بحث:امام علی علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | ==تست== | ||
{{پب|jokar}}تست [[کاربر:Amini|Amini]] ([[بحث کاربر:Amini|بحث]]) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۲۱ (+0330) | |||
==نام، [[کنیه]] و [[القاب امام علی]]== | |||
* [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[روز جمعه]] سیزدهم [[ماه رجب]]، سی سال پس از [[عام الفیل]] و بیست و سه سال [[قبل از هجرت]] در [[مکه]] و در داخل [[کعبه]] معظمه به [[دنیا]] آمد. | * [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[روز جمعه]] سیزدهم [[ماه رجب]]، سی سال پس از [[عام الفیل]] و بیست و سه سال [[قبل از هجرت]] در [[مکه]] و در داخل [[کعبه]] معظمه به [[دنیا]] آمد. | ||
* [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]] و [[ابوتراب]]، کنیههای وی و [[امیرالمؤمنین]]، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]]، [[الفاروق]] و [[الانزع البطین]] برخی از [[القاب]] مشهور وی میباشد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱.</ref> | * [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]] و [[ابوتراب]]، کنیههای وی و [[امیرالمؤمنین]]، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]]، [[الفاروق]] و [[الانزع البطین]] برخی از [[القاب]] مشهور وی میباشد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱.</ref> |
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۲۱
تست
@Jokar: تست Amini (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۲۱ (+0330)
نام، کنیه و القاب امام علی
- امام علی بن ابی طالب(ع) روز جمعه سیزدهم ماه رجب، سی سال پس از عام الفیل و بیست و سه سال قبل از هجرت در مکه و در داخل کعبه معظمه به دنیا آمد.
- ابوالحسن، ابوالحسنین، ابوالسبطین، ابوالریحانتین و ابوتراب، کنیههای وی و امیرالمؤمنین، المرتضی، یعسوب الدین، قسیم الجنة و النار، سیدالعرب، الصدیق الأکبر، الوصی، الفاروق و الانزع البطین برخی از القاب مشهور وی میباشد[۱]
- نام مبارک امیرالمؤمنین(ع) علی و پسر عمو و داماد پیامبر اسلام(ص) است[۲]. علی به معنای بلندی و برتری و غلبه است، علی و اعلی از نامهای خداوند است[۳]. کنیه شریفش ابوالحسن و ابوتراب[۴] و از مشهورترین القابش امیر المؤمنین[۵]، مرتضی و اسد الله است[۶].
کنیه و القاب امام علی(ع)
- امام علی(ع) کنیههای متعددی بر اساس نام فرزندانش داشته است، مثل ابوالحسن، ابوالحسین و ابو زینب همچنین کنیههایی را هم رسول خدا(ص) برای ایشان قرار داد که به دو مورد اشاره میکنیم:
ابوتراب
- درباره علت نامگذاری علی(ع) به ابوتراب و زمان و مکان آن اختلاف نظر وجود دارد اما از مجموع نقلها به دست میآید که رسول خدا(ص) در مکانها و زمانهای گوناگون علی(ع) را با این کنیه خطاب کرده است. در روایتی نقل شده است، در یکی از روزها که رسول خدا(ص) در عشیره[۷] بودند، بر بالین امام علی و عمار آمده و دیدند که آنها خوابیدهاند و بر سر و صورت علی(ع) خاکهای نرمی نشسته است. حضرت آن دو را با مهربانی بیدار کرد و خطاب به علی(ع) فرمود: "ای آغشته به خاک، برخیز! آیا نمیخواهی از شقیترین مردم روی زمین به تو خبر دهم، یکی به نام أحیمر (لقب قدار بن سالف) است که ناقه صالح پیامبر را پی کرد و دیگری کسی است که شمشیر بر فرق تو میزند و محاسن تو را به خون سرت رنگین میکند[۸].[۹]
ابو ریحانتین
- یکی دیگر از کنیههای امام علی(ع) ابو ریحانتین است که رسول خدا آن حضرت را با این کنیه خطاب کرده و معنی آن، پدر دو ریحانه بهشتی، یعنی امام حسن و امام حسین(ع) است. جابر از رسول خدا(ص) نقل کرده است که آن حضرت سه روز قبل از وفاتش به علی(ع) فرمود: "سلام خدا بر تو ای پدر دو ریحانه! سفارش میکنم که در دنیا دو ریحان گل بوستان من را عزیز بداری. زمان کمی مانده است که دو رکن تو (پیامبر و فاطمه زهرا) شکسته شوند. و خدای متعال جانشین من است درباره تو"[۱۰].[۱۱]
القاب امام علی(ع)
- در عرب، لقب اسمی است که افراد به آن شهرت پیدا میکنند و غیر از اسم اصلی شخص است و بر مدح یا ذم اشخاص دلالت دارد. القاب فراوان امام علی(ع) همگی بر مدح و شخصیت والای ایشان دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
- یکی از القاب امام علی(ع) امیرالمؤمنین است؛ حذیفه در روایتی از رسول خدا(ص) نقل کرده است که ایشان فرمودند: اگر مردم میدانستند علی در چه زمانی لقب امیرالمؤمنین یافت، هرگز فضائل او را انکار نمیکردند؛ زیرا علی در زمانی که آدم، بین روح و جسد بود لقب امیرالمؤمنین یافت؛ و سخن خدا چنین است: و هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را گرفت و ایشان را بر خودشان گواه گرفت که آیا پروردگار شما نیستیم؟ گفتند: چرا زمانی که خداوند از ملائکه، پیمان گرفت و ملائکه جواب مثبت دادند؛ پس خدای - تبارک و تعالی - فرمود: "من خدای شما هستم و محمد پیامبر شماست و علی سرپرست و امیر شماست"[۱۲].
- همچنین جابر از امام باقر(ع) روایت کرده است که از ایشان پرسیدم: چرا امیرالمؤمنین به این نام نامیده شد؟ حضرت در پاسخ فرمودند: خدا او را به این نام، نامیده است و این چنین در کتابش نازل کرده است: ﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ﴾[۱۳] و همانا محمد(ص) رسول من و علی(ع) امیرالمؤمنین است«اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَكَذَا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ ﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ﴾ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ»؛ [۱۴].
- یکی دیگر از القاب امام علی(ع) "وصی" است. در جنگ جمل جوانی از طایفه بنی ضبَّه با یک علامت از لشکریان عایشه بیرون آمد و گفت:ما طایفه بنی ضبه دشمنان علی هستیم؛ همان علی که از قدیم به وصی شناخته شده است[۱۵].[۱۶]
نامگذاری امام علی(ع)
- درباره اینکه چه کسی این نام را برای ایشان انتخاب کرده اختلاف نظر وجود دارد، زیرا نام "علی" تا آن زمان سابقه نداشت و کسی فرزندش را علی نام ننهاده بود[۱۷].
- درباره علت این نامگذاری روایات متعددی نقل شده که به یک مورد اشاره میکنیم؛ حافظ گنجی مینویسد: شبی که امام علی به دنیا آمد زمین، نورانی شد. پس ابوطالب از خانه بیرون آمد در حالی که میگفت: ای مردم! ولی خدا در کعبه به دنیا آمد. و زمانی که صبح شد؛ او به کعبه داخل شد در حالی که میگفت: ای خدای این شب تیره و تاریک و ای خدای ماه نورانی و نوردهنده. از لوح محفوظ و مخفی خودت برای ما بیان کن که اسم این نوزاد چه باشد.[۱۸] پس صدای منادی شنیده شد که میگفت: ای اهل بیت پیامبر برگزیده، شما را به فرزندی پاکیزه مخصوص گردانیدم. همانا اسم او علی است که از نام علی اعلی (خدا) گرفته شده است[۱۹].[۲۰]
تبار و خاندان امام علی
پدر امام علی
مادر امام علی
- مادرش فاطمه دختر اسد بود[۲۳].
برادران و خواهران امام علی
همسران و کنیزان امام علی
همسران فرزندان امام علی
فرزندان امام علی(ع)
- امام امیرالمؤمنین(ع) بیست و هفت فرزند از دختر و پسر داشت که اسامی آنان چنین است:
- حسن، حسین، زینب کبری، و ام کلثوم(ع) که مادر ایشان حضرت فاطمه(س) بودند؛
- محمد که کنیهاش ابوالقاسم و مادرش خوله دختر جعفر بن قیس از طایفه حنفیه بود؛
- عباس، جعفر، عثمان و عبدالله که به همراه برادرشان حضرت سید الشهداء در کربلا به شهادت رسیدند و مادر ایشان ام البنین، دختر حزام بن خالد بن دارم بود؛ و عباس را ابو قربه میگفتند، برای اینکه وی آبآور حرم امام حسین(ع) بود و لذا به ایشان سقاء گفته میشد، حضرت عباس(ع) در هنگام شهادت، سی و چهار سال داشت؛ عبدالله در حالی که بیست و پنج سال از عمرش میگذشت به شهادت رسید، و جعفر نیز در نوزده سالگی شهید شد؛
- عمر و رقیه، مادر این دو، امحبیب، دختر ربیعه بود؛
- محمد اصغر که کنیهاش ابوبکر بود و عبیدالله که در کربلا شهید شدند و مادرشان، لیلی دختر مسعود از قبیله بنی دارم بود؛
- یحیی که مادرش اسماء بنت عمیس بود و او در کودکی قبل از شهادت پدرش از دنیا رفت؛ رمله که مادرش، ام سعید، دختر عروة بن مسعود ثقفی بود؛
- دیگر فرزندان؛ نفیسه، ام کلثوم صغری، زینب صغری، رقیه صغری، ام هانی، ام الکرام، جمانه که کنیهاش ام جعفر بود، امامه، ام سلمه، میمونه، خدیجه، و فاطمه که مادرهای ایشان همه کنیزانی بودند که حضرت امیر(ع) آنان را خریده بودند.
- در روایات شیعه وارد شده است که حضرت فاطمه(ع) پس از وفات پدر بزرگوارش کودکی را سقط کرد که پیامبر(ص) او را محسن نام گذاشته بودند؛ بنابراین اولاد حضرت امیر(ع) بیست و هشت نفر خواهند بود[۲۴].[۲۵]
سرگذشت تاریخی امام علی
امام علی(ع) از ولادت تا بعثت
- امیرالمؤمنین(ع) در روز ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل[۲۶] در مکّه و درون کعبه به دنیا آمد؛ پدرش ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد بود[۲۷]. دوران کودکی امام با قطحی در مکه همزمان شد، بهگونهای که زندگی بر ابوطالب سخت میگذشت. به همین دلیل سرپرستی علی(ع) را پیامبر(ص) بر عهده گرفت و بدین ترتیب تربیت او از کودکی (شش سالگی) برعهده پیامبر(ص) نهاده شد[۲۸]. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: او مرا در دامن خویش پرورش داد، من کودک بودم که او مرا در آغوش خود میفشرد و در استراحتگاه مخصوص خویش جای میداد، تا جایی که میفرماید: «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ»[۲۹]. این تعابیر کنایه از شدت ملازمت و همراهی علی(ع) با رسول خدا(ص) است[۳۰].
- امام از کودکی در دامن پیامبر(ص) و مورد محبت او بود، حتی در غار حرا و هنگام بعثت پیامبر(ص) در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله شیطان را هنگام نزول وحی شنید[۳۱]. به اتفاق نظر تمام مسلمین او نخستین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد[۳۲] (در ده سالگی) و در روزی که پیامبر(ص) مأمور شد دعوت خود را نسبت به خویشاوندان علنی کند، ایمان خود را به پیامبر اظهار کرد و به صراحت برای یاری پیامبر اعلام آمادگی کرد و پیامبر هم او را وصیّ و جانشین خود خواند[۳۳].
تربیت امام علی در دامان پیامبر خاتم
اسلام امام علی
امام علی(ع) از بعثت تا رحلت رسول خدا(ص)
- امیرالمؤمنین لحظهای همراهی و تبعیت محض از پیامبر اکرم(ص) را رها نکرد[۳۴]. در شب (لیلة المبیت) یعنی شب توطئۀ قریش برای کشتن پیامبر، در بستر آن حضرت خوابید و زمینۀ هجرت پیامبر(ص) به مدینه را فراهم ساخت. در سال دوم هجرت، با دختر پیامبر، فاطمه(ع) ازدواج کرد، که ثمرۀ آن چهار فرزند بود: حسن، حسین، زینب و ام کلثوم(ع). در کنار پیامبر، به دفاع از اسلام و مبارزه با مشرکان و منافقان پرداخت و در همۀ غزوات صدر اسلام ـ جز تبوک ـ شرکت جست و بارها زخم برداشت و تا مرز شهادت پیش رفت. در جنگ احد، چنان رشادت و شهامت از خویش نشان داد که ندای غیبی برآمد: «لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِی»[۳۵].
- رسول خدا(ص) در مسیر بازگشت از آخرین حج عمر خویش در غدیر خم، علی(ع) را به جانشینی خود تعیین فرمود و همه با آن حضرت بیعت کردند[۳۶]. همراهی و مصاحبت همراه با شدت محبت و تبعیت تا آخر عمر پیامبر ادامه داشت تا جایی که آن حضرت در آغوش علی(ع) جان سپرد[۳۷].
امام علی در شعب ابیطالب
حادثه یوم الدار
خوابیدن امام علی در بستر پیامبر خاتم
هجرت امام علی به مدینه
عقد اخوت امام علی با پیامبر خاتم
خواندن آیات برائت از مشرکان
حضور امام علی در غزوات
حضور امام علی در سریهها
وصیت پیامبر خاتم به امام علی
امام علی(ع) از رحلت رسول خدا تا خلافت
- مهمترین رویداد پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) تشکیل شورای سقیفه و کنار گذاشتن امام علی(ع) از خلافت بود که پیامبر بارها در یوم الإنذار، منزلت و غدیر از آن یاد کرده بود[۳۸]. هر چند در عصر خلفا، علی(ع) قدرت و حکومت نداشت، اما خدمات بسیار ارزندهای را به امت اسلامی ارائه کرد و دست از یاری اسلام و مسلمانان برنداشت[۳۹]، از جمله پاسخگویی به سؤالات اعتقادی و دفع شبهات یهود و نصارا، هدایت و راهنمایی دستگاه خلافت در مسائل دشوار، به ویژه امور قضایی[۴۰] و خدمات اجتماعی مانند: انفاق به فقرا و یتیمان و آزاد کردن بردگان، درختکاری و حفر قنات و...[۴۱]. امام علی(ع) خلفا و حوادث سخت این دوران را در خطبۀ (شقشقیه) به زیبایی ترسیم فرموده است[۴۲].
امام علی(ع) از خلافت تا شهادت
- پس از کشته شدن خلیفۀ سوم، مردم به سوی امام علی(ع) هجوم آوردند، امام با اصرار مردم و تمام شدن حجت، خلافت را قبول کردند[۴۳]. ایشان در دوران کوتاه حکومت با سه گروه روبرو بود:
- کسانی که بیعت کرده بودند، اما به دنبال مقام و منصب بودند و چون امام امتیازهای دوران گذشته را از آنان گرفت و در عین حال منصبی به آنان نداد، بیعت خویش را شکستند، اینها ناکثین بودند که جنگ جمل را علیه امام به راه انداختند.
- معاویه، از زمان عثمان والی شام بود و سودای خلافت در سر داشت. او مقابل امام(ع) ایستاد و جنگ صفین میان سپاه امام و معاویه (قاسطین) درگرفت. دنیاطلبان و کینهتوزان، خون عثمان را بهانه قرار دادند و بر ضد حکومت علوی جنگ به راه انداختند.
- خوارج، گروهی از سپاه حضرت بودند که به دلیل کوتهبینی در مقابل امام قرار گرفتند و جنگ نهروان را به امام تحمیل کردند. پس از جنگ نهروان، امام(ع) کوفیان را به جهاد با معاویه ترغیب کرد، آنها به بهانههای واهی از تمکین سرباز زدند[۴۴].
عصر امام علی
شرایط سیاسی و اجتماعی
شرایط دینی و فرهنگی
شمایل و صفات ظاهری امام علی
- شمایل به معنای خلق و خوی و خصوصیات چهره و اندام و سیمای ظاهری هرکس است[۴۵]. دربارۀ امیر المؤمنین و شمایل او در روایات و تواریخ نکاتی آمده است از جمله اینکه: چهارشانه، نسبتا کوتاه قد و کمی فربه، چهرهاش زیبا و گندمگون، چشمانی سیاه و درشت، جلوی سرش مو نداشت (اصلع) و موهای اطراف سرش تا لالۀ گوش میرسید. گردنش نقرهگون، محاسنش پرپشت، میان دو شانهاش پهن، کف دستان پرگوشت، عضلات بازو و ساعد سطبر، سینه فراخ و استخوانهای مفاصلش درشت بود. هنگام راه رفتن متمایل به جلو بود و هنگام رفتن به جنگ، هروله میکرد. اغلب خندهرو بود، محاسن سفیدش را رنگ نمیزد. در سینهاش تا ناف، خطّی از مو بود، همچون شیرغرّان، شجاعت و قدرتی فوقالعاده داشت، بازوی هرکس را میفشرد، نفسش بند میآمد[۴۶].
امامت و ولایت امام علی
نصب الهی امام علی به امامت
صفات امامت در امام علی
علم لدنی امام علی
- بنابر روایات، امام علی(ع) از دانش لدنی بهرهمند بوده؛ دانشی که از سوی خداوند افاضه میگردد. از روایات بسیاری برمیآید دانش امام علی(ع) از همه مردم ـ جز پیامبر(ص) ـ بیشتر بوده است[۴۷].[۴۸] آگاهی از علوم مختلف و پیشگوییهای حضرت نشان از دانش فراوان اوست[۴۹]. چنانچه پیامبر فرمودند: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا»[۵۰]. به تصریح مفسرین آیه علم الکتاب (سوره رعد آیه ۴۳) در مورد او نازل شده است[۵۱].
عصمت امام علی
افضلیت امام علی
فضایل و مناقب امام علی
کرامتهای امام علی (رخدادهای خارقالعاده زندگی امام علی)
دیدگاههایی درباره شخصیت امام علی
- او از شاخصترین چهرههایی است که دوست و دشمن، مسلمان و غیرمسلمان، فیلسوف و مورخ نتوانستهاند از ذکر فضایل او چشمپوشی کنند[۵۲]. معاویه درباره او گفته است: دنیا عقیم است که مانند علی بزاید[۵۳]. ابن سینا گفته است: علی(ع) در میان یاران رسول خدا(ص) مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادی بود[۵۴]. در نظر جرج جرداق مسیحی، علی(ع) مردی الهی و همرتبه حضرت مسیح(ع) است[۵۵].
سیره امام علی
نقشهای ویژه امام علی
- برخی از افتخارات و نقشهای ویژه امیر المؤمنین(ع) عبارت است از: اولین حامی پیامبر در یوم الإنذار[۵۶]؛ فدایی رسول خدا(ص) در لیلة المبیت[۵۷]؛ برادری پیامبر[۵۸]؛ شجاعت بی نظیر[۵۹]؛ سخاوت و ایثار[۶۰]؛ جان پیامبر[۶۱]؛ پدر امت[۶۲]؛ میزان اعمال[۶۳] و... آیات بسیار و روایات متعددی در شأن و منزلت امیرالمؤمنین نازل شده که بحث مفصل و مستقلی میطلبد.
اصحاب امام علی
مخالفت و دشمنی با امام علی
- عدالتمحوری و دینمداری امام علی(ع) سبب مخالفت گروههایی با ایشان شد؛ البته آن حضرت در نحوۀ مقابله با ایشان نه حبّ و بغض شخصی، بلکه مصلحت عموم مسلمانان و نظام اسلامی را در نظر داشت. مخالفان حضرت سه گروه بودند: ناکثین (اصحاب جمل)، قاسطین (معاویه) و مارقین (خوارج نهروان)[۶۴]. ویژگیهای اصلی مخالفان امام جهل خوارج[۶۵]، نفاق که مشخصه معاویه و طرفداران او بود[۶۶] و جمود و تعصب باطل بود[۶۷].
- حضرت علی(ع) تفاوت میان دشمنان خود را به خوبی میدانست؛ معاویه آگاهانه به دنبال باطل بود، ولی خوارج انسانهای حقجویی بودند که از روی نادانی و حماقت اشتباه کرده بودند. از این رو بیت المال آنها را قطع نکرد و با نهایت جوانمردی و سعۀ صدر کامل با آنها برخورد کرد[۶۸]. ولی وقتی دست به مخالفت عملی و آشوبگری زدند، با شجاعت آنها را سرکوب کرد[۶۹].
مظلومیت علی
- دوستان جاهل و دشمنان آگاه با بیمهری با ایشان رفتار کرده تا آنجا که در زمان حیات و پس از شهادت، مظلومترین فرد تاریخ اسلام بود[۷۰]. رسول خدا(ص) فرمودند: «یا علی، پس از من تو مظلوم میشوی، پس وای بر آنکه به تو ستم و تعدّی کند»[۷۱]. خود امام علی(ع) نیز به مظلومیت خویش تصریح کرده است: «از آن دم که رسول خدا وفات یافت، من پیوسته مظلوم بودهام»[۷۲]. جهل و تعصب مردم و عدالتطلبی علی(ع) سبب شد، تا نه تنها در بعد سیاسی که در بعد معرفتی هم تنها باشد[۷۳].
- برخی از نمودها و جلوههای مظلومیت حضرت از این قرار است:
- غصب خلافت: حضرت در خطبه شقشقیه به آن اشاره فرموده و میفرماید: میراث نبوت را غارت کردند[۷۴].
- غصب فدک: در نامه به عثمان بن حنیف به این ظلم اشاره فرموده است[۷۵]، که به هدف از بین بردن پشتوانه مالی بود.
- شهادت همسر جوان: بعد از رحلت پیامبر، به قصد درهم کوبیدن پایگاه مقاومت در برابر غصب خلافت در خانه فاطمه زهرا(س) را آتش زدند، او را کتک زده، فرزندش را سقطکردند و در نهایت در اثر آسیبهای روحی و جسمی به شهادت رسید.
- اهانت خوارج: خوارج همواره خون به دل مولا کرده و او را به شرک و کفر متهم و از او میخواستند توبه کند[۷۶].
- تخلف و نافرمانی یاران: جهالت گروهی و بیت شکنی عدهای و بی اعتنایی به دستورهای او از ظلمهای یارن اوست[۷۷].
- شهادت مظلومانه و قبر پنهان: کیفیت شهادت در محراب عبادت و دفع شبانه و مخفیانه بیرون از کوفه، به جهت ترس از نبش قبر و توهین خوارج، که تا زمان امام صادق(ع) قبر حضرت مخفی بود از جلوههای مظلومیت اوست[۷۸].
- هتک حرمت پس از شهادت: لعن و دشنام و به شهادت رساندن یاران و شیعیان راستین حضرت، جلوگیری از نشر فضائل علی(ع) و تبلیغات سوء بر علیه حضرت از نشانههای دیگر مظلومیت حضرت است[۷۹].
- اما تلاش دستگاه تبلیغاتی برای کم فروغ ساختن خورشید معنویت نقش برآب شد. عظمت امام علی(ع) و اندیشههای او با چنین دسیسههای کودکانهای فراموش نشده و نمیشود و روز به روز عشق و علاقه مردم به او بیشتر میشود[۸۰].
شهادت امام علی
- امام علی(ع) در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری در محراب مسجد کوفه با ضربت شمشیر ابن ملجم مرادی مجروح شد. و دو روز بعد در شب بیست و یکم ماه رمضان در حالی که شصت و سه سال از عمر ایشان میگذشت به شهادت رسید و با رحلت خود دنیا را در ماتم فرو برد[۸۱].[۸۲]
مقدمه
علی بن ابیطالب (به عربی: عَلِیّ ٱبْن أَبِی طَالِب؛ زادهٔ ۱۳ رجب ۳۰ عامالفیل برابر با ۲۳ قبل از هجرت (۱۳ سپتامبر ۶۰۱ میلادی) – درگذشتهٔ ۲۱ رمضان ۴۰ قمری) (۲۹ ژانویه ۶۶۱ میلادی) امام اول تمامی شاخههای مذهب شیعه، خلیفهٔ چهارم از خلفای راشدین اهل سنت و پسرعمو و داماد محمد است. او فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد، همسر فاطمهٔ زهرا، و پدر حسن، حسین و زینب است. وی از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری، کمتر از پنج سال، بهعنوان خلیفه بر خلافت اسلامی جز شام حکومت کرد. او در میان طیف وسیعی از مسلمانان از جایگاه برجستهای برخوردار است.
در کودکی به دلیل بدهکار شدن پدرش، محمد سرپرستی او را بر عهده گرفت. پس از دعوت محمد، علی در سن حدوداً ۹ تا ۱۱ سالگی از اولین ایمانآورندگان به اسلام گشت؛ پذیرش دعوت او را در یوم الدار علناً اعلام کرد و محمد او را «برادر و وصی و جانشین خود» نامید. گفته میشود در شب لیلة المبیت به هجرت محمد کمک کرد و محمد پس از مهاجرت به مدینه و ایجاد پیمان برادری بین مسلمانان، او را بهعنوان برادر خویش انتخاب کرد. او در مدینه در اغلب جنگها پرچمدار سپاه اسلام بود و به دلاوری مشهور گشت.
مسئلهٔ حق وی در خلافت پس از محمد منجر به شکاف اصلی میان مسلمانان و تقسیم آنان به دو گروه شیعه و سنی شد. محمد در بازگشت از حجةالوداع در غدیر خم جملهٔ «هر که من ولی او هستم، این علی ولی او است» را به زبان آورد؛ اما مقصود این عبارت مورد اختلاف شیعه و سنی قرار گرفت. شیعیان بر این اساس معتقد به نصب امامت و خلافت در خصوص علی شدند و اهل سنت آن را به معنای دوستی و محبت علی تفسیر میکنند. پس از درگذشت محمد، زمانی که علی مشغول کفن و دفن وی بود، جمعی از مسلمانان در سقیفهٔ بنیساعده گرد هم آمدند و بعد از مشورت با یکدیگر دربارهٔ انتخاب جانشین او، سرانجام با ابوبکر
پانویس
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۱.
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۴.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ الفصل الثانی فی ذکر أسمائه و ألقابه(ع) طبرسی، فضل بن حسن، أعلام الوری بأعلام الهدی (ط- القدیمة)، ص ۱۵۴ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص ۷۹.
- ↑ الصحیح من سیره امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص ۱۵۴ و الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین نوشته سید بن طاووس.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۹۴؛ «قَالَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ عَلِیَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ خُلِقَ عَلِیٌّ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ بَعْدِی یُبَیِّنُ لَهُمْ مَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ سُنَّتِی وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ یَعْسُوبُ الدِّینِ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ»؛ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط القدیمة)، ص ۲۴ و ر.ک: الصحیح من سیره امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص ۱۴۰ الفصل الرابع الاسماء و الالقاب و الکنی.
- ↑ در نیمه جمادی الاول سال دوم هجرت، پیامبر(ص) و گروهی از مسلمانان در تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان به سوی شام میرفتند؛ تا نقطهای به نام “عشیره” پیش رفتند؛ از همین رو به این غزوه، غزوه عشیره گویند.
- ↑ «قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ! أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَشْقَى النَّاسِ... أُحَيْمِرُ ثَمُودَ عاقِرُ الناقَةِ وَ الَّذِي يَضْرِبُكَ عَلَى هَذَا -يَعْنِي قَرْنِهِ- فَيُخْضَبُ هَذِهِ مِنْهَا -وَ أَخَذَ بِلِحْيَتِهِ-»؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۳۴؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۶.
- ↑ «سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي»؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۹۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۱۶۶؛ نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص۹۸؛ المناقب، موفق خوارزمی، ص۱۴۱.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۷.
- ↑ «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، وَ قَولُهُ تَعَالَى: ﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى﴾ وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: بَلَى، فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ وَ أَمِيرُكُمْ»؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۶۷.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زادههای آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
- ↑ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۴۸.
- ↑ يا ربّ هذا الغسق الدجيّ *** و القمر المبتلج المضيّ بيّن لنا من حكمك المقضيّ *** ما ذا ترى في اسم ذا الصبيّ؟
- ↑ يا أهل بيت المصطفى النبيِّ *** خصصتمُ بالولدِ الزكيِّ إنَّ اسمه من شامخِ العليِّ *** عليٌّ اشتقَّ من العليِّ کفایة الطالب، گنجی شافعی، ص۴۰۶؛ الفصول المهمه، ابن صباغ، ص۱۷۳ (پاورقی).
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۲.
- ↑ احمد حنبل فضائل امیرالمؤمنین، ص ۱۳۷ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص ۶۲.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۲.
- ↑ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۴.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص ۴۵۲؛ شیخ مفید الارشاد، ج۱، ص ۶ و برای بررسی اقوال در سال ولادت امیرالمؤمنین(ع)، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص ۱۸۴.
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵؛ فرهنگ شیعه ص ۹۴؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ سیره ابن هاشم، ج۱، ص ۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص ۲۰۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۰۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲. من همچون بچه شتری که در پی مادرش میرود در پی رسول خدا، ص بودم و از او جدا نمیشدم. او هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو برایم اشکار میکرد و به من فرمان میداد که به او اقتدا کنم.
- ↑ ر.ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳؛ سیره پیشوایان، ص ۷۱.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، امامت و رهبری، مجموعه آثار ج ۴ ص ۸۵۹؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت ص ۲۱ تا ۲۶.
- ↑ «سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ»؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۵۷؛ امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید.۵
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج ۲ ص ۱۵۴.
- ↑ مسند احمد، ج ۱ ص ۸۴، ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۵۲.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ نهج البلاغه، خ ۳؛ اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۴ ـ ۴۲۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۲۱ تا ۲۶.
- ↑ «فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ. فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲. ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم شاهد شکافی در اسلام یا نابودی آن باشم که مصیبتش برای من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر باشد حکومتی که متاع و بهره دوران کوتاه زندگی دنیاست و آنچه از آن بوده است به زودی زوال میپذیرد همان گونه که سراب زائل میگردد.
- ↑ ر.ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳ و سیره پیشوایان، ص ۷۱؛ امام علی(ع) و همگرایی اسلامی در عصر خلافت.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص ۷۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۳، دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ٢؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۷؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۴۳.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۲۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۹۸.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۳۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱ ص ۳۶۷؛ تفسیر صافی ج ۳ ص ۷۷؛ کنز الدقائق ج ۶ ص ۴۸۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ۲۶ تا ۳۳.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۹۹.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، عدل الهی، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۷۶.
- ↑ اعیان الشیعة، ج ۱ ص ۴۲۱- ۳۲۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۷-۹۸؛ دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۷؛ دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص ۳۹۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲؛ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۹۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.
- ↑ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۵۷۱-۵۸۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت ص ۹۳ تا۱۰۶.
- ↑ ر.ک: مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۶۱۱؛ مطهری مرتضی، حکمتها و اندرزها، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۴۹.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۷۸ و ص ۳۳۸ و ج ۲۱، ص ۸۸ ـ ۹۲.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۹۳ تا۱۰۶.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۱۱.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۶۳ تا۷۵؛ مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۰۷ و ۶۱۳.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
- ↑ «یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْمَظْلُومُ مِنْ بَعْدِی فَوَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَکَ وَ اعْتَدَی عَلَیْکَ»؛ عیون اخبار الرضا، ج ۱ ص ۳۰۳.
- ↑ امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶؛ «مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)».
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۶۰ و ۴۶۱؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
- ↑ «أَرَى تُرَاثِي نَهْباً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ «بَلَى كَانَتْ فِي أَيْدِينَا فَدَكٌ مِنْ كُلِّ مَا أَظَلَّتْهُ السَّمَاءُ»؛ نهج البلاغه، نامه:۴۵.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، مشکلات علی، ج ۱۶ ص۶۰۳؛ج۲۲، ص ۲۴۹؛ محمدی، عبدالله، امیرمؤمنان علی چلچراغ حکمت ص۱۰۷ تا۱۰۹.
- ↑ خطبه ۲۷، ۳، ۲۵، ۱۸۲ و ۷۰ از نهج البلاغه صبحی صالح.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۴؛ و انسان کامل، ج ۲۳، ص ۱۸۰؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۸۲.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، مجموعه آثار ج ۱۷، ص ۴۳۵؛ الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۲۲۰، ۵۸، ۵۹. نمونههایی از آنها در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۶۳ به بعد آمده است.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
- ↑ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۹؛ تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۶، ص۱۹.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۰.