امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فهرست' به 'فهرست')
خط ۴۹: خط ۴۹:
*محور دوّمی که [[ائمه شیعه]] در جهت پیشبرد و اعلای [[حق]] در پیش گرفتند [[تربیت]] [[شاگرد]] بود. از خرمن [[فیض]] هر یک از آنان صدها، بلکه هزاران [[تشنه]] [[دانش]]، خوشه چیدند. افرادی همچون "[[کمیل بن زیاد نخعی]]"، "[[اویس قرنی]]"، "[[رشید هجری]]"، "[[میثم تمار]]"، "[[عمار یاسر]]"، "[[عبدالله بن عباس]]" و "[[اصبغ بن نباته]]" از [[شاگردان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودند. البته - چنان که [[گذشت]] - تمام علمای [[اسلام]] در شاخه‌های مختلف [[علوم اسلامی]]، خود را با واسطه یا بدون واسطه شاگر [[علی]]{{ع}} می‌دانند. بقیه [[ائمه]]{{عم}} نیز چنین بوده‌اند. تنها [[جابر بن یزید]]، هفتاد هزار [[حدیث]] از [[امام]] [[محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است و [[محمد بن مسلم]] سی هزار [[حدیث]]. [[ابن شهر آشوب]] می‌نویسد: "روایاتی که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده از هیچ کس [[نقل]] نشده است، حدود چهار هزار [[شاگرد]] از محضر آن [[حضرت]] استفاده می‌کردند؛ گروهی از [[پیشوایان]] [[مذاهب]] [[اهل]] [[سنّت]] و علمای بزرگ از گنجینه‌های [[علوم]] آن [[حضرت]] بهره‌مند شدند"<ref>مناقب ابن شهر آشوب حنفی، ج۴، ص۳۴۷.</ref>.
*محور دوّمی که [[ائمه شیعه]] در جهت پیشبرد و اعلای [[حق]] در پیش گرفتند [[تربیت]] [[شاگرد]] بود. از خرمن [[فیض]] هر یک از آنان صدها، بلکه هزاران [[تشنه]] [[دانش]]، خوشه چیدند. افرادی همچون "[[کمیل بن زیاد نخعی]]"، "[[اویس قرنی]]"، "[[رشید هجری]]"، "[[میثم تمار]]"، "[[عمار یاسر]]"، "[[عبدالله بن عباس]]" و "[[اصبغ بن نباته]]" از [[شاگردان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودند. البته - چنان که [[گذشت]] - تمام علمای [[اسلام]] در شاخه‌های مختلف [[علوم اسلامی]]، خود را با واسطه یا بدون واسطه شاگر [[علی]]{{ع}} می‌دانند. بقیه [[ائمه]]{{عم}} نیز چنین بوده‌اند. تنها [[جابر بن یزید]]، هفتاد هزار [[حدیث]] از [[امام]] [[محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است و [[محمد بن مسلم]] سی هزار [[حدیث]]. [[ابن شهر آشوب]] می‌نویسد: "روایاتی که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده از هیچ کس [[نقل]] نشده است، حدود چهار هزار [[شاگرد]] از محضر آن [[حضرت]] استفاده می‌کردند؛ گروهی از [[پیشوایان]] [[مذاهب]] [[اهل]] [[سنّت]] و علمای بزرگ از گنجینه‌های [[علوم]] آن [[حضرت]] بهره‌مند شدند"<ref>مناقب ابن شهر آشوب حنفی، ج۴، ص۳۴۷.</ref>.
*از جمله [[شاگردان]] آن [[امام]] بزرگوار که از [[پیشوایان]] [[مذاهب]] معروف اسلام‌اند عبارت‌اند از: "مالک بن [[انس]]"، "[[سفیان ثوری]]"، "[[ابن عینیه]]"، "[[ابوحنیفه]]" و همچنین "[[محمد بن حسن شیبانی]]"، "[[یحیی بن سعید]]" و غیر آنان از [[فقها]] و از [[محدثان]] افرادی مانند "[[ایوب سبحستانی]]"، "[[شعبة بن حجاج]]"، "[[عبدالملک بن جریح]]" و غیر آنان هستند<ref>امام صادق و مذاهب چهارگانه، ج۳، ص۲۷-۲۸ و ۴۶.</ref>. به بعضی [[شاگردان امام صادق]]{{ع}} نیز قبلاً اشاره شد.
*از جمله [[شاگردان]] آن [[امام]] بزرگوار که از [[پیشوایان]] [[مذاهب]] معروف اسلام‌اند عبارت‌اند از: "مالک بن [[انس]]"، "[[سفیان ثوری]]"، "[[ابن عینیه]]"، "[[ابوحنیفه]]" و همچنین "[[محمد بن حسن شیبانی]]"، "[[یحیی بن سعید]]" و غیر آنان از [[فقها]] و از [[محدثان]] افرادی مانند "[[ایوب سبحستانی]]"، "[[شعبة بن حجاج]]"، "[[عبدالملک بن جریح]]" و غیر آنان هستند<ref>امام صادق و مذاهب چهارگانه، ج۳، ص۲۷-۲۸ و ۴۶.</ref>. به بعضی [[شاگردان امام صادق]]{{ع}} نیز قبلاً اشاره شد.
*اگر [[فهرست]] [[اسامی]] شاگردانی که در [[مکتب]] [[ائمه]] [[شیعه]] [[علم]] آموخته‌اند، جمع‌آوری شود، چندین مجلّد خواهد شد و فراموش نکنیم که هر یک از این [[شاگردان]]، صدها و گاهی هزاران [[شاگرد]] [[تربیت]] کرده‌اند و در حال حاضر نیز از پر شورترین، پربارترین و عمیق‌ترین مراکز [[علمی]] - پژوهشی [[جهان]] [[دانش]]، حوزه‌های علمیه‌ای است؛ همچون [[حوزه علمیه قم]] که در آنها هزاران [[انسان]] وابسته در پرتو [[علم ائمه]]، به [[فراگیری علوم]] [[اسلامی]] مشغول‌اند و از [[مکتب اهل بیت]] کسب [[نور]] و [[فیض]] می‌کنند و همچون اقیانوسی بی‌کران پاسخ‌گوی عطش [[علمی]] میلیون‌ها [[انسان]] در سر تا سر [[جهان]] هستند و آنان را از سرچشمه زلال [[علوم]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[سیراب]] می‌کنند. بر خلاف سایر مراکز دانشگاهی که در آنها [[علم]] با اغراض [[مادّی]] و گاهی [[استعماری]] آمیخته است. در این حوزه‌های [[اهل بیت]]{{عم}}، [[حقیقت]] [[خالص]]، خود را [[حفظ]] کرد و مطابق نظر [[قرآن]]، [[دانش]] همراه [[تزکیه]] است. [[تعلیم]] و [[کسب علم]] برای [[خدا]] و [[خدمت]] به [[بندگان]] او است نه اغراض [[دنیوی]] و این ویژگی در حوزه‌ها بیش از هزار سال دوام آورده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۹۸-۹۹.</ref>.
*اگر فهرست [[اسامی]] شاگردانی که در [[مکتب]] [[ائمه]] [[شیعه]] [[علم]] آموخته‌اند، جمع‌آوری شود، چندین مجلّد خواهد شد و فراموش نکنیم که هر یک از این [[شاگردان]]، صدها و گاهی هزاران [[شاگرد]] [[تربیت]] کرده‌اند و در حال حاضر نیز از پر شورترین، پربارترین و عمیق‌ترین مراکز [[علمی]] - پژوهشی [[جهان]] [[دانش]]، حوزه‌های علمیه‌ای است؛ همچون [[حوزه علمیه قم]] که در آنها هزاران [[انسان]] وابسته در پرتو [[علم ائمه]]، به [[فراگیری علوم]] [[اسلامی]] مشغول‌اند و از [[مکتب اهل بیت]] کسب [[نور]] و [[فیض]] می‌کنند و همچون اقیانوسی بی‌کران پاسخ‌گوی عطش [[علمی]] میلیون‌ها [[انسان]] در سر تا سر [[جهان]] هستند و آنان را از سرچشمه زلال [[علوم]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[سیراب]] می‌کنند. بر خلاف سایر مراکز دانشگاهی که در آنها [[علم]] با اغراض [[مادّی]] و گاهی [[استعماری]] آمیخته است. در این حوزه‌های [[اهل بیت]]{{عم}}، [[حقیقت]] [[خالص]]، خود را [[حفظ]] کرد و مطابق نظر [[قرآن]]، [[دانش]] همراه [[تزکیه]] است. [[تعلیم]] و [[کسب علم]] برای [[خدا]] و [[خدمت]] به [[بندگان]] او است نه اغراض [[دنیوی]] و این ویژگی در حوزه‌ها بیش از هزار سال دوام آورده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۹۸-۹۹.</ref>.
===[[مبارزات سیاسی]]===
===[[مبارزات سیاسی]]===
* [[ائمه]]{{عم}} همواره در دوران [[امامت]] خود با [[حکّام]] [[جور]] و جریان‌های [[فساد]] و [[ستم]] در حال [[مبارزه]] و درگیری بوده‌اند؛ به همین [[دلیل]] تمام آنها به [[شهادت]] رسیده و هیچ یک با [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] نرفته‌اند؛ البته شیوه [[مبارزه]]، بر حسب شرایط و مقتضیّات زمان متفاوت بود، گاهی [[مبارزه منفی]] و عدم [[تأیید]] و [[سکوت]]، در برنامه قرار داشت و گاهی [[قیام مسلحانه]] و [[جنگ]] خونین، گاهی با قبول [[آتش بس]] نظامی، [[امام]]{{ع}} [[شخصیّت]] خود را در [[جبهه]] [[سیاسی]] در مقابل [[شخصیّت]] [[حاکم]] [[جور]] قرار می‌داد و او را رسوا می‌کرد و گاهی به [[روشنگری]] [[سیاسی]] می‌پرداخت. [[ویژگی‌های حاکم]] [[اسلامی]] و [[حکومت الهی]] را برای [[مردم]] بر می‌شمرد و مصداق واقعی آن را معرّفی می‌کرد. گاهی با [[تأیید]] و [[هدایت]] [[انقلاب‌ها]] و شورش‌های پایگاه‌های مردمی علیه هیئت حاکمه، تنور [[مبارزه]] را داغ نگه می‌داشت، گاهی از سنگر [[علم]] و [[دانش]] حمله را آغاز می‌کرد و گاهی از سنگر [[سیاست]] و [[اخلاق]]. گاهی [[مظالم]] و جنایات [[زورمداران]] را افشا می‌کرد و گاهی با نفوذداران افرادی در دربار هیئت حاکمه، جلوی بعضی از ستم‌های آنها را می‌گرفت؛ البته به جز مدّت محدودی دوران [[امامت امیرالمؤمنین]] و [[امام حسن]]{{ع}}) به خاطر کمبود نیرو و نداشتن [[یاور]]، [[ائمه]]{{عم}} نتوانستند [[حکومت]] را دست بگیرند؛ امّا تلاش‌های آنها در تصحیح [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و ارائه [[سیاست]] واقعی [[اسلامی]]، حیاتی و تعیین‌ کننده بود؛ طوری که امروز گفتار و [[رفتار]] آنان، بزرگ‌ترین [[ذخیره]] و منبع [[سیاست]] [[اسلامی]] را در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار داده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۹۹-۱۰۰.</ref>.
* [[ائمه]]{{عم}} همواره در دوران [[امامت]] خود با [[حکّام]] [[جور]] و جریان‌های [[فساد]] و [[ستم]] در حال [[مبارزه]] و درگیری بوده‌اند؛ به همین [[دلیل]] تمام آنها به [[شهادت]] رسیده و هیچ یک با [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] نرفته‌اند؛ البته شیوه [[مبارزه]]، بر حسب شرایط و مقتضیّات زمان متفاوت بود، گاهی [[مبارزه منفی]] و عدم [[تأیید]] و [[سکوت]]، در برنامه قرار داشت و گاهی [[قیام مسلحانه]] و [[جنگ]] خونین، گاهی با قبول [[آتش بس]] نظامی، [[امام]]{{ع}} [[شخصیّت]] خود را در [[جبهه]] [[سیاسی]] در مقابل [[شخصیّت]] [[حاکم]] [[جور]] قرار می‌داد و او را رسوا می‌کرد و گاهی به [[روشنگری]] [[سیاسی]] می‌پرداخت. [[ویژگی‌های حاکم]] [[اسلامی]] و [[حکومت الهی]] را برای [[مردم]] بر می‌شمرد و مصداق واقعی آن را معرّفی می‌کرد. گاهی با [[تأیید]] و [[هدایت]] [[انقلاب‌ها]] و شورش‌های پایگاه‌های مردمی علیه هیئت حاکمه، تنور [[مبارزه]] را داغ نگه می‌داشت، گاهی از سنگر [[علم]] و [[دانش]] حمله را آغاز می‌کرد و گاهی از سنگر [[سیاست]] و [[اخلاق]]. گاهی [[مظالم]] و جنایات [[زورمداران]] را افشا می‌کرد و گاهی با نفوذداران افرادی در دربار هیئت حاکمه، جلوی بعضی از ستم‌های آنها را می‌گرفت؛ البته به جز مدّت محدودی دوران [[امامت امیرالمؤمنین]] و [[امام حسن]]{{ع}}) به خاطر کمبود نیرو و نداشتن [[یاور]]، [[ائمه]]{{عم}} نتوانستند [[حکومت]] را دست بگیرند؛ امّا تلاش‌های آنها در تصحیح [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و ارائه [[سیاست]] واقعی [[اسلامی]]، حیاتی و تعیین‌ کننده بود؛ طوری که امروز گفتار و [[رفتار]] آنان، بزرگ‌ترین [[ذخیره]] و منبع [[سیاست]] [[اسلامی]] را در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار داده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۹۹-۱۰۰.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معنای امام

امام در قرآن و روایات

جایگاه و شأن امامت

فرق میان نبی و امام

امام و هدایت باطنی

موقعیت امام در اجتماع

لزوم تفسیر قرآن

امام مغز متفکر و مرشد جامعه

  • هر مجموعه‌ای به یک هماهنگ کننده و یک مغز متفکر نیاز دارد. مجموعه اجتماع نیز چنین است. روزی امام صادق(ع) به هشام بن حکم فرمود: "آیا از بحث و گفت‌وگویی که با عمرو بن عبید داشته‌ای چیزی نمی‌گویی؟ عرض کرد: در حضور شما احساس خجالت می‌کنم. حضرت فرمود: آنچه روی داده است بگو. هشام گفت: به من خبر رسید عمرو بن عبید در مسجد بصره، متصدی امور مذهبی شده است. این امر بر من گران آمده، روانه مسجد شدم. او میان جمعی نشسته بود و به پرسش‌های مردم پاسخ می‌داد. گفتم: ای دانشمند! من مردی غریبم، آیا اجازه می‌دهی مسئله‌ای بپرسم؟ گفت: آری! گفتم: چشم داری؟ گفت: پسر جان! این چه پرسشی است؟ گفتم‌: من این‌گونه می‌پرسم. گفت: آری! گفتم: با آن چه کار می‌کنی؟ گفت: رنگ‌ها و انسان‌ها را با آن می‌بینم. گفتم: بینی داری؟ گفت: آری! گفتم: با آن چه کار می‌کنی؟ گفت: می‌بویم. گفتم: دهان داری؟ با آن چه می‌کنی؟ گفت: مزّۀ غذا را می‌چشم. گفتم: با گوش خود چه کار می‌کنی؟ گفت: صداها را می‌شنوم. گفتم: قلب داری؟ گفت: آری! گفتم: با آن چه کار می‌کنی؟ گفت: قلب معیار سنجش است و اموری که بر اعضا و جوارح وارد می‌شود، به وسیله قلب می‌توان درست آن را از نادرست تشخیص داد. گفتم: هیچ عضوی بی‌نیاز از قلب نیست؟ گفت: نه! گفتم: با اینکه همه این اعضا از سلامت کامل برخوردارند؟ گفت: پسر جان! وقتی هر یک از حواس در درک خود خطا کرد یا به تردید افتاد، به قلب رجوع می‌کند تا تردید او را از میان ببرد و اطمینان و یقین حاصل کند. گفتم: بنابراین مقام قلب به امر الهی میان انبوه جوارح زایل‌ کننده شک و تردید و حیرت و خطای اعضای آدمی است؟ گفت: آری! گفتم: پس وجود قلب در آدمی یک ضرورت است و بدون آن هیچ عضوی به خوبی رهبری نخواهد شد؟ گفت: آری! گفتم: خداوند حواس و اعضایت را بدون پیشوا نگذاشت تا هنگام شک و تردید آنها را درست راهنمایی کند. آیا ممکن است جامعه انسانی را با همه اختلاف و جهلی که دامن گیرشان می‌شود، بدون امام و پیشوا به حال خود رها کند و رهبری شایسته که حیرت و خطایشان را برطرف سازد، به آنها معرفی نکند؟ عمرو بن عبید خاموش ماند و پس از اندکی سکوت رو به من کرد و گفت: تو هشام بن حکم نیستی؟. امام(ع) تبسّمی کرد و فرمود: این احتجاج را از که آموخته‌ای؟ گفت: از محضر شما آموختم. امام فرمود: به خدا سوگند! این طرز استدلال در صحف ابراهیم و موسی ذکر شده است"[۲۵][۲۶].

تحقّق نقش امام در جامعه

نشر علم و نقل حدیث برای همه مسلمانان

تربیت شاگرد

مبارزات سیاسی

ارائه الگوی عملی

منابع

مصداق‌های امام

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امام

پانویس

  1. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  2. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
  3. مفردات، ص ۸۷، «ام».
  4. المنجد، ص ۱۷، «ام».
  5. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۱۹-۲۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۰-۳۱.
  6. معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱ ـ ۳۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.
  7. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰، ص۲۱۳ – ۲۱۴؛ دانشنامه کلام اسلامی، ص ۶۹.
  8. ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۲۰.
  9. ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ص ۶۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۱-۹۲.
  10. و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه:۷۳.
  11. روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد؛ سوره اسراء، آیه:۷۱.
  12. ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۲۰-۲۲۱.
  13. «الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ‏ وَ خِلَافَةُ الرَّسُول‏‏»؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۵۵.
  14. «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَی عِبَادِهِ، وَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ، وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ أَنْکَرُوهُ»؛نهج البلاغه، خطبه ۲۵۲.
  15. «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَة»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۸.
  16. ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ص ۶۹.
  17. ر.ک. قربانی، علی، امامت‌پژوهی، ص۱۶۹؛ عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۷۸؛ الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۲۰۳؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۱-۹۲.
  18. «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  19. «إِنَّ الْإِمَامَةَ هِیَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِیَاءِ إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ ص وَ مَقَامُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)وَ مِیرَاثُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ(ع)إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ الْفَیْ‏ءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ الْإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اللَّهِ»؛ کافی، ج ۱، ص ۲۰۰.
  20. ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۳۱.
  21. ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۲۵.
  22. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۷.
  23. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۲-۹۳.
  24. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۳.
  25. اصول کافی، ج۱، ص۱۷۰.
  26. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۳-۹۵.
  27. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۵.
  28. مسند احمد حنبل، ج۱، ص۲- ۱۴
  29. (اضراء علی السنة المحمدیة، ص۲۰۴.
  30. اضراء علی السنة، ص۲۰۴.
  31. شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۶.
  32. امام صادق و مذاهب اربعه.
  33. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۶-۹۸.
  34. مناقب ابن شهر آشوب حنفی، ج۴، ص۳۴۷.
  35. امام صادق و مذاهب چهارگانه، ج۳، ص۲۷-۲۸ و ۴۶.
  36. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۸-۹۹.
  37. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۹۹-۱۰۰.
  38. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۰.