عبادت
معناشناسی عبادت
معنای لغوی
عبادت بهمعنای اظهار فروتنی و خاکساری[۱] در مقابل خداوند، طاعت[۲] و پرستش و پرستیدن[۳] است. اصل آن از "عبد" بهمعنای نهایت افتادگی در مقابل مولا[۴] و نرمش و ذلیل شدن آمده است[۵].[۶]
معنای اصطلاحی
عبادت در اصطلاح دینی یعنی اطاعت و بندگی انسان در برابر خداوند و پرستش، خداپرستی و نیایش به درگاه او. عبادت عبارت است از مواظبت بر برخی اعمال که از ناحیه شارع دستور رسیده است[۷]. انجام تکالیفی همچون نماز، روزه، حج و جهاد عبادت است، البته تلاش برای تأمین زندگی از راه حلال، آموختن دانش، جهاد در راه خدا، رسیدگی به محرومان و نیکی به پدر و مادر نیز از بزرگترین عبادتهاست[۸].
عبادت در قرآن
از مجموع آیات قرآن کریم استفاده میشود مراد از عبادت در اصطلاح قرآنی، معنای لغوی آن است یعنی اطاعت خاضعانه و بدون چون و چرا. برخی از این آیات عبارتاند از:
- ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ﴾[۹].
- ﴿إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ﴾[۱۰].
- ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ﴾[۱۱].[۱۲]
عبادت در حدیث
روایات متعددی از معصومین(ع) در تفسیر معنای عبادت مخلصانه خداوند وارد شده و آن را به اخلاص در اطاعت امر و نهی الهی و اطاعت امام منصوب از سوی خدا تفسیر کردهاند که برای نمونه به دو روایات اشاره میشود:
- امام صادق(ع) فرمود: "کسی که فردی را در معصیت خدا اطاعت کند آن فرد را پرستیده است"[۱۳].
- علی بن ابراهیم در تفسیر آیه کریمه ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۱۴] از امام باقر(ع) روایت میکند که حضرت فرمود: یعنی: برای دستور و فرمان و تکلیف آنان را آفریده و آفرینش آنان برای آن نبود که جبراً او را بپرستند بلکه آنان را آفرید تا به اختیار و انتخاب خود عمل کنند تا آنان را به وسیله امر و نهی بیازماید و معلوم کند چه کسی فرمانبر است و چه کسی نافرمانی میکند[۱۵].[۱۶]
عبادت هدف خلقت
قرآن، فلسفه خلقت جن و انس را عبادت خدا میداند: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۱۷] چرا که بندگی خدا انسان را به کمال روحی و معنوی و رشد اخلاقی میرساند و از گناهان و مفاسد باز میدارد[۱۸]. به نظر میرسد، مراد از عبودیّت انسان که هدف خلقت بیان شده، تنها عبادت ظاهری و خداترسی نیست؛ بلکه رسیدن انسان به مقامی است که همه اعمال و رفتار او عبادت محسوب شود و به قصد قرب به حقتعالی انجام شود (رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند) و هیچ شائبهای در اعمال و رفتار فردی و اجتماعی او از ریا و عجب، خودبینی، تکبر و تجاوزگری و فساد و ظلم و... نباشد؛ چنین انسانی به حق میپیوندد[۱۹].
اقسام عبادت
عبادت در اصطلاح قرآن مفهوم گستردهای دارد. یک درجه که عالیترین درجه است، این است که انسان در مقابل چیزی سجده کند. ولی از آن مرحله که بگذریم، قرآن هر اطاعتی را عبادت میشمارد و لذا میفرماید: کسی که هوای نفس خویش را اطاعت کند، خودپرست است. ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ﴾[۲۰][۲۱]. البته هر توجه یا خضوع نسبت به چیزی عبادت نیست، خضوع نسبت به چیزی اگر جنبه تقدیس پیدا کند عبادت است[۲۲].[۲۳]
بندگی خدا
بنده و عبد خدا کسی است که راه را برای اجرای فرامین پروردگار عالم هموار مینماید[۲۴] و تنها خواست خداوند را انتخاب کند و از کمالات والای اخلاقی است. انسان در سایه عبودیت به کمال آفرینش که همان بندگی خداست، دست مییابد و براساس استعداد خود، مسیر کمال را میپیماید. پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «مؤمن اگر بخواهد بنده شایستهای باشد باید حدود خدا را نگه دارد و در عمل بندگی خود را نشان دهد»[۲۵]. تقوای الهی، رضایت به خشنودی حق تعالی، عمل با بصیرت و ... از نشانههای بندگی و فریب خوردن از شیطانهای گوناگون؛ عجب و خودبینی؛ سستی و کسالت و مشغول شدن به امور دنیا هم از موانع آن محسوب میشود[۲۶].
آثار عبادت
عبادت، کمال انسانی است که آدمی در پرتو آن به قرب الهی و کمال غایی میرسد. از این رو، دستاوردهایش بسیار گسترده و گوناگون است. گفتنی است که دستاوردهای عبادت باید با کیفیت و ارزش عبادت ارزیابی گردد. این چنین نیست که هر عبادتی از هر کس، همه ارزشهای نیک را به دنبال آورد، بلکه عبادت صحیح به میزانی که از ژرفا و معرفت و استواری برخوردار است، دارای ارزش و اثر است. در روایت است: «ثواب او ارزش عبادت به اندازه عقل و معرفت عابد است»[۲۷].
بخشی از آثار عبادت عبارت است از آثار فکری ـ معرفتی، آثار روحی ـ روانی، آثار عملی و رفتاری، آثار جسمی و آثار اجتماعی[۲۸].
مصادیق عبادت
ذکر
ذکر به معنای یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است.ذکر یکی از راههای ارتباط با خداوند است و مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند. در قرآن کریم اهمیت و ضرورت ذکر به خوبی تبیین شده است.ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است، همانند ذکر قلبی و زبانی.ذکر، زمینهها و اسباب مختلفی و همچنین فواید بسیاری دارد که از جمله آن، پرورش ایمان است. قابل توجه است که ذکر با زیارت اهل بیت(ع) ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است[۲۹].
دعا
دعا در لغت به معنای خواستن چیزی به وسیلۀ صدا کردن و جلب توجۀ کسی است که او را صدا میزند؛ اما از دیگر معانی دعا ترغیب، تشویق، استغاثه و تضرع است. دعا در اصطلاح نیز به معنای روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع، تضرع و درخواست زیردست از مقام بالاتر به همراه حالت خضوع و تواضع است. دعا از برترین عبادات و بلکه عصاره و روح عبادت و سپر مؤمن و سلاح اوست.
دعا عبارت است از روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع و تضرع که از برترین عبادات محسوب میشود. دعا نشان دهندۀ اعتقاد به خداوند در عمل است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادات.
عواملی که موجب میشود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارتاند از: رشد و کمال آدمی؛ اعتقاد به ربوبیت خداوند؛ تحقق قضای الهی و.... دعا میتواند در جهت کمال انسان باشد به صورت درخواست هدایت، مغفرت و علم و میتواند برای رفع نیاز باشد مانند: درخواست فرزند و روزی. البته دعا آدابی دارد که بدون آنها دعا محقق نخواهد شد و دعای صحیح آثاری را به دنبال خواهد داشت مانند: ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق؛ برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان؛ جلب ولایت الهی؛ تزکیۀ نفس و...[۳۰].
استغفار
استغفار به معنای پوشاندن، عبارت از درخواست بخشش گناهان از خداوند که ارکان آن عبات است از پشیمانی کامل از گذشته، تصمیم جدی بر عدم بازگشت به گناهان، اداء حقوق الهی و حق الناس که فوت شده است و ... .
مراحل استغفار پشیمانی و عدم بازگشت به گناهان سابق است. در آیات و روایات فراوانی دربارۀ اهمیت، ضرورت و آثار استغفار بحث شده است. از دیدگاه قرآن و حدیث، استغفار راستین، افزون بر پاکسازی گناهان، شیطان را از انسان دور میکند، دل را جلا میبخشد، نور علم را در دل جلوهگر میسازد، غم و اندوه را از دل میبرد، به روزی وسعت میبخشد و در یک جمله، از انواع آفات مادی و معنوی پیشگیری مینماید و انواع برکات دنیوی و اخروی را برای انسان به ارمغان میآورد[۳۱].[۳۲]
نماز
نماز یکی از پرستشها و نیایشهای روزانه مسلمانان است که به شکرانه نعمتهای خداوند و برای اطاعت از پروردگار، انجام میدهند. نماز از تکلیفهای واجب و یکی از "فروع دین" است و اهمیت آن به حدی است که ستون دین به شمار آمده است[۳۳].
از ارزشهای نماز است آرامش خاص در عضلات، خشوع و فروتنی در چشمان، پست کردن و مهار نفس طغیانگر، آرامش و فرونشاندن هیجانات منطقی دلها، منتفیکردن کبر و نخوت، تواضع و فروتنی با ساییدن صورت بر خاک و نهادن اعضا و جوارح شریف بر زمین برای احساس کوچکی در برابر خدای بزرگ[۳۴].[۳۵]
از جمله حدیثی که سید بن طاووس در فلاح السائل نقل کرده است: فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: مجازات مرد یا زنی که به نماز خود اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد چیست؟ پیامبر فرمود: فاطمه! کسی که نماز را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار میکند: شش بلا در دنیا؛ سه بلا هنگام جان دادن؛ سه بلا در قبر؛ سه بلا در روز قیامت، هنگامی که از قبر خود خارج میشود. شش بلا که در دنیا گرفتار میشوند[۳۶].[۳۷]
روزه
براساس آیات و روایات، روزهداری در ماه رمضان، یعنی امساک از خوردن و آشامیدن از اذان صبح تا اذان مغرب واجب است و این عمل به عنوان یکی از فروع دین شناخته شده است[۳۸].
در قرآن کریم روزه کفاره برخی از گناهان[۳۹] و جایگزین برخی از آداب حج[۴۰] دانسته شده است[۴۱]. گرفتن روزه دارای آثار معنوی و جسمانی است مانند: به دست آوردن تقوا؛ خضوع و خشوع؛ اخلاص؛ مصونیت از عذاب جهنم و سلامتی بدن[۴۲].
قرآن
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است که در مدت ۲۳ سال بر حضرت محمد(ص) نازل شد. کیفیت نزول قرآن به صورت "وحی" بود، نوعی ارتباط کلامی میان خدا و پیامبر که از طریق فرشتهای به نام "جبرئیل" صورت میگرفت و از آغاز بعثت پیامبر اسلام تا واپسین روزهای حیاتش، به تناسب حوادث و نیازها، قرآن به صورت بخش بخش فرود میآمد. حضرت محمد(ص) وحی را بر مردم بازخوانی میکرد و عدهای خاص به نام "کاتبان وحی" آن را مینوشتند[۴۳].
تمام سخن پیرامون قرآن این است که:
- برای امّت اسلام کتابی جاودانه است و تا قیامت راهنمای بشریّت محسوب میشود.
- باطل از هیچ جهت بر آن وارد نمیگردد: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۴۴].
- خود ناظر و قیّم بر سایر کتب آسمانی و سایر معارف بشری است و حق و باطل را از یکدیگر تفکیک میکند: ﴿ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ﴾[۴۵]؛ ﴿رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ﴾[۴۶].[۴۷]
حج و عمره
حج یکی از واجبات دینی مسلمانان است و بر عهده کسانی است که توانایی مالی و جسمی داشته باشد. حجّ، آهنگ خانه خدا کردن و به زیارت کعبه رفتن است که در زمان خاصّ و با اعمال و آداب خاصّی برگزار میشود. حج بدون ولایت، و آهنگ کعبه بدون امامت، و حضور در عرفات بدون معرفتِ امام، و قربانیِ بدون فداکاری در راه امامت، و رمی جمره بدون طرد استکبار درونی و بیرونی، و سعی بین صفا و مروه بدون کوشش در شناخت و طاعت امام، بیحاصل بوده و سودی نخواهد داشت؛ زیرا اگرچه یکی از مبانیِ اسلام حج است -« بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَة»[۴۸] لکن هیچ یک از نماز و روزه و زکات و حج، همانند ولایت، رکن استوار اسلام نیست[۴۹].[۵۰]
حجة الوداع
حجة الوداع عبارت است از آخرین حج پیامبر(ص) که در سال دهم هجری انجام گرفت و از آن به "حجة الاسلام"، "حجة البلاغ"، "حجة الکمال" و "حجة التمام" نیز یاد میشود. در این حج پیامبر (ص) برنامههای اساسی دین اسلام از جمله چگونگی انجام حج تمتع و اعلام جانشینی حضرت علی (ع) در غدیر خم را به گوش همگان رساند[۵۱].
اعتکاف
اعتکاف اصطلاحی فقهی به معنی توقف در مساجدی خاص با شرایط مخصوص به قصد عبادت و پاک ساختن روح و توبه است. کنارهگیری از اهل و خانواده و مشاغل دنیوی و عزلتگزینی در خانه خدا به قصد عبادت از کارهای پیشینهدار در ادیان توحیدی بوده است. اعتکاف در شرایع الهی از آنچنان اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است که خداوند به دو پیامبر بزرگ خویش یعنی حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) فرمان میدهد که مسجدالحرام و خانه خدا را برای اعتکاف کنندگان تطهیر نمایند. برای اعتکاف احکام خاصی بیان شده است[۵۲]
اهمیّت عبادت (ارزش و جایگاه عبادت)
ضرورت عبادت
مراتب عبادت
شرایط عبادت
موانع عبادت
لوازم عبادت
آداب عبادت
فواید و کارکردهای عبادت
گستره عبادت
ویژگی های عبادت
عواقب ترک عبادت
جستارهای وابسته
- گرایشهای انسانی
- بندگی خدا (عبادت خدا)
- عبادات شرعیه
- عبادت اهل بهشت
- عبادت غیر مولی به امر مولی
- عبادت بشر
- عبادت مشرکین
- عبادت مقربین
- عبادت عملی
- عبادت قلبی
- عبادت قولی
- عبادت خدا
- عبادت غیر خدا
- یگانه پرستی
- استحقاق عبادت
- اعمال عبادی
- تفاوت عبادت با تعظیم
- معبود
- وجوب عبادات
- بهترین عبادت
- رکوع
- سجده
- نگاه به صورت عالم
- نیکو ترین عبادت
- استنکاف از عبادت
- آفت عبادت
- برتری فضیلت علم از فضیلت عبادت
- تحرج
- دلبستگی
- رغبت عبادت
- سرکشی
- عابد
- فراغت برای عبادت
- نگاه به صورت مؤمن
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۴۲؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۳۸.
- ↑ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۱، ص۳۱۱، ماده «عبد»؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷۲، ماده «عبد»؛ صحاح اللغه جوهری، ماده «عبد».
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۷۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۱۲.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۶-۴۰۷.
- ↑ مقالات فلسفی (۲)، ص۱۵۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۴-۱۴۵؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳۹.
- ↑ «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که فرمانبری شیطان نکنید که دشمن آشکاری برای شماست * و اینکه فرمانبر من باشید که راه راست همین است؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.
- ↑ «شما و آنچه جز خداوند فرمانبری میکنید سوخت دوزخید که شما به دورن آن میروید.» سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.
- ↑ «و بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مىپرستند و اطاعت میکنند.» سوره حج، آیه ۱۱.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.
- ↑ «مَنْ أَطَاعَ رَجُلًا فِي مَعْصِيَةٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۹۸.
- ↑ «نیافریدم جن و انس را مگر برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ «قال: خلقهم للأمر و النهي و التكليف، و ليست خلقة جبرِ أن يعبدوه و لكن خلقة اختيار ليختبرهم بالأمر و النهي و من يطع اللَّه و من يعصي»؛ ابوالحسن علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۱، و تفسیر نورالثقلین به نقل از تفسیر قمی، ج۷، ص۱۴۷.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.
- ↑ و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند؛ سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۴-۱۴۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۶-۴۰۷.
- ↑ «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است» سوره جاثیه، آیه ۲۳.
- ↑ آشنایی با قرآن، ج۱-۲، ص۱۹۹.
- ↑ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۲.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳۹.
- ↑ مجمع البحرین.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۸.
- ↑ دهدست، محمد رضا، مقاله «بندگان خدا»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۱۷-۱۲۰؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۷-۴۰۸.
- ↑ شیخ صدوق، الامالی، ص۴۱۸.
- ↑ ساکت، محمد حسین، مقاله «کرامت انسان»، دانشنامه امام علی، ج۴، ص ۳۰۰-۳۰۳.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۱۷۸-۱۷۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۸۸.
- ↑ نهجالذکر، ج۲، ص۳۴۷-۳۶۸.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۹؛ باقریفر، علی، مقاله «استغفار»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: «"الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُمْ، وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ كَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 229.
- ↑ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۳؛ مسند فاطمه(س)، ص۳۴۶.
- ↑ مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص ۱۱۸.
- ↑ محققیان، رضا، مقاله «آیه صوم»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۰۶.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾، «هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن بردهای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانوادهاش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن بردهای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانوادهاش و آزاد کردن بردهای مؤمن (لازم است) و آن کس که (بردهای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبهای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲؛ ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند اما از سوگندهایی که آگاهانه خوردهاید باز میپرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود میدهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچیک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میگرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾ «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانییی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّارهای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵؛ ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ «و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۴.
- ↑ ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع میپردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانوادهاش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «روزه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۵۱.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۳۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۸۱.
- ↑ «و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ «این است آیین استوار» سوره توبه، آیه ۳۶.
- ↑ «(یعنی) پیامبری از سوی خداوند که برگهایی پاک را بخواند (که) در آنها نگاشتههایی استوار است» سوره بینه، آیه ۲-۳.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱، ص۷.
- ↑ کتاب حج مجموعه مقالات انتشارات وزارت ارشاد، ص ۶۰، مقاله آیۀالله جوادی آملی.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص81، ۱۴۹.
- ↑ قاضی خانی، حسین، حجه الوداع، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۶-291؛ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۶۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۰۴ و فرهنگنامه دینی، ص۸۳؛ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۶؛ آقازاده، فتاح، مقاله «اعتکاف»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.