بحث:دعای ندبه
نویسنده: آقای قاضی زاده
دعای ندبه از دعاهایی است که در صبح جمعه در استغاثه و ندبه نسبت به حضرت مهدی(ع) خوانده میشود[۱].
مقدمه
- گرچه موضوع و مناسبت آن استغاثه به حضرت مهدی(ع) است، لکن حاوی فضایل اهل بیت(ع) و ماجرای مظلومیت خاندان رسالت و ذکر جایگاه حضرت امیر و فضایل اوست. در سلسلۀ پیامبران به حضرت رسول میرسد و ماجرای مودّت اهل بیت به عنوان اجر رسالت و حادثۀ غدیر و نصب امیر مؤمنان(ع) به امامت و ولایت و اشاره به حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث مدینة العلم، موضوع وصایت و اخوّت آن حضرت با پیامبر و اینکه او ساقی کوثر است و شیعیانش رستگارند و اینکه پس از پیامبر، دورۀ "قتال بر تأویل" بود و وی با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگید و سران کفر و شرک و نفاق را درهم کوبید و در دل آنان کینههای بدر و خیبر و حنین را نهاد و سرانجام به دست شقیترین فرد به شهادت رسید. سپس اشاره به قضایای پس از پیامبر و دشمنی قریش با او و کنار زدنش از خلافت و آواره ساختن فرزندانش و مظلومیتهای خاندان رسالت دارد. در بخش مربوط به امام زمان نیز از انتقامگیری او از خونهای به ناحق ریختۀ اهل بیت و احیاگری او نسبت به دین خدا و اعادۀ شکوه مکتب و قبله و نبرد با بدعتها و تحریفها و تجدید عدالت علوی سخن به میان میآید. دعای ندبه را میتوان منشور خط علوی و مظلومیت شیعه دانست که به فلسفۀ غیبت امام زمان(ع) و اعتقاد به ظهور منجی و احیای کتاب و سنّت گره میخورد.[۲]
- بیگمان یکی از احساسات اصیل و حقیقی انسان که ریشه در فطرت او دارد، توجّه به نیایش و ارتباط با مبدأ آفرینش و جهان غیب و آفریدگار هستی است[۳]..
- از جمله دعاهای مشهور که مستحب است در چهار عید "عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روز جمعه" خوانده شود، "دعای ندبه" است. همواره بسیاری از مؤمنان، مشتاقان و منتظران ظهور دولت حق و حکومت جهانی اسلام و ارادتمندان حضرت ولی عصر(ع) خواندن آن را شعار خود قرار داده و در مناسبتها و فرصتهای معین، به وسیله آن، با آن رهبر پنهان از نظر، به نجوا میپردازند[۴]..
- ندبه، به معنای فراخوانی و نیز گریه و ناله است. این دعای شریف، مشتمل بر استغاثه و استمداد از حضرت ولی عصر(ع) و تأسّف بر غیبت و گریه از فراق آن بزرگوار است؛ از اینرو به این نام شهرت یافته است[۵]..
- گروهی از دانشمندان شیعه سند این دعای گرانقدر را معتبر شمردهاند.
- علامه مجلسی؛ گفته است: اما دعای ندبه که مشتمل است بر عقاید حقّه و تأسف بر غیبت حضرت قائم(ع)، به سند معتبر از حضرت صادق(ع) نقل شده است[۶][۷]..
- سید ابن طاووس حلی در کتاب اقبال الاعمال و کتاب مصباح الزائر و نیز شیخ محمد مشهدی حائری در کتاب مزار خود این دعای شریف را آوردهاند. همچنین در مزار قدیم که ظاهراً از نگاشتههای قطب راوندی است، این دعا نقل شده است. روشن است این شخصیتهای گرانقدر و حدیثشناس، دعای غیر معتبر را در کتابهای خود نقل نمیکنند. خواندن این دعا خواص زیادی دارد؛ از جمله در هر مکان و موضع که با حضور قلب و اخلاص کامل خوانده شود و ملتف مضامین عالی و عبارات و اشارات آن باشد، نتیجه آن، توجه و التفات مخصوص حضرت مهدی(ع) در آن مکان و محل، بلکه حضور به هم رساندن آن حضرت در آن مجلس است؛ چنان که در بعضی مواضع و موارد اتفاق افتاده است[۸][۹].
فرازهای دعا
- این دعا از چهار فراز تشکیل شده است که با یکدیگر مرتبط بوده و در مجموع، یک منظومه منظم و منسجم را سامان داده است[۱۰]:
- فراز اول: حمد و صلوات: این دعا با حمد و ستایش پروردگار و درود بر پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) آغاز میشود. ستایش، مخصوص پروردگار جهانیان است و درود و سلام مخصوص خداوند سبحانه و تعالی بر آقای ما، پیامبرش و خاندان او باد[۱۱]..
- فراز دوم: ثنای بر قضاء: این فراز که با حمد و ثنای دوباره بر جریان قضای الهی نسبت به اولیایش شروع میشود، در واقع دربردارنده همه دعا به نحو اجمال است که با عباراتی مختصر، مضامین بعدی دعا را مورد اشاره قرار میدهد: بارخدایا! ستایش فقط تو را سزا است بر آن قضا و قدری که درباره اولیا و نمایندگانت جاری شد ... و آنان را سبب دستآویزی به سویت و وسیلهای برای خشنودی محضت قرار دادی[۱۲]..
- فراز سوم: تاریخ، از آغاز تا تکامل در سومین فراز از این دعای شریف، ماجرای تفصیلی قضا و حکم الهی درباره اولیایش بررسی میشود که در آن، نقطه شروع تاریخ بشریت و تحوّلات اساسی و در نهایت، سیر تکاملی آن به سوی عصر حاکمیت حضرت بقیة اللّه(ع) که اوج تقرّب جامعهای بشری به خدای متعال و هدف نهایی از خلقت است، مورد توجه واقع میشود. این فراز با عبارت " فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَك " آغاز و با جمله " وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِين " به پایان میرسد[۱۳]..
- فراز چهارم: استغاثه و طلب: استغاثه به درگاه حضرت حق، آخرین فراز از دعای ندبه را به خود اختصاص میدهد: خدایا! تویی تنها برطرفکننده گرفتاریها و سختیها ....
- لازم به یادآوری است از آنجایی که برخی در این دعا و سند آن پرسشهایی را مطرح کردهاند در پاسخ کتابهای فراوانی نگاشته شده که برخی بدین قرارند: فروغ ولایت در دعای ندبه، اثر لطفالله صافی گلپایگانی، موعودشناسی و پاسخ به شبهات اثر علی اصغر رضوانی، با دعای ندبه در پگاه جمعه، اثر علی اکبر مهدیپور[۱۴].
دعای ندبه در موعودنامه
- دعایی است جامع و پرسوز که از دیرباز مورد توجه شیعیان و منتظران حقیقی حضرت ولی عصر (ع) بوده است. این دعا در حقیقت، بیانگر تاریخ فشردهای از حضور حجتها و اولیای الهی بر پهنه خاک است. سلسلهای که از حضرت آدم (ع) آغاز، و تا آخرین حجت خدا، حضرت مهدی (ع) ادامه مییابد. دعای ندبه را امام جعفر صادق (ع) به دوستان و شیعیانش تعلیم داده و به آنها امر فرموده که این دعا را در اعیاد چهارگانه (فطر، قربان، غدیر و جمعه) بخوانند و به ما امر فرموده که در عصر غیبت با این دعا، با پیشوای خود راز دل بگوییم و تجدید میثاق کنیم.
- برخی معترضان به دعای ندبه میگویند: هنگامی که امام صادق (ع)، دعای ندبه را انشا فرموده، بیش از یک قرن به تولد حضرت ولی عصر(ع) مانده بود، پس چگونه ممکن است، انسان نسبت به انسانی که بعد از یک قرن به دنیا میآید، گریه و زاری کند و در فراقش اشک بریزد؟! پاسخ این است که: این معنی درباره افراد معمولی متصوّر است، اما اگر فرد موردنظر گل سرسبد جهان خلقت باشد و همه پیامبران الهی، نوید او را به پیروان خود داده باشند و به امّت خود از غیبت طولانی و انتظار او گفتوگو کرده باشند، بسیار منطقی است که افراد دردآشنا در انتظار آمدنش ثانیهشماری کنند و از طول غیبتش گریهها سر دهند[۱۵].
- گروهی از اصحاب به محضر امام صادق (ع) شرفیاب شده و حضرتش را دیدند که روی خاکها نشسته، همانند مادر داغدیده، سیل اشک، روان کرده و نالههای جانسوز سر میدهد. هنگامی که از علت آن جویا شده بودند فرمودند که برای طولانی شدن غیبت حضرت قائم (ع) و پریشانی مؤمنان در دوران غیبت اشک میریزند[۱۶].
- بسیاری از امامان(ع) در قنوت نماز خود، از غیبت ولی، به پیشگاه خداوند شکایت میکردند و میفرمودند: "اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا..." از جمله آنان، امام علی، امام جواد، امام هادی، امام حسن عسکری و امام باقر (ع) است[۱۷]. عاشقان و منتظران مولا، دعای ندبه را هرصبح جمعه زمزمه میکنند. متن کامل این دعای ارزشمند در مفاتیح الجنان آمده است. علاوه بر دعای ندبه، یکی از زیارتنامههای سرداب مقدّس نیز "ندبه" نامیده میشود و آن زیارت، مشهور به "زیارت آل یاسین" است[۱۸].[۱۹].
دعای ندبه در ادعیه و زیارات مهدوی
سند دعای ندبه
دعای ندبه در یک نگاه
۱. آداب دعا « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين،...وَ سَلَّمَ تَسْلِيما»؛ در آداب دعا بیان شده است که با نام خداوند و تحمید و تمجید او و صلوات بر محمد(ص) و آل او انجام گیرد که این امر، در این دعا، به زیبایی به چشم میخورد[۲۰].
۲. سپاس به درگاه الهی برای نعمت بزرگ وحی و نبوت و ولایت و امامت « اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْد... وَ الْوَسِيلَةَ إِلَى رِضْوَانِك».
- انسان در نیکوترین سرشت[۲۱] توسط احسن الخالقین آفریده شد[۲۲] و استعداد بالقوهای در وجود او قرار داده شد که میتواند به اعلی علیین پر بکشد و سعادت و رستگاری دنیا و عقبا را نصیب خود نماید[۲۳]. لازمه این امر، وجود انسانهایی برگزیده است که خود در اوج و قله این راه باشند و از همه هواها و تعلقات آزاد بوده و از هرگونه آلودگی، پاک و دارای مقام عصمت باشند تا بتوانند سکان کشتی هدایت را به دست بگیرند و برای سالکان الی الله الگوی کاملی باشند.خداوند در این باره میفرماید: "به اینها بگو اگر ملائکه (مثل آدمیان) در زمین راه میرفتند و سکونت داشتند، ما از آسمان ملکی را فرود میآوردیم که رسول باشد"[۲۴].
- یعنی اگر فرشتگان نیز در روی زمین ساکن میشدند، حتماً لازم بود از سوی خداوند هادیانی برای آنان فرستاده شود و رابطه بین زمین و آسمان و عالم غیب و شهود پیوسته برقرار باشد. در بیان مرحوم علامه طباطبایی، قید « الارض » بیانگر این ضرورت است[۲۵].
- در فرازهای ابتدایی این دعا، ویژگی این اولیای الهی به ویژه زهد و بیرغبت بودن به مادیات، و علت این گزینش و اصطفاء که همان وفای به عهد و پیمانی است که با خدای خود بستهاند بیان شده و بر این نکته تاکید میگردد که این حجتهای الهی، واسطه درگاه خداوند و راه رسیدن به رضایت و خشنودی حق تعالی هستند[۲۶].
۳. ضرورت وحی و نبوت و خالی نبودن زمین از حجت « فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَه.... فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى ». در این بخشِ از دعا، به پیامبران بزرگ الهی که صاحب دین و شریعت بودند با برشمردن برخی از ویژگیهایشان اشاره شده است.
- این پیامبران عبارت است از: حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع)، و حضرت عیسی(ع).
- در ادامه اشاره به چند مطلب ضروری است:
- هر کدام از اینان صاحب شریعت بودند.
- خداوند برای هر یک از آنها جانشینانی را قرار داد تا هر کدام بر اساس زمان تعیین شده، از آن دین نگهبانی کنند.
- دلیل اینکه زمین هرگز از حجت خالی نیست، موارد زیر است:
- با وجود سنت استمرار حجت و هادی در هر زمان، حجت بر همه تمام است و مردم میتوانند از هدایتهای او بهرمند شوند و در صورت عدم دسترسی، باز هم میتوانند همانند خورشید پشت ابر از پرتو هدایتهای او استفاده کنند.
۴. شریعت خاتم انبیا، حضرت محمد(ص). « إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه،... وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً». دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین از سوی خداوند بر خاتم انبیا، حضرت محمد(ص)، برای جن و انس فرستاده شد و سرانجام بر همه دینها غلبه پیدا خواهد کرد و دین واحد جهانی خواهد شد![۲۸][۲۹].
۵. اهل بیت طاهرین پیامبر خدا(ع). «فَقُلْتَ: إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ .... وَ الْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوَانِك ». در این فراز از دعا، عصمت اهل بیت(ع) با ذکر آیه سی وسوم از سوره احزاب، تاکید میگردد، سپس وظیفه امت در برابر آنان و سرِّ این وظیفه و فلسفه وجودی آن بیان میشود[۳۰].
- آیه تطهیر: این آیه در میان آیات مربوط به همسران رسول خدا(ص) و در پایان آیه ۳۳ از سوره احزاب قرار دارد، همان طور که آیه اکمال دین و اتمام نعمت در بین آیه سوم از سوره مائده آمده است[۳۱].
- شواهد و قرائنی وجود دارد که نشان میدهد این آیه، شأن نزول مستقلی دارد و با آیه پیشین و پسین خود ارتباط ندارد؛ از جمله:
- در آیات قبل و بعدِ این آیه (آیات ۲۸ تا ۳۴ این سوره) زبان آیه، زبان تکلیف و درخواست شدید است و به عبارت دیگر "فعل انسان" و تکلیف شدید همسران رسول خدا مطرح شده است، درحالی که در این آیه از "فعل خدا" سخن به میان آمده و زبان آیه، زبان امتنان و اعطا است نه زبان درخواست[۳۲].
- با بیان روشن در روایتهای زیادی که در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ اولاً، این بخش از آیه شریفه دارای شأن نزول مستقلی است و ثانیاً، مراد از اهل بیت(ع) در اینجا افراد ویژهای هستند، همچنین با صراحت کامل بیان شده که همسران پیامبر مصداق این آیه نیستند؛ در ادامه به این روایات اشاره خواهد شد[۳۳].
- دو حصر در آیه؛ یعنی واژه ﴿ إِنَّمَا﴾ و تعبیر ﴿ عَنكُمُ﴾ و تکوینی بودن اراده در این آیه، دلالت بر عصمتِ مخاطبین آیه دارد، در نتیجه به معنای لغویِ واژه اهل بیت توجهی ندارد و همه خاندان پیامبر خدا(ص) را در بر نمیگیرد؛ زیرا اولاً، هیچ کس ادعا ندارد که همه آنان دارای عصمت هستند و ثانیاً، سیره آنها، عصمتشان را تأیید نمیکند.
- نکته جالب توجه این است که در صحیح مسلم همین سؤال از زید بن ارقم پرسیده شد که آیا همسران رسول خدا(ص) از اهل بیت(ع) هستند یا نه؟ و زید در پاسخ گفت: نه به خدا قسم! همانا زن مدتی با همسر خود به سر میبرد سپس[چه بسا] او را طلاق میدهد و او به نزد پدر و قوم خود بر میگردد. اهل بیت ایشان کسانی هستند که پس از او، صدقه برایشان حرام است[۳۴].[۳۵].
- مسلم در صحیح خود در کتاب فضائل الصحابه باب فضائل اهل بیت النبی از عایشه نقل میکند که گفت: صبحگاهان پیامبر خدا خارج شد در حالی که عبایی (مرط مرحل من شعر اسود) بر دوش داشت، پس حسن آمد و او را زیر آن قرار داد، سپس حسین آمد و او را نیز زیر آن قرار داد، سپس فاطمه آمد و او را زیر آن قرار داد، سپس علی آمد و او را زیر آن قرار داد، بعد فرمود: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳۶][۳۷].
- همچنین در همین کتاب در باب فضائل علی بن ابی طالب(ع) از قول سعد ابی وقاص نقل میکند که به معاویه گفت: وقتی آیه ﴿ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُم... ﴾ نازل شد، پیامبر خدا علی، فاطمه، حسن و حسین را فرا خواند و به درگاه الهی عرضه داشت: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي »[۳۸][۳۹].
- ترمذی در سنن خود در کتاب تفسیر ذیل آیه ۳۳ احزاب از قول عمر بن ابی سلمه نقل میکند که وقتی این آیه در خانه ام سلمه نازل شد؛ حضرت، فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و آنها را با کسایی پوشاند و علی پشت سر ایشان بود؛ او را نیز با کسا پوشاند، سپس عرض کرد: خدایا! اینها اهل بیت من هستند، پس رجس را از آنان دور گردان و آنان را پاک و طاهر قرار ده. ام سلمه گفت: ای پیامبر خدا من نیز با آنان هستم؟ حضرت فرمود:تو سر جایت باش و تو خوب هستی [۴۰].
- در نتیجه با توجه به این روایات که نمونهای از دهها روایت موجود در این باره است، مصداق اهل بیت(ع) معین و مشخص شده است[۴۱].
۶. ولایت و امامت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) و فضائل و مناقب ایشان (« فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِيا... وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ، يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ، لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ الْهَادِين »). در این فراز با اشاره به سنت الهی در آیه ۷ از سوره رعد بر اساس وجود "هادی" در هر زمان[۴۲]، ماجرای غدیر خم تاکید شده است که پیامبر خدا(ص) در جمع خیل عظیم حجاج فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»[۴۳]، سپس در حق او دعا کرد و به درگاه الهی عرضه داشت: خدایا! دوست دار هر که را که او را دوست دارد و دشمن دار هر که را که با او دشمنی کند و یاری نما هر آن کس که او را یاری نماید و خوار گردان هر کس را که او را خوار گرداند. در ادامه دعا، بیش از سی منقبت از مناقب حضرت علی(ع) بیان شده است که هیچ کس در این مناقب شریک و همتای او نیست و قریب به اتفاق این فضائل در صحاح سته اهل سنت آمده است}}[۴۴][۴۵].
۷. سرّ مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) با وجود اقرار و اعتراف به فضائل و مناقب بیشمار ایشان («وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِم.... حَتَّى قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِين »).
- ترجمه این بخش از دعا: سرزنش ملامت کننده او را (از راهش) در راه خدا (و انجام فرمان الهی) باز نمیداشت و خون بزرگان عرب را (که به جنگ با دین خدا برخاسته بودند) به خاک ریخت و دلاورانشان را کشت و با گردن کشان و گرگانشان درافتاد؛ در نتیجه کینههایی از جنگ بدر و خیبر و حنین از او به دل گرفتند و دشمنیش را در دل خود پنهان نمودند و به جنگ و مخالفت با او بر خاستند تا اینکه با پیمانشکنان (اهل جمل) و زورگویان (معاویه و اصحابش) و خارج شدگان از دین (خوارج) جنگید.
- با توجه به نظام قبیلهگرایی که در شبه جزیره عربستان حاکم بود، اگر کسی از قبیلهای کشته میشد، همه آن قبیله بدون توجه به حق یا باطل بودن کارِ قاتل، بر دشمنی با او متحد و یکپارچه میشدند[۴۶].
- در جنگ احد سپاه هزار نفری اسلام، مدینه را به سمت احد ترک کرد. وقتی عبدالله ابی رئیس قبیله خزرج در بین راه بازگشت، سیصد نفر از قبیلهاش به همراه او برگشتند، با وجود آنکه پیامبر(ص) هنوز در آنجا حضور داشت و سپاه سه هزار نفری دشمن به جنگ با مسلمانان آمده و شهر مدینه در خطر بود.
- راز این که خلفا هرگز کسی از دشمنان خدا را نکشتند در همین نکته نهفته بود!
- اما امیرالمؤمنین(ع) جز خدا و انجام فرمان الهی به چیز دیگری فکر نمیکرد و در جنگها دلاورانه و جان بر کف با دشمنان خدا به حکم خدا و در اطاعت و پیروی از رسول خدا(ص) میجنگید؛ بنابراین، در هر قبیلهای کسی از دشمنان خدا به دست حضرت کشته شده بود و از سوی دیگرحسادت برخی به فضایل بیمانند حضرت، حقد و کینه آنها را نسبت به امام علی(ع) به دنبال داشت و همین باعث شد تا در پی انتقام برآیند[۴۷].
۸. انحراف امت اسلام و مظلومیت اهل بیت(ع) (« وَ لَمَّا قَضى نَحْبَهُ، وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ .... أَيْنَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ»).
- امت اسلام در پی حاکمیت بیست و پنج ساله خلفا و دور شدن از حقایق دین، و گرایش به دنیاطلبی و از همه مهمتر بیبصیرتی، قدر اهل بیت(ع) را ندانستند و سرانجام امیرالمؤمنین(ع) به وسیله شقیترین فرد یعنی ابن ملجم مرادی به شهادت رسید.
- همه این دلایل، سبب شد تا معاویه، یاران اندک امام حسن مجتبی(ع) را با وعدههای درهم و دینار به سوی خود جذب کند و عده باقی مانده را نیز با شایعه پراکنی و دروغ و نیرنگ علیه امام بشوراند. با کمال تأسف یاران بیبصیرت امام نیز فریب نیرنگهای معاویه را خوردند و به خیمه امام حملهور شدند تا اینکه امام برای بقای حق چارهای جز صلح نیافت[۴۸].
- سرانجام بنی امیه قدرت را به طور مطلق در دست گرفت و ظلم به اهل بیت(ع) را به اوج خود رساند و اهل بیت(ع) را یکی پس از دیگری به شهادت رساند.
- پس از آن، بنی عباس نیز با مکر و نیرنگ قدرت را در دست گرفت و در ظلم و ستم به اهل بیت(ع) آن چه توانست، انجام داد و سرانجام با شهادت امام حسن عسکری(ع) راهی جز غیبت برای خاتم اوصیا بقیة الله الاعظم (ع) باقی نماند.
- توجه: کسی که این فرازهای دعا را میخواند نباید فقط در پی خواندن و تمام کردن دعا باشد، بلکه لازم است به ریشههای این ظلم و ستم و از سوی دیگر، سرچشمه سستی و غفلت مردم در دفاع از حریم اهل بیت(ع) توجه داشته باشد تا خدای ناکرده درباره "حجت حیّ" زمان خود، همانند مردم مدینه و کوفه رفتار نکند و به همه این امور توجه کند که:
- الف ) بدانیم اهل بیت(ع) خورشید فروزان هدایت و ماه تابان سعادت و ستاره درخشان نجات هستند. آنان به ما هیچ نیازی ندارند، همان گونه که امام زمان (ع) فرمود: "خدا با ماست و هیچ نیازی به غیر او نداریم و حق با ماست، لذا جدایی دیگران از ما، سبب وحشتمان نمیشود"[۴۹].
- سنت الهی این بوده و هست که انسان با آگاهی و شناخت، ولایت اهل بیت(ع) را بپذیرد و با اطاعت از آنان به رستگاری برسد نه با اجبار.
- جبهه حق به رهبری حجتهای الهی در طول تاریخ پیوسته در پی سعادت بشر بودهاند و حتی برای دشمنان خود بدی نخواستهاند و تا آخرین لحظات راه را با موعظه و مهلت دادن برای هدایت آنان باز میگذاشتند. آری، حجتهای الهی و از جمله اهل بیت(ع)، افراد ضعیف و ناتوانی نبودند بلکه به دلیل پایبندی به حق و رشد بشر و نجات او؛ با کرامت، جوانمردی، عفو و گذشت رفتار کردند.
- اما جبهه باطل به رهبری مستکبران و دجالان با جنگ سخت و نرم و با نیرنگ و تزویر و با تمسک به هر آنچه که آنان را در رسیدن به هدفشان یاری میکرد، در رسیدن به قدرت و حفظ آن کوشیدند. از جمله اینکه آب را بر روی جبهه حق بستند و تشنگی کودک شش ماهه را با تیر سه شعبه پاسخ دادند.
- در نتیجه با بررسی خط مشی دشمن، پی میبریم که یکی از شیوههای مهم و نتیجه بخش از سوی آنها در ضربه زدن به جبهه حق، "باطل جلوه دادن حق و حق جلوه دادن باطل" است، در حقیقت آنها به وسیله شایعه افکنی، دروغ پردازی، شبهه افکنی، ایجاد شک و تردید و تزلزل اعتقادی، تفرقه، ایجاد فرقههای مذهبی، حمایت از مدعیان دروغین و...تمام سعی خود را در جهت خاموش کردن نور حق به کار گرفته و میگیرند. قرآن نیز درباره آن به امت اسلامی هشدار لازم را داده است، آنجا که میفرماید: ﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[۵۰]
- البته این امر در دوره آخرالزمان پیچیدگی خاصی دارد؛ زیرا ابزار جابجایی حق و باطل و فریب دادن مردم بسیار متفاوت و فراوان است و هوشیاری و بصیرت هرچه بیشتر منتظران را میطلبد.
- زراره بن اعین به امام صادق(ع) عرض کرد: "من در شگفتم چگونه ممکن است کسی با حضرت قائم بجنگد با آن امور عجیبی که اتفاق میافتد، مثل فرورفتن لشکر سفیانی در زمین و ندای آسمانی! حضرت میفرماید: همانا شیطان آنان را رها نمیکند تا ندا دهد"[۵۱].
- یعنی جبهه باطل، هنرمندانه با ندای خود، در حقانیت ندای اول شک و تردید ایجاد میکند و افراد بسیاری را میفریبد.
- پس بر منتظران لازم است با مطالعه عمیق و دقیق و تحلیلی تاریخ، بر بصیرت و تیزبینی خود بیافزایند تا ناخواسته در دام دجالان گرفتار نشوند و از شناخت و یاری به موقع حق باز نمانند؛ زیرا "او گروه زیادی از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟"[۵۲].
- از سوی دیگر، سعی کنیم اهل تفکر و تعقل باشیم و ظاهر بینی و زود باوری را از خود دور کنیم و با شنیدن هر خبر یا دیدن آن در فضای مجازی و مانند آن، پیش از هرنوع قضاوتی تحقیق و مصداق این آیه کریمه قرار گیریم که: ﴿ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً ﴾[۵۳].
- ب) دنیا بخواهد یا نخواهد در امور مادی و معنوی به بن بست خواهد رسید[۵۴] و سرانجام خواهد فهمید که یگانه راه سعادت دنیا و عقبی روی آوردن به اهل بیت(ع) و حرکت در صراط مستقیم غدیر است. این کلام نورانی امیرالمؤمنین(ع) است که فرمود: "دنیا پس از چموشی -همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خود داری میکند و آن را برای بچهاش نگه میدارد- به ما روی میآورد". سپس آن حضرت به دنبال این سخن این آیه را تلاوت کرد: "میخواهیم بر مستضعفین زمین منت گذاریم و آنها را پیشوایان زمین و وارثان آن قرار دهیم"[۵۵].
- این وعده قطعی خداوند در قرآن است؛ از جمله در آیاتی مثل آیه ۳۳ سوره توبه، آیه ۵۵ سوره نور، آیه ۱۰۵ سوره انبیاء و آیه ۱۲۸ سوره اعراف.
- ج) مراقب درآمد و آنچه به زندگی خود وارد میکنیم باشیم تا مال حرام زندگیمان را به تباهی نکشد و ما را از حق جدا نکند؛ همان آسیبی که جامعه منتظر بنی اسرائیل به آن گرفتار شدند و حرص به دنیا سبب شد با تحقق وعده الهی و آمدن موعود، به او کفر بورزند"[۵۶].
- همان طور که منتظران ابا عبدالله الحسین(ع) نیز در این دام افتادند و خسران دنیا و عقبی را به جان خریدند تا آن جاکه امام حسین(ع) خطاب به آنها فرمود:شما امر مرا اطاعت نمیکنید و سخن مرا گوش نمیدهید، زیرا شکمهای شما از حرام پر شده است[۵۷].
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾[۵۸] و مقهور هیج قدرتی نشویم و از هیچ چیز و هیچ کس جز خدا نترسیم؛ چراکه حق تعالی فرمود: ﴿ وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ [۵۹]
- زیر بار ظلم نرویم و شعار «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة » امام حسین(ع) را هرگز از یاد نبریم[۶۰]. وگرنه ذلت دنیا و آخرت را تجربه خواهیم کرد.
- آری، گریه و ندبه ندبه خوانِ صبح جمعه باید بر غیرت دینش، بصیرت و ثبات قدمش و همت و تلاشش در یاری حق بیافزاید و این فرازها را زمزمه کند: و آن گاه که حضرت علی درگذشت و شقیترین پسینیان که پیروی نمود از شقیترین پیشینیان، او را کشت. امتثال نشد از دستور رسول خدا(ص) که درباره راهنمایان دین یکی پس از دیگری فرموده بود و امت پافشاری بر دشمنی آن حضرت نمودند و گرد آمدند برای قطع رحم او و آواره ساختن فرزندانش، جز اندکی از کسانی که وفا نمودند در رعایت کردن حق درباره ایشان. و در نتیجه جمعی کشته و گروهی اسیر و دستهای از وطن آواره گشتند...پس بر پاکیزگان از خاندان محمد(ص) و علی(ع) درود خدا بر هر دوی ایشان و خاندانشان باد، گریه کنندگان بگریند و بر آنها زاری کنندگان باید زاری کنند و برای مانند آنان باید اشکها روان گردد و فریادزنندگان فریاد زنند و شیون کنندگان شیون کنند و خروش کنندگان خروش سر دهند: کجاست حسن؟ و کجاست حسین؟ و کجایند فرزندان حسین؟....[۶۱].
۹. موعود امم، خاتم اوصیاء، بقیة الله الاعظم (« أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَة،....أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی، وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی، وَ ابْنُ خَدِیجَهَ الْغَرَّاءِ، وَ ابْنُ فَاطِمَهَ الْکُبْرَی »).
- در این بخش از دعا نوبت به موضوع اصلی دعا، آخرین ذخیره الهی، بقیة الله الاعظم (ع) میرسد که با تعبیر « أَیْنَ » در حدود سی فراز، برنامهها و هدفهای ظهورِ حضرت و جایگاه و منزلت ایشان مورد توجه قرار میگیرد و ندبه خوان حزن و غم خود را به خاطر دوری از او ابراز میکند.
- آنچه که باید دغدغه ندبه خوان باشد، این است که اگر امام و مقتدای او برای از بین بردن ظلم و ستم، فریاد رسی از مردم، احیاء قرآن و عملی کردن آن و برای مبارزه با طغیان گران میآید؛ پس من نیز باید عشق و ارادت خود را با دوری از ظلم و ستم و پرهیز از گناه و کمک به مظلومان نشان دهم و در راه احیای قرآن و عمل به دستورات آن چنان عمل کنیم که شایستگی خود را برای یاری حضرت ثابت نمایم.
- همان گونه که امام صادق(ع) میفرماید: "کسی که قرار گرفتن در گروه یاران حضرت قائم، او را شاد میکند (دوست دارد در زمره یاران ایشان باشد)، پس باید چشم به راه (آمدنش) باشد و اهل ورع و دوری از گناه باشد و خود را به اخلاق نیکو آراسته نماید، در حالی که منتظر حضرت است و اگر از دنیا رفت و حضرت پس از او ظهور کرد، اجر و پاداش کسانی را خواهد داشت که در رکاب او هستند، پس تلاش کنید و منتظر باشید، ای گروهی که مورد رحمت (الهی) واقع شدهاید"[۶۲][۶۳].
۱۰. بیقراری منتظرانِ بقیة الله الاعظم در فراق مولای خود و شرح درد اشتیاق «بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي لَكَ الْوِقَاءُ وَ الْحِمَى.... وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين». در این قسمت از دعا، ندبه خوان با سوز و گداز به مولایش ابراز ارادت میکند و خطاب به حضرت چنین میگوید: پدر و مادرم به فدای تو و جانم سپر و بلاگردان تو باشد ای فرزندِ بزرگانی که مقرَّب درگاه الهی هستند و ای فرزندِ نجیبانی که کریم و بزرگوارند....
- با تعبیرِ: ای فرزندِ... به حدود ۳۵ فضیلت و منقبت ایشان اشاره میکند و سرانجام درد فراق و شدت اشتیاق خود را این چنین اعلام میکند: ای کاش میدانستم کدام سرزمین تو را در برگرفته و چه مکانی تو را بر خود نگهداشته، آیا در کوه رضوی هستی یا غیر آن یا در ذی طوی، بر من سخت است مردم را ببینم، ولی تو دیده نشوی! و هیچ صدایی از تو نشنوم....
- سپس با تعبیرِ جانم به فدای تو، به ذکر ویژگیهای حضرت ادامه میدهد و به اینجا میرسد: آیا میشود که ببینم روزی را که ما دورت را گرفته ایم و تو امام ما باشی! و زمین را پر از عدل نمایی و به دشمنانت خواری و مجازات را بچشانی و سرکشان و منکران حق را نابودسازی و ریشه و اساس گردن کشان و ستمگران را برکنی و ما بگوییم « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ »[۶۴].
۱۱. استمداد و استغاثه به درگاه الهی برای پایان یافتن بلای غیبت و درد دوری از محبوبِ خود « اللَّهُمَّ أَنْتَ كَشَّافُ الْكُرَبِ وَ الْبَلْوَى،... وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلَاةً لَا غَايَةَ لِعَدَدِهَا، وَ لَا نِهَايَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا نَفَادَ لِأَمَدِهَا ». در واقع دعای ندبه ترکیبی از دعا و زیارت است؛ یعنی در فرازهایی از آن مخاطبِ ندبه خوان، خلیفة الله یعنی امام و محبوب منتظران بقیة الله الاعظم است و به نجوای با ایشان میپردازد و در فرازهایی از جمله در همین بخش، مخاطب، خودِ "الله" است و از او میخواهد تا هرچه زودتر بلای غیبت پایان یابد و با ظهورش نعمت بر ما تمام شود.
- "ای فریادرس در ماندگان! به فریاد بنده گرفتارت برس و و آقا و مولایش را به او بنمایان و با این دیدار، اندوه و سوز دلش را برطرف نما".
- "تحیت و درود و سلام ما را به اماممان برسان و ما را در مکانی که او اسقرار دارد جای ده!".
- "و با ظهورش نعمتت را بر ما تمام کن"[۶۵].
۱۲. خواستههای پایانی و اشاره به جایگاه و عظمت امام زمان (ع) از جمله واسطه فیض بودن ایشان « اللَّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ،... وَ اسْقِنَا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، بِكَأْسِهِ وَ بِيَدِهِ، رَيّاً رَوِيّاً، هَنِيئاً سَائِغاً، لَا أَظْمَأُ بَعْدَهَا، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ». در این فرازهای پایانی از دعا حدود ۲۷ خواسته از خداوند متعال درخواست میکنیم، آن هم با یک ویژگی خاص یعنی با تعبیرِ « به »، به واسطه فیض نعمتهای الهی اشاره میکنیم و این چنین حاجت خود را طلب مینماییم: "خدایا! حق را به واسطه حضرت مهدی برپا دار و به واسطه او باطل را نابود گردان...".
- از جمله فرازهایی که بسیار زیباست و منتظران در قنوت نماز و راز و نیاز با خداوند آنها را پیوسته در خواست نموده و با آن انس داشته باشند، فرازهای زیر است:
- « وَ أَعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَ الِاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ، وَ اجْتِنَابِ مَعْصِيَتِه »؛ "و ما را در ادای حقوقی که آن حضرت بر ما دارد و در تلاش و کوشش در اطاعت و پیرویش و در دوری از نافرمانیش یاری بفرما".
- « وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ، وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَه »؛ "و نعمت بزرگ خشنودیش را شامل حال ما بگردان و مهربانی و رحمتش و دعا و خیرش را نصیب ما بفرما"[۶۶].
ویژگیهای پیامبر خدا در این فراز از دعا
- «إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه،... وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً»
- حبیب و برگزیده خداوند، سید و سرور همه مخلوقات، برگزیده از میان برگزیدگان الهی، با فضیلتترین شخصیتی که از سوی خداوند انتخاب شده، گرامیترین کسی که خداوند به او اعتماد نموده، و مقدم بر همه پیامبران الهی.
- به سوی جن و انس فرستاده شده است و ولایت همه عالم از سوی خداوند به ایشان عطا شده است.
- مرکب بُراق[۶۷]. در اختیار او قرار داده شده و به معراج برده شده است[۶۸].
- علم گسترده به گذشته و آینده از سوی خداوند به ایشان عطا شده است[۶۹].
- خداوند با القای رعب و وحشت در دل مستکبران، ایشان را یاری نموده و جبرئیل، میکائیل و فرشتگان ویژه الهی او را همراهی مینمودند[۷۰].
- دین او دین واحد جهانی خواهد شد و شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت[۷۱].
- بهترین مکانِ عالَم یعنی شهر مکه و اولین خانه که برای عبادت مردم بنا شد یعنی کعبه معظمه برای او و اهل بیتش، قرار داده شد که مایه برکت و هدایت است و در آن نشانههای الهی از جمله مقام ابراهیم قرار دارد و هر کس در آن وارد شود امنیت خواهد داشت[۷۲].
- اهل بیت طاهرین پیامبر خدا(ع). « وَ قُلْتَ: إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ .... وَ الْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوَانِكَ» در این فراز ار دعا، عصمت اهل بیت(ع) با ذکر آیه سی وسوم از سوره احزاب، تاکید میگردد، سپس وظیفه امت در برابر آنان و سرِّ این وظیفه و فلسفه وجودی آن بیان میشود[۷۳].
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ محمد باقر مجلسی، زاد المعاد، ص ۴۹۱
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ ر. ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، فروغ ولایت در دعای ندبه، پیشگفتار
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۲۹ - ۲۳۱.
- ↑ با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدیپور، ص ۳۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۳.
- ↑ با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدیپور، ص ۳۴.
- ↑ همان، ص ۱۶۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۳۰.
- ↑ کلینی، کافی، ج۲، ص۴۸۴ و ۴۹۱.
- ↑ تین: ۴.
- ↑ مؤمنون: ۱۴.
- ↑ توبه: ۲۰.
- ↑ اسراء: ۹۵.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ج۱۳، ص۲۰۵.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۸۷-۸۹.
- ↑ نساء: ۱۶۵.
- ↑ توبه: ۳۳ و فتح: ۲۸ و صف:۹.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۰-۹۱.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۲.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۲.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۳.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۳.
- ↑ « لَا وَایْمُ اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَهَ تَکُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ ثُمَّ یُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَی أَبِیهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَیْتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِینَ حُرِمُوا الصَّدَقَهَ بَعْدَهُ »؛ صحیح مسلم (یک جلدی) ص۹۴۱، کتاب فضائل الصحابه، باب ۴- فضائل علی بن ابی طالب ح۲۴۰۸.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۳-۹۴.
- ↑ و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ صحیح مسلم (یک جلدی)، ص۹۴۶، ح۲۴۲۴.
- ↑ صحیح مسلم، ص۹۴۰و سنن ترمذی (یک جلدی) ص۹۸۰، ح۳۷۳۳، کتاب المناقب، مناقب علی بن ابی طالب(ع).
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۴.
- ↑ « أَنْتِ عَلَى مَكَانِكِ وَ أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ »؛ سنن ترمذی (یک جلدی) ص۸۵۵، ح۳۲۰۵.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۴.
- ↑ خداوند متعال در این آیه شریفه میفرماید: ﴿ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد ﴾ بنابر آن چه که در آیه ۳۵ سوره یونس آمده است، این «هادی» باید ویژگی عصمت را داشته باشد (ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۴، ادامه آیه ۱۲۴ سوره بقره) و بر اساس روایات زیادی که در منابع اهل سنت نیز آمده، مراد از «هادی» علی بن ابی طالب(ع) است. (ر.ک: قافله سالار، ص۵۱).
- ↑ سنن ابن ماجه، کتاب المقدمه، باب فضل علی بن ابی طالب؛ سنن ترمذی، کتاب المناقب، باب مناقب علی بن ابی طالب.
- ↑ ر.ک: صحیح بخاری، کتاب المناقب باب مناقب علی بن ابی طالب با بیش از ۸ حدیث؛ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه، باب فضائل علی بن ابی طالب، با بیش از ۹ حدیث؛ سنن ترمذی، کتاب المناقب، باب مناقب علی بن ابی طالب(ع) با بیش از ۲۷ حدیث؛ سنن ابن ماجه، کتاب المقدمه، باب فضل علی بن ابی طالب، با بیش از ۹ حدیث.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک: پور سید آقائی، چشمه در بستر، ص۳۲.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۷.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۶، باب ۲۹، ح۲.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ص۲۸۵.
- ↑ برآنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمیخواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ص۲۶۵.
- ↑ یس: ۶۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه: ۷۰
- ↑ ر.ک: عزیز الله حیدری، حضرت مهدی (ع) تجسم امید و نجات.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۹.
- ↑ بقره: ۸۹ و ۹۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸.
- ↑ سوره محمد، آیه: ۷.
- ↑ و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید، اگر ایمان داشته باشید؛ سوره آل عمذان، آیه: ۱۳۹.
- ↑ طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۷-۱۰۲.
- ↑ « مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۱۰۷-۱۰۸.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۱۰۸-۱۰۹.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۱۰۹.
- ↑ عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۳، ص۱۰۰.
- ↑ اسراء: ۱.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ آل عمران: ۱۲۵.
- ↑ توبه: ۳۳ و فتح: ۲۸ و صف: ۹.
- ↑ بقره: ۱۲۵ و آل عمران: ۹۶ و ۹۷.
- ↑ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۱-۹۲.