مقام خلافت الهی به چه معناست؟ (پرسش)
مقام خلافت الهی به چه معناست؟ | |
---|---|
![]() | |
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مقام معصوم |
مدخل اصلی | مقام معصوم |
مقام خلافت الهی به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط با بحثهای مقام معصوم، خلافت الهی و مقام خلافت الهی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مقام معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست

آیتالله سید احمد خاتمی در کتاب «در آستان امامان معصوم» در اینباره گفته است:
«پرسش: او که جهان هستی در قبضه قدرت اوست؛ چرا در زمین خلیفه قرار داد؟ پاسخ این است که: انسانها وقتی برای خود، جانشین تعیین میکنند این به دلیل محدودیّت آنان است؛ چون رئیس نمیتواند در غیاب خود، مدیریّت کند؛ لذا جانشین تعیین میکند، اما ذات مقدّس ربوبی که به تمام جهان هستی احاطه دارد﴿ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ﴾[۱]، با این انگیزه جانشین تعیین نمیکند؛ باید انگیزه را در جای دیگر دید و آن اینجاست که انسانهای معمولی توان دریافت فیض الهی را بدون واسطه ندارند، نقش خلیفه الهی در این میان، همان منبع آبرسانی شهر است که آب را ذخیره میکند تا به هنگام نیاز، هرکس به اندازه نیازش بهرهمند گردد، پس جعل "خلیفه" با این انگیزه است، نه انگیزه محدودیّت.
"خلیفه" به معنای "جانشین" است و تای "ة" آن برای مبالغه است نه تأنیث. مقام خلافة اللّهی مقامی است بسیار والا و بالا که قرآن کریم فرشتگان را در شأن و آن جایگاه ندانسته، ولی "انسان" را شایسته این مقام دیده؛ مقامی که فرشتگان در برابر آن به خضوع افتاده، زمین ادب بوسیدند، پر واضح است که این مقام، از آنِ هر انسانی نیست، آیا به راستی انسانی که به تعبیر قرآن، حیوانی زندگی میکند: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ﴾[۲] یا حتّی بدتر از حیوان زندگی میکند: ﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾[۳] آیا چنین انسانی، شایستگی مقام خلیفة اللّهی را دارد؟! قطعاً نه، آنکس "خلیفة الله" است که آیت کمال الهی باشد لکن خداوند، این کمالات را بالذات دارد و جانشین، بالعرض؛ یعنی خداوند به او عنایت کرده، به هر حال، "خلیفة الله" کسی است که به اذن الله کار خدایی کند، همانند آهنی که بر اثر نزدیکی با آتش، گداخته میشود و خاصّیّت آن را پیدا میکند، چنین آتشی هرچند آتش نیست، ولی کار آتش را میکند. با این تحلیل، مقام "خلیفة اللّهی" اختصاص به پیامبران و امامان(ع) دارد و با این تحلیل است که معجزات و کرامات اولیای الهی به آسانی قابل تحلیل و مناسب با همان عنوان آیت خدا بودن است؛ بنابراین، خداوند، امامان معصوم(ع) را به عنوان "جانشینان خود بر زمین" پسندیده و آنان را "خلیفه خود" قرار داده است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۴] این استخلاف، قطعی و استخلافی است هم معنوی و هم ظاهری و آن استخلاف معنوی آنان زیربنای استخلاف ظاهری؛ یعنی حکومت بر کلّ گستره زمین است. در روایات فراوانی، این آیه به حضرت ولی عصر(ع) تأویل شده است. محصول تمام زحمات پیامبران و تبلیغات مستمر و پیگیر آنان و نمونه اتمّ حاکمیّت توحید، امنیّت کامل و عبادت خالی از شرک، در زمانی تحقّق مییابد که امام مهدی(ع) آن سلاله انبیا و فرزند پیامبر(ص) ظاهر شود. در بسیاری از تفاسیر شیعه از حضرت امام سجاد(ع) در تفسیر آیه چنین نقل شده: آنان به خدا سوگند! شیعیان ما هستند، خداوند این کار را برای آنان به دست مردی از ما انجام میدهد که مهدی این امّت است، زمین را پر از عدل و داد میکند آنگونه که از ظلم و جور پر شده باشد و هم اوست که پیامبر(ص) درباره او فرمود: اگر از عمر دنیا چیزی جز یک روز باقی نماند، خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی میکند تا مردی از دودمان من که نامش نام من است، بر زمین حاکم شود و صفحه زمین را پر از عدل و داد کند آنگونه که از ظلم و جور پر شده است[۵]
در روایات فراوانی پیامبر اکرم(ص) خلفا و جانشینان به حقّ خود را صراحتاً بیان فرموده که آنان دوازده نفرند[۶]. این روایات گاه با تعبیر "دوازده امیر" آمده و گاه با تعبیر "دوازده خلیفه" و روایات تصریح دارند که: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش»[۷]؛ «كلهم من بني هاشم» [۸] همانگونه که امام علی(ع) فرمود: به یقین امامان از قریش هستند و درخت وجودشان در سرزمین این نسل از بنیهاشم غرس شده است، این مقام در خور دیگران نیست و زمامداران غیر از آنان شایستگی ولایت و امامت را ندارند[۹] در صحیح مسلم از جابر بن سمره نقل شده که میگوید از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود: "اسلام همواره عزیز خواهد بود تا دوازده خلیفه بر مسلمانان حکومت کنند، سپس سخنی گفت که من نفهمیدم، از پدرم سؤال کردم: پیامبر(ص) چه فرمود؟ گفت: فرمود: تمام آنان از قریشاند"[۱۰] جالب اینجاست که در یکی از طرق این حدیث، در صحیح مسلم میخوانیم که جابر در ذیل حدیث میگوید: "پیامبر سخنی گفت که بر اثر سر و صدای مردم من آن را نفهمیدم، به پدرم گفتم: پیامبر چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنان از قریشاند"[۱۱] در روایاتی از پیامبر اکرم(ص) نامهای امامان معصوم(ع) هم آمده است[۱۲]. شاید همان سر و صداها سبب شده که راوی نامهای آنان را نیاورد. به عبارت دیگر، دست سیاست عامل این پنهانکاری شده است. به هر حال، خلفایی که پیامبر بعد از خود قرار داده، همان دوازده نفرند که شیعه جعفریّه اثنیعشریه به آنان معتقد است»[۱۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله میلانی؛ |
---|
۲. حجت الاسلام و المسلمین بحرینی؛ |
---|
۳. آقای حسینی؛ |
---|
پرسشهای وابسته
- مقام نور الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام واسطه فیض الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام باب الله به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام عین الله به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام وعد الله به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام سبیل الله به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام صاحب الزمان به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام میثاق الله به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام اجتباء به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام اختیار به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام اصطفاء به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام شهادت به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام تأیید الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام ارتضاء به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام طهارت به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام ولی نعمت به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام امانت الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام انسان کامل به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام حجت الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام اعراف به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام میزان به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام صراط الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام قسمت کننده بهشت و جهنم به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام شفاعت به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام تزویج کننده بهشتیان به چه معناست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه۵۴.
- ↑ و کافران (از زندگی دنیا) برخوردار میشوند و همچون چارپایان میخورند و آتش (دوزخ) جایگاه آنهاست؛ سوره محمد، آیه۱۲.
- ↑ و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند؛ سوره اعراف، آیه۱۷۹.
- ↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه۵۵.
- ↑ «هُمْ وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَفْعَلُ اللَّهُ ذَلِكَ بِهِمْ عَلَى يَدَيْ رَجُلٍ مِنَّا وَ هُوَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِيهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَأْتِيَ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۲؛ منتخب الأثر: ۲۴۷ به بعد، ۱۲۳ حدیث با این مضمون از منابع مختلف اسلامی مخصوصاً از منابع اهل تسنّن نقل کرده است.
- ↑ اهل البیت فی الکتاب و السنّه: ۷۶ - ۷۳.
- ↑ تمامی آنان از قریشاند.
- ↑ تمامی آنان از بنیهاشماند.
- ↑ «إِنَ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِم»؛ نهج البلاغه: خطبه ۱۴۴.
- ↑ «لَا يَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِيزاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً ثُمَّ قَالَ كَلِمَةً خَفِيفَةً لَمْ أَفْهَمْهَا فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ: فَقَالَ: قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش»؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۳، ح۷؛ مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۶۴۶؛ سنن ابی داوود، ج۴، ص۸۶.
- ↑ «فَقَالَ كَلِمَةً صَمَّنَيِهَا النَّاسُ فَقُلْتُ لِأَبِي مَا قَالَ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»؛ صحیح مسلم،ج۳، ص۱۴۵۳، ح ۹.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۹۰؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲ - ۱، ص۲۵۳؛ مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۸۲؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۲۸۴ - ۲۸۲؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲؛ ص۱۹۷ تا ۲۰۲.
- ↑ «بیادآور آنگاه که پروردگارت به ملائکه فرمود: من در روی زمین خلیفهای قرار خواهم داد. فرشتگان عرضه داشتند: خدایا! آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی نماید؛ در حالی که ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم و تو را تقدیس مینماییم؟ خداوند فرمود: من اموری میدانم که شما نمیدانید». سوره بقره: آیه ۳۰.
- ↑ «به یاد آورید هنگامی را که شما را جانشینان قوم نوح قرار داد».سوره اعراف: آیه ۶۹.
- ↑ به یاد آورید که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت. اعراف: آیه ۷۴.
- ↑ ما آنان را جانشین قرار دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب نمودند غرق کردیم. سوره یونس آیه ۷۳.
- ↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده داده است که به یقین آنان را خلیفۀ روی زمین کند؛ همانگونه که پیشتیبان آنها را خلافت داد، و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده، محکم و پابرجا در زمین مستقر سازد و خوف و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل نماید. سوره نور آیه ۵۵.
- ↑ الکافی: ۱ / ۱۹۳ و ۱۹۴، حدیث ۱ و ۲ و ۳.
- ↑ ای داوود! ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم به حق حکمرانی کن. سوره صآیه ۲۶.
- ↑ من تو را خلیفه خودم قرار دادم و خلافت مطلقه هم به تو دادم که مقیّد به قیدی نیست، پس آنگاه در بین مردم به حق حکمرانی کن. سوره صآیه ۲۶.
- ↑ بحار الأنوار: ۹۹ / ۱۱۵ و ۱۱۶.
- ↑ معجم مقاییس اللغة: ۲ / ۴۰۲، لسان العرب: ۱۴ / ۳۲۳، تاج العروس: ۱۰ / ۱۵۱.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن: ۱۹۷، تاج العروس: ۱۰ / ۱۵۱.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر ج۲؛ ص۱۴۵ تا ۱۵۳.
- ↑ بحرینی، سید مجتبی، جامعه در حرم؛ ص۳۴۷.
- ↑ آدم بعد از دریافت کلماتی از جانب خداوند، توبهاش پذیرفته شد. سوره بقره، آیه ۳۷.
- ↑ کسی که از گناهی توبه میکند، مثل کسی است که اصلاً گناهی نکرده است. صحیفه سجادیه، ص۳۹.
- ↑ با چشیدن حلاوت مغفرت، گناه از یاد میرود. صحیفه سجادیه، ص۸۴.
- ↑ من در زمین خلیفه قرار میدهم. سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ خداوند علم اسما را به آدم آموخت سپس آنها را به ملائکه ارائه کرد و فرمود اگر راست میگویید از اسما اینان خبر دهید. سوره بقره، آیه ۳۱.
- ↑ اگر سليمان(ع) توانست کارهایی بکند، به این دلیل بود که میتوانست نام پیامبر(ص) و علی(ع) را بر زبان بیاورد. البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۶۷۶.
- ↑ سوره مؤمنون، آیه ۱.
- ↑ سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ ای فرزند آدم! من اگر به چیزی بگویم باش، میشود. اطاعت مرا کن تا کاری کنم که اگر تو هم به چیزی بگویی باش، بشود. ارشاد القلوب، ج ۱، ص۷۵.
- ↑ اولین و بزرگترین مرحله عدل انسان متقی، این است که بتواند در درون خود، عدالت را برقرار کند. نهج البلاغه، خطبه ۸۷.
- ↑ معلمی که شاگردش، خودش است، از کسی که معلم مردم است برای تکریم سزاوارتر است.نهج البلاغه، حکمت ۷۴.
- ↑ «إِنِّي لَمِنْ قَوْمٍ لاَ تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ سِيمَاهُمْ سِيمَا الصِّدِّيقِينَ وَ كَلاَمُهُمْ كَلاَمُ الْأَبْرَارِ عُمَّارُ اللَّيْلِ وَ مَنَارُ النَّهَارِ مُتَمَسِّكُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ يُحْيُونَ سُنَنَ اللَّهِ وَ سُنَنَ رَسُولِهِ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ وَ لاَ يَعْلُونَ وَ لاَ يَغُلُّونَ وَ لاَ يُفْسِدُونَ قُلُوبُهُمْ فِي الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِي الْعَمَلِ» نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
- ↑ با بدنها در دنیا هستند، ولی ارواحشان به محل اعلى آویخته است. نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.
- ↑ بصائر الدرجات، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ ارشاد القلوب، ج ۱، ص۷۵.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۲؛ ص۳۹.