امامت در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

پیشوا در زبان فارسی، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه امام است. در عربی کلمه "امام" یا "پیشوا" مفهوم مقدسی ندارد. پیشوا، یعنی کسی که پیشرو است و عده‌ای تابع و پیرو او هستند؛ اعم از آنکه آن پیشوا عادل باشد یا باطل و گمراه. قرآن کریم کلمه امام را در هر دو مورد به کار برده است. در یک‌جا می‌فرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۱]؛ و در جای دیگر می‌‌فرماید: ﴿أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۲]. مورد اول در مورد پیشوایان به حق است و مورد دوم در مورد رهبران کافر و گمراه[۳]. از اصول دین اسلام و مذهب تشیع است. در یکی از تعاریف، به معنای ریاست عامه در امور دنیوی و اخروی[۴] و در تعاریفی دیگر، امامت، رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی اسلام(ص)[۵].

مقدمه

مفهوم امامت در علم کلام

  1. تعریف مختارِ "محقق بحرانی"[۱۸] در کتاب قواعد المرام: "امامت عبارت است از ریاست عامه در دین و دنیا اصالتاً (نه بر سبیل نیابت)[۱۹]؛
  2. تعریف مربوط به "تفتازانی"[۲۰] در شرح المقاصد: "امامت عبارت است از ریاست عامه در امر دین و دنیا از باب جانشینی پیامبر(ص)"[۲۱]؛
  3. تعریف جناب "ایجی"[۲۲] در المواقف: "امامت یعنی نیابت و جانشینی پیامبر در برپا داشتن احکام دین، به‌طوری که تبعیت از او بر عموم مسلمین واجب است"[۲۳]؛
  4. "ابن‌ خلدون" می‌نویسد: "خلافت یعنی نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا. به این اعتبار خلافت و امامت گفته می‌شود و متصدی آن مقام را امام و خلیفه می‌گویند[۲۴].
  5. تعریف متکلمین شیعه و سنّی از امامت که در آن اختلافی ندارند این است: "امامت عبارت است از یک ریاست و اولی بالتصرف بودن در جمیع شئون دین و دنیای مردم (اعم از بیان احکام، اجرای حدود، اداره جامعه، ایجاد عدالت اجتماعی، جنگ و صلح و...) برای شخص معیّنی از انسان‌ها به عنوان نیابت و جانشینی از پیامبر(ص)"[۲۵]. در این تعریف، ولایت و امامت ریاست عامه الهیه معرفی شده، لذا مستلزم اجزایی است که عبارتند از: تقدم، علم، قدرت و حُکم، که بدون این اجزا، ریاستی متصور نیست. پس "ولیّ" کسی است که در خلقت خود، متقدم، عالِم، قادر، حاکم و نسبت به دیگر مخلوقات تصرف‌کننده علی‌الاطلاق باشد. اما تقدم او برای آن است که ولیِّ مطلق، انسانی است که خداوند او را خلعت جمال و کمال پوشانیده، و قلب او را مکان مشیت خود قرار داده و خزینه علم خود گردانیده و لباس تصرف [در آفرینش] و حکم [بر مخلوقات] را بر قامت او پوشانیده است. امر الهی در عالَم بشری در اختیار اوست. او مانند آفتابی درخشان است که خالق جهان در آن درخشش، نور حیات و اشراق و احتراق برای اهل روزگارها قرار داده است[۲۶].
  6. متکلم بزرگ شیعه "خواجه نصیر طوسی"[۲۷] در کتاب قواعد العقائد تعریف مُتقن و جامعی را مطرح کرده است که از تعاریف پیش مناسب‌تر است: "امامت عبارت است از ریاست عمومی دینی که عهده‌دار ترغیب همه مردم در حفظ و حراست از مصالح دینی و دنیایی بوده و آنان را بر حسب همان مصالح از آنچه برای‌شان ضرر دارد، برحذر می‌نماید"[۲۸].

تجلی توحید در نظام امامت

مباحث امامت

  1. حقیقت یا چیستی امامت (ما الإمام؟)؛
  2. وجوب وجود امام یا ضرورت امامت (هل الإمام؟)؛
  3. غایت امامت یا کارکردهای امام و در ذیل آن، شئون و وظایف امام (لم یجب وجود الإمام؟)؛
  4. صفات و ویژگی‌های امام و در ذیل آن، راه‌های شناخت امام (کیف الإمام؟)؛
  5. تعیین امام در هر زمان و در ذیل آن، نصوص امامت و افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و یازده امام بعد، معجزات هر یک از امامان دوازده گانه و مهدویت و مباحث مرتبط با آن (مَنِ الإمام؟)[۴۶][۴۷].

نخست: حقیقت امامت

دوم: ضرورت امامت

سوم: غایت امامت

چهارم: صفات امام

پنجم: تعیین امام

راه تعیین امام

نصب امام

انتخاب امام

غلبه و استیلا

اثبات امامت

جایگاه امامت

امامت از دیدگاه فرق و مذاهب

  • از دیدگاه شیعه امامت از اصول عقاید اسلامی است، ولی معتزله و اشاعره و دیگر مذاهب اسلامی آن را از فروع دین می‌دانند. بر این اساس‌، شیعه برای امامت جایگاه برجسته‌تری در مقایسه با اهل سنت قائل است، ولی همان‌گونه که اشاره شد از دیدگاه اهل سنت نیز امامت مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از فروع دین بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد[۵۳].
  • درباره نظریه سیاسی‌ زیدیه‌ و اندیشه امامت‌ نزد آنان‌، مقدمتاً باید توضیح‌ داد که‌ زیدیه‌ از تحولات‌ و دگرگونیهای‌ فکری‌ و مذهبی‌ گوناگونی‌ در طول‌ تاریخ‌ خود برخوردار بوده‌اند. در سده ۲ ق‌ جدا از شخصیت‌ محوری‌ زید بن‌ علی‌، گروهها و گرایشهای‌ مختلفی‌ از جمله‌ جارودیه‌ و ابتریه‌ در میان‌ زیدیه‌ وجود داشتند که‌ هر یک‌ دارای‌ عقاید ویژه خود در باب‌ امامت‌ بودند. در همان‌ سده‌ و نیز در سده ۳ ق‌ نیز وجود برخی‌ شخصیت‌های‌ محوری‌ در زیدیه عراق‌ و حجاز و یمن‌ همچون‌ محمد بن‌ عبدالله‌ نفس‌ زکیه‌، قاسم‌ رسی‌ و یحیی‌ هادی‌ الی‌ الحق‌، پیشوای‌ دولت‌ زیدی‌ یمن‌، تحولاتی‌ در عقیده‌ و اندیشه دینی‌ زیدیه‌ ایجاد کرد که‌ طبعاً مسأله امامت‌ نیز بر کنار از آن‌ نبود. این‌ تحولات‌ البته‌ به‌ دلایل‌ شرایط خاص‌ تاریخی‌ به‌ وجود می‌آمد و تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ محافل‌ امامی‌، یا معتزلی‌ و حتی‌ سنی‌ بود[۵۴][۵۵].
  • امامت از دیدگاه‌ اسماعیلیه‌ منصبی‌ الهی‌ است‌ و امام از جانب‌ خداوند، هدایت‌ و برگزیده‌ می‌شود، و مسلمانان‌ به‌ وساطت‌ او می‌توانند به‌ وظایف‌ دینی‌ خود عمل‌ کنند و درکی‌ کامل‌ و جامع‌ از ابعاد ظاهری‌ و باطنی‌ قرآن‌ - که‌ تحقق‌ آرمانهای‌ الهی‌ در زمین‌ مبتنی‌ بر آن‌ است‌ - حاصل‌ نمایند. اسماعیلیه‌ ولایت امام را یکی‌ از ارکان‌ دین‌ می‌دانند و معتقدند که‌ امامت‌ برترین‌ ارکان‌ دین‌ است‌ و حتی‌ آن‌ را عین‌ ایمان‌ می‌انگارند و بر آنند که‌ امامت‌ تا ابد ادامه‌ دارد و جهان‌ هستی‌ بدون‌ وجود امام لحظه‌ای‌ دوام‌ ندارد و اگر فرضاً امام از دست‌ رود، بی‌درنگ‌ همه عالم‌ نابود می‌شود[۵۶]. از این‌ رو، یکی‌ از اصول‌ اعتقادی‌ اسماعیلیه‌ این‌ است‌ که‌ بعد از وفات‌ پیامبر اکرم‌(ص)، امام علی(ع) به‌ امر الهی‌ و با نص‌ پیامبر(ص) در زمان‌ حیاتش‌ به‌ عنوان‌ امام برگزیده‌ شد و امامت‌ باید به‌ صورت‌ موروثی‌ در نسل‌ علی‌(ع) و فاطمه‌(ع) ادامه‌ یابد و جانشینی‌ امام لاحق‌ مبتنی‌ بر نص‌ امام سابق‌ است‌ [۵۷][۵۸].
  • تاریخ‌ اندیشه‌ و فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غُلات‌ شیعه‌ چنانکه‌ باید هنوز مورد مطالعه همه‌ جانبه‌ قرار نگرفته‌ است‌ و از این‌رو، به‌ درستی‌ نمی‌توان‌ تاریخ‌ دقیق‌ ظهور اندیشه‌های‌ آنان‌ را به‌ دست‌ داد. درباره موضوع‌ امامت‌، پیش‌ از هر چیز باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ اندیشه غُلات‌ شیعه‌ در ارتباط مستقیم‌ با موضوع‌ امامت‌ قرار دارد و از این‌ رو، بررسی‌ تاریخ‌ شکل‌گیری‌ و اندیشه‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غلات‌، در حقیقت‌ بررسی‌ موضوع‌ امامت‌ در میان‌ ایشان‌ است‌، با این‌همه‌، نباید از یاد برد که‌ غُلات‌ شیعه‌ گرچه‌ در بستر اختلافات‌ دینی‌ - سیاسی‌ در قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ صحنه‌ آمدند، ولی‌ در طول‌ زمان‌ و در طی‌ تحول‌ در اندیشه‌های‌ خود و تحت‌ تأثیر شرایط سیاسی‌ و اجتماعی‌ و محیطی‌، دگرگونیهای‌ فکری‌ فراوانی‌ را شاهد بودند که‌ عمده‌ترین‌ آن‌ تحول‌ اندیشه امامت‌ محوری‌ در میان‌ آنان‌ به‌ منظومه‌ای‌ فکری‌ و کلامی‌از نوع‌ ویژه خود بود. در این‌ منظومه دینی‌ درباره اساسی‌ترین‌ محور اندیشه اسلامی، یعنی‌ توحید، سخن‌ بسیار رفته‌ بود و با توجه‌ به‌ هندسه معرفت‌ دینی‌ آنان‌ و جایگاه‌ توحید و ارتباط آن‌ با اندیشه امامت‌، طبعاً درباره مسائل‌ دیگر الهیات‌ از جمله‌ وحی و نبوت و ارتباط انسان‌ با خدا، و نیز اندیشه معاد و روز واپسین‌ مواضعی‌ اتخاذ شده‌ بود[۵۹].
  • پیش‌ از بررسی‌ تاریخ‌ تحول‌ اندیشه سیاسی‌ اهل سنت [۶۰]باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ امامت‌ در نظر اهل سنت بر شالوده تجربه تاریخی‌ امت‌ اسلامی پس‌ از حضرت رسول(ص) استوار است‌ و از این‌رو، توجه‌ به‌ سیر تحولات‌ نهاد خلافت‌ در اسلام‌ می‌تواند به‌ ارزیابی‌ دقیق‌تری‌ از موضوع‌ امامت‌ در میان‌ اهل سنت رهنمون‌ گردد. معتزله‌، مرجئه‌ و حتی‌ عالمان‌ اشعری‌ و گاه‌ حنبلی‌ مذهب‌ نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ موضع‌ خود را بیان‌ کرده‌اند و هر یک‌ فراخور منظومه دینی‌ و فکری‌ خود نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ ابراز نظر نموده‌اند. مهم‌ترین‌ نکته‌ در این‌ باره‌ منظر این‌ گروهها نسبت‌ به‌ عصر نخستین‌ خلافت‌، یعنی‌ عصر خلفای‌ راشدین‌ و گذار از آن‌ به‌ دوره اموی‌ است‌؛ به‌ ویژه‌ اینکه‌ برای‌ گروههای‌ غیر معتزلی‌ اهل سنت که‌ نسبت‌ به‌ «سنت‌» جماعت‌ حساسیت‌ دارند، این‌ عصر به‌ عنوان‌ الگوی‌ همیشگی‌ «جماعت‌»، و به‌ عبارت‌ دیگر سلف‌ صالح‌ «امت‌» تلقی‌ می‌شود. به‌ هر حال‌، از آنجا که‌ خلافت‌، صورت‌ تاریخی‌ اندیشه امامت‌ در اسلام‌ است‌، باید مفهوم‌ امامت‌ را در راستای‌ ظهور تاریخی‌ آن‌ در خلافت‌ جست‌وجو کرد؛ اما از سویی‌ دیگر باید دانست‌ که‌ امامت‌ در اسلام‌ سنی‌ مفهومی‌ عام‌تر از خلافت‌ است‌ و در مقام‌ نظر می‌تواند خارج‌ از چارچوب‌ مفهومی‌ تاریخی‌ خلافت‌ تحقق‌ پیدا کند؛ گرچه‌ خلافت‌ همیشه‌ از سوی‌ اهل سنت به‌ عنوان‌ نهاد مشروع‌ امامت‌ معرفی‌ شده‌ است‌[۶۱].
  • امامت نزد گروه‌های‌ گوناگون‌ خوارج (اهل‌ تحکیم‌)، از نظر مفهومی‌، کاملاً پیوسته‌ با حکومت‌ بوده‌، اما آنچه‌ امامت‌ خوارج (مُحَکِّمه‌) را از اهل سنت متمایز می‌ساخته‌، نوع‌ آرمانهایی‌ بوده‌ است‌ که‌ هر یک‌ در سایه امامت‌ دنبال‌ می‌کرده‌اند. در صحنه تاریخ‌ نیز همین‌ اختلاف‌ در آرمان‌ها موجب‌ شده‌ است‌ تا محکمه‌ از همان‌ عصر خلفای‌ نخستین‌، راه‌ خود را از عامه مسلمانان‌ جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی‌ کوچک‌، متناسب‌ با آرمانهای‌ خویش‌ بنیان‌ گذارند. تصور موجود در میان‌ گروهی‌ از صحابه‌ در عصر دو خلیفه نخست‌، مبنی‌ بر اینکه‌ بر ایشان‌ لازم‌ است‌ تا با حساسیت‌، عملکرد امام در جامعه اسلامی را پی‌گیری‌ کنند و در صورت‌ مشاهده تخلفی‌ از جانب‌ او، واکنشی‌ مناسب‌ از خود نشان‌ دهند، مبنای‌ آرمان‌ امامت در میان‌ محکمه‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در خطبه‌ای‌ از خلیفه‌ عمر چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ در صورت‌ وفا نکردن‌ امام مسلمانان‌ به‌ وظایف‌ و تخطی‌ از حدود شریعت‌، بر مؤمنان‌ واجب‌ می‌گردد که‌ او را از امامت‌ خلع‌ کنند [۶۲][۶۳].

رابطه امامت و دموکراسی

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  2. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  3. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۵.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۹۲.
  5. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۹۳.
  7. بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.
  8. فرهنگ شیعه، ص ۹۲-۹۳.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۹۳.
  10. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۶.
  11. ابراهیم امینی، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۶.
  12. لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۱۹۳.
  13. لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۱۹۳.
  14. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  15. «آنان مردم را به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  16. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۶–۶۰.
  17. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۰.
  18. کمال‌الدین ابن‌میثم بحرانی، متوفای ۶۷۹ ق است.
  19. وهي رئاسة عامّة في أمور الدّين والدنيا بالإصالة؛ میثم بن علی بن البحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۴ و ر.ک: محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۰.
  20. سعدالدّین تفتازانی (۷۱۲ - ۷۹۳) متکلم برجسته اسلامی و طرفدار مذهب اشعریه است.
  21. هي رِئاسَة عامّةٌ فی امُورِ الدِّینِ وَ الدُّنْیا، خَلافَة عَنِ النَّبی(ص)؛ محمد حسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۰.
  22. عضدالدین ایجی (۴۵۰ - ۵۰۵) متکلم نام‌دار اسلامی و طرفدار مذهب اشعریه است.
  23. هي خلافة الرّسول في اقامة الدين بحيث يجب اتّباعه علی كافّة الامّة؛ عضدالدین ایجی، المواقف فی علم کلام، ص۶۰۳.
  24. مقدمه ابن‌خلدون، ص۱۹۱.
  25. الامامة رئاسة عامّة في امور الدّين والدنيا، لشخص من الأشخاص نيابة عن النبي(ص)؛ علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۰۳.
  26. ماهنامه موعود، شماره ۶۶، اسفند ۱۳۸۵، مقاله "امامت و ولایت خاتم الانبیا" تلخیصی از کتاب ولایت کلّیه، سید حسن میرجهانی اصفهانی.
  27. خواجه نصیرالدّین طوسی (۵۹۷ -۶۷۲) سلطان المحققین، استادالبشر، حکیم و ریاضی‌دان، فیلسوف و متکلم بزرگ شیعی، مؤلف گران‌قدر کتاب کلامی ارزشمند تجریدالاعتقاد و شارح اشارات بوعلی سیناست.
  28. الإمامة رئاسة عامّة دينية مشتملة على ترغيب عموم الناس في حفظ مصالحهم الدينية و الدنياوية، وزجرهم عمّا نصرهم بحسبها؛ خواجه نصیر طوسی، قواعد العقائد، ص۱۰۸.
  29. محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۱ و ۳۲.
  30. جعفر سبحانی، رهبری امت، ص۱۴.
  31. ابراهیم امینی، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۹.
  32. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.
  33. اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۶۰-۶۵.
  34. علامه حلی در این باره میفرمایند: الإمام لطف فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلا للغرض. [وجود] امام لطف است؛ پس نصب او بر خدای متعال واجب است، برای آن‌که غرض (و هدف الهی از هدایت بندگان) حاصل گردد، ر.ک: علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۵۹-۶۰.
  35. نشریه همشهری، شماره ۸، اردیبهشت ۱۳۷۷، مقاله امامت در چشم‌انداز کلام شیعی برگرفته از کتاب جستاری در فلسفه امامت، نوشته اصغر دادبه.
  36. «اما خداوند است که سرور (راستین) است» سوره شوری، آیه ۹.
  37. آیت الله جوادی آملی در کتاب شمیم ولایت، ص۹۴-۱۰۰ انحصار ولایت را برای خداوند با ادله عقلی و نقلی اثبات می‌کند.
  38. لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۶.
  39. عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۱۰۵-۱۰۶.
  40. لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۸.
  41. مانند آیات ولایت، اولوالامر و تطهیر.
  42. برای نمونه ر.ک: اصول کافی، کتاب الحجه، ج۱.
  43. لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۱۰۱.
  44. کلینی، اصول کافی، کتاب الحجه، بابُ معرفة الإمام و الرَّد إلیه.
  45. اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۶۵-۶۸.
  46. تلخیص المحصل، ص۴۲۶- ۴۲۷؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۳- ۱۷۴.
  47. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴.
  48. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۲۵-۳۰
  49. تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴.
  50. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۶.
  51. طوسی، تلخیص المحصل، ص۴۳۰ - ۴۲۹.
  52. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۶.
  53. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  54. نک: مادلونگ‌۱، جم.
  55. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  56. قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌ کوشش‌ آصف‌ بن‌ علی‌ اصغر فیضی‌، ص۲؛ تامر، عارف‌، الامامه فی‌ الاسلام‌،ص: ۶۵ -۶۶.
  57. نک: قاضی‌ نعمان‌، شرح‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ محمد حسینی‌ جلالی‌، ج۱، ۸۹ بب.
  58. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  59. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  60. که‌ در اینجا مقصود از آنان‌ همه گروههای‌ غیر شیعه‌ و محکمه‌ است‌.
  61. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  62. مثلاً نک: ابن‌شبه‌، عمر، تاریخ‌ المدینة، به‌ کوشش‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، ج۲، ۶۷۵.
  63. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.