:::::#'''[[ثروت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[جامعه پس از ظهور]] [[حضرت حجت]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[قائم]]{{ع}} ما [[ظهور]] فرماید [[زمین]] از [[نور]] پروردگارش منور گردد، چنانچه [[مردم]] از روشنی [[خورشید]] بینیاز گردند و [[تاریکی]] نابود شود و در [[سلطنت]] آن [[حضرت]] مردی آنقدر [[عمر]] کند که هزار [[فرزند]] پسر پیدرپی از او پدید آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد و گنجهای نهانی [[زمین]] [[آشکار]] گردند و [[مردم]] آنها را به چشم خود بینند و در آن روزگار بهقدری [[مردم]] بینیاز شوند که اگر کسی بگردد تا شخصی را به دست آورد که به او کمک نماید یا [[زکات]] بدهد به مقصود نمیرسد و [[مردم]] بر اثر نعمتی که [[خدا]] به آنها ارزانی داشته از همه چیز بینیازند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّى يَرَاهَا النَّاسُ عَلَى وَجْهِهَا وَ يَطْلُبُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ مَنْ يَصِلُهُ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ مِنْهُ زَكَاتَهُ فَلَا يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اسْتَغْنَى النَّاسُ بِمَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}؛ الارشاد، ج۲، ص۳۸۱.</ref>.
:::::#'''[[ثروت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[جامعه پس از ظهور]] [[حضرت حجت]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[قائم]]{{ع}} ما [[ظهور]] فرماید [[زمین]] از [[نور]] پروردگارش منور گردد، چنانچه [[مردم]] از روشنی [[خورشید]] بینیاز گردند و [[تاریکی]] نابود شود و در [[سلطنت]] آن [[حضرت]] مردی آنقدر [[عمر]] کند که هزار [[فرزند]] پسر پیدرپی از او پدید آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد و گنجهای نهانی [[زمین]] [[آشکار]] گردند و [[مردم]] آنها را به چشم خود بینند و در آن روزگار بهقدری [[مردم]] بینیاز شوند که اگر کسی بگردد تا شخصی را به دست آورد که به او کمک نماید یا [[زکات]] بدهد به مقصود نمیرسد و [[مردم]] بر اثر نعمتی که [[خدا]] به آنها ارزانی داشته از همه چیز بینیازند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّى يَرَاهَا النَّاسُ عَلَى وَجْهِهَا وَ يَطْلُبُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ مَنْ يَصِلُهُ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ مِنْهُ زَكَاتَهُ فَلَا يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اسْتَغْنَى النَّاسُ بِمَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}؛ الارشاد، ج۲، ص۳۸۱.</ref>.
:::::#'''[[عمران]] و آبادی:''' [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[خداوند]] [[قائم]]{{ع}} را با [[رعب]]، [[نصرت]] داده و با [[نصرت]]، [[تأیید]] کرده است.[[زمین]] زیر پای او [[نور]] دیده میشود، و گنجها (و معادن) خود را برای او [[آشکار]] میسازد. سلطنتش [[شرف]] و [[غرب]] عالم را فرا میگیرد و [[خداوند]] به [[وسیله]] او، [[دین]] خود را بر همه ی مسلکها و [[ادیان]] [[باطل]] غالب گرداند، هر چند [[مشرکان]] نخواهند ویرانهای در روی [[زمین]] نمیماند، مگر اینکه آن را آباد میسازد. [[عیسی]] [[روح الله]]{{ع}} نازل میشود و پشت سر او [[نماز]] میگزارد<ref>{{متن حدیث|الْقَائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ وَ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِينَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِرَ وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَيُصَلِّي خَلْفَهُ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۹۱.</ref>.
:::::#'''[[عمران]] و آبادی:''' [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[خداوند]] [[قائم]]{{ع}} را با [[رعب]]، [[نصرت]] داده و با [[نصرت]]، [[تأیید]] کرده است.[[زمین]] زیر پای او [[نور]] دیده میشود، و گنجها (و معادن) خود را برای او [[آشکار]] میسازد. سلطنتش [[شرف]] و [[غرب]] عالم را فرا میگیرد و [[خداوند]] به [[وسیله]] او، [[دین]] خود را بر همه ی مسلکها و [[ادیان]] [[باطل]] غالب گرداند، هر چند [[مشرکان]] نخواهند ویرانهای در روی [[زمین]] نمیماند، مگر اینکه آن را آباد میسازد. [[عیسی]] [[روح الله]]{{ع}} نازل میشود و پشت سر او [[نماز]] میگزارد<ref>{{متن حدیث|الْقَائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ وَ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِينَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِرَ وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَيُصَلِّي خَلْفَهُ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۹۱.</ref>.
:::::#'''[[سلامتی]]:''' [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خدای عزوجل]] از [[شیعه]] ما آفت را میزداید و دلهایشان را همچون [[پارههای آهن]] کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی [[چهل]] مرد قرار دهد و [[فرمانروایان]] و بزرگان روی [[زمین]] خواهند بود<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۱۷.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۳۶-۲۴۰.</ref>.
:::::#'''[[سلامتی]]:''' [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خدای عزوجل]] از [[شیعه]] ما آفت را میزداید و دلهایشان را همچون [[پارههای آهن]] کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی [[چهل]] مرد قرار دهد و [[فرمانروایان]] و بزرگان روی [[زمین]] خواهند بود<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۱۷.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۳۶-۲۴۰.</ref>.
ویژگیهای حکومتامام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنها میخواهند نورخدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!* او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشتهباشند[۱].
﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنان میخواهند نورخدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدانور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!* او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند[۲].
﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز کند؛ و کافی است که خداگواه این موضوع باشد[۳].
﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگانشایسته ما به ارث خواهند برد[۶].
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمینجانشین قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند[۷].
﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاة وَآتَوُا الزَّكَاة وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَة الأُمُورِ﴾؛ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند، و از کارهای ناپسند باز میدارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست"[۸]. اولین آیهمبارک خبر میدهد که قضای حتمی الهی، پاداشالتزام به خط ایمان و نیکی - گذشته از پاداش اخروی - پاداشی دنیوی است که همان وراثت زمین و حکومت بر آن باشد؛ آنجا که همواره در دنیا و آخرت پایان کار را از آن پرهیزگاران دانسته است[۹]، آیه دوم بر این نکته تصریح مینماید که آنان که خداوند متعال حتماً آنان را در زمینجانشین قرار خواهد داد، از میان مسلمانان، کسانی هستند که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند؛ کسانی که در زمین مورد استضعاف واقع شده اجازه عبادت آزادانه به آنها داده نمیشد. آیه مزبور بر این نکته تأیید مینماید که این افراد، به دینی که خداوند متعال برای آنان خواسته است گردن مینهند. چنانکه از تدبر در این دو آیه بر میآید هر دو آیه در باره عصر ظهورمهدوی بحث میکنند[۱۰].
در چنین زمانی هیچ حجت و بهانهای برای کسانی که راه کفر را برگزینند باقی نمیماند و به تعبیر آیه: ﴿فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ آنانند که نافرمانند. زیرا با وجود فراهم بودن همه شرایط لازم برای رفتن به راه مستقیم، از آن رویگردان شدهاند و این یکی دیگر از ویژگیهای عصر مهدی منتظر (ع) و توجیه کننده اخباری است که از شدت عمل آن حضرت با منحرفان سخن گفتهاند.
تحقق هدف مورد نظر از خلقت نوع بشر: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ﴾؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند[۱۱].
شهیدسید محمد صدر بحثی تفسیری عقیدتی را عنوان کرده است که در آن برای اثبات حتمی بودن ظهوردولتمهدی موعود (ع) به همین آیه استناد کرده است[۱۳]. و از آنجا که تخلف مخلوق از هدف خلقتش محال است، تحقق این هدف امری حتمی است. آیه مزبور نیز در رابطه با این هدف، از نوع بشر صحبت کرده است که عبادت حقیقی در عرصه فرد و اجتماع در کل این نوع محقق خواهد گردید و این امری است که در طول تاریخ حیات انسان بر کره زمین یعنی از زمانی که اولین انسان بر این کره نازل گردید تا کنون محقق نشده است. پس باید معتقد باشیم که این امر حتماً در آینده محقق خواهد شد؛ در دولتی الهی که جامعهتوحیدی صالحی را ایجاد کند که عبادت کننده خدا باشد؛ خدایی که تنها است و هیچ شریکی ندارد. این همان دولت مهدوی است که آیات کریم و به آن اشاره داشته و روایاتشریف منقول از فریقین که پیشتر گذشت بر آن تصریح دارند.
از میان رفتن ارتداد از دین حق: خداوند متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَة لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خداجهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند. این فضل خداست. آن را به هر که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر دانا است[۱۴].
احیای فرهنگ قرآن: اولین اقدام آن حضرت پس از استقرار حکومت، تشکیل کلاسهای قرآن و با نتیجه ترویج فرهنگ قرآنی است: " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه "[۱۷]
وفور نعمتهای آسمانی و زمینی: "وقتی قائمقیام کند، بر اساس عدالتحکومت میکند و در زمان او ستم از بین میرود و راهها امنیت مییابد و برکاتزمین استخراج میگردد"[۱۸]. در زمان حکومت آن حضرت، آبها و سرچشمهها فراوان و محصولات چند برابر میشوند: " تُخْرِجُ الْأَرْضُ نَبْتَهَا وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ بَرَكَتَهَا وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ "[۱۹]؛امام باقر(ع): " فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِرَ "[۲۰]
امام(ع) فرمود: برنامه مهدی ما وقتی که میآید، این چهار موضوع است:
اقامه نماز: در زیارت آل یاسین به این مطلب اشاره شده است: " السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي " وقتی که نماز تا این اندازه مهم است که در زیارت حضرت به آن اشاره میشود، در برنامههای مهدوی از اهتمام ویژهای برخوردار است.
تقویت توان علمی: تقویت توان علمی جامعه از جمله برنامههای حکومت مهدوی است. منتظرانامام زمان(ع) باید عاشق علم و دانش و در تمام رشتههای علمی ممتاز باشند. قَالَ الصَّادِقُ (ع): "مجموعه علوم بیست وهفت حرف است که تاکنون فقط دوحرف آن به وسیله انبیا الهی شناخته شده است؛ در نتیجه هنگامی که قائم آل محمدقیام کند بیست وپنج باب دیگر از علوم به برکت او شناخته خواهد شد و در میان مردم گسترش خواهد یافت و جامعه از مجموعه بیست وهفت حرف علمآگاهی خواهد داشت"[۲۴]. قَالَ الْبَاقِرُ(ع) : "گوئی میبینم که دین در میان خونی که برایش ریخته میشود، در حرکت است و دست و پا میزند و هیچ شخصی نمیتواند آن را برای شما باز گرداند، مگر مردی از ما اهل بیت که در هنگام امامت او هر سال دو بار بر شما بخشش خواهد شد و در هر ماه دو نوع روزی بر شما خواهد رسید و در دوران ظهور اوست که حکمت به شما داده خواهد شد تا آنجا که زن در خانه خود نشسته و در اثر افزایش بینش و بصیرتدینیجامعه و گسترش معارف اسلامی بر اساس کتاب خدا و سنّت رسول خداقضاوت خواهد کرد"[۲۵]. پیشرفتعلم در زمان حضرت مهدی(ع) به اندازهای است که زنان در خانهها بر اساس قرآن و حدیثقضاوت میکنند.
مقاومت و تلاش: از امام باقر(ع) سؤال کردند که آیا با ظهور مهدی کارها خود به خود درست میشود؟ فرمود: "اگر چنین بود پیشانی پیامبر(ص) نمیشکافت و دندانش نمیشکست" [۲۶]. از این حدیث چنین برمیآید که استقرار حاکمیت مهدوی حتی با ظهور آن حضرت به تلاش و کوشش نیاز دارد»[۲۷].
«ما نمیتوانیم درخشندگی حکومت جهانی حضرت قائم (ع) را آن طور که هست نشان دهیم، ولی شاید با ذکر چند ویژگی از ویژگیهای این حکومت در همه زمینهها دورنمایی از این نظام بهشتی و سراسر عدل آن را توصیف نموده و در معرض دید خوانندگان قرار دهیم. به طور کلی ائمه(ع)، آیه: ﴿أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۲۸] را با ظهورامامقائم (ع) تطبیق نمودند و فرمودند: "خداوندزمین را به عدالتقائم (ع) پس از مرگرهبرانستمگر زنده میگرداند".[۲۹] با مقایسه زمین خشک و مرده با زمین پر از گل و گیاه و میوه و سبزه و آب و مقایسه آن با حکومتمهدی(ع) به دست میآوریم که حکومت جهانی آن حضرت تا چه اندازهای از عدل و صفا و امنیت و شادمانی در همه زمینهها برخوردار است[۳۰].
اکنون برای آشنایی بیشتر با این دوران سراسر درخشان که خداوند به آن سوگند یاد کرده[۳۱] به ویژگیهای زیر که نمایانگر دورنمایی از آن است، توجه کنیم تا زمینهساز این ویژگیها باشیم:
توحید سراسری در همه زمینهها:امام صادق (ع) فرمود: "وقتی که قائم (ع) قیام کند هیچ کافر و مشرک پیدا نمیشود، مگر اینکه قیام او را انکار کرده و ناپسند میشمرد- ولی کار به جایی میرسد- که اگر کافر و مشرکی در شکم سنگی سخت، پنهان شده باشند، آن سنگ میگوید: ای مؤمن در شکم من کافر است مرا بشکن و او را بکش"[۳۲]. و در عبارت دیگر فرمود: "قائم (ع) همه دین را در همه عالم آشکار میسازد"[۳۳]. امام باقر(ع) فرمود: "قائم (ع) هر منافق شکاکی را به قتل میرساند"[۳۴]. و نیز امام باقر(ع) فرمود: "حکومتهای باطل نابود گردد، حکومتش شرق و غرب را فراگیرد، دین خدا به وسیله قائم (ع) زنده گردد و بدعتها و باطلها نابود شود"[۳۵]. به این ترتیب وحدت جهانی معنوی پدید میآید. به این ترتیب میبینیم توحید در حکومت و سیاست و دین و قانون و در یک کلمه توحید در تمام زمینهها که شالوده اساسی یک حکومت درخشان است، در حکومتحضرت مهدی (ع) تحت رهنمودهای آن بزرگمرد الهی پدیدار میشود، به عبارت دیگر: نفوسمردمتکامل و رشد مییابد که در این صورت پایه نخستین حکومتعدل جهانی برقرار شده است، آن هم در سطح کل جهان، چنانکه در ذیل روایتی از امام کاظم(ع) آمده است: "در تمام نقاط مشرق و مغرب کسی باقی نمیماند جز اینکه معتقد به یکتایی خداست"[۳۶]. و چنانکه امام باقر(ع) فرمود: "وقتی که قائم(ع) ما قیام کرد، خداوند دست رحمتش را بر سر بندگانش میگذارد و به وسیله آن عقلها و اندیشههایشان را به کمک هم گرفته و کامل میسازد"[۳۷]. در اینجا اضافه میکنیم که آن حضرت اسلام را مو به مو و با کمال قاطعیت اجراء میکند، زناکار همسردار را سنگسار مینماید و مانع زکات را گردن میزند[۳۸].
پیشرفت عجیب علوم: شکی نیست که علم و دانش و رشد فکری و فرهنگی نقش بسزایی در تکامل انسان دارد و بسیاری از مشکلات سر راه تکامل را رفع میکند، در عصر انقلاب جهانیمهدی(ع)، یکی از امور، پیشرفت عجیب علوم در تمام زمینهها است. امام صادق (ع) فرمود: "اصول علم و دانش دارای بیست و هفت حرف (رشته) است، تمام پیامبران آنچه برای مردم تا حال آوردهاند دو حرف بوده، وقتی که قائم(ع) ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر علوم را نیز آشکار میسازد و در میان مردم رواج میدهد و ضمیمه آن دو حرف میکند تا بیست و هفت حرف تکمیل گردد"[۳۹]. این پیشرفت نه تنها در علوم انسانی، بلکه در علوم صنعتی اقتصادی و غیره نیز پدید خواهد آمد. امام صادق (ع) فرمود: "مؤمن در عصر حکومتمهدی(ع) در حالی که در مغرب سکونت دارد، برادرش را که در مشرق است میبیند"[۴۰]. خود امامقائم (ع) نیز همچون حضرت علی(ع) اعلام میکند: "قبل از آنکه از میان شما بروم هرگونه سؤال دارید از من بپرسید، چراکه سراسر وجودم سرشار از علم و دانش است"[۴۱]. شخصی از امام صادق (ع) پرسید: مردم چگونه به قیام آن حضرت آگاه میشوند؟ امام صادق (ع) فرمود: "هریک از شما وقتی از بستر برخاست، در کنار بسترش دعوتنامهای میبیند که در آن آیه ۵۳ نور نوشته شده و سپس در آن آمده؛ اطاعت خالصانه نشان دهید".[۴۲] مفهوم این روایت به تکنیک فاکس که از وسایل مهم مخابراتی امروز است، بسیار نزدیک میباشد. اینها نمونههایی از روایات است که حکایت از پیشرفت و رشد همه جانبه علوم مختلف در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) میکند.
پیشرفت و رشد کشاورزی و امکانات: در تعبیری از ائمه(ع) رسیده است: "در همه زمین جای خرابی نمیماند، بلکه همه را آباد خواهد ساخت"[۴۳]. و در عبارتی آمده پیامبر (ص) فرمود: "در آن زمان زمین کبد و اشیاء گرانقیمت خود را بیرون میفرستد و ثروت فراوان در میان مردم پخش میشود"[۴۴]. و دامداری نیز در این عصر به طور چشمگیر پیشرفت میکند[۴۵].
برادری و صفا و صمیمیت: در آن زمان نه تنها مردم در جهت ظاهر مادی پیشرفت عجیبی میکنند، بلکه از لحاظ معنوی نیز که بسیار مهم و هدف اصلی است رشد شایانی دارند. امام باقر(ع) فرمود: "وقتی که قائم (ع) قیام کند، رفاقت و برادری برقرار شود، به طوری که هرکس دست به جیب برادرش کرده و به قدر نیاز بدون ممانعت از آن برمیدارد"[۴۶]. کوتاه سخن اینکه یک اقتصاد سالم ضد طبقاتی براساس عدل و مساوات اسلامی برقرار میگردد[۴۷].
امنیت و برکت و وفور نعمت و عدالت: در جهان مفاهیم و واژههایی بهتر از عدالت، برکت، امنیت و وفور نعمت نداریم. در حکومت درخشان حضرت مهدی (ع) تمام این مفاهیم به نحو احسن محقق میگردد. امام باقر(ع) فرمود: "در آن زمان اگر پیرزنی از مشرق به مغرب برود، کسی به او کاری ندارد"[۴۸]. امام صادق (ع) فرمود: "وقتی که قائم (ع) قیام کرد، داوری به عدالت میکند و ظلم و جور از میان میرود، راهها امن میشود، زمین برکتهای خود را آشکار میسازد، هر حقی به صاحبش برمیگردد، و همه مردممعتقد به اسلام میشوند"[۴۹]. پیامبر خدا(ص) در ضمن گفتاری فرمود: "آنچنان در میان امت من وفور نعمت میشود که مثل آن هرگز نبوده است، زمین گنجها و میوههای خود را آشکار میسازد و از آنها چیزی کم نکند، و مال و ثروت همچون چیزی است که زیر دست و پا افتاده باشد. شخصی میآید و میگوید: ای مهدی(ع) از اموال به من بده. امام به او میفرماید: بگیر"[۵۰]. و در عبارت دیگر فرمود: "خداوند باران را از آسمان همواره بر آنها بفرستد و از زمین چیزی از گیاه نماند مگر اینکه سبز گردد"[۵۱]. حضرت رضا(ع) در ضمن روایتی فرمود: " وقتی که قائم (ع) ظهور کند، نورش جهان را روشن میکند، ترازوی عدالت بین مردم قرار میدهد، هیچکس به کسی ظلم نمیکند، زمین برای او در نوردیده میشود. (یعنی به هر جای زمین برود، فوری و آسان است) و او سایه ندارد و ...". باز نقل شده که: در سال قیام آن حضرت، بیست و چهار بار باران ببارد که آثار و برکات آن دیده شود[۵۲]. جالب اینکه، وفور نعمت و به عبارت دیگر، اقتصاد خوب و خودکفایی در حدی است که مردم بینیاز میشوند و کسی برای صدقه و انفاق خود، شخص نیازمندی را پیدا نمیکند، چراکه همه مردم خودکفا و بینیازند[۵۳]. علاوهبر این پیشرفتها، پیشرفتهای دیگری نیز در شهرسازی و راهسازی و نوسازی و توسعه نهضت سوادآموزی و پیشرفت قضایی و در یک کلمه پیشرفت در همه زمینهها بهوجود میآید[۵۴].
توجه کامل به اماکن مقدسه و توسعه شهرها و بهداشت: از آنجا که اماکن مقدسه مانند مسجد و ... پایگاه مرکزی برای عبادت و تعلیم و تعلم در جهت تکاملنفوس است، امامقائم (ع) در این جهت نیز توجه خاص دارد، به طوری که امام صادق (ع) فرمود: "وقتی قائم(ع) ما ظهور کند، در پشت کوفه مسجدی میسازد که هزار در دارد، و خانههای کوفه به دو نهر کربلا متصل میگردد"[۵۵]. ایجاد مسجد بزرگی در پشت کوفه (صحرای نجف) در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده، که پیامبر خدا (ص) فرمود: "گویا حسنی[۵۶] را (در کوفه) با حسینی (ظاهرا منظور امامقائم (ع) است) میبینم که حسنی با یارانش با حسینیبیعت میکنند و در اطراف آن حضرت هستند، تا در جمعه دوم مردم گویند نماز پشت سر امامقائم (ع) مساوی با نماز پشت سر رسول خدا(ص) است، اما بر اثر کثرت جمعیت در مسجد کوفه جا پیدا نمیشود. امام(ع) به پشت کوفه رفته و خط مسجد بزرگی را میکشد که آن مسجد هزار در دارد، تا مصلای بزرگ و فراگیر برای همه جمعیت باشد"[۵۷]. در نوسازی و شهرسازی، خانههای کوفه به خانههای کربلا متصل میشوند[۵۸]. امام باقر(ع) فرمود: "وقتی قائم (ع) قیام کند، به کوفه میرود و چهار مسجد را در آنجا ویران مینماید. هر مسجدی که مشرف بر خانههای مردم باشد[۵۹] ویران میکند، راهها را وسیع مینماید". به این ترتیب میبینیم حتی اگر مسجدهدف غیر اسلامی داشت، ویران میشود. آری هر مانعی را که در راهها است، از میان برمیدارد و عوامل ناپاکی، نادرستی و حتی ناودانهایی را که موجب این کثافتها میشوند از بین میبرد، هر بدعتی را نابود و هر سنتنیکی را احیا میسازد، قسطنطنیه (واقع در ترکیه) و کوههای گیلان و چین را فتح میکند ...[۶۰]. جالب اینکه، در این عصر درخشان، امکانات یک فرد صالح و مؤمن، پرنده را از هوا فرود میآورد و او آن را ذبح کرده و میپزد و از گوشتش بهرهمند میشود[۶۱]. در میان این امور، آنچه که بسیار مهم است و امور دیگر مقدمه و وسیله آن است، تکمیل نفوس و بالا بردن سطح معلومات و معنویات است، که هدف تمام پیامبران و اولیای الهی همین بوده است. (البته در پرتو تکمیل نفوس، سایر مواهب مادی نیز به دست میآید). ما وقتی که آیه ۵ سوره قصص ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ...﴾ را که در مورد حکومت حضرت ولی عصر(ع) میباشد، تحت مطالعه قرار میدهیم، واژه مستضعف را در روایاتامامان(ع) مینگریم، میبینیم بیشتر روایات، مستضعف را به معنی کمعقل، کمسواد، هدایت نشده، بیخبر از قرآن و ناتوانی در فکر و شناخت گرفتهاند[۶۲]. امام باقر(ع) در معنی مستضعف فرمود: "آنانکه چارهای ندارند و به راه هدف، هدایت نمییابند، توانایی تشخیص تزویر کفر را ندارند و راهی به هدایت نبردهاند، مادام که ایمان نیاوردهاند، آنها نه کافر و نه مؤمن هستند"[۶۳]
حکومت واحد جهانی که تنها به دست آن حضرت است که حکومت واحد جهانی تشکیل میشود و دیگران اگر هم بخواهند توان تشکیل حکومت واحد جهانی را نخواهند داشت.
عدل جهانی حضرت مهدی است، که تنها در جامعهای که او تشکیل میدهد و خود در رأس آن قرار دارد و تنها به قانون الهی عمل میشود، عدل با تمام ابعادش پیاده و عمل میشود، لذا چنانکه حکومت او جهانی است، عدل او نیز گسترده و جهانی است و در روایات وارده به این شاخصه بیشتر توجه شده و مکرر فرمودهاند که: ("يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا"). اینک به برخی روایات در این مورد اشاره میکنیم: رسول خدا(ص) فرمود: "مژده میدهم شما را به مهدی که او در امت من، به هنگام اختلاف و سختیها برانگیخته میشود، پس زمین را پر از قسط و عدل میسازد همانطوری که از جور و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند، و مال را در بین مردم به طور مساوی تقسیم مینماید و خدا دلهای امتمحمد(ص) را از بینیازی پر میکند و همه را عدل را عدل او فرا میگیرد"[۶۵]؛ در روایت دیگر فرموده است: "بیرون میأید مردی از اهل بیت من که اسمش اسم من و خلقش خلق من است پس زمین را از عدل و قسط پر میکند، چنانکه از جور و ظلم پر شده باشد"[۶۶]؛ در حدیث دیگر فرموده است: "اگر از دنیا باقی نماند، مگر یک روز، خداوند آن روز را طولانی گرداند، تا مردی از فرزندان من بیرون آید و ظاهر شود، پس دنیا را پر عدل و قسط نماید، چنانکه از جور و ستم پر شده باشد"[۶۷] به هر حال، روایات در گسترش عدل در حکومتحضرت مهدی چنان زیاد است که همه جا را فراگیرد و احدی بر دیگری ستم نکند. ما را همین چند حدیث در این مختصر کافی است. اهل تحقیق میتوانند به کتابهایی از قبیل بحارالأنوار مجلسی و منتخب الأثر صافی و اثبات الهدی و... مراجعه نمایند»[۶۸].
«حکومت حضرت ویژگیهای بسیاری دارد که قابل مقایسه با هیچ حکومتی نیست که به برخی از آنها اشاره میشود:
در حکومت آن حضرت، چنان امنیتی حاکم است که حتی درندگان نیز به کسی یا خودشان آسیبی نمیرسانند و اگر خانمی تنها با اموال خودش از کوفه به شام برود خطری او را تهدید نمیکند.
حکومت آن حضرت جهانی است: "يَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ"[۶۹]؛ دایره حکومتامام عصر (ع) شرق و غرب عالم را فرا میگیرد.
رفاه عمومی حاکم میشود و فقر ریشهکن میشود. زمین، تمام ذخائر خود را بیرون میریزد و تمام امکانات به صورت عادلانه تقسیم میشود، به گونهای که فقیر وجود نخواهد داشت. وقتی کسی مراجعه میکند و چیزی میخواهد، آن حضرت میفرماید: «هر چه لازم داری خودت بردار». بدهکارانِ زکات به دنبال نیازمند میگردند که زکاتمال خود را بدهند، ولی نیازمندی نمییابند.
حکومت آن حضرت بر منبای اسلام، قرآن و دین است. حضرت مهدی (ع) احیاگراسلام ناب محمدی (ص) خواهند بود و همه ارزشهای از دست رفته و حدود تعطیل شده را به اجرا میگذارند. "اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ"[۷۰]؛ خداوندا! ما به تو امید بستهایم که در دولت کریمه، اسلام را عزیز و نفاق را خوار گردانی.
اجرای عدالت از ویژگیهای بارز حکومت مهدی (ع) است؛ به گونهای که در عالم نظیرش یافت نمیشود: "يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً"[۷۱]؛ زمین را از عدالت پر میگرداند»[۷۲].
«حکومتامام زمان (ع) در حقیقت، حکومتاسلام واقعی و معارفناب آن میباشد؛ حکومتی که با امامت و رهبریجانشین تمام انبیا و اولیاء، تصویر واقعی دین را در جامعه به نمایش میگذارد و آن را به کمک یارانصالح خود، به صورت کامل به اجرا در میآورد؛ تا انسانها را در پرتو آن به سعادت دنیا و آخرت رهنمون شوند. بدیهی است که چنین حکومت بیسابقهای، دارای خصایص و ویژگیهای منحصر به فردی است که باید مورد کشف و بررسی قرار گیرد. علامه طباطبایی نیز در بیانات خود و به خصوص در مباحث تفسیری، به ذکر مؤلفهها و ویژگیهای حکومت آرمانی مهدوی پرداخته است؛ این مؤلفهها را میتوان در موارد ذیل تبیین نمود.
تسلط صالحان در زمین: علامه، ذیل آیه﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ...﴾[۷۳] با استفاده از مباحث تفسیری، نتیجه میگیرد که مقصود این آیه تسلط انسانهای شایسته بر زمین است؛ سپس آیاتی را به عنوان شاهد مطرح میکند، از جمله آیه﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۷۴] و نیز آیه﴿أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۷۵] و آیه﴿فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ * وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ﴾[۷۶] و غیره. ایشان پس از ذکر این آیات به این نتیجه کلی میرسد که افرادی دارای ایمان و عمل صالح، در دوره آخرالزمانجانشیناقوامظالم پیشین میشوند، و با رهبریامام زمان (ع) جامعهای آرمانی تشکیل میدهند؛ جامعهای است که در آن مومنان واقعی، دارای تسلط و اقتدار و برتری در زمین باشند و گروه ظالم و گناهکار هیچ نمودی در آن نداشته باشند[۷۷].
فراگیر کردن معارف الهی: بر اساس آیه شریفه﴿وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ﴾[۷۸] در حکومت جهانیامام زمان، بر اساس دین مبین اسلام عمل میشود، معارفش مورد اعتقاد همه قرار میگیرد و هیچ اختلافی نیز در آن پیدا نمیشود.
به بیان علامه، تعبیر «دینهم» که دین را به خود مردم اضافه کرده است، برای نشان دادن هماهنگی آن با فطرتانسانها میباشد؛ لذا در این جامعه، دین فطری تمام انسانها را با مجذوب خود خواهد کرد[۷۹].
نشر اسراردین به وسیله امام مهدی (ع) نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که در حکومتامام زمان (ع)، خود آن حضرت مسئول بیان دین و تبیین معارف آن است و نه تنها ظواهردین، بلکه اسرار و ناگفتههای دینی را نیز برای مردم روشن میکند و آن را با عمق معارف بلند اسلام آشنا میکند؛ چرا که از جمله اموری که طبق روایات در زمان ظهور به وسیله امام مهدی (ع) انجام میگیرد، تبیین حقیقتهای نهفته دینی و اسرار بلند الهی است، که تا آن زمان شرایط بیان آن فراهم نبوده است.
البته ایشان به همین مقدار اکتفا کرده و احادیث متعددی که در این باره وجود دارد را ذکر نکرده است[۸۱].
لازم به ذکر است که بر اساس روایات، فهم و سطح فکری مردم نیز در آن زمان بالا میرود و در نتیجه ظرفیت لازم برای درکمعارف بلند دینی که از طرف امام (ع) ارائه میشود را خواهند داشت.
علامه در این زمینه از امام سجاد (ع) نقل میکند که فرمود: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ[۸۲]؛ خداوند میدانست، در آخرالزمان مردمی ژرفاندیش خواهند بود، به همین جهت آیات﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ و آیات اول سوره حدید را نازل فرمود[۸۳].
گسترش دادن عدالت: گسترش عدالت در سراسر گیتی در برنامههای حکومت امام مهدی (ع) میباشد و آن حضرت به مجرد شروع انقلاب جهانی خود در راستای تحقق آن تلاش میکند؛ البته آنچه این مسئله را دارای اهمیت ویژه و خاص میکند، گستردگی ظلم و جور تا قبل از حکومتامام (ع) و نیز عدم فراهم شدن بستر چنین عدالت گستره و فراگیری در طول تاریخبشر میباشد؛ به همین علت در بسیاری از روایات بر موضوع عدل و گسترش آن در زمان حکومتحضرت حجت (ع) و پایان دوره زوال و بیداد بیعدالتی تأکید شده و از آن به عنوان آرزوی دیرین یاد شده است[۸۴].
مرحوم علامه در این مورد، ضمن بیان شرحی از زندگی حضرت میگوید پس از انقضای غیبت کبری، طبق اخبار آن حضرت فرموده و زمان حکومت اسلامی را به دست گرفته و دنیا را پر از عدل و داد میکند، پس از آنکه با ظلم و جور پر شده باشد[۸۵]. در المیزان، به نقل از مرحوم طبرسی از علی بن الحسین (ع) روایت میکند که وقتی آیه﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ...﴾[۸۶] را تلاوت کرد فرمود: «به خداسوگند ایشان شیعیان ما اهل بیتند، که خدا این وعده خود را در حق ایشان به وسیله مردی از ما انجاز میکند و او مهدی این امت است و او کسی است که رسول خدا (ص) دربارهاش فرمود: اگر از دنیا نماند مگر یک روز، خدا آن روز را آنقدر طولانی میکند، تا مردی از عترتم قیام کند، که نامش نام من است، زمین را پر از عدل و داد کند، آنچنان که پر از ظلم و جور شده باشد[۸۷].
ایجاد امنیت گسترده و همه جانبه: حکومت مهدوی با پدید آوردن جامعه سالم و ایمن، بهترین شرایط را برای زیستن انسانها فراهم میکند، جامعهای که در آن مردمامنیت را مدیون خداند و خلیفه او در زمین هستند. ﴿وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا﴾[۸۹]
از کلامعلامه در این بخش و دیگر مباحث اجتماعی برمیآید که وی این امنیت را در ابعاد مختلف و در تمام حوزهها و از جمله امنیت اقتصادی، فکری و اعتقادی میداند؛ لذا همانگونه که در ادامه آیه نیز آمده است، امنیت کامل زمانی محقق میشود که جامعه با کمال آرامش و با التزام به اعتقاد خود زندگی کند و از هرگونه مصلحت سنجی در اعمال دینی و ترس و تقیه و پنهانکاری که منافی امنیت است، بینیاز باشد، ﴿محل قرار دادن آیه﴾،[۹۰] لذا در جامعه مهدوی و زیر سایه حکومتامام زمان (ع) تمام این موارد رفع میشود و زندگی فردی و اجتماعی انسانهای صالح در کمال آزادی و امنیت خواهد بود[۹۱].
این بود بعضی از ویژگیهای حکومتامام زمان (ع) در عصر ظهور که از بیانات علامه استفاده میشود، البته خصوصیات دیگری نیز در کتابهای مربوط به حضرت مهدی (ع) ذکر شده است که در کلام ایشان نیامده و ما نیز از ذکر آنها پرهیز میکنیم[۹۲]»[۹۳].
«تشکیل دولتمستضعفان و تحقق بخشیدن به آرمان والا و الهی حکومت فرودستان و عقب نگهداشته شدگان، از برنامههای اصلی و اقدامهای اساسی و تردیدناپذیر مهدی موعود(ع) است. در جامعه و نظامی که امام مهدی(ع) بنیاد مینهد، زمام همه امور در دست طبقات محروم است و مستضعفان بر آن حکم میرانند و به اداره جامعه میپردازند. چنین آرمانی، هدف اصلی همه ادیان آسمانی به ویژه اسلام بوده است. در تعالیم ادیان، معیارها و اصولی بیان شده که جهتگیری کلّی به سود مستضعفان و تحقّقبخش حاکمیت آنان است و رویارویی و نبرد اصلی پیامبران (ع)، با همین طبقات اشراف، مسرفان، مترفان و مستکبران بوده است؛ یعنی، طبقاتی که همواره از تن دادن به حق و عدل سر باز میزدهاند و خوی و خصلت برتریجویی، سلطهطلبی، حقکشی و بیدادگری راه و روش ایشان بوده است. از آیاتی که درباره پیشواییمستضعفان سخن به میان آورده و به حکومتحضرت مهدی(ع) ارتباط دارد این آیه است: ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴾[۹۷]
این آیه طبق فرمایش امام علی(ع)، و روایاتی چند از دیگر امامان(ع)، ناظر به پیروزیمستضعفان بر مستکبران است و اینکه سرانجام، جهان از آن شایستگان خواهد شد. آیه یاد شده، هرگز از یک برنامه موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل سخن نمیگوید؛ بلکه بیانگر یک قانون کلی برای همه عصرها و قرنها است. این، بشارتی در زمینه پیروزیحق بر باطل و ایمان بر کفر است. نمونه کاملتر آن، حکومتپیامبر اسلام(ص) و یاران آن حضرت بعد از ظهوراسلام بود. گستردهترین نمونه آن نیز، ظهورحکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به دست حضرت مهدی(ع) خواهد بود. این آیه از جمله آیاتی است که به روشنی، بشارت به "ظهور" چنین حکومتی میدهد؛ از اینرو اهل بیت(ع)، در تفسیر آن به این ظهور بزرگ اشاره کردهاند. امام علی(ع) فرمود: "دنیا، پس از چموشی و سرکشی- همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچهاش نگه میدارد- به ما روی میآورد ... سپس آیه «و نرید ان نمن ...» را تلاوت فرمود[۹۸]، در حدیث دیگری میفرماید: "این گروه آل محمد(ص) هستند، خداوند سبحانه و تعالی مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد میشود، برمیانگیزد و به ایشان عزّت میدهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند"[۹۹].
از نظر دیگر، برای اجرای عدالتراستین، حاکمیت فرودستان محروم ضرورت دارد؛ زیرا در تمامی دوران گذشته تاریخ، مورد اصلی ظلم و بیعدالتی، طبقات محروم بودهاند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری "استضعاف"- که تعبیری از همه ظلمها و ستمها است- از میان برود و انسان از زیر بار سنگین و شکننده آن آزاد شود.
برای این امر مهم، مبارزه با علل اصلی "استضعاف" ضرورتی اجتنابناپذیر است. روشن است که زورمندان و زرمداران، دو عامل اصلی استضعاف در گذشته و اکنون بودهاند. هر ظلم و ستمی که به محرومان و بیپناهان شده است، یا مستقیم به دست حکومتهای اشرافی و مرفّه انجام گرفته است و یا به دست طبقات اشراف و سرمایهدار که در زیر چتر حمایت حکومتهای مستکبر قرار داشتند و با حکایت قانونی و عملی آنها، راه ظلم، تحمیل و استثمار را هموار میساختند.
این نظامها و جریانهای ضد بشری، هنگامی پایان مییابند که حکومت و قدرت سیاسی و نظامی جامعه، به دست طبقات محروم و مستضعف سپرده شود. دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان و مستضعفان، آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. هر حکومتی- هرچه صالح باشد- نمیتواند حقوق محرومان را به آنان بازگرداند؛ مگر اینکه خود از این طبقه باشد و دردهای این طبقه را با تمام وجود خویش لمس کرده باشد. از اینرو، باید مستضعفانحاکمیت یابند و این از شاخههای اصلی اجرای عدالت مطلق است[۱۰۰][۱۰۱].
«ویژگی اولیکی از خصوصیات این حکومت که با حکومتهای دیگر خیلی تفاوت دارد، حکومت واحد جهانی بودن است. حکومتهای متعدد نیست.
ویژگی دوم: ویژگی دوم حکومت حضرت مهدی(ع) گسترش اسلام در همه جهان است بهگونهای که هیچ ده، قریه یا جایی نیست مگر صدای اذان در آنجا به گوش میرسد.
ویژگی سوم: ویژگی سوم از برنامههای حکومت حضرت مهدی(ع) و مهمترین برنامهاش مبارزه جدی با ستم و ریشهکن کردن آن است. از روایات فراوانی استفاده میشود که حضرتستم را برطرف میسازد. نه افراد نسبت به هم ظلم میکنند نه حکومتها نسبت به رعیتهای خود و نه حکومتی نسبت به حکومت دیگر.
ویژگی چهارم: ویژگی چهارم اینکه حضرتعدالت را در سراسر جهان گسترش میدهد و اجرا میکند. همهجا به عدالترفتار میشود همه با عدالترفتار میکنند؛ مثلا شوهر به خودش، فرزندانش و خانوادهاش ستم نمیکند. در اکثر روایاتی که درباره حضرت مهدی(ع) است این مسئله را شما میخوانید که «يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۱۰۲]. این از برنامههای اصلی حضرت است.
عدالت همهجانبه:حاکم نیشابوری در مستدرک، از ابوسعید خدری از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمودند: "در آخر زمان، بلای شدیدی بر امت من از سوی سلطان آنها وارد میشود، بلایی که شدیدتر از آن شنیده نشده است، تا آنجا که زمینِ گسترده بر آنها تنگ میشود و تا آنجا که زمین پر از جور و ظلم میگردد و مؤمن پناهگاهی برای پناه جستن به آن از ظلم نمییابد. در این هنگام، خداوند متعالی مردی از عترتم را مبعوث میکند که زمین را پر از عدل و داد کند، آنگونه که از ظلم و ستم پر شده بود. ساکنان آسمان (فرشتگان) از او خشنود میشوند، و همچنین ساکنان زمین، زمین همه بذرهای خود را بیرون میفرستد و بارور میشود، در آسمان همه دانههای باران را بر آنها فرو میبارد (و همه جا را سیراب و پر برکت میکند)"[۱۰۴].
ثروت:امام صادق(ع) در توصیف جامعه پس از ظهورحضرت حجت(ع) میفرماید: "هنگامی که قائم(ع) ما ظهور فرماید زمین از نور پروردگارش منور گردد، چنانچه مردم از روشنی خورشید بینیاز گردند و تاریکی نابود شود و در سلطنت آن حضرت مردی آنقدر عمر کند که هزار فرزند پسر پیدرپی از او پدید آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد و گنجهای نهانی زمینآشکار گردند و مردم آنها را به چشم خود بینند و در آن روزگار بهقدری مردم بینیاز شوند که اگر کسی بگردد تا شخصی را به دست آورد که به او کمک نماید یا زکات بدهد به مقصود نمیرسد و مردم بر اثر نعمتی که خدا به آنها ارزانی داشته از همه چیز بینیازند"[۱۱۱].
«سادهزیستی کارگزاران حکومت: در این زمینه، روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که توجه به مفاد آن در ترسیم تصویری از شیوه زندگی کسی که در عصر ظهور، حکمران سراسر جهان خواهد بود، بسیار سودمند است. آن حضرت بنا بر این روایت، خطاب به یارانش میفرماید: چه شده است که برای خروج قائم، شتاب میکنید؟ به خداسوگند، او جامه درشت میپوشد و خوراک خشک و ناگوار میخورد...[۱۱۵]. در روایت دیگری که مفضَل از امام صادق (ع) نقل کرده است، آن حضرت، تصویری جامع از شیوه زندگیحاکمان در عصر حکومت اهل بیت (ع) ترسیم میکند: سالی در حج، هنگام طواف، خدمتامامجعفر صادق (ع) بودم. در طواف، امام نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنیعباس و حکومتشان را میبینم و این مال و این تسلط و این قدرت و جبروت را، اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. امام فرمود: ای مفضل! بدان، اگر حکومت در دست ما بود، جز سیاست شب (عبادت، اقامه حدود و حقوق الهی و حراست مردم) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات مردم و جهاد و رفع ستم و...) و خوردن خوراکیهای خشن و نامطبوع و پوشیدن جامههای درشت؛ یعنی همان روش امیرمؤمنان چیزی در کار نبود که اگر در کار حکومت دینی جز این عمل شود، پاداش آن دوزخ خواهد بود[۱۱۶].
بنا بر بعضی روایات، حضرتامامجعفر صادق (ع) در زمان امامتشان، از لباسهای لطیف استفاده میکرد و به همین دلیل، مورد طعن و انتقاد بعضی مقدس مآبها قرار میگرفت[۱۱۷]. با این حال، در اینجا میفرماید اگر ما به حکومت برسیم، سهمی جز خوردن خوراکهای ناگوار و پوشیدن جامههای تن آزار نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه زمامداری و حکومت پر مسلمانان و وظیفه خطیر کارگزارانحکومت اسلامی است. این روایت نشان میدهد که پذیرفتن مسئولیتحکومتمردم، تعهد مضاعفی را بر عهده پذیرنده این مسئولیت میآورد و او را ناچار میسازد زندگانی خویش را با ضعیفترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و همت خویش را صرف بهبود آن دردها کند.
توجه به حکایت زیر ما را در یافتن رسالت سنگین پیشوایان و کارگزارانجامعهعدلاسلامی، یاری میکند: روزی یکی از یارانامیرمؤمنان علی (ع) عرض کرد: ای امیرمؤمنان! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت میکنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامههای پشمین به تن کرده و از دنیا روی برگردانده است. امام فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: "ای دشمنک خویش! شیطان، سرگشتهات کرده و از راهت به در برده است. بر زن و فرزندانت رحمت نمیآری و چنین میپنداری که خدا آنچه را پاکیزه است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد خدا خوارمایهتر از آنی که پنداری؟" گفت: ای امیرمؤمنان! و تو در این پوشاک زبر تن آزار باشی و خوراک دشوار خوار؟ حضرت فرمود: وای بر تو! من نه چون تواَم. خدا بر پیشوایاندادگرواجب فرموده است خود را با مردمناتوان برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به هیجان نیارد و به طغیان وا ندارد[۱۱۸].
نکته یاد شده را در کلام دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) میتوان دید، آنجا که میفرماید: سوگند به خدایی که دانه را [در دلخاک] بشکافت و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از جایگاه آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههای شما هموار میگشت و نشانههای هدایتگر پدید میآمد و فروغ اسلام، شما را فرا میگرفت و به فراوانی غذا میخوردید و دیگر هیچ عایلهمندی بیهزینه نمیماند و بر هیچ مسلمان و غیرمسلمانی ستم نمیرفت[۱۲۴].
امام خمینی در بیان مفهوم واقعی عدالتی که به دست توانای امام مهدی (ع) تحقق مییابد و سراسر زمین را فرا میگیرد، میفرماید: قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی میفهماند، من جمله اینکه برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیاعدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الا مهدی موعود (ع) که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر. هر یک از انبیا که آمدند، برای اجرای عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود که اجرای عدالت را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی مرتبت (ص) که برای اصلاحبشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا... وقتی که ایشان ظهور کنند - ان شاءالله خداوند تعجیل کند در ظهور او - تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد، تمام کجیها را راست میکند. «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً». همچو نیست که این عدالت همان که ماها از آن میفهمیم، که به یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست معنی «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً». الان زمین - و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود - پر از جور است. تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست، حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها، انحراف هست؛ در عقاید، انحراف هست؛ در اعمال، انحراف هست و در کارهایی هم که بشر میکند، انحرافاتی معلوم است و ایشان مأمورند برای اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعا صدق بکند: «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً»[۱۲۸]»[۱۲۹].
پیامبر اسلام درباره بخششمهدی(ع) میفرماید: مردی نزد مهدی(ع) میآید و عرض میکند: ای مهدی(ع)! به من بخشش کن. پس حضرتش به قدری که بتواند حمل کند، به او میبخشد[۱۳۱].
پیامبر اسلام در روایت دیگری فرمود: مردی به سویش میآید و درخواست کمک میکند. اموال فراوانی نزد حضرت هست. حضرت به خود آن مرد میفرماید: خود آنچه میخواهی بردار[۱۳۲].
پیشرفتدانش و علم: امام صادق (ع) میفرماید: علم و دانش، ۲۷ حرف است و آنچه پیامبران آوردهاند تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف آشنایی ندارند و هنگامی که قائم ما قیام کند، ۲۵ حرف دیگر را بیرون آورده، در میان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نیز به آنها ضمیمه ساخته، مجموع ۲۷ حرف را منتشر خواهد کرد[۱۴۰].
حضرت علی (ع) فرمودهاند: به دست ما روزگار سختیها سپری میگردد... و چون قائم (ع) ما قیام کند... در آن روزگار چنان محیط امنی ایجاد شود که زن با همه زیب و زیور خود از عراق تا شام برود... و چیزی او را نترساند[۱۴۲].
گسترش عدالت: همانطوری که امام حسین (ع) فرموده است: اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی کند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم و بیداد آکنده باشد، اینچنین از پیامبر شنیدهام[۱۴۳].
رشد معنویت: در حکومتحضرت مهدی (ع) مردم بهگونه بیسابقهای به معنویت روی میآورند. همچنانکه رسول خدا (ص) فرمودند: خداوندمهدی (ع) را میفرستد و به وسیله او عظمت را به دین باز میگرداند... در آن روزگار کسی بر کره خاکی نیست جز آنکه ذکر لا اله الا اللّه بر زبان دارد[۱۴۴].
ریشهکن شدن فساد و رذایل اخلاقی: نهی از منکر که یکی از شاخصههای حکومت الهی است، تنها به زبان نخواهد بود بلکه در عمل با منکرات و زشتیها مقابله خواهد شد تا جایی برای فساد و رذایل اخلاقی در جامعه نماند و محیط زندگی از زشتیها پاک گردد. همچنانکه در دعای ندبه میخوانیم: کجاست آنکه ریسمانهای دروغ و افترا را ریشهکن خواهد کرد؟ کجاست آنکه آثار گمراهی و هوا و هوس را نابود خواهد ساخت[۱۴۵]»[۱۴۶].
↑مرحوم علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان سایر اقوال را که مفسران در این باب آوردهاند مورد موشکافی قرار داده و ثابت کرده است که این نظریات با دلالات آیهای که نمیتوان جز بر دولت مهدوی تفسیرش کرد هماهنگی ندارد.
ر.ک: المیزان ۱۵، ۱۵۱- ۱۵۷.
↑ همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.
↑اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
↑اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
↑منتخب الأثر، ص ۴۷۱ الی ۴۷۳؛ البته در آغاز، امام (ع) براساس دلیل و منطق با مردم برخورد میکند و حجت را بر آنها تمام مینماید. امام باقر(ع) در اینباره فرمود: امامقائم (ع) به یارانش میفرماید: «مردم مکه به سوی من نمیآیند، ولی من میفرستم سراغ آنها و به آنچه که شایسته من است، بر آنها استدلال میکنم»؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۰۷.
↑گویا منظور چهار مسجدی است که دشمنان اهل بیت(ع) هریک از آن را برای تشویق به نام یکی از دشمنان یا شرکت کنندگان در خون امام حسین(ع) ساختند که عبارتند از: مسجد ثقیف (به نام مغیرة بن شعبه ثقفی) و مسجد اشعث (به نام اشعث بن قیس، سرکرده منافقین) و مسجد جریر (به نام جریر بن عبد الله، مخالف امام علی (ع)) و مسجد سماک (به نام سماک بن مخزمه اسدی، که از فرمانروایان جنگ صفین است)؛ تهذیب، ج ۲، ص ۲۵۰.
↑طریق عرفان (ترجمه و شرح رساله الولایه)، صفحه ۲۳ و ۱۵۵؛انسان و عقیده، صفحه ۲۱۱.
↑از جمله حضرت علی (ع) میفرماید: فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ؛ او روش عادلانه در حکومت را به شما نشان میدهد و کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده است، زنده میکند. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
↑المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۱۴۷؛ به نقل از: اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۹۱.
↑برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۸ و ۲۵۲؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۲۸۵ و ۳۱۴؛تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۱۴ و ۶۶؛بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه ۵۱ و ۵۲ و غیره.
↑ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان (ع)، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.
↑نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علینقی فیضالاسلام، بیجا، بینا، بیتا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.
↑علی بن موسی بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، چاپ اول: قم، مؤسسة صاحب الأمر (ع)، ۱۴۱۶ ه- ق، ص ۳۲۵؛ نجمالدین جعفربن محمد عسکری، المهدی الموعود المنتظر عند علماء السنة والإمامیه، چاپ اول: تهران، مؤسسة الامام المهدی (ع) ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۷۷.