امام سجاد در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

امام سجاد (ع) فرزند امام حسین (ع) و شهربانو، پنجم شعبان سال ۳۸ ﻫ. در مدینه به دنیا آمد و در حادثه کربلا حضور داشت. سجاد (ع) و زین‌العابدین از القاب و ابوالحسن و ابومحمد کنیه ایشان است. دارای خُلق و خویی الهی و انسانی و از آشکارترین ویژگی‌های اخلاقی ایشان عبادت و طاعت فراوان است، لذا معروف به زین‌العابدین است.

بیان حقایق دین در قالب دعا؛ حفظ دستاوردهای قیام عاشورا و جلوگیری از وقوع انحرافات اساسی در اصول و مبانی فرهنگ اسلام و پاسخ‌گویی به شبهات از جمله فعالیت‌های ایشان است. صحیفه سجادیه و رساله حقوق از جمله آثار حضرت است. سرانجام امام در روز ۱۲ یا ۲۵ محرم سال ۹۵ه‍ در 57 توسط ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدینه دفن شد.

ولادت، نام و نسب

امام سجاد(ع) دومین فرزند امام حسین(ع) روز پنج‌شنبه، پنجم شعبان سال ۳۸ ﻫ. در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی‌اش شهربانو، دختر یزدگرد سوم ـ پادشاه ایران ـ است. امام سجاد(ع) نخستین امامی است که از پدر هاشمی و قرشی و از مادر ایرانی تبار است.

نام ایشان علی است. پنجاه و هفت سال در دنیا زندگی کردند. دو سال در روزگار امامت جدش علی بن ابی طالب(ع)، ده سال در عهد امامت عمویش حسن بن علی(ع) و یازده سال در زمان امامت پدر والامقامش و سی و چهار سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت[۱]. در حادثه کربلا آن [حضرت ازدواج کرده و دارای فرزند بود و فرزند خردسالش امام باقر(ع) هم در کربلا بوده است[۲].[۳]

نکته: با توجه به اینکه بسیاری محل تولد امام سجاد(ع) را مدینه دانسته‌اند، در صورتی که تولد وی را در سال ۳۸ هجری بدانیم، این خبر دقیق نیست؛ زیرا پس از جنگ جمل در دوازدهم رجب سال ۳۶، امیر مؤمنان به کوفه رفتند[۴] و خویشان حضرت علی(ع)، نیز به جز برادرش عقیل به کوفه هجرت کردند[۵]؛ پس به طور حتم امام حسین(ع) و خانواده‌اش هنگام جنگ صفین در سال ۳۷ هجری کوفه بوده‌اند، مگر اینکه تولد حضرت سجاد(ع) را بنا بر قولی، نیمه جمادی الاولای سال ۳۶ بدانیم[۶] که برخی از قول مفید آن را بیان کرده‌اند[۷]؛ در این صورت امکان تولد حضرت در مدینه بعید نیست که در نتیجۀ آن، به سن حضرت دو سال اضافه می‌شود[۸].

القاب و کنیه‌ها

کنیه ایشان را ابومحمد، ابوالحسن، ابوالقاسم، ابوالحسین و ابوعبدالله گفته‌اند که احتمال تصحیف در برخی از آنها وجود دارد[۹]. سجّاد، زین العابدین، سید العابدین، زین الصالحین، امام الامّه، امام المؤمنین، وصی الوصیّین، مَنار القانتین، ذوالثَّفَنات[۱۰]، زاهد، عابد، قدوة الزاهدین از القاب آن حضرت است[۱۱]. این القاب با توجه به خصوصیات و صفات آن جناب از سوی مردم داده شده است[۱۲]. البته نام علی و لقب زین العابدین را پیش‌تر رسول خدا(ص) برای ایشان برگزیده بود[۱۳].[۱۴]

مادر امام

درباره نام و شخصیت مادر امام سجاد(ع) در منابع پراکندگی فراوانی دیده می‌شود. با این حال، بیشتر مورخان و محدثان معتقدند مادر آن حضرت دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، است، اما در نام و نحوه ازدواجش با امام حسین(ع) گزارش یکسانی ارائه نکرده‌اند. قدیمی‌ترین گزارش بیانگر آن است که مادر حضرت در جنگ میان مسلمانان و ایرانیان در زمان عمر بن خطاب (حک: ۱۳ - ۲۳ق) به اسارت در آمد و به مدینه نزد خلیفه دوم آورده شد و در همان مجلس امام حسین(ع) او را به همسری برگزید[۱۵]. این روایت، افزون بر اشکال‌های سندی و دلالی، با نقل‌های معتبر تاریخی مطابقت ندارد و حضور یزدگرد و خانواده‌اش در هیچ‌یک از صحنه‌های جنگ گزارش نشده است[۱۶].

شماری دیگر موضوع اسارت دختران یزدگرد را مربوط به زمان خلافت خلیفه سوم، عثمان (حک: ۲۳ - ۳۵ق) دانسته و گفته‌اند: عبدالله بن عامر خراسان را فتح کرد و دو دختر یزدگرد را به اسارت گرفت و نزد عثمان فرستاد، خلیفه سوم هم بنا بر دلائلی، که از نگاه نویسندگان پیشین مغفول مانده، یکی از آنان را به امام حسن و دیگری را به امام حسین(ع) بخشید[۱۷].

قول سومی نیز وجود دارد که دختران یزدگرد در زمان خلافت امام علی(ع) به مدینه آمدند[۱۸]. این گزارش به سبب معارضان قوی مورد تأیید نیست[۱۹]. در این میان برخی محققان معتقدند روایت شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) مبنی بر اسارت دختران یزدگرد در زمان عثمان، ترجیح دارد[۲۰].

جمع میان روایات مشکل است، ولی در تکمیل روایت عیون اخبار الرضا(ع) می‌توان گفت که مادر امام سجاد(ع) مشهور به «شهربانو» یا «شاه زنان»، اشراف‌زاده ایرانی است که در زمان عثمان به مدینه آورده شد و پس از ازدواج با امام حسین(ع) صاحب فرزندی به نام علی(ع) شد و در حال نفاس درگذشت[۲۱].

آنچه مهم است، اینکه بنا بر روایاتی، مادران ائمه از هر نژاد، سرزمین و مسلکی پیش از ازدواج با امام معصوم، پاک و طاهر بوده‌اند و با عبارت‌هایی چون «ارحام الطاهرات المطهرات»[۲۲]، یاد شده‌اند. چنان که در زیارت حضرت زین العابدین(ع) نیز چنین تعبیراتی به کار رفته است[۲۳].[۲۴]

همسران

«فاطمه» مکنی به امّ‌عبدالله، دختر امام حسن(ع) و مادر امام باقر(ع) تنها همسر دائمی امام سجاد(ع) و بانویی جلیل‌القدر بود که امام صادق(ع) درباره او فرمود: «او صدیقه بود و زنی همچون وی در خاندان امام حسن(ع) نبود»[۲۵]. هرچند تعداد فرزندان امام سجاد(ع) قرینه‌ای بر تعدد همسران آن حضرت است، ولی از مشخصات همسران به جز مادرزید که نامش حوراء یا حیدان گفته شده[۲۶] و یکی دیگر از همسران ایشان که از قبیله بنی‌شیبان بود[۲۷]، اطلاعی در دست نیست[۲۸].

فرزندان

منابع درباره تعداد فرزندان امام سجاد(ع) اختلاف نظر دارند. زبیری فرزندان ایشان را شانزده تن گفته است که یازده پسر به نام‌های محمد (امام باقر(ع))، حسین اکبر، عبدالله (ملقب به باهر)، داوود، زید، عُمَر اَشرف، علی، عبدالرحمان، حسین اصغر، سلیمان و قاسم و پنج دختر به نام‌های خدیجه، امّ‌کلثوم، فاطمه، عُلَیّه و أمّ‌الحسین بوده‌اند[۲۹]. ابن قتیبه برای امام(ع) شش پسر و چهار دختر برشمرده[۳۰] و بلاذری تعداد فرزندان ایشان را یازده تن دانسته و ابن شهر آشوب همچون شیخ مفید، پانزده نفر[۳۱] و طبرسی یازده پسر و چهار دختر برای حضرت سجاد(ع) نام برده‌اند[۳۲].

نام پنج پسر به نام‌های محمد (امام باقر(ع))، زید شهید، عبدالله، عُمَر و علی و نیز دو دختر به نام‌های عُلَیّه و أم کلثوم در میان منابع مشترک هستند. نسل امام سجاد(ع) از امام محمد باقر(ع)، زید، عبدالله، عُمَر اشرف، حسین اصغر و علی اصغر ادامه یافت[۳۳].

فضائل و مناقب

همانند دیگر بزرگان معصوم(ع) خُلق و خویی الهی و انسانی داشت و دوست و دشمن وی را ستوده‌اند. از آشکارترین ویژگی‌های اخلاقی امام سجاد(ع)، عبادت و طاعت فراوان اوست و بدین دلیل، پیامبر اسلام(ص) او را زینت عابدان بهشت (زین‌العابدین) خوانده است[۳۴]. جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: روزی خدمت پیامبر(ص) بودم، حسین(ع) نوه آن حضرت که کودکی نورس بود وارد شد. پیامبر(ص) او را در آغوش گرفت و بوسید و در دامن خود نشانید و فرمود: خداوند به این فرزندم پسری می‌دهد که نامش علی است. روز قیامت آوازدهنده‌ای ندا می‌دهد که کجاست زین‌العابدین (زینت عبادت‌کنندگان)؟ این پسر از جای بر می‌خیزد و در جایگاهش قرار می‌گیرد! [۳۵].

امام پیوسته مشغول نماز و مناجات و دعا و گریه در پیشگاه خدا بود. چنان در عبادت می‌گریست که او را "الْبَکاء" گفته‌اند و از کثرت سجده، لقب "سیدالساجدین" داده‌اند. پیشانی مبارکش بر اثر سجده‌های طولانی پینه داشت و لذا آن امام همام(ع) را "ذو الْثفَنات" خوانده‌اند به معنای کسی که پیشانی‌اش پینه گرفته است[۳۶]. امام باقر(ع) فرموده است: من روزی بر پدرم وارد شدم و او را غرق در عبادت دیدم به طوری که سابقه‌ای از این‌گونه عبادت در ذهن نداشتم. از بیداری زیاد رنگش زرد شده بود، آثار سجده در صورت و پیشانی‌اش آشکار بود، گویی از شدت گریه‌های طولانی و خوف خدا، چشمانش سوخته و پیشانی مبارکش از طول سجده زخم شده بود. از بس بر پاهایش ایستاده و نماز خوانده بود پایش متورم شده بود. من از این حالات نگران شدم و عرض کردم: کمی بر حال خود مراقبت کنید و رحم نمایید! به من نگاهی کرد و اوراقی را برداشت و بعضی حالات و عبادات امام علی(ع) را که در آن نگاشته شده بود خواند، و فرمود: چه کسی قدرت دارد مثل علی بن ابی‌طالب(ع) عبادت کند؟[۳۷].

زبانی پرمهر و دلی پر رحمت داشت. هر سال تعدادی برده می‌خرید و به آنان آموزش آداب و دین می‌داد و چون با معارف دینی آشنا می‌شدند، شب عید فطر همه را جمع می‌کرد و می‌فرمود: خدایا! من با بندگان تو رفتاری نیکو داشته‌ام و از تقصیر آنها گذشتم، پس تو از من بگذر و مرا مورد عفو قرار ده! پس همه برده‌ها را در راه خدا آزاد می‌کرد و به هر کدام مقداری پول و سرمایه می‌داد تا زندگی مستقلی تشکیل دهند[۳۸]. آن حضرت از خطای دیگران به آسمانی می‌گذشت و به دنبال انتقام از کسی نبود و می‌فرمود در دلی که کینه و حقد و دشمنی بسیار است، محبت خدا کم است[۳۹].

برخی از بزرگان یازده فضیلت برای امام سجاد(ع) بیان کرده‌اند که عبارت است از:

  1. علم: امام سجاد(ع) سرآمد دانشمندان عصر خویش بود. بسیاری از منابع علمی‌ و فقهی اسلامی از روایات آن امام همام(ع) سرشار است؛
  2. گذشت و بردباری: امام(ع) صبری شگفت در برابر خطاهای دیگران از خویش نشان می‌داد و به آسانی می‌گذشت و بدی‌ها را با نیکی پاسخ می‌داد؛
  3. شجاعت: امام سجاد(ع) هر چند از خطای مردمان می‌گذشت، اما در برابر ستمگران و بیدادگران می‌ایستاد و با آنان مدارا نمی‌کرد؛
  4. سخاوت و کرم؛
  5. انفاق فراوان: امام سجاد(ع) آشکار و پنهان، بینوایان را از سخاوت و کرَم خویش بهره‌مند می‌ساخت و گاه به صورت ناشناس به یاری آنان می‌شتافت؛ در تمام عمر خود دو بار همه دارایی‌اش را در راه خدا بین فقرا تقسیم کرد. از این انفاق خشنود بود، طوری که پس از انفاق آیه “آنچه نزد شماست تمام شدنی است و آنچه نزد خداست می‌ماند و باقی است”[۴۰] را می‌خواند[۴۱]؛
  6. آزاد کردن بندگان به راه خدا؛
  7. فصاحت و بلاغت: کتاب‌ صحیفه سجادیه‌ و رسالة الحقوق‌، گوشه‌ای از فصاحت و بلاغت امام سجاد را نمایان می‌سازند و گواهی بر مراتب فضل و دانش ایشان است؛
  8. ورع و پارسایی‌؛
  9. احسان به پدر و مادر؛
  10. رفق و مدارا حتی با حیوانات؛
  11. هیبت و عظمت: حتی دشمنان هنگام رویارویی با امام سجاد(ع) از آن حضرت متأثر می‌گشتند[۴۲].[۴۳]

دلایل امامت

برخی از دلایل امامت امام زین العابدین(ع) به قرار ذیل است:

  1. نصوص امامت امام سجاد(ع): امام حسین(ع) در معرفی امامان ۱۲ گانه فرمود: «عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ، تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِي آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ»[۴۴].
    1. از زهری تابعی، فقیه و محدث نقل شده خدمت امام حسین(ع) بودم که علی بن حسین(ع) وارد شد، پس امام او را‌طلبید و در بغل گرفت و بین هر دو چشم او را بوسید... پس من گفتم پس از شما به چه کسی باید مراجعه کنم، امام حسین(ع) فرمود: «إِلَى عَلِيٍّ ابْنِي هَذَا هُوَ الْإِمَامُ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ...»[۴۵].
  2. استناد به نصوص امامت: امام سجاد(ع) در موارد زیادی به اثبات امامت و بیان مصادیق و استناد به نصوص امات پرداخته‌اند مانند اینکه امام در مصادیق اولی الامر و کسانی که خداوند عزوجل پیروی و تبعیت از آنان را بعد از رسول خدا(ص) بر امت واجب و لازم نموده می‌فرماید: «إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَئِمَّةً لِلنَّاسِ وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِمْ طَاعَتَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ابْنَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»[۴۶].
  3. معجزه امام زین العابدین(ع): درباره معجزه آن حضرت نقل شده بین محمد بن حنفیه و امام بر سر امامت اختلاف شد، هر دو حجرالاسود را حَکم گرفتند، آنگاه امام سجاد(ع) از حجرالأسود خواست تا امام را معرفی کند و حجرالأسود به امامت علی بن حسین(ع) شهادت داد، آنگاه محمد بن حنفیه به امامت آن حضرت اعتراف کرد[۴۷].
  4. افضلیت امام زین العابدین(ع): زهری[۴۸] درباره امام زین العابدین(ع) گفته است: ما رأیت قریشیاً أورع ولا أفضل منه [۴۹] و کان علی بن الحسین أفضل أهل بیته وأحسنهم طاعة[۵۰]. سعید بن مسیب که از فقهای برجسته در یثرب بوده است[۵۱] درباره امام سجاد(ع) گفته است: {{عربی|ما رأیت قط أفضل من علی بن الحسین[۵۲] و ما رأیت أورع منه[۵۳].[۵۴]

دوران امامت

امام سجاد(ع) در دوران خلافت یزید به امامت رسید و دوران بحرانی خلافت عبدالله بن زبیر و مروانیان از جمله عبدالملک مروان را شاهد بود و حدود ۳۵ سال امامت کرد. آغاز امامت حضرت سجاد(ع) با شدت یافتن انحراف خاندان بنی امیه همراه بود و از این رو، روزگار آن امام همام(ع) را می‌توان دارای حساسیتی ویژه دانست. پنج تن از امویان در سال‌های‌ زندگی امام سجاد به حکومت رسیدند: یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک مروان و ولید بن عبدالملک. شیوه برخورد امام با حاکمان اموی به گونه‌ای بود تا بیدادگری و ستمکاری آنان نزد مردم آشکار گردد[۵۵]. امام(ع) با تدبیر و سیاستی ویژه تعالیم راستین اسلام را بیان می‌کرد.

این دوران از خفقان‌بارترین دوره‌های تاریخ اسلام است. دشمنان اسلام با کشتار فجیع عاشورا چهره واقعی خود را آشکار کردند، در این دوران تاریک، حفظ اسلام کاری بس دشوار بود. امام علی بن الحسین برای حفظ مکتب از چند راه وارد شد:

  1. بیان حقایق دین در قالبی نوین و شرح و تبیین معارف الهی در قالب دعا که حاصل آن کتاب شریف صحیفه سجّادیه (زبور آل محمّد(ص)) و مناجات خمس عشر و ده‌ها دعای کوچک و بزرگ دیگر است. این دعاها که به منزله قرآن صاعدند، دایرة المعارفی از دانش‌های گوناگون اسلامی است.
  2. حفظ دستاوردهای قیام عاشورا و زنده نگه داشتن خاطره شهدا به ویژه سید الشهداء: امام از هر فرصتی برای این کار استفاده می‌کرد؛ از فردای عاشورا که در کوفه با سخنرانی خود، شهر را منقلب کرد تا روزی که با ایراد خطبه در مسجد جامع شام یزید را به وحشت انداخت و پریشان کرد. هر جا آبی می‌دید یا غذایی یا ذبح گوسفندی و... با بهترین وجه یاد عاشوراییان را زنده می‌کرد. با توجّه به شخصیت بی‌نظیر و ابهّتی که حضرت داشت، گریستن او غوغا به پا می‌کرد و هنگامی که درباره این همه گریستن از او می‌پرسیدند می‌فرمود: "یعقوب پیامبر دوازده فرزند داشت، یکی از آنها موقتاً از جلوی چشمش دور شد، آن‌چنان گریست که بینایی خود را از دست داد؛ ولی من با چشم خود کشته شدن پدر، برادر، عمو و هفده تن زنده از خویشان خود را دیدم، چگونه گریه نکنم؟"[۵۶] و این‌گونه فرهنگ شهادت را زنده نگه می‌داشت.
  3. جلوگیری از وقوع انحرافات اساسی در اصول و مبانی فرهنگ اسلام و پاسخ‌گویی به شبهات وارده از سوی دشمنان و شرح و تبیین معارف قرآنی و تربیت شاگردانی والامرتبه مانند: سعید بن جبیر، سعید بن مسیب، محمد بن جبیر بن مطعم، یحیی بن ام الطول و ابوخالد کابلی [۵۷] و ایستادن در مقابل علمای منحرف و درباری و تعلیم زهد و تقوا و عبادت و طاعت به جامعه و در یک جمله حفظ، توسعه و پیشبرد اسلام در بعد فرهنگ و دانش.
  4. تربیت فرزندی همچون زید بن علی که پرچمدار قیام خونین دیگری باشد و زیر نظر امام زمانش، خاطره عاشورا را تجدید کند. در دوران امامت امام سجّاد(ع) تجدید نهضتی همچون نهضت عاشورا مناسب نبود و امام نیز دست به این کار نزد؛ امّا فرزندی پرورش داد که این وظیفه را به خوبی بر عهده گرفت. بعد از قیام امام حسین، قیام‌های متعدّدی رخ داد؛ از قبیل: قیام مردم مدینه (واقعه حرّهقیام توابین، قیام مختار، قیام مطرف بن مغیر و...؛ ولی هیچ یک هم سنگ نهضت شکوهمند زید بن علی بن الحسین(ع) نبود[۵۸].

آثار و مکتوبات

از امام علی بن الحسین(ع)، غیر از صحیفه سجادیه، آثار ارزشمند دیگری در میراث مکتوب شیعه وجود دارد. این آثار در قالب دعا و مناجات و همچنین روایات کوتاه و بلند، گنجینه‌ای گران‌بها و منبعی غنی در شناخت معارف دینی به شمار می‌رود. رساله حقوق، دعای ابوحمزه ثمالی، مناجات خمس عشر، زیارت امین‌الله و خطبه امام سجاد(ع) در شام از جمله این معارف ارجمند است[۵۹].

شهادت

شیوه کارساز امام(ع) در مبارزه با حکومت، امویان را واداشت تا برای بقای خویش چاره‌ای بیندیشند و ناجوانمردانه آن امام همام(ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجاد(ع) در روز ۱۲ یا ۲۵ محرم سال ۹۵ه‍ واقع شده است و عاملان ولید بن عبدالملک، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگی به شهادت رساندند. امام باقر(ع) او را غسل داد و کفن نمود و در قبرستان بقیع مدینه در کنار تربت پاک عمویش امام حسن مجتبی(ع) به خاک سپرد[۶۰]. مرقد مطهر ایشان در قبرستان بقیع جای دارد[۶۱].[۶۲]

منابع

پانویس

  1. مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ جزء دوم/ ۱۳۷.
  2. اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۳۵.
  3. فرهنگ شیعه، ص۱۰۴؛ میرزاپور، محسن، امامت امام زین العابدین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۳۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۷-۱۵۸ و فرهنگ عاشورا، ص۲۳۲؛ خالقیان، فضل‌الله، مقاله «امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۸.
  4. نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۳.
  5. ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات (۲ج)، ج۲، ص۴۳۴. نامه عقیل به امیرالمؤمنین(ع) و پاسخ حضرت که می‌گوید بمان.
  6. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۲؛ ابوعلی محمد بن همام اسکافی، منتخب الأنوار، ص۶۶؛ رضی الدین حلی، العدد القویه، ص۵۳ و ۵۵؛ محمد بن محمد شعیری، جامع الأخبار، ص۸۲؛ فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری، ص۲۵۶؛ محمد بن احمد فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۲۲، (چ اعلمی)؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۶، ص۱۳.
  7. ابن طاووس، الإقبال، ص۶۲۱ و به نقل از کتابی از مفید که آن را حدائق الریاض دانسته است (همان، ص۹۵). محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۵، ص۳۷۱. رضی الدین حلی، العدد القویه، ص۵۳، به نقل از تاریخ مفید و مجلسی به نقل از حلی (محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۵، ص۱۹۲).
  8. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۲۵۴.
  9. ر.ک: ابن قتیبه، المعارف، ص۲۱۵؛ طبری شیعی، دلائل الامامة، ص۱۹۲؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۸۰.
  10. لقب ذوالثفنات به معنی صاحب پینه‌ها، از آن روست که در موضع پیشانی حضرت پینه‌هایی داشت. ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.
  11. ر.ک: ابن ابی ثلج، تاریخ الائمه(ع)، ص۲۸؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۶۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۳۱۰.
  12. شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
  13. صدوق، الامالی، ص۴۱۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۳۰۴.
  14. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۱۷۶؛ فرهنگ شیعه، ص۱۰۴؛ میرزاپور، محسن، امامت امام زین العابدین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۳۵.
  15. صفار قمی، بصائرالدرجات، ص۳۵۵؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۷.
  16. شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۷؛ طیبی، شهربانو، ص۱۲۴.
  17. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۵.
  18. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۷؛ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۲۹۵.
  19. طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۴؛ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۲۲.
  20. یوسفی غروی، «حول السیدة شهربانو»، مجله رسالة الحسین(ع)، شماره دوم، سال اول.
  21. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۸؛ همان، ج۱، ص۱۳۶؛ یوسفی غروی، «حول السیدة شهربانو»، مجله رسالة الحسین(ع)، شماره دوم، سال اول.
  22. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۲۵.
  23. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۹.
  24. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص۱۷۵؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۲۵۴ ـ ۲۵۷؛ خالقیان، فضل‌الله، مقاله «امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۸.
  25. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.
  26. ابن نما، ذوب النضار، ص۶۴ - ۶۵.
  27. کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۴۴.
  28. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص۱۷۷.
  29. زبیری، نسب قریش، ص۵۹ - ۶۲.
  30. ابن قتیبه، المعارف، ص۲۱۵.
  31. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۵.
  32. طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۹۳.
  33. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص۱۷۸؛ خالقیان، فضل‌الله، مقاله «امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۸.
  34. بحارالانوار، ۴۶/ ۳.
  35. الامام علی بن الحسین(ع)، ص۳۱.
  36. علل الشرائع‌، ۲۳۲.
  37. مناقب، ج۴، ص۱۵۹.
  38. الامام علی بن الحسین، ص۶۷.
  39. تحف‌العقول، ص۱۶۶.
  40. ﴿مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.
  41. الامام علی بن الحسین، ص۶۳.
  42. اعیان الشیعة، ۱/ ۶۳۴- ۶۳۱.
  43. فرهنگ شیعه، ص۱۰۴ ـ ۱۰۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۷-۱۵۸؛ خالقیان، فضل‌الله، مقاله «امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۸.
  44. همان باب ما جاء عن الحسین(ع) ما یوافق هذا الاخبار و نصه علی ابنه علی بن الحسین(ع)، ص۲۳۱.
  45. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۲۳۴.
  46. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۳۱۹، الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج ۲، ص۳۱۸ و در ادامه روایات اسامی سایر امامان دوازده‌گانه را ذکر می‌فرماید.
  47. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۱۸.
  48. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۳، ص۵۵۱.
  49. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۲۲؛ عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۶۹؛ ابن عساکر، علی بن حسن شافعی، تاریخ دمشق، ج۴۱، ص۳۶۶ با اندکی تفاوت.
  50. تهذیب الکمال، ج۲۰، ص۳۸۶؛ تاریخ دمشق، ج۴۱، ص۳۷۲.
  51. عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۴ ص۷۶.
  52. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۰۳.
  53. عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۶۹؛ ابن عساکر، علی بن حسن شافعی، تاریخ دمشق، ج۴۱، ص۳۷۶.
  54. میرزاپور، محسن، امامت امام زین العابدین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۳۷.
  55. اعلام الوری‌، ۲۵۲.
  56. مناقب ابن‌شهرآشوب.
  57. شیخ کشی، ابن عمرو، محمد، رجال کشی، ص۱۰۷؛ کوفی، حسین بن سعید، کتاب الزهد، ص۱۰۴- با اندکی اختلاف در اسامی؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۸ و ۶۱ با قدری اختلاف در اسامی افراد-؛ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۳۲.
  58. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۳۷-۱۳۹؛ فرهنگ شیعه، ص۱۰۶؛ میرزاپور، محسن، امامت امام زین العابدین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۳۶؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۲۵۴.
  59. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «دیگر آثار امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۲۲۶.
  60. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۳۷.
  61. مناقب آل ابی‌طالب‌، ۴/ ۱۸۹.
  62. فرهنگ شیعه، ص۱۰۶؛ خالقیان، فضل‌الله، مقاله «امام سجاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۸.