بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==نتیجه== | ==نتیجه== | ||
خلاصۀ [[سخن]] آنکه، حتی اگر از [[امامان]]{{ع}} بیانات و شواهدی بر حضوری بودن علمشان به دست ما نرسیده بود، [[دلالت]] [[عقل]] بر آن [[کافی]] و واضح بود؛ زیرا عقل چنین مییابد که بر [[خداوند سبحان]] لازم است حجتی بین خود و بندگانش قرار دهد که [[مبلّغ احکام]] او و بیانگر [[نظام الهی]] باشد و آن [[حجت]] باید دارای تمام اوصاف [[کمال]] و مبرّا از همه خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونهای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خردهگیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همه نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای [[احتجاج]] بر او و [[برتری]] در [[فضل]] و علم نسبت به او نباشد<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۱۰۸ ـ ۱۱۳.</ref>. | خلاصۀ [[سخن]] آنکه، حتی اگر از [[امامان]]{{ع}} بیانات و شواهدی بر حضوری بودن علمشان به دست ما نرسیده بود، [[دلالت]] [[عقل]] بر آن [[کافی]] و واضح بود؛ زیرا عقل چنین مییابد که بر [[خداوند سبحان]] لازم است حجتی بین خود و بندگانش قرار دهد که [[مبلّغ احکام]] او و بیانگر [[نظام الهی]] باشد و آن [[حجت]] باید دارای تمام اوصاف [[کمال]] و مبرّا از همه خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونهای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خردهگیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همه نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای [[احتجاج]] بر او و [[برتری]] در [[فضل]] و علم نسبت به او نباشد<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۱۰۸ ـ ۱۱۳.</ref>. | ||
==حضوری یا حصولی بودن== | ==حضوری یا حصولی بودن== | ||
[[علم حصولی]] به دانشی میگویند که از طریق صورتهای [[ذهنی]] حاصل میشود. این [[علم]]، اکتسابی است و از راه ابزارهای [[حسی]]، مانند چشم و گوش و دیگر حواس ادراکی به دست میآید. در مقابل، در [[علم حضوری]] که ابزار آن [[قلب]] یا [[روح انسان]] است، خود معلوم نزد عالم ([[روح]]) حاضر میشود. بنابراین در علم حصولی، بین عالم و معلوم «صورت ذهنی» فاصله است؛ اما در علم حضوری، بین عالم و معلوم چیزی فاصله نیست و خود معلوم [[ادراک]] میشود، نه صورتی از آن<ref>ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۱۵۳ و ۱۷۱ و ج۲، ص۳۳۰؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، بدایة الحکمة، ص۱۳۸.</ref>. این اصطلاح، در [[آیات]] و [[روایات]] نیست و از اصطلاحاتی است که به تدریج در [[فلسفه]] [[اسلامی]] پیدا شدهاند. بنابر این، تطبیق آن بر [[علوم ائمه]]{{عم}}، نوعی [[استنباط]] است. با توجه به این معیار که [[علوم حصولی]] با واسطه صورتهای ذهنی به دست میآیند و در [[علوم حضوری]]، قلب با روح بدون واسطه حقایقی را [[درک]] میکند، میتوان با نگاهی دوباره به مباحث پیشین، درباره حضوری یا حصولی بودن [[علوم برگزیدگان خداوند]] سخن گفت. بیان شد که [[علوم الهی]] به گونههای مختلفی بر [[پیامبران]] عرضه میشد. میتوان این اقسام را به طور خلاصه این گونه دستهبندی کرد: | [[علم حصولی]] به دانشی میگویند که از طریق صورتهای [[ذهنی]] حاصل میشود. این [[علم]]، اکتسابی است و از راه ابزارهای [[حسی]]، مانند چشم و گوش و دیگر حواس ادراکی به دست میآید. در مقابل، در [[علم حضوری]] که ابزار آن [[قلب]] یا [[روح انسان]] است، خود معلوم نزد عالم ([[روح]]) حاضر میشود. بنابراین در علم حصولی، بین عالم و معلوم «صورت ذهنی» فاصله است؛ اما در علم حضوری، بین عالم و معلوم چیزی فاصله نیست و خود معلوم [[ادراک]] میشود، نه صورتی از آن<ref>ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۱۵۳ و ۱۷۱ و ج۲، ص۳۳۰؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، بدایة الحکمة، ص۱۳۸.</ref>. این اصطلاح، در [[آیات]] و [[روایات]] نیست و از اصطلاحاتی است که به تدریج در [[فلسفه]] [[اسلامی]] پیدا شدهاند. بنابر این، تطبیق آن بر [[علوم ائمه]]{{عم}}، نوعی [[استنباط]] است. با توجه به این معیار که [[علوم حصولی]] با واسطه صورتهای ذهنی به دست میآیند و در [[علوم حضوری]]، قلب با روح بدون واسطه حقایقی را [[درک]] میکند، میتوان با نگاهی دوباره به مباحث پیشین، درباره حضوری یا حصولی بودن [[علوم برگزیدگان خداوند]] سخن گفت. بیان شد که [[علوم الهی]] به گونههای مختلفی بر [[پیامبران]] عرضه میشد. میتوان این اقسام را به طور خلاصه این گونه دستهبندی کرد: |