غدیر خم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''غدیر خم''' نام محلّی که [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]] در [[سال دهم هجری]]، در روز ۱۸ [[ذی حجّه]]، [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را به [[خلافت]] و [[امامت]] [[نصب]] کرد.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴.</ref>. | '''[[غدیر خم]]''' نام محلّی که [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]] در [[سال دهم هجری]]، در روز ۱۸ [[ذی حجّه]]، [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را به [[خلافت]] و [[امامت]] [[نصب]] کرد.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*موضوع [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[حدیث ولایت]] و حادثۀ [[غدیر خم]] به صورت گذرا از این قرار است: [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} چون دانست که [[وفات]] او نزدیک شده است، [[تصمیم]] گرفت به سفر [[حج]] برود و در آنجا با عموم [[مسلمانان]] [[دیدار]] کند و رهنمودهای کلّی را دربارۀ خط صحیح [[دین]] و انجام [[حج]] و [[پیشگیری]] از [[انحرافات]] ارائه دهد. آن آخرین [[حج]] [[پیامبر]] که در [[سال دهم هجری]] اتفاق افتاد، [[حجة الوداع]] نام گرفت. [[پیامبر]] اعلام کرده بود که این آخرین [[دیدار]] عمومی وی با [[مسلمانان]] است. جمع بسیاری از [[مدینه]] و مناطق دیگر آن سال به [[حج]] رفتند. [[پیامبر]]، بارها در مواقع گوناگون با آنان سخن گفت، از جمله در کنار [[چاه زمزم]] خطبهای خواند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت به سوی [[مدینه]]، چون به منطقۀ [[غدیر خم]] در نزدیکی [[جحفه]] رسید، جایی که کاروانها از هم جدا میشدند و راه [[مدینه]]، [[عراق]]، [[یمن]] از هم جدا میشد، [[جبرئیل امین]] [[پیام]] مهمّی از سوی [[خدا]] آورد، تا [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند، پیامی آنچنان حسّاس و حیاتی که اگر آن را نرساند، [[رسالت]] [[خدا]] را به انجام نرسانده است و آن [[نصب]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود بود. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...}}<ref>مائده، آیه ۶۷</ref> حامل همین [[پیام]] بود. [[پیامبر]] [[دستور]] داد همه درنگ کنند. خود فرود آمد، به کاروانها هم فرمود تا فرود آیند، رفتگان برگردند، بازماندگان برسند و همه آن روز (که روز ۱۸ [[ذی حجّه]] بود) در آن صحرای گرم گرد آیند. جمعیّت حاضر در وادی [[غدیر خم]] را تا ۱۲۰ هزار هم [[نقل]] کردهاند. پس از [[نماز]]، [[دستور]] داد تا از [[جهاز شتران]] منبری برافرازند. همه با [[اشتیاق]] آمادۀ شنیدن سخنان [[پیامبر]] بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} از زحماتی که در [[راه هدایت]] آنان و [[تبلیغ دین]] [[خدا]] کشیده بود با آنان سخن گفت، توصیههای فراوانی کرد، نسبت به مراعات [[حقوق]] [[ثقلین]] ([[قرآن و عترت]]) تأکید نمود. از آنان [[اقرار]] گرفت که طبق [[آیۀ قرآن]] برآنان [[ولایت]] دارد و از خودشان نسبت به آنان اولی است. سپس دست [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد تا آنکه همه او را دیدند و شناختند و با صدای بلند و رسا فرمود: {{عربی|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه...}} [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را رسما و با آن مراسم باشکوه و جلوههای بهیادماندنی به [[جانشینی]] خود و [[امامت]] بر [[مسلمین]] [[نصب]] کرد و آنان را ملزم ساخت که از او [[اطاعت]] کنند و از فرمانش [[سرپیچی]] نداشته باشند. آن روز، روز مهمّی بود و [[عید]] به شمار میآمد، [[مردم]] دستهدسته آمدند و به [[امام علی|علی]]{{ع}} تبریک گفتند. این به [[فرمان]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} بود که برای [[امام علی|علی]]{{ع}} خیمهای زدند و همه آمدند و به آن [[حضرت]] با عنوان "[[امیر المؤمنین]]"[[سلام]] دادند و تهنیت گفتند. [[ابوبکر]] و [[عمر]] در صدر کسانی بودند که برای تهنیتگویی آمدند و سخن [[عمر]] ([[بخ بخ لک یا علی]]) در تواریخ آمده است.[[دست]] دادن [[مردم]] با [[امام علی|امیر مؤمنان]] و تهنیتگویی برای [[امامت]]، همراه بود با [[بیعت]] با آن [[حضرت]]. [[همسران پیامبر]] و [[زنان]] دیگری که در کاروان بودند، با قرار دادن دست خود در ظرف آبی که دست [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در آن بود، با وی [[بیعت]] کردند. پس از انجام این مراسم، آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد و [[پیامبر]]، [[خدا]] را [[شکر]] کرد و بر [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] و [[رضایت الهی]] به ادای [[رسالت]] و [[تعیین]] [[امام علی|علی]]{{ع}} برای [[ولایت]]، شاکرانه [[تکبیر]] گفت. در همان صحنه، [[حسّان بن ثابت]] از [[پیامبر]] اجازه خواست تا این واقعه را به [[شعر]] بسراید و قصیدۀ معروف خود را {{عربی|ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم...}} خواند و [[پیامبر]] دعایش کرد. کاروانها هرکدام به سوی مقصد خویش حرکت کردند. امّا آیا آن [[پیمانها]] و بیعتها [[استوار]] ماند؟ و آیا به [[فرمان خدا]] و [[رسول]] در مورد [[جانشینی حضرت امیر]] عمل شد و [[وصیت پیامبر]] مورد توجّه قرار گرفت؟ حوادث پس از [[رحلت پیامبر خدا]]{{صل}} نشان داد که بسیاری [[پیمان]] شکستند و به [[بیعت]] [[وفادار]] نماندند و [[حادثۀ غدیر]] را [[انکار]] کردند و در [[سقیفه]]، [[خلافت]] را به دیگران سپردند و [[اهل بیت]] و [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[خانهنشین]] و منزوی ساختند<ref>واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کردهاند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابیطالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاسترین فراز تاریخ»</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۸۹.</ref> | *موضوع [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[حدیث ولایت]] و حادثۀ [[غدیر خم]] به صورت گذرا از این قرار است: [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} چون دانست که [[وفات]] او نزدیک شده است، [[تصمیم]] گرفت به [[سفر]] [[حج]] برود و در آنجا با عموم [[مسلمانان]] [[دیدار]] کند و رهنمودهای کلّی را دربارۀ خط صحیح [[دین]] و انجام [[حج]] و [[پیشگیری]] از [[انحرافات]] ارائه دهد. آن آخرین [[حج]] [[پیامبر]] که در [[سال دهم هجری]] اتفاق افتاد، [[حجة الوداع]] نام گرفت. [[پیامبر]] اعلام کرده بود که این آخرین [[دیدار]] عمومی وی با [[مسلمانان]] است. جمع بسیاری از [[مدینه]] و مناطق دیگر آن سال به [[حج]] رفتند. [[پیامبر]]، بارها در مواقع گوناگون با آنان سخن گفت، از جمله در کنار [[چاه زمزم]] خطبهای خواند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت به سوی [[مدینه]]، چون به منطقۀ [[غدیر خم]] در نزدیکی [[جحفه]] رسید، جایی که کاروانها از هم جدا میشدند و راه [[مدینه]]، [[عراق]]، [[یمن]] از هم جدا میشد، [[جبرئیل امین]] [[پیام]] مهمّی از سوی [[خدا]] آورد، تا [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند، پیامی آنچنان حسّاس و حیاتی که اگر آن را نرساند، [[رسالت]] [[خدا]] را به انجام نرسانده است و آن [[نصب]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود بود. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...}}<ref>مائده، آیه ۶۷</ref> حامل همین [[پیام]] بود. [[پیامبر]] [[دستور]] داد همه درنگ کنند. خود فرود آمد، به کاروانها هم فرمود تا فرود آیند، رفتگان برگردند، بازماندگان برسند و همه آن روز (که روز ۱۸ [[ذی حجّه]] بود) در آن صحرای گرم گرد آیند. جمعیّت حاضر در وادی [[غدیر خم]] را تا ۱۲۰ هزار هم [[نقل]] کردهاند. پس از [[نماز]]، [[دستور]] داد تا از [[جهاز شتران]] منبری برافرازند. همه با [[اشتیاق]] آمادۀ شنیدن سخنان [[پیامبر]] بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} از زحماتی که در [[راه هدایت]] آنان و [[تبلیغ دین]] [[خدا]] کشیده بود با آنان سخن گفت، توصیههای فراوانی کرد، نسبت به مراعات [[حقوق]] [[ثقلین]] ([[قرآن و عترت]]) تأکید نمود. از آنان [[اقرار]] گرفت که طبق [[آیۀ قرآن]] برآنان [[ولایت]] دارد و از خودشان نسبت به آنان اولی است. سپس دست [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد تا آنکه همه او را دیدند و شناختند و با صدای بلند و رسا فرمود: {{عربی|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه...}} [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را رسما و با آن مراسم باشکوه و جلوههای بهیادماندنی به [[جانشینی]] خود و [[امامت]] بر [[مسلمین]] [[نصب]] کرد و آنان را ملزم ساخت که از او [[اطاعت]] کنند و از فرمانش [[سرپیچی]] نداشته باشند. آن روز، روز مهمّی بود و [[عید]] به شمار میآمد، [[مردم]] دستهدسته آمدند و به [[امام علی|علی]]{{ع}} تبریک گفتند. این به [[فرمان]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} بود که برای [[امام علی|علی]]{{ع}} خیمهای زدند و همه آمدند و به آن [[حضرت]] با عنوان "[[امیر المؤمنین]]"[[سلام]] دادند و تهنیت گفتند. [[ابوبکر]] و [[عمر]] در [[صدر]] کسانی بودند که برای تهنیتگویی آمدند و سخن [[عمر]] ([[بخ بخ لک یا علی]]) در تواریخ آمده است. [[دست]] دادن [[مردم]] با [[امام علی|امیر مؤمنان]] و تهنیتگویی برای [[امامت]]، همراه بود با [[بیعت]] با آن [[حضرت]]. [[همسران پیامبر]] و [[زنان]] دیگری که در کاروان بودند، با قرار دادن دست خود در ظرف آبی که دست [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در آن بود، با وی [[بیعت]] کردند. پس از انجام این مراسم، آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد و [[پیامبر]]، [[خدا]] را [[شکر]] کرد و بر [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] و [[رضایت الهی]] به ادای [[رسالت]] و [[تعیین]] [[امام علی|علی]]{{ع}} برای [[ولایت]]، شاکرانه [[تکبیر]] گفت. در همان صحنه، [[حسّان بن ثابت]] از [[پیامبر]] اجازه خواست تا این واقعه را به [[شعر]] بسراید و قصیدۀ معروف خود را {{عربی|ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم...}} خواند و [[پیامبر]] دعایش کرد. کاروانها هرکدام به سوی مقصد خویش حرکت کردند. امّا آیا آن [[پیمانها]] و بیعتها [[استوار]] ماند؟ و آیا به [[فرمان خدا]] و [[رسول]] در مورد [[جانشینی حضرت امیر]] عمل شد و [[وصیت پیامبر]] مورد توجّه قرار گرفت؟ حوادث پس از [[رحلت پیامبر خدا]]{{صل}} نشان داد که بسیاری [[پیمان]] شکستند و به [[بیعت]] [[وفادار]] نماندند و [[حادثۀ غدیر]] را [[انکار]] کردند و در [[سقیفه]]، [[خلافت]] را به دیگران سپردند و [[اهل بیت]] و [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[خانهنشین]] و [[منزوی]] ساختند<ref>واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کردهاند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابیطالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاسترین فراز تاریخ»</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۸۹.</ref> | ||
==مکان و [[تاریخ]] غدیر خم== | ==مکان و [[تاریخ]] [[غدیر خم]]== | ||
*غدیر خم نام محلّی است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]] در [[سال دهم هجری]] در روز ۱۸ [[ذی حجّه]]، [[علی]]{{ع}} را به [[خلافت]] و [[امامت]] [[نصب]] کرد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴.</ref>. غدیر خم هم به عنوان یک منطقۀ جغرافیایی و هم به عنوان یک روز مهمّ و [[تاریخی]] در [[اسلام]] و در [[فرهنگ شیعه]] قابل ذکر است. از نظر جغرافیایی، منطقۀ غدیر خم در ۲۰۰ کیلومتری [[مکّه]]، نزدیکی [[شهر]] "رابغ" و کنار روستای [[جحفه]]، [[میقات]] [[حجّاج]] قرار گرفته است و امروز هم به نام "[[غدیر]]" شناخته میشود<ref>«عاتق بن غیث بلادی، «علی طریق الهجره»، «معجم معالم الحجاز»؛ شیخ عبد الهادی فضلی، مقالۀ تراثنا، ش ۲۱.</ref> و از نظر [[تاریخی]] و [[اعتقادی]] هم یکی از برجسته ترین [[اعیاد اسلامی]] و شاخصهای [[فکری]] [[تشیّع]] است. [[نزول]] آیۀ [[تبلیغ]] [[ولایت]] [[علی]]{{ع}} و خطبۀ [[پیامبر]] در آن روز که به [[خطبۀ غدیریّه]] | * [[غدیر خم]] نام محلّی است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]] در [[سال دهم هجری]] در روز ۱۸ [[ذی حجّه]]، [[علی]]{{ع}} را به [[خلافت]] و [[امامت]] [[نصب]] کرد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴.</ref>. [[غدیر خم]] هم به عنوان یک منطقۀ جغرافیایی و هم به عنوان یک روز مهمّ و [[تاریخی]] در [[اسلام]] و در [[فرهنگ شیعه]] قابل ذکر است. از نظر جغرافیایی، منطقۀ [[غدیر خم]] در ۲۰۰ کیلومتری [[مکّه]]، نزدیکی [[شهر]] "[[رابغ]]" و کنار روستای [[جحفه]]، [[میقات]] [[حجّاج]] قرار گرفته است و امروز هم به نام "[[غدیر]]" شناخته میشود<ref>«عاتق بن غیث بلادی، «علی طریق الهجره»، «معجم معالم الحجاز»؛ شیخ عبد الهادی فضلی، مقالۀ تراثنا، ش ۲۱.</ref> و از نظر [[تاریخی]] و [[اعتقادی]] هم یکی از برجسته ترین [[اعیاد اسلامی]] و شاخصهای [[فکری]] [[تشیّع]] است. [[نزول]] آیۀ [[تبلیغ]] [[ولایت]] [[علی]]{{ع}} و خطبۀ [[پیامبر]] در آن روز که به [[خطبۀ غدیریّه]] معروف است، سرفصلی نو در [[تاریخ اسلام]] شد و براساس [[پیمان]] با مولایی که در آن روز و آن مکان به عنوان [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} [[تعیین]] گشت، شکل گرفت و [[ولایت]] [[علی]]{{ع}} به صورت روشن و بیتردید، اعلام شد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴.</ref>. | ||
==[[موقعیت]] جغرافیایی سرزمین [[غدیر]]== | ==[[موقعیت]] جغرافیایی [[سرزمین]] [[غدیر]]== | ||
*امروزه راه رسیدن به وادی "[[غدیر]]" از دو طریق است: | *امروزه راه رسیدن به وادی "[[غدیر]]" از دو طریق است: | ||
#راه [[جحفه]]: از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای [[جحفه]]، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپههای شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جادۀ وادی "[[غدیر]]" که فاصلهاش تا [[میقات]] [[جحفه]] از سمت طلوع [[آفتاب]] ۸ کیلومتر است. | #راه [[جحفه]]: از کنار فرودگاه [[رابغ]] تا اوّل روستای [[جحفه]]، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپههای شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جادۀ وادی "[[غدیر]]" که فاصلهاش تا [[میقات]] [[جحفه]] از سمت [[طلوع]] [[آفتاب]] ۸ کیلومتر است. | ||
#راه رابغ: از تقاطع جادۀ [[مکّه]] ـ رابغ به سمت [[مکّه]] در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "[[غدیر]]" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است<ref>چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹.</ref>. به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد و راهی را که به یک دشت گسترده منتهی میشود مشخّص ساخته است، جایی که راهها از آنجا جدا میشود، از آنجا میتوان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن تودههای شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است ولی منطقۀ "[[غدیر]]" نزدیکیهای حرّه است، سرزمینی پر از سنگهای سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای | #راه [[رابغ]]: از تقاطع جادۀ [[مکّه]] ـ [[رابغ]] به سمت [[مکّه]] در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "[[غدیر]]" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا [[رابغ]] ۲۶ کیلومتر است<ref>چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹.</ref>. به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد و راهی را که به یک دشت گسترده منتهی میشود مشخّص ساخته است، جایی که راهها از آنجا جدا میشود، از آنجا میتوان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن تودههای شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است ولی منطقۀ "[[غدیر]]" نزدیکیهای [[حرّه]] است، سرزمینی پر از سنگهای سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای [[حرّه]]، دشت گستردهای باز میشود که چشمههای "[[غدیر]]" آنجاست. در همین [[سرزمین]] بود که [[پیامبر خدا]]{{صل}} توقّف کرد تا آخرین [[پیامهای آسمانی]] را به کاروانهای [[حجّاج]] و [[امت اسلامی]] برساند<ref>کمال السیّد، «الطریق الی غدیر خم». </ref>. | ||
==[[حادثۀ غدیر]] [[خم]]== | ==[[حادثۀ غدیر]] [[خم]]== | ||
*از روشنترین [[احادیث]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دربارۀ [[امامت]] و [[خلافت]]، [[حدیث غدیر خم]] است. [[حضرت]] پس از [[حج]] اکبر همراه شماری بسیار از [[حجاج]] رهسپار [[مدینه]] شد، میانِ راه در جایی به نام | *از روشنترین [[احادیث]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دربارۀ [[امامت]] و [[خلافت]]، [[حدیث غدیر خم]] است. [[حضرت]] پس از [[حج]] اکبر همراه شماری بسیار از [[حجاج]] رهسپار [[مدینه]] شد، میانِ راه در جایی به نام «[[غدیر خم]]» ایستاد و [[فرمان]] داد [[حاجیان]] نیز از حرکت باز ایستند. آنگاه فرشتۀ [[وحی]] فرود آمد و آیۀ [[تبلیغ]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را نازل کرد. لحن [[آیه]] نشان میدهد [[پیامبر]]{{صل}} موظف است بی درنگ [[پیام الهی]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند؛ پیامی که [[احساس]] میکرد ممکن است با [[مخالفت]] شماری از [[مردم]] روبهرو شود. | ||
*[[خداوند]] در آن [[آیه]] فرموده است که اگر [[پیام]] [[آیه]] را [[ابلاغ]] نکند، گویی [[رسالت]] خویش را ادا نکرده است. همچنین فرموده، [[پیامبر]] خویش را از گزند [[مردم]] حفظ خواهد کرد<ref>امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۴ـ ۱۵؛ المراجعات، نامۀ ۵۷؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم، ص ۱۳۳.</ref>. در آن روز [[پیامبر]]{{صل}} بعد ازنماز ظهر بر فراز منبری از کجاوۀ شتران رفت و با صدای بلند خطبهای را آغاز کرد. نخست از [[ | * [[خداوند]] در آن [[آیه]] فرموده است که اگر [[پیام]] [[آیه]] را [[ابلاغ]] نکند، گویی [[رسالت]] خویش را ادا نکرده است. همچنین فرموده، [[پیامبر]] خویش را از گزند [[مردم]] [[حفظ]] خواهد کرد<ref>امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۴ـ ۱۵؛ المراجعات، نامۀ ۵۷؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم، ص ۱۳۳.</ref>. در آن روز [[پیامبر]]{{صل}} بعد ازنماز ظهر بر فراز منبری از کجاوۀ شتران رفت و با صدای بلند خطبهای را آغاز کرد. نخست از ### [[313]]### پرسید: «آیا من بر [[سرپرستی]] شما از خود شما سزاوارتر نیستم؟» [[مردم]] گفتند: «آری یا [[رسولالله]]!» این [[پرسش]] [[پیامبر]]{{صل}} اشاره ای هست به آنچه در [[قرآن]] آمده و [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>. آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌ مَوْلَاه}} یعنی: «هر کس من مولای اویم پس [[علی]] مولای او است». پسپس ایشان به [[فرمان الهی]] برای [[علی]]{{ع}} همان [[مقام ولایت]] را برگزید که [[خدا]] برای خود آن [[حضرت]] [[برگزیده]] بود. پس از [[خطابه]] [[پیامبر]]{{صل}} آیۀ «[[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]]» نازل شد که [[خداوند]] در آن میفرماید: «امروز [[دین]] شما را برایتان کامل کردم و [[نعمت]] خویش را بر شما تمام گردانیدم و [[اسلام]] را برای شما به عنوان ### [[313]]### برگزیدم»<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. این رویداد، بی هیچ گونه [[شک و تردید]] و ابهامی در کتب [[روایی]] و [[تاریخی]] [[مسلمانان]] آمده است و بیش از [[صد]] [[صحابی]]{{صل}} آن را [[روایت]] کردهاند. همچنین از [[قرن دوم]] تا [[قرن چهاردهم]] [[هجری]]، بیش از سیصد و شصت عالِم [[مسلمان]] به گونهای این رویداد را گزارش کردهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۰ـ۳۵۱.</ref>. | ||
*[[شیعیان]] معتقدند براساس [[پیام الهی]] و [[ابلاغ رسالی]]، [[علی]]{{ع}} به [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[مسلمانان]] [[منصوب]] شده است؛ زیرا تنها برای انجام این وظیفۀ مهم بود که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در روزهای پایانی [[عمر]] [[شریف]] خویش، صد و بیست هزار [[حاجی]] را در آن گرمای سوزان گرد هم آورد و [[تبلیغ]] آن نشان [[کمال دین|کمال]] و [[تمام دین]] بود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱.</ref>. پس از [[ابلاغ]] [[پیام الهی]]، بزرگان [[صحابه]] و از جمله [[خلیفۀ اول]] و دوم [[اهل سنت]]، پیش [[علی]]{{ع}} آمدند و [[امامت]] [[مؤمنان]] را به او [[مبارک]] باد گفتند<ref>المراجعات، نامۀ ۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص ۲۸۳ ـ ۲۷۰.</ref>. [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]]{{ع}} نیز در مواضع متعددی به [[حدیث غدیر]] استناد کرده و آن را سندی زنده بر [[ولایت]] خویش دانستهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱.</ref>. | * [[شیعیان]] معتقدند براساس [[پیام الهی]] و [[ابلاغ رسالی]]، [[علی]]{{ع}} به [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[مسلمانان]] [[منصوب]] شده است؛ زیرا تنها برای انجام این وظیفۀ مهم بود که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در روزهای پایانی [[عمر]] [[شریف]] خویش، [[صد]] و بیست هزار [[حاجی]] را در آن گرمای سوزان گرد هم آورد و [[تبلیغ]] آن نشان [[کمال دین|کمال]] و [[تمام دین]] بود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱.</ref>. پس از [[ابلاغ]] [[پیام الهی]]، بزرگان [[صحابه]] و از جمله [[خلیفۀ اول]] و دوم [[اهل سنت]]، پیش [[علی]]{{ع}} آمدند و [[امامت]] [[مؤمنان]] را به او [[مبارک]] باد گفتند<ref>المراجعات، نامۀ ۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص ۲۸۳ ـ ۲۷۰.</ref>. [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]]{{ع}} نیز در مواضع متعددی به [[حدیث غدیر]] استناد کرده و آن را سندی زنده بر [[ولایت]] خویش دانستهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} با زمینهسازیهایی هوشیارانه، [[پیام الهی]] را به گوش [[مسلمانان]] رساند و به آنها فرمود که آنچه را گفتم، حاضران به غایبان برسانند. | * [[پیامبر]]{{صل}} با زمینهسازیهایی هوشیارانه، [[پیام الهی]] را به [[گوش]] [[مسلمانان]] رساند و به آنها فرمود که آنچه را گفتم، حاضران به غایبان برسانند. | ||
*[[شاعران]] و ادیبان نیز از همان آغاز، ماجرا را به [[نظم]] و [[نثر]] کشیدند و ادبیاتی شکوهمند در این موضوع پدید آوردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱ـ۳۵۲.</ref>. | * [[شاعران]] و ادیبان نیز از همان آغاز، ماجرا را به [[نظم]] و [[نثر]] کشیدند و ادبیاتی شکوهمند در این موضوع پدید آوردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۳۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۵۱ـ۳۵۲.</ref>. | ||
==[[اسامی]] غدیر خم== | ==[[اسامی]] [[غدیر خم]]== | ||
*روز [[تاریخی]] [[غدیر]] به نامهای دیگری نیز شناخته میشود از جمله: [[یوم الغدیر]]؛ [[یوم البلاغ]]؛ [[یوم التّمام]]؛ [[یوم التّتویج]] و... <ref>ماهنامۀ کوثر، ش ۲، ص ۲۹.</ref>. | *روز [[تاریخی]] [[غدیر]] به نامهای دیگری نیز شناخته میشود از جمله: [[یوم الغدیر]]؛ [[یوم البلاغ]]؛ [[یوم التّمام]]؛ [[یوم التّتویج]] و... <ref>ماهنامۀ کوثر، ش ۲، ص ۲۹.</ref>. | ||
نسخهٔ ۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۹
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غدیر خم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
غدیر خم نام محلّی که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجری، در روز ۱۸ ذی حجّه، امیر المؤمنین(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد.[۱].
مقدمه
- موضوع امامت علی(ع) و حدیث ولایت و حادثۀ غدیر خم به صورت گذرا از این قرار است: پیامبر خدا(ص) چون دانست که وفات او نزدیک شده است، تصمیم گرفت به سفر حج برود و در آنجا با عموم مسلمانان دیدار کند و رهنمودهای کلّی را دربارۀ خط صحیح دین و انجام حج و پیشگیری از انحرافات ارائه دهد. آن آخرین حج پیامبر که در سال دهم هجری اتفاق افتاد، حجة الوداع نام گرفت. پیامبر اعلام کرده بود که این آخرین دیدار عمومی وی با مسلمانان است. جمع بسیاری از مدینه و مناطق دیگر آن سال به حج رفتند. پیامبر، بارها در مواقع گوناگون با آنان سخن گفت، از جمله در کنار چاه زمزم خطبهای خواند. رسول خدا(ص) در بازگشت به سوی مدینه، چون به منطقۀ غدیر خم در نزدیکی جحفه رسید، جایی که کاروانها از هم جدا میشدند و راه مدینه، عراق، یمن از هم جدا میشد، جبرئیل امین پیام مهمّی از سوی خدا آورد، تا رسول خدا(ص) آن را به مردم ابلاغ کند، پیامی آنچنان حسّاس و حیاتی که اگر آن را نرساند، رسالت خدا را به انجام نرسانده است و آن نصب علی(ع) به عنوان جانشین خود بود. آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...﴾[۲] حامل همین پیام بود. پیامبر دستور داد همه درنگ کنند. خود فرود آمد، به کاروانها هم فرمود تا فرود آیند، رفتگان برگردند، بازماندگان برسند و همه آن روز (که روز ۱۸ ذی حجّه بود) در آن صحرای گرم گرد آیند. جمعیّت حاضر در وادی غدیر خم را تا ۱۲۰ هزار هم نقل کردهاند. پس از نماز، دستور داد تا از جهاز شتران منبری برافرازند. همه با اشتیاق آمادۀ شنیدن سخنان پیامبر بودند. حضرت رسول(ص) از زحماتی که در راه هدایت آنان و تبلیغ دین خدا کشیده بود با آنان سخن گفت، توصیههای فراوانی کرد، نسبت به مراعات حقوق ثقلین (قرآن و عترت) تأکید نمود. از آنان اقرار گرفت که طبق آیۀ قرآن برآنان ولایت دارد و از خودشان نسبت به آنان اولی است. سپس دست علی(ع) را گرفت و بالا برد تا آنکه همه او را دیدند و شناختند و با صدای بلند و رسا فرمود: من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه... امیر المؤمنین(ع) را رسما و با آن مراسم باشکوه و جلوههای بهیادماندنی به جانشینی خود و امامت بر مسلمین نصب کرد و آنان را ملزم ساخت که از او اطاعت کنند و از فرمانش سرپیچی نداشته باشند. آن روز، روز مهمّی بود و عید به شمار میآمد، مردم دستهدسته آمدند و به علی(ع) تبریک گفتند. این به فرمان حضرت محمّد(ص) بود که برای علی(ع) خیمهای زدند و همه آمدند و به آن حضرت با عنوان "امیر المؤمنین"سلام دادند و تهنیت گفتند. ابوبکر و عمر در صدر کسانی بودند که برای تهنیتگویی آمدند و سخن عمر (بخ بخ لک یا علی) در تواریخ آمده است. دست دادن مردم با امیر مؤمنان و تهنیتگویی برای امامت، همراه بود با بیعت با آن حضرت. همسران پیامبر و زنان دیگری که در کاروان بودند، با قرار دادن دست خود در ظرف آبی که دست علی(ع) هم در آن بود، با وی بیعت کردند. پس از انجام این مراسم، آیۀ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا﴾[۳] نازل شد و پیامبر، خدا را شکر کرد و بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت الهی به ادای رسالت و تعیین علی(ع) برای ولایت، شاکرانه تکبیر گفت. در همان صحنه، حسّان بن ثابت از پیامبر اجازه خواست تا این واقعه را به شعر بسراید و قصیدۀ معروف خود را ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم... خواند و پیامبر دعایش کرد. کاروانها هرکدام به سوی مقصد خویش حرکت کردند. امّا آیا آن پیمانها و بیعتها استوار ماند؟ و آیا به فرمان خدا و رسول در مورد جانشینی حضرت امیر عمل شد و وصیت پیامبر مورد توجّه قرار گرفت؟ حوادث پس از رحلت پیامبر خدا(ص) نشان داد که بسیاری پیمان شکستند و به بیعت وفادار نماندند و حادثۀ غدیر را انکار کردند و در سقیفه، خلافت را به دیگران سپردند و اهل بیت و علی بن ابی طالب(ع) را خانهنشین و منزوی ساختند[۴][۵]
مکان و تاریخ غدیر خم
- غدیر خم نام محلّی است که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجری در روز ۱۸ ذی حجّه، علی(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد[۶]. غدیر خم هم به عنوان یک منطقۀ جغرافیایی و هم به عنوان یک روز مهمّ و تاریخی در اسلام و در فرهنگ شیعه قابل ذکر است. از نظر جغرافیایی، منطقۀ غدیر خم در ۲۰۰ کیلومتری مکّه، نزدیکی شهر "رابغ" و کنار روستای جحفه، میقات حجّاج قرار گرفته است و امروز هم به نام "غدیر" شناخته میشود[۷] و از نظر تاریخی و اعتقادی هم یکی از برجسته ترین اعیاد اسلامی و شاخصهای فکری تشیّع است. نزول آیۀ تبلیغ ولایت علی(ع) و خطبۀ پیامبر در آن روز که به خطبۀ غدیریّه معروف است، سرفصلی نو در تاریخ اسلام شد و براساس پیمان با مولایی که در آن روز و آن مکان به عنوان جانشین رسول خدا(ص) تعیین گشت، شکل گرفت و ولایت علی(ع) به صورت روشن و بیتردید، اعلام شد[۸].
موقعیت جغرافیایی سرزمین غدیر
- امروزه راه رسیدن به وادی "غدیر" از دو طریق است:
- راه جحفه: از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای جحفه، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپههای شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جادۀ وادی "غدیر" که فاصلهاش تا میقات جحفه از سمت طلوع آفتاب ۸ کیلومتر است.
- راه رابغ: از تقاطع جادۀ مکّه ـ رابغ به سمت مکّه در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "غدیر" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است[۹]. به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد و راهی را که به یک دشت گسترده منتهی میشود مشخّص ساخته است، جایی که راهها از آنجا جدا میشود، از آنجا میتوان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن تودههای شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است ولی منطقۀ "غدیر" نزدیکیهای حرّه است، سرزمینی پر از سنگهای سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای حرّه، دشت گستردهای باز میشود که چشمههای "غدیر" آنجاست. در همین سرزمین بود که پیامبر خدا(ص) توقّف کرد تا آخرین پیامهای آسمانی را به کاروانهای حجّاج و امت اسلامی برساند[۱۰].
حادثۀ غدیر خم
- از روشنترین احادیث پیامبر اسلام(ص) دربارۀ امامت و خلافت، حدیث غدیر خم است. حضرت پس از حج اکبر همراه شماری بسیار از حجاج رهسپار مدینه شد، میانِ راه در جایی به نام «غدیر خم» ایستاد و فرمان داد حاجیان نیز از حرکت باز ایستند. آنگاه فرشتۀ وحی فرود آمد و آیۀ تبلیغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۱۱] را نازل کرد. لحن آیه نشان میدهد پیامبر(ص) موظف است بی درنگ پیام الهی را به مردم ابلاغ کند؛ پیامی که احساس میکرد ممکن است با مخالفت شماری از مردم روبهرو شود.
- خداوند در آن آیه فرموده است که اگر پیام آیه را ابلاغ نکند، گویی رسالت خویش را ادا نکرده است. همچنین فرموده، پیامبر خویش را از گزند مردم حفظ خواهد کرد[۱۲]. در آن روز پیامبر(ص) بعد ازنماز ظهر بر فراز منبری از کجاوۀ شتران رفت و با صدای بلند خطبهای را آغاز کرد. نخست از ### 313### پرسید: «آیا من بر سرپرستی شما از خود شما سزاوارتر نیستم؟» مردم گفتند: «آری یا رسولالله!» این پرسش پیامبر(ص) اشاره ای هست به آنچه در قرآن آمده و خداوند میفرماید: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾[۱۳]. آنگاه فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌ مَوْلَاه» یعنی: «هر کس من مولای اویم پس علی مولای او است». پسپس ایشان به فرمان الهی برای علی(ع) همان مقام ولایت را برگزید که خدا برای خود آن حضرت برگزیده بود. پس از خطابه پیامبر(ص) آیۀ «اکمال دین و اتمام نعمت» نازل شد که خداوند در آن میفرماید: «امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به عنوان ### 313### برگزیدم»[۱۴]. این رویداد، بی هیچ گونه شک و تردید و ابهامی در کتب روایی و تاریخی مسلمانان آمده است و بیش از صد صحابی(ص) آن را روایت کردهاند. همچنین از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری، بیش از سیصد و شصت عالِم مسلمان به گونهای این رویداد را گزارش کردهاند[۱۵].
- شیعیان معتقدند براساس پیام الهی و ابلاغ رسالی، علی(ع) به ولایت و سرپرستی مسلمانان منصوب شده است؛ زیرا تنها برای انجام این وظیفۀ مهم بود که پیامبر اسلام(ص) در روزهای پایانی عمر شریف خویش، صد و بیست هزار حاجی را در آن گرمای سوزان گرد هم آورد و تبلیغ آن نشان کمال و تمام دین بود[۱۶]. پس از ابلاغ پیام الهی، بزرگان صحابه و از جمله خلیفۀ اول و دوم اهل سنت، پیش علی(ع) آمدند و امامت مؤمنان را به او مبارک باد گفتند[۱۷]. علی(ع) و دیگر امامان(ع) نیز در مواضع متعددی به حدیث غدیر استناد کرده و آن را سندی زنده بر ولایت خویش دانستهاند[۱۸].
- پیامبر(ص) با زمینهسازیهایی هوشیارانه، پیام الهی را به گوش مسلمانان رساند و به آنها فرمود که آنچه را گفتم، حاضران به غایبان برسانند.
- شاعران و ادیبان نیز از همان آغاز، ماجرا را به نظم و نثر کشیدند و ادبیاتی شکوهمند در این موضوع پدید آوردند[۱۹].
اسامی غدیر خم
- روز تاریخی غدیر به نامهای دیگری نیز شناخته میشود از جمله: یوم الغدیر؛ یوم البلاغ؛ یوم التّمام؛ یوم التّتویج و... [۲۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
- ↑ مائده، آیه ۶۷
- ↑ مائده، آیه ۳.
- ↑ واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کردهاند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابیطالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاسترین فراز تاریخ»
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۸۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
- ↑ «عاتق بن غیث بلادی، «علی طریق الهجره»، «معجم معالم الحجاز»؛ شیخ عبد الهادی فضلی، مقالۀ تراثنا، ش ۲۱.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
- ↑ چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹.
- ↑ کمال السیّد، «الطریق الی غدیر خم».
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۴ـ ۱۵؛ المراجعات، نامۀ ۵۷؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم، ص ۱۳۳.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۰ـ۳۵۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
- ↑ المراجعات، نامۀ ۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص ۲۸۳ ـ ۲۷۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱ـ۳۵۲.
- ↑ ماهنامۀ کوثر، ش ۲، ص ۲۹.