دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)) |
||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«به طور اساسی درباره [[دجّال]] و [[خروج]] وی، دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است: | *«به طور اساسی درباره [[دجّال]] و [[خروج]] وی، دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است: | ||
#برخی بر این باورند که [[دجّال]]، نام شخص معینی نیست و هرکسی که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با [[توسل]] به [[حیلهگری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجّال]] است. اینکه در [[روایات]] از "[[دجّال]]"های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت میکند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: "[[قیامت]]، برپا نمیشود، تا وقتی که [[مهدی]] از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]] [[قیام]] نمیکند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هر کدام بگوید، من پیامبرم" <ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ"}}؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. در [[روایات]]، از این "[[دجّال]]"ها و [[دروغگویان]]، فراوان نام برده شده است، در بعضی [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجّال]] آمده است. <ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجّال]]"ها، فردی که در [[دروغگویی]]، [[حیلهگری]] و [[مردم]] فریبی سرآمد همه دجالان و فتنهاش از همه بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و یا برپایی [[قیامت]] است. بر این اساس دو نوع [[دجّال]] هست: یکی همان [[دجّال]] حقیقی و واقعی که پس از همه "[[دجّال]]"ها میآید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری، تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] میزنند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجّال]] [[خروج]] خواهد کرد" <ref> کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.</ref>. [[حقیقت]] داستان [[دجّال]]، بیانگر این واقعیت است که در آستانه هر انقلابی افراد فریبکار و منافق- که [[معتقد]] به نظامهای پوشالی گذشته و [[حافظ]] سنّتها و ضد ارزشهایند- برای نگه داشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی گذشته، همه تلاش خود را به کار میگیرند و با سوءاستفاده از زمینههای فکری- اجتماعی و احساسات [[مردم]]، دست به تزویر و [[حیلهگری]] میزنند تا آنان را نسبت به اصالت و تحقّق [[انقلاب]] و [[استواری]] [[رهبران]] آن، دلسرد و دودل کنند و با شیطنت، آنان را به کژراهه برند!. در [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، چنین خطری پیش بینی شده است و از آنجایی که این [[انقلاب]] از همه انقلابهای [[تاریخ]] بزرگتر و گستردهتر است، خطر فریبکاران [[دجّال]] صفت نیز به مراتب بیشتر و گستردهتر است. در آستانه [[ظهور]]، آنان همه تلاش خویش را به کار خواهند گرفت که [[مردم]] را [[فریب]] دهند و آنها را نسبت به نتیجه آن دلسرد و ناامید سازند و سرانجام از [[پیروزی]] حتمی آن جلوگیری کنند! البته در این احتمال میتوان گفت: ممکن است یکی از آن دجّالها- که [[صفات]] زشت در او بیشتر از همه متبلور است- نشانه [[ظهور]] باشد. | |||
#گروهی دیگر او را فردی معین و مشخص میدانند، با عنوان "[[دجّال]]" که [[خروج]] میکند و [[مردم]] را به [[انحراف]] میکشاند. برخی به استناد روایاتی او را زنده میدانند. برای [[مثال]] گفته میشود او در زمان حضرت [[رسول اکرم]]{{صل}} موجود بوده و تا زمان [[خروج]] زنده خواهد ماند<ref> ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۱۱۳، ح ۸۶.</ref>. همانگونه که پیش از این یادآور شدیم، در منابع [[اهل سنت]] بسیار بیش از آنکه به موضوعات مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اشاره شده باشد به موضوع [[دجّال]] پرداخته شده و همواره از آن به عنوان امری نگران کننده یاد شده است. | |||
*اصل داستان "[[دجّال]]" در کتابهای مقدس مسیحیان نیز آمده است در [[انجیل]] واژه "[[دجّال]]" بارها به کار رفته و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} باشند و یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، به عنوان "[[دجّال]]" یاد شده است: "[[دروغگو]] کیست؛ جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند. آن [[دجّال]] است که پسر و پدر را [[انکار]] کند"<ref> رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref>. | *اصل داستان "[[دجّال]]" در کتابهای مقدس مسیحیان نیز آمده است در [[انجیل]] واژه "[[دجّال]]" بارها به کار رفته و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} باشند و یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، به عنوان "[[دجّال]]" یاد شده است: "[[دروغگو]] کیست؛ جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند. آن [[دجّال]] است که پسر و پدر را [[انکار]] کند"<ref> رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref>. | ||
*کسانی که بر این باورند که او شخصی معین است به این [[روایت]] نیز استناد کردهاند: [[اصبغ بن نباته]] از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} پرسید: یا [[امیر المؤمنین]]! [[دجّال]] کیست؟ آن حضرت فرمود: [[دجّال]] [[صائد بن صائد]](صید) است. بدبخت کسی است که او را [[تصدیق]] کند و خوشبخت آن است که او را [[تکذیب]] کند. از شهری برآید که آن را اصفهان نامند از دهی که آن را یهودیه گویند. و در پارهای [[روایات]] محل [[خروج]] او سجستان ذکر شده است. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref> چشم راستش ممسوح و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح میدرخشد، در آن نطفه علقهای است که با خون درآمیخته است. و میان دو چشمش نوشته است: "[[کافر]]" هرخواننده و بیسواد آن را میخواند. در دریاها فرو میشود و آفتاب با او میگردد. مقابل او کوهی از [[دود]] و عقبش کوهی سپید است که [[مردم]] تصور میکنند طعام است. در زمان قحطی و سختی [[خروج]] میکند. در حالی که بر حمار سپیدی سوار است. هرگام حمارش یک میل است و [[زمین]] منزل به منزل زیر پایش [[نور]] دیده شود و بر آبی نگذرد جز آن که فرورود تا [[روز قیامت]]. به آوازی که همه [[جن]] و انس و شیاطین- در شرق و غرب- آن را میشنوند، فریاد کند: ای [[دوستان]] من! نزد من آیید. منم آنکه آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و [[رهبری]] نمود. منم [[پروردگار]] شما. [[دشمن]] [[خدا]] [[دروغ]] میگوید! او یک چشمی است که غذا میخورد و در بازارها راه میرود. به [[راستی]] که [[پروردگار]] شما نه یک چشم است، و نه غذا میخورد، نه راه میرود و نه زوال دارد! و [[برتر]] است [[خدا]] از این اوصاف؛. [[آگاه]] باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زادگانند و [[صاحب]] پوستینهای سبز! [[خداوند]] او را در [[شام]] بر سر گردنهای که آن را "[[افیق]]" نامند- به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] میخواند- هنگامی که سه ساعت از [[روز جمعه]] گذشته باشد- خواهد کشت. [[آگاه]] باشید پس از آن، حادثه بزرگ و [[قیامت]] کبرا باشد. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷، ح ۱.( با فرض پذیرش روایت، بعید نیست بسیاری از آنچه ذکر شده معنایی کنایی داشته باشد.)</ref> | *کسانی که بر این باورند که او شخصی معین است به این [[روایت]] نیز استناد کردهاند: [[اصبغ بن نباته]] از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} پرسید: یا [[امیر المؤمنین]]! [[دجّال]] کیست؟ آن حضرت فرمود: [[دجّال]] [[صائد بن صائد]](صید) است. بدبخت کسی است که او را [[تصدیق]] کند و خوشبخت آن است که او را [[تکذیب]] کند. از شهری برآید که آن را اصفهان نامند از دهی که آن را یهودیه گویند. و در پارهای [[روایات]] محل [[خروج]] او سجستان ذکر شده است. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref> چشم راستش ممسوح و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح میدرخشد، در آن نطفه علقهای است که با خون درآمیخته است. و میان دو چشمش نوشته است: "[[کافر]]" هرخواننده و بیسواد آن را میخواند. در دریاها فرو میشود و آفتاب با او میگردد. مقابل او کوهی از [[دود]] و عقبش کوهی سپید است که [[مردم]] تصور میکنند طعام است. در زمان قحطی و سختی [[خروج]] میکند. در حالی که بر حمار سپیدی سوار است. هرگام حمارش یک میل است و [[زمین]] منزل به منزل زیر پایش [[نور]] دیده شود و بر آبی نگذرد جز آن که فرورود تا [[روز قیامت]]. به آوازی که همه [[جن]] و انس و شیاطین- در شرق و غرب- آن را میشنوند، فریاد کند: ای [[دوستان]] من! نزد من آیید. منم آنکه آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و [[رهبری]] نمود. منم [[پروردگار]] شما. [[دشمن]] [[خدا]] [[دروغ]] میگوید! او یک چشمی است که غذا میخورد و در بازارها راه میرود. به [[راستی]] که [[پروردگار]] شما نه یک چشم است، و نه غذا میخورد، نه راه میرود و نه زوال دارد! و [[برتر]] است [[خدا]] از این اوصاف؛. [[آگاه]] باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زادگانند و [[صاحب]] پوستینهای سبز! [[خداوند]] او را در [[شام]] بر سر گردنهای که آن را "[[افیق]]" نامند- به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] میخواند- هنگامی که سه ساعت از [[روز جمعه]] گذشته باشد- خواهد کشت. [[آگاه]] باشید پس از آن، حادثه بزرگ و [[قیامت]] کبرا باشد. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷، ح ۱.( با فرض پذیرش روایت، بعید نیست بسیاری از آنچه ذکر شده معنایی کنایی داشته باشد.)</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
«از ریشه "دجل" به معنای "[[دروغگو]] و حیلهگر" است.<ref>داستان [[دجال]]، در کتاب مقدس مسیحیان بارها بکار رفته است (رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸و ۲۲)؛ و از کسانی که منکر حضرت مسیح و یا "پدر و پسر" را انکار کنند، به عنوان [[دجال]] یاد شده است. به همین جهت، در ترجمه انگلیسی کتاب مقدس، واژۀ آنتی کریست (Antichrist) یعنی ضد مسیح، به کار رفته است.</ref> و دو احتمال در مورد [[دجال]] وجود دارد: | «از ریشه "دجل" به معنای "[[دروغگو]] و حیلهگر" است.<ref>داستان [[دجال]]، در کتاب مقدس مسیحیان بارها بکار رفته است (رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸و ۲۲)؛ و از کسانی که منکر حضرت مسیح و یا "پدر و پسر" را انکار کنند، به عنوان [[دجال]] یاد شده است. به همین جهت، در ترجمه انگلیسی کتاب مقدس، واژۀ آنتی کریست (Antichrist) یعنی ضد مسیح، به کار رفته است.</ref> و دو احتمال در مورد [[دجال]] وجود دارد: | ||
#با توجه به معنای لغوی [[دجال]]، مقصود از آن، نام شخصی معینی نباشد، بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با [[تمسک]] به انواع اسباب [[حیلهگری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. بر این اساس، [[دجالها]]، متعدد خواهند بود. از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"يكون قبل خروج الدجال نيف على سبعين رجالا"}}؛ <ref>پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجال]]، [[خروج]] خواهد کرد؛ | |||
کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.</ref>. بنابراین احتمال، در [[حقیقت]] قضیه [[دجال]]، نشانه این مطلب است که در آستانه [[انقلاب]] [[امام مهدی]] {{ع}}، افراد [[فریبکار]] و [[حیلهگری]] ویژهای، برای نگهداشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی، همه تلاش خود را به کار میگیرند. | کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.</ref>. بنابراین احتمال، در [[حقیقت]] قضیه [[دجال]]، نشانه این مطلب است که در آستانه [[انقلاب]] [[امام مهدی]] {{ع}}، افراد [[فریبکار]] و [[حیلهگری]] ویژهای، برای نگهداشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی، همه تلاش خود را به کار میگیرند. | ||
#[[دجال]]، کنایه از [[کفر]] جهانی و سیطره [[فرهنگ]] مادی بر همه [[جهان]] باشد. [[استکبار]]، با ظاهری فریبنده و با [[قدرت]] مادی و صنعتی عظیمی که در [[اختیار]] دارد، سعی میکند [[مردم]] را [[فریب]] دهد و مرعوب [[قدرت]] و [[ظاهر]] فریبندهی خود کند. بر این اساس، این که [[پیامبران]]، امتهای خود را از [[فتنه]] [[دجال]] بیم دادهاند؛ هیچ [[پیامبری]] [[مبعوث]] نشد، مگر آن که قومش را از فتنۀ [[دجال]] بر حذر داشت<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۷.</ref> به این معنا است که آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه [[حاکمیت]] [[طاغوت]] و [[استکبار]] جهانی برحذر داشتهاند. در اوصاف [[دجال]] گفته شده "کوهی از طعام و شهری از [[آب]]، به همراه دارد". این، کنایه از امکانات عظیم و گستردهای است که [[استکبار]] در [[اختیار]] دارد<ref>ر.ک: [[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۹؛ و دادگستر جهان، ص ۲۲۳.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۶۹، ۲۷۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
«این نشانه، در کتابهای [[اهل سنت]]، از نشانه برپایی [[قیامت]] دانسته شده است<ref>سنن ترمذی، ج ۴، ۵۰۷، ۵۱۹؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج ۱۸، ۴۶- ۸۱.</ref> ولی، در منابع روایی [[شیعه]]، از [[نشانههای ظهور]]<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۹۳؛ کمال الدین، ۵۲۵، ۵۲۶؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۸۱؛ المسائل العشر، چاپشده در مجموعه مصنفات شیخ مفید، ۳، ۱۲۲.</ref>. برابر آنچه پیش از این یادآور شدیم، هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون [[خروج دجال]] هم، نشانه [[ظهور]] باشند و هم نشانه [[قیامت]]. بدین معنی که این رخداد پیش از [[ظهور]] و در دوره [[غیبت ]] واقع گردد. بههرحال براساس آنچه از [[ظاهر]] [[اخبار]] استفاده میشود، [[دجال]] فردی است که در [[آخر الزمان]] و پیش از [[قیام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] میکند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفتانگیز جمع زیادی از [[مردم]] را میفریبد و سرانجام به دست [[حضرت مسیح|عیسی مسیح]]{{ع}} در کنار دروازه "لد" در منطقه [[شام]]، به [[هلاکت]] میرسد. | «این نشانه، در کتابهای [[اهل سنت]]، از نشانه برپایی [[قیامت]] دانسته شده است<ref>سنن ترمذی، ج ۴، ۵۰۷، ۵۱۹؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج ۱۸، ۴۶- ۸۱.</ref> ولی، در منابع روایی [[شیعه]]، از [[نشانههای ظهور]]<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۹۳؛ کمال الدین، ۵۲۵، ۵۲۶؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۸۱؛ المسائل العشر، چاپشده در مجموعه مصنفات شیخ مفید، ۳، ۱۲۲.</ref>. برابر آنچه پیش از این یادآور شدیم، هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون [[خروج دجال]] هم، نشانه [[ظهور]] باشند و هم نشانه [[قیامت]]. بدین معنی که این رخداد پیش از [[ظهور]] و در دوره [[غیبت ]] واقع گردد. بههرحال براساس آنچه از [[ظاهر]] [[اخبار]] استفاده میشود، [[دجال]] فردی است که در [[آخر الزمان]] و پیش از [[قیام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] میکند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفتانگیز جمع زیادی از [[مردم]] را میفریبد و سرانجام به دست [[حضرت مسیح|عیسی مسیح]]{{ع}} در کنار دروازه "لد" در منطقه [[شام]]، به [[هلاکت]] میرسد. | ||
:::::در مورد اصل [[دجال]]، صرفنظر از ویژگیهایی او، چند احتمال وجود دارد: | :::::در مورد اصل [[دجال]]، صرفنظر از ویژگیهایی او، چند احتمال وجود دارد: | ||
#[[دجال]]، نام شخص معینی نیست. هرکسی که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با [[توسل]] به [[حیلهگری]] و [[نیرنگ]]، درصدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. براین اساس، "[[دجال]]"ها خواهند بود. اینکه در [[روایات]] از "[[دجال]]"های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت میکند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: "[[قیامت]]، برپا نمیشود، تا وقتی که [[مهدی]]{{ع}} از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] نمیکند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هرکدام بگوید: من پیامبرم"<ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ "}}ارشاد، ج ۲، ۳۷۱؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۲۱.</ref>. "[[دجال]]"، از ریشه "دجل" به معنای دروغگوی حیلهگر است. در [[روایات]]، از این "[[دجال]]"ها و [[دروغگویان]] فراوان نام برده شده است. در برخی، [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجال]] آمده است<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجال]]"ها، فردی که در [[دروغگویی]] و [[حیلهگری]] و مردمفریبی سرآمد همه دجالان و [[فتنه]] او از همه بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} و یا برپائی [[قیامت]] است. براین اساس، باید گفت: ما دو نوع [[دجال]] داریم: یکی همان [[دجال]] حقیقی و واقعی است که پس از همه "[[دجال]]"ها میآید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری و تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] میزنند | |||
#احتمال آن است که فردی معین و مشخص، به عنوان "[[دجال]]" در دوره [[غیبت ]]، با همان ویژگیهایی که برای وی بیان شده، [[خروج]] میکند و [[مردم]] را به [[انحراف]] میکشاند. [[ظاهر]] بسیاری از [[روایات]]، بیانگر این احتمال است، ولی تقریبا هیچ کدام از این [[روایات]]، [[سند]] معتبری که بشود بر آن اعتماد کرد، ندارند. مستند این نشانه، در منابع [[شیعه]]، دو [[روایت]] است که [[شیخ صدوق]]، آنها را در "[[کمال الدین]]" آورده است و [[سند]] هردوی آنها ضعیف است و در محتوای آنها نیز ناهماهنگی و ضعفهای فراوانی دیده میشود، چنانکه [[شیخ صدوق]]، بدان اشاره کرده است. با توجه به [[روایات]] زیاد در منابع [[عامه]]، اصل قضیه [[دجال]]، بعید نیست صحیح باشد، ولی تعریف و توضیحاتی که دربارهاش گفتهاند، نمیتواند درست باشد؛ زیرا [[خروج دجال]]، با اوصافی که بدانها اشاره کردیم، به صورت طبیعی، تقریبا، غیر ممکن است و بیشتر، به افسانه شباهت دارد، تا واقعیت و به صورت [[معجزه]] نیز، با توجه به توضیحی که پیش از این، در مورد قانون [[معجزه]] آوردیم، نمیتواند واقع شود، زیرا [[معجزه]] بودن چنین پدیدههایی مستقیما، درجهت تقویت و تأیید [[باطل]] است و موجب [[انحراف]] بیشتر [[مردم]] میگردد، مگر اینکه بگوییم صدور [[معجزه]] از [[دجال]]، به رسوایی وی منجر میشود که بعید است. | |||
#این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "[[دجال]]"، همان [[سفیانی]] باشد که در کتابهای [[عامه]]، بیشتر به عنوان "[[دجال]]" و در کتابهای [[خاصه]] به عنوان "[[سفیانی]]" آمده است<ref>کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.</ref>. گرچه از بعضی جهات، [[خروج دجال]] و [[سفیانی]]، یکسانند و هردو [[دعوت]] به [[باطل]] میکنند و با [[توسل]] به [[حیلهگری]] و تزویر، [[مردم]] را میفریبند، به [[مبارزه]] با جناح [[حق]] برمیخیزند و سرانجام به [[هلاکت]] میرسند و... ولی با دقت در [[روایات]] [[خروج سفیانی]] و [[روایات]] مربوط به [[خروج دجال]]"، در مییابیم که بین این دو فرقهای زیادی وجود دارد و اگر اصل [[خروج دجال]] را امری مسلم بدانیم، ناچار باید فردی غیر از [[سفیانی]] باشد. مثلا، [[دجال]]، ادعای [[ربوبیت]] میکند و [[کافر]] است، ولی دلیلی بر [[کفر]] [[سفیانی]] نداریم. فقط در روایتی اشاره شده که وی، صلیبی بر گردن دارد که اگر درست باشد، مسیحی است، ولی [[روایت]] از [[معصوم]] {{ع}} نیست<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵.</ref> و ارزشی ندارد. | |||
#[[دجال]]، کنایه از [[کفر]] جهانی و سیطره [[فرهنگ]] مادی بر همه [[جهان]] است. [[استکبار]]، با ظاهری فریبنده، [[مردم]] را، بهویژه [[مسلمانان]] را میفریبد و با [[قدرت]] مادی و صنعتی و فنی عظیمی که در [[اختیار]] دارد، آنان را به شدت مرعوب خویش میسازد، به گونهای که [[مسلمانان]] احساس خودباختگی میکنند. [[قدرت]] مادی [[استکبار]]، بیش از آنچه که هست در نظر آنان بزرگ جلوه میکند، تا آنجا که میپندارند [[آب]] و نان آنها به دست اوست»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۹-۲۹۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۲: | ||
*در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج]] [[دجال]] از نشانههای برپایی [[قیامت]] دانسته شده است.<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ _۵۱۹؛ سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ _ ۸۱.</ref> اما درکتب روایی [[شیعه]]، تنها دو [[روایت]] در باره [[خروج دجال]]، در [[جایگاه]] یکی از [[علائم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است<ref>کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج۲، باب۴۷.</ref> که هیچ کدام از این دو [[روایت]]، از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبول نیست؛ بنابراین، از نظر منابع [[شیعی]]، [[دلیل]] معتبری بر این که [[خروج دجال]] یکی از [[علایم ظهور]] باشد، وجود ندارد؛ امّا در عین حال، با توجه به [[روایات]] زیادی که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، احتمال دارد اصل قضیه [[دجال]]، به طور اجمال، صحت داشته باشد؛ امّا بدون تردید بسیاری از ویژگیهایی که برای آن بیان شده است، افسانههایی بیش نیست. حال به فرض پذیرش، این [[سؤال]] مطرح است که مقصود از [[دجال]] چیست؟ | *در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج]] [[دجال]] از نشانههای برپایی [[قیامت]] دانسته شده است.<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ _۵۱۹؛ سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ _ ۸۱.</ref> اما درکتب روایی [[شیعه]]، تنها دو [[روایت]] در باره [[خروج دجال]]، در [[جایگاه]] یکی از [[علائم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است<ref>کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج۲، باب۴۷.</ref> که هیچ کدام از این دو [[روایت]]، از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبول نیست؛ بنابراین، از نظر منابع [[شیعی]]، [[دلیل]] معتبری بر این که [[خروج دجال]] یکی از [[علایم ظهور]] باشد، وجود ندارد؛ امّا در عین حال، با توجه به [[روایات]] زیادی که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، احتمال دارد اصل قضیه [[دجال]]، به طور اجمال، صحت داشته باشد؛ امّا بدون تردید بسیاری از ویژگیهایی که برای آن بیان شده است، افسانههایی بیش نیست. حال به فرض پذیرش، این [[سؤال]] مطرح است که مقصود از [[دجال]] چیست؟ | ||
*دو احتمال اساسی در این باره وجود دارد: | *دو احتمال اساسی در این باره وجود دارد: | ||
#با توجه به معنای لغوی [[دجال]] مقصود از آن، نام شخص معینی نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با [[تمسک]] به انواع اسباب [[حیلهگری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. بر این اساس، دجّالها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن، سخن از دجّالهای متعدد رفته است، این احتمال را تقویت میکند. مانند: این [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} که فرمود: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجال]]، [[خروج]] خواهد کرد"<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص۲۰۰.</ref>. با توجه به این احتمال، قضیه [[دجال]]، نشانه این است که در آستانه [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} افراد [[فریب]] کار و [[حیلهگری]]، برای نگهداشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی، همه تلاش خود را به کار میگیرند و با تزویر و [[حیلهگری]]، [[مردم]] را از اصالت و تحقق [[انقلاب جهانی]] [[منجی]]، دلسرد یا مردّد میکنند. این که در همین [[روایات]] تأکید شده است: "هر [[پیامبری]]، [[امت]] خویش را از خطر [[دجال]] بر حذر داشته است"؛ خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از [[دجال]]، هر شخص حیلهگر و [[دروغگویی]] است که پیش از [[خروج]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صدد [[فریب]] [[مردم]] است. | |||
#[[دجال]]، کنایه از [[کفر]] جهانی و سیطره [[فرهنگ]] مادی بر همه [[جهان]] باشد. [[استکبار]]، با ظاهری فریبنده و با [[قدرت]] مادی و صنعتی و فنی عظیمی که در [[اختیار]] دارد، سعی میکند [[مردم]] را [[فریب]] دهد و مرعوب [[قدرت]] و [[ظاهر]] فریبنده خود کند. بر این اساس، این که [[پیامبران]]، امتهای خود را از [[فتنه]] [[دجال]] بیم دادهاند.<ref>{{متن حدیث|" مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ"}}؛ هیچ پیامبری مبعوث نشد، مگر آن که قومش را از فتنه [[دجال]] بر حذر داشت؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۹۷</ref> به این معنا است که آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه [[حاکمیت]] [[طاغوت]] و [[استکبار]] جهانی برحذر داشتهاند؛ پس احتمال میرود، منظور از [[دجال]] _ با آن شرایط و اوصافی که در این [[روایات]] برای او شمرده شده است _ همان [[استکبار]] جهانی باشد. در اوصاف [[دجال]] گفته شده: "کوهی از طعام و شهری از [[آب]]، همراه دارد". این، کنایه از امکانات عظیم و گستردهای است که [[استکبار]] در [[اختیار]] دارد.<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: چشم به راه مهدی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامیقم، جمعی از نویسندگان، ص ۲۸۹ و [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]].</ref>»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۱۴-۲۱۷.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۷
دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / خروج دجال |
مدخل اصلی | دجال |
از علائم غیرحتمی ظهور، خروج دجال است. دجال در لغت به معنای دروغگو، کسی که حق و باطل را با هم مخلوط میکند آمده است. لذا هر شخص یا جریانی که موجب گمراهی مردم بشود دجال شمرده میشود اما نزدیک به ظهور حضرت مهدی(ع) شخصی پیدا میشود که در حقهبازی و دروغگویی به تمام دجالهای گذشته برتری دارد. او آنچنان جلوه میدهد و رفتار میکند که مردم فکر میکنند آسمان و زمین در اختیار اوست. او خوب را بد، بد را خوب، بهشت را جهنم و جهنم را بهشت معرفی میکند.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- مسیح دجال کیست؟
- دجال کیست و چه ارتباطی با حکومت جهانی امام مهدی(ع) دارد؟
- دجال چه کسی است و چه خواهد کرد؟
پاسخ جامع اجمالی
طبسی | امینی | محمدی اشتهاردی | رحیمی | سلیمیان | زهادت | رجالی تهرانی | علیزاده | |
موسوینسب | کارگر | اسماعیلی | رضوانی | باقریزاده اشعری | رمضانیان | نویسندگان کتاب آفتاب مهر | پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | پژوهشگران آینده سازان |
معنای دجال
- یکی از علایم ظهور امام زمان(ع) که در بعضی روایات از نشانههای حتمی شمرده شده، خروج شخصی به نام دجال است[۱]. وی یک طاغوت پرتزویر و حیلهگر است که عدّه بسیاری را به دنبال خود میکشد[۲].
- دجال در لغت[۳] از ریشۀ "دجل" به معنای دروغگو، حیلهگر و کسی که حق و باطل را با هم مخلوط میکند آمده است[۴]. تاریخچه دجال به قبل از اسلام برمیگردد در کتاب انجیل دجال به معانی دروغگو و گمراهکننده آمده است[۵]. اما برخی از اهل سنت معتقدند دجال به عنوان نشانۀ ظهور نیست و تنها یک پدیده آخر الزمانی و از نشانههای برپایی قیامت است[۶]. البته اشکالی ندارد که رخدادهایی چون خروج دجال هم نشانۀ ظهور باشند و هم نشانۀ قیامت؛ بدین معنی که این رخداد پیش از ظهور و در دوره غیبت واقع گردد[۷].
دو احتمال درباره دجال
- دو احتمال در مورد دجال وجود دارد:
شخص بودن دجال
- با توجه به معنای لغوی دجال، مقصود از آن فرد است منتها نام شخصی معینی نیست، بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بیاساس و با تمسک به انواع اسباب حیلهگری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجال است[۸]. لذا پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمودند[۹]: "هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال بر حذر داشت من نیز شما را بر حذر میدارم".
- بر این اساس، دجالها، متعدد خواهند بود. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است[۱۰]: «پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال، خروج خواهد کرد». بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال، نشانۀ این مطلب است که در آستانۀ انقلاب امام مهدی (ع)، افراد فریبکار و حیلهگری ویژهای، برای نگهداشتن فرهنگ و نظام جاهلی، همه تلاش خود را به کار میگیرند[۱۱].
- منتها ممکن است گفته شود در آخر الزمان و نزدیک ظهور حضرت صاحب الامر (ع) شخصی پیدا خواهد شد که در دروغگویی و حقهبازی سرآمد اقرانش میباشد و در دروغگویی بر تمام دجالهای گذشته برتری دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را گمراه میکند. در دروغگویی کارش به جایی میرسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی میکند. بهشت را جهنم و جهنم را بهشت جلوه میدهد. لکن کفرش بر هر بیسواد و باسوادی واضح است[۱۲].
- به عبارتی دیگر میتوان گفت: بر این اساس دو نوع دجّال وجود دارد، یکی همان دجّال حقیقی و واقعی که پس از همۀ "دجّال"ها میآید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری، تحمیق و گمراهی مردم میزنند[۱۳].
- کسانی که قائلند دجال عنوان یک شخص است به روایت امیرالمؤمنین(ع) هم استناد میکنند[۱۴]: «اصبغ بن نباته روزی از امیرالمؤمنین پرسید: یا امیرالمؤمنین! دجال کیست؟ حضرت فرمود: «دجال کسی است که تصدیقکننده او شقی است و تکذیبکننده او سعید. از اصفهان بیرون آید، چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانی است مانند ستاره سرخ، لفظ کافر در زیر آن نقش، بر خری سرخرنگ سوار، طی ارض به سرعت نماید، به هر چشمه که قدمش برسد آن چشمه بر زمین فرو رود و اکثر تابعان او از اولاد زنا باشند و یهودیان و آن ملعون با آنکه طعام خورد و در بازارها گردد به آواز بلندی که همه جا رسد "أنا ربکم الأعلی" گوید. بقیة الله در حوالی شام بر عقبهای که آن را "فیق" خوانند در ساعت سیم در روز جمعه او را به قتل آورد».[۱۵]
دجال نماد کفر جهانی
- دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطرۀ فرهنگ مادی بر همه جهان باشد. استکبار، با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی و صنعتی عظیمی که در اختیار دارد، سعی میکند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس، اینکه پیامبران، امتهای خود را از فتنه دجال بیم دادهاند؛ به این معناست که آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطۀ حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی برحذر داشتهاند[۱۶].
اوصاف دجال
- نام و نسب او: از دیدگاه بعضی عامه دجال، همان صائد بن صید است. علامه مجلسی دربارۀ دجال میگوید: اهل سنت اختلاف کردهاند که آیا دجال همان صائد بن صید است یا غیر او؟ عدهای گفتهاند: صائد بن صید توبه کرد و در مدینه از دنیا رفت. و از حضرت علی(ع) نقل کردهاند که این شخص، دجال نیست؛ ولی بنا به نقل عدهای دیگر، صائد بن صید همان دجال است[۱۷]. لکن دلیل معتبری نداریم که صائد بن صید، دجال موعود و از زمان رسول خدا تا حال زنده باشد[۱۸].
- خصوصیات فردی او: امیر المؤمنین (ع) میفرماید[۱۹]: «او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستاره صبح میدرخشد، چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است. وی در یک قحطی سختی میآید و بر الاغ سفیدی سوار است..».[۲۰]
- در مجموع میتوان گفت اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت دارد ولی تعریفات و توصیفاتی که دربارهاش شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد[۲۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله طبسی؛ |
---|
آیتالله نجمالدین طبسی، در کتاب «تا ظهور ج۱» در اینباره گفته است:
«از دیدگاه بعضی عامه دجال، همان صائد بن صید است. علامه مجلسی درباره دجال میگوید: اهل سنت اختلاف کردهاند که آیا دجال همان صائد بن صید است یا غیر او؟ عدهای گفتهاند: صائد بن صید توبه کرد و در مدینه از دنیا رفت. و از حضرت علی(ع) نقل کردهاند که این شخص، دجال نیست؛ ولی بنا به نقل عدهای دیگر، صائد بن صید همان دجال است[۲۲]»[۲۳].
|
۲. آیت الله امینی؛ |
---|
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در اینباره گفته است:
«خروج دجال را یکی از علائم الظهور میشمارند و او را چنین توصیف مینمایند: مردی است کافر، یک چشم بیش ندارد آنهم در پیشانیش واقع شده و مانند ستارهای میدرخشد، در پیشانی وی نوشته: کافر است به طوری که هر باسواد و بیسواد آن را میخواند. کوهی از طعام و نهری از آب همیشه با اوست. بر الاغ سفیدی سوار میشود که هر گامش یک میل راه است. آسمان به دستور وی باران میدهد و زمین گیاه میرویاند اختیار گنجهای زمین با اوست. مرده را زنده میکند، با صدایی که تمام جهانیان میشنوند ندا میکند: من خدای بزرگ شما هستم که شما را آفریده روزی میرسانم، به سوی من بشتابید. میگویند: در زمان پیغمبر اکرم (ص) موجود بوده و نامش عبد الله یا صائد بن صید است. پیغمبر اکرم (ص) و اصحابش به قصد دیدار به خانهاش رفتند او مدعی خدایی بود. عمر خواست به قتلش برساند ولی پیغمبر (ص) مانع شد. تاکنون زنده است و در آخر الزمان، از شهر اصفهان قریه یهودیه خروج خواهد کرد[۲۴]. از قول تمیم الداری که ابتداء نصرانی بوده و در سنه نهم هجری اسلام آورده، حکایت کردهاند که گفته است: من دجال را در یکی از جزائر مغرب دیدم که در غل و زنجیر بود[۲۵]. دجال را به زبان انگلیسی انتی کریست "Antichrist" گویند یعنی ضد یا دشمن مسیح. کلمه دجال نام شخص معینی نیست بلکه در لغت عرب هر دروغگو و حیلهبازی را دجال نامند. در کتاب انجیل هم لفظ دجال زیاد دیده میشود. در رساله اول یوحنا نوشته است: دروغگو کیست، جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند، آن دجال است که پدر و پسر را انکار مینماید[۲۶]. باز در همان رساله مینویسد: شنیدهاید که دجال میآید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند[۲۷]در همان رساله میگوید: و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیدهاید میآید و الان هم در جهان است[۲۸]. در رساله دوم یوحنا نوشته است: زیرا گمراهکنندگان بسیار به دنیا بیرون شدند که عیسی مسیح ظاهرشده در جسم را اقرار نمیکنند، آنست گمراهکننده و دجال[۲۹]. از آیات انجیل استفاده میشود که: دجال به معنی دروغگو و گمراهکننده است و استفاده میشود که: داستان خروج دجال و زنده بودنش، در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروجش بودهاند. ظاهرا حضرت عیسی (ع) خروج دجال را خبر داده و مردم را از فتنهاش برحذر میداشته است، لذا نصاری در انتظارش بودهاند و به احتمال خیلی قریب، دجال موعود حضرت عیسی، همان مسیح کاذب و دجالی بوده که در حدود پنج قرن بعد از عیسای مسیح ظاهر شد و به دروغ ادعای پیغمبری نمود و اوست که بدار آویخته شد نه مسیح پیغمبر[۳۰]. در اسلام نیز احادیثی راجع به وجود دجال در کتب حدیث موجود است پیغمبر اسلام مردم را از دجال میترسانید و فتنهاش را گوشزد آنان میکرد و میفرمود: تمام پیمبرانی که بعد از نوح مبعوث شدند قوم خویش را از فتنه دجال میترسانیدند[۳۱]. پیغمبر (ص) فرمود: قیامت برپا نشود تا اینکه سی نفر دجال که خود را پیغمبر میپندارند ظاهر شوند[۳۲]. علی (ع) فرمود: از دو دجالیکه از اولاد فاطمه به وجود میآیند برحذر باشید. دجالی هم از دجله بصره خروج میکند که از من نیست و او مقدمه دجالهاست[۳۳]. پیغمبر (ص) فرمود: قیامت برپا نمیشود تا اینکه سی نفر دروغگو و دجال ظاهر شوند و بر خدا و رسولش دروغ بندند[۳۴]. پیغمبر (ص) فرمود: پیش از خروج دجال، متجاوز از هفتاد نفر دجال ظاهر خواهند شد[۳۵]. از احادیث مذکور نیز استفاده میشود که دجال نام شخص معینی نیست و به هردروغگو و گمراهکنندهای اطلاق میشود. خلاصه: ریشه داستان دجال را باید در کتاب مقدس و در بین نصاری پیدا کرد. بعد از آن، اکثر احادیث آن و تفصیلاتش در کتب اهل سنت و به طرق آنها است. بهرحال: اصل قضیه دجال بهطور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد لکن تعریفات و توصیفاتی که دربارهاش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد[۳۶]. پس بر فرض اینکه اصل قضیه دجال صحت داشته باشد اما بدون تردید با افسانههایی آمیختهشده صورت حقیقی خود را از دست داده است. میتوان چنین گفت: در آخر الزمان و نزدیک ظهور حضرت صاحب الامر (ع) شخصی پیدا خواهد شد که در دروغگویی و حقهبازی سرآمد اقرانش میباشد و در دروغگویی بر تمام دجالهای گذشته برتری دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را گمراه میکند. چنین جلوه میدهد که: حیات و آب و نان مردم بهدست اوست. مردم بهطوری اغفال میشوند که گمان میکنند: آسمان و زمین در اختیار اوست. در دروغگویی کارش به جایی میرسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی میکند. بهشت را جهنم و جهنم را بهشت جلوه میدهد. لکن کفرش بر هر بیسواد و باسوادی واضح است. لکن دلیل معتبری نداریم که صائد بن صید، دجال موعود و از زمان رسول خدا تا حال زنده باشد زیرا علاوه بر اینکه سند حدیث ضعیف است، پیغمبر (ص) درباره دجال فرمود: داخل مدینه و مکه نمیگردد در صورتی که صائد بن صید در این دو شهر وارد شده در مدینه وفات نمود و گروهی از مردم شاهد مرگش بودند[۳۷]بر فرض اینکه پیغمبر اکرم، صائد را دجال نامیده باشد، دجال لغوی یعنی دروغگوست نه دجال موعود از علائم الظهور. به عبارت دیگر، پیغمبر اکرم، صائد را ملاقات نمود و او را بهعنوان یکی از مصادیق دجال به اصحاب خویش معرفی کرد و چون بعدا از خروج دجال در آخر الزمان خبر داد، این دو مطلب سبب اشتباه مردم شد و گمان کردند صائد که پیغمبر او را دجال نامیده همان دجالی است که باید در آخر الزمان خروج کند و از همین موضوع، زنده ماندن و عمر طویل را برایش نتیجه گرفتند»[۳۸]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«در مورد دجال باید گفت: او نیز یک طاغوت حیلهگر دیگر است. طبق نقل امام صادق (ع)، امیر مؤمنان علی(ع) در ضمن خطبه طولانی فرمود: "حضرت مهدی (ع) با یارانش از مکه به بیت المقدس آمده و در آنجا بین آن حضرت با دجال و ارتش آن جنگ میشود. دجال و ارتشش مفتضحانه شکست میخورند، به طوری که از اول تا آخر آنها به هلاکت میرسند و دنیا آباد میشود و حضرت مهدی (ع) عدالت و قسط را در جهان برپا میدارد. بنا به روایتی: آن حضرت (ع) دجال را در کناسه کوفه به دار میزند"[۳۹]. خروج دجال در روایات اهل تسنن و در تورات و انجیل نیز آمده، و اوصاف و ویژگیهای او نیز در روایات ذکر شده است[۴۰]. به هرحال آن حضرت (ع) دجال- آن طاغوت حقهباز و پرتزویر- را نیز که به جنگ با او برمیخیزد، شکست میدهد. طبق بعضی از روایات، آن حضرت، حضرت عیسی(ع) را در کشتن دجال در سرزمین فلسطین کمک میکند[۴۱]. آری رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: "بدان فرزندم (مهدی(ع)) از کسانی که به تو و شیعیان تو ستم کردند، در دنیا انتقام میگیرد، و خداوند در آخرت آنها را عذاب مینماید. سلمان پرسید: او کیست؟ پیامبر (ص) فرمود: او نهمین فرزند حسین(ع) است که پس از غیبت طولانی ظاهر میشود و فرمان خدا را اعلام میکند و دین خدا را آشکار میسازد و از دشمنان خدا انتقام میگیرد و سراسر زمین را همانگونه که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مینماید"[۴۲]»[۴۳].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«از ریشه "دجل" به معنای "دروغگو و حیلهگر" است.[۵۴] و دو احتمال در مورد دجال وجود دارد:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«یکی از علایم ظهور آن حضرت که در بعضی روایات از نشانههای حتمی شمرده شده، خروج شخصی به نام دجال است. وی یک طاغوت پرتزویر و حیلهگر است که عدّه بسیاری را به دنبال خود میکشد. ما در اینجا به همان روشی که به معرّفی سفیانی پرداختیم، دجال و خصوصیات و ویژگیهایش را مورد بررسی قرار میدهیم. در روایات برای او صفات گوناگون و عجیبی ذکر شده است که باهم میخوانیم: حتمی بودن خروج او: امیر المؤمنین (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که فرمود: پیش از قیامت ده امر حتمی واقع میشود: خروج سفیانی، خروج دجال، دود، دابة الارض، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، فرورفتن در مشرق جزیرة العرب، بیرون آمدن آتشی از قعر یمن که مردم را به محشر براند[۵۹]. نام و نسب او: عدهای گویند که نام دجال صائد بن صید یا ابن صیاد است، و برخی مخالف رأی ایشان را گفتهاند. در کتابهای لغت، دجال، به معنی کذّاب است، و فعل آن را به معنی آب طلا و آب نقره دادن نوشتهاند. دجال را در زبانهای فرانسه و انگلیسی، آنتی کریست نامیدهاند که به معنی دشمن و ضد مسیح است[۶۰]
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
«یکی از علائم بحثانگیز ظهور، قضیه دجال است که پرسشهای زیادی را ایجاد میکند؛ بنا بر این لازم است در این قسمت نکاتی را درباره آن بیان کنیم. لکن پیش از آن شایسته است در باب توصیف دجال دو حدیث نقل کنیم تا با اوصاف او از زبان روایات بیشتر آشنا شویم. با این هدف، ترجمه یک روایت نبوی و یک حدیث علوی را از حدیقة الشیعه تألیفِ مولی احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (متوفای ۹۹۳ ق) نقل میکنیم: حدیث نبوی: "عبدالله بن عمر از رسول خدا روایت میکند که[۶۴]... حق تعالی هیچ پیغمبری را به دنیا نفرستاد الا آن که انذار نمود قومش را از دجال ولکن او را در این امت ظاهر گردانید و او - لعنه الله - بیرون خواهد آمد بر خری سوار که عرض میان هر دو گوش آن خر، یک میل باشد و بهشت و دوزخی و کوهی از نان و نهری پر از آب، همراه او سِیر خواهد نمود واکثر تابعان او یهود و زنان و اعراب باشند و در جمیع آفاق خواهد گشت به غیر از مکه و مدینه که قدمش به حرمین نخواهد رسید "أنا ربکم الأعلی" خواهد گفت، هرگاه امرِ او بر کسی مشتبه شود باید بداند که خدا اعور نیست و بر خر سوار نمیشود"[۶۵].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«در آغاز به چند نکته میپردازیم:
و بعضی از محقّقین دیگر ریشه تعریفات و توصیفاتی که در رابطه با دجال به ما رسیده است را به دو روایت برمیگردانند که در کتاب بحارالانوار و کتب دیگر نقل شده است که از دیدگاه علم رجال، سند این دو روایت ضعیف میباشد و نمیشود به این توصیفات اعتماد نمود[۷۲]. به قول بعضی از محققین بزرگوار[۷۳] روایات را اگر حمل بر معنای رمزی کنیم از کنار گذاشتن آن روایت بهتر است، مخصوصا روایات دجال که بعضی از آنها به شخص حضرت رسول(ص) میرسد و متعین است که بگوییم رسول خدا(ص) به یک سلسله معانی حقیقی گسترده اجتماعی با این عبارت اشاره نمودهاند. اما دیدگاه ما: از منظر ما اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت دارد ولی تعریفات و توصیفاتی که دربارهاش شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد. و این قضیه بدون تردید با افسانههایی آمیخته شده است که صورت حقیقی خود را از دست داده است. در مجموع میتوان بیان نمود که دو دیدگاه راجع به دجال وجود دارد: ۱. دجال شخصی: که در برخی روایات توصیفاتی برای او ذکر شده است مانند دجال مردی چاق، سرخرو، موی سر مجعّد، چشم راست او اعور، چشم او مانند دانه انگوری است که بر روی آب قرار دارد[۷۴]. و در روایت دیگر آمده است در زمان پیامبر (ص) دجال موجود بوده است و نامش عبداللّه یا "صائد بن صید" است. پیامبر (ص) و اصحابش به قصد دیدار او به خانهاش رفتند، او مدّعی خدایی بود، عمر خواست او را به قتل برساند ولی پیامبر (ص) مانع شدند[۷۵]. قابل توجه است که محمد بن یوسف گنجی در کتاب البیان صفحه صد و هشت در این مطلب تردید کرده روایتی را نقل میکند که خود فرزند صائد دجال بودن خود را انکار میکند، اشاره مینماید به روایتی که مسلم از قول او نقل کرده است که میگوید: پیامبر (ص) فرمود: دجال فرزند ندارد و من دارم، پیامبر فرمود: دجال وارد بر مکه و مدینه نمیشود ولی من در مدینه به دنیا آمدم و اکنون میخواهم به مکه بروم. ۲. دجال نوعی و سمبلیک: علامه سید محمد صدر در اینباره میفرمایند: مفهوم دجال سمبل پیچیدهترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع توصیف نمودن و جهانبینی ماتریالیستی غرب است[۷۶]. و عدّهای دیگر از بزرگان نیز دجال را نماد و سمبل میدانند و این نکته را نیز باید توجه داشت، جدا از اینکه روایات دجال قابل اعتماد هستند یا خیر و اینکه شیعه هم مانند اهل سنت مسأله دجال را قبول دارند یا نه و با چشمپوشی از اینکه دجال شخصی است یا نوعی یک نظریه دیگری نیز درباره دجال وجود دارد و آن اینکه دجال را بعضی جزء اشراط الساعة و علائم قیامت شمردهاند اگر این احتمال پذیرفته شود، پرونده بحث دجال در باب علائم ظهور بسته خواهد شد، خصوصا که بعضی روایات این برداشت را تأیید مینمایند از جمله روایتی از پیامبر اکرم (ص) که ده نشانه قبل از وقوع قیامت را شمارش میفرمایند، از جمله خروج دجال که در منابع مختلف و معتبر این روایت نقل شده است[۷۷]»[۷۸]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین رمضانیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رمضانیان، در کتاب «شرایط و علائم حتمی ظهور» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
«یکی از نشانههایی که درباره آن، مطالب زیادی مطرح شده و جزو علایم غیر حتمی است، ظهور دجال است. آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وی مردی است کافر "برعکس سفیانی که ادعای مسلمانی میکند و ذکر یا رب یا رب میگوید و..." یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانیاش واقع شده و مانند ستارهای میدرخشد.
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسمین اسماعیل اسماعیلی، در مقاله «بررسی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
«این نشانه، در کتابهای اهل سنت، از نشانه برپایی قیامت دانسته شده است[۸۹] ولی، در منابع روایی شیعه، از نشانههای ظهور[۹۰]. برابر آنچه پیش از این یادآور شدیم، هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون خروج دجال هم، نشانه ظهور باشند و هم نشانه قیامت. بدین معنی که این رخداد پیش از ظهور و در دوره غیبت واقع گردد. بههرحال براساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده میشود، دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی(ع) خروج میکند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفتانگیز جمع زیادی از مردم را میفریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح(ع) در کنار دروازه "لد" در منطقه شام، به هلاکت میرسد.
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
« احادیث بسیاری درباره او هست. او مردی بد هیکل، بسیار زشت و جادوگری ماهر است و مردم را به وسیله سحر، دور خود جمع میکند. دجال، مروج فساد و هرج و مرج است. تمام آدمهای فاسد و شیاطین از او راضی هستند. او ادعای خدایی میکند و افراد بسیاری را میکشد و سرانجام به دست حضرت مهدی (ع) کشته میشود. در بعضی از روایات آمده که اهل اصفهان است و از محله یهودیها خروج میکند. بنابر بعضی از روایات، او از خراسان خروج میکند. اخبار در مورد دجال بسیار افسانهای نادرست و مشوّش است و چندان مورد اعتماد نمیباشد و احتمال این که دجال، نمادی از یک فرد یا افراد شرور که جهان را به آتش میکشد، باشد نه یک فرد خاص، نیز وجود دارد[۹۶]. گفتهاند او با هفتاد هزار یهودی خروج میکند و با حضرت (ع) میجنگد و سرانجام کشته میشود»[۹۷].
|
۱۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
۱۴. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«یکی از پدیدههایی که به عنوان نشانه ظهور مطرح شده است، خروج دجال است. پدیده دجال، فتنهای است که در مسیحیت نیز از آن یاد شده و با عنوان "مخالفان مسیح"[۹۹] در کتاب مقدس آمده است. با وجود نظریههای گوناگون مسیحیان درباره دجال، همه آنها بر انحرافزا و فتنهآفرین بودن این پدیده، اتفاق نظر دارند. اما در آموزههای اسلامی، پدیده دجال بر پایه پیشگوییهایی است که در احادیث آمده و البته غالب احادیث این موضوع، در مصادر اهل سنتاند. مضمون این احادیث از نظر اوصاف دجال و کارهایی که انجام میدهد، مختلف است. در برخی از این احادیث، عنوان "مسیح" بر دجال اطلاق شده است و شارحان کتابهای حدیثی اهل سنت، در ضبط و وجه تسمیه آن، دچار اختلاف شدهاند. احادیث مربوط به دجال را از نظر اعتبار، میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
در مصادر حدیثی شیعه، دجال به عنوان نشانه ظهور نقل نشده و تنها یک پدیده آخر الزمانی معرفی شده است. در احادیث برای دجال، اوصافی بیان شده که بسیار وحشتانگیز و غیر عادیاند: چشمانی با اشکال گوناگون و عجیب، وجود واژه "کافر" میان چشمان او، رسیدن قد او تا ابرها، وجود داشتن شاخ در پیشانی او و.... وجود این اوصافِ غیر طبیعی، موجب شده است که عدهای احتمال دهند که این اوصاف، نمادین و نشانگر موجودی خبیث یا یک جریان فتنهگر انحرافی است. آنچه مضمون مشترک همه احادیث است، صرفاً پیشگویی وقوع فتنه دجال در آخر الزمان است. در احادیث اهل سنت، به وفور، این فتنه از نشانههای قیامت دانسته شده است و مصادر شیعی، ظهور دجال را نشانه آخر الزمان دانستهاند[۱۰۰][۱۰۱]»[۱۰۲]. |
۱۵. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«دجال، از ریشه "دجل" به معنای "دروغگو و حیلهگر" است. اصل داستان دجال، در کتابهای مقدس مسیحیان آمده است.[۱۰۳] در انجیل، این واژه، بارها به کار رفته است و از کسانی که منکر حضرت مسیح(ع) هستند یا "پدر و پسر" را انکار کنند، با عنوان "دجال" یاد شده است. به همین سبب، در ترجمه انگلیسی کتابهای مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست "Antichrist" یعنی ضد مسیح، به کار رفته است.
|
۱۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«دجال به معنای کذاب و دروغگو، ستمکاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه میکند. در منابع روایی، ظهور این شخص، حادثهای همزمان با ظهور حضرت مهدی (ع) به شمار آمده است. در مورد اینکه دجال شخص خاصی است یا به معنای هرکس یا هر جریان انحرافی است که موجب گمراهی مردم شود، در میان علمای شیعه و همینطور علمای اهلسنت دو دیدگاه وجود دارد: برخی به دیدگاه اول عقیدهمندند، درحالیکه گروهی دیگر بر دیدگاه دوم پافشاری میکنند. در جمعبندی این دیدگاهها میتوان گفت با توجه به اینکه در روایات از دجالهای متعدد سخن به میان آمده، هر شخص یا جریانی که موجب گمراهی مردم گردد، دجال شمرده میشود؛ اما در میان این دجال ان، شخص فریبنده و حیلهگری است که سرآمد همه دجال ان و فتنهگران است و این دجال از نشانههای ظهور حضرت به شمار میآید»[۱۱۰]. |
۱۷. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛ |
---|
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در اینباره گفتهاند:
«در روایات فراوانی از خروج "دجال" به عنوان یکی از نشانههای ظهور و حادثهای که مقارن ظهور امام عصر(ع) است یاد شده است. در مورد اصل دجال و اینکه او کیست، احتمالات مختلف و متعدد وجود دارد:
|
- دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنا و مفهوم دجال چیست؟ (پرسش)
- تعبیر مسیخ دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- چرا دجال مسیح نامیده شده است؟ (پرسش)
- چرا لقب مسیح به عیسی بن مریم داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیها و اوصاف مسیح چیست؟ (پرسش)
- بهترین امتها و آنکه به زودی با دجال پیکار خواهد کرد کیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتی میان دو اسم مسیح و دجال وجود دارد؟ (پرسش)
- دجال در منابع شیعی و سنی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- یک چشم بودن دجال به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا دجال همان سفیانی است؟ (پرسش)
- خروج دجال در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- چه ارتباطی بین دجال و فتح قسطنطنیه وجود دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان دجال و اشراط الساعة وجود دارد؟ (پرسش)
- خروج دجال چه ارتباطی با رویداد آخر الزمان و ظهور دارد؟ (پرسش)
- هشدار پیامبران درباره خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- اولین سرزمینی که دجال وارد آن میشود کجاست؟ (پرسش)
- چه کسانی از دجال پیروی میکنند و چه سرنوشتی در انتظار آنان است؟ (پرسش)
- صفات و ویژگیهای یاران دجال چیست؟ (پرسش)
- آیا پیش از ظهور دجال آسمان نمیبارد؟ (پرسش)
- نشانه خروج دجال چیست؟ (پرسش)
- چند دروغگو پیش از ظهور دجال ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی دجال چیست؟ (پرسش)
- چه ویژگیهای برای دجال شمرده شده است؟ (پرسش)
- وضعیت مردم در زمان خروج دجال چگونه است؟ (پرسش)
- پناهگاه مسلمانان هنگام خروج دجال کجاست؟ (پرسش)
- مدت اقامت دجال در زمین چقدر است؟ (پرسش)
- آیا یهودیان دجال را از نژاد خود میدانند؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف دجالهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- مقصود از خروج دجال که از نشانههای ظهور به حساب آمده چیست؟ (پرسش)
- آیا دجال واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- در روایات چه صفاتی برای دجال بیان شده است؟ (پرسش)
- نظر مهدیپژوهان معاصر درباره دجال چیست؟ (پرسش)
- حضرت عیسی در کجا دجال را به هلاکت میرساند؟ (پرسش)
- دجال در اندیشه مسیحیت چگونه معرفی شده است؟ (پرسش)
- سرانجام دجال چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۶؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ آفتاب مهر، ج ۱، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۷؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن ، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵.
- ↑ ر.ک: رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۶؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۳۶، فرهنگ ابجدی، ج ۱، ص ۳۸۶
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۲ ـ ۶۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن ، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۴۵ ـ ۴۹؛ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۲۶ ـ ۳۰؛ آفتاب مهر، ج ۱، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۷؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ ر.ک. باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص ۸۷ ـ ۸۹؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۴۵ ـ ۴۹؛ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۲۶ ـ ۳۰.
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۶.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۶؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص ۸۷ ـ ۸۹؛ آفتاب مهر، ج ۱، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۷.
- ↑ صحیح ترمذی، باب ما جاء فی الدجال، ص ۴۲: «"إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ نَبِیٌ بَعْدَ نُوحٍ إِلاَّ وَ قَدْ أَنْذَرَ قَومَهُ الدَّجَّالَ وَ إِنِّی أُنْذَرکُمُوهُ"»
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰: «یکون قبل خروج الدجال نیف علی سبعین رجالا»
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۲۶ ـ ۳۰.
- ↑ ر.ک: امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹؛ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۲ ـ ۶۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۶.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳: «:فَقَامَ إِلَیْهِ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَنِ الدَّجَّالُ فَقَالَ أَلَا إِنَّ الدَّجَّالَ صَائِدُ بْنُ الصَّیْدِ فَالشَّقِیُّ مَنْ صَدَّقَهُ وَ السَّعِیدُ مَنْ کَذَّبَهُ یَخْرُجُ مِنْ بَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا أَصْبَهَانُ مِنْ قَرْیَةٍ تُعْرَفُ بِالْیَهُودِیَّةِ عَیْنُهُ الْیُمْنَی مَمْسُوحَةٌ وَ الْأُخْرَی فِی جَبْهَتِهِ تُضِیءُ کَأَنَّهَا کَوْکَبُ الصُّبْحِ فِیهَا عَلَقَةٌ کَأَنَّهَا مَمْزُوجَةٌ بِالدَّمِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مَکْتُوبٌ کَافِرٌ یَقْرَأْهُ کُلُّ کَاتِبٍ وَ أُمِّیٍّ یَخُوضُ الْبِحَارَ وَ تَسِیرُ مَعَهُ الشَّمْسُ بَیْنَ یَدَیْهِ جَبَلٌ مِنْ دُخَانٍ وَ خَلْفَهُ جَبَلٌ أَبْیَضُ یَرَی النَّاسُ أَنَّهُ طَعَامٌ یَخْرُجُ فِی قَحْطٍ شَدِیدٍ تَحْتَهُ حِمَارٌ أَقْمَرُ"»
- ↑ ر.ک: علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۴۱ و ۴۲؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص ۴۲.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۲۶ ـ ۳۰؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۶؛ پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۳۰ ـ ۳۱.
- ↑ ر.ک: طبسی، نجم الدین، تاظهور، ج ۱، ص ۳۶۰؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳: «"عَیْنُهُ الْیُمْنَی مَمْسُوحَةٌ وَ الْأُخْرَی فِی جَبْهَتِهِ تُضِیءُ کَأَنَّهَا کَوْکَبُ الصُّبْحِ فِیهَا عَلَقَةٌ کَأَنَّهَا مَمْزُوجَةٌ بِالدَّمِ... یَخْرُجُ فِی قَحْطٍ شَدِیدٍ تَحْتَهُ حِمَارٌ أَقْمَرُ"»
- ↑ ر.ک: رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۶؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴ـ ۲۲۷.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۴۵ ـ ۴۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۳۶۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳ تا ۱۹۷ و صحیح مسلم، ج ۱۸، ص ۴۶ تا ۸۷. و سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۲.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۱۸، ص ۷۹. و سنن ابی داود، ج ۳، ص ۲۱۴.
- ↑ رساله یوحنا باب ۲، آیه ۲۲.
- ↑ رساله اول باب ۲، آیه ۱۸.
- ↑ رساله اول یوحنا باب ۴، آیه ۳.
- ↑ رساله دوم یوحنا، آیه ۷.
- ↑ در موضوع تعدد وجود مسیح رجوع شود به تفسیر المیزان جلد ۳ و کتاب «تاریخ و تقویم در ایران».
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۷.
- ↑ «"عن ابی هریرة قال قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتی یخرج ثلاثون دجالون کلهم یزعم انه رسول الله"»؛ سنن ابی داود، ج ۲.
- ↑ ترجمه الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳.
- ↑ سنن ابی داود، ج ۲.
- ↑ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۳۳.
- ↑ زیرا مدرک عمده آن توصیفات، دو حدیثی است که در کتاب بحار الانوار و کتب دیگر نوشته شده است، باین سند: «"مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عُثْمَانَ بِهَذَا الاسناد عَنْ مشايخه عَنْ ابي يعلي المصولي عَنْ عَبْدِ الاعلي بْنِ حَمَّادٍ عَنْ ايوب عَنْ نَافِعٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ». وَ حديث ديگر : «الطالقاني عَنْ الجلودي عَنْ الحسين بْنِ مُعَاذٍ عَنْ قيس بْنِ حَفْصٍ عَنْ يونس بْنِ أَرْقَمَ عَنِ ابي سيار الشيباني عَنْ الضحاك بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ نَزَالُ بْنِ سَبْرَةَ عَنْ علي"». بر دانشمندان پوشیده نیست که سند این دو حدیث قابل اعتماد نیست زیرا مامقانی درباره محمد بن عمر بن عثمان مینویسد: مجهول الحال است و درباره نافع نوشته: غلام ابن عمر میباشد و گمراه و گمراهکننده بوده است. و درباره عمر نوشته: احوالش معلوم نیست و درباره ضحال بن مزاحم نوشته: مدرکی که او را از نیکان قرار دهد نیافتم. و درباره نزال بن سبره نوشته: احوالش معلوم نیست.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۹.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۴-۲۲۷.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۴۲؛ ۱۷۶.
- ↑ در اینباره به بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۱۹۴ و ۱۹۵ مراجعه شود.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵ ص ۷۱۰.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۳۷؛ علائم بسیار دیگری نیز ذکر شده که برای رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر شده به اثبات الهداة، ج ۷، ص ۳۸۳ تا ۴۳۱ مراجعه شود.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۶۹-۷۰.
- ↑ «" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ"»؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸- ۲۰۰.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.
- ↑ ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۱۱۳، ح ۸۶.
- ↑ رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷، ح ۱.( با فرض پذیرش روایت، بعید نیست بسیاری از آنچه ذکر شده معنایی کنایی داشته باشد.)
- ↑ ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۸، ح ۲؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص ۶۶۱.
- ↑ تفسیر طبری، ج ۳، ص ۲۹۰، تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۵۷۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶- ۲۲۹.
- ↑ داستان دجال، در کتاب مقدس مسیحیان بارها بکار رفته است (رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸و ۲۲)؛ و از کسانی که منکر حضرت مسیح و یا "پدر و پسر" را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت، در ترجمه انگلیسی کتاب مقدس، واژۀ آنتی کریست (Antichrist) یعنی ضد مسیح، به کار رفته است.
- ↑ پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال، خروج خواهد کرد؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۷.
- ↑ ر.ک: اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۹؛ و دادگستر جهان، ص ۲۲۳.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹، ۲۷۰.
- ↑ اثبات الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج ۷، ص ۴۰۵
- ↑ مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۹۷۲.
- ↑ صحیح بخاری، ج ۹، باب ۱۰۹۴، ح ۱۹۴۷
- ↑ مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۹۶۵.
- ↑ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۴ تا ۱۸۶.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۶.
- ↑ حدیقة الشیعه، ج ۳، ص ۱۰۰۰ و ۱۰۰۱.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۴، ص ۵۲۵؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۳۵ - ۱۱۳۷؛ نوادر الاخبار، صص ۲۹۸ و ۲۹۹.
- ↑ در حدیث دیگری از رسول خدا نقل شده که دجال از سجستان (سیستان) خروج خواهد کرد، ر.ک: اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، صص ۲۵۱ و ۲۵۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۴۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۶۸ و ج ۵۲، ص ۲۷۶.
- ↑ حدیقة الشیعه، ص ۹۹۷ - ۹۹۹.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۴۱، ۴۲.
- ↑ نگرش بر اخبار و علائم ظهور حضرت مهدى، على اکبر عارف، چاپ شریعت، ص ۱۸۱.
- ↑ دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص ۲۲۴، چاپ ۷۸.
- ↑ دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص ۲۲۵، چاپ ۷۸.
- ↑ تاریخ غیبت کبرى، سید محمد صدر، ترجمه افتخارزاده، ص ۶۴۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۹، باب ۱۰۹۴، ح ۱۹۴۷.
- ↑ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳، چاپ اسلامى.
- ↑ مهدى علیزاده، نشانههاى یار و چکامه انتظار، ص ۶۷، به نقل از موسوعه امام مهدى، سید محمد صدر.
- ↑ شیخ حرّ عاملى، اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۵؛ مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۲؛ الغیبة طوسى، ص ۴۲۶؛ خصال شیخ صدوق، ج ۲، ص ۴۳۱.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۴۵-۴۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲ ص۲۰۹؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸.
- ↑ الزام الناصب، ص ۷۴.
- ↑ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۲-۶۳.
- ↑ .Antichrist
- ↑ ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳.
- ↑ معجم احادیث امام مهدی، ج ۲، ص ۵۰.
- ↑ «" مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ "»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵؛ ر. ک: دادگستر جهان، ص ۲۲۳، اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۹.
- ↑ معجم احادیث الامام مهدی( عج)، ج ۲، ص ۱۳۴.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۲۶ - ۳۰.
- ↑ سنن ترمذی، ج ۴، ۵۰۷، ۵۱۹؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج ۱۸، ۴۶- ۸۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۹۳؛ کمال الدین، ۵۲۵، ۵۲۶؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۸۱؛ المسائل العشر، چاپشده در مجموعه مصنفات شیخ مفید، ۳، ۱۲۲.
- ↑ «" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ "»ارشاد، ج ۲، ۳۷۱؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۲۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ۱۹۸- ۲۰۰.
- ↑ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۹-۲۹۶.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۲، ص ۱۴۴ و ۲۸۱ و ۳۴۸.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۲.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.
- ↑ Antichrist
- ↑ با در نظر گرفتن نکاتی که مطرح شد، اظهار نظر قطعی درباره این که خروج دجال نشانه ظهور است، ممکن نیست و احادیث مربوط به این موضوع باید در مباحث مربوط به قیامت، بررسی دقیق گردند. گفتنی است که نمادین دانستن برخی نشانههای ظهور به سبب قابل درک و فهم نبودن آنها، به راحتی ممکن نیست؛ زیرا در این صورت، نقش و کارکرد این نشانهها لغو میشود. مثلاً اگر قرار بود مرا از سفیانی، طرز تفکر اُمَوی و ابوسفیان و به معنای مقابله با اسلام باشد، میتوانست از آن، تعبیرات دیگری هم بشود یا دست کم در حدیثی، ردپایی از رمزی بودن و نمادین بودن آن باشد و حال آن که چنین نیست. این دیدگاه، با اشکالات دیگری (مانند: حمل نشانهها بر معنای رمزی خلاف ظاهر احادیث و ذهنیت عرفی مخاطبان، نبودن قرینه) نیز رو به روست.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۵۶–۴۶۰.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۸۷-۸۹.
- ↑ رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.
- ↑ سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ _۵۱۹؛ سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ _ ۸۱.
- ↑ کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج۲، باب۴۷.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۴، ص۲۰۰.
- ↑ «" مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ"»؛ هیچ پیامبری مبعوث نشد، مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۹۷
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر.ک: چشم به راه مهدی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامیقم، جمعی از نویسندگان، ص ۲۸۹ و امینی، ابراهیم، دادگستر جهان.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵.
- ↑ «"إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ نَبِيٌّ بَعْدَ نُوحٍ إِلاَّ وَ قَد أنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ وَ إِنِّي أُنْذِرُكُمُوه"»؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۹۵.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۱۹۲.
- ↑ پرسمان نوجوان، ص 30-31.