انتظار فرج در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام مهدی
| موضوع مرتبط = انتظار ظهور امام مهدی
| عنوان مدخل  = [[انتظار ظهور امام مهدی]]
| عنوان مدخل  = انتظار ظهور امام مهدی
| مداخل مرتبط = [[انتظار فرج در حدیث]] [[انتظار فرج در کلام اسلامی]] - [[انتظار فرج در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[انتظار فرج در حدیث]] - [[انتظار فرج در کلام اسلامی]] - [[انتظار فرج در معارف و سیره رضوی]] - [[انتظار فرج در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}
}}
'''انتظار ظهور امام مهدی {{ع}}''' از مهمترین ارکان [[اعتقادی]] [[شیعیان]] است که بسیاری آن را صرفا یک حالت [[قلبی]] تلقی می کنند در حالی که [[روح]] سازنده [[انتظار]]، با حرکت و عمل پیوند خورده است و تمام ابعاد فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]] [[انسان]] را دربر می گیرد و آثار عمیق [[تربیتی]]، روانشناختی، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... بر فرد و [[جامعه]] باقی می گذارد.
'''انتظار ظهور امام مهدی {{ع}}''' از مهمترین ارکان [[اعتقادی]] [[شیعیان]] است که بسیاری آن را صرفا یک حالت [[قلبی]] تلقی می کنند در حالی که [[روح]] سازنده [[انتظار]]، با حرکت و عمل پیوند خورده است و تمام ابعاد فردی و [[اجتماعی]] [[زندگی]] [[انسان]] را دربر می گیرد و آثار عمیق [[تربیتی]]، روانشناختی، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... بر فرد و [[جامعه]] باقی می گذارد.


==مقدمه ==
== مقدمه ==
از جمله موارد [[نصرت]] عملی [[اهل بیت]] [[انتظار]] برای آنان است، [[انتظار]] برای بازگشت آنان به عرصه [[معنوی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] است.
از جمله موارد نصرت عملی [[اهل بیت]] [[انتظار]] برای آنان است، انتظار برای بازگشت آنان به عرصه [[معنوی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] است.


در [[تفکر شیعی]] [[انتظار]] [[موعود]]، به عنوان یکی از آموزه مهم [[شیعی]] مطرح بوده و در بسیاری از [[روایات شیعه]] بر [[ضرورت انتظار]] [[قائم آل محمد]]{{صل}} تصریح شده است.
در تفکر شیعی انتظار [[موعود]]، به عنوان یکی از آموزه مهم [[شیعی]] مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر [[ضرورت انتظار]] [[قائم آل محمد]]{{صل}} تصریح شده است.


[[حق]] [[انتظار]] در دو جنبه مطرح است؛ فردی و [[اجتماعی]] اما از آنجا که غرض اصلی از [[انتظار]] تحقق اهداف [[سیاسی]] [[اجتماعی]] آن و تحقق [[عدالت]] [[اقتصادی]] است ما این [[حق]] را در این بخش ذکر می‌کنیم. حال باید دید که [[انتظار]] چه فضیلتی دارد و شخصی [[منتظر]] چه وظیفه‌ای برعهده دارد؟<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۹.</ref>.
[[حق انتظار]] در دو جنبه مطرح است؛ فردی و اجتماعی. باید دید که انتظار چه فضیلتی دارد و شخصی [[منتظر]] چه وظیفه‌ای برعهده دارد؟<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۹.</ref>.


== [[امام مهدی]] {{ع}} در [[روایات]] ==
== [[امام مهدی]]{{ع}} در [[روایات]] ==
از مجموع روایاتی که در [[منابع معتبر شیعه]] وجود دارد به دست می‌‌آید که مهدی موعود{{ع}} دارای مشخصات زیر است: از [[خاندان پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[فرزندان]] او است؛ از [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} است؛ [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] و [[حجت]] و [[خلیفه خدا]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} است؛ فرزند [[حسن بن علی العسکری]]{{ع}} است که در [[پانزدهم شعبان]] [[سال ۲۵۵ق]]. متولد شده و هم اکنون زنده است و بر اساس مصلحتی که [[خداوند متعال]] می‌‌داند در حال [[غیبت]] به سر می‌‌برد و روزی خواهد رسید که حضرتش [[ظهور]] کرده و پس از آنکه [[بیدادگری]] [[زمین]] را فرا گرفته، [[عدالت جهانی]] را برقرار خواهد ساخت و بر [[مؤمنان]] است که همواره با [[آمادگی]] در [[انتظار]] چنین روزی باشند <ref>تاریخ غیبت کبری، ص۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادیّ والدّینی، ص۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص۶۳۲.</ref>.
از مجموع روایاتی که در منابع معتبر شیعه وجود دارد به دست می‌‌آید که [[مهدی موعود]]{{ع}} دارای مشخصات زیر است: از [[خاندان پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[فرزندان]] او است؛ از [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} است؛ [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] و [[حجت]] و [[خلیفه خدا]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} است؛ فرزند [[حسن بن علی العسکری]]{{ع}} است که در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ق. متولد شده و هم اکنون زنده است و بر اساس مصلحتی که [[خداوند متعال]] می‌‌داند در حال [[غیبت]] به سر می‌‌برد و روزی خواهد رسید که حضرتش ظهور کرده و پس از آنکه [[بیدادگری]] [[زمین]] را فرا گرفته، عدالت جهانی را برقرار خواهد ساخت و بر [[مؤمنان]] است که همواره با آمادگی در انتظار چنین روزی باشند <ref>تاریخ غیبت کبری، ص۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادیّ والدّینی، ص۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص۶۳۲.</ref>.


[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[حدیثی]] که [[فریقین]] آن را نقل کرده‌اند، در این باره می‌‌فرماید: اگر از [[دنیا]] جز یک [[روز]] نماند، [[خداوند]] آن روز را آن قدر طولانی می‌‌کند که تا فرزندم [[مهدی]] که اسم او، اسم من و [[کنیه]] او، کنیه من است ظهور کند و [[عدالت]] را بگستراند، بعد از آنکه زمین را [[ظلم و جور]] فرا گیرد<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۴۶.</ref>.<ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۹۶.</ref>
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[حدیثی]] که [[فریقین]] آن را نقل کرده‌اند، در این باره می‌‌فرماید: اگر از [[دنیا]] جز یک [[روز]] نماند، [[خداوند]] آن روز را آن قدر طولانی می‌‌کند که تا فرزندم [[مهدی]] که اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است ظهور کند و [[عدالت]] را بگستراند، بعد از آنکه [[زمین]] را [[ظلم و جور]] فرا گیرد<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۴۶.</ref>.<ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۹۶.</ref>


==[[فضیلت انتظار]]==
== فضیلت انتظار ==
[[انتظار]] در [[فرهنگ]] متعالی [[اسلام]]، به ویژه در [[مکتب]] گران‌سنگ [[تشیع]] از [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار است.. [[روایات]] فراوانی در [[فضیلت]] [[انتظار]] و [[منتظران]] [[نقل]] گردیده است.
{{اصلی|فضیلت انتظار}}
[[انتظار]] در [[فرهنگ]] متعالی [[اسلام]]، به ویژه در [[مکتب]] گران‌سنگ [[تشیع]] از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.. [[روایات]] فراوانی در [[فضیلت انتظار]] و [[منتظران]] نقل گردیده است.


[[انتظار فرج]] [[برترین]] و محبوب‌ترین عمل. در روایتی که از [[رسول اکرم]] [[نقل]] شده، [[انتظار]] به عنوان [[برترین عمل]] معرفی گشته است. "[[برترین عمل]] [[امت]] من، [[انتظار فرج]] از جانب خدای بلند مرتبه است"<ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۶.</ref>. در [[روایات]] [[امامان معصوم]] [[انتظار]] نه تنها [[برترین عمل]] بلکه به عنوان محبوب‌ترین عمل <ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۳؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۶.</ref> نیز شمرده شده است.
[[انتظار فرج]] [[برترین]] و محبوب‌ترین عمل. در روایتی که از [[رسول اکرم]] نقل شده، انتظار به عنوان برترین عمل معرفی گشته است. "برترین عمل [[امت]] من، انتظار فرج از جانب خدای بلند مرتبه است"<ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۶.</ref>. در روایات [[امامان معصوم]] انتظار نه تنها برترین عمل بلکه به عنوان محبوب‌ترین [[عمل]]<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۳؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۶.</ref> نیز شمرده شده است.


[[رسول اکرم]] در این باره چنین فرموده‌اند: "والاترین [[عبادت]] [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.
رسول اکرم در این باره چنین فرموده‌اند: "والاترین [[عبادت]] انتظار فرج است"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.


از حضرت [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "[[انتظار فرج]] از بزرگترین فرج‌هاست"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.
از حضرت [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است: "انتظار فرج از بزرگترین فرج‌هاست"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.


طبق فرمایش [[امامان معصوم]] ما غیر از [[فرج امام زمان]] که [[فرج]] نهایی همه [[اولیا]] و [[انبیا]] [[الهی]] و [[مؤمنان]] است. هر شخص منتظری، همین انتظارش برای او [[فرج]] می‌باشد که می‌توان گفت پس از [[فرج]] [[امام عصر]]{{ع}} که بزرگترین [[فرج]]، برای همه [[مؤمنان]] است. کمترین اثر [[انتظار]]، برای شخص [[منتظر]] همین [[انتظار]] اوست. از [[امام صادق]]{{ع}} چنین آمده است: "... هرکس که [[منتظر]] باشد و در این راه بر [[مصائب]] و آزارها [[صبر]] نماید فردای [[قیامت]] در صف ما خواهد بود"<ref>الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۹- ۲۰۰.</ref>.
طبق فرمایش امامان معصوم ما غیر از [[فرج امام زمان]] که [[فرج]] نهایی همه [[اولیا]] و [[انبیا]] [[الهی]] و [[مؤمنان]] است. هر شخص منتظری، همین انتظارش برای او فرج می‌باشد که می‌توان گفت پس از فرج [[امام عصر]]{{ع}} که بزرگترین فرج، برای همه مؤمنان است. کمترین اثر انتظار، برای شخص [[منتظر]] همین انتظار اوست. از [[امام صادق]]{{ع}} چنین آمده است: "... هرکس که منتظر باشد و در این راه بر [[مصائب]] و [[آزارها]] [[صبر]] نماید فردای [[قیامت]] در صف ما خواهد بود"<ref>الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۹۹- ۲۰۰.</ref>


==[[انتظار]] در [[روایات]]==
== انتظار در روایات ==
مجموعه روایاتی که از "[[انتظار]]" [[سخن]] گفته‌اند، به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:
مجموعه روایاتی که از "انتظار"[[سخن]] گفته‌اند، به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:
# '''روایات عام در مورد انتظار:''' در [[زیارت جامعه]] خطاب به [[اهل بیت]] آمده است {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref> یعنی منتظر[[امر]] شما هستم، این معنا اختصاص به [[امام]] خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از [[ائمه]] باید حالت انتظار وجود داشته باشد و در [[زمان]] ما مصداق آن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. منظور از [[انتظار]] معنایی وسیع است که شامل این معانی می‌شود: [[گوش به فرمان]] بودن نسبت به آن حضرات، آمادگی دائمی برای امتثال اوامر ایشان، [[یاری]] آنها در مواقع [[لزوم]] و بودن در صحنه، کمک برای تشکیل حکومت آنان. در [[زیارت جامعه]] بعد از جمله {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}} آمده است {{متن حدیث|مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>، فراهم نمودن زمینه‌ای برای استفاده تمامی [[انسان‌ها]] از بهره وجودی آنها.
# '''روایاتی که در خصوص [[امام زمان]] و [[انتظار ظهور]] آخرین مصلح جهانی و [[موعود]] است'''. [[روایات]] در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر می‌کنیم:
## درباره اینکه چرا حضرت مهدی{{ع}} را "مُنتَظَر" گویند؟! صقر بن ابی دلف گوید: از [[امام جواد]]{{ع}} پرسیدم که پس از حسن ([[امام حسن عسکری]]{{ع}}) چه کسی [[امام]] است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از حسن، فرزندش [[قائم]]، به حق امام [[منتظر]] است. گفتم: ای فرزند [[رسول خدا]]! چرا او را قائم می‌گویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین [[مردم]] برود و اکثر معتقدین به امامتش [[مرتد]] شوند [[قیام]] کند. گفتم: چرا او را منتظر گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، [[مخلصان]]، در انتظار قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و منکران، یادش را [[استهزاء]] نمایند و [[عجله]] کنندگان در آن هلاک شوند و [[تسلیم]] شوندگان در آن [[نجات]] یابند"<ref>{{متن حدیث| قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ}}؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.</ref>؛
## [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که بر مولای خود، [[امام]] محمد تقی{{ع}} وارد شدم و گفتم: من می‌خواهم از [[قائم]]{{ع}} سؤال کنم که آیا او همان [[مهدی]] است یا کسی غیر از اوست؟ که امام فرمودند: "... قائم ما همان مهدی است، کسی که [[واجب]] است در غیبتش [[انتظار]] او را بکشند و در ظهورش او را [[اطاعت]] کنند و او سومین از [[فرزندان]] من است و [[سوگند]] به کسی که محمد را به [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود و ما را به [[امامت]] مخصوص گردانید، اگر از عمر [[دنیا]] جز یک [[روز]] باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن [[روز قیام]] کند و [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد، پر از [[عدل و داد]] نماید"<ref>خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.</ref>.


#'''[[روایات]] عام در مورد [[انتظار]]:''' در [[زیارت جامعه]] خطاب به [[اهل بیت]] آمده است {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref> یعنی [[منتظر]] [[امر]] شما هستم، این معنا اختصاص به [[امام]] خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از [[ائمه]] باید حالت [[انتظار]] وجود داشته باشد و در زمان ما مصداق آن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. منظور از [[انتظار]] معنایی وسیع است که شامل این معانی می‌شود: [[گوش به فرمان]] بودن نسبت به آن حضرات، [[آمادگی]] دائمی برای [[امتثال]] [[اوامر]] ایشان، [[یاری]] آنها در مواقع [[لزوم]] و بودن در صحنه، کمک برای [[تشکیل حکومت]] آنان. در [[زیارت جامعه]] بعد از جمله {{متن حدیث|مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ}} آمده است {{متن حدیث|مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>، فراهم نمودن زمینه‌ای برای استفاده تمامی [[انسان‌ها]] از بهره وجودی آنها.
تعبیر جمله اخیر که می‌فرماید: [[زمین]] را... که در [[روایات]] زیادی این تعبیر نقل شده، نشان‌دهنده [[قیام]] برای [[حکومت]] بزرگ جهانی است، انتظار برای تحقق چنین آرمانی اختصاصی به [[اسلام]] و [[تشیع]] ندارد و شامل کل [[بشریت]] می‌گردد، اگر آنها توانستند این زمینه را فراهم آورند ظهور تحقق می‌یابد و زمینه استفاده [[بشر]] از وجود [[انسان کامل]] فراهم می‌گردد.
#روایاتی که در خصوص [[امام زمان]] و [[انتظار ظهور]] آخرین [[مصلح جهانی]] و [[موعود]] است. [[روایات]] در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر می‌کنیم:
##درباره اینکه چرا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را "مُنتَظَر" گویند؟! [[صقر بن ابی دلف]] گوید: از [[امام جواد]]{{ع}} پرسیدم که پس از [[حسن]] ([[امام حسن عسکری]]{{ع}}) چه کسی [[امام]] است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از [[حسن]]، فرزندش [[قائم]]، به [[حق امام]] [[منتظر]] است. گفتم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! چرا او را [[قائم]] می‌گویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین [[مردم]] برود و اکثر معتقدین به امامتش [[مرتد]] شوند [[قیام]] کند. گفتم: چرا او را [[منتظر]] گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، [[مخلصان]]، در [[انتظار]] قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و [[منکران]]، یادش را [[استهزاء]] نمایند و [[عجله]] کنندگان در آن هلاک شوند و [[تسلیم]] شوندگان در آن [[نجات]] یابند"<ref>{{متن حدیث| قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ}}؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.</ref>؛ .
## [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که بر مولای خود، [[امام]] [[محمد تقی]]{{ع}} وارد شدم و گفتم: من می‌خواهم از [[قائم]]{{ع}} سؤال کنم که آیا او همان [[مهدی]] است یا کسی غیر از اوست؟ که [[امام]] فرمودند: "... [[قائم]] ما همان [[مهدی]] است، کسی که [[واجب]] است در غیبتش [[انتظار]] او را بکشند و در ظهورش او را [[اطاعت]] کنند و او سومین از [[فرزندان]] من است و [[سوگند]] به کسی که [[محمد]] را به [[نبوت]] [[مبعوث]] فرمود و ما را به [[امامت]] مخصوص گردانید، اگر از [[عمر]] [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن [[روز قیام]] کند و [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد، پر از [[عدل و داد]] نماید"<ref>خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.</ref>.


تعبیر جمله اخیر که می‌فرماید: [[زمین]] را... که در [[روایات]] زیادی این تعبیر [[نقل]] شده، نشان‌دهنده [[قیام]] برای [[حکومت]] بزرگ جهانی است، [[انتظار]] برای تحقق چنین آرمانی اختصاصی به [[اسلام]] و [[تشیع]] ندارد و شامل کل [[بشریت]] می‌گردد، اگر آنها توانستند این زمینه را فراهم آورند [[ظهور]] تحقق می‌یابد و زمینه استفاده [[بشر]] از وجود [[انسان کامل]] فراهم می‌گردد.
این [[چشم به راهی]] و انتظار باعث حرکت، پویایی و اقدام و عامل عمل و آمادگی وسیع‌تر می‌گردد.


این [[چشم به راهی]] و [[انتظار]] باعث حرکت، [[پویایی]] و [[اقدام]] و عامل عمل و [[آمادگی]] وسیع‌تر می‌گردد.
مهم‌ترین [[لقب]] پیشوای [[منتظر]]، "قائم" به معنای قیام کننده علیه [[ظلم]] و [[باطل]] است که برای [[احترام]] هنگام شنیدن آن، قیام [[مستحب]] است<ref>بهجت، استفتاءات، ج۴، ص۵۷۱.</ref> و شاید دلیل آن معنای [[حقیقی]] انتظار است که [[انسان منتظر]] با این حرکت خود می‌خواهد نشان دهد که در حال آمادگی برای قیام و [[جهاد]] است.


مهم‌ترین [[لقب]] پیشوای [[منتظر]]، "[[قائم]]" به معنای [[قیام]] کننده علیه [[ظلم]] و [[باطل]] است که برای [[احترام]] هنگام شنیدن آن، [[قیام]] [[مستحب]] است<ref>بهجت، استفتاءات، ج۴، ص۵۷۱.</ref> و شاید [[دلیل]] آن معنای [[حقیقی]] [[انتظار]] است که [[انسان منتظر]] با این حرکت خود می‌خواهد نشان دهد که در حال [[آمادگی]] برای [[قیام]] و [[جهاد]] است.
بعضی به [[اشتباه]] [[فکر]] می‌کنند که همۀ کارها خود به خود و بدون زمینه‌سازی و آمادگی درست می‌شود. جملات حکیمانۀ [[امام باقر]]{{ع}} در این مورد، قابل توجه است: راوی می‌گوید خدمت [[امام محمد باقر]]{{ع}} عرض کردم: "[[مردم]] می‌گویند چون [[مهدی]] [[قیام]] کند، کارها خود به خود درست می‌شود و به اندازۀ یک حجامت [[خون]] نمی‌ریزد. فرمود: هرگز چنین نیست. به خدایی که جانم به دست اوست [[سوگند]]! اگر قرار بود کار برای کسی، خود به خود درست شود، برای [[پیامبر]] درست می‌شد، هنگامی که دندانش [[شکست]] و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای [[جان]] آفرین سوگند! کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما در عرق و خون غرق شویم آن‌گاه به پیشانی خود دست کشید"<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۴.</ref>.


بعضی به [[اشتباه]] [[فکر]] می‌کنند که همۀ [[کارها]] خود به خود و بدون [[زمینه‌سازی]] و [[آمادگی]] درست می‌شود. جملات حکیمانۀ [[امام باقر]]{{ع}} در این مورد، قابل توجه است: [[راوی]] می‌گوید [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} عرض کردم: "[[مردم]] می‌گویند چون [[مهدی]] [[قیام]] کند، [[کارها]] خود به خود درست می‌شود و به اندازۀ یک حجامت [[خون]] نمی‌ریزد. فرمود: هرگز چنین نیست. به خدایی که جانم به دست اوست [[سوگند]]! اگر قرار بود کار برای کسی، خود به خود درست شود، برای [[پیامبر]] درست می‌شد، هنگامی که دندانش [[شکست]] و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای [[جان]] آفرین [[سوگند]]! کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما در عرق و [[خون]] [[غرق]] شویم آن‌گاه به پیشانی خود دست کشید"<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۴.</ref>.
[[روایات]] بسیاری دلالت دارند بر [[دعا]] برای [[تعجیل در ظهور]] و [[فرج]] آن حضرت وجود دارد؛ [[دعا]] یکی از مصادیق [[انتظار]] برای فرج است.


[[روایات]] بسیاری دلالت دارند بر [[دعا]] برای [[تعجیل در ظهور]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] وجود دارد؛ [[دعا]] یکی از مصادیق [[انتظار]] برای [[فرج]] است.
ما باید برای [[احقاق حقوق]] [[الهی]]، [[حقوق]] [[اولیا]]، و [[ائمه معصومین]]، ظهور آثار [[دین حق]] و نابودی دشمنان و [[تعجیل فرج]] و ظهور آن حضرت دعا کنیم.


ما باید برای احقاق [[حقوق الهی]]، [[حقوق]] [[اولیا]]، و [[ائمه معصومین]]، [[ظهور]] آثار [[دین حق]] و [[نابودی دشمنان]] و [[تعجیل فرج]] و [[ظهور]] آن حضرت [[دعا]] کنیم.
اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، می‌توان گفت که انتظار نه [[احتراز]] است و [[گوشه‌نشینی]] و نه حالتی صرفاً [[روحی]] و روانی؛ بلکه انتظار، حافظ ابعاد عملی [[مکتب]] است، پویایی و حرکت است برای تحقق آرمان بلند تمامی [[انبیا]]{{عم}} از [[آدم]] [[ابوالبشر]] تا [[خاتم پیامبران]]<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۰۰-۲۰۴.</ref>.


اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، می‌توان گفت که [[انتظار]] نه احتراز است و [[گوشه‌نشینی]] و نه حالتی صرفاً [[روحی]] و [[روانی]]؛ بلکه [[انتظار]]، [[حافظ]] ابعاد عملی [[مکتب]] است، [[پویایی]] و حرکت است برای تحقق [[آرمان]] بلند تمامی [[انبیا]]{{عم}} از [[آدم]] [[ابوالبشر]] تا [[خاتم پیامبران]]<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۰۰-۲۰۴.</ref>.
در تقسیمی دیگر [[روایات]] را می‌توان به چند بخش تقسیم‌بندی نمود:
# '''روایات امرکننده به [[انتظار]]:''' یک دسته از روایات انتظار احادیثی هستند که [[مسلمانان]] را به انتظار [[امر]] فرموده‌اند چنان که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرمایند: [[منتظر فرج]] باشید و از گشایش الهی [[مایوس]] نگردید، به [[درستی]] که محبوب‌‌ترین [[اعمال]] نزد [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۲۳، ح ۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] به سند خود از [[عبدالعظیم حسنی]] آورده که گفت: "به سرورم حضرت محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب{{عم}} وارد شدم و می‌خواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز به سخن کرد و به من فرمود: ای ابوالقاسم! به درستی که قائم از ماست و اوست مهدی که [[واجب]] است در [[زمان]] غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>{{متن حدیث|عَن عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} الْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً{{صل}} بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى{{ع}} إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ{{ع}} أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ}} (کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ص۳۷۷، ح ۱)</ref>. [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کند که روزی آن حضرت فرمود: "آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]] بدون آن نمی‌پذیرد؟ عرض کردم: بله بفرمائید. حضرت فرمود: [[گواهی دادن]] بر این که معبودی جز [[الله]] نیست و اینکه محمد{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به هر آنچه خداوند به او [[فرمان]] داده است و [[دوستی]] از برای ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم شدن]] ([[پیروی]] از ما) و کوشش و [[اطمینان]] داشتن و [[منتظر]] [[قائم]] بودن سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را پیش خواهد آورد و..."<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}} ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِي‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}} (النعمانی، ابوزنیب، الغیبة، ص۲۰۷).</ref>. [[غیبت]] [[علامه مجلسی]] در ذیل روایتی که امر به [[مرزبانی]] در [[زمان غیبت]] می‌کند چنین می‌فرماید: {{عربی|"یجب علی الشعیة أن یربطوا أنفسهم علی طاعة امام الحق و انتظار فرجه ویتهیؤا لنصرته"}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۸۸ به نقل از مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۲۴.</ref>. بر [[شیعه]] [[واجب]] است که حاضر و یراق و [[گوش به فرمان]] [[امام]] بر [[حق]] بوده، و در [[انتظار]] فرجش به سر برد و برای [[یاری]] او آماده باشد.
# '''روایاتی که [[فضیلت انتظار]] را بیان می‌کنند:''' دسته دیگر [[روایات]] انتظار روایاتی هستند که به بیان فضیلت انتظار پرداخته‌اند در این زمینه ۲۳ [[روایت]] در منابع شیعه و [[سنی]] نقل گردیده است به عنوان نمونه [[امام رضا]]{{ع}} به نقل از پدرانش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "برترین اعمال [[امّت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند بزرگ]] است"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۲، ح ۲.</ref>.
# '''روایاتی که [[وظیفه منتظران]] را گوشزد می‌نمایند:''' دسته سوم روایات انتظار احادیثی هستند که [[وظایف منتظران]] را گوشزد نموده‌اند در این زمینه ۵۴ روایات در کتب [[فریقین]] نقل گردیده است [[امام محمد باقر]]{{ع}} می‌فرماید: [[تقوی]] پیشه سازید. و بار سنگین انتظار را به کمک ورع و [[پارسایی]] و کوشش بسیار در [[عبادت]] و [[اطاعت خدا]] به [[منزل]] رسانید هریک از شما [[دینداران]] هنگامی غرق [[شادمانی]] می‌شوید که به آستانه ورود به [[جهان]] دیگر پا نهید و دوره [[دنیا]] را سپری کنید. آنجا چشمانتان به [[نعمت الهی]] و [[کرامت]] خدایی و [[بهشت]] جاودان روشن می‌گردد. آنجاست که همه اندوه‌ها از میان می‌رود و آنجاست که می‌بینید راهی که شما پیمودید حق بوده است و راهی که مخالفان شما پیموده‌اند [[باطل]]<ref>{{متن حدیث|اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْتَعِينُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ أَحَدُكُمْ اغْتِبَاطاً بِمَا هُوَ فِيهِ مِنَ الدِّينِ لَوْ قَدْ صَارَ فِي حَدِّ الْآخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْيَا عَنْهُ فَإِذَا صَارَ فِي ذَلِكَ الْحَدِّ عَرَفَ أَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعِيمَ وَ الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ الْبُشْرَى...}}؛ بحارالانوار، ص۱۴۰، ح ۵۱.</ref>.
# '''روایات مبیّن [[منزلت منتظران]]:''' چهارمین بخش از روایات انتظار به [[شأن]] و منزلت منتظران اشاره دارند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[منتظران]] را [[برادران]] خود خوانده و فرموده‌اند: "... شمایان [[اصحاب]] منید لکن برادران من مردمی‌اند که در [[آخرالزمان]] می‌آیند آنان به [[نبوت]] و [[دین]] من [[ایمان]] می‌آورند و مرا [[دوست]] دارند و یاری‌ام می‌دهند و [[تقیه]] هم نمی‌کنند با اینکه مرا ندیده‌اند، پس‌ای کاش من آن برادرانم را [[ملاقات]] کنم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} ذَاتَ يَوْمٍ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ أَ وَ لَسْنَا إِخْوَانَكَ آمَنَّا بِكَ وَ هَاجَرْنَا مَعَكَ قَالَ قَدْ آمَنْتُمْ وَ هَاجَرْتُمْ وَ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَأَعَادَ الْقَوْلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} أَنْتُمْ أَصْحَابِي وَ لَكِنْ إِخْوَانِي الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِكُمْ يُؤْمِنُونَ بِي وَ يُحِبُّونِّي وَ يَنْصُرُونِّي وَ يُصَدِّقُونِّي وَ مَا رَأَوْنِي فَيَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي}} (بحارالانوار (دار احیاء التراث العربیة بیروت)، ج ۵۲، ص۱۳۳، ح ۲۶).</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[منتظر]] [[حکومت]] ما مانند کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود درغلطد<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۵۵، ص۶۴۵، ح ۶.</ref>:
# '''[[روایات]] مبیّن [[پاداش]] منتظران:''' دسته پنجم روایات [[انتظار]] به بیان پاداش منتظران پرداخته‌اند امام صادق{{ع}} به نقل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "پس از شما کسانی بیایند که یک نفر ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد (اصحاب) گفتند:‌ای [[رسول خدا]]! ما در [[جنگ بدر]] و [[احد]] و حنین با تو بودیم و درباره ما [[آیه]] نازل شده است؟ [[پیامبر]] فرمود: اگر آنچه به ایشان می‌رسد به شما رسد [[شکیبایی]] آنان را ندارید"<ref>{{متن حدیث|سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۱۳۰، ح ۲۶.</ref>. همانطور که گفتیم روایاتی که دلالت بر "انتظار" می‌کنند به حد تواتر رسیده است چنانکه حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی در کتاب [[منتخب الاثر]] می‌فرماید: {{عربی|اعلم ان الاخبار الوارده فی فضیلة الانتظار و الترغیب فیه کثیرة متواترة}}<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص۶۳۳.</ref>.<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۷۳-۷۹.</ref>


== اهمیت و لزوم انتطار در روایات ==
== اهمیت و [[لزوم]] انتطار در روایات ==
در روایات زیادی بر [[ضرورت]] و [[لزوم انتظار]] تأکید شده است؛ از جمله: [[امام جواد]]{{ع}} می‌‌فرماید: بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] است در [[غیبت]] [[حضرت]] انتظار بکشد<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷.</ref>.
در روایات زیادی بر [[ضرورت]] و لزوم انتظار تأکید شده است؛ از جمله: [[امام جواد]]{{ع}} می‌‌فرماید: بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] است در [[غیبت]] حضرت انتظار بکشد<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷.</ref>.


در [[اهمیت انتظار]] همین بس که در روایات، یکی از [[ارکان دین]] شمرده شده است<ref>اصول کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک۱/۷۳.</ref> و یا در ردیف [[ایمان به خدا]] و رسولش قرار گرفته است<ref>مکیال المکارم، ج۲،ص۲۱۷.</ref>.
در اهمیت انتظار همین بس که در روایات، یکی از ارکان دین شمرده شده است<ref>اصول کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک۱/۷۳.</ref> و یا در ردیف [[ایمان به خدا]] و رسولش قرار گرفته است<ref>مکیال المکارم، ج۲،ص۲۱۷.</ref>.


ویژگی‌های دیگر در سخنان [[امامان]]{{عم}} بیان شده است، برای نمونه: [[انتظار فرج]] از محبوب‌ترین [[اعمال]] نزد [[خداوند]] است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱.</ref>. جوهره انتظار آمیخته با [[صبر]] و [[تحمل]] [[سختی]] هاست<ref>وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۵۲.</ref>. انتظار فرج از بزرگ‌ترین [[فرج]] هاست<ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸۶.</ref>. انتظار فرج [[افضل]] اعمال و [[برترین]] [[جهاد]] دانسته شده و اینکه با آمدن [[منجی]] [[حزن]] از [[شیعه]] برداشته می‌‌شود<ref>بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۷۱؛ و ج۷۴، ص۱۴۳.</ref>.
ویژگی‌های دیگر در سخنان [[امامان]]{{عم}} بیان شده است، برای نمونه: [[انتظار فرج]] از محبوب‌ترین [[اعمال]] نزد [[خداوند]] است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱.</ref>. جوهره انتظار آمیخته با [[صبر]] و تحمل [[سختی]] هاست<ref>وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۵۲.</ref>. [[انتظار فرج]] از بزرگ‌ترین [[فرج]] هاست<ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸۶.</ref>. انتظار فرج [[افضل]] [[اعمال]] و [[برترین]] [[جهاد]] دانسته شده و اینکه با آمدن [[منجی]] [[حزن]] از [[شیعه]] برداشته می‌‌شود<ref>بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۷۱؛ و ج۷۴، ص۱۴۳.</ref>.


در پاره ای [[روایات]] درباره [[فضیلت انتظار]] آمده است: شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره کسی که [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را می‌‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌‌رود سؤال کرد، حضرت فرمود: او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] ([[حضرت مهدی]]) و در [[خیمه]] او بوده باشد و پس از لحظه ای [[سکوت]]، فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} همراه باشد<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.</ref>. تعابیر دیگری درباره چنین کسی وارد شده؛ از جمله اینکه: چنین شخصی به مجاهدی که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] می‌‌زند؛ یا کسی که در [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} با شمشیر بر مغز [[دشمن]] بکوبد؛ یا کسی که زیر [[پرچم]] [[قائم]] باشد؛ یا کسی که پیش روی پیامبر{{صل}} [[جهاد]] کند و یا کسی که با پیامبر [[شهید]] شود، مانند شده است<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۶۴۴ـ ۶۴۵.</ref>.
در پاره ای [[روایات]] درباره [[فضیلت انتظار]] آمده است: شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره کسی که [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را می‌‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌‌رود سؤال کرد، حضرت فرمود: او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] ([[حضرت مهدی]]) و در [[خیمه]] او بوده باشد و پس از لحظه ای [[سکوت]]، فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} همراه باشد<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.</ref>. تعابیر دیگری درباره چنین کسی وارد شده؛ از جمله اینکه: چنین شخصی به مجاهدی که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] می‌‌زند؛ یا کسی که در خدمت [[پیامبر]]{{صل}} با شمشیر بر مغز [[دشمن]] بکوبد؛ یا کسی که زیر [[پرچم]] [[قائم]] باشد؛ یا کسی که پیش روی پیامبر{{صل}} جهاد کند و یا کسی که با پیامبر[[شهید]] شود، مانند شده است<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۶۴۴ـ ۶۴۵.</ref>.


و در برخی روایات [[ثواب انتظار]] با [[ثواب]] [[روزه‌دار]] [[شب زنده دار]] برابر دانسته شده است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۳.</ref>.  
و در برخی روایات ثواب انتظار با [[ثواب]] [[روزه‌دار]] [[شب زنده دار]] برابر دانسته شده است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۳.</ref>.  


درباره [[آثار انتظار]] گفته شده: [[انتظار]] سبب تسکین دردها و آسان شدن [[مصیبت‌ها]] می‌‌شود، چون [[منتظر]] [[امید به آینده]] ای روشن دارد و نیز گفته شده برای این که [[انسان]] بتواند [[لیاقت]] [[مصاحبت]] با حضرت مهدی{{ع}} و جهاد در رکاب او را داشته باشد باید برای [[اصلاح]] نفس و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] بکوشد و مقدمات و وسایل لازم برای [[غلبه]] حضرت بر دشمنانش را که از جمله آن تحصیل [[علوم]] و [[معارف]] است مهیا سازد<ref>المهدی، ص۳۱۰.</ref>.
درباره [[آثار انتظار]] گفته شده: [[انتظار]] سبب تسکین دردها و آسان شدن [[مصیبت‌ها]] می‌‌شود، چون [[منتظر]] [[امید به آینده]] ای روشن دارد و نیز گفته شده برای این که [[انسان]] بتواند لیاقت [[مصاحبت]] با حضرت مهدی{{ع}} و [[جهاد]] در رکاب او را داشته باشد باید برای [[اصلاح نفس]] و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] بکوشد و مقدمات و وسایل لازم برای [[غلبه]] حضرت بر دشمنانش را که از جمله آن تحصیل [[علوم]] و معارف است مهیا سازد<ref>المهدی، ص۳۱۰.</ref>.


افزون بر آنچه گفته شد، نیروهای نهفته و سرمایه‌ها در پرتو دوران سخت انتظار به جریان می‌‌افتد و در پرتو [[پویایی]] معارف، [[زندگی]] معنای جدیدی پیدا می‌‌کند و به لحاظ [[قداست]] و [[عظمت]] [[هدف]]، [[تحمل]] در مقابل [[ناملایمات]] بیشتر می‌‌شود و انسان از مرز انسان [[متعادل]] فراتر رفته و به مرحله متعالی می‌‌رسد و از مرحله رنج‌های حقیر مادی رها شده و به وادی رنج‌های [[عظیم]] [[معنوی]] و دغدغه‌های بزرگ [[انسان]] گام نهاده و چشم به دروازه‌های روشن [[ظهور]] می‌‌اندازد<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۳.</ref>. کسانی که ادعای [[انتظار]] دارند باید دارای شرایط و ویژگی‌هایی باشند تا [[منتظر واقعی]] به شمار آیند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: هر کس [[دوست]] دارد که از [[یاران حضرت قائم]] به شمار آید باید [[چشم به راه]] او باشد و به [[پارسایی]] و نیکویی [[رفتار]] نماید؛ چنین کسی [[منتظر حقیقی]] است، پس بکوشید و انتظار بکشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشودگان. <ref>الغیبه، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ منتخب الاثر، ص۴۹۸.</ref>. از دیگر [[ویژگی‌های منتظر]] [[واقعی]] [[حفظ دین]] و [[پرهیزگاری]] است.
افزون بر آنچه گفته شد، نیروهای نهفته و سرمایه‌ها در پرتو دوران سخت انتظار به جریان می‌‌افتد و در پرتو پویایی معارف، [[زندگی]] معنای جدیدی پیدا می‌‌کند و به لحاظ [[قداست]] و عظمت [[هدف]]، تحمل در مقابل [[ناملایمات]] بیشتر می‌‌شود و انسان از مرز [[انسان]] [[متعادل]] فراتر رفته و به مرحله متعالی می‌‌رسد و از مرحله رنج‌های حقیر مادی رها شده و به [[وادی]] رنج‌های عظیم [[معنوی]] و دغدغه‌های بزرگ انسان گام نهاده و چشم به دروازه‌های روشن ظهور می‌‌اندازد<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۳.</ref>. کسانی که ادعای [[انتظار]] دارند باید دارای شرایط و ویژگی‌هایی باشند تا [[منتظر واقعی]] به شمار آیند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: هر کس [[دوست]] دارد که از [[یاران حضرت قائم]] به شمار آید باید چشم به راه او باشد و به [[پارسایی]] و نیکویی [[رفتار]] نماید؛ چنین کسی [[منتظر حقیقی]] است، پس بکوشید و انتظار بکشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشودگان. <ref>الغیبه، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ منتخب الاثر، ص۴۹۸.</ref>. از دیگر ویژگی‌های منتظر واقعی [[حفظ دین]] و [[پرهیزگاری]] است.


انتظار آن قدر سخت است که در [[روایات]] به دست کشیدن بر خارها [[تشبیه]] شده است<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۵.</ref>. تردید نداشتن و [[انکار]] نکردن وعجله نکردن در تحقق مسئله ظهور از دیگر شاخصه‌های [[منتظران واقعی]] به شمار می‌‌آید<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۰۹.</ref>.
انتظار آن قدر سخت است که در [[روایات]] به دست کشیدن بر خارها تشبیه شده است<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۵.</ref>. [[تردید]] نداشتن و [[انکار]] نکردن و عجله نکردن در تحقق مسئله ظهور از دیگر شاخصه‌های [[منتظران واقعی]] به شمار می‌‌آید<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۰۹.</ref>.


[[امام حسین]]{{ع}} در روایتی درباره [[ویژگی‌های منتظران واقعی]] می‌‌فرماید: در مسئله [[غیبت]]، عده ای به تردید می‌‌افتند [[وعده]] ای دیگر [[ثابت قدم]] می‌‌مانند، اما کسانی که در مقابل آزارها و تکذیب‌ها [[صبر]] پیشه کنند به منزله جهادکنندگان در محضر [[رسول اللّه]]{{صل}} هستند<ref>تاریخ غیبت کبری، ص۱۲؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۱۷.</ref>.
[[امام حسین]]{{ع}} در روایتی درباره [[ویژگی‌های منتظران واقعی]] می‌‌فرماید: در مسئله [[غیبت]]، عده ای به تردید می‌‌افتند [[وعده]] ای دیگر [[ثابت قدم]] می‌‌مانند، اما کسانی که در مقابل [[آزارها]] و تکذیب‌ها [[صبر]] پیشه کنند به منزله جهادکنندگان در محضر [[رسول اللّه]]{{صل}} هستند<ref>تاریخ غیبت کبری، ص۱۲؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۱۷.</ref>.


[[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نیز از جمله ویژگی‌های منتظران واقعی را ثابت قدم بودن در [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}} و [[برائت]] جستن از [[دشمنان]] آنها می‌‌داند<ref>کمال الدین وتمام النعمه، ص۳۶۱.</ref>.
[[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نیز از جمله ویژگی‌های منتظران واقعی را ثابت قدم بودن در [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}} و [[برائت]] جستن از [[دشمنان]] آنها می‌‌داند<ref>کمال الدین وتمام النعمه، ص۳۶۱.</ref>.


درباره [[آسیب‌شناسی انتظار]] باید گفت انتظار دوگونه است: [[انتظار سازنده]]، تحرک بخش و [[تعهد]] آور؛ این نوع انتظار همان گونه که گذشت با فضیلت‌ترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل [[انتظار ویرانگر]]، بازدارنده و فلج کننده است؛ این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم [[تاریخی]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است.
درباره آسیب‌شناسی انتظار باید گفت انتظار دوگونه است: [[انتظار سازنده]]، تحرک بخش و [[تعهد]] آور؛ این نوع انتظار همان‌گونه که گذشت با فضیلت‌ترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل [[انتظار ویرانگر]]، بازدارنده و فلج کننده است؛ این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم [[تاریخی]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است.


در انتظار ویرانگر برداشت این است که ظهور و [[قیام حضرت قائم]]{{ع}} صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلم‌ها]]، [[تبعیض‌ها]]، [[اختناق‌ها]] و [[حق]] کشی‌ها ناشی می‌‌شود، و این انفجار وقتی رخ می‌‌دهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و حق و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن باشد دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود، پس بهترین کمک به تسریع در امر [[ظهور]] و بهترین شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. مفهوم این نوع انتظار دست روی دست گذاشتن است و جنبه [[تحذیری]] دارد، بالاتر این که برخی بر این باورند که باید در اشاعه [[ظلم]] و [[فحشا]] نیز [[کوشش]] کرد.
در انتظار ویرانگر برداشت این است که ظهور و [[قیام حضرت قائم]]{{ع}} صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلم‌ها]]، [[تبعیض‌ها]]، اختناق‌ها و [[حق]] کشی‌ها ناشی می‌‌شود، و این انفجار وقتی رخ می‌‌دهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و حق و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر [[اصلاحی]] در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن باشد دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود، پس بهترین کمک به تسریع در امر ظهور و بهترین شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه فساد است. مفهوم این نوع انتظار [[دست]] روی دست گذاشتن است و جنبه تحذیری دارد، بالاتر این که برخی بر این باورند که باید در اشاعه [[ظلم]] و [[فحشا]] نیز کوشش کرد.


اما در [[انتظار سازنده]]، نوع برداشت از انتظار این است که [[ظهور مهدی]]{{ع}} از حلقه‌های [[مبارزه]] [[اهل]] [[حق و باطل]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] می‌‌انجامد. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد، نه این که ظهور وقتی محقق می‌‌شود که همه [[اهل باطل]] باشند<ref>قیام وانقلاب مهدی، ص۵۳.</ref>.
اما در [[انتظار سازنده]]، نوع برداشت از انتظار این است که [[ظهور مهدی]]{{ع}} از حلقه‌های [[مبارزه]] [[اهل]] [[حق و باطل]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] می‌‌انجامد. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد، نه این که ظهور وقتی محقق می‌‌شود که همه [[اهل باطل]] باشند<ref>قیام وانقلاب مهدی، ص۵۳.</ref>.
از این رو، در [[روایت]] آمده است که این امر محقق نمی‌شود، مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۴۶.</ref>.<ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۹۶.</ref>
 
از این رو، در [[روایت]] آمده است که این امر محقق نمی‌شود، مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۴۶.</ref>.<ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۹۶.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
* [[گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)]]
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۸۷: خط ۱۰۱:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:97B13919.jpg|22px]] [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|'''فلسفه انتظار''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۹۳: خط ۱۰۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:انتظار ظهور امام مهدی]]
[[رده:انتظار ظهور امام مهدی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۵

انتظار ظهور امام مهدی (ع) از مهمترین ارکان اعتقادی شیعیان است که بسیاری آن را صرفا یک حالت قلبی تلقی می کنند در حالی که روح سازنده انتظار، با حرکت و عمل پیوند خورده است و تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربر می گیرد و آثار عمیق تربیتی، روانشناختی، سیاسی، اقتصادی و... بر فرد و جامعه باقی می گذارد.

مقدمه

از جمله موارد نصرت عملی اهل بیت انتظار برای آنان است، انتظار برای بازگشت آنان به عرصه معنوی، سیاسی و اجتماعی جامعه است.

در تفکر شیعی انتظار موعود، به عنوان یکی از آموزه مهم شیعی مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر ضرورت انتظار قائم آل محمد(ص) تصریح شده است.

حق انتظار در دو جنبه مطرح است؛ فردی و اجتماعی. باید دید که انتظار چه فضیلتی دارد و شخصی منتظر چه وظیفه‌ای برعهده دارد؟[۱].

امام مهدی(ع) در روایات

از مجموع روایاتی که در منابع معتبر شیعه وجود دارد به دست می‌‌آید که مهدی موعود(ع) دارای مشخصات زیر است: از خاندان پیامبر اسلام(ص) و فرزندان او است؛ از فرزندان امام حسین(ع) است؛ دوازدهمین امام معصوم و حجت و خلیفه خدا پس از پیامبر(ص) است؛ فرزند حسن بن علی العسکری(ع) است که در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ق. متولد شده و هم اکنون زنده است و بر اساس مصلحتی که خداوند متعال می‌‌داند در حال غیبت به سر می‌‌برد و روزی خواهد رسید که حضرتش ظهور کرده و پس از آنکه بیدادگری زمین را فرا گرفته، عدالت جهانی را برقرار خواهد ساخت و بر مؤمنان است که همواره با آمادگی در انتظار چنین روزی باشند [۲].

پیامبر اسلام(ص) در حدیثی که فریقین آن را نقل کرده‌اند، در این باره می‌‌فرماید: اگر از دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی می‌‌کند که تا فرزندم مهدی که اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است ظهور کند و عدالت را بگستراند، بعد از آنکه زمین را ظلم و جور فرا گیرد[۳].[۴]

فضیلت انتظار

انتظار در فرهنگ متعالی اسلام، به ویژه در مکتب گران‌سنگ تشیع از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.. روایات فراوانی در فضیلت انتظار و منتظران نقل گردیده است.

انتظار فرج برترین و محبوب‌ترین عمل. در روایتی که از رسول اکرم نقل شده، انتظار به عنوان برترین عمل معرفی گشته است. "برترین عمل امت من، انتظار فرج از جانب خدای بلند مرتبه است"[۵]. در روایات امامان معصوم انتظار نه تنها برترین عمل بلکه به عنوان محبوب‌ترین عمل[۶] نیز شمرده شده است.

رسول اکرم در این باره چنین فرموده‌اند: "والاترین عبادت انتظار فرج است"[۷].

از حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است: "انتظار فرج از بزرگترین فرج‌هاست"[۸].

طبق فرمایش امامان معصوم ما غیر از فرج امام زمان که فرج نهایی همه اولیا و انبیا الهی و مؤمنان است. هر شخص منتظری، همین انتظارش برای او فرج می‌باشد که می‌توان گفت پس از فرج امام عصر(ع) که بزرگترین فرج، برای همه مؤمنان است. کمترین اثر انتظار، برای شخص منتظر همین انتظار اوست. از امام صادق(ع) چنین آمده است: "... هرکس که منتظر باشد و در این راه بر مصائب و آزارها صبر نماید فردای قیامت در صف ما خواهد بود"[۹].[۱۰]

انتظار در روایات

مجموعه روایاتی که از "انتظار"سخن گفته‌اند، به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

  1. روایات عام در مورد انتظار: در زیارت جامعه خطاب به اهل بیت آمده است «مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ»[۱۱] یعنی منتظرامر شما هستم، این معنا اختصاص به امام خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از ائمه باید حالت انتظار وجود داشته باشد و در زمان ما مصداق آن حضرت مهدی(ع) است. منظور از انتظار معنایی وسیع است که شامل این معانی می‌شود: گوش به فرمان بودن نسبت به آن حضرات، آمادگی دائمی برای امتثال اوامر ایشان، یاری آنها در مواقع لزوم و بودن در صحنه، کمک برای تشکیل حکومت آنان. در زیارت جامعه بعد از جمله «مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ» آمده است «مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ»[۱۲]، فراهم نمودن زمینه‌ای برای استفاده تمامی انسان‌ها از بهره وجودی آنها.
  2. روایاتی که در خصوص امام زمان و انتظار ظهور آخرین مصلح جهانی و موعود است. روایات در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر می‌کنیم:
    1. درباره اینکه چرا حضرت مهدی(ع) را "مُنتَظَر" گویند؟! صقر بن ابی دلف گوید: از امام جواد(ع) پرسیدم که پس از حسن (امام حسن عسکری(ع)) چه کسی امام است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از حسن، فرزندش قائم، به حق امام منتظر است. گفتم: ای فرزند رسول خدا! چرا او را قائم می‌گویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین مردم برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند قیام کند. گفتم: چرا او را منتظر گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، مخلصان، در انتظار قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و منکران، یادش را استهزاء نمایند و عجله کنندگان در آن هلاک شوند و تسلیم شوندگان در آن نجات یابند"[۱۳]؛
    2. عبدالعظیم حسنی روایت می‌کند که بر مولای خود، امام محمد تقی(ع) وارد شدم و گفتم: من می‌خواهم از قائم(ع) سؤال کنم که آیا او همان مهدی است یا کسی غیر از اوست؟ که امام فرمودند: "... قائم ما همان مهدی است، کسی که واجب است در غیبتش انتظار او را بکشند و در ظهورش او را اطاعت کنند و او سومین از فرزندان من است و سوگند به کسی که محمد را به نبوت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص گردانید، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن روز قیام کند و زمین را همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد نماید"[۱۴].

تعبیر جمله اخیر که می‌فرماید: زمین را... که در روایات زیادی این تعبیر نقل شده، نشان‌دهنده قیام برای حکومت بزرگ جهانی است، انتظار برای تحقق چنین آرمانی اختصاصی به اسلام و تشیع ندارد و شامل کل بشریت می‌گردد، اگر آنها توانستند این زمینه را فراهم آورند ظهور تحقق می‌یابد و زمینه استفاده بشر از وجود انسان کامل فراهم می‌گردد.

این چشم به راهی و انتظار باعث حرکت، پویایی و اقدام و عامل عمل و آمادگی وسیع‌تر می‌گردد.

مهم‌ترین لقب پیشوای منتظر، "قائم" به معنای قیام کننده علیه ظلم و باطل است که برای احترام هنگام شنیدن آن، قیام مستحب است[۱۵] و شاید دلیل آن معنای حقیقی انتظار است که انسان منتظر با این حرکت خود می‌خواهد نشان دهد که در حال آمادگی برای قیام و جهاد است.

بعضی به اشتباه فکر می‌کنند که همۀ کارها خود به خود و بدون زمینه‌سازی و آمادگی درست می‌شود. جملات حکیمانۀ امام باقر(ع) در این مورد، قابل توجه است: راوی می‌گوید خدمت امام محمد باقر(ع) عرض کردم: "مردم می‌گویند چون مهدی قیام کند، کارها خود به خود درست می‌شود و به اندازۀ یک حجامت خون نمی‌ریزد. فرمود: هرگز چنین نیست. به خدایی که جانم به دست اوست سوگند! اگر قرار بود کار برای کسی، خود به خود درست شود، برای پیامبر درست می‌شد، هنگامی که دندانش شکست و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای جان آفرین سوگند! کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما در عرق و خون غرق شویم آن‌گاه به پیشانی خود دست کشید"[۱۶].

روایات بسیاری دلالت دارند بر دعا برای تعجیل در ظهور و فرج آن حضرت وجود دارد؛ دعا یکی از مصادیق انتظار برای فرج است.

ما باید برای احقاق حقوق الهی، حقوق اولیا، و ائمه معصومین، ظهور آثار دین حق و نابودی دشمنان و تعجیل فرج و ظهور آن حضرت دعا کنیم.

اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، می‌توان گفت که انتظار نه احتراز است و گوشه‌نشینی و نه حالتی صرفاً روحی و روانی؛ بلکه انتظار، حافظ ابعاد عملی مکتب است، پویایی و حرکت است برای تحقق آرمان بلند تمامی انبیا(ع) از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران[۱۷].

در تقسیمی دیگر روایات را می‌توان به چند بخش تقسیم‌بندی نمود:

  1. روایات امرکننده به انتظار: یک دسته از روایات انتظار احادیثی هستند که مسلمانان را به انتظار امر فرموده‌اند چنان که امیر مؤمنان علی(ع) می‌فرمایند: منتظر فرج باشید و از گشایش الهی مایوس نگردید، به درستی که محبوب‌‌ترین اعمال نزد خدای عزوجل انتظار فرج است[۱۸]. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین به سند خود از عبدالعظیم حسنی آورده که گفت: "به سرورم حضرت محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) وارد شدم و می‌خواستم که درباره قائم(ع) از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز به سخن کرد و به من فرمود: ای ابوالقاسم! به درستی که قائم از ماست و اوست مهدی که واجب است در زمان غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومین از فرزندان من است"[۱۹]. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می‌کند که روزی آن حضرت فرمود: "آیا شما را خبر ندهم از چیزی که خداوند هیچ عملی را از بندگان بدون آن نمی‌پذیرد؟ عرض کردم: بله بفرمائید. حضرت فرمود: گواهی دادن بر این که معبودی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و اقرار کردن به هر آنچه خداوند به او فرمان داده است و دوستی از برای ما و بیزاری از دشمنان ما و تسلیم شدن (پیروی از ما) و کوشش و اطمینان داشتن و منتظر قائم بودن سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت خدا بخواهد آن را پیش خواهد آورد و..."[۲۰]. غیبت علامه مجلسی در ذیل روایتی که امر به مرزبانی در زمان غیبت می‌کند چنین می‌فرماید: "یجب علی الشعیة أن یربطوا أنفسهم علی طاعة امام الحق و انتظار فرجه ویتهیؤا لنصرته"[۲۱]. بر شیعه واجب است که حاضر و یراق و گوش به فرمان امام بر حق بوده، و در انتظار فرجش به سر برد و برای یاری او آماده باشد.
  2. روایاتی که فضیلت انتظار را بیان می‌کنند: دسته دیگر روایات انتظار روایاتی هستند که به بیان فضیلت انتظار پرداخته‌اند در این زمینه ۲۳ روایت در منابع شیعه و سنی نقل گردیده است به عنوان نمونه امام رضا(ع) به نقل از پدرانش از پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "برترین اعمال امّت من انتظار فرج از سوی خداوند بزرگ است"[۲۲].
  3. روایاتی که وظیفه منتظران را گوشزد می‌نمایند: دسته سوم روایات انتظار احادیثی هستند که وظایف منتظران را گوشزد نموده‌اند در این زمینه ۵۴ روایات در کتب فریقین نقل گردیده است امام محمد باقر(ع) می‌فرماید: تقوی پیشه سازید. و بار سنگین انتظار را به کمک ورع و پارسایی و کوشش بسیار در عبادت و اطاعت خدا به منزل رسانید هریک از شما دینداران هنگامی غرق شادمانی می‌شوید که به آستانه ورود به جهان دیگر پا نهید و دوره دنیا را سپری کنید. آنجا چشمانتان به نعمت الهی و کرامت خدایی و بهشت جاودان روشن می‌گردد. آنجاست که همه اندوه‌ها از میان می‌رود و آنجاست که می‌بینید راهی که شما پیمودید حق بوده است و راهی که مخالفان شما پیموده‌اند باطل[۲۳].
  4. روایات مبیّن منزلت منتظران: چهارمین بخش از روایات انتظار به شأن و منزلت منتظران اشاره دارند پیامبر اکرم(ص) منتظران را برادران خود خوانده و فرموده‌اند: "... شمایان اصحاب منید لکن برادران من مردمی‌اند که در آخرالزمان می‌آیند آنان به نبوت و دین من ایمان می‌آورند و مرا دوست دارند و یاری‌ام می‌دهند و تقیه هم نمی‌کنند با اینکه مرا ندیده‌اند، پس‌ای کاش من آن برادرانم را ملاقات کنم"[۲۴]. امام صادق(ع) می‌فرماید: منتظر حکومت ما مانند کسی است که در راه خدا به خون خود درغلطد[۲۵]:
  5. روایات مبیّن پاداش منتظران: دسته پنجم روایات انتظار به بیان پاداش منتظران پرداخته‌اند امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "پس از شما کسانی بیایند که یک نفر ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد (اصحاب) گفتند:‌ای رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنین با تو بودیم و درباره ما آیه نازل شده است؟ پیامبر فرمود: اگر آنچه به ایشان می‌رسد به شما رسد شکیبایی آنان را ندارید"[۲۶]. همانطور که گفتیم روایاتی که دلالت بر "انتظار" می‌کنند به حد تواتر رسیده است چنانکه حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی در کتاب منتخب الاثر می‌فرماید: اعلم ان الاخبار الوارده فی فضیلة الانتظار و الترغیب فیه کثیرة متواترة[۲۷].[۲۸]

اهمیت و لزوم انتطار در روایات

در روایات زیادی بر ضرورت و لزوم انتظار تأکید شده است؛ از جمله: امام جواد(ع) می‌‌فرماید: بر هر مسلمان واجب است در غیبت حضرت انتظار بکشد[۲۹].

در اهمیت انتظار همین بس که در روایات، یکی از ارکان دین شمرده شده است[۳۰] و یا در ردیف ایمان به خدا و رسولش قرار گرفته است[۳۱].

ویژگی‌های دیگر در سخنان امامان(ع) بیان شده است، برای نمونه: انتظار فرج از محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند است[۳۲]. جوهره انتظار آمیخته با صبر و تحمل سختی هاست[۳۳]. انتظار فرج از بزرگ‌ترین فرج هاست[۳۴]. انتظار فرج افضل اعمال و برترین جهاد دانسته شده و اینکه با آمدن منجی حزن از شیعه برداشته می‌‌شود[۳۵].

در پاره ای روایات درباره فضیلت انتظار آمده است: شخصی از امام صادق(ع) درباره کسی که انتظار ظهور حکومت حق را می‌‌کشد و در این حال از دنیا می‌‌رود سؤال کرد، حضرت فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب (حضرت مهدی) و در خیمه او بوده باشد و پس از لحظه ای سکوت، فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) همراه باشد[۳۶]. تعابیر دیگری درباره چنین کسی وارد شده؛ از جمله اینکه: چنین شخصی به مجاهدی که در راه خدا شمشیر می‌‌زند؛ یا کسی که در خدمت پیامبر(ص) با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد؛ یا کسی که زیر پرچم قائم باشد؛ یا کسی که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند و یا کسی که با پیامبرشهید شود، مانند شده است[۳۷].

و در برخی روایات ثواب انتظار با ثواب روزه‌دار شب زنده دار برابر دانسته شده است[۳۸].

درباره آثار انتظار گفته شده: انتظار سبب تسکین دردها و آسان شدن مصیبت‌ها می‌‌شود، چون منتظر امید به آینده ای روشن دارد و نیز گفته شده برای این که انسان بتواند لیاقت مصاحبت با حضرت مهدی(ع) و جهاد در رکاب او را داشته باشد باید برای اصلاح نفس و تهذیب اخلاقی بکوشد و مقدمات و وسایل لازم برای غلبه حضرت بر دشمنانش را که از جمله آن تحصیل علوم و معارف است مهیا سازد[۳۹].

افزون بر آنچه گفته شد، نیروهای نهفته و سرمایه‌ها در پرتو دوران سخت انتظار به جریان می‌‌افتد و در پرتو پویایی معارف، زندگی معنای جدیدی پیدا می‌‌کند و به لحاظ قداست و عظمت هدف، تحمل در مقابل ناملایمات بیشتر می‌‌شود و انسان از مرز انسان متعادل فراتر رفته و به مرحله متعالی می‌‌رسد و از مرحله رنج‌های حقیر مادی رها شده و به وادی رنج‌های عظیم معنوی و دغدغه‌های بزرگ انسان گام نهاده و چشم به دروازه‌های روشن ظهور می‌‌اندازد[۴۰]. کسانی که ادعای انتظار دارند باید دارای شرایط و ویژگی‌هایی باشند تا منتظر واقعی به شمار آیند. امام صادق(ع) می‌‌فرماید: هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم به شمار آید باید چشم به راه او باشد و به پارسایی و نیکویی رفتار نماید؛ چنین کسی منتظر حقیقی است، پس بکوشید و انتظار بکشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشودگان. [۴۱]. از دیگر ویژگی‌های منتظر واقعی حفظ دین و پرهیزگاری است.

انتظار آن قدر سخت است که در روایات به دست کشیدن بر خارها تشبیه شده است[۴۲]. تردید نداشتن و انکار نکردن و عجله نکردن در تحقق مسئله ظهور از دیگر شاخصه‌های منتظران واقعی به شمار می‌‌آید[۴۳].

امام حسین(ع) در روایتی درباره ویژگی‌های منتظران واقعی می‌‌فرماید: در مسئله غیبت، عده ای به تردید می‌‌افتند وعده ای دیگر ثابت قدم می‌‌مانند، اما کسانی که در مقابل آزارها و تکذیب‌ها صبر پیشه کنند به منزله جهادکنندگان در محضر رسول اللّه(ص) هستند[۴۴].

امام موسی بن جعفر(ع) نیز از جمله ویژگی‌های منتظران واقعی را ثابت قدم بودن در پذیرش ولایت اهل بیت(ع) و برائت جستن از دشمنان آنها می‌‌داند[۴۵].

درباره آسیب‌شناسی انتظار باید گفت انتظار دوگونه است: انتظار سازنده، تحرک بخش و تعهد آور؛ این نوع انتظار همان‌گونه که گذشت با فضیلت‌ترین عبادت شمرده شده است. در مقابل انتظار ویرانگر، بازدارنده و فلج کننده است؛ این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی موعود(ع) است.

در انتظار ویرانگر برداشت این است که ظهور و قیام حضرت قائم(ع) صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه ظلم‌ها، تبعیض‌ها، اختناق‌ها و حق کشی‌ها ناشی می‌‌شود، و این انفجار وقتی رخ می‌‌دهد که اصلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن باشد دست غیب ظاهر نمی‌شود، پس بهترین کمک به تسریع در امر ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. مفهوم این نوع انتظار دست روی دست گذاشتن است و جنبه تحذیری دارد، بالاتر این که برخی بر این باورند که باید در اشاعه ظلم و فحشا نیز کوشش کرد.

اما در انتظار سازنده، نوع برداشت از انتظار این است که ظهور مهدی(ع) از حلقه‌های مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق می‌‌انجامد. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد، نه این که ظهور وقتی محقق می‌‌شود که همه اهل باطل باشند[۴۶].

از این رو، در روایت آمده است که این امر محقق نمی‌شود، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند[۴۷].[۴۸]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۹۹.
  2. تاریخ غیبت کبری، ص۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادیّ والدّینی، ص۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص۶۳۲.
  3. بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۴۶.
  4. فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۹۶.
  5. « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ»؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۶.
  6. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۳؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۶.
  7. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۸۷.
  8. «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.
  9. الکافی، ج۸، ص۳۷.
  10. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۹۹- ۲۰۰.
  11. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  12. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  13. « قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ»؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.
  14. خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.
  15. بهجت، استفتاءات، ج۴، ص۵۷۱.
  16. شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۴.
  17. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۰۰-۲۰۴.
  18. «انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۲۳، ح ۷.
  19. «عَن عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) الْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى(ع) إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ(ع) أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ» (کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ص۳۷۷، ح ۱)
  20. «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع) ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِي‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ» (النعمانی، ابوزنیب، الغیبة، ص۲۰۷).
  21. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۸۸ به نقل از مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۲۴.
  22. بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۲، ح ۲.
  23. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْتَعِينُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ أَحَدُكُمْ اغْتِبَاطاً بِمَا هُوَ فِيهِ مِنَ الدِّينِ لَوْ قَدْ صَارَ فِي حَدِّ الْآخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْيَا عَنْهُ فَإِذَا صَارَ فِي ذَلِكَ الْحَدِّ عَرَفَ أَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعِيمَ وَ الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ الْبُشْرَى...»؛ بحارالانوار، ص۱۴۰، ح ۵۱.
  24. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ذَاتَ يَوْمٍ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ أَ وَ لَسْنَا إِخْوَانَكَ آمَنَّا بِكَ وَ هَاجَرْنَا مَعَكَ قَالَ قَدْ آمَنْتُمْ وَ هَاجَرْتُمْ وَ يَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي فَأَعَادَ الْقَوْلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْتُمْ أَصْحَابِي وَ لَكِنْ إِخْوَانِي الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِكُمْ يُؤْمِنُونَ بِي وَ يُحِبُّونِّي وَ يَنْصُرُونِّي وَ يُصَدِّقُونِّي وَ مَا رَأَوْنِي فَيَا لَيْتَنِي قَدْ لَقِيتُ إِخْوَانِي» (بحارالانوار (دار احیاء التراث العربیة بیروت)، ج ۵۲، ص۱۳۳، ح ۲۶).
  25. «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۵۵، ص۶۴۵، ح ۶.
  26. «سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۱۳۰، ح ۲۶.
  27. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص۶۳۳.
  28. مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۷۳-۷۹.
  29. کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷.
  30. اصول کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک۱/۷۳.
  31. مکیال المکارم، ج۲،ص۲۱۷.
  32. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱.
  33. وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۵۲.
  34. بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸۶.
  35. بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۷۱؛ و ج۷۴، ص۱۴۳.
  36. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
  37. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۶۴۴ـ ۶۴۵.
  38. مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۳.
  39. المهدی، ص۳۱۰.
  40. تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۳.
  41. الغیبه، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ منتخب الاثر، ص۴۹۸.
  42. بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۵.
  43. مکیال المکارم، ج۲، ص۲۰۹.
  44. تاریخ غیبت کبری، ص۱۲؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۱۷.
  45. کمال الدین وتمام النعمه، ص۳۶۱.
  46. قیام وانقلاب مهدی، ص۵۳.
  47. کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۴۶.
  48. فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۹۶.