مظلومیت امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث امام علی است. "مظلومیت امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

یکی از ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) مظلومیت آن حضرت است چه در زمان حیات و چه بعد از آن. برخی از جلوه‌های مظلومیت ایشان عبارت است از: غصب خلافت؛ غصب فدک؛ شهادت همسر جوان؛ لعن علی(ع)؛ اهانت خوارج به آن حضرت؛ جلوگیری از نشر فضایل علی(ع) توسط امویان و شهادت مظلومانه و مخفی بودن قبر ایشان تا سال‌ها پس از شهادت.

مقدمه

از ابعاد شخصیتی امام علی(ع) نه تنها قدرشناسی نشد، بلکه دوستان جاهل و دشمنان آگاه با بی‌مهری با ایشان رفتار کرده تا آنجا که در زمان حیات و پس از شهادت، مظلوم‌ترین فرد تاریخ اسلام بود[۱]

چون حق علی(ع) را در مورد امامت و خلافت غصب کردند، هم به آن حضرت ستم شد، هم به امّت اسلامی. رسول خدا(ص) خطاب به امیر المؤمنین فرمود: "یا علی، پس از من تو مظلوم می‌شوی، پس وای بر آنکه به تو ستم و تعدّی کند"[۲]. خود امام علی(ع) نیز به مظلومیت خویش تصریح کرده است: "از آن دم که رسول خدا وفات یافت، من پیوسته مظلوم بوده‌ام"[۳] و مکرّر این حقیقت را در منبر و مواقع دیگر بیان می‌کرد.

در زیارتنامۀ آن حضرت نیز که از امام هادی(ع) روایت شده است، از وی به عنوان "اولین مظلوم" یاد شده که حقش را غصب کردند: «يَا وَلِيَّ اللَّهِ، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّه‏»[۴].[۵]

نمونه‌هایی از مظلومیت علی

جلوه‌ها و نمونه‌هایی از مظلومیت امیر المؤمنین، از این قرار است[۶]:

  1. تنهایی علی: جهل و تعصب مردم از یک سو و عدالت‌طلبی و حق‌محوری علی(ع) از سویی سبب شد تا در زمان حیاتش عدۀ معدودی یار اهل تشخیص و بصیرت داشته باشد. تنهایی او به بُعد سیاسی منحصر نیست، بلکه در بُعد معرفتی نیز کسی پیدا نمی‌شد که از این چشمه جوشان بهره‌برداری کند. تا جایی که با یار خویش، کمیل، در خلوت صحراهای اطراف کوفه از نبود تشنگان و جویندگان اسرار و معارف نهفته در سینه‌اش، اظهار دلتنگی می‌کرد[۷]
  2. غصب خلافت: خود آن حضرت در خطبه شقشقیه به آن اشاره فرموده و خود را شایسته‌ترین فرد برای آن دانسته که دیگران به ناحق، جامۀ خلافت را به بر کردند و میراث نبوت را غارت نمودند[۸]. در خطبۀ دیگری نیز به تعدّی قریش به حق آن حضرت و وارونه ساختن کار بر ضدّ او و منازعه بر سر حق مسلّم وی، اشاره دارد[۹].
  3. غصب فدک: حضرت امیر(ع) در نامه به عثمان بن حنیف، اشاره به این ظلم دارد که دیگران در آن طمع کرده، از اهل بیت غصب کردند[۱۰] هدفشان از بین بردن پشتوانۀ مالی خاندان پیامبر و ضربۀ اقتصادی به علی(ع) بود.
  4. شهادت همسر جوان: پس از وفات پیامبر، هواداران جریان شوم سقیفه به قصد درهم کوبیدن پایگاه مقاومت در برابر غصب خلافت، به خانۀ فاطمه زهرا(س) ریختند، در را آتش زدند، فاطمه زهرا(س) آسیب دید، فرزندش سقط شد و بر سر قضیّۀ فدک، کتک خورد و آسیب‌های فراوان جسمی و روحی آن بانوی بزرگ را شهید کرد و علی(ع) با شهادت همسر جوانش، بزرگترین مایۀ دلگرمی و همدم خویش را از دست داد. در سوگ زهرای اطهر، سخنان علی(ع) نشان از شدّت اندوه او بر این ظلم دارد: « قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي‏...»[۱۱]. کتک زدن همسری چون فاطمه در برابر شوهری چون علی، از بزرگترین مصیبت‌های اهل بیت و مظلومیت‌های علی(ع) بود.
  5. لعن علی(ع): سال‌های سال با تبلیغات امویان و به دستور معاویه، حضرت علی(ع) را در خطبه‌ها و منبرها لعن می‌کردند و هواداران آن حضرت را دستگیر کرده و وامی‌داشتند که به او لعن بگویند. حتی در حضور امام حسن مجتبی(ع) نیز خطبای وابسته، امام علی(ع) را سبّ و لعن می‌کردند. معاویه می‌کوشید تا لعن بر علی(ع) را وارد فرهنگ عمومی جامعه سازد و کودکان را هم با این مرام بارآورد[۱۲]. این پدیدۀ شوم، تا زمان عمر بن عبد العزیز، به مدّت هشتاد سال ادامه داشت[۱۳].
  6. اهانت خوارج به علی: خوارج، علی(ع) این اسوه تقوا و اخلاص را کافر می‌دانستند و همواره خون به دل او می‌کردند. هنگام صحبت بر فراز منبر، قصد برهم زدن کلام او را داشته و چون او را مسلمان نمی‌دانستند به او اقتدا نمی‌کردند. مستقیم و با کنایه او را به شرک و کفر متهم ساخته و از او اقرار به گناه و توبه می‌خواستند. اما امام علی(ع) همواره حلیمانه با آنها برخورد می‌کرد[۱۴]
  7. جلوگیری از نشر فضایل علی(ع): امویان و مروانیان، سال‌ها جلوی بیان و نشر فضایل حضرت علی(ع) را گرفتند. علاقه‌مندان جرأت نقل احادیثی را که در منقبت او بود نداشتند.
  8. تبلیغات سوء: علاوه‌ بر لعن علی(ع) و جلوگیری از نقل فضایل او، راویانی با دریافت پول، به جعل حدیث علیه آن حضرت می‌پرداختند و چهرۀ زشتی از وی ترسیم می‌کردند[۱۵].
  9. نافرمانی یاران و سربازان: خون دل خوردن‌های علی(ع) از دست مسلمانان و امّت تحت فرمان بسیار بود و بیعت‌شکنی عده‌ای و رودررو شدن عده‌ای دیگر با او و جهالت گروهی دیگر از پیروان و بی‌اعتنایی به دستورهای او برای جنگ با دشمن و تنها گذاشتن حضرت، نمونه‌هایی از این مظلومیّت است که حضرت را به ستوه آورد[۱۶].
  10. شهادت مظلومانه و قبر پنهان: در سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۱ هجری در حالی که امام علی(ع) نماز صبح را در مسجد کوفه اقامه می‌کرد، ابن ملجم مرادی، از باقی‌ماندگان خوارج شمشیر زهرآلود خود را بر فرق آن حضرت کوبید. در اثر این ضربه امام علی(ع) در بستر بیماری افتاد و پس از دو روز در نیمه شب ۲۱ رمضان به شهادت رسید. فرزندان او و عدۀ کمی از شیعیان خاص در حدود شش یا هفت نفر، مخفیانه او را غسل داده و در تاریکی شب در نقطه‌ای که امام علی(ع) تعیین کرده بود دفن کردند. ایشان محل دفن را به هیچ‌کس اطلاع ندادند، زیرا بیم آن بود که خوارج قبر علی(ع) را نبش کرده و پیکر او را بیرون بیاورند. حتی امام حسن(ع)، صورت جنازه‌ای ساخته و عده‌ای را مأمور انتقال آن به مدینه کرد تا گمان کنند امام علی(ع) در مدینه دفن شده است. تا زمان امام صادق(ع) که همواره خطر هتک حرمت به قبر علی(ع) از سوی خوارج وجود داشت، فقط فرزندان علی(ع) و برخی شیعیان خاص از محل دفن ایشان مطلع بودند؛ اما در زمان امام صادق(ع) و پس از انقراض خوارج، ایشان به مردی به نام صفوان دستور دادند تا علامت و سایبانی در آنجا بسازد و مردم پس از یک قرن از محل دفن علی(ع) آگاه شدند[۱۷].[۱۸]

این مظلومیّت‌ها برای خاندان پیامبر(ع) سابقۀ دیرینه دارد و پیامبر اکرم(ص) بارها به علی(ع) نسبت به حوادث آینده و ناجوانمردی‌ها، بی‌وفایی‌ها و ستم‌های امّت خبر داده بود و آن حضرت هم خود را به سلاح "صبر" مجهز ساخته بود[۱۹]. مظلومیت علی(ع)، هم در زمان پیامبر خدا بود، هم با رحلت او شدّت یافت. شهید پاک‌نژاد می‌نویسد: بگویید: اگر به سقیفه خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد خلافت بوده و امروز روز رحلت علی است، نه روز رحلت محمّد، آیا سقیفه چه می‌کرد و دربارۀ علی چه می‌گفت؟ اگر به سقیفه خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد خلاف بوده و نبیّ گرامی در یک ضعف شدیدی بوده که اینک خارج شده‌اند، آیا سقیفه چه می‌کرد؟[۲۰].

علی به همین جهت "مظلومی گمشده در سقیفه" است که باید همه اقرار به اعلمیّتش کنند، امّا نه کسی را بتوانند به در خانه‌اش برسانند و نه کسی به سراغش برود، و نه وی بتواند به میان اجتماع و به متن اجتماع افتد... مظلومی گمشده در سقیفه که ۲۳ سال همه‌جا همچون سایۀ پیامبر بود و اینک ۲۵ سال باید در سایۀ ستون کج سقیفه بنشیند. مظلومی گمشده در سقیفه که باید اوّل مسلمان و اقرب به محمّد و أولی بأنفسهم و... باشد و آخر منتخب از سقیفه. فرزند رسول خدا خطاب شود و مطرود سقیفه. برادر نبیّ گرامی در جنگ خندق خوانده شود و جانشین عثمان در سقیفه. وزیر و شریک نبوّت معرفی گردد و مردود در شورای شمشیری. گنجی از شجاعت و هدایت باشد در ۲۳ سال ارتباط آسمان با مسلمانان، و کنجی به عزلت باشد در زمان ارتباط سقیفه با مسلمانان...[۲۱].[۲۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۰۷ تا۱۰۹.
  2. «يَا عَلِيُّ أَنْتَ الْمَظْلُومُ مِنْ بَعْدِي فَوَيْلٌ لِمَنْ ظَلَمَكَ وَ اعْتَدَى عَلَيْكَ»؛ عیون اخبار الرضا، ج ۱ ص ۳۰۳.
  3. «مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶
  4. مفاتیح الجنان، زیارت پنجم امیرالمؤمنین
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۴۸.
  6. با الهام از مقاله مظلومیت امام علی، «دانشنامه امام علی» ج ۱۱ ص ۲۲۷.
  7. مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۶۰ و ۴۶۱.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  9. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷.
  10. نهج البلاغه، نامه۴۵.
  11. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲.
  12. الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۲.
  13. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۲۲۰، ۵۸، ۵۹.
  14. مطهری مرتضی، مشکلات علی، ج ۱۶ ص ۶۰۳؛ ج ۲۲، ص ۲۴۹.
  15. نمونه‌هایی از آنها در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۶۳ به بعد آمده است.
  16. از جمله، ر.ک: خطبه ۲۷، ۳، ۲۵، ۱۸۲ و ۷۰ از «نهج البلاغه» صبحی صالح.
  17. مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۴؛ و انسان کامل، ج ۲۳، ص ۱۸۰.
  18. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۴۸؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۰۷ تا۱۰۹.
  19. در زمینه مظلومیت علی، از جمله ر.ک: «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب»، ج ۹ ص ۴۰۸ تا ۴۱۹، نیز کتابی در زندگینامه آن حضرت به نام «علی(ع) اولین مظلوم تاریخ»، عطایی خراسانی، «مظلومی گمشده در سقیفه»، شهید پاک نژاد، «علی، ابرمرد مظلوم»، محمدتقی رهبر، «بر علی چه گذشت؟»، سید حسین حسینی.
  20. مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۹.
  21. مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۳۳.
  22. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۴۸.