امام حسین علیهالسلام
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
امام حسین (ع) | |
---|---|
نقش | امام سوم شیعیان |
نام | حسین بن علی |
کنیه | اباعبدالله |
زادروز | ۳ شعبان، سال ۴ ق |
زادگاه | مدینه |
مدت امامت | ۱۰ سال (۵۰-۶۱ ق) |
شهادت | ۱۰ محرم، ۶۱ ق |
مدفن | کربلا، عراق |
محل زندگی | مدینه • کوفه |
لقب(ها) | سیدالشهداء • سبط اصغر |
پدر | امام علی علیه السلام |
مادر | حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) |
فرزند(ان) | امام سجاد (علیه السلام) • علی اکبر • علی اصغر |
طول عمر | ۵۷ سال |
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ولادت امام حسین(ع)
- امام حسین(ع) سومین پیشوای مسلمانان و دومین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) است که در سوم شعبان سال سوم هجری در مدینه دیده به جهان گشود[۱]. کنیهاش ابوعبدالله و دارای القاب فراونی است که بخشی از آنها با امام حسن(ع) مشترک اند[۲]. از القاب مشهور آن امام، سبط و سیدالشهداء است[۳]. در روایت است که نام او را خداوند برگزیده و جبرئیل به پیامبر(ص) ابلاغ کرده است[۴].[۵] بنابراین، نام حسین را پیامبر اکرم(ص) به امر خدا بر وی نهاد. حسین نام فرزند دوم هارون، یعنی "شبیر" است. این نام پیش از این در میان مردمان عرب سابقه نداشته است[۶]. امام حسین(ع) در مدینه به دنیا آمد. سال تولد امام را منابع مختلف بین سالهای سوم تا ششم هجری نقل کردهاند. روز تولد وی نیز بنا بر قول مشهور مطابق با سوم ماه شعبان روایت شده است[۷]. پس از تولد، رسول خدا(ص) خود در گوش او اذان و اقامه گفت[۸] و پیوسته بدو عنایتی ویژه داشت[۹]. روایت است هنگام تولد او، جبرئیل به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور پیامبر اکرم(ص) رسیدند و جبرئیل پیامبر را از کیفیّت شهادت ایشان و ادامۀ امامت اهلبیت(ع) در نسل او آگاه ساخت[۱۰]. شش سال از عمر مبارک امام حسین(ع) در کنار جدّش رسول خدا گذشت[۱۱].
فضائل و مناقب سید الشهداء(ع)
- امام حسین(ع) شش سال از دوران زندگیاش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار رسول خدا(ص) بوده و حتی در وقت نماز از آن حضرت جدا نمیشد. رسول خدا(ص) با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشهای از فضائل او و برادرش را به مردم بازگو نمود، مانند حدیث: "حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند"[۱۲].[۱۳] پیامبر علاقهای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و رفتار، از مهر شگفت خویش به فرزند دخترش پرده برمیداشت. او را به سینه میفشرد و گلویش را میبوسید و میفرمود: «حسین از من است و من از اویم. خدا دوست دارد کسی را که حسین را دوست دارد. حسین از اسباط است»[۱۴].[۱۵] روایت است که پیامبر بر منبر سخنرانی میکردند، چون امام حسن و حسین(ع) آمدند پیامبر از منبر پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهمترین رخداد دوران کودکی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شرکت در مباهله بود. امام حسین(ع) از نظر ظاهری شبیه به پیامبر(ص) بود. ایشان مردی سپیدچهره بود و عمامهای سیاه بر سر میگذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد. حضرت مردی صاحب کرم و بردبار بود و به فقرا و مساکین رسیدگی میکرد و با آنان نشست و برخاست داشت[۱۶].
- پیامبر(ص) فرمود: "امّا حسین، پس او از امّت من است و او پسر و فرزند من و بهترین خلق بعد از برادرش است، او امام مسلمانان مولای مؤمنان، خلیفه پروردگار عالمیان، فریادرس فریاد خواهان و پناه پناه جویان و حجّت خداوند بر تمام خلق خدا و سرور جوانان اهل بهشت و باب نجات امّت است، فرمان او، فرمان من و اطاعت از او، اطاعت از من است، پس هر کس از او پیروی کند از من است و هر کس از او نافرمانی کند، از من نیست"[۱۷][۱۸].
ویژگیهای اخلاقی و رفتاری
- هر چند همۀ امامان معصوم(ع) در عرصۀ اخلاق و رفتار نمونۀ کامل و بیمانندند، امام حسین(ع) در این میان جایگاهی ویژه دارد. فداکاری و پاکبازی او برای احیای دین و گذشتن از همۀ هستی خویش برای فرمانبرداری خدای متعال، در تاریخ انسانی بینظیر است. به خداوند عشق میورزید و در همه حال به ذکر او بود؛ چنانکه نقل کردهاند در شب عاشورا از دشمن مهلت خواست تا به مناجات بایستد و نماز بگزارد و قرآن بخواند و فرمود: «خدا میداند که من نماز و قرآن و دعای فراوان و استغفار را دوست میدارم»[۱۹]. بیست و پنج بار پیاده به حج رفت و دعای پر مغز عرفه از اوست. در تواضع و جود و بخشایش و رأفت و احسان و حلم و فصاحت و بلاغت و شجاعت، شهره عام و خاص بود[۲۰].
زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت
- زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسین(ع) پیش از امامت ایشان را میتوان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار امام علی(ع) و دیگری دوران امام حسن(ع).
- روزگار امام علی(ع): این دوران را میتوان در دو بخش باز نمود:
- دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین(ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژرویهای برخی اصحاب پیامبر(ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین(ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا میکرد، نارضایتی و مخالفت خویش را با وضعیت جامعه اسلامی بازمینمود[۲۱].
- دوران زمامداری امام علی(ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری میکرد. فعالیتهای امام حسین(ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگهای جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیتهاست[۲۲].از آن حضرت خطبهای در جنگ صفین نقل شده که ضمن آن مردم را به جنگ ترغیب میکرد[۲۳]. در مراحل مقدماتی جنگ صفین در گرفتن آب از دست شامیان نقش داشت، امام علی(ع) بعد از آن پیروزی فرمود: «هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ»[۲۴]. به طور کلی در دورانی که علی(ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود[۲۵]. امام علی(ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار میدهد[۲۶].
- روزگار امام حسن(ع): دوران امامت امام حسن(ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید[۲۷]. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن(ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود[۲۸] و همیشه احترام برادرش را پاس میداشت و در حضور ایشانسخن نمیگفت[۲۹].
دوران امامت
- امامت حسین بن علی(ع) از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین(ع) جزء دوازده تنی است که پیامبر(ص) در حدیث مشهور جابر انصاری از آنان یاد میکند و آنان را خلیفه و وصی خویش میخواند. افزون بر این، امام(ع) در ماجرای مباهله همراه پیامبر(ص) بود. پیامبر(ص) دربارۀ امامت او و برادرش امام حسن(ع) فرمود: «این دو فرزندم، اماماند؛ چه بنشینند و چه قیام کنند»[۳۰]. امام حسن(ع) نیز بر امامت ایشان تصریح کرده و هنگام شهادت، برادر را امام پس از خود خوانده و فرموده است: «چون وفات یابم و روح از تنم جدا گردد، حسین بن علی امام است. وراثت او از پیامبر، نزد خدا در کتاب ثبت است»[۳۱].[۳۲]
قیام سید الشهداء و شهادت حضرت
- امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع) به امامت رسید. ده سال از امامت آن حضرت در دوران معاویه سپری گردید[۳۳] که در این مدت به احترام پیمان برادرش با وی صبر کرد[۳۴]. بعد از صلح امام حسن(ع) از بیعت با معاویه خودداری کرد و در برابر امویان موضع میگرفت و با آنان برخورد میکرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به قیام علیه معاویه تحریک میکردند، قیام در زمان معاویه را به صلاح نمیدانست و آنها را نیز برحذر میداشت[۳۵]؛ چراکه معاویه شخصیتی دینی برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب وحی بر خود نهاده بود. سیاست معاویه، از طرفی با فریبکاری و ظاهرسازی و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ ترور، ایجاد وحشت و تبعید استوار شده بود[۳۶]. بر این اساس، قیام علیه معاویه، بسیار دشوار مینمود تا جایی که هم امام حسن و هم امام حسین(ع) قیام در زمان معاویه را به مصلحت ندانستند[۳۷]. پس از شهادت امام مجتبی(ع)، در زمان حیات معاویه نیز بر این موضع خود باقی ماند و ضمن ضرورت قیام بر حکومت کفر، قیام را بعد از حیات معاویه موکول کردند. امام حسین(ع) هنگامی که معاویه برای یزید از مردم بیعت میگرفت، دست بیعت با او نداد و ضمن خطبهای معاویه را محکوم کرد[۳۸].
- پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ﻫ. فرزندش یزید بر جای او نشست. امام حسین(ع) با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر صلح را مصلحت ندانست و قیام آشکار خویش علیه حکومت را آغاز کرد[۳۹]. از این رو، به عنوان اعتراض، از مدینه به مکه هجرت کرد و چند ماه آنجا بود. به دعوتِ مردم کوفه که از هواداران او و پدرش بودند، برای مبارزه با سلطۀ یزید از مکه به سوی کوفه عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به کوفه، در سرزمین کربلا به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود تسلیم شود[۴۰]، خود و فرزندان و بستگان و یارانش در روز جمعه، دهم محرم سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند. سن امام را به هنگام شهادت بین ۵۶ تا ۵۸ سال روایت کردهاند[۴۱].
- سید الشهداء(ع) با آنکه میدانست پایان این سفر، شهادت است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن امویان و ایجاد یک حرکت ریشهدار و تحریک مردم به مبارزه علیه ستم و نجات اسلام از زوال و نابودی، تنها شهادت مظلومانه میتوانست کارساز باشد. امام نیز با خون خود و یارانش، نهال حق و آزادی و اسلام را آبیاری کرد و فرهنگ "جهاد و شهادت" را جهانی ساخت. حسین بن علی(ع) در علم و شجاعت و بخشش و دستگیری از بیچارگان، نمونه بود و در جوانمردی و ایثار، نظیر نداشت. مدفن او در "کربلا" زیارتگاه مسلمانان و آزادیخواهان است[۴۲].
دوران امامت امام حسین(ع)
- موضعگیری امام حسین(ع) را در دوران امامت حضرت به دو دوره میتوان تقسیم کرد:
- قسم اوّل در عهد معاویه بود که حضرت به احترام معاهده برادرش و اینکه با وجود معاویه حرکت نظامی به نتیجه نمیرسید، از یک درگیری مسلّحانه با معاویه خودداری کرد و در جواب دعوت مردم کوفه - که حضرت را به قیام فرا میخواند - بیان کرد که با بودن معاویه قیام به مصلحت نیست، آمادگی خود را حفظ کنید. اگر معاویه مرد و ما زنده بودیم آنگاه تصمیم خواهیم گرفت؛ البتّه معنای این سخن، آن نیست که امام در حالت انزوا به سر میبرد و هیچگونه فعالیّت اجتماعی نداشت؛ بکله امام فعّالانه در جریانهای سیاسی - اجتماعی حضور داشت و همچون برادرش امام حسن مانعی در جهت سیاستهای مزوّرانه معاویه بود و با نامههای کوبنده، اقدامات معاویه را در جهت اذیّت و آزار و قتل و غارت مسلمانان، به ویژه شیعیان محکوم میکرد و او را به محاکمه میکشید؛ چنانکه در همین دوران در جلسهای که با شرکت چند صد نفر از اصحاب و دیگران در موسم حج تشکیل داد، به روشنگری سیاسی پرداخت و از حضّار خواست تا پیام او را بعد از بازگشت به وطن خود، به افراد مورد وثوق برسانند و به این ترتیب زمینه را برای یک قیام شکوهمند فراهم میکرد. از طرفی، از این فرصت در جهت تربیت نقش آفرینان قیام کربلا و عاشوراسازان استفاده کرد و همچنین تبیین و توضیح احکام و معارف الهی در مناسبتهای مختلف نیز یکی از ابعاد فعالیّتهای امام بود[۴۳].
- قسم دوّم که در دوران امامت حضرت و در خلافت یزید بود، ویژگی خاصّی داشت. با آنکه معاویه در عهدنامه صلح به امام حسن پیمان سپرده بود که برای خود جانشینی بر نگزیند، امّا همچون سایر مفاد عهدنامه، این ماده را نیز زیر پا گذاشت و با هر تزویری که بود از مردم برای فرزندش یزید، بیعت گرفت. یزید بر خلاف پدرش دارای شخصیّت پیچیدهای نبود. او نه تنها یک شخصیّت سیاسی نبود که از داشتن جایگاه مذهبی، علمی و اجتماعی نیز محروم بود و حتّی از زندگی در محیطهای دارای تمدّن و آداب و رسوم آن روز هم برخوردار نبود. یزید از یک زن که اصلاً مسیحی و از یک خاندان مسیحی و بادیهنشین بود، متولّد شد و دور از تمدّن شهری، در بادیه، همراه داییهای مسیحی خود رشد کرد. شراب و شعر و انس با حیوانات از جمله سگ و میمون برایش مهم بود.
- هیچگاه خود را به حفظ ظاهری مقید نمیدید، از عقاید متین و مستحکمی برخوردار نبود و از تظاهر به فساد اخلاق، شرب خمر و انحراف عقیدتی ابایی نداشت و بسیاری از مسلمانان از وضع یزید آگاه بودند؛ به این سبب، درگیری و مبارزه با یزید (بر خلاف مبارزه با معاویه) کار دشوار و پیچیدهای نبود. تکلیف هر مسلمانی هم در برابر چنین حاکمی روشن است. امام حسین(ع) در مسیر کربلا سخن جدّش پیامبر(ص) را به این مضمون نقل نمود که هر کس سلطان جابری را ببیند که حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال و بر بندگان خدا ستم کند و او با سخن و عمل در مقابل سلطان مذکور نایستد، بر خدا است که آن شخص را در دوزخ، در جایگاه همان سلطان وارد کند. امام حسین میفرمود: اگر امّت به شخصی همچون یزید مبتلا شود، فاتحه اسلام را باید خواند. در چنین شرایطی یزید به حاکم مدینه نوشت که یا از امام حسین بیعت بگیرد یا سر حضرت را برایش بفرستد. امام از همان ابتدا دست به شمشیر برد و با عدّهای مسلّح به منزل حاکم رفت و عاقبت برای خودداری از بیعت به مکّه عزیمت فرمود و در مکّه حضرت فرمود توجّه مسلمانان در سر تا سر جهان اسلام قرار گرفت.
- شخصیّتهای بزرگ به ملاقات حضرت میشتافتند. از سوی مسلمانان عراق نامههای بیشماری برای امام نوشته شد که او را برای قیام به عراق دعوت میکردند. امام پسر عمو و شخصیت مورد اعتماد خود (مسلم بن عقیل) را برای ارزیابی اوضاع عراق به کوفه اعزام کرد و پس از دریافت نامه او مبنی بر مساعد بودن اوضاع کوفه، به سمت کوفه حرکت کرد. در عراق، کوفیان خیانت کردند و از یاری امام خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، فرزند پیامبر(ص) با خاندان و معدود یارانش توسّط سپاهیان یزید محاصره شدند و چون تسلیم ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی کودکان به شهادت رسیدند و زنها را به اسارت بردند. خون پاک امام، بنیان ستم را به لزره در آورد و پرده از چهره مکر و ریا و خودکامگی و زورمداری برافکند. فرزندان ابو سفیان رسوا و سپس نابود شدند. امام حسین(ع) خط جبهه کفر و نفاق و فسق را شکست و مکتبی را پی افکند که تا روز قیامت، فرا راه ظلمستیزان خواهد بود[۴۴].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- نام امام حسین
- کنیه امام حسین
- القاب امام حسین
- تبار امام حسین (نسب امام حسین)
- خاندان امام حسین
- سرگذشت تاریخی امام حسین (سرگذشت زندگی امام حسین)
- عصر امام حسین
- شرایط سیاسی و اجتماعی عصر امام حسین
- شرایط دینی و فرهنگی عصر امام حسین
- شمایل امام حسین
- صفات ظاهری امام حسین (سیمای امام حسین)
- امامت امام حسین (ولایت امام حسین)
- نصب الهی امام حسین به امامت
- صفات امام حسین (ویژگیهای امام حسین):
- صفات امامت در امام حسین
- علم لدنی امام حسین:
- عصمت امام حسین:
- افضلیت امام حسین
- فضایل امام حسین:
- مناقب امام حسین:
- کرامتهای امام حسین:
- رخدادهای خارقالعاده زندگی امام حسین
- دیدگاههایی درباره شخصیت امام حسین (امام حسین در نگاه دیگران)
- سیره امام حسین:
- ویژگیهای عملی امام حسین
- سیره عبادی امام حسین
- سیره عرفانی امام حسین
- سیره اخلاقی امام حسین:
- سیره اعتقادی امام حسین:
- سیره علمی امام حسین
- سیره تبلیغی امام حسین
- سیره تربیتی امام حسین
- سیره خانوادگی امام حسین
- سیره اجتماعی امام حسین
- سیره سیاسی امام حسین:
- سیره اقتصادی امام حسین
- سیره قضایی امام حسین:
- سیره نظامی و جنگی امام حسین:
- مأموریت امام حسین
- نقشهای ویژه امام حسین
- یاران و شاگردان امام حسین
- مخالفان یا دشمنان امام حسین:
- دشمنی با امام حسین
- وظایف امت نسبت به امام حسین:
- شناخت شخصیت و جایگاه امام حسین
- شناخت حقوق امام حسین
- شناخت سیره و معارف امام حسین
- ایمان به امام حسین (کفر به دشمنان امام حسین)
- پذیرش ولایت امام حسین (بیزاری از دشمنان او)
- محبت به امام حسین (بغض به دشمنان او):
- مودت امام حسین (عداوت با دشمنان او)
- تمسک به امام حسین
- اعتصام به امام حسین
- تبعیت از امام حسین
- اطاعت از امام حسین
- معیت با امام حسین
- وفاداری در بیعت با امام حسین
- اجابت دعوت امام حسین
- تسلیم امر امام حسین (جنگ با دشمنان او)
- مظلومیت امام حسین
- شهادت امام حسین
- پرسش و پاسخ دوران امام حسین
منابع
پانویس
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
- ↑ امام حسین، ج۱، ص۳۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.
- ↑ ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۰.
- ↑ «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»؛ کامل الزیارات، ص۵۳.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص۲.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ زندگانی امام حسین، ۴۹- ۳۱.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۴
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
- ↑ «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
- ↑ ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۳۵.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۳۶-۱۳۷.