تربیت فرزند

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

تعامل والدین و فرزندان در آیات و روایات متون اسلام متبلور است، چنان‌که در قرآن می‌خوانیم: فرزندان امانت الهی و نعمت‌های خدا هستند: ﴿...وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً...[۱] و والدین درباره سلامت، رشد، تعلیم و تربیت این امانت‌های الهی، مسئولند و در برابر تربیت خوب پاداش ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا[۲] و اینکه در برابر تربیت بد آنان کیفر خواهند دید: ﴿...إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ...[۳].

مهم‌ترین حقوق، حق تربیت است که می‌توان سایر حقوق یاد شده در روایات را در جهت رسیدن به این حق و نیاز عظیم فرزند دانست. پدر امت، رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «ما ورث والد ولدا خيرا من أدب حسن»؛ «هیچ ارثی بهتر از تربیت نیکو، پدر برای فرزندش نگذاشته است»[۴]؛ چراکه مال می‌رود و ادب می‌ماند؛ لذا امام صادق می‌فرمایند: «بی‌گمان بهترین چیزی که پدران برای پسرانشان به ارث می‌گذارند تربیت است نه مال؛ زیرا که مال می‌رود و تربیت می‌ماند»[۵].[۶]

تعلیم و تربیت فرزندان پیش از تولد

در سیره معصومان(ع) تربیت کودک، پیش از تولد وی آغاز می‌شود. در واقع از زمان انتخاب همسر، کانون تربیت کودک در خانواده شکل می‌گیرد. اسلام برای دوران ضعف و ناتوانی کودک نیز حقوقی در حمایت از وی تعیین و والدین را به رعایت آنها توصیه کرده است که به نمونه‌هایی از این حقوق اشاره می‌کنیم:

انتخاب همسری شایسته

مؤلفان بهداشت روانی دوران پیش از تولد را از دو جنبه ژنتیک یا ارثی و محیطی کانون توجه قرار داده‌اند[۷]. محیط رَحِم و خصوصیات ژنتیک پدر و مادر نقش اساسی در تربیت فرزند و انتقال خصایص جسمانی، روحی و اخلاقی او دارند؛ بنابراین وراثت یکی از عوامل اساسی و مؤثر بر رشد و شخصیت کودک است. مصونیت فرزندان از خطرات و محفوظ ماندن آنها از آفات جسمی و روحی در گروی اصلاح پدران و مادران است. اگر پدران دارای صلاحیت اخلاقی و رستگار باشند، تأثیر مستقیمی در تربیت فرزند خواهند داشت و آنها را از سقوط در ورطه مهالک اخلاقی حفظ می‌کند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «خداوند با صالح و نیک بودن یک مؤمن، رستگاری و سعادت فرزند او و فرزندان فرزند او را هم تأمین می‌کند»[۸].[۹]

اخلاق و تربیت فرزند، وابسته به نگرش والدین و اخلاق آنهاست؛ زیرا از اختلاط نطفه مرد با تخمک زن، جنین در رحم مادر تشکیل می‌گردد و به وسیله همین ترکیب عملی، تمامی خصایص، اخلاق و روحیات والدین تحت ضوابط خاصی به فرزند منتقل می‌شود[۱۰]. از این رو عفاف و پاکدامنی از معیارهای ضروری در انتخاب همسر است و در دامان مادران پاکدامن و با عفت فرزندان طیب و پاکیزه پرورش خواهند یافت.

در سیره ائمه اطهار(ع) برای انتخاب همسر، ویژگی‌های فراوانی معرفی شده که برخی از آنها عبارت‌اند از: شارب الخمر نباشد؛ دین‌دار و امانت‌دار باشد؛ فاسق نباشد؛ خوش اخلاق باشد و کودن و احمق نباشد[۱۱].

آداب مباشرت

از دیگر زمینه‌های تعلیم و تربیت پیش از تولد فرزند در سیره ائمه اطهار(ع)، مباشرت و روابط صحیح پدر و مادر در این باره است. یکی از حقوق فرزندان بر والدین، این است که در زمان انعقاد نطفه فرزند، روحیه پدر و مادر از نظر شرعی و علمی مطلوب باشد؛ زیرا همه این عوامل در سرنوشت فرزند و خصوصیات جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود.

در سیره ائمه اطهار(ع) نیز مطالب فراوانی درباره کیفیت روابط زناشویی، زمان و مکان، حالات آن، ذکر و دعای مخصوص این کار، آمده است که رعایت هر یک از آنها در سرنوشت فرزند، تأثیرگذار خواهد بود؛ از جمله: زمان و مکان انعقاد نطفه؛ رفتار و حالات زوجین؛ ازدواج در حال طهارت زن؛ یاد خداوند هنگام آمیزش و حق زندگی و مسئولیت والدین در برابر جنین[۱۲]

نقش و شیوه بارداری در تربیت

پس از انعقاد نطفه و تشکیل جنین و رشد او در رحم، وظیفه اصلی سلامت جسم و جان فرزند بر عهده مادر است و تمام رفتار و گفتار مادر و هر آنچه که بر مادر تأثیر می‌گذارد (مثبت یا منفی) بر جنین نیز تأثیر می‌گذارد،؛ چراکه مادر در ارتباط مستقیم با کودک قرار دارد. رشد جنین و نوزاد کاملاً به تغذیه مادر بستگی دارد، تا جایی که استفاده مادر از برخی غذاها و میوه‌ها، هم در شکل ظاهری و هم در اخلاق و روحیات فرزند تأثیر دارد؛ از این رو اولیای دین در مورد تغذیه مادر در دوران بارداری، هنگام تولد نوزاد و دوران شیردهی توصیه‌هایی می‌کنند و همچنین دستوراتی نیز برای سلامت و جان کودک در این مواقع ارائه داده‌اند.

با توجه به تأثیرگذاری فراوان تغذیه بر جسم پس باید غذا و وسایل زندگی مادر و فرزندش از مال حلال تهیه شود که این امر نیز از وظایف سنگین هر شخصی نسبت به خودش و افراد تحت نظارتش است،؛ چراکه صادق آل محمد فرمودند: «اثر مال حرام در نسل آشکار می‌گردد»[۱۳]. بنابراین انسان موظف است تا در کیفیت و کمیت غذای خود مواظبت نماید[۱۴].

تعلیم و تربیت فرزندان در بدو تولد

در سیره معصومان(ع)، آداب و سنت‌هایی یافت می‌شود که از آغاز تولد فرزند تا روز هفتم به آنها عمل می‌کردند. عمل به این آداب، زمینه مساعد تربیت را در فرزند به وجود می‌آورد. برخی از این مراسم عبارت‌اند از:

  1. پذیرش کودک چه دختر و چه پسر: اولین وظیفه والدین، تلقی مثبت نسبت به فرزندشان است. آنان باید فرزند را چه دختر و چه پسر، نعمت و رحمتی از جانب خدا بدانند و سلامت نوزاد مهم‌ترین و نخستین چیزی باشد که توجه‌شان را جلب می‌کند و این پذیرش را در گفتار و رفتار در حد توان نشان دهند. چنان که رفتار زینت عبادت کنندگان از اهل بیت پیامبر بزرگوارمان این‌گونه بوده است.
  2. انتخاب نام نیکو: نامی که برای فرزند انتخاب می‌شود، نقش مهمی در شخصیت او دارد. از این رو باید به گونه‌ای انتخاب شود که بعدها باعث تحقیر و تمسخر وی نباشد. دین اسلام به والدین دستور می‌دهد حتی پیش از تولد فرزندشان، نام نیکو برای او انتخاب کنند. پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «نخستین هدیه هر پدری به فرزندش، نام نیکوست. پس نام نیکو بر فرزند خویش بگذارید»[۱۵]. در سیره ائمه اطهار(ع) در مورد نام پسر، تأکید شده که دست‌کم تا هفت روز او را محمد بنامند و سپس نام دلخواه خود را بر او بنهند[۱۶].
  3. گفتن اذان و اقامه در گوش فرزند: نخستین اقدام ائمه(ع) پس از تولد فرزند، این بود که در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه می‌گفتند. امام سجاد(ع) روایت کرده‌اند: هنگامی که امام حسین(ع) متولد شد، پیامبر(ص) در گوش او اذان گفتند[۱۷]. معصومین(ع) به آثار این کار نیز اشاره کرده‌اند؛ از جمله دور کردن شیطان[۱۸] و مصون ماندن از گزند وی[۱۹].
  4. غسل نوزاد: در سیره معصومین(ع) همواره بر رعایت نظافت و بهداشت تأکید شده است؛ چنان که به مناسبت‌های مختلف، غسل‌های واجب یا مستحب را به پیروان خویش توصیه کرده‌اند. از جمله به والدین سفارش شده است به منظور ادای حق رعایت بهداشت که از حقوق فرزند است، وی را پس از تولد غسل دهند. امام صادق(ع) فرموده‌اند: «... غسل دادن نوزاد واجب است...»[۲۰]. تعبیر «واجب» در این سخن، به معنای تأکید بر استحباب است که بیانگر اهمیت این مسئله است.
  5. برداشتن کام نوزاد: یکی دیگر از سنت‌های سفارش شده هنگام تولد فرزند در سیره اهل بیت(ع) برداشتن کام نوزاد با خرما، آب فرات، تربت امام حسین(ع) یا آب باران است. برداشتن کام بدین معناست که مقداری خرمای نرم و ملایم یا تربت امام حسین(ع) را به حلق کودک بریزند[۲۱]. در روایات آمده است: «کام مولود با آب فرات برداشته می‌شود و در گوش او اقامه گفته می‌شود و در روایت دیگر آمده: کام فرزندان‌تان را با آب فرات و با تربت قبر امام حسین(ع) بردارید و اگر نبود، با آب آسمان»[۲۲].
  6. ختنه کردن پسران: ختنه کردن پسران در روز هفتم تولد، یکی دیگر از آدابی است که در سیره معصومان(ع) دیده می‌شود. انجام این آئین سبب پاکیزگی و رشد بهتر نوزاد می‌گردد. امام باقر(ع) می‌فرمایند: پیامبر(ص) حسن و حسین(ع) را در روز هفتم تولدشان ختنه کرد[۲۳]. معصومان(ع) ختنه کردن پسران را عامل تطهیر و رشد آنها دانسته و به والدین توصیه کرده‌اند که فرزند خود را تا هفت روز اول تولد، ختنه کنند و اگر نشد، تا زمان بلوغ می‌توان به تأخیر انداخت.
  7. سوراخ کردن گوش فرزند: یکی از سنت‌های اسلامی و سفارش شده پیامبر خدا(ص) و معصومین(ع) سوراخ کردن گوش دختر است. «از نظر اسلامی سوراخ کردن گوش نوزاد دختر و پسر فرقی ندارد؛ اگرچه در زمان ما به این سنت اسلامی در مورد پسران عمل نمی‌کنند[۲۴]. در سیره پیامبر اکرم(ص) مشاهده می‌شود که ایشان به دخترشان، حضرت زهرا(س) دستور دادند گوش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را سوراخ کند[۲۵].
  8. تراشیدن موی سر: یکی دیگر از سنت‌ها هنگام تولد که والدین موظف به رعایت آن شده‌اند، تراشیدن موی سر نوزاد است. امام کاظم(ع) فرموده‌اند: «... از جمله وظایف والدین در روز هفتم تولد نوزاد، این است که موی سر وی را تراشیده، هم وزن آن طلا یا نقره به فقرا تصدق دهند و اگر آن هم مقدور نباشد، هر چه می‌توانند صدقه بدهند...»[۲۶].
  9. دادن عقیقه و ولیمه: از مهم‌ترین آداب و سنت‌هایی که در سیره معصومین(ع) سفارش شده، این است که وقتی خداوند فرزندی به کسی عطا می‌کند، به شکرانه این نعمت الهی ولیمه دهد. عقیقه کردن، یعنی قربانی کردن در روز هفتم ولادت نوزاد برای اطعام مؤمنین. بهتر است برای پسر گوسفند نر و برای دختر، گوسفند ماده عقیقه شود و دعای مخصوص آن را بخوانند و هنگام تقسیم آن استخوان‌های آن را نشکنند و پا و ران، بلکه یک چهارم آن را برای ماما بفرستند و بخش دیگر گوشت آن را پخته و حداقل از ده نفر از مؤمنین به شکرانه این نعمت الهی برای خوردن آن دعوت کنند. تا عضو جدیدی به جامعه اسلامی معرفی شود و مورد پذیرش آنان قرار گیرد و دعای خیر مؤمنین همراه خوبی برای کودک در مشکلات پیش رو باشد.
  10. رنگ لباس نوزاد: یکی دیگر از سنت‌های پسندیده‌ای که در سیره ائمه(ع) بدان توجه شده، پوشاندن لباسی با رنگ شاد و روشن به تن نوزاد است. زمانی که امام حسن(ع) متولد شد، پیامبر(ص) ایشان را در آغوش گرفت و او را با پارچه‌ای سفید و روشن پوشانید[۲۷]. تأکید پیامبر(ص) بر رنگ سفید و روشن در پوشش نوزاد، از تأثیر‌گذاری رنگ بر روحیه و حالات کودک حکایت دارد. پژوهشگران در تحقیقات گسترده درباره تأثیر رنگ بر روح و روان انسان، به این نتیجه رسیده‌اند که رنگ سفید، اشاره به صداقت، پاکیزگی، ملایمت، آرامش و صمیمیت است[۲۸].
  11. تغذیه با شیر مادر: یکی دیگر از عوامل مؤثر در رشد جسمانی، روانی و اخلاقی نوزاد، تغذیه با شیر مادر است. تعالیم اسلام بهترین غذای نوزاد را شیر مادر می‌داند. رسول خدا(ص) فرمودند: «برای کودک، شیری بهتر از شیر مادرش نیست»[۲۹]. تأثیرگذاری شیر مادر به حدی است که اگر زنی به مدت و دفعات معین به کودکی شیر دهد، حکم مادر او را پیدا می‌کند و برخی از قوانین خویشاوندی نسبی بین کودک و وابستگان آن زن ایجاد می‌شود. اولیای دین بر تأثیرگذاری عمیق شیر مادر تأکید می‌کنند. در صورتی که کودک نمی‌تواند از شیر مادر استفاده کند، پدر موظف است دایه‌ای شایسته برای شیر دادن او انتخاب کند؛ چراکه بهره هوشی پایین، نوع باورهای دینی و رفتارهای نابهنجار و حتی زیبایی و زشتی زن شیرده، در نوزاد اثر می‌گذارد و در ویژگی‌های شخصیتی و سلامت روانی و جسم او نیز تأثیر دارد. امام باقر(ع) می‌فرمایند: «برای شیر دادن کودک خود دایه خوب‌روی استخدام کن و از دایه‌های زشت دوری کن؛ زیرا شیر (ویژگی‌های مادر را به فرزند) سرایت می‌دهد»[۳۰].[۳۱]

تعلیم و تربیت فرزند در دوره کودکی

مسئولیت والدین در قبال فرزندانشان از هنگام انعقاد نطفه آغاز می‌شود. این مسئولیت، پس از تولد فرزندشان و به ویژه در آغاز کودکی، بسیار سنگین‌تر و سرنوشت‌ساز است. از دیدگاه اسلامی، مراحل رشد انسان پس از تولد را می‌توان به سه دوره متوالی سیادت، اطاعت و وزارت تقسیم کرد. رسول خدا(ص) فرموده‌اند: «فرزند، هفت سال [نخست]سرور و هفت سال [دوم] عبد [و مطبع] و هفت سال [سوم] وزیر [و معاون] است»[۳۲]. حضرت علی(ع) در این باره می‌فرماید: «هیچ عملی برای پدر در حق فرزندش، بهتر از آموختن ادب شایسته نیست»[۳۳]. اگر والدین از ابتدای کودکی فرزند، رابطه خوبی با وی برقرار کنند و او را تربیت و نیازهای عاطفی و روانی‌اش را به شایستگی تأمین کنند، بی‌گمان در دوران نوجوانی و جوانی نیز ارتباط بهتر و سالم‌تری با او خواهند داشت.

تأمین نیازهای فرزند

در این قسمت، به مراحل حساس دوران کودکی و تأمین نیازهای روحی و جسمی فرزند در سیره ائمه اطهار(ع) می‌پردازیم.

نیازهای جسمی و بدنی

  1. تغذیه مادر: یکی از حقوق فرزندان بر والدین، تغذیه مناسب مادر در دوران بارداری است. نوع غذاها، اعم از غذاهای حرام، کهنه و فاسد، مطبوع و مباح، در روان و اخلاق مادر و سپس در وجود و روان کودک مؤثر خواهد بود؛ از این رو، خداوند در دوران بارداری حضرت مریم(س)، درخت خشکیده خرما را بارور می‌کند و به آن حضرت دستور می‌دهد: ﴿وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا[۳۴].
  2. شیر دادن به فرزند و آثار آن: هنگامی که کودک ترسان، لرزان و گریان از مادر متولد می‌گردد و زندگی جدید خود را در این کره خاکی آغاز می‌کند، تنها شیر گوارای مادر است که ترس، اضطراب و دلهره را از او می‌زداید و به او آرامش و آسایش می‌بخشد؛ برای همین است که در فرهنگ پارسی واژه لطیف «شیرخوار» را بر کلمه «طفل» می‌افزایند و بدو «طفل شیرخوار» لقب می‌دهند. البته مادر در شرایط خاصی از شیر دادن به فرزند خویش منع شده است؛ از جمله هنگامی که مادر، دچار کم‌خونی و ضعف مفرط است یا گرفتار یک بیماری واگیر و مزمن است؛ مادری که بداخلاق است یا آلودگی‌های اخلاقی دارد و از لحاظ جنسی آلوده است؛ همچنین هنگامی که مادر، آمادگی شیردهی نداشته باشد و یا از این کار امتناع ورزد[۳۵].[۳۶]

نیاز روحی فرزندان

دوره کودکی از بدو تولد آغاز می‌شود و تا هفت سالگی ادامه می‌یابد. در این دوران، کودک تکلیف و مسئولیت ندارد و اگر والدین از او درخواست کردند که کاری را انجام دهد و او چنین نکرد، نباید بازخواست شود. کودک به دلیل ناتوانی در ابتدای زندگی، همانند سرور و مولا باید مورد احترام و نوازش قرار گیرد. به همین دلیل اسلام، آموزش‌های رسمی را در هفت سال دوم زندگی سفارش کرده است. از جمله وظایف والدین در این برهه از زندگی فرزندشان، توجه به بازی کودکان و شرایط آن، محبت به فرزند و اظهار کردن آن، رعایت عدالت بین فرزندان و وفای به عهد و پیمان با فرزند است. در ادامه به نکاتی اشاره می‌کنیم که ائمه معصوم(ع) در دوران کودکی فرزندانشان، به آن عمل کرده‌اند.

بازی، با سرشت کودک عجین است و یکی از نیازهای طبیعی او به شمار می‌رود. بازی، بزرگ‌ترین سرگرمی کودک در دوره طفولیت است. قواعد و اصول و مقررات بازی‌ها، کودک را با روح قوانین و اصول اخلاقی آشنا می‌سازد و او را آماده می‌کند که اصول و مقررات زندگی اجتماعی را درک کند و آنها را درست و به موقع به کار بندد. بسیاری از اصول ارزشمند اخلاقی و اجتماعی، مانند تعاون، همکاری، همدلی، مشارکت و مانند آن را کودکان هنگام بازی می‌آموزند. از این رو والدین و مربیان باید امکانات لازم را برای بازی‌های مفید کودکان فراهم کنند و توجه داشته باشند که شغل کودک تا هفت سالگی، بازی است. رسول خدا(ص) در توصیه به والدین می‌فرماید: «هفت سال فرزندت را به بازی فراخوان»[۳۷]. ائمه اطهار(ع) نیز در خصوص بازی با فرزند و اهمیت آن، توصیه‌هایی کرده‌اند[۳۸]. چون که با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد[۳۹].[۴۰]

محبت به فرزند و اظهار کردن آن

هرچند انسان در تمام مراحل دوران زندگی به محبت و رحمت دارد، اما در دوران کودکی این نیاز شدید‌تر است و تأثیر بیشتری در تربیت کودک خواهد داشت. روان‌شناسان، مهم‌ترین نیاز کودک را نیاز به محبت و امنیت عاطفی می‌دانند، چرا که احساس امنیت و دریافت محبت، زیربنای شخصیت کودک و زمینه‌ساز توانایی او برای واکنش به محبت و ابراز آن به دیگران است[۴۱]. از این رو پیشوایان دین بدان توجه داده‌اند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: حضرت موسی(ع) از خداوند پرسید: «يَا رَبِّ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَكَ‌»؛ «پروردگارا، برترین اعمال نزد تو کدام است»؟ فرمود: «حُبُّ الْأَطْفَالِ فَإِنِّي فَطَرْتُهُمْ عَلَى تَوْحِيدِي»؛ «دوست داشتن کودکان که من آنان را بر فطرت توحید آفریده‌ام»[۴۲].

دوستی و محبت باید به طریقی ابراز و اظهار شود؛ زیرا ممکن است کسی به فرزندش علاقه‌مند باشد، اما هیچ نوع ظهور و بروزی نداشته باشد. در واقع به طور طبیعی آثاری که بر محبت به فرزند نهفته است، بر این محبت پنهانی مترتب نخواهد بود[۴۳].

بوسیدن

در باب بوسیدن فرزند، روایات متعددی از معصومان(ع) ذکر شده است؛ از جمله امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرموده‌اند: «بوسیدن فرزند، نیکویی است و پاداش هر نیکویی ده برابر است...»[۴۴]. رسول خدا(ص) درباره آثار اخروی بوسیدن فرموده‌اند: «فرزندان خود را ببوسید؛ زیرا برای هر بوسه، رتبه‌ای است در بهشت که فاصله هر رتبه از یکدیگر پانصد سال است»[۴۵].[۴۶]

هدیه دادن

از جمله مصادیق محبت به فرزندان در راه و رسم نبوی و علوی، هدیه دادن به آنان است که فرزندان به چنین روابطی و هدایایی متناسب با سن و سال و با توجه به اوضاع و احوالشان نیازمندند. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: هر کس وارد بازار شود و تحفه و هدیه‌ای برای خانواده خود بخرد، چون کسی است که صدقه‌ای برای گروهی نیازمند برده باشد و اگر خواست آنچه را که به خانه برده بین آنان تقسیم کند، از دختران شروع کند؛ زیرا هر کس دختر خود را خوشحال کند، همانند آن است که بنده‌ای از اولاد اسماعیل را آزاد کرده باشد و هر کس سبب شادمانی فرزندی شود، مثل آن است که از ترس خدا گریسته باشد و هرکس از خوف خدا اشک بریزد، خداوند او را به بهشت‌های پرنعمت خویش داخل می‌گرداند[۴۷].[۴۸]

رعایت عدالت بین فرزندان

دین اسلام در همه مسائل، مسلمانان را به عدالت توصیه کرده است: ﴿اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى...[۴۹]. رعایت عدالت با کودکان، یکی از اصول تربیتی اسلام در مورد فرزندان است. یکی از مهم‌ترین وظایف والدین، رعایت عدالت و مساوات در رفتار با فرزندان است؛ زیرا ثمره تبعیض بین فرزندان نه تنها متوجه فرزندان، بلکه دامن‌گیر والدین نیز خواهد شد و فرزندان را به پدر و مادر بی‌اعتماد می‌کند و باعث به وجود آمدن حسادت، کینه‌توزی و دشمنی بین فرزندان خواهد شد[۵۰].

وفای به عهد

در فرهنگ قرآنی و نظام اخلاقی اسلام، وفای به عهد اهمیت ویژه‌ای دارد؛ تا جایی که در قرآن کریم از ویژگی‌های انسان مؤمن شمرده شده است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ[۵۱]. اسلام با توجه به اهمیتی که برای وفای به عهد قائل است، پدران و مادران را موظف کرده به وعده‌هایی که به فرزندان خود می‌دهند، عمل کنند. رسول گرامی(ص) در این باره فرموده‌اند: «اگر به کودکانتان وعده دادید، به آن وفا کنید؛ زیرا آنان می‌پندارند که روزی‌شان به دست شماست. به راستی خداوند بر هیچ چیز آن چنان خشم نمی‌گیرد که به خاطر زنان و کودکان»[۵۲].[۵۳]

آموزش

حق آموزش فرزندان، شامل آموزش خواندن و نوشتن، آموزش نظامی، آداب غذا خوردن و آموزش علوم و معارف اسلامی است که هر یک را جداگانه بررسی خواهیم کرد:

  1. آموزش خواندن و نوشتن: یکی از حقوقی که فرزند بر پدر دارد، بهره‌مند شدن از نعمت خواندن و نوشتن است. برای ادای این حق، پدر یا خود باید به این کار اقدام کند و یا هزینه‌ای را صرف آموزش فرزند خود کند. پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده‌اند: «فرزند سه حق بر پدر دارد: نام خوبی برایش انتخاب کند، نوشتن به او یاد دهد و پس از بلوغ، زمینه ازدواج او را فراهم سازد»[۵۴].
  2. آموزش نظامی: یکی از برنامه‌های جامعه اسلامی، حفظ توان و استعداد رزمی و دفاعی در برابر دشمنان است؛ زیرا خطر تهاجم نظامی دشمن همیشه وجود دارد، از این جهت معصومین(ع) ضمن پرورش ابعاد مختلف وجودی فرزندان خویش، به دلیل این نیاز جامعه، آداب و فنون رزم را نیز به آنان تعلیم می‌دادند. پیامبر(ص) فرموده‌اند: «حق فرزند بر پدر، آن است که فرزند را با کتاب خدا آشنا سازد و تیراندازی و شنا به او بیاموزد»[۵۵].
  3. آموزش آداب غذا خوردن: یکی دیگر از وظایف والدین، آموزش آداب غذا خوردن است که در آموزه‌های اسلامی به آنها اشاره شده است؛ از جمله: شستن دست‌ها پیش از نشستن بر سر سفره، چهار زانو نشستن بر سر سفره، گفتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ پیش از غذا خوردن، کوچک برداشتن لقمه غذا و پرهیز از پرخوری.
  4. آموزش علوم و معارف اسلامی: عرضه صحیح معارف دینی، متناسب با نیازهای کودکان و نوجوانان، نقش مهمی در سرنوشت آنها دارد. از این رو والدین وظیفه دارند احکام دین را به فرزندان خود بیاموزند. در تعالیم اسلامی، سیر آموزش مسائل دینی مرحله‌بندی شده است که از مجموع آنها به دست می‌آید که والدین وظیفه دارند پیش از اینکه فرزندشان به سن بلوغ برسد، با شیوه‌های مختلف تربیتی، او را با فرایض دینی آشنا سازند[۵۶].

احترام و تکریم فرزند

در سیره معصومان(ع) تکریم و احترام کودکان، به شیوه‌های مختلف صورت می‌گیرد؛ از جمله ایستادن و استقبال از فرزندان هنگام ورود آنها به مجالس، سلام کردن به کودکان، با احترام صدا زدن آنها و عیادت از کودکان مریض. در نظام تربیتی اسلام، تکریم و شخصیت دادن به فرزندان، اهمیت ویژه‌ای دارد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در این باره می‌فرمایند: «فرزندان خود را احترام کنید و آدابشان را نیکو گردانید که مورد رحمت و بخشش قرار خواهید گرفت»[۵۷].[۵۸]

تعلیم و تربیت فرزندان در نوجوانی

در دوره نوجوانی، نوع ارتباط میان والدین و فرزند، در شکل‌گیری و چگونگی هویت فرزندان مؤثر است[۵۹]. با رشد طبیعی نوجوان، جستجوی معنوی وی برای دستیابی به معنای زندگی نیز آغاز می‌شود. موضوعات مربوط به رشد اخلاقی و معنوی، در محور تحولات فرهنگی زندگی نوجوان است. این مرحله از دوران رشد فرزند، مرحله‌ای تعیین کننده و حساس در سرنوشت اوست. به همین دلیل، اسلام توجه و عنایت خاصی به آن داشته است. امام علی(ع) در اهمیت این مرحله از زندگی می‌فرماید: اطاعت از فرامین و دستورات را به مدت هفت سال بر او واجب ساز؛ پس اگر نجات یافت که چه نیکوست و گرنه خیری در او نیست[۶۰].

وظیفه والدین است که در این هفت سال، مقدمات آموزش و یادگیری کودکان را فراهم سازند و قوانین، مقررات و مهارت‌های لازم را به او بیاموزند. در این دوره با نظارت بر رفتار فرزند، باید مسئولیت‌ها و نقش‌های مختلف را به او آموخت و با تربیت صحیح، او را برای مرحله وزارت که دوره جوانی است، آماده کرد[۶۱].

تربیت اعتقادی

اعتقادات، بخشی از دین اسلام را تشکیل می‌دهند؛ از این رو دین‌داری در سطحی پذیرفته می‌شود که درصد بالایی از اعتقاد را به دنبال خود داشته باشد. میل به مذهب و امور دینی و اخلاقی، امری فطری و خدادادی است که در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) در این باره می‌فرمایند: هر کودکی با فطرت خدایی تولد می‌یابد و این پدر و مادر او هستند که او را از مسیر فطرت سلیم خود (اسلام) منحرف ساخته، یهودی و نصرانی بار می‌آورند[۶۲].

والدین علاوه بر تأمین نیازهای زیستی و معیشتی فرزندان، مسئولیت تربیت دینی آنها را نیز بر عهده دارند. منظور از تربیت دینی، ایجاد روحیه و میل مذهبی در کودک نیست؛ زیرا این میل مانند غرایز دیگر به صورت تکوینی، در وجود او نهاده شده است و نیازی به ایجاد ندارد؛ بلکه پدر و مادر وظیفه زمینه‌سازی برای شکوفایی این امر فطری و سپس تقویت آن را برعهده دارند؛ چنان که معصومان(ع) بر تربیت دینی فرزندان خود، مراقبت داشته‌اند[۶۳].

تعلیم و تربیت جنسی

یکی از قوی‌ترین غرایزی که در نهاد همه انسان‌ها وجود دارد، غریزه جنسی است و بقای بشر به وجود این غریزه بستگی دارد. آنچه حائز اهمیت است، هدایت و کنترل این غریزه خدادادی در سنین مختلف است. آموزش دنیای متفاوت زن و مرد و آماده ساختن فرد برای پذیرش مسئولیت پدر و مادری، از وظایف مهم والدین است. والدین باید به پرسش‌های کودکان در زمینه مسائل جنسی، متناسب با سن آنها و در چارچوب سؤالاتشان پاسخ دهند و در اوایل جوانی فرزندان، زمینه ازدواج آنها را فراهم کنند تا غریزه جنسی آنان در مسیر صحیح آن ارضا گردد.

اسلام این امر را در زمره حقوق فرزندان و از وظایف والدین می‌شمارد. غریزه جنسی و شهوت و میل به جنس مخالف، تنها از زمان بلوغ به وجود نمی‌آید، بلکه از ابتدای طفولیت به صورت نهفته در وجود کودک هست[۶۴] و در سنین مختلف وجود دارد. از این رو ائمه(ع) به مراقبت از فرزندان در این زمینه بسیار توجه کرده‌اند و توصیه‌های فراوانی درباره جدا کردن رختخواب فرزندان از رختخواب والدین در سن خاص، جدا کردن رختخواب فرزندان از یکدیگر، پرهیز از بوسیدن دختر و پسر پس از شش سالگی توسط نامحرم شده است. امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: دختر، همین که به شش سالگی رسید، نباید پسربچه کوچک او را ببوسد و پسر نیز وقتی به هفت سالگی رسید، نباید زنی او را ببوسد[۶۵]. این دستورات و تأکیدات در فرهنگ اخلاقی ائمه(ع) برای این است که زمینه‌های انحراف و فساد در کودکان به وجود نیاید و پیش از رسیدن به مرحله مداوای امراض اخلاقی و جنسی، از بروز آنها جلوگیری شود[۶۶].

تربیت و بلوغ اجتماعی

انسان به طور فطری، موجودی اجتماعی است. کودکان و نوجوانان بخش عظیمی از اجتماع را تشکیل می‌دهند که شخصیت آنها و نوع برخوردهای اجتماعی‌شان در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد. ارزش‌ها و ضد ارزش‌های جامعه، ریشه در اعمال و رفتار والدین و رفتار آنها با فرزندان و نوع تربیت آنان دارد. در سیره ائمه(ع) در نخستین وظیفه والدین در پرورش اجتماعی فرزند، یاری کردن او در خودشناسی است؛ زیرا خداوند، انسان‌ها را عزیز، با کرامت، آزاد و با سرشتی پاک آفریده است و در بسیاری از آیات قرآن، در مورد کرامت و فضیلت انسان سخن گفته و انسان را بر آفریده‌های دیگر برتری بخشیده و جایگاه او را متعالی برشمرده است.

والدین باید به فرزندان بیاموزند که شخصیت خود را فرومایه ندانند و همواره در راه تکامل خود و دیگران بکوشند و آگاه باشند که خداوند برای آنها مقام خلیفة اللهی را در نظر گرفته است. بنابراین باید تلاش کنند تا به این مقام برسند[۶۷].

آموزش مهارت‌های دفاعی و اجتماعی

والدین افزون بر آموزش و نظارت بر تعلیم و تربیت فرزندان خود وظیفه دارند به جنبه‌های جسمانی و مهارت‌های مورد نیاز آنان در جامعه نیز توجه کنند. رسول خدا(ص) فرمودند: «از جمله حقوق فرزند بر پدر این است که به او خواندن و نوشتن، شنا کردن و تیراندازی بیاموزد و جز روزی حلال خوراک او نکند»[۶۸].

والدین از ابتدا توجه داشته باشند که فرزند، تنها برای یک زندگی عادی و معمولی تربیت نشود، او را انسانی مسئولیت‌پذیر تربیت کنند؛ او را نسبت به سرنوشت جامعه، دین و اعتقاداتش حساس بار بیاورند و آموزش‌های لازم را برای رویارویی با دشمنانی که یقیناً همیشه در کمین جوامع اسلامی هستند، بیاموزند. تیراندازی، سوارکاری و شنا، افزون بر اینکه تفریحی سالم و ورزشی مناسب برای سلامت بدن هستند، مهارت‌هایی هستند که در طول زندگی و در مواقع حساسی چون دفاع از آب و خاک کشور به کار می‌آیند؛ از این رو به تعلیم آنها سفارش شده و محبوب خدا و رسولش معرفی شده است[۶۹].

تعلیم و تربیت فرزندان در جوانی

جوانان، بخش مهمی از افراد جامعه‌اند که نزد دوستان و دشمنان هر ملت جایگاه و اهمیتی ویژه دارند؛ زیرا این قشر، به ویژه متخصصان و شایستگان آنان، عامل تحولات بزرگ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک کشورند. به همین دلیل دشمنان برای جلوگیری از پیشرفت ملت‌ها، نخست به سراغ جوانان می‌روند تا با ایجاد سرگرمی‌های فریبنده، آنان را از رشد و تعالی و سلامت جسمی و روانی بازدارند و زمینه سلطه بر آنان را فراهم کنند؛ از این رو بر همگان لازم است با ادراک درست جایگاه جوان و حساسیت‌ها و نیازهای آنان برای رشد معنوی و علمی و بالندگی یاریشان کنند تا از این راه، سلامت و رشد جامعه خود را فراهم سازند و این عبادتی بزرگ است[۷۰].[۷۱]

از جمله وظایف والدین در این دوره می‌توان به مشورت کردن با فرزند، انتخاب شغل، تزویج فرزند اشاره نمود:

مشورت کردن

اولین وظیفه والدین نسبت به فرزندانشان که جنبه تربیتی نیز دارد. مشورت کردن با جوان، نشانه احترام و تکریم و شخصیت قائل شدن برای اوست. مشورت با آنها، اندیشه و تفکرشان را بارور می‌سازد؛ استعدادهای عقلی نهفته در وجودشان را به سوی نوآوری علمی و استقلال فکری و نظر دادن در مسائل مختلف هدایت می‌کند؛ توانایی‌های بالقوه آنان را به فعلیت در می‌آورد و آنها را در اداره زندگی خود در آینده آگاه و توانمند می‌گرداند[۷۲].

در امور غیر فردی و اجتماع نیز جوان باید طرف مشورت باشد. امیر مؤمنان بدان سفارش و دلیل آن را نیز بیان کرده‌اند: «هرگاه به مشورت نیازمند شدی نخست از مشورت با جوانان آغاز کن؛ زیرا ذهن آنان تیزتر و حدس آنان سریع‌تر است. سپس مسئله را به سالمندان و ریش‌سفیدان واگذار تا در آن نقادی کنند و بهترین را برگزینند که تجربه آنان بیشتر است»[۷۳].[۷۴]

انتخاب شغل

از مسائل مهم و اساسی جوان، شغل و اشتغال اوست. اشتغال جوان از چند جهت اهمیت ویژه دارد: از سویی کار و اشتغال در اسلام یک ارزش به شمار می‌رود و بیکاری و تنبلی به شدت نکوهش شده است. اشتغال و نوع آن در جامعه، مایه اعتبار اجتماعی جوان است. از سوی دیگر اشتغال، وسیله تأمین معیشت است و فقر اقتصادی، تا حدودی فقر فرهنگی و اخلاقی را برای جوان به همراه دارد. بنابراین ایجاد شغل، از حقوق لازم فرزند جوان بر والدین معرفی شده است. بدین سبب در مکتب اهل بیت(ع) تأکید بسیاری بر اصل کار و اشتغال و نوع آنکه متناسب و آبرومندانه باشد، شده است[۷۵].

ازدواج فرزندان

میل جنسی، امری غریزی است که در نهاد همه انسان‌ها نهفته است و باید با ازدواج و در زمان مناسب به آن پاسخ داده شود. دین اسلام به ازدواج جوانان بسیار اهمیت داده و به تسریع در این امر به ویژه برای جوانان، توصیه کرده است. پیامبر اکرم(ص) ازدواج را در زمره حقوق فرزندان می‌دانست[۷۶].

والدین موظفند با جدیت و هوشیاری امور مربوط به ازدواج فرزند خویش را پیگیری و بر اساس معیارهای اصیل اسلامی، همسری شایسته برای وی انتخاب کنند. در روایات اسلامی معیارهای فراوانی برای انتخاب همسر معرفی شده است: از جمله پرهیزکاری، امانتداری و خوش‌اخلاقی. یکی از حقوق فرزندان به ویژه دختران در امر ازدواج، مشورت کردن با آنها در این موضوع است. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌‌اند: اگر هر یک از شما بخواهد دختر خود را شوهر دهد، نخست با دختر مشورت کند[۷۷].[۷۸]

منابع

پانویس

  1. «... و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد ...» سوره نحل، آیه ۷۲.
  2. «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
  3. «بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند» سوره زمر، آیه ۱۵.
  4. مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۰۵.
  5. «إِنَّ خَيْرَ مَا وَرَّثَ الْآبَاءُ لِأَبْنَائِهِمُ الْأَدَبُ‌، لَاالْمَالُ؛ فَإِنَّ الْمَالَ يَذْهَبُ، وَ الْأَدَبَ يَبْقى‌»؛ الکافی، ج۸، ص۱۵۰، ح۱۳۲.
  6. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۳.
  7. محمد رضا سالاری فروهمکاران، بهداشت روانی.
  8. «‌إِنَّ اللَّهَ لَيُصْلِحُ بِصَلَاحِ الرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ وُلْدَهُ وَ وُلْدَ وُلْدِهِ»؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۸۸، ح۶۵؛ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۵۳، ح۱۱.
  9. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۳.
  10. بابازاده، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص۷۲.
  11. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۹۴.
  12. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۰۷؛ سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۹۸.
  13. «كَسْبُ الْحَرَامِ يَبِينُ فِي الذُّرِّيَّةِ»؛ الکافی، ج۵، ص۱۲۵، ح۴.
  14. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۱۰.
  15. «إِنَّ أَوَّلَ مَا يَنْحَلُ بِهِ أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ الِاسْمُ الْحَسَنُ فَلْيُحْسِنْ أَحَدُكُمْ اسْمَ وَلَدِهِ»؛ نوادر راوندی، ص۶.
  16. نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۲۷.
  17. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۴۰.
  18. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۳۶.
  19. ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۴.
  20. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۳۷.
  21. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۴۱۶.
  22. «حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِمَاءِ الْفُرَاتِ وَ بِتُرْبَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع) فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَبِمَاءِ السَّمَاءِ»؛ الکافی، ج۶، ص۲۴، ح۳.
  23. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۲۰.
  24. بابازاده، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص۹۳.
  25. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۶۰.
  26. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۴۲.
  27. مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ۲۳۸.
  28. لوشر، روان‌شناسی رنگ‌ها، ترجمه: ویدا ابیدزاده، ص۷ - ۶؛ پارامون، ترکیب رنگ، ترجمه: قاسم روبین، ص۹ – ۷.
  29. «‌لَيْسَ لِلصَّبِيِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ‌»؛ صحیفة الرضا، ص۵۰.
  30. «اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِكَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَ إِيَّاكَ وَ الْقِبَاحَ فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ يُعْدِي»؛ الکافی، ج۶، ص۴۴، ح۱۲.
  31. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۰۱؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۱۸۳-۲۰۱.
  32. محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص۱۶۸.
  33. نوری، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۶۲۵.
  34. «و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزد» سوره مریم، آیه ۲۵.
  35. قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، ص۱۱۸.
  36. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۱۲-۱۲۱.
  37. کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ج۲، ص۶۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۲۶.
  38. نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۶۲۶.
  39. مولوی.
  40. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۱۲-۱۲۱؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۲۶-۲۳۳.
  41. شهیدی، اصول و مبانی بهداشت روانی، ص۶۴.
  42. المحاسن، ج۱، ص۲۹۳، ح۴۵۳.
  43. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۲۶-۲۳۳.
  44. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۴.
  45. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۳.
  46. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۲۹؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۲۶-۲۳۳.
  47. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۶، ص۴۴۸.
  48. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۳۰؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۲۶-۲۳۳.
  49. «دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است» سوره مائده، آیه ۸.
  50. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۳۱.
  51. «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
  52. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۲.
  53. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۳۳.
  54. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۰.
  55. طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص۱۴۸.
  56. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۳۵.
  57. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۵.
  58. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۴۰.
  59. لطف‌آبادی، روان‌شناسی رشد، ش۲، ص۱۳۱.
  60. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۲۰.
  61. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۴۲؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۳۳.
  62. مجلسی، بحارالأنوار، ج۳، ص۲۸۱.
  63. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۳۵-۲۵۳.
  64. غرویان، تربیت فرزند، ص۶۰.
  65. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۷۰.
  66. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۴۹.
  67. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۵۱.
  68. «حق الولد على الوالده أن يعلمه الكتابة و السباحة و الرماية و أن لا يرزقه إلا طيبا»؛ کنز العمال، ح۴۵۳۴۰.
  69. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۵۳.
  70. جوادی آملی، مفاتیح الحیاة، ص۳۹۰.
  71. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۵۵.
  72. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۶۲.
  73. «إذا احتجت إلى المشورة في أمر قد طرأ عليك فاستبده ببداية الشبان فإنهم أحد أذهانا و أسرع حدسا ثم رده بعد ذلك إلى رأي الكهول و الشيوخ ليستعقبوه و يحسنوا الاختيار له فإن تجربتهم أكثر»؛ شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۳۳۷.
  74. ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۵۵.
  75. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۶۲؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۵۶.
  76. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۲۰.
  77. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۶، ص۳۱۱.
  78. سلمانی گواری، ابوالفضل، سیره خانوادگی ائمه معصوم، ص ۱۶۴؛ ولی‌زاده، حامد، سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت، ص ۲۵۹.