بحث:مذهب جعفری در کلام اسلامی
مقدمه
- در گذشته نام عمومی مذاهبی بوده است که به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی بن ابی طالب(ع) و امامت فرزندانش معتقد بودهاند؛ اما امروزه بر یک مذهب اطلاق میشود که آن را مذهب جعفری یا اثنی عشری نیز گویند. از القاب این مذهب است: اهل ایمان، اصحاب الانتظار و قائمیه[۱][۲].
- امامیه معتقد است که حضرت علی(ع) و یازده تن از نسل او- تا حضرت مهدی(ع)- به نص پیامبر(ص) و نصب الهی، امام و پیشوای مسلماناناند. حضرت مهدی(ع)، واپسین امام، در آخرالزمان ظهور میکند و جهان را به عدل و داد راه مینماید. این امامان به ترتیب، عبارتاند از: علی بن ابی طالب، حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و سرانجام، حضرت مهدی(ع). واپسین امام(ع) از سال ۳۲۹ ق. تا کنون از انظار غایب گشته است[۳][۴].
اعتقادات
- امامیه وجود امام را عقلًا واجب میدانند و بر آناند که مردم برای تحقق نیکی و حفظ شریعت به امام نیازمندند. نیازمندی مردم و دین به امام معصوم تا قیامت باقی است و وجود جهان بدون او ناممکن است[۵]. در نظرگاه امامیه، امام از کاستی و کژی و عیبهای ظاهری و درونی پیراسته و به صفات نیک اخلاقی آراسته است و دارای فضایل نفسانی است[۶][۷].
- ویژگیهای امام عبارتاند از:
- عصمت: مراد آن است که شخص امام باید از داعیه عمدی یا سهوی معصیت و ترک طاعت بری باشد.
- برخورداری از نص: شخص امام تنها از گذر نص خداوند یا پیامبر و یا امام پیشین به امامت میرسد.
- افضلیت: امام باید از همه مردمان برتر باشد[۸][۹].
- برخی دیگر از اعتقادات ویژه امامیه عبارتاند از: عصمت همه انبیاء و امامان(ع)، بداء و رجعت. امامیه در احکام عملی نیز ویژگیهایی دارند؛ از جمله آنکه مسح پا را در وضو واجب میشمارند. لزوم ذکر "حی علی خیر العمل" در اذان و اقامه و پنج تکبیر در نماز میت از دیگر ویژگیهای فقهی امامیه است. امامیه- بر خلاف اهل تسنن- نکاح مُتعه (ازدواج موقت) را جایز میدانند و نیز معتقدند که در یک مجلس، سه طلاق تحقق نمییابد و فُقاع حرام است و در استنباط احکام و تعالیم دینی نمیتوان از قیاس و استحسان بهره جست[۱۰][۱۱].
- امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بنیانگذاران و شارحان بزرگ فقه شیعیاند. مجموعه احادیث این دو امام(ع) در چهار کتاب الکافی، الاستبصار، التهذیب و من لا یحضره الفقیه گرد آمده است که "الکتب الاربعه" لقب گرفتهاند. مبانی فقهی امامیه عبارتاند از: قرآن، سنت، اجماع و عقل[۱۲].
- امامیه از نظر کلامی، دارای روشی میانه است و بیشتر به روش کلامی معتزله نزدیک است. نفی جبر و تفویض و اعتقاد به "امر بین الامرین" و مخلوق دانستن قرآن، از جلوههای روش اعتدالگرایی امامیه است. در مذهب امامیه، زیارات و ادعیه جایگاهی ویژه دارند. دعاهای پرشوری همانند کمیل و ابوحمزه ثمالی و آنچه در صحیفه سجادیه آمده است، از نمونههای ادعیه و مناجات امامیهاند[۱۳].
- امامیه اعیادی ویژه نیز دارد؛ از جمله عید غدیر خم که روز اعلان خلافت و ولایت حضرت علی بن ابی طالب(ع) است[۱۴].
فِرَق امامیه
- امامیه- همچون دیگر مذاهب اسلامی- به فرقههایی تقسیم شده است. پیش از شهادت امام حسن عسکری(ع) فرقههایی چون اسماعیلیه، واقفیه و فطحیه پدید آمده بودند؛ اما در دوره پس از شهادت ایشان، امامیه به بیش از چهار فرقه انشعاب یافت که امروزه از میان آنها تنها اثنی عشریه بر جای مانده است[۱۵]. در سدههای اخیر دو دیدگاه در امامیه پدید آمد: اخباری و اصولی. مؤسس دیدگاه اخباری، ملا محمد امین استرآبادی صاحب کتاب فوائد المدنیة است. اخباریان، شیوه اصولی را برنمیتابیدند و معتقد بودند که احکام شریعت را تنها از نصوص ائمه(ع) میتوان گرفت. نفی تقلید نیز یکی از ارکان این دیدگاه است. در برابر اینان، بیشتر فقهای امامیه، پیرو دیدگاه اصولی بوده و هستند. بنابر این دیدگاه، منابع احکام شرعی اسلام، تنها نصوص معصومین(ع) نیست؛ بلکه عبارت است از: قرآن، سنت، عقل و اجماع. برای استنباط احکام شرعی میتوان از قواعد اصول فقه بهره جست؛ از جمله برائت، استصحاب و عمل به ظن. اخبار را باید از یکدیگر تمیز داد و میزان اعتبار و اصالت آنها را سنجید. برجستهترین شخصیت علمی اصولی، که سرانجام بساط اخباریگری را برچید، آقا سید محمد باقر وحید بهبهانی (م. ۱۲۰۸ق) است[۱۶].
- در عصر اخیر فرقههایی که برخی از آنها را نمیتوان شیعه شمرد، از میان شیعیان سربرآوردند. از آن جمله است فرقه بابیه به سرکردگی علی محمد باب شیرازی و نیز فرقه بهائیه به سرکردگی حسین علی بهاء. شیخ احمد احسائی نیز فرقه شیخیه را بنیان نهاد. اساس فکری این فرقه، آمیزهای است از تعابیر و مفاهیم فلسفه قدیم، به ویژه آثار فکری سهروردی و اخبار و احادیث اهل بیت(ع). فرقههای بابیه و بهائیه، در حقیقت، از این فرقه سر برآوردند. بنابر نظر مشهور شیعه، این فرقهها اهل بدعت و از گمراهان به شمارند[۱۷].
- نقش امامیه را در شکوفایی و بالندگی فرهنگ و تمدن اسلامی نمیتوان انکار کرد. شیعیان در هر شاخهای از علوم و فنون، نخبگانی به جهان اسلام تقدیم کردهاند و چهرههای تابناکی پرورانیدهاند. هم اینک مذهب امامیه یا شیعه اثنی عشریه، مذهب رسمی کشور ایران است و در کشورهایی همچون عراق، بحرین، جمهوری آذربایجان و لبنان نیز پیروان بسیاری دارد[۱۸].
امامیه در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- مراد از امامیه فرقهای است که مهمترین وجه تمایز آن با اهل سنت در این است که امامت را منحصر در امام علی(ع) و اولاد آن حضرت میداند.
- مراد از دو واژه شیعه و امامیه، شیعیان اثناعشری یا جعفری است که احتمالاً به خاطر تمایز آن از دیگر فرقهها مانند زیدیه و اسماعیلیه بهکار میرود. گفته شده از زمان شیخ صدوق به بعد که نگارش کتب عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری یافت، اصطلاح امامیه به صورت خاص در مورد فرقه اثناعشریه به کار رفت[۱۹][۲۰].
تاریخچه
- پیدایش شیعه امامیه به دوران بعثت پیامبر(ص) باز میگردد. اولین بار شخص پیامبر اکرم(ص) در داستان حدیث "الدار" بعد از نزول آیه ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾[۲۱] بحث خلافت و جانشینی پس از خود را مطرح کرد که در آنجا علی(ع) دعوت ایشان را اجابت نمود.
- پس از رحلت پیامبر(ص) گروهی در مکانی به نام سقیفه به تعیین خلیفه پرداختند که مورد اعتراض علی(ع) و برخی از یاران او واقع گردید که کاری از پیش نبردند؛ چراکه پیروان علی(ع) در اقلیت بودند. این روال ادامه یافت، تا جایی که لعن و دشمنی با علی(ع) در دوران حکومت بنیامیه ادامه داشت. خلفای بنیعباس نیز به انحای دیگر به آزار شیعیان پرداختند و امامان(ع) را شکنجه و در نهایت به شهادت رساندند.
- این وضعیت ادامه داشت، تا اینکه در قرن چهارم هجری آلبویه در بغداد و مناطقی از ایران بر سر کار آمدند. در این زمان بود که شیعیان برای اولینبار به صورت رسمی و آزادانه به ابراز عقاید خود پرداختند و زمینه گسترش تشیع در دیگر بلاد اسلامی فراهم شد. در همین دوران بود که دولت آلحمدان در شام، گروهی از زیدیان در دیلم و مناطقی از یمن و فاطمیان اسماعیلی در شمال آفریقا و مصر دولتهای مستقل شیعی برپا کردند. همچنین در این قرن مجموعههای حدیثی، کلامی و رجالی امامیه نگارش یافت و در بغداد مکتب عقلی شیخ مفید و در قم مکتب حدیثی شیخ صدوق پدید آمد.
- هرچند پس از شکست آلبویه و فاطمیان توسط سلجوقیان و ایوبیان، شیعیان مجدداً شکنجههای زیادی تحمل کردند، اما عملاً در حوزه جغرافیای اسلامی فرقه و تفکر شیعه رو به گسترش نهاد، تا اینکه سلطان محمد خدابنده پنجمین ایلخان مغول پس از مناظره علامه حلی با علمای اهل سنت و تفوق ایشان در قرن هشتم هجری به مذهب شیعه گرایش پیدا کرد. نخستینبار در زمان او بود که شیعه امامیه مذهب رسمی ایران شد و نام علی(ع) در سکهها با عنوان "علی ولیالله" به جای نام خلفای قبلی زده شد. وی همچنین دستور داد نام دوازده امام را در خطبههای نماز جمعه ذکر کنند.
- با روی کار آمدن شاه اسماعیل در قرن دهم هجری و دیگر پادشاهان صفوی در اصفهان که دارای قدرت فوقالعاده و منحصر به فردی در زمان خود بودند، عملاً شیعه جان تازهای گرفت. در این دوره علمای شیعه به مناصب قدرت و حکومت راه پیدا کردند و تفکر شیعی در سطح گستردهای رو به گسترش نهاد[۲۲].
- در نهایت در دوران معاصر، حکومت جمهوری اسلامی با رهبری و مدیریت مراجع شیعه امامیه، به خصوص شخص امام خمینی پس از یک مبارزه طولانی، با مبنا و تئوری ولایتفقیه جهت اجرای احکام دین در دوران غیبت امام معصوم روی کار آمد[۲۳].
عقاید
- برخی از مهمترین عقاید فرقه شیعه امامیه عبارتند از:
- توحید ذاتی: خدا در ذات هم احد است و هم واحد؛ یعنی هم وحدت برونذاتی دارد و شریکبردار نیست و هم وحدت درونذاتی دارد؛ به این معنا که ذات او بسیط است و مرکب نیست.
- توحید صفاتی: به این معنا که نه زیادت اشاعره و نه نیابت یا انکار معتزله را قبول ندارد و معتقد به عینیت صفات با ذات است.
- توحید افعالی: در توحید افعالی نیز شیعه امامیه نه به دیدگاه اشاعره نسبت به انحصار فاعلیت در خداوند و نه به استقلال انسان در فاعلیت ملتزم است. شیعه در عین التزام به حق آزادی برای انسان، اختیار او را در طول اختیار خدا میداند. از نظر شیعه جبر انسان بر گناه با عدالت خدا سازگار نیست.
- عدل: یعنی اعطای فیض خداوند به موجودات براساس ظرفیت و توان آنها.
- امامت: شیعه رهبری دینی را مانند نبوت، راهنمایی از جانب خدا میداند و معتقد است تنها وجه تمایز امام با انبیا در عدم دریافت مستقیم وحی از جانب خداوند است.
- حسن و قبح ذاتی: شیعه معتقد به حسن و قبح ذاتی اعمال در مقابل حسن و قبح الهی و همچنین معتقد به تشخیص حسن و قبح اعمال توسط عقل است. این عقیده در مقابل اعتقاد اشاعره مبنی بر حسن و قبح شرعی است.
- حجیت عقل: عقل در کنار پیامبر و امامان به عنوان حجت ظاهری، پیامبر باطنی و درونی به حساب میآید و از منابع اصیل در استنباط احکام فقهی به شمار میرود.
- رؤیت خداوند: خداوند نه در دنیا و نه در آخرت هرگز با چشم دیده نمیشود؛ زیرا لازمه مرئی بودن خدا، مجسم بودن اوست. ضمن اینکه آیاتی که ناظر به این معناست، قابل تأویل میباشد.
- عصمت: شیعه، انبیا و ائمه را معصوم از گناه اعم از صغیره و کبیره میداند. آنها ضرورت عصمت را اعم از پندار، رفتار و گفتار میدانند و معتقدند غیر از این فرض با فلسفه وجودی امام ناسازگار است.
- علاوه بر موارد فوق، استاد مطهری به موارد زیر اشاره کردهاند:
- بداء: بداء در فعل حق جایز است؛ چنانکه نسخ در احکام حق روا میباشد.
- ایمان فاسق: در این مسئله، شیعه با اشاعره موافق است، نه با خوارج که به کفر فاسق اعتقاد دارند و نه با معتزله که طرفدار اصل "منزلة بین المنزلتین" هستند.
- مغفرت و شفاعت: شیعه معتقد است مغفرت و شفاعت با شرایط خاص خود قابل قبول است[۲۴][۲۵].
امامیه در دانشنامه کلام اسلامی
- از فرقههای کلامی اسلامی و نام همه یا گروهی از شیعه.
- امامیه برگرفته از امام که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی میشود و جمع آن ائمه است[۲۶] و یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام، و چون وصف فرقه است مؤنث به کار میرود، یعنی فرقه امامیه. و مقصود گروهی است که پس از رحلت پیامبر از امام منصوب از جانب او پیروی میکنند[۲۷].
- بنابراین هر گروهی که پس از پیامبر(ص) به امام منصوب معتقد است، میتوان آن را امامی نامید. در این صورت واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی(ع) پیروی میکنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر(ص) مقدم میدارند[۲۸]، ولی به مرور زمان، چنانکه خواهیم گفت: امامیه صنفی از شیعه شمرده شده است.
- اشعری شیعه را به سه صنف به نامهای غالیه، رافضه، زیدیه تقسیم میکند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان میگیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نموده است[۲۹].
- ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام برده است، که زیدیه نیز از آنان است[۳۰]. او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را تحت این عنوان جمع کرده است. محقق کتاب محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور میشود که امامیه همان فرقه اثناعشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانسته است[۳۱][۳۲]
- بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای غلاة شش فرقه ذکر کرده است[۳۳].
- اسفرائینی از غلاة نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نامهای زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده است[۳۴].
- شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نامهای کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه[۳۵].
- احمد امین اساس تشیع را اعتقاد به این میداند که علی(ع) و فرزندان او از دیگران برای خلافت و امامت شایستهتر هستند و پیامبر(ص) نیز آنها را برای این مقام برگزیده است. و غیر از فرقه زیدیه، دیگر فرق شیعه را تحت عنوان امامیه نامیده، و مهمترین آنها را اثناعشریه میداند[۳۶].
- به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را میتوان امامیه نامید، مگر فرقههای غالی که اصولاً اسلام آنها زیر سؤال است، واگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنا عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید میگوید: امامیه امامت را پس از علی(ع) و حسنین(ع) در اولاد حسین بن علی(ع) متمرکز میسازند و امامت را تا حضرت رضا(ع) و سپس تا امام مهدی(ع) ادامه میدهند[۳۷].
- رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و میگوید: امامیه گروهی از شیعه است که میگویند: امام پس از رسول اکرم(ص) علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، سپس فرزند حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست[۳۸].
- از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثناعشری به کار میبرند.
- سعد بن عبدالله اشعری قمی که از اصحاب عسکری به شمار میرود و در سال ۲۹۹ درگذشته است. کتابوبه نام مقالات الإمامیة تألیف نموده است[۳۹].
- شیخ صدوق کتابی به نام رساله فی دین الإمامیة نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است و از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات در مورد اثناعشریه به کار میرود. و همگی حاکی از این است که تقسیم بندی اشعری و غیره دقیق نبود و یا از آن، معنی عام، اراده نمودهاند[۴۰]
- از آنجا که هدف، در این مدخل تفسیر مفهوم امامیه بود، به همین مقدار بسنده میشود، ولی بحث درباره تاریخ پیدایش امامیه که با تاریخ پیدایش شیعه همراه است، وتبیین عقاید کلامی آنان، و نقاط اختلافی این فرقه با فرق اشعری و معتزلی، دارند به مدخلهای مربوط واگذار میشود.
- تذکر: بسیاری از این فرقهها که اشعری، و یا ملطی و دیگران برای امامیه برشمردهاند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند زراریه و هشامیه و یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسأله کلامی، مایه تعدد فرقه نمیگردد.
- آنچه میتواند محور تقسیم در مفهوم امامیه به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آنها است، بنابراین فقط میتوان زیدیه و اسماعیلیه و واقفیه را از فرق شیعه شمرد.
- شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که امت اسلامی را به هفتاد و سه فرقه میرساند[۴۱] بوده است[۴۲].
پانویس
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ۴/ ۲۷۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.
- ↑ فرهنگ فرق اسلامی، ۲۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.
- ↑ فرق الشیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع، ۲/ ۳۳۱.
- ↑ فرق الشیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع، ۲/ ۳۳۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.
- ↑ فرهنگ فرق اسلامی، ۷۶- ۷۳؛ المقالات والفرق، ۱۱۸؛ الملل والنحل، ۲۶۵؛ تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ۱۴۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 130.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۰/ ۱۶۲؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۳۳- ۳۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 131.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 131.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 131.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 131.
- ↑ الملل والنحل، ۲۸۴؛ فرق الشیعة، ۹۶؛ المقالات والفرق، ۱۱۶- ۱۰۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 132.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ۴/ ۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۹۴/ ۸۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 132.
- ↑ مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، مدخل امامت.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۹.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰.
- ↑ مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۷۹ - ۷۰.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰-۲۸۱.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ماده امام.
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۶.
- ↑ اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۵.
- ↑ اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۵-۶۵، با تصحیح هملوت ریتر، چاپ فرانتز اشیانر ویسبادن آلمان.
- ↑ ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، ص۱۸.
- ↑ ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، ص۱۸.
- ↑ ربانی گلپایگانی،علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۲-۴۷۳.
- ↑ بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص۲۳.
- ↑ اسفرائنی، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، ص۲۷.
- ↑ شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ امین، احمد، ضحی الإسلام، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۶.
- ↑ محصل، ص۲۴۱.
- ↑ ابن شهرآشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۱۴۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی،علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۳.
- ↑ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۱، ص۳۶- ۲۷.
- ↑ ربانی گلپایگانی،علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۴.