نهاد وکالت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]↵↵{{پرسمان' به ']] == پرسش‌های وابسته == {{پرسمان')
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت/بالا}}
{{مدخل مرتبط
{{مهدویت}}
| موضوع مرتبط = مهدویت
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[نهاد وکالت در معارف و سیره امام کاظم]] - [[نهاد وکالت در معارف و سیره امام جواد]] - [[نهاد وکالت در معارف و سیره امام هادی]] - [[نهاد وکالت در معارف و سیره امام حسن عسکری]] - [[نهاد وکالت در معارف مهدویت]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
'''سازمان وکالت''' که برای آماده‌سازی [[شیعیان]] برای [[غیبت]] [[حضرت حجت]]{{ع}}شکل گرفت، به طور رسمی از زمان [[امام کاظم]]{{ع}} پدید امد. [[وظایف]] اصلی سازمان، دریافت وجوهات شرعی و تحویل آنها به [[امام]]، [[راهنمایی]] و حل مشکلات شیعیان بود، امام، دارای وکیل ارشد و وکلای ثابت و سیار بود. [[امانتداری]]، [[عدالت]] و [[تقوا]] از ویژگی‌های [[وکلا]] بود. [[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[حسین بن روح نوبختی]] و [[علی بن محمد سمری]] [[وکلای امام مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت صغری]] و علمای شیعه [[نایبان عام]] آن حضرت در دوران [[غیبت کبری]] هستند.
*یکی از تشکل‏‌های مهمی که در دوران [[امامان]] پیش از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}شکل گرفت، تشکیلات [[وکالت]] بود. [[امامان]] بزرگوار، این سازمان را برای آماده کردن هرچه بیشتر [[مردم]]، برای [[تحمل]] [[دوران غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به وجود آوردند؛ از این‌‏رو هرچه بیشتر می‌‏کوشیدند تا از مواجهه مستقیم، کم کرده، امور را به عهده افراد [[شایسته]] بگذارند. این تشکیلات، به طور رسمی در زمان [[امام کاظم]]{{ع}} پدید آمد؛ امّا در زمان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به اوج خود رسید.
 
*بنابراین، [[سیاست]] تعیین وکیل برای اداره امور نواحی گوناگون و برقراری ارتباط میان [[شیعیان]] و [[امامان]]، از دوران‌‏های [[امامان]] پیشین وجود داشت. در [[عصر غیبت]]، این تماس با [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}، قطع شد و محور ارتباط وکیلان با [[امام]]، نایبی بود که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} تعیین می‌‏کرد. مناطق [[شیعه]]‏نشین تقریباً مشخص بود و بنا به [[ضرورت]] در هر منطقه، وکیلی‏ تعیین می‌‏شد. گاهی چند وکیل در مناطق کوچک‌‏تر، تحت [[سرپرستی]] وکیلی بودند که [[امام]] یا [[نایب خاص]] برای آن‏ها تعیین می‌‏کرد. این وکلا، اموالی را که بابت وجوهات می‌‏گرفتند، به شیوه‏‌های گوناگونی به [[بغداد]]، نزد نوّاب می‏‌فرستادند و آنان نیز طبق [[دستور]] [[امام]]، در موارد بایسته به کار می‏‌گرفتند.
== مقدمه ==
*در مواردی ممکن بود برخی از وکیلان برای یک بار [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را [[ملاقات]] کنند؛ چنان‏که "[[محمد بن احمد قطّان]]" "از وکیلان [[ابو جعفر]]، [[نایب دوم]]" به [[ملاقات]] [[امام]] نایل شد<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۴۴۲</ref>؛ اما به طور معمول، آنان تحت نظر [[نایب خاص]] [[امام]]، انجام [[وظیفه]] می‏‌کردند. بنابر [[نقل]] [[احمد بن متیل قمی]]، [[ابو جعفر]]، ده وکیل در [[بغداد]] داشت که نزدیک‏ترین آنان به وی، [[حسین بن روح]] بود<ref> نعمانی، الغیبة، ص ۲۲۵</ref> که پس از او [[نایب سوم]] شد؛ از دیگر نزدیکان وی، [[جعفر بن احمد بن متیل]] بود که از دید بسیاری، وی [[جانشین]] [[ابو جعفر]] خواهد بود. از روایتی دیگر، دانسته می‌‏شود در قبال [[اموال]] داده شده به وکیلان، قبض‌‏هایی از آنان دریافت می‌‏شد؛ امّا از [[نایب خاص]]، چنین قبض‌‏هایی دریافت نمی‏‌کردند. زمانی که [[ابو القاسم]]، [[حسین بن روح]] را به [[جانشینی]] برگزید، [[دستور]] داد از وی قبض‌‏هایی نخواهند<ref>  علی غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان علیه السّلام، ص ۸۵</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۲۵۷ - ۲۵۸.</ref>.
یکی از تشکل‏‌های مهمی که در دوران [[امامان]] پیش از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ شکل گرفت، تشکیلات [[وکالت]] بود. [[امامان]] بزرگوار، این سازمان را برای آماده کردن هرچه بیشتر [[مردم]]، برای [[تحمل]] [[دوران غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ به وجود آوردند؛ از این‌‏رو هرچه بیشتر می‌‏کوشیدند تا از مواجهه مستقیم، کم کرده، امور را به عهده افراد [[شایسته]] بگذارند. این تشکیلات، به طور رسمی در زمان [[امام کاظم]] {{ع}} پدید آمد؛ امّا در زمان [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}‏ به اوجخود رسید.
==پرسش مستقیم==
 
بنابراین، [[سیاست]] تعیین وکیل برای اداره امور نواحی گوناگون و برقراری ارتباط میان [[شیعیان]] و [[امامان]]، از دوران‌‏های [[امامان]] پیشین وجود داشت. در [[عصر غیبت]]، این تماس با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، قطع شد و محور ارتباط وکیلان با [[امام]]، نایبی بود که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} تعیین می‌‏کرد. مناطق [[شیعه]]‏نشین تقریباً مشخص بود و بنا به [[ضرورت]] در هر منطقه، وکیلی‏ تعیین می‌‏شد. گاهی چند وکیل در مناطق کوچک‌‏تر، تحت [[سرپرستی]] وکیلی بودند که [[امام]] یا [[نایب خاص]] برای آن‏ها تعیین می‌‏کرد. این وکلا، اموالی را که بابت وجوهات می‌‏گرفتند، به شیوه‏‌های گوناگونی به [[بغداد]]، نزد نوّاب می‏‌فرستادند و آنان نیز طبق [[دستور]] [[امام]]، در موارد بایسته به کار می‏‌گرفتند<ref>علی غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان علیه السّلام، ص۸۵</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۲۵۷ - ۲۵۸.</ref>
 
== سازمان وکالت ==
ایجاد  سازمان وکالت را در امور ذیل می‌توان ریشه‌یابی کرد:
#'''وسعت جغرافیای جهان [[اسلام]]''': در هر [[نظام]] [[دینی]]، [[ارتباط]] بین [[رهبری]] و اعضای آن اجتناب ناپذیر است. بنابراین، می‌بایست کسانی از سوی [[امامان شیعه]] {{ع}} [[تعیین]] می‌شدند که به عنوان [[نمایندگان]] آنان نقش ارتباطی بین [[شیعه]] و ایشان را ایفا می‌کردند.
# '''جو خفقان عباسی و [[لزوم]] [[حفظ]] [[شیعیان]] و [[مکتب]] توسط [[امام]] {{ع}}''': وجود [[خفقان]] و [[وحشت]] از سوی [[عباسیان]] بر ضد [[ائمه]] {{ع}} و [[شیعیان]]، وجود جاسوس‌ها و ماموران [[حکومتی]] که به طور دائم فعالیت‌های [[امامان]] و [[شیعیان]] را تحت کنترل داشتند، [[لزوم]] ایجاد [[سازمان وکالت]] را برای کاهش [[ارتباط مستقیم]] [[شیعه]] و [[ائمه]] {{ع}} و قرار دادن واسطه یا وسائطی بین دو طرف، برای [[حفظ]] آنان و بالاتر از آن، [[حفظ]] [[مکتب]]، گریزناپذیر می‌کرد.
# '''رفع بلاتکلیفی از [[شیعه]] در ایام [[حبس]] [[امامان]] در عصر غیبت''': [[سازمان وکالت]] به عنوان [[مرجع]] مطمئن [[شیعیان]]، [[مدیریت جامعه]] [[شیعه]] را از طرف [[امامان]] عهده‌دار بود. با توجه به [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} [[ضرورت]] وجود این سازمان بیشتر رخ می‌نماید؛ زیرا در این عصر، [[وکلا]] و [[نواب امام مهدی]] {{ع}} به عنوان تنها [[مرجع]] برای [[شیعه]] در مسائل [[سیاسی]]، [[فکری]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[دینی]] بشمار می‌روند. بنابراین، [[سازمان وکالت]]، از زمان [[امام صادق]] {{ع}} آغاز به کار کرده و تا پایان [[غیبت صغرا]] و مقارن با [[وفات]] [[نایب چهارم]] (۳۲۹ق) فعالیت خود را ادامه داده و به پایان رسانده است؛ زیرا با شروع [[غیبت کبرا]]، [[امام مهدی]] {{ع}} [[فرد]] یا افراد خاصّی را بین خود و شیعیان به عنوان [[وکیل]] قرار نداده است؛ بلکه امور [[شیعیان]] را در یک [[دستور]] کلی به [[فقها]] و [[علمای شیعه]] سپرده است. این همان جریانِ [[نیابت عامه]] است که با [[سازمان وکالت]]، متفاوت است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.</ref>.
 
== [[وظایف]] و مسئولیت‌های سازمان وکالت ==
شواهد [[تاریخی]]، گویای این است که این سازمان، کارکردهای گوناگونی داشته است:
# '''دریافت وجوه شرعی و تحویل آنها به [[امام]]''': بدون [[شک]]، رسیدگی به امور مالیِ [[شیعیان]] از مهم‌ترین مسئولیت‌های [[وکیلان]] بوده است. آنها [[صدقات]]، هدایا، نذورات و [[خمس]] و زکاتِ شیعیان را دریافت می‌کردند و به صورت مستقیم یا با واسطه، به [[امام زمان]] خود تحویل می‌دادند.
# '''[[راهنمایی]] و [[ارشاد]] [[شیعیان]] و مناظره با مخالفان''': [[امامان]] {{عم}} [[شیعیان]] را برای [[شناخت حق]]، به [[وکیلان]] سرشناس خود ارجاع می‌دادند. [[وکلا]] و [[نایبان چهارگانه]] [[عصر غیبت]] در [[مسائل اعتقادی]]، به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] [[شیعیان]] می‌پرداختند و در مواردی سخن آنها به عنوان سخن و بیان [[ائمه]] {{عم}} [[عقیده]] [[حق]] را از [[باطل]] جدا کرده است. با این موضع‌گیری، [[شیعیان]] و [[پیروان اهل بیت]] نیز در این موضوع به همین [[عقیده]] [[گرایش]] یافتند.
# '''کمک به حل [[مشکلات]] [[شیعیان]]''': [[سازمان وکالت]] در همه دوره‌ها و به ویژه در [[عصر غیبت]] کوتاه مدت [[پناهگاه]] بسیار خوبی برای [[شیعیان]] بوده است. [[وکیلان]] می‌کوشیدند تا نیازهای مختلف [[شیعیان]] را برآورده کنند و این کار در موارد متعددی به [[دستور]] خاص [[امامان]] {{عم}} انجام می‌شد؛ از جمله این موارد، حلّ [[اختلافات]] پیش آمده میان [[شیعیان]] بود که گاهی [[وکلا]] [[مأمور]] می‌شدند تا در این راه، وجوه [[مالی]] مربوط به [[امام]] را هزینه کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.</ref>.
 
== عناصر گوناگون [[سازمان وکالت]] ==
# '''[[رهبری]] سازمان''': در رأس [[وکالت]] و در سراسر دوران فعالیت، شخص [[امام]] [[معصوم]] در هر زمان بوده که مهم‌ترین امور این نهاد به وسیله او انجام می‌گرفته است. اموری مانند [[تعیین]] وکلای نواحی و بررسی عملکرد آنان، معرفی [[وکلا]] به [[شیعیان]] و شناساندن [[فضایل]] ایشان، تأمین [[مالی]] [[وکیلان]]، [[عزل]] و برکناری وکلای [[فاسد]] و [[خائن]] و معرفی جریان‌های دروغین مدعی [[وکالت]] و بابیت<REF>باب یعنی دروازه و در اینجا به معنای ادعا کردن مقامی است که به منزله واسطه و حلقه وصل بین [[مردم]] و [[امام]] است.</REF> و برخورد با آنان، همه بر عهده [[امام]] به عنوان [[رهبر]] جریان [[وکالت]] بوده است.
# '''وکیل ارشد''': برای انجام بهتر امور [[وکالت]]، مناطق مختلف شیعه‌نشین تقسیم‌بندی و برای هر منطقه، [[وکیل]] ارشدی [[نصب]] می‌شد که [[وظیفه]] او رسیدگی و [[نظارت]] بر کار وکلای آن منطقه بود چنانکه وکلای جزء [[وظیفه]] داشتند به [[وکیل ارشد]] مراجعه کرده و در امور [[وکالت]] با او هماهنگ باشند. طبق شواهد [[تاریخی]]، از نظر [[سازمان وکالت]] چهار منطقه اصلی برای [[شیعیان]] وجود داشت؛
## منطقه [[بغداد]]، [[مدائن]] و [[کوفه]]؛
## [[بصره]] و [[اهواز]]؛
## [[قم]]، [[همدان]] و [[منطق]] جبال؛
## [[حجاز]]، [[یمن]] و [[مصر]].<REF>تاریخ [[سیاسی]] [[غیبت امام دوازدهم]]، ص۱۳۷.</REF>.
# '''وکلای ثابت و سیّار''': در هر منطقه‌ای از مناطق شیعه‌نشین و به تناسب وسعت و گستردگی آن، چندین [[وکیل]] به امور [[امام]] و [[شیعیان]] رسیدگی می‌کردند. بیشتر این [[وکلا]]، در منطقه فعالیت خود ساکن بودند؛ ولی شواهدی هست که [[نمایندگان]] سیّاری هم برای [[امامان]] وجود داشته‌اند که به مناطق مختلف اعزام می‌شدند تا ضمن [[نظارت]] بر کار وکلای مقیم، وسیله‌ای برای [[ارتباط]] آنان با [[امام]] [[معصوم]] باشند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.</ref>.
 
== ویژگی‌ها و شرایط لازم برای [[وکیلان]] ==
بدیهی است که [[وکیلان]] به [[دلیل]] [[شایستگی]] و [[لیاقت]]، به این سِمت می‌رسیدند. مهم‌ترین ویژگی‌های لازم برای [[وکالت]]، عبارت‌اند از:
# '''بهره‌مندی از [[عدالت]] و [[پرهیزگاری]]''': [[جایگاه]] [[وکالت]] [[امام]]، جایگاهی مهم و حساس است و [[وکلا]] افرادی بودند که مورد [[اعتماد]] [[امام]] و [[امت]] بودند. [[بدیهی]] است که برای چنین موقعیتی، صفت [[تقوا]] و [[عدالت]]، [[ضرورت]] دارد و [[وکیل]] باید [[انسانی]] [[مؤمن]]، مؤدّب به [[آداب]] [[الهی]] و متخّلق به [[اخلاق]] اسالمی باشد.
# '''برخورداری از صفت [[امانتداری]]''': از آنجا که [[وکیل]] [[امام]] [[نماینده]] آن حضرت در میان [[مردم]] و واسطه میان ایشان و [[امام]] بود، بایستی [[انسانی]] [[امین]] و درستکاری می‌بود؛ زیرا تنها در این صورت بود که مورد [[اعتماد]] و [[اطمینان]] [[پیروان]] [[امام]] قرار می‌گرفت. گفتنی است که [[وثاقت]] [[وکیل]]، ویژگی بسیار مهمی است که هم در ابتدای [[گزینش]] او به سمت [[وکالت]] و هم در استمرار این [[مقام]] برای او [[ضرورت]] دارد و چنانچه وکیلی در ادامۀ [[حیات]] خود، گرفتار [[لغزش]] می‌شد و از مسیر [[امانتداری]] بیرون می‌رفت، از سازمان [[وکالت]] [[اخراج]] و به وسیله [[امام]] یا وکلای ارشد به [[شیعیان]] معرفی می‌شد.
# '''[[رازداری]] و [[پنهان‌کاری]]''': از آنجا که [[سازمان وکالت]] در طول زمان فعالیّت، به شدّت از سوی [[حاکمان ستم‌گر]] تحت تعقیب قرار داشت [[وکلا]] بایستی انسان‌هایی رازدار می‌بودند، تا [[اسرار]] این سازمان و فعالیت‌های آن از نگاه تیز جاسوسان [[حکومتی]] پنهان بماند. در [[غیبت صغرا]] این شیوه بیشتر دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که [[نایب اول]] و دوم در [[پوشش]] روغن فروشی با [[امام]] و [[شیعیان]] ارتباط برقرار می‌کردند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.</ref>.
 
== [[نایبان چهارگانه امام مهدی]]{{ع}} ==
{{اصلی|نیابت خاص امام مهدی}}
در دوره [[غیبت صغرا]]، رابطۀ [[شیعیان]] با [[امام غائب]] به کلّی [[قطع]] نشد؛ بلکه آن حضرت، چهار نفر از بزرگان و [[خواص شیعه]] را که همگی از [[عالمان]] و [[پارسایان]] بودند، [[نایب خاص]] خود قرار داد<REF>این چهار نفر را وکلای خاص، [[نواب اربعه]] و نیز [[سفرای اربعه]] می‌خوانند.</REF>.
# '''[[نایب اول]]؛ [[عثمان بن سعید عمری]]''': او نخستین [[نایب امام مهدی]] {{ع}} است که به زیّات و سمّان (= روغن فروش) معروف بوده؛ زیرا [[فعالیت‌های سیاسی]] ـ مذهبی خود را در [[پوشش]] این کار انجام می‌داد<REF>الغیبه [[طوسی]]، ص۲۱۴؛ [[بحار الانوار]]، ج۵۱، ص۳۴۴.</REF>. [[عثمان بن سعید]] از [[جوانی]] خدمت‌گذار چند [[امام]] بود. وی [[وکیل]] [[امام هادی]] {{ع}} و در ده سال آخر [[امامت]] آن حضرت، [[رهبر]] سازمان وکالت<REF>رجال [[طوسی]]، ص۵۲۶.</REF> و [[رئیس]] وکلای [[امام عسکری]] {{ع}} بود. [[وجوهات]] [[پیروان]] [[امام عسکری]] {{ع}} به او تحویل داده می‌شد<REF>تاریخ [[سیاسی]] [[امام دوازدهم]]، ص۱۴۹.</REF> و سپس [[وکیل]] ویژه و [[نائب خاص]] [[امام مهدی]] {{ع}} شد<REF>تاریخ [[سیاسی]] [[امام دوازدهم]]، ص۵۶؛ [[رجال]] [[نجاشی]]، ج۱، ص۲۱۸.</REF>.
# '''[[نایب دوم]]؛ [[ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری]]''': او پس از [[وفات]] پدرش، [[عثمان بن سعید]] به جای او نشست و به [[وکالت]] و [[نیابت خاص]] از سوی [[امام عصر]] {{ع}} [[منصوب]] شد. [[محمد بن عثمان]] نیز همانند پدرش، از نظر [[تقوا]] و [[موقعیت]] [[اجتماعی]] مورد قبول و [[احترام]] خاص [[شیعیان]] بود. او [[وکیل]] [[امام عسکری]] {{ع}} در میان [[شیعیان]] [[قم]] و از چهره‌های مشهور و مورد [[اعتماد]] [[شیعه]] بوده و محضر سه [[امام]] بزرگوار [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] و [[امام مهدی]] {{عم}} را [[درک]] کرده است الغیبه<REF>[[طوسی]]، ۳۹۵؛ [[الکافی]]، ج۱، ص۲۳۰.</REF>.
# '''[[نایب]] سوّم: [[ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]]''': او از [[طایفه]] بنی نوبخت [[قم]] است که در زمان نخستین [[نائب]] [[امام]] به [[بغداد]] [[مهاجرت]] کرد<REF>تاریخ [[سیاسی]] [[غیبت امام دوازدهم]]، ص۱۹۲.</REF>. [[حسین بن روح]] پیش از درگذشت [[نایب]] دوّم از [[ناحیه مقدسه]] به [[نیابت]] [[منصوب]] شد و توسط [[نایب دوم]] به [[خواص]] [[شیعیان]] و [[وکیلان]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} معرفی شد. در زمان [[سفارت]] [[سفیر]] سوّم تا حدودی [[شیعیان]] [[آزادی]] داشتند و [[حسین بن روح]] نیز در بین [[مقامات]] [[حکومتی]]، [[موقعیت]] ویژه‌ای داشت؛ بنابراین [[نایب سوم]] به [[دلیل]] این [[جایگاه]] به [[دستگیری]] از [[شیعیان]] مستمند می‌پرداخت و حتی به سفارش او مشکل مادی بعضی از [[علویان]] به وسیله [[وزیر]] [[عباسی]] حل می‌شد<REF>تاریخ [[عصر غیبت]]، ص۲۹۶.</REF>. سرانجام، [[نایب سوم]] پس از ۲۱ سال [[نیابت]] در [[شعبان]] ۳۲۶ درگذشت.
# '''[[نایب چهارم]]؛ [[ابوالحسن علی بن محمد سمری]]''': او در [[سازمان وکالت]] [[شیعه]] به [[حُسن]] سابقه مشهور بود و گذشتۀ [[نیکو]] و [[امانت‌داری]] او سبب شد [[جایگاه]] والایی در میان [[شیعیان]] و به ویژه وکلای [[امام عصر]] {{ع}} یابد و آن‌گاه که او از سوی [[امام مهدی]] {{ع}} به [[نیابت خاصه]] [[منصوب]] شد، مورد قبول و [[پذیرش]] همه قرار گرفت<REF>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۲۹۸.</REF>. [[سمری]] مدت نیابتش کوتاه بود و شرایط زمانش، شرایط خاص [[سیاسی]] بود؛ به همین سبب، فعالیت‌های او به آیندگان نرسیده است. مهم‌ترین حادثه در [[نیابت]] او، پایان‌یافتن دوره [[غیبت صغرا]] و [[نیابت خاصه]] است که با صدور توقیعی از سوی [[امام]] انجام گرفت. شش روز قبل از درگذشت [[علی بن محمد سمری]]، توقعی صادر شد که زمان [[مرگ]] وی را [[پیش‌گویی]] کرد و خبر داد که دیگر نایبی نیست و با [[مرگ]] او دروره [[غیبت کبرا]] آغاز خواهد شد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.</ref>.
 
== پرسش مستقیم ==
* [[مراد از نهاد یا نظام وکالت در مباحث مهدویت چیست؟ (پرسش)]]
* [[مراد از نهاد یا نظام وکالت در مباحث مهدویت چیست؟ (پرسش)]]


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان نهاد وکالت}}
{{پرسمان نهاد وکالت}}
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[وکالت]]
* [[وکالت]]
* [[وکالت از امام]]
* [[وکالت از امام]]
* [[وکیل امام مهدی]]
* [[وکیل امام مهدی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']].
{{منابع}}
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


{{امام مهدی}}
{{امامت شناسی}}


[[رده:نهاد وکالت]]
[[رده:نهاد وکالت]]
[[رده:مناصب شرعی]]
[[رده:مناصب شرعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۳

سازمان وکالت که برای آماده‌سازی شیعیان برای غیبت حضرت حجت(ع)شکل گرفت، به طور رسمی از زمان امام کاظم(ع) پدید امد. وظایف اصلی سازمان، دریافت وجوهات شرعی و تحویل آنها به امام، راهنمایی و حل مشکلات شیعیان بود، امام، دارای وکیل ارشد و وکلای ثابت و سیار بود. امانتداری، عدالت و تقوا از ویژگی‌های وکلا بود. عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری وکلای امام مهدی(ع) در دوران غیبت صغری و علمای شیعه نایبان عام آن حضرت در دوران غیبت کبری هستند.

مقدمه

یکی از تشکل‏‌های مهمی که در دوران امامان پیش از حضرت مهدی (ع)‏ شکل گرفت، تشکیلات وکالت بود. امامان بزرگوار، این سازمان را برای آماده کردن هرچه بیشتر مردم، برای تحمل دوران غیبت حضرت مهدی (ع)‏ به وجود آوردند؛ از این‌‏رو هرچه بیشتر می‌‏کوشیدند تا از مواجهه مستقیم، کم کرده، امور را به عهده افراد شایسته بگذارند. این تشکیلات، به طور رسمی در زمان امام کاظم (ع) پدید آمد؛ امّا در زمان حضرت مهدی (ع)‏ به اوجخود رسید.

بنابراین، سیاست تعیین وکیل برای اداره امور نواحی گوناگون و برقراری ارتباط میان شیعیان و امامان، از دوران‌‏های امامان پیشین وجود داشت. در عصر غیبت، این تماس با امام زمان (ع)، قطع شد و محور ارتباط وکیلان با امام، نایبی بود که امام زمان (ع) تعیین می‌‏کرد. مناطق شیعه‏نشین تقریباً مشخص بود و بنا به ضرورت در هر منطقه، وکیلی‏ تعیین می‌‏شد. گاهی چند وکیل در مناطق کوچک‌‏تر، تحت سرپرستی وکیلی بودند که امام یا نایب خاص برای آن‏ها تعیین می‌‏کرد. این وکلا، اموالی را که بابت وجوهات می‌‏گرفتند، به شیوه‏‌های گوناگونی به بغداد، نزد نوّاب می‏‌فرستادند و آنان نیز طبق دستور امام، در موارد بایسته به کار می‏‌گرفتند[۱].[۲]

سازمان وکالت

ایجاد سازمان وکالت را در امور ذیل می‌توان ریشه‌یابی کرد:

  1. وسعت جغرافیای جهان اسلام: در هر نظام دینی، ارتباط بین رهبری و اعضای آن اجتناب ناپذیر است. بنابراین، می‌بایست کسانی از سوی امامان شیعه (ع) تعیین می‌شدند که به عنوان نمایندگان آنان نقش ارتباطی بین شیعه و ایشان را ایفا می‌کردند.
  2. جو خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و مکتب توسط امام (ع): وجود خفقان و وحشت از سوی عباسیان بر ضد ائمه (ع) و شیعیان، وجود جاسوس‌ها و ماموران حکومتی که به طور دائم فعالیت‌های امامان و شیعیان را تحت کنترل داشتند، لزوم ایجاد سازمان وکالت را برای کاهش ارتباط مستقیم شیعه و ائمه (ع) و قرار دادن واسطه یا وسائطی بین دو طرف، برای حفظ آنان و بالاتر از آن، حفظ مکتب، گریزناپذیر می‌کرد.
  3. رفع بلاتکلیفی از شیعه در ایام حبس امامان در عصر غیبت: سازمان وکالت به عنوان مرجع مطمئن شیعیان، مدیریت جامعه شیعه را از طرف امامان عهده‌دار بود. با توجه به غیبت امام مهدی (ع) ضرورت وجود این سازمان بیشتر رخ می‌نماید؛ زیرا در این عصر، وکلا و نواب امام مهدی (ع) به عنوان تنها مرجع برای شیعه در مسائل سیاسی، فکری، اجتماعی، اقتصادی و دینی بشمار می‌روند. بنابراین، سازمان وکالت، از زمان امام صادق (ع) آغاز به کار کرده و تا پایان غیبت صغرا و مقارن با وفات نایب چهارم (۳۲۹ق) فعالیت خود را ادامه داده و به پایان رسانده است؛ زیرا با شروع غیبت کبرا، امام مهدی (ع) فرد یا افراد خاصّی را بین خود و شیعیان به عنوان وکیل قرار نداده است؛ بلکه امور شیعیان را در یک دستور کلی به فقها و علمای شیعه سپرده است. این همان جریانِ نیابت عامه است که با سازمان وکالت، متفاوت است[۳].

وظایف و مسئولیت‌های سازمان وکالت

شواهد تاریخی، گویای این است که این سازمان، کارکردهای گوناگونی داشته است:

  1. دریافت وجوه شرعی و تحویل آنها به امام: بدون شک، رسیدگی به امور مالیِ شیعیان از مهم‌ترین مسئولیت‌های وکیلان بوده است. آنها صدقات، هدایا، نذورات و خمس و زکاتِ شیعیان را دریافت می‌کردند و به صورت مستقیم یا با واسطه، به امام زمان خود تحویل می‌دادند.
  2. راهنمایی و ارشاد شیعیان و مناظره با مخالفان: امامان (ع) شیعیان را برای شناخت حق، به وکیلان سرشناس خود ارجاع می‌دادند. وکلا و نایبان چهارگانه عصر غیبت در مسائل اعتقادی، به ارشاد و راهنمایی شیعیان می‌پرداختند و در مواردی سخن آنها به عنوان سخن و بیان ائمه (ع) عقیده حق را از باطل جدا کرده است. با این موضع‌گیری، شیعیان و پیروان اهل بیت نیز در این موضوع به همین عقیده گرایش یافتند.
  3. کمک به حل مشکلات شیعیان: سازمان وکالت در همه دوره‌ها و به ویژه در عصر غیبت کوتاه مدت پناهگاه بسیار خوبی برای شیعیان بوده است. وکیلان می‌کوشیدند تا نیازهای مختلف شیعیان را برآورده کنند و این کار در موارد متعددی به دستور خاص امامان (ع) انجام می‌شد؛ از جمله این موارد، حلّ اختلافات پیش آمده میان شیعیان بود که گاهی وکلا مأمور می‌شدند تا در این راه، وجوه مالی مربوط به امام را هزینه کنند[۴].

عناصر گوناگون سازمان وکالت

  1. رهبری سازمان: در رأس وکالت و در سراسر دوران فعالیت، شخص امام معصوم در هر زمان بوده که مهم‌ترین امور این نهاد به وسیله او انجام می‌گرفته است. اموری مانند تعیین وکلای نواحی و بررسی عملکرد آنان، معرفی وکلا به شیعیان و شناساندن فضایل ایشان، تأمین مالی وکیلان، عزل و برکناری وکلای فاسد و خائن و معرفی جریان‌های دروغین مدعی وکالت و بابیت[۵] و برخورد با آنان، همه بر عهده امام به عنوان رهبر جریان وکالت بوده است.
  2. وکیل ارشد: برای انجام بهتر امور وکالت، مناطق مختلف شیعه‌نشین تقسیم‌بندی و برای هر منطقه، وکیل ارشدی نصب می‌شد که وظیفه او رسیدگی و نظارت بر کار وکلای آن منطقه بود چنانکه وکلای جزء وظیفه داشتند به وکیل ارشد مراجعه کرده و در امور وکالت با او هماهنگ باشند. طبق شواهد تاریخی، از نظر سازمان وکالت چهار منطقه اصلی برای شیعیان وجود داشت؛
    1. منطقه بغداد، مدائن و کوفه؛
    2. بصره و اهواز؛
    3. قم، همدان و منطق جبال؛
    4. حجاز، یمن و مصر.[۶].
  3. وکلای ثابت و سیّار: در هر منطقه‌ای از مناطق شیعه‌نشین و به تناسب وسعت و گستردگی آن، چندین وکیل به امور امام و شیعیان رسیدگی می‌کردند. بیشتر این وکلا، در منطقه فعالیت خود ساکن بودند؛ ولی شواهدی هست که نمایندگان سیّاری هم برای امامان وجود داشته‌اند که به مناطق مختلف اعزام می‌شدند تا ضمن نظارت بر کار وکلای مقیم، وسیله‌ای برای ارتباط آنان با امام معصوم باشند[۷].

ویژگی‌ها و شرایط لازم برای وکیلان

بدیهی است که وکیلان به دلیل شایستگی و لیاقت، به این سِمت می‌رسیدند. مهم‌ترین ویژگی‌های لازم برای وکالت، عبارت‌اند از:

  1. بهره‌مندی از عدالت و پرهیزگاری: جایگاه وکالت امام، جایگاهی مهم و حساس است و وکلا افرادی بودند که مورد اعتماد امام و امت بودند. بدیهی است که برای چنین موقعیتی، صفت تقوا و عدالت، ضرورت دارد و وکیل باید انسانی مؤمن، مؤدّب به آداب الهی و متخّلق به اخلاق اسالمی باشد.
  2. برخورداری از صفت امانتداری: از آنجا که وکیل امام نماینده آن حضرت در میان مردم و واسطه میان ایشان و امام بود، بایستی انسانی امین و درستکاری می‌بود؛ زیرا تنها در این صورت بود که مورد اعتماد و اطمینان پیروان امام قرار می‌گرفت. گفتنی است که وثاقت وکیل، ویژگی بسیار مهمی است که هم در ابتدای گزینش او به سمت وکالت و هم در استمرار این مقام برای او ضرورت دارد و چنانچه وکیلی در ادامۀ حیات خود، گرفتار لغزش می‌شد و از مسیر امانتداری بیرون می‌رفت، از سازمان وکالت اخراج و به وسیله امام یا وکلای ارشد به شیعیان معرفی می‌شد.
  3. رازداری و پنهان‌کاری: از آنجا که سازمان وکالت در طول زمان فعالیّت، به شدّت از سوی حاکمان ستم‌گر تحت تعقیب قرار داشت وکلا بایستی انسان‌هایی رازدار می‌بودند، تا اسرار این سازمان و فعالیت‌های آن از نگاه تیز جاسوسان حکومتی پنهان بماند. در غیبت صغرا این شیوه بیشتر دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که نایب اول و دوم در پوشش روغن فروشی با امام و شیعیان ارتباط برقرار می‌کردند[۸].

نایبان چهارگانه امام مهدی(ع)

در دوره غیبت صغرا، رابطۀ شیعیان با امام غائب به کلّی قطع نشد؛ بلکه آن حضرت، چهار نفر از بزرگان و خواص شیعه را که همگی از عالمان و پارسایان بودند، نایب خاص خود قرار داد[۹].

  1. نایب اول؛ عثمان بن سعید عمری: او نخستین نایب امام مهدی (ع) است که به زیّات و سمّان (= روغن فروش) معروف بوده؛ زیرا فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی خود را در پوشش این کار انجام می‌داد[۱۰]. عثمان بن سعید از جوانی خدمت‌گذار چند امام بود. وی وکیل امام هادی (ع) و در ده سال آخر امامت آن حضرت، رهبر سازمان وکالت[۱۱] و رئیس وکلای امام عسکری (ع) بود. وجوهات پیروان امام عسکری (ع) به او تحویل داده می‌شد[۱۲] و سپس وکیل ویژه و نائب خاص امام مهدی (ع) شد[۱۳].
  2. نایب دوم؛ ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری: او پس از وفات پدرش، عثمان بن سعید به جای او نشست و به وکالت و نیابت خاص از سوی امام عصر (ع) منصوب شد. محمد بن عثمان نیز همانند پدرش، از نظر تقوا و موقعیت اجتماعی مورد قبول و احترام خاص شیعیان بود. او وکیل امام عسکری (ع) در میان شیعیان قم و از چهره‌های مشهور و مورد اعتماد شیعه بوده و محضر سه امام بزرگوار امام هادی و امام عسکری و امام مهدی (ع) را درک کرده است الغیبه[۱۴].
  3. نایب سوّم: ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی: او از طایفه بنی نوبخت قم است که در زمان نخستین نائب امام به بغداد مهاجرت کرد[۱۵]. حسین بن روح پیش از درگذشت نایب دوّم از ناحیه مقدسه به نیابت منصوب شد و توسط نایب دوم به خواص شیعیان و وکیلان حضرت مهدی (ع) معرفی شد. در زمان سفارت سفیر سوّم تا حدودی شیعیان آزادی داشتند و حسین بن روح نیز در بین مقامات حکومتی، موقعیت ویژه‌ای داشت؛ بنابراین نایب سوم به دلیل این جایگاه به دستگیری از شیعیان مستمند می‌پرداخت و حتی به سفارش او مشکل مادی بعضی از علویان به وسیله وزیر عباسی حل می‌شد[۱۶]. سرانجام، نایب سوم پس از ۲۱ سال نیابت در شعبان ۳۲۶ درگذشت.
  4. نایب چهارم؛ ابوالحسن علی بن محمد سمری: او در سازمان وکالت شیعه به حُسن سابقه مشهور بود و گذشتۀ نیکو و امانت‌داری او سبب شد جایگاه والایی در میان شیعیان و به ویژه وکلای امام عصر (ع) یابد و آن‌گاه که او از سوی امام مهدی (ع) به نیابت خاصه منصوب شد، مورد قبول و پذیرش همه قرار گرفت[۱۷]. سمری مدت نیابتش کوتاه بود و شرایط زمانش، شرایط خاص سیاسی بود؛ به همین سبب، فعالیت‌های او به آیندگان نرسیده است. مهم‌ترین حادثه در نیابت او، پایان‌یافتن دوره غیبت صغرا و نیابت خاصه است که با صدور توقیعی از سوی امام انجام گرفت. شش روز قبل از درگذشت علی بن محمد سمری، توقعی صادر شد که زمان مرگ وی را پیش‌گویی کرد و خبر داد که دیگر نایبی نیست و با مرگ او دروره غیبت کبرا آغاز خواهد شد[۱۸].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. مراد از نهاد یا نظام وکالت در مباحث مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. بحث از نیابت و نهاد وکالت چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
  3. واژه وکالت در لغت و اصطلاح مهدویت چیست؟ (پرسش)
  4. وکالت و وکیل به چه معناست؟ (پرسش)
  5. اهداف سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  6. پیشینه فعالیت سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  7. مهم‌ترین وکلای امامان کدامند و منطقه فعالیت آنها چیست؟ (پرسش)
  8. پیشینه گستره جغرافیایی سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  9. آیا امام مهدی‏ غیر از سفرا وکیل نیز داشته است؟ (پرسش)
  10. چه ویژگی‌هایی برای وکیلان لازم و ضروری است؟ (پرسش)
  11. علل ایجاد سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  12. وظایف و مسئولیت‌های سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  13. عناصر گوناگون سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  14. ساختار سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
  15. نهاد وکالت کدام مناطق و سرزمین‌های اسلامی را زیر پوشش داشت؟ (پرسش)
  16. جایگاه و وظایف رهبر نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
  17. وکلاء و نواب و سفراء در برابر نهاد وکالت چه وظایفی داشتند؟ (پرسش)
  18. ویژگی‌ها و شرایط برای وکیلان چیست؟ (پرسش)
  19. زمینه‌های پیدایش نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
  20. انگیزه تأسیس نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
  21. آیا در تاریخ و فرق اسلامی سازمان یا نهاد مشابه نهاد وکالت وجود داشته است؟ (پرسش)
  22. برخورد دولت و نزدیکان دستگاه عباسی با نهاد وکالت چگونه بود؟ (پرسش)
  23. با وجود سخت‌گیری‌های دستگاه عباسی نهاد وکالت چگونه و با چه ابزار و شیوه‌هایی به اهداف نهاد جامه عمل می‌پوشانیدند؟ (پرسش)
  24. آیا نهاد وکالت افراد نفوذی در درون دستگاه عباسی داشته است؟ (پرسش)
  25. وکلای امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. علی غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان علیه السّلام، ص۸۵
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۵۷ - ۲۵۸.
  3. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.
  5. باب یعنی دروازه و در اینجا به معنای ادعا کردن مقامی است که به منزله واسطه و حلقه وصل بین مردم و امام است.
  6. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۳۷.
  7. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.
  8. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.
  9. این چهار نفر را وکلای خاص، نواب اربعه و نیز سفرای اربعه می‌خوانند.
  10. الغیبه طوسی، ص۲۱۴؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۴.
  11. رجال طوسی، ص۵۲۶.
  12. تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص۱۴۹.
  13. تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص۵۶؛ رجال نجاشی، ج۱، ص۲۱۸.
  14. طوسی، ۳۹۵؛ الکافی، ج۱، ص۲۳۰.
  15. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۹۲.
  16. تاریخ عصر غیبت، ص۲۹۶.
  17. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۲۹۸.
  18. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص۱۸۹-۱۹۹.