حق: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
====وظایف قلبی و عاطفی==== | ====وظایف قلبی و عاطفی==== | ||
=====راه دوم: [[حقگرایی و حقطلبی]] ([[خدادوستی]] و [[خداجویی]])===== | =====راه دوم: [[حقگرایی و حقطلبی]] ([[خدادوستی]] و [[خداجویی]])===== | ||
* '''بیراهه: [[نفرت از حق]] و [[باطلگرایی]]''' ([[نفرت از خدا]]) | * '''بیراهه: [[نفرت از حق]] و [[باطلگرایی]]''' '''([[نفرت از خدا]])''' | ||
* '''فرع این بیراهه: [[دنیاگرایی]] و [[لذتجویی]]''' | * '''فرع این بیراهه: [[دنیاگرایی]] و [[لذتجویی]]''' | ||
* '''فرع این راه: [[نفرت از باطل]] ([[نفرت از شیطان]])''' | * '''فرع این راه: [[نفرت از باطل]] ([[نفرت از شیطان]])''' |
نسخهٔ ۲۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۱
معناشناسی
معنای لغوی
«حق»، در لغت به معنای استواری، استحکام، مطابقت و موافقت با واقع است[۱]؛ وجوب و ثبات[۲]، درستی[۳]، واضح و روشن[۴]، شایستگی و سزاواری[۵]، چیرگی[۶] و عدالت[۷]، اسم خداوند[۸]، صفت خداوند، قرآن، امر حتمیالوقوع، اسلام، مال، موجود ثابت، مرگ، خرد و تدبیر[۹]، سخن راست و مطابق با واقع و یقین بعد از شک[۱۰] از دیگر معانی حق هستند. "حق" در اقوال، عقاید، ادیان و مذاهب و در زمینۀ گفتار، عمل، عقیده، واقعه، ادّعا، پاداش و... استعمال میشود[۱۱]. در همۀ معانی و استعمالهای "حق"، نوعی "ثبوت" به چشم میخورد که معنای جامع و مشترک میان همۀ آنهاست[۱۲]
معنای اصطلاحی
در تعریف اصطلاحی، به هر سخن، اعتقاد، دین و مذهبی که مطابق واقع باشد حق گفته میشود[۱۳].[۱۴]
در آیات قرآن، به موضوعاتی همچون: خدا، قیامت، مرگ، قرآن، وحی "حق" گفته شده و آفرینش براساس حق است. کسانی که در افکار و رفتار، بر اساس دین خدا و خرد و منطق و فطرت حرکت کنند، اهل حق و پیروان حقّاند. به آن "حقیقت" هم گفته میشود، در مقابل افسانه و خرافات.
معنای دیگر حق، بهره و استحقاقی است که در مسائل مالی و حقوقی برای هر شخص مطرح است، مثل: حق خرید و فروش، حق استفاده کردن، حقّ رأی دادن و دفاع کردن، حقّ پدر و مادر بر فرزند و به عکس و حقوق متقابلی که افراد جامعه در برابر یکدیگر دارند. در یک نگاه اینگونه حقوق به "حقّ الله" و "حقّ الناس" تقسیم میشود[۱۵].
معنای حق در فلسفه
معنای حق در فقه
معنای حق در حقوق اسلامی
معنای حق در اخلاق
مفهوم حق در قرآن
منشأ حق
رسول حق و امام حق
وظیفه انسان در برابر حق
نخست: اقامه حق
مقدمات و راههای «اقامه حق» عبارتاند از:
وظایف معرفتی (معرفت)
راه اول: حقشناسی (خداشناسی)
وظایف قلبی و عاطفی
راه دوم: حقگرایی و حقطلبی (خدادوستی و خداجویی)
- بیراهه: نفرت از حق و باطلگرایی (نفرت از خدا)
- فرع این بیراهه: دنیاگرایی و لذتجویی
- فرع این راه: نفرت از باطل (نفرت از شیطان)
راه سوم: پذیرش حق (تولی خدا و ایمان به خدا)
- بیراهه: حقستیزی و پذیرش باطل (کفر به خدا)
- فرع این راه: تبری از باطل (کفر به طاغوت)
- بیراهه: تبری از حق (ایمان به طاغوت)
وظایف رفتاری و عملی
راه چهارم: پیروی از حق (خداپرستی و اطاعت خدا)
- بیراهه: پیروی از باطل (هواپرستی و معصیت خدا)
- اهل حق کیست؟
- فرع این راه: تسلیم در برابر حق
- بیراهه: تسلیم در برابر باطل
راه پنجم: یاری حق و اجابت دعوت حق (نصرت خدا و اجابت دعوت خدا)
- بیراهه: خذلان حق (ترک راه خدا)
- فرع این راه: دفاع از حق
- بیراهه: دفاع از باطل
راه ششم: صبر بر حق (جهاد در راه خدا)
راه هفتم: استقامت بر حق (استقامت در راه خدا)
- بیراهه: انحراف (اعراض از خدا)
- فرع این راه: ثبات بر حق (تمسک به صراط مستقیم)
- بیراهه: تزلزل (تمسک به باطل)
راه هشتم: احیای حق (احیای دین خدا)
- بیراهه: میراندن حق (میراندن دین خدا)
دوم: ستیز با باطل
نظام حقوقی
حقوق بشر
حقوق مردم
حقوق بینالملل
حقوق خصوصی
حقوق عمومی
مذهب حق
اغلب هرکس و هر گروه، خود و عقاید و اعمالش را حق میداند. ولی حق یکی بیش نیست. از میان مذاهب، یکی حق است و بقیّه باطل. در نزاعها و مخاصمات نیز یک طرف برحق است و دیگری ناحق. به تعبیر حضرت علی (ع): "حق است و باطل و هرکدام را اهلی است"[۱۶]. وقتی حق و باطل شناخته نشود و به هم درآمیزد، شبهه پیش میآید[۱۷]و وقوع فتنه هم آنجاست که حق و باطل با هم آمیخته میشود و هواپرستی هم کمک میکند و افراد در فتنه میافتند و اگر این دو از هم جدا باشند، شناخت آن آسانتر و گمراهی مردم کمتر خواهد بود[۱۸].
قرآن حق است و حق را بیان میکند. امّا بیماردلان از آن برداشت بد میکنند و به گمراهی میافتند. گاهی هم افرادی با انگیزههای باطل، حرف حقّی میزنند تا فریب دهند. اگر کسی حق را بشناسد، باطل را هم خواهد شناخت و معیار شناخت حق و باطل بودن اشخاص و گروهها و فرقهها شناخت حقّ است و این همه تفرقه و تشتّت، نتیجۀ کوتاهی و ضعف در شناخت حق است. از میان هفتاد و سه فرقۀ مسلمانان نیز "فرقۀ ناجیه" و "مذهب حق"، پیروان اهل بیتاند و مکتب عترت. در کشاکش کلامی و فرقهای میان مسلمانان نیز، حق با گروهی است که پیشوای حق داشته باشند. پیامبر خدا (ص) فرمود: "علی (ع) با حق است و حق با علی است، خدایا حق را دائر مدار او بگردان[۱۹]، از این سخن برمیآید چون علی (ع) از حق ناگسستنی است، پس کلام و راه او حق است و برهان، پیروان او برحقّند و هرچه امام بگوید حق است، چون حق بر محور و مدار او میچرخد. گرچه حق و باطل بودن اشخاص را با حق میسنجند، امّا وقتی کسی حقّ مطلق و حق مجسّم شد، خودش تبدیل به معیار میشود و حق را با عمل و گفتار و موضع و داوری او باید شناخت. در زیارت جامعه دربارۀ اهل بیت پیامبر (ص) میخوانیم: "حق با شماست و در شما و از شما و به سوی شما باز میگردد و شما اهل و سرچشمه و معدن حقّید"[۲۰].
در زیارت "آل یاسین" که از ناحیۀ مقدسه صادر شده است و فرمودهاند که هرگاه خواستید به ما توجّه داشته باشید چنین بگویید، این جمله آمده است: "آنچه شما بپسندید حق همان است، آنچه شما خوش ندارید باطل است، به هرچه شما دستور دهید معروف است و از هرچه شما نهی کنید، منکر است"[۲۱]، این دقیقا محوریّت اهل بیت عصمت و طهارت را در شناخت حق و باطل و معروف و منکر نشان میدهد. وقتی آیه تطهیر، پاکی و عصمت این خاندان را بیان میکند، وقتی پیامبر خدا، علی (ع) را محور حق معرفی میکند، وقتی ائمه معصومین از سوی خدا و رسول، حجت شناخته میشوند، شناخت حق آسان است، اگر دیدگان را غبار جهل و تعصّب نگرفته باشد. قرآن، حق را همچون آبی سودمند و باقی میداند و باطل را همچون کفی ناپایدار و بیخاصیّت. گرچه پیروان باطل، دورانی سلطه و غلبه داشتند و حق را کنار زدند، ولی دولت جاوید از آن حقّ است و امروز پیشوایان معصوم از اهل بیت، چهرههای درخشان و ماندگار حقاند[۲۲].
جستارهای وابسته
- حق الله
- حق پیامبر
- حق امام
- حق الناس (حق دیگران - حق آدمیین)
- حق والدین
- حق فرزندان
- حق الیقین
- حق و باطل
- حقالناس
- حقپوشی
- حقطلبی
- حقوق اجتماعی
- حقوق اسلامی
- حقوق انسانی
- حقوق بشر
- حقوق خانواده
- حقوق فردی
- حقوق عمومی
- ابطال حق
- اثبات حق
- اجتماع حق
- ادای حق
- تضییع حق
- دعوی در حق
- دفاع از حق
- شهادت به حق
- غصب حق
- قضاوت حق
- اهل حق
- حق حاکم
- حق حاکمیت
- حق فقراء
- رابطه حق و تکلیف
- حقوق
- حقوق انسان
- کرامت انسان
- غصب
- رابطه حاکم ومردم
- عطوفت
- خشونت
- غلظت
- حقوق الهی
- حقوق انبیای الهی
- حقوق اهل بیت
- حقوق امام
- حقوق اولیای الهی
- حقوق مردم بر مردم
- حقوق خانواده
- حقوق حاکم بر رعیت
- حقوق رعیت بر حاکم
- حقوق عالم بر جاهل
- حقوق جاهل بر عالم
- حقوق برادران ایمانی
- حقوق شهروندی
- حقوق مهاجران
- حقوق دشمن
- حقوق زن
- حقوق شهید
- حقوق خیرین
- حقوق حیوانات
- حقوق دولت
- حقوق بشر
- حقوق بین الملل
- حقوق معنوی
- حقوق عابران
- حقوق معلولین
- حقوق مبارزان
- حقوق مستضعفان
- حقوق مدافعان حرم
- حقوق مخالف
- حقوق فرمانده
- حقوق سرباز
- حقوق بندگان
- حقوق اموات
- حقوق بزرگان
- حقوق کارگر
- حقوق بیمار
- حقوق انسان بر خود
- حقوق مهمان
- حقوق ایتام
- حقوق مأموم بر امام
- حقوق کودک
- حقوق گرفتاران
- حقوق مشاور
- حقوق جوان
- حقوق مجرمان
- حقوق مستمندان
- حقوق همسایگان
- حقوق عشیره
- غاصبان حقوق مردم
- اهمیت حقوق
- عقوبت ترک حقوق
- تساوی حقوق
- حقوق خیالی
- حقوق ضایع شده
- انواع حقوق
- گرفتنی بودن حق
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ج ۱، ص ۲۴۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴-۳۷۵؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۲، «حق».
- ↑ العین، ج ۳، ص ۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴، «حق».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۵، «حق».
- ↑ ابن دُرید، جمهره اللغه، ج۱، ص۲۷.
- ↑ العین، ج ۳، ص ۶-۷.
- ↑ المصباح، ص ۱۴۳-۱۴۴، «حق»؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۹، «حقق».
- ↑ تاج العروس، ج ۱۳، ص ۸۰، «حقق».
- ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۵۷؛ المفردات، ص۱۲۴.
- ↑ فیروزآبادی، قاموس المحیط، ص۷۸۷.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۸۸۹، برای اطلاع بیشتر ر. ک: ابوالحسن، فهری، فرهنگ المحیط فارسی - عربی، ص۲۹۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ص۷۸۷؛ بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، ج۱، ص۵؛ فرهنگ عمید، ص۴۲۷.
- ↑ ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویة، ص۱۹۳ و ۱۹۴.
- ↑ حیدری عارف، اعظم، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۱۵۱ – ۱۵۸؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۵- ۲۶؛ کریمینیا، مقاله «حقوق حق و اقسام حق»، نشریه «معرفت»، سال انتشار: ۱۲، شماره مجله: ۷۰، شماره صفحه: ۸۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۸.
- ↑ التعریفات، ص ۱۲۰، «حق».
- ↑ حیدری عارف، اعظم، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۱۵۱ - ۱۵۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۱.
- ↑ «حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْل»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۵۰
- ↑ «عَلِيٌ مَعَ الْحَقِ وَ الْحَقُ مَعَ عَلِيٍ اللَّهُمَ أَدِرِ الْحَقَ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ»؛ سفینة البحار، واژۀ حق.
- ↑ «وَ الْحَقُ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ»
- ↑ «فَالْحَقُ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْه»؛ بحار الأنوار، ج ۵۳ ص ۱۷۲
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۸.