تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش)
تفسیر انتظار امام مهدی به احتراز یا اکتفا به وظایف فردی چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | انتظار مذهب احتراز |
تفسیر انتظار امام مهدی به گوشهگزینی یا احتراز چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
خامنهای | هاشمی شهیدی | دانش | حیدری | مهدویفرد | شفائی |
آیتی | هدایتنیا | حکیمی | نوروزی | قائمی | طاووسی |
مسلک احتراز در تفسیر انتظار چه میگوید؟
- انتظار به معنای احتراز یا به عبارتی دیگر: مسلک اکتفا به وظایف فردی یعنی: دیدگاهی که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش وی میشود[۱]؛ احتراز برداشت اشتباهی از انتظار است که نه تنها دست به هیچ کاری نمیزند؛ بلکه مانع کسانی میشوند که در راه انتظار تلاش و فعالیت میکنند[۲]. طرفداران این نظریه بر این باورند که حکومت جهانی حضرت حجت زمانی محقق میشود که جهان پر از ظلم و ستم شود در نتیجه هر عملکرد مثبتی اعم از شخصی و اجتماعی میتواند ظهور حضرت را به تاخیر بییندازد[۳]. به عبارت دیگر: انتظار به این معنا، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید تا صاحب عصر و زمان، خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را بر طرف نماید[۴].
- این اندیشه را در گونههای مختلفی ازسوی برخی کجاندیشان مطرح شده است:
- عدهای انتظار فرج را فقط به معنای دعا برای ظهور امام عصر معنی میکنند هر چند امکان دارد در مواردی خاص دست به عمل شوند یعنی در موارد جزئی امر به معروف و نهی از منکر کنند[۵].
- گروهی معتقدند انتظار فرج یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ اقدام عملی نباید انجام داد فرق این دسته با دستۀ فوق این چنین است که در دسته بالا در مواردی امر به معروف انجام میشد اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند[۶].
- عدهای دیگر اعتقاد دارند باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید[۷]، یعنی اگر در جایی نیاز بود امر به معروف و یا نهی از منکر شود نباید به این وظیفه عمل کرد، به بیان دیگر مکلف باید از هر عمل مثبتی (حتی دعا کردن) و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشد و منتظر بماند تا امام عصر(ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاح مفاسد را برطرف کند این مثل آن است معتقد باشیم در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند[۸].
- عدهایی اعتقادی فراتر از اعتقاد دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به گناهان و فساد دامن زد[۹]. یعنی باید مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم شود. در این دسته، هم افراد ساده لوح وجود داشتند و هم اشخاص منحرف با مقاصدی ناصواب[۱۰].
- برخی هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع دانسته و عقیده دارند این عمل با روایات مغایر است و هر عَلَمی قبل از ظهور حضرت بلند شود، طاغوت است[۱۱].[۱۲].
عوامل ایجاد مسلک احتراز
- در اینکه چه عواملی موجب چنین برداشت اشتباهی از انتظار شده است احتمالات مختلفی وجود دارد مانند:
- تحریف معنای انتظار: این تحریف زمانی شکل گرفت که حاکمان ظالم، به معنای واقعی انتظار که همان مسئولیت پذیری و تکلیف آفرینی است پی بردند و برای اینکه موقعیت خودشان از بین نرود معنای واقعی انتظار را تحریف کردند و این در حالی است که عده ای از منتظران هم فریب این خدعه را خورده و این تعریف تحریف شده را پذیرفتند[۱۳].
- برداشت اشتباه از روایات: در برخی از روایات آمده است که ظهور امام زمان هنگامی محقق میشود که جهان از ظلم و فساد پرشود. برخی طبق این احادیث نتیجه گرفتهاند که وجود ظلم و ستم پیش از ظهور، امری قهری و طبیعی است و مقدمۀ ظهور و فرج است؛ بنابراین، نمیتوان با مقدمۀ ظهور مبارزه کرد و از امر به معروف و نهی از منکر که اصل مسلّم اسلام است، سخن گفت[۱۴].
نقد مسلک احتراز
- از جمله نقدهای به این مسلک موارد ذیل است:
- تعارض با آیات قرآن: حمایت از مظلوم در مقابل ظالم، یک اصل مسلّم و مهم اسلامی است. اسلام به مسلمانان اجازه نمیدهد در برابر ظلم مستکبرین به ستمدیدگان جهان بیتفاوت باشند و این یکی از ارزشمندترین دستورات اسلامی است: ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا﴾[۱۵] نظریۀ انتظار مذهب احتراز، منتظران و جامعۀ منتظر را به بیتفاوتی فرا میخواند که با آیات قرآن و اصل مسلّم دینی که یاری و کمک به مظلومان است در تعارض و تضاد است[۱۶].
- تعارض با روایات عام دربارۀ مسئولیت پذیری مسلمانان: برخی از روایات وجود دارد که وظیفۀ مسلمانان را در برابر سایرین بیان میکنند از جملۀ این روایات موارد زیر است:
- در روایتی پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که صبح کند و به امور مسلمانان توجهی نکند، مسلمان نیست»[۱۷].
- همچنین ایشان در مسئلۀ امر به معروف فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر کنید والا خداوند بدترین و شرورترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را مستجاب نمیکند»[۱۸]. این دو روایات در تضاد با مذهب احتراز است، چراکه در این روایات بی تفاوتی و بی مسئولیتی مسلمین در هر زمانی را مورد مذمت قرار داده است[۱۹]
- تعارض با روایات خاص در باب ظهور: امام صادق(ع) در جواب این سوال که مرگ منتظر در زمان انتظار چه فضیلتی دارد فرمودند: «او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او بوده باشد. سپس سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر(ص) در مبارزاتش همراه بوده است»[۲۰]. لازمۀ سخن چیزی غیر از مسئولیت پذیری شخص منتظر نیست چراکه چنین تشبیهی دربارۀ منتظران حکایت از این دارد که نوعی رابطه و تشابه میان انتظار، جهاد و مبارزه برقرار است[۲۱].
- فهم نادرست از روایات ظلم و جور: برخی از کسانی که مذهب احتراز را پذیرفتند در اغلب موارد برداشت غلطشان از روایات سبب پذیرفتن چنین مذهبی شده است، از جملۀ این روایات، روایت «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا (بَعْدَ مَا) مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً». این برداشت نادرست با نقدهای بسیاری مواجه است؛ از جمله موارد ذیل است:
نقد تمسک به روایات ظلم و جور
- این برداشت با فلسفه انتظار منافات دارد؛ زیرا فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگیهای محیط و جامعه است[۲۲].
- امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مسلّم و از ضروریات اسلام و مورد اتفاق عالمان دینی است. از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر بر هر کسی که توان و قدرت دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود واجب است. بیگمان امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری سازگاری دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز[۲۳].
- این چنین روایات، از جهانی پر از ظلم و ستم سخن میگویند نه جهانی پر از ظالم و ستمگر؛ بین جهان پر از ظلم و جهان پر از ظالم فرق است؛ زیرا اگر گفتیم جهان پر از ظلم میشود لازمهاش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این ظلمها به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد[۲۴].
- براساس آیۀ ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۲۵] در زمان ظهور صالحان و مستضعفان وارث زمین میشوند. اگر مراد از فراگیر شدن ظلم و ستم در این روایات این باشد که افراد صالح محو و نابود میشوند پس آیۀ مذکور و آیات دیگر قرآن که از حاکمیت مستضعفین در عصر ظهور سخن میگویند تعارض خواهد داشت و در تعارض روایات و آیات قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط میشود روایات متعارض با قرآن است[۲۶].
- از ظاهر روایاتی که از گسترش ظلم و ستم خبر میدهند، به دست میآید فراگیر شدن ظلم و ستم به معنای گسترش ظلم طبقه حاکم است؛ زیرا لازمۀ ظلم و ظالم بودن، وجود مظلوم است. طبق این نگرش زمان ظهور حضرت مهدی (ع) هنگامی خواهد بود که ظلم طبقۀ حاکم در ابعاد مختلف زندگی مردم شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچگاه مسئولیت مبارزه با ستم و جانبداری از عدالت، از افراد صالح و مستضعف که میخواهند وارث حکومت زمین گردند، سلب نمیشود[۲۷].
ادله اثبات مسئولیت پذیری منتظران
- البته برای اثبات اینکه منتظران در زمان انتظار باید اهل تلاش و مسئولیت پذیری باشند باید توجه داشت انتظار یک حالتی نفسانی است که وقتی شدید شد به طور خودکار از قلب به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد. از نگاه عقل اگر چنین اتفاقی محقق نشد یعنی فعالیت عملی برای منتظر در زمان انتظار شکل نگرفته و این نتیجه به دست میآید که شخص از ابتدا منتظر نبوده است[۲۸]. اگر ما به مفهوم واقعی انتظار بنگریم دور از انصاف است که "انتظار" را عامل رکود و سستی بدانیم، زیرا "انتظار" به معنای امید و آرزو است و تردیدی نیست که "امید و آرزو" در زندگی انسان یکی از مؤثّرترین عوامل تحرّک بشر است که ایجاد جاذبه میکند و انسان را به راه میاندازد و او را به سوی خود میکشاند[۲۹].
- همچنین پیامبر اکرم(ص) بالاترین اعمال امتش در زمان غیبت را انتظار فرج میداند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ تَعَالَی»[۳۰] با توجه به این روایت انتظار بدون هیچگونه عملی نمیتواند بهترین عمل باشد و این در تضاد کامل با مذهب احتراز است[۳۱].
- انتظار امام عصر(ع) به آن معنی نیست که دربارۀ اجرای حقایقِ دین، دست روی دست گذاشته و کاری انجام ندهیم، به خصوص دربارۀ واجبات دینی مثل جهاد در راه اجرای قوانین دین و امر به معروف و نهی از منکر. همچنین انتظار، رها کردن کفار به حال خود و تسلیم امور به آنها نیست، متصدی شدن ظالمین در امور مسلمین نتیجهاش این است که هیچگونه اقدامات اصلاحی مثل امر به معروف و نهی از منکر در آن جامعه وجود نداشته باشد[۳۲].
نتیجه گیری
- آنچه از مجموع آیات و روایات اسلامی و مفهوم خود کلمه "انتظار" استفاده میشود این است که انتظار، در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، عامل رشد و اصلاح، عامل مقاومت و پیشرفت، عامل بیداری و بقای جامعه، و بالاخره عامل حرکت و جنبش و قیام و از عقاید تاریخساز و انقلابآفرین اسلامی و بذر اصلی قیام جهانی حضرت مهدی (ع) است[۳۳].
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله حسینی خامنهای؛ |
---|
آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «آفتاب در سایه» در اینباره گفته است:
«یک معنای انحرافی در باب انتظار بود (....) کسانی که مغرض و یا نادان بودند، اینطور به مردم یاد داده بودند که انتظار، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید تا صاحب عصر و زمان، خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را بر طرف نماید. انقلاب، این منطق و معنای غلط و برداشت باطل را، یا کمرنگ کرد و یا از بین برد. پس بحمد اللّه این معنا، امروز در ذهن جامعه ما نیست[۳۴] اعتقاد به امام زمان، به معنای گوشهگیری نیست. جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ میکردند، الآن هم در گوشه و کنار تبلیغ میکنند که امام زمان میآید و اوضاع را درست میکند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم!؟ چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم!؟ این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند، چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز بشود و همه دنیا را روشن کند. خورشید فردا، ربطی به وضع کنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما میبینیم در هر نقطه دنیا، ظلم و بیعدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان(ع) برای مبارزه با آنها میآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم[۳۵]. خود آقا میآید انجام میدهد، یعنی چه؟ امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام بکند. از صفر که نمیشود شروع کرد! جامعهای میتواند پذیرای مهدی موعود (ارواحنا فداه) باشد که در او آمادگی و قابلیّت باشد؛ و الّا مثل انبیا و اولیای طول تاریخ میشود[۳۶]»[۳۷].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید اسدالله هاشمی شهیدی، در کتاب «ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان» در اینباره گفته است:
«آنچه از مجموع آیات و روایات اسلامی و مفهوم خود کلمه "انتظار" استفاده میشود این است که انتظار، در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، عامل رشد و اصلاح، عامل مقاومت و پیشرفت، عامل بیداری و بقای جامعه، و بالاخره عامل حرکت و جنبش و قیام و از عقاید تاریخساز و انقلابآفرین اسلامی و بذر اصلی قیام جهانی حضرت مهدی(ع) است.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین دانش؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسماعیل دانش، نویسنده مقاله «نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی» در اینباره گفته است:
«برخی از "انتظار" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را مذهب احتراز پنداشتهاست. براساس این نگرش، منتظران باید گوشهگیری نمایند و در برابر فسادها و بیعدالتیها از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. میرفطروس میگوید: "انتظار، مذهب احتراز است؛ مذهبی است که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". امام خمینی (ره) که از این برداشت تخریب کننده، رنج میبرد و انحرافات آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در انتظار ظهور بود و اصولاً حکومت واحد جهانی حضرت(ع) زمانی تحقق پیدا میکند که جهان پر از ظلم و ستم شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به ترویج گناه و فساد در جامعه دامن زد و مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از فساد و ظلم و جور شود؛ در نتیجه حضرت مهدی(ع) ظهور میکند.
دسته اول: روایات فراوان و معتبری از شیعه و سنی وجود دارند که در آنها آمده است: باید به یاری مظلومان شتافت؛ از جمله در روایتی آمده است: «مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[۴۳]؛ کسی که صبح کند و به امور مسلمانان توجهی نکند، مسلمان نیست. دسته دوم: برداشت و نظریه "انتظار، مذهب احتراز" با روایات زیر نیز منافات دارد. در روایت آمده است: "کسی از امام صادق(ع) پرسید: چه میگویید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در چنین حالی از دنیا میرود؟ آن حضرت در پاسخ، فرمود: «هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»[۴۴]؛ او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او بوده باشد. سپس سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر(ص) در مبارزاتش همراه او بوده است. این مضمون، در روایات با تعبیرات گوناگونی نقل شده است. در برخی از احادیث این تعبیر آمده است: «بِمَنْزِلَةِ اَلضَّارِبِ بِسَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ»[۴۵]؛ همانند شمشیرزنی در راه خداست. در برخی از احادیث آمده است: "کمن فارع مع رسول الله بسیفه"؛ همانند کسی است که در خدمت پیامبر(ص) با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد. در حدیثی آمده است: «بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ...»[۴۶]؛ همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد. در برخی احادیث آمده است: «بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّه»[۴۷]؛ همانند کسی است که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند. در برخی احادیث نیز چنین آمده است: «بِمَنْزِلَةِ مَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»[۴۸]؛ همانند کسی است که با پیامبر(ص) شهید شود. چنین تشبیهاتی که درباره منتظران ظهور مهدی(ع) وارد شده است، حکایت از این میکند که نوعی رابطه و تشابه میان انتظار، جهاد و مبارزه وجود دارد. مذهب احتراز میگوید: "عالم باید پر از معصیت شود. نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم". در پاسخ میگوییم: اولاً، این برداشت با فلسفه انتظار منافات دارد؛ زیرا فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگیهای محیط و جامعه است. آیت الله مکام شیرازی میفرماید: "انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر شود امید ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه فساد مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "وعده وصل چون شود نزدیک؛ آتش عشق تیزتر گردد" وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد". ثانیاً، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مسلّم و از ضروریات اسلام و مورد اتفاق عالمان دینی است. قرآن کریم میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۴۹]. از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر بر هر کسی که توان و قدرت دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود واجب است. پیامبر اسلام(ص) میفرماید: "باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدترین و شرورترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نمیگرداند". امام صادق(ع) میفرماید: «اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ». بیگمان امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری سازگاری دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. در پاسخ روایاتی که از جهانِ سرشار از ستم خبر میدهند، میگوییم: اولاً، این چنین روایات از جهانی پر از ظلم و ستم سخن میگویند، نه جهانی پر از ظالم؛ بین جهان پر از ظلم و جهان پر از ظالم فرق است؛ زیرا اگر گفتیم جهان پر از ظلم است، چه بسا ظلمهایی جهانی از ظالمانی محدود و قابل شمارش به وجود آمده باشد؛ چنانکه در عصر ما بسیاری از ظلمها و بیعدالتیهایی که صورت میگیرد به حاکمان و گروههای مشخصی مربوط میشود، نه به همه مردم. احادیثی هم که از جهان پر از ظلم خبر میدهند بدین معنا نیستند که همه افراد ظالم شوند و جهان را سرشار از ظلم کنند. ثانیاً، براساس آیه ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۵۰]"؛ در زمان ظهور منجی عالم بشریت، صالحان و مستضعفان وارث و حاکم روی زمین میشوند. اگر مراد از فراگیر شدن ستم این باشد که به طور کلی افراد صالح پیدا نمیشوند، پس با آیه مذکور و آیات دیگر قرآن که از حاکمیت مستضعفین در عصر ظهور گزارش میدهند تعارض خواهد داشت. بنابراین، روایاتی که با صریح آیات قرآن در تعارض باشند، قابل قبول نیستند. ثالثاً، از ظاهر روایاتی که از گسترش ظلم و ستم خبر میدهند، به دست میآید که فراگیر شدن ظلم و ستم به معنای گسترش ظلم طبقه حاکم است؛ زیرا لازمه ظلم و ظالم بودن، وجود مظلوم است. طبق این نگرش زمان ظهور حضرت مهدی(ع) هنگامی خواهد بود که ظلم طبقه حاکم در ابعاد مختلف زندگی مردم شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچگاه مسئولیت مبارزه با ستم و جانبداری از عدالت، از افراد صالح و مستضعف که میخواهند وارث حکومت زمین گردند، سلب نمیشود»[۵۱].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین حیدری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله حیدری، در کتاب «انتظار و انسان معاصر» در اینباره گفته است:
«درباره انتظار نظرهایی داده شده است. در کتابی به نام "حلاج[۶۳]" که به بررسی مادیگرانه درباره شخصیت حلاج پرداخته، در نقد اعتقاد به انتظار چنین میگوید: "انتظار مذهب احتراز است، مذهبی است که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود. این اعتقاد از رویارویی با اهداف و مبارزه در کنار کشیده و در حاشیه میماند".این نظر بدبینانهترین دیدگاه میباشد»[۶۴].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین مهدویفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدویفرد، در کتاب «فلسفه انتظار» در اینباره گفته است:
«عدهای با تفسیری سطحی از انتظار گفتهاند: انتظار یعنی این که افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و منتظر بمانند تا شخص موعود بیاید و همه امور را سامان دهد. آنان بر این عقیدهاند که انتظار موجب رکود و فرار از تعهدهای اجتماعی و بیتفاوتی نسبت به محیط اطراف و سرنوشت خود و اجتماع میشود. میرفطروس میگوید: "انتظار مذهب احتراز است، مذهبی است که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود، مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد، پس دهنکجی میکند و کنار میکشد"[۶۵]. آیت الله العظمی مکارم شیرازی میفرماید همین برداشت از انتظار است که عدهای را وادار نموده است تا بنویسند: "... انتظار تودههای رنجدیده را در یک عالم رؤیایی فرو میبرد و از آنچه در اطراف آنها میگذرد غافل میسازد، و آنها را به فرار از تعهدهای اجتماعی تشویق میکند. و به عبارت دیگر از نظر فردی عاملی است برای رکود و توقف و از نظر اجتماعی وسیلهای است برای خاموش ساختن جنبشهای ضدّ استعماری"[۶۶]»[۶۷].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محبوب شفائی، در کتاب «موعود حق» در اینباره گفته است:
«حقیقت انتظار بسیار بالاتر از این محدودههاست. انتظار جنبه اثباتی دارد؛ یعنی آمادگی و اقدام. منتظر فرزند محبوب و دلدار عزیز، در خود و در محیط اطراف، نشان و اثر میگذارد. منتظر مهدی و قائم آل محمد(ص) چگونه میتواند آماده نشود و زمینهسازی نکند، در حالی که به شمشیر زدن در رکاب پیامبر(ص) بر فرق دشمن[۶۸] تشبیه شده است.
مرحوم مظفر در اعیان الشیعه میگوید: "انتظار مصلح جهان و نجاتدهنده همگان، مهدی(ع) به آن معنی نیست که درباره اجرای حقایقِ دین، دست روی دست گذاشته و کاری انجام ندهند. به خصوص درباره واجبات دینی چون جهاد در راه اجرای قوانین دین، و امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان از خود سلب مسئولیت کرد. چرا که مسلمان، در هر حال، موظف است به احکام خدایی عمل کند. و در راه شناخت آنها گام بردارد. و تا در توان دارد، امر به معروف و نهی از منکر کند. روا نیست، به بهانه انتظار مصلح، از عمل به واجبات سر باز زد. انتظار هیچگونه تکلیفی را از مسلمانان ساقط نمیکند. و هیچگونه عملی را به تاخیر نمیاندازد. و افراد را چون چهار پایان به حال خود را نمیگذارد"[۷۰]. آیت الله صافی گلپایگانی میفرماید: "انتظار رها کردن کفار و شریران به حال خود و تسلیم امور به آنها و تملقگویی ایشان نیست. و هیچگاه از آن ترک اقدامات اصلاحی و امر به معروف و نهی از منکر فهمیده نمیشود. چگونه هنگامی که باز داشتن تبهکاران از اعمالشان ممکن است رها کردن آنها جایز باشد... چگونه ممکن است ترک امر به معروف و نهی از منکر و نهی از گناهانی که همگان، بر گناه بودن آنها گواهی میدهند جایز و روا باشد. آری... آیات و روایات، برخلاف این موضوع گواهی داده و زمان غیبت به انجام واجبات و سعی در عمل به وظایف دینی، سفارشهای فراوان نمودهاند. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی نویسنده کتاب «دلیل روشن» در اين باره گفته است:
«انتظار حالتی نفسانی است که وقتی شدت یافت وعمق و غنا پیدا کرد از قلب به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد و روشن است که انتظار مورد نظر پیشوایان معصوم همان انتظار عمق و غنا یافته است که موجب تلاش و مجاهدت منتظر میشود این را میتوان از پاداشهایی که برای انتظار ذکر شده دریافت به عنوان نمونه در روایات چنین وارد شده است که منتظران امام مهدی هم چون مجاهدان در رکاب پیامبر گرامی اسلاماند روشن است که انتظاری که تنها در مرحله قلب باشد و جز تأسف و اندوه قلبی اثر دیگری نداشته باشد و باعث دست روی دست گذاشتن و گوشهگیری و عزلت گردد؛ نسبتی با جهاد ندارد و نمیتواند ثواب مجاهدت در رکاب پیامبر را داشته باشد»[۷۳].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرجالله هدایتنیا، در مقاله «امام مهدی در نگاه امام خمینی» در اینباره گفته است:
«عدهای انتظار را در این میبینند که برای تعجیل در ظهور امام زمان دعا کنند. این گروه ضمن عمل به تکالیف دینی خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیتها در جامعه میبینند امر به معروف هم میکنند ولی هیچ اقدام عملی برای محو ظلم و ستم انجام نمیدهند: "بعضی انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(ع) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا میشناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب(ع) بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند"[۷۴]. عدهای فکر میکنند انتظار آنست که بنشینند و دعا کنند تا حضرت بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به تکالیف فردی خود عمل میکنند ولی نسبت به مسایل جامعه بیتفاوت هستند. امام درباره این گروه و تفکرشان فرموده است: "یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، بر ملت ما چه میگذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست میکنند. دیگر ما تکلیفی نداریم»[۷۵]. |
۹. آقای حکیمی؛ |
---|
آقای حکیمی در کتاب «خورشید مغرب» در اینباره گفته است:
«نباید پنداشت که انتظار ظهور، و چشم به راه «مهدی موعود» بودن، به گونهای، موجب از دست هشتن حرکتهای اصلاحی، و حماسههای دینی و اجتماعی است. هرگز چنین نیست. انتظار، دعوت به «نپذیرفتن» است، نه «پذیرفتن»، نپذیرفتن باطل، نپذیرفتن ستم، نپذیرفتن بردگی و ذلت. انتظار، درفش بنیادگر مقاومت است، در برابر هر ناحقی، و هر ستمی، و هر ستمگری. مجاهدات خستگیناپذیر و «فورانهای خونین» شیعه، در طول تاریخ، همواره گواه این است که در این مکتب، هیچ سازشی، و هیچ سستیی راه ندارد. شیعه، با حضور در حوزۀ «انتظار»، یعنی، انتظار غلبۀ حق بر باطل، و غلبۀ داد بر بیداد، و غلبۀ علم بر جهل، و غلبۀ خرد بر سبکسری، و غلبۀ تقوی بر گناه، و غلبۀ آگاهی بر کوربینی، همواره، آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید مینماید، و با یاد تاریخ سراسر خون و حماسۀ سربازان فداکار تشیع، مشعل خونین مبارزات عظیم را بر سر دست حمل میکند.
|
۱۰. دکتر نوروزی (هیئت علمی دانشگاه اصفهان)؛ |
---|
آقایان دکتر رضا علی نوروزی؛ دکتر محمد نجفی و سرکار خانم فاطمه هاشمی، در مقاله «موانع و آفات انتظار» در اینباره گفتهاند:
«از موانع تحقق امر انتظار فرج حضرت مهدی(ع) مأنوس شدن افراطی با زندگی عادی و غرق شدن در روزمرگیهاست که باعث میشود انسان، جدا از نداشتن درک درست از کاستیها و نواقص اوضاع موجود، خود را در شرایط مطلوب احساس کند و دنبال این باشد که مطابق برنامهریزیهایش زندگی خود را پیش برد و به آرمانهای محدود خود دست یابد. نتیجه این تلقی از زندگی، علاقه به حفظ شرایط موجود است و چنین فردی تلاش میکند تا وضع موجود دست نخورد و سر و سامانی که به زندگیاش داده دستخوش هیچ تغییری نشود. در چنین شرایطی مهدویت و انتظار ظهور، اموری حاشیهای، واژگانی بیروح و همردیف با واژههای دیگری باشد و هیچگونه تأثیر تربیتی و سازنده در زندگی انسان نمیگذارد. در برخی از روایات به موضوع غفلت و تغافل گروهی از مردم از امر عظیم ظهور حضرت مهدی(ع) اشاره شده است. در روایتی آمده است که در محضر امام صادق(ع) از حضرت قائم(ع) یاد شد، آن حضرت فرمود: "بدانید که هرگاه او قیام کند، حتماً مردم میگویند: این چگونه ممکن است؟ درحالی که چندین و چند سال است استخوانهای او نیز پوسیده شده است" [۷۸]. انتظار، ایمان به آینده است و لازمهاش انکار حال و تلاش برای تغییر شرایط موجود یا حداقل آرزوی تغییر وضع موجود است. کسی که از شرایط فعلی خشنود و راضی است، چگونه میتواند منتظر باشد بلکه او بیشتر یک محافظهکار است[۷۹] و از هر حادثهای که وضع موجود را متحول کند بیمناک است و چگونه میتواند منتظر حادثهای به عظمت ظهور باشد؛ چراکه با ظهور حضرت مهدی(ع) و جهت برقراری حکومت جهانی آن حضرت، تمام سامانهای امروزی دچار آشفتگی و از همگسستگی میشود. پس غفلت و تغافل موجب عدم شناخت کاستیها و نابسامانیها و در نهایت محرومیت از مواهب انتظار خواهد شد»[۸۰].
|
۱۱. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر حوزه و دانشگاه)؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
«برداشتهای نادرست از انتظار برداشتها و اصالتها را از انسان سلب میکند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل میسازد. اینکه منتظر باشیم که امام خود بیاید و کارها را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم فکری خطرناک و اندیشهای نادرست است. وای بر حال جامعهای که این چنین بیندیشند. اندیشههای منحط در این طریقند که در انجام وظیفه تنبلی وکوتاهی کنند. بدین نظر در جنبه انتظار بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم میکنند. آنان از مشی انتظار قاعد بودن، امضای وضع موجود را دریافتهاند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی تحریف و حتی ساخته دست دشمنان برای بهرهگیریهای سیاسی و اقتصادی است. انتظار نه تنها آرامش موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بیعدالتیهاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق حق و ابطال باطل است. انتظار پذیرش نوعی انقلاب، تحول و تکامل، هدفداری و معنیداری است. موجبی برای دفاع جاودانه از هدف و مسلک است. سرمایهای روحی برای تکامل و تعالی و حفظ جنبههای انسانی و ایدئولوژیکی است. انتظار عامل تحرک است اسلحهای قوی و بران علیه روح مردگی است. نجات از اعتذال و کنارهگیری است. موجد تحول است، بر این اساس انتظاری خلاف چنین جهت از آن بیعرضهها و بیشخصیتهاست»[۸۴]. |
۱۲. خانم طاووسی؛ |
---|
سرکار خانم سکینه طاووسی، در کتاب «انتظار از دیدگاه اهل بیت» در اینباره گفته است:
«انتظار، تجلی کامل تربیتهای مکتب اسلام است که هم شاخص منور ابعاد عقاید حقه از قبیل توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد است و هم تربیتهای مکتب در آن متبلور شده است. انتظار جریانی در دوران عمیق غیبت است، این دوران همچون مدتی است که معلم از کلاس خارج شده تا بنگرد که شاگردان، در غیاب او چه میکنند و نسبت به تکالیف سپرده شده چه عکس العملی دارند؟ حال شاگرد مکتب انبیاء الهی، هم این گونه است. او حاضر در کلاس دین الهی است و باید پیوسته مراقب خود باشد تا دست از پا خطا نکند و بداند که هم اکنون موقع خروج معلم از کلاس است که ورودش از جمله احتمالات بوده و امکان دارد، او را در آن حال ببیند، پس منتظر، باید در هر موقعیتی، رضایت خاطر معلم یعنی همان منتظَر را فراهم کند[۸۵]. پس از بیان این تمثیل لازم است که به آداب عصر غیبت و ذکر مقدمهای در این زمینه بپردازیم. هنگامی که در تعالیم و تکالیف دین، با بینشی عمیق، صحیح و آگاهانه، غور و تفکر میکنیم، به این نتیجه میرسیم که روزگار انتظار، روزگار رهایی، بی مسئولیتی یا به عبارتی دیگر دوران بی تفاوتی نیست، بلکه دوران حساس تکلیف است، هم تکالیف فردی و هم تکالیف اجتماعی. در این دوران مسلمانان و منتظران واقعی، باید پاسبان دین حقه الهی و تعالیم و احکام والای آن باشند و اگر عصر بی تکلیفی بود، باید تکلیف از افراد ساقط میشد. در حالی که این گونه نیست، بلکه عصر تمسک جستن به احکام الهی، باید به قوت خود پا برجا باشد، به عبارتی دیگر این چنگ زدن، نباید منفک از عمل به دستورات دینی باشد. از این رو، حضور همه افراد چه در بُعد فردی و چه در بعد اجتماعی لازمه آن است همچنین همه جوانب دین به ویژه در بُعد فعال آن باید مورد آموزش همگان واقع شود. بنابراین؛ عصر انتظار، عصر وظیفه و تکلیف است که طبق احادیث معصومین(ع) انتظار در کنار منتظر آورده شده [است]»[۸۶]. |
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص۳۱-۳۲
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار ص۱۱۰-۱۱۸
- ↑ ر.ک: حسینی خامنهای، سید علی، آفتاب در سایه، دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ(ع) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.
- ↑ ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ «من أصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶
- ↑ «لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسَلِّطَنَّ اللَّهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ»؛ بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۷۸
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)مَا تَقُولُ فِیمَنْ مَاتَ عَلَی هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ قَالَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۹
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ آیتی، نصرتالله، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص۲۰۳ ـ ۲۰۴.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص ۶۴۴
- ↑ ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۹
- ↑ ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۹
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص۲۰۳ ـ ۲۰۴.
- ↑ ديدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه شعبان، 11/ 12/ 1369.
- ↑ ديدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه شعبان در مصلّاى تهران، 30/ 7/ 1381.
- ↑ در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه شعبان، 25/ 9/ 1376.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، آفتاب در سایه، ص۱۸.
- ↑ انتظار بذر انقلاب، ص۹۱.
- ↑ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص۲۰۳-۲۰۴.
- ↑ نسا/ 75..
- ↑ .طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۷۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵
- ↑ الکافی، ج۸، ص۱۴۶
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۷۱.
- ↑ "شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.
- ↑ "و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه۱۰۵.
- ↑ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ روح الله خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنرانیهای امام قدس سره)، ج ۲۰، ص ۱۹۶؛
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثرفی الامام الثانی عشر، مؤسسه حضرت معصومه(ع) ۱۴۱۹ق،، ص۲۶۸؛
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمهشعبان، ۳۰ / ۷ / ۱۳۸۱.
- ↑ بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین ۱۳۹۶/۰۲/۲۰
- ↑ دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران ۳۰/۰۷/۱۳۸۱.
- ↑ . دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدی(ع) ۲۵/۰۹/۱۳۷۶
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ . محمد باقرمجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۷۲، ص۳۸.
- ↑ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۱۸.
- ↑ بیانات دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/ ۵ / ۱۳۸۷
- ↑ دانش، اسماعیل، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ این کتاب از شخصی به نام «علی میر فطروس» میباشد که قبل از انقلاب چاپ شده و نویسنده دیدگاهی ماتریالیستی تاریخی داشته است.
- ↑ حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص31-32.
- ↑ حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص ۳۱، به نقل از کتاب حلاج.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۹۲.
- ↑ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص110-118.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ مجید حیدری نیک، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۴.
- ↑ اعیان الشیعه، ص ۵۴؛ علی، قائمی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۵۴.
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۱۲۲.
- ↑ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۹.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ خمینی، [امام] سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، مجموعه مقالات سومین اجلاس مهدویت، ج۲، ص۳۶۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶
- ↑ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص۲۶۲.
- ↑ «إِنَّ الْقَائِمَ إِذَا قَامَ يَقُولُ النَّاسُ أَنَّى ذَلِكَ وَ قَدْ بَلِيَتْ عِظَامُهُ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه: جواد غفاری، ص۲۲۲.
- ↑ شریعتی، علی، انتظار؛ مذهب اعتراض، ص۳۶.
- ↑ نوروزی، علی رضا؛ نجفی، محمد، هاشمی، فاطمه، موانع و آفات انتظار، ص ۳۳-۳۴.
- ↑ «كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه: جواد غفاری، ص۱۹۷.
- ↑ «وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً…»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶۷.
- ↑ نوروزی، رضا علی؛ نجفی، محمد، هاشمی، فاطمه، موانع و آفات انتظار، ص ۴۸-۴۹.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص30-34.
- ↑ خورشید مغرب، ص ۲۷۵.
- ↑ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۱۰۶، ۱۰۷.