اقتصاد در معارف و سیره رضوی
سیره و دیدگاههای اقتصادی امام رضا (ع)
واژه اقتصاد ترجمه کلمه اکونومی (Economy) است که در زبان یونانی از ترکیب دو کلمه ایکو (Oikos) به معنای خانه و نومو (Nomos) به معنای قانون یا ایکو به معنای اموال و نومو به معنای اداره است. بنابراین واژه اکونومی در یونان قدیم به معنای اداره خانه یا اداره امور اموال بوده است. چنان که کلمه اقتصاد در زبان عربی به میانهروی معنا شده است. قرآن کریم در آیه ۳۲ سوره فاطر فرموده است: ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ﴾[۱]. همچنین در آیه ۶۶ سوره مائده: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ﴾[۲] و ۳۲ سوره لقمان: ﴿وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ﴾[۳] به همین معنا استفاده شده است[۴].
اقتصاد به عنوان علمی که بیش از دو قرن از عمر آن میگذرد، به گونههای مختلفی تعریف شده است. بهترین این تعاریف، تعریف پل ساموئلسون (۱۹۱۵م) برنده جائزه نوبل (۱۹۷۰م) است: «علم اقتصاد عبارت است از بررسی روشهایی که بشر به وسیله یا بدون وسیله پول، برای به کار بردن منابع کمیاب به منظور تولید کالاها و خدمات در طی زمان و توزیع آن بین افراد و گروهها در جامعه به منظور مصرف در زمان حال و آینده انتخاب میکند»[۵]. به جهت تنوع حوزههای بحث در اقتصاد، مطالعات اقتصادی به بخشهای مختلف اقتصاد اثباتی، اقتصاد دستوری، اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و... تقسیم میشود[۶].
تفاوت اساسی دیدگاه اقتصادی امام رضا (ع) با سایر نظامها در نحوه نگرش ایشان به انسان و کرامت آن و روابط انسانهاست. در نظامهای غیر الهی بینش نسبت به انسان از دریچه سرمایه و ارزشهای مادی است. در این نگاه انسان به عنوان عامل تولید و به مثابه ماشین و ابزاری برای تولید مطرح میباشد. ولی در نظام اقتصاد حاصل از دیدگاه رضوی، ارزش والای انسان پایه و اساس همه قراردادها و قوانین و روابط مالی و مبادلات اقتصادی است و همه امور ارزشمند باید در خدمت انسان باشد.
زکریا بن آدم میگوید از امام رضا (ع) درباره مردی از اهل ذمه سؤال کردم که به فقر و تنگدستی گرفتار شده بود و فرزندش را آورده و گفت: فرزندم مال تو، او را خوراک بده و او برده تو باشد، امام فرمود: «انسان آزاده خرید و فروش نمیشود، این کار شایسته تو نیست و از ذمیان نیز روا نمیباشد»[۷]. احتیاجات اقتصادی نمیتواند کسی را برده سازد اگر چه غیر مسلمان باشد؛ چراکه انسان بودن موجب کرامت و ارزش اوست.
ریان بن شبیب گوید از امام رضا (ع) درباره وصیت خواهرم برای گروهی از مسیحیان (که به آنها مالی بدهد) و من میخواهم این مال را به گروهی از هم کیشان مسلمان بدهم، سؤال کردم. امام با استناد به قرآن که تغییر در وصیت را گناه میشمارد[۸]، فرمود: وصیت را آنطور که هست عمل کن[۹]. چنان که امام در روایتی به نقل از پیامبر (ص)، خبررسانی به هر انسان (فاجر یا نیکوکار) را اوج خردمندی معرفی کرده است[۱۰]. یعنی تقوی اصلیترین معیار دین و شریعت نیز، ملاک احسان و نیکی به فرد نیست، بلکه انسانیت او ملاک اصلی است. بنابراین ارزش و احترام انسان پایه و اساس و معیار همه ارزشها و تصمیمات اقتصادی است[۱۱].
توزیع ثروت
امام رضا (ع) با اشاره به وجوب حقوق الهی در نعمتهایی که به بندگان میدهد، میفرماید: «صاحب نعمت، به جهت حقوق الهی که در آن نعمت واجب شده، مادامی که آن نعمت را دارد همواره در معرض خطر و مورد آزمایش است...»[۱۲]. با پرداخت این حقوق و تخصیص آن به مستمندان، توزیع ثروت و درآمد صورت میگیرد. ایشان از پیامبر (ص) نقل میکند که فرمود: «...به من ایمان نیاورده کسی که با شکم سیر بخوابد در حالی که همسایه مؤمنش گرسنه است»[۱۳]. همچنین علت تحریم أکل مال یتیم را نکات مهمی از جمله، امکان ادامه حیات و استقلال افتصادی او و امید و اطمینان به آینده ذکر میکنند[۱۴]. چنانکه، بخل ورزیدن را مذمت کرده و آن را آفت ایمان معرفی میفرماید: «بخیل پیش از همه به جهنم وارد میشود»[۱۵]. همه این موارد انسان مؤمن را موظف به رعایت حقوق انسانهای ضعیف میکند، و نتیجه آن ضامن تحقق توزیع عادلانه در آمد و مالکیت در جامعه است[۱۶].
مالکیت
امام رضا (ع) خداوند را مالک حقیقی دانسته میفرماید: «... خداوند مالک حقیقی مردمان، اموال و دیگر چیزهاست...»[۱۷]. ایشان در تفسیر آیه ۴۱ سوره انفال: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ﴾[۱۸]، مالکیت انسانها نسبت به اموال را غیر حقیقی دانسته، میفرماید: «آنچه در دست مردم است، عاریه بوده و انسانها مالکین مجازی و اعتباری هستند نه حقیقی و مالی که به دست میآورند، غنیمت است»[۱۹]. یعنی برداشتی از خوان نعمت الهی است و اموال آنها همه در حکم غنیمت است و بنابر این انسان به عنوان مالک مجازی و اعتباری حق هیچگونه کسب مال و تصرف در آن را جز با اجازه مالک حقیقی ندارد، پس میفرماید: «خداوند چند کار از جمله... ضایع کردن مال را مبغوض میدارد»[۲۰]. از اینرو دو اصل اساسی، یعنی کسب حلال و مصرف حلال در ارتباط انسان با مال و ثروت باید رعایت شود[۲۱].
امام رضا (ع) مالکیت فردی را به رسمیت شناخته و در مورد حرمت و احترام مال افراد میفرماید: «هر کس بر علیه مؤمنی شهادت دهد که ضرری به جان، مال یا آبرو و اعتبار او وارد کند، خداوند او را دروغگو مینامد ولو اینکه سخنش راست باشد و اگر گواهی بدهد برای آنکه مال او را حفظ کند و یا او را بر علیه دشمنش یاری کند و یا خونش را حفظ کند، خداوند او را راستگو مینامد و لو اینکه سخنش کذب باشد»[۲۲]. یعنی صدمه زدن به جان، مال و آبروی مؤمن و لو با شهادت کذب جایز نیست؛ بلکه باید مال او را حفظ کرد و لو با شهادت دروغ. البته روشن است که این مطلب در جایی است که طرف مقابل مؤمن نباشد و تعدی به کسی صورت نگرفته باشد. این نشان میدهد که مال و ملک خصوصی احترام دارد و رعایت آن واجب است[۲۳].
ثروتاندوزی
امام رضا (ع) به نقل از پدران خود از امام علی (ع) و ایشان از رسول الله (ص) نقل میکند که فرمود: «...اولین کسی که وارد جهنم میشود سلطان غیر عادل و صاحب ثروتی است که حقش را عطا نکند...»[۲۴]. تجمع درآمد و ثروت حلالی که حقوق تعیین شده در آن پرداخت نشده، حقش ادا نشده و مصداق تکاثر ثروت است، صاحب آن مستحق آتش خواهد بود. بنابراین، مالاندوزی و جمعآوری ثروت بدون ادای حقوق واجب آن به گونهای که مال عامل اصلی سعادت و کرامت و ارزش انسان و موجب افتخار دانسته شود و به عبارتی «اکتناز، استکثار، استئثار و...»، در قرآن و سنت مایه هلاکت معرفی شده است[۲۵]؛ از اینرو پرهیز از مالاندوزی، جمعآوری و ذخیره ثروت و زراندوزی موجب تقویت اقتصاد و مقاومسازی جامعه اسلامی در برابر دشمنان و دستیابی به عدالت و حیات طیبه است[۲۶].[۲۷]
نگاه به ثروت
اینکه انسان چه جایگاه و ارزشی برای مال قائل باشد، ارزش واسطهای و ابزاری یا ارزش ذاتی، بسیار مهم است، مال در نگاه اول ماهیت خیر دارد و در نگاه دوم ماهیت شرّ خواهد داشت. امام رضا (ع) در پاسخ مأمون، آنجا که درصدد بیان موارد وجوب تبری و اعلام بیزاری است، میفرماید: «وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ (ص)... وَ الْبَرَاءَة مِنَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ... وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَهْلِ الِاسْتِيثَارِ»[۲۸]. در این روایت، واژه «استئثار» به معنای اختصاص دادن و منحصر کردن چیزی به خود و با خودخواهی و استبداد دست دیگران را کوتاه کردن است[۲۹]. این گروه مستقیماً و یا با رخنه در حکومت و سوء استفاده از فرصتها و اطلاعات رانتی در جهت به دستگیری تمامی شئون جامعه تلاش میکنند. در روایتی پیامبر (ص) فرمود: «پنج کس را من و هر پیامبر مستجاب الدعوهای لعنت کرده است: کسی که آیهای در قرآن زیاد کند، کسی که سنت مرا رها کند... و کسی که مال عمومی را به خود منحصر سازد و آن را حلال شمرد...»[۳۰]. در نامه امیر مؤمنان (ع) به مالک اشتر آمده است: «از انحصارطلبی در چیزهایی که همه مردم در آن مساوی هستند، دوری کن»[۳۱]. استئثار نه تنها جامعه را فاسد میکند، بلکه به فرموده امام رضا (ع) «خودشان را نیز هلاک میکند»[۳۲]. از تبعات منفی جمع کردن و تکاثر مال، خارج شدن آن مال از چرخه اقتصادی و... میباشد. و لذا تعابیری چون «يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ»[۳۳] [[[امیر]] بدکاران]، ماده شهوات[۳۴]، علت فتنهها[۳۵]، موجب قساوت قلب[۳۶]، موجب فساد قلب[۳۷]، موجب فراموشی گناهان[۳۸]، موجب هلاکت امت[۳۹]، و... که در روایتها به مال (همان مال شرّ) نسبت داده شده است، حاصل نگاه ذاتی و استقلالی به مال است[۴۰].
تولید
امام رضا (ع) در روایتی مؤمنان را توصیه فرموده که اوقات خود را برای چند امر تقسیم کنند: بخشی برای مناجات و عبادت؛ بخشی برای تأمین زندگی، یعنی انجام فعالیتهایی از قبیل تولید، تجارت و غیره به منظور کسب در آمد که بتواند زندگی را اداره کند، بخشی برای معاشرت با برادران دینی و بخشی برای تفریح و لذت بردن به منظور تقویت جسمی و روحی[۴۱]. چون اسلام مؤمنان را از اینکه سربار دیگران باشند و بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیندازند، نهی کرده، به آنان توصیه أکید کرده که بخشی از اوقات خود را به کار و تولید و تجارت اختصاص دهند تا بتوانند هزینههای زندگی را تأمین کنند و در زندگی استقلال داشته و متکی بر توان مالی خود باشند و این امر تأکیدی بر موضوع استقلال فردی در سطح خرد و استقلال ملی در سطح کلان اقتصادی میباشد.
امام در باب اولویت داشتن پرداختن به تجارت یا عبادت، مقدم شمردن عبادت را بر تجارت و اشتغال به کسب و کار مورد تأکید قرار میدهد. ایشان سفارش میکند هر گاه در حال تجارت بودی و بانگ اذان را شنیدی از تجارت دست بردار و به نماز بشتاب، ایشان به آیه ۳۷ سوره نور استناد میکند: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ...﴾[۴۲]. حضرت در تفسیر این آیه میفرماید: اینان مردمانی بودند که به هنگام نماز تجارت را رها کرده و سوی نماز شتافتند؛ پاداش ایشان نزد خداوند از کسانی که مشغول تجارت نبودند برتر است، از همین رو خداوند ایشان را ستوده است. سپس توصیه میکند در تجارتت از مکارم اخلاق و افعال زیبا برای دین و دنیا استفاده کن[۴۳]، در آیه و روایت فوق، کلمه تجارت ظاهراً اعم از تولید و داد و ستد است. به خصوص که واژه تجارت در آیه شریفه همراه با کلمه بیع آمده، یعنی لااقل واژه تجارت مختص به تجارت معمول نیست و شامل فعالیتهای تولیدی نیز میشود. قرآن کریم همچنین در سوره هود میفرماید: ﴿...هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا...﴾[۴۴] یعنی خداوند عمران و آبادانی زمین در قالب انجام طرحهای تولیدی در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعتی و تجاری را، وظیفه انسان قرار داده است[۴۵].
سود فعالیت اقتصادی
سود گرفتن از برادر دینی درست نیست و اگر هم بگیرد باید جانب انصاف را رعایت نماید. در همین زمینه امام رضا (ع) فرمود: «سود گرفتن از برادر دینی ربا است مگر در دو فرض: ١. اینکه چیزی به مقدار بیش از صد درهم بخرد، که در این معامله به اندازه مخارج زندگی سود بگیرد؛ ٢. کالایی را برای تجارت از او بخرد، که در آن سود خفیفی بگیرد»[۴۶]. بنابر این سودهای کثیر که موجب تجمع ثروت در دست عدهای خاص میشود، همان ماهیت ربا را دارد؛ زیرا رباخواری نیز به گونهای جمعآوری مقادیر زیادی سود است که موجب انباشت ثروت در دست سرمایهدار میشود[۴۷]. امام رضا (ع) شیوههای نامشروع کسب درآمد را در کنار قتل نفس از گناهان کبیره به حساب آورده میفرماید: «... پرهیز از گناهان کبیره یعنی قتل نفسی که خدا حرام کرده است... و خوردن ربا بعد از دانستن حرمت آن... و کم گذاشتن در کیل و وزن... و اسراف و تبذیر و خیانت»[۴۸] این موارد که حدود فعالیتهای اقتصادی: تولید، تجارت، توزیع و کسب در آمد و مصرف است، تجاوز از آنها گناه کبیره است. قرآن کریم نیز برای بیان محدودیتهایی در روشهای کسب در آمد، تعابیر مختلفی از قبیل: خوردن مال یکدیگر به ناحق و باطل[۴۹]، ربا[۵۰]، ظلم[۵۱]، سرقت[۵۲]، قمار[۵۳] کمفروشی[۵۴] و... ، ذکر کرده است. امام صادق (ع) معیار شرعی کسب در آمد حرام و نهی شده را با عنوان «هر امر فاسد یا مشتمل بر وجهی از وجوه فساد» در حدیث مفصلی بیان فرموده اند: «اما وجوه حرام از بیع و شر ا... و هر چیزی که در آن فساد است (همهاش فساد است به خاطر نهی از آن)... و هر چیزی که در آن وجهی از فساد است،... اینها همه حرام هستند.»..[۵۵]. و در نهایت مورد آخری را که امام به عنوان حرام ذکر میکند: «امور لهو و باطل و اموری که باعث توهین به حق میباشد.»..[۵۶] است. چنان که پیامبر (ص)، طلب روزی حلال را بر هر مسلمان فریضه دانسته[۵۷]، و آن را نُه جزء از ده جزء عبادت معرفی کرده[۵۸] و به طالب روزی حلال بشارت میدهد[۵۹]. پس به طور کلی سه نوع فعالیت، فاسد، دارای وجهی از فساد و فعالیت لهو و باطل و توهینآمیز نمیتواند منشأ کسب درآمد باشد[۶۰].
مصرف
مصرف در آیات و روایتها از لحاظ متعلق آن به مصرف حلال و حرام تقسیم شده است. مقصود از مصرف حلال و یا حرام این است که فرد درآمد حلال و مشروع خود را در مسیر تقاضای کالاها و خدمات حلال و یا حرام به کار گیرد. نکات مهمی که از بیان امام رضا (ع) در مورد مصرف حلال و آثار آن استفاده میشود، این است که مصرف حلال باید چند ویژگی داشته باشد: «باعث اصلاح و پایداری جامعه باشد، موجب رفع نیاز بندگان باشد، دارای منافع و مصالحی برای مردم باشد». مصرف حرام نیز ویژگیهایی دارد چون: «عدم احتیاج عموم بندگان به آن، عامل فساد در جامعه، سبب نابودی و هلاکت و موجب ضرر و زیان و تلف و فساد باشد»[۶۱]. بر این اساس یکی از مهمترین معیارهای حلیت و حرمت مصرف یک کالا نیاز و یا عدم نیاز عموم مردم و جامعه و عدم ایجاد فساد است که باید مورد توجه قرار گیرد.
چنان که قرآن کریم نیز در مورد مصرف حلال و شاکرانه فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾[۶۲]. در این آیه اشاره به چند نکته شده است: ۱. اکل مختص خوردن نیست و شامل هر نوع تصرف اعم از تمامی مصادیق مصرف مانند خوردن نیز میشود[۶۳]؛ ۲. طیب یعنی چیزی که لذیذ و حلال باشد؛ ۳. رزق یعنی عطا و بخشش مستمر؛ ۴. رزق انسانهای مؤمن چیزهای طیب و حلال قرار داده شده است؛ ۵. شکر واقعی و حقیقی با مصرف چیزهای طیب و حلال محقق میشود[۶۴]. آیات دیگری[۶۵] نیز اشاره به مصرف حلال و حرام شده است[۶۶].
حدود مصرف
در روایتی از امام رضا (ع) که در پاسخ به سؤال از نفقه عیال است، ایشان میفرماید: «نفقه عیال حد میان دو مکروه (ناپسند) است... خدای بزرگ هم اسراف و زیادهروی و هم تنگنظری را دوست ندارد و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۶۷][۶۸]، امام در این بیان دو حد ممنوع مصرف یعنی اسراف و اقتار را ذکر نموده است. بر این اساس حد پایین ممنوع، اقتار و حد بالای ممنوع، اسراف است و بین این دو حد، مباح و مجاز است که همان حد کفاف و حد قوام است. یعنی باعث قوامبخشی و پایداری زندگی انسان است به جهت اینکه برای تأمین نیازهای انسان کافی است. در آیات دیگری از قرآن این مطلب با بیان دیگر آمده است: ﴿وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا﴾[۶۹]. در این آیه تعبیر ﴿مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ﴾ کنایه از این است که همچون بخیلان که گویی دستهایشان را به گردنشان با غل و زنجیر بستهاند و قادر به کمک و انفاق نیستند مباش، و این همان معنای اقتار است که در آیه قبل آمده است. از سوی دیگر دست خود را آن چنان گشاده مدار، و بخشش بیحساب مکن که از کار بمانی، و مورد ملامت این و آن قرار گیری، و از مردم جدا شوی. و ﴿تَقْعُدَ﴾ نیز که از ماده قعود به معنی نشستن است، معنای توقف و از کار افتادن را تأیید میکند. و تعبیر ﴿مَلُومًا﴾، اشاره دارد که گاه بذل و بخشش زیاد، نه تنها انسان را از فعالیت و ضروریات زندگی باز میدارد، بلکه زبان ملامت مردم را نیز بر او میگشاید، و او را از مردم جدا میکند، که تعبیر ﴿مَحْسُورًا﴾ از ماده حسر به همین معنا است. نکته دیگر اینکه این حدود در مصرف، غیر از حدود اعمال شده در مورد کسب مال و ملکیت است.
امام در مقام بیان مصداق مصرف مجاز، قصد و اعتدال در مطعم یعنی خوراکی را که باعث سلامت بدن است ذکر فرموده است[۷۰]. چنانکه، تکه تکه کردن درهم و دینار یا هر پول مورد استفاده دیگر[۷۱] و دور انداختن هسته خرما «طرح النوای» را از مصادیق اسراف ذکر فرمودهاند[۷۲]. امام شرط پایداری و استقامت بدن را میانهروی در خوردنیها دانسته، میفرماید: «اگر مردم در خوردن میانهرو باشند، بدنهایشان سالم و پایدار میشود»[۷۳] یعنی پرهیز از حرام و اسراف موجب سلامت و پایداری بدن میشود. امام در تفسیر آیه: ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا...﴾[۷۴]، فرموده که تحریم ربا و نهی از دادن مال سفیه به او به علت فسادی است که به دنبال دارد[۷۵]؛ زیرا آنچه خداوند حلال کرده در آن صلاح بندگان، بقای آنها، رفع نیاز آنها و منفعت آنها است و آنچه حرام فرموده است به دلیل عدم نیاز بندگان به آن، عامل فساد، موجب نابودی و هلاکت است[۷۶]. بنابر این نهی از دادن مال به سفیه به جهت فسادی که در آن است میباشد. این فساد باعث میشود که مال خاصیت قوامی خود را از دست بدهد؛ زیرا قوامی بودن وقتی امکانپذیر است که مصرف در موضع مناسب خود انجام شده و مطابق قانون عدل باشد؛ زیرا عدالت آن است که هر چیز را در جای خودش بنهند[۷۷]. و لذا در کلام امام باقر (ع) قوام به عدل (قصد و حد وسط) معنا شده است[۷۸]. امام سجاد (ع) این مطلب را چنین بیان فرموده است: «... مال را از موضعش منحرف نکن و آن را از واقعیتش دور نکن.»..[۷۹] امام صادق (ع) در بیانی، اکل (به عبارتی هر نوع مصرف) مجاز را به قصد، تعبیر کردهاند. نتیجه اینکه، مصرف قوامی باعث استواری و سلامت زندگی و ادامه حیات است؛ زیرا عدل موجب بقای زندگی و ادامه حیات است[۸۰]. به عبارت دیگر، معنای مصرف قوامی آن است که در تمام حالات انسان را توانمند کند، یعنی نه اسراف باشد که موجب سرکشی شود و نه سختگیری و تنگ گرفتن تا موجب بدبختی گردد[۸۱]. همچنین در سخنان ائمه (ع) قوام در مقابل مکاثره ذکر شده است[۸۲]، یعنی از جمله مصادیق اموال و ثروتهای غیر قوامی، تکاثر در ثروت است که موجب فساد و تباهی است. تعیین سطح مصرف بر مبنای قناعت و مصرف حلال و سطح مصرف کفافی نتیجهاش کاهش هزینههای شخصی و افزایش مصارف عمومی و کمکرسانی به مستمندان خواهد بود. بنابر این هم اصلاح نظام زندگی فرد و هم اصلاح نظام اجتماعی اقتصادی جامعه و پایداری آن مبتنی بر پرهیز از حرام و اسراف و اقتار و پیمودن مسیر میانه و مطابق با عدل است که چنان که گفتیم مبنای آن ایمان و عقل اقتصادی است.
راهکار نجات از دو حد مصرف ممنوع (اقتار و اسراف) داشتن برنامهریزی و اندازهداری معیشت است. و لذا امام رضا (ع) فرمود: «عبد ایمان را جز با کسب سه ویژگی: شناخت دین، اندازهداری نیکو در معیشت، و صبر و بردباری در بلاها و مصیبتها کامل نمیکند»[۸۳]. در مورد اصل تقدیر معیشت، با استفاده از فرمایش امام چند نکته اساسی قابل ذکر است:
ضرورت تقدیر معیشت
ذکر این اصل در کنار دو اصل دیگر یعنی شناخت عمیق دین و پایداری در برابر مصیبتها که در اصل اساسی حیات حقیقی انسان هستند، گویای جایگاه ویژه تقدیر معیشت است. علاوه بر اینکه این بیان شریف در فرمایشهای پیامبر (ص) و سایر ائمه(ع) نیز آمده است[۸۴]. بنابر این سه اصل مذکور در سه زمینه مختلف اعتقادی (اندیشه) و اندازهداری و برنامهریزی در مسایل زندگی (عمل) و در نهایت پایداری و صبر و تحمل سختیها و مشکلات، همه ابعاد و ضروریات زندگی انسان و اصلاح آن را شامل است. بر اساس بیانات اهل بیت (ع) صبر نیز در سه بعد «صبر در عبادت، صبر بر معصیت و صبر در مصیبتها و مشکلات» مطرح است که یک اصل با جایگاه ویژه در جهت اصلاح و استواری و موفقیت در زندگی انسان است[۸۵].
گستره تقدیر معیشت
اصل تقدیر معیشت در روایتها به صورت کلی و قانونمند ذکر شده و شامل برنامهریزی و اصلاح در تمامی فعالیتهای تولید، توزیع و مصرف، به صورت پرهیز از اسراف و حذف زواید و امور غیرضروری، و رعایت اصل کارایی در به کارگیری منابع تولید، برنامهریزی در زمینه صادرات و واردات و غیره میشود[۸۶].[۸۷]
تقدیر عدالتمحور
طبیعی است که اندازهگیری و برنامهریزی در امور اقتصادی (مصرف و تولید و توزیع) چگونگی بهرهبرداری از امکانات موجود را به بهترین وجه ممکن و بدون تضییع منابع، امکانات و کالاها و نابرابری در توزیع با جلوگیری از اسراف و تحقق میانهروی، به دنبال خواهد داشت[۸۸].[۸۹]
حسن تقدیر
برنامهریزی به شکلهای مختلف صورت میگیرد، اما آنچه مورد نظر امام است برنامهریزی نیکو (حسن تقدیر) است. هماهنگی با موازین شرعی و اصول عقلی و اقتصادی (کارآیی) بر مبنای ایمان و عقیده متعالی و عمل آگاهانه (مطابق با عقل اقتصادی) شرایط را برای امکان تحقق تقدیر احسن و برپایی اقتصادی مقاوم و پایدار فراهم میکند. از عوامل عمده فقر، توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت و دست نیافتن اقشاری از مردم به حقوق خودشان است. امام رضا (ع) در بیانی زیبا ریشههای این پدیده را در موارد: «بخل شدید، آرزوی دراز، حرص زیاد و غلبهکننده، قطع رحم و ترجیح دنیا بر آخرت»[۹۰] ذکر فرمودهاند. عوامل پنجگانه مذکور در کلام امام تأثیر شگرفی در تجمع ثروت و ایجاد فاصله طبقاتی و گسترش فقر دارد. یکی دیگر از مسائلی که موجب فقر میشود و ریشه در همان موارد فوق دارد موضوع ظلم است. امام رضا (ع) در جواب سؤالات محمد بن سنان در مورد اکل مال یتیم مطالبی را فرمود که نکات زیر از آن استفاده میشود:
- امام علت تحریم خوردن ظالمانه مال یتیم را، کمک به قتل او میداند.
- و این که خوردن ظالمانه مال یتیم کمک به قتل او باشد نیز به دلیل مستغنی نبودن یتیم است، یعنی نه توان حمل بار زندگی خویش را دارد تا بتواند در شئون زندگی بر پای خویش بایستد، و نه کسی را دارد که امور زندگی او را اداره کند و او را بسنده باشد مثل پدر و مادر.
- حضرت میفرماید: اکل مال یتیم با اوصاف مذکور، به معنی آن است که او را به فقر و تهدیستی افکنده و او را به هلاکت و قتل میرساند. و هر که در این امر سهیم باشد یعنی در قتل او شرکت داشته است[۹۱]. بنابراین ظلم به یتیم و برخی رذایل اخلاقی مثل بخل و حرص و... موجب بروز فقر میشود. قرآن کریم به منظور جلوگیری از این پدیده و به منظور اصلاح و تربیت افراد، برخی افکار و صفات را |از جمله بخل، حرص و... را منع کرده است که در بحث توزیع در آمد به آن اشاره کردیم. در جای دیگر کوتاهی در رفع نیاز فقرا را مذموم شمرده است: ﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ... وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ﴾[۹۲]، که ریشه این کوتاهی همان مواردی است که امام فرمود.
امام علی (ع) علت فقر را منحصر در منع توسط اغنیا دانسته، میفرماید: «... فقیری گرسنه نمیماند جز به سبب منع اغنیا...»[۹۳] و روشن است که منع فقیر ریشه در اندیشهها، افکار و صفات اخلاقی نهی شده در قرآن که در بیان امام رضا (ع) بود، دارد. چنانکه بیان امام صادق (ع) نیز که علت فقر را به گناه اغنیا نسبت میدهد ریشه در همین مطلب دارد. یعنی علت عمده و اساسی فقر، ظلم و ستم اغنیا و بیداد متکاثران و سرمایهداران است و موارد فقر ناشی از علل شخصی در فقیر بسیار نادر و اندک است. و این نشان میدهد که گناهان و رذایل اخلاقی سهمشان در ایجاد فقر بسیار زیاد است به طوری که بقیه موارد کمتر مورد توجه قرار میگیرد[۹۴].
آثار فقر
یکی از آثار فقر آسیب دیدن شخصیت فرد است، امام رضا (ع) در بیانی فرمود: «...هنگامی که دنیا به شخصی روی میآورد، محاسن و نیکیها و خوبیهای دیگران را در او جلوهگر میسازد، و چون دنیا از کسی روی گرداند، نیکیها و خصلتهای خوب خود شخص را هم از او سلب کرده و بد جلوه میدهد»[۹۵]. یعنی فقر و ناداری و پشت کردن دنیا سیمای ظاهری انسان را تغییر داده، موجب سلب اوصاف و ویژگیهای نیکو از شخصیت فرد میشود. نداشتن جامه مناسب، عدم آرایش ظاهری مناسب، عدم نظافت لازم و... شخصیت اجتماعی انسان را نیز از بین میبرد. اعتماد به نفس و باور فرد نسبت به خویش از بین رفته و تواناییها و استعداهای او بروز و ظهور نیافته و بر این اساس، شخصیت فرد از بین میرود[۹۶]. در جای دیگر امام رضا (ع) بینوایی و فقر را موجب بدبختی و بیچارگی دانستهاند[۹۷]. پیامبر (ص) نیز، در مورد مراجعه انسان فقیر به فردی که قادر به رفع نیاز او هست ولی انجام ندهد، میفرماید: «او را کشته است، البته او را با شمشیر و نیزه و تیر نکشته، بلکه با زخمی که بر دلش وارد آورده کشته است»[۹۸]. همچنین در روایتهای دیگری از پیامبر (ص) و سایر ائمه (ع) فقر به عنوان عامل «فراموش شدن انسان»[۹۹]، «سبک و بیارزش شدن نزد خانواده»[۱۰۰]، «شناخته نشدن مقام و تواناییهای فقیر»[۱۰۱]، «غربت فقیر در وطنش»[۱۰۲]، «گنگ و ناتوان شدن انسان فقیر در بیان برهانش»[۱۰۳]، «ناامیدی و خواری» ذکر شده است[۱۰۴]. بدین جهت امام سجاد (ع) از خداوند گشایش و وسعت روزی طلب میکند، تا آبرویش در اثر تنگدستی و نداری ریخته نشود[۱۰۵]؛ زیرا فقیر برای تأمین نیازش مجبور به سؤال است ولی نمیداند که در مراجعه و سؤال، چیزی به او میدهی یا نمیدهی، به همین دلیل آبرویش را از دست میدهد و اگر طرف مقابل تمام دارایی خود را به او بدهد، باز هم کار او یعنی مایهگذاری از آبرویش را نمیتواند جبران کند[۱۰۶]. و لذا قرآن فرمود: ﴿وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ﴾[۱۰۷] یعنی سائل و گدا دست خالی بر نگردد و محروم نشود[۱۰۸].
ضرورت فقرزدایی
در تمامی مکاتب و نظامهای اقتصادی برنامهها و تلاشهایی برای مبارزه با فقر در جامعه صورت میگیرد. جز اینکه در مکتبها و نظامهای غیر اسلامی و غیر الهی توجه به عدالت و فقرزدایی بالعرض و بالاجبار است، در حالی که در اسلام ضرورت فقرزدایی بالاصاله و بالذات است. در همین راستا، امام رضا (ع) با اشاره به حکمت تشریع احکام (حلال و حرام) و بیان اینکه آنچه خداوند حلال کرده برای تأمین نیازهای زندگی انسان کافی است، میفرماید: «حلال خداوند موجب اصلاح بندگان و زندگی آنان و بقای حیات آنهاست و انسانها به آن نیازمندند، و اما حرام چیزی است که انسان نیازی به آن ندارد، و فاسد کننده و موجب هلاکت و نابودی است»[۱۰۹]. بنابراین هر چه که سودمند و تقویتکننده جسم و باعث توانمندی بدن باشد، حلال شده است[۱۱۰]. یعنی همه چیزهایی که مورد نیاز انسان و موجب سلامتی و تقویت جسم و جان انسان باشد، اولاً خلق شده و ثانیاً حلال و طیب اعلام شده و به او اجازه داده شده که از آنها استفاده نماید. و آنچه حرام شده در حقیقت موجب هلاکت بوده و انسان نیازی به آن ندارد. بنابر این نعمتهای الهی به اندازه نیاز همه انسانهاست و برای تأمین زندگی او کافی است و تکتک انسانها در آن حق دارند. و اگر کسی فقیر است، یا خودش خواسته و یا حق او را ندادهاند.
قرآن کریم موضوع کفایت مواهب طبیعی برای تأمین نیازهای انسان را به صورتهای مختلف از جمله موارد ذیل بیان کرده است: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ...﴾[۱۱۱]، ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا...﴾[۱۱۲]، ﴿الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا﴾[۱۱۳]، ﴿وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ﴾[۱۱۴]. یعنی نعمتها، شامل منابع و امکانات قرار داده شده در آسمان و زمین به اندازه نیاز انسانها بوده و وجود فقر و تهیدستی ناشی از ظلم در توزیع آن در بین انسانها است. در بیان امام صادق (ع)، عالم به خانهای تشبیه شده که ساخته شده و همه چیز برای ساکنین در آن مهیا شده است، «...اگر در عالم تأمل و تفکر کنی و به عقلت آن را بررسی کنی مییابی آن را مانند خانهای که ساخته شده و در آن همه امکانات مورد نیاز ساکنین مهیا شده است...»[۱۱۵]. یعنی هیچ کمبودی برای انسان نیست. بنابر این وجود فقر و عقبماندگی]] [[اقتصادی را نباید به فقر طبیعت نسبت داد؛ زیرا از دیدگاه قرآن و سنت، غنای طبیعت و وفوری نعمت به اندازه تمام نیازهای انسانها، اصلی مسلم و پذیرفته شده است و فقر موجود منسوب به رفتار انسانی است و در نتیجه مبارزه با آن ضروری است[۱۱۶].
فقرزدایی
در منطق اسلام و قرآن و روایتها، رفع فقر و تحقق عدالت توزیعی و حاکمیت روح برادری و برابری ضروری بوده و راهحلهایی در این زمینه ارایه شده است. امام رضا (ع) در بیان علت وجوب پرداخت زکات نکاتی را ذکر میفرماید:
- فراهم شدن روزی فقرا؛
- ترغیب ثروتمندان به همدردی با ضعفا؛
- امتحان ثروتمندان با پرداخت زکات؛
- ایجاد رأفت و رحمت با ضعیفان در جامعه؛
- شکر واقعی خداوند توسط ثروتمندان[۱۱۷]. قرآن کریم میفرماید: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ...﴾[۱۱۸]، در این آیه، صدقات واجب (زکات) و مستحب (انفاقات) را برای تأمین زندگی فقرا و مساکین و برقراری عدالت در جامعه معرفی کرده است. در آیه دیگر امر به گرفتن صدقات کرده و فرموده: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۱۹]. پس زکات از یک سو، فقر را درمان میکند و از سوی دیگر موجب تطهیر و رشد مال و نفس پرداختکننده میشود. طبیعی است که با بهبود توزیع در آمد و رشد کمی و کیفی نیروی انسانی، زمینه مساعد برای تحقق توسعه فراهم میگردد. بنابر این در قرآن و سنت راهکارهای متعددی به صورت واجب و مستحب (زکات و خمس و حق معلوم و...) برای مقابله با فقر ارایه شده است که در کنار تأمین نیازهای مادی و رفع فقر، آثار مثبت اجتماعی بسیار دیگری نیز دارد[۱۲۰].
شیوههای فقرزدایی
تحقق اهداف فقرزدایی منوط به ارائه راهکارها و شیوههای اجرایی مناسب است. از دیدگاه امام رضا (ع) زکات و موارد دیگری مثل خمس، و به طور کلی قانون مالیاتهای اسلامی در جهت رفع فقر بوده و آثاری از جمله، انجام شکر الهی، ازدیاد اموال، ایجاد رحمت و مهربانی در جامعه اسلامی نسبت به فقرا و توجه به حال آنها، و توانبخشی و یاری آنها در امر دین و انجام تکالیفشان، حرکت دادن جامعه به سمت مساوات و برابری در برخورداری از امکانات و...[۱۲۱]، دارد. بنابر این، معیار کمک به فقرا توانبخشی و قادر ساختن آنها در حدی که در امور دین و زندگی دنیای خود به عموم مردم ملحق شوند، میباشد. چنان که کمک به یتیم و رعایت حال آن نیز به جهت نیازی که دارد، باید تا حدی باشد که کفایت زندگی او را بنماید[۱۲۲].[۱۲۳]
حق معلوم
امام رضا (ع) در پاسخ این سؤال که آیا در مال تکلیفی جز زکات هست؟ فرمود: بله و آیه ﴿وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ﴾[۱۲۴] را تلاوت کرد[۱۲۵]. در این بیان، ارتباط خانوادگی و صله رحم در مواردی که نیازمند هستند، باید انجام گیرد و این غیر از تکلیف به زکات و موارد مصرف آن است، اگر چه در مصرف زکات فطره، خویشان و نزدیکان نیازمند، مقدم هستند. چنان که امام رضا (ع) از امام علی (ع) نقل میکند که حضرت پیامبر (ص) در پاسخ پرسشی که آیا غیر از زکات، تکلیف دیگری در مال مؤمن قرار داده شده؟ فرمود: «آری، صله رحم، صله جار و کمک کردن به جار فقیر و سیر کردن او.»..[۱۲۶]. قرآن کریم نیز این تکلیف را به عنوان حق معلوم ذکر کرده و میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۱۲۷].
امام صادق (ع) حق معلوم را به عنوان «چیزی که فرد در مال خود واجب میکند»[۱۲۸] تفسیر کرده است. امام باقر (ع) آن را به عنوان «... چیزی که از مال خارج میشود ولی نه به عنوان زکات واجب و نه به عنوان صدقه واجب.».. ذکر فرموده است و در پاسخ راوی که پرسید اگر نه زکات است و نه صدقه پس چیست؟ فرمود: «این مقداری است که هر کس به فراخور ثروت و داراییاش، زیاد یا کم، از مالش جدا میکند.»..[۱۲۹]. بنابراین، برنامه مالی طراحی شده جهت رفع فقر منحصر به واجبات (زکات و خمس) نیست بلکه معیار، رفع فقر است، یعنی مادامی که فقر وجود دارد این تکالیف نیز وجود دارد یعنی در صورتی که زکات و خمس و امثال آن جوابگو نباشد، باید از روش دیگری استفاده کرد[۱۳۰].
معیار رفع فقر
زندگی فقرا باید در سطحی تأمین شود که زمینه را برای شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی، فردی و اجتماعی ایشان فراهم کند. در سخنان مختلف امام رضا (ع) مواردی به عنوان مؤلفههای تعیین کننده سطح زندگی ذکر شده است. ایشان در پاسخ سؤال از طعم آب و نان فرمود: «آب طعم حیات و نان طعم زندگی را میدهد»[۱۳۱]. یعنی ریشه اصلی حیات و ادامه آن آب و نان است. امام صادق (ع) در بیانی مشابه میفرماید: «بنیان زندگی و رأس نیازهای آن، نان و آب است»[۱۳۲]. در قرآن نیز آمده: ﴿... وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۳۳] و در مورد نان فرمود: ﴿وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ﴾[۱۳۴] یعنی هیچ انسانی حتی پیامبران بینیاز از طعام نیستند. پس یکی از نیازهای اساسی زندگی آب و نان است. و امام باقر (ع) فرمود: فرزند آدم توخالی (شکمدار) آفریده شده و خوردنی و نوشیدنی برای او ضروری است[۱۳۵]. از جمله نیازهای اساسی دیگر که در بیان امام رضا (ع) ذکر شدهاند و باید تأمین شوند، مواردی است مثل «برای شما گوشت لازم است»[۱۳۶] و...بپوش و زیبا بپوش».[۱۳۷]، و «خداوند مردان ژولیده و کثیف را دشمن میدارد»[۱۳۸]، و «... یک روز در میان حمام»[۱۳۹]، و در پاسخ راوی که پرسید: فدایت شوم با رنگ مشکی موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: «خضاب کردن و آراستگی، عفت زنان را زیاد میکند»[۱۴۰]، که در حقیقت آراستگی و تمیزی ظاهری را یک وظیفه اجتماعی هنگام ملاقات با دیگران میداند، و «استعمال بوی خوش را و لو در هر جمعه ترک نکند»[۱۴۱]، و «... و بوی خوش از اخلاق انبیا است»[۱۴۲]. امام رضا (ع) در مورد رفاه و برخورداری از امکانات رفاهی از جمله مرکب سواری در پاسخ ابیطیفور متطبب که گفت حمار سوار میشوم، فرمود: «چند خریدی؟ گفت: سیزده دینار، فرمود: اینکه حمار را به سیزده دینار بخری و اسب نخری، اسراف است... کسی که حمار را تأمین میکند مخارج اسب را نیز تأمین میکند»[۱۴۳]. چنان که قرآن نیز با بیان انواع لوازم مورد نیاز زندگی اشاره به خلق شدن همه این موارد، برای آسایش زندگی انسانها کرده است[۱۴۴]. بنابر این در تعیین سطح زندگیای که از فقیر باید تأمین شود موارد فوق و موارد دیگری که ذکر خواهد شد، معیار و ملاک میباشند[۱۴۵].
سطح زندگی
امام رضا (ع) میفرماید: «برخی کوتهفکران از دوستان من، دوست دارند که من روی نمد بنشینم و لباس زبر و خشن بپوشم؛ اما زمان تحمل چنین چیزی را ندارد»[۱۴۶]. در حالی که صاحب نعمت واجب است که به زندگی عیالش وسعت بخشد[۱۴۷]. البته به تعبیر قرآن این رفاه و آسایش نباید به رفاهزدگی و طغیان منتهی شود: ﴿وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ﴾[۱۴۸]. یکی دیگر از معیارهای توسعه زندگی، تأمین سالیانه زندگی است که به فرمایش امام رضا (ع) موجب سبکباری و احساس آرامش و راحتی است. پیامبر (ص) در مورد برخی لوازم رفاهی زندگی میفرماید: «سعادت مسلمان در این است که خانه وسیع، همسایه خوب و مرکب راهوار داشته باشد»[۱۴۹]. همچنین امام صادق (ع) روغن زیتون و سرکه و روغن مو را برای هر خانهای ضروری میدانند[۱۵۰]. و در پاسخ سفیان ثوری که گفت: «یا ابا عبدالله پدران شما چنین چیزهایی را نمیپوشیدند؟ حضرت فرمود: آنها آن لباسها را در زمان تهیدستی و کاستی بر تن میکردند ولی حالا زمان وفوری نعمت است و در این حالت سزاوارترین مردم در استفاده از این نعمتها نیکوکاران جهان هستند»[۱۵۱]. و در روایت دیگر و با بیان دیگری همین پاسخ را به او فرمود[۱۵۲]. بنابر این در شرایطی که سطح زندگی مردم رشد کرده، فراهم کردن زندگی مرفه و با وسعت برای خود و عیال خویش ایرادی ندارد. جهت دیگر این بحث این است که در تأمین زندگی مردم و فقرا یکی از معیارها، تأمین معاش سالیانه است[۱۵۳]. به طوری که در جای دیگر و در پاسخ سؤالی در این باره فرمود: من خودم انجام میدهم. بر همین مبنا، قرآن کریم صاحبان ثروت بیاستفاده و زراندوزان بیتفاوت نسبت به دردهای جامعه را به «عذاب الیم» و «کیفر دردناک» بیم میدهد[۱۵۴]. بنابر این تأمین مخارج سال فقیر، یکی از معیارهای فقرزدایی و عدم تأمین آن، معیار فقیر بودن است[۱۵۵].
تعاون و مددکاری اجتماعی
امام رضا (ع) در راستای بیان الگوی مصرف قوامی و پایدار به دو اصل اساسی یعنی مصرف دون اسراف و غیر حرام و مصرف عبادی در استفاده از نعمتهای الهی، که موجب پایداری آنها در اثر شکرگزاری و اطاعت شود، و در جهت بیان مصادیق شکرگزاری و سپاس خداوند میفرماید: «۱. ایمان به خدا، ۲. اعتراف به حقوق اولیای الهی یعنی آل محمد (ص) ۳. در مقام شکرگزاری کاری محبوبتر در نزد خداوند از یاریرسانی به برادران دینی در دینشان که موجب راهیابی آنها به بهشتهای الهی شود، نیست و اگر کسی چنین کند از بندگان خاص خداوند است»[۱۵۶].[۱۵۷]
مدیران نالایق
عامل دیگر در پیدایش فقر، مدیریت نادرست و مدیر نادان و سفیه است که موجب ضایع شدن و هدر رفتن اموال شده و جامعه و ساختار اقتصادی آن را متزلزل میکنند. امام رضا (ع) در بیانی میفرماید: بیزاری از آنان که خوبان را طرد و تبعید، و طرد شدگان و لعنت شدگان توسط پیامبر (ص) را فراخوانده و به کار گماردند، لازم است.
قرآن در آیه ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا...﴾[۱۵۸]، مؤمنین را از دادن مدیریت اموال و ثروتها در دست افراد ناآگاه و نادان منع کرده است. حتی افرادی که ابایی از ورود به فعالیتهای حرام ندارند نیز، بر اساس برخی از روایتها مشمول حکم این آیه شریفه هستند. پیامبر (ص) در بیان ضرورت عمل به علم و عقل با اشاره به کلام خداوند: ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا﴾[۱۵۹]، میفرماید: «زمانی که قصد انجام کاری را کردی با علم و عقل اقدام کن و از این که کاری را بدون تدبر و علم انجام دهی بپرهیز»[۱۶۰]؛ زیرا که تصمیم و عمل بر مبنای بیتدبیری و بیعقلی، پایدار و مثمر ثمر نخواهد بود. امام علی (ع) سوء تدبیر را ریشه فقر و موجب هلاکت (مادی و معنوی) معرفی کرده[۱۶۱] و حاکمیت سفها و فجار را موجب تمرکز اموال و ثروتهای خدادادی در بین خودشان، که زمینه را برای گسترش فقر در جامعه فراهم میکند، میداند[۱۶۲]. امام صادق (ع) در پاسخ فردی که از ایشان سؤال کرد، آیا تدبیر و برنامهریزی نصف کسب است؟ فرمود: «نه بلکه تدبیر و برنامهریزی خود کسب است.»..[۱۶۳].[۱۶۴]
ربا و آثار آن
امام رضا (ع) در خصوص علل تحریم ربا فرمود: «باعث فساد اموال، ضرر مشتری و بایع، از بین رفتن معروف، تلف شدن اموال، رغبت مردم به سودخواری، ترک قرض، اشاعه فساد و ظلم و تباهی میشود»[۱۶۵]. هر یک از آثار ذکر شده در کلام امام موجب ناسالمی، عدم شفافیت و سردرگمی عوامل اقتصادی میشود و این یکی از مهمترین مشکلات ساختاری مانع تحقق توسعه است[۱۶۶].
مبارزه با رباخواری
امام رضا (ع) در جهت مبارزه با رباخواری و تکاثر ثروت، در بیان اصل سود عادلانه، آن را منصفانه و بر مبنای تأمین غذای روز « قُوتُ يَوْمِهِ»[۱۶۷]، یا تأمین غذای روزت « قُوتَ يَوْمِكَ»[۱۶۸]، به اندازه سود کم «رِبْحاً خَفِيفاً»[۱۶۹] و به صورت مدارا «وَ ارْفُقُوا بِهِمْ»[۱۷۰]، و بیع آسان «بَيْعاً سَمْحاً»[۱۷۱]، و در چارچوب عدالت « مَوَازِينُ الْعَدْلِ»[۱۷۲] و بدون اجحاف «لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ»[۱۷۳] و در مقابل انجام کار «قَدْ عَمِلَ فِيهِ شَيْئاً»[۱۷۴] مطرح فرموده است. در قرآن نیز اصولی بیان شده که عبارتند از: اصل خدامحوری: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۷۵]، اصل پیوند عبادات فردی و اجتماعی: ﴿وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ﴾[۱۷۶]، اصل مبتنی بودن تولید و تجارت بر رضایت دو طرف معامله: ﴿أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ﴾[۱۷۷] یعنی کسب سود و درآمد باید بر مبنای عدالت، انصاف، و تراضی باشد[۱۷۸].
وظیفه دولت در مبارزه با مفاسد اقتصادی
امام رضا (ع) در بیانی به مسأله کنترل و نظارت دولت اشاره کرده و یکی از فلسفههای حکومت را نظارت بر بخشهای مختلف اقتصادی شمرده، میفرماید: «چرا که اگر حکومت نباشد، برخی افراد لذتجویی و سودمندی خود را به خاطر جلوگیری از تباه شدن دیگران فرو نمیگذارند، بنابراین برای مردم سرپرستی قرار داده شده تا آنها را از فساد و تباهی باز دارد و احکام و حدود الهی را در بین ایشان اقامه کند...»[۱۷۹]. نظارت جدی از طرف حکومت بر رفتار اجتماعی افراد، موجب تحقق اعتدال و توازن در بخشهای مختلف اقتصاد شده و زمینه را برای اجرای عدالت فراهم میکند؛ زیرا دستیابی به عدالت بدون توجه به توازن و تعادل اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست. چنان که پایداری و ثبات حکومت نیز مبتنی بر تحقق عدالت است؛ زیرا عامل ثبات حاکمیت، حمایت تودهها و عامه مردم از حکومت است. امیرمؤمنان (ع) با اشاره به همین مطلب فرمود: «هر کس حد میانه را پیش نگیرد، به ستمگری مبتلا میشود»[۱۸۰].[۱۸۱]
سیره اقتصادی امام رضا (ع)
زندگی همسان دیگران
یکی از کنیزان مأمون نقل میکند: «ما را به دربار مأمون آوردند، در آنجا در بهشتی از خوردنیها و نوشیدنیها و عطرها و پول فراوان به سر میبردیم، تا اینکه مأمون مرا به امام رضا (ع) بخشید، و چون به خانه امام در آمدم، هیچ یک از آن نعمتها را نیافتم»[۱۸۲]. این روش آثار مثبت زیادی از جمله: درک کردن طبقات فقیر جامعه و زمینهسازی برای مبارزه با فقر آنان، نپیوستن حاکم به طبقات مرفه، قطع امید کردن اشراف و ثروتمندان از حاکم، پایدار و با ثبات شدن حکومت و نتایجی از این قبیل را خواهد داشت. خود امام به نقل از پدرانش و ایشان از علی بن ابیطالب (ع) در خصوص سیره پیامبر (ص) میفرماید: «پیامبر (ص) سه روز پیاپی از نان گندم سیر نخورد تا درگذشت». معمر بن خلاد نقل میکند که هر گاه امام میخواست غذا بخورد، سینی میآوردند و نزدیک سفره میگذاشتند و حضرت از بهترین غذاهایی که در سفره بود، مقداری بر میداشت و در سینی میگذاشت و دستور میداد که سینی غذا را به فقرا و بینوایان بدهند[۱۸۳]. این رفتار امام که بیانگر نگاه دقیق امام به ضرورت رفع فقر از جامعه است، میتواند سهم هر چند کمی در رفع فقر و اجرای عدالت در جامعه داشته باشد. در روایت دیگری ابراهیم بن عباس میگوید: «هیچ گاه ندیدم که امام کلمهای به زیان کسی بگوید و یا سخن کسی را پیش از پایان آن قطع کند و یا حاجت کسی را که به ادای آن توان داشت، رد کند... و هرگاه در خلوت برای او سفره غذا میآوردند، همه کارکنان و غلامانش حتی دربانان و مهتران را بر سر سفره مینشاند و آنان را در خوردن غذا شریک میکرد.»..[۱۸۴]. اهمیت این موضوع از دیدگاه امام وقتی روشن میشود که میبینیم یاسر خادم ایشان نقل میکند: «در روزی که امام به شهادت رسید بعد از نماز ظهر فرمود: آیا اهل خانه و کارکنان و خدمتگذاران چیزی خوردهاند؟ گفتم: چه کسی میتواند با دیدن این حال (حالت مسمومیت شدید و واپسین لحظات عمر) شما چیزی بخورد، امام بلند شد و فرمود غذا بیاورند و همگان را بر سر سفره فراخواند، یکایک را مورد محبت و مهر خویش قرار داد تا همه غذا خوردند، آنگاه امام بیهوش شد و افتاد»[۱۸۵]. نکته بسیار مهم دیگر در رفتار امام، همدلی ایشان با فقرا و آرامش یافتن آنان از این رهگذر است که در حصول وفاق اجتماعی و شکلگیری سرمایه اجتماعی از رهگذر وفاق دولت و مردم بسیار مؤثر است. قرآن کریم پیامبر (ص) را به زیستن با فقرا و محرومان و زندگی همسان با آنان، امر کرده است: ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[۱۸۶]، عبارت ﴿أَمْرُهُ فُرُطًا﴾ به معنای این است که منش و روش و خصلت هواپرستان افراط و خارج شدن از میزان و اعتدال است[۱۸۷]. و حاکم اسلامی نباید زندگی و روش خود را با آنها همراه و هماهنگ کند. چنان که امیرمؤمنان (ع) همانگونه که در عمل در این مسیر حرکت میکرد و سیره عملی او در جهت تطابق با ضعفا و فقرا زبانزد خاص و عام است، میفرماید: خدا مرا برای خلقش پیشوا قرار داد و بر من واجب کرده که خودم و خوردن و آشامیدنم و لباسم را مانند مردم ضعیف نگاه دارم و فقیران به فقر من اقتدا کنند و ثروتمندان طغیان نکنند»[۱۸۸]. یعنی سیره امام برای هر دو گروه فقیر و ثروتمند مفید است، ولی در صبر بر مشکل فقر و دومی در اجتناب از طغیان. بدینسان، اعتدال اجتماعی به عنوان بستری برای رشد و توسعه فراهم میگردد[۱۸۹].
مبارزه با طبقاتی شدن جامعه
در جوامع انسانی ممکن است یکی از این دو نوع طبقهبندی وجود داشته باشد:
- طبقهبندی اقتصادی: که افراد بر اساس میزان درآمد و ثروت طبقهبندی میشوند. در این صورت جامعه به دو طبقه، یکی ثروتمند مستکبر و متکاثر و دیگری فقیر و مستضعف و بینوا تقسیم میشود. در نظامهای سرمایهداری اینگونه است.
- طبقهبندی صنفی: که در آن اختلاف افراد در نوع شغل و کار آنهاست. مبنای این تفاوت، اختلاف استعدادها، ذوق و سلیقه و ضرورت و نیاز اجتماعی است که موجب پیدایش شغلها و طبقات و گروههای مختلف در جامعه میشود. پذیرش طبقات صنفی و ضرورت مبارزه با طبقهبندی اقتصادی از فرمایش امام رضا (ع) استفاده میشود: «...زیرا خداوند صاحبان سلامت و توانمندی را به اداره امور زندگی فقرا و بیماران زمینگیر و مبتلی، تکلیف کرده است.»..[۱۹۰]. یعنی بیمار و ضعیف و ناتوان همیشه هست؛ اما محتاج هیچ گاه نباید باشد. ضرورت وجود طبقات مختلف برای انجام کارها و مسئولیتهای مختلف اجتماعی در بیان امام علی (ع) که فرمود: «بدان که مردم چند طبقهاند و بعضی از آنها جز با بعض دیگر اصلاح نمیشود و هیچ طبقه (گروه) از گروههای دیگر بینیاز نیست. این طبقات عبارتند از: سپاهیان خدا،.»..[۱۹۱]. این مطلب در فرمایش امام صادق (ع) نیز با بیان دیگری آمده است: «... شما از دیگران ناگزیرید، هیچ کس در زندگی از مردم بینیاز نیست و ناگزیر بعضی به بعض دیگر نیاز دارند»[۱۹۲]. و از کلام امام علی (ع) که فرمود: «... سپس طبقه پایین است که نیازمند و مسکین و شایسته بخشش و کمک هستند...»[۱۹۳]. استفاده میشود که طبقه سفلی طبقهای است که در طبقهبندی صنفی در هیچ صنفی قرار نمیگیرند؛ زیرا توان انجام هیچ کاری را ندارند و یا بسیار ضعیف هستند. اما نباید گذاشت که این طبقه نیازمند باقی بماند. یعنی طبقه بیمار، معلول، کسانی که سلامت روحی خود را از دست دادهاند و... همیشه وجود دارد، اما وجود طبقه فقیر و نیازمند چنان که برخی میپندارند، ضروری و پذیرفته نیست، همچنان که امام علی (ع) در بیان دیگری همین مطلب را فرموده است[۱۹۴].[۱۹۵]
انفاق مال
مرحوم مجلسی در بحار الأنوار نقل میکند: «... امام رضا (ع) در روز عرفه تمام اموال خود را در بین فقرا تقسیم کرد، فضل بن سهل عرض کرد، این کار شما زیان و خسران است، حضرت فرمود: بلکه این کار سودمند و پر منفعت است. به طور کلی آنچه را که به طلب ثواب و پاداش الهی انجام دادهای خسران مپندار»[۱۹۶]. این رفتار امام نه تنها گویای روح بلند و دنیاگریز ایشان است، بلکه در راستای رفع فقر و تبعیض، که در اثر ظلم و ستم حاکمان جور در جامعه به وجود آمده نیز، میباشد[۱۹۷].
منابع
پانویس
- ↑ «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
- ↑ «و چون موجی سایهبانآسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشتهاند میخوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانهرو هستند و نشانههای ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمیکند» سوره لقمان، آیه ۳۲.
- ↑ کلیات علم اقتصاد، قنادان، ص۳.
- ↑ اقتصاد، ساموئلسون، ج۱، ص۶؛ کلیات علم اقتصاد، قنادان، ص۷.
- ↑ کلیات علم اقتصاد، قنادان، ص۱۲-۱۸.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۷۷؛ الاستبصار، ج۳، ص۸۳؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ ﴿ فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ «و آنان که پس از شنیدن وصیّت آن را دگرگون سازند گناهش به گردن همان کسانی است که آن را دگرگون میسازند، بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۱۸۱.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۱۶؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۴۰۹، ۴۱۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۵؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۴؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۴۴۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۳.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۵۰۲.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۹، ص۵۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۲۶.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۴.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۲۹۳؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۲.
- ↑ «بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۲۹۳.
- ↑ تحف العقول، ص۴۴۳.
- ↑ اقتصاد رضوی، ص۲۲، ۲۳.
- ↑ عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۸؛ صحیفة الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۲۸۱؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ سوره تکاثر، آیه ۱-۲.
- ↑ اقتصاد رضوی، ص۵۴.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۲۵، ۱۲۶؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۵۰۱، ۵۰۲.
- ↑ المنجد، ۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۹۳.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۴۴.
- ↑ بحارالأنوار، ج۶، ص۹۳؛ علل الشرایع، ص۵۹۲.
- ↑ غررالحکم، ص۳۸؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۵۳۰؛ الحیاة، ج۳، ص۲۱۹.
- ↑ غررالحکم، ص۳۸.
- ↑ غررالحکم، ص۷۷؛ الحیاة، ج۴، ص۱۱۰.
- ↑ تحف العقول، ص۱۹۹؛ الحیاة، ج۴، ص۶۵۳.
- ↑ غررالحکم، ص۵۲۵؛ الحیاة، ج۴، ص۶۵۳.
- ↑ غررالحکم، ص۵۲۵.
- ↑ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۳؛ الحیاة، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۷.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۳۳۷.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد.».. سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۱۰۰.
- ↑ «...او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد.».. سوره هود، آیه ۶۱.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۸.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۲۵۱؛ الحیاة، ج۴، ص۱۴۲، ص۲۵۱؛ بحار الأنوار، ج۱۰۳، ص۱۰۰؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۶۴؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۵۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۷.
- ↑ ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ «آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمیخیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان میگویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
- ↑ ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾ «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
- ↑ ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾ «از تو درباره شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است و از تو میپرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ اینگونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن میگوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
- ↑ ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ﴾ «وای بر کمفروشان!» سوره مطففین، آیه ۱.
- ↑ تحف العقول، ص۳۳۳.
- ↑ تحف العقول، ص۳۳۳.
- ↑ جامع الأخبار، ص۱۳۹.
- ↑ جامع الأخبار، ص۱۳۹.
- ↑ تحف العقول، ص۳۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶، ص۹۳؛ فقه الرضا (ع)، ص۲۵.
- ↑ «هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.
- ↑ روح المعانی، ج۱، ص۴۳۹.
- ↑ اقتصاد رضوی، ص۱۱۲، ۱۱۳.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾ «ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۰۹.
- ↑ «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۵۴-۵۵؛ سفینة البحار، ج۴، ص۱۳۰.
- ↑ «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۳، ص۳۳۴.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۸۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶۳، ص۳۳۴.
- ↑ «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید.».. سوره نساء، آیه ۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶، ص۹۳؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ص۵۰۷، ۵۰۸.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۵۵۳.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۲۷.
- ↑ تحف العقول، ص۲۶۷؛ الحیاة، ج۳، ص۲۵۰.
- ↑ غرر الحکم، ص۲۶، ۴۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۰، ص۸۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۲.
- ↑ تحف العقول، ص۴۴۶.
- ↑ تحف العقول، ص۳۵۸.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۰-۳۱۳.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۹۸.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۰-۳۱۳.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۹۸.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۰-۳۱۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹۲.
- ↑ «پس وای بر (آن) نمازگزاران... و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۴-۷.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۵۳۳.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۰-۳۱۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۱۲۱-۱۲۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۵۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۶۰، ۲۶۱؛ الحیاة، ج۴، ص۴۲۵.
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۵۲۷؛ غرر الحکم، ص۱۸؛ الحیاة، ج۴، ص۳۹۵.
- ↑ غررالحکم، ص۶۴۴؛ الحیاة، ج۴، ص۴۱۴.
- ↑ جامع الأخبار، ص۱۱۰.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۷۸.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۶۹.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۹۸.
- ↑ الصحیفة السجادیة، ص۱۰۰.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۳؛ الحیاة، ج۴، ص۴۱۷.
- ↑ «و (مستمند) خواهنده را از خود مران!» سوره ضحی، آیه ۱۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۳.
- ↑ الحیاة، ج۴، ص۱۷۳، ۱۷۴؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۹۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶۵، ص۱۶۶؛ مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۰۳.
- ↑ «آیا ندیدهای که خداوند آنچه را در زمین است برای شما رام کرده است.».. سوره حج، آیه ۶۵.
- ↑ «اوست که زمین را برای شما رام کرد.».. سوره ملک، آیه ۱۵.
- ↑ «همان که زمین را برای شما گاهوارهای گردانید.».. سوره طه، آیه ۵۳.
- ↑ «و در آن برای شما و برای آنان که شما روزیشان نمیدهید توشه زندگی پدید آوردیم» سوره حجر، آیه ۲۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳، ص۶۱.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۸۸، ۸۹؛ علل الشرایع، ج۲، ص۳۶۹.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و... است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۸۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹۲؛ الحیاة، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۶.
- ↑ «و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است میپیوندند و از پروردگار خویش میترسند و از سختی حساب هراس دارند؛» سوره رعد، آیه ۲۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۴۴۴؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۲۷.
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۵۲۰؛ الحیاة، ج۶، ص۳۸۶.
- ↑ «و آنان که در داراییهایشان حقی معین است * و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۴۹۸.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۵۰۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۹۹؛ الحیاة، ج۳، ص۲۹۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳، ص۸۷؛ الحیاة، ج۳، ص۲۹۳.
- ↑ «و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمیآورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.
- ↑ «و ما آنان را کالبدی که خوراک نخورند نیافریده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۲۸۶-۲۸۷؛ الحیاة، ج۶، ص۷۵۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۴۱؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۳۲۷.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۵۱؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۳۵۴.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۹۶؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۳۶۸.
- ↑ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۵، ص۴۵۲.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۵۱۰؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۹.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۵۱۰.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۵۳۵؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۱۹۸.
- ↑ ﴿ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ * وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ﴾ «و خداوند از خانههایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانههایی برآورد که در روز جابهجایی و روز ماندنتان آن را سبک مییابید و از پشم و کرک و موی آنها وسایل (خانه) و کالایی (پدید آورد) تا هنگامی (که بپاید) * و خداوند از آنچه آفریده است سایهبانهایی برای شما قرار داد و از کوهها غارهایی برایتان نهاد و تنپوشهایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه میدارد و تنپوشهایی که شما را از (گزند) جنگتان نگه میدارد؛ بدینگونه خداوند نعمتش را بر شما تمام میگرداند باشد که گردن نهید» سوره نحل، آیه ۸۰-۸۱.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۷.
- ↑ مکارم الأخلاق، ص۹۸؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ تحف العقول، ص۴۴۲؛ الحیاة، ج۶، ص۲۰۶.
- ↑ «و در آن از اندازه مگذرید» سوره طه، آیه ۸۱.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۱۸۳؛ الحیاة، ج۶، ص۲۳۳.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۵۱۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۷، ص۳۵۴؛ وسائل الشیعة، ج۵، ص۱۹، ۲۰.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۴۲.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۲۰۵.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۲۰۷.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۷.
- ↑ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۱۰۵.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۸.
- ↑ «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپاری...» سوره نساء، آیه ۵.
- ↑ «و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت» سوره نحل، آیه ۹۲.
- ↑ مکارم الأخلاق، ص۴۵۸.
- ↑ غرر الحکم، ص۳۹۹.
- ↑ نهج البلاغة، ص۱۰۵۰.
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۶۷۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۳۱۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹۴.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۱۰۰.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۱۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۱۰۰.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۱۵۴.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، ص۴۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، ص۴۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، ص۴۳۸.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۲۷۲-۲۷۳.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «و برپا داشتن نماز و دادن زکات» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «داد و ستدی با رضای خودتان باشد» سوره نساء، آیه ۲۹.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۰۱؛ بحار الأنوار، ج۶، ص۶۰.
- ↑ تحف العقول، ص۸۳؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۳۸.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۱۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۳۹، ۴۰.
- ↑ المحاسن، ج۲، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۴، ص۵۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۸۴؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، مقدمه، ص۴۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۴۱.
- ↑ «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۸-۷۱۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۱۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۲۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۸۹.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۳۱،۴۳۲؛ الحیاة، ج۲، ص۷۶۰، ۷۶۱؛ ج۵، ص۳۳۱، ۳۳۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۳۵؛ الحیاة، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۳۲، ۴۳۳.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۳۲؛ الحیاة، ج۵، ص۳۳۵-۳۳۷.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۲۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۰۰.
- ↑ سرآبادانی، رضایی، مقاله «اقتصاد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۲۲.