اعتدال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==بازتاب [[آیات]] [[اعتدال در اخلاق اسلامی]]== | ==بازتاب [[آیات]] [[اعتدال در اخلاق اسلامی]]== | ||
==[[اعتدال پیامبر]]== | ==[[اعتدال پیامبر]]== | ||
==اعتدال در فرهنگ قرآن== | |||
[[آیات]] [[عدل]] در [[قرآن]] با الفاظ: «إغل»، «عدل»، «تغیر لوا»، «یغډون»، «[[اغوا]]»، «د»، «عدل»، «د» و در مجموع، در ۲۶ [[آیه]] آمده است که ما در این جا تنها آیات تغیر لوا» را که در سورههای [[نساء]] و [[مائده]] آمده و مجموع چهار آیه میباشد و از آیاتی است که در [[مدینه]] نازل شده و ترتیب مصحفی و نزولی شان، ترتیب واحدی میباشد، [[برگزیده]] و ابتدا هم چون گذشته تحت عنوان: «آیات اعتدال» تنظیم مینماییم و سپس بعد از [[تحقیق]] در معنا و [[تفسیر]] آن، به تفسیر [[روایی]] آن از [[تفاسیر]] [[علمای شیعه]] و [[اهل تسنن]] خواهیم پرداخت و سرانجام هم با [[فضل الهی]] به [[تدبر]] در آنها میپردازیم.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۶۹.</ref> | |||
==تنظیم آیات اعتدال به ترتیب مصحفیشان== | |||
#{{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هرگز نمیتوانید میان زنان (خود) دادگری کنید هر چند (به آن) آزمند باشید پس، (از یکی) یکسره رو مگردانید که او را سرگردان واگذارید و اگر (میان خود و او را) سازش دهید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۲۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سوگرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بیگمان خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۷۰.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۶
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اعتدال (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اعتدال میانهروی، برگزیدن راهی میان افراط و تفریط[۱].
واژهشناسی لغوی
- اعتدال مصدر باب افتعال از ریشه "ع ـ د ـ ل" و در لغت به معنای حدّ متوسط بین دو وضعیت دیگر[۲] و بهطور کلی هرگونه تناسبی است که لازمه آن برقراری مساوات بین جهات مختلف است[۳]، ازاینرو نقطه مقابل اعتدال، افراط و تفریط نامیده میشود[۴] که مفهوم جامع هر دو فساد به معنای خروج از حالت اعتدال است، بنابراین، دومفهوم "اعتدال" و "صلاح" با یکدیگر رابطه جانشینی و هر دو با مفهوم "فساد" رابطه تقابل دارند[۵]؛ همچنین با توجه به اینکه اعتدال بهمعنای میانهروی است، اسراف نقطه مقابل آن بهشمار میرود[۶][۷].
- اعتدال در فرهنگ اسلامی در معانی اصطلاحی گوناگونی بهکار رفته که همه آنها بامعنای لغوی تقارب دارد. در پزشکی به حالت هماهنگی میان "اخلاط چهارگانه"اعتدال گفتهمیشود[۸] و در جغرافیا نیز به خط استوا که فاصله یکسانی با قطب شمال و جنوب دارد و ساعات شب و روز در آن ثابت است محل اعتدال گفته میشود[۹]. در علم هیئت نیز از نقطه تقاطع منطقة البروج و معدّل النهار به اعتدال ربیعی و خریفی تعبیر میکنند[۱۰][۱۱].
مقدمه
- میانهروی به معنای قصد، اقتصاد و حالت میانه در کمیت و کیفیت، از مفاهیمی است که آفرینش آدمی براساس آن بنا شده و استوار شده است. از اینرو خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: خداوند تو را آفرید و استوار ساخت و تعادل بخشید[۱۲]. از این آیه چنین برمیآید که راز استواری انسان در اعتدال او در امور نهفته است. اعتدال و میانهروی در استواری زندگی فردی و اجتماعی آدمی نیز نقش برجستهای دارد. از اینرو خداوند در قرآنکریم میانهروی را روش و رفتار نیک معرفی میکند و رفتار مقابل آن را رفتار زشت و بد برمیشمرد[۱۳][۱۴].
- رفتار مقابل میانهروی، افراط و تفریط است که در فرهنگ دینی مورد نکوهش قرار گرفته است. امام(ع) نیز بر این نکته تأکید دارد و ضمن بیان آثار گذشتن از حد میانه در برخی امور، انسانها را به رعایت آن سفارش میکند: پارهگوشتی به رگ حیات انسان آویخته است که از شگفتانگیزترین اعضای او، یعنی قلب است که زمینههایی از حکمت و نیز ضد آن را در خود جا دهد. پس اگر امید در آن پدید آید طمع به سراغش رود و او را خوار سازد و اگر طمع هجوم آورَد حرص او را هلاک خواهد ساخت، و اگر ناامیدی چیره شود اندوه او را از پا درآورَد، و اگر خشم بر او عارض شود تندخویی حاکم شود، و اگر رضامندی او را خوشبخت سازد عنان اختیار از کف دهد، و اگر ترس او را فراگیرد دست روی دست گذارد، و اگر امنیت دامنگستر شود غرور و غفلت آن را از او رباید، و اگر مصیبتی بدو رسد جزع فرغ رسوایش کند، و اگر به مالی دست یازد طغیان کند، و اگر دچار تهیدستی شود در دام بلا افتد، و اگر گرسنگی او را به ستوه آورَد ناتوانی زمینگیرش کند، و اگر سیری از حد گذرد پرخوری او را بیازارد. پس هر کوتاهی او را ضرر رسانَد و هر تندروی برای او فساد آورَد[۱۵][۱۶].
- امت متعدل، امتی است که در امر دین تسلیم و نسبت به دستورات الهی میانهرو و معتدل باشد. افراط و تفریط در امور اجتماعی باعث برهم خوردن تدریجی حالت تعادل در زندگی میشود و در نهایت، کانون اجتماع را برهم میزند. امام علی(ع) میفرماید: پس راه میانه را در پیش گیر که رهایی در همان است. قرآن، کتاب باقیمانده، و نشانههای نبوت بر آن [راه میانه] قرار گرفته و مسیر حرکت سنت است و سرانجام نیکو بدان بازگردد[۱۷][۱۸].
- اعتدال و میانهروی در امور، از جمله مسائل حکومتی نیز مورد تأکید است. امام به فرماندار خود میفرماید: کاری که باید بیش از هر کار دیگر دوست داشته باشی، اعتدال و میانهروی در حق است[۱۹][۲۰].
- این همه تأکید بر اصل اعتدال، بیانگر این حقیقت است که قانون توازن، تعادل و اعتدال بر سراسر نظام هستی حکمفرما و دلیل استواری جهان، جامعه و نفس انسانی است[۲۱].
اعتدال در قرآن
اعتدال ادیان توحیدی
اعتدال امّت اسلام
انواع اعتدال
اعتدال در حدود و قصاص و انتقام
عوامل خروج از اعتدال
بازتاب آیات اعتدال در اخلاق اسلامی
اعتدال پیامبر
اعتدال در فرهنگ قرآن
آیات عدل در قرآن با الفاظ: «إغل»، «عدل»، «تغیر لوا»، «یغډون»، «اغوا»، «د»، «عدل»، «د» و در مجموع، در ۲۶ آیه آمده است که ما در این جا تنها آیات تغیر لوا» را که در سورههای نساء و مائده آمده و مجموع چهار آیه میباشد و از آیاتی است که در مدینه نازل شده و ترتیب مصحفی و نزولی شان، ترتیب واحدی میباشد، برگزیده و ابتدا هم چون گذشته تحت عنوان: «آیات اعتدال» تنظیم مینماییم و سپس بعد از تحقیق در معنا و تفسیر آن، به تفسیر روایی آن از تفاسیر علمای شیعه و اهل تسنن خواهیم پرداخت و سرانجام هم با فضل الهی به تدبر در آنها میپردازیم.[۲۲]
تنظیم آیات اعتدال به ترتیب مصحفیشان
- ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا﴾[۲۳].
- ﴿وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا﴾[۲۴].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾[۲۵].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۲۶].[۲۷]
منابع
پانویس
- ↑ خراسانی، علی، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۳،ص ۵۴۲
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۸۵؛ القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰، «عدل».
- ↑ مفردات، ص۵۵۳، «عدل».
- ↑ التحقیق، ج۹، ص۶۱ـ۶۲، «فرط».
- ↑ التوقیف، ج۱، ص۵۵۶؛ مفردات، ص۶۳۶، «فسد».
- ↑ التعریفات، ص۳۸.
- ↑ خراسانی، علی، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۳،ص ۵۴۲
- ↑ التوقیف، ج۱، ص۴۳۱: مفتاح دارالسعاده، ج۱، ص۱۹۴ـ۱۹۵.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۷۷ـ۷۷۸.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص:۷۷۷.
- ↑ خراسانی، علی، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۳،ص ۵۴۲
- ↑ ﴿ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ﴾؛ سوره انفطار، آیه ۷.
- ↑ ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأَكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ﴾؛ سوره مائده، آیه ۶۶
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 751.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۸: «"لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ، هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ الْقَلْبُ، وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا، فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ، وَ إِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَكَهُ الْحِرْصُ، وَ إِنْ مَلَكَهُ الْيَأْسُ قَتَلَهُ الْأَسَفُ، وَ إِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ، وَ إِنْ أَسْعَدَهُ الرِّضَى نَسِيَ التَّحَفُّظَ، وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ، وَ إِنِ اتَّسَعَ لَهُ الْأَمْرُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ، وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى، وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَضَحَهُ الْجَزَعُ، وَ إِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ شَغَلَهُ الْبَلَاءُ، وَ إِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ، وَ إِنْ أَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ كَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ، فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 751-752.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۶: «"الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّةُ، عَلَيْهَا بَاقِي الْكِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ، وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَيْهَا مَصِيرُ الْعَاقِبَة"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 752.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳: «"وَلْيَکُنْ أَحَبَّ الاُمُورِ إِلَيْکَ أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 752.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 752.
- ↑ امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص ۱۶۹.
- ↑ «و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳.
- ↑ «و هرگز نمیتوانید میان زنان (خود) دادگری کنید هر چند (به آن) آزمند باشید پس، (از یکی) یکسره رو مگردانید که او را سرگردان واگذارید و اگر (میان خود و او را) سازش دهید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۲۹.
- ↑ «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سوگرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بیگمان خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
- ↑ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.
- ↑ امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص ۱۷۰.