ویژگیهای حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
ویژگیهای حکومت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / ویژگیهای حکومت امام مهدی |
مدخل اصلی | ویژگیهای حکومت امام مهدی |
تعداد پاسخ | ۱۲ پاسخ |
ویژگیهای حکومت امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- برخی از ویژگیهای حکومت حضرت مهدی را بیان کنید؟
پاسخ نخست
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» در این باره گفته است:
- «کامل شدن نور الهی و برتری یافتن اسلام بر همه ادیان: قرآن مجید در سه سوره مبارک به این مطلب تصریح نموده است:
- ﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!* او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشتهباشند[۱].
- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!* او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند[۲].
- ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز کند؛ و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد[۳].
مفسران مذاهب مختلف اسلامی تصریح کردهاند که این وعده محققالوقوع فقط در زمان مهدی موعود به تحقق میرسد؛ آنجا که اسلام بر همه ادیان برتری پیدا کرده شرق و غرب را فرا خواهد گرفت[۴]. و دولت جهانی اسلام برپا میشود؛ زیرا مراد از واژه اظهار در آیات قرآن، پیروزی و استیلا است نه اینکه صرفاً با دلایل و براهین تنها در عرصه نظری پیروز میگردد، چرا که چنین پیروزی همیشه برای اسلام فراهم بوده است و بشارت خداوند بر امری تعلق میگیرد که در آینده واقع خواهد شد. فخر رازی هم در تفسیر خود به همین مطلب استدلال کرده است[۵].
- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد[۶].
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند[۷].
- ﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاة وَآتَوُا الزَّكَاة وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَة الأُمُورِ﴾؛ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند، و از کارهای ناپسند باز میدارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست"[۸]. اولین آیه مبارک خبر میدهد که قضای حتمی الهی، پاداش التزام به خط ایمان و نیکی - گذشته از پاداش اخروی - پاداشی دنیوی است که همان وراثت زمین و حکومت بر آن باشد؛ آنجا که همواره در دنیا و آخرت پایان کار را از آن پرهیزگاران دانسته است[۹]، آیه دوم بر این نکته تصریح مینماید که آنان که خداوند متعال حتماً آنان را در زمین جانشین قرار خواهد داد، از میان مسلمانان، کسانی هستند که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند؛ کسانی که در زمین مورد استضعاف واقع شده اجازه عبادت آزادانه به آنها داده نمیشد. آیه مزبور بر این نکته تأیید مینماید که این افراد، به دینی که خداوند متعال برای آنان خواسته است گردن مینهند. چنانکه از تدبر در این دو آیه بر میآید هر دو آیه در باره عصر ظهور مهدوی بحث میکنند[۱۰].
- ایجاد جامعه خالص توحیدی: با استناد به آنچه گذشت روشن میشود که یکی از ویژگیهای عصر مهدی موعود (ع) این است که زمام امور جامعه بشری کاملًا در دست صالحان قرار میگیرد؛ آنان که در زمین مورد استضعاف قرار گرفته و نمایندگان اسلام ناب هستند و چون خداوند متعال آنان را در زمین دارای قدرت و حکومت میکند نماز به پا میدارند و زکات میپردازند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند؛ یعنی جامعهای خالص و توحیدی برپا میکنند که در کمال امنیت فقط خدا در آن پرستیده شود و ترسی از هیچ کافر و منافقی در آن راه نداشته باشد. آنان بدین ترتیب همه شرایطی را که برای تحقق حقیقت عبادت خداوند و تکامل انسانی در سایه آن لازم است، فراهم میکنند.
در چنین زمانی هیچ حجت و بهانهای برای کسانی که راه کفر را برگزینند باقی نمیماند و به تعبیر آیه: ﴿فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ آنانند که نافرمانند. زیرا با وجود فراهم بودن همه شرایط لازم برای رفتن به راه مستقیم، از آن رویگردان شدهاند و این یکی دیگر از ویژگیهای عصر مهدی منتظر (ع) و توجیه کننده اخباری است که از شدت عمل آن حضرت با منحرفان سخن گفتهاند.
- تحقق هدف مورد نظر از خلقت نوع بشر: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ﴾؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند[۱۱].
این آیه شریف بر انحصار هدف از خلقت انسان در عبادت خداوند متعال دارد[۱۲]، این همان چیزی است که از نظر فردی و اجتماعی در سایه دولت مهدی موعود (ع) به کاملترین شکل محقق خواهد شد و در بخش گذشته نیز به آن اشاره کردیم.
شهید سید محمد صدر بحثی تفسیری عقیدتی را عنوان کرده است که در آن برای اثبات حتمی بودن ظهور دولت مهدی موعود (ع) به همین آیه استناد کرده است[۱۳]. و از آنجا که تخلف مخلوق از هدف خلقتش محال است، تحقق این هدف امری حتمی است. آیه مزبور نیز در رابطه با این هدف، از نوع بشر صحبت کرده است که عبادت حقیقی در عرصه فرد و اجتماع در کل این نوع محقق خواهد گردید و این امری است که در طول تاریخ حیات انسان بر کره زمین یعنی از زمانی که اولین انسان بر این کره نازل گردید تا کنون محقق نشده است. پس باید معتقد باشیم که این امر حتماً در آینده محقق خواهد شد؛ در دولتی الهی که جامعه توحیدی صالحی را ایجاد کند که عبادت کننده خدا باشد؛ خدایی که تنها است و هیچ شریکی ندارد. این همان دولت مهدوی است که آیات کریم و به آن اشاره داشته و روایات شریف منقول از فریقین که پیشتر گذشت بر آن تصریح دارند.
- از میان رفتن ارتداد از دین حق: خداوند متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَة لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند. این فضل خداست. آن را به هر که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر دانا است[۱۴].
مرحوم علامه طباطبایی برای اثبات اینکه این آیه از عصر ظهور مهدوی سخن میگوید و منظور از ارتداد از دین حق در این آیه باقی بودن بر ظواهر اسلام و در عین حال علاقهمندی به یهود و نصاری و پیروی از آنان در نحوه زندگی در شئون مختلف آن است که امروزه شاهد آن هستیم، بحثی تفسیری قرآنی روایی عنوان کرده است با این مضمون که این همان ارتدادی است که آیات قبل از این آیه، از آن نهی کردهاند؛ آیاتی که از انحرافی سخن به میان میآورند که قبل از پیروزی مهدوی دامنگیر جهان اسلام میشود[۱۵].
بنا بر این از ویژگیهای عصر دولت مهدوی از میان رفتن ارتداد از دین حق یا پیروی از یهود و نصاری در نحوه زندگی و بازگرداندن مسلمانان به طریقه اسلامی در شئون مختلف زندگی است، و این دقیقاً با سایر خصوصیات عصر مهدوی که آیات سابقه بر آن دلالت دارند، تطبیق میکند»[۱۶].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهتنما» در اين باره گفته است:
«حکومت امام عصر همانند حکومت انبیا و اولیای الهی است و با تأکید بیشتر و به میزان گسترده تری به اجرای احکام الهی میپردازد. تفاوت این حکومت با حکومتهای الهی که در گذشته برپا شدهاند، در جهانی بودن آن است؛ به این معنا که موجب اجرای کامل احکام الهی در سرتا سر گیتی میگردد. به هر روی ویژگیهای حکومت مهدوی عبارتند از:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«ما نمیتوانیم درخشندگی حکومت جهانی حضرت قائم (ع) را آن طور که هست نشان دهیم، ولی شاید با ذکر چند ویژگی از ویژگیهای این حکومت در همه زمینهها دورنمایی از این نظام بهشتی و سراسر عدل آن را توصیف نموده و در معرض دید خوانندگان قرار دهیم. به طور کلی ائمه (ع)، آیه: ﴿أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۲۸] را با ظهور امام قائم (ع) تطبیق نمودند و فرمودند: "خداوند زمین را به عدالت قائم (ع) پس از مرگ رهبران ستمگر زنده میگرداند".[۲۹] با مقایسه زمین خشک و مرده با زمین پر از گل و گیاه و میوه و سبزه و آب و مقایسه آن با حکومت مهدی (ع) به دست میآوریم که حکومت جهانی آن حضرت تا چه اندازهای از عدل و صفا و امنیت و شادمانی در همه زمینهها برخوردار است[۳۰]. اکنون برای آشنایی بیشتر با این دوران سراسر درخشان که خداوند به آن سوگند یاد کرده[۳۱] به ویژگیهای زیر که نمایانگر دورنمایی از آن است، توجه کنیم تا زمینهساز این ویژگیها باشیم:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«حکومت حضرت ویژگیهای بسیاری دارد که قابل مقایسه با هیچ حکومتی نیست که به برخی از آنها اشاره میشود:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در اینباره گفته است:
«حکومت امام زمان (ع) در حقیقت، حکومت اسلام واقعی و معارف ناب آن میباشد؛ حکومتی که با امامت و رهبری جانشین تمام انبیا و اولیاء، تصویر واقعی دین را در جامعه به نمایش میگذارد و آن را به کمک یاران صالح خود، به صورت کامل به اجرا در میآورد؛ تا انسانها را در پرتو آن به سعادت دنیا و آخرت رهنمون شوند. بدیهی است که چنین حکومت بیسابقهای، دارای خصایص و ویژگیهای منحصر به فردی است که باید مورد کشف و بررسی قرار گیرد. علامه طباطبایی نیز در بیانات خود و به خصوص در مباحث تفسیری، به ذکر مؤلفهها و ویژگیهای حکومت آرمانی مهدوی پرداخته است؛ این مؤلفهها را میتوان در موارد ذیل تبیین نمود.
به بیان علامه، تعبیر «دینهم» که دین را به خود مردم اضافه کرده است، برای نشان دادن هماهنگی آن با فطرت انسانها میباشد؛ لذا در این جامعه، دین فطری تمام انسانها را با مجذوب خود خواهد کرد[۷۹]. نشر اسرار دین به وسیله امام مهدی (ع) نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که در حکومت امام زمان (ع)، خود آن حضرت مسئول بیان دین و تبیین معارف آن است و نه تنها ظواهر دین، بلکه اسرار و ناگفتههای دینی را نیز برای مردم روشن میکند و آن را با عمق معارف بلند اسلام آشنا میکند؛ چرا که از جمله اموری که طبق روایات در زمان ظهور به وسیله امام مهدی (ع) انجام میگیرد، تبیین حقیقتهای نهفته دینی و اسرار بلند الهی است، که تا آن زمان شرایط بیان آن فراهم نبوده است. مرحوم علامه در رساله الولایه، ضمن بیان وجود معارف باطنی و عمیق در دین و اطلاع معصومین (ع) و اولیای خدا از این اسرار، میگوید: در این روایات اخباری است درباره ظهور حضرت مهدی که در آن احادیث آمده است که قائم اسرار شریعت را آشکار میسازد و از حقیقت آن پرده برمیدارد و قرآن نیز ایشان را تصدیق میکند[۸۰]. البته ایشان به همین مقدار اکتفا کرده و احادیث متعددی که در این باره وجود دارد را ذکر نکرده است[۸۱]. لازم به ذکر است که بر اساس روایات، فهم و سطح فکری مردم نیز در آن زمان بالا میرود و در نتیجه ظرفیت لازم برای درک معارف بلند دینی که از طرف امام (ع) ارائه میشود را خواهند داشت. علامه در این زمینه از امام سجاد (ع) نقل میکند که فرمود: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ[۸۲]؛ خداوند میدانست، در آخرالزمان مردمی ژرفاندیش خواهند بود، به همین جهت آیات ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ و آیات اول سوره حدید را نازل فرمود[۸۳]. بنابراین حاکمیت در دوره ظهور، با توجه به بالا رفتن سطح فهم مردم و دسترسی به امام معصوم که عالم به تمام معارف دینی میباشد، این آموزههای معرفت زا و به خصوص مباحث خداشناسی توحیدی را در سطح عمومی نشر و توسعه میدهد.
مرحوم علامه در این مورد، ضمن بیان شرحی از زندگی حضرت میگوید پس از انقضای غیبت کبری، طبق اخبار آن حضرت فرموده و زمان حکومت اسلامی را به دست گرفته و دنیا را پر از عدل و داد میکند، پس از آنکه با ظلم و جور پر شده باشد[۸۵]. در المیزان، به نقل از مرحوم طبرسی از علی بن الحسین (ع) روایت میکند که وقتی آیه ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ...﴾[۸۶] را تلاوت کرد فرمود: «به خدا سوگند ایشان شیعیان ما اهل بیتند، که خدا این وعده خود را در حق ایشان به وسیله مردی از ما انجاز میکند و او مهدی این امت است و او کسی است که رسول خدا (ص) دربارهاش فرمود: اگر از دنیا نماند مگر یک روز، خدا آن روز را آنقدر طولانی میکند، تا مردی از عترتم قیام کند، که نامش نام من است، زمین را پر از عدل و داد کند، آنچنان که پر از ظلم و جور شده باشد[۸۷]. همچنین در جای دیگر، ضمن نقل حدیث پیامبر (ص) که در حدیث امام سجاد (ع) نیز آمده است، آن را مورد اتفاق و پذیرش همه میدانند[۸۸]. بنابراین، احیا و گسترش داد و عدل به احیای حقوق مظلومان و اجرای حدود الهی نسبت به ظالمان، از شاخصههای اصلی و مهم در حاکمیت مهدوی میباشد.
از کلام علامه در این بخش و دیگر مباحث اجتماعی برمیآید که وی این امنیت را در ابعاد مختلف و در تمام حوزهها و از جمله امنیت اقتصادی، فکری و اعتقادی میداند؛ لذا همانگونه که در ادامه آیه نیز آمده است، امنیت کامل زمانی محقق میشود که جامعه با کمال آرامش و با التزام به اعتقاد خود زندگی کند و از هرگونه مصلحت سنجی در اعمال دینی و ترس و تقیه و پنهانکاری که منافی امنیت است، بینیاز باشد، ﴿محل قرار دادن آیه﴾،[۹۰] لذا در جامعه مهدوی و زیر سایه حکومت امام زمان (ع) تمام این موارد رفع میشود و زندگی فردی و اجتماعی انسانهای صالح در کمال آزادی و امنیت خواهد بود[۹۱]. این بود بعضی از ویژگیهای حکومت امام زمان (ع) در عصر ظهور که از بیانات علامه استفاده میشود، البته خصوصیات دیگری نیز در کتابهای مربوط به حضرت مهدی (ع) ذکر شده است که در کلام ایشان نیامده و ما نیز از ذکر آنها پرهیز میکنیم[۹۲]»[۹۳]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین سبحانینیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد سبحانینیا، در کتاب «مهدویت و آرامش روان» در اینباره گفته است:
«بارزترین و مهمترین پیامد و نتیجه دولت مهدوی (ع) گسترش جهانی قسط و عدل و رفع بیعدالتی و ستم است. آنچه در اولین لحظه از نام مبارک او به ذهن خطور میکند، عدل اوست. در ۱۴۸ حدیث از پیشوایان معصوم (ع)، این مضمون آمده است که: «يَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۹۴] رسول خدا (ص) در حدیثی فرموده است: شما را به مهدی (ع) مژده میدهم. او آنگاه که مردمان با هم اختلاف یابند و ناامنیها و دلنگرانیها آنان را دربرگیرد، بپاخیزد و عدل و داد را در دنیایی که آکنده از ظلم و ستم شده، میگستراند و اموال (داراییها و امکانات اقتصادی) را بین همه به درستی تقسیم میکند و این چنین است که اهل آسمان و ساکنان زمین از او خشنود میشوند[۹۵]. دامنه عدالت او تا اقصی نقاط منازل و زوایای ناپیدای جامعه، گسترش مییابد. با ظهور امام مهدی (ع) و استقرار حکومت آن حضرت، عدالت بر تمام روابط موجود در جوامع انسانی حاکم شده و ساحتهای مختلف حیات بشر، رنگ عدل و قسط به خود میگیرد. به بیان دیگر، عدالت مهدوی همه حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی را شامل میشود»[۹۶].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«تشکیل دولت مستضعفان و تحقق بخشیدن به آرمان والا و الهی حکومت فرودستان و عقب نگهداشته شدگان، از برنامههای اصلی و اقدامهای اساسی و تردیدناپذیر مهدی موعود (ع) است. در جامعه و نظامی که امام مهدی (ع) بنیاد مینهد، زمام همه امور در دست طبقات محروم است و مستضعفان بر آن حکم میرانند و به اداره جامعه میپردازند. چنین آرمانی، هدف اصلی همه ادیان آسمانی به ویژه اسلام بوده است. در تعالیم ادیان، معیارها و اصولی بیان شده که جهتگیری کلّی به سود مستضعفان و تحقّقبخش حاکمیت آنان است و رویارویی و نبرد اصلی پیامبران (ع)، با همین طبقات اشراف، مسرفان، مترفان و مستکبران بوده است؛ یعنی، طبقاتی که همواره از تن دادن به حق و عدل سر باز میزدهاند و خوی و خصلت برتریجویی، سلطهطلبی، حقکشی و بیدادگری راه و روش ایشان بوده است. از آیاتی که درباره پیشوایی مستضعفان سخن به میان آورده و به حکومت حضرت مهدی (ع) ارتباط دارد این آیه است: ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴾[۹۷] این آیه طبق فرمایش امام علی (ع)، و روایاتی چند از دیگر امامان (ع)، ناظر به پیروزی مستضعفان بر مستکبران است و اینکه سرانجام، جهان از آن شایستگان خواهد شد. آیه یاد شده، هرگز از یک برنامه موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل سخن نمیگوید؛ بلکه بیانگر یک قانون کلی برای همه عصرها و قرنها است. این، بشارتی در زمینه پیروزی حق بر باطل و ایمان بر کفر است. نمونه کاملتر آن، حکومت پیامبر اسلام (ص) و یاران آن حضرت بعد از ظهور اسلام بود. گستردهترین نمونه آن نیز، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به دست حضرت مهدی (ع) خواهد بود. این آیه از جمله آیاتی است که به روشنی، بشارت به "ظهور" چنین حکومتی میدهد؛ از اینرو اهل بیت (ع)، در تفسیر آن به این ظهور بزرگ اشاره کردهاند. امام علی (ع) فرمود: "دنیا، پس از چموشی و سرکشی- همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچهاش نگه میدارد- به ما روی میآورد ... سپس آیه «و نرید ان نمن ...» را تلاوت فرمود[۹۸]، در حدیث دیگری میفرماید: "این گروه آل محمد (ص) هستند، خداوند سبحانه و تعالی مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد میشود، برمیانگیزد و به ایشان عزّت میدهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند"[۹۹]. این آیه به صراحت، از امامت مستضعفان سخن گفته و فرودستان و مستضعفان را میراثبر آن زمین معرفی کرده است، روشن است که در دوران ظهور و قیام مهدی آل محمد (ص) این وعده خدایی تحقق میپذیرد و حکومت آل محمد (ص)؛ یعنی، همان حکومت مردم مستضعف و رسیدن محرومان به حق خود. از نظر دیگر، برای اجرای عدالت راستین، حاکمیت فرودستان محروم ضرورت دارد؛ زیرا در تمامی دوران گذشته تاریخ، مورد اصلی ظلم و بیعدالتی، طبقات محروم بودهاند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری "استضعاف"- که تعبیری از همه ظلمها و ستمها است- از میان برود و انسان از زیر بار سنگین و شکننده آن آزاد شود. برای این امر مهم، مبارزه با علل اصلی "استضعاف" ضرورتی اجتنابناپذیر است. روشن است که زورمندان و زرمداران، دو عامل اصلی استضعاف در گذشته و اکنون بودهاند. هر ظلم و ستمی که به محرومان و بیپناهان شده است، یا مستقیم به دست حکومتهای اشرافی و مرفّه انجام گرفته است و یا به دست طبقات اشراف و سرمایهدار که در زیر چتر حمایت حکومتهای مستکبر قرار داشتند و با حکایت قانونی و عملی آنها، راه ظلم، تحمیل و استثمار را هموار میساختند. این نظامها و جریانهای ضد بشری، هنگامی پایان مییابند که حکومت و قدرت سیاسی و نظامی جامعه، به دست طبقات محروم و مستضعف سپرده شود. دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان و مستضعفان، آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. هر حکومتی- هرچه صالح باشد- نمیتواند حقوق محرومان را به آنان بازگرداند؛ مگر اینکه خود از این طبقه باشد و دردهای این طبقه را با تمام وجود خویش لمس کرده باشد. از اینرو، باید مستضعفان حاکمیت یابند و این از شاخههای اصلی اجرای عدالت مطلق است[۱۰۰][۱۰۱]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین اسکندری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رضا اسکندری، در کتاب «گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) ویژگیهای معنوی و مادّی متعدد دارد.
|
۱۰. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «چشم به راه» در اینباره گفته است:
بنا بر بعضی روایات، حضرت امام جعفر صادق (ع) در زمان امامتشان، از لباسهای لطیف استفاده میکرد و به همین دلیل، مورد طعن و انتقاد بعضی مقدس مآبها قرار میگرفت[۱۱۷]. با این حال، در اینجا میفرماید اگر ما به حکومت برسیم، سهمی جز خوردن خوراکهای ناگوار و پوشیدن جامههای تن آزار نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه زمامداری و حکومت پر مسلمانان و وظیفه خطیر کارگزاران حکومت اسلامی است. این روایت نشان میدهد که پذیرفتن مسئولیت حکومت مردم، تعهد مضاعفی را بر عهده پذیرنده این مسئولیت میآورد و او را ناچار میسازد زندگانی خویش را با ضعیفترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و همت خویش را صرف بهبود آن دردها کند. توجه به حکایت زیر ما را در یافتن رسالت سنگین پیشوایان و کارگزاران جامعه عدل اسلامی، یاری میکند: روزی یکی از یاران امیرمؤمنان علی (ع) عرض کرد: ای امیرمؤمنان! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت میکنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامههای پشمین به تن کرده و از دنیا روی برگردانده است. امام فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: "ای دشمنک خویش! شیطان، سرگشتهات کرده و از راهت به در برده است. بر زن و فرزندانت رحمت نمیآری و چنین میپنداری که خدا آنچه را پاکیزه است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد خدا خوارمایهتر از آنی که پنداری؟" گفت: ای امیرمؤمنان! و تو در این پوشاک زبر تن آزار باشی و خوراک دشوار خوار؟ حضرت فرمود: وای بر تو! من نه چون تواَم. خدا بر پیشوایان دادگر واجب فرموده است خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به هیجان نیارد و به طغیان وا ندارد[۱۱۸].
در روایت دیگری، قاطعیت و سازشناپذیری حضرت ولی عصر (ع) در مقابل کارگزاران ناشایست و مهربانی آن حضرت با بیچارگان و مستمندان چنین توصیف شده است: مهدی (ع)، بخشنده است. او با کارگزاران و مأموران دولت خویش بسیار سختگیر و با ناتوانان و مستمندان بسیار دل رحم و مهربان است[۱۲۰]. شدت و قاطعیت در مقابل کارگزاران حکومت و مهرورزی با ناتوانان و زیردستان از ویژگیهای مهمی هستند که حاکم اسلامی باید بدانها آراسته باشد. امام صادق (ع) در نامهای خطاب به نجاشی، یکی از یاران خود که به سمت استانداری اهواز منصوب شده بود، رستگاری و نجات او را در گرو داشتن این ویژگیها دانسته و میفرمود: بدان که نجات و رستگاری تو در گرو چند چیز است: جلوگیری از ریختن خون [بیگناهان]، خودداری از آزار دوستان خدا، مدارا و ملاطفت با زیردستان و حسن سلوک همراه با مهربانی و رأفتی که برخاسته از ناتوانی و شدت و قاطعیتی که برخاسته از زورگویی نباشد[۱۲۱]. امام علی (ع) نیز به یکی از فرمانداران خود چنین سفارش میکند: شدت و قاطعیت را با قدری نرمی و ملاطفت بیامیز و هر زمان که مهربانی و مدارا کردن شایستهتر است، مدارا کن و آنجا که چارهای جز شدت و قاطعیت نداری، شدت و قاطعیت پیشه کن[۱۲۲].
نکته یاد شده را در کلام دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) میتوان دید، آنجا که میفرماید: سوگند به خدایی که دانه را [در دل خاک] بشکافت و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از جایگاه آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههای شما هموار میگشت و نشانههای هدایتگر پدید میآمد و فروغ اسلام، شما را فرا میگرفت و به فراوانی غذا میخوردید و دیگر هیچ عایلهمندی بیهزینه نمیماند و بر هیچ مسلمان و غیرمسلمانی ستم نمیرفت[۱۲۴].
|
۱۱. آقای مهدی لطفی؛ |
---|
آقای مهدی لطفی، در کتاب «پیامبر و امام مهدی» در اینباره گفته است:
«دولت مهدی (ع)، دولت حق است و در دولت حق که بر پایه عدل است، همه گروههای اجتماعی در رفاه و آسایش خواهند بود؛ یعنی عدهای کاخنشین و برخی محتاج نان شبشان نیستند. نعیم بن حماد در نشانهها و صفتهای مهدی (ع) چنین آورده است: "در مال، بخشنده است؛ با مسکینان، رحیم و مهربان است و درباره کارگزاران بسیار سختگیر خواهد بود"[۱۳۰]. پیامبر اسلام درباره بخشش مهدی (ع) میفرماید: مردی نزد مهدی (ع) میآید و عرض میکند: ای مهدی (ع)! به من بخشش کن. پس حضرتش به قدری که بتواند حمل کند، به او میبخشد[۱۳۱]. پیامبر اسلام در روایت دیگری فرمود: مردی به سویش میآید و درخواست کمک میکند. اموال فراوانی نزد حضرت هست. حضرت به خود آن مرد میفرماید: خود آنچه میخواهی بردار[۱۳۲]. باید گفت بخشش مهدی (ع) هم بر پایه عدل است. پیامبر فرمود: "او مال را به طور مساوی تقسیم میکند"[۱۳۳]. به دلیل فراوانی بخشش مهدی (ع)، نیازمندی باقی نمیماند. او آنقدر میبخشد که شخص بینیاز شود. پیامبر اکرم (ص) در وصف مهدی (ع) فرمود: اموال را برابر تقسیم میکند و خدای تعالی دلهای امت محمد را از غنا پر میکند و عدالتش ایشان را فرا میگیرد، به گونهای که منادی به امر حضرت مهدی (ع) ندا میکند: آیا کسی را به مال احتیاج هست؟[۱۳۴]...و عطیه او گواراست...[۱۳۵]»[۱۳۶]. |
۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
حضرت علی (ع) فرمودهاند: به دست ما روزگار سختیها سپری میگردد... و چون قائم (ع) ما قیام کند... در آن روزگار چنان محیط امنی ایجاد شود که زن با همه زیب و زیور خود از عراق تا شام برود... و چیزی او را نترساند[۱۴۲].
|
پانویس
- ↑ توبه، ۳۲ و ۳۳.
- ↑ صف، ۸ و ۹.
- ↑ فتح، ۲۸.
- ↑ تفسیر قرطبی ۸، ۱۲، تفسیر کبیر ۱۶، ۴۰، روایات از طرق اهل بیت (ع) نیز در رابطه با اختصاص تحقق این وعده به عصر مهدی موعود بسیار زیاد است.
- ↑ تفسیر کبیر ۱۶، ۴۰.
- ↑ انبیا، ۱۰۵.
- ↑ نور، ۵۵.
- ↑ حج، ۴۱.
- ↑ تفسیر المیزان ۱۴، ۳۲۹- ۳۳۱.
- ↑ مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان سایر اقوال را که مفسران در این باب آوردهاند مورد موشکافی قرار داده و ثابت کرده است که این نظریات با دلالات آیهای که نمیتوان جز بر دولت مهدوی تفسیرش کرد هماهنگی ندارد. ر.ک: المیزان ۱۵، ۱۵۱- ۱۵۷.
- ↑ ذاریات، ۵۶.
- ↑ تفسیر المیزان ۱۸، ۳۸۶- ۳۸۹.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۲۳۳ به بعد.
- ↑ مائدة، ۵۴.
- ↑ تفسیر المیزان ۵، ۳۶۶- ۴۰۰، و ر.ک: تفسیر شیخ اسعد بیوض التمیمی در باره همین آیات در کتاب «زوال اسرائیل حتمیة قرآنیة»، ۱۲۰- ۱۲۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۹-۲۸۳.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۲.
- ↑ " إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ آمَنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا "؛ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۴.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۲۹۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۳۰.
- ↑ همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۷۱.
- ↑ " الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً"؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " كَأَنَّنِي بِدِينِكُمْ هَذَا لَا يَزَالُ مُتَخَضْخِضاً يَفْحَصُ بِدَمِهِ ثُمَّ لَا يَرُدُّهُ عَلَيْكُمْ إِلَّا رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ الگو:ص"؛ غیبت نعمانی، ص ۲۳۸.
- ↑ " وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَ مَسَحَ جَبْهَتَهُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۲۸۴.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۱۲ - ۱۱۶.
- ↑ خداوند زمین را پس از مرگش زنده میکند؛ سوره حدید، آیه ۱۷.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۳؛ ۱۳۰.
- ↑ ویژگیهای این زمان در کتاب بحار الانوار، ج ۵۳، از ص ۱؛ ۳۸ آمده است.
- ↑ و العصر (سوره عصر، آیه ۱) که یکی از تفاسیر آن سوگند به عصر درخشان حکومت حضرت مهدی (ع) است.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ منتخب الأثر، ص ۴۷۱ الی ۴۷۳؛ البته در آغاز، امام (ع) براساس دلیل و منطق با مردم برخورد میکند و حجت را بر آنها تمام مینماید. امام باقر (ع) در اینباره فرمود: امام قائم (ع) به یارانش میفرماید: «مردم مکه به سوی من نمیآیند، ولی من میفرستم سراغ آنها و به آنچه که شایسته من است، بر آنها استدلال میکنم»؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۰۷.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۹۶.
- ↑ " إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم "؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " إِنَ الْمُؤْمِنَ فِي زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَشْرِق "؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۳، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَ بَيْنَ جَوَانِحِي عِلْماً جَمّاً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴.
- ↑ " فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِر "؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۴۰؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۶.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۱۶۸.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۷.
- ↑ " إِذْ قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُه "؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۶.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۱۱۰؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۶۵.
- ↑ " يَتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ تُؤْتِي الْأَرْضُ أُكُلَهَا وَ لَا تَدَّخِرُ مِنْهُمْ شَيْئاً وَ الْمَالُ يَوْمَئِذٍ كُدُوسٌ يَقُومُ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي فَيَقُولُ خُذ "؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۲۲؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۸۲.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۶؛ ۳۹۰.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶ و ۴۴۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۶۵.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۰۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۳۰؛ کشف الغمه، ج ۳ ص ۳۶۱.
- ↑ منظور، سید حسنی است که شرح قیام او را قبلا ذکر کردیم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ گویا منظور چهار مسجدی است که دشمنان اهل بیت (ع) هریک از آن را برای تشویق به نام یکی از دشمنان یا شرکت کنندگان در خون امام حسین (ع) ساختند که عبارتند از: مسجد ثقیف (به نام مغیرة بن شعبه ثقفی) و مسجد اشعث (به نام اشعث بن قیس، سرکرده منافقین) و مسجد جریر (به نام جریر بن عبد الله، مخالف امام علی (ع)) و مسجد سماک (به نام سماک بن مخزمه اسدی، که از فرمانروایان جنگ صفین است)؛ تهذیب، ج ۲، ص ۲۵۰.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۴۶.
- ↑ این روایات در معانی الاخبار، ص ۲۰۰ به بعد آمده است.
- ↑ " الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً فَيَدْخُلُوا فِي الْكُفْرِ وَ لا يَهْتَدُونَ فَيَدْخُلُوا فِي الْإِيمَانِ فَلَيْسَ هُمْ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْإِيمَانِ فِي شَيْءٍ "؛ معانی الاخبار، ص ۲۰۳.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۷۹-۱۸۷.
- ↑ "أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يَمْلَأُ الأَرْضَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً و ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سُكَّانُ السَّمَاءِ وَ الأْرْضِ يُقْسِّمُ الْمَالَ صَحاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا مَعْنَى صَحَاحاً؟ قالَ: بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ النَّاسِ وَ يَمْلَأُ قُلُوبَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) غِنًى وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ..."؛ منتخب الاثر، ص ۱۴۷.
- ↑ "يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ خَلْقُهُ خَلْقِي يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا"؛ منتخب الاثر، ص ۱۷۹.
- ↑ "لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۳۳ - ۳۳۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
- ↑ دعای افتتاح؛ کافی، ج ۳، ص ۴۲۴.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۸۳.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۶۰.
- ↑ «خداوند به مومنان و کسانی از شما که اعمال شایسته به جا میآورند وعده داده که آنها را در زمین جانشین کند». نور: ۵۵.
- ↑ «همانا زمین از آن خداوند است و آن را میراث هر کس از بندگانش که بخواهد قرار میدهد و پایانکار، از آن پرهیزکاران است». اعراف: ۱۲۸.
- ↑ «زمین را بندگان شایسته من به ارث میبرند». انبیا: ۱۰۵.
- ↑ «پس پروردگارشان به ایشان وحی فرستاد که به طور قطع ستمکاران را هلاک خواهیم کرد و بعد از ایشان شما را در زمین سکونت خواهیم داد». ابراهیم: ۱۳-۱۴.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۱.
- ↑ «و نیز دینشان را که برای آنها پسندیده است استقرار دهد». نور: ۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲.
- ↑ طریق عرفان (ترجمه و شرح رساله الولایه)، صفحه ۲۳ و ۱۵۵؛انسان و عقیده، صفحه ۲۱۱.
- ↑ از جمله حضرت علی (ع) میفرماید: فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ؛ او روش عادلانه در حکومت را به شما نشان میدهد و کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده است، زنده میکند. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
- ↑ مقصود آیه اول تا ششم این سوره میباشد.
- ↑ المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۱۴۷؛ به نقل از: اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۹۱.
- ↑ برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۸ و ۲۵۲؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۲۸۵ و ۳۱۴؛تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۱۴ و ۶۶؛بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه ۵۱ و ۵۲ و غیره.
- ↑ بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۲۳۰.
- ↑ نور: ۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۸؛ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۷، صفحه ۱۵۲. این حدیث را امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز فرمودهاند.
- ↑ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، صفحه ۲۳۲.
- ↑ «و پس از ترسشان، امنیت روزیشان فرماید». نور: ۵۵.
- ↑ «مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیکنند». همان.
- ↑ ر.ک به: المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲؛جلد ۲ صفحه ۳۰۱ و ج ۹، صفحه ۳۹۶؛بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۱۱۵؛فرازهایی از اسلام، صفحه ۳۷، بند ۱۹۵.
- ↑ ر.ک به: کتاب امام مهدی (ع) موجود موعود، نوشته آیت الله جوادی آملی؛ و موعود شناسی نوشته علی اصغر رضوانی.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۶۶-۲۷۲.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، ج۲، ص۲۲۲-۲۳۵.
- ↑ «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زَلَازِلَ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ»؛ بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۹-۱۲۰.
- ↑ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم؛ سوره قصص ، آیه: ۵.
- ↑ " لَتَعْطِفَنَ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ ﴿وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِين ﴾ "؛ سیّد رضی، نهج البلاغه، ص ۵۰۶
- ↑ " هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُ عَدُوَّهُمْ"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۸۴
- ↑ محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۷۴- ۱۶۵) با تصرف
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۸۸ - ۱۹۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۴۶.
- ↑ اسکندری، رضا، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۹۴.
- ↑ « يَنْزِلُ بِأُمَّتِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ بَلَاءٌ شَدِيدٌ مِنْ سُلْطَانِهِمْ لَمْ يَسْمَعِ النَّاسُ بِبَلَاءٍ أَشَدَّ مِنْهُ حَتَّى تَضِيقَ عَلَيْهِمُ الرَّحْبَةَ وَ حَتَّى تَمْلَأَ الْأَرْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ رَجُلًا يَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ مِنْ بَذْرِهَا شَيْئاً إِلَّا أَخْرَجَتْهُ وَ السَّمَاءُ مِنْ قَطْرِهَا شَيْئاً إِلَّا صَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ مِدْرَارا»؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۲۹، ص۲۳۳.
- ↑ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) ذَهَبَتْ دَوْلَةُ الْبَاطِلِ»؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱۳.
- ↑ «فِي قَوْلِ اللَّهِ ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ يَكُونُ أَنْ لَا يَبْقَى أَحَدٌ إِلَّا أَقَرَّ بِمُحَمَّدٍ»بحارالأنوار، ج۵۳، ص۳۴۶.
- ↑ «﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا﴾ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۳۴۰.
- ↑ «تزيد المياه في دولته و تمدّ الأنهار و تضاعف الأرض أكلها»؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۲۹، ص۴۶۰.
- ↑ «تُعْطِي السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ الشَّجَرُ ثَمَرَهَا وَ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ تَتَزَيَّنُ لِأَهْلِهَا»؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۸۵.
- ↑ «قَالَ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۸.
- ↑ «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّى يَرَاهَا النَّاسُ عَلَى وَجْهِهَا وَ يَطْلُبُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ مَنْ يَصِلُهُ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ مِنْهُ زَكَاتَهُ فَلَا يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اسْتَغْنَى النَّاسُ بِمَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ الارشاد، ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ «الْقَائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ وَ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِينَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِرَ وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ (ع) فَيُصَلِّي خَلْفَهُ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۹۱.
- ↑ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۱۷.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۲۳۶-۲۴۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.
- ↑ همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.
- ↑ ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان (ع)، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علینقی فیضالاسلام، بیجا، بینا، بیتا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.
- ↑ علی بن موسی بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، چاپ اول: قم، مؤسسة صاحب الأمر (ع)، ۱۴۱۶ ه- ق، ص ۳۲۵؛ نجمالدین جعفربن محمد عسکری، المهدی الموعود المنتظر عند علماء السنة والإمامیه، چاپ اول: تهران، مؤسسة الامام المهدی (ع) ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۷۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۹۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص ۳۲۰ , نامه ۴۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۳۲.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.
- ↑ همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح ۲.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۲، صص ۲۰۷ - ۲۰۹.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۱۵۴.
- ↑ نعیم ابن حماد، الفتن، بیجا، انتشارات مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۳ ه.ق، چ ۱، ص۲۷۹.
- ↑ ابن سوره، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۱ ه.ق، ج۴، ص۱۰۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۷۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۲.
- ↑ محمدباقر مجلسی، مهدی موعود، ترجمه: ارومیهای، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۱، چ ۴، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ محمدباقر مجلسی، مهدی موعود، ترجمه: ارومیهای، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۱، چ ۴، ج۱، ص۱۳۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹۵.
- ↑ لطفی، مهدی، پیامبر و امام مهدی، ص۲۰-۲۱.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱
- ↑ ابن طاووس، ملاحم، ص ۸۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶
- ↑ همان، ص ۳۹۰، ح ۲۱۲
- ↑ خصال، ج ۲، ص ۴۱۸
- ↑ کمال الدین، ج ۱، باب ۳۰، ح ۴، ص ۵۸۴
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ص ۶۵
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای ندبه
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۵۴.