مبارزه با فساد اداری در قرآن
راهکارهای مقابله با فساد اداری
برخی از پژوشگران، فساد اداری را «سرطان اجتماعی» نامیدهاند[۱]؛ لذا در این بخش با تتبع در آیات و روایات به دنبال راههای درمان و به عبارت دیگر، راهکارهای مبارزه با فساد اداری هستیم. برخی از این راهکارها جنبه درمانی و کنترلی و برخی دیگر، جنبه پیشگیرانه دارد. در ذیل به چهار راهکار اساسی اشاره خواهد شد.
راهکارهای سازمانی
منظور از راهکارهای سازمانی، اقدامات و تمهیداتی است که در ساختار اداری صورت میپذیرد و در ارتباط مستقیم با مسئله فساد قرار میگیرد.
برکناری عناصر فاسد
وقتی فساد اداری در همه ابعاد ریشه دواند و فراگیر شد، برخی از دولتها برای ریشهکنسازی فساد به محاکمه و اخراج گروهی کارمندان دولت متوسل میشوند. از آنجا که وجود نظام اداری مطلوب یکی از ارکان اساسی قدرت سیاسی دولت است، پاکسازیهای دسته جمعی در ادارات اغلب بعد از جابهجایی قدرت از یک گروه به گروه دیگر اتفاق میافتد[۲]. از جمله این نوع برکناریها و پاکسازیها میتوان به اقدامات امام علی(ع) پس از به دست گرفتن حکومت اسلامی در برکناری کارگزاران فاسد دوران خلیفه سوم اشاره کرد. دلیل این امر را از بیان مبارک حضرت میتوان دریافت: «حکومت انسانهای کم عقل و پست فطرت بر اساس ستم و فساد بنا شده است»[۳].
آن حضرت(ع) در کلامی مشابه میفرمایند: «حکومت یافتن اشخاص ناکس و تازه به دوران رسیده، نشانه از بین رفتن و عقبگرد آن دولت است»[۴]؛ به همین دلیل در فرمان خود به مالک اشتر بر لزوم برکناری عناصر فاسد حکومت پیشین، تأکید مینمایند: «بدترین وزیر تو کسی است که پیش از تو وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته است؛ پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند؛ زیرا یاور گنهکاران و همسان ستمکاران هستند در حالی که تو برای آنها جایگزینان بهتری داری که افکار و آرا و نفوذ آنان را دارند ولی بار گناهان و مشکلاتشان را بر دوش ندارند.[۵].[۶]
دقت در گزینش کارگزاران
پس از پاکسازی جمعی عناصر فاسد قبلی، نوبت به گزینش و بهکارگیری نیروهای متعهد و متخصص به جای افراد سابق میرسد. به طور کلی فساد استخدامی که بر اساس روابط صورت میگیرد نه ضوابط، یکی از دلایل مهم فساد اداری به شمار میرود. خداوند متعال در خصوص واگذاری مسئولیتها و از آن جمله مسئولیت خطیر اداره شئون مملکت اسلامی به افراد شایسته میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا﴾[۷].
این آیه و ذیل آن، که در ارتباط با داوری به قسط است و همچنین قرار گرفتن در کنار آیه اولوالامر، جمعاً نشان دهنده این است که منظور از امانت در اینجا تنها معنای عام آن نیست بلکه امانت رهبری و اداره جامعه اسلامی است. امام(ع) نیز در عهد نامه خود به مالک اشتر، ضوابط و شیوه گزینش عاملان حکومت را اینگونه بیان میکنند: «سپس در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش به کارشان بگمار و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران، آنان را به کارهای مختلف وادار نکن؛ زیرا نوعی ستمگری و خیانت در امانت است. کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا از خاندانی پاکیزه و با تقوا انتخاب کن که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند؛ زیرا اخلاق آنان گرامیتر و آبرویشان محفوظتر و طمع ورزیشان کمتر و آیندهنگری آنان بیشتر است...[۸].[۹]
حفظ شئون کارکنان و ارتقای منزلت آنان
اصولاً انسان از کرامت ذاتی برخوردار است و این کرامت را خداوند متعال به وی عنایت فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ﴾[۱۰]. قرآن کریم دلایل متعددی را در خصوص عزت و کرامت انسان مطرح میکند که محور تمام این دلایل چگونگی آفرینش انسان است. در نظر قرآن انسان در بهترین[۱۱] و زیباترین[۱۲] صورت و با خلقتی کامل[۱۳] و معتدل[۱۴] آراسته شده و به همین دلیل شایستگی پذیرش نفخه الهی[۱۵] را یافته است[۱۶]. علاوه بر این انسانها همگی در آفرینش و طبیعت، یکسان هستند: ﴿الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً﴾[۱۷]؛ به همین دلیل در مناسبات اجتماعی و بهویژه در محیط کار اداری، مراعات احترام و شرافت انسانها ضروری است. امام علی(ع) در ارتباط با همین مسئله به مالک اشتر توصیه میکنند که: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ فَإِنَّكَ فَوْقَهُمْ وَ وَالِي الْأَمْرِ عَلَيْكَ فَوْقَكَ وَ اللَّهُ فَوْقَ مَنْ وَلَّاكَ وَ قَدِ اسْتَكْفَاكَ أَمْرَهُمْ وَ ابْتَلَاكَ بِهِمْ»[۱۸]؛ «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش هستند. اگر گناهی از آنان سر میزند یا علتهایی بر آنان عارض میشود یا خواسته و نا خواسته، اشتباهی مرتکب میگردند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر؛ آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. همانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن کس که تو را فرمانداری مصر داد والاتر است که کارهای مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسیله آزمودن تو قرار داده است.
بنابراین توجه به منزلت و شأن انسانی در درون قوانین اداری و ترویج فرهنگ فروتنی و احترام در مناسبات رسمی مدیران با کارکنان و تقویت احساس برابری، تعلق به سازمان، خودباوری، توانایی رشد و پیشرفت و...، میتواند موجب رضایت شغلی و امنیت خاطر شود و راه را بر اقدامات انتقامجویانه ببندد که اغلب همراه با قانونگریزی و هنجارشکنی و به عبارت دیگر فسادآمیز است[۱۹].
برقراری نظام تشویق و تنبیه مناسب
در هر سازمانی معمولاً دو دسته از کارکنان هستند: کارکنان فعال و متعهد که با تمام توان خود در جهت دستیابی به اهداف سازمان تلاش میکنند و دسته دیگر، کارکنان سهل انگار و بیمسئولیت که با کوتاهی در وظایف خود، حقوق مردم، مراجعان و سازمان را تضییع میکنند. یکی از راههای کنترل و ایجاد انگیزه در این گروهها، استفاده از تشویق و تنبیه مناسب است. استفاده از چنین روشی برای هدایت انسانها در مسیر انسانیت و بندگی از جمله شیوههای تربیتی قرآن کریم است. از مجموع آیات قرآن کریم، حدود سیصد آیه به تشویق و ششصد آیه به عامل تنبیه مربوط است[۲۰]. به عنوان نمونه، قرآن کریم برای تشویق به ایمان و عمل صالح فرموده است: ﴿وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾[۲۱]. و یا برای تنبیه محاربان و مفسدان میفرماید: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۲۲].
بهکارگیری این شیوه هدایتی در حوزه اداری را در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر به خوبی میتوان ملاحظه کرد: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند؛ زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بیرغبت و بدکاران در بدکاری تشویق میگردند؛ پس هر کدام از آنان را بر اساس کردارشان پاداش ده»[۲۳].
در بخش دیگری از همان نامه میفرماید: «و پیوسته آنان را به خوبی یاد و از آنان تشکر کن و کارهای سخت و مهم آنان را برشمار؛ زیرا تکرار سپاس و تشکر از کارهای خوب آنان، افراد دلیر و شجاع را تهییج و افراد بیحال را تشویق میکند»[۲۴].
فضیلت و برتری تشویق بر تنبیه از دیگر نکاتی است که باید به آن توجه کرد. حضرت علی(ع) در این رابطه فرموده است: «بدکار را (در درجه اول) با پاداش دادن به نیکو کار، آزار ده!»[۲۵].[۲۶]
نظارت و بازرسی
از آنجا که اصل نظارت و کنترل به عنوان مانع قوی بروز فساد عمل، و ارزیابی عملکرد را نیز آسان میکند در فرهنگ اسلامی از جایگاه و اهمیت بسیاری برخوردار است. نظارت خداوند[۲۷]، فرشتگان[۲۸] پیامبران[۲۹] و... بر رفتار انسان و شهادت آنان در روز قیامت، از این قبیل است. از مصداقهای نظارت و کنترل بر کار زیردستان، میتوان به جریان غیبت هدهد و جویا شدن حضرت سلیمان(ع) از علت غیبت وی، اشاره کرد: ﴿وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ * لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾[۳۰].
سیره عملی رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در نظارت مستقیم بر بازار مسلمین نیز گواه اهمیت اجرای این مسئله است[۳۱].
حضرت علی(ع) به فرماندار خود سفارش میکند که: «سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن و جاسوسانی راستگو و وفا پیشه بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان سبب امانتداری و مهربانی با رعیت خواهد بود و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان به خیانت دست زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد به همین مقدار گواهی قناعت کن و او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر؛ سپس او را خوار دار و خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن»[۳۲].
استفاده از عبارتهایی نظیر «بَلَغَنِي عَنْكَ» در مکاتبات حضرت(ع) با کارگزاران خود در نواحی مختلف[۳۳] نیز بیانگر این است که ایشان عدهای را به عنوان مأمور مخفی، مسئول نظارت و گزارش رفتار کارگزاران، قرار داده بودند[۳۴].
برقراری عدالت اقتصادی
کارمندان دولت، عمدتاً عرضه کننده خدمات به مردم، سازمانها و سایر نهادهای دولتی هستند. از این رو به طور مستقیم در تولید اقتصادی نقشی ندارند و حقوق بگیر دولت به شمار میروند. به همین دلیل، عدالتی که در ارتباط با آنان باید صورت بگیرد، عدالت در توزیع درآمدها بر حسب شایستگیهایشان است. رعایت عدالت در توزیع درآمدها، انگیزههای ارتکاب فساد را کاهش میدهد و سلامت و کارایی سازمان را افزایش خواهد داد. اعطای پاداش و جزای متناسب با استحقاق و شایستگی افراد از سنتهای قطعی الهی به شمار میرود: ﴿أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ﴾[۳۵].
امام علی(ع) در فرمان حکومتی خود به مالک اشتر، درباره رعایت حقوق کارگزاران نظامی متناسب با شایستگیهای آنان چنین سفارش میکند: «و در یک ارزشیابی دقیق، رنج و زحمات هر یک از آنان را شناسایی کن و هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذار و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار تا شرافت و بزرگی کسی موجب نشود که کار کوچکش را بزرگ شماری یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی[۳۶].
علاوه بر عدالت در توزیع درآمدها میان کارکنان دولت، عدالت در توزیع امکانات و لوازم تولید، عرضه تسهیلات و فراهم نمودن بسترهای رشد و توسعه اقتصادی برای همه افراد و گروههای متقاضی عرصه کار و تلاش و نیز عدالت در امور مالیاتی و مراعات حال خراج دهندگان، تقاضا برای فساد اداری از سوی مردم و نهادهای تولید کننده را کاهش خواهد داد. قرآن کریم در باب آزادی و عدالت در بهرهمندی از نعمتهای الهی و نفی هرگونه استئثار و تحریم امکانات الهی میفرماید: ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ﴾[۳۷].
در مورد عدالت در گرفتن مالیات نیز میتوان به کلام امیرمؤمنان علی(ع) استناد کرد: «باید تلاش تو در آبادانی زمین بیشتر از جمعآوری خراج باشد که خراج جز با آبادانی فراهم نمیشود و آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود میکند و حکومتش جز اندکی دوام نیاورد؛ پس اگر مردم شکایت کردند از سنگینی مالیات یا آفتزدگی یا خشک شدن آب چشمهها یا کمی باران یا خراب شدن زمین در سیلابها یا خشکسالی، در گرفتن مالیات به میزانی تخفیف ده تا امورشان سامان گیرد»[۳۸].[۳۹]
راهکارهای فرهنگی
منظور از راهکارهای فرهنگی مجموعه اقداماتی است که در راستای بهسازی و بازآفرینی اخلاق فردی و نیز مناسبات اجتماعی، باید صورت پذیرد. به فراخور بحث به سه فرایند مهم در این زمینه اشاره میشود:
ضرورت خودسازی
اصولاً اخلاق در افراد وظیفه کنترل درونی را ایفا میکند که از آن به خود کنترلی یا تعهد درونی نیز تعبیر میشود. از این رو تقویت پروای الهی، ضامن اجرای اخلاق و کنترل درونی نیرومندی در این زمینه به شمار میرود. امام حسن مجتبی(ع) شیوه صحیح دستیبابی به نیازهای انسانی را، که گاهی افراد را به سوی رفتار خلاف قانون و شرع میکشاند در توجه به مبدأ و مقصد حقیقی این نیازها یعنی خداوند متعال، و در سایه تقوا میدانند و میفرمایند:«اگر میخواهی بدون داشتن عشیره و طایفه، عزت و احترام داشته باشی و بدون برخورداری از سلطنت و مقام، هیبت و شکوه داشته باشی از ذلت معصیت خدا خارج شو و به سوی عزت الهی حرکت کن»[۴۰].
در آیات فراوانی نیز به بازدارندههای درونی فساد، اشاره شده است؛ از جمله آیات مربوط به صبر و بردباری در برابر کمبودها[۴۱]تواضع و فروتنی به جای تفاخر و استکبار[۴۲]، قناعت و اقتصاد و پرهیز از دنیاگرایی به جای تکاثر اتراف و اسراف[۴۳] و الزام به توحید و معاد و لوازم آن در رویارویی با لاقیدی و تجاوز از حدود الهی[۴۴].[۴۵]
ترویج امر به معروف و نهی از منکر
نظارت اجتماعی یکی از مهمترین و کم هزینهترین راههای مقابله با فساد به شمار میرود. نظارت اجتماعی در اسلام با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته میشود. قرآن کریم در این باره میفرماید: ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۴۶].
امام باقر(ع) در حدیثی ثمرات و کارکردهای امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه بر میشمارند و میفرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر، راه و روش پیامبران و شیوه صالحان، و فریضه بزرگی است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا میشود؛ راهها امن، و درآمدها حلال میشود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمیگردد؛ زمین آباد میشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته میشود و کارها سامان میپذیرد [۴۷].[۴۸]
اطلاعرسانی عمومی
اطلاعرسانی عمومی، به هزینه حیثیتی وسیعتری برای مجرمان، و نیز عامل فشار نیرومندی بر دولتها و دستگاههای نظارتی و قضایی برای رسیدگی دقیق و برخورد قاطع با مفسدان منجر خواهد شد؛ لذا سامانه اطلاعرسانی عمومی مستقل و آزاد، که در کوتاهترین زمان، دقیقترین اخبار را به آگاهی عموم برساند به منظور افشای مفاسد اداری، ضروری به نظر میرسد. بایسته است که حمایتهای لازم از این صنف اجتماعی به عمل آید تا بتواند نقش خود را در این راستا به خوبی ایفا کند و خود گرفتار فساد نشود. اسلام برای اطلاعرسانی عمومی، اهمیت ویژهای قائل است. امام علی(ع) در دوران کوتاه حکومت خود، همواره در بیداری افکار عمومی و آگاهسازی مردم بسیار تلاش کردند. آن حضرت هم نامههای بیدار کننده برای آنان میفرستاد و هم شخصیتهای خوشنام و معروف را به سوی آنان اعزام میکرد تا با سخنرانیهای حساب شده، مردم را از فتنههای سیاسی آگاه سازند. ایشان در نامهای برای مردم کوفه نوشت: «فَإِنِّي أُخْبِرُكُمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى يَكُونَ سَمْعُهُ كَعِيَانِهِ»[۴۹]؛ همانا من شما را در این نامه به گونهای از ماجرای عثمان آگاه میسازم که شنیدن همانند دیدن باشد؛ و سپس فرزندش امام مجتبی(ع)، مالک اشتر و عمار یاسر را برای آگاهی و بسیج کوفیان اعزام فرمود[۵۰]؛ همچنین میتوان از افشاگریهای آن حضرت درباره موضوع غصب خلافت در خطبه شقشقیه[۵۱] و نیز افشارگری نسبت به مفاسد عمرو عاص[۵۲] و اشعث بن قیس[۵۳] نام برد[۵۴].
راهکارهای قضایی
دستگاه قضایی در جامعه اسلامی در صورتی میتواند وظیفه خود در پالایش و سالمسازی اجتماع را به خوبی به انجام رساند که خود از سلامت و صلابت لازم برخوردار باشد. تهیه و تدوین قوانین دقیق و متناسب با نیازهای زمان، بستن گریز راههای قانونی، بهکارگیری افراد صالح و متخصص در قضاوت، تأمین مالی و منزلتی قضات و کارگزاران قضایی، فراهمسازی بسترهای لازم به منظور برخورد قاطع و بدون مماشات با مجرمان و مفسدان، نظارت بر دستگاه قضایی و... از جمله راهکارهای بنیادی برای ارتقای جایگاه این دستگاه در اجرای وظایف خطیر آن است. در منشور حکومتی امیرمؤمنان علی(ع) به مالک اشتر، تمام این تمهیدات به خوبی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است: «سپس از میان مردم، برترین فرد را نزد خود برای قضاوت انتخاب کن. کسانی که مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد؛ در اشتباهاتش پافشاری نکند و بازگشت به حق پس از آگاهی، برای او دشوار نباشد؛ طمع را از دل ریشهکن کند و در شناخت مطالب با تحقیقی اندک رضایت ندهد و در شبهات از همه با احتیاطتر عمل کند و در یافتن دلیل، اصرار او از همه بیشتر باشد و در مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود؛ در کشف امور از همه شکیباتر و پس از آشکار شدن حقیقت در فصل خصومت از همه برندهتر باشد. کسی که ستایش فراوان او را فریب ندهد و چرب زبانی او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندکند. پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوتهای او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آن قدر او را گرامی بدار که نزدیکان تو به نفوذ در او طمع نکنند تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد. در دستورهایی که دادم نیک بنگر[۵۵].[۵۶]
منابع
پانویس
- ↑ رفیعپور، فرامرز، سرطان اجتماعی فساد.
- ↑ لطیفیان، احمد، «عوامل موثر در فساد اداری و راههای مبارزه با آن»، دوفصلنامه دانش و توسعه، شماره ۴، ۵-۲۴.
- ↑ «دَوْلَةُ الْأَوْغَادِ مَبْنِيَّةٌ عَلَى الْجَوْرِ وَ الْفَسَادِ»؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۳۶۷.
- ↑ «تَوَلِّي الْأَرَاذِلِ وَ الْأَحْدَاثِ الدُّوَلَ دَلِيلُ انْحِلَالِهَا وَ إِدْبَارِهَا»؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۴۵.
- ↑ «إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً وَ مَنْ شَرِكَهُمْ فِي الآْثَامِ فَلَا يَكُونَنَّ لَكَ بِطَانَةً فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الْأَثَمَةِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَيْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أَوْزَارِهِمْ وَ آثَامِهِمْ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۵.
- ↑ «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.
- ↑ «ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَ الْخِيَانَةِ وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِي الْإِسْلَامِ الْمُتَقَدِّمَةِ فَإِنَّهُمْ أَكْرَمُ أَخْلَاقاً وَ أَصَحُّ أَعْرَاضاً وَ أَقَلُّ فِي الْمَطَامِعِ [إِشْرَافاً] إِشْرَاقاً وَ أَبْلَغُ فِي عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَراً»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۵.
- ↑ «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
- ↑ ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾ «که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم» سوره تین، آیه ۴.
- ↑ ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾ «آسمانها و زمین را به حقّ آفرید و شما را چهرهنگاری کرد و چهرههایتان را نیکو نگاشت و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره تغابن، آیه ۳.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ﴾ «و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهرهنگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود» سوره اعراف، آیه ۱۱.
- ↑ ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ﴾ «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ﴾ «سپس او را باندام برآورد و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دلها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس میگزارید» سوره سجده، آیه ۹.
- ↑ کوشکی، محمد صادق، جستاری در مبانی سیاست مطلوب قرآن کریم، ص۱۰۲.
- ↑ «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ نادری قمی، محمد مهدی، قدرت در مدیریت اسلامی، ص۱۵۸.
- ↑ «و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ «وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِي الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ «وَ وَاصِلْ فِي حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ وَ تَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ كَثْرَةَ الذِّكْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاكِلَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۷.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۶-۱۸۸.
- ↑ ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ﴾ «بگو: ای اهل کتاب! چرا به آیات خداوند کفر میورزید در حالی که خداوند به آنچه میکنید گواه است» سوره آل عمران، آیه ۹۸.
- ↑ ﴿وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ * كِرَامًا كَاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ﴾ «و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند * که نویسندگانی بزرگوارند * آنچه انجام میدهید میدانند» سوره انفطار، آیه ۱۰-۱۲.
- ↑ ﴿فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا﴾ «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.
- ↑ «و از حال مرغان باز پرسید و گفت: مرا چه میشود که هدهد را نمیبینم یا او از غایبان است؟ * او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد» سوره نمل، آیه ۲۰-۲۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۱۶۱.
- ↑ «ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ نهج البلاغه، نامههای ۷۱، ۴۰، ۴۳ و۶۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۸.
- ↑ من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ «ثُمَّ اعْرِفْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا أَبْلَى وَ لَا تَضُمَّنَ بَلَاءَ امْرِئٍ إِلَى غَيْرِهِ وَ لَا تُقَصِّرَنَّ بِهِ دُونَ غَايَةِ بَلَائِهِ وَ لَا يَدْعُوَنَّكَ شَرَفُ امْرِئٍ إِلَى أَنْ تُعْظِمَ مِنْ بَلَائِهِ مَا كَانَ صَغِيراً وَ لَا ضَعَةُ امْرِئٍ إِلَى أَنْ تَسْتَصْغِرَ مِنْ بَلَائِهِ مَا كَانَ عَظِيماً»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟» سوره اعراف، آیه ۳۲.
- ↑ «وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلَابِ الْخَرَاجِ لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلَادَ وَ أَهْلَكَ الْعِبَادَ وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلَّا قَلِيلًا فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلًا أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۸۹-۱۹۰.
- ↑ «وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۸۵.
- ↑ ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾ «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾ «و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.
- ↑ ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾ «و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱؛ ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴾ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزونخواهی در داراییها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آنگاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ ﴿الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾ «آنان که روز پاداش و کیفر را دروغ میشمرند و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمیشمرد» سوره مطففین، آیه ۱۱-۱۲؛ ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾ «و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۵۶.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۹۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۱.
- ↑ دشتی، محمد، امام علی(ع) و امور سیاسی.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۸۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۹۱-۱۹۲.
- ↑ «ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُكْمِ بَيْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِيَّتِكَ فِي نَفْسِكَ مِمَّنْ لَا تَضِيقُ بِهِ الْأُمُورُ وَ لَا تُمَحِّكُهُ الْخُصُومُ وَ لَا يَتَمَادَى فِي الزَّلَّةِ وَ لَا يَحْصَرُ مِنَ الْفَيْءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ وَ لَا تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَعٍ وَ لَا يَكْتَفِي بِأَدْنَى فَهْمٍ دُونَ أَقْصَاهُ وَ أَوْقَفَهُمْ فِي الشُّبُهَاتِ وَ آخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ وَ أَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ وَ أَصْبَرَهُمْ عَلَى تَكَشُّفِ الْأُمُورِ وَ أَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُكْمِ مِمَّنْ لَا يَزْدَهِيهِ إِطْرَاءٌ وَ لَا يَسْتَمِيلُهُ إِغْرَاءٌ وَ أُولَئِكَ قَلِيلٌ ثُمَّ أَكْثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ وَ افْسَحْ لَهُ فِي الْبَذْلِ مَا يُزِيلُ عِلَّتَهُ وَ تَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَى النَّاسِ وَ أَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْكَ مَا لَا يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خَاصَّتِكَ لِيَأْمَنَ بِذَلِكَ اغْتِيَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَكَ فَانْظُرْ فِي ذَلِكَ نَظَراً بَلِيغاً»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ اکبرنژاد، یعقوبی، غلامی، مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»، فصلنامه مدیریت اسلامی، ص ۱۹۲-۱۹۳.