آیا قیام خراسانی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵' به '')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی =  آیا [[قیام خراسانی]] از [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]{{ع}} است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]  
| مدخل اصلی =  [[قیام خراسانی]]
| مدخل اصلی =  [[قیام خراسانی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = 6
| پاسخ‌دهندگان = 6 پاسخ
}}
}}
در مورد [[خراسان]] و [[خراسانی]] دو دسته [[روایت]] وجود دارد. در برخی از آنان سخن از [[پرچم‌های سیاه]]ی است که از این [[ناحیه]] برای [[بیعت]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی [[کوفه]] حرکت می‌کند و در روایتی دیگر [[قیام خراسانی|قیام او]] هم‌زمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] بیان شده است. در زبان عامه مردم و منابع متأخر از اینها به [[قیام]] [[سید خراسانی]] تعبیر شده است که عده‌ای این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف می‌دانند.
در مورد [[خراسان]] و [[خراسانی]] دو دسته [[روایت]] وجود دارد. در برخی از آنان سخن از [[پرچم‌های سیاه]]ی است که از این [[ناحیه]] برای [[بیعت]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} به سوی [[کوفه]] حرکت می‌کند و در روایتی دیگر [[قیام خراسانی|قیام او]] هم‌زمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] بیان شده است. در زبان عامه مردم و منابع متأخر از اینها به [[قیام]] [[سید خراسانی]] تعبیر شده است که عده‌ای این عنوان را رد کرده و برخی از آن [[روایات]] را ضعیف می‌دانند.


در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.
خط ۱۹: خط ۱۶:
* چندین [[روایت]] دربارۀ [[خراسانی]] وارد شده است که از لحاظ سندی دارای اشکال هستند
* چندین [[روایت]] دربارۀ [[خراسانی]] وارد شده است که از لحاظ سندی دارای اشکال هستند
# [[روایت]] اول: [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «[[بنی عباس]] حتما به [[حکومت]] خواهند رسید و آنگاه که [[حاکم]] شوند، [[اختلاف]] پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود، [[خراسانی]] و [[سفیانی]] خروج خواهند کرد. یکی از [[شرق]] و دیگری از [[غرب]]، آن دو به سرعت سوی [[کوفه]] می‌آیند و [[بنی عباس]] را نابود می‌کنند و احدی از آنان را باقی نمی‌گذارند».<ref>{{متن حدیث|"عن ابی جعفر {{ع}}: لَا بُدَّ انَّ یملک بَنُو الْعَبَّاسِ فاذا ملکوا وَ اخْتَلَفُوا وَ تَشَتُّتَ أَمَرَهُمْ خَرَجَ علیهم الخراسانی وَ السفیانی هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنِ الْمَغْرِبِ یستبقان الی الکوفة کفرسی رِهَانَ هَذَا مِنْ هیهنا وَ هَذَا مِنْ هیهنا حتی یکون هلاکهم علی ایدیهما أَمَّا أَنَّهُمَا لَا یبقون مِنْهُمْ أَحَداً أَبَداً"}} نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۷، باب ۱۴، ح ۱۸.</ref> [[سند]] این [[روایت]] به جهت وجود افراد مجهول قابل [[اعتماد]] نیست. علاوه بر اینکه در سایر کتب با [[اختلاف]] در متن و [[سند]] ذکر شده است<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۴۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۲۱۸، ۲۱۹</ref>.
# [[روایت]] اول: [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «[[بنی عباس]] حتما به [[حکومت]] خواهند رسید و آنگاه که [[حاکم]] شوند، [[اختلاف]] پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود، [[خراسانی]] و [[سفیانی]] خروج خواهند کرد. یکی از [[شرق]] و دیگری از [[غرب]]، آن دو به سرعت سوی [[کوفه]] می‌آیند و [[بنی عباس]] را نابود می‌کنند و احدی از آنان را باقی نمی‌گذارند».<ref>{{متن حدیث|"عن ابی جعفر {{ع}}: لَا بُدَّ انَّ یملک بَنُو الْعَبَّاسِ فاذا ملکوا وَ اخْتَلَفُوا وَ تَشَتُّتَ أَمَرَهُمْ خَرَجَ علیهم الخراسانی وَ السفیانی هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنِ الْمَغْرِبِ یستبقان الی الکوفة کفرسی رِهَانَ هَذَا مِنْ هیهنا وَ هَذَا مِنْ هیهنا حتی یکون هلاکهم علی ایدیهما أَمَّا أَنَّهُمَا لَا یبقون مِنْهُمْ أَحَداً أَبَداً"}} نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۷، باب ۱۴، ح ۱۸.</ref> [[سند]] این [[روایت]] به جهت وجود افراد مجهول قابل [[اعتماد]] نیست. علاوه بر اینکه در سایر کتب با [[اختلاف]] در متن و [[سند]] ذکر شده است<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۴۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۲۱۸، ۲۱۹</ref>.
# [[روایت]] دوم: به [[امام صادق]]{{ع}} منسوب است که فرمود: «پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، نفْس [[زکیه]] و خَسْف در [[بیدا]]»<ref>ر.ک. الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱</ref> در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد رازی]] و [[ابو سمینه]] وجود دارند که تضعیف شده‌اند<ref>ر.ک. رجال النجاشی، ج ۲ ص ۲۱۶ و ۲۲۶</ref>. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، [[ظهور امام زمان]] باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۴۵</ref>.
# [[روایت]] دوم: به [[امام صادق]] {{ع}} منسوب است که فرمود: «پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، نفْس [[زکیه]] و خَسْف در [[بیدا]]»<ref>ر.ک. الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱</ref> در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد رازی]] و [[ابو سمینه]] وجود دارند که تضعیف شده‌اند<ref>ر.ک. رجال النجاشی، ج ۲ ص ۲۱۶ و ۲۲۶</ref>. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، [[ظهور امام زمان]] باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۴۵</ref>.
* البته در مقابل، برخی معتقدند: اگرچه تصریح به حتمی بودن [[قیام خراسانی]] نشده ولی [[روایات]] مربوط به آن زیاد است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص۲۰۵-۲۱۰</ref>، مانند:
* البته در مقابل، برخی معتقدند: اگرچه تصریح به حتمی بودن [[قیام خراسانی]] نشده ولی [[روایات]] مربوط به آن زیاد است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص۲۰۵-۲۱۰</ref>، مانند:
# از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"<ref>ر.ک. الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳: {{متن حدیث|"خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِ‏ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی‏ شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ"}}</ref>
# از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"<ref>ر.ک. الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳: {{متن حدیث|"خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِ‏ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی‏ شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ"}}</ref>
خط ۳۳: خط ۳۰:
| پاسخ = آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[خراسانی]] اگرچه چندان تصریح به محتومیتش نشده اما آنقدر [[اخبار]] بسیار است درباره او که از [[یمانی]] بیشتر است. حتی اینکه در [[اخبار]] [[عامه]] نیز بسیار ذکر [[رایت]] [[خراسانی]] شده، به‌هرحال [[امام باقر|حضرت باقر]] و [[امام صادق|صادق]] {{عم}} فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳.</ref>. و [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "[[یمانی]] و [[سفیانی]] مانند دو اسب مسابقه است (چون در یک روز خروج می‌کنند و هر دو به جانب [[کوفه]] می‌شتابند)"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۵۳، ح ۱۴۳.</ref>. و [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[یمانی]] و [[خراسانی]] مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در [[کوفه]] با [[لشکر سفیانی]] بتازند و بر وی [[ظفر]] یابند"<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.</ref>.
«[[خراسانی]] اگرچه چندان تصریح به محتومیتش نشده اما آنقدر [[اخبار]] بسیار است درباره او که از [[یمانی]] بیشتر است. حتی اینکه در [[اخبار]] [[عامه]] نیز بسیار ذکر [[رایت]] [[خراسانی]] شده، به‌هرحال [[امام باقر|حضرت باقر]] و [[امام صادق|صادق]] {{عم}} فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳.</ref>. و [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "[[یمانی]] و [[سفیانی]] مانند دو اسب مسابقه است (چون در یک روز خروج می‌کنند و هر دو به جانب [[کوفه]] می‌شتابند)"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۵۳، ح ۱۴۳.</ref>. و [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[یمانی]] و [[خراسانی]] مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در [[کوفه]] با [[لشکر سفیانی]] بتازند و بر وی [[ظفر]] یابند"<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.</ref>.


آنچه وجه مشترک بود مابین او و [[یمانی]] از وقت خروج و موافقت با یکدیگر در مقصد و وصف لشکریانش در فصل [[یمانی]] گذشت و اما آنچه مخصوص [[خراسانی]] است این است که:
آنچه وجه مشترک بود مابین او و [[یمانی]] از وقت خروج و موافقت با یکدیگر در مقصد و وصف لشکریانش در فصل [[یمانی]] گذشت و اما آنچه مخصوص [[خراسانی]] است این است که:
*'''اولا:''' بدان که از طرف [[مشرق]] یعنی بلاد شرقی [[ایران]] تا سرحد چین رایت‌های متعدد خواهد بود، [[رایت]] [[خراسانی]] یکی از آن رایت‌ها است و مهم‌تر از همه آنها است و به این اعتبار از همه آنها به [[رایات شرقی]] تعبیر شده.
* '''اولا:''' بدان که از طرف [[مشرق]] یعنی بلاد شرقی [[ایران]] تا سرحد چین رایت‌های متعدد خواهد بود، [[رایت]] [[خراسانی]] یکی از آن رایت‌ها است و مهم‌تر از همه آنها است و به این اعتبار از همه آنها به [[رایات شرقی]] تعبیر شده.
*'''ثانیا:''' باید دانست که [[رایت]] [[خراسانی]] سه تا است، یعنی سه مرتبه [[قیام]] و [[نهضت]] برای او است و از هر سه در [[اخبار]] بسیاری یاد شده دو تای از آن گذشته:
* '''ثانیا:''' باید دانست که [[رایت]] [[خراسانی]] سه تا است، یعنی سه مرتبه [[قیام]] و [[نهضت]] برای او است و از هر سه در [[اخبار]] بسیاری یاد شده دو تای از آن گذشته:
*بیرق‌های سیاه ابو مسلم از [[خراسان]] برای تشکیل [[دولت]] [[بنی العباس]].
* بیرق‌های سیاه ابو مسلم از [[خراسان]] برای تشکیل [[دولت]] [[بنی العباس]].
* [[رایت]] مغول که از [[ناحیه]] [[خراسان]] آمد و [[عاقبت]] [[دولت]] [[بنی العباس]] را برهم زد و لذا در بعضی [[اخبار]] است که رایات از قبل [[خراسان]] دو [[رایت]] است، یکی به نفع [[بنی العباس]] و دیگری بر ضرر ایشان.
* [[رایت]] مغول که از [[ناحیه]] [[خراسان]] آمد و [[عاقبت]] [[دولت]] [[بنی العباس]] را برهم زد و لذا در بعضی [[اخبار]] است که رایات از قبل [[خراسان]] دو [[رایت]] است، یکی به نفع [[بنی العباس]] و دیگری بر ضرر ایشان.
*باقیمانده و او است که متصل به [[ظهور]] است و مبارزهکننده با [[سفیانی]] و [[بنی العباس]] هر دو هست. [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "رایتی است از [[خراسان]] رو آورد تا به ساحل دجله فرود آید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۰، ح ۱۴۵۲.</ref>. ایضا فرمود: "بیرق‌های سیاهی که از [[خراسان]] خروج می‌کند به [[کوفه]] نازل خواهند شد، پس چون [[مهدی]] ظاهر شود (در [[مکه]]) [[بیعت]] خود را به سوی آنها خواهد فرستاد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۷۲۹، ح ۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.</ref>. و در فصل [[بنی العباس]] بر دست [[خراسانی]] و [[سفیانی]] خواهد بود، او از [[مشرق]] و او از [[مغرب]] و این دو احدی از ایشان را باقی نخواهند گذاشت"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۲، ح ۹۶.</ref>. و ایضا آن [[حضرت]] فرمود: "در بین اینکه [[لشکر سفیانی]] در [[کوفه]] مشغول قتل و [[غارت]] باشند، بیرق‌هایی از طرف [[خراسان]] برسند که منزل‌ها را به سرعت طی کنند و با ایشان چند نفر از [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} باشد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۸، ح ۱۰۵.</ref>.
* باقیمانده و او است که متصل به [[ظهور]] است و مبارزهکننده با [[سفیانی]] و [[بنی العباس]] هر دو هست. [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "رایتی است از [[خراسان]] رو آورد تا به ساحل دجله فرود آید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۰، ح ۱۴۵۲.</ref>. ایضا فرمود: "بیرق‌های سیاهی که از [[خراسان]] خروج می‌کند به [[کوفه]] نازل خواهند شد، پس چون [[مهدی]] ظاهر شود (در [[مکه]]) [[بیعت]] خود را به سوی آنها خواهد فرستاد"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۷۲۹، ح ۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.</ref>. و در فصل [[بنی العباس]] بر دست [[خراسانی]] و [[سفیانی]] خواهد بود، او از [[مشرق]] و او از [[مغرب]] و این دو احدی از ایشان را باقی نخواهند گذاشت"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۲، ح ۹۶.</ref>. و ایضا آن [[حضرت]] فرمود: "در بین اینکه [[لشکر سفیانی]] در [[کوفه]] مشغول قتل و [[غارت]] باشند، بیرق‌هایی از طرف [[خراسان]] برسند که منزل‌ها را به سرعت طی کنند و با ایشان چند نفر از [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} باشد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۸، ح ۱۰۵.</ref>.


اما هویت [[صاحب]] و سردار این [[رایت]] و محل خروج او آنچه به نظر این حقیر می‌رسد آن است که چند [[رایت]] از نقاط مختلفه شرق [[قیام]] خواهد کرد و مجتمع آنها [[خراسان]] است و همه با یکی خواهند شد و از [[خراسان]] [[قیام]] خواهند کرد.
اما هویت [[صاحب]] و سردار این [[رایت]] و محل خروج او آنچه به نظر این حقیر می‌رسد آن است که چند [[رایت]] از نقاط مختلفه شرق [[قیام]] خواهد کرد و مجتمع آنها [[خراسان]] است و همه با یکی خواهند شد و از [[خراسان]] [[قیام]] خواهند کرد.
#از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر [[امام باقر|حضرت باقر]] وارد می‌شدیم، می‌فرمود: [[خراسان]] [[خراسان]]! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده می‌داد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.</ref>. پس معلوم می‌شود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "[[تاریخ]] [[قم]]" [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خراسان- [[خراسان]]، سجستان- سجستان، گویا می‌بینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت می‌کنند به سوی [[قم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.</ref>. اما به چه قصدی می‌روند معلوم نیست؟
# از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر [[امام باقر|حضرت باقر]] وارد می‌شدیم، می‌فرمود: [[خراسان]] [[خراسان]]! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده می‌داد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.</ref>. پس معلوم می‌شود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "[[تاریخ]] [[قم]]" [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خراسان- [[خراسان]]، سجستان- سجستان، گویا می‌بینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت می‌کنند به سوی [[قم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.</ref>. اما به چه قصدی می‌روند معلوم نیست؟
#رایاتی از [[مشرق]] یا دورترین بلاد [[مشرق]]، شیلا: [[امام باقر|حضرت باقر]] به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کرده‌اند، [[حق]] را مطالبه می‌کنند پس به ایشان داده نمی‌شود، باز مطالبه [[حق]] می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه [[قیام]] کنند و نخواهند داد [[دولت]] را مگر به [[صاحب]] شما، کشته‌های ایشان شهدایند، [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] می‌کردم خود را برای [[صاحب]] این امر نگاه می‌داشتم"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.</ref>. از این عبارت استفاده میشود که [[نصرت]] این [[رایت]] جائز است مانند [[رایت]] یمنی و لکن حفظ خود را برای [[امام]] {{ع}} بهتر است. و در "[[الزام الناصب]]" از "[[اربعین میرلوحی]]" از [[فضل بن شاذان]] از [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} مانند این [[روایت]] را [[نقل]] کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک [[حدیث]] است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که خروج کرده‌اند از دورترین بلاد [[مشرق]] از شهری که او را شیلا گویند، [[حق]] خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس [[راضی]] توجه کنند و [[خراسان]] را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان [[اراده]] دارند که ملک را ندهند مگر به [[صاحب]] شما"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.</ref>. و از همان "[[اربعین میرلوحی]]" از [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قیام]] کند، قیام‌کننده به [[خراسان]] همان کس که از چین و ملتان آمده، [[سفیانی]] لشکری به سوی وی بفرستد پس [[غلبه]] بر وی نکند"<ref>همان ۲، ۱۶۰.</ref>. در این [[حدیث]] تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود [[خراسان]] نیست.
# رایاتی از [[مشرق]] یا دورترین بلاد [[مشرق]]، شیلا: [[امام باقر|حضرت باقر]] به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کرده‌اند، [[حق]] را مطالبه می‌کنند پس به ایشان داده نمی‌شود، باز مطالبه [[حق]] می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه [[قیام]] کنند و نخواهند داد [[دولت]] را مگر به [[صاحب]] شما، کشته‌های ایشان شهدایند، [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] می‌کردم خود را برای [[صاحب]] این امر نگاه می‌داشتم"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.</ref>. از این عبارت استفاده میشود که [[نصرت]] این [[رایت]] جائز است مانند [[رایت]] یمنی و لکن حفظ خود را برای [[امام]] {{ع}} بهتر است. و در "[[الزام الناصب]]" از "[[اربعین میرلوحی]]" از [[فضل بن شاذان]] از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} مانند این [[روایت]] را [[نقل]] کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک [[حدیث]] است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که خروج کرده‌اند از دورترین بلاد [[مشرق]] از شهری که او را شیلا گویند، [[حق]] خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس [[راضی]] توجه کنند و [[خراسان]] را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان [[اراده]] دارند که ملک را ندهند مگر به [[صاحب]] شما"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.</ref>. و از همان "[[اربعین میرلوحی]]" از [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قیام]] کند، قیام‌کننده به [[خراسان]] همان کس که از چین و ملتان آمده، [[سفیانی]] لشکری به سوی وی بفرستد پس [[غلبه]] بر وی نکند"<ref>همان ۲، ۱۶۰.</ref>. در این [[حدیث]] تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود [[خراسان]] نیست.
# [[شعیب بن صالح]] از [[سمرقند]]: [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "بعد از [[خروج عوف سلمی]] در کریت، [[خروج شعیب بن صالح]] است از [[سمرقند]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۳، ح ۶۵.</ref>. و [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "پیش از این امر [[سفیانی]] و [[یمانی]] است و [[مروانی]] و [[شعیب بن صالح]]"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۴۶، ح ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۳، ح ۹۹.</ref>.
# [[شعیب بن صالح]] از [[سمرقند]]: [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "بعد از [[خروج عوف سلمی]] در کریت، [[خروج شعیب بن صالح]] است از [[سمرقند]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۳، ح ۶۵.</ref>. و [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "پیش از این امر [[سفیانی]] و [[یمانی]] است و [[مروانی]] و [[شعیب بن صالح]]"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۴۶، ح ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۳، ح ۹۹.</ref>.


این [[حدیث]] نیز ممکن است ناظر به همین [[شعیب بن صالح]] باشد از [[حسن بن جهم]] از ابی الحسن {{ع}} ([[موسی بن جعفر]] یا [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} زیراکه ابی الحسن [[کنیه]] هر دو است و [[حسن بن جهم]] از [[اصحاب]] هر دو است) پرسید از [[فرج]]؟ فرمود: "مختصر بگویم یا مفصل؟ گفت: مختصر. فرمود: هرگاه حرکت کند [[بیرق‌های قیس]] در [[مصر]] و [[بیرق‌های کنده]] یا غیر [[کنده]] در [[خراسان]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۸، ح ۴۴۹؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۳، ح ۸۵.</ref>. زیرا که [[کنده]] به کسر کاف نام طائفه‌ای است و این چندان مناسبت ندارد و طائفه‌ای به نام [[کنده]] فعلا معروفیت ندارد ولی [[کنده]] به ضم کاف نام شهری است در [[سمرقند]] و به [[فتح]] کاف نام ناحیه‌ای است در خجند (خجند نام شهری است بر کنار شط [[سیحون]] و از آنجا تا [[سمرقند]] ده روز راه است که تقریبا هشتاد فرسخ می‌شود) و چنانکه در [[قیس]] گفتیم انسب آن است که نام شهر [[قیس]] باشد نه طائفه [[قیس]]، در [[کنده]] نیز أنسب این است که نام شهر [[کنده]] باشد نه طائفه [[کنده]]، بنابراین با [[شعیب بن صالح]] [[سمرقندی]] مناسبت دارد.
این [[حدیث]] نیز ممکن است ناظر به همین [[شعیب بن صالح]] باشد از [[حسن بن جهم]] از ابی الحسن {{ع}} ([[موسی بن جعفر]] یا [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} زیراکه ابی الحسن [[کنیه]] هر دو است و [[حسن بن جهم]] از [[اصحاب]] هر دو است) پرسید از [[فرج]]؟ فرمود: "مختصر بگویم یا مفصل؟ گفت: مختصر. فرمود: هرگاه حرکت کند [[بیرق‌های قیس]] در [[مصر]] و [[بیرق‌های کنده]] یا غیر [[کنده]] در [[خراسان]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۸، ح ۴۴۹؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۳، ح ۸۵.</ref>. زیرا که [[کنده]] به کسر کاف نام طائفه‌ای است و این چندان مناسبت ندارد و طائفه‌ای به نام [[کنده]] فعلا معروفیت ندارد ولی [[کنده]] به ضم کاف نام شهری است در [[سمرقند]] و به [[فتح]] کاف نام ناحیه‌ای است در خجند (خجند نام شهری است بر کنار شط [[سیحون]] و از آنجا تا [[سمرقند]] ده روز راه است که تقریبا هشتاد فرسخ می‌شود) و چنانکه در [[قیس]] گفتیم انسب آن است که نام شهر [[قیس]] باشد نه طائفه [[قیس]]، در [[کنده]] نیز أنسب این است که نام شهر [[کنده]] باشد نه طائفه [[کنده]]، بنابراین با [[شعیب بن صالح]] [[سمرقندی]] مناسبت دارد.


'''تذکر به دو مطلب'''
'''تذکر به دو مطلب'''
#اینکه در خبر دیگر از [[عمار یاسر]] نام [[شعیب بن صالح]] برده شده و او را علمدار [[امام مهدی|حضرت صاحب]] {{ع}} یاد کرده<ref>غیبت طوسی، ص ۴۶۴، ح ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۰۸، ح ۴۵.</ref> و همچنین در "[[ملاحم و فتن]]" از سفیان کلبی<ref>التشریف بالمنن، ص ۱۲۰.</ref> و این به ظاهر منافات را می‌رساند و حمل بر دو نفر هم بعید می‌نماید، ولی در "[[ملاحم و فتن]]" حدیثی [[نقل]] کرده که [[اتحاد]] را آسان میکند، از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: "سپس رو می‌آورد [[شعیب بن صالح]]، [[خداوند]] بلاد شعیب را به [[رحمت]] خود سیراب گرداند، میآید با بیرق‌های سیاه [[مهدیه]] با نصر [[خدا]] تا اینکه [[بیعت]] می‌کند و سپس علمدار او باشد"<ref>التشریف بالمنن، ص ۲۷۲، ح ۳۹۴.</ref>.
# اینکه در خبر دیگر از [[عمار یاسر]] نام [[شعیب بن صالح]] برده شده و او را علمدار [[امام مهدی|حضرت صاحب]] {{ع}} یاد کرده<ref>غیبت طوسی، ص ۴۶۴، ح ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۰۸، ح ۴۵.</ref> و همچنین در "[[ملاحم و فتن]]" از سفیان کلبی<ref>التشریف بالمنن، ص ۱۲۰.</ref> و این به ظاهر منافات را می‌رساند و حمل بر دو نفر هم بعید می‌نماید، ولی در "[[ملاحم و فتن]]" حدیثی [[نقل]] کرده که [[اتحاد]] را آسان میکند، از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "سپس رو می‌آورد [[شعیب بن صالح]]، [[خداوند]] بلاد شعیب را به [[رحمت]] خود سیراب گرداند، میآید با بیرق‌های سیاه [[مهدیه]] با نصر [[خدا]] تا اینکه [[بیعت]] می‌کند و سپس علمدار او باشد"<ref>التشریف بالمنن، ص ۲۷۲، ح ۳۹۴.</ref>.
#اینکه از ظاهر [[حدیث]] [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] و [[امام رضا|حضرت رضا]]{{عم}} معلوم می‌شود که [[شعیب بن صالح]] خود سردار و [[صاحب]] [[رایت]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۹۹، ح ۷۲۰.</ref>. ولی در کتاب "[[ملاحم و فتن]]" سه [[حدیث]] [[نقل]] کرده که از آنها ظاهر می‌شود که او علمدار و مقدمه آن [[لشکر]] است. از [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: "هرگاه رایات سیاهی که [[شعیب بن صالح]] در او باشد [[لشکر سفیانی]] را هزیمت دهد [[مردم]] آرزوی [[مهدی]] کنند و به جستجوی او برآیند"<ref>همان ۳، ۷۶، ح ۶۲۰.</ref>. و از [[محمد]] بن الحنیفه گفت: "[[رایت]] سیاهی برای [[بنی العباس]] از [[خراسان]] خارج میشود، سپس [[رایت]] دیگری نیز سیاه از [[خراسان]] خارج می‌شود که کلاه‌هایشان سیاه و لباس‌هایشان سفید باشد، بر مقدمه ایشان مردی است که نامش [[شعیب بن صالح]] یا [[صالح]] بن شعیب و از [[بنی تمیم]] است هزیمت خواهند داد [[اصحاب]] [[سفیانی]] را، تا اینکه به [[بیت المقدس]] نازل شوند، او برای [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} مهیا و آماده می‌کند [[سلطنت]] را"<ref>همان ۱، ۳۹۷، ح ۲۵۶؛ التشریف بالمنن، ص ۱۱۷، ح ۱۱۰.</ref>. و [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[جوانی]] از [[بنی هاشم]] که در کف راست او خالی است، از [[خراسان]] خواهد آمد و در جلو او [[شعیب بن صالح]] است، با [[اصحاب]] [[سفیانی]] [[جنگ]] خواهد کرد و ایشان را هزیمت خواهد داد"<ref>التشریف بالمنن، ص ۱۲۰، ح ۱۱۵.</ref>.
# اینکه از ظاهر [[حدیث]] [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] و [[امام رضا|حضرت رضا]] {{عم}} معلوم می‌شود که [[شعیب بن صالح]] خود سردار و [[صاحب]] [[رایت]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۹۹، ح ۷۲۰.</ref>. ولی در کتاب "[[ملاحم و فتن]]" سه [[حدیث]] [[نقل]] کرده که از آنها ظاهر می‌شود که او علمدار و مقدمه آن [[لشکر]] است. از [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هرگاه رایات سیاهی که [[شعیب بن صالح]] در او باشد [[لشکر سفیانی]] را هزیمت دهد [[مردم]] آرزوی [[مهدی]] کنند و به جستجوی او برآیند"<ref>همان ۳، ۷۶، ح ۶۲۰.</ref>. و از [[محمد]] بن الحنیفه گفت: "[[رایت]] سیاهی برای [[بنی العباس]] از [[خراسان]] خارج میشود، سپس [[رایت]] دیگری نیز سیاه از [[خراسان]] خارج می‌شود که کلاه‌هایشان سیاه و لباس‌هایشان سفید باشد، بر مقدمه ایشان مردی است که نامش [[شعیب بن صالح]] یا [[صالح]] بن شعیب و از [[بنی تمیم]] است هزیمت خواهند داد [[اصحاب]] [[سفیانی]] را، تا اینکه به [[بیت المقدس]] نازل شوند، او برای [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} مهیا و آماده می‌کند [[سلطنت]] را"<ref>همان ۱، ۳۹۷، ح ۲۵۶؛ التشریف بالمنن، ص ۱۱۷، ح ۱۱۰.</ref>. و [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[جوانی]] از [[بنی هاشم]] که در کف راست او خالی است، از [[خراسان]] خواهد آمد و در جلو او [[شعیب بن صالح]] است، با [[اصحاب]] [[سفیانی]] [[جنگ]] خواهد کرد و ایشان را هزیمت خواهد داد"<ref>التشریف بالمنن، ص ۱۲۰، ح ۱۱۵.</ref>.


در این [[حدیث]] [[صاحب]] [[رایت]] را مردی از [[بنی هاشم]] معرفی کرده و آن دو [[حدیث]] دیگر از [[صاحب]] [[رایت]] ساکت است. بعید نیست که مطابق این سه [[حدیث]] [[شعیب بن صالح]] سردار مقدمه باشد نه [[صاحب]] [[رایت]]، مؤیدش هم حدیثی است که قریبا از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} گذشت که فرمود: "چون [[مهدی]] در [[مکه]] ظاهر شود [[خراسانی]] [[بیعت]] خود را از [[کوفه]] خواهد فرستاد"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۵۲، ح ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.</ref>. پس ممکن است که [[بیعت]] خود را به توسط [[شعیب بن صالح]] با عدهای از [[کوفه]] بفرستد و چون به خدمت آن [[حضرت]] برسد او را علمدار خود کند و اینکه ذکر [[صاحب]] [[رایت]] نشده و ذکر [[شعیب بن صالح]] شده، از جهت شجاعت‌هایی است که از وی ظاهر می‌شود و در آن [[رایت]] از همه نامی‌تر و شجاعتر است.
در این [[حدیث]] [[صاحب]] [[رایت]] را مردی از [[بنی هاشم]] معرفی کرده و آن دو [[حدیث]] دیگر از [[صاحب]] [[رایت]] ساکت است. بعید نیست که مطابق این سه [[حدیث]] [[شعیب بن صالح]] سردار مقدمه باشد نه [[صاحب]] [[رایت]]، مؤیدش هم حدیثی است که قریبا از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} گذشت که فرمود: "چون [[مهدی]] در [[مکه]] ظاهر شود [[خراسانی]] [[بیعت]] خود را از [[کوفه]] خواهد فرستاد"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۵۲، ح ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.</ref>. پس ممکن است که [[بیعت]] خود را به توسط [[شعیب بن صالح]] با عدهای از [[کوفه]] بفرستد و چون به خدمت آن [[حضرت]] برسد او را علمدار خود کند و اینکه ذکر [[صاحب]] [[رایت]] نشده و ذکر [[شعیب بن صالح]] شده، از جهت شجاعت‌هایی است که از وی ظاهر می‌شود و در آن [[رایت]] از همه نامی‌تر و شجاعتر است.
خط ۶۵: خط ۶۲:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
*«در زبان [[عامه]] و منابع متأخر و آثار [[جدید]]، از [[قیام]] فردی به نام [[سید خراسانی]] نام برده می‌شود و مهم‌ترین [[نشانه‌های ظهور]] به شمار می‌رود. اولاً باید توجه داشت که عنوان [[سید]] برای [[خراسانی]] درست نیست و در دو سه روایتی که دربارۀ این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا [[علوی]] بودنش نیست<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
*«در زبان [[عامه]] و منابع متأخر و آثار [[جدید]]، از [[قیام]] فردی به نام [[سید خراسانی]] نام برده می‌شود و مهم‌ترین [[نشانه‌های ظهور]] به شمار می‌رود. اولاً باید توجه داشت که عنوان [[سید]] برای [[خراسانی]] درست نیست و در دو سه روایتی که دربارۀ این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا [[علوی]] بودنش نیست<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
* [[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]]{{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، نفْس [[زکیه]] و خَسْف در [[بیدا]]" <ref>الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شده‌اند<ref>رجال النجاشی: ج۲ ص۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، [[ظهور امام زمان]] باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
* [[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]] {{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، نفْس [[زکیه]] و خَسْف در [[بیدا]]" <ref>الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شده‌اند<ref>رجال النجاشی: ج۲ ص۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، [[ظهور امام زمان]] باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
* [[حدیث]] دوم از [[امام باقر]]{{ع}} است: "[[بنی عباس]] حتماً به [[حکومت]] خواهند رسید و آن گاه که [[حاکم]] شوند، [[اختلاف]] پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود و [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، خروج خواهند کرد. یکی از [[شرق]] و دیگری از [[غرب]]. آن دو به سرعت به [[کوفه]] می‌آیند و [[بنی عباس]] را نابود می‌کنند و کسی از آنان را باقی نمی‌گذارند"<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
* [[حدیث]] دوم از [[امام باقر]] {{ع}} است: "[[بنی عباس]] حتماً به [[حکومت]] خواهند رسید و آن گاه که [[حاکم]] شوند، [[اختلاف]] پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود و [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، خروج خواهند کرد. یکی از [[شرق]] و دیگری از [[غرب]]. آن دو به سرعت به [[کوفه]] می‌آیند و [[بنی عباس]] را نابود می‌کنند و کسی از آنان را باقی نمی‌گذارند"<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.]]</ref>
* این [[حدیث]] در جای دیگری ضمن خبری طولانی آمده و اضافه می‌کند که [[قیام سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]]، در یک روز خواهد بود. اما در [[سند]] آن، افراد مجهولی قرار دارند<ref>احمد بن یوسف و یوسف بن کلیب.</ref> و نمی‌توان به آن [[اعتماد]] کرد. از نظر متن هم اشکالاتی در آن به چشم می‌خورد که عبارت‌اند از:  
* این [[حدیث]] در جای دیگری ضمن خبری طولانی آمده و اضافه می‌کند که [[قیام سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]]، در یک روز خواهد بود. اما در [[سند]] آن، افراد مجهولی قرار دارند<ref>احمد بن یوسف و یوسف بن کلیب.</ref> و نمی‌توان به آن [[اعتماد]] کرد. از نظر متن هم اشکالاتی در آن به چشم می‌خورد که عبارت‌اند از:  
#در بخش اول [[حدیث]]، بر [[حکومت بنی عباس]] تصریح شده و [[بنی عباس]] قرن‌ها پیش از صفحۀ روزگار محو شده‌اند.
# در بخش اول [[حدیث]]، بر [[حکومت بنی عباس]] تصریح شده و [[بنی عباس]] قرن‌ها پیش از صفحۀ روزگار محو شده‌اند.
#سخن از [[بنی عباس]] و [[بنی امیه]] و [[پرچم‌های سیاه]] و [[ندای ابلیس]] به [[قتل]] مظلومانه که احتمالاً [[شعار]] [[بنی امیه]] دربارۀ [[عثمان]] است و [[کشتار]] فراوان از [[بنی امیه]] که در آغاز [[حکومت]] [[عباسیان]] اتفاق افتاد، همه و همه مربوط به [[عصر حضور]] [[ائمه]] و بخصوص دوران [[امام صادق]]{{ع}} است که انتساب مطالبی به [[ائمه]]{{عم}} رواج داشته است.
# سخن از [[بنی عباس]] و [[بنی امیه]] و [[پرچم‌های سیاه]] و [[ندای ابلیس]] به [[قتل]] مظلومانه که احتمالاً [[شعار]] [[بنی امیه]] دربارۀ [[عثمان]] است و [[کشتار]] فراوان از [[بنی امیه]] که در آغاز [[حکومت]] [[عباسیان]] اتفاق افتاد، همه و همه مربوط به [[عصر حضور]] [[ائمه]] و بخصوص دوران [[امام صادق]] {{ع}} است که انتساب مطالبی به [[ائمه]] {{عم}} رواج داشته است.
#این که [[خراسانی]] و [[یمانی]] و [[سفیانی]] در یک [[روز قیام]] کنند، با دیگر [[احادیث]] تناقض دارد و این سه حادثۀ مهم در یک روز اتفاق بیفتد، جای تأمل دارد.
# این که [[خراسانی]] و [[یمانی]] و [[سفیانی]] در یک [[روز قیام]] کنند، با دیگر [[احادیث]] تناقض دارد و این سه حادثۀ مهم در یک روز اتفاق بیفتد، جای تأمل دارد.
#در هیچ [[حدیثی]] از این سه نفر [[سفیانی]]، [[یمانی]] و [[خراسانی]] در کنار هم یاد نشده، بخصوص که [[خراسانی]] در دو [[روایت]] بیشتر نیامده و به نظر می‌رسد که [[راوی]] یا [[راویان]]، در نام او به اشتباه افتاده باشند.
# در هیچ [[حدیثی]] از این سه نفر [[سفیانی]]، [[یمانی]] و [[خراسانی]] در کنار هم یاد نشده، بخصوص که [[خراسانی]] در دو [[روایت]] بیشتر نیامده و به نظر می‌رسد که [[راوی]] یا [[راویان]]، در نام او به اشتباه افتاده باشند.
#با توجه به [[راویان]] واقفی این گزارش [[علی بن ابی حمزه]] و وهیب بن حفص احتمال [[جعل]] و سوء استفادۀ آنان از این متن با توجه به حوادث پدید آمده در دوران آنها بسیار جدی است<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.]]</ref>
# با توجه به [[راویان]] واقفی این گزارش [[علی بن ابی حمزه]] و وهیب بن حفص احتمال [[جعل]] و سوء استفادۀ آنان از این متن با توجه به حوادث پدید آمده در دوران آنها بسیار جدی است<ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.]]</ref>
* از مجموع کتب متأخر و معاصری که [[خراسانی]] یاد کرده‌اند، استفاده می‌شود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانه‌ای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج داده‌اند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی از دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر می‌رسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسانی]] و [[مشرق]] [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] می‌کند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آورده‌اند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی که منبعی برای کتب معاصر به شمار می‌رود، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به [[احادیث]] ارجاع شده که نام از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلاً در فهرست این کتاب می‌خوانیم: «روایتی که می‌گوید آمدن [[خراسانی]]  [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است...» <ref>معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳.</ref>آن گاه به خبری از [[الفتن]] [[ابن حماد]] آدرس می‌دهد که می‌گوید: {{متن حدیث|تَخْرُجُ رَايَةٌ سَوْدَاءُ لِبَنِي اَلْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءُ، قَلاَنِسُهُمْ سُودٌ، وَ ثِيَابُهُمْ بِيضٌ، عَلَى مُقَدِّمَتِهِمْ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ، أَوْ: صَالِحُ بْنُ شُعَيْبٍ مِنْ تَمِيمٍ، يَهْزِمُونَ أَصْحَابَ اَلسُّفْيَانِيِّ حَتَّى يَنْزِلَ بَيْتَ اَلْمَقْدِسِ، يُوَطِّئُ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ، وَ يَمُدُّ إِلَيْهِ ثَلاَثَمِائَةٍ مِنَ اَلشَّامِ يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ اَلْأَمْرَ لِلْمَهْدِيِّ اِثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً}} <ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می‌شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می‌آید که صاحبان آن پرچم‌ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول می‌کشد؛ الفتن: ج۱ ص۱۸۸، معجم أحادیث المهدیريال ج۱ ص۳۹۷).</ref><ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.]]</ref>
* از مجموع کتب متأخر و معاصری که [[خراسانی]] یاد کرده‌اند، استفاده می‌شود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانه‌ای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج داده‌اند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی از دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر می‌رسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسانی]] و [[مشرق]] [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] می‌کند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آورده‌اند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی که منبعی برای کتب معاصر به شمار می‌رود، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به [[احادیث]] ارجاع شده که نام از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلاً در فهرست این کتاب می‌خوانیم: «روایتی که می‌گوید آمدن [[خراسانی]]  [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است...» <ref>معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳.</ref>آن گاه به خبری از [[الفتن]] [[ابن حماد]] آدرس می‌دهد که می‌گوید: {{متن حدیث|تَخْرُجُ رَايَةٌ سَوْدَاءُ لِبَنِي اَلْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءُ، قَلاَنِسُهُمْ سُودٌ، وَ ثِيَابُهُمْ بِيضٌ، عَلَى مُقَدِّمَتِهِمْ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ، أَوْ: صَالِحُ بْنُ شُعَيْبٍ مِنْ تَمِيمٍ، يَهْزِمُونَ أَصْحَابَ اَلسُّفْيَانِيِّ حَتَّى يَنْزِلَ بَيْتَ اَلْمَقْدِسِ، يُوَطِّئُ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ، وَ يَمُدُّ إِلَيْهِ ثَلاَثَمِائَةٍ مِنَ اَلشَّامِ يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ اَلْأَمْرَ لِلْمَهْدِيِّ اِثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً}} <ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می‌شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می‌آید که صاحبان آن پرچم‌ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول می‌کشد؛ الفتن: ج۱ ص۱۸۸، معجم أحادیث المهدیريال ج۱ ص۳۹۷).</ref><ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.]]</ref>
* مورد دگیری که در معجم از او به [[خراسانی]] تعبیر شده <ref>معجم أحادیث المهدی، ج۲ ص۵۰۳: قد یکون الحارث المذکور فی بعض الروایات هو نفس الخراسانی.</ref>، مردی از [[ماوراء النهر]] است: {{متن عربی| یخرج مِنْ وَرَاءِ النَّهْرِ یقال لَهُ الْحَارِثِ}}. <ref>سنن ابی داوود: ج۲ ص۳۱۱ ح۴۲۹۰، الملاحم ابن منادی: ص۱۸۵، به نقل از آن، معجم أحادیث المهدی، ج ۱ ص۳۹۷.</ref>در مجموع از این کتاب و کتاب عصر الظهور که در آن هم نام [[خراسانی]] زیاد آمده است استفاده می‌شود که نویسندۀ آن دو، [[صاحب]] [[پرچم‌های سیاه خراسان]] را همان [[خراسانی]] دانسته‌اند حال آن که احادیثی که به آنها [[استدلال]] شده، اولاً به صراحت نامی از [[خراسان]] نبرده و ثانیاً قابل قبول نیست؛ زیرا منبع آن [[الفتن]] [[نعیم بن حماد]] است و بسیاری از این [[احادیث]] [[معصوم]] صادر نشده است <ref>دربارۀ این احادیث: ر.ک: معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳ و ۵۰۴. مقایسه کنید با ج۱ ص۳۷۴ و ۴۰۵؛ عصر الظهور: ص۲۳۸ و ۲۴۵.</ref> <ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۸.]]</ref>
* مورد دگیری که در معجم از او به [[خراسانی]] تعبیر شده <ref>معجم أحادیث المهدی، ج۲ ص۵۰۳: قد یکون الحارث المذکور فی بعض الروایات هو نفس الخراسانی.</ref>، مردی از [[ماوراء النهر]] است: {{متن عربی| یخرج مِنْ وَرَاءِ النَّهْرِ یقال لَهُ الْحَارِثِ}}. <ref>سنن ابی داوود: ج۲ ص۳۱۱ ح۴۲۹۰، الملاحم ابن منادی: ص۱۸۵، به نقل از آن، معجم أحادیث المهدی، ج ۱ ص۳۹۷.</ref>در مجموع از این کتاب و کتاب عصر الظهور که در آن هم نام [[خراسانی]] زیاد آمده است استفاده می‌شود که نویسندۀ آن دو، [[صاحب]] [[پرچم‌های سیاه خراسان]] را همان [[خراسانی]] دانسته‌اند حال آن که احادیثی که به آنها [[استدلال]] شده، اولاً به صراحت نامی از [[خراسان]] نبرده و ثانیاً قابل قبول نیست؛ زیرا منبع آن [[الفتن]] [[نعیم بن حماد]] است و بسیاری از این [[احادیث]] [[معصوم]] صادر نشده است <ref>دربارۀ این احادیث: ر.ک: معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳ و ۵۰۴. مقایسه کنید با ج۱ ص۳۷۴ و ۴۰۵؛ عصر الظهور: ص۲۳۸ و ۲۴۵.</ref> <ref>[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۸.]]</ref>
خط ۹۸: خط ۹۵:
«در رابطه با بحث [[خراسانی]] دو نوع [[روایات]] داریم روایاتی که در منابع و کتب [[شیعه]] هستند و معتبرند و روایاتی که در کتب [[اهل سنت]] است و اعتبار لازم را ندارند، طبق [[روایات]] [[شیعه]] در رابطه با [[خراسانی]] یک [[روایت]] صحیح [[سند]] داریم و آن اینکه یکی از [[علائم ظهور]] [[خروج خراسانی]] است.
«در رابطه با بحث [[خراسانی]] دو نوع [[روایات]] داریم روایاتی که در منابع و کتب [[شیعه]] هستند و معتبرند و روایاتی که در کتب [[اهل سنت]] است و اعتبار لازم را ندارند، طبق [[روایات]] [[شیعه]] در رابطه با [[خراسانی]] یک [[روایت]] صحیح [[سند]] داریم و آن اینکه یکی از [[علائم ظهور]] [[خروج خراسانی]] است.


در کتاب [[غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده که می فرمایند: سه کس قبل از [[ظهور]] [[قیام]] خواهند کرد؛ [[خراسانی]]، [[سفیانی]] و [[یمانی]] و در یک سال، یک ماه و یک [[روز قیام]] می کنند و قیامشان هماهنگ است. در [[روایات]] است که [[خراسانی]] از شرق خروج می کند البته روایتش ضعیف است و برای از بین بردن [[بنی عباس]] به سمت [[کوفه]] حرکت می کند و یک [[روایت]] دیگری داریم در [[غیبت نعمانی]] که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: کمی [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} پنج نشانه است که یکی از نشانه ها [[خروج خراسانی]] است<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، بیاناتی با عنوان ''«[http://shabestan.ir/detail/News/432694 سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می‌کند؟]</ref>.
در کتاب [[غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که می فرمایند: سه کس قبل از [[ظهور]] [[قیام]] خواهند کرد؛ [[خراسانی]]، [[سفیانی]] و [[یمانی]] و در یک سال، یک ماه و یک [[روز قیام]] می کنند و قیامشان هماهنگ است. در [[روایات]] است که [[خراسانی]] از شرق خروج می کند البته روایتش ضعیف است و برای از بین بردن [[بنی عباس]] به سمت [[کوفه]] حرکت می کند و یک [[روایت]] دیگری داریم در [[غیبت نعمانی]] که [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: کمی [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} پنج نشانه است که یکی از نشانه ها [[خروج خراسانی]] است<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، بیاناتی با عنوان ''«[http://shabestan.ir/detail/News/432694 سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می‌کند؟]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۶: خط ۱۰۳:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در مقاله ''«[[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در مقاله ''«[[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«براساس [[روایات]]، از نیروهایی که [[هنگام ظهور]]، به [[حمایت]] از [[قیام]] [[حضرت]] به پا می‌خیزند، [[سپاهیان]] خراسانند که از [[ایران]] سازماندهی می‌شوند. [[سپاه]] اهالی [[خراسان]] که در [[روایات]] ناظر به [[ایران]] آن زمان است و تا مناطق ماوراءالنهر را شامل می‌شود، [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}  با [[پرچم‌های سیاه]]، به [[فرماندهی]] [[سید خراسانی]] برای [[بیعت]] و [[یاری امام مهدی]]  حرکت می‌کنند. این، هنگامی است که [[امام عصر]]  از [[مدینه]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده است. [[سپاه]] [[خراسانی]]، میان راه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} می‌پیوندند و تحت [[فرمان]] [[حضرت]]، برای [[جنگ]] با [[سفیانی]] راهی [[کوفه]] می‌شوند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: هنگامی که مشاهده کردید [[پرچم‌های سیاه]] از سوی [[خراسان]] می‌آیند، با هر وسیله ممکن به سوی آنها بشتابید؛ هر چند مجبور باشید برای این کار روی برف و یخ سینه‌ خیز بروید؛ چرا که [[خلیفة الله]] [[مهدی]] میان آن پرچم‌ها حضور دارد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>.
«براساس [[روایات]]، از نیروهایی که [[هنگام ظهور]]، به [[حمایت]] از [[قیام]] [[حضرت]] به پا می‌خیزند، [[سپاهیان]] خراسانند که از [[ایران]] سازماندهی می‌شوند. [[سپاه]] اهالی [[خراسان]] که در [[روایات]] ناظر به [[ایران]] آن زمان است و تا مناطق ماوراءالنهر را شامل می‌شود، [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}  با [[پرچم‌های سیاه]]، به [[فرماندهی]] [[سید خراسانی]] برای [[بیعت]] و [[یاری امام مهدی]]  حرکت می‌کنند. این، هنگامی است که [[امام عصر]]  از [[مدینه]] به سوی [[کوفه]] حرکت کرده است. [[سپاه]] [[خراسانی]]، میان راه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‌پیوندند و تحت [[فرمان]] [[حضرت]]، برای [[جنگ]] با [[سفیانی]] راهی [[کوفه]] می‌شوند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرموده است: هنگامی که مشاهده کردید [[پرچم‌های سیاه]] از سوی [[خراسان]] می‌آیند، با هر وسیله ممکن به سوی آنها بشتابید؛ هر چند مجبور باشید برای این کار روی برف و یخ سینه‌ خیز بروید؛ چرا که [[خلیفة الله]] [[مهدی]] میان آن پرچم‌ها حضور دارد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>.


[[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}}  [[روایت]] کرده است که فرمود: گویا می‌بینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کرده‌اند و [[حق]] را مطالبه می‌کنند؛ پس به ایشان داده نمی‌شود. باز مطالبه [[حق]] می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود؛ پس چون چنین ببینند، شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند. آن‌گاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا این‌که [[قیام]] کنند و نخواهند [[دولت]] را مگر، به [[صاحب]] شما. کشته‌های ایشان، شهدایند. [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] می‌کردم، خود را برای [[صاحب]] این امر، نگاه می‌داشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۸۲؛  كورانی، معجم احاديث المهدی، ج۳، ص۲۶۹.</ref>. این [[روایت]]، بر اصالت و [[حقانیت]] [[نهضت]] مردمان [[مشرق]] [[زمین]] و نقش زمینه‌ساز آن دلالت روشنی دارد. ظاهراً کلمة «[[مشرق]]» در این [[روایت]] نیز ناظر به منطقه [[خراسان]] است؛ همان چیزی که در دیگر [[روایات]] بدان تصریح شده است. از این [[روایت]] استفاده می‌شود که تشکیل [[سپاه]] و سازماندهی رزمندگان [[خراسان]]، با [[مدیریت]] مستقیم [[امام مهدی]]  و دست‌كم با هماهنگی و اشراف آن [[حضرت]] است. آنان، در مقابله و [[شکست]] [[دشمنان]] [[حضرت]] در [[عراق]] یعنی جنبش [[سفیانی]]، نقش مؤثری خواهند داشت.
[[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}  [[روایت]] کرده است که فرمود: گویا می‌بینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کرده‌اند و [[حق]] را مطالبه می‌کنند؛ پس به ایشان داده نمی‌شود. باز مطالبه [[حق]] می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود؛ پس چون چنین ببینند، شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند. آن‌گاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا این‌که [[قیام]] کنند و نخواهند [[دولت]] را مگر، به [[صاحب]] شما. کشته‌های ایشان، شهدایند. [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] می‌کردم، خود را برای [[صاحب]] این امر، نگاه می‌داشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۸۲؛  كورانی، معجم احاديث المهدی، ج۳، ص۲۶۹.</ref>. این [[روایت]]، بر اصالت و [[حقانیت]] [[نهضت]] مردمان [[مشرق]] [[زمین]] و نقش زمینه‌ساز آن دلالت روشنی دارد. ظاهراً کلمة «[[مشرق]]» در این [[روایت]] نیز ناظر به منطقه [[خراسان]] است؛ همان چیزی که در دیگر [[روایات]] بدان تصریح شده است. از این [[روایت]] استفاده می‌شود که تشکیل [[سپاه]] و سازماندهی رزمندگان [[خراسان]]، با [[مدیریت]] مستقیم [[امام مهدی]]  و دست‌كم با هماهنگی و اشراف آن [[حضرت]] است. آنان، در مقابله و [[شکست]] [[دشمنان]] [[حضرت]] در [[عراق]] یعنی جنبش [[سفیانی]]، نقش مؤثری خواهند داشت.


در رابطه با [[قیام خراسانی]]، چند نکته قابل ذکر است:
در رابطه با [[قیام خراسانی]]، چند نکته قابل ذکر است:
#عنوان [[خراسان]] ـ همان‌گونه كه اشاره شد ـ تا آن طرف بلخ و بخارا را شامل می‌شود؛ لذا درباره محل خروج وی و این‌که [[خراسانی]] از کدام قسمت [[خراسان]] خروج می‌کند، در [[روایات]] به محل خاصی اشاره نشده است.
# عنوان [[خراسان]] ـ همان‌گونه كه اشاره شد ـ تا آن طرف بلخ و بخارا را شامل می‌شود؛ لذا درباره محل خروج وی و این‌که [[خراسانی]] از کدام قسمت [[خراسان]] خروج می‌کند، در [[روایات]] به محل خاصی اشاره نشده است.
#ماهیت و چگونگی [[قیام خراسانی]] نیز در [[روایات]] به صورت شفاف بیان نشده است؛ به همین سبب در این خصوص و نیز شخصیتی که [[رهبری]] این [[قیام]] را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. در برخی [[روایات]] سخن از خروج [[سید خراسانی]] و در برخی دیگر از [[روایات]] از [[سید حسنی]]، سخن به میان آمده است. از [[امام باقر]]{{ع}}  [[نقل]] شده است که فرمود: «بیرق‌های سیاهی که از [[خراسان]] خروج می‌‏کند، به [[کوفه]] نازل خواهند شد؛ پس چون [[مهدی]]  به سوی [[عراق]] حرکت کند، آنان با او [[بیعت]] خواهند نمود» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۷.</ref>؛ به همین سبب این احتمال که این دو عنوان برای یک نفر باشد یا این‌که بیانگر دو [[قیام]] از [[خراسان]] با [[رهبری]] دو نفر باشد، وجود دارد.
# ماهیت و چگونگی [[قیام خراسانی]] نیز در [[روایات]] به صورت شفاف بیان نشده است؛ به همین سبب در این خصوص و نیز شخصیتی که [[رهبری]] این [[قیام]] را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. در برخی [[روایات]] سخن از خروج [[سید خراسانی]] و در برخی دیگر از [[روایات]] از [[سید حسنی]]، سخن به میان آمده است. از [[امام باقر]] {{ع}}  [[نقل]] شده است که فرمود: «بیرق‌های سیاهی که از [[خراسان]] خروج می‌‏کند، به [[کوفه]] نازل خواهند شد؛ پس چون [[مهدی]]  به سوی [[عراق]] حرکت کند، آنان با او [[بیعت]] خواهند نمود» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۷.</ref>؛ به همین سبب این احتمال که این دو عنوان برای یک نفر باشد یا این‌که بیانگر دو [[قیام]] از [[خراسان]] با [[رهبری]] دو نفر باشد، وجود دارد.
#نقش [[قیام خراسانی]] در [[زمینه‌سازی]] و [[حمایت]] از [[قیام امام مهدی]]  قابل توجه است. در روایتی که ابو‏خالد کابلی از [[امام باقر]]{{ع}}  [[نقل]] کرده است، [[حضرت]]، نقش آنان را چنین توصیف كرده است: گویی اکنون گروهی را با چشم خود می‌‏بینم که از [[مشرق]] [[قیام]] کرده‏‌اند و خواستار حقند؛ ولی آن را به آنها نمی‏‌دهند. سپس باز حقشان را می‏‌طلبند؛ ولی به آنان داده نمی‌‏شود و چون چنان دیدند، اسلحه‌‏های خود را برمی‏‌گیرند و بر گردن هایشان می‌‏گذارند. این وقت، آنچه را که می‏‌خواستند به آنها داده می‌‏شود؛ ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌‏پذیرند، تا این‌که [[قیام]] می‏‌کنند و کارشان رونق می‏‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما)= [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ‌(و کشته ‏شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‏‌كردم؛ خود را برای [[صاحب]] این امر، نگه می‌‏داشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۳، ۲۴۳</ref>. در این [[روایت]]، [[امام باقر]]  ضمن این‌که بر [[حقانیت]] [[انقلاب]] کنندگان و کشته‏‌شدگان آنها تأکید فرموده، از نقش حمایتی آنان برای برپایی [[حکومت عدل مهدوی]] خبرداده است.
# نقش [[قیام خراسانی]] در [[زمینه‌سازی]] و [[حمایت]] از [[قیام امام مهدی]]  قابل توجه است. در روایتی که ابو‏خالد کابلی از [[امام باقر]] {{ع}}  [[نقل]] کرده است، [[حضرت]]، نقش آنان را چنین توصیف كرده است: گویی اکنون گروهی را با چشم خود می‌‏بینم که از [[مشرق]] [[قیام]] کرده‏‌اند و خواستار حقند؛ ولی آن را به آنها نمی‏‌دهند. سپس باز حقشان را می‏‌طلبند؛ ولی به آنان داده نمی‌‏شود و چون چنان دیدند، اسلحه‌‏های خود را برمی‏‌گیرند و بر گردن هایشان می‌‏گذارند. این وقت، آنچه را که می‏‌خواستند به آنها داده می‌‏شود؛ ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌‏پذیرند، تا این‌که [[قیام]] می‏‌کنند و کارشان رونق می‏‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما)= [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ‌(و کشته ‏شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‏‌كردم؛ خود را برای [[صاحب]] این امر، نگه می‌‏داشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۳، ۲۴۳</ref>. در این [[روایت]]، [[امام باقر]]  ضمن این‌که بر [[حقانیت]] [[انقلاب]] کنندگان و کشته‏‌شدگان آنها تأکید فرموده، از نقش حمایتی آنان برای برپایی [[حکومت عدل مهدوی]] خبرداده است.
#همزمانی [[قیام خراسانی]] با خروج [[سفیانی]]. در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شده‏‌اند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به طرف [[کوفه]] در حرکتند، می‌فرماید: [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در حالی خروج می‌كنند كه یكی از طرف شرق و دیگری از طرف غرب به سوی كوفه و [[عراق]] در حركتند و هر كدام سعی می‌كند كه از دیگری پیشی بگیرد<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]، ص ۱۴۶.</ref>.
# همزمانی [[قیام خراسانی]] با خروج [[سفیانی]]. در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شده‏‌اند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به طرف [[کوفه]] در حرکتند، می‌فرماید: [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در حالی خروج می‌كنند كه یكی از طرف شرق و دیگری از طرف غرب به سوی كوفه و [[عراق]] در حركتند و هر كدام سعی می‌كند كه از دیگری پیشی بگیرد<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]، ص ۱۴۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۰: خط ۱۳۷:
ظاهراً، پدیدار شدن این نشانه [[در آستانه ظهور]] و یا اندکی پیش از آن است، به گونه‌ای که در [[زمان ظهور]]، آنان هستند، و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آنان را به سوی خویش فرا می‌خواند.
ظاهراً، پدیدار شدن این نشانه [[در آستانه ظهور]] و یا اندکی پیش از آن است، به گونه‌ای که در [[زمان ظهور]]، آنان هستند، و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آنان را به سوی خویش فرا می‌خواند.


[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ اَلرَّايَاتُ اَلسُّودُ اَلَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى اَلْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ اَلْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>همان مدرک، ۴۵۲.</ref>. بیرق‌های سیاهی از [[خراسان]] بیرون می‌آید و به جانب [[کوفه]] به حرکت در می‌آیند. پس چون [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ظاهر شود، اینان وی را [[دعوت]] به [[بیعت]] می‌کنند. غیر از [[روایت]] فوق [[روایات]] دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد، خروج [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] قیامی است که در آینده و در آستان [[ظهور]] برپا می‌شود.
[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ اَلرَّايَاتُ اَلسُّودُ اَلَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى اَلْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ اَلْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>همان مدرک، ۴۵۲.</ref>. بیرق‌های سیاهی از [[خراسان]] بیرون می‌آید و به جانب [[کوفه]] به حرکت در می‌آیند. پس چون [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ظاهر شود، اینان وی را [[دعوت]] به [[بیعت]] می‌کنند. غیر از [[روایت]] فوق [[روایات]] دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد، خروج [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] قیامی است که در آینده و در آستان [[ظهور]] برپا می‌شود.


در [[حقیقت]]، آن [[پرچم‌های سیاه]] را [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} به همراه خواهند آورد"<ref>ینابیع الموده، ۴۳۲، ۴۳۳؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۶۲.</ref>. برخی احتمال داده‌اند که منظور از خروج [[پرچم‌های سیاه از خراسان]]، همان [[قیام]] ابو مسلم [[خراسانی]] در سال ۱۴۰ ه.ق علیه [[حاکمیت]] هزار ماهه [[بنی امیه]] است<ref>تاریخ غیبت کبری، ۴۵۸.</ref> که به از همگسستن [[حکومت]] [[بنی امیه]] و رویکار آمدن [[بنی عباس]] انجامید. مستند اینان، [[روایت]] زکار از [[امام صادق]]{{ع}} و برخی قرائن و مؤیدات تاریخی است. در این [[روایت]]، با اشاره به نام و مشخصات ابو مسلم [[خراسانی]]، از وی به عنوان [[صاحب]] [[پرچم‌های سیاه]]، یاد شده است<ref>کتاب الغیبة، نعمانی، ۲۵۱.</ref>. ولی این احتمال درست نیست، زیرا [[روایت]] زکار، که مهمترین مستند و [[دلیل]] آن به شمار می‌رود، از نظر [[سند]] ضعیف و غیرقابل اعتماد است. افزون براین، تطبیق این نشانه بر [[شورش]] ابو مسلم [[خراسانی]] در پیش از یک قرن قبل از تولد [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و نشانه [[ظهور]] دانستن آن، بسیار بعید است. به نظر می‌رسد تبیین حوادث و وقایع دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، در برخی [[روایات]]، به منظور هوشیار ساختن [[مسلمانان]] و [[آگاهی]] دادن به آنها نسبت به [[وظایف]] حساس خویش در آن دوران است نه تبیین [[علائم ظهور]]. [[پیشگویی]] این حوادث، به خاطر اهمیت فوق العاده آن برای [[مسلمانان]] آن زمان و نسل‌های آینده بود.
در [[حقیقت]]، آن [[پرچم‌های سیاه]] را [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} به همراه خواهند آورد"<ref>ینابیع الموده، ۴۳۲، ۴۳۳؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۶۲.</ref>. برخی احتمال داده‌اند که منظور از خروج [[پرچم‌های سیاه از خراسان]]، همان [[قیام]] ابو مسلم [[خراسانی]] در سال ۱۴۰ ه.ق علیه [[حاکمیت]] هزار ماهه [[بنی امیه]] است<ref>تاریخ غیبت کبری، ۴۵۸.</ref> که به از همگسستن [[حکومت]] [[بنی امیه]] و رویکار آمدن [[بنی عباس]] انجامید. مستند اینان، [[روایت]] زکار از [[امام صادق]] {{ع}} و برخی قرائن و مؤیدات تاریخی است. در این [[روایت]]، با اشاره به نام و مشخصات ابو مسلم [[خراسانی]]، از وی به عنوان [[صاحب]] [[پرچم‌های سیاه]]، یاد شده است<ref>کتاب الغیبة، نعمانی، ۲۵۱.</ref>. ولی این احتمال درست نیست، زیرا [[روایت]] زکار، که مهمترین مستند و [[دلیل]] آن به شمار می‌رود، از نظر [[سند]] ضعیف و غیرقابل اعتماد است. افزون براین، تطبیق این نشانه بر [[شورش]] ابو مسلم [[خراسانی]] در پیش از یک قرن قبل از تولد [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و نشانه [[ظهور]] دانستن آن، بسیار بعید است. به نظر می‌رسد تبیین حوادث و وقایع دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، در برخی [[روایات]]، به منظور هوشیار ساختن [[مسلمانان]] و [[آگاهی]] دادن به آنها نسبت به [[وظایف]] حساس خویش در آن دوران است نه تبیین [[علائم ظهور]]. [[پیشگویی]] این حوادث، به خاطر اهمیت فوق العاده آن برای [[مسلمانان]] آن زمان و نسل‌های آینده بود.


این نکته نیز درخور توجه است که [[حاکمان بنی عباس]] [[تلاش]] می‌کردند، [[قدرت]] را از دست [[بنی امیه]] بگیرند، ازاین‌روی، "[[نفس زکیه]]" را [[مهدی]] معرفی می‌کردند و از جانب دیگر سعی می‌کردند [[شورش]] ابو مسلم [[خراسانی]] را در راستای [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و نشانه [[ظهور]] وی قلمداد کنند. براین اساس، همان‌گونه که پیش از این هم یادآور شدیم، بعید نیست [[حاکمان بنی عباس]]، به دلخواه خویش، در این [[روایات]] دست برده باشند و آنها را با خود تطبیق کرده باشند<ref>[[اسماعیل اسماعیلی]|اسماعیلی اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، ص۲۹۶، ۲۹۷.</ref>.  
این نکته نیز درخور توجه است که [[حاکمان بنی عباس]] [[تلاش]] می‌کردند، [[قدرت]] را از دست [[بنی امیه]] بگیرند، ازاین‌روی، "[[نفس زکیه]]" را [[مهدی]] معرفی می‌کردند و از جانب دیگر سعی می‌کردند [[شورش]] ابو مسلم [[خراسانی]] را در راستای [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و نشانه [[ظهور]] وی قلمداد کنند. براین اساس، همان‌گونه که پیش از این هم یادآور شدیم، بعید نیست [[حاکمان بنی عباس]]، به دلخواه خویش، در این [[روایات]] دست برده باشند و آنها را با خود تطبیق کرده باشند<ref>[[اسماعیل اسماعیلی]|اسماعیلی اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، ص۲۹۶، ۲۹۷.</ref>.  
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۳: خط ۱۶۰:
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان نشانه‌های ظهور امام مهدی}}
{{پرسمان نشانه‌های ظهور امام مهدی}}


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۴۳

آیا قیام خراسانی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی
مدخل اصلیقیام خراسانی
تعداد پاسخ۶ پاسخ

در مورد خراسان و خراسانی دو دسته روایت وجود دارد. در برخی از آنان سخن از پرچم‌های سیاهی است که از این ناحیه برای بیعت با حضرت مهدی (ع) به سوی کوفه حرکت می‌کند و در روایتی دیگر قیام او هم‌زمان با خروج سفیانی و یمانی بیان شده است. در زبان عامه مردم و منابع متأخر از اینها به قیام سید خراسانی تعبیر شده است که عده‌ای این عنوان را رد کرده و برخی از آن روایات را ضعیف می‌دانند.

در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.

پاسخ جامع اجمالی

شهرت قیام خراسانی

روایات دربارۀ خراسانی

  • چندین روایت دربارۀ خراسانی وارد شده است که از لحاظ سندی دارای اشکال هستند
  1. روایت اول: امام باقر (ع) فرمودند: «بنی عباس حتما به حکومت خواهند رسید و آنگاه که حاکم شوند، اختلاف پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود، خراسانی و سفیانی خروج خواهند کرد. یکی از شرق و دیگری از غرب، آن دو به سرعت سوی کوفه می‌آیند و بنی عباس را نابود می‌کنند و احدی از آنان را باقی نمی‌گذارند».[۳] سند این روایت به جهت وجود افراد مجهول قابل اعتماد نیست. علاوه بر اینکه در سایر کتب با اختلاف در متن و سند ذکر شده است[۴].
  2. روایت دوم: به امام صادق (ع) منسوب است که فرمود: «پیش از این امر، پنج علامت وجود دارد: ندا، سفیانی، خراسانی، نفْس زکیه و خَسْف در بیدا»[۵] در سند این روایت، محمد رازی و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شده‌اند[۶]. به علاوه قطعی نیست که مراد از "این امر"، ظهور امام زمان باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، گشایش شیعیان و فرج عمومی باشد نه خصوص فرج امام عصر؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، فَرَج، به معنای گشایش شیعه آمده است[۷].
  • البته در مقابل، برخی معتقدند: اگرچه تصریح به حتمی بودن قیام خراسانی نشده ولی روایات مربوط به آن زیاد است[۸]، مانند:
  1. از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"[۹]
  2. امیرالمؤمنین فرمودند: "یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در کوفه با لشکر سفیانی بتازند و بر وی ظفر یابند"[۱۰]
  3. در روایت دیگر از امام باقر (ع) آمده است[۱۱]: «چون اولاد فلانی دچار اختلاف شدند، فرج نزدیک است. فرج شما بستگی به اختلاف آنها دارد. چون نشانه‌های اختلاف ظاهر شد منتظر ندای آسمانی در ماه رمضان باشید. چون ندا شنیده شد مردم بر آنها جری می‌شوند و سفیانی خروج می‌کند و کارشان پراکنده می‌شود و خراسانی بر علیه آنها خروج می‌کند، خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به سوی کوفه می‌تازند و هر دو چون دو اسب مسابقه به دنبال یکدیگر وارد کوفه می‌شوند، اولاد فلانی به دست آنها نابود می‌شوند سپاهیان سفیانی و خراسانی احدی را از آنها زنده نمی‌گذارند»[۱۲]
  • ماهیت و چگونگی قیام خراسانی در روایات به صورت شفاف بیان نشده است؛ همچنین درباره شخصیتی که رهبری این قیام را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد[۱۳]. بر این اساس به‌طور قطع از اخبار استفاده نمی‌شود که رایتی بالخصوص از خراسان معهود فعلی قیام کند، بلکه آنچه استفاده می‌شود آن است که خراسان فعلی محل برافراشته شدن پرچم‌های شرقی و اجتماع آنهاست[۱۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌‌الله خراسانی؛
آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:

«خراسانی اگرچه چندان تصریح به محتومیتش نشده اما آنقدر اخبار بسیار است درباره او که از یمانی بیشتر است. حتی اینکه در اخبار عامه نیز بسیار ذکر رایت خراسانی شده، به‌هرحال حضرت باقر و صادق (ع) فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"[۱۵]. و حضرت صادق (ع) فرمود: "یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه است (چون در یک روز خروج می‌کنند و هر دو به جانب کوفه می‌شتابند)"[۱۶]. و امیر المؤمنین (ع) فرمود: "یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در کوفه با لشکر سفیانی بتازند و بر وی ظفر یابند"[۱۷].

آنچه وجه مشترک بود مابین او و یمانی از وقت خروج و موافقت با یکدیگر در مقصد و وصف لشکریانش در فصل یمانی گذشت و اما آنچه مخصوص خراسانی است این است که:

اما هویت صاحب و سردار این رایت و محل خروج او آنچه به نظر این حقیر می‌رسد آن است که چند رایت از نقاط مختلفه شرق قیام خواهد کرد و مجتمع آنها خراسان است و همه با یکی خواهند شد و از خراسان قیام خواهند کرد.

  1. از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر حضرت باقر وارد می‌شدیم، می‌فرمود: خراسان خراسان! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده می‌داد"[۲۲]. پس معلوم می‌شود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "تاریخ قم" حضرت صادق (ع) فرمود: "خراسان- خراسان، سجستان- سجستان، گویا می‌بینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت می‌کنند به سوی قم"[۲۳]. اما به چه قصدی می‌روند معلوم نیست؟
  2. رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق، شیلا: حضرت باقر به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که در مشرق خروج کرده‌اند، حق را مطالبه می‌کنند پس به ایشان داده نمی‌شود، باز مطالبه حق می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه قیام کنند و نخواهند داد دولت را مگر به صاحب شما، کشته‌های ایشان شهدایند، آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می‌کردم خود را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم"[۲۴]. از این عبارت استفاده میشود که نصرت این رایت جائز است مانند رایت یمنی و لکن حفظ خود را برای امام (ع) بهتر است. و در "الزام الناصب" از "اربعین میرلوحی" از فضل بن شاذان از حضرت باقر (ع) مانند این روایت را نقل کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک حدیث است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا می‌بینم قومی را که خروج کرده‌اند از دورترین بلاد مشرق از شهری که او را شیلا گویند، حق خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس راضی توجه کنند و خراسان را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان اراده دارند که ملک را ندهند مگر به صاحب شما"[۲۵]. و از همان "اربعین میرلوحی" از امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "هرگاه قیام کند، قیام‌کننده به خراسان همان کس که از چین و ملتان آمده، سفیانی لشکری به سوی وی بفرستد پس غلبه بر وی نکند"[۲۶]. در این حدیث تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود خراسان نیست.
  3. شعیب بن صالح از سمرقند: حضرت زین العابدین (ع) فرمود: "بعد از خروج عوف سلمی در کریت، خروج شعیب بن صالح است از سمرقند"[۲۷]. و حضرت رضا (ع) فرمود: "پیش از این امر سفیانی و یمانی است و مروانی و شعیب بن صالح"[۲۸].

این حدیث نیز ممکن است ناظر به همین شعیب بن صالح باشد از حسن بن جهم از ابی الحسن (ع) (موسی بن جعفر یا حضرت رضا (ع) زیراکه ابی الحسن کنیه هر دو است و حسن بن جهم از اصحاب هر دو است) پرسید از فرج؟ فرمود: "مختصر بگویم یا مفصل؟ گفت: مختصر. فرمود: هرگاه حرکت کند بیرق‌های قیس در مصر و بیرق‌های کنده یا غیر کنده در خراسان"[۲۹]. زیرا که کنده به کسر کاف نام طائفه‌ای است و این چندان مناسبت ندارد و طائفه‌ای به نام کنده فعلا معروفیت ندارد ولی کنده به ضم کاف نام شهری است در سمرقند و به فتح کاف نام ناحیه‌ای است در خجند (خجند نام شهری است بر کنار شط سیحون و از آنجا تا سمرقند ده روز راه است که تقریبا هشتاد فرسخ می‌شود) و چنانکه در قیس گفتیم انسب آن است که نام شهر قیس باشد نه طائفه قیس، در کنده نیز أنسب این است که نام شهر کنده باشد نه طائفه کنده، بنابراین با شعیب بن صالح سمرقندی مناسبت دارد.

تذکر به دو مطلب

  1. اینکه در خبر دیگر از عمار یاسر نام شعیب بن صالح برده شده و او را علمدار حضرت صاحب (ع) یاد کرده[۳۰] و همچنین در "ملاحم و فتن" از سفیان کلبی[۳۱] و این به ظاهر منافات را می‌رساند و حمل بر دو نفر هم بعید می‌نماید، ولی در "ملاحم و فتن" حدیثی نقل کرده که اتحاد را آسان میکند، از حضرت رسول (ص) فرمود: "سپس رو می‌آورد شعیب بن صالح، خداوند بلاد شعیب را به رحمت خود سیراب گرداند، میآید با بیرق‌های سیاه مهدیه با نصر خدا تا اینکه بیعت می‌کند و سپس علمدار او باشد"[۳۲].
  2. اینکه از ظاهر حدیث حضرت زین العابدین و حضرت رضا (ع) معلوم می‌شود که شعیب بن صالح خود سردار و صاحب رایت است[۳۳]. ولی در کتاب "ملاحم و فتن" سه حدیث نقل کرده که از آنها ظاهر می‌شود که او علمدار و مقدمه آن لشکر است. از امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "هرگاه رایات سیاهی که شعیب بن صالح در او باشد لشکر سفیانی را هزیمت دهد مردم آرزوی مهدی کنند و به جستجوی او برآیند"[۳۴]. و از محمد بن الحنیفه گفت: "رایت سیاهی برای بنی العباس از خراسان خارج میشود، سپس رایت دیگری نیز سیاه از خراسان خارج می‌شود که کلاه‌هایشان سیاه و لباس‌هایشان سفید باشد، بر مقدمه ایشان مردی است که نامش شعیب بن صالح یا صالح بن شعیب و از بنی تمیم است هزیمت خواهند داد اصحاب سفیانی را، تا اینکه به بیت المقدس نازل شوند، او برای مهدی (ع) مهیا و آماده می‌کند سلطنت را"[۳۵]. و حضرت باقر (ع) فرمود: "جوانی از بنی هاشم که در کف راست او خالی است، از خراسان خواهد آمد و در جلو او شعیب بن صالح است، با اصحاب سفیانی جنگ خواهد کرد و ایشان را هزیمت خواهد داد"[۳۶].

در این حدیث صاحب رایت را مردی از بنی هاشم معرفی کرده و آن دو حدیث دیگر از صاحب رایت ساکت است. بعید نیست که مطابق این سه حدیث شعیب بن صالح سردار مقدمه باشد نه صاحب رایت، مؤیدش هم حدیثی است که قریبا از حضرت باقر (ع) گذشت که فرمود: "چون مهدی در مکه ظاهر شود خراسانی بیعت خود را از کوفه خواهد فرستاد"[۳۷]. پس ممکن است که بیعت خود را به توسط شعیب بن صالح با عدهای از کوفه بفرستد و چون به خدمت آن حضرت برسد او را علمدار خود کند و اینکه ذکر صاحب رایت نشده و ذکر شعیب بن صالح شده، از جهت شجاعت‌هایی است که از وی ظاهر می‌شود و در آن رایت از همه نامی‌تر و شجاعتر است.

در "ملاحم و فتن" در وصفش از سفیان کلبی نقل کرده که گفت: بر لواء مهدی (ع) جوانی است تازه سن، زرد چهره، موی سرش کم، اگر با کوه‌ها بجنگد آنها را نرم کند و از هم بپاشد[۳۸].

حاصل کلام در رایت خراسان: به‌طور قطع از اخبار استفاده نمی‌شود که رایتی بالخصوص از خراسان معهود فعلی قیام کند، بلکه آنچه استفاده می‌شود آن است که خراسان فعلی محل استطراق رایات شرقی و اجتماع آنها است و اگر با آنها عده‌ای هم از خراسان ضمیمه شوند ممکن است، چنانکه از جاهای دیگر نیز ضمیمه خواهند شد[۳۹].
۲. آیت‌الله محمدی ری‌شهری؛
آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است:
  1. در بخش اول حدیث، بر حکومت بنی عباس تصریح شده و بنی عباس قرن‌ها پیش از صفحۀ روزگار محو شده‌اند.
  2. سخن از بنی عباس و بنی امیه و پرچم‌های سیاه و ندای ابلیس به قتل مظلومانه که احتمالاً شعار بنی امیه دربارۀ عثمان است و کشتار فراوان از بنی امیه که در آغاز حکومت عباسیان اتفاق افتاد، همه و همه مربوط به عصر حضور ائمه و بخصوص دوران امام صادق (ع) است که انتساب مطالبی به ائمه (ع) رواج داشته است.
  3. این که خراسانی و یمانی و سفیانی در یک روز قیام کنند، با دیگر احادیث تناقض دارد و این سه حادثۀ مهم در یک روز اتفاق بیفتد، جای تأمل دارد.
  4. در هیچ حدیثی از این سه نفر سفیانی، یمانی و خراسانی در کنار هم یاد نشده، بخصوص که خراسانی در دو روایت بیشتر نیامده و به نظر می‌رسد که راوی یا راویان، در نام او به اشتباه افتاده باشند.
  5. با توجه به راویان واقفی این گزارش علی بن ابی حمزه و وهیب بن حفص احتمال جعل و سوء استفادۀ آنان از این متن با توجه به حوادث پدید آمده در دوران آنها بسیار جدی است[۴۶]
  • از مجموع کتب متأخر و معاصری که خراسانی یاد کرده‌اند، استفاده می‌شود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانه‌ای را از برخی احادیث مربوط به خراسان یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج داده‌اند وگرنه در احادیث علائم، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی از دو روایت نقل شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر می‌رسد که خراسانی، عنوانی است که از احادیث مربوط به خراسانی و مشرق زمین و مردی که همراه اهل خراسان قیام می‌کند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون احادیث، چنین عنوانی را پدید آورده‌اند. شاهد، آن که در معجم احادیث المهدی که منبعی برای کتب معاصر به شمار می‌رود، مکرر از خراسانی نام برده شده؛ اما به احادیث ارجاع شده که نام از خراسانی و حتی مردی از خراسان در آنها نیست. مثلاً در فهرست این کتاب می‌خوانیم: «روایتی که می‌گوید آمدن خراسانی شعیب ۷۲ ماه پیش از ظهور مهدی است...» [۴۷]آن گاه به خبری از الفتن ابن حماد آدرس می‌دهد که می‌گوید: «تَخْرُجُ رَايَةٌ سَوْدَاءُ لِبَنِي اَلْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءُ، قَلاَنِسُهُمْ سُودٌ، وَ ثِيَابُهُمْ بِيضٌ، عَلَى مُقَدِّمَتِهِمْ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ، أَوْ: صَالِحُ بْنُ شُعَيْبٍ مِنْ تَمِيمٍ، يَهْزِمُونَ أَصْحَابَ اَلسُّفْيَانِيِّ حَتَّى يَنْزِلَ بَيْتَ اَلْمَقْدِسِ، يُوَطِّئُ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ، وَ يَمُدُّ إِلَيْهِ ثَلاَثَمِائَةٍ مِنَ اَلشَّامِ يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ اَلْأَمْرَ لِلْمَهْدِيِّ اِثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً» [۴۸][۴۹]
  • مورد دگیری که در معجم از او به خراسانی تعبیر شده [۵۰]، مردی از ماوراء النهر است: الگو:متن عربی. [۵۱]در مجموع از این کتاب و کتاب عصر الظهور که در آن هم نام خراسانی زیاد آمده است استفاده می‌شود که نویسندۀ آن دو، صاحب پرچم‌های سیاه خراسان را همان خراسانی دانسته‌اند حال آن که احادیثی که به آنها استدلال شده، اولاً به صراحت نامی از خراسان نبرده و ثانیاً قابل قبول نیست؛ زیرا منبع آن الفتن نعیم بن حماد است و بسیاری از این احادیث معصوم صادر نشده است [۵۲] [۵۳]
۳.آقای کامل سلیمان؛
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در این‌باره گفته است:

«رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:"پرچم‌های سیاهی از خاور زمین به اهتزاز درمی‌آید که با مردی از اولاد ابو سفیان می‌جنگد و زمینه فرمانبرداری از مهدی (ع) را فراهم می‌آورد"[۵۴]. "پرچم‌های سیاهی از خراسان می‌آید و در کنار دجله فرود می‌آید"[۵۵].

امیر مؤمنان (ع) می‌فرماید: مولای متقیان و امیر مؤمنان حضرت علی (ع) در تفسیر آیه شریفه‌ ﴿فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ [۵۶] فرمود:از مشاهده سه نشانه منتظر فرج باشید: ۱- اختلاف شامیان‌. ۲- پرچم‌های سیاه از خراسان‌. ۳- صیحه آسمانی در ماه رمضان"[۵۷]. تعبیر شامیان، شامل لبنان و فلسطین نیز هست و اختلاف در میان مردم‌ شام و فلسطین و لبنان در عصر ما به اوج خود رسیده و لبنان را در سراشیبی سقوط قرار داده و فلسطین را از پای درآورده است. و در انتظار صیحه آسمانی و سید خراسانی هستیم. "چون نشانه‌های ظهور فرا رسد، خداوند یکی از شیعیان ایرانی را برمی‌انگیزد که گرامیترین اسب‌سوار عرب است و بهترین اسلحه را در اختیار دارد. خداوند به وسیله آنها دین را یاری می‌کند"[۵۸]. در اینجا، امیر مؤمنان (ع) با کلمه "موالی" توجه داده که این مرد جلیل‌القدر اهل ایران است و عرب نیست ولی با تعبیر "اکرم العرب" به اصالت نسبت و بلندی شرف او اشاره می‌کند که او سید هاشمی و از اولاد اشرف کائنات و از نسل سرور شهیدان است.

امام باقر (ع) می‌فرماید:"چون اولاد فلانی دچار اختلاف شدند، فرج نزدیک است. فرج شما بستگی به اختلاف آنها دارد. چون نشانه‌های اختلاف ظاهر شد منتظر ندای آسمانی در ماه رمضان باشید. چون ندا شنیده شد مردم بر آنها جری می‌شوند و سفیانی خروج می‌کند و کارشان پراکنده می‌شود و سید خراسانی بر علیه آنها خروج می‌کند، خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به سوی کوفه می‌تازند و هر دو چون دو اسب مسابقه به دنبال یکدیگر وارد کوفه می‌شوند، اولاد فلانی به دست آنها نابود می‌شوند سپاهیان سفیانی و خراسانی احدی را از آنها زنده نمی‌گذارند"[۵۹].

امام صادق (ع) می‌فرماید:"در آن میان پرچم‌های هدایت از خراسان بیرون آمده، با شتابی هرچه تمام‌تر منازل را طی کرده پیش می‌تازند و تعدادی از یاران قائم (ع) در میان آنها خواهد بود. آنگاه مردی از شیعیان غیرعرب با گروهی از مستضعفان از کوفه خروج می‌کند که سپاهیان سفیانی او را در میان حیره و کوفه به قتل می‌رسانند"[۶۰]»[۶۱].
۴. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛
حجت الاسلام و المسلمین جواد جعفری نویسنده کتاب «حدیث حضور» در بیاناتی با عنوان «سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می‌کند؟» در این‌باره گفته است:

«در رابطه با بحث خراسانی دو نوع روایات داریم روایاتی که در منابع و کتب شیعه هستند و معتبرند و روایاتی که در کتب اهل سنت است و اعتبار لازم را ندارند، طبق روایات شیعه در رابطه با خراسانی یک روایت صحیح سند داریم و آن اینکه یکی از علائم ظهور خروج خراسانی است.

در کتاب غیبت شیخ طوسی از امام صادق (ع) نقل شده که می فرمایند: سه کس قبل از ظهور قیام خواهند کرد؛ خراسانی، سفیانی و یمانی و در یک سال، یک ماه و یک روز قیام می کنند و قیامشان هماهنگ است. در روایات است که خراسانی از شرق خروج می کند البته روایتش ضعیف است و برای از بین بردن بنی عباس به سمت کوفه حرکت می کند و یک روایت دیگری داریم در غیبت نعمانی که امام صادق (ع) می‌فرمایند: کمی پیش از ظهور امام زمان (ع) پنج نشانه است که یکی از نشانه ها خروج خراسانی است[۶۲].
۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در مقاله «اصحاب و یاران مهدی» در این‌باره گفته است:

«براساس روایات، از نیروهایی که هنگام ظهور، به حمایت از قیام حضرت به پا می‌خیزند، سپاهیان خراسانند که از ایران سازماندهی می‌شوند. سپاه اهالی خراسان که در روایات ناظر به ایران آن زمان است و تا مناطق ماوراءالنهر را شامل می‌شود، پس از ظهور حضرت مهدی (ع) با پرچم‌های سیاه، به فرماندهی سید خراسانی برای بیعت و یاری امام مهدی حرکت می‌کنند. این، هنگامی است که امام عصر از مدینه به سوی کوفه حرکت کرده است. سپاه خراسانی، میان راه به حضرت مهدی (ع) می‌پیوندند و تحت فرمان حضرت، برای جنگ با سفیانی راهی کوفه می‌شوند. رسول خدا (ص) فرموده است: هنگامی که مشاهده کردید پرچم‌های سیاه از سوی خراسان می‌آیند، با هر وسیله ممکن به سوی آنها بشتابید؛ هر چند مجبور باشید برای این کار روی برف و یخ سینه‌ خیز بروید؛ چرا که خلیفة الله مهدی میان آن پرچم‌ها حضور دارد[۶۳].

ابو خالد کابلی از حضرت باقر (ع) روایت کرده است که فرمود: گویا می‌بینم قومی را که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را مطالبه می‌کنند؛ پس به ایشان داده نمی‌شود. باز مطالبه حق می‌کنند و به ایشان داده نمی‌شود؛ پس چون چنین ببینند، شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند. آن‌گاه آنچه می‌خواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا این‌که قیام کنند و نخواهند دولت را مگر، به صاحب شما. کشته‌های ایشان، شهدایند. آگاه باشید اگر من آن زمان را درک می‌کردم، خود را برای صاحب این امر، نگاه می‌داشتم[۶۴]. این روایت، بر اصالت و حقانیت نهضت مردمان مشرق زمین و نقش زمینه‌ساز آن دلالت روشنی دارد. ظاهراً کلمة «مشرق» در این روایت نیز ناظر به منطقه خراسان است؛ همان چیزی که در دیگر روایات بدان تصریح شده است. از این روایت استفاده می‌شود که تشکیل سپاه و سازماندهی رزمندگان خراسان، با مدیریت مستقیم امام مهدی و دست‌كم با هماهنگی و اشراف آن حضرت است. آنان، در مقابله و شکست دشمنان حضرت در عراق یعنی جنبش سفیانی، نقش مؤثری خواهند داشت.

در رابطه با قیام خراسانی، چند نکته قابل ذکر است:

  1. عنوان خراسان ـ همان‌گونه كه اشاره شد ـ تا آن طرف بلخ و بخارا را شامل می‌شود؛ لذا درباره محل خروج وی و این‌که خراسانی از کدام قسمت خراسان خروج می‌کند، در روایات به محل خاصی اشاره نشده است.
  2. ماهیت و چگونگی قیام خراسانی نیز در روایات به صورت شفاف بیان نشده است؛ به همین سبب در این خصوص و نیز شخصیتی که رهبری این قیام را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. در برخی روایات سخن از خروج سید خراسانی و در برخی دیگر از روایات از سید حسنی، سخن به میان آمده است. از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: «بیرق‌های سیاهی که از خراسان خروج می‌‏کند، به کوفه نازل خواهند شد؛ پس چون مهدی به سوی عراق حرکت کند، آنان با او بیعت خواهند نمود» [۶۵]؛ به همین سبب این احتمال که این دو عنوان برای یک نفر باشد یا این‌که بیانگر دو قیام از خراسان با رهبری دو نفر باشد، وجود دارد.
  3. نقش قیام خراسانی در زمینه‌سازی و حمایت از قیام امام مهدی قابل توجه است. در روایتی که ابو‏خالد کابلی از امام باقر (ع) نقل کرده است، حضرت، نقش آنان را چنین توصیف كرده است: گویی اکنون گروهی را با چشم خود می‌‏بینم که از مشرق قیام کرده‏‌اند و خواستار حقند؛ ولی آن را به آنها نمی‏‌دهند. سپس باز حقشان را می‏‌طلبند؛ ولی به آنان داده نمی‌‏شود و چون چنان دیدند، اسلحه‌‏های خود را برمی‏‌گیرند و بر گردن هایشان می‌‏گذارند. این وقت، آنچه را که می‏‌خواستند به آنها داده می‌‏شود؛ ولی آن طایفه دیگر نمی‌‏پذیرند، تا این‌که قیام می‏‌کنند و کارشان رونق می‏‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به صاحب شما)= حضرت مهدی (ع) ‌(و کشته ‏شدگانشان شهیدند. آگاه باش که اگر من آن روز را درک می‏‌كردم؛ خود را برای صاحب این امر، نگه می‌‏داشتم[۶۶]. در این روایت، امام باقر ضمن این‌که بر حقانیت انقلاب کنندگان و کشته‏‌شدگان آنها تأکید فرموده، از نقش حمایتی آنان برای برپایی حکومت عدل مهدوی خبرداده است.
  4. همزمانی قیام خراسانی با خروج سفیانی. در برخی روایات، خروج خراسانی و سفیانی، به دو اسب مسابقه تشبیه شده‏‌اند که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به طرف کوفه در حرکتند، می‌فرماید: خراسانی و سفیانی در حالی خروج می‌كنند كه یكی از طرف شرق و دیگری از طرف غرب به سوی كوفه و عراق در حركتند و هر كدام سعی می‌كند كه از دیگری پیشی بگیرد[۶۷]»[۶۸].
۶. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، در کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» در این‌باره گفته است:

«یکی از نشانه‌هایی که برای ظهور مهدی بیان می‌شود، قیام فردی به نام یا عنوان خراسانی است. این نام در منابع معتبر چندان یافت نمی‌شود و آن‌چه هست سخن از خراسان و پرچم‌های سیاهی است که از آن منطقه می‌آید. بنابراین، اگر مراد از خراسانی که در منابع متأخر شهرت یافته، شخصی با همین نام است، دو روایت بیشتر درباره او نرسیده و آن دو هم قابل اعتماد نیست و اگر مقصود، صاحب پرچم‌های سیاه یا کسی است که همراه اهل خراسان می‌آید او هم کسی جز ابومسلم خراسانی نیست که پرچم‌های سیاه بنی عباس را از خراسان به کوفه آورد و مقدمات تشکیل دولت عباسیان را فراهم نمود. تفصیل این بحث در گفتار اول از فصل دوم گذشت. در همین روایات، گاهی از صاحب پرچم‌های سیاه به هاشمی یا مردی از بنی هاشم تعبیر می‌شود و از آن‌جا که برخی او را خراسانی مشهور در علائم ظهور به حساب آورده‌اند، روایات مشتمل بر آن را نیز بررسی خواهیم نمود. اما آن‌چه درباره شخص خراسانی گفته می‌شود، شهرتی کاذب است و هر کتابی از او به عنوان نشانه ظهور نام می‌برد تنها به همان دو روایت استدلال کرده‌ و یا به استناد کتابی غیرمعتبر، مطالبی درباره خراسانی ساخته و پرداخته و بدون دلیل درباره آن قلم‌فرسایی کرده است.

از مجموع کتاب‌های متأخر و معاصری که از خراسانی یاد کرده‌اند، استفاده می‌شود که مؤلفان آنها این عنوان را از برخی روایات مربوط به خراسان یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج داده‌اند وگرنه در روایات علائم، چنین شهرتی وجود ندارد. دو روایتی که درباره خراسانی وارد شده، این‌گونه است:

ابن عقده از یحیی بن زکریا از یوسف بن کلیب از حسن بن علی بن ابی حمزه از سیف بن عمیره از ابو بکر حضرمی از امام باقر (ع) روایت می‌کند: بنی عباس حتما به حکومت خواهند رسید و آن‌گاه که حاکم شوند، اختلاف پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود، خراسانی و سفیانی خروج خواهند کرد. یکی از شرق و دیگری از غرب، آن دو به سرعت سوی کوفه می‌آیند و بنی عباس را نابود می‌کنند و احدی از آنان را باقی نمی‌گذارند[۶۹].

نعمانی این روایت را در جای دیگر ضمن خبری طولانی به سند حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی از ابو بصیر از امام باقر (ع) آورده است؛ ولی در آن‌جابه‌جای بنی عباس، بنی فلان ذکر شده و در ادامه این جمله را اضافه دارد که: قیام سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال، در یک ماه و در یک روز خواهد بود و پرچمی‌ هدایت‌شده‌تر از یمانی نیست که به حق (یا به صاحب الزمان) دعوت می‌کند[۷۰]. این ذیل در اثبات الرجعه - و به نقل از آن در الارشاد و الغیبة شیخ - هم آمده، ولی سند آن چنین است: ابن ابی عمیر از سیف بن عمیره از بکر بن محمد ازدی از امام صادق (ع)‌[۷۱]. بنابراین، سیف بن عمیره بخش اول روایت را (که در کتاب نعمانی آمده) با یک واسطه از امام پنجم روایت کرده و بخش دوم آن را (که در اثبات الرجعه آمده) به یک واسطه از امام ششم نقل کرده است و نعمانی در روایت دیگری هر دو بخش را به ابو بصیر نسبت می‌دهد. در هر صورت، ما هر دو بخش را یک روایت به شمار می‌آوریم چنان‌که در الغیبة نعمانی وجود دارد. سند اثبات الرجعه صحیح، اما هر دو سند کتاب نعمانی ضعیف است؛ چون در هر دو، حسن بن علی بن ابی حمزه وجود دارد. احمد بن یوسف و یوسف بن کلیب نیز مجهول‌اند»[۷۲].
۷. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛
اسماعیل اسماعیلی

حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل اسماعیلی در مقاله «بررسی نشانه‌های ظهور» در این‌باره گفته است:

«این حادثه نیز، در منابع دینی به عنوان نشانه ظهور بیان شده و درمورد آن، روایاتی از معصومان (ع) رسیده است. مضمون این روایات آن است که پیش از ظهور مهدی (ع) در منطقه خراسان [[[خراسان]] قدیم: قسمت‌های زیادی از ایران، افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان] انقلابی برپا می‌شود و مردم در حالی که پرچم‌های سیاه را به اهتزاز درآورده‌اند، به حرکت در می‌آیند"[۷۳].

ظاهراً، پدیدار شدن این نشانه در آستانه ظهور و یا اندکی پیش از آن است، به گونه‌ای که در زمان ظهور، آنان هستند، و حضرت مهدی (ع) آنان را به سوی خویش فرا می‌خواند.

امام باقر (ع) می‌فرماید: «"تَنْزِلُ اَلرَّايَاتُ اَلسُّودُ اَلَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى اَلْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ اَلْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"»[۷۴]. بیرق‌های سیاهی از خراسان بیرون می‌آید و به جانب کوفه به حرکت در می‌آیند. پس چون مهدی (ع) ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت می‌کنند. غیر از روایت فوق روایات دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد، خروج پرچم‌های سیاه از خراسان قیامی است که در آینده و در آستان ظهور برپا می‌شود.

در حقیقت، آن پرچم‌های سیاه را یاران مهدی (ع) به همراه خواهند آورد"[۷۵]. برخی احتمال داده‌اند که منظور از خروج پرچم‌های سیاه از خراسان، همان قیام ابو مسلم خراسانی در سال ۱۴۰ ه.ق علیه حاکمیت هزار ماهه بنی امیه است[۷۶] که به از همگسستن حکومت بنی امیه و رویکار آمدن بنی عباس انجامید. مستند اینان، روایت زکار از امام صادق (ع) و برخی قرائن و مؤیدات تاریخی است. در این روایت، با اشاره به نام و مشخصات ابو مسلم خراسانی، از وی به عنوان صاحب پرچم‌های سیاه، یاد شده است[۷۷]. ولی این احتمال درست نیست، زیرا روایت زکار، که مهمترین مستند و دلیل آن به شمار می‌رود، از نظر سند ضعیف و غیرقابل اعتماد است. افزون براین، تطبیق این نشانه بر شورش ابو مسلم خراسانی در پیش از یک قرن قبل از تولد مهدی (ع) و نشانه ظهور دانستن آن، بسیار بعید است. به نظر می‌رسد تبیین حوادث و وقایع دوران بنی امیه و بنی عباس، در برخی روایات، به منظور هوشیار ساختن مسلمانان و آگاهی دادن به آنها نسبت به وظایف حساس خویش در آن دوران است نه تبیین علائم ظهور. پیشگویی این حوادث، به خاطر اهمیت فوق العاده آن برای مسلمانان آن زمان و نسل‌های آینده بود.

این نکته نیز درخور توجه است که حاکمان بنی عباس تلاش می‌کردند، قدرت را از دست بنی امیه بگیرند، ازاین‌روی، "نفس زکیه" را مهدی معرفی می‌کردند و از جانب دیگر سعی می‌کردند شورش ابو مسلم خراسانی را در راستای قیام مهدی (ع) و نشانه ظهور وی قلمداد کنند. براین اساس، همان‌گونه که پیش از این هم یادآور شدیم، بعید نیست حاکمان بنی عباس، به دلخواه خویش، در این روایات دست برده باشند و آنها را با خود تطبیق کرده باشند[۷۸].]]]]
۸. پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئیست»؛
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئیست» در این‌باره گفته‌اند:

«در روایات مربوط به علامت‌های ظهور و حوادث قبل از آن، به خروج برخی افراد اشاره شده است. در این بین، به چند اسم و لقب برمی‌خوریم که گفته شده است این افراد، از سمت مشرق خروج می‌کنند. یکی از این آنها، شخصی به نام خراسانی است که از او به عنوان «سید خراسانی» نیز یاد می‌شود.

در روایات آمده است؛ خراسانی، سفیانی و یمانی، هر سه در یک سال، یک ماه و یک روز (به صورت هم‌زمان)، قیام می‌کنند[۷۹]. با این‌که محل دقیق اقامت و مکان قیام «خراسانی» مشخص نشده، ولی با توجه به این‌که واژه «مشرق» انصراف به قسمت‌های شرقی سرزمین‌های اسلامی دارد، می‌توان گفت محل خروج خراسانی، نمی‌تواند مکانی فراتر از مرزهای کشورهای اسلامی باشد.

اما درباره مقصد خراسانی در روایات چنین آمده است: «حتماً بنی فلان به حکومت می‌رسند و بعد از آن دچار تفرقه و تشتت خواهند شد. تا این‌که «خراسانی» از مشرق و سفیانی از مغرب بر آنان خروج می‌کنند. هر دو مانند اسب شرط‌بندی شده، از یکدیگر سبقت می‌گیرند تا خود را به کوفه برسانند. در نتیجه بنی فلان به دست یکی از این دو نابود خواهند شد به گونه‌ای که حتی یک نفرشان زنده نخواهد ماند»[۸۰]. در روایتی مشابه این روایت، به‌جای بنی فلان، بنی عباس آمده است[۸۱].

باید بدانیم که بر اساس روایات ظهور، حرکت خراسانی، ابتدای قیام‌ها نیست، بلکه قبل از او، پرچم‌هایی از شرق به سمت کوفه می‌روند. در این زمینه، در روایتی چنین آمده است: «... صد هزار نفر مشرک و منافق از شهر کوفه خارج شده، به دمشق می‌روند... . پرچم‌هایى بدون علامت که نه از پنبه و نه کتان و نه حریر است از مشرق زمین می‌آیند در سر نیزه‌هاى آنها مهر سید اکبر (پیامبر) زده شده است. رهبر آنها مردى از خاندان پیامبر است. آن پرچم‌ها در مشرق پدید می‌آیند ولی بوى آن مانند مشک معطر به سمت غرب می‌رسد ... آن‌گاه در کوفه‏ فرود می‌آیند ... در آن گیر و دار ناگهان لشکر یمانى و خراسانى مانند دو اسبى که مسابقه می‌دهند، از راه می‌رسند»[۸۲][۸۳].

پرسش‌های وابسته

  1. علائم و نشانه‌های ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
  2. علائم و نشانه‌های ظهور چیستند؟ (پرسش)
  3. علائم و نشانه‌های ظهور چند قسم‌اند؟ (پرسش)
    1. علائم و نشانه‏‌های حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      1. آیا خروج سفیانی از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      2. آیا خسف بیداء از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      3. آیا ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      4. آیا قتل نفس زکیه از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      5. آیا قیام یمانی از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      6. آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      7. آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      8. آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
    2. نشانه‏‌های غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
      1. آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      2. آیا قیام خراسانی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      3. آیا قیام سید حسنی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      4. آیا خروج دجال از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      5. آیا خروج شیصبانی از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
      6. آیا قیام شعیب بن صالح از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      7. آیا قیام عوف سلمی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      8. آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      9. آیا قساوت دل‌ها از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      10. آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      11. آیا مرگ و میرها و زلزله‌ها و جنگ‌ها و آشوب‌های داخلی و خارجی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      12. آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      13. آیا باران‌های پیاپی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      14. آیا گسترش ظلم و فساد از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      15. آیا آمدن غربی‌ها به سرزمین عراق از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      16. آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      17. آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      18. آیا انقراض سلسله بنی‌عباس از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      19. آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      20. آیا بالا آمدن آب دجله از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      21. آیا گرانی و بالا رفتن قیمت‌ها از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      22. آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر می‌شود از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      23. آیا وقوع مسخ از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      24. آیا برگشت مرده‌ها به دنیا از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      25. آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      26. آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      27. آیا حمله ملخ‌ها از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      28. آیا مرگ سریع از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      29. آیا بستن پل کرخ از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      30. آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچه‌های کوفه از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      31. آیا طلوع ستاره‌ای از مشرق از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      32. آیا قیام مغربی از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
      33. آیا خشک شدن نیل از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  4. علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  5. علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  6. علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
  7. در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانه‌های ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
    1. مراد از علائم در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    2. مراد از آیت در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    3. مراد از دلالت در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    4. مراد از آخر الزمان در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    5. مراد از ملاحم و فتن در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    6. مراد از ظهور در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    7. مراد از خروج در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    8. مراد از قیام در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
    9. مراد از اشراط الساعه در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  8. منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
  9. مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  10. آیا ندای شیطانی از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  11. فواید دانستن علائم و نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  12. چه تفاوت‌هایی میان امور حتمی‌الوقوع و احتمالی در بحث نشانه‌های ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
  13. موقوف یا مشروط بودن نشانه‌های ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
  14. نتیجه تقسیم‌بندی نشانه‌های ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
  15. آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسان‌های بد را مجازات می‌کند باید از او ترسید؟ (پرسش)
  16. آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف می‌شود؟ (پرسش)
  17. آیا می‌توان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا می‌توان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
  18. آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
  19. آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
  20. آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
  21. آیا طوفان‏‌ها و حوادثی که اکنون در جهان رخ می‌‏دهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
  22. اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
  23. آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آن‏که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه‏‌ای و اهل کجاست؟ (پرسش)
  24. آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق می‌یابد؟ (پرسش)
  25. آیا تعبیر از آیت الله خامنه‏‌ای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
  26. از آن‏جا که دجال قبل از امام مهدی می‏‌آید آیا می‏‌توانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
  27. امام مهدی از چه راهی متوجه می‏‌شوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
  28. از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
  29. تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
  30. جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
  31. پدیده‏‌های غیرمتعارف قبل از ظهور کدام‏اند؟ (پرسش)
  32. آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز می‌‌شود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
  33. آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
  34. استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
  35. ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ می‌دهد؟ (پرسش)
  36. در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  37. آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
  38. چرا علائم و نشانه‌های ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
  39. آیا در نشانه‌های ظهور بدا رخ می‌دهد؟ و نشانه‌های حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
  40. نشانه‌های ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  41. ارتباط میان ماه رمضان و نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  42. چه فتنه‌هایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۴۵
  2. ر.ک. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۴۷
  3. «"عن ابی جعفر (ع): لَا بُدَّ انَّ یملک بَنُو الْعَبَّاسِ فاذا ملکوا وَ اخْتَلَفُوا وَ تَشَتُّتَ أَمَرَهُمْ خَرَجَ علیهم الخراسانی وَ السفیانی هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنِ الْمَغْرِبِ یستبقان الی الکوفة کفرسی رِهَانَ هَذَا مِنْ هیهنا وَ هَذَا مِنْ هیهنا حتی یکون هلاکهم علی ایدیهما أَمَّا أَنَّهُمَا لَا یبقون مِنْهُمْ أَحَداً أَبَداً"» نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۷، باب ۱۴، ح ۱۸.
  4. ر.ک. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۴۷؛ صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص ۲۱۸، ۲۱۹
  5. ر.ک. الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱
  6. ر.ک. رجال النجاشی، ج ۲ ص ۲۱۶ و ۲۲۶
  7. ر.ک. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۴۵
  8. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص۲۰۵-۲۱۰
  9. ر.ک. الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳: «"خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِ‏ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی‏ شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ"»
  10. ر.ک. مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰: «"یخرج علیهم الخراسانی، هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ، یستبقان إلی الکوفة کفرسی رِهَانَ، هَذَا مِنْ هُنَا، وَ هَذَا مِنْ هُنَا، حتی یکون هلاک بنی فُلَانٍ علی أیدیهما"»
  11. «"إِذَا اخْتَلَفَ بَنُو فُلَانٍ فیما بینهم، فَعِنْدَ ذلک الْفَرْجِ. وَ لیس فرجکم إِلَّا فی اخْتِلَافِهِمْ. فَإِذَا کان فَتَوَقَّعُوا الصیحة فی شَهْرِ رَمَضَانَ. وَ إِذَا کان ذلک طَمِعَ النَّاسُ فیهم، وَ اخْتَلَفَتِ الکلمة وَ کان خُرُوجِ السفیانی، وَ یتشتت أَمْرُهُمْ، وَ یخرج علیهم الخراسانی، هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ، یستبقان إلی الکوفة کفرسی رِهَانَ، هَذَا مِنْ هُنَا، وَ هَذَا مِنْ هُنَا، حتی یکون هلاک بنی فُلَانٍ علی أیدیهما... أَمَّا إِنَّهُمَا لَا یبقیان أَحَداً"»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۳۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۱؛ الامام المهدی، ص ۲۲۳؛ المهدی، ص ۱۹۶؛ بشارة الاسلام، ص ۹۲.
  12. ر.ک. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۲، ص ۷۶۲-۷۷۲
  13. ر.ک. صمدی، قنبر علی، اصحاب و یاران مهدی، ص ۱۴۶
  14. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص۲۰۵-۲۱۰
  15. الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳.
  16. الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۵۳، ح ۱۴۳.
  17. مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.
  18. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۰، ح ۱۴۵۲.
  19. اثباة الهداة، ج ۳، ۷۲۹، ح ۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.
  20. بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۲، ح ۹۶.
  21. غیبت نعمانی، ص ۱۸۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۸، ح ۱۰۵.
  22. غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.
  23. بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.
  24. غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.
  25. الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.
  26. همان ۲، ۱۶۰.
  27. غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۳، ح ۶۵.
  28. منتخب الاثر، ص ۵۴۶، ح ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۳، ح ۹۹.
  29. غیبت طوسی، ص ۴۴۸، ح ۴۴۹؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۳، ح ۸۵.
  30. غیبت طوسی، ص ۴۶۴، ح ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۰۸، ح ۴۵.
  31. التشریف بالمنن، ص ۱۲۰.
  32. التشریف بالمنن، ص ۲۷۲، ح ۳۹۴.
  33. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۹۹، ح ۷۲۰.
  34. همان ۳، ۷۶، ح ۶۲۰.
  35. همان ۱، ۳۹۷، ح ۲۵۶؛ التشریف بالمنن، ص ۱۱۷، ح ۱۱۰.
  36. التشریف بالمنن، ص ۱۲۰، ح ۱۱۵.
  37. غیبت طوسی، ص ۴۵۲، ح ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.
  38. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ۳۹۸.
  39. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص۲۰۵-۲۱۰.
  40. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.
  41. الغیبة، نعمانی: ص۳۰۱.
  42. رجال النجاشی: ج۲ ص۲۲۶ و ۲۱۶.
  43. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.
  44. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۵.
  45. احمد بن یوسف و یوسف بن کلیب.
  46. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.
  47. معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳.
  48. پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می‌شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می‌آید که صاحبان آن پرچم‌ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول می‌کشد؛ الفتن: ج۱ ص۱۸۸، معجم أحادیث المهدیريال ج۱ ص۳۹۷).
  49. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۷.
  50. معجم أحادیث المهدی، ج۲ ص۵۰۳: قد یکون الحارث المذکور فی بعض الروایات هو نفس الخراسانی.
  51. سنن ابی داوود: ج۲ ص۳۱۱ ح۴۲۹۰، الملاحم ابن منادی: ص۱۸۵، به نقل از آن، معجم أحادیث المهدی، ج ۱ ص۳۹۷.
  52. دربارۀ این احادیث: ر.ک: معجم أحادیث المهدی: ج۲ ص۵۰۳ و ۵۰۴. مقایسه کنید با ج۱ ص۳۷۴ و ۴۰۵؛ عصر الظهور: ص۲۳۸ و ۲۴۵.
  53. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۴۸.
  54. «" تَخْرُجُ مِنَ الْمَشْرِقِ رَايَاتُ سُودُ ، تُقَاتِلْ رَجُلًا مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ ، وَ يُؤَدُّونَ الطَّاعَةِ لِلْمَهْدِيِّ "»؛ الملاحم و الفتن، ص ۴۴؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۱.
  55. «" وُرُودُ الرَّايَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ ، حَتَّى تُنْزِلَ سَاحِلِ دِجْلَةَ "»؛ بشارة الاسلام، ص ۱۷۵، ۱۸۶، ۹۷؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲؛ الامام المهدی، ص ۲۳۳.
  56. سوره زخرف، آیه ۶۵.
  57. «" إنتظروا الْفَرْجِ مِنْ ثَلَاثٍ: اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ فِيمَا بَيْنَهُمْ، وَ الرَّايَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ، وَ الْفَزْعَةُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ! "»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۳۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۹، ۲۸۵؛ الامام المهدی، ص ۴۵، ۲۲۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص ۴۰۹؛ ینابیع المودة، ج ۳، ص ۱۰۹؛ المهدی، ص ۹.
  58. «" إِذا وَقَعَتِ الملاحم، بَعَثَ اللَّهَ رَجُلًا مِنَ الْمَوَالِي، أَكْرَمَ الْعَرَبِ فُرْسَاناً، وَ أجودهم سِلَاحاً، يُؤَيِّدُ اللَّهُ بِهِمْ الدِّينِ"»؛ بشارة الاسلام، ص ۲۹.
  59. «"إِذَا اخْتَلَفَ بَنُو فُلَانٍ فیما بینهم، فَعِنْدَ ذلک الْفَرْجِ. وَ لیس فرجکم إِلَّا فی اخْتِلَافِهِمْ. فَإِذَا کان فَتَوَقَّعُوا الصیحة فی شَهْرِ رَمَضَانَ. وَ إِذَا کان ذلک طَمِعَ النَّاسُ فیهم، وَ اخْتَلَفَتِ الکلمة وَ کان خُرُوجِ السفیانی، وَ یتشتت أَمْرُهُمْ، وَ یخرج علیهم الخراسانی، هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ، یستبقان إلی الکوفة کفرسی رِهَانَ، هَذَا مِنْ هُنَا، وَ هَذَا مِنْ هُنَا، حتی یکون هلاک بنی فُلَانٍ علی أیدیهما... أَمَّا إِنَّهُمَا لَا یبقیان أَحَداً ! "»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۳۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۱؛ الامام المهدی، ص ۲۲۳؛ المهدی، ص ۱۹۶؛ بشارة الاسلام، ص ۹۲.
  60. «" وَ بيناهم كَذَلِكَ‏، إِذْ تُقْبَلُ رَايَاتُ هَدْيٍ مِنْ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلِ طَيّاً حَثِيثاً، وَ مَعَهُمْ نَفَرُ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ.. ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلُ مِنْ مَوَالِي الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاءُ، فَيَقْتُلُهُ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ الْكُوفَةِ "»؛ المهدی، ص ۱۹۴؛ بشارة الاسلام، ص ۵۵؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.
  61. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 762-772.
  62. جعفری، جواد، بیاناتی با عنوان «سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می‌کند؟
  63. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۲.
  64. نعمانی، الغیبه، ص۱۸۲؛ كورانی، معجم احاديث المهدی، ج۳، ص۲۶۹.
  65. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۷.
  66. نعمانی، الغیبه، ص۲۷۳، ۲۴۳
  67. نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴.
  68. صمدی، قنبر علی، اصحاب و یاران مهدی، ص ۱۴۶.
  69. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۷، باب ۱۴، ح ۱۸. «"عن ابی جعفر (ع): لَا بُدَّ انَّ يملك بَنُو الْعَبَّاسِ فاذا ملكوا وَ اخْتَلَفُوا وَ تَشَتُّتَ أَمَرَهُمْ خَرَجَ عليهم الخراساني وَ السفياني هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنِ الْمَغْرِبِ يستبقان الي الكوفة كفرسي رِهَانَ هَذَا مِنْ هيهنا وَ هَذَا مِنْ هيهنا حتي يكون هلاكهم علي ايديهما أَمَّا أَنَّهُمَا لَا يبقون مِنْهُمْ أَحَداً أَبَداً"»»
  70. «خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد نظام کنظام الخرز ... و لیس فی الرایات رایة اهدی من رایة الیمانی هی رایة هدی ...» (همان، ص ۲۶۴، باب ۱۴، بخشی از ح ۱۳).
  71. مختصر اثبات الرجعه (چاپ شده: در مجله تراثنا، ش ۱۵، ص ۲۱۶)؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵ و شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۷.
  72. صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص ۲۱۸، ۲۱۹.
  73. ینابیع المودة، ۴۳۱؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۱۷؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۵۲.
  74. همان مدرک، ۴۵۲.
  75. ینابیع الموده، ۴۳۲، ۴۳۳؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۶۲.
  76. تاریخ غیبت کبری، ۴۵۸.
  77. کتاب الغیبة، نعمانی، ۲۵۱.
  78. [[اسماعیل اسماعیلی]|اسماعیلی اسماعیل]]، بررسی نشانه‌های ظهور، ص۲۹۶، ۲۹۷.
  79. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۷۵
  80. ابن ابی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، عفاری، علی اکبر، ص۲۵۵
  81. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۴
  82. بهاءالدین نیلی نجفی(متوفی: ۸۰۳ق)، علی بن عبدالکریم، سرور اهل الایمان فی علامات ظهور صاحب الزمان، ص۵۳
  83. پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئیست»