نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۰ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
انواع انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
یکم. انتظار نجاتی که در توانانسان نیست، آن را جلو یا عقب بیندازد؛ همانند انتظاری که شخص غریق در رسیدن گروه نجات مستقر در ساحل به سوی خود دارد. در این حال وی آنان را مینگرد که برای نجات او به راه افتادهاند. بیگمان، غریق را یارای آن نیست که زمان رسیدن گروه نجات را به خود نزدیک کند. البته این انتظار، امید به نجات را در درون او تقویت کرده و نورامید را بر تیرگیهای یأس و ناامیدی- که از هر سو احاطهاش کرده- خواهد تابانید.
دوم. انتظاری که انسان میتواند آن را نزدیک گرداند و طلب کند؛ مانند بهبود یافتن از بیماری، اجرای طرحی عمرانی، علمی و تجاری، پیروزی بر دشمن و رهایی از فقر. همه اینها ریشه در انتظار دارند و امر سرعت بخشیدن یا تأخیر انداختن آنها به دست خود انسان است.
پس این امکان برای انسان وجود دارد که در بهبود یافتن و شفا تعجیل کند، یا آن را به تعویق اندازد و یا حتی منتفی گرداند. چنانکه امکان آن هست در اجرای پروژهای تجاری، عمرانی و علمی عجله کند، یا اجرای آن را به وقتی دیگر موکول کند و یا آن را رها سازد. همچنین این امکان برای وی هست که به سوی پیروزی بر دشمن و بینیازیمالی بشتابد، یا سستی ورزد و تأخیر کند و یا از خیر آن بگذرد. با این بیان، انتظار از نوع دوم با انتظار از نوع اولی که از آن سخن گفتیم، تفاوت دارد و در محدوده قدرت و اختیار انسان است که در تحقق آنچه که انتظارش را میکشد، شتاب ورزد، یا درنگ و سستی روا دارد و یا عطایش را به لقایش بخشد.
ازاینرو انتظار از نوع دوم، علاوه بر "امید" و "مقاومت"، به انسان "حرکت" نیز میبخشد و حرکت، مخصوص انتظار است. بیگمان اگر انسان بداند که نجات و رهاییاش به حرکت، عمل و تلاشش وابسته است؛ آنچنان حرکت و تلاشی برای رهایی و نجات خویش به خرج میدهد که در گذشته، توان انجام دادن آن را نداشته است.
بنابراین اگر انتظار از نوع اول به انسان، تنها "امید" و "مقاومت" میبخشد، انتظار از نوع دوم به وی "حرکت" و پویایی نیز خواهد بخشید. امید این قدرت را به انسان میدهد تا پرده حال را بدرد و آینده را ببیند، و چه قدر فاصله است میان کسی که "خدا"، "هستی" و "انسان" را از خلال درد و رنج حاضر میبیند و میان کسی که همه این سه را از خلال حال و گذشته و آینده مینگرد. بیگمان تیرگی، ظلمت و ابهام و اشکالی که دیدگاه نخست را احاطه کرده، در دیدگاه دوم وجود ندارد.
تمام کسانی که ملتمس دعا برای رفع مشکلات و چشمبهراه برطرف شدن ناآرامیها و ناملایماتی هستند و امیدی به آینده دارند، منتظران فرج به حساب میآیند. اگرچه تفاوت سطح بین انواع اینگونه انتظارها هم فراوان است: برخی منتظر فرج کل عالم هستند و برخی تنها فرج شخصی خویش را انتظار میکشند؛ برخی منتظر رفع همه مشکلاتشان هستند و بعضی امید به رفع پارهای از آنها را در دل میپرورانند.
بعضی اوقات هم ممکن است ما چشمبهراه آمدن یک وضعیت نامطلوب و ناخوشایند باشیم، که در این صورت ما بیشتر "نگرانیم" تا "منتظر". اگرچه میتوان لفظ انتظار را برای چنین حالتی هم استفاده کرد، ولی خیلی مأنوس و دلچسب نیست؛ چرا که باید در احساس انتظار، نوعی اشتیاق هم وجود داشته باشد.
به هر حال انتظاری که در اینجا میخواهیم از آن گفتگو کنیم، انتظار "فرجموعود" یعنی همان "گشایشوعده داده شده به بشریت" است؛ و از هر انتظاری که سخن میگوییم، غرضمان انتظار "تحقق آن وضعیت وعده داده شده" به دستان با کفایتمهدی موعود(ع) است که البته دایره گستردهای دارد و بسیاری از انتظارها را هم شامل میشود»[۲].
«انتظار ظهورمنجی و تشکیل حکومتعدالتگستر جهانی این انتظار وجه مشترک تمام نگرشهای منجیگرایی میان ادیان و آیینهای آسمانی و غیر آسمانی است. گلد زیهر معتقد است: اعتقاد به بازگشت و ظهور منجی، اختصاص به اسلام ندارد... پندارهای مشابهی را میتوان میان اقوام دیگری نیز به فراوانی یافت. بنابر اعتقاد هندوییزم، "ویشنو" در پایان دوره کنونی جهان به عنوان "کال کی" ظاهر خواهد شد. میان اقوام شرقی و غربی - حتی میان سرخپوستان آمریکا - پندارهای مشابهی درباره بازگشت یا ظهورمنجی موعود پدید آمده است[۳].
کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید، و مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد؛ بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد!... پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید، پسر انسان میآید[۵].از نگاه روایات اسلامی، برتریناعمال امت، انتظار فرج، یعنی انتظارگشایش و پیروزی جبهه حق بر باطل دانسته شده است[۶].
چنانکه از مقایسه میان نگرشهای مختلف درباره مفهوم نخست انتظار، یعنی انتظار ظهورمنجی و تشکیل حکومتعدالتگستر بهدست میآید که در این نوع از انتظار، فرض آن است که دست مردم از دسترسی به منجی کوتاه است؛ زیرا قرار بر این است که منجی آنان، در زمان آتی و نامشخص پا به عرصه خاک گذاشته یا ظهور کند و وعده نهایی نجات را عملی سازد. با چنین فرضی است که به مردم توصیه میشود کمرهای خود را بسته و چراغهای خانه را افروخته نگاه دارند. از سویی دیگر، انتظار به این مفهوم به سطحی عمومی و جهانی ناظر است؛ یعنی هر چشمی منتظر است منجی، پرده را کنار زند، تا چشم همه جهانیان به او روشن شود.
«استاد شهید مطهری در این باره میفرماید: انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگه دارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرک بخش است، به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود و انتظاری که گناه است، ویرانگر است، اسارت بخش است، فلج کننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد.این دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهورعظیممهدی موعود(ع) است و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش دلات رباره تحوو انقلابات تاریخی ناشی میشود[۱۰]»[۱۱].
انتظاری که در توانانسان نیست آن را جلو یا عقب بیندازد؛ همانند انتظاری که شخص غریق در رسیدن گروه نجات مستقر در ساحل به سوی خود دارد؛ حال آن که وی آنان را مینگرد که برای نجات او به راه افتادهاند. بیگمان، غریق را یارای آن نیست که زمان رسیدن گروه نجات را به خود نزدیکتر کند. البته این انتظار، امید به نجات را در درون او تقویت کرده و نورامید را بر تیرگیهای یاس و نومیدی که از هر سو احاطه اش کردهاند، خواهد تابانید.
انتظاری است که انسان میتواند آن را نزدیک گرداند و طلب کند؛ مانند بهبودی از بیماری، اجرای طرحی عمرانی یا علمی یا تجاری یا پیروزی بر دشمن و رهایی از فقر. همه اینها ریشه در انتظار دارند و سرعت بخشیدن یا تاخیر انداختن آنها به دست خود انسان است.
بنابراین، این امکان برای انسان وجود دارد که در به دست آوردن بهبودی و شفا تعجیل کند یا آن را به تعویق اندازد یا حتی منتفی گرداند، چنان که امکان آن هست در اجرای پروژهای تجاری یا عمرانی یا علمیعجله کند یا اجرای آن را به وقتی دیگر موکول کند یا اصلاً رها سازد. همچنین این امکان برای وی هست که به سوی پیروزی بر دشمن و بینیازیمالی بشتابد یا سستی ورزد و تأخیر کند یا از خیرشان بگذرد.
با این بیان، انتظار از نوع دوم با انتظار از نوع اولی که از آن سخن گفتیم تفاوت خواهد داشت و در محدوده قدرت و اختیار انسان هست که در تحقق آنچه که انتظارش را میکشد، شتاب ورزد یا درنگ و سستی روا دارد یا عطایش را به لقایش ببخشد. از این رو، انتظار از نوع دوم، افزون بر "امید" و "مقاومت"، به انسان "حرکت" نیز میبخشد و حرکت، مخصوص انتظار است. بیگمان اگر انسان بداند که نجات و رهایی اش به حرکت، عمل و تلاش وابسته است، چنان حرکت و تلاشی برای رهایی و نجات خویش به خرج میدهد که در گذشته توان انجام آن را نداشته است. بنابراین اگر انتظار از نوع اول به انسان، تنها "امید" و "مقاومت" میبخشد، انتظار از نوع دوم، افزون بر "امید" و "مقاومت"، "حرکت" و پویایی نیز خواهد بخشید»[۱۲].
«مقوله انتظار با رویکردهای گوناگون به اقسام مختلفی تقسیم میشود. یک بار مقوله انتظار با توجه به متعلقش مورد ارزیابی قرار میگیرد که در این صورت میتوان آن را به انتظار ارزشی و غیرارزشی تقسیم کرد و بار دیگر با توجه به گستره و دامنه، مورد بررسی قرار میگیرد. که در این فرض میتوان آن را به انتظار عام و خاص و یا مطلق و مقید (گشایش در هر کاری و یا گشایش در امر ظهور امام مهدی) متنوع کرد و در رویکرد سوم انتظار از لحاظ فایده و کارکرد مورد توجه قرار میگیرد که در این صورت میتوان آن را به انتظار مثبت و سازنده که در مقابل آن انتظار منفی و مخرب قرار دارد، تقسیم نمود»[۱۳].
«انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده و تعهدآور، نیروآفرین و توانمند و تحرکبخش است، و انتظاری که ویرانگر، اسارتبخش و فلجکننده است و خود علیل است. این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهورمهدی موعود (ع) است. برداشت ظاهری مردم از قیام مهدی موعود این است که قیام مهدی (ع) فقط از گسترش ظلمها و حقکشیها و تباهیها ناشی میشود.
آنگاه که صلح به صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این اتفاق خواهد افتاد. طبق این نظر هر اصلاحی محکوم به شکست است، زیرا آن حرکت یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمیشود.
بر عکس هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر پلیدی مقدمه صلح کلی است و ظهور را نزدیک میکند. پس بهترینکمک به تحقق ظهور و مهمترین نوع انتظار، ترویج و اشاعه فساد است، این گروه جمله «مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» را با تحقق ملئت کفراً و شرکاً جابهجا گرفتهاند.
↑علیاکبر مهدیپور، او خواهد آمد، ص ۳۱، به نقل از العقیده و الشریعة فی الاسلام. برای تفصیل بیشتر ر.ک: مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۳۷۱-۴۲۳؛ جمعی از نویسندگان، در انتظار خورشید، ص۱۷-۶۶.
↑رفع حجاب رؤیت امام عصر(ع) بسان رفع حجاب درک حضور حضرت حق است؛ چنانکه مکرراً این مضمون، در دعاها آمده است: « أَنَّكَ لَا تُحْجَبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ» مصباح المتهجد، ص ۱۶۲؛ صحیفه سجادیه، ص ۲۱۳، دعای ویژه سحرهای ماه رمضان.