سوره زمر در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سی و نهمین سوره قرآن و پنجاه و نهمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوعات عبادت خالصانه، تنزیه خداوند، برابر نبودن دانا و جاهل، پاداش و عذاب آخرت و نشانه‌های خردمندان.

نام سوره از کلمه «زمر» مندرج در آیات ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ[۱] و ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ[۲] گرفته شده است. کلمه «زمر» (= گروه‌ها) تنها دو بار در قرآن به کار رفته که آن هم در همین سوره است. این آیات، اشاره به بردن گروه بهشتیان به بهشت و راندن گروه دوزخیان به دوزخ است.

نام دیگر این سوره «غُرف» است. این کلمه دوبار در آیه ﴿لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ[۳] به کار رفته و اشاره به غرفه‌های بهشتی دارد. نام دیگر آن «سورة العرب» است؛ زیرا در آیه ﴿قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۴]، قرآن با صفت «عربی» توصیف شده است.

تعداد آیات آن ۷۵ آیه و تعداد کلمات آن ۱۱۸۰ کلمه و تعداد حروف آن ۴۸۷۱ حرف است. از نظر حجم از سوره‌های «مثانی» و در حدود نیم جزء قرآن است.

حضرت محمد (ص) فرمود: «کسی که سوره زمر را قرائت کند خداوند امیدش را از رحمت خود قطع نخواهد کرد و پاداش کسانی که از خدا می‌ترسند به او عطا می‌شود»[۵].

این سوره با بیان آثار توحید و تنزیه خداوند از داشتن فرزند و برشمردن عبادت‌های خالصانه و این نکته که انسان معمولاً در مواقع نیاز و اضطرار و درماندگی به خدا روی می‌آورد اما بعد از گشایش و راحتی و رفاه دچار غفلت می‌شود و خدا را فراموش می‌کند و با بیان مسئله معاد و رستاخیز و مسائل مربوط به آن، به احوال آن جهانی مؤمنان و کافران میپردازد و به اینکه دانایان و نادانان برابر نیستند اشاره می‌کند.

در این سوره از طریق وحی و برهان عقلی، استدلال بر یکتایی خدا در ربوبیت و الوهیت شده است. مثلاً در آغاز سوره می‌فرماید: ﴿فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ[۶] و باز در آیه بعدی می‌فرماید: ﴿أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ[۷]. سپس در وسط سوره، دوباره به این مسئله برمی‌گردد و می‌فرماید: ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ[۸] و باز در آیه ۱۴ می‌فرماید: ﴿قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي[۹] و در آیه ۱۵ می‌فرماید: ﴿فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ[۱۰]. آنگاه در آیه ۳۰ اعلام می‌دارد که: ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ[۱۱] و در آیه ۳۶ می‌پرسد: ﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۱۲]. چند نوبت مؤمنین را به بهترین اوصاف ستوده و به پاداش‌هایی که به زودی در آخرت دارند بشارت می‌دهد. و هر جا سخن از مشرکین به میان آورده - علاوه بر وبال اعمال‌شان که در دنیا گریبان‌شان را می‌گیرد، وبال و عذایی مانند آنچه به سایر امت‌های گذشته به کیفر تکذیب‌شان نسبت به آیات خدا رسید و آن عبارت بود از خواری در دنیا که البته عذاب آخرت قابل مقایسه با آن نیست - ایشان را به خسران و عذاب آخرت بیم می‌دهد. به همین منظور در این سوره - و مخصوصاً در آخر آن - روز قیامت را به روشن‌ترین اوصافش وصف کرده است.

محتوای سوره

محتوای سوره عبارت است از: دعوت به توحید خالص و توصیه در تمام ابعاد و شاخه‌هایش: توحید افعالی و توحید عبادی و مخصوصاً روی مسئله اخلاص در عبادت و بندگی. معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا. ثواب و جزا، غرفه‌های بهشتی و سایبان‌های آتشین دوزخی. ترس و وحشت روز قیامت و آشکار شدن نتایج اعمال. سیاه شدن صورت دروغ‌گویان و کسانی که بر خدا افترا بستند. رانده شدن کافران به سوی جهنم و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها. دعوت بهشتیان به سوی بهشت و تبریک و تهنیت فرشتگان رحمت به آنها. قرآن و اهمیت و تأثیر نیرومند آن در قلب‌ها و جان‌ها. سرنوشت اقوام پیشین و مجازات دردناک الهی نسبت به تکذیب کنندگان آیات الهی. توبه و باز بودن درهای بازگشت به سوی خدا و بیان مؤثرین آیات توبه و رحمت.

زمینه نزول

زمینه نزول آن: از خلال آیات این سوره برمی‌آید که مشرکین معاصر رسول خدا (ص) از آن حضرت درخواست کرده‌اند که از دعوتش به سوی توحید و از تعرض به خدایان ایشان صرف نظر کند وگرنه نفرین خدایان گریبانش را خواهد گرفت. در پاسخ آنان، این سوره که به وجهی قرین سوره صاست، نازل شده و به آن جناب تأکید کرده که دین خود را خالص برای خدای سبحان کند و اعتنایی به خدایان مشرکین نکند و علاوه بر آن به مشرکین اعلام نماید که مأمور به توحید و اخلاص دین است، توحید و اخلاصی که ادله وحی و عقل همه بر آن تواتر دارند[۱۳].

ساختار سوره

  1. آیات: ۱-۱۰ از طریق وحی و هم از طریق حجت‌های عقلی، انسان را دعوت به توحید الهی می‌نماید.
  2. آیات: ۱۱-۲۰: در این آیات، خداوند به حضرت محمد (ص) دستور می‌دهد به مردم ابلاغ کند که اگر ایشان را به توحید و اخلاص دین برای خدا می‌خواند، بدان جهت است که او مأمور از طرف خدا است و نیز مأمور شده است که خود او هم مانند سایرین به این دعوت پاسخ مثبت دهد، البته او این فرق را با سایرین دارد که رسول الله (ص) باید به اسلام آوردن و تسلیم در برابر آنچه به سویش دعوت می‌کند اولین کس باشد و او و همچنین دیگر اولیاء الله، در دین خود استوار و ثابت قدم و از عصیان خدای تعالی ترسانند. او کفار را انذار و مؤمنین را بشارت می‌دهد: کفار را به عذابی که خدا برای‌شان آماده کرده و مؤمنین را به نعمت‌هایی که خدا برایشان فراهم آورده است.
  3. آیات: ۲۱-۳۷ در این آیات، به همان احتجاجی که در آغاز سوره بر ربوبیت خدای تعالی می‌‌شد، برگشت شده است و نیز پیرامون هدایت راه یافتگان و ضلالت گمراهان و مقایسه بین این دو گروه و سرانجام کار هر یک از آن دو، سخن گفته شده و نیز بیان می‌شود که هدایت قرآن به چه معنا است.
  4. آیات: ۳۸-۵۲ احتجاج علیه مشرکین بر وحدانیت خدای تعالی در خلقت و ربوبیت. در این آیات، نقد دیگری به مشرکین شده و بر یگانگی خدای تعالی در ربوبیت و عدم صلاحیت شرکاء برای ربوبیت، استدلال شده است. و یادآوری شده آن شفاعتی که مشرکین برای شرکای خود قائلند صحیح نیست و کسی به جز خدا مالک شفاعت نیست. در خلال این مباحث، نکات دیگری از قبیل موعظه و انذار و تبشیر نیز بیان شده است.
  5. آیات: ۵۳-۶۱ در این آیات، به رسول خدا (ص) فرمان می‌دهد که مشرکین را به اسلام و به پیروی از آنچه خدا نازل کرده است دعوت کند و از عواقب اسراف‌شان بر نفس خود، یعنی از حسرت و ندامت روزی که حسرت و ندامت سود نمی‌دهد برحذر دارد و نیز به یادشان بیاورد که در آن روز متقین، رستگاری و نجات و کفار، خسران و آتش دارند. آیات مذکور دارای لحنی همراه با رأفت و رحمت هستند.
  6. آیات: ۶۲-۷۵ سوره با این آیات ختم می‌شود و در آنها خلاصه‌ای از آنچه از ادله مزبور در سوره استنتاج می‌شود آمده است: اشاره به وحدانیت خدا در ربوبیت با بیان این که او خالق همه چیز و وکیل بر همه چیز است. خدای سبحان تذکر می‌دهد که مشرکین آن طور که باید خدا را نشناخته‌اند وگرنه در ربوبیت خدا نسبت به ایشان شک و تردید نمی‌کردند و غیر از خدا را نمی‌پرستیدند و سپس خدای تعالی نظام بازگشت به سوی خود را که همان تدبیر معاد خلق است، ذکر نموده و با بیانی جامع و کافی که بیش از آن تصور ندارد، توضیح داده و سوره را با حمد خود ختم می‌کند.

بخش ۵ (آیات ۵۳- ۶۱) موضوع محوری سوره است که مشتمل بر اثبات توحید الهی و انکار شرک و ضرورت دوری از شرک است.

نکات: ﴿وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ[۱۴]. عقل عبارت است از نیرویی که با آن به سوی حق راه یافته می‌شود و نشان داشتن عقل و پیروی از حق است. و از آیه ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ[۱۵] استفاده می‌شود سفیه آن کسی است که دین خدا را پیروی نکند، در نتیجه عاقل آن کسی است که دین خدا را پیروی کند.

منظور از بهترین حدیث در جمله ﴿اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا...[۱۶] قرآن کریم است. قرآن بهترینسخن است، به خاطر این که مشتمل است بر محض حق، حقی که باطل بدان رخنه نمی‌کند، نه در عصر نزولش، نه بعد از آن و نیز به خاطر اینکه کلام مجید خدا است.

﴿كِتَابًا مُتَشَابِهًا یعنی کتابی است که هر قسمتش شبیه سایر بخش‌ها است و این تشابه غیر از تشابهی است که در مقابل محکم استعمال شده است؛ چون تشابه دومی، صفت بعضی از آیات قرآن است. در صورتی که در آیه مورد بحث، همه آیات را متشابه خوانده است. پس این تشابه غیر آن تشابه می‌باشد، آن تشابه به معنای واضح نبودن معنای آیه است. در حالی که این تشابه به معنای آن است که آیات سراسر قرآن از این جهت که اختلافی با هم ندارند و هیچ آیه‌ای با آیه دیگر ضدیت ندارد مشابه یکدیگر هستند.

﴿مَثَانِي این کلمه جمع «مثنیه» است که به معنای معطوف می‌باشد. قرآن را مثانی خوانده است؛ چون آیاتش همدیگر را شرح و بیان می‌کند، بدون این که اختلافی در آنها یافت شود و بدون این که یکدیگر را نفی و دفع کنند، همچنان که فرموده است: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا[۱۷].

نکات سوره در پرتو روایات

در مجمع البیان در ذیل آیه ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ[۱۸] می‌گوید: ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: شما (پیروان مکتب اهل بیت) همان‌ها هستید. و هر کس جباری را اطاعت کند گویا او را پرستیده است. این روایت از باب تطبیق مصداق بر مفهوم عام است.

در کافی آمده است که بعضی از اصحاب ما (بدون ذکر سند) از هشام بن حکم روایت کرده‌اند که گفت: امام ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) به من فرمود: ای هشام خدای تبارک و تعالی اهل عقل و فهم را در کتاب خود بشارت داده و فرموده است: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ[۱۹].

در الدر المنثور آمده است که: ابن جریر و ابن ابی حاتم از زید بن اسلم روایت کرده‌اند که در ذیل آیه ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا... گفته است: این دو آیه درباره سه نفر که در جاهلیت ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۲۰] می‌‌گفته‌اند نازل شده است و آن سه نفر عبارت بودند از: زید بن عمرو بن نفیل، ابوذر غفاری و سلمان فارسی.

از روضة الواعظین شیخ مفید نقل شده که وی از رسول خدا (ص) روایت کرده است که بعد از تلاوت آیه ﴿أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ...[۲۱] فرمود: نور وقتی در قلب قرار گرفت، قلب برای پذیرش آن گنجایش می‌یابد. اصحاب عرضه داشتند: یا رسول الله آیا برای آن علامتی هست که با آن شناخته شود؟ فرمود: علامتش دست برداشتن از مادیات دار غرور دنیا و رجوع به سوی دار خلود آخرت و آماده شدن برای مرگ، قبل از فرارسیدن آن است.

آیات نامدار

  1. ﴿أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ[۲۲]
  2. ﴿قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۲۳]
  3. ﴿ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ [۲۴]
  4. ﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۲۵]
  5. ﴿بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[۲۶].[۲۷]

سی و نهمین سوره قرآن کریم

زمر سی و نهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف، از سوره‌های مکی[۲۸] و در ترتیب نزول بر اساس روایت مورد اعتماد طبرسی بدون احتساب سوره حمد، پنجاه و نهمین[۲۹] و بر اساس روایتی دیگر پنجاه و ششمین سوره[۳۰] است که پس از سوره سبأ و پیش از سوره غافر نازل شده است[۳۱]. به نقل سخاوی، آیه ۱۰ این سوره: ﴿قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۳۲] در مدینه نازل شده است[۳۳]؛ ولی مفهوم آیه که ترغیب مؤمنان مستضعف به مهاجرت است، بر مکی[۳۴] بودن آن دلالت دارد. برخی دیگر آیه ۲۳ این سوره: ﴿اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۳۵]. را مدنی دانسته‌اند[۳۶]، در حالی که لهجه و سیاق آیه متناسب با آیات مکی است و مدنی بودن آن وجهی ندارد[۳۷].؛ همچنین در روایت ضعیفی[۳۸] از ابن عباس آمده است که آیات ۵۳ - ۵۵ این سوره در مدینه و درباره وحشی قاتل حمزه نازل شده‌اند[۳۹]: ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ * وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ * وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ[۴۰]؛ اما در روایتی دیگر از ابن‌عباس نقل شده که این آیات درباره مشرکان مکه نازل شده است. افزون بر این که وحشی استحقاق این را ندارد که چنین آیاتی با لحن عاطفی درباره‌اش نازل شوند[۴۱]. طبرسی احتمال داده است که این آیات بر وحشی خوانده شده و همین سبب اسلام آوردن او شده است[۴۲]. سوره زمر ۱۱۷۵ کلمه دارد[۴۳] و شمار آیات آن در قرائت کوفی ۷۵ آیه، در قرائت شامی ۷۳ آیه و در سایر قرائات ۷۲ آیه گزارش شده است[۴۴]. موارد اختلاف قاریان بدین شرح‌اند:

  1. قاریان کوفی و شامی تا ﴿مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ در انتهای آیه ۱۱ و تنها قاریان کوفی تا ﴿مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي در انتهای آیه ۱۴ و ﴿مِنْ هَادٍ در انتهای آیه ۳۶ و ﴿فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ در انتهای آیه ۳۹ از مصحف رایج را آیه مستقل به شمار آورده و دیگر قاریان، این آیات را جزئی از آیات بعدی‌شان دانسته‌اند.
  2. همه قاریان غیر کوفی تا ﴿فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ در آیه ۳ را آیه‌ای مستقل؛ اما قاریان کوفه تا پایان «کَفّار» را یک آیه دانسته‌اند[۴۵].
  3. همه قاریان عراقی و مدنی‌الاخیر تا ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ را آیه‌ای مستقل دانسته‌اند؛ اما قاریان مکی و مدنی‌الاول (ابوجعفر یزید بن قعقاع (م. ۱۳۲ق.) و شیبة بن نصاح (م. ۱۳۰ ق.) این آیه را با آیه بعد یک آیه و به جای آن در آیه ۲۰، تا ﴿مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ را یک آیه و ادامه آن را آیه‌ای مستقل دانسته‌اند[۴۶].
  4. قاریان شامی همانند قاریان عراقی و مدنی‌الاخیر تا آیه ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ را آیه‌ای مستقل و همانند قاریان مکی و مدنی‌الاول تا ﴿مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ را نیز آیه‌ای مستقل دانسته‌اند[۴۷]. این سوره از زمان پیامبر(ص) به نام «زمر» خوانده شده است. نام سوره (زمر) که به معنای «گروه‌ها و دسته‌ها» است از آیات ۷۱ و ۷۳ این سوره گرفته شده[۴۸] و به مسئله سوق داده شدن کافران و متقیان به صورت گروه گروه به سوی جایگاه ابدی خودشان (بهشت یا دوزخ) اشاره می‌کند. این سوره را سوره «غرف» (غرفه‌ها) نیز نامیده‌اند[۴۹]. این نام نیز از آیه ۲۰ گرفته شده که از غرفه‌های چند طبقه مؤمنان در بهشت، سخن به میان آورده است[۵۰]. برخی مفسران، آیات آغازین این سوره را از نظر لفظی و معنایی به آیات پایانی سوره پیشین(ص) پیوند داده‌اند که ذوقی به نظر می‌رسد؛ مانند اینکه سوره(ص) با ذکر قرآن پایان یافته و این سوره با ذکر قرآن آغاز شده است[۵۱]؛ همچنین درباره ارتباط این دو سوره گفته‌اند: در اواخر سوره صمسئله خلقت حضرت آدم مطرح شده است و در این سوره خلقت حواء و خلقت همه انسان‌ها از آن دو، مراحل مختلف خلقت انسان، مرگ همه انسان‌ها و سپس حشر آنها در روز قیامت و قضاوت خداوند در باره آنها، که به منزله ادامه سوره قبلی است[۵۲].[۵۳].

فضای نزول

آن گونه که از روایات ترتیب نزول و نیز از محتوای آیات سوره برمی‌آید، این سوره در سال‌های میانی دوره مکه نازل شده است[۵۴]. این سال‌ها دوران فشار و سختگیری مشرکان مکه بر پیامبر(ص) برای دست کشیدن او از عقاید توحیدی خود، دعوت به اسلام و مبارزه با بت‌ها بود، حتی آن حضرت را از خدایان خود می‌ترساندند تا از دعوت خود منصرف شود[۵۵]. این فشار به حدّی بود که به هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه انجامید[۵۶].[۵۷].

غرض سوره

در چنین فضا و شرایطی این سوره با تأکید بر توحید در ربوبیّت، توحید در عبادت و استدلال بر آن، سستی عقاید باطل مشرکان را نشان داده و با امر به پیامبر اکرم(ص) نسبت به خالص کردن دین برای خدای سبحان بیان می‌کند که او نیز مانند سایر مردم مأمور به پرستش خدای یگانه است[۵۸]؛ همچنین با مقایسه‌های مختلف میان مشرکان و مؤمنان، ضمن تقویت و تثبیت ایمان مؤمنان، مشرکان را نیز به ایمان به خدای یکتا و روز جزا دعوت می‌کند و از فرجام بد کفر و شرک می‌ترساند[۵۹].[۶۰].

محتوای سوره

این سوره در آغاز (آیات ۱ تا ۷) با تأکید بر اینکه قرآن به حق، از جانب خدای حکیم و عزیز فرود آمده است، پیامبر(ص) را به عبودیت خالص نسبت به خدای متعالی دعوت می‌کند و با اشاره به برخی اعتقادات باطل مشرکان، مانند اعتقاد به بت‌ها و خدایانی که آنها را مدبّر عالم می‌پنداشتند و برای تقرب به خدای خالق آنها را می‌پرستیدند و نیز فرزند داشتن خداوند، آنها را رد کرده و با بیان برخی از مظاهر خلقت و تدبیر حکیمانه خدای سبحان، از جمله خلقت هدفمند آسمان‌ها و زمین، پی در پی آوردن شب و روز، تسخیر خورشید و ماه تا زمان معیّن، خلقت همه انسان‌ها از آدم، و نیز آفرینش حوا از جنس آدم، خلقت چارپایان برای انتفاع انسان و مراحل گوناگون خلقت انسان در رحم مادر، ربوبیّت و تدبیر عالم را همانند اصل خلقت متعلق به خدای یکتا معرفی می‌کند و برای آنکه گمان نشود خدای متعالی به عبادت بندگانش نیاز دارد، می‌فرماید: خدا از شما بی‌نیاز است و از کفر شما زیانی به او نمی‌رسد؛ اما خداوند به کفر بندگانش راضی نیست و شکر و عبادت ایشان موجب رضایت اوست و هرکس تنها پاسخگوی اعمال خویش است. در نهایت، بازگشت همه به سوی پروردگارشان است و در نزد او به حقیقت اعمال خود آگاه خواهند شد[۶۱]. سپس در آیات ۸ تا ۱۰ با اشاره به طبیعت ناسپاس انسان که به هنگام سختی فطرتا خدا را می‌خواند، اما همین که خدا به او نعمتی می‌دهد خدا را فراموش کرده، راه شرک و گمراهی در پیش می‌گیرد[۶۲]، این انسان ناسپاس و کافر را با بنده‌ای مقایسه می‌کند که از خوف آخرت و با امید به رحمت خداوند در تاریکی شب به عبادت می‌ایستد و نیز با مقایسه عالمان به خداوند با کسانی که از معرفت او بهره‌ای ندارند، مؤمنان را به تقوا و احسان فرا خوانده و با ترغیب آنها به هجرت از مکه، به کسانی که در راه خدا مصائب را تحمل کرده، صبر پیشه می‌کنند، وعده پاداش بی‌حساب می‌دهد[۶۳]. در آیات ۱۱ تا ۱۵ برای ناامید کردن مشرکان از انصراف پیامبر(ص) از باورها و دعوت خویش، دیگر بار به آن حضرت فرمان می‌دهد تا به مشرکان اعلان کند که او مأمور است عبادت و اطاعت خود را برای خدا خالص کند تا اولین مسلمان باشد و آنان نیز در صورت پرستش غیر خدا دچار خسران در جان‌ها و اهلشان خواهند شد که خسرانی حقیقی و آشکار است[۶۴]. سپس در آیات ۱۶ تا ۲۰ به مقایسه وضع کافران و مؤمنان در روز قیامت و در آخرت پرداخته، کافران را به عذابی تهدید می‌کند که آنها را از زیر و زبر فراخواهد گرفت و بدین ترتیب بندگان خود را می‌ترساند تا به تقوا رو آورند: «ذلِکَ یُخَوِّفُ اللّهُ بِهِ عِبَادَهُ یـعِبَادِ فَاتَّقُون». در مقابل، مؤمنان را به غرفه‌های چند طبقه بهشتی بشارت می‌دهد که از زیر آنها نهرها روان‌اند؛ همچنین به ویژگی خاص مؤمنان در شنیدن سخنان گوناگون و پیروی آنان از درست‌ترین و بهترین سخن اشاره می‌کند و آن را هدایتی الهی می‌داند که سبب دوری ایشان از پرستش غیر خدا و روی آوردن به خدا می‌شود[۶۵]. در آیات ۲۱ تا ۲۶ پس از بیان تدبیر حکیمانه خداوند در بارش باران و جاری شدن آن در چشمه‌ها و روییدن گیاهان مختلف به وسیله آن و سپس زرد شدن و بدل شدن آن گیاهان به کاه و خاشاک، به مقایسه کافران گمراه با مؤمنان هدایت شده و متذکر از این آیات الهی می‌پردازد؛ مؤمنانی که خداوند سینه‌هایشان را برای پذیرش اسلام فراخ گردانیده و با نوری از جانب خود هدایت کرده است؛ آنان که با شنیدن قرآن از خوف خداوند بدنشان به لرزه می‌افتد و قلب‌هایشان خاشع می‌شود و سپس با یاد خدا آرام می‌گیرند. در مقابل، کافران سنگدلی هستند که به جهت اصرار بر کفر، خداوند آنها را گمراه کرده و بنابراین سرنوشتی جز خواری و ذلت در دنیا و عذاب آخرت ندارند[۶۶]. در آیات ۲۷ تا ۲۹ پس از معرفی قرآن به عنوان کتابی پیراسته از هرگونه کجی و انحراف که در آن برای بیدار شدن مردم هرگونه مثلی زده شده، مشرک پرستشگر خدایان و بت‌های متعدد را به بنده‌ای تشبیه می‌کند که چند شریک بر سر او با هم نزاع می‌کنند و مؤمن موحّد را به عبدی که تنها یک مالک دارد تشبیه می‌کند و با مقایسه این دو، حقیقت زندگی سر در گم و بدفرجام مشرک و زندگی آسوده و خوش‌عاقبت مؤمن را نشان می‌دهد[۶۷]. سپس در آیات ۳۰ تا ۳۷ به عاقبت پیامبر(ص) و مؤمنان از یک سو و کافران و مشرکان از سوی دیگر اشاره می‌کند. آنان همه خواهند مرد[۶۸] و آن‌گاه این دو گروه اهل حق و اهل باطل در روز قیامت نزد خداوند با یکدیگر به مخاصمه خواهند پرداخت[۶۹]. کسانی که به خدا دروغ بسته و برای او شریک و فرزند قرار داده و قرآن را تکذیب کرده‌اند، ظالم‌ترین مردمان‌اند و در آن روز جایگاهی جز دوزخ نخواهند داشت؛ اما مؤمنان افزون بر تکفیر گناهانشان بهترین پاداش‌ها را نزد پروردگارشان خواهند داشت[۷۰]. در آیات ۳۶ تا ۴۱ در مقابل مشرکان که پیامبر(ص) را از خدایان خود می‌ترساندند، خدا او و پیروانش را به کفایت خویش دلگرم می‌کند؛ خدایی شکست‌ناپذیر و منتقم که هدایت شده او را گمراه‌کننده‌ای و گمراه شده او را هدایت کننده‌ای نیست؛ آن‌گاه با اشاره به خالق بودن خداوند که مقبول مشرکان نیز بود، ضمن آنکه توحید در ربوبیّت را نتیجه می‌گیرد، بر این اساس که تدبیر امور انسان‌ها اعم از ضرر و رحمت تنها به دست خدای متعالی است و هیچ کس در برابر اراده او قدرتی ندارد، به پیامبر(ص) دستور توکل بر خدا و تهدید مشرکان به انتظار عذاب دنیوی و اخروی می‌دهد و تأکید می‌کند که هدایت و گمراهی هرکس تنها به سود یا زیان خود اوست[۷۱]. در آیات ۴۲ تا ۴۸ با بیان اینکه تدبیر امر مرگ و گرفتن جان‌ها در هنگام مرگ و خواب و امر شفاعت تنها به دست خدای متعالی است، به پیامبر(ص) فرمان می‌دهد تا در برابر کافران که از یگانه یادشدن خدای متعالی مشمئز می‌شوند اما یادشدن بت‌هایشان آنها را خوشحال می‌کند، خدای آفریننده آسمان‌ها و زمین و آگاه به پیدا و پنهان و حاکم در روز قیامت را بخواند؛ روزی که منکران، نتیجه اعمال بد خود را آشکارا خواهند دید و اگر دوچندان آنچه در زمین است، داشته باشند، حاضرند آن را برای نجات از عذاب فدیه دهند[۷۲]. در آیات ۴۹ تا ۵۲ با اشاره به طبیعت انسان که به هنگام زیان‌دیدگی، خدا را می‌خواند و چون از جانب خداوند به نعمتی رسید، آن را محصول علم خویش می‌داند، می‌فرماید: نعمت‌های الهی وسیله‌ای برای آزمایش انسان‌اند؛ ولی مشرکان غافل از اینکه گشایش و تنگی روزی همه به دست خداست، همچون پیشینیان کافر خود از نعمت‌هایی که به آنها داده شده سرمست شده‌اند، پس نتیجه اعمال بد خود را خواهند دید[۷۳]. در آیات ۵۳ تا ۶۱ با بیانی از سر رحمت و رأفت[۷۴] به پیامبر(ص) فرمان می‌دهد مشرکان را از ناامیدی از رحمت و مغفرت خداوند بازداشته، آنان را به توبه و بازگشت به سوی خدا و پیروی از قرآن دعوت کند[۷۵] و از فرجام بد کفر و شرکشان بترساند؛ فرجامی که جز حسرت و پشیمانی از اهمال در اطاعت از دستورات الهی و سیاه‌رویی و دوزخ در روز قیامت نخواهد بود و برای مقایسه میان کافران و مؤمنان، پرهیزگاران را در روز قیامت اهل نجات و آسوده حال معرفی می‌کند[۷۶]. در آیات ۶۲ تا ۶۶ با بیان مجدد اینکه تنها خدای سبحان، خالق، مالک و مدبّر هر چیزی است، ضمن سرزنش مشرکان که پیامبر(ص) را به پرستش غیر خدا دعوت می‌کردند، نتیجه شرک (از بین رفتن اعمال نیک و خسران) را یادآوری کرده و او را به پرستش خدای یگانه و شکر نعمت‌های او امر می‌کند[۷۷]. در آیات پایانی سوره (آیات ۶۷ تا ۷۵) ضمن بیان قدرت و حکمت خداوند در تدبیر امر معاد به شرح نظام و مراحل قیامت، اعم از نفخ صور اول و دوم و برپایی عرصه محشر و حساب الهی و حضور همگان در محکمه عدل الهی و رسیدن هرکس به نتیجه اعمال خود، با بیانی موجز و جامع پرداخته و سرنوشت کافران را در مقایسه با سرنوشت مؤمنان پرهیزگار چنین گزارش می‌کند: کافران، گروه گروه به سوی دوزخ رانده می‌شوند و فرشتگان عذاب با ملامت آنان که چرا به آیات پروردگار و انذار پیامبران توجه نکردید، آنان را وارد دوزخ خواهند کرد. در مقابل، پرهیزگاران، گروه گروه به سوی بهشت هدایت می‌‌شوند و فرشتگان رحمت با سلام و تحیت از آنان استقبال خواهند کرد؛ آن‌گاه سوره را با سخن مؤمنان اهل بهشت و فرشتگان که حمد و تسبیح خدای سبحان خواهد بود، به پایان می‌برد[۷۸].[۷۹].

فضیلت سوره

برپایه حدیثی، امام صادق(ع) فرمود: کسی که سوره زمر را تلاوت کند، خداوند شرف دنیا و آخرت را به او می‌دهد و بدون داشتن مال و قبیله، به او قدرت و عزت می‌بخشد، آن‌چنان که هرکس او را با شکوه و هیبت می‌بیند و بدن او را بر آتش دوزخ حرام می‌کند[۸۰]. از عایشه نیز نقل شده است که رسول خدا(ص) هر شب سوره بنی‌اسرائیل و زمر را تلاوت می‌فرمود[۸۱].[۸۲].

منابع

پانویس

  1. «و آنان را که کفر ورزیدند دسته‌دسته به سوی دوزخ گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما می‌خواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار می‌دادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.
  2. «و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.
  3. «اما آنان که از پروردگارشان پروا کردند غرفه‌هایی خواهند داشت که بر فراز آنها غرفه‌هایی دیگر ساخته‌اند، از بن آنها جویبارها روان است؛ بنابر وعده خداوند، خداوند در وعده خلاف نمی‌ورزد» سوره زمر، آیه ۲۰.
  4. «قرآن عربی بی‌کژی، باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره زمر، آیه ۲۸.
  5. مجمع البیان.
  6. «از این روی خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌داری بپرست» سوره زمر، آیه ۲.
  7. «آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است» سوره زمر، آیه ۳.
  8. «بگو: من فرمان یافته‌ام که خداوند را در حالی که دین (خویش) را برای او ناب می‌دارم بپرستم» سوره زمر، آیه ۱۱.
  9. «بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب می‌دارم، می‌پرستم» سوره زمر، آیه ۱۴.
  10. «بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید» سوره زمر، آیه ۱۵.
  11. «بی‌گمان تو خواهی مرد و آنان نیز می‌میرند» سوره زمر، آیه ۳۰.
  12. «آیا خداوند بنده خویش را بسنده نیست؟ و تو را از کسانی جز او می‌ترسانند و هر کس را خداوند گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت» سوره زمر، آیه ۳۶.
  13. المیزان.
  14. «و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.
  15. «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  16. «خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است» سوره زمر، آیه ۲۳.
  17. «آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.
  18. «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیده‌اند و به درگاه خداوند بازگشته‌اند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.
  19. «پس به بندگان من مژده بده! * کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
  20. «هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی می‌ورزیدند» سوره صافات، آیه ۳۵.
  21. «آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.
  22. «آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش می‌پردازد از جهان واپسین می‌هراسد و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد؟ بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.
  23. «بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  24. «کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.
  25. «آیا خداوند بنده خویش را بسنده نیست؟ و تو را از کسانی جز او می‌ترسانند و هر کس را خداوند گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت» سوره زمر، آیه ۳۶.
  26. «بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.
  27. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره زمر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  28. الاتقان، ج ۱، ص۱۸ - ۱۹؛ التمهید، ج ۱، ص۱۰۵.
  29. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ التمهید، ج ۱، ص۱۰۵.
  30. الاتقان، ج ۱، ص۱۸.
  31. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۸؛ التمهید، ج ۱، ص۱۰۵.
  32. «بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  33. جمال القراء، ج ۱، ص۱۴۹؛ التمهید، ج ۱، ص۱۷۸.
  34. التمهید، ج ۱، ص۱۷۸.
  35. «خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که» سوره زمر، آیه ۲۳.
  36. روح‌المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳؛ التحریر و التنویر، ج ۲۴، ص۵.
  37. التمهید، ج ۱، ص۱۷۸.
  38. التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص۵.
  39. الدرالمنثور، ج ۵، ص۳۲۲؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳.
  40. «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است * و پیش از آنکه عذاب به شما دررسد و دیگر یاری نیابید به سوی پروردگارتان باز گردید و در برابر (فرمان) او گردن نهید * و پیش از آنکه ناگهان و بی‌آنکه دریابید عذاب شما را فراگیرد از بهترین چیزی که از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است، پیروی کنید» سوره زمر، آیه ۵۳-۵۵.
  41. التمهید، ج ۱، ص۱۷۹.
  42. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۸۵.
  43. المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۲۹۱.
  44. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۶۰؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۵؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳.
  45. مجمع البیان، ج ۸، ص۷۶۰؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۵.
  46. التبیان، ج ۹، ص۱۶؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۵۶.
  47. مجمع البیان، ج ۸، ص۷۶۰.
  48. التحریر و التنویر، ج ۲۴، ص۵.
  49. التبیان، ج ۹، ص۳؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۶۰؛ الکشاف، ج ۴، ص۱۱۰.
  50. روح‌المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳؛ التحریر و التنویر، ج ۲۴، ص۵.
  51. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۶۰؛ البحرالمحیط، ج ۹، ص۱۸؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳.
  52. روح‌المعانی، ج ۱۲، ص۲۲۳.
  53. دشتی، سید حبیب، مقاله «زمر / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۳۰.
  54. التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص۶، ۴۲ - ۴۳؛ احسن الحدیث، ج ۹، ص۲۵۷.
  55. المیزان، ج ۱۷، ص۲۳۱.
  56. التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص۶، ۴۲ - ۴۳.
  57. دشتی، سید حبیب، مقاله «زمر / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۳۲.
  58. فی ظلال‌القرآن، ج ۵، ص۳۰۳۳ - ۳۰۳۴، ۳۰۳۶؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۶ - ۲۴۷.
  59. المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۶ - ۲۴۷.
  60. دشتی، سید حبیب، مقاله «زمر / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۳۲.
  61. المیزان، ج ۱۷، ص۲۳۱ - ۲۳۴، ۲۳۸ - ۲۴۰.
  62. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۴۱؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۱ - ۲۴۴.
  63. المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۲ - ۲۴۴.
  64. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۴۴.
  65. المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹ - ۲۵۲.
  66. المیزان، ج ۱۷، ص۲۵۴ - ۲۵۸.
  67. الکشاف، ج ۴، ص۱۲۵ - ۱۲۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۵.
  68. التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص۸۳.
  69. مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۶؛ نیز نک: المیزان، ج ۱۷، ص۲۵۹.
  70. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۵۰ - ۳۰۵۱؛ التفسیر الواضح، ج ۳، ص۲۶۹ - ۲۷۰.
  71. المیزان، ج ۱۷، ص۲۶۱ - ۲۶۸.
  72. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۸۱ - ۷۸۳؛ التفسیر الواضح، ج ۳، ص۲۷۴ - ۲۷۶.
  73. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۵۵ - ۳۰۵۷؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۷۳ - ۲۷۶.
  74. المیزان، ج ۱۷، ص۲۷۸.
  75. التفسیرالواضح، ج ۳، ص۲۸۰.
  76. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۸۶ - ۷۸۸.
  77. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۶۰ - ۳۰۶۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۸۲ - ۲۹۲.
  78. المیزان، ج ۱۷، ص۲۹۳ - ۳۰۰.
  79. دشتی، سید حبیب، مقاله «زمر / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۳۲.
  80. ثواب الاعمال، ص۱۱۲؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص۴۴۶؛ نورالثقلین، ج ۴، ص۴۷۴.
  81. السنن الکبری، ج ۶، ص۴۴۴؛ المستدرک، ج ۲، ص۴۳؛ الکشاف، ج ۴، ص۱۴۸.
  82. دشتی، سید حبیب، مقاله «زمر / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۳۶.