آخرالزمان پیش از ظهور

مقدمه

درباره حوادث، مفاسد و نشانه‌هایی که پیش از ظهور، و حوادث آستانه ظهور که در جامعه جهانی واقع می‌شود، روایات زیادی در کتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده است که جمع‌آوری این روایات نیاز به کتابی مستقل و مفصل دارد. در این بخش ما به طور خلاصه و فهرست این نشانه‌ها را جمع نموده‌ایم و احادیثی را نیز در این باره ذکر می‌نماییم. در ابتدا ویژگی‌های این دوره خاص و سپس برخی نشانه‌های قریب به ظهور را بیان می‌کنیم.

زلزله‌های شدید رخ خواهد داد؛ کشتارهایی بی‌نظیر و بی‌سابقه به وقوع می‌پیوندد؛ گیاهان از زمین رویش نمی‌کنند؛ از آسمان باران می‌بارد اما گیاهی سبز نمی‌شود (زیرا باران رحمت نیست بلکه باران عذاب است، چیزی که ما در دنیای امروز شاهد آن هستیم)؛ بادهایی سخت وزیدن خواهد گرفت؛ گروهی مسخ شده و گروهی به زمین فرو خواهند رفت و گروهی سنگ‌باران می‌شوند؛ یمانی، سید حسنی، خراسانی، شعیب بن صالح، سفیانی و دجال قیام می‌کنند؛ خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی‌های غیرمعمول رخ خواهد داد؛ خورشید از سوی مغرب طلوع خواهد کرد؛ از آسمان صدایی شنیده خواهد شد؛ نفس زکیه به شهادت خواهد رسید؛ برخی از مردگان زنده می‌شوند؛ سر مردی از فرزندان رسول خدا (ص) را در میان رکن و مقام در مسجد الحرام خواهند برید؛ دیوار مسجد کوفه ویران خواهد شد؛ گروهی با پرچم‌های سیاه از سوی شرق و خراسان قیام می‌کنند؛ در مشرق زمین ستونی از آتش به مدت هفت روز برافروخته شود؛ آتش در مکان‌های مختلفی از زمین برپا شود؛ میان سه گروه به سرکردگی أصهب و أبقع و سفیانی در شام جنگی سخت در خواهد گرفت؛ سپاهیان أبقع و أصهب به دست سفیانی تار و مار می‌شوند؛ دوازده نفر که به دروغ ادعای امامت می‌کنند ظاهر خواهند شد؛ شصت نفر ادعای پیامبری خواهند کرد؛ آسمان به رنگ سرخ در خواهد آمد؛ کسانی که هیچ سنخیتی با حضرت مهدی (ع) ندارند و اصلاً اعتقادی به او ندارند برای آن حضرت کوشش می‌کنند و مردم را به سوی او دعوت می‌نمایند؛ مردم با فتنه‌ها و آزمایش‌های مختلف امتحان می‌شوند و خوب از بد جدا خواهد شد، و بسیاری از مردم در امتحانات آخرالزمان سربلند نخواهند شد؛ بصره ویران می‌شود؛ بنی العباس به جان هم می‌افتند؛ مسجد، دمشق خراب می‌شود؛ لشکر سفیانی به قرقیسا و کوفه هجوم می‌برند و در آنجا به کشتاری وسیع دست، خواهند زد؛ در سرزمین "بیداء" (میان مکه و مدینه) لشکری بزرگ از سفیانی به زمین فرو خواهد رفت؛ عقل‌های مردم در آن روزگار مخفی می‌شود و از کار می‌افتد؛ دودی بی‌نظیر عالم را فراگیرد[۱]؛ حضرت عیسی (ع) همراه گروهی از مردان پاک و ملائکه از آسمان نازل خواهند شد؛ دابة الأرض به دنیا رجعت خواهد کرد؛ یأجوج و مأجوج خروج می‌کنند؛ از زمان طلوع خورشید تا دو سوم از روز کسوف روی می‌دهد؛ ماه بیست و سه ساعت در خسوف خواهد ماند؛ رود نیل خشک شود؛ علم رخت بربندد و جهل روی آورد و گسترش یابد؛ علما و فقیهان حقیقی نایاب شوند؛ افراد شرور از ترس شرارتشان مورد احترام قرار خواهند گرفت؛ مردم به پیشینیان خود ناسزا می‌گویند؛ مردها و زن‌های آزاد به خاطر مشکلات، خود را بنده و غلام مشرکین می‌گردانند و به استخدام آنان در می‌آیند و از این کار هیچ عار و ننگشان نمی‌آید؛ یأس بر مردم چیره می‌شود و راه نجاتی برای خود نمی‌یابند؛ بدگمانی در میان مردم می‌افتند؛ مردی صاحب جاه از طرفداران بنی‌العباس را در خانقین می‌سوزانند؛ مردم گروه گروه از دین خارج می‌شوند؛ دو سوم مردم دنیا کشته خواهند شد؛ ستاره دنباله‌دار ظاهر خواهد شد؛ کشتاری در منی در ذی‌قعده آخرین سالِ غیبت واقع شود که افراد بسیاری در آن کشته شوند، و خون همه صحرای منی را فرا گیرد؛ مردم در آن زمان دچار هوس‌رانی خواهند شد؛ کسانی که پول و ثروت دارند مورد احترام خواهند بود؛ مردم دایماً در اختلاف هستند؛ در امانت‌ها خیانت می‌کنند؛ به عهد خود وفا نمی‌کنند؛ زن‌های آخرالزمان بدنشان پوشیده است اما گویا برهنه هستند؛ روز به روز سختی فزونی می‌یابد؛ افراد بخیل در میان مردم زیاد شوند؛ مردمی شرور دنیا را فراخواهند گرفت؛ چنان سختی بالا گیرد که مردم تمنای مرگ کنند؛ قرائت‌کنندگان قرآن و حدیث فراوان باشند، اما کمتر کسی در آنها به ژرف‌اندیشی می‌پردازد؛ خواندن قرآن فقط زبانی باشد و بس؛ علم از میان رخت می‌بندد، هرج و مرج و آشوب فراوان خواهد بود؛ پادشاهانی ظالم بر امت رسول الله (ص) حاکم خواهند شد؛ مؤمنین در روی زمین پناهی نداشته باشند و زمین با همه بزرگی، بر ایشان تنگ باشد؛ ذلت بر مردم مستولی می‌شود؛ دروغگو را تکریم و تصدیق می‌کنند؛ شخص راستگو مورد اتهام و تکذیب قرار می‌گیرد؛ افرادی خیانت‌پیشه امین مردم می‌شوند؛ مردم امانت‌دار مورد بی‌توجهی و خیانت قرار می‌گیرند؛ افراد پست و نالایق برای عموم مردم تصمیم می‌گیرند؛ فرزندها مایه اندوه پدر و مادر هستند، و اهل و عیال گرفتاری به حساب می‌آید، فرزندها به خاطر بی‌توجهی پدر و مادرشان به تباهی کشیده می‌شوند؛ مردم از علمای خود پیروی نمی‌کنند و از افراد درستکار حیا ننموده و علناً مرتکب گناه می‌شوند؛ عالمان حقیقی از ترس، علم خود را مخفی می‌کند؛ مردم نسبت به کسب دانش‌های الهی چنان سستی به خرج می‌دهند که رفته رفته علوم الهی از میان خواهد رفت؛ ظلم و جور تمام زمین را فرا خواهد گرفت؛ پادشاهانی کافر در امت رسول الله (ص) به حکومت خواهند رسید؛ تجارت زیاد خواهد بود، اما سودی از تجارت نمی‌برند؛ ریا و ریاکاری فراوان باشد؛ زنا و هم‌جنس‌گرایی فراوان شود؛ منکر معروف شمرده شود، و معروف منکر به حساب آید؛ امر به معروف و نهی از منکر فراموش شود، بلکه دقیقاً بر عکس شود، یعنی به منکر امر می‌کنند و از معروف نهی می‌نمایند؛ قرائت‌کنندگان قرآن فاسق شوند و به سوی پادشاهان ظالم گرایش پیدا کنند؛ حفظ ایمان در آن روزگار از نگاه داشتن آتش گداخته در کف دست سخت‌تر خواهد بود؛ مؤمنین حقیقی منفور جامعه قرار خواهند گرفت؛ علما فراوان هستند، اما کسی به علم عمل نمی‌کند؛ دین وسیله‌ای برای رسیدن به دنیا خواهد بود؛ گرگ‌ها لباس گوسفند می‌پوشند (یعنی افراد دیوسیرت، ظاهری بسیار نیک خواهند داشت)؛ به دروغ گواهی دهند و بدون جهت سوگند یاد کنند؛ عبادت‌کنندگانی می‌آیند که از دانایی بی‌بهره‌اند؛ پادشاهان بر مردم ستم روا دارند؛ حاکمانی از میان کودکان انتخاب خواهد شد؛ فروشندگان کم‌فروشی کنند؛ به بزرگان خود احترام نمی‌گذارند، و به فرزندان کوچک خود رحم نمی‌کنند؛ فرزندان نامشروع بسیار شود؛ در میان راه و در ملأ عام اعمال بی‌عفتی انجام می‌دهند؛ روزها و ساعت‌ها به سرعت می‌گذرد به گونه‌ای که یک سال مانند یک ماه، و یک ماه چون یک هفته، و هفته برابر یک روز، و یک روز به اندازه سوختن قطعه‌ای هیزم طول می‌کشد؛ رباخواری فراوان شود و مردم آشکارا ربا می‌گیرند و حیا نمی‌کنند؛ افراد ثروتمند بخیل می‌شوند؛ علما دوست‌دار دنیا خواهند شد؛ به دروغ اظهار فقر می‌کنند؛ پیرمردهایی بدکار می‌آیند (یعنی مرگ خود را نزدیک می‌بینند اما توبه نمی‌کنند و از کردار زشت خود دست برنمی‌دارند)؛ زکات نمی‌دهند و دادن زکات را ضرر می‌دانند؛ سرای فسانی دنیا را ارج می‌نهند و جهان ابدی آخرت را فرو می‌نهند؛ به راحتی و بسیار دروغ می‌گویند؛ غیبت کردن شیرینی محافل آنان خواهد بود؛ اگر مال حرامی به دست آورند آن را تصرف کرده و حق خود می‌دانند؛ دین فقط زبانی خواهد بود و دل‌هایشان از ایمان تهی است؛ آشکارا شراب می‌نوشند؛ به پدر و مادر خود احترام نمی‌گذارند، و به آنان توهین می‌کنند و دشنام می‌دهند؛ به همسایه احترام نمی‌گذارند؛ صله ارحام به جای نمی‌آورند، و قطع رحم می‌نمایند؛ کودکان پرخاشگر و بی‌حیا زیاد خواهد شد؛ ساختمان‌های بلند خواهند ساخت؛ به زیردستان و خدمت‌گزاران خود ستم می‌کنند؛ به لهو و لعب می‌پردازند؛ قضاوت‌های نادرست و ظالمانه می‌کنند، حسادت رواج می‌یابد؛ وفاداری کم خواهد بود؛ مردها خود را شبیه به زن‌ها کنند، و زن‌ها خود را مانند مردها می‌آرایند؛ مردم متکبرانه رفتار خواهند کرد؛ گناهان را کوچک می‌شمارند؛ برای لهو و لعب و غنا، مال‌های فراوان خرج می‌کنند؛ زهد و پارسایی رخت برمی‌بندد؛ طمع روزافزون گردد؛ منافق‌ها و چاپلوس‌ها عزیز داشته شوند؛ مساجد آنها آباد و پر جمعیت است، ولی دل‌هایشان از ایمان خالی می‌باشد، و با هم همدل و یکرنگ نیستند، و باطناً از همدیگر دور هستند؛ قرآن حقیقی نزد آنان بی‌اهمیت خواهد شد؛ در ظاهر چون آدمیان هستند ولی در باطن مانند شیاطین می‌باشند؛ در شیرین‌زبانی مانند عسل هستند، ولی دل‌هایشان مانند زهر تلخ می‌باشند و باطنی چون مردار خواهند داشت؛ مال و ثروت خدای آنها می‌باشد؛ آرزوهای دور و دراز خواهند داشت؛ عمرهایشان کوتاه خواهد بود؛ به نماز بی‌توجه هستند و نماز را سبک می‌شمارند؛ زن‌ها حاکم و پادشاه شوند؛ به عنوان شوخی و تفریح دروغ می‌گویند؛ مردم از دادن خمس امتناع می‌کنند؛ آنقدر طمع‌کار شوند که زن و مرد با هم به تجارت و پول درآوردن بپردازند؛ در کارهای خداوند اعتراض می‌کنند؛ پادشاهان کسانی را که به آنان اعتراض کنند به قتل می‌رسانند؛ حق کسانی را که اعتراض نکنند غصب می‌کنند و حرمت آنها را پایمال می‌کنند؛ ترس جوامع را فرا می‌گیرد؛ ناسزاگویی فراوان شود؛ زن‌ها بر زین سوار شوند؛ مساجدی آزین بسته چون معابد یهود و نصاری می‌سازند؛ مناره‌هایی بلند بر مساجد بنا می‌کنند؛ صف‌های نماز تنگاتنگ و پر جمعیت است اما دل‌هایشان از بغض و کینه آکنده است؛ مردها انگشتر طلا به دست می‌کنند و لباس فاخر از حریر و دیبا به تن می‌کنند؛ رشوه‌دهی و رشوه‌خواری فراوان شود؛ طلاق بسیار می‌شود؛ حدود الهی اجرا نمی‌شود؛ زنان آوازه‌خوان بسیار می‌شوند و آلات لهو و لعب فراگیر می‌شود؛ حج وسیله‌ای برای تفریح و جهانگردی ثروتمندان، تجارت قشر متوسط و ریاکاری فقیران خواهد بود؛ قرآن را با آلات لهو و موسیقی می‌خوانند؛ به لباس و مال دنیا به همدیگر فخرفروشی می‌کنند؛ باران‌های بی‌موقع خواهد بارید؛ ثروتمندان وقتی فقیری را می‌بینند به ترس می‌افتند که مبادا به او پول بدهند و فقیر هر چه سعی می‌کند، چیزی دستگیر او نمی‌شود؛ حق پنهان‌ترین چیزها، و باطل آشکار‌ترین چیزها در آن زمان خواهد بود؛ بسیار به خدا و پیامبر (ص) دروغ نسبت می‌دهند؛ اگر کتاب خدا به حقیقت خوانده شود، اصلاً بدان توجه نمی‌شود، ولی اگر به غیر حقیقت و اصل آن تلاوت شود مورد استقبال قرار گرفته و ترویج می‌شود؛ گناهان بزرگ قبیح شمرده نمی‌شود؛ از اسلام نزد آنان جز اسمی باقی نمی‌ماند، و از قرآن جز نوشته‌ای بر جای نمی‌ماند؛ آمال و آرزو در میان آنها بسیار شود تا جایی که آنها را هلاک کند؛ مساجد آنها مرکز گمراهی خواهد شد، و در آن از هدایت خبری نیست؛ بدعت‌گذاری رواج یابد؛ نادانیِ خود را از علم برتر می‌دانند، و به دنبال کسب علم نمی‌روند؛ فقیه‌هایی در آخرالزمان بیایند که شرورترین افراد روی خواهند بود، زیرا آنها خود معدن فتنه‌اند و هر فتنه‌ای زیر سر آنهاست؛ پادشاهان با ستم و کشتار مردم به سلطنت می‌رسند؛ ثروتمندان با بخل و غصبِ اموال مردم به توانگری دست می‌یابند؛ کسی مورد محبت قرار می‌گیرد که به دین خود پایبند نباشد، و هوای نفس را پیروی کند؛ کسانی که به ایمان خود عمل می‌کنند به کم‌خردی متهم می‌شوند؛ کسی که به انصاف رفتار کند ضعیف شمرده می‌شود؛ عبادت برای مردم خسته‌کننده خواهد بود؛ برای دیدار همدیگر بر هم منت می‌گذارند؛ اغینیا از گفتن اذان شرم می‌کنند؛ امر به معروف و نهی از منکر را فقط زمانی انجام می‌دهند که ضرری به آنها نرسد؛ مساجد برای خوردن غذا قرار داده می‌شود؛ جوانان به نواختن موسیقی و نوشیدن شراب روی می‌آوردند؛ در تجارت و کسب و کارشان دروغ می‌گویند و در معامله غش می‌نمایند؛ سلاطین شرور به وجود خواهند آمد؛ مذهب‌های مختلف پدیدار شود؛ شبانه بر روز نماز می‌خوانند ولی مقبول واقع نشود زیرا در حال نماز در فکر حیله و ستم مسلمانان هستند؛ به خاطر کینه همدیگر را می‌کشند؛ مردم کم‌طاقت می‌شوند و سست می‌گردند؛ کشت و زراعت‌ها با آفت از بین می‌رود؛ اعمال وحشیانه انجام می‌دهند؛ فقها به میل و دلخواه خود فتوا می‌دهند؛ قاضی‌ها نادانسته حکم صادر می‌کنند؛ سخن‌چین بزرگ داشته می‌شود؛ مرغ‌های چاق می‌خورند؛ پدرها فرزندان خود را از کارهای نادرست بازنمی‌دارند؛ زنی که اعمال ناشایست انجام می‌دهد، از طرف شوهرش مورد اعتراض قرار نمی‌گیرد، زنی از راه نامشروع درآمد کسب می‌کند، و شوهر او نیز آن درآمد را خرج می‌کند و اهمیت نمی‌دهد که همسر او چه کارهای ناشایستی مرتکب می‌شود؛ فرزندان رسول خدا (ص) و سادات مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند؛ رزق حلال بسیار نایاب شود؛ فقرا آخرت خود را به دنیا بفروشند؛ آوارگی و بی‌خانمانی زیاد می‌شود؛ شهرها ویران می‌شود؛ پرده حیا دریده می‌شود؛ دعای افراد خوب نیز به اجابت نمی‌رسد؛ شکم‌پرست می‌شوند و زن‌های آنان مانند قبله نصب‌العین آنها خواهد بود؛ اموال آنها دینشان می‌شود و شرف و حیثیت خود را به خاطر مال دنیا به باد می‌دهند؛ قحطی بر آنان مسلط می‌شود؛ زمستان‌هایی گرم خواهد آمد؛ در مساجد یکسره از دنیا و مال دنیا سخن می‌گویند؛ مردم از عالمان حقیقی و درستکار، مانند گوسفندهایی که از گرگ می‌گریزند، فراری هستند؛ فقط در ماه رمضان قدری به عبادت رو می‌آورند و در بقیه سال ایمان را فراموش می‌کنند؛ رخسار آنها خندان و شاد است، ولی دل‌هایشان گرفته و تاریک است؛ علمایی خواهند آمد که به عرفان و فلسفه‌های نادرست و غیراسلامی گرایش پیدا می‌کنند؛ افراد دانا فریفته پست و مقام خواهند شد؛ با دشمنان اهل بیت (ع) دوست و رفیق خواهند بود؛ مال یتیمان را به ناحق تصرف می‌کنند؛ روسپی‌گری نوعی شغل محسوب خواهد شد؛ رشوه را به عنوان هدیه می‌ستانند، و حلال می‌دانند؛ اول ماه و روز عید فطر به سختی مشخص می‌شود؛ مرگ‌هایی ناگهانی رخ خواهد داد، به گونه‌ای که مردی صبح سالم است، ولی شب می‌میرد و دفن می‌شود و شب سالم است و صبح مرده است؛ مردم برای کسب روزی، به ناچار مرتکب معصیت الهی می‌شوند؛ بازی با شطرنج فراوان می‌شود؛ مرد از طرف اطرافیان به طوری در تنگنا و توقعات بی‌جا قرار می‌گیرد که به گناه و هلاک دچار می‌شود؛ اگر دنیای آن مردم سالم بماند، از خرابی دین خود بیم ندارند؛ مردم خوب نیز در ظاهر باید لباس گرگ بر تن کنند، و اگر نه گرگ صفتان او را نابود می‌کنند؛ اسلام را مانند پوستینی وارونه بر تن می‌کنند؛ دین مانند ظرفی است که واژگون شده باشد و از محتویات ظرف جز اندکی در ته آن باقی نمانده باشد؛ کسب یک درهم در آمد حلال از تحمل ضربت شمشیر سخت‌تر خواهد بود؛ فقرای آن زمان محکوم به مرگ هستند؛ مؤمنان انیسی نداشته باشند جز کتاب‌هایی که از پیشینیان برایشان به یادگار مانده است؛ تعداد زن‌ها در آن زمان چندین برابر مردها است، تا جایی که چهل زن تحت تکفل یک مرد قرار می‌گیرد؛ زن و مرد اعمال بی‌عفتی انجام می‌دهند و هر دو از کردار هم خبر دارند، اما یکدیگر را باز نمی‌دارند بلکه تشویق هم می‌کنند؛ زن‌ها فتوی صادر می‌کنند؛ حیا از میان می‌رود و مردم چون چهارپایان در میان راه آمیزش می‌کنند؛ گروهی بی‌سر و پا و بیابانگرد به مقام می‌رسند و ساختمان‌هایی آسمان خراش ساخته و بدان‌ها به هم فخرفروشی می‌کنند؛ مؤمنان از مشکلات و گرسنگی و فشارها و کشتارها دل‌مرده می‌شوند؛ مردی از حبشه به نام "ذوالسویقتین" کعبه را ویران خواهد کرد؛ دل‌های مردم سخت و بی‌رحم خواهد شد؛ قرآن را از روی هوی و هوس تأویل می‌کنند؛ برای کسانی که کار ناشایست انجام می‌دهند عذر تراشی می‌کنند و کار بد او را توجیه می‌کند؛ مؤمنین ساکت خواهند بود و اگر هم حرف راستی بزنند حرف آنها رد می‌شود، اما فاسق‌ها دایم دروغ می‌گویند ولی کسی حرف دروغ آنها را رد نمی‌کند؛ اگر به کسی نسبت کاری زشت را بدهند ناراحت نمی‌شود و علاوه بر آن خنده هم می‌نماید و اعتراضی هم نمی‌کند؛ همسایه‌آزاری شایع خواهد بود؛ کفار شاد خواهند بود و مؤمنین گرفتار و ناراحت؛ کسی که امر به معروف می‌کند خوار شمرده می‌شود؛ اگر کسی بخواهد خیری برساند، با مشکل روبروست و اگر کسی بخواهد شری برساند، شرایط برای او فراهم خواهد بود؛ خانه خدا رها می‌شود و مردم به ترک خانه خدا تشویق می‌شوند؛ مردم سخنانی را که خود عمل نمی‌کنند به این و آن دستور می‌دهند؛ زن‌ها و مردهایی خواهند آمد که با اعمال بی‌عفتی امرار معاش می‌کنند؛ زنان مردهای خود را به سوی کارهای ناشایست سوق می‌دهند؛ حلال را حرام، و حرام را حلال می‌کنند؛ با نظر شخصی خود دین را تفسیر می‌کنند؛ مؤمن قدرت نهی از منکر ندارد و فقط می‌تواند در قلبش از کارهای منکر بیزاری بجوید؛ در اموری که باعث خشم خدا می‌شود مال‌های بسیار خرج می‌کنند؛ تنها با گمان به جرم، افراد کشته می‌شوند؛ آشکارا قماربازی می‌کنند؛ به راحتی به اهل بیت (ع) جسارت می‌کنند و مورد احترام هم قرار می‌گیرند؛ محبت اهل بیت (ع) باعث منفور شدن شخص در اجتماع می‌شود و گواهی چنین شخصی را قبول نمی‌کنند، و او را دروغ‌گو می‌پندارند؛ مردم بدزبانی می‌کنند تا دیگران از او حساب ببرند و بترسند؛ قلب‌ها مانند سنگ می‌شود و چشم‌هایشان (از ترس خدا) اشکی نمی‌ریزد، و ذکر و دعا و خواندن قرآن برای آنها بسیار سخت و گران است؛ در حرم امن الهی و مسجد رسول الله (ص) کارهای ناشایستی انجام می‌دهند و کسی آنان را نهی از منکر نمی‌کند؛ در مکه و مدینه (دو شهر مقدس مسلمانان) لهو و لعب آشکارا نواخته شود؛ در کارهای ناروا از همدیگر تقلید می‌کنند؛ اگر به محتاجی کمک کنند او را استهزا نموده و ریاکارانه کمکش می‌کند؛ از بلاهای آسمانی که نازل می‌شود باکی ندارند؛ پدر و مادرها در نظر فرزندان افرادی حقیر و ذلیل هستند، و به مردن آنها خوشحال می‌شوند؛ پادشاهان اموال عمومی و ارزاق مردم را احتکار می‌کنند و خمس و زکات را تصرف نموده و در راه حرام مصرف می‌کنند؛ برای خواندن نماز و گفتن اذان اجرت طلب می‌کنند؛ پادشاهان اموال را به دست افرادی خاص می‌دهند و با گرفتن درصد به آنان اختیار تام می‌دهند؛ مردم فقط دنبال سیر کردن شکم و ارضای شهوت خود هستند و اصلاً در فکر این نیستند که چه می‌خورند و با چه کسی آمیزش می‌کنند؛ مردم بدون اینکه شراب نوشیده باشند، مانند مست‌ها خواهند بود زیرا مال و نعمت بسیار دارند (و از پول زیاد مست گشته‌اند)؛ در فاصله یک شب یا یک روز فرد دین خود را از دست می‌دهد؛ امت رسول خدا به جان هم می‌افتند و همدیگر را می‌کشند، تا جایی که برادری، برادر دیگر را می‌کشد؛ بیشتر مردم گمان می‌کنند که بر حق هستند در حالی که بر حق نیستند، چنان ساختمان‌های بلند می‌سازند که مساجد در میان آنها مخفی می‌شود؛ آبادی‌ها به ویرانه تبدیل می‌شود؛ ویرانه‌ها آباد می‌شود؛ حاضر هستند پول داده و ذلت را بخرند، ولی به جنگ با کفار و مشرکین نروند؛ میان نمازگذارن در مساجد، هیچ کسی دیگری را به عدالت قبول ندارد که به امامت جماعت بایستد؛ مردم تمام خطاها و گناهان پیشینیان و امت‌های گذشته را تکرار کنند؛ دخترهای فامیل را رها می‌کنند و با دختران غریبه و دوردست ازدواج می‌کنند؛ مسلمانان به روم حمله می‌کند و آنجا را فتح می‌کنند و گنج‌های آنجا را تصرف نموده و در آن سرزمین صدا به اذان بلند می‌کنند؛ میان مسلمانان و بنی‌قنطورا جنگ رخ می‌دهد؛ عمرها کوتاه می‌شود و زمان سریع می‌گذرد؛ روزگار مردم را به سرعت پیر می‌کند؛ مردم فقط به کسانی که آشنا هستند سلام می‌کنند، و به سایر مسلمانان سلام نمی‌کنند...[۲].

در روایات، نشانه‌های حتمی ظهور را پنج نشانه یاد کرده‌اند، البته با جمع‌بندی روایات شش مورد خواهد شد و آنها قیام سفیانی در ماه رجب، فرو رفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء، کشته شدن نفس زکیه، صدایی آسمانی که در ماه رمضان شنیده می‌شود و نام حضرت و نام پدرشان را می‌گوید، قیام یمانی، نمایان شدن یک کف دست در آسمان می‌باشد[۳]. البته در برخی روایات از ظهور حضرت نیز یاد شده است، اما ظهور حضرت نمی‌تواند علامتی حتمی برای ظهور باشد و منظور از ذکر کردن ظهور در میان نشانه‌های حتمی ظهور، این است که ظهور به یقین واقع خواهد شد. شخصی از امام هادی (ع) سؤال کرد: آیا ممکن است در وقوع نشانه‌های حتمی ظهور "بداء"[۴] ایجاد شود؟ حضرت فرمودند: بلی. آن شخص دوباره پرسید: آیا در ظهور حضرت قائم (ع) نیز ممکن است بداء ایجاد شود؟ حضرت فرمودند: خیر، زیرا خداوند ظهور حضرت قائم (ع) را به بندگان وعده داده است و خداوند هیچ‌گاه خلاف وعده خود عمل نمی‌کند ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۵]؛ امام صادق (ع) فرمود: قیام سفیانی، کشته شدن نفس زکیه، فرورفتن یاران سفیانی در سرزمین بیداء، صدایی آسمانی که نام حضرت قائم (ع) و نام پدرش را صدا می‌زند، نمایان شدن کف دستی در آسمان، این پنج نشانه از نشانه‌های حتمی ظهور حضرت مهدی‌(ع) می‌باشد و ظهور حضرت جزو وعده‌های الهی است که حتماً رخ خواهد داد[۶].

با توجه به این حدیث و امکان وقوع بدا حتی در نشانه‌های حتمی، درمی‌یابیم که ظهور حضرت را نباید منحصر در نشانه‌ها دانست و نباید به جای انتظار ظهور حضرت، منتظر نشانه‌ها باشیم. بلکه انتظار ظهور حضرت بستگی به هیچ کدام از نشانه‌ها ندارد و خود حقیقتی مستقل است که قطعاً واقع می‌شود، یعنی ممکن است که در نشانه‌ها تقدیم و تأخیر ایجاد شود و حتی ظهور حضرت بدون هیچ کدام از نشانه‌ها واقع شود. این به معنی دروغ بودن احادیث نیست بلکه با امکان وقوع بدا ممکن است مشیتی که از جانب خداوند مقدر شده، تغییر کند و این احادیث قبل از تغییر مشیت الهی صادر شده‌اند. در احادیث مختلفی ما به دعا برای تعجیل ظهور حضرت امر شده‌ایم، به این معنا که خداوند در اراده خود تجدید نظر نموده، و ظهور آن جناب را زودتر محقق نماید؛ در بعضی روایات وعده داده‌اند که اگر بسیار دعا کنید به یقین ظهور به تأخیر نمی‌افتد[۷]. عبدالله بن مسعود روایت می‌کند: در زمان ما کسانی که ندای حق را بلند می‌کنند و برای اقامه حق به پا می‌خیزد بهتر از کسانی هستند که سکوت نموده و خلوت گزیده‌اند، اما در آخرالزمان (گفتن حق چنان سخت خواهد بود) که افراد ساکت و آرام بهتر خواهند بود... [۸]. رسول خدا (ص) فرمود: در آخرالزمان اوضاعی پیش خواهد آمد که مرد یا باید تن به عجز و ناتوانی دهد، یا اینکه گناه مرتکب شود. اگر در آن زمان قرار گرفتید، ناتوانی بپذیرید و از گناه دوری کنید[۹].

در روایتی دیگر حضرت فرمود: در آخرالزمان مردم گروه گروه در مساجد جمع می‌شوند، اما یک مؤمن در میان آنها نیست[۱۰]. در روایتی دیگر نقل شده است: امروز مردم دوست دارند که اهل و عیال فراوان عیال و فرزندانی بسیار داشته باشند، اما در آخرالزمان مردم به کسی که مردم فرزند و اهل و عیال کمتری داشته باشد غبطه می‌خوردند (و فرزند مایه گرفتاری مردم خواهد بود)[۱۱]. رسول خدا (ص) فرمود: امروز اگر کسی یک دهم از دستورات الهی را ترک کند گمراه محسوب می‌شود و جزو هلاک‌شدگان خواهد بود، اما در آخرالزمان (چنان اوضاع سخت شود و عمل به دستورات الهی با دشواری روبرو می‌شود که) اگر کسی موفق شود یک دهم از ایمان خود را هم حفظ کند، اهل نجات است (و بالاخره آن یک دهم ایمان دست او را خواهد گرفت)[۱۲]. در دوره آخرالزمان اوضاع برای اهل ایمان بسیار سخت خواهد بود، به گونه‌ای که اگر کسی بخواهد ایمان خود را حفظ نماید مانند کسی است که آتش گداخته را در کف دست نگاه داشته است، و از آن نیز سخت‌تر خواهد بود و اگر کسی با ایمان از دنیا برود، فرشتگان آسمان شگفت زده خواهند شد. کسانی که به حقیقت در آن روزگار اهل ایمان باشند در میان مردم ذلیل هستند و ارزشی نخواهند داشت و کسی به آنان توجه نخواهد کرد. مؤمنین مجبورند برای حفظ ایمان خود پیاپی از جایی به جای دیگر هجرت کنند و ناشناخته باقی بمانند[۱۳]. رسول خدا (ص) فرمود: آگاه باشید که امروز شما مانند گیاهی بی‌خار هستید، اما پس از صد و چهل سال مانند گیاهی خاردار خواهید بود و این وضعیت تا دویست سال پس از این ادامه خواهد داشت. پس از آن دیگر زمانه گویا گیاهی است که فقط خار است...[۱۴]. رسول خدا (ص) فرمود: در آخرالزمان مردم برای کسب معاش ناچار به انجام گناه و معصیت می‌شوند، و اعتماد از میان مردم برداشته می‌شود، اگر آن زمان را دریافتید به کتاب الهی قرآن وسنت پیامبر پناه ببرید و بدان عمل نمایید[۱۵]. امام صادق (ع) فرمود: در آخرالزمان نایاب‌ترین چیزها کسب حلال و برادری است که با انسان همراهی و همدلی کند[۱۶].

رسول خدا (ص) به ابوذر غفاری فرمود: در آخرالزمان گروهی خواهد آمد که در همه اوقات سال پشمینه می‌پوشند و گمان آنها این است که از سایر مردم برترند. آنان مورد نفرین ملائکه هستند. (یعنی صوفی‌هایی که با عقاید باطل به و بدعت‌های گوناگون روشی را غیر از شریعت مقدس اسلام اتخاذ می‌کنند و آن را به عنوان سیر و سلوک، عرفان می‌نامند.) امام باقر (ع) در حدیثی فرمود: دروغ می‌گویند کسانی که معتقدند ظهور حضرت در مهدی (ع) بدون کشتار و خون‌ریزی خواهد بود، سوگند به آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست! اگر کارها بدون زحمت و دشواری درست می‌شد، همانا برای رسول خدا (ص) درست می‌شد و دندان‌های پیشین ایشان نمی‌شکست و صورت مبارکش مجروح نمی‌شد. هرگز در زمان قیام حضرت قائم (ع)، امور درست نمی‌شود مگر زمانی که (از شدت جنگ) عرق و خون لخته را از پیشانی خود پاک کنید[۱۷].

در حدیثی امام صادق (ع) فرمود: گشایش و فرج شیعیان زمانی خواهد بود که... هر کسی که قدرت دارد به قدرت نمایی بپردازد، سفیانی و یمانی و سید حسنی قیام می‌کنند و صاحب‌الامر (ع) از مدینه به سوی مکه می‌رود و میراث رسول خدا (ص) را با خود می‌برد. این میراث عبارتند از شمشیر، زره، عمامه، عبا، چوب‌دستی، پرچم، سلاح و زین رسول خدا (ص). در مکه آن شمشیر را از نیام می‌کشد و زره را بر تن می‌کند و پرچم را برافراشته می‌کند و عبا و عمامه رسول خدا (ص) را پوشیده، و چوب‌دستی ایشان را به دست می‌گیرد و به درگاه خداوند دعا می‌کند که فرج و ظهورش را برساند. سید حسینی از این قیام با خبر می‌شد و در مکه قیام می‌کند. اما اهالی مکه او را می‌کشند و سرش را از تن جدا کرده و برای سفیانی می‌فرستند. در آن هنگام حضرت قائم (ع) دیگر ظهور نموده و مردم با او بیعت می‌کنند. سفیانی لشکری را به سوی مدینه می‌فرستد، اما لشکر او در بیابانی نزدیک مدینه به امر خداوند به زمین فرو می‌روند. سپس تمام سادات از مدینه به سوی مکه می‌روند و به لشکر حضرت مهدی (ع) می‌پیوندند و حضرت از مدینه به سوی عراق رهسپار می‌شود و لشکر را مهیا نموده و به مدینه می‌فرستد تا امنیت را در آنجا برقرار کند[۱۸]. در روایتی نقل شده: صد سال پیش از ظهور زمانی خواهد بود که دیگر کسی در آن سال‌ها خداوند را به راستی عبادت نخواهد کرد. "لا اله الا الله" تعطیل خواهد شد و نام خدا را کسی نخواهد برد[۱۹]. رسول خدا (ص) فرمود در آخرالزمان سه چیز بسیار نایاب می‌شود؛ درآمد حلال، علم خوب و نافع، برادران ایمانی[۲۰]. رسول خدا (ص) فرمود: پیش از ظهور در آخرالزمان علمایی خواهند آمد که به پادشاهان گرایش پیدا می‌کنند و به سلاطین متکی هستند، هر چه از آنان بخواهند، انجام می‌دهند و هر حرام و حلالی را دستور دهند جا به جا می‌کنند و اصلاً آنها دنبال کسب علم می‌روند تا به دنیا برسند، و قرآن برای آنان وسیله‌ای برای تجارت و درآمدزایی است[۲۱].

در روایات آخرالزمان از وقوع حوادث عجیب و غریب در ماه‌های آخرین سال غیبت خبر داده شده است. این حوادث را می‌توان به ترتیب چنین گفت: در ماه صفر یا ربیع‌الاول و یا ربیع‌الثانی ستاره‌ای دنباله‌دار طلوع خواهد کرد و در آسمان سرخی‌ای ظاهر می‌شود، و ندایی آسمانی شنیده خواهد شد؛ در ماه جمادی‌الثانی و رجب صدایی از آسمان شنیده می‌شود، مردم صورتی را در میان آسمان، در وسط خورشید مشاهده خواهند کرد، گروهی از مردگان زنده شده و به دنیا رجعت خواهند نمود، بارانی بسیار شدید و بی‌نظیر خواهد بارید، خورشید در نیمه ماه رجب خواهد گرفت، و خراسانی و سفیانی و یمانی قیام خواهند کرد؛ در ماه شعبان جناح‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌های حق و باطل مشخص می‌شود، گروهی به لشکریان باطل یعنی سفیانی و گروهی به لشکر خراسانی و یمانی که حق‌طلب هستند ملحق می‌شوند، و صف‌آرایی دو لشکر حق و باطل نظام خواهد گرفت؛ در ماه رمضان در روز جمعه، نیمه ماه، صیحه‌ای در آسمان شنیده می‌شود و مردم بسیاری کشته می‌شوند، اختلاف شدیدی میان مردم خواهد افتاد، خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی‌های غیرطبیعی رخ خواهد داد، میان خراسانی و سفیانی جنگ رخ خواهد داد؛ در ماه شوال گروهی مردان جنگی در پی یارگیری و برپایی جنگ رفته و قبایل به جان هم می‌افتند، بازرسی در راه‌ها فراوان شده، و از مسافرت کردن جلوگیری خواهد شد، و بلا نازل می‌شود؛ در محرم نیز جنگ‌های خونینی از جمله در بین‌النهرین در عراق رخ خواهد داد و نداکننده‌ای از آسمان خبر ظهور حضرت را خواهد داد، حضرت مهدی (ع) در روز عاشورا (بنا بر نقلی) ظهور خواهد نمود. سفیانی به مدینه یورش می‌برد و لشکر او در سرزمین بیداء به زمین فرو خواهد رفت و نابود خواهد شد.

شیخ طوسی در کتاب غیبت خود از فردی به نام عبدالله یاد می‌کند که آخرین پادشاه ممالک اسلامی خواهد بود. پس از او بر سر قدرت و پادشاهی نزاع و کشمکش روی می‌دهد، به گونه‌ای که دیگر قبای سلطنت بر اندام کسی مستدام نخواهد بود. امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی به راستی خبر مرگ عبدالله را بیاورد، من نیز قیام حضرت قائم (ع) را وعده می‌دهم: هرگاه عبدالله بمیرد، دیگر مردم بر (پادشاهی) کسی متفق‌القوم نخواهند شد و تنها کسی که انشاءالله پس از او به پادشاهی می‌رسد، صاحب‌الامر (ع) خواهد بود. در آن روز دیگر کسی حتی به مدت یک سال هم ردای سلطنت را به بر نمی‌کند، بلکه مدت پادشاهی کسانی که بر تخت می‌نشینند، ماهانه و روزانه خواهد بود. سپس راوی از حضرت سؤال کرد: آیا پس از این (که عبدالله مرد، ظهور حضرت) طول خواهد کشید؟ حضرت پاسخ داد: هرگز![۲۲] [۲۳].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. شاید اشاره به پدیده گلخانه‌ای باشد که امروز جو زمین را فراگرفته است.
  2. ملاحم: ۴۶، ۹۴، ۱۳۱ - ۱۳۳، ۱۵۶، ۱۶۰، ۲۱۰ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۷۰، ۲۷۶، ۲۷۹، ۲۸۷، ۲۸۹، ۲۹۲، ۳۱۵، ۴۵۹، ۴۶۵، ۵۱۲. ۵۱۹ و روضه کافی: ح ۲۵، ۷ و نوائب الدهور: ج ۲ ص ۴۷ و ج ۳ ص ۳۰ و کمال الدین: ج ۲ ص ۵۲۵، ۵۲۶، ۶۱۴، ۶۱۵ و غیبت نعمانی: ۱۵۹، ۲۴۸، ۲۶۷، ۲۷۲، ۲۷۸ و تهذیب، ج ۲ ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۵۶ و جامع الاخبار: ص ۱۲۹، ۱۳۰ و تحف العقول، ص ۳۷ و کنز العمال: ج ۱۴ ص ۲۰۶، ۲۱۰، ۲۱۴ - ۲۱۶، ۲۲۳، ۲۲۶ - ۲۳۰، ۲۳۲، ۲۳۵، ۲۳۷، ۲۳۸، ۲۴۰، ۲۴۴، ۲۴۶، ۲۴۹، ۲۵۴، ۲۶۰، ۵۹۱، ۶۰۳ و بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۱۹۰، ۲۰۷، ۲۱۳، ۲۲۰، ۲۶۳ و ج ۱۸ ص ۱۴۶ - ۱۴۷ و ج ۶ ص ۳۰۶، ۳۰۷ و ج ۹۶ ص ۳۰۳ و کافی: ج ۲ ص ۹۱، ۱۱۷، ۲۹۶ و ج ۱ ص ۵۲ و الزام الناصب: ج ۲ ص ۱۸۳، ۱۴۸ و نهج البلاغه: خطبه ۱۰۳، ۱۰۸، ۱۸۷، ۲۳۳. ر. ک: آتش، آزمایش مردم قبل از ظهور، اسلام، أصهب، باد، بنی‌قنطورا، بیداء، خراسانی، خسف، خورشید، دابة الأرض، دجال، زن، سفیانی، سلام، سید حسنی، شعیب بن صالح، صدا، عدالت و عدالت‌گستری، فتنه، فرزند، قذف، کشتار، مرگ، مسخ، نفس زکیه، یأجوج و مأجوج، یمانی.
  3. غیبت نعمانی: ص ۲۵۲، ۲۵۷، ۲۶۴، ۲۸۹، ۳۰۳، ۳۰۰ و کمال الدین: ص ۶۰۸، ۶۱۰ و غیبت طوسی: ص ۲۶۷، ۲۷۴ و اثبات الهداة: ج ۳ ص ۷۳۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۵۷.
  4. بداء یعنی تغییر مشیت الهی نسبت به واقع شدن یک حادثه. البته با توجه به حتمی بودن این نشانه‌ها و امکان بداء در آن، می‌توان این‌گونه گفت که بداء و تغییر، در زمانِ آن ایجاد می‌شود نه در اصل وقوع آن نشانه‌ها. والله العالم (ر. ک: بداء)
  5. «به راستی خداوند در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزد» سوره آل عمران، آیه ۹.
  6. غیبت نعمانی، ص ۲۵۷.
  7. ر. ک: بداء.
  8. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۶۸.
  9. همان.
  10. همان: ص ۲۶۹.
  11. ر. ک: اسلام.
  12. کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۵۴.
  13. یأتی، ص ۲۶۸.
  14. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۲۶۳.
  15. کنز العمال، ج ۱، ص ۱۹۸.
  16. یأتی، ص ۲۹۳.
  17. غیبت نعمانی: ص ۲۸۴.
  18. روضه کافی: ح ۲۸۵.
  19. کنز العمال: ج ۱۴ ص ۲۴۴ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۳۲۷.
  20. کنز العمال: ج ۱۴ ص ۲۴۹.
  21. همان، ص ۲۴۱.
  22. غیبت طوسی: ص ۲۱۷ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۴۱.
  23. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۵-۳۲.