مرجعیت علمی اهل بیت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از مرجعیت علمی اهل‌بیت)

مرجعیت علمی اهل بیت (ع) به عنوان یکی از حکمت‌های امامت، عبارت است از اینکه ائمه (ع) به عنوان خلفای راستین پیامبر اسلام (ص)، مفسر و مبیّن دین و بیان‌کنندۀ معارف و احکام الهی و حافظان و شارحان دین هستند. ادله قرآنی و روایی دال بر چنین مرجعیتی بوده و بیانگر گستره علم ایشان نیز هست.

مقدمه

مرجعیت دینی اهل بیت برای مسلمانان و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است که احادیث بسیاری از زبان پیامبر خدا (ص)، آنان را مرجع شناخت دین معرّفی کرده است. حکومت حق و ولایت بر مسلمین و امامت امّت نیز با آنان است و واقعۀ غدیر، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان دنیاطلب، مسیر حرکت دینی و ولایت و خلافت را تغییر دادند و اهل بیت را منزوی و خانه‌نشین کردند. پیامبر اکرم (ص) پیوسته اهل بیت را در کنار قرآن مطرح می‌کرد و مسلمانان را به تمسّک به این دو سفارش می‌فرمود و توصیه می‌کرد از این دو ریسمان محکم و حجّت الهی جدا نشوند. آن حضرت، اهل بیت را همچون کشتی نوح، مثل باب حطّۀ بنی اسرائیل، مانند خانۀ خدا، همچون ستارگان آسمان معرفی کرده و از فضایل و جایگاه آنان در دنیا و قیامت و آخرت، نزد خدا و فرشتگان و پیامبران، بسیار ستایش کرده و به ولایت و محبت و اطاعت و مودت و یادکردن و زیارت ایشان سفارش فرموده است، شناخت آنان و حق اهل بیت و مراعات آن را لازم شمرده و آن را مایۀ قبولی اعمال و وسیلۀ نجات و سعادت در آخرت معرفی کرده است[۱].

در نگاه شیعه، جمیع کمالات روحی و علمی انبیاء (ع) به حضرت رسول (ص) و از ایشان به اهل بیت (ع) رسیده است. همۀ معجزات انبیا و حتی بیشتر از آنها، برای پیامبر (ص) است. تمام این مراتب، درجات، کمالات، اسماء الهیه و اسم اعظم برای جانشین برحق و اوصیای آن حضرت است[۲].

علم اهل بیت

علم، لازمه امامت

اصولاً امامت به مفهوم صحیح و مسئولیت‌های آن، چه از دیدگاه عقل و چه از نظر نقلی، بدون علم، نه امکان‌پذیر است و نه قابل قبول و شایستۀ جامعه اسلامی. در جایی که قرآن و احادیث، احراز مسئولیت‌های اجتماعی و هر نوع ارتقاء را مشروط به علم می‌داند و به برخورداری از علم تأکید می‌کند و جهل و جاهل را مورد نکوهش قرار می‌دهد، چگونه می‌توان در لزوم داشتن علم و برتری علم امام در مقایسه با دیگران شک کرد و امامت بدون علم را قابل قبول دانست؟

در این زمینه آیات فراوانی هست که ما به چند مورد آن بسنده می‌کنیم:

  1. علم، موجب فضیلت و برتری و تقدم است: ﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۳] و اعلمیت از بارزترین و واضح‌ترین مصادیق افضلیت است[۴].
  2. ارتقاء و رفعت مقام، مشروط به علم است: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[۵].
  3. مِلاک ارجاع امور به پیامبر (ص) و اولوالامر، عالم بودن آنها است: ﴿وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ[۶].
  4. امام بدون علم ناگزیر باید به عالم رجوع کند: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۷] که در این صورت بر امام، امامی دیگر خواهد بود.
  5. گزینش و اصطفاء الهی بر اساس علم است: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ[۸].

با تأمل در این آیات درمی‌یابیم که امامت جاهل بر عالِم و عالم بر عالم‌تر، امری مردود و غیر قابل قبول است. در احادیث نیز تأکید فراوانی بر شرط علم در قبول مسئولیت‌های اجتماعی، دیده می‌شود که دلیل بر اولویت اشتراط علم در امامت است. رسول خدا (ص) فرمود: "هیچگاه طایفه و امتی، امور خود را به دست مردی نسپرده است که در آن طایفه و گروه داناتر و اعلم از او بوده‌اند، مگر آنکه پیوسته امور آن امت رو به خرابی و تباهی می‌گذارد، تا زمانی که از این کردار برگردند و زمام امور خود را به دست اعلم امت بدهند"[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محدثی، رجواد، فرهنگ غدیر، ص۱۱۰.
  2. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۶۴- ۱۶۶.
  3. «آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟» سوره زمر، آیه ۹.
  4. سید کمال جزایری، علم الإمام، ص۱۴۱.
  5. «خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.
  6. «و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند» سوره نساء، آیه ۸۳.
  7. «اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  8. «خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  9. شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۶۰ و ۵۶۶.
  10. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۶۴- ۱۶۶.