ذکر: تفاوت میان نسخهها
خط ۷: | خط ۷: | ||
برای واژه ذکر دو معنا بیان شده؛ اولی [[حفظ]] و نگهداری یاد و خاطره چیزی در ذهن و دومی جاری کردن نام و خاطره آن بر زبان<ref>لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. از آنجا که حفظ و به یاد آوردن خاطره چیزی، در مقابل فراموش کردن آن است، معمولاً ذکر در مقابل [[نسیان]] و [[فراموشی]] به کار میرود<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۳۱۹.</ref>؛ با این تفاوت که در معنای لغت حفظ، بیشتر تکیه بر احراز و نگهداری صورت یا معنایی در ذهن است و در ذکر، بر استحضار معنای فراموش شده تأکید میشود؛ لذا ذکر در مقابل [[غفلت]] یا نسیان است<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵؛ [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۱۵۳.</ref> | برای واژه ذکر دو معنا بیان شده؛ اولی [[حفظ]] و نگهداری یاد و خاطره چیزی در ذهن و دومی جاری کردن نام و خاطره آن بر زبان<ref>لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. از آنجا که حفظ و به یاد آوردن خاطره چیزی، در مقابل فراموش کردن آن است، معمولاً ذکر در مقابل [[نسیان]] و [[فراموشی]] به کار میرود<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۳۱۹.</ref>؛ با این تفاوت که در معنای لغت حفظ، بیشتر تکیه بر احراز و نگهداری صورت یا معنایی در ذهن است و در ذکر، بر استحضار معنای فراموش شده تأکید میشود؛ لذا ذکر در مقابل [[غفلت]] یا نسیان است<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵؛ [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۱۵۳.</ref> | ||
معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و [[قلبی]] [[خداوند]] به [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[تهلیل]] و حوقله است. البته، در محاورات [[اهل]] [[شرع]]، ذکر همان یاد خداست<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> این واژه از اصطلاحات [[اسلامی]] است که بیشتر در مباحث [[اخلاقی]] مطرح است و پژوهشگران [[علوم دینی]] در دو عرصۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر [[اخلاقی]]، بر [[تهذیب نفس]] و ذکر [[عرفانی]] بر [[قرب]] [[خدا]] مبتنی است<ref>مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵.</ref> | معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و [[قلبی]] [[خداوند]] به [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[تهلیل]] و حوقله است. البته، در محاورات [[اهل]] [[شرع]]، ذکر همان یاد خداست<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref> این واژه از اصطلاحات [[اسلامی]] است که بیشتر در مباحث [[اخلاقی]] مطرح است و پژوهشگران [[علوم دینی]] در دو عرصۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر [[اخلاقی]]، بر [[تهذیب نفس]] و ذکر [[عرفانی]] بر [[قرب]] [[خدا]] مبتنی است<ref>مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۶
ذکر به معنای یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. ذکر یکی از راههای ارتباط با خداوند است و مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند. در قرآن کریم اهمیت و ضرورت ذکر به خوبی تبیین شده است. ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است، همانند ذکر قلبی و زبانی. ذکر، زمینهها و اسباب مختلفی و همچنین فواید بسیاری دارد که از جمله آن، پرورش ایمان است. قابل توجه است که ذکر با زیارت اهل بیت (ع) ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است.
معناشناسی
برای واژه ذکر دو معنا بیان شده؛ اولی حفظ و نگهداری یاد و خاطره چیزی در ذهن و دومی جاری کردن نام و خاطره آن بر زبان[۱]. از آنجا که حفظ و به یاد آوردن خاطره چیزی، در مقابل فراموش کردن آن است، معمولاً ذکر در مقابل نسیان و فراموشی به کار میرود[۲]؛ با این تفاوت که در معنای لغت حفظ، بیشتر تکیه بر احراز و نگهداری صورت یا معنایی در ذهن است و در ذکر، بر استحضار معنای فراموش شده تأکید میشود؛ لذا ذکر در مقابل غفلت یا نسیان است[۳].[۴]
معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. البته، در محاورات اهل شرع، ذکر همان یاد خداست[۵].[۶] این واژه از اصطلاحات اسلامی است که بیشتر در مباحث اخلاقی مطرح است و پژوهشگران علوم دینی در دو عرصۀ اخلاق و عرفان بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر اخلاقی، بر تهذیب نفس و ذکر عرفانی بر قرب خدا مبتنی است[۷].[۸]
پیشینه
ذکر یکی از راههای ارتباط با خالق و از مهمترین عبادتهایی است که در تقرب انسان به خدا و شکوفا شدن استعدادهای نهفته بشری نقش مهمی ایفا میکند و سابقهای دیرینه دارد و از آغاز خلقت مطرح بوده است، چنانکه توبه حضرت آدم(ع) با بیان اذکاری مقبول حقتعالی قرار گرفت[۹]. در کتابهای آسمانی نیز ذکر پروردگار ازجمله عبادتها و آداب شمرده شده است؛ برای مثال در کتاب مقدس از ذکر حضرت داوود(ع) و مزامیر او سخن به میان آمده است[۱۰]. قرآن کریم به ذکر بسیار سفارش کرده ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۱۱] و آن را آرامبخش دلها دانسته ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱۲] و نماز را ذکر خداوند شمرده است: ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۱۳].[۱۴]
حقیقت ذکر
حقیقت ذکر وسیلۀ ارتباط با خدا دانسته شده و نشانۀ آن، فراموشی غیر است[۱۵]. قرآن کریم، ذکر را هدف نماز دانسته است: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[۱۶] و فرموده شرط آنکه خداوند، بندگانش را یاد کند، این است که آنان او را یاد کنند: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۱۷]. همچنین، ذکر را از صفات خردمندان شمرده ﴿ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۱۸] و مایه آرامش دلها: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱۹] و رویگردانی از آن را موجب سختی و تنگی معیشت دانسته است: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾[۲۰].[۲۱] پیامبر خدا (ص) فرمودند: «هر کس خدای را اطاعت کند، ذاکر است هر چند نماز فراوان نگزارد و قرآن، بسیار نخواند»[۲۲]. به طور کلی، از روایات استفاده میشود مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند[۲۳].[۲۴]
ذکر در قرآن
واژۀ «ذکر» و مشتقات آن ۲۹۲ بار در قرآن به کار رفتهاند که بیشتر درباره یاد خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنهاست؛ به عنوان نمونه آیۀ ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۲۵] و ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ﴾[۲۶] درباره یاد خدا و یادآوری نعمت الهی دلالت دارد[۲۷].
اقسام ذکر
ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است:
- ذکر لفظی که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن خدا با زبان گفته میشود[۲۸]. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند: ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۲۹] و ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ﴾[۳۰] ذکر زبانی دانسته شده است[۳۱]. برای ذکر لفظی، مصادیقی در روایات و کتابهای دینی آمده است، مانند: تلاوت قرآن، ذکر یونسیه، اذکاری مانند «لا إلهَ إلا الله»، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»، «یا حی یا قیوم»، «سُبحان الله»، ذکر صلوات و... [۳۲].
- ذکر قلبی: آیاتی مانند: ﴿فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۳۳] و آیه ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۳۴] به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند. ذکر قلبی، به معنی توجّه قلب به یکی از اسماء زیبای الهی است[۳۵].
- یکی دیگر از اقسام ذکر را میتوان توجه و یادآوری دانست که در مقابل غفلت و فراموشی است. در روایتی شریف، امام صادق (ع)، آیه شریفه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۳۶] را، به این نوع از ذکر تفسیر فرمودهاند[۳۷].[۳۸]
اهمیت و ضرورت ذکر
از دیدگاه قرآن کریم ذکر تا بدانجا اهمیت دارد که حکمت نماز (مهمترین عبادت)، "یاد خدا" دانسته شده است: ﴿فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۳۹]. برپایه روایتی از امام صادق (ع) خداوند برای هر فریضهای مرزی قرار داده و در حال عذر، انسان را از انجام دادن آن معاف کرده، جز ذکر که به آن در همه حالات، زمانها و مکانها فرمان داده است[۴۰].
در آیات پرشماری از قرآن و با خطابها و تأکیدات گوناگون، به ذکر خدا فرمان داده شده است؛ گاهی پیامبران الهی مخاطب این فرماناند؛ و زمانی مخاطب این فرمان همه مؤمناناند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۴۱].
آیاتی نیز به ذکر خدا در زمانها و مکانهای خاصی سفارش میکنند که بیانگر اهمیت ویژه ذکر در آن زمانها و مکانهاست؛ مانند توصیه به ذکر خدا هنگام بیتوته در مشعرالحرام ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۴۲]. از موارد ضرورت ذکر، میتوان به وجوب یاد کرد نام خدا برای صید و ذبح حیوانات اشاره کرد[۴۳].
آثار ذکر
ذکر خدا دارای آثار مثبت بسیاری در دنیا و آخرت است که برخی از آنها عبارتاند از:
- آرامش: از بزرگترین مشکلات بشر، پریشانی و نگرانی و از گمشدههای او آرامش است. قرآن کریم یاد خدا را تنها آرامبخش دلهای مؤمنان میداند: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۴۴].
- ترس از خدا: دلهای مؤمنان و متواضعان، هنگام یاد خدا ترسان میشوند: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾[۴۵].
- بصیرت: یاد خدا مایه بصیرت تقواپیشگان است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[۴۶].
- رستگاری: ذکر نام خدا کنار تزکیۀ نفس و به جای آوردن نماز، عامل رستگاری انسان است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۴۷].
- یاد کردن خدا از بنده: ذکر خدا انسان را مورد توجه و عنایت الهی قرار میدهد و موجب میشود تا خدا نیز از او یاد کند: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۴۸].
- خشوع و زنده شدن دل: یاد خدا دل مؤمنان را خاشع میسازد و قرآن برخی از مؤمنان را که بر اثر غفلت و سنگدلیشان، در مقابل ذکر خدا خاشع نمیشوند، سرزنش میکند: ﴿أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ﴾[۴۹].
- آمرزش الهی و بهشت جاودان: یاد خدا سبب میشود متقیان درباره گناهانشان آمرزش بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ﴾[۵۰].[۵۱]
زمینهها و اسباب ذکر
قرآن کریم زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق یاد خدا بیان میکند که برخی اوصاف و حالات درونی شخصاند و بعضی از امور بیرونی.
- ایمان: قرآن با خطاب به مؤمنان، آنان را به ذکر کثیر خدا فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۵۲]، یعنی ایمان از زمینهها و اسباب یاد خداست.
- تقوا: انسانهای باتقوا هر گاه بر اثر غفلت، دچار لغزش و گناه شوند، تقوا نمیگذارد در غفلت مانده و به گناه خود ادامه دهند: ﴿أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ﴾[۵۳].
- باور قیامت و انجام عبادات: اعتقاد به قیامت از اسباب عبادت و از جمله برپایی نماز سبب یاد خداست: ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ﴾[۵۴].
- کتابهای آسمانی: برخی از آیات، قرآن کریم را ذکر یاد میکنند که نشان میدهد آیات قرآن مایۀ یاد خدایند؛ مانند ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[۵۵]. دیگر کتابهای آسمانی مانند تورات و انجیل هم ذکر نامیده شدهاند: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي﴾[۵۶].
- پیامبر خاتم (ص) و نعمت رسالت: رسالت پیامبر اکرم (ص) از زمینههای ذکر خداست: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي﴾[۵۷].
- نعمت هدایت: قرآن کریم از مؤمنان میخواهد در برابر نعمتِ هدایت، خدا را یاد کنند: ﴿وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴾[۵۸].[۵۹]
آداب ذکر
بر اساس آیۀ ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ﴾[۶۰]، چهار ادب اخلاص، تضرع، خوف، و دوری از صدای بلند را برای ذکر میتوان بر شمرد. البته آداب دیگری نظیر، انقطاع از غیر خدا و توجه کامل به پروردگار ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾[۶۱] و مطابقت دعا با تعالیم خدای متعال نیز برای آداب ذکر بیان شده است[۶۲].
علمای اسلامی برای تأثیر ذکر شرایطی بیان کردهاند؛ ازجمله:
- حضور قلب و توجه تام به حقتعالی[۶۳]؛
- توجه به جلال و عظمت حقتعالی[۶۴]؛
- داشتن طهارت، روزه و دوام ذکر و مکان خلوت[۶۵].
- طمأنینه: ذکر باید با طمأنینه و سکون نفس بیان شود و اگر با عجله، اضطراب و اختلال حواس گفته شود، اثری از آن حاصل نمیشود، از حد زبان و گوش فراتر نمیرود، به باطن انسان نمیرسد و اگر ذکر در باطن قلب قرار نگیرد و صورت قلب نشود، در آخرت و در سکرات و شداید مرگ و جاندادن از صحنه دل پاک میگردد و تلقین نیز به حال او فایده نمیبخشد[۶۶]؛
- حضور قلب: لازم است در هنگام اذکار معانی و مفاهیم آن را در قلب حاضر کند و حقایق آن را نیز به قلب برساند که این خود دارای مراتبی است[۶۷]؛
- طهارت قلب: اگر در قلب ناپاکیهای عالم دنیا و طبیعت باشد، مهیای ذکر نمیگردد؛ چنانکه تلاوت قرآن نیز نیاز به طهارت قلبی دارد[۶۸]؛
- همراه بودن ذکر با تعظیم و خوف: شخص ذاکر پس از آنکه عظمت و جلال و جمال حق را به برهان یا بیان پیامبران(ع) فهمید، باید قلب را به آن توجه دهد و با مداومت در ذکر عظمت و جلال حقتعالی خشوع را به قلب وارد کند تا نتیجه مطلوب از آن حاصل شود[۶۹].[۷۰]
موانع ذکر
موانع بسیاری برای ذکر و یاد خداوند وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- خدای متعال: خداوند به دلیل آنکه برخی با حق درافتادند و در پذیرش حق عناد ورزیدند قلب آنها را از ذکر خود غافل میکند: ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۷۱]؛ بدین معنا که غفلت را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه یاد خدا را فراموش میکنند[۷۲].
- شیطان: گاهی انسان با اراده خود از شیطان پیروی کرده و سبب تسلط او بر خویش میشود که نتیجۀ آن فراموشی خداست، چنانکه بر اثر تسلط شیطان بر منافقان، آنان یاد خدا را فراموش میکنند: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ﴾[۷۳]. شیطان با ابزار شراب و قمار به ایجاد دشمنی و کینه در دل انسانها پرداخته و آنان را از یاد خدا باز میدارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ﴾[۷۴].
- دوست گمراهکننده: قرآن کریم با یادآوری حسرت شدید برخی از ستمگران در روز قیامت، به پشیمانی آنان از دوستی با کسانی اشاره میکند که ایشان را از یاد خدا باز داشته و گمراه کردند: ﴿يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي﴾[۷۵].
- بهرههای مادی: خداوند مؤمنان را نهی میکند که اموال و فرزندانشان آنان را از یاد خدا غافل کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۷۶]. ذکر خدا در آیه تسبیح، تحمید، قرآن و واجباتی مانند نماز، حج، جهاد، زکات یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن انسان به امری و غافل کردن وی از امری مهمتر است، بنابراین الهاء اموال و فرزندان از یاد خدا، یعنی توجه و وابستگی دل به آنها به گونهای باشد که دل را از یاد خدا خالی، در نتیجه از آن اعراض کند. اموال و فرزندان از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای خدا، عاملی برای سعادتمندی انسان است[۷۷].
- تکاثر: تکاثر یعنی تفاخر به فراوانیِ امور پست و بیارزش دنیایی که برخی را از یاد خدا غافل کرده است: ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ﴾[۷۸].[۷۹]
پیامدهای دوری از ذکر
برای اعراض از یاد خدا پیامدهای منفی بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از:
- تنگی و سختی زندگی: هرکس از یاد خدا روی گرداند، زندگی سختی خواهد داشت: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا﴾[۸۰].
- کوری در قیامت: کسی که از یاد خدا اعراض کند، خدای متعال او را در قیامت کور محشور میکند: ﴿وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾[۸۱].
- همنشینی با شیطان و هدایتناپذیری: کسانی که از یاد خدای رحمان دوری کنند، شیطانی بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: ﴿وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ﴾[۸۲].
- تکذیب: اعراضکنندگان از ذکر به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را تکذیب میکنند: ﴿وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا﴾[۸۳].
- خسران و عذاب دوزخ: کسی که اموال و فرزندانش او را از یاد خدا مشغول کنند، از زیانکاران است: ﴿وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۸۴] و کسانی که شیطان سبب میشود یاد خدا را فراموش کنند، حزب شیطان و همان زیانکاراناند: ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۸۵].[۸۶]
رابطۀ ذکر با زیارت
ذکر با زیارت اهل بیت (ع) نیز ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجه دادن به عظمت خداوند است که چنین شخصیتهای عظیمی آفریده که عظمتشان در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است، تا دربارۀ این پیشوایان الهی، دچار غلوّ نشود و نسبتهای غلوّآمیز ندهد و محوریت توحید در همه مسائل حفظ شود. مثلًا در زیارت امام حسین (ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه «الله اکبر»، صد مرتبه «لا إِله إلّا الله» و صد مرتبه صلوات بگوید[۸۷].
جستارهای وابسته
- اهل ذکر
- آیه اهل الذکر
- آداب ظاهری دعا
- آداب ظاهری سفر
- اذکار تکراری
- تکبیر
- تسبیح
- تحمید
- تهلیل
- حوقله
- ذکر استخیر الله
- ذکر الهی
- ذکر در طاعت
- ذکر در معصیت
- ذکر جلی
- ذکر خفی
- ذکر خاص
- ذکر عام
- ذکر کثیر
- ذکر زبانی
- ذکر فعلی
- ذکر قلبی
- ذکر معنوی
- ذکر در مصیبت
- ذکر در نعمت
- آثار ذکر
- آثار ذکر
- آداب ذکر
- اعراض از ذکر خدا
- انقطاع الی الله
- بدعت اذکار صوفیه
- تذکر
- دوام ذکر
- ستایش ذکر
- علایم انس به خدا
- غفلت
- فراموشی
- مجالس ذکر
- مراتب ذکر
- مواقف ذکر
- موانع ذکر
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۳۱۹.
- ↑ مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۲۸.
- ↑ ر.ک: پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵؛ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳؛ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۱۵۳.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵.
- ↑ ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ۱/۲۶۷؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳۳؛ دستجردی، تأثیر تکاملبخش ذکر در سلوک الی الله، ۳۰.
- ↑ مزامیر، ب۴–۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ «بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ سادات علوی، حمراء، مقاله «ذکر»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۵۰۹ ـ ۵۱۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۳، ص ۳۱۷؛ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ «آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.
- ↑ «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ «و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.
- ↑ «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۱۷۸.
- ↑ «وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳؛ سادات علوی، حمراء، مقاله «ذکر»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۵۰۹ ـ ۵۱۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستأیید» سوره احزاب، آیه ۴۱ ـ ۴۲.
- ↑ اصول کافی، ج ۲ ص ۸۰.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۱۷۸-۱۷۹.
- ↑ «مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۵۱؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۴-۴۷۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ «پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ «آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴ ـ ۱۵.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.
- ↑ «و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳؛ سادات علوی، حمراء، مقاله «ذکر»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۵۰۹ ـ ۵۱۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ «برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴.
- ↑ «بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستاخیز آمدنی است» سوره طه، آیه ۱۴ ـ ۱۵.
- ↑ «بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
- ↑ «یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است؛ بلکه بیشتر آنان حق را نمیشناسند بنابراین (از آن) رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۲۴.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم... پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲.
- ↑ «خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ فیض کاشانی، الحقائق، ۲۴۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روحالبیان، ۷/۳۱۸.
- ↑ (شعرانی، الانوار القدسیة فی معرفة قواعد الصوفیه، ۱/۲۱.
- ↑ نجمالدین رازی، منارات السائرین الی حضرة الله و مقامات الطائرین، ۱۵۴–۱۵۵.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸.
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۱۹.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶.
- ↑ سادات علوی، حمراء، مقاله «ذکر»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۵۰۹ ـ ۵۱۵.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.
- ↑ «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹.
- ↑ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.
- ↑ نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.
- ↑ «زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳؛ سادات علوی، حمراء، مقاله «ذکر»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۵۰۹ ـ ۵۱۵.
- ↑ «و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ «و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.
- ↑ «و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند بیگمان حق را هنگامی که نزدشان آمد دروغ شمردند» سوره شعراء، آیه ۵ ـ ۶.
- ↑ «و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.
- ↑ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.