توحید

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از یکتایی خدا)

توحید، اعتقاد به یگانگی خداوند و ستایش خالصانه و دور از شرک است و اوّلین و مهم‌ترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام است که بدون فهم درست آن، شناختن صفات خداوند متعال ممکن نیست. توحید دارای اقسامی است: توحید ذاتی؛ توحید صفاتی؛ توحید افعالی؛ توحید عبادی و ... . از آثار موحّد بودن، تقوی و اطاعت الهی؛ رهایی از پریشانی و تشویش؛ توکل و اعتماد به خدا؛ صبر، رضا و تسلیم و دفع و رفع بدی‌ها را می‌توان نام برد.

جایگاه و اهمیت توحید

توحید، اوّلین و مهم‌ترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام و نخستین دعوت همۀ پیامبران الهی بوده است. پایه همه ادیان آسمانی بر توحید بوده و شعار توحید لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱] است. به یکتاپرستان "موحّد" گفته می‌شود. قرآن به موضوع توحید اهمیتی ویژه داده و نام یکی از سوره‌های قرآن توحید هست[۲].

توحید در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن[۳] و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است[۴]. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می‌رسد و مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است[۵].

احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده‌اند که چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمی‌رسد[۶] و هرکس کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏‏‏‏ را با اخلاص ادا کند، به بهشت می‌رود[۷]. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خداوند به وسیلۀ توحید، بدن‌های امّت مرا بر جهنّم حرام گردانید»[۸]. امام رضا (ع) نیز فرمود: «خداوند می‌فرماید: کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دژ استوار من است و هر کس به دژ من پناه آورد، از عذاب من‌ ایمن است»[۹].[۱۰]

اقسام و مراتب توحید

توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، توحید کامل است و موحد کامل کسی است که به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد. تقسیماتی که برای توحید شده عبارت است از:

  1. توحید ذاتی: یعنی تمام موجودات، وجودشان از خداوند است، لذا برخی، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دانسته‌اند. در توحید ذاتی گاه نظر به یگانگی و شریک نداشتن خداوند است و گاه نظر به احدیت اوست، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن[۱۱].
  2. توحید صفاتی: یعنی صفات خدا، عین ذات اوست بدین معنی که علم و قدرت و حیات و دیگر صفات خدا همه عبارت از ذات است و صفات اثبات شده برای خدا، کثرت بردار نیست[۱۲].
  3. توحید افعالی: یعنی هیچ چیزی به جز از خدا در عالم وجود مؤثّر نیست، عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به خدا منسوب‌اند و أفعال و تأثیراتی که به دیگران نسبت داده می‌شوند، در حقیقت از خدا و اراده او صادر شده‌اند که خود به صورت‌های گوناگون تجلّی می‌یابد و عمده آنها عبارت‌اند از: توحید در خالقیت؛ توحید در مالکیت؛ توحید در حاکمیت؛ توحید در ربوبیت؛ توحید در ولایت؛ توحید در رازقیت؛ توحید در شفاعت[۱۳].
  4. توحید عبادی: یعنی هیچ موجودی جز خداوند، شایستگی پرستیده شدن را ندارد. این سخن همان معنی عبارت لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ است که انسان تنها خدا را شایستۀ پرستش می‌‌داند[۱۴].

توحید در قرآن

واژه "توحید" و مشتقات آن در قرآن به کار نرفته است. قرآن از یگانگی خدا با تعابیری نظیر لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱۵]، لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ[۱۶] و إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ[۱۷] یاد کرده است. قرآن کریم از آنجا که کتاب هدایت است و انسان‌ها را به استوارترین طریقه، یعنی کلمه توحید، ایمان به خدا و پیامبران و اطاعت از او هدایت می‌کند[۱۸]، در جای جای آن به نوعی سخن از اثبات توحید و نفی شرک است تا حدّی که برخی غرض نهایی عموم آیات قرآن را اثبات توحید دانسته‌اند، زیرا اصل اعتقاد به وجود خدای خالق آسمان‌ها و زمین امری بدیهی و فطری است و به نیازی به اثبات ندارد، از این رو عنایت ویژۀ قرآن به اثبات صفات خدا و در رأس آنها بارزترین صفت یعنی وحدت، معطوف است[۱۹].

قرآن در آیات بسیاری به بیان ابعاد مختلف توحید پرداخته است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. توحید ذاتی، به معنای یگانگی خداوند: سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۲۰]؛ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۲۱]؛ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ[۲۲].
  2. توحید صفاتی: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۲۳].[۲۴]
  3. توحید افعالی با همه جلوه‌هایش یعنی:
    1. توحید در خالقیت: وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ[۲۵]؛
    2. توحید در ربوبیت: قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ؛
    3. توحید در حاکمیت: إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ[۲۶]؛
    4. توحید در مالکیت: وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۲۷]؛
    5. توحید در رازقیت: وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۲۸]؛
    6. توحید در ولایت: أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۲۹]؛
    7. توحید در شفاعت: مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ[۳۰].[۳۱]
  4. توحید عملی با صورت‌ها و وجوهش یعنی:
    1. توحید در عبادت: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۳۲]؛
    2. توحید در حمد: فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۳۳].
    3. توحید در دعا: وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ[۳۴].
    4. توحید در استعانت: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۳۵].
    5. توحید در اطاعت: وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ[۳۶].[۳۷]

فطری بودن توحید

توحید ریشه در فطرت انسان‌ها دارد. اعتقاد یا رفتار غیرتوحیدی نشانۀ انحراف از فطرت و ناشی از عوامل روانی، محیطی، جغرافیایی و تاریخی است. پیامبر اکرم (ص) می‌‌فرمایند: هر طفلی برپایه فطرت و به همراه آن به دنیا می‌‌آید، یعنی برپایه شناخت خداوند به اینکه خداوند خالق اوست؛ آیۀ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ[۳۸] نیز اشاره به همین مطلب دارد[۳۹]. امام صادق (ع) نیز درباره آیۀ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا[۴۰] فرمودند: «منظور از این فطرت، توحید است»[۴۱].[۴۲]

رهاوردهای توحید

توحید خاستگاه همۀ فضایل و رهاوردهای مثبت علمی و عملی است، توحید عدلی است عظیم که بر پایه آن عقاید، اخلاق و رفتار جامعه انسانی سامان می‌یابد. قرآن کریم حقیقت توحید را به درختی پاک تمثیل کرده است: أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۴۳].

توحید چون فهمیده شود در اعماق قلب ریشه می‌‌گیرد و شاخه‌های خویش را به صورت فضایل خُلقی و اعمال صالح می‌‌گستراند و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان را انتظام بخشیده، در نهایت به سعادت ابدی می‌انجامد[۴۴].

مهم‌ترین آثار توحید در قرآن عبارت‌اند از:

  1. تقوی و اطاعت الهی: نظام توحیدی ما را مکلّف می‌کند نه فقط در عبادات خویش تنها خداوند را پرستش کنیم، بلکه در اطاعت هم تنها از او اطاعت کنیم و از هر اطاعتی جز اطاعت او بپرهیزیم. نظام توحیدی از ما تقوا می‌طلبد؛ تقوایی که محصول شناخت ذات خداوند است[۴۵].
  2. رهایی از پریشانی و تشویش: انسان موحّد مانند کسی است که تسلیم فرمان یک نفر است که مهربان بوده، وی را به تکالیف طاقت‌فرسا وانمی دارد و مشرک مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آنها او را به کارهای سخت می‌گمارد: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۴۶].[۴۷]
  3. توکل و اعتماد به خدا: از لوازم و آثار توحید افعالی، توکل است زیرا وقتی انسان یقین کند تدبیر امور و حوادث جهان به ارادۀ پروردگار است و هیچ موجودی در شئون و آثار خود مستقل نیست، زمام امور خویش را به دست خدا می‌سپرد و در عین جدّیت و تلاش، بر خدا توکل و اعتماد می‌کند. از این رو خداوند به پیامبر (ص) می‌فرماید: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ[۴۸].[۴۹]
  4. صبر، رضا و تسلیم: بر اساس توحید افعالی هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ[۵۰] و پروردگار قلب مؤمن را هدایت و هنگام ورود مصیبت‌ها و بروز ناملایمات، به او صبر می‌دهد تا بی‌تابی نکند و به قضای الهی رضا ‌دهد چون ایمان دارد که خدای حکیم، بی‌مصلحت حادثه‌ای را پدید نمی‌آورد[۵۱].
  5. دفع و رفع بدی‌ها: توحید حسنه‌ای است که همه بدی‌ها و پلیدی‌ها را دفع می‌کند، زیرا اساس کژی‌های اخلاقی و رفتاری انسان ظلمت شرک است که با نور توحید از صحنه زندگی محو می‌گردد[۵۲].

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع توحید

منابع

پانویس

  1. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  2. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
  3. المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».
  4. التعریفات، ص ۹۶.
  5. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
  6. التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  7. التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  8. «فِی خَبَرِ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ وَ أَوْصَافِهِ (ص):... فَبِالتَّوْحِیدِ حَرَّمَ أَجْسَادَ أُمَّتِی عَلَی النَّارِ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۳.
  9. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»؛ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  10. ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۱؛ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.
  11. ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱؛ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۹.
  12. ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۹.
  13. ر. ک: شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹؛ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۱.
  14. ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹-۲۰۰.
  15. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  16. «و خدای شما خدایی یگانه است» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
  17. سوره انعام، آیه ۱۹.
  18. إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.
  19. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
  20. «پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست» سوره زمر، آیه ۴.
  21. «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  22. «و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.
  23. «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  24. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵.
  25. «و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید» سوره انعام، آیه ۷۳.
  26. «داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی می‌گیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
  27. «از آن خداست فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و بازگشت همه به اوست». سوره مائده، آیه ۱۸.
  28. «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.
  29. «آیا ندانسته‌ای فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و جز خداوند یار و یاوری ندارید؟» سوره بقره، آیه ۱۰۷.
  30. «کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  31. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
  32. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  33. «و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.
  34. «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
  35. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  36. «و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
  37. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
  38. «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟ می‌گویند: خداوند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
  39. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ یَعْنِی عَلَی الْمَعْرِفَةِ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۹.
  40. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
  41. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ! فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا قَالَ: التَّوْحِیدُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۷.
  42. ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۴۱-۳۴۲؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۸.
  43. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد. به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴ ـ۲۵.
  44. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  45. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۰.
  46. «خداوند به مردی (برده) مثل می‌زند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره زمر، آیه ۲۹.
  47. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  48. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  49. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  50. «هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند» سوره تغابن، آیه ۱۱.
  51. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  52. ر. ک: رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.