منابع و راههای دستیابی معصوم به علم غیب چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
«نخستین شرط برای تصدی مقام [[امامت]] علم و آگاهی و دانش نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم و آنچه در اداره جوامع انسانی لازم است، میباشند و بدون چنان علمی این مسئولیت هرگز به انجام نمیرسد، و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} از چنین علمی برخوردار بودند و معلومات خویش را هرگز نزد معلمان ننمودهاند بلکه علم حضوری بوده است زیرا: | «نخستین شرط برای تصدی مقام [[امامت]] علم و آگاهی و دانش نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم و آنچه در اداره جوامع انسانی لازم است، میباشند و بدون چنان علمی این مسئولیت هرگز به انجام نمیرسد، و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} از چنین علمی برخوردار بودند و معلومات خویش را هرگز نزد معلمان ننمودهاند بلکه علم حضوری بوده است زیرا: | ||
*'''اولاً:''' با تحقیق و تفحص در قرآن مجید و روایات منابع علمی امامان در پنج منبع خلاصه میشود: | |||
::::#'''[[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آگاهی کامل از کتاب اللَّه]]:''' قرآن مجید بهگونهای که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را بخوبی میدانند، قرآن در این باره فرموده: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند، سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> . [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: راسخان در علم امیر مؤمنان بعد از او هستند. | ::::#'''[[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آگاهی کامل از کتاب اللَّه]]:''' قرآن مجید بهگونهای که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را بخوبی میدانند، قرآن در این باره فرموده: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند، سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> . [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: راسخان در علم امیر مؤمنان بعد از او هستند. | ||
::::#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} تمام معارف و شرایع اسلام را به علی آموخت و طبق بعضی از روایات علی با خط خود در کتابی نوشت و این علم نسل اندر نسل به فرزندان علی یعنی امامان معصوم رسید. | ::::#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} تمام معارف و شرایع اسلام را به علی آموخت و طبق بعضی از روایات علی با خط خود در کتابی نوشت و این علم نسل اندر نسل به فرزندان علی یعنی امامان معصوم رسید. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح القدس]]:''' از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر میآید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین بوده و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته. | ::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح القدس]]:''' از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر میآید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین بوده و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته. | ||
::::#'''[[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]:''' همانطور که ملاحظه فرمودید منابع علم [[امامان]]{{عم}} معصوم متعدد و متنوع است و در هیچ منبعی نقل نگردیده که امامی نزد معلمی درس خوانده باشد و اصولاً با وجود این منابع متصل به علم لایتناهی الهی که همهاش هم حضوری است چه نیازی است که به علم حصولی در نزد افراد که شأن علمی شان به مراتب از خود ائمه پایینتر است روی آورند. | ::::#'''[[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]:''' همانطور که ملاحظه فرمودید منابع علم [[امامان]]{{عم}} معصوم متعدد و متنوع است و در هیچ منبعی نقل نگردیده که امامی نزد معلمی درس خوانده باشد و اصولاً با وجود این منابع متصل به علم لایتناهی الهی که همهاش هم حضوری است چه نیازی است که به علم حصولی در نزد افراد که شأن علمی شان به مراتب از خود ائمه پایینتر است روی آورند. | ||
* '''ثانیاً:''' [[امامان]]{{عم}} به عنوان جانشیان [[پیامبر]]{{صل}} باید علم و دانشی در خور مأموریت عظیمشان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد کنند، این علم باید خالی از نقص باشد و گرنه جلب اعتماد نمیکند، باید در خور مأموریتشان باشد یعنی [[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|از گذشته و حال و آینده آگاه باشند]]، چون مأموریتشان ظاهر و باطن اجتماع و درون و برون مردم را شامل است این علم باید چنین معلوماتی باشد. پر واضح است که علمی با چنین شرایطی از عهده بشر خارج است و تنها منبعی که میتواند چنین شرایطی داشته باشد اتصال به غیب و با علم لدنی است. | |||
* '''ثالثاً:''' در پارهای از روایات تصریح شده است که [[معصوم چگونه عالم به غیب میشود؟ (پرسش)|ائمه همه علوم را از ناحیه خداوند دریافت میدارند]] مثلا: الف): [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خداوند کسی را برای مردم بر میگزیند چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی [[الهام]] میکند تا برای جواب از هیچ سؤالی درنمانده و در تشخیص حق سرگردان نشود. ب): [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند: کسی که گمان کند خدا بندهای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام آنچه را او به آن نیاز دارد از وی پنهان میکند بر خدا افتراء زده است. ملاحظه میفرمائید که در روایت اول تصریح دارد بگونهای علم به [[امامان]]{{عم}} [[الهام]] میشود که از هیچ سؤالی درنمانند و در روایت دوم ظاهر میشود هر کس بگوید که خداوند همه علوم مورد نیاز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراین نیازی به اکتساب نیست. | |||
* '''رابعاً:''' [[آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم غیب برخوردار بودهاند؟ (پرسش)|امامان از دوران کودکی از قوه قدسیه الهامی برخوردار بودهاند و نسبت به همه علوم و دانشها مهارت داشتهاند]] و در برابر همه پرسشهای مردم در زمینههای گوناگون برای ایشان عرضه میشد بدون آنکه به کتب و مأخذی مراجعه کنند بیدرنگ پاسخ لازم و قانع کنندهای را ارائه مینمودند. حاصل آنکه همه علم امامان معصوم لدنی بوده است و از ناحیه خداوند به ایشان رسیده یا بواسطه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یا [[الهام]] و یا تحدیث فرشتگان این است که نیازمند کسب علوم از دانشمندان بشری نبودهاند زیرا این ائمه بودهاند که مشکلات علمی دانشمندان را حل می نمودهاند و تاریخ بهترین شاهد بر این مدعا است»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶]</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
| پاسخدهنده = محمد حسن نادم | | پاسخدهنده = محمد حسن نادم | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]'''، در دو کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' و ''«[[ معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]'''، در دو کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' و ''«[[ معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از: | |||
:::::#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛ | :::::#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛ | ||
:::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛ | :::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛ | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
:::::#'''[[رابطه لوح محو و اثبات با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محو و اثبات]]'''<ref>رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.</ref>؛ | :::::#'''[[رابطه لوح محو و اثبات با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محو و اثبات]]'''<ref>رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.</ref>؛ | ||
:::::#'''[[رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب اعمال]]:''' این کتاب غیر از [[کتاب مبین]] است»<ref>اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،</ref> <ref>ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.</ref>. | :::::#'''[[رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب اعمال]]:''' این کتاب غیر از [[کتاب مبین]] است»<ref>اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،</ref> <ref>ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.</ref>. | ||
*«یکی دیگر از مسائل مهم مربوط به [[علم امام]] این است که اگر [[علم امام]] غیر کسبی و به عبارت دیگر، حضوری و احاطی است، نحوه دریافت و سرچشمههای علمیآنها چگونه است: | |||
::::::۱. مهمترین منبع [[علم امام]] که در روایات فراوانی آمده، وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است. نحوه انتقال علم [[پیامبر]] به [[امام]] به دو گونه بیان شده: | ::::::۱. مهمترین منبع [[علم امام]] که در روایات فراوانی آمده، وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است. نحوه انتقال علم [[پیامبر]] به [[امام]] به دو گونه بیان شده: | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
| پاسخدهنده = ناصرالدین اوجاقی | | پاسخدهنده = ناصرالدین اوجاقی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«'''وراثت''': [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مراد از وراثت در اینجا این است که امام علم خود را از معصوم قبل از خود دریافت کرده باشد]] روایات متعددی در این مورد میتوان یافت به طور کلی [[ائمه]] از جهت علمی خود را مدیون پیامبر میدانند. در روایات نهج البلاغه هم مشاهده کردیم که چگونه امیرالمؤمنین علم خودش را برگرفته از رسول اکرم میدانست. علاوه بر این در روایات ائمه هم در موارد زیادی تأکید میشود که ایشان علم خود را میراث پیامبر و علی میدانند.(...) | |||
*'''[[قرآن]]''': [[رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن کریم همچنانکه جزء علوم ائمه است]] به عنوان منبع علم امام نیز مطرح است. در برخی از روایات وقتی امام از علم خود به حوادث آینده خبر میدهد میافزاید که ما اینها را از قرآن آموختیم و بسیار میبینیم که در این روایات به این آیه تمسک میشود که قرآن "تبیان کل شیء" است.(...) | *'''[[قرآن]]''': [[رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن کریم همچنانکه جزء علوم ائمه است]] به عنوان منبع علم امام نیز مطرح است. در برخی از روایات وقتی امام از علم خود به حوادث آینده خبر میدهد میافزاید که ما اینها را از قرآن آموختیم و بسیار میبینیم که در این روایات به این آیه تمسک میشود که قرآن "تبیان کل شیء" است.(...) | ||
*'''[[الهام]]''': سومین مورد [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|از منابع علم امام الهام است]]. روایاتی در انواع علوم ائمه ذکر شده است که نکت (انداختن) در قلوب همان الهام است.(..) | *'''[[الهام]]''': سومین مورد [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|از منابع علم امام الهام است]]. روایاتی در انواع علوم ائمه ذکر شده است که نکت (انداختن) در قلوب همان الهام است.(..) |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۵
منابع و راههای دستیابی معصوم به علم غیب چیستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
منابع و راههای دستیابی معصوم(ع) به علم غیب چیستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در اینباره گفتهاند:
«نخستین شرط برای تصدی مقام امامت علم و آگاهی و دانش نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم و آنچه در اداره جوامع انسانی لازم است، میباشند و بدون چنان علمی این مسئولیت هرگز به انجام نمیرسد، و ائمه اطهار(ع) از چنین علمی برخوردار بودند و معلومات خویش را هرگز نزد معلمان ننمودهاند بلکه علم حضوری بوده است زیرا:
- اولاً: با تحقیق و تفحص در قرآن مجید و روایات منابع علمی امامان در پنج منبع خلاصه میشود:
- آگاهی کامل از کتاب اللَّه: قرآن مجید بهگونهای که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را بخوبی میدانند، قرآن در این باره فرموده: ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾[۱] . امام صادق (ع) فرمودند: راسخان در علم امیر مؤمنان بعد از او هستند.
- وراثت از پیامبر: پیامبر اکرم(ص) تمام معارف و شرایع اسلام را به علی آموخت و طبق بعضی از روایات علی با خط خود در کتابی نوشت و این علم نسل اندر نسل به فرزندان علی یعنی امامان معصوم رسید.
- ارتباط با فرشتگان: ائمه، مانند: خضر و ذوالقرنین و مریم که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند و حقایق از عالم غیب به آنان الهام میشد، هستند. از حسن بن یحیای مدائنی نقل شده که از امام صادق(ع) پرسیدم: هنگامی که سؤالی از امامی میشود چگونه جواب میدهد؟ امام فرمود: گاهی به او الهام میشود و گاهی از فرشته میشنود و گاهی هر دو.
- روح القدس: از روایاتی که در منابع اهل بیت(ع) وارد شده به خوبی بر میآید که روح القدس روح مقدسی بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین بوده و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته.
- نور الهی: همانطور که ملاحظه فرمودید منابع علم امامان(ع) معصوم متعدد و متنوع است و در هیچ منبعی نقل نگردیده که امامی نزد معلمی درس خوانده باشد و اصولاً با وجود این منابع متصل به علم لایتناهی الهی که همهاش هم حضوری است چه نیازی است که به علم حصولی در نزد افراد که شأن علمی شان به مراتب از خود ائمه پایینتر است روی آورند.
- ثانیاً: امامان(ع) به عنوان جانشیان پیامبر(ص) باید علم و دانشی در خور مأموریت عظیمشان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد کنند، این علم باید خالی از نقص باشد و گرنه جلب اعتماد نمیکند، باید در خور مأموریتشان باشد یعنی از گذشته و حال و آینده آگاه باشند، چون مأموریتشان ظاهر و باطن اجتماع و درون و برون مردم را شامل است این علم باید چنین معلوماتی باشد. پر واضح است که علمی با چنین شرایطی از عهده بشر خارج است و تنها منبعی که میتواند چنین شرایطی داشته باشد اتصال به غیب و با علم لدنی است.
- ثالثاً: در پارهای از روایات تصریح شده است که ائمه همه علوم را از ناحیه خداوند دریافت میدارند مثلا: الف): امام رضا (ع) درباره امامت فرمود: هنگامی که خداوند کسی را برای مردم بر میگزیند چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی الهام میکند تا برای جواب از هیچ سؤالی درنمانده و در تشخیص حق سرگردان نشود. ب): امام صادق(ع) فرمودهاند: کسی که گمان کند خدا بندهای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام آنچه را او به آن نیاز دارد از وی پنهان میکند بر خدا افتراء زده است. ملاحظه میفرمائید که در روایت اول تصریح دارد بگونهای علم به امامان(ع) الهام میشود که از هیچ سؤالی درنمانند و در روایت دوم ظاهر میشود هر کس بگوید که خداوند همه علوم مورد نیاز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراین نیازی به اکتساب نیست.
- رابعاً: امامان از دوران کودکی از قوه قدسیه الهامی برخوردار بودهاند و نسبت به همه علوم و دانشها مهارت داشتهاند و در برابر همه پرسشهای مردم در زمینههای گوناگون برای ایشان عرضه میشد بدون آنکه به کتب و مأخذی مراجعه کنند بیدرنگ پاسخ لازم و قانع کنندهای را ارائه مینمودند. حاصل آنکه همه علم امامان معصوم لدنی بوده است و از ناحیه خداوند به ایشان رسیده یا بواسطه پیامبر اکرم(ص) یا الهام و یا تحدیث فرشتگان این است که نیازمند کسب علوم از دانشمندان بشری نبودهاند زیرا این ائمه بودهاند که مشکلات علمی دانشمندان را حل می نمودهاند و تاریخ بهترین شاهد بر این مدعا است»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله سبحانی؛ |
---|
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
|
۲. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آموزش عقاید» در اینباره گفته است:
«بیشک اهل بیت پیغمبر(ص) بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهرهمند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: «لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»[۷] مخصوصاً شخص امیرمؤمنان(ع) که از دوران کودکی در دامان رسول خدا(ص) پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از پیامبر اکرم(ص) بود، و درباره وی فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»[۸] و از خود امیرمؤمنان(ع) نقل شده که فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللّهِ(ص) عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»[۹] ولی علوم ائمه اهل بیت(ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم(ص) بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که بهصورت "الهام و "تحدیث"[۱۰] به ایشان افاضه میشده است نظیر الهامی که به خضر و ذوالقرنین[۱۱] و حضرت مریم(س) و مادر موسی(ع) "وحی" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از ائمه اطهار(ع) که در سنین طفولیت به مقام امامت میرسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»[۱۲].
|
۳. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
|
۴. آیتالله مصطفوی؛ |
---|
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
«برای اثبات درستی و استواری دانش گستردة امامان، اشارهای به منابع و سرچشمههای علوم ایشان ضروری است. قرآن نخستین و اساسیترین منبع دانش امامان به شمار میآید، هر چند قرآن در دسترس تمامی افراد است، لیكن بهرهمندی از ملكوت قرآن تنها برای انبیا و اولیا ممكن است. امام حسین(ع) در بیانی كوتاه این حقیقت را این چنین تبیین فرموده است: كتاب الهی مشتمل بر چهار امر است؛ بر عبارات، اشارات، لطائف و حقایق. عبارات برای عوام از مردم و اشارات برای خواص، و لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیا[۱۸]. حقیقت قرآن نزد انبیا و اولیاست و امام بر ملكوت قرآن آگاهی دارد و آگاهی بر ملكوت و بطون قرآن، یعنی آگاهی بر تمامی آنچه برای رسیدن به سعادت و فلاح بشر لازم است. امام صادق(ع) میفرماید: «از نسل رسول خدا تولد یافتم، در حالی كه من داناترین افراد بر كتاب الهی هستم و آگاهی از آن دارم و در آن اخبار آسمان، زمین بهشت، جهنم و خبر آنچه گذشته و آنچه خواهد آمد، وجود دارد. من همه اینها را میدانم؛ چنانكه كف دستم برای من پیداست، خداوند فرموده است در قرآن بیان هر چیزی است». در روایتی پیامبر اكرم(ص) میفرماید: «ان للقرآن ظاهراً و باطناً و حداً و مطلعا»[۱۹]. در حدیثی حضرت علی(ع) اشاره به سینه مباركش میكند: «إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَة»[۲۰]. اهل بیت عصمت و طهارت، نه تنها به حقیقت قرآن و تفسیر آن علم دارند، بلكه به همة كتب الهی نیز آگاهند؛ زیرا قرآن مهیمن بر كتب انبیای الهی است و كسی كه به كتب مهیمن الهی علم دارد، همة كتب الهی را نیز میشناسد و لذا امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: قسم به خداوند كه اگر برای من جایگاهی فراهم شود و بر آن بنشینم، میتوانم برای اهل تورات به تورات و برای اهل انجیل به انجیل و برای اهل قرآن به قرآن فتوا دهم،[۲۱]. غزالی از امیرالمؤمنین(ع) نقل میكند كه اگر بخواهم به اندازه چهل بار شتر "الف" فاتحه الكتاب را شرح میكنم[۲۲]. بنابراین، پیبردن به معانی و باطن قرآن مخصوص مطهرون و معصومین(ع) است و آناناند كسانی كه حقیقت قرآن نزد آنهاست و امام كسی است كه بر ملكوت و بطون قرآن آگاهی دارد و به تعبیر قرآن مجید، احاطه به حقیقت و ملكوت قرآن برای غیر مطهرون مقدور نخواهد بود: ﴿ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾ [۲۳] سپس آنان را چنین تعریف میكند: ﴿ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴾ [۲۴]
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم، در دو کتاب «علم غیب از نگاه عقل و وحی» و «معارف کلامی شیعه» در اینباره گفته است:
الف) تعلیم عادی به نحو تعلیم و تعلّم؛ آن گونه که حضرت علی(ع) فرمود: «كُنْتُ أَدْخُلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ كُنْتُ إِذَا سَأَلْتُهُ أَجَابَنِي وَ إِنْ سَكَتُ ابْتَدَأَنِي»[۴۷]. از همین علوم تعلیمی میتوان به شمار آورد آنچه را حضرت علی(ع) به املاء پیامبر نوشتهاند، مثل جامعه، جفر و مصحف[۴۸]. و همچنین کتابها و علومی که از دیگر انبیا(ع) نزد ائمه(ع) هست و از زمره علوم موروثی به شمار میآید، زیرا امامان(ع) از طریق پیامبر(ص) نسبت به آنها آگاهی پیدا کردهاند؛
از جمله علوم موروثی، ائمه(ع) سنّت پیامبر(ص) یا احادیث و روایاتی است که از پیامبر به یادگار مانده و آنها روایاتی است که در طول ۲۳ سال نبوّت رسول خدا(ص) در اختیار اصحاب و اصرافیان حضرت قرار داده میشد. از آن میان، کسی که بیش از همه لیاقت حفظ این گفتار نو احادیث پیامبر(ص) را داشت حضرت علی(ع) بود که بیش از همه با آن حضرت همراه بود و بیش از همه از حضرت بهرهمند شد. حضرت علی(ع) میفرماید: « مَا سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) شَيْئاً إِلَّا حَفِظْتُهُ وَ لَمْ أَنْسَه»[۵۱]
در روایاتی دیگر از نزول فرشته روح بر امام سخن به میان آمده، از جمله ابو حمزه از امام صادق(ع) در رابطه با نحوه علوم ائمه(ع) سؤال کرد و امام در پاسخ، از آمدن فرشته روح سخن گفتند[۵۳]. حقیقت روح برای کسی غیر از اولیای خدا شناخته شده نیست، ولی به یقین، موجودی است از موجودات عالم ملکوت و از وسایط علمرسانی به پیامبران و اولیای الهی. گروهی دیگر از روایات نحوه علمرسانی ملائکه به امام را الهام دانسته است: مطلب در قلب آنان حک یا در گوش آنان بیان میشود. از مجموع روایاتی که در رابطه با منابع علم ائمه(ع) و نحوه فراگیری آن علوم وجود دارد، چند نکته استفاده میشود:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتابهای «قلمرو دین» و «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین برنجکار؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار در «دومین دوره مدرسه تابستانی کلام امامیه» در اینباره گفته است:
«در باب علوم امام چند منبع، دسته و شکل را میتوان ذکر کرد:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی در مقاله «علم غیب معصوم» در این باره گفته است:
«منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
«منابع و راههاى عامِ آگاهى ائمه(ع) از غیب عبارتاند از: ١. قرآن: قرآن (کتاب) نخستین منبع نامتناهى علوم اهل بیت(ع) است که احکام و دستورهاى دین را از آن مىگیرند. استنباط و برداشت اهل بیت پیامبر(ص) از قرآن به دو صورت است: گاهى ظاهر آیه بسیار روشن است. ازاینرو اهل بیت(ع) حکمى را که بیان مىکنند، به این آیات محکم استناد مىدهند. اما گاهى ظاهر آیه روشن نیست و احتیاج به تأویل دارد. در این صورت، اهل بیت(ع) که راسخان در علم و آگاهان به تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآناند، حکم آن را از قرآن استخراج مىنمایند.(...)
تعلیم بدون واسطه: مجموعه معارف و علومى است که پیامبر(ص) بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على(ع) تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( ﴿وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ )[۷۴] نازل شد، پیامبر اسلام(ص) فرمود: از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد.[۷۵](...)
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فائز باقری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی علم اولیای الهی» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید جواد حسینی - با نام مستعار حسین تربتی - در مقاله «خبرهای غیبی در نهج البلاغه» در اینباره گفته است:
«امام معصوم(ع) علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
|
۱۳. آقای دکتر رستمی (استادیار دانشگاه قم)؛ |
---|
دکتر رستمی در مقاله «بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام» در اینباره گفتهاند:
|
۱۴. آقایان دکتر صفری فروشانی و دکتر رضایی؛ |
---|
آقایان دکتر نعمتالله صفری فروشانی و دکتر محمد جعفر رضایی در مقاله «تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه» در اینباره گفتهاند:
«از مهمترین سؤالات مرتبط با علم امام(ع) آن بود که منبع علم ائمه(ع) چیست؟ آیا آنها نیز مانند پیامبر اکرم (ص) با فرشتگان مرتبط هستند یا علم خود را از پیامبر (ص) آموختهأند؟ پاسخ به این پرسش، سبب شکلگیری سه جریان گوناگون در بین اصحاب ائمه(ع) شد: ۱. گروهی با تأکید بر ختم نبوت، هرگونه ارتباط بین امام(ع) و فرشتگان را نفی کردند و علم ائمه(ع) را برگرفته از پیامبر (ص) دانستند. ۲. گروهی دیگر از سویی سعی کردند بر ختم نبوت تأکید کنند و از سویی دیگر علاقهمند بودند امام(ع) را از علوم آسمانی و ارتباط با فرشتگان بهرهمند بدانند و به همین دلیل از الهام و تحدیث در برابر وحی استفاده کردند. در نظر این گروه، امام(ع) تنها صدای فرشته را میشنود؛ برخلاف پیامبر (ص) که او را میبیند. ۳. گروهی دیگر پا را از این فراتر گذاشته، معتقد بودند امام(ع) هم صدای فرشته را میشنود و هم او را میبیند. در ادامه به بررسی هریک از این جریانهای فکری خواهیم پرداخت. گروه اول: نفی الهام: از جمله افراد این گروه میتوان به هشام بن حکم، سدیر صیرفی، یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان اشاره کرد. (...) کارکردی که در نظر هشام برای وحی بیان شده (نگهداری انسان از خطا و گناه) و امام(ع) فاقد آن دانسته شده است، اختصاص به وحی ندارد؛ بلکه تحدیث (سخن گفتن فرشته با امام(ع)) و الهام (القا به قلب) را نیز شامل میشود؛ چراکه برای نگهداری امام(ع) از خطا و گناه نیازی نیست که بتواند فرشته را ببیند؛ بلکه همینکه فرشته با او سخن بگوید، کفایت میکند. پس ازاینجهت فرقی بین تحدیث و الهام با وحی وجود ندارد و امامان(ع) فاقد این ویژگی هستند و به همین دلیل باید معصوم باشند. آنچه در روایات موجود در منابع امامیه از هشام بن حکم بهجای مانده است نیز با این سخن تعارض ندارد و حتی مؤید آن نیز هست. در گزارشی که در کتاب اصول کافی از مناظره هشام با مرد شامی نقل شده است، هشام امام صادق (ع) را از امور مربوط به آسمان و زمین آگاه میداند و تأکید میکند که او این علم را از پیامبر اکرم (ص) به ارث برده است. [۹۶] در گزارشی دیگر نیز که هشام به نقل از امام صادق (ع) ائمه(ع) را عالم به کتب انبیای گذشته میداند، بر این نکته تأکید شده است که این کتب به وراثت به ایشان رسیده است. [۹۷] به جز این موارد، هیچ شاهد دیگری در منابع امامیه درباره دیدگاه هشام در این مسئله وجود ندارد. بنابراین شواهد موجود نهتنها در تعارض با گزارش اشعری نیست، مؤید آن هم است. سدیر صیرفی نیز از دیگر اصحاب امام صادق (ع) است که آشکارا منکر هرگونه تحدیث یا الهام برای ائمه(ع) میشود. البته وی توارث و علمالکتاب را منبع علم ائمه(ع) میداند. روایات بسیاری از وی در مسئله علم امام(ع) نقل شده است؛ از جمله در روایتی به نقل از امام صادق (ع) همه منابع علم امام(ع) به جز علمالکتاب را انکار کرده است. وی میگوید: نزد امام صادق (ع) رفتم و درباره اختلاف شیعیان در مسئله علم ائمه(ع) با ایشان گفتگو کردم و به ایشان گفتم: عدهای میگویند آنچه را امام(ع) برای هدایت مردم نیاز دارد، به گوشش گفته میشود و برخی میگویند به او وحی میشود و عدهای معتقدند به قلبش الهام میشود و دیگری میگوید در خواب میبیند و عدهای نیز معتقدند از روی نوشتههای برجایمانده از اجدادشان فتوا میدهند. حال کدامیک از این تعبیرات صحیح است؟ امام(ع) فرمود: "هیچکدام ای سدیر! ما حجت خدا و امنای او بر بندگانش هستیم و حلال و حرام را از کتاب خدا میگیریم". [۹۸] هر چند در این روایت، تنها از علم به حلال و حرام سخن گفته شده است، در هیچیک از روایات دیگر سدیر، الهام و تحدیث پذیرفته نشده است. گذشته از آن، روایات وی بیانگر آن است که مصدر علم غیب ائمه(ع)، توارث از رسول اکرم (ص) و علمالکتاب است. [۹۹] یونس بن عبدالرحمن [۱۰۰] از اصحاب امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) [۱۰۱] و شاگرد هشام بن حکم است. [۱۰۲] وی نیز همچون استادش، الهام و تحدیث را برای ائمه(ع) نمیپذیرد و علم ایشان را براساس بررسی منابع مکتوبی میداند که از پیامبر (ص) به ایشان رسیده است. اشعری در المقالات و الفرق در گزارش خود از اختلاف اصحاب ائمه(ع) پس از شهادت امام رضا (ع) دیدگاه یونس را اینگونه بیان کرده است: اما گروه دیگر معتقد بودند امام(ع) باید علوم دین را از راه معمولی کسب کند، نه از راه الهام، تحدیث، القای در قلب و بیان در گوش؛ زیرا وحی در تمام وجوهش بعد از پیامبر (ص) به اجماع امت منقطع گردیده است و از راه الهام کسی نمیتواند به رموز احکام و فرایض دینی برسد، مگر اینکه قبلاً از راه سمع و بصر به آن آگاهی یافته باشد؛ زیرا الهام یعنی تجدید آگاهی سابق. بنابراین امام جواد (ص) بعد از بلوغ، علم به شرایع و سنن دینی را از کتب و آثار پدرش بهدست میآورد و کسب میکند و برخی از این گروه، قیاس در احکام را برای امام(ع) جایز میدانند و معتقدند قیاس برای انبیا و رسولان(ص) و ائمه(ع) جایز است و یونس بن عبدالرحمن به این معتقد بود. [۱۰۳] (...)
|
۱۵. آقای کرمزاده؛ |
---|
آقای علی کرمزاده در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید» در اینباره گفته است:
|
۱۶. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
«"آگاهی انسان از غیب" که - پس از عقل و حس - باید آن را "معرفت سوم" نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد:
|
۱۷. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛ |
---|
خانم زهرةالسادات میرترابی حسینی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم لدنی در قرآن و حدیث» در اینباره گفته است:
«طرق اخذ علوم غیبی: پیش از این گفتیم که آگاهی بر غیب، از مجرای علل و عوامل عادی و طبیعی صورت نمیگیرد اما این، به معنی خروج از شمول قانونِ فراگیر علّت و معلول نیست. به عبارت دیگر آگاهی بر غیب، بدون علّت نبوده و عالِم به غیب، از منابعی چند، علم و آگاهی خود را اخذ مینماید. براساس روایات، منابع و طرق اخذ علوم غیبی چند گونه است که اینک به برخی از آنها اشاره مینماییم. ۱. وحی: یک قسم از علوم غیبی –علوم پیامبران- مستند به وحی الهی است که فرشته وحی، یا به صورت حضوری و یا در عالم رؤیا، آگاهیهایی از عالم غیب را در اختیار نبی قرار میدهد. مجموع خبرهای غیبی قرآن، اعم از حوادث گذشته و آینده، معارف مربوط به خدا و اسماء و صفات باری تعالی و از اوضاع جهان آخرت، از این قبیل بشمار میآید و یا آگاهی حضرت ابراهیم (ع) بر مأموریت ذبح فرزندش از طریق رؤیا بود [۱۱۹].
۳. تمثل فرشتگان: گاه علم غیب، از طریق تمثّل فرشتگان و سخنان آنان در اختیار اولیاء الهی قرار میگیرد. مثلاً حضرت مریم از مذاکره فرشتهای که به صورت انسانی برای او متمثل گردیده بود، آگاه شد که خداوند به او فرزندی عطا خواهد کرد که دارای صفات خاصی است [۱۲۱].(...)
۱. عرش: در آیاتی از قرآن کریم از عرش خدا، سخن به میان آمده است [۱۲۳]. بدون تردید بشر از درک حقیقت عرش خدا، عاجز است و تنها اسمی از آن میداند. لغویون، به "جای سقف دار" عرش اطلاق کردهاند و تخت حکومت را به اعتبار بلندی جایگاه، عزت و شوکت حاکم، عرش نامیدهاند اما از دید قرآن عرش، مقام تدبیر عمومی عالم، و محل صدور اوامر تکوینی خداوند است. ﴿ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ * فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ﴾ [۱۲۴] چنانچه آیه ﴿ ... ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا... ﴾ [۱۲۵] تأیید مینماید، صورت جمیع حوادث و وقایع، به نحو اجمال، نزد خدا حاضر، و بر او معلوم است. پس عرش، همانگونه که مقام تدبیر عام عالَم است و جمیع موجودات را در جوف خود جای داده، مقام علم نیز هست. و به همین جهت، به دنبالِ "استوار بر عرش"، مسأله علم به جزئیات احوال موجودات آسمانی و زمینی، ذکر شده است. زیرا علم، از لوازم تدبیر است [۱۲۶]. (...)
۴. لوح محفوظ: قرآن کریم، این واژه را فقط در آیه ۲۲ سوره مبارکه بروج بهکار برده است اما با تعابیری دیگری چون "ام الکتاب"، "کتاب مبین" و "امام مبین" از برخی صفات و ویژگیهای آن خبر داده است. البته روایات بسیار زیاد و در عین حال مختلف، در این زمینه موجود است که به اعتقاد صاحب المیزان، آنچه در این روایات در بیان صفت و ویژگیهای "لوح" آمده، علی سبیل تمثیل میباشد[۱۲۹]. بدون تردید کیفیتِ "لوح محفوظ" بر ما پوشیده، و ظرف ادراک ما از درک حقیقت آن، عاجز و ناتوان است. از این رو آنچه در باب "لوح محفوظ" آمده، صرفاً مستند به آیات و روایات میباشد، مثلاً قرآن کریم از کتابی نام برده که تمامی موجودات و آثار آنها در آن ثبت شده، از دگرگونی محفوظ، مشتمل بر تمامی جزئیاتی است که خداوند سبحان، قضایش را بر خلق جاری ساخته است [۱۳۰]. (...)
|
۱۸. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«علوم امام از منابع گوناگونی سرچشمه میگیرد که عبارتند از: ۱. قرآن: آگاهی کامل امامان(ع) از کتاب خدا و قرآن مجید به گونهای است که تفسیر، تأویل، ظاهر، باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی میدانند. قرآن میفرماید: ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۱۳۷]؛ از این آیه به خوبی روشن میشود کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست، زیرا علمالکتاب بدون قید و مطلق آمده است و شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی میشود، برخلاف آن چه در آیه ۴۰ سوره نمل آمده: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۱۳۸] آن کسی که دانشی از کتاب آسمانی و بخشی از علم کتاب نزد او بود، گفت: من تخت ملکه سبا را پیش از آن که چشم بر هم زنی، نزد تو خواهم آورد. بدیهی است کسی که از تمام علم کتاب آگاه است، کتابی که سرچشمه فیاض علوم و دانشهاست، کارهای بسیار مهمتری میتواند انجام دهد، اما چه کسی تمام علم کتاب نزد اوست؟ قرآن اشاره سربستهای دارد، اما مفسران بسیاری در کتب خود نقل کردهاند که این آیه اشاره به علی بن ابی طالب(ع) و ائمه هدی (ع) است. قرطبی مفسر اهل سنت در تفسیر خود به نقل از امام باقر(ع) در تفسیر "الذی عنده علم الکتاب" میگوید: «انما ذلک علی بن ابی طالب (ع)»[۱۳۹]. در روایت دیگری از ابن عباس میخوانیم: «من عنده علم الکتاب انما هو علی لقد کان عالماً بالتفسیر و التأویل و الناسخ و المنسوخ»[۱۴۰]. آری؛ این آگاهی وسیع نسبت به قرآن مجید و اسرار و دقایق و ظاهر و باطن آن، یکی از منابع اصلی علم امامان معصوم(ع) است[۱۴۱]. ۲ . وراثت از پیامبر(ص): دومین منبع از منابع علوم امامان(ع) وراثت از پیامبر است، به این معنی که پیامبر تمام معارف و شرایع اسلام را به علی(ع) آموخت و این علم و آگاهی از علی(ع) به امامان (ع) منتقل شد، امام صادق(ع) میفرمایند: «عَلَّم رسولُ اللهِ علیّاً الفَ بابٍ یُفتَحُ من کلِّ بابٍ الفُ بابٍ»[۱۴۲]. حدیث معروف: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا» که پیامبر فرمودند: «من شهر علم هستم و علی درب آن است، را راویان مختلفی از اهل سنت و شیعه در کتب خود نقل کردهاند [۱۴۳]. ۳. ارتباط با فرشتگان:از منابع علم امامان(ع) ارتباط با فرشتگان است، البته نه به این معنی که آنها در زمره پیامبران بودهاند، بلکه آنها همچون خضر، ذوالقرنین و مریم بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند. در حدیثی از امام باقر میخوانیم که فرمود: «أَنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثا»[۱۴۴]. هنگامی که از آن حضرت توضیح خواستند که چه کسی با او سخن میگوید، فرمود: «يُحَدِّثُهُ مَلَك»[۱۴۵]. و هنگامی که سؤال کردند آیا او پیامبر بود؟ دست خود را به علامت نفی و انکار تکان میداد و سپس افزود: «مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَيْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَى وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْن»[۱۴۶]. ۴. القای روح القدس: چهارمین منبع علم امامان فیض روح القدس است. از روایاتی که در منابع اهل بیت(ع) وارد شده به خوبی بر میآید که روح القدس روح مقدسی بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین (ع) بوده است، و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته، حتی از روایات متعددی که در منابع اهل سنت نیز وارد شده است، استفاده میشود که گاه که کارهای مهم یا سخنان و اشعار پر مغز از کسی صادر میشد، میفرمودند: این به کمک روح القدس بوده است، این تعبیر کمک روح القدس درباره سنان بن ثابت مدافع پیامبر و کمیت بن زید اسدی مدافع اهل بیت(ع) و دعبل خزاعی شاعر قصیده معروف مدارس آیات از زبان پیامبر (ص) و امام باقر (ع) و امام رضا (ع) نقل شده است[۱۴۷]. و از این جا به خوبی روشن میشود که روح القدس یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام کارهای معنوی و الهی یاری میدهد، و البته به تفاوت مراتب اشخاص متفاوت است، در پیامبران و امامان به گونه فوق العادهای قوییتر و بارزتر عمل میکند، و در دیگران به اندازه خودشان. ۵. نور الهی: منبع دیگری که برای علوم امامان میتوان ذکر کرد نور الهی است، امام صادق(ع) میفرماید: هنگامی که امام پیشین از دنیا میرود، خداوند برای امام بعد از او ستونی از نور بر میافرازد که به وسیله آن اعمال مردم را میبیند، و از این طریق خداوند حجت را بر خلق خود تمام میکند. ۶. صحیفه جامعه: که آن را صحیفه یا جامعه نیز میگویند به این معنا که در روایات این باب هر سه لفظ برای آن استعمال شده است. صحیفه جامعه عبارت است از توماری که هفتاد ذراع طول دارد و در بردارنده علم کلیه حلالها و حرامهاست. این کتاب را پیامبر اکرم(ص) املا کرده و امام علی(ع) نگاشته است[۱۴۸]. ۷. جفر که شامل جفر ابیض و جفر احمر میگردد. در مورد جفر ابیض در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده است: همانا نزد من، جفر سفید است[۱۴۹]. که وقتی راوی از محتوای جفر سفید میپرسد، حضرت میفرماید: زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم(ع) و الحلال و الحرام و مصحف فاطمه و جفر سفید در بردارنده زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، حلال و حرام و مصحف فاطمه است[۱۵۰]. در مورد جفر سرخ نیز در ادامه همین روایت آمده است که امام صادق(ع) فرمود: و نزد من است جفر سرخ[۱۵۱]. راوی میپرسد: چه چیزی در جفر سرخ است؟ حضرت پاسخ میدهد: سلاح و آن تنها برای خون گشوده میشود که صاحب شمشیر امام زمان(ع) آن را برای نبرد و قتل خواهد گشود. ۸. مصحف فاطمه(س): در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که حضرت فرمود: همانا نزد ما مصحف فاطمه است. راوی میپرسد: مصحف فاطمه(س) چیست؟ که حضرت میفرماید: مصحف فاطمه(س) سه برابر قرآن حجم دارد در حالی که حتی یک حرف از قرآن هم در آن نیست[۱۵۲]. از روایات دیگر استفاده میشود که این مصحف را جبرئیل پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) برای فاطمه آورده که آن را فاطمه(س) املا میکرد و علی(ع) مینوشت[۱۵۳]. با توجه به منابع فوق، امامان(ع) از سایر مردم ممتاز شده و به انجام وظایف مهمی که در مورد حفظ اسلام و تعلیمات قرآن و هدایت بندگان دارند، نایل میشوند[۱۵۴]. |
۱۹. پژوهشگران مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«پیامبران الهی و از آن جمله، پیامبر عظیم الشأن اسلام دانش غیبی خود را از ناحیه خداوند و به تعلیم الهی و از طرق مختلف دریافت مینمایند. بنابراین، علم غیب پیامبر منحصر به آنچه در قرآن آمده نیست، همانطور که تنها از طریق فرشته وحی نمیباشد، بلکه از راههای گوناگونی به دست میآید که به برخی اشارت میرود: ۱ . فرشته وحی قرآن کریم میفرماید: ﴿ وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ﴾ [۱۵۵]. ۲ . ارتباط روحی و معنوی با عالم غیب راه دیگر علوم پیامبران، ارتباط روحی و معنوی با عالم غیب است. خداوند چشم حقیقتبین آنان را چنان گشوده است که حجابهای عالم غیب را شکافته، به ماوراء آن راه پیدا کرده، و به حقایق زیادی دست یافتنهاند؛ چنان که خداوند سبحان درباره حضرت ابراهیم میفرماید: ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾ [۱۵۶]
|
۲۰. پژوهشگران مركز رهروان ولایت؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه مركز رهروان ولایت، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«از جمله این منابع میتوان به این موارد در کلمات امام صادق(ع) اشاره کرد:
|
۲۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«پیامبران و امامان دانشهای غیبی خود را از راههایی گوناگون به دست میآورند که در این جا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
|
۲۲. پژوهشگران ماهنامه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران ماهنامه پرسمان در مقاله «چند پاسخ درباره چگونگی علم امام» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«در خصوص منابع علوم ائمه معصومین (ع) تقسیم بندیهای مختلفی توسط صاحب نظران بیان شده است که سعی میکنیم یکی از بهترین تقسیم بندیهای این باب را مطرح کنیم: منابع مکتوب علم امام: این دسته از منابع، شامل کتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی کتب آسمانی و مقدس دیگر است که ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه (ع) مربوط، به این دسته است. برای اینکه ببینیم کتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از کتب آسمانی انبیای پیشین کدامها هستند، با اشاره به این نکته که جزئیات موجود در این خصوص بی شمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرار آمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم:
منابع شفاهی علم امام: در خصوص منابع شفاهی علم ائمه (ع) که شامل تمامی علومی میشود که هر امامی به صورت شفاهی از امام پیش از خود دریافت نموده، روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره میکنیم: امام صادق (ع) فرمود: پیامبر اکرم (ص) هزار باب علم به علی (ع) تعلیم داد که از هر باب هزار باب دیگر گشوده می شود. در پایان حدیثی که به نام حدیث دو انار شهرت دارد، امام باقر (ع) میفرماید: هیچ حرفی نبود از آنچه خداوند به پیامبر اکرم (ص) تعلیم کرد مگر آنکه پیامبر اکرم (ص) آن را به علی (ع) تعلیم داد. سایر منابع علم امام: در منابع روایی ما، ابزار دیگری برای علم ائمه (ع) شمرده شده است که از جمله آنها نکت یا قذف فی القلب و عمود نور است. نکت به حالتی میگویند که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید. شخصی از امام صادق (ع) پرسید: گاهی که ما از شما سؤال میپرسیم سریع پاسخ میدهید و گاهی کمی مکث میکنید سپس پاسخ ما را میدهید، علّت آن چیست؟ که حضرت فرمود: بله پاسخ برخی سؤالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما میآید سپس ما آنها را به زبان میآوریم. در خصوص عمود نور، در منابع روایی برای امام ستونی از نور که به سوی آسمان کشیده شده، تصویر میشود که امام هر آنچه از علوم را که بخواهد در آن مشاهده میکند. با وجود اینکه برخی از منابع علم امام را با توجه به روایات ذکر کردیم و البته به برخی نیز نپرداختیم، امّا این نکته حائز اهمیت است که علم غیب امام منحصر و محدود به این منابع نیست و به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است. به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه (ع) و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است»[۱۷۲]. |
۲۳. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها؛ |
---|
پژوهشگران «مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها» در اینباره گفتهاند:
«امام به آن معنایى که قرآن آن را استعمال میکند، کسی است که حجاب از پیش رویش برداشته شده و با مشاهده ملکوت آسمانها و زمین به باطن امور آگاه است. این آگاهی همان علم غیب است که امام(ع) دارا میباشد؛ که در این آیات به آن اشاره شده: ﴿كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۱۷۳] و نیز فرموده: ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾[۱۷۴]. (...) بنابراین امام(ع) با مشاهده ملکوت و با علم به حقیقت قرآن و داشتن علم الکتاب، عالم به غیب است؛ البته به اذن خدا. برای علم غیب ائمه معصومین (ع) چند منبع نیز ذکر شده است: اول: قرآن کریم؛ دوم: وراثت از رسول اکرم(ص)؛ سوم: مصحف امام على، الجفر و الجامعه، مصحف فاطمه و کتابای دیگری که در نزد آنان مى باشد[۱۷۵]»[۱۷۶].
|
۲۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
«یکی از نکاتی که توجه به آن برای یافتن پاسخ این پرسش لازم است، مسأله منابع علم است که امام، علوم خود از چه راههایی به دست میآورد؟ براساس روایاتی که از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نقل شده منابع علم امام بدین قرار است:
|
پرسشهای وابسته
- رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
- علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند، سوره آل عمران، آیه ۷.
- ↑ پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص٢٧-٣٠.
- ↑ سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.
- ↑ سوره قصص، آیه٧.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.
- ↑ به آنان آموزش ندهید، زیرا ایشان از شما داناتر میباشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۴.
- ↑ من شهر علم و علی درب این شهر میباشد؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء اهل سنت كتابى بنام "فتح الملک العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على" نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.
- ↑ «یعنی رسول خدا(ص) هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر میگشاید و مجموعاً میشود هزار هزار باب، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگها و مصیبتها) و فصلالخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۶.
- ↑ ر. ک: اصول کافی، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.
- ↑ اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۶.
- ↑ آموزش عقاید، ص۳۲۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۸، روایت ۱.
- ↑ همان، ص۳۸، روایت ۷۰.
- ↑ همان، باب ۳.
- ↑ همان، باب۸.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ»، حكیمی و همكاران، الحیاة، ج۲، ص۴۰.
- ↑ غزالی، احياء علوم الدين، ج۱، ص۹۳.
- ↑ نهج البلاغه(شرح عبده)، ج۴، ص۳۶.
- ↑ «أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِيَتْ لِيَ الْوِسَادَةُ فَجَلَسْتُ عَلَيْهَا لَأَفْتَيْتُ أَهْلَ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِم...وَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِإِنْجِيلِهِم... وَ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِم»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۹۲، ص۷۸.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۲۵۲.
- ↑ که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۹.
- ↑ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴.
- ↑ مجلسی، محمد تقی،، مرأة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۳ ،ص۱۷۰.
- ↑ كلینی، الکافی، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ علامه حلی، احقاق الحق، ج۷، ص۶۶
- ↑ فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰.
- ↑ صفار قمی، بصائر الدرجات، ج۲ ،ص۱۱۰- ۱۱۳.
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۲۶
- ↑ نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩
- ↑ نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.
- ↑ نک: مریم، آیه ١٩-٢٠.
- ↑ نک: هود، آیه ٧١-٧٢.
- ↑ نک: اصول کافی، ج ٢، باب خلق عظیم.
- ↑ نک: حدید، آیه ٤، بروج، آیه ١٦-١٥: معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده "عرش"؛ اصول الکافی، کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی
- ↑ انعام، آیه ٥٩، هود، آیه ٦، نحل، آیه ٥٧، سبأ، آیه ٣، یونس، آیه ٦١.
- ↑ واقعه، ٧٨-٧٩؛ نک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ١٣.
- ↑ آل عمران، آیه 7، رعد، آیه 39، زخرف، آیه 4، نک: مجمع البیان، ج ٥، ص ١٤٢؛ ج7، ص ١٣؛ ج ٨، ص ٣٧٧.
- ↑ بروج، آیه ٢١-٢٢؛ بحارالانوار، ج ٥٤، باب القلم و اللوح المحفوظ؛ المیزان فب تفسیر القرآن، ج ٢٠، ص ٢٥٧.
- ↑ نک: منابع فوق.
- ↑ رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.
- ↑ اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،
- ↑ ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۷۳، ح ۹۶؛ نعمانی، الغیبه، ص ۷۵؛ ر.ک: نهج البلاغه، ح ۱۸۷.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۹؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۱۵۴؛ تعلیقات مراجعات، ص ۴۱۵؛ قندوزی حنفی، ینابیع الموده، ص ۲۲؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۳۲۴؛ علّامه بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج ۱، ص ۸-۱۱؛ کلینی، همان، ص ۲۴۱.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج ۴، ص ۹۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۳۴؛ مسند امام احمد، ج ۱، ص ۸۳.
- ↑ قندوزی حنفی، ینابیع الموده، ص ۷۷، ۸۸؛ تستری، احقاق الحق، ج ۶، ص ۴۱.
- ↑ مناقب خوارزمی، ص ۲۰۰؛ آمدی، غایة المرام، ص ۳۶۷.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۵۸.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۳.
- ↑ معارف کلامی شیعه، مقاله علم امام، ص۲۸۹-۲۹۱
- ↑ و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵.
- ↑ «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست»؛ سوره اسراء، آیه: ۱ .
- ↑ «و ما به عیسی پسر مریم، برهانهای روشن دادیم و او را با روح القدس پشتیبانی کردیم»؛ سوره بقره آیه: ۲۵۳ .
- ↑ وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان
- ↑ «یا مگر غیب نزد آنان است که (از روی آن) مینویسند؟»
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص ۲۲۱.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴؛ تاج العروس، ج۲، ص ۲۵۹.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۷۲-۳۷۹.
- ↑ روایاتی که در خصوص این مطلب است؛ آنچه که نزد امامان معصوم(ع) از کتابهای گذشتگان وجود دارد، کتابهای پیامبران یعنی تورات و انجیل و زبور و صحف ابراهیم.
- ↑ بخش روایات مرتبط با این مطلب که تمامیکتابهای فرود آمده از سمت خداوند متعال نزد امامان معصوم(ع) میباشد، واینکه ایشان نسبت به آن کتابها با وجود زبان های گوناگون آنها، آگاهی دارند.
- ↑ بخش روایات مرتبط با این مطلب که امامان معصوم(ع) عالم به تمامیعلومیهستند که به سوی فرشتگان و پیامبران و رسولان خارج شده است.
- ↑ هر آنچه که مردم به آن نیاز دارند.
- ↑ بخشی که در آن سخن از صحیفه و جفر و جامعه و مصحف فاطمه(س) به میان آمده است.
- ↑ بخش روایات مرتبط با اینکه امامان معصوم(ع) کسانی هستند که به آنها الهام میشود و نیز کسانی هستند که به آنها آموزش داده شده است.
- ↑ در آن سخن از ارواح موجود در امامان معصوم(ع) به میان آمده است.
- ↑ روایات مربوط به؛ روحی که خداوند متعال به وسیله آن امامان معصوم(ع) را پشتیبانی و تقویت مینماید.
- ↑ پایگاه مطالعات کلام امامیه
- ↑ اینکه پیامبر اکرم(ص) در روز وفات خود با علی در خصوص هزار دربی سخن گفت که هزار درب از هر درب آن گشوده میشود، یعنی هزار هزار درب.
- ↑ علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.
- ↑ سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.
- ↑ «سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.
- ↑ «قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ(ص) يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»؛ عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.
- ↑ «مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله(ص) لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.
- ↑ أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على(ع)را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على(ع)على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله(ص) و خط على(ع) و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».
- ↑ اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.
- ↑ کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.
- ↑ أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.
- ↑ «أَلْوَاحُ مُوسَى (ع) عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.
- ↑ «... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹.
- ↑ «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.
- ↑ «و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست». سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «که بیانگر هر چیزى است»؛ سوره نحل، آیه۸۹.
- ↑ «تو میشنوی آنچه را من میشنوم، و میبینی آنچه را من میبینم، جز این که تو پیامبر نیستی».
- ↑ «"خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است».
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۳-۱۲۲.
- ↑ مقاله خبرهای غیبی در نهج البلاغه، ماهنامه مبلغان شماره ۹۵، صفحه ۳۷ و ۳۸
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴-۶۸.
- ↑ و همه کارها به او بازگشت دارد؛ سوره هود آیه ۱۲۳.
- ↑ بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰
- ↑ کلینی، ۱۳۶۵: ۱ / ۱۷۳.
- ↑ همان: ۲۲۷.
- ↑ قاضی نعمان، ۱۳۸۵: ۱ / ۵۰.
- ↑ کلینی، ۱۳۶۵: ۱ / ۲۵۷ .
- ↑ م. ۲۰۸ق.
- ↑ نجاشی، ۱۴۰۷: ۴۴۶؛ حلی، ۱۴۱۱: ۱۸۴.
- ↑ طوسی، ۱۳۴۸: ۲۷۸.
- ↑ اشعری، ۱۳۶۱: ۹۸ ـ ۹۷.
- ↑ کلینی، ۱۳۶۵: ۱ / ۱۷۶.
- ↑ همان: ۲۷۱.
- ↑ همان: ۲۶۹.
- ↑ همان: ۲۶۸.
- ↑ کلینی، ۱۳۶۵: ۱ / ۲۷۱.
- ↑ همان: ۱۷۶؛ صفار، ۱۴۰۴: ۳۲۰.
- ↑ همان: ۲۳۱.
- ↑ همان: ۲۳۲.
- ↑ کلینی، ۱۳۶۵: ۱ / ۲۷۲ ـ ۲۷۱.
- ↑ صفار، ۱۴۰۴: ۲۳۳ ـ ۲۳۱.
- ↑ تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه ص ۶۷ الی ۷۳ .
- ↑ محمد بن الحسن الصفار، ص ۱۸۹.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۶۴.
- ↑ «آن از اخبار غیبی بود که به تو وحی کردیم و تو نزد آنها نبودی» سوره آل عمران آیه ۴۴.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾ سوره صافات، آیه: ۱۰۲. شایان ذکر است در بینش اسلامی رؤیای صادقه جزئی از اجزاء نبوت و عاری از هرگونه خطا و اشتباه است. ر.ک. سید مرتضی عسکری، عقاید اسلام در قرآن کریم، ج ۲، ترجمه محمد جواد کرمی، چاپ اول، مجمع علمی اسلامی، ص ۵۶۰ و نیز شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۴۱. همچنین ناصر مکارم شیرازی و سایر همکاران، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۸.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۷۴، ح ۲۵: "از امام صادق (ع)، از "رسول"، "نبی" و "محدَّث" پرسیدم فرمود: "رسول کسی است که ملائکه نزدش آیند و از خداوند متعال برای او ابلاغ رسد. و "نبی" کسی است که آنچه در خواب میبیند گویا در بیداری مشاهده کرده، و "محدَّث" کسی است که سخن فرشتگان را میشنود و در گوشش فرو میرود و اثرش بر قلبش باقی میماند".
- ↑ ر.ک. ﴿قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا * قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا﴾ سوره مریم، آیه: ۱۹ و ۲۰.
- ↑ کلینی، پیشین، ترجمه مصطفوی، ج ۲، ص ۱۹، ج ۵: " عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْعِلْمِ مَا هُوَ أَ عِلْمٌ يَتَعَلَّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَوْ فِي كِتَابٍ عِنْدَكُمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ فَقَالَ "الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَجَلُّ أَ مَا سَمِعْتَ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ﴾ [و همین گونه، روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم، تو نمیدانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است؟] ...] ثُمَّ قَالَ وَ أَيُّ شَيْءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكُمْ فِي هَذِهِ الْآيَةِ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا يَقُولُونَ قَالَ بَلَى قَدْ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ تِلْكَ الرُّوحَ الَّتِي يُعْطِيهَا اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ فَإِذَا أَعْطَاهَا اللَّهُ عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ وَ الْعِلْمَ"."
- ↑ ر.ک. ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ﴾ سوره یونس، آیه: ۳. ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾ سوره هود، آیه: ۷. ﴿الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا﴾ سوره فرقان، آیه: ۵۹. ﴿وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ سوره زمر، آیه: ۷۵. ﴿الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ﴾ سوره غافر، آیه: ۷.
- ↑ صاحب ارجمند عرش. هر چه را بخواهد انجام میدهد؛ سوره بروج، آیه: ۱۵-۱۶.
- ↑ آنگاه بر عرش استیلا یافت. آنچه در زمین درآید و آنچه از آن برآید... [همه را] میداند؛ سوره حدید، آیه: ۴.
- ↑ ر.ک. سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۹، ص ۱۴۶، ذیل آیه ۴ / حدید و ج ۸، ص ۱۵۹ - ۱۵۳.
- ↑ ر.ک. ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره انعام، آیه: ۵۹. ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره هود، آیه: ۶. ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره نمل، آیه: ۷۵. ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره انعام، آیه: ۵۹. ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره سبأ، آیه: ۳. ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره یونس، آیه: ۶۱.
- ↑ ر.ک سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۳، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ص ۲۰۲. و نیز سید محمد حسین حسینی طهرانی، پیشین، ج ۴، ص ۹۳ و ۹۲.
- ↑ ر.ک. سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۷.
- ↑ ر.ک. ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ سوره یونس، آیه: ۶۱. و نیز سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۳، ص ۱۳۳ ذیل آیه اسراء.
- ↑ ر.ک. سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۳، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ص ۲۰۲.
- ↑ و هر امتی را به زانو در آمده میبینی؛ هر امتی به سوی کارنامه خود فرا خوانده میشود [و بدیشان میگویند:] "آنچه را میکردید امروز پاداش مییابید"؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۸. و نیز ر.ک. ﴿وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ﴾ سوره حجر، آیه: ۴.
- ↑ و هر چیزی را در کارنامهای روشن برشمردهایم؛ سوره اسراء، آیه: ۱۳.
- ↑ ... و هر چیزی را در کارنامهای روشن برشمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ ر.ک. سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۲، ص ۹۸ و ۹۷، ذیل آیات ۴ و ۵ سوره مبارکه حجر.
- ↑ علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۷۹ - ۷۰.
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم؛ سوره نمل ، آیه ۴۰.
- ↑ او فقط علی بن ابی طالب(ع) است؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۳۵۶۵.
- ↑ کسی که علم کتاب نزد اوست فقط علی(ع) است، او عالم به تفسیر قرآن و تأویل و ناسخ و منسوخ آن است؛ ینابیع الموده، ص ۱۰۴.
- ↑ روایات مختلفی در تفسیر مصداق راسخان در علم سوره آل عمران، ۷ وارد شده که راسخان در علم را پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) میدانند که برای رعایت اختصار در متن نیاوردهایم. برای تکمیل بحث رجوع شود به: کلینی، اصول کافی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ج۱، ص ۲۱۳، احادیث ۱ و ۲ و ۳ و تفاسیر روایی از قبیل نور الثقلین ذیل آیه.
- ↑ رسول خدا به علی (ع) هزار باب از علم را آموخت و از هر بابی هزار باب گشوده شد.
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی المرعشی نور الله، احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸ ـ ۵۰۱؛ و برای آگاهی به منابع این حدیث به کتاب شریف «جامع الاحادیث» مراجعه شود.
- ↑ علی (ع) محدث بود.
- ↑ فرشته با او سخن میگفت.
- ↑ او همانند دوست سلیمان (آصف بن برخیا) یا دوست موسی (یوشع یا خضر) یا ذی القرنین بود.
- ↑ جلال الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج ۱، ۸۷؛ و سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۹۵۶؛ و کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۱۸.
- ↑ محمد بن الحسن الصفار، بصائر الدرجات، ص۱۶۲.
- ↑ "إِنَ عِنْدِي الْجَفْرَ الْأَبْيَضَ".
- ↑ کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۰.
- ↑ " وَ عِنْدِي الْجَفْرُ الْأَحْمَرُ".
- ↑ کافی، کلینی، ج۱، ص۲۳۹.
- ↑ کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
- ↑ و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی، به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه ۱۹۲ – ۱۹۵ .
- ↑ و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و چنین میکنیم تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.
- ↑ پاکا آن خداوند که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱ .
- ↑ زمانی که تورا با روح القدس تقویت کردم؛ که در گهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی؛ سوره انبیاء، آیه ۱۱۰.
- ↑ بگو: «روح القدس» آن را از جانب پروردگارت به حق نازل كرده سوره نحل، آیه ۱۰۲.
- ↑ پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج۷، ص۲۱۵ - ۲۶۲؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲.
- ↑ این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۲.
- ↑ بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴
- ↑ سرگذشت حضرت مریم به صورتی که خالی از هرگونه خرافه باشد، در هیچ یک از کتابهای تحریف یافته پیشینیان وجود نداشت، و سند آن فقط وحی الهی بود. (تفسیر نمونه، ذیل آیه).
- ↑ پیام قرآن، ج۷، ص۲۱۵ - ۲۶۲؛ منشور جاوید، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲؛ التفسیر المنیر، دکتر وهبه الزهیلی، ج۲۶، ص۲۲؛ المیزان علامه طباطبایی، ج۱۸، ص۱۹۴ - ۱۹۶؛ التفسیر الکاشف، محمد جواد المغنیه، ج۳، ص۴۳۱ - ۴۳۳.
- ↑ منشور جاوید، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲؛ التفسیر الکاشف، ج۳، ص ۴۳۱-۴۳۳.
- ↑ وبگاه مركز آموزش تخصصي تفسير و علوم قرآن
- ↑ وبگاه مركز رهروان ولایت
- ↑ سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام
- ↑ «و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد»؛ سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ «هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید به راستی دوزخ را خواهید دید»؛ سوره تکاثر، آیه ۵ و ۶.
- ↑ تفسير تطبيقى، ص ۴۳۰.
- ↑ وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها
- ↑ محمد بن عمر رازی، الاربعین فی اصول الدین، ص۴۷۵، چاپ اول، مطبعة دار المعارف العثمانیة، حیدر آباد دکن.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۸.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ محمد بن حسن فروخ، بصائر الدرجات ، ص۲۵۳.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست