هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '')
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت. ↵{{پایان منبع جامع}}' به '}}')
 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پاسخ جامع مهدویت بالا}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[هدف]] از [[انتظار فرج]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  [[هدف از انتظار]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =  [[هدف از انتظار]]
| تعداد پاسخ = ۳
| مدخل وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۳ پاسخ
}}
}}
'''[[هدف]] از [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[هدف]] از [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ جامع اجمالی ==
=== [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] خوبی ها ===
* [[انتظار مهدی]] {{ع}}، [[انتظار مصلح]] جهانی، [[انتظار]] [[حکومت عدل جهانی]] و [[انتظار]] تحقق همۀ خوبی‌هاست. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] [[چشم به راه]] است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است ببیند. [[حضرت مهدی]] {{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و [[امنیّت]] و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسان‌ها]] به ارمغان می‌آورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسان‌ها]] و نفی هرگونه [[ستم و ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.</ref>.
=== معنای صحیح [[انتظار]] ===
* ‌انتظار [[فرج]] به دو صورت می‌‌تواند باشد:
# [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود: یکی از حقایق غیر قابل [[کتمان]] که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این است، [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]]، ریشه در مشکلات و سختی‌های [[زندگی]] و عقده‌های فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر [[چشم به راه]] [[مهدی موعود]] دوخته‌اند برای آن است که از نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند. چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]] {{ع}} باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] {{ع}} است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
# [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]]: با دو دسته از [[روایات]] می‌‌توان بر آنچه دربارۀ [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]] {{ع}} است، تاکید کرد، نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] {{ع}} تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] {{ع}} معرفی کرده، مانند [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمودند: «[[منتظر]] امر ما مانند کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود درغلطد»<ref>{{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ}}؛ کمال‌الدین، ص۶۴۵.</ref>؛ این [[روایات]] نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه [[گشایش]] [[زندگی]] فرد برای خود اوست، نه برای [[امام]]، در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند؛ و دستۀ دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
=== [[انتظار فرج]] مسئولانه ===
* [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آینده‌ای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین می‌کند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده می‌شود و حتی عنوان «مِن أعظم الفرج» را به دست می‌آورد<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.</ref>.
* [[انتظار فرج]] مسئولانه، بخشی از [[هدف]] و [[آرمان]] [[انتظار]] را تأمین می‌کند. [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، آن است که زمینۀ لازم برای رشد و تعالی فرد و [[جامعه]] پدید آید و آنان به [[کمال وجودی]] خود و [[سعادت اخروی]]، دست یابند. [[هدف]] نهایی [[ظهور]] ـ که ساختن جامعه‌ای [[مهدوی]] است ـ تنها پس از [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} اتفاق می‌افتد؛ ولی اهداف جزئی‌تر [[ظهور]] ـ که تعالی و فوز [[اخروی]] افراد است ـ با حالت [[انتظار فرج]] مسئولانه، قابل دستیابی‌اند، بدین معنا که [[انسانیت]] [[انسان]]، مطابق با معیارهای [[الهی]] شکوفا می‌شود و [[انسان]]، با تکیه بر گوهر [[فطری]] خویش و با [[استمداد]] از [[عقل]] و [[نقل]]، انسانی در خور [[عصر مهدوی]] [[تربیت]] می‌شود که به درجه‌ای از [[معنویت]] رسیده و [[شایستگی]] سربازی [[امام عصر]] {{ع}} و [[شهادت]] در رکاب ایشان را یافته است<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.</ref>.
* اگر [[انتظار فرج]] مسئولانه، با این ویژگی‌ها تحقق یابد، عنصر [[تکامل]] فردی شخص [[منتظر]]، به فعلیت رسیده است. این [[انتظار]]، [[هدف]] [[فرج]] را محقق می‌کند و حتی بالاتر از [[فرج]] محسوب می‌شود؛ زیرا شخص [[منتظر]]، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور [[معصوم]] به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهندۀ تلاش فراوان اوست. این معنا، در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] {{ع}} نمایان است، آنجا که در جواب [[ابو بصیر]] از "زمان فَرَج" فرمود: «ای [[ابو بصیر]]! آیا تو هم از [[دنیاخواهان]] هستی؟! هر کس این امر ([[قیام]]) را بشناسد، به خاطر [[انتظار]] کشیدنش، [[گشایش]] [[سختی]] او می‌شود»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا بَصِیرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ}}؛ کلینی،محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref><ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴</ref>
=== ذات هدفدار [[انتظار]] ===
* [[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی [[مبارک]] و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد، هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در [[حد]] [[توان]] خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>.
* [[هدف]] و [[غایت]] [[انتظار فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل آن، که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام و آشکار [[اجرا]] شود<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.


==پاسخ جامع اجمالی==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{{پاسخ پرسش
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| تصویر = 11046759983.jpg
{| style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
|-
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


|[[پرونده:11046759983.jpg|75px|link=محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]||[[پرونده:151879.jpg|75px|link=نصرت‌الله آیتی]]||[[پرونده:991395.jpg|75px|link=نگین آفرینش ج۱ (کتاب)]]
«[[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آینده‌ای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین می‌کند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده می‌شود و حتی عنوان "مِن أعظم الفرج (از بزرگ‌ترین فَرَج‌ها)" را به دست می‌آورَد.
|-


|<sub>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|ری‌ش‍ه‍ری‌]]</sub>||<sub>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی]]</sub>||<sub>[[نگین آفرینش]]</sub>
[[انتظار فرج]] مسئولانه، بخشی از [[هدف]] و [[آرمان]] [[انتظار]] را تأمین می‌کند. [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، آن است که زمینه لازم برای رشد و تعالی فرد و [[جامعه]] پدید آید و آنان به [[کمال وجودی]] خود و [[سعادت اخروی]]، دست یابند. [[هدف]] نهایی ظهور- که ساختن جامعه‌ای [[مهدوی]] است- تنها پس از [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} اتفاق می‌افتد؛ ولی اهداف جزئی‌تر ظهور- که تعالی و فوز اخروی افراد است- با حالت [[انتظار فرج]] مسئولانه، قابل دستیابی‌اند، بدین معنا که [[انسانیت]] [[انسان]]، مطابق با معیارهای الهی شکوفا می‌شود و [[انسان]]، با تکیه بر گوهر فطری خویش و با [[استمداد]] از [[عقل]] و [[نقل]]، انسانی در خور [[عصر مهدوی]] [[تربیت]] می‌شود که به درجه‌ای از [[معنویت]] رسیده و [[شایستگی]] سربازی [[امام عصر]] {{ع}} و [[شهادت]] در رکاب ایشان را یافته است.


|-
اگر [[انتظار فرج]] مسئولانه، با این ویژگی‌ها تحقق یابد، عنصر [[تکامل]] فردی شخص [[منتظر]]، به فعلیت رسیده است. این [[انتظار]]، [[هدف]] [[فرج]] را محقق می‌کند و حتی بالاتر از [[فرج]] محسوب می‌شود؛ زیرا شخص [[منتظر]]، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور [[معصوم]] {{ع}} به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهنده [[تلاش]] فراوان اوست. این معنا، در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} نمایان است، آن جا که در جواب [[ابو بصیر]] از "زمان فَرَج" فرمود: {{عربی|" يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۶، ح ۹۲۶.</ref>؛ ای [[ابو بصیر]]! آیا تو هم از دنیاخواهان هستی؟! هر کس این امر ([[قیام]]) را بشناسد، به خاطر [[انتظار]] کشیدنش، [[گشایش]] [[سختی]] او می‌شود.
|}
===[[انتظار فرج]]، [[انتظار]] خوبی ها===
*[[انتظار مهدی]]{{ع}}، [[انتظار مصلح]] جهانی، [[انتظار]] [[حکومت عدل جهانی]] و [[انتظار]] تحقق همۀ خوبی‌هاست. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] [[چشم به راه]] است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است ببیند. [[حضرت مهدی]]{{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و [[امنیّت]] و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسان‌ها]] به ارمغان می‌آورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسان‌ها]] و نفی هرگونه [[ستم و ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.</ref>.
===معنای صحیح [[انتظار]]===
*‌انتظار [[فرج]] به دو صورت می‌‌تواند باشد:
#[[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود: یکی از حقایق غیر قابل [[کتمان]] که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این است، [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]]، ریشه در مشکلات و سختی‌های [[زندگی]] و عقده‌های فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر [[چشم به راه]] [[مهدی موعود]] دوخته‌اند برای آن است که از نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند. چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]]{{ع}} باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]]{{ع}}  است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
#[[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]]: با دو دسته از [[روایات]] می‌‌توان بر آنچه دربارۀ [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{ع}} است، تاکید کرد، نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]]{{ع}} تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]]{{ع}} معرفی کرده، مانند [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: «[[منتظر]] امر ما مانند کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود درغلطد»<ref>{{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ}}؛ کمال‌الدین، ص۶۴۵.</ref>؛ این [[روایات]] نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه [[گشایش]] [[زندگی]] فرد برای خود اوست، نه برای [[امام]]، در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند؛ و دستۀ دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
===[[انتظار فرج]] مسئولانه===
*[[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آینده‌ای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین می‌کند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده می‌شود و حتی عنوان «مِن أعظم الفرج» را به دست می‌آورد<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.</ref>.
*[[انتظار فرج]] مسئولانه، بخشی از [[هدف]] و [[آرمان]] [[انتظار]] را تأمین می‌کند. [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، آن است که زمینۀ لازم برای رشد و تعالی فرد و [[جامعه]] پدید آید و آنان به [[کمال وجودی]] خود و [[سعادت اخروی]]، دست یابند. [[هدف]] نهایی [[ظهور]] ـ که ساختن جامعه‌ای [[مهدوی]] است ـ تنها پس از [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} اتفاق می‌افتد؛ ولی اهداف جزئی‌تر [[ظهور]] ـ که تعالی و فوز [[اخروی]] افراد است ـ با حالت [[انتظار فرج]] مسئولانه، قابل دستیابی‌اند، بدین معنا که [[انسانیت]] [[انسان]]، مطابق با معیارهای [[الهی]] شکوفا می‌شود و [[انسان]]، با تکیه بر گوهر [[فطری]] خویش و با [[استمداد]] از [[عقل]] و [[نقل]]، انسانی در خور [[عصر مهدوی]] [[تربیت]] می‌شود که به درجه‌ای از [[معنویت]] رسیده و [[شایستگی]] سربازی [[امام عصر]]{{ع}} و [[شهادت]] در رکاب ایشان را یافته است<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.</ref>.
*اگر [[انتظار فرج]] مسئولانه، با این ویژگی‌ها تحقق یابد، عنصر [[تکامل]] فردی شخص [[منتظر]]، به فعلیت رسیده است. این [[انتظار]]، [[هدف]] [[فرج]] را محقق می‌کند و حتی بالاتر از [[فرج]] محسوب می‌شود؛ زیرا شخص [[منتظر]]، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور [[معصوم]] به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهندۀ تلاش فراوان اوست. این معنا، در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نمایان است، آنجا که در جواب [[ابو بصیر]] از "زمان فَرَج" فرمود: «ای [[ابو بصیر]]! آیا تو هم از [[دنیاخواهان]] هستی؟! هر کس این امر ([[قیام]]) را بشناسد، به خاطر [[انتظار]] کشیدنش، [[گشایش]] [[سختی]] او می‌شود»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا بَصِیرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ}}؛ کلینی،محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴</ref>  
===ذات هدفدار [[انتظار]]===
*[[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی [[مبارک]] و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد، هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در [[حد ]][[توان]] خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>.
*[[هدف]] و [[غایت]] [[انتظار فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] [[آشکار]] شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل آن، که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام و [[آشکار]] [[اجرا]] شود<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.


ملا [[صالح]] مازندرانی در [[تبیین]] این [[حدیث]] می‌نویسد: [[امام]] در پاسخ او فرمود که و [[دنیا]] و زینت آن را می‌جویی و به دنبال [[فرج]] در [[دنیا]] هستی، و این، امری آسان و کوچک است. [[فرج]] اصلی، همان [[گشایش]] اخروی است که با خلاصی از [[عذاب]] ابدی حاصل می‌شود و این [[فرج]]، اکنون برای تو حاصل است؛ چرا که تو این [[حقیقت]] را یافته‌ای و کسی که این را بشناسد، [[خدا]] برایش [[گشایش]] حاصل نموده، او در تنگی سینه و وسوسه‌های نفسانی و [[عذاب]] [[آخرت]] می‌رهاند، و همه اینها به خاطر [[منتظر فرج]] بودن اوست؛ چون این کار از [[برترین]] [[عبادات]] است و موجب [[گشایش]] حقیقی- که [[گشایش]] اخروی است- می‌گردد<ref>شرح اصول الکافی، ملا صالح مازندرانی، ج ۶، ص ۳۲۴.</ref>.


==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
مفهوم عبارت "[[فرج]] اخروی" در این [[حدیث]]، در سخنان [[فیض کاشانی]] و [[علامه مجلسی]] هم آمده است<ref>الوافی، ج ۲، ص ۴۳۷، مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>.
{{یادآوری پاسخ}}
}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛}}
{{پاسخ پرسش
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| تصویر = 151879.jpg
::::::«[[هدف]] از [[انتظار فرج]]، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و [[امید]] به آینده‌ای بهتر است که بخشی از [[آسایش]] و [[آرامش]] روحی و روانی را نیز تأمین می‌کند. از این رو، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] شمرده می‌شود و حتی عنوان "مِن أعظم الفرج (از بزرگ‌ترین فَرَج‌ها)" را به دست می‌آورَد.
| پاسخ‌دهنده = نصرت‌الله آیتی
::::::[[انتظار فرج]] مسئولانه، بخشی از [[هدف]] و [[آرمان]] [[انتظار]] را تأمین می‌کند. [[هدف]] از [[انتظار فرج]]، آن است که زمینه لازم برای رشد و تعالی فرد و [[جامعه]] پدید آید و آنان به [[کمال وجودی]] خود و [[سعادت اخروی]]، دست یابند. [[هدف]] نهایی ظهور- که ساختن جامعه‌ای [[مهدوی]] است-، تنها پس از [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} اتفاق می‌افتد؛ ولی اهداف جزئی‌تر ظهور- که تعالی و فوز اخروی افراد است-، با حالت [[انتظار فرج]] مسئولانه، قابل دستیابی‌اند، بدین معنا که [[انسانیت]] [[انسان]]، مطابق با معیارهای الهی شکوفا می‌شود و [[انسان]]، با تکیه بر گوهر فطری خویش و با [[استمداد]] از [[عقل]] و [[نقل]]، انسانی در خور [[عصر مهدوی]] [[تربیت]] می‌شود که به درجه‌ای از [[معنویت]] رسیده و [[شایستگی]] سربازی [[امام عصر]] {{ع}} و [[شهادت]] در رکاب ایشان را یافته است.
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[نصرت‌الله آیتی]] نویسنده کتاب ''«[[دلیل روشن (کتاب)|دلیل روشن]]»'' در اين باره گفته است:
::::::اگر [[انتظار فرج]] مسئولانه، با این ویژگی‌ها تحقق یابد، عنصر [[تکامل]] فردی شخص [[منتظر]]، به فعلیت رسیده است. این [[انتظار]]، [[هدف]] [[فرج]] را محقق می‌کند و حتی بالاتر از [[فرج]] محسوب می‌شود؛ زیرا شخص [[منتظر]]، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور [[معصوم]] {{ع}} به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهنده [[تلاش]] فراوان اوست. این معنا، در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} نمایان است، آن جا که در جواب [[ابو بصیر]] از "زمان فَرَج" فرمود: {{عربی|" يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۶، ح ۹۲۶.</ref>؛ ای [[ابو بصیر]]! آیا تو هم از دنیاخواهان هستی؟! هر کس این امر ([[قیام]]) را بشناسد، به خاطر [[انتظار]] کشیدنش، [[گشایش]] [[سختی]] او می‌شود.
 
::::::ملا [[صالح]] مازندرانی در [[تبیین]] این [[حدیث]] می‌نویسد: [[امام]] در پاسخ او فرمود که و [[دنیا]] و زینت آن را می‌جویی و به دنبال [[فرج]] در [[دنیا]] هستی، و این، امری آسان و کوچک است. [[فرج]] اصلی، همان [[گشایش]] اخروی است که با خلاصی از [[عذاب]] ابدی حاصل می‌شود و این [[فرج]]، اکنون برای تو حاصل است؛ چرا که تو این [[حقیقت]] را یافته‌ای و کسی که این را بشناسد، [[خدا]] برایش [[گشایش]] حاصل نموده، او در تنگی سینه و وسوسه‌های نفسانی و [[عذاب]] [[آخرت]] می‌رهاند، و همه اینها به خاطر [[منتظر فرج]] بودن اوست؛ چون این کار از [[برترین]] [[عبادات]] است و موجب [[گشایش]] حقیقی- که [[گشایش]] اخروی است-، می‌گردد<ref>شرح اصول الکافی، ملا صالح مازندرانی، ج ۶، ص ۳۲۴.</ref>.
«‌[[انتظار فرج]] به دو صورت می‌‌تواند باشد [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]] و [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود توضیح این که: یکی از حقایق غیر قابل کتمانی که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این  است که [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]] ریشه در مشکلات و سختی‌های [[زندگی]] و عقده‌های فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر چشم به‌راه  [[مهدی موعود]] دوخته‌اند برای آن است که از این ظلم‌های متراکم و تنگی‌های معیشت و نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند و از نمد [[دولت مهدوی]] برای خود کلاهی دست و پا کنند و از قِبل آن به نان و نوایی برسند و چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]] باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند و این افت بزرگی است که از چشم تیز بین [[پیشوایان معصوم]] مخفی نمانده و در [[روایات]] ازان سخن گفته شده است.
::::::مفهوم عبارت "[[فرج]] اخروی" در این [[حدیث]]، در سخنان [[فیض کاشانی]] و [[علامه مجلسی]] هم آمده است<ref>الوافی، ج ۲، ص ۴۳۷، مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
[[ابو بصير]] می‌‌گوید به [[حضرت صادق]] {{ع}}عرض کردم فدایتان شوم [[فرج]] کی خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ}}<ref> الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.</ref>؛ ای [[ابا بصیر]]! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او به‌واسطه انتظارش [[فرج]] حاصل شده است. از [[عتاب]] [[حضرت صادق]] به [[ابوبصیر]] و این که تو نباید از کسانی باشی که [[فرج]] را برای [[دنیا]] می‌‌خواهند چنین برداشت می‌‌شود که [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] در [[امور دنیوی]] [[شایسته]] [[مؤمن]] نیست و [[پیشوایان معصوم]] از این که چشم براهی [[منتظران]] به [[هدف]] رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بوده‌اند.


{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛}}
[[روایات]] دیگری که سطح بالاتری از [[غایت]] [[انتظار]] را توضیح می‌‌دهد این [[روایت]] است: [[عمار ساباطی]] گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: [[عبادت]] پنهانی با [[امام]] پنهان از شما [[خانواده]] در زمان [[دولت]] [[باطل]] یا [[عبادت]] در [[زمان ظهور]] و [[دولت حق]] با [[امام]] آشکار از شما؟ فرمود: ای [[عمار]]! بخدا که [[صدقه]] دادن پنهانی از [[صدقه]] دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا [[عبادت]] شما در پنهانی با [[امام]] پنهانتان در زمان [[دولت]] [[باطل]] و [[ترس]] شما از [[دشمن]] و در حال [[صلح]] با [[دشمن]] [[تقیه]] از او مانند دوران [[ائمه]] بعد از [[امام حسین]]) بهتر است از کسی که [[عبادت]] کند خدای- عز و جل ذکره- را در [[زمان ظهور]] [[حق]] با [[امام]] بر [[حق]] آشکار و در زمان [[دولت حق]]. [[عبادت]] با [[ترس]] و در زمان [[دولت]] [[باطل]] مانند [[عبادت]] در زمان [[امنیت]] و [[دولت حق]] نیست (مانند زمان [[پیغمبر]] و زمان [[ظهور امام عصر]] زیرا [[عبادت]] پنهانی علاوه بر [[مشقت]] و صعوبتش از [[ریا]] و سمعه دورتر و باخلاص و [[تقرب]] نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان [[نماز]] واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش پنهان کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، [[خدا]] برای او [[ثواب]] پنجاه [[نماز واجب]] به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما [[نماز]] واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش پنهان کند، خدای عز و جل [[ثواب]] بیست و پنج [[نماز واجب]] فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک [[نماز]] نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، [[خدا]] برای او [[ثواب]] ده [[نماز]] نافله نویسد. و آنکه از شما کار [[نیکی]] انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و [[حسنات]] [[مؤمن]] از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر [[حسن]] عمل داشته باشد و نسبت بدین و [[امام]] و [[جان]] خود بi تقیه [[معتقد]] باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل [[کریم]] است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل [[تشویق]] فرمودی و برانگیختی، ولی من [[دوست]] دارم بدانم دلیلش چیست که [[اعمال]] ما از [[اعمال]] [[اصحاب]] امامی که آشکار باشد، در زمان [[دولت]] [[حی]] بهتر است، با وجود اینکه همه یک [[دین]] داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و هر [[کار خیر]] و دانشی برایشان [[سبقت]] دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از [[دشمن]] با [[امام]] پنهان [[سبقت]] دارید، در حالی که [[مطیع]] او هستید و مثل او [[صبر]] می‏‌کنید، و در [[انتظار]] [[دولت حق]] می‌‏باشید، و در باره [[امام]] و [[جان]] خود از [[سلاطین]] [[ستمگر]] [[ترس]] دارید، [[حق امام]] (چون [[منصب امامت]] و [[خمس]]) و [[حقوق]] خود را (مانند [[زکات]] و [[خراج]]) در دست [[ستمگران]] می‌‏بینید که از شما باز می‏‌گیرند و شما را بکسب و زراعت در [[دنیا]] و طلب روزی ناچار می‏‌کنند، علاوه بر موضوع [[صبر]] شما نسبت بدین و عبادتتان و [[اطاعت از امام]] و [[ترس]] از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل [[ثواب]] [[اعمال]] شما را چند برابر فرموده است، گوارا [[باد]] بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان [[امامت]] شما و [[فرمانبرداری]] از شما نیکوکارتر و با [[ثواب]] بیشتر از [[اصحاب]] [[دولت حق]] و [[عدالت]] باشیم، شما [[عقیده]] ندارید [[آرزو]] نکنیم‏ که‏ ما از [[اصحاب حضرت قائم]] باشیم و [[حق]] ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما [[دوست]] ندارید که خدای- تبارک و تعالی- [[حق]] و [[عدالت]] را در بلاد ظاهر کند؟ و [[وحدت]] کلمه پدید آورد؟ و میان دل‌های پراکنده الفت دهد؟ و [[مردم]] [[خدا]] را در روی زمینش [[نافرمانی]] نکنند؟ و حدود [[خدا]] در میان خلقش [[اجرا]] شود و [[خدا]] [[حق]] را به اهلش برگرداند تا [[حق]] آشکار شود و از [[ترس]] هیچ یک از [[مردم]] [[حق]] پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از [[ظهور امام زمان]] و برقراری [[دولت حق]] به‌دست می‏‌آید و چگونه می‏‌شود که [[مسلمان]] این [[آرزو]] را نداشته باشد) هان بخدا، ای [[عمار]]! هر کدام از شما ([[شیعیان]]) بر این حالی که اکنون دارید ([[عبادت]] با [[خوف]] و [[تقیه]]) بمیرد از بسیاری از [[شهداء]] [[بدر]] و [[احد]] بهتر و [[برتر]] است، پس مژده [[باد]] شما را (از بسیاری از [[شهدا]] فرمود تا مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]] را خارج کند)<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ‏ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا}}. الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.</ref>. 
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرت‌الله آیتی]]]]
از این [[حدیث]] چنین می‌‌توان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنان‌که ملاحظه می‌‌شود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفته‌اند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]] {{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرموده‌اند که چنین غایاتی آرمان‌های مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید.
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرت‌الله آیتی]] نویسنده کتاب ''«[[دلیل روشن (کتاب)|دلیل روشن]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«‌[[انتظار فرج]] به دو صورت می‌‌تواند باشد [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر [[امام]] و [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] در امر خود توضیح این که: یکی از حقایق غیر قابل کتمانی که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این  است که [[انتظار]] بسیاری از [[منتظران ظهور]] ریشه در مشکلات و سختی‌های [[زندگی]] و عقده‌های فروخورده از [[ظلم]] گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از [[منتظران]] اگر چشم به‌راه  [[مهدی موعود]] دوخته‌اند برای آن است که از این ظلم‌های متراکم و تنگی‌های معیشت و نابسامانی اوضاع [[نجات]] پیدا کنند و از نمد [[دولت مهدوی]] برای خود کلاهی دست و پا کنند و از قِبل آن به نان و نوایی برسند و چنین انتظاری بیش از آنکه برای [[مهدی]] باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند و این افت بزرگی است که از چشم تیز بین [[پیشوایان معصوم]] مخفی نمانده و در [[روایات]] ازان سخن گفته شده است.
::::::[[ابو بصير]] می‌‌گوید به [[حضرت صادق]]{{ع}}عرض کردم فدایتان شوم [[فرج]] کی خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ}}<ref> الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.</ref>؛ ای [[ابا بصیر]]! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او به‌واسطه انتظارش [[فرج]] حاصل شده است. از [[عتاب]] [[حضرت صادق]] به [[ابوبصیر]] و این که تو نباید از کسانی باشی که [[فرج]] را برای [[دنیا]] می‌‌خواهند چنین برداشت می‌‌شود که [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] در [[امور دنیوی]] [[شایسته]] [[مؤمن]] نیست و [[پیشوایان معصوم]] از این که چشم براهی [[منتظران]] به [[هدف]] رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بوده‌اند.
::::::[[روایات]] دیگری که سطح بالاتری از [[غایت]] [[انتظار]] را توضیح می‌‌دهد این [[روایت]] است: [[عمار ساباطی]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: [[عبادت]] پنهانی با [[امام]] [[پنهان]] از شما [[خانواده]] در زمان [[دولت]] [[باطل]] یا [[عبادت]] در [[زمان ظهور]] و [[دولت حق]] با [[امام]] [[آشکار]] از شما؟ فرمود: ای [[عمار]]! بخدا که [[صدقه]] دادن پنهانی از [[صدقه]] دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا [[عبادت]] شما در پنهانی با [[امام]] پنهانتان در زمان [[دولت]] [[باطل]] و [[ترس]] شما از [[دشمن]] و در حال [[صلح]] با [[دشمن]] [[تقیه]] از او مانند دوران [[ائمه]] بعد از [[امام حسین]]) بهتر است از کسی که [[عبادت]] کند خدای- عز و جل ذکره- را در [[زمان ظهور]] [[حق]] با [[امام]] بر [[حق]] [[آشکار]] و در زمان [[دولت حق]]. [[عبادت]] با [[ترس]] و در زمان [[دولت]] [[باطل]] مانند [[عبادت]] در زمان [[امنیت]] و [[دولت حق]] نیست (مانند زمان [[پیغمبر]] و زمان [[ظهور امام عصر]] زیرا [[عبادت]] پنهانی علاوه بر [[مشقت]] و صعوبتش از [[ریا]] و سمعه دورتر و باخلاص و [[تقرب]] نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان [[نماز]] واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش [[پنهان]] کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، [[خدا]] برای او [[ثواب]] پنجاه [[نماز واجب]] به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما [[نماز]] واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش [[پنهان]] کند، خدای عز و جل [[ثواب]] بیست و پنج [[نماز واجب]] فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک [[نماز]] نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، [[خدا]] برای او [[ثواب]] ده [[نماز]] نافله نویسد. و آنکه از شما کار [[نیکی]] انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و [[حسنات]] [[مؤمن]] از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر [[حسن]] عمل داشته باشد و نسبت بدین و [[امام]] و [[جان]] خود بi تقیه [[معتقد]] باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل [[کریم]] است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل [[تشویق]] فرمودی و برانگیختی، ولی من [[دوست]] دارم بدانم دلیلش چیست که [[اعمال]] ما از [[اعمال]] [[اصحاب]] [[امامی]] که [[آشکار]] باشد، در زمان [[دولت]] [[حی]] بهتر است، با وجود اینکه همه یک [[دین]] داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و هر [[کار خیر]] و دانشی برایشان [[سبقت]] دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از [[دشمن]] با [[امام]] [[پنهان]] [[سبقت]] دارید، در حالی که [[مطیع]] او هستید و مثل او [[صبر]] می‏‌کنید، و در [[انتظار]] [[دولت حق]] می‌‏باشید، و در باره [[امام]] و [[جان]] خود از [[سلاطین]] [[ستمگر]] [[ترس]] دارید، [[حق امام]] (چون [[منصب امامت]] و [[خمس]]) و [[حقوق]] خود را (مانند [[زکات]] و [[خراج]]) در دست [[ستمگران]] می‌‏بینید که از شما باز می‏‌گیرند و شما را بکسب و زراعت در [[دنیا]] و طلب روزی ناچار می‏‌کنند، علاوه بر موضوع [[صبر]] شما نسبت بدین و عبادتتان و [[اطاعت از امام]] و [[ترس]] از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل [[ثواب]] [[اعمال]] شما را چند برابر فرموده است، گوارا [[باد]] بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان [[امامت]] شما و [[فرمانبرداری]] از شما نیکوکارتر و با [[ثواب]] بیشتر از [[اصحاب]] [[دولت حق]] و [[عدالت]] باشیم، شما [[عقیده]] ندارید [[آرزو]] نکنیم‏ که‏ ما از [[اصحاب حضرت قائم]] باشیم و [[حق]] ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما [[دوست]] ندارید که خدای- تبارک و تعالی- [[حق]] و [[عدالت]] را در بلاد ظاهر کند؟ و [[وحدت]] کلمه پدید آورد؟ و میان دل‌های پراکنده الفت دهد؟ و [[مردم]] [[خدا]] را در روی زمینش [[نافرمانی]] نکنند؟ و حدود [[خدا]] در میان خلقش [[اجرا]] شود و [[خدا]] [[حق]] را به اهلش برگرداند تا [[حق]] [[آشکار]] شود و از [[ترس]] هیچ یک از [[مردم]] [[حق]] پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از [[ظهور امام زمان]] و برقراری [[دولت حق]] بدست می‏‌آید و چگونه می‏‌شود که [[مسلمان]] این [[آرزو]] را نداشته باشد) هان بخدا، ای [[عمار]]! هر کدام از شما ([[شیعیان]]) بر این حالی که اکنون دارید ([[عبادت]] با [[خوف]] و [[تقیه]]) بمیرد از بسیاری از [[شهداء]] [[بدر]] و [[احد]] بهتر و [[برتر]] است، پس مژده [[باد]] شما را (از بسیاری از [[شهدا]] فرمود تا مانند [[حمزه]] [[سید الشهدا]] را خارج کند)<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ‏ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا}}. الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.</ref>. 
::::::از این [[حدیث]] چنین می‌‌توان برداشت کرد که [[هدف]] و [[غایت]] انتظار [[فرج]] این است که [[حق]] و [[عدالت]] در [[زمین]] آشکار شود و جدایی‌ها به [[اتحاد]] و [[یکدلی]] مبدل شود و کسی از [[دستورات الهی]] [[سرپیچی]] نکند و [[حدود الهی]] بپا داشته شود و [[حق]] [[حاکمیت]] به اهل ان که [[پیشوایان]] معصومین‌اند بازگردانده شود و [[حق]] به صورت تام اشکارو [[اجرا]] شود.همچنان‌که ملاحظه می‌‌شود محورهایی که در این [[روایت]] مورد تاکید قرار گرفته‌اند اجرای [[حق]] و [[عدل]] و فرامین [[الهی]] و [[حاکمیت]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است و [[امام صادق]]{{ع}} به [[عمار ساباطی]] این نکته مهم را گوشزد فرموده‌اند که چنین غایاتی آرمان‌های مطلوبی هستند که سزاوار است یک [[مؤمن]] به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را [[آرزو]] نماید.
::::::این [[روایت]] به روشنی نشان می‌‌دهد انتظارهای خودمحوری که به [[نیت]] بهره‌مندی از لذت‌های مادی و [[نجات]] یافتن از سختی‌های [[زندگی]] است و به تعبیر دیگر به جای آنکه [[انتظار]] و آماده باش برای [[مهدی]] باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است ابتر و ناقص است. آنچه درباره [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{ع}} گذشت را می‌‌توان با دو دسته از [[روایات]] تاکید کرد نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] معرفی کرده نظیر {{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}}؛ <ref>منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمال‌الدین، ص۶۴۵. </ref> این [[روایات]] به ضمیمه روایاتی نظیر {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷</ref>.؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه اولا [[گشایش]] [[زندگی]] من برای من است و نه برای [[امام]] در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند و ثانیا [[گشایش]] [[دنیوی]] چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز [[ملک]] وقرب و [[نبی]] مرسل و [[مؤمن]] ممتحن نتواند آن را [[تحمل]] نماید. و دسته دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛}}
این [[روایت]] به روشنی نشان می‌‌دهد انتظارهای خودمحوری که به [[نیت]] بهره‌مندی از لذت‌های مادی و [[نجات]] یافتن از سختی‌های [[زندگی]] است و به تعبیر دیگر به جای آنکه [[انتظار]] و آماده باش برای [[مهدی]] باشد، [[انتظار]] از [[مهدی]] است ابتر و ناقص است. آنچه درباره [[غایت]] مطلوب [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[اهل بیت]] {{ع}} گذشت را می‌‌توان با دو دسته از [[روایات]] تاکید کرد نخست روایاتی که بر [[انتظار]] امر [[ائمه]] تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق [[انتظار]] را امر [[امامان]] معرفی کرده نظیر {{متن حدیث|اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}}؛ <ref>منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمال‌الدین، ص۶۴۵. </ref> این [[روایات]] به ضمیمه روایاتی نظیر {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷</ref>.؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان می‌‌دهد متعلق [[انتظار]] مورد نظر [[پیشوایان معصوم]] [[گشایش]] در معیشت [[دنیوی]] نیست؛ چراکه اولا [[گشایش]] [[زندگی]] من برای من است و نه برای [[امام]] در حالی که [[روایات]] بر [[انتظار]] امر [[امام]] تاکید کرده‌اند و ثانیا [[گشایش]] [[دنیوی]] چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز [[ملک]] وقرب و [[نبی]] مرسل و [[مؤمن]] ممتحن نتواند آن را [[تحمل]] نماید. و دسته دوم [[روایات]] [[فضیلت انتظار]] است که برای [[انتظار]] [[فضایل]] بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از [[فضیلت]] نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
}}
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
{{پاسخ پرسش
:::::*«بعضی گمان کرده‌اند که [[انتظار]] [[مصلح جهانی]]، افراد را در حالت سکون و بی‌تفاوتی قرار می‌دهد و [[منتظران]]، تا [[قیام]] اصلاح‌گری جهانی در مقابل بدی‌ها و پلیدی‌ها واکنشی نخواهند داشت، بلکه ساکت و بی‌تفاوت، دست روی دست خواهند گذاشت و تماشاگر جنایت‌ها خواهند بود. این نگاه، یک نگاه سطحی و به دور از [[اندیشه]] و دقت است؛ زیرا با توجه به آنچه در [[حقیقت]] [[انتظار]] [[امام]] [[موعود]] و ویژگی‌های آن و نیز ابعاد [[انتظار]] و [[ویژگی‌های منتظران]] مطرح شد، روشن است که روحیه [[انتظار]]، آن هم با ویژگی‌های منحصر به فرد و [[جایگاه]] بی‌نظیر [[امام مهدی]]{{ع}} نه تنها سکون و سردی را به دنبال ندارد؛ بلکه [[بهترین]] عامل حرکت و [[پویایی]] است. [[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی مبارک و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد. هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت]] [[انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در حد توان خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند و وقتی جامعه‌ای از عناصری این چنین با هویّت تشکیل یابد، [[اجتماعی]] در جهت ترویج [[فضیلت‌ها]] پدید می‌آید و حرکت عمومی به سوی اقامه خوبی‌ها، شکل می‌گیرد. در چنین محیطی که محیط [[صلاح]] و [[سازندگی]] و فضای امیدبخشی و [[نشاط]] و عرصه [[تلاش]] و [[همیاری]] و همکاری است، زمینه رشد و [[باورهای دینی]] و بینش عمیق [[مهدوی]] در افراد [[جامعه]] پدید می‌آید [[منتظران]] که به [[برکت]] [[انتظار]]، در [[فساد]] محیط حل نشده‌اند بلکه هویّت دینی و مرزهای [[اعتقادی]] خود را حفظ کرده‌اند، در برابر سختی‌ها و مشکلات دوران [[انتظار]] [[بردباری]] می‌کنند و به [[امید]] تحقق وعده حتمی الهی با [[پایداری]]، بلاها را به [[جان]] می‌خرند. [[راستی]] کدام [[مکتب]] و مذهبی را می‌شناسید که برای [[پیروان]] خود چنین مسیر روشنی را ترسیم کرده باشد؟ مسیری که با انگیزه‌ای الهی پیموده می‌شود و در نهایت پاداشی بس بزرگ را به ارمغان می‌آورد<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۸ - ۱۴۹.</ref>.
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
:::::*[[انتظار]]، امری فطری است و برای همگان در هر [[قوم]] و آیینی که باشند وجود دارد؛ اما انتظارهای معمولی که در جریان زندگی افراد و حّتی جامعه‌ها وجود دارد، هر اندازه بزرگ و با اهمیت باشد، در مقایسه با [[انتظار]] [[موعود جهانی]]، کوچک و بی‌مقدار است؛ زیرا [[انتظار]] [[ظهور]] او، ویژگی‌های خاص خود را دارد: [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} انتظاری است که از ابتدای عالم، آغاز شده است؛ یعنی از زمان‌های بسیار دور، [[انبیا]] و [[اولیا]] نوید [[ظهور]] او را داده‌اند و در زمان‌های نزدیک‌تر، همۀ [[امامان]] ما، آرزوی روزگار [[دولت]] او را داشته‌اند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "اگر او را [[درک]] می‌کردم، تمام [[عمر]] به او خدمت می‌کردم"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.</ref>
| تصویر = 991395.jpg
:::::*[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، [[انتظار]] [[مصلح جهانی]] است. [[انتظار]] [[حکومت]] [[عدل جهانی]] است و [[انتظار]] تحقق همه خوبی‌ها است. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] چشم به راه است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است، ببیند. [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و امنیّت و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسان‌ها]] به ارمغان می‌آورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسان‌ها]] و نفی هرگونه [[ستم]] و [[ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست.
| پاسخ‌دهنده = نگین آفرینش ج۱ (کتاب)
::::::[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینه‌های [[شکوفایی]] آن، خواهد شکفت و آن زمانی است که همه [[انسان‌ها]] در طلب [[منجی]] و [[مصلح]] [[آخر الزمان]] باشند. او می‌آید تا با همکاری و [[همیاری]] یارانش بر ضد بدی‌ها [[قیام]] کند، نه اینکه تنها با [[معجزه]] کار [[جهان]] را سامان دهد. [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در منتظرانش [[شوق]] [[یاری]] و [[همراهی]] او را ایجاد می‌کند و به [[انسان]]، هویت و حیات می‌بخشد و او را از پوچی و بی‌هدفی [[نجات]] می‌دهد. آنچه گفته شد، بخشی از ویژگی‌های آن انتظاری است که به وسعت همه [[تاریخ]] و ریشه در [[جان]] همه [[انسان‌ها]] دارد و هیچ [[انتظار]] دیگری همسان این [[انتظار]] سترگ نیست. بنابراین جا دارد که ابعاد و آثار فراوانِ [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را بشناسیم و درباره [[وظایف منتظران]] [[ظهور]] او و [[پاداش]] بی‌نظیر آن‌ها سخن بگوییم»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref>.
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
{{پایان جمع شدن}}
*«بعضی گمان کرده‌اند که [[انتظار]] [[مصلح جهانی]]، افراد را در حالت سکون و بی‌تفاوتی قرار می‌دهد و [[منتظران]]، تا [[قیام]] اصلاح‌گری جهانی در مقابل بدی‌ها و پلیدی‌ها واکنشی نخواهند داشت، بلکه ساکت و بی‌تفاوت، دست روی دست خواهند گذاشت و تماشاگر جنایت‌ها خواهند بود. این نگاه، یک نگاه سطحی و به دور از [[اندیشه]] و دقت است؛ زیرا با توجه به آنچه در [[حقیقت]] [[انتظار]] [[امام]] [[موعود]] و ویژگی‌های آن و نیز ابعاد [[انتظار]] و [[ویژگی‌های منتظران]] مطرح شد، روشن است که روحیه [[انتظار]]، آن هم با ویژگی‌های منحصر به فرد و [[جایگاه]] بی‌نظیر [[امام مهدی]] {{ع}} نه تنها سکون و سردی را به دنبال ندارد؛ بلکه [[بهترین]] عامل حرکت و [[پویایی]] است. [[انتظار]]، در [[منتظر]] غوغایی مبارک و حرکتی [[هدف]] دار پدید می‌آورد. هر چه [[منتظر]]، به [[حقیقت]] [[انتظار]]، نزدیک‌تر شود، سرعت حرکت او به سوی مقصد بیشتر خواهد شد. در پرتو [[انتظار]]، [[آدمی]] از خود محوری رهایی می‌یابد و خود را جزئی از [[جامعه اسلامی]] می‌بیند؛ بنابراین می‌کوشد تا [[جامعه]] را در حد توان خود به [[صلاح]] و درستی نزدیک کند و وقتی جامعه‌ای از عناصری این چنین با هویّت تشکیل یابد، [[اجتماعی]] در جهت ترویج [[فضیلت‌ها]] پدید می‌آید و حرکت عمومی به سوی اقامه خوبی‌ها، شکل می‌گیرد. در چنین محیطی که محیط [[صلاح]] و [[سازندگی]] و فضای امیدبخشی و [[نشاط]] و عرصه [[تلاش]] و [[همیاری]] و همکاری است، زمینه رشد و [[باورهای دینی]] و بینش عمیق [[مهدوی]] در افراد [[جامعه]] پدید می‌آید [[منتظران]] که به [[برکت]] [[انتظار]]، در [[فساد]] محیط حل نشده‌اند بلکه هویّت دینی و مرزهای [[اعتقادی]] خود را حفظ کرده‌اند، در برابر سختی‌ها و مشکلات دوران [[انتظار]] [[بردباری]] می‌کنند و به [[امید]] تحقق وعده حتمی الهی با [[پایداری]]، بلاها را به [[جان]] می‌خرند. [[راستی]] کدام [[مکتب]] و مذهبی را می‌شناسید که برای [[پیروان]] خود چنین مسیر روشنی را ترسیم کرده باشد؟ مسیری که با انگیزه‌ای الهی پیموده می‌شود و در نهایت پاداشی بس بزرگ را به ارمغان می‌آورد<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۸ - ۱۴۹.</ref>.
* [[انتظار]]، امری فطری است و برای همگان در هر [[قوم]] و آیینی که باشند وجود دارد؛ اما انتظارهای معمولی که در جریان زندگی افراد و حّتی جامعه‌ها وجود دارد، هر اندازه بزرگ و با اهمیت باشد، در مقایسه با [[انتظار]] [[موعود جهانی]]، کوچک و بی‌مقدار است؛ زیرا [[انتظار]] [[ظهور]] او، ویژگی‌های خاص خود را دارد: [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} انتظاری است که از ابتدای عالم، آغاز شده است؛ یعنی از زمان‌های بسیار دور، [[انبیا]] و [[اولیا]] نوید [[ظهور]] او را داده‌اند و در زمان‌های نزدیک‌تر، همۀ [[امامان]] ما، آرزوی روزگار [[دولت]] او را داشته‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "اگر او را [[درک]] می‌کردم، تمام [[عمر]] به او خدمت می‌کردم"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.</ref>
* [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، [[انتظار]] [[مصلح جهانی]] است. [[انتظار]] [[حکومت]] [[عدل جهانی]] است و [[انتظار]] تحقق همه خوبی‌ها است. در این [[انتظار]]، [[بشریت]] چشم به راه است تا آنچه را بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده و هیچ گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است، ببیند. [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} همان است که [[عدالت]] و [[معنویت]]، [[برادری]] و [[برابری]]، [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و امنیّت و [[صلح]] و عصر [[شکوفایی]] [[عقل]] و [[دانش]] بشری را برای [[انسان‌ها]] به ارمغان می‌آورد و برچیدن بساط [[استعمار]] و [[بردگی]] [[انسان‌ها]] و نفی هرگونه [[ستم]] و [[ستمگری]] و رهایی اجتماع از انواع فسادهای [[اخلاقی]]، ره آورد [[حاکمیت]] اوست.


[[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینه‌های [[شکوفایی]] آن، خواهد شکفت و آن زمانی است که همه [[انسان‌ها]] در طلب [[منجی]] و [[مصلح]] [[آخر الزمان]] باشند. او می‌آید تا با همکاری و [[همیاری]] یارانش بر ضد بدی‌ها [[قیام]] کند، نه اینکه تنها با [[معجزه]] کار [[جهان]] را سامان دهد. [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} در منتظرانش [[شوق]] [[یاری]] و [[همراهی]] او را ایجاد می‌کند و به [[انسان]]، هویت و حیات می‌بخشد و او را از پوچی و بی‌هدفی [[نجات]] می‌دهد. آنچه گفته شد، بخشی از ویژگی‌های آن انتظاری است که به وسعت همه [[تاریخ]] و ریشه در [[جان]] همه [[انسان‌ها]] دارد و هیچ [[انتظار]] دیگری همسان این [[انتظار]] سترگ نیست. بنابراین جا دارد که ابعاد و آثار فراوانِ [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} را بشناسیم و درباره [[وظایف منتظران]] [[ظهور]] او و [[پاداش]] بی‌نظیر آن‌ها سخن بگوییم»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref>.
}}
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
== پانویس ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{انتظار افقی}}


[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۴

هدف از انتظار فرج چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیهدف از انتظار
تعداد پاسخ۳ پاسخ

هدف از انتظار فرج چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

انتظار فرج، انتظار خوبی ها

معنای صحیح انتظار

  • ‌انتظار فرج به دو صورت می‌‌تواند باشد:
  1. انتظار فرج و گشایش در امر خود: یکی از حقایق غیر قابل کتمان که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این است، انتظار بسیاری از منتظران ظهور، ریشه در مشکلات و سختی‌های زندگی و عقده‌های فروخورده از ظلم گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از منتظران اگر چشم به راه مهدی موعود دوخته‌اند برای آن است که از نابسامانی اوضاع نجات پیدا کنند. چنین انتظاری بیش از آنکه برای مهدی (ع) باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، انتظار از مهدی (ع) است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند[۲].
  2. انتظار فرج و گشایش در امر امام: با دو دسته از روایات می‌‌توان بر آنچه دربارۀ غایت مطلوب انتظار در فرهنگ اهل بیت (ع) است، تاکید کرد، نخست روایاتی که بر انتظار امر ائمه (ع) تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق انتظار را امر امامان (ع) معرفی کرده، مانند روایت امام صادق (ع) که فرمودند: «منتظر امر ما مانند کسی است که در راه خدا به خون خود درغلطد»[۳]؛ این روایات نشان می‌‌دهد متعلق انتظار مورد نظر پیشوایان معصوم (ع) گشایش در معیشت دنیوی نیست؛ چراکه گشایش زندگی فرد برای خود اوست، نه برای امام، در حالی که روایات بر انتظار امر امام تاکید کرده‌اند؛ و دستۀ دوم روایات فضیلت انتظار است که برای انتظار فضایل بسیاری برشمرده است و روشن است این حجم انبوه از فضیلت نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست[۴].

انتظار فرج مسئولانه

ذات هدفدار انتظار

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
آیت‌الله محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«هدف از انتظار فرج، رها شدن از تنگناهای روحی و روانی و امید به آینده‌ای بهتر است که بخشی از آسایش و آرامش روحی و روانی را نیز تأمین می‌کند. از این رو، نوعی فرج و گشایش شمرده می‌شود و حتی عنوان "مِن أعظم الفرج (از بزرگ‌ترین فَرَج‌ها)" را به دست می‌آورَد.

انتظار فرج مسئولانه، بخشی از هدف و آرمان انتظار را تأمین می‌کند. هدف از انتظار فرج، آن است که زمینه لازم برای رشد و تعالی فرد و جامعه پدید آید و آنان به کمال وجودی خود و سعادت اخروی، دست یابند. هدف نهایی ظهور- که ساختن جامعه‌ای مهدوی است- تنها پس از ظهور امام مهدی (ع) اتفاق می‌افتد؛ ولی اهداف جزئی‌تر ظهور- که تعالی و فوز اخروی افراد است- با حالت انتظار فرج مسئولانه، قابل دستیابی‌اند، بدین معنا که انسانیت انسان، مطابق با معیارهای الهی شکوفا می‌شود و انسان، با تکیه بر گوهر فطری خویش و با استمداد از عقل و نقل، انسانی در خور عصر مهدوی تربیت می‌شود که به درجه‌ای از معنویت رسیده و شایستگی سربازی امام عصر (ع) و شهادت در رکاب ایشان را یافته است.

اگر انتظار فرج مسئولانه، با این ویژگی‌ها تحقق یابد، عنصر تکامل فردی شخص منتظر، به فعلیت رسیده است. این انتظار، هدف فرج را محقق می‌کند و حتی بالاتر از فرج محسوب می‌شود؛ زیرا شخص منتظر، با تکیه بر معارفِ در دسترس خود و بدون حضور معصوم (ع) به این درجه از رشد و تعالی دست یافته است که نشان دهنده تلاش فراوان اوست. این معنا، در حدیثی از امام صادق (ع) نمایان است، آن جا که در جواب ابو بصیر از "زمان فَرَج" فرمود: " يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ"[۱۱]؛ ای ابو بصیر! آیا تو هم از دنیاخواهان هستی؟! هر کس این امر (قیام) را بشناسد، به خاطر انتظار کشیدنش، گشایش سختی او می‌شود.

ملا صالح مازندرانی در تبیین این حدیث می‌نویسد: امام در پاسخ او فرمود که و دنیا و زینت آن را می‌جویی و به دنبال فرج در دنیا هستی، و این، امری آسان و کوچک است. فرج اصلی، همان گشایش اخروی است که با خلاصی از عذاب ابدی حاصل می‌شود و این فرج، اکنون برای تو حاصل است؛ چرا که تو این حقیقت را یافته‌ای و کسی که این را بشناسد، خدا برایش گشایش حاصل نموده، او در تنگی سینه و وسوسه‌های نفسانی و عذاب آخرت می‌رهاند، و همه اینها به خاطر منتظر فرج بودن اوست؛ چون این کار از برترین عبادات است و موجب گشایش حقیقی- که گشایش اخروی است- می‌گردد[۱۲].

مفهوم عبارت "فرج اخروی" در این حدیث، در سخنان فیض کاشانی و علامه مجلسی هم آمده است[۱۳]»[۱۴].
۲. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی نویسنده کتاب «دلیل روشن» در اين باره گفته است:

«‌انتظار فرج به دو صورت می‌‌تواند باشد انتظار فرج و گشایش در امر امام و انتظار فرج و گشایش در امر خود توضیح این که: یکی از حقایق غیر قابل کتمانی که از گذشته‌های دور تا به امروز وجود دارد این است که انتظار بسیاری از منتظران ظهور ریشه در مشکلات و سختی‌های زندگی و عقده‌های فروخورده از ظلم گردنکشان و نابسامانی روزگار دارد. این دسته از منتظران اگر چشم به‌راه مهدی موعود دوخته‌اند برای آن است که از این ظلم‌های متراکم و تنگی‌های معیشت و نابسامانی اوضاع نجات پیدا کنند و از نمد دولت مهدوی برای خود کلاهی دست و پا کنند و از قِبل آن به نان و نوایی برسند و چنین انتظاری بیش از آنکه برای مهدی باشد و مسئولیت‌آفرین و همت‌ساز باشد، انتظار از مهدی است که توقع‌ها را بالا می‌‌برد و موجبات سکون و رکود را فراهم می‌‌کند و این افت بزرگی است که از چشم تیز بین پیشوایان معصوم مخفی نمانده و در روایات ازان سخن گفته شده است.

ابو بصير می‌‌گوید به حضرت صادق (ع)عرض کردم فدایتان شوم فرج کی خواهد بود؟ حضرت فرمودند: «يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لاِنْتِظَارِ»[۱۵]؛ ای ابا بصیر! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ كسی كه این امر را بشناسد، برای او به‌واسطه انتظارش فرج حاصل شده است. از عتاب حضرت صادق به ابوبصیر و این که تو نباید از کسانی باشی که فرج را برای دنیا می‌‌خواهند چنین برداشت می‌‌شود که انتظار ظهور برای گشایش در امور دنیوی شایسته مؤمن نیست و پیشوایان معصوم از این که چشم براهی منتظران به هدف رسیدن به چنین غایتی باشد ناخرسند بوده‌اند.

روایات دیگری که سطح بالاتری از غایت انتظار را توضیح می‌‌دهد این روایت است: عمار ساباطی گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: کدامیک از این دو بهتر است؟: عبادت پنهانی با امام پنهان از شما خانواده در زمان دولت باطل یا عبادت در زمان ظهور و دولت حق با امام آشکار از شما؟ فرمود: ای عمار! بخدا که صدقه دادن پنهانی از صدقه دادن آشکارا بهتر است، و همچنین بخدا عبادت شما در پنهانی با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و ترس شما از دشمن و در حال صلح با دشمنتقیه از او مانند دوران ائمه بعد از امام حسین) بهتر است از کسی که عبادت کند خدای- عز و جل ذکره- را در زمان ظهور حق با امام بر حق آشکار و در زمان دولت حق. عبادت با ترس و در زمان دولت باطل مانند عبادت در زمان امنیت و دولت حق نیست (مانند زمان پیغمبر و زمان ظهور امام عصر زیرا عبادت پنهانی علاوه بر مشقت و صعوبتش از ریا و سمعه دورتر و باخلاص و تقرب نزدیکتر است). و بدانید هر کس از شما که در این زمان نماز واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش پنهان کند و آن را تمام و کامل بجا آورد، خدا برای او ثواب پنجاه نماز واجب به جماعت گزارده بنویسد و کسی که از شما نماز واجبش را فرادی و در وقتش بخواند و درست و کامل بجا آورد، و از دشمنش پنهان کند، خدای عز و جل ثواب بیست و پنج نماز واجب فرادی برایش بنویسد، و هر کس از شما که یک نماز نافله را در وقتش بخواند و کامل ادا کند، خدا برای او ثواب ده نماز نافله نویسد. و آنکه از شما کار نیکی انجام دهد، خدای عز و جل برای او بجای آن بیست حسنه نویسد و حسنات مؤمن از شما را خدای عز و جل چند برابر کند، اگر حسن عمل داشته باشد و نسبت بدین و امام و جان خود بi تقیه معتقد باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خدای عز و جل کریم است. من عرض کردم قربانت گردم، بخدا که شما مرا بعمل تشویق فرمودی و برانگیختی، ولی من دوست دارم بدانم دلیلش چیست که اعمال ما از اعمال اصحاب امامی که آشکار باشد، در زمان دولت حی بهتر است، با وجود اینکه همه یک دین داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن بدین خدای عز و جل و انجام دادن نماز و روزه و حج و هر کار خیر و دانشی برایشان سبقت دارید، و نیز نسبت بعبادت خدای- عز ذکره- در پنهانی از دشمن با امام پنهان سبقت دارید، در حالی که مطیع او هستید و مثل او صبر می‏‌کنید، و در انتظار دولت حق می‌‏باشید، و در باره امام و جان خود از سلاطین ستمگر ترس دارید، حق امام (چون منصب امامت و خمس) و حقوق خود را (مانند زکات و خراج) در دست ستمگران می‌‏بینید که از شما باز می‏‌گیرند و شما را بکسب و زراعت در دنیا و طلب روزی ناچار می‏‌کنند، علاوه بر موضوع صبر شما نسبت بدین و عبادتتان و اطاعت از امام و ترس از دشمنتان، بدین جهات است که خدای عز و جل ثواب اعمال شما را چند برابر فرموده است، گوارا باد بر شما. عرض کردم: قربانت گردم، پس در صورتی که ما در زمان امامت شما و فرمانبرداری از شما نیکوکارتر و با ثواب بیشتر از اصحاب دولت حق و عدالت باشیم، شما عقیده ندارید آرزو نکنیم‏ که‏ ما از اصحاب حضرت قائم باشیم و حق ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللَّه!! شما دوست ندارید که خدای- تبارک و تعالی- حق و عدالت را در بلاد ظاهر کند؟ و وحدت کلمه پدید آورد؟ و میان دل‌های پراکنده الفت دهد؟ و مردم خدا را در روی زمینش نافرمانی نکنند؟ و حدود خدا در میان خلقش اجرا شود و خدا حق را به اهلش برگرداند تا حق آشکار شود و از ترس هیچ یک از مردم حق پوشیده نگردد، (اینها نتایجی است بسیار بزرگ و سودمند برای همگان که از ظهور امام زمان و برقراری دولت حق به‌دست می‏‌آید و چگونه می‏‌شود که مسلمان این آرزو را نداشته باشد) هان بخدا، ای عمار! هر کدام از شما (شیعیان) بر این حالی که اکنون دارید (عبادت با خوف و تقیه) بمیرد از بسیاری از شهداء بدر و احد بهتر و برتر است، پس مژده باد شما را (از بسیاری از شهدا فرمود تا مانند حمزه سید الشهدا را خارج کند)[۱۶]. از این حدیث چنین می‌‌توان برداشت کرد که هدف و غایت انتظار فرج این است که حق و عدالت در زمین آشکار شود و جدایی‌ها به اتحاد و یکدلی مبدل شود و کسی از دستورات الهی سرپیچی نکند و حدود الهی بپا داشته شود و حق حاکمیت به اهل ان که پیشوایان معصومین‌اند بازگردانده شود و حق به صورت تام اشکارو اجرا شود.همچنان‌که ملاحظه می‌‌شود محورهایی که در این روایت مورد تاکید قرار گرفته‌اند اجرای حق و عدل و فرامین الهی و حاکمیت اولیاء خداوند است و امام صادق (ع) به عمار ساباطی این نکته مهم را گوشزد فرموده‌اند که چنین غایاتی آرمان‌های مطلوبی هستند که سزاوار است یک مؤمن به آن توجه داشته باشد و تحقق آن را آرزو نماید.

این روایت به روشنی نشان می‌‌دهد انتظارهای خودمحوری که به نیت بهره‌مندی از لذت‌های مادی و نجات یافتن از سختی‌های زندگی است و به تعبیر دیگر به جای آنکه انتظار و آماده باش برای مهدی باشد، انتظار از مهدی است ابتر و ناقص است. آنچه درباره غایت مطلوب انتظار در فرهنگ اهل بیت (ع) گذشت را می‌‌توان با دو دسته از روایات تاکید کرد نخست روایاتی که بر انتظار امر ائمه تاکید کرده است و به تعبیر دیگر متعلق انتظار را امر امامان معرفی کرده نظیر «اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ»؛ [۱۷] این روایات به ضمیمه روایاتی نظیر «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»[۱۸].؛ امر ما مشكل و بس دشوار است. نشان می‌‌دهد متعلق انتظار مورد نظر پیشوایان معصوم گشایش در معیشت دنیوی نیست؛ چراکه اولا گشایش زندگی من برای من است و نه برای امام در حالی که روایات بر انتظار امر امام تاکید کرده‌اند و ثانیا گشایش دنیوی چیزی نیست که صعب و مستصعب باشد و جز ملک وقرب و نبی مرسل و مؤمن ممتحن نتواند آن را تحمل نماید. و دسته دوم روایات فضیلت انتظار است که برای انتظار فضایل بسیاری برشمرده است و روشن است که این حجم انبوه از فضیلت نمی‌تواند برای انتظاری باشد که هدفش گرم شدن تنورها و رنگین شدن سفره‌هاست»[۱۹].
۳. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند: انتظار مهدی (ع) انتظاری است که تنها با فراهم شدن زمینه‌های شکوفایی آن، خواهد شکفت و آن زمانی است که همه انسان‌ها در طلب منجی و مصلح آخر الزمان باشند. او می‌آید تا با همکاری و همیاری یارانش بر ضد بدی‌ها قیام کند، نه اینکه تنها با معجزه کار جهان را سامان دهد. انتظار مهدی (ع) در منتظرانش شوق یاری و همراهی او را ایجاد می‌کند و به انسان، هویت و حیات می‌بخشد و او را از پوچی و بی‌هدفی نجات می‌دهد. آنچه گفته شد، بخشی از ویژگی‌های آن انتظاری است که به وسعت همه تاریخ و ریشه در جان همه انسان‌ها دارد و هیچ انتظار دیگری همسان این انتظار سترگ نیست. بنابراین جا دارد که ابعاد و آثار فراوانِ انتظار مهدی (ع) را بشناسیم و درباره وظایف منتظران ظهور او و پاداش بی‌نظیر آن‌ها سخن بگوییم»[۲۲].

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
  2. ر.ک. نصرت‌الله آیتی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  3. «اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ»؛ کمال‌الدین، ص۶۴۵.
  4. ر.ک. نصرت‌الله آیتی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  5. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.
  6. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴.
  7. «یَا أَبَا بَصِیرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ»؛ کلینی،محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  8. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ص ۳۱۲ ـ ۳۱۴
  9. ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.
  10. ر.ک. نصرت‌الله آیتی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  11. ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۶، ح ۹۲۶.
  12. شرح اصول الکافی، ملا صالح مازندرانی، ج ۶، ص ۳۲۴.
  13. الوافی، ج ۲، ص ۴۳۷، مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۸۸.
  14. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ص۳۱۲-۳۱۴.
  15. الکلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص۳۷۱.
  16. «عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ‏ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلَاةً فَرِيضَةً وَحْدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلَاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلَادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لَا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا- إِلَّا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا». الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1 - ص 333 - 335.
  17. منتظر امر ما مانند كسی است كه در راه خدا به خون خود درغلطد. کمال‌الدین، ص۶۴۵.
  18. بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷
  19. مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  20. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۴۸ - ۱۴۹.
  21. کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.
  22. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.