آیه تطهیر: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"[[پیامبران]] و خلفای آنها از [[گناه]] و [[آلودگی]] مصوناند؛ زیرا از [[عصمت]] برخوردارند"<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۹.</ref>. | *[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"[[پیامبران]] و خلفای آنها از [[گناه]] و [[آلودگی]] مصوناند؛ زیرا از [[عصمت]] برخوردارند"<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۹.</ref>. | ||
*[[روایات]] نیز در این زمینه بیشتر از آنچه [[نقل]] شد، موجود است. حاصل اینکه [[امام]] هم در بعد [[رفتار]] و عمل باید از [[گناه]] مصون باشد ([[عصمت]] عملی) و هم در بعد [[بینش]] و [[علمی]] ([[عصمت علمی]]). او [[مفسر قرآن]] و مبیت [[احکام]] است، کسی که تمام [[کمالات انسانی]] در او به فعلیّت رسیده، نمونه [[انسان کامل]] [[دینی]] است. او که به نهایت حرکت استکمالی [[بشر]] رسیده و در متن [[صراط مستقیم]] [[دین]] قرار دارد، طبعاً باید به تمام دستآوردهای [[شریعت]]، در همه دوران عمرش عمل کند و هرگز لکه [[گناه]] و [[آلودگی]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] بر دامنش ننشیند؛ چرا که حتّی اگر بخش ناچیزی از عمرش را در [[گناه]] یا [[انحراف]] بگذراند، دیگر او یک فرد نمونه و [[اسوه]] کامل [[دینی]] به حساب نخواهد آمد. در این صورت [[هدف]] [[خداوند متعال]] که تعالی بخشیدن به [[انسانها]] از طریق [[فرمان برداری]] از [[اوامر]] [[پروردگار]] است، تأمین نخواهد شد؛ بر این اساس، هرگز نمیتوان از [[عصمت]] مجری و تبیینکننده [[قوانین الهی]]، حتّی پیش از [[تصدی]] [[مقام امامت]] صرف نظر کرد؛ در غیر این صورت [[جامعه]] نمیتواند با آسودگی خاطر به [[دستورات امام]] گردن نهد؛ به عبارت دیگر، [[امام]] و [[رهبر]] باید در سر تا سر عمرش - قبل از بر عهده گرفتن [[زعامت]] [[جامعه]] و بعد از آن - از هر نوع کا و [[نافرمانی]] محفوظ باشد، در [[اعتقادات]] هیچ [[انحرافی]] نداشته باشد، در دریافت [[پیام الهی]]، [[حفظ]]؛ [[ابلاغ]] و اجرای آن از [[اشتباه]] مصون باشد. حال اگر شخصی در قسمت عمده عمرش در مقابل [[بت]] زانو زده و او را پرستیده و انواع [[مفاسد]] را مرتکب شده و هم اکنون (در دوران [[خلافت]]) نیز به [[نقل]] [[تاریخ]] دهها [[اشتباه]] از او به وقوع پیوسته، میتواند [[پیشوا]] و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] باشد؟!<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۵۳-۵۵.</ref>. | *[[روایات]] نیز در این زمینه بیشتر از آنچه [[نقل]] شد، موجود است. حاصل اینکه [[امام]] هم در بعد [[رفتار]] و عمل باید از [[گناه]] مصون باشد ([[عصمت]] عملی) و هم در بعد [[بینش]] و [[علمی]] ([[عصمت علمی]]). او [[مفسر قرآن]] و مبیت [[احکام]] است، کسی که تمام [[کمالات انسانی]] در او به فعلیّت رسیده، نمونه [[انسان کامل]] [[دینی]] است. او که به نهایت حرکت استکمالی [[بشر]] رسیده و در متن [[صراط مستقیم]] [[دین]] قرار دارد، طبعاً باید به تمام دستآوردهای [[شریعت]]، در همه دوران عمرش عمل کند و هرگز لکه [[گناه]] و [[آلودگی]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] بر دامنش ننشیند؛ چرا که حتّی اگر بخش ناچیزی از عمرش را در [[گناه]] یا [[انحراف]] بگذراند، دیگر او یک فرد نمونه و [[اسوه]] کامل [[دینی]] به حساب نخواهد آمد. در این صورت [[هدف]] [[خداوند متعال]] که تعالی بخشیدن به [[انسانها]] از طریق [[فرمان برداری]] از [[اوامر]] [[پروردگار]] است، تأمین نخواهد شد؛ بر این اساس، هرگز نمیتوان از [[عصمت]] مجری و تبیینکننده [[قوانین الهی]]، حتّی پیش از [[تصدی]] [[مقام امامت]] صرف نظر کرد؛ در غیر این صورت [[جامعه]] نمیتواند با آسودگی خاطر به [[دستورات امام]] گردن نهد؛ به عبارت دیگر، [[امام]] و [[رهبر]] باید در سر تا سر عمرش - قبل از بر عهده گرفتن [[زعامت]] [[جامعه]] و بعد از آن - از هر نوع کا و [[نافرمانی]] محفوظ باشد، در [[اعتقادات]] هیچ [[انحرافی]] نداشته باشد، در دریافت [[پیام الهی]]، [[حفظ]]؛ [[ابلاغ]] و اجرای آن از [[اشتباه]] مصون باشد. حال اگر شخصی در قسمت عمده عمرش در مقابل [[بت]] زانو زده و او را پرستیده و انواع [[مفاسد]] را مرتکب شده و هم اکنون (در دوران [[خلافت]]) نیز به [[نقل]] [[تاریخ]] دهها [[اشتباه]] از او به وقوع پیوسته، میتواند [[پیشوا]] و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] باشد؟!<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۵۳-۵۵.</ref>. | ||
==آیا [[عصمت]] عملی جبری است؟== | |||
*[[عصمت]] عملی جبری نیست؛ چون در این صورت [[معصوم]] از زمره انسانهای عادّی خارج بوده و عدم [[ارتکاب گناه]] هیچگونه افتخاری برایش محسوب نمیشود و او [[حجّت]] و مقتدای [[مردم]] نخواهد بود؛ امّا در مورد [[عصمت علمی]] هیچ اشکالی وجود ندارد که امکان هر نوع [[اشتباه]] در [[بینش]] و [[اعتقاد]] و دریافت و اجرای [[پیام الهی]] منفی باشد و این امر با [[اراده]] و [[عنایت]] خاصّ [[الهی]] تحقّق مییابد؛ یعنی [[معصوم]] با [[اراده]] خاصّ [[الهی]] و توسّط مأموران آسمانی در این زمینه محافظت میشود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۵۶.</ref>. | |||
==بررسی نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[همسران]] و جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]]== | ==بررسی نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[همسران]] و جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]]== |
نسخهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۲
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه تطهیر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه تطهیر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
متن آیه: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱].
مقدمه
- بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به آیۀ تطهیر شهرت یافته است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲]. این آیه از دیر زمان توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. مفسران، محدثان، متکلمان، مورخان و عالمان لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفتهاند که مقصود از اهل بیت (ع) در این آیه چه کسانیاند؟ و مقصود از زدودن رجس از اهل بیت (ع) و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟[۳].
- آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان میکند. تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ﴾ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیهاست و ﴿الرِّجْسَ﴾ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمیگیرد[۴].
- واژه ﴿الرِّجْسَ﴾ در آیه، شامل هر گونه ناپاکی و پلیدی - اعم از نجاست ظاهری یا هر نوع پلیدی و ناپاکی درونی - میشود و منظور از اراده خداوند نیز در آیه، اراده تشریعی نیست بلکه اراده تکوینی است؛ یعنی اینگونه نیست که خداوند بر حسب قوانین شرع، ارتکاب گناه و آلودگی به عصیان را بر اهل بیت حرام کرده باشد، بلکه خداوند در نظام تکوین و ایجاد چنین خواسته که ساحت این دودمان از هرگونه آلودگی پیراسته و به همه نوع پاکی آراسته باشد؛ زیرا بر حسب اراده تشریعی خداوند اراده فرموده که همه بندگان از پلیدی دور باشند و این اراده را از طریق رسولانش به مردم ابلاغ فرموده است؛ بنابراین امتیاز و افتخاری برای کسی ایجاد نمیکند. در صورتی که این افتخار خاصّ اهل بیت آن حضرت بود و پیامبر(ص) نیز آن را در یک حرکت نمادین و سمبلیک به تجسّم در آورد و اهل بیت را تحت یک کسا و عبا جای داد و از ورود دیگران جلوگیری کرد[۵].
استدلال به آیه تطهیر بر عصمت اهل بیت(ع)
- امیرالمؤمنین علی(ع) در جمع شورایی که بعد از درگذشت عمر برای تعیین خلیفه تشکیل یافت، با حضار احتجاج کرد و فرمود: "آیا کسی میان شما جز من و اهل بیتم هست که آیه تطهیر دربارهاش نازل شده باشد؟ پاسخ دادند: نه. فرمود: وجود اهل بیت سرشار از فضیلتها است؛ زیرا قرآن میفرماید:خدا میخواهد هر رجس و آلودگی را از شما خاندان نبوّت پاک کند و شما را از هر آلودگی پاک و منزه گرداند؛ بنابراین خداوند همه بدیهای ظاهری و باطنی را از ما دور کرد و بر طریق حق و حقیقت استوار کرد"[۶].
- ابن عبّاس از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمود: "آفریدگار بزرگ آدمیان را به دو دسته تقسیم کرد و مرا در زمره بهترین آنها قرار داد﴿وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ﴾[۷]، آنگاه آنان را به سه گروه تقسیم کرد و مرا پاکترین گروه جای داد چنان که فرموده است﴿وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾[۸] و من از بهترین آنها یعنی سابقین هستم، سپس آنها را به شعبهها و قبیلهها تقسیم کرد و مرا میان نیکان قرار داد﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[۹]، سپس آنها را به خانوادهها تقسیم کرد و مرا میان با فضیلتترین خاندانها جای داد؛ زیرا فرمود: خدا چنین میخواهد که رجس و پلیدی را از شما خاندان نبوّت پاک سازد و شما را از هر آلودگی پاک و منزّه گرداند﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۰]. بنابراین من و اهل بیتم به علّت دارا بودن مقام عصمت از گناه و آلودگیها مصونیّت داریم”[۱۱]. در این روایت پیامبر اکرم(ص) با صراحت آیه تطهیر را به عصمت تفسیر فرموده است[۱۲].
دلالت آیه
نخست: دلالت بر نصب امام
- یکی از آیات معروف درباره اهل بیت، آیه تطهیر است که در آن خداوند اهل بیت نبوت را از هر گونه رجس و آلودگی مبرا و تطهیر نموده است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۳]. آیه شریفه عصمت اهل بیت پیامبر(ص) - علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) - را ثابت میکند.
- نزول آیه در این خصوص را تعدادی از صحابه نقل و به صورت متواتر در منابع سنی و شیعی ثبت و ضبط شده است. مثلاً ترمذی در صحیح خود گزارش میکند که آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شد و پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را دعوت و سپس عبایی را بر روی آنها کشید و فرمود: خدایا اینان اهل بیت من هستند [۱۴].
- امام علی(ع) به آیه شریفه فوق بارها برای اثبات مقام شامخ خود در برابر مخالفان خود مانند اهل سقیفه استناد میفرمود [۱۵]. به صورت متعدد در منابع اهل سنت نقل شده است که امام حسن(ع) بعد از شهادت حضرت علی(ع) در خطبهای آیه تطهیر را بر خودشان اهل البیت تطبیق و تفسیر نموده است [۱۶].
- لازمه تطهیر و طهارت اهل بیت از هر گونه رجس و آلودگی، عصمت آنان از هر گونه گناه و خطا است و آن نیز حجیت و لزوم اطاعت مطلق از آنان را ثابت میکند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار خطا و معصیت مطابق آیه شریفه نفی شده است. از این آیه مرجعیت علمی و دینی امامان ثابت میشود[۱۷].
اراده تکوینی خداوند بر طهارت اهل بیت
- برای تبیین و تفسیر آیه، در ابتدا باید معنای ارادۀ الهی ﴿يُرِيدُ اللَّهُ﴾ مشخّص و در مرحله بعد، مقصود از ﴿أَهْلَ الْبَيْتِ﴾ روشن شود.
- ارادۀ الهی یا تکوینی است یعنی در پی آن متعلّق اراده الزاماً محقّق میشود، مانند اینکه خداوند اراده کرد آتش بر حضرت ابراهیم (ع) سرد و بیضرر شود و این اراده بیدرنگ محقّق شد: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۱۸] و یا اراده تشریعی است؛ یعنی اراده، با وقوع مقصود ملازم نیست؛ مانند اراده و خواست خداوند در انجام واجبات و پرهیز از محرمات که ممکن است در موارد فراوانی محقّق نشود. اراده در این آیه، تکوینی است، نه تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده اهل بیت پیامبر از هرگونه پلیدی دور باشند و آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است و در پی این اراده، دوری از آلودگیها و صفت طهارت برای آنان تحقّق یافته است؛ زیرا ارادۀ تشریعی خداوند مبنی بر دور بودن از پلیدیها و پاکیزگی انسانها با انجام تکالیف، به اهل بیت پیامبر اختصاص ندارد؛ بلکه خداوند اراده کرده است همۀ انسانها از پلیدیها برحذر و به طهارت و پاکیزگی متّصف باشند؛ چنانکه در دستور به غسل و وضو میفرماید: خداوند به این وسیله میخواهد شما مسلمانان را پاک کند: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ﴾[۱۹].
- قرینۀ دیگری که ارادۀ تکوینی را در این آیه نشان میدهد، این است که به استناد روایات فراوانی این آیه در منقبت و ستایش اهل بیت است و اگر اراده صرفاً تشریعی باشد، دیگر منقبتی نخواهد بود؛ زیرا این اراده برای همه وجود دارد؛ البتّه ارادۀ تکوینی با جبر ملازم نیست؛ زیرا ارادۀ تکوینی خدا بر آنچه در عالم تحقّق یافته است و مییابد تعلّق میگیرد؛ چه از مسیر انتخاب فاعل مختار و چه از طریق فاعلهای جبری و طبیعی باشد و اهل بیت (ع) به دلیل شایستگی ذاتی و اکتسابی، در عین قدرت و اختیار برای گناه کردن، به اختیار خودشان گناه نمیکنند[۲۰].
اهل البیت کیستند؟
- لغت شناسان اهل بیت را به ساکنان یک خانه معنا کردهاند[۲۱]. بنابراین، همسر و فرزندان یک مرد اهل بیت او هستند منتها معنای اهل بیت توسعه یافته، قبیله و خویشاوندان یک مرد را نیز شامل میشود[۲۲]. بر این اساس، همسر، فرزندان، قبیله و بستگان انسان، اهل بیت او خواهند بود. در این صورت، اختصاص آن به همسر، یا فرزندان، یا بستگان نیازمند دلیل است[۲۳].
- در این باره که مراد از "اهل البیت" در آیه کریمه چه کسانی هستند، نظریههای متعددی مطرح شده است. مسلمانان متفقاند مراد از این کلمه، اهل بیت پیامبر (ص) است؛ اما دربارۀ اینکه مقصود از اهل البیت در آیه تطهیر چه کسانیاند، اقوال مختلفی ارائه شده است[۲۴] مانند: اهل بیت کسانیاند که پیامبر (ص) آنان را در خانۀ ام سلمه زیر عبای خود گردآورد و در حق آنان دعا کرد؛ مقصود، همسران پیامبر (ص) است؛ مقصود، اهل کساء و همسران پیامبر (ص) است و ...[۲۵].
- در شأن نزول آیه چنین نقل شده است: "روزی فاطمه(س) با ظرفی از غذا حضور پیامبر رسید، آن حضرت از دخترش خواست که از شوهرش علی(ع) و حسن و حسین(ع) نیز دعوت به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را اجابت کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آنگاه رسول اکرم(ص) پارچهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: "پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، آلودگی و رجس را از آنها دور کن و پاکشان ساز"[۲۶].
- عمر بن ابیسلمه که خود ناظر جریان بود اینگونه نقل میکند: "آیه تطهیر در منزل امسلمه نازل شد، آنگاه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نزد خود فرا خواند و قطعهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزهشان گردان.امسلمه پرسید: یا رسولالله! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی"[۲۷].
- عایشه میگوید: "بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم(ص) جعبهای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آنگاه حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را تلاوت فرمود"[۲۸]. ابوالحمراء از اصحاب پیامبر میگوید: "مدت هشت ماه در مدینه مراقب پیامبر بودم، هیچگاه برای نماز بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی(ع) میآمد، دستش را دو طرف در قرار میداد و میگفت: نماز! نماز! خداوند اراده کرده است پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند"[۲۹].
- امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: "هر روز صبح پیامبر اکرم رو به روی منزل ما که میرسید، میفرمود: رحمت خدا بر شما باد! برای ادای نماز به پا خیزید، آن گاه آیه تطهیر را تلاوت میکردند"[۳۰].
- آیات امامت، اولوالامر، ولایت و صادقین نیز بر عصمت امام و اولوالامر دلالت دارد.
- ابن عباس میگوید: رسول خدا(ص) فرمود: "من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین، معصوم و پاک هستیم"[۳۱].
- سلیم بن قیس از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند که میفرمود: "جز اطاعت خدا و رسول و اولو الامر، اطاعت از هیچ کس دیگر واجب نیست و لزوم پیروی از اولوالامر به این لحاظ است که آنها معصوماند و به دور از گناه و معاصی و حکمی بر خلاف دستور خدا صادر نمیکنند"[۳۲].
- حضرت امام رضا(ع) فرمود: "امام شخصیتی است منزّه از معاصی و از هر عیبی پاک و با علم قرین است"[۳۳].
- امام صادق(ع) فرمود:"پیامبران و خلفای آنها از گناه و آلودگی مصوناند؛ زیرا از عصمت برخوردارند"[۳۴].
- روایات نیز در این زمینه بیشتر از آنچه نقل شد، موجود است. حاصل اینکه امام هم در بعد رفتار و عمل باید از گناه مصون باشد (عصمت عملی) و هم در بعد بینش و علمی (عصمت علمی). او مفسر قرآن و مبیت احکام است، کسی که تمام کمالات انسانی در او به فعلیّت رسیده، نمونه انسان کامل دینی است. او که به نهایت حرکت استکمالی بشر رسیده و در متن صراط مستقیم دین قرار دارد، طبعاً باید به تمام دستآوردهای شریعت، در همه دوران عمرش عمل کند و هرگز لکه گناه و آلودگی و اشتباه و انحراف بر دامنش ننشیند؛ چرا که حتّی اگر بخش ناچیزی از عمرش را در گناه یا انحراف بگذراند، دیگر او یک فرد نمونه و اسوه کامل دینی به حساب نخواهد آمد. در این صورت هدف خداوند متعال که تعالی بخشیدن به انسانها از طریق فرمان برداری از اوامر پروردگار است، تأمین نخواهد شد؛ بر این اساس، هرگز نمیتوان از عصمت مجری و تبیینکننده قوانین الهی، حتّی پیش از تصدی مقام امامت صرف نظر کرد؛ در غیر این صورت جامعه نمیتواند با آسودگی خاطر به دستورات امام گردن نهد؛ به عبارت دیگر، امام و رهبر باید در سر تا سر عمرش - قبل از بر عهده گرفتن زعامت جامعه و بعد از آن - از هر نوع کا و نافرمانی محفوظ باشد، در اعتقادات هیچ انحرافی نداشته باشد، در دریافت پیام الهی، حفظ؛ ابلاغ و اجرای آن از اشتباه مصون باشد. حال اگر شخصی در قسمت عمده عمرش در مقابل بت زانو زده و او را پرستیده و انواع مفاسد را مرتکب شده و هم اکنون (در دوران خلافت) نیز به نقل تاریخ دهها اشتباه از او به وقوع پیوسته، میتواند پیشوا و رهبر جامعه اسلامی باشد؟![۳۵].
آیا عصمت عملی جبری است؟
- عصمت عملی جبری نیست؛ چون در این صورت معصوم از زمره انسانهای عادّی خارج بوده و عدم ارتکاب گناه هیچگونه افتخاری برایش محسوب نمیشود و او حجّت و مقتدای مردم نخواهد بود؛ امّا در مورد عصمت علمی هیچ اشکالی وجود ندارد که امکان هر نوع اشتباه در بینش و اعتقاد و دریافت و اجرای پیام الهی منفی باشد و این امر با اراده و عنایت خاصّ الهی تحقّق مییابد؛ یعنی معصوم با اراده خاصّ الهی و توسّط مأموران آسمانی در این زمینه محافظت میشود[۳۶].
بررسی نظریه اختصاص اهل البیت به همسران و جمع میان همسران و اهل کساء
- عکرمه بر اختصاص آیه تطهیر به همسران پیامبر اصرار میورزید، تا آنجا که برای مباهله بر آن اعلان آمادگی کرده است[۳۷]. این نظر فقط از عکرمه که از نظر عقیده طرفدار خوارج و از منحرفان در دین بود، مطرح شده است؛ وی که خدمتگزار ابن عباس بود و پس از وفات او مطالب دروغی را به او نسبت میداد، تا آنجا که ضرب المثل شده بود. آیا حدیث چنین فردی، آن هم در موضوعی که در آن متهم است، قابل احتجاج و استناد است؟ همچنین با روایات فراوان شأن نزول آیه در مورد اهل کساء ناسازگار است. افزون بر این، همۀ ضمایر در جملههای قبل و بعد آیه، مؤنث است و ضمیر فقط در این بخش آیه تغییر یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به همسران بود، تغییر در ضمیر و سیاق وجهی نداشت[۳۸].
- در مورد نظریه جمع میان همسران و اهل کساء هم باید گفت: این نظریه در میان اهل سنت شهرت دارد و طرفداران آن در شمول آیه به همسران پیامبر (ص) به سیاق آیات استدلال نمودهاند زیرا آیات پیش از آیۀ تطهیر و آیۀ پس از آن، به همسران پیامبر (ص) مربوط است؛ در عین حال، ضمیر ﴿عَنكُمُ﴾ نشان میدهد تعدادی از مردان نیز در اهل بیت داخلاند[۳۹].
- در پاسخ به این استدلال باید توجه داشت، انطباق ترتیب نزول با ترتیب کنونی قرآن محرز نیست یعنی واقع شدن یک آیه به دنبال آیۀ قبل، موجب انعقاد سیاق نمیشود؛ افزون بر اینکه تأمّل در آیه نشان میدهد سیاق آیۀ تطهیر با سیاق آیات قبل و بعدِ آن، دو سیاق است؛ زیرا تغییر ضمایر از جمع مؤنّث مخاطب که در مجموع ۲۲ ضمیر است به جمع مذکر مخاطب، نشان دهندۀ تغییر سیاق است؛ گذشته از اینکه آیۀ تطهیر، شأن نزولی مستقل از آیات مربوط به همسران حضرت دارد.
- همچنین سیاق مربوط به آیات همسران پیامبر، سیاقی همراه با تکلیف و عتاب است و هیچگونه ستایشی در آن نیست؛ در حالی که سیاق آیۀ تطهیر، سیاق تمجید و امتنان است[۴۰].
- ما هیچ دلیلی نداریم که جمله ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ﴾ همراه این آیات نازل شده؛ بلکه از روایات استفاده میشود این بخش جداگانه فرود آمده؛ ولی هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار داده شده است؛ حتّی در یک روایت هم نیامده این آیه در ضمن آیات زنان پیامبر (ص) نازل شده است[۴۱].
نظریه اختصاص اهل البیت به اهل کساء
- علاوه بر شیعه که بر اختصاص آیۀ تطهیر به اهل کساء اجماع دارند، بسیاری از عالمان اهل سنت نیز این نظریه را برگزیدهاند. اکثر مفسران اهل سنت بر این عقیدهاند که آیه در شأن علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) نازل شده است. دلیل این نظریه احادیث بسیاری است که در ارتباط با آیۀ تطهیر از صحابه پیامبر (ص) نقل شده که بر اختصاص آن به اصحاب کساء دلالت دارد[۴۲].
- احادیث مرتبط با آیه تطهیر از سه جهت بر اختصاص آیه به اصحاب کساء و عدم شمول آن نسبت به همسران پیامبر دلالت میکنند:
- از احادیثی که از ام سلمه روایت شده به دست میآید وی بسیار علاقمند بود با پیامبر (ص)، امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسین (ع) داخل در کساء گردد، و چند بار به گونههای مختلف این علاقه و خواست قلبی خود را اظهار کرد، ولی پیامبر (ص) از قبول درخواست او امتناع ورزید و با بیان این مطلب که تو راه خیر را میپویی و سرانجامت به خیر خواهد بود، از او دلجویی کرد[۴۳].
- پیامبر اکرم (ص) پس از آنکه امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسین (ع) را زیر کسا قرار داد، دست خود را به آسمان بالا برد و گفت: «اللَّهُمَ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی»، بنابراین، مقصود از اهل بیت، معنای خاص آن است؛ معنایی که اذهاب رجس و طهارت خاص از ویژگیهای آن به شمار میرود و با توجه به قراین یاد شده بر اختصاص اهل بیت در آیۀ تطهیر به اهل کساء دلالت میکند[۴۴].
- در احادیث بسیاری آمده است پیامبر اکرم (ص) پس از نزول آیۀ تطهیر مدتی طولانی، هرگاه میخواست برای نماز به مسجد برود، مقابل خانه علی (ع) میایستاد و آنان را با عنوان "اهل البیت" مخاطب قرار میداد، به آنان درود میفرستاد و به نماز فرا میخواند، آنگاه آیۀ تطهیر را تلاوت میکرد، این رفتار پیامبر (ص) دلیل روشنی بر اختصاص آیۀ تطهیر به اهل کساء است[۴۵].
- باید توجه داشت این اشکال وارد نیست که آیه میان آیات مربوط به همسران پیامبر آمده و مخصوص آنهاست، چون بحث درباره موضوعی در خلال بحث از موضوعی دیگر از این جهت که مایۀ تنوع سخن و دلپذیر ساختن آن است، از نظر ادبی از فنون بلاغت به شمار میرود، و هرگاه دربردارندۀ نکتهای تربیتی یا پیامی اخلاقی و معنوی نیز باشد، بر فصاحت آن افزوده خواهد شد.
- نکتۀ اخلاقی و پیام تربیتی این است که جایگاه والای پیامبر و خاندان مطهر او را به همسران پیامبر خاطر نشان سازد، تا در گفتار و رفتار خود به گونهای باشند که حریم خاندان نبوت را خدشهدار نسازند. الگو گرفتن از پیامبر و دیگر اصحاب کساء که از هرگونه خطا و لغزشی پیراستهاند و اسوههای کامل تربیت و انسانیتاند، میتواند پیام دیگر قرار گرفتن آیه تطهیر در خلال آیات مربوط به همسران پیامبر باشد[۴۶].
نتایج آیه تطهیر
- نتایج آیه تطهیر عبارت است از:
- اثبات عصمت پنج تن و دیگر امامان شیعه(ع)؛
- اثبات امامت حضرت علی(ع) و شایستگی انحصاریاش برای جانشینی پیامبر(ص) به دلیل برخورداری از عصمت؛
- استمرار مقام امامت در اهل البیت(ع)؛
- حجیت احادیث اهل البیت(ع)؛
- حجیت فعل و تقریر امامان شیعه و لزوم حضور معصوم(ع) در همه دورهها[۴۷].
منابع
منبعشناسی جامع آیه تطهیر
پانویس
- ↑ و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۵۱-۵۲.
- ↑ غایة المرام، ص۲۹۵.
- ↑ «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.
- ↑ «و شما گونههای سهگانه خواهید بود (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۷-۱۰.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۵۲-۵۳.
- ↑ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه:۳۳.
- ↑ صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه؛ امام شناسی، ج ۳، صص ۱۶۲ - ۱۷۲.
- ↑ خوارزمی، المناقب، ص ۱۲۹.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳، ص ۲۶۹؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۲، برای توضیح بیشتر ر.ک: علامه حسینی طهرانی، امام شناسی، ج ۳، ص ۱۴۱ به بعد.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ «خدا نمى خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى خواهد كه شما را پاكيزه سازد» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۷.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ینابیع المودة، ص۱۲۵.
- ↑ جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ ینابیع المودة، ص۱۲۴.
- ↑ الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ غایة المرام، ص۲۹۵.
- ↑ ینابیع المودة، ص۵۳۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۵۳-۵۵.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۵۶.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ ـ ۴۲۵؛ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۲-۹۳.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵.