بیت المال: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←منابع) |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[بیت المال در نهج البلاغه]] - [[بیت المال در تاریخ اسلامی]] - [[بیت المال در فقه اسلامی]] - [[بیت المال در فقه سیاسی]] - [[بیت المال در معارف و سیره نبوی]] - [[بیت المال در معارف و سیره علوی]] - [[بیت المال در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[بیت المال در نهج البلاغه]] - [[بیت المال در تاریخ اسلامی]] - [[بیت المال در فقه اسلامی]] - [[بیت المال در فقه سیاسی]] - [[بیت المال در معارف و سیره نبوی]] - [[بیت المال در معارف و سیره علوی]] - [[بیت المال در معارف و سیره معصوم]] - [[بیت المال در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''بیت المال''' به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای [[حکومت اسلامی]] و [[اموال عمومی]] متعلق به همه [[مسلمانان]]، برای صرف در [[مصالح]] آنان نگهداری میشود و زیر نظر والی [[مسلمین]] یا [[دولت اسلامی]] به مصارف عمومی میرسد. همه افراد [[جامعه]] در بیت المال سهم دارند و کسی [[حق]] برداشت شخصی یا بیش از [[حقّ]] و سهم خود از آن ندارد. [[امام]]{{ع}} و [[نایب]] او متولی بیت المال است. برخی از موارد مصرف بیت المال عبارت است از: [[فقیران]] و [[مستمندان]]؛ [[آموزش و پرورش]]؛ [[فرهنگ]] و [[ارشاد]] [[اسلامی]]؛ [[سرمایهگذاری]] در امور زیربنایی؛ هزینههای نظامی و غیره. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خانه [[ثروت]]، | بیت المال عبارت است از خانه [[ثروت]]، خزانه [[دولت]] و [[حکومت]]، محلّی که اموال عمومی و مالیاتها و [[خراج]] و [[غنایم]] [[جنگی]] و [[زکات]] در آنجا نگهداری میشود و زیر نظر والی [[مسلمین]] یا [[دولت اسلامی]] به مصارف عمومی میرسد. بیت المال به خود آن اموال عمومی هم گفته میشود. همه افراد [[جامعه]] در بیت المال سهم دارند و باید در راه [[مصالح]] عمومی خرج شود و کسی [[حق]] برداشت شخصی یا بیش از [[حقّ]] و سهم خود از آن ندارد. بیت المال باید در [[اختیار]] کسانی [[امین]] و باتقوا باشد تا از حیف و میل و ضایع ساختن و هدر دادن آن جلوگیری کنند. از این رو [[خیانت]] و دزدی از بیت المال، از بدترین [[گناهان]] است. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در تعدادی از نامههای خود در [[نهج البلاغه]] خطاب به والیان و استانداران و خزانهداران [[حکومتی]] توصیه کرده است که در حفظ بیت المال کوشا باشند و آن را [[ملک]] شخصی خود و اطرافیان نپندارند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۸.</ref>. | ||
== معناشناسی== | == معناشناسی== | ||
«بیت المال» به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای [[حکومت اسلامی]]<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۱۰۹</ref> و [[اموال عمومی]] متعلق به همه [[مسلمانان]]، برای صرف در [[مصالح]] آنان<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵</ref> نگهداری میشود. «[[بیت]] [[مال]] المسلمین» و «خزانهداری کل»، از دیگر عناوین گفته شده برای بیت المال است<ref>دجیلی، بیت المال پیدایش و تحولات آن، ۱۶</ref>؛ اما امروزه، به خود [[اموال]] یادشده نیز، بیت المال گفته میشود<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۳/۴۴۶۹؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، | «بیت المال» به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای [[حکومت اسلامی]]<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۱۰۹</ref> و [[اموال عمومی]] متعلق به همه [[مسلمانان]]، برای صرف در [[مصالح]] آنان<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵</ref> نگهداری میشود. «[[بیت]] [[مال]] المسلمین» و «خزانهداری کل»، از دیگر عناوین گفته شده برای بیت المال است<ref>دجیلی، بیت المال پیدایش و تحولات آن، ۱۶</ref>؛ اما امروزه، به خود [[اموال]] یادشده نیز، بیت المال گفته میشود<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۳/۴۴۶۹؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ – ۲۵.</ref> | ||
== پیشینه == | |||
اموال بیت المال به معنای اموال عمومی و [[شرعی]]<ref>کلینی، الکافی، ۵/۴۴ و ۷/۲۳۱.</ref> اجمالاً در همه [[ادیان]] و امتهای گذشته ازجمله در [[مسیحیت]] وجود داشته است<ref>سوره مریم، ۳۱ و ۵۵.</ref>. در زمان [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، مسلمانان [[سازمان]] [[مالی]] بسیار سادهای داشتند و درآمد آن تنها از زکاتی که [[انصار]] توانگر میپرداختند و از غنیمتهای اندکی که در [[جنگها]] به دست میآمد و همچنین اموالی که متعلق به عموم [[مردم]] و [[نظام اسلامی]] بود، تأمین میشد و با [[نظارت]] [[پیامبر]]{{صل}} در موارد خود [[مصرف]] میشد<ref>رضوی، پیشینه بودجه حوزه، ۲۰۹.</ref>. | |||
[[حکم]] [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] به عنوان یکی از منابع بیت المال، در [[مکه]] نازل شد<ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۶، سوره نمل، آیه ۳.</ref> و مسلمانان به صورت اختیاری، [[اقدام]] به پرداخت آن میکردند. با برپایی حکومت اسلامی در [[مدینه]]، پیامبر{{صل}} به جمعآوری زکات و اموال عمومی دیگر برای صرف در نیازمندیهای گوناگون [[جامعه اسلامی]] دستور داد<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸/۳–۴.</ref>. | |||
[[اندیشه]] ایجاد [[بیت المال]]، هنگامی پدید آمد که دامنه فتوحات اسلامی در دوران [[خلیفه دوم]] به بیرون از [[حجاز]] کشیده شد و غنیمتها، [[خراج]] و [[جزیه]]، به شکل سیلآسا به [[مدینه]] سرازیر شد<ref>بینش، بیت المال و حقوق آن، ۲۰.</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ ـ ۲۵.</ref> | |||
== اهمیت بیت المال == | |||
اداره [[جوامع]]، تأسیس دولت، تشکیل قوای [[حکومتی]] و بهعهدهگرفتن امور اجتماعی و عمومی [[مردم]] در زمینههای مختلف، جز با پیشبینی منابع مالی متناسب و هزینهکردن اموال، امکانپذیر نیست. [[اسلام]] برای رفع نیازمندیهای عمومی [[جامعه]]، منابع مالی خاصی تعیین کرده و در کنار احکام عبادی، [[احکام]] [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] نیز قرار داده است<ref>منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۳/۳–۴.</ref>. اهمیت [[بیت المال]] در [[اسلام]]، از دو منظر قابل توجه است: | |||
# [[لزوم]] پرداخت [[حقوق عمومی]] و [[زکات]]: لزوم پرداخت حقوق عمومی و بهطور خاص زکات: که [[امامان معصوم]]{{ع}} نپرداختن حتی یک قیراط از زکات را به منزله خروج از [[ایمان]] و اسلام دانستهاند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۳۲–۳۴.</ref>. اصل [[حکم]] زکات را فقها <ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۵/۱۳؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۶.</ref> از [[ضروریات دین]] و منکر آن را [[کافر]] شمردهاند. | |||
# [[مصرف]] بیت المال و [[عدالت]] در توزیع: مصرف بیت المال و مراعات عدالت در توزیع آن: در صدر اسلام دربارۀ چگونگی استفاده از بیت المال، حساسیت زیادی وجود داشت<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ ـ ۲۵.</ref>. | |||
== اصول [[حاکم]] بر تخصیص بیت المال == | == اصول [[حاکم]] بر تخصیص بیت المال == | ||
خط ۱۸: | خط ۳۲: | ||
# '''[[عدالت اجتماعی]] ـ [[اقتصادی]]:''' [[عدالت اقتصادی]] یکی از مشخصههای اساسی توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه [[اسلام]] است که با دو معیار [[تأمین اجتماعی]] و رسیدگی به طبقات [[محروم]] و آسیبپذیر [[جامعه]] و افزایش [[رفاه]] آنان و توازن [[اجتماعی]] ارزیابی میشود؛ البته این دو معیار با همدیگر رابطه متقابل داشته، هر یک به تحقق دیگری کمک میکند. | # '''[[عدالت اجتماعی]] ـ [[اقتصادی]]:''' [[عدالت اقتصادی]] یکی از مشخصههای اساسی توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه [[اسلام]] است که با دو معیار [[تأمین اجتماعی]] و رسیدگی به طبقات [[محروم]] و آسیبپذیر [[جامعه]] و افزایش [[رفاه]] آنان و توازن [[اجتماعی]] ارزیابی میشود؛ البته این دو معیار با همدیگر رابطه متقابل داشته، هر یک به تحقق دیگری کمک میکند. | ||
# '''[[تدبیر]] و اولویتسنجی:''' تدبیر و اولویتبندی بین نیازهای گوناگون از لوازم حتمی تخصیص [[بودجه]] کارآمد است و به این امر در [[کتاب و سنت]] تأکید شده است<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۲۷ ـ ۴۳۱.</ref>. | # '''[[تدبیر]] و اولویتسنجی:''' تدبیر و اولویتبندی بین نیازهای گوناگون از لوازم حتمی تخصیص [[بودجه]] کارآمد است و به این امر در [[کتاب و سنت]] تأکید شده است<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۲۷ ـ ۴۳۱.</ref>. | ||
== متولّی بیت المال == | |||
[[امام]]{{ع}} و [[نایب]] او متولی بیت المال است و هرگونه [[صلاح]] ببیند آن را در [[مصالح مسلمانان]] هزینه میکند.<ref>جامع المقاصد، ج ۳، ص۴۷۶.</ref> [[حاکم جائر]] [[حقّ]] تصرّف در بیت المال ندارد؛ لکن درصورت تصرّف و هزینه کردن آن در مصالح مسلمانان در اینکه ذمّهاش بَری میشود یا ضامن خواهد بود، [[اختلاف]] است.<ref>فقه الصادق، ج ۱۵، ص۶۵.</ref> البتّه اگر [[سلطان جائر]] از بیت المال چیزی به کسی ببخشد، به قول مشهور گرفتن آن بر وی جایز میباشد بلکه بر جواز ادّعای [[اجماع]] شده است<ref>فقه الصادق، ج ۱۵، ص۶۶.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲ (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲]]، ص ۱۵۵ -۱۵۸.</ref> | |||
== منابع بیت المال == | == منابع بیت المال == | ||
منابع بیت المال بر دو نوع است: | |||
=== منابع بدون مصارف خاص === | |||
منابعی که در [[شرع]] [[اسلامی]]، مصارف خاصی برای آنها تعیین نشده بر دو نوعاند: | |||
# منابعی که متعلق به عموم مسلماناناند و در [[مصالح]] آنان صرف میشوند؛ مانند خراج و مقاسمه که درآمد حاصل از زمینهای فتحشده با قهر و غلبه است<ref>کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۱/۴۰۲؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۱۵۷؛ آشتیانی، کتاب القضاء، ۱/۱۰۲؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵.</ref>؛ | |||
# منابعی که به لحاظ منصب [[رسالت]] یا [[امامت]]، [[ملک]] [[رسول خدا]]{{صل}} یا [[امامان معصوم]]{{ع}} است و درآمد حاصل از آن در [[اختیار]] آنان قرار میگیرد تا هر گونه که [[صلاح]] دیدند هزینه کنند<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ ـ ۲۵.</ref>. | |||
=== منابع با مصارف خاص === | |||
منابعی که مصارف خاصی دارند، مثل سهم [[سادات]] از خمس و غیر از سهم [[سبیلالله]] از [[زکات]]<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت{{عم}}، ۲/۱۵۵ـ۱۵۶.</ref>. برخی از [[فقها]] این منابع را جزو [[بیت المال]] ندانسته، معتقدند دیدگاه دیگر فقها هم همین است<ref>آشتیانی، کتاب القضاء، ۱/۱۰۳.</ref>. | |||
# '''خمس:''' خمس [[حق مالی]] [[ثابت]] اسلامی<ref>محقق داماد، کتاب الخمس، ۹.</ref> و از منابع مهم بیت المال و [[حکومت اسلامی]] است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۱–۳۲، امام خمینی، کشف اسرار، ۲۵۶–۲۵۷.</ref> و اساساً [[تشریع حکم]] خمس، از [[ادله]] [[اثبات]] [[ضرورت]] حکومت اسلامی است<ref>امام خمینی، البیع، ۲/۶۵۶؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۱–۳۳.</ref>. | |||
# '''[[انفال]]:''' مهمترین موارد انفال که یکی از منابع اصلی بیت المال است، عبارتند از: سرزمینهایی که بدون [[جنگ]] فتح شده یا صاحبان آن با میل خود [[تسلیم]] کردهاند (فیء)؛ زمینهای موات؛ سواحل دریاها و رودخانهها؛ قلهها، کوهها و سنگهای موجود در آن و گیاهان؛ [[اموال]] اختصاصی شاهان و اشیای گرانبها و برگزیده غنیمتهای [[جنگی]]؛ [[ارث]] بدون [[وارث]] و [[معادن]] بدون مالک<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۴۷–۳۴۸.</ref>. | |||
# '''زکات:''' زکات یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، [[نقره]]، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷–۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸.</ref>. دربارۀ [[لزوم]] و عدم لزوم [[پرداخت زکات]] به حاکم اسلامی، در میان فقهای شیعه گرچه دو نگاه وجود دارد اما همه قبول دارند که در صورت درخواست وی باید زکات را به او پرداخت و از هزینه کردن مستقیم آن پرهیز کرد<ref> حلی، علامه، مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، ۳/۲۳۲–۲۳۴.</ref>. | |||
# '''[[مالیات]]:''' مالیات نیز که در [[فقه اسلامی]]، گاهی با عنوان «[[ضرائب]]» از آن یاد میشود<ref>ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱/۵۸؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۹/۱۸۱؛ امام خمینی، البیع، ۱/۴۷۲.</ref> یکی از منابع پذیرفته شده در [[نظامهای اقتصادی]] برای تأمین [[بودجه]] و [[بیت المال]] است و بعضی از [[روایات]] مرتبط با وضع زکات بر اسب در دوران [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}}، بر جواز آن دلالت دارد<ref>کلینی، الکافی، ۳/۵۳۰.</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ ـ ۲۵.</ref> | |||
=== ویژگیهای [[سیاست علوی]] در منابع بیت المال === | === ویژگیهای [[سیاست علوی]] در منابع بیت المال === | ||
برخی از ویژگیها درباره منابع بیت المال عبارت است از: | برخی از ویژگیها درباره منابع بیت المال عبارت است از: | ||
# '''اهتمام به افزایش درآمدهای بیت المال:''' افزایش [[درآمدهای عمومی]] [[مسلمانان]]، از اصول اساسی [[مدیریت]] بیت المال در سیاست است. [[امام علی]] {{ع}} این اصل را یکی از [[حقوق مردم]] بر [[حکومت]] میداند و میفرماید: «و اما [[حق]] شما بر من این است که [[خیرخواه]] شما باشم و درآمد بیت المال شما را افزایش دهم»<ref>{{متن حدیث|فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref>. | # '''اهتمام به افزایش درآمدهای بیت المال:''' افزایش [[درآمدهای عمومی]] [[مسلمانان]]، از اصول اساسی [[مدیریت]] بیت المال در سیاست است. [[امام علی]] {{ع}} این اصل را یکی از [[حقوق مردم]] بر [[حکومت]] میداند و میفرماید: «و اما [[حق]] شما بر من این است که [[خیرخواه]] شما باشم و درآمد بیت المال شما را افزایش دهم»<ref>{{متن حدیث|فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۶۹: | ||
# '''[[سرمایهگذاری]] در امور زیربنایی:''' توجه به [[عمران]] و آبادی [[شهرها]] و [[اصلاح]] معاش مردم، از [[وظایف]] اصلی [[حاکم اسلامی]] است. بدیهی است، وقتی وظیفهای با این اهمیت بر عهده [[حاکم]] نهاده میشود، هزینه آن نیز باید از بیت المال مسلمانان تأمین شود. | # '''[[سرمایهگذاری]] در امور زیربنایی:''' توجه به [[عمران]] و آبادی [[شهرها]] و [[اصلاح]] معاش مردم، از [[وظایف]] اصلی [[حاکم اسلامی]] است. بدیهی است، وقتی وظیفهای با این اهمیت بر عهده [[حاکم]] نهاده میشود، هزینه آن نیز باید از بیت المال مسلمانان تأمین شود. | ||
# '''هزینههای نظامی:''' فراهم ساختن تجهیزات و استحکامات [[دفاعی]] و پرداخت [[حقوق]] کارکنان نظامی، از [[وظایف]] جدایی ناپذیر [[حکومت اسلامی]] است که هزینههای آن از محل بیت المال تأمین میشود. | # '''هزینههای نظامی:''' فراهم ساختن تجهیزات و استحکامات [[دفاعی]] و پرداخت [[حقوق]] کارکنان نظامی، از [[وظایف]] جدایی ناپذیر [[حکومت اسلامی]] است که هزینههای آن از محل بیت المال تأمین میشود. | ||
# '''تأمین خانوادههای [[شهیدان]]:''' در | # '''تأمین خانوادههای [[شهیدان]]:''' در نامه [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} به [[مالک اشتر]] آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با [[دشمنان]] تو [[مبارزه]] میکنند، به [[شهادت]] رسید، مانند یک [[وصی]] دلسوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن؛ به گونهای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود<ref>حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۹۵.</ref>. | ||
=== مصارف عام === | === مصارف عام === | ||
در صدر اسلام به علت کوچک بودن [[دولت]] و عدم وجود دستگاههای دولتی مناسب برای جذب تمام درآمدها در مصارف خاصی که ذکر شد، گاهی درآمدهای بیت المال دارای مازاد میشد. مقدار مازاد در میان مسلمانانی که برای پیشبرد اهداف [[اسلام]] و [[دفاع]] از کیان آن به مرکز حکومت [[مهاجرت]] میکردند، تقسیم میشد<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص | در صدر اسلام به علت کوچک بودن [[دولت]] و عدم وجود دستگاههای دولتی مناسب برای جذب تمام درآمدها در مصارف خاصی که ذکر شد، گاهی درآمدهای بیت المال دارای مازاد میشد. مقدار مازاد در میان مسلمانانی که برای پیشبرد اهداف [[اسلام]] و [[دفاع]] از کیان آن به مرکز حکومت [[مهاجرت]] میکردند، تقسیم میشد<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۲۷؛ [[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص ۱۶ ـ ۲۵.</ref>. | ||
== سیاستهای بیت المال == | == سیاستهای بیت المال == | ||
خط ۵۰: | خط ۷۹: | ||
# '''[[عدالت]] و [[مساوات]]:''' پس از کشته شدن عثمان، [[مهاجر]] و [[انصار]] نزد علی{{ع}} آمده و گفتند: ابوالحسن بیا تا با تو [[بیعت]] کنیم؟ ما غیر تو را بر نمیگزینیم؟ حضرت نمیپذیرفت. مکرر نزد حضرت آمدند و گفتند: [[مردم]] جز با [[حکومت]]، [[اصلاح]] نمیشوند. حضرت پذیرش خود را مشروط کرد. آنان نیز پذیرفتند. حضرت بالای [[منبر]] رفت و فرمود: «اما بعد، به تحقیق طولانی شد مراجعه شما به من در آنچه از من میخواهید و [[دوست]] نداشتم حکومت بر شما را، پس نپذیرفتید از من، جز آنچه از من میخواستید. [که حکومت بر شما باشد] و به تحقیق میدانم آنچه دربارۀ شما گذشته است. پس اگر حکومت بر شما را بپذیرم بر من است که با [[عدل]] در میان شما [[رفتار]] کنم و مساوات برقرار نمایم و اگر کلید بیت المال شما با من است برای من از آن نیست، جز مانند آنچه برای یکی از شماست و نه هم برای غیر من جز این نیست. آیا با این شرایط، حکومت شما را به عهده گیرم؟ گفتند: آری! فرمود: آیا به آن [[رضایت]] دادید؟ گفتند: [[راضی]] شدیم! فرمود: خداوندا بر آنان [[گواه]] باش!»<ref>{{متن حدیث| أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ طَالَ تَرْدَادُكُمْ إِلَيَّ فِيمَا أَرَدْتُمُوهُ مِنِّي وَ كَرِهْتُ أَمْرَكُمْ، فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِلاَّ مَا أَرَدْتُمْ مِنِّي، وَ قَدْ عَلِمْتُ مَا سَبَقَ فِيكُمْ فَإِنْ كُنْتُ أَتَوَلَّى أَمْرَكُمْ عَلَى اَلْعَدْلِ فِيكُمْ وَ اَلتَّسْوِيَةِ بَيْنَكُمْ وَ إِنْ تَكُنْ مَفَاتِيحُ بَيْتِ مَالِكُمْ مَعِي لَيْسَ لِي مِنْهُ إِلاَّ مِثْلُ مَا لِأَحَدِكُمْ وَ لاَ لِغَيْرِي إِلاَّ ذَلِكَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكُمْ. قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: أَ رَضِيتُمْ ذَلِكَ؟؟ قَالُوا: رَضِينَا. قَالَ: اَللَّهُمَّ اِشْهَدْ عَلَيْهِمْ}}؛ شرح الأخبار، ج۱، ص۳۷۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱ و ۴۵۶.</ref>؛ پس از این، مردم با حضرت بیعت کردند. | # '''[[عدالت]] و [[مساوات]]:''' پس از کشته شدن عثمان، [[مهاجر]] و [[انصار]] نزد علی{{ع}} آمده و گفتند: ابوالحسن بیا تا با تو [[بیعت]] کنیم؟ ما غیر تو را بر نمیگزینیم؟ حضرت نمیپذیرفت. مکرر نزد حضرت آمدند و گفتند: [[مردم]] جز با [[حکومت]]، [[اصلاح]] نمیشوند. حضرت پذیرش خود را مشروط کرد. آنان نیز پذیرفتند. حضرت بالای [[منبر]] رفت و فرمود: «اما بعد، به تحقیق طولانی شد مراجعه شما به من در آنچه از من میخواهید و [[دوست]] نداشتم حکومت بر شما را، پس نپذیرفتید از من، جز آنچه از من میخواستید. [که حکومت بر شما باشد] و به تحقیق میدانم آنچه دربارۀ شما گذشته است. پس اگر حکومت بر شما را بپذیرم بر من است که با [[عدل]] در میان شما [[رفتار]] کنم و مساوات برقرار نمایم و اگر کلید بیت المال شما با من است برای من از آن نیست، جز مانند آنچه برای یکی از شماست و نه هم برای غیر من جز این نیست. آیا با این شرایط، حکومت شما را به عهده گیرم؟ گفتند: آری! فرمود: آیا به آن [[رضایت]] دادید؟ گفتند: [[راضی]] شدیم! فرمود: خداوندا بر آنان [[گواه]] باش!»<ref>{{متن حدیث| أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ طَالَ تَرْدَادُكُمْ إِلَيَّ فِيمَا أَرَدْتُمُوهُ مِنِّي وَ كَرِهْتُ أَمْرَكُمْ، فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِلاَّ مَا أَرَدْتُمْ مِنِّي، وَ قَدْ عَلِمْتُ مَا سَبَقَ فِيكُمْ فَإِنْ كُنْتُ أَتَوَلَّى أَمْرَكُمْ عَلَى اَلْعَدْلِ فِيكُمْ وَ اَلتَّسْوِيَةِ بَيْنَكُمْ وَ إِنْ تَكُنْ مَفَاتِيحُ بَيْتِ مَالِكُمْ مَعِي لَيْسَ لِي مِنْهُ إِلاَّ مِثْلُ مَا لِأَحَدِكُمْ وَ لاَ لِغَيْرِي إِلاَّ ذَلِكَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكُمْ. قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: أَ رَضِيتُمْ ذَلِكَ؟؟ قَالُوا: رَضِينَا. قَالَ: اَللَّهُمَّ اِشْهَدْ عَلَيْهِمْ}}؛ شرح الأخبار، ج۱، ص۳۷۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱ و ۴۵۶.</ref>؛ پس از این، مردم با حضرت بیعت کردند. | ||
# '''استفاده نکردن از بیت المال:''' از اشکالات مهمی که [[مردم]] به [[عثمان]]، [[خلیفه]] پیشین داشتند این بود که وی بیت المال [[مسلمانان]] را [[ملک]] طلق خود دانسته و در آن هر گونه که میخواست دخل و تصرف کرد. اینک خلیفه جدید، [[حکومت]] را به دست گرفته که دارای سابقهای [[نیک]] و پیوندی [[استوار]] با [[رسول خدا]]{{صل}} است. او روش [[حکومتی]] خود را بر اساس [[سیره پیامبر]] اعلام کرده و همه را از سهم مساوی از بیت المال بهره مند میسازد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۴۰۴ - ۴۲۷.</ref>. | # '''استفاده نکردن از بیت المال:''' از اشکالات مهمی که [[مردم]] به [[عثمان]]، [[خلیفه]] پیشین داشتند این بود که وی بیت المال [[مسلمانان]] را [[ملک]] طلق خود دانسته و در آن هر گونه که میخواست دخل و تصرف کرد. اینک خلیفه جدید، [[حکومت]] را به دست گرفته که دارای سابقهای [[نیک]] و پیوندی [[استوار]] با [[رسول خدا]]{{صل}} است. او روش [[حکومتی]] خود را بر اساس [[سیره پیامبر]] اعلام کرده و همه را از سهم مساوی از بیت المال بهره مند میسازد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۴۰۴ - ۴۲۷.</ref>. | ||
==[[بیت المال]]== | |||
بیت المال یکی از [[منابع مالی]] [[اهل بیت]]{{عم}} است. | |||
'''سؤال''': پیش از بررسی این موضوع، به مناسبت بحث، در این جا سؤالی بدین مضمون مطرح میشود: منابع [[درآمد بیت المال]] در [[اسلام]] چیست؟ | |||
آیا تنها [[منابع مالی حکومت اسلامی]] [[خمس]] و [[زکات]] است؟ | |||
یا علاوه بر اینها، منابع مالی دیگری هم وجود دارد که [[حکومت اسلامی]] بخشی از [[هزینه]] خود را از آن راه تأمین میکند؟ | |||
'''پاسخ''': چون بیت المال مربوط به حکومت اسلامی و [[عامه]] [[مردم]] میشود، [[ضرورت]] دارد قبل از ورود به بحث به اختصار درباره [[لزوم تشکیل حکومت]] بحث شود تا ثابت گردد که [[انسان]] نیاز به [[حکومت]] دارد و حکومت هم بدون پشتوانه مادی و [[اقتصادی]] (صرف نظر از جنبه [[معنوی]]) امکانپذیر نیست و [[اقتصاد]] یکی از ارکان مهم هر [[جامعه]] و حکومت است. اینک توضیح مطلب: | |||
'''لزوم تشکیل حکومت''': بیتردید وجود [[دولت]] در [[زندگی اجتماعی]] [[بشر]] یک نیاز [[فطری]] و طبیعی است؛ چراکه [[انسان اجتماعی]] است و برای این که در [[راه تکامل]] همهجانبه خود [[پیشرفت]] کند نیاز به [[تشکیل حکومت]] دارد، تا در پرتو [[قانون]] و [[تعهد]] آن حکومت از [[هرج و مرج]] و [[بینظمی]] جلوگیری شود<ref>آنچه که گفته شد یکی از فلسفههای ضرورت تشکیل حکومت است.</ref>. | |||
[[فضل بن شاذان]] از [[حضرت رضا]]{{ع}} نقل کرده است که آن حضرت در بیان [[لزوم]] و [[ضرورت حکومت]] در [[جوامع بشری]] میفرماید: ما هیچ یک از [[فرقهها]] و [[ملتها]] را نمیبینیم که جز به وجود یک [[سرپرست]] و [[رئیس]] به [[حیات]] خود ادامه داده و باقی مانده باشد؛ زیرا برای امر [[دین]] و [[دنیا]] ناگزیر باید چنین شخصی باشد. بنابراین از [[حکمت]] [[خداوند حکیم]] به دور است که [[مخلوقات]] خود را [[بیسرپرست]] بگذارد، با اینکه میداند وجود چنین شخصی برای آنها ضروری است و بدون آن زندگیشان تباه میشود؛ زیرا تحت [[رهبری]] او با دشمنانشان میجنگند و درآمد ملی و عمومیشان را عادلانه تقسیم میکنند و به وسیله او [[نماز جمعه]] و [[جماعت]] برپا میدارند و دست [[ستمگران]] را از خریم [[حقوق مظلومان]] کوتاه میکنند<ref>{{عربی|و منها انا لا نجد فرقة من الفرق و لا ملة من الملل بقوا وعاشوا الا بقيم و رئيس...}}، علل الشرائع، ص٢۵٣؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۹؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۳۲، حدیث ۵۲.</ref>. اما از این نکته نباید [[غفلت]] کرد که دوام و [[پایداری]] [[حکومت]] رابطه مستقیم با [[اقتصاد]] خوب و درآمدهای مستمر دارد تا آنجا که یکی از ارکان اساسی حکومت سالم و مردمی تأمین نیازمندیها و پر کردن خلاءهای اقتصادی [[انسانها]] به [[حساب]] میآید. | |||
'''[[پیامبر]] و [[تشکیل حکومت]]''': روشنترین [[گواه]] بر [[لزوم تشکیل حکومت]] در [[اسلام]] روش [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است که وقتی وارد [[مدینه]] شد و زمینه [[نظام سیاسی]] مستقل فراهم گردید، اقدام به تشکیل حکومت کرد و در نخستین [[فرصت]] شخصاً به [[اداره جامعه]] برخاست و مانند یک [[حاکم]] و [[شخصیت سیاسی]] [[تشکیلات]] دولتی را پیریزی کرد. با بعضی از گروهها [[عقد]] [[پیمان]] و [[معاهده]] بست. برنامههای [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] تنظیم نمود. [[والی]] به اطراف فرستاد، سفرایی به خارج و نزد رؤسای [[قبایل]] و [[زمامداران]] روانه کرد و سران کشورها و رؤسای قبایل را به اسلام [[دعوت]] کرد و.... | |||
شکی نیست که پیاده کردن این برنامهها نیاز به [[بودجه]] فراوانی دارد تا بتوان به حکومت ادامه داد و به آنچه از نظر خوانندگان گرامی گذشت، [[جامعه]] عمل پوشاند. | |||
'''پیامبر و تأسیس [[بیت المال]]''': به همین جهت از همان روزی که پیامبر تشکیل حکومت داد، به مسأله اقتصاد در پایداری حکومت [[عنایت]] خاصی داشت و تشکیل بیت المال را در متن حکومت خود قرار داد و در اسلام نخستین کسی که بیت المال را تأسیس کرد شخص [[رسول اکرم]]{{صل}} بود<ref>محمد اسعد، عصر الانطلاق، به نقل از نوری همدانی، حسین، بیت المال در نهج البلاغه، نشر بنیاد نهج البلاغه، چاپخانه سلمان فارسی، چ ١، ١٣۶٣، ص١۶.</ref>. | |||
نخست بیت المال به صورت ابتدایی در [[خانه پیامبر]] و به دست خود آن حضرت تشکیل یافت و هر چه بر وسعت تشکیلات [[مسلمین]] و [[قلمرو حکومت اسلامی]] افزوده میشد، به تدریج دایره بیت المال نیز [[توسعه]] مییافت. | |||
'''مواردی از [[منابع بیت المال]]''': اما در این مورد که منابع بیت المال آیا در [[زکات]] و [[خمس]] خلاصه میشود، و یا منابع دیگری هم وجود دارد؟ | |||
پاسخ این است که بیت المال در زکات و خمس خلاصه نمیشود، بلکه از منابع متعددی گردآوری میشود که از آن جمله موارد ذیل را میتوان نام برد<ref>گرچه در این باره به بحث میپردازیم، ولی جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به: الاسلام نظام انسانی، ص١٣١ – ١۵٧.</ref>. | |||
# [[انفال]]؛ | |||
# [[زکات]]؛ | |||
# [[خمس]]؛ | |||
# [[خراج و مقاسمه]]؛ | |||
# [[جزیه]]؛ | |||
#مالیاتهای ضروری؛ | |||
#درآمدهای استثنایی.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]]، ص ۲۰۶.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۷۲: | خط ۱۲۹: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM010561.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲''']] | ||
# [[پرونده: 1100830.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|'''سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳''']] | # [[پرونده: 1100830.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|'''سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳''']] | ||
# [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | ||
# [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']] | # [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']] | ||
# [[پرونده:IM009800.jpg|22px]] [[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۳''']] | # [[پرونده:IM009800.jpg|22px]] [[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۳''']] | ||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
# [[پرونده:IM010709.jpg|22px]] [[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|'''منابع مالی اهل بیت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۸۴: | خط ۱۴۳: | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:مدخل نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل نهج البلاغه]] | ||
[[رده:اقتصاد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۴
بیت المال به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای حکومت اسلامی و اموال عمومی متعلق به همه مسلمانان، برای صرف در مصالح آنان نگهداری میشود و زیر نظر والی مسلمین یا دولت اسلامی به مصارف عمومی میرسد. همه افراد جامعه در بیت المال سهم دارند و کسی حق برداشت شخصی یا بیش از حقّ و سهم خود از آن ندارد. امام(ع) و نایب او متولی بیت المال است. برخی از موارد مصرف بیت المال عبارت است از: فقیران و مستمندان؛ آموزش و پرورش؛ فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سرمایهگذاری در امور زیربنایی؛ هزینههای نظامی و غیره.
مقدمه
بیت المال عبارت است از خانه ثروت، خزانه دولت و حکومت، محلّی که اموال عمومی و مالیاتها و خراج و غنایم جنگی و زکات در آنجا نگهداری میشود و زیر نظر والی مسلمین یا دولت اسلامی به مصارف عمومی میرسد. بیت المال به خود آن اموال عمومی هم گفته میشود. همه افراد جامعه در بیت المال سهم دارند و باید در راه مصالح عمومی خرج شود و کسی حق برداشت شخصی یا بیش از حقّ و سهم خود از آن ندارد. بیت المال باید در اختیار کسانی امین و باتقوا باشد تا از حیف و میل و ضایع ساختن و هدر دادن آن جلوگیری کنند. از این رو خیانت و دزدی از بیت المال، از بدترین گناهان است. امیرالمؤمنین (ع) در تعدادی از نامههای خود در نهج البلاغه خطاب به والیان و استانداران و خزانهداران حکومتی توصیه کرده است که در حفظ بیت المال کوشا باشند و آن را ملک شخصی خود و اطرافیان نپندارند[۱].
معناشناسی
«بیت المال» به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای حکومت اسلامی[۲] و اموال عمومی متعلق به همه مسلمانان، برای صرف در مصالح آنان[۳] نگهداری میشود. «بیت مال المسلمین» و «خزانهداری کل»، از دیگر عناوین گفته شده برای بیت المال است[۴]؛ اما امروزه، به خود اموال یادشده نیز، بیت المال گفته میشود[۵].[۶]
پیشینه
اموال بیت المال به معنای اموال عمومی و شرعی[۷] اجمالاً در همه ادیان و امتهای گذشته ازجمله در مسیحیت وجود داشته است[۸]. در زمان پیامبر اکرم(ص)، مسلمانان سازمان مالی بسیار سادهای داشتند و درآمد آن تنها از زکاتی که انصار توانگر میپرداختند و از غنیمتهای اندکی که در جنگها به دست میآمد و همچنین اموالی که متعلق به عموم مردم و نظام اسلامی بود، تأمین میشد و با نظارت پیامبر(ص) در موارد خود مصرف میشد[۹].
حکم وجوب پرداخت زکات به عنوان یکی از منابع بیت المال، در مکه نازل شد[۱۰] و مسلمانان به صورت اختیاری، اقدام به پرداخت آن میکردند. با برپایی حکومت اسلامی در مدینه، پیامبر(ص) به جمعآوری زکات و اموال عمومی دیگر برای صرف در نیازمندیهای گوناگون جامعه اسلامی دستور داد[۱۱].
اندیشه ایجاد بیت المال، هنگامی پدید آمد که دامنه فتوحات اسلامی در دوران خلیفه دوم به بیرون از حجاز کشیده شد و غنیمتها، خراج و جزیه، به شکل سیلآسا به مدینه سرازیر شد[۱۲].[۱۳]
اهمیت بیت المال
اداره جوامع، تأسیس دولت، تشکیل قوای حکومتی و بهعهدهگرفتن امور اجتماعی و عمومی مردم در زمینههای مختلف، جز با پیشبینی منابع مالی متناسب و هزینهکردن اموال، امکانپذیر نیست. اسلام برای رفع نیازمندیهای عمومی جامعه، منابع مالی خاصی تعیین کرده و در کنار احکام عبادی، احکام اقتصادی و سیاسی نیز قرار داده است[۱۴]. اهمیت بیت المال در اسلام، از دو منظر قابل توجه است:
- لزوم پرداخت حقوق عمومی و زکات: لزوم پرداخت حقوق عمومی و بهطور خاص زکات: که امامان معصوم(ع) نپرداختن حتی یک قیراط از زکات را به منزله خروج از ایمان و اسلام دانستهاند[۱۵]. اصل حکم زکات را فقها [۱۶] از ضروریات دین و منکر آن را کافر شمردهاند.
- مصرف بیت المال و عدالت در توزیع: مصرف بیت المال و مراعات عدالت در توزیع آن: در صدر اسلام دربارۀ چگونگی استفاده از بیت المال، حساسیت زیادی وجود داشت[۱۷].
اصول حاکم بر تخصیص بیت المال
- امانت بودن بیت المال: در نظام ارزشی اسلام، به طور کلی مال و ثروت، امانت و ودیعه خداوند است که با اختیارات محدودی به انسان واگذار شده است. این امانت، فقط یک سطح از امانتداری انسان در اموال است و چنانچه اموالی به امتی تعلق داشته باشد، سطح دیگری از امانتداری بر آن افزوده میشود. متصدیان بیت المال کسانی هستند که در هر دو سطح امانتداری مسئولند؛ چراکه از طرفی عهدهدار اموالی هستند که به یکایک مسلمانان تعلق دارد و باید در مقابل منافع و مصالح آنان امانتدار خوبی باشند. از طرف دیگر، حامل امانت الهیاند و در مقابل خداوند مسئول خواهند بود؛ به همین دلیل، بیاحتیاطی در حمل و تصدی بیت المال گناه مضاعف خواهد داشت.
- عمومی بودن بیت المال: درآمدهای بیت المال به عموم مسلمانان تعلق دارد و حاکم اسلامی موظف است در مصرف آن، منافع و مصالح همه اصناف و طبقات اجتماع را در نظر بگیرد.
- عدالت اجتماعی ـ اقتصادی: عدالت اقتصادی یکی از مشخصههای اساسی توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه اسلام است که با دو معیار تأمین اجتماعی و رسیدگی به طبقات محروم و آسیبپذیر جامعه و افزایش رفاه آنان و توازن اجتماعی ارزیابی میشود؛ البته این دو معیار با همدیگر رابطه متقابل داشته، هر یک به تحقق دیگری کمک میکند.
- تدبیر و اولویتسنجی: تدبیر و اولویتبندی بین نیازهای گوناگون از لوازم حتمی تخصیص بودجه کارآمد است و به این امر در کتاب و سنت تأکید شده است[۱۸].
متولّی بیت المال
امام(ع) و نایب او متولی بیت المال است و هرگونه صلاح ببیند آن را در مصالح مسلمانان هزینه میکند.[۱۹] حاکم جائر حقّ تصرّف در بیت المال ندارد؛ لکن درصورت تصرّف و هزینه کردن آن در مصالح مسلمانان در اینکه ذمّهاش بَری میشود یا ضامن خواهد بود، اختلاف است.[۲۰] البتّه اگر سلطان جائر از بیت المال چیزی به کسی ببخشد، به قول مشهور گرفتن آن بر وی جایز میباشد بلکه بر جواز ادّعای اجماع شده است[۲۱].[۲۲]
منابع بیت المال
منابع بیت المال بر دو نوع است:
منابع بدون مصارف خاص
منابعی که در شرع اسلامی، مصارف خاصی برای آنها تعیین نشده بر دو نوعاند:
- منابعی که متعلق به عموم مسلماناناند و در مصالح آنان صرف میشوند؛ مانند خراج و مقاسمه که درآمد حاصل از زمینهای فتحشده با قهر و غلبه است[۲۳]؛
- منابعی که به لحاظ منصب رسالت یا امامت، ملک رسول خدا(ص) یا امامان معصوم(ع) است و درآمد حاصل از آن در اختیار آنان قرار میگیرد تا هر گونه که صلاح دیدند هزینه کنند[۲۴].
منابع با مصارف خاص
منابعی که مصارف خاصی دارند، مثل سهم سادات از خمس و غیر از سهم سبیلالله از زکات[۲۵]. برخی از فقها این منابع را جزو بیت المال ندانسته، معتقدند دیدگاه دیگر فقها هم همین است[۲۶].
- خمس: خمس حق مالی ثابت اسلامی[۲۷] و از منابع مهم بیت المال و حکومت اسلامی است[۲۸] و اساساً تشریع حکم خمس، از ادله اثبات ضرورت حکومت اسلامی است[۲۹].
- انفال: مهمترین موارد انفال که یکی از منابع اصلی بیت المال است، عبارتند از: سرزمینهایی که بدون جنگ فتح شده یا صاحبان آن با میل خود تسلیم کردهاند (فیء)؛ زمینهای موات؛ سواحل دریاها و رودخانهها؛ قلهها، کوهها و سنگهای موجود در آن و گیاهان؛ اموال اختصاصی شاهان و اشیای گرانبها و برگزیده غنیمتهای جنگی؛ ارث بدون وارث و معادن بدون مالک[۳۰].
- زکات: زکات یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، نقره، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد[۳۱]. دربارۀ لزوم و عدم لزوم پرداخت زکات به حاکم اسلامی، در میان فقهای شیعه گرچه دو نگاه وجود دارد اما همه قبول دارند که در صورت درخواست وی باید زکات را به او پرداخت و از هزینه کردن مستقیم آن پرهیز کرد[۳۲].
- مالیات: مالیات نیز که در فقه اسلامی، گاهی با عنوان «ضرائب» از آن یاد میشود[۳۳] یکی از منابع پذیرفته شده در نظامهای اقتصادی برای تأمین بودجه و بیت المال است و بعضی از روایات مرتبط با وضع زکات بر اسب در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع)، بر جواز آن دلالت دارد[۳۴].[۳۵]
ویژگیهای سیاست علوی در منابع بیت المال
برخی از ویژگیها درباره منابع بیت المال عبارت است از:
- اهتمام به افزایش درآمدهای بیت المال: افزایش درآمدهای عمومی مسلمانان، از اصول اساسی مدیریت بیت المال در سیاست است. امام علی (ع) این اصل را یکی از حقوق مردم بر حکومت میداند و میفرماید: «و اما حق شما بر من این است که خیرخواه شما باشم و درآمد بیت المال شما را افزایش دهم»[۳۶].
- اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال: اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال از جمله سیاستهای اصولی است که دچار فساد نشوند. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است: «اگر زمامدار، هدیه بپذیرد، خیانتکار باشد و اگر رشوه قبول کند، مشرک است»[۳۷].
- ترجیح آسایش مردم بر افزایش درآمد بیت المال: هرگاه بین سیاست افزایش درآمد بیت المال و سیاست بهبود زندگی مردم، تزاحمی پیش آید، اولویت با بهبود زندگی مردم است[۳۸].
تقسیم بیت المال
تقسیم بیت المال یکی از موارد مسئلهساز و مهم است هرچند ممکن است شیوه تقسیم عادلانه گروهی را ناراحت کند. برخی از موارد مصرف بیت المال عبارت است از: حقوق حاکم و رهبر مسلمانان؛ حقوق کارگزاران؛ پرداخت دیه؛ تشویق قاریان قرآن؛ مخارج زندانیان؛ ازدواج بیهمسران؛ نفقه غیر مسلمان نابینا؛ نیاز مؤذن؛ نیاز خانواده شهدا؛ حیوانات گم شده؛ پرداخت دیه برده؛ مخارج اسیر[۳۹].
مصرف بیت المال
موارد مصرف بیت المال به دو قسمت مصارف خاص و مصارف عام تقسیم میشد.
مصارف خاص
- فقیران و مستمندان: رسیدگی به قشرهای آسیبپذیر و تأمین نیازمندیهای آنان، اولویت نخست را در مصرف بیت المال به خود اختصاص میدهد.
- آموزش و پرورش: هرچند در نظام اجتماعی صدر اسلام، نظام رسمی آموزش و پرورش به شکل امروزی آن نبود و اصلاً در آن روزگار، دولت چنین وظیفهای به عهده نداشت، از روایات گوناگون و تأکید فراوان اسلام بر آموزش و پرورش، آشکار میشود که هزینه آن از موارد مصرف اصلی بیت المال بوده است.
- فرهنگ و ارشاد اسلامی: تغییر و اصلاح فرهنگ مردم و ترویج دینباوری، از اهم اهداف حکومت اسلامی است و بیتردید، هزینههای فرهنگی، یکی از مصارف مهم بیت المال به شمار میرود.
- سرمایهگذاری در امور زیربنایی: توجه به عمران و آبادی شهرها و اصلاح معاش مردم، از وظایف اصلی حاکم اسلامی است. بدیهی است، وقتی وظیفهای با این اهمیت بر عهده حاکم نهاده میشود، هزینه آن نیز باید از بیت المال مسلمانان تأمین شود.
- هزینههای نظامی: فراهم ساختن تجهیزات و استحکامات دفاعی و پرداخت حقوق کارکنان نظامی، از وظایف جدایی ناپذیر حکومت اسلامی است که هزینههای آن از محل بیت المال تأمین میشود.
- تأمین خانوادههای شهیدان: در نامه علی بن ابی طالب (ع) به مالک اشتر آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با دشمنان تو مبارزه میکنند، به شهادت رسید، مانند یک وصی دلسوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن؛ به گونهای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود[۴۰].
مصارف عام
در صدر اسلام به علت کوچک بودن دولت و عدم وجود دستگاههای دولتی مناسب برای جذب تمام درآمدها در مصارف خاصی که ذکر شد، گاهی درآمدهای بیت المال دارای مازاد میشد. مقدار مازاد در میان مسلمانانی که برای پیشبرد اهداف اسلام و دفاع از کیان آن به مرکز حکومت مهاجرت میکردند، تقسیم میشد[۴۱].
سیاستهای بیت المال
امیرالمؤمنین(ع) پیش از بیعت مردم با ایشان، سیاست خود را نسبت به مصرف بیت المال اعلام کرد و با پذیرش مردم روبه رو شد. برخی از این سیاستها عبارت بود از:
- عدالت و مساوات: پس از کشته شدن عثمان، مهاجر و انصار نزد علی(ع) آمده و گفتند: ابوالحسن بیا تا با تو بیعت کنیم؟ ما غیر تو را بر نمیگزینیم؟ حضرت نمیپذیرفت. مکرر نزد حضرت آمدند و گفتند: مردم جز با حکومت، اصلاح نمیشوند. حضرت پذیرش خود را مشروط کرد. آنان نیز پذیرفتند. حضرت بالای منبر رفت و فرمود: «اما بعد، به تحقیق طولانی شد مراجعه شما به من در آنچه از من میخواهید و دوست نداشتم حکومت بر شما را، پس نپذیرفتید از من، جز آنچه از من میخواستید. [که حکومت بر شما باشد] و به تحقیق میدانم آنچه دربارۀ شما گذشته است. پس اگر حکومت بر شما را بپذیرم بر من است که با عدل در میان شما رفتار کنم و مساوات برقرار نمایم و اگر کلید بیت المال شما با من است برای من از آن نیست، جز مانند آنچه برای یکی از شماست و نه هم برای غیر من جز این نیست. آیا با این شرایط، حکومت شما را به عهده گیرم؟ گفتند: آری! فرمود: آیا به آن رضایت دادید؟ گفتند: راضی شدیم! فرمود: خداوندا بر آنان گواه باش!»[۴۲]؛ پس از این، مردم با حضرت بیعت کردند.
- استفاده نکردن از بیت المال: از اشکالات مهمی که مردم به عثمان، خلیفه پیشین داشتند این بود که وی بیت المال مسلمانان را ملک طلق خود دانسته و در آن هر گونه که میخواست دخل و تصرف کرد. اینک خلیفه جدید، حکومت را به دست گرفته که دارای سابقهای نیک و پیوندی استوار با رسول خدا(ص) است. او روش حکومتی خود را بر اساس سیره پیامبر اعلام کرده و همه را از سهم مساوی از بیت المال بهره مند میسازد[۴۳].
بیت المال
بیت المال یکی از منابع مالی اهل بیت(ع) است.
سؤال: پیش از بررسی این موضوع، به مناسبت بحث، در این جا سؤالی بدین مضمون مطرح میشود: منابع درآمد بیت المال در اسلام چیست؟ آیا تنها منابع مالی حکومت اسلامی خمس و زکات است؟ یا علاوه بر اینها، منابع مالی دیگری هم وجود دارد که حکومت اسلامی بخشی از هزینه خود را از آن راه تأمین میکند؟
پاسخ: چون بیت المال مربوط به حکومت اسلامی و عامه مردم میشود، ضرورت دارد قبل از ورود به بحث به اختصار درباره لزوم تشکیل حکومت بحث شود تا ثابت گردد که انسان نیاز به حکومت دارد و حکومت هم بدون پشتوانه مادی و اقتصادی (صرف نظر از جنبه معنوی) امکانپذیر نیست و اقتصاد یکی از ارکان مهم هر جامعه و حکومت است. اینک توضیح مطلب:
لزوم تشکیل حکومت: بیتردید وجود دولت در زندگی اجتماعی بشر یک نیاز فطری و طبیعی است؛ چراکه انسان اجتماعی است و برای این که در راه تکامل همهجانبه خود پیشرفت کند نیاز به تشکیل حکومت دارد، تا در پرتو قانون و تعهد آن حکومت از هرج و مرج و بینظمی جلوگیری شود[۴۴]. فضل بن شاذان از حضرت رضا(ع) نقل کرده است که آن حضرت در بیان لزوم و ضرورت حکومت در جوامع بشری میفرماید: ما هیچ یک از فرقهها و ملتها را نمیبینیم که جز به وجود یک سرپرست و رئیس به حیات خود ادامه داده و باقی مانده باشد؛ زیرا برای امر دین و دنیا ناگزیر باید چنین شخصی باشد. بنابراین از حکمت خداوند حکیم به دور است که مخلوقات خود را بیسرپرست بگذارد، با اینکه میداند وجود چنین شخصی برای آنها ضروری است و بدون آن زندگیشان تباه میشود؛ زیرا تحت رهبری او با دشمنانشان میجنگند و درآمد ملی و عمومیشان را عادلانه تقسیم میکنند و به وسیله او نماز جمعه و جماعت برپا میدارند و دست ستمگران را از خریم حقوق مظلومان کوتاه میکنند[۴۵]. اما از این نکته نباید غفلت کرد که دوام و پایداری حکومت رابطه مستقیم با اقتصاد خوب و درآمدهای مستمر دارد تا آنجا که یکی از ارکان اساسی حکومت سالم و مردمی تأمین نیازمندیها و پر کردن خلاءهای اقتصادی انسانها به حساب میآید.
پیامبر و تشکیل حکومت: روشنترین گواه بر لزوم تشکیل حکومت در اسلام روش پیامبر گرامی اسلام(ص) است که وقتی وارد مدینه شد و زمینه نظام سیاسی مستقل فراهم گردید، اقدام به تشکیل حکومت کرد و در نخستین فرصت شخصاً به اداره جامعه برخاست و مانند یک حاکم و شخصیت سیاسی تشکیلات دولتی را پیریزی کرد. با بعضی از گروهها عقد پیمان و معاهده بست. برنامههای اقتصادی و اجتماعی تنظیم نمود. والی به اطراف فرستاد، سفرایی به خارج و نزد رؤسای قبایل و زمامداران روانه کرد و سران کشورها و رؤسای قبایل را به اسلام دعوت کرد و.... شکی نیست که پیاده کردن این برنامهها نیاز به بودجه فراوانی دارد تا بتوان به حکومت ادامه داد و به آنچه از نظر خوانندگان گرامی گذشت، جامعه عمل پوشاند.
پیامبر و تأسیس بیت المال: به همین جهت از همان روزی که پیامبر تشکیل حکومت داد، به مسأله اقتصاد در پایداری حکومت عنایت خاصی داشت و تشکیل بیت المال را در متن حکومت خود قرار داد و در اسلام نخستین کسی که بیت المال را تأسیس کرد شخص رسول اکرم(ص) بود[۴۶]. نخست بیت المال به صورت ابتدایی در خانه پیامبر و به دست خود آن حضرت تشکیل یافت و هر چه بر وسعت تشکیلات مسلمین و قلمرو حکومت اسلامی افزوده میشد، به تدریج دایره بیت المال نیز توسعه مییافت.
مواردی از منابع بیت المال: اما در این مورد که منابع بیت المال آیا در زکات و خمس خلاصه میشود، و یا منابع دیگری هم وجود دارد؟ پاسخ این است که بیت المال در زکات و خمس خلاصه نمیشود، بلکه از منابع متعددی گردآوری میشود که از آن جمله موارد ذیل را میتوان نام برد[۴۷].
جستارهای وابسته
منابع
هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲
ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳
حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷
ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت
سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳
محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
علیدوست خراسانی، نورالله، منابع مالی اهل بیت
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۸.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۱۰۹
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت(ع)، ۲/۱۵۵
- ↑ دجیلی، بیت المال پیدایش و تحولات آن، ۱۶
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۳/۴۴۶۹؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت(ع)، ۲/۱۵۵
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۴۴ و ۷/۲۳۱.
- ↑ سوره مریم، ۳۱ و ۵۵.
- ↑ رضوی، پیشینه بودجه حوزه، ۲۰۹.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۵۶، سوره نمل، آیه ۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸/۳–۴.
- ↑ بینش، بیت المال و حقوق آن، ۲۰.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ ـ ۲۵.
- ↑ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۳/۳–۴.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۳۲–۳۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۵/۱۳؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۶.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ ـ ۲۵.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۷ ـ ۴۳۱.
- ↑ جامع المقاصد، ج ۳، ص۴۷۶.
- ↑ فقه الصادق، ج ۱۵، ص۶۵.
- ↑ فقه الصادق، ج ۱۵، ص۶۶.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، ص ۱۵۵ -۱۵۸.
- ↑ کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۱/۴۰۲؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۱۵۷؛ آشتیانی، کتاب القضاء، ۱/۱۰۲؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت(ع)، ۲/۱۵۵.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ ـ ۲۵.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت(ع)، ۲/۱۵۵ـ۱۵۶.
- ↑ آشتیانی، کتاب القضاء، ۱/۱۰۳.
- ↑ محقق داماد، کتاب الخمس، ۹.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۱–۳۲، امام خمینی، کشف اسرار، ۲۵۶–۲۵۷.
- ↑ امام خمینی، البیع، ۲/۶۵۶؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۱–۳۳.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۴۷–۳۴۸.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷–۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸.
- ↑ حلی، علامه، مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، ۳/۲۳۲–۲۳۴.
- ↑ ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱/۵۸؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۹/۱۸۱؛ امام خمینی، البیع، ۱/۴۷۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۳/۵۳۰.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ ـ ۲۵.
- ↑ «فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.
- ↑ ریشهری، محمد، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۴، ص۱۵۵.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۰ ـ ۴۲۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۶۰۷ ـ ۶۹۶.
- ↑ حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۹۵.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۷؛ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۱۶ ـ ۲۵.
- ↑ « أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ طَالَ تَرْدَادُكُمْ إِلَيَّ فِيمَا أَرَدْتُمُوهُ مِنِّي وَ كَرِهْتُ أَمْرَكُمْ، فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِلاَّ مَا أَرَدْتُمْ مِنِّي، وَ قَدْ عَلِمْتُ مَا سَبَقَ فِيكُمْ فَإِنْ كُنْتُ أَتَوَلَّى أَمْرَكُمْ عَلَى اَلْعَدْلِ فِيكُمْ وَ اَلتَّسْوِيَةِ بَيْنَكُمْ وَ إِنْ تَكُنْ مَفَاتِيحُ بَيْتِ مَالِكُمْ مَعِي لَيْسَ لِي مِنْهُ إِلاَّ مِثْلُ مَا لِأَحَدِكُمْ وَ لاَ لِغَيْرِي إِلاَّ ذَلِكَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكُمْ. قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: أَ رَضِيتُمْ ذَلِكَ؟؟ قَالُوا: رَضِينَا. قَالَ: اَللَّهُمَّ اِشْهَدْ عَلَيْهِمْ»؛ شرح الأخبار، ج۱، ص۳۷۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱ و ۴۵۶.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۰۴ - ۴۲۷.
- ↑ آنچه که گفته شد یکی از فلسفههای ضرورت تشکیل حکومت است.
- ↑ و منها انا لا نجد فرقة من الفرق و لا ملة من الملل بقوا وعاشوا الا بقيم و رئيس...، علل الشرائع، ص٢۵٣؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۹؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۳۲، حدیث ۵۲.
- ↑ محمد اسعد، عصر الانطلاق، به نقل از نوری همدانی، حسین، بیت المال در نهج البلاغه، نشر بنیاد نهج البلاغه، چاپخانه سلمان فارسی، چ ١، ١٣۶٣، ص١۶.
- ↑ گرچه در این باره به بحث میپردازیم، ولی جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به: الاسلام نظام انسانی، ص١٣١ – ١۵٧.
- ↑ علیدوست خراسانی، نورالله، منابع مالی اهل بیت، ص ۲۰۶.