‌کند[۸۴].

امنیت عقیده

هر انسانی باید از امنیت در عقیده برخوردار باشد. اسلام با راهزنان اعتقادات مردم برخورد شدید دارد و از آن به عنوان «ایجاد فساد در زمین» یاد می‌کند ﴿الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ[۸۵].[۸۶] و نخستین نشانه استضعاف را فشار و تأثیر عوامل اثرگذرانده در انحراف اعتقادی و یا موانع آزادی اعتقاد می‌داند که پاگرفتن این نوع استضعاف، مراحل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را نیز به دنبال دارد[۸۷].

امنیت جانی

امنیت جانی تنها به معنای مصونیت هر انسان از هر نوع تعرضی که جان او را به خطر اندازد، نیست بلکه شامل امنیت روحی و روانی و نیز امنیت از هر نوع تعرض جسمی و روانی است. تنها قتل، جرح، ادماء، خداش و خراش نیست که ممنوع است، ارعاب و ایجاد اضطراب و جو وحشت نیز به نوعی از مصادیق محارب است[۸۸].

امنیت روحی و روانی

اسباب و مؤلفه‌ها

انسان دارای دو بُعد جسمانی و روحانی است و برای محافظت از این دو بُعد وجودی خود، به دو سیستم دفاعی نیاز دارد. اسلام نگاه ویژه‌ای به بُعد روحانی و روانی انسان دارد. خداوند متعال به هنگام آفرینش انسان ابعاد وجودی متعددی را مورد توجه قرار داده و ضمن تأکید بر بُعد جسمانی انسان، ابعاد عقلانی، روانی و روحانی او را نیز مورد لطف و نظر رحمت خویش قرار داده است. نقصان و عدم تعادل در ابعاد روحی روانی می‌تواند در دیگر ابعاد انسان، مانند بعد عقلانی و حتی جسمی وی نیز تأثیرگذار باشد[۸۹].

از دیدگاه اسلام، احساس امنیت واقعی برای انسان، تنها در سایه ایمان به خداوند حاصل می‌شود؛ به دلیل اینکه "میل به احساس ایمنی از جانب افراد، به دلیل ترس است؛ ترسی که از محرّک‌های موجود و یا احتمالی در محیط بیرون ارگانیزم ایجاد می‌شود"[۹۰]. ترس از جنگ، ترس از آینده موهوم، ترس از بیماری، ترس از مرگ، ترس از فقر، ترس از حوادث طبیعی مانند طوفان، سیل، و زلزله؛ ترس از دشمن، ترس از خیانت، ترس از فقدان عزیزان، و ترس‌های احتمالی دیگر، احساس نیاز به امنیت را در انسان بر می‌انگیزد[۹۱].

احساس امنیتی که از ایمان به آرمان‌های مکتب انتظار برمی‌خیزد و موجب سلامت روانی و ارتقای کارکرد فرد در زندگی می‌شود، به معنای آن است که فرد منتظِر با تأسّی به مؤلفه‌های انتظار، تکیه‌گاه مطمئن و معیّتی بی‌بدیل را در درون خود یافته و از این طریق، بخش قابل توجهی از انتظاراتِ مربوط به حوزه ایمنی را در خود می‌یابد. به این معنا که از جهت روان‌شناختی، مهم‌ترین تأثیر ایمان به امامت و مهدویت برای مقابله با ترس و تهدید و اضطراب و استرس و فشارهای روانی و رسیدن به امنیت روانی، به خاطر نقشی است که در فرآیند ارزش‌یابی این عوامل دارد؛ به نحوی که فرد مؤمن و منتظِر، چون خدا و حجّت خدا را همراه و نگهبان و پشتیبان و مایه امنیت و امان خود احساس می‌کند، نگرش مثبت به رویدادی‌های زندگی و پایان تاریخ و فرجام نهایی حیات انسان دارد و آینده زندگی انسان را سرشار از عدالت و امنیت و معنویت و رفاه و آرامش و آسایش می‌بیند. لذا در مواجه با حوادت تنش‌زا، اضطراب، استرس و فشار روانی کم‌تری را احساس و تجربه می‌کند. از این جهت ایمان به مهدویت و التزام به ارزش‌های مکتب انتظار، نقش اساسی در ارتقای بهداشت روان افراد در دوران پر تنش و پر استرس و فشارزای عصر غیبت دارد[۹۲].

عوامل تهدیدکننده

در نصوص اسلامی از عواملی چون «محاربه» و «بغی» و «طاغوت» و «استکبار» و «فتنه» و «ظلم» و «ارهاب» و «ملاء» به عنوان سازوکارهای ناامنی نام برده شده که هر کدام از آنها بخشی از حقوق عمومی و آزادی‌ها را در جامعه تهدید می‌کند.

جامع‌ترین عنوان در این میان، واژه فتنه است که هم در قرآن و هم در دیگر نصوص اسلامی از آن به عنوان عوامل مؤثر در تهدید امنیت یاد شده است. همچنین اسلام، ظلم، تعدی، اجبار، تهدید و ارعاب را از عوامل تهدیدکننده امنیت دانسته، به گونه‌ای که هر چهار عمل نامبرده را نه تنها تحریم و به شدت از آن نهی کرده، بلکه از آنها به عنوان جرایم قابل تعقیب و موجب مجازات بین‌المللی یاد کرده است[۹۳].[۹۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تاج العروس، ج ۱۸، ص۲۳، «امن»؛ لغت نامه، ج ۳، ص۳۳۷۶؛ فرهنگ فارسی، ج ۱، ص۳۵۴، «امنیت».
  2. مفردات، ص۹۰، «امن».
  3. بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴؛ رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۱۲۵.
  4. شاملو، سعید، بهداشت روانی، ص۹۱.
  5. انصاری، رضا، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  6. دانشنامه سیاسی، ص۳۸ ـ ۳۹، «امن».
  7. بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
  8. افتخاری، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت اجتماعی، ۳۳.
  9. سوره قریش، آیه ۴.
  10. سوره فتح، آیه ۴.
  11. سوره نور، آیه ۵۵.
  12. سوره بقره، آیه ۱۲۵، سوره آل عمران، آیه ۹۶، سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  13. سوره نحل، آیه ۱۱۲.
  14. صدوق، الخصال، ۱/۳۴؛ اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۱۶۲–۱۶۳.
  15. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  16. سوره نور، آیه ۵۵، سوره دخان، آیه ۵۱، سوره بقره، آیه ۱۹۶، سوره نحل، آیه ۱۱۲.
  17. سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  18. سوره رعد، آیه ۲۴.
  19. سوره توبه، آیه ۲۶.
  20. سوره نساء، آیه ۱۲۸.
  21. سوره بقره، آیه ۱۱۲.
  22. سوره حشر، آیه ۲.
  23. سوره بقره، آیه ۳۸.
  24. سوره بقره، آیه ۱۹۳، سوره نساء، آیه ۹۱.
  25. سوره نحل، آیه ۱۲۶، سوره بقره، آیه ۱۷۹.
  26. سوره فرقان، آیه ۴.
  27. سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  28. سوره مائده، آیه ۳۲، سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  29. سوره مائده، آیه ۳۸.
  30. سوره نساء، آیه ۵۸، سوره حجرات، آیه ۱۱، سوره حجرات، آیه ۱۲.
  31. سوره حجرات، آیه ۱۰.
  32. سوره حجرات، آیه 9 و 10
  33. سوره نساء، آیه ۳۶.
  34. سوره حجرات، آیه ۹.
  35. سوره انفال، آیه ۶.
  36. سوره نساء، آیه ۸۴.
  37. بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
  38. سالاری‌فر، محمدرضا، بهداشت روانی با نگرش به منابع اسلامی، ص۹۹-۱۰۰.
  39. نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص92، 98.
  40. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
  41. سوره قریش، آیه ۳-۴.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲/۱۱/۱۳۷۰.
  43. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  44. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.
  45. غلامی، نجف علی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲، ص ۱۰۰۲.
  46. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۶۹۶.
  47. «بی‌گمان کسانی که ایمان آورده‌اند... نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.
  48. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۵.
  49. عده‌ای از علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۴۰.
  50. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  51. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۵۱.
  52. لک‌زایی، فلسفه امنیت از دیدگاه امام‌ خمینی، ۱۲–۱۳.
  53. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۹–۳۸۰.
  54. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۳۹.
  55. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۲ و ۱۷/۱۴۱.
  56. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰، ۱۶۱–۱۶۲ و ۱۶۵.
  57. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  58. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۱۷.
  59. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۳۹.
  60. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  61. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۷، ص۲۰۰-۲۰۱.
  62. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۱۲۵.
  63. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۰۹.
  64. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۸ و ۵۲۵–۵۲۶؛ امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۷۳ و ۱۵۳؛ پورسعید، مرجع امنیت در کنش گفتاری امام‌ خمینی، ۲۹–۳۱.
  65. پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۲۵–۲۶.
  66. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  67. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۹۹.
  68. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۱۰۰.
  69. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۴؛ ۴/۶۹ و ۷/۲۵۸–۲۵۹.
  70. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۱ و ۱۴/۳۰۴.
  71. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  72. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۲۴.
  73. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۷.
  74. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴۳.
  75. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۲–۳ و ۱۴/۱۷۴–۱۷۶.
  76. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۵؛ ۱۴/۱۷۷–۱۷۸ و ۱۶/۱۱۳–۱۱۴.
  77. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  78. علی نقی، امنیت قضایی، ۵۷.
  79. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۴/۲۲۱، ۴۱۴.
  80. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳؛ ۹/۴۲۵ و ۱۱/۲۹۳.
  81. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.
  82. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  83. فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۳.
  84. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۳۲۱.
  85. «(بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  86. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۱ و نامه ۵۳؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴؛ وسائل‌الشیعه، ج۱۱، ص۴۲۴؛ سفینةالبحار، ج۱، ص۴۱؛ تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۹۱.
  87. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۳۲۳.
  88. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۳۲۴.
  89. روح‌بخش، سیدمهدی، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقاله‌های گفتمان نهم ج۱، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص۲۷۴.
  90. شاملو، سعید، بهداشت روانی، ص۹۲.
  91. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
  92. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  93. فقه سیاسی، ج۳، ص۳۸۰، ۳۹۵، ۴۰۲ و ۴۰۷.
  94. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۳۲۷.