حدیث غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| منابع اهل سنت = {{فهرست جعبه عمودی | [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)| مسند احمد]] | [[المستدرک علی الصحیحین]] | }}
| منابع اهل سنت = {{فهرست جعبه عمودی | [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)| مسند احمد]] | [[المستدرک علی الصحیحین]] | }}
}}
}}
[[پیامبر خدا]] {{صل}} [[روز]] هجدهم [[ذی حجه]] سال دهم [[هجرت]] بعد از [[اعمال]] [[حجة الوداع]] در محلی به نام [[غدیر خم]] دستور دادند همه [[حاجیان]] جمع شوند؛ حضرت بعد از ایراد خطبه‌ای فرمودند: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}} و [[دوستداران]] و [[یاوران]] او را [[دعا]] کرد. '''حدیث غدیر''' که [[حدیثی]] متواتر هست، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در [[جوامع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده است.


[[پیامبر خدا]] {{صل}} [[روز]] هجدهم [[ذی حجه]] سال دهم [[هجرت]] بعد از [[اعمال]] [[حجة الوداع]] در محلی به نام [[غدیر خم]] دستور دادند همه [[حاجیان]] جمع شوند؛ حضرت بعد از ایراد خطبه‌ای فرمودند: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}} و [[دوستداران]] و [[یاوران]] او را [[دعا]] کرد. '''حدیث غدیر''' که [[حدیثی]] متواتر هست، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در [[جوامع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده است.
[[پیامبر خدا]] {{صل}} [[روز]] هجدهم [[ذی حجه]] سال دهم [[هجرت]] بعد از [[اعمال]] [[حجة الوداع]] در محلی به نام [[غدیر خم]] دستور دادند همه [[حاجیان]] جمع شوند؛ حضرت بعد از ایراد خطبه‌ای فرمودند: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}} و [[دوستداران]] و [[یاوران]] او را [[دعا]] کرد. '''حدیث غدیر''' که [[حدیثی]] متواتر هست، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در [[جوامع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده است.
خط ۲۵: خط ۲۷:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
{{همچنین|اثبات امامت امام علی در حدیث}}
{{همچنین|اثبات امامت امام علی در حدیث}}
یکی از [[روایات نبوی]] که دلالت بر [[امامت حضرت علی]] {{ع}} دارد حدیث غدیر است. این [[حدیث]] در حد [[تواتر]] است و به قدری [[راویان]] و [[محدثان]]، آن را نقل کرده‌اند که جای [[شک و تردید]] در صدور آن از [[پیغمبر]] باقی نمی‌ماند، خصوصاً این که [[روایت]] از طریق [[اهل تسنن]] آمده است. ما در بخش «علی {{ع}} و حدیث غدیر» درباره آن حدیث، بحث خواهیم کرد و در این جا نیز به مناسبت اشاره گذرایی به آن می‌کنیم:
یکی از روایات نبوی که دلالت بر [[امامت حضرت علی]] {{ع}} دارد حدیث غدیر است. این [[حدیث]] در حد تواتر است و به قدری راویان و محدثان، آن را نقل کرده‌اند که جای [[شک و تردید]] در صدور آن از [[پیغمبر]] باقی نمی‌ماند، خصوصاً این که [[روایت]] از طریق [[اهل تسنن]] آمده است. ما در بخش «علی {{ع}} و حدیث غدیر» درباره آن حدیث، بحث خواهیم کرد و در این جا نیز به مناسبت اشاره گذرایی به آن می‌کنیم:
وقتی [[پیغمبر اکرم]] از «[[حجة الوداع]]» برمی‌گشت در [[غدیر خم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} نازل شد. پیغمبر [[مردم]] را جمع کرد و [[نماز ظهر]] را خواند و سپس برخاست و فرمود: {{متن حدیث|ألست أولی بکم من أنفسکم<ref>این جمله اشاره است به آیه ۶ سوره احزاب: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} پیغمبر چون از جانب خداست بر جان و مال و بر همه چیز مردم از خود آنان اولویت دارد، هر کس اختیار مال و جان خود را دارد اما پیغمبر در همین اختیارداری‌ها از خود صاحب آن، اختیاردارتر است، البته پیامبر به میل شخصی عمل نمی‌کند بلکه مصالح جامعه اسلامی را در نظر می‌گیرد چون او امام و رهبر جامعه اسلامی است.</ref>، قالوا: بلی}} آیا من از خود شما بر شما [[اولویت]] ندارم؟ گفتند: بلی، بعد فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} معلوم است که [[حضرت]] می‌خواهد همان اولویت خودش بر [[نفوس]] را برای علی تصویب کند، و هنوز مردم متفرق نشده بودند که [[جبرئیل امین]] نازل شد و آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> را آورد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۵۲.</ref>
 
وقتی [[پیغمبر اکرم]] از «[[حجة الوداع]]» برمی‌گشت در [[غدیر خم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} نازل شد. پیغمبر [[مردم]] را جمع کرد و نماز ظهر را خواند و سپس برخاست و فرمود: {{متن حدیث|ألست أولی بکم من أنفسکم<ref>این جمله اشاره است به آیه ۶ سوره احزاب: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} پیغمبر چون از جانب خداست بر جان و مال و بر همه چیز مردم از خود آنان اولویت دارد، هر کس اختیار مال و جان خود را دارد اما پیغمبر در همین اختیارداری‌ها از خود صاحب آن، اختیاردارتر است، البته پیامبر به میل شخصی عمل نمی‌کند بلکه مصالح جامعه اسلامی را در نظر می‌گیرد چون او امام و رهبر جامعه اسلامی است.</ref>، قالوا: بلی}} آیا من از خود شما بر شما اولویت ندارم؟ گفتند: بلی، بعد فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}} معلوم است که حضرت می‌خواهد همان اولویت خودش بر [[نفوس]] را برای علی تصویب کند، و هنوز مردم متفرق نشده بودند که [[جبرئیل امین]] نازل شد و آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> را آورد<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۵۲.</ref>.


== حادثه غدیر ==
== حادثه غدیر ==
خط ۳۲: خط ۳۵:
بیش از یکصد [[صحابه پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] کرده‌اند [[پیامبر خدا]] {{صل}} در سال دهم [[هجرت]]، آهنگ [[حج]] کرد و [[مردمان]] را از این قصد، آگاه کرد. لذا افراد بسیاری برای انجام اعمال حج راهی [[مکه]] شدند تا با [[پیامبر خدا]] [[حج]] بگزارند و [[مناسک]] [[حج]] را از آن بزرگوار بیاموزند، این [[مناسک]] در [[تاریخ]] با نام‌هایی مانند [[حجه‌الوداع]]، حجه‌الاسلام، حجه‌البلاغ، حجه‌الکمال و حجه‌التمام خوانده شده است. [[پیامبر]] {{صل}} با [[مسلمانان]]، [[حج]] گزارد و به سوی [[مدینه]] حرکت کرد.
بیش از یکصد [[صحابه پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] کرده‌اند [[پیامبر خدا]] {{صل}} در سال دهم [[هجرت]]، آهنگ [[حج]] کرد و [[مردمان]] را از این قصد، آگاه کرد. لذا افراد بسیاری برای انجام اعمال حج راهی [[مکه]] شدند تا با [[پیامبر خدا]] [[حج]] بگزارند و [[مناسک]] [[حج]] را از آن بزرگوار بیاموزند، این [[مناسک]] در [[تاریخ]] با نام‌هایی مانند [[حجه‌الوداع]]، حجه‌الاسلام، حجه‌البلاغ، حجه‌الکمال و حجه‌التمام خوانده شده است. [[پیامبر]] {{صل}} با [[مسلمانان]]، [[حج]] گزارد و به سوی [[مدینه]] حرکت کرد.


روز هجدهم [[ذی حجه]]، [[پیامبر خاتم]] {{صل}}، در حالی که افراد بسیاری قبل از ایشان و قافله‌های بسیاری نیز پس از وی حرکت می‌کردند، به سرزمینی با نام "[[غدیر خم]]"، در وادی جُحفه (محل‌ جدا شدن راه [[اهل مدینه]] و مصری‌ها و...) رسید، در شرایطی که [[آفتاب]]، اوج گرفته بود و بی‌امان، بر زمینْ حرارت می‌ریخت. [[پیامبر]] {{صل}} به [[فرمان الهی]]، [[دستور]] داد سواران و پیادگان توقف کنند و رفتگان باز آیند و آیندگان برسند. حضرت بر انبوهی از [[جهاز شتران]]، رفت و [[خطبه]]‌ای را آغاز کرد. خدای را [[سپاس]] گفت و از اینکه به زودی از میان آنان خواهد رفت، سخن گفت و از آنان خواست درباره چگونگی انجام رسالت وی، [[گواهی]] دهند. [[مردم]]، همگی فریاد برآوردند: [[گواهی]] می‌دهیم که تو [[ابلاغ]] کردی و [[خیرخواهی]] و [[مجاهده]] نمودی. پس [[خدا]] به تو جزای خیر دهد! سپس، برای [[آماده‌سازی]] [[مردمان]] برای شنیدن [[پیام]] آخرین، بارها از [[صداقت]] خویش در [[ابلاغ]] و از "[[ثقلین]]"سخن گفت و [[جایگاه]] والای خود را در میان [[امت]]، برنمود و بر [[اولویت]] خود بر آنان، [[گواهی]] خواست که پاسخ‌های بلند و یک صدا شنید. آن گاه، [[دست]] [[علی]] {{ع}} را گرفت و بالا آورد و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}<ref>هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۸۷، ح ۱؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} سه بار، این جمله را تکرار کرد و برای پذیرندگان [[ولایت]] [[علی]] {{ع}} و [[دوستداران]] و [[یاوران]] او [[دعا]] کرد. تعداد شرکت‌کننده‌ها را، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ تا ۱۲۴ هزار و بیشتر، [[ثبت]] کرده‌اند<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۱۰-۱۱۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۵۴-۴۵۵؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>.
روز هجدهم [[ذی حجه]]، [[پیامبر خاتم]] {{صل}}، در حالی که افراد بسیاری قبل از ایشان و قافله‌های بسیاری نیز پس از وی حرکت می‌کردند، به سرزمینی با نام "[[غدیر خم]]"، در وادی جُحفه (محل‌ جدا شدن راه [[اهل مدینه]] و مصری‌ها و...) رسید، در شرایطی که [[آفتاب]]، اوج گرفته بود و بی‌امان، بر زمینْ حرارت می‌ریخت. [[پیامبر]] {{صل}} به [[فرمان الهی]]، [[دستور]] داد سواران و پیادگان توقف کنند و رفتگان باز آیند و آیندگان برسند. حضرت بر انبوهی از [[جهاز شتران]]، رفت و [[خطبه]]‌ای را آغاز کرد. خدای را [[سپاس]] گفت و از اینکه به زودی از میان آنان خواهد رفت، سخن گفت و از آنان خواست درباره چگونگی انجام رسالت وی، [[گواهی]] دهند. [[مردم]]، همگی فریاد برآوردند: [[گواهی]] می‌دهیم که تو [[ابلاغ]] کردی و [[خیرخواهی]] و [[مجاهده]] نمودی. پس [[خدا]] به تو جزای خیر دهد! سپس، برای آماده‌سازی [[مردمان]] برای شنیدن [[پیام]] آخرین، بارها از [[صداقت]] خویش در [[ابلاغ]] و از "[[ثقلین]]"سخن گفت و جایگاه والای خود را در میان [[امت]]، برنمود و بر اولویت خود بر آنان، [[گواهی]] خواست که پاسخ‌های بلند و یک صدا شنید. آن گاه، [[دست]] [[علی]] {{ع}} را گرفت و بالا آورد و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}<ref>هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۸۷، ح ۱؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} سه بار، این جمله را تکرار کرد و برای پذیرندگان [[ولایت]] [[علی]] {{ع}} و [[دوستداران]] و [[یاوران]] او [[دعا]] کرد. تعداد شرکت‌کننده‌ها را، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ تا ۱۲۴ هزار و بیشتر، [[ثبت]] کرده‌اند<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۱۰-۱۱۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۵۴-۴۵۵؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>.


== اهمیت حدیث غدیر ==
== اهمیت حدیث غدیر ==
حدیث غدیر، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین [[حدیثی]] است که در [[جوامع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] شده است و هیچ [[حدیثی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} مانند حدیث غدیر در [[اثبات]] [[ولایت]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} جلوه ندارد، به‌گونه‌ای که ۱۱۰ نفر از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}، ۸۴ نفر از [[تابعین]] و ۳۶۰ نفر از [[عالمان اهل سنت]] نیز، این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده‌اند<ref>ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۱۴؛ عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۱، ص۷؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۱، ص۳۵؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۴۲۲؛ دلائل الصدق لنهج الحق، ج۱، ص۲۱.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۸.</ref>
حدیث غدیر، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین [[حدیثی]] است که در [[جوامع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] شده است و هیچ [[حدیثی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} مانند حدیث غدیر در [[اثبات]] [[ولایت]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} جلوه ندارد، به‌گونه‌ای که ۱۱۰ نفر از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}، ۸۴ نفر از [[تابعین]] و ۳۶۰ نفر از عالمان [[اهل سنت]] نیز، این [[حدیث]] را [[نقل]] کرده‌اند<ref>ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۱۴؛ عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۱، ص۷؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۱، ص۳۵؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۴۲۲؛ دلائل الصدق لنهج الحق، ج۱، ص۲۱.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۸.</ref>


اهمیت [[سخنرانی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[غدیر خم]] با توجه به [[جهان]] شمولی [[اسلام]] و اختتام [[رسالت]] با [[وفات]] [[نبی اکرم]] {{صل}} آشکارتر می‌گردد؛ زیرا برای استمرار [[هدایت الهی]]، [[ختم رسالت]] باید همراه با شروع [[امامت]] باشد. بر همین اساس [[خداوند]] در سال آخر [[عمر]] [[پیامبر]] {{صل}} وی را مامور [[ابلاغ]] برنامه مهم برای استمرار [[رهبری الهی]] در [[اسلام]] می‌کند.
اهمیت سخنرانی [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[غدیر خم]] با توجه به [[جهان]] شمولی [[اسلام]] و اختتام [[رسالت]] با [[وفات]] [[نبی اکرم]] {{صل}} آشکارتر می‌گردد؛ زیرا برای استمرار [[هدایت الهی]]، [[ختم رسالت]] باید همراه با شروع [[امامت]] باشد. بر همین اساس [[خداوند]] در سال آخر [[عمر]] [[پیامبر]] {{صل}} وی را مامور [[ابلاغ]] برنامه مهم برای استمرار [[رهبری الهی]] در [[اسلام]] می‌کند.


نازل شدن آیاتی از [[قرآن کریم]] درباره [[ماجرای غدیر]] [[خم]] و [[خطابه]] سرنوشت‌ساز [[نبی اکرم]] {{صل}} در [[حجه‌الوداع]] نشان‌گر اهتمام فراوان به مسأله [[امامت]] و [[جانشینی]] [[رسول الله]] {{صل}} است. [[خداوند تعالی]] با این کار مانع از [[فراموشی]] [[امامت]] می‌شود و تا [[قرآن]] باقی است و این [[آیات]] قرائت می‌شود [[غدیر]] و موضوع [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]] هم [[یادآوری]] می‌شود<ref>ر. ک: الغدیر، ج۱، ص ۲۵ اهمیه الغدیر فی التاریخ. در درس ۱۰ آیات مربوط به غدیر را توضیح می‌دهیم.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>
نازل شدن آیاتی از [[قرآن کریم]] درباره [[ماجرای غدیر]] [[خم]] و [[خطابه]] سرنوشت‌ساز [[نبی اکرم]] {{صل}} در [[حجه‌الوداع]] نشان‌گر اهتمام فراوان به مسأله [[امامت]] و [[جانشینی]] [[رسول الله]] {{صل}} است. [[خداوند تعالی]] با این کار مانع از [[فراموشی]] [[امامت]] می‌شود و تا [[قرآن]] باقی است و این [[آیات]] قرائت می‌شود [[غدیر]] و موضوع [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]] هم یادآوری می‌شود<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص ۲۵ اهمیه الغدیر فی التاریخ. در درس ۱۰ آیات مربوط به غدیر را توضیح می‌دهیم.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>


== ویژگی‌های [[خطابه]] [[غدیر]] ==
== ویژگی‌های [[خطابه]] [[غدیر]] ==
برای حدیث غدیر نسبت به سایر [[نصوص امامت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} ویژگی‌ها و امتیازاتی است:
برای حدیث غدیر نسبت به سایر [[نصوص امامت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} ویژگی‌ها و امتیازاتی است:


اول: [[احادیث]] دیگر در حضور [[نمایندگان]] همه طوائف [[مسلمین]] نبود و این [[حدیث]] در جائی صادر گشت که از هر طائفه گروهی به [[حج]] آمده بودند و [[پیغمبر]] {{صل}} آن را به گوش همه رسانید و آن دلالت روشن دارد بر [[عنایت خدا]] و [[رسول]] {{صل}} به امری بسیار مهم و [[عظیم]].
اول: [[احادیث]] دیگر در حضور نمایندگان همه طوائف [[مسلمین]] نبود و این [[حدیث]] در جائی صادر گشت که از هر طائفه گروهی به [[حج]] آمده بودند و [[پیغمبر]] {{صل}} آن را به گوش همه رسانید و آن دلالت روشن دارد بر عنایت خدا و [[رسول]] {{صل}} به امری بسیار مهم و عظیم.


دوم: آن را هنگام جدا شدن قوافل از [[پیغمبر]] و [[حجاج]] [[مدینه]] فرمود و سخن آخرین بهتر در یاد شنونده می‌ماند و اگر در [[مکه]] و [[منی]] به این تأکید می‌فرمود مطلب [[ولایت]] با دیگر مطالب آمیخته می‌گشت و در ذهن‌ها مخلوط می‌شد.
دوم: آن را هنگام جدا شدن قوافل از [[پیغمبر]] و [[حجاج]] [[مدینه]] فرمود و سخن آخرین بهتر در یاد شنونده می‌ماند و اگر در [[مکه]] و [[منی]] به این تأکید می‌فرمود مطلب [[ولایت]] با دیگر مطالب آمیخته می‌گشت و در ذهن‌ها مخلوط می‌شد.


سوم: [[مردم]] [[عادت]] دارند از هر کس آخرین [[وصیت]] او را فرا گیرند و آنکه در [[طول عمر]] خود برای بعضی [[دوستان]] گفته باشد اما هنگام [[مرگ]] چیزی نگفت چندان در نظر آنان مؤکد نیست و گاه در آن [[شک]] می‌کنند [[مردم]] گویند رأیش برگشته یا آرزوئی بوده است و قصد جدی نداشت اما اگر هنگام [[مرگ]] سفارش کند مسجدی بسازید، بی‌شبهه باید ساخت.
سوم: [[مردم]] عادت دارند از هر کس آخرین [[وصیت]] او را فرا گیرند و آنکه در طول عمر خود برای بعضی [[دوستان]] گفته باشد اما هنگام [[مرگ]] چیزی نگفت چندان در نظر آنان مؤکد نیست و گاه در آن [[شک]] می‌کنند [[مردم]] گویند رأیش برگشته یا آرزوئی بوده است و قصد جدی نداشت اما اگر هنگام [[مرگ]] سفارش کند مسجدی بسازید، بی‌شبهه باید ساخت.


چهارم: مراد [[پیغمبر]] {{صل}} در حدیث غدیر روشن و صریح است چون فرمود آیا من به شما اولی نیستم از خودتان یعنی آنکه می‌خواهم بگویم شما باید بپذیرید هرچند رغبت شما چیز دیگر باشد آنها گفتند تو اولی هستی فرمود {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والَاهُ وَ عَادِ مَنْ‏ عَادَاهُ‏ وَ انْصُرْ مَنْ‏ نَصَرَهُ‏ وَاخْذُلُ‏ مَنْ‏ خَذَلَهُ‏}} یعنی هرکس من اولی به او هستم [[علی]] هم به او اولی است و مولای [[بنده]] کسی است که به [[تصرف]] و [[تدبیر امور]] او اولی است.
چهارم: مراد [[پیغمبر]] {{صل}} در حدیث غدیر روشن و صریح است چون فرمود آیا من به شما اولی نیستم از خودتان یعنی آنکه می‌خواهم بگویم شما باید بپذیرید هرچند رغبت شما چیز دیگر باشد آنها گفتند تو اولی هستی فرمود {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والَاهُ وَ عَادِ مَنْ‏ عَادَاهُ‏ وَ انْصُرْ مَنْ‏ نَصَرَهُ‏ وَاخْذُلُ‏ مَنْ‏ خَذَلَهُ‏}} یعنی هرکس من اولی به او هستم [[علی]] هم به او اولی است و مولای [[بنده]] کسی است که به تصرف و [[تدبیر امور]] او اولی است.


پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر [[روایات]] و [[احادیث]] از جهت [[سند]] چنان نیست که [[تواتر]] آن را همه [[مردم]] از [[عوام]] و [[خواص]] بدانند<ref>شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷. </ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>
پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر [[روایات]] و [[احادیث]] از جهت سند چنان نیست که تواتر آن را همه [[مردم]] از عوام و [[خواص]] بدانند<ref>شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>


== تقطیع در حدیث غدیر ==
== تقطیع در حدیث غدیر ==
این [[خطبه]] به گونه‌های مختلف [[روایت]] شده است؛ از ده صفحه تا یک جمله. متن این [[حدیث]]، چنان تقطیع شده است که در هیچ [[روایت نبوی]] پیشینه ندارد. مفصل‌ترین [[نقل]] این [[خطبه]]، در جلد نخست کتاب [[احتجاج]] [[شیخ طبرسی]] آمده است که در آن، [[رسول خدا]] {{صل}} [[مردم]] را با خطاب "معاشر [[الناس]]" ۵۴ بار خطاب کرده است. کوتاه‌ترین متن نیز، در کتب [[عامه]] آمده است، که لفظ {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ}} را در بر گرفته است. حتی دعای {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ‌}} را پس از جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ}} نیاورده‌اند. این تقطیع در فن [[حدیث]]، بسیار شگفت‌انگیز است؛ زیرا بسیار روشن است که توقف در آن بیابان، فقط با بیان یک جمله پایان نیافته و دست‌کم، باید [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و مقدمه‌ای کوتاه همراه با مؤخّره‌ای نیز، داشته باشد، ولی [[تعصب مذهبی]] سبب شده است که [[حدیث]]، این‌چنین پاره‌پاره گردد، در حالی که عامّه، بسیار مقیدند که همه گفته‌های [[رسول خدا]] {{صل}} را [[نقل]] نمایند.
این [[خطبه]] به گونه‌های مختلف [[روایت]] شده است؛ از ده صفحه تا یک جمله. متن این [[حدیث]]، چنان تقطیع شده است که در هیچ روایت نبوی پیشینه ندارد. مفصل‌ترین [[نقل]] این [[خطبه]]، در جلد نخست کتاب [[احتجاج]] [[شیخ طبرسی]] آمده است که در آن، [[رسول خدا]] {{صل}} [[مردم]] را با خطاب "معاشر [[الناس]]" ۵۴ بار خطاب کرده است. کوتاه‌ترین متن نیز، در کتب [[عامه]] آمده است، که لفظ {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ}} را در بر گرفته است. حتی دعای {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ‌}} را پس از جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ}} نیاورده‌اند. این تقطیع در فن [[حدیث]]، بسیار شگفت‌انگیز است؛ زیرا بسیار روشن است که توقف در آن بیابان، فقط با بیان یک جمله پایان نیافته و دست‌کم، باید [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و مقدمه‌ای کوتاه همراه با مؤخّره‌ای نیز، داشته باشد، ولی تعصب مذهبی سبب شده است که [[حدیث]]، این‌چنین پاره‌پاره گردد، در حالی که عامّه، بسیار مقیدند که همه گفته‌های [[رسول خدا]] {{صل}} را [[نقل]] نمایند.
 
آنچه در این بررسی به دست می‌آید آن است که، قطعاً متن حدیث غدیر، بسیار بیشتر از یک جمله، ولی گرفتار حذف شده است. البته احتمال بسیار می‌رود که این حذف، از سانسور [[فرهنگی]] در زمان [[حکومت]] [[بنی امیه]] ناشی باشد که توسط [[معاویه]] و سپس [[خلفا]] [[بنی‌مروان]]، به شدّت [[اعمال]] شده است، ولی محل [[استشهاد]] نیز همان جمله باقی مانده است و تقطیع، در استفاده [[نصب]]، خللی وارد نمی‌سازد، گرچه جملات حذف شده، خود قرائن روشنی بودند که منظور از "مولا"، [[امامت]] و [[ولایت]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۹.</ref>.


== سند حدیث غدیر ==
آنچه در این بررسی به دست می‌آید آن است که، قطعاً متن حدیث غدیر، بسیار بیشتر از یک جمله، ولی گرفتار حذف شده است. البته احتمال بسیار می‌رود که این حذف، از سانسور [[فرهنگی]] در زمان [[حکومت]] [[بنی امیه]] ناشی باشد که توسط [[معاویه]] و سپس [[خلفا]] [[بنی‌مروان]]، به شدّت [[اعمال]] شده است، ولی محل استشهاد نیز همان جمله باقی مانده است و تقطیع، در استفاده [[نصب]]، خللی وارد نمی‌سازد، گرچه جملات حذف شده، خود قرائن روشنی بودند که منظور از "مولا"، [[امامت]] و [[ولایت]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۹.</ref>.
== دلالت حدیث غدیر ==


== دیدگاه دانشمندان اهل سنت ==
== دیدگاه دانشمندان اهل سنت ==
{{اصلی|حدیث غدیر از دیدگاه اهل سنت}}
{{اصلی|حدیث غدیر از دیدگاه اهل سنت}}
=== آثار اهل سنت درباره حدیث غدیر ===
۲۶ نفر از علمای [[اهل سنت]]، پیرامون حدیث غدیر کتاب نوشته‌اند<ref>ر. ک: همان، ص۱۴۵.</ref> که می‌توان به کتاب"[[الولایة فی طرق حدیث الغدیر (کتاب)|الولایة فی طرق حدیث الغدیر]]" نوشته [[محمد بن جریر طبری]]، [[من روی حدیث غدیر خم (کتاب)|من روی حدیث غدیر خم]]"، تألیف [[ابوبکر جعابی]]، "[[طرق حدیث من کنت مولاه (کتاب)|طرق حدیث من کنت مولاه]]" نوشته [[شمس‌الدین ذهبی]] و "[[الداریة فی حدیث الولایة (کتاب)|الداریة فی حدیث الولایة]]" تألیف [[حافظ سجستانی]] اشاره نمود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۲۸.</ref>.


== [[پرسش]] مستقیم ==
== [[پرسش]] مستقیم ==

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۵

حدیث غدیر
متن حدیث
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»
ترجمه حدیث
کسی که من مولای او هستم پس علی هم مولای اوست
مشخصات حدیث
صادره ازپیامبر اکرم (ص)
راویان
محتوای حدیث
سبب صدورمعرفی جانشین بعد از پیامبر
دلالت حدیث
منابع حدیث
اعتبار سندمتواتر
منابع شیعه
منابع اهل سنت

پیامبر خدا (ص) روز هجدهم ذی حجه سال دهم هجرت بعد از اعمال حجة الوداع در محلی به نام غدیر خم دستور دادند همه حاجیان جمع شوند؛ حضرت بعد از ایراد خطبه‌ای فرمودند: « مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏» و دوستداران و یاوران او را دعا کرد. حدیث غدیر که حدیثی متواتر هست، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در جوامع شیعه و سنّی از رسول خدا (ص) بر امامت و ولایت حضرت علی (ع) نقل شده است.

پیامبر خدا (ص) روز هجدهم ذی حجه سال دهم هجرت بعد از اعمال حجة الوداع در محلی به نام غدیر خم دستور دادند همه حاجیان جمع شوند؛ حضرت بعد از ایراد خطبه‌ای فرمودند: « مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏» و دوستداران و یاوران او را دعا کرد. حدیث غدیر که حدیثی متواتر هست، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در جوامع شیعه و سنّی از رسول خدا (ص) بر امامت و ولایت حضرت علی (ع) نقل شده است.

مقدمه

یکی از روایات نبوی که دلالت بر امامت حضرت علی (ع) دارد حدیث غدیر است. این حدیث در حد تواتر است و به قدری راویان و محدثان، آن را نقل کرده‌اند که جای شک و تردید در صدور آن از پیغمبر باقی نمی‌ماند، خصوصاً این که روایت از طریق اهل تسنن آمده است. ما در بخش «علی (ع) و حدیث غدیر» درباره آن حدیث، بحث خواهیم کرد و در این جا نیز به مناسبت اشاره گذرایی به آن می‌کنیم:

وقتی پیغمبر اکرم از «حجة الوداع» برمی‌گشت در غدیر خم، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ نازل شد. پیغمبر مردم را جمع کرد و نماز ظهر را خواند و سپس برخاست و فرمود: «ألست أولی بکم من أنفسکم[۱]، قالوا: بلی» آیا من از خود شما بر شما اولویت ندارم؟ گفتند: بلی، بعد فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌» معلوم است که حضرت می‌خواهد همان اولویت خودش بر نفوس را برای علی تصویب کند، و هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئیل امین نازل شد و آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۲] را آورد[۳].

حادثه غدیر

بیش از یکصد صحابه پیامبر (ص) روایت کرده‌اند پیامبر خدا (ص) در سال دهم هجرت، آهنگ حج کرد و مردمان را از این قصد، آگاه کرد. لذا افراد بسیاری برای انجام اعمال حج راهی مکه شدند تا با پیامبر خدا حج بگزارند و مناسک حج را از آن بزرگوار بیاموزند، این مناسک در تاریخ با نام‌هایی مانند حجه‌الوداع، حجه‌الاسلام، حجه‌البلاغ، حجه‌الکمال و حجه‌التمام خوانده شده است. پیامبر (ص) با مسلمانان، حج گزارد و به سوی مدینه حرکت کرد.

روز هجدهم ذی حجه، پیامبر خاتم (ص)، در حالی که افراد بسیاری قبل از ایشان و قافله‌های بسیاری نیز پس از وی حرکت می‌کردند، به سرزمینی با نام "غدیر خم"، در وادی جُحفه (محل‌ جدا شدن راه اهل مدینه و مصری‌ها و...) رسید، در شرایطی که آفتاب، اوج گرفته بود و بی‌امان، بر زمینْ حرارت می‌ریخت. پیامبر (ص) به فرمان الهی، دستور داد سواران و پیادگان توقف کنند و رفتگان باز آیند و آیندگان برسند. حضرت بر انبوهی از جهاز شتران، رفت و خطبه‌ای را آغاز کرد. خدای را سپاس گفت و از اینکه به زودی از میان آنان خواهد رفت، سخن گفت و از آنان خواست درباره چگونگی انجام رسالت وی، گواهی دهند. مردم، همگی فریاد برآوردند: گواهی می‌دهیم که تو ابلاغ کردی و خیرخواهی و مجاهده نمودی. پس خدا به تو جزای خیر دهد! سپس، برای آماده‌سازی مردمان برای شنیدن پیام آخرین، بارها از صداقت خویش در ابلاغ و از "ثقلین"سخن گفت و جایگاه والای خود را در میان امت، برنمود و بر اولویت خود بر آنان، گواهی خواست که پاسخ‌های بلند و یک صدا شنید. آن گاه، دست علی (ع) را گرفت و بالا آورد و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: « مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏»[۴]. پیامبر (ص) سه بار، این جمله را تکرار کرد و برای پذیرندگان ولایت علی (ع) و دوستداران و یاوران او دعا کرد. تعداد شرکت‌کننده‌ها را، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ تا ۱۲۴ هزار و بیشتر، ثبت کرده‌اند[۵].

اهمیت حدیث غدیر

حدیث غدیر، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در جوامع شیعه و سنّی از رسول خدا (ص) بر امامت و ولایت حضرت علی (ع) نقل شده است و هیچ حدیثی از رسول خدا (ص) مانند حدیث غدیر در اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان (ع) جلوه ندارد، به‌گونه‌ای که ۱۱۰ نفر از اصحاب رسول خدا (ص)، ۸۴ نفر از تابعین و ۳۶۰ نفر از عالمان اهل سنت نیز، این حدیث را نقل کرده‌اند[۶].[۷]

اهمیت سخنرانی رسول اکرم (ص) در غدیر خم با توجه به جهان شمولی اسلام و اختتام رسالت با وفات نبی اکرم (ص) آشکارتر می‌گردد؛ زیرا برای استمرار هدایت الهی، ختم رسالت باید همراه با شروع امامت باشد. بر همین اساس خداوند در سال آخر عمر پیامبر (ص) وی را مامور ابلاغ برنامه مهم برای استمرار رهبری الهی در اسلام می‌کند.

نازل شدن آیاتی از قرآن کریم درباره ماجرای غدیر خم و خطابه سرنوشت‌ساز نبی اکرم (ص) در حجه‌الوداع نشان‌گر اهتمام فراوان به مسأله امامت و جانشینی رسول الله (ص) است. خداوند تعالی با این کار مانع از فراموشی امامت می‌شود و تا قرآن باقی است و این آیات قرائت می‌شود غدیر و موضوع امامت و جانشینی رسول خدا هم یادآوری می‌شود[۸].[۹]

ویژگی‌های خطابه غدیر

برای حدیث غدیر نسبت به سایر نصوص امامت امیر المؤمنین (ع) ویژگی‌ها و امتیازاتی است:

اول: احادیث دیگر در حضور نمایندگان همه طوائف مسلمین نبود و این حدیث در جائی صادر گشت که از هر طائفه گروهی به حج آمده بودند و پیغمبر (ص) آن را به گوش همه رسانید و آن دلالت روشن دارد بر عنایت خدا و رسول (ص) به امری بسیار مهم و عظیم.

دوم: آن را هنگام جدا شدن قوافل از پیغمبر و حجاج مدینه فرمود و سخن آخرین بهتر در یاد شنونده می‌ماند و اگر در مکه و منی به این تأکید می‌فرمود مطلب ولایت با دیگر مطالب آمیخته می‌گشت و در ذهن‌ها مخلوط می‌شد.

سوم: مردم عادت دارند از هر کس آخرین وصیت او را فرا گیرند و آنکه در طول عمر خود برای بعضی دوستان گفته باشد اما هنگام مرگ چیزی نگفت چندان در نظر آنان مؤکد نیست و گاه در آن شک می‌کنند مردم گویند رأیش برگشته یا آرزوئی بوده است و قصد جدی نداشت اما اگر هنگام مرگ سفارش کند مسجدی بسازید، بی‌شبهه باید ساخت.

چهارم: مراد پیغمبر (ص) در حدیث غدیر روشن و صریح است چون فرمود آیا من به شما اولی نیستم از خودتان یعنی آنکه می‌خواهم بگویم شما باید بپذیرید هرچند رغبت شما چیز دیگر باشد آنها گفتند تو اولی هستی فرمود «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والَاهُ وَ عَادِ مَنْ‏ عَادَاهُ‏ وَ انْصُرْ مَنْ‏ نَصَرَهُ‏ وَاخْذُلُ‏ مَنْ‏ خَذَلَهُ‏» یعنی هرکس من اولی به او هستم علی هم به او اولی است و مولای بنده کسی است که به تصرف و تدبیر امور او اولی است.

پنجم: از این جهت نیز ترجیح داد که سایر روایات و احادیث از جهت سند چنان نیست که تواتر آن را همه مردم از عوام و خواص بدانند[۱۰].[۱۱]

تقطیع در حدیث غدیر

این خطبه به گونه‌های مختلف روایت شده است؛ از ده صفحه تا یک جمله. متن این حدیث، چنان تقطیع شده است که در هیچ روایت نبوی پیشینه ندارد. مفصل‌ترین نقل این خطبه، در جلد نخست کتاب احتجاج شیخ طبرسی آمده است که در آن، رسول خدا (ص) مردم را با خطاب "معاشر الناس" ۵۴ بار خطاب کرده است. کوتاه‌ترین متن نیز، در کتب عامه آمده است، که لفظ «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ» را در بر گرفته است. حتی دعای «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ‌» را پس از جمله «مَنْ كُنْتُ» نیاورده‌اند. این تقطیع در فن حدیث، بسیار شگفت‌انگیز است؛ زیرا بسیار روشن است که توقف در آن بیابان، فقط با بیان یک جمله پایان نیافته و دست‌کم، باید حمد و ثنای الهی و مقدمه‌ای کوتاه همراه با مؤخّره‌ای نیز، داشته باشد، ولی تعصب مذهبی سبب شده است که حدیث، این‌چنین پاره‌پاره گردد، در حالی که عامّه، بسیار مقیدند که همه گفته‌های رسول خدا (ص) را نقل نمایند.

آنچه در این بررسی به دست می‌آید آن است که، قطعاً متن حدیث غدیر، بسیار بیشتر از یک جمله، ولی گرفتار حذف شده است. البته احتمال بسیار می‌رود که این حذف، از سانسور فرهنگی در زمان حکومت بنی امیه ناشی باشد که توسط معاویه و سپس خلفا بنی‌مروان، به شدّت اعمال شده است، ولی محل استشهاد نیز همان جمله باقی مانده است و تقطیع، در استفاده نصب، خللی وارد نمی‌سازد، گرچه جملات حذف شده، خود قرائن روشنی بودند که منظور از "مولا"، امامت و ولایت است[۱۲].

دیدگاه دانشمندان اهل سنت

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. این جمله اشاره است به آیه ۶ سوره احزاب: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ پیغمبر چون از جانب خداست بر جان و مال و بر همه چیز مردم از خود آنان اولویت دارد، هر کس اختیار مال و جان خود را دارد اما پیغمبر در همین اختیارداری‌ها از خود صاحب آن، اختیاردارتر است، البته پیامبر به میل شخصی عمل نمی‌کند بلکه مصالح جامعه اسلامی را در نظر می‌گیرد چون او امام و رهبر جامعه اسلامی است.
  2. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت، ص ۵۲.
  4. هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۸۷، ح ۱؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰-۱۱۲؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۵۴-۴۵۵؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۲۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  6. ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۱۴؛ عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۱، ص۷؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۱، ص۳۵؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۴۲۲؛ دلائل الصدق لنهج الحق، ج۱، ص۲۱.
  7. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۲۸.
  8. ر.ک: الغدیر، ج۱، ص ۲۵ اهمیه الغدیر فی التاریخ. در درس ۱۰ آیات مربوط به غدیر را توضیح می‌دهیم.
  9. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  10. شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص ۵۱۷.
  11. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  12. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۲۹.