مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت. ↵{{پایان منبع جامع}}' به '}}') |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]] | ||
| مدخل اصلی = [[مراتب انتظار]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''مراتب [[انتظار]] [[فرج]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''مراتب [[انتظار]] [[فرج]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ جامع اجمالی == | |||
=== علت وجود مراتب مختلف برای [[انتظار فرج]] === | |||
==پاسخ جامع اجمالی== | * یک عمل خاص، بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد میتواند ارزشهای مختلفی نزد [[خداوند]] داشته باشد. عوامل گوناگونی بر [[میزان]] [[ارزش]] یک عمل تأثیر دارد که در رأس همۀ آنها [[نیت]] است<ref>ر.ک. [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۳۴-۴۰.</ref>. در موضوع [[انتظار فرج]] نیز، باتوجه به اینکه [[ظهور امام زمان]] {{ع}} نه تنها [[فرج]] همۀ [[مؤمنان]] عالم، بلکه همۀ [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسانها]] هم هست، بسته به اینکه [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت میکند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود میآورد<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>. | ||
===علت وجود مراتب مختلف برای [[انتظار فرج]]=== | |||
*یک عمل خاص، بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد میتواند ارزشهای مختلفی نزد [[خداوند]] داشته باشد. عوامل گوناگونی بر [[میزان]] [[ارزش]] یک عمل تأثیر دارد که در رأس همۀ آنها [[نیت]] است<ref>ر.ک. [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۳۴-۴۰.</ref>. در موضوع [[انتظار فرج]] نیز، باتوجه به اینکه [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نه تنها [[فرج]] همۀ [[مؤمنان]] عالم، بلکه همۀ [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسانها]] هم هست، بسته به اینکه [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت میکند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود میآورد<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>. | |||
===[[مراتب انتظار]] [[فرج]]=== | === [[مراتب انتظار]] [[فرج]] === | ||
*برخی از [[مراتب انتظار]] [[فرج]] عبارتاند از: | * برخی از [[مراتب انتظار]] [[فرج]] عبارتاند از: | ||
# [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور شخصی: اولین و سطحی ترین مرتبۀ [[انتظار]] این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] [[الهی]] نسبت به آنها باشد. اگرچه چنین شخصی نسبت به کسی که با موضوع [[انتظار فرج]] [[بیگانه]] است، در مرتبۀ بالایی قرار دارد، اما | # [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور شخصی: اولین و سطحی ترین مرتبۀ [[انتظار]] این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] [[الهی]] نسبت به آنها باشد. اگرچه چنین شخصی نسبت به کسی که با موضوع [[انتظار فرج]] [[بیگانه]] است، در مرتبۀ بالایی قرار دارد، اما چون تنها در [[فکر]] [[سعادت]] خویش است از این نظر رتبۀ بالایی ندارد<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref>. | ||
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[مؤمنین]]: دومین مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای رفع مشکلاتی است که از جهت مادی و [[معنوی]]، [[دینی]] و [[دنیایی]] [[مؤمنین]] را محاصره نموده و آنان را به نوعی سرگردان کرده است. فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این [[فرد]] دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] [[مشکلات]] خودش است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref>. | # [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[مؤمنین]]: دومین مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای رفع مشکلاتی است که از جهت مادی و [[معنوی]]، [[دینی]] و [[دنیایی]] [[مؤمنین]] را محاصره نموده و آنان را به نوعی سرگردان کرده است. فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این [[فرد]] دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] [[مشکلات]] خودش است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref>. | ||
# [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور آحاد [[انسانی]]: در این مرتبه [[مؤمنان]] میدانند [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همۀ انسانهای ستمدیده را از زیر [[ظلم]] [[زورگویان]] عالم [[نجات]] میبخشد، زیرا [[امام عصر]]{{ع}} متعلق به همه [[انسانها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. چنانکه در [[دعای عهد]] میخوانیم: «خداوندا او را [[پناهگاه]] [[بندگان]] مظلومت قرار بده.»..<ref>{{متن حدیث|وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> | # [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور آحاد [[انسانی]]: در این مرتبه [[مؤمنان]] میدانند [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همۀ انسانهای ستمدیده را از زیر [[ظلم]] [[زورگویان]] عالم [[نجات]] میبخشد، زیرا [[امام عصر]] {{ع}} متعلق به همه [[انسانها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. چنانکه در [[دعای عهد]] میخوانیم: «خداوندا او را [[پناهگاه]] [[بندگان]] مظلومت قرار بده.»..<ref>{{متن حدیث|وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> | ||
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور جامدات، گیاهان و حیوانات: این مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] در [[حیات]] حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر [[فرج]] در [[زمین]] و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «او [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] شده، از [[عدل و داد]] پر میکند. [[آسمان]] از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و [[زمین]] از رویاندن گیاهانش»<ref>{{متن حدیث|فَیَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَیْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا}}؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص؟؟؟، ح ۱۲۴۴.</ref> | # [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور جامدات، گیاهان و حیوانات: این مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] در [[حیات]] حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر [[فرج]] در [[زمین]] و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «او [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] شده، از [[عدل و داد]] پر میکند. [[آسمان]] از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و [[زمین]] از رویاندن گیاهانش»<ref>{{متن حدیث|فَیَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَیْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا}}؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص؟؟؟، ح ۱۲۴۴.</ref><ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> | ||
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] [[امر]] [[انبیاء]] و [[اولیاء]]؛ [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]]{{صل}} و [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]] نیز از جمله این مراتب است<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref>. | # [[انتظار]] جهت [[گشایش]] [[امر]] [[انبیاء]] و [[اولیاء]]؛ [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]] {{صل}} و [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]] نیز از جمله این مراتب است<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref>. | ||
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]]{{صل}}: میدانیم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} [[مظلوم]] ترین [[مستضعفین]] عالماند. چنانکه [[مفضل بن عمر]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: «[[رسول خدا]]{{صل}} نظری به [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} افکند و گریست و فرمود: «شما [[مستضعفان]] بعد از [[وفات]] من هستید»»، [[مفضل]] گوید: عرض کردم | # [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]] {{صل}}: میدانیم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمۀ معصومین]] {{ع}} [[مظلوم]] ترین [[مستضعفین]] عالماند. چنانکه [[مفضل بن عمر]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که فرمود: «[[رسول خدا]] {{صل}} نظری به [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} افکند و گریست و فرمود: «شما [[مستضعفان]] بعد از [[وفات]] من هستید»»، [[مفضل]] گوید: عرض کردم یا ابن [[رسول الله]] معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما [[امامان]] بعد از من هستید، چون [[خداوند]] میفرماید: «و میخواهیم بر آنان که در [[زمین]] به [[ضعف]] کشیده شدهاند، [[تفضل]] نمائیم و آنان را [[پیشوایان]] و [[وارثان]] [[حکومت حق]] سازیم». پس این [[آیه]] در مورد ما [[اهل بیت]] تا [[روز قیامت]] جاری است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} نَظَرَ إِلَی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ {{ع}} فَبَکَی وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِی؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَی ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ فَهَذِهِ الْآیَةُ جَارِیَةٌ فِینَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ}}؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۶، ص ۳۱۱.</ref><ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> | ||
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]]: [[امام باقر]]{{ع}} در جواب [[ابوحمزه ثمالی]] که از علت نامگذاری آن [[حضرت]] به [[قائم]] پرسید، فرمودند: «چون جدم [[حسین]]{{ع}} کشته شد [[فرشتگان]] با [[گریه]] و فغان به درگاه [[خداوند عزوجل]] فریاد برآوردند که ای خدای و [[سرور]] ما! آیا از کسی که [[برگزیده]] تو و [[فرزند]] [[برگزیده]] تو و بهتر [[آفریده]] تو را میکشد چشم میپوشی؟ [[خداوند عزوجل]] به آنان [[وحی]] فرمود: [[فرشتگان]] من آرام گیرید، به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] از آنان [[انتقام]] خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه [[خداوند]] [[امامان]] [[نسل حسین]]{{ع}} را به [[فرشتگان]] نشان داد و [[فرشتگان]] بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی [[ایستاده]] بود و [[نماز]] میخواند. [[خداوند]] فرمود: با این [[قائم]] از آنان [[انتقام]] میگیرم»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ{{ع}} ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟! فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی، فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ{{ع}} لِلْمَلَائِکَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ}}؛ محمدی ری شهری، محمد، | # [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]]: [[امام باقر]] {{ع}} در جواب [[ابوحمزه ثمالی]] که از علت نامگذاری آن [[حضرت]] به [[قائم]] پرسید، فرمودند: «چون جدم [[حسین]] {{ع}} کشته شد [[فرشتگان]] با [[گریه]] و فغان به درگاه [[خداوند عزوجل]] فریاد برآوردند که ای خدای و [[سرور]] ما! آیا از کسی که [[برگزیده]] تو و [[فرزند]] [[برگزیده]] تو و بهتر [[آفریده]] تو را میکشد چشم میپوشی؟ [[خداوند عزوجل]] به آنان [[وحی]] فرمود: [[فرشتگان]] من آرام گیرید، به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] از آنان [[انتقام]] خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه [[خداوند]] [[امامان]] [[نسل حسین]] {{ع}} را به [[فرشتگان]] نشان داد و [[فرشتگان]] بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی [[ایستاده]] بود و [[نماز]] میخواند. [[خداوند]] فرمود: با این [[قائم]] از آنان [[انتقام]] میگیرم»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ {{ع}} ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟! فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی، فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ {{ع}} لِلْمَلَائِکَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ}}؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ح۱۱۵۸.</ref><ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> | ||
===عالی ترین مرتبه [[انتظار فرج]]=== | === عالی ترین مرتبه [[انتظار فرج]] === | ||
*مرتبه عالی و نهایی [[انتظار فرج]] که از همه مراتب بالاتر و با فضیلتتر است، [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] غصهها و دردهای خود [[امام زمان]]{{ع}} و [[شادمانی]] [[قلب]] آن بزرگوار است، از آنجا که هر مقدار [[حق]] بیشتری از [[فرد]] ضایع شود، ظلمی که به او رفته بزرگتر است؛ از طرفی پس از [[خدای متعال]] ـ که بزرگترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد ـ کسی جز [[اهل بیت]]{{ع}} صاحب [[حق]] [[عظیم]] بر همه [[انسانها]] ـ و بلکه همه موجودات ـ نیست و با توجه به اینکه در [[دوران غیبت]]، [[حق ولایت]] و [[حکومت]] به دست شرورترین [[انسانها]] [[غصب]] شده، [[دین]] و [[احکام الهی]] مورد [[هجوم]] قرار گرفته و [[بهترین]] [[پیروان]] ایشان در سختترین شرایط [[زندگی]] مینمایند؛ [[قلب]] [[امام عصر]]{{ع}}، نقطۀ مرکزی عظیمترین [[مصائب]] و دردهاست<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> لذا در عالی ترین درجۀ [[انتظار]]، [[منتظران]] که به درد عمیق [[امام]] خود واقفاند، تلاش و [[هدف]] اصلی شان [[گشایش]] و [[فرج]] در این امر خواهد بود. | * مرتبه عالی و نهایی [[انتظار فرج]] که از همه مراتب بالاتر و با فضیلتتر است، [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] غصهها و دردهای خود [[امام زمان]] {{ع}} و [[شادمانی]] [[قلب]] آن بزرگوار است، از آنجا که هر مقدار [[حق]] بیشتری از [[فرد]] ضایع شود، ظلمی که به او رفته بزرگتر است؛ از طرفی پس از [[خدای متعال]] ـ که بزرگترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد ـ کسی جز [[اهل بیت]] {{ع}} صاحب [[حق]] [[عظیم]] بر همه [[انسانها]] ـ و بلکه همه موجودات ـ نیست و با توجه به اینکه در [[دوران غیبت]]، [[حق ولایت]] و [[حکومت]] به دست شرورترین [[انسانها]] [[غصب]] شده، [[دین]] و [[احکام الهی]] مورد [[هجوم]] قرار گرفته و [[بهترین]] [[پیروان]] ایشان در سختترین شرایط [[زندگی]] مینمایند؛ [[قلب]] [[امام عصر]] {{ع}}، نقطۀ مرکزی عظیمترین [[مصائب]] و دردهاست<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۲-۳۰.</ref> لذا در عالی ترین درجۀ [[انتظار]]، [[منتظران]] که به درد عمیق [[امام]] خود واقفاند، تلاش و [[هدف]] اصلی شان [[گشایش]] و [[فرج]] در این امر خواهد بود. | ||
==پاسخها ودیدگاههای متفرقه== | == پاسخها ودیدگاههای متفرقه == | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | ||
خط ۵۰: | خط ۳۲: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی | | پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[ظهور امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه [[مؤمنان]] در عالم بلکه همه [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسانها]] هم هست. این که [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار]] [[فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت میکند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود میآورد. اولین رتبه این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] الهی نسبت به آنها باشد. چنین شخصی همه [[فکر]] و همشف خلاصی خودش از گرفتاریهایش میباشد و به غیر خود – از گرفتاران – توجه خاصی ندارد. | |||
این که [[انسان]] رفع گرفتاریهایش را از [[خدا]] بخواهد و خلاصی از آنها را در [[ظهور امام عصر]] {{ع}} بداند، بسیار ارزشمند است و در مقایسه با آن که در گرفتاریهای خود به [[خدا]] توجه نمیکند یا رفع آن را به [[ظهور امام]] {{ع}} نمیبیند، از رتبه ایمانی بسیار بالایی برخوردار است، ولی در عین حال چون فقط خودش را میبیند و تنها به [[سعادت]] خویش میاندیشد، از این لحاظ رتبه بالایی ندارد. | |||
دومین مرتبه این است که [[مؤمن]] به خاطر رفع گرفتاری از همه [[مؤمنان]] در روی کره [[زمین]]، [[ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} را [[انتظار]] میکشد. چنین فردی [[یقین]] دارد که راه [[نجات]] [[مؤمنان]] – به طور کامل – از سختیها و ناراحتیهای [[زمان غیبت]] در سطح [[جهان]]، همانا [[ظهور امام]] [[غایب]] {{ع}} است، لذا رنجها و گرفتاریهای همه [[مؤمنان]] او را [[رنج]] میدهد و برای [[فرج]] آنها در [[انتظار ظهور]] مولایش به سر میبرد. | |||
این حالت نسبت به حالت قبلی در رتبه بالاتری است و فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این فرد دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] مشکلات خودش میباشد. | |||
رتبه سوم این است که [[مؤمن]] نه فقط به مشکلات و گرفتاریهای اهل [[ایمان]] توجه داشته باشد، بلکه به [[فکر]] همه [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] عالم باشد و رهایی آنها را با [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} از [[خداوند]] طلب کند. [[امام عصر]] {{ع}} متعلق به همه [[انسانها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. درست است که [[غیر شیعه]] نه شناختی از [[امام زمان]] {{ع}} دارند و نه در گرفتاریهای خود به [[ظهور]] ایشان میاندیشند، ولی [[مؤمنان]] میدانند که [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همه انسانهای ستمدیده و [[رنج]] کشیده را از زیر [[ظلم و ستم]] [[مستکبران]] و [[زورگویان]] عالم [[نجات]] میبخشد. | |||
در دعای بسیار [[زیبایی]] که از [[حضرت صادق]] {{ع}} به نام "[[دعای عهد]]" به ما رسیده است، چنین میخوانیم: {{متن حدیث|"وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ"}}<ref>«و خداوندا، ایشان ([[امام زمان]] {{ع}}) را [[پناه]] [[بندگان]] ستمدیده خود و یاور کسانی که جز تو [[یاری]] ندارند، قرار بده.» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.</ref>. | |||
در این عبارات [[امام]] {{ع}} برای همه [[بندگان]] [[مظلوم]] [[خداوند]] – چه [[مؤمن]] و چه غیر [[مؤمن]] – و همه کسانی که یار و یاوری جز [[پروردگار]] عالم ندارند، [[دعا]] کردهاند و رهایی آنها را از [[ظلم]] و ستمی که به ناحق بر ایشان میرود، با [[ظهور امام عصر]] {{ع}} درخواست کردهاند. پس [[مؤمن]] باید سطح خواست خود را بالاتر از حد [[مؤمنان]] آورده، [[انتظار]] [[گشایش]] در امور همه [[مستضعفان]] عالم را در [[فرج]] مولایش [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد. این مرتبه از [[انتظار فرج]] بالاتر از دو مربته قبلی است. رتبه بالاتر هم این است که یک [[مؤمن]] فقط به رهایی انسانهای [[مظلوم]] عالم نیندیشد، بلکه [[ظهور امام]] خود را برای رفع گرفتاری از همه مخلوقات الهی اعم از [[انسانها]] و غیر [[انسانها]]، بخواهد. غیر [[انسانها]] شامل [[فرشتگان]]، جنیان، حیوانات، گیاهان و جمادات میگردد. [[اعتقاد]] قطعی [[شیعه]] این است که [[ظهور امام]] {{ع}} [[فرج]] همه اینهاست<ref>البته در مخلوقات عاقل مختار – مانند انسان – حساب ظالمان و منکران ولایت جداست، زیرا ظهور امام {{ع}} برای آنها نقمت است نه نعمت.</ref>. | |||
در حدیثی که در درس ششم [[نقل]] کردیم، فرموده بودند که [[انسانها]] و حیوانات و حتی جمادات، از [[ظهور]] [[حضرت]] [[خشنود]] میگردند. نمونه دیگری از فرمایشهای [[حضرت امیر]] {{ع}} چنین است: {{متن حدیث|"لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَا نَزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَا خَرَجَتْ الارض نَبَاتَهَا . . . وَ اصطلحت السِّبَاعِ وَ الْبَهَائِمِ"}}<ref>«اگر [[قائم]] ما ([[اهل بیت]]) [[قیام]] کند، [[آسمان]] [[باران]] خود را (به طور کامل) فرو میریزد و [[زمین]] گیاهانش را (را در سطح وسیع و فراگیر) میرویاند... و حیوانات درنده و اهلی با یکدیگر [[سازش]] میکنند» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶، ح ۱۱.</ref>. کار به آنجا میرسد که [[زمین]] به [[نور]] [[وجود امام زمان]] {{ع}} نورانی شده و [[مردم]] از [[نور]] [[خورشید]] بینیاز میگردند. [[خدای متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>"و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد و کارنامه (ها) برنهاده میشود و پیامبران و گواهان را میآورند و میان آنان به حقّ داوری میکنند و بر آنان ستم نخواهد رفت" سوره زمر، آیه ۶۹.</ref> | |||
[[امام صادق]] {{ع}} در توضیح [[آیه شریفه]] فرمودهاند: {{متن حدیث|"رَبُّ الارض یعن أَمَامَ الارض"}}<ref>«منظور از [[رب]] [[زمین]]، [[امام]] [[زمین]] است» تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۲۴.</ref>. در این جا از وجود [[مقدس]] [[امام]] {{ع}} به "[[رب الارض]]" تعبیر شده است. "[[رب]]" در لغت به معنا [[صاحب]] اختار و [[سرپرست]] میباش و منظور از [[رب]] [[زمین]] در این [[آیه شریفه]]، [[صاحب]] [[اختیار]] [[زمین]] – که همانا [[وجود مقدس امام زمان]] {{ع}} است – میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در توضیح بیشتر [[آیه مبارکه]] فرمودهاند: {{متن حدیث|"انَّ قَائِمُنَا اذا قَامَ أَشْرَقَتْ الارض بِنُورِ رَبِّها وَ استغنی الْعِبَادَ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسُ وَ ذَهَبَتِ الظَّلَمَةَ . . . وَ تَظْهَرُ الارض کنوزها حتی تَرَاهَا النَّاسُ علی وَجْهِهَا"}}<ref>«چون [[قائم]] ([[اهل بیت]] {{عم}}) [[قیام]] کند، [[زمین]] به [[نور]] [[صاحب]] [[اختیار]] آن نوران شده و [[بندگان]] از [[روشنایی]] [[خورشید]] بینیاز میگردند و تاریکیها از بین میرود... و [[زمین]] گنجهای خود را آشکار میکند به طوری که [[مردم]] آنها را بر روی [[زمین]] مشاهده میکنند» ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۱.</ref>. | |||
پس [[ظهور امام]] {{ع}} همه [[دنیا]] و ساکنان آن را متحول میسازد و [[زمین]] را نورانی و [[آسمان]] را پر [[برکت]] میگرداند. اگر مؤمنی برای [[فرج]] همه [[دنیا]] و [[عالم هستی]]، [[انتظار ظهور]] مولایش را از جانب [[خداوند]] داشته باشد، [[عبادت]] بزرگی انجام داده و رتبه [[انتظار]] فرجش از مراتب قبلی بالاتر است. چنین مؤمنی فقط به خودش و سایر [[مؤمنان]] و [[مظلومان]] عالم نمیاندیشد، بلکه [[فرج]] و [[سعادت]] همه مخلوقات [[خداوند]] را در نظر دارد. تا این جا چهار مرتبه [[انتظار فرج]] [[امام عصر]] {{ع}} را مطرح کردیم که در هر یک از آنها میتوانیم با در نظر گرفتن قصد قربت یا عدم آن و نیز درجات مختلف قصد قربت، مراتبی را قائل شویم که در مجموع با توجه به نیتهای مختلفی که [[مؤمنان]] از جهات مختلف در "[[انتظار فرج]]" [[امام]] خود دارند، اقسام بسیار متعددی در این [[عبادت]] بزرگ به وجود میآید. | |||
* '''در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام عصر]] {{ع}}''': اما مرتبه پنجمی هم در [[انتظار فرج امام زمان]] {{ع}} میتوانیم داشته باشیم که از همه مراتب قبلی بالاتر و با فضیلتتر است و در عین آن که همه آنها را شامل میشود، ولی بسیار کاملتر و در پیشگاه الهی [[عبادت]] با [[عظمت]] تری محسوب میشود. این مرتبه را میتوان بالاترین درجه [[انتظار فرج]] برای [[مؤمنان]] و [[منتظران]] دانست<ref>البته در این جا انسانهای عادی مراد هستند نه خود امام زمان {{ع}} که درجه انتظارشان از دیگران بالاتر است و ما درباره انتظار ایشان در فصل گذشته مباحث لازم را مطرح کردیم.</ref>. | |||
این مرتبه از آن کسی است که [[فرج]] [[امام عصر]] {{ع}} را به خاطر خود ایشان از [[خداوند]] طلب میکند و در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام]] {{ع}} میباشد. اگر وجود [[مقدس]] ایشان با هر مؤمنی و بلکه مجموع همه [[مؤمنان]] – غیر سیزده [[معصوم]] دیگر – مقایسه شود – [[قدر]] و [[منزلت]] ایشان از سایرین بالاتر است وجود مقدسشان در پیشگاه الهی از همه عزیزتر و محترمتر میباشد، بنابراین [[انتظار فرج]] ایشان و سرور و خوشحالی حضرتش در مقایسه با [[فرج]] سایرین، نزد [[خداوند]] عبادتی با فضیلتر میباشد. | |||
اگر [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] روی کره [[زمین]] را در نظر بگیریم، هیچ [[مستضعف]] و مظلومی را ستمدیدهتر از [[اهل بیت]] {{عم}} – و در این زمان [[حضرت مهدی]] {{ع}} – نمیتوان یافت. بزرگی هر ظلمی متناسب با [[میزان]] حقی که از [[مظلوم]] پایمال میشود، سنجیده میشود. هر [[قدر]] [[حق]] بیشتر و بزرگتری از فرد ضایع و تباه گردد، ظلمی که به او رفته بیشتر و بزرگتر است. پس از [[خدای متعال]] – که بزرگترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد – کسی جز [[اهل بیت]] {{عم}} [[صاحب]] [[حق]] عظیم بر همه [[انسانها]] – و بلکه همه موجودات – نیست<ref>توضیح این مطلب در دروس دهم و یازدهم از حلقه پنجم آمده است.</ref>. اگر گفته شود که [[حقوق]] ایشان از مجموع همه حقوقی که سایر [[انسانها]] بر گردن یکدیگر دارند بالاتر است. سخن مبالغه آمیزی نخواهد بود. | |||
بنابراین میتوان فهمید که [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} – به عنوان تنها باقیمانده [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} – در رأس همه [[مظلومان]] عالم قرار دارند، چون ظلمی که به ایشان رفته و میرود، بیش از همه ظلمهای دیگر در عالم میباشد. در [[زیارت]] [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} از زبان [[حضرت]] ابی الحسن {{ع}} چنین میخوانیم: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ"}}<ref>«[[سلام]] بر تو ای [[ولی خدا]]، [[شهادت]] میدهم که تو [[اولین مظلوم]] و اولین کسی هستی که [[حق]] او را غصب کردهاند» کامل الزیارات، باب ۱۱، ح ۲.</ref>. "اول" در عبارت [[معصوم]] {{ع}} اول زمانی نیست، چون قبل از ایشان [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] و در رأس همه آنها [[سید]] الانبیاء و خاتم المرسلین {{صل}} مورد [[ظلم و ستم]] فراوان قرار گرفته بودند. "اول" در اینجا، اول رتبی است و دلالت بر بالاترین درجه [[مظلومیت]] میکند. در این رتبه بین ایشان و سایر [[اهل بیت]] {{عم}} تفاوتی نیست، با وجود این که هر کدام در زمان خود به صورتهای مختلفی مورد [[ظلم]] قرار گرفتهاند. [[امام عصر]] {{ع}} [[وارث]] همه [[انبیا]] و [[اولیا]] در این زمینه هستند و [[مظلومیت]] را از جد [[غریب]] خود [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به [[ارث]] بردهاند. پس ایشان هم به همان معنایی که [[امیر]] عالم {{ع}}، اول [[مظلوم]] بودند، اول [[مظلوم]] عالم در این زمان هستند. بالاتر از هر مظلومیتی این است که کسی را از [[حقوق]] مسلم خود محروم کنند و چنین وانمود کنند که او هیچ گونه حقی نداشته است. متأسفانه نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان در طول [[تاریخ]] چنین ظلمی صورت گرفته است. لذا این ذوات مقدسه غیر از این که مورد انواع [[ظلمها]] واقع شدهاند، "[[مستضعف]]" نیز بودهاند. "[[مستضعف]]" با "ضعیف" تفاوت دارد. ضعیف یعنی ناتوان، ولی [[مستضعف]] یعنی کسی که ناتوان شمرده شده است<ref>استضعفه: عده ضعیفاً المعجم الوسیط، ص ۵۴۰.</ref>. [[ائمه]] {{عم}} ضعیف نبودهاند ولی اطلاق "[[مستضعف]]" به ایشان میتوان کرد، چون در طول [[تاریخ]] "ضعیف شمرده شده" بودهاند. اینها از [[حقوق]] خویش توسط [[ظالمان]] محروم نگه داشته شدهاند و به گونهای با آنها [[رفتار]] شده است که گویی [[صاحب]] هیچ حقی نبودهاند، لذا رفتاری با ایشان صورت گرفته که با ضعیفان صورت میگیرد. بنابراین در عین حال که نمیتوان آنها را "ضعیف" دانست، اما "[[مستضعف]]" نامیده شدهاند. این تعبیر در [[قرآن کریم]] به ایشان اطلاق شده است. {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref> این [[آیه]] در [[قرآن]] ضمن داستان [[بنی اسرائیل]] آمده است، ولی چنان که [[حضرت]] [[سید العابدین]] {{ع}} فرمودهاند، اشاره به [[اهل بیت]] {{عم}} و [[پیروان]] ایشان دارد. {{متن حدیث|"وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فرعون واشیاعه"}}<ref>«قسم به آن که [[پیامبر]] {{صل}} را به [[حق]] به عنوان بشیر و نذیر [[مبعوث]] کرد، همانا [[نیکان]] از ما [[اهل بیت]] و [[شیعیان]] ایشان به منزله [[حضرت موسی]] و شیعیانش و [[دشمنان]] ما و پیروانشان به منزله [[فرعون]] و [[پیروان]] او هستند» بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۱۶۷.</ref>. | |||
از همین جهت در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَلِّ : یبعث اللَّهِ مهدیهم بَعْدَ جَهْدِهِمْ فیعزهم وَ یذل عَدُوِّهِمْ"}}<ref>الغیبة طوسی، ص ۱۸۴.</ref>. [[مستضعفین]] در [[آیه]] [[آل محمد]] {{صل}} هستند که [[خداوند]] [[مهدی]] ایشان را پس از (گذشت دوران) [[سختی]] و مشقت آنها [[مبعوث]] میفرماید، پس او آنها را [[عزت]] داده، [[دشمن]] آنها را ذلیل و خوار میسازد. [[احادیث]] متعددی در این موضوع ذکر شده است که علاقه مندان میتوانند به [[تفاسیر]] روایی در ذیل این [[آیه]] [[رجوع]] کنند. به هر حال اگر کسی در [[انتظار فرج]] [[مستضعفان]] میباشد، باید متوجه باشد که در رأس همه آنها [[وجود مقدس امام زمان]] {{ع}} هستند و اگر [[فرج]] ایشان از [[ناحیه]] [[خداوند]] برسد، فرجه همه [[مستضعفان]] عالم نیز رسیده است. به طور خلاصه میتوان گفت که [[فرج امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه آسمانیان و زمینیان – اعم از [[فرشتگان]] و جنیان و حیوانات و گیاهان و جمادات – میباشد، پس کسی که [[انتظار فرج]] ایشا را در این مرتبه (مرتبه پنجم) داشته باشد، در [[حقیقت]] همه مراتب قبلی و بالاتر از آنها را هم داراست و عبادتی فوق همه عبادتها انجام میدهد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین نیلیپور؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین نیلیپور؛ | ||
خط ۷۲: | خط ۶۶: | ||
| پاسخدهنده = مهدی نیلیپور | | پاسخدهنده = مهدی نیلیپور | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی نیلیپور]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی نیلیپور]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«'''[[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور شخصی:''' اولین و ضعیفترین مراتب [[انتظار]]، [[انتظار]] به جهت [[گشایش]] در امور شخصی خود و [[فتح]] و [[فرج]] غصهها و ناگواریهای فردی میباشد، البته همین امور شخصی گاهی غصههای [[زندگی مادی]] و امور عادی خود است و گاهی دردها و غصههای [[معنوی]] که [[انسان]] در [[دل]] دارد و خواستار [[گشایش]] آن با [[فرج امام زمان]] {{ع}} است. وجود [[مبارک]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[توقیع]] شریفی که به [[محمد بن عثمان]] العمری ارسال داشت بعد از جواب سؤالات [[اسحاق بن یعقوب]] میفرمایند: "برای [[تعجیل در فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که آن [[فرج]] خود شماست"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الغیبة للطوسی، ص ۲۹۲.</ref>. در [[دعای افتتاح]] میخوانیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا... وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ...}}<ref>"خداوندا پراکندگی ما را به وسیله او جمع کن و گسیختگیمان را دور کن و پریشانیها را بدو پیوست کن و کمی ما را به وسیله او زیاد کن و [[ذلت]] ما را به وسیله او تبدیل به [[عزت]] کن و... [[فقر]] ما را به وسیله او جبران کن و شکاف و [[تفرقه]] ما را به او برطرف کن و [[سختی]] ما را به وسیله او آسان کن و..."</ref> | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[مؤمنین]]:''' دومین مرتبه [[انتظار]]، [[انتظار]] برای رفع مشکلات از [[جامعه]] ایمانی و آحاد [[مؤمنین]] و موحدین است، مشکلاتی که از جهت مادی و [[معنوی]]؛ [[دینی]] و دنیائی [[مؤمنین]] را محاصره نموده و آنان را در نوعی سرگردانی و بیسامانی قرار داده است. [[حضرت سجاد]] {{ع}} میفرمایند:"زمانی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند [[خداوند]] آفت را از [[شیعیان]] ما بزداید و دلهای آنان را چون پارههای (سخت و تزلزلناپذیر) کند و هر مرد آنان را [[قدرت]] [[چهل]] مرد دهد. آنان [[فرمانروا]] و سالار [[جهان]] خواهند بود" <ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا}}؛ میزان الحکمه، ح ۱۲۴۰.</ref>. [[حضرت باقر]] {{ع}} میفرمایند:"هر گاه زمان ما ([[ظهور]] ما) فرا رسد و [[مهدی]] ما بیاید، [[شیعه]] ما از شیر دلیرتر و از سر نیزه برندهتر خواهد بود..."<ref>{{متن حدیث|إِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ جَاءَ مَهْدِيُّنَا كَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِيعَتِنَا أَجْرَى مِنْ لَيْثٍ وَ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ...}}؛ میزان الحکمة، ح ۱۲۳۲.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} میفرمایند:"با [[مهدی]] ما [[حجتها]] تمام میشود، او پایانبخش [[امامان]] و [[نجاتبخش]] [[امت]] و منتهای [[نور]] است"<ref>{{متن حدیث|بِمَهْدِيِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ فَهُوَ خَاتَمُ الْأَئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّةِ وَ مُنْتَهَى النُّورِ}}؛ میزان الحکمه / ح ۱۱۶۶.</ref>. در [[دعای افتتاح]] چنین میخوانیم:"خدایا ما به سوی تو، از دوری پیغمبرمان (صلواتت بر او و بر آل او) و [[غایب]] بودن ولیمان شکایت میکنیم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا {{صل}} وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا}}.</ref>. همچنین در [[دعای عهد]] با [[امام زمان]] {{ع}}<ref>مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.</ref> میخوانیم:"خداوندا با حضور [[حضرت]] {{ع}} این گرفتاری را از این [[امت]] برطرف کن و [[ظهور]] او را برای ما نزدیک کن"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ...}}.</ref> | |||
# '''[[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور آحاد انسانی:''' سومین مرتبه [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] در امور [[جامعه جهانی]] و همه آحاد و ساکنین [[زمین]] است، چرا که [[ظهور امام عصر]] {{ع}} نویدبخش [[امنیت]] و [[عدالت جهانی]] است و از [[برکات]] و آثار آن، همه اهل [[زمین]] برخوردار خواهند شد. [[حضرت باقر]] {{ع}} میفرمایند:"زمانی که [[قائم]] به پا خیزد، [[ایمان]] را به هر [[دشمن]] [[کینهتوزی]] عرضه میکند، اگر از [[جان]] و [[دل]] [[ایمان]] نیاورد، گردنش زده میشود، یا همچون ذمیان امروز [[جزیه]] میپردازد و به کمر او زنار میبندد و آنان را از [[شهرها]]، به حومهها و روستاها بیرون میکند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى كُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ أَوْ يُؤَدِّيَ الْجِزْيَةَ كَمَا يُؤَدِّيهَا الْيَوْمَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ يَشُدُّ عَلَى وَسَطِهِ الْهِمْيَانَ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الْأَمْصَارِ إِلَى السَّوَادِ}}؛ میزان الحکمة، ح ۱۲۴۸.</ref>. در [[دعای عهد]] با [[امام زمان]] {{ع}}<ref>مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.</ref> میخوانیم:"خداوندا او را [[پناهگاه]] [[بندگان]] مظلومت قرار بده..."<ref>{{متن حدیث|وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ...}}.</ref> | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور جامدات، گیاهان و حیوانات:''' چهارمین مرتبه [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] در حیات حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر [[فرج]] در [[زمین]] و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد و دامنه [[ظهور]] و شعاع [[نور]] آن شامل حال آنان نیز میگردد. همچنانکه در [[عصر غیبت]] میخوانیم: {{متن حدیث|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ}}. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "او [[زمین]] را، همچنان که آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] شده، از [[عدل و داد]] پر میکند. [[آسمان]] از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و [[زمین]] از رویاندن گیاهانش" <ref>{{متن حدیث|فَيَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَيْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا}}؛ میزان الحکمه / ح ۱۲۴۴.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: "زمانی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند [[آسمان]] نزولات خود را فرو ریزد و [[زمین]] گیاهانش را برویاند و [[کینه]] و [[دشمنی]] از دلهای [[بندگان]] رخت بربندد و درندگان و چرندگان با هم بسازند چندان که [[زنان]] [[زیور]] (زنبیل) به سر [[عراق]] را تا [[شام]] میپیمایند و جز بر علف و سبزه گام نمینهند و هیچ درندهای آنها را آشفته و هراسان نمیکند"<ref>{{متن حدیث|لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ ذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَى نَبَاتٍ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَنْبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}؛ میزان الحکمه ح ۱۲۴۱.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: "[[قیامت]] برپا نمیشود تا زمانی که [[زمین]] از [[ستم]] و [[دشمنی]] آکنده شود، آنگاه مردی از [[خاندان]] من [[قیام]] کند و [[زمین]] را، همچنان که از [[ظلم و جور]] آکنده شده، از [[عدل و داد]] پر کند"<ref>{{متن حدیث|لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتِّي تَمْلَأُ الأَرضُ ظُلماً وَ عُدواناً، ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي فَيَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً}}؛ میزان الحکمه ح ۱۱۷۰.</ref>. در [[دعای عهد]] با [[امام زمان]] {{ع}}<ref>مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.</ref> میخوانیم: "خداوندا، به وسیله او سرزمینهایت را آباد کن و [[بندگان]] را زندگانی ([[حقیقی]]) ببخش"<ref>{{متن حدیث|وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلَادَكَ، وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ}}.</ref>. | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] امر [[انبیاء]] و [[اولیاء]]:''' پنجمین مرتبه [[انتظار]]، انتظار جهت [[گشایش]] غصهها و دردهای [[اولیاء]] و [[انبیاء]] در گذشته [[تاریخ]] و [[شادمانی]] و [[فرج]] برای آنان است. در [[دعای ندبه]]، در همین رابطه، میخوانیم:"کجاست آن کسی که [[انتقام]] [[خون]] [[پیامبران]] و [[فرزندان]] آنها را میگیرد"<ref>{{متن حدیث|أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ}}.</ref> | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]] {{صل}}:''' ششمین مرتبه [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] امر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} و [[مستضعفین]] واقعی است، چرا که با [[ظهور امام عصر]] {{ع}} [[دولت کریمه]] [[اهل بیت]] {{عم}} تشکیل خواهد شد و بازگشت مجدد آنان به [[دنیا]] با [[رجعت]] شروع خواهد گشت؛ به عبارتی [[فرج]] [[امام عصر]] {{ع}} [[فرج]] [[آل محمد]] {{صل}} است و موجب [[شادمانی]] [[رسول الله]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او {{عم}} خواهد شد. آری تا [[ظهور امام زمان]] {{ع}} اتفاق نیفتد، همچنان [[اهل بیت]] {{عم}} در [[استضعاف]] و [[مظلومیت]] به سر میبرند. [[مفضل بن عمر]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که فرمود:"[[رسول خدا]] {{صل}} نظری به [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} افکند و گریست و فرمود: شما [[مستضعفان]] بعد از [[وفات]] من هستید، [[مفضل]] گوید: عرض کردم یا ابن [[رسول الله]] معنی آن چیست؟ فرمود: یعنی شما [[امامان]] بعد از من هستید، چون [[خداوند]] میفرماید: "و میخواهیم بر آنان که در [[زمین]] به [[ضعف]] کشیده شدهاند، [[تفضل]] نمائیم و آنان را [[پیشوایان]] و [[وارثان]] [[حکومت حق]] سازیم". پس این [[آیه]] در مورد ما [[اهل بیت]] تا [[روز قیامت]] جاری است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} نَظَرَ إِلَى عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ {{عم}} فَبَكَى وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِي؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَى ذَلِكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ:}} {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ فَهَذِهِ الْآيَةُ جَارِيَةٌ فِينَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۶ / ص ۳۱۱.</ref>. همچنین در [[کتاب الغیبه]] [[شیخ طوسی]] آمده که از [[امیرالمؤمنین]] [[روایت]] شده است در مورد قول [[خداوند متعال]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} فرمودند: "ایشان [[اهل بیت]] [[محمد]] {{صل}} هستند که [[خداوند]] [[مهدی]] آنان را بعد از رنجیدن آنها ([[استضعاف]] آنها) میآورد سپس آنان را [[عزت]] میبخشد و [[دشمنان]] آنها را ذلیل میسازد"<ref>{{متن حدیث|هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُّ عَدُوَّهُمْ}}؛ تفسیر نورالثقلین / ج ۵ ص ۳۱۱.</ref>. همچنین در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلَاءَ}}<ref>"کجاست آن کسی که [[انتقام]] [[خون]] کشته [[کربلا]] ([[امام حسین]] {{ع}}) را بگیرد"</ref> و یا در [[دعای عهد]] با [[امام زمان]] {{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً {{صل}} بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ...}}<ref>"خداوندا پیامبرت {{صل}} و [[پیروان]] او را به دیدارش شادمان کن و پس از او به [[بیچارگی]] ما رحم کن، خداوندا با حضورش این گرفتاری را از این [[امت]] برطرف کن و...".</ref>. در دعای [[امام حسن عسکری]] {{ع}} در قنوت آمده است:"بار خدایا و به درستی که [[حق]] ما پس از تقسیم شدن در دست غاصبان دست به دست گشت و [[حکومت]] ما پس از [[مشورت]] به چیره شدن و زورمندی ([[دشمنان]]) واقع شد و پس از آنکه [[برگزیده]] [[امت]] بودیم [[میراث]] آنها شدیم که وسایل لهو و بازیگری با سهم [[یتیم]] و محتاج و بیوه خریداری گردید و [[اهل ذمه]] بر [[مردم]] [[مؤمن]] [[حکومت]] یافتند و [[فاسقان]] هر [[قبیله]] عهدهدار امور آنان گشتند که نه دفاعکنندهای هست تا آنها را از [[هلاکت]] دور سازد و نه [[سرپرستی]] که به آنان با دیده مهر بنگرد و نه [[صاحب]] [[مهربانی]] که جگر تفدیده را از [[گرسنگی]] برهاند و آن را سیر کند، پس آنان با [[خواری]] در خانه گمشدهای واقع شدهاند و گرفتار [[فقر]] و همنشین [[اندوه]] و [[ذلت]] میباشند"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ قَدْ عَادَ فَيْئُنَا دُولَةً بَعْدَ الْقِسْمَةِ وَ إِمَارَتُنَا غَلَبَةً بَعْدَ الْمَشُورَةِ وَ عُدْنَا مِيرَاثاً بَعْدَ الِاخْتِيَارِ لِلْأُمَّةِ فَاشْتُرِيَتِ الْمَلَاهِي وَ الْمَعَازِفُ بِسَهْمِ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ حَكَمَ فِي أَبْشَارِ الْمُؤْمِنِينَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ وَلِيَ الْقِيَامَ بِأُمُورِهِمْ فَاسِقُ كُلِّ قَبِيلَةٍ فَلَا ذَائِدٌ يَذُودُهُمْ عَنْ هَلَكَةٍ وَ لَا رَاعٍ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ الرَّحْمَةِ وَ لَا ذُو شَفَقَةٍ يُشْبِعُ الْكَبِدَ الْحَرَّى مِنْ مَسْغَبَةٍ فَهُمْ أُولُو ضَرَعٍ بِدَارٍ مَضِيعَةٍ وَ أُسَرَاءُ مَسْكَنَةٍ وَ حُلَفَاءُ كَآبَةٍ وَ ذِلَّةٍ}}؛ صحیفة مهدیه / ص ۱۶۳.</ref>. | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور ملکوتیان:''' هفتمین مرتبه [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] غصهها و [[اندوه]] [[فرشتگان]] و ملکوتیان میباشد، چرا که [[مصائب]] [[اولیاء]] [[الهی]] و به ویژه [[مصیبت]] [[حضرت]] [[سیدالشهداء]] {{ع}} آنان را غمزده و رنجور ساخته و آنان در [[انتظار]] [[گشایش]] امر هستند. [[امام باقر]] {{ع}} در جواب [[ابوحمزه ثمالی]] که از [[علت]] نامگذاری آن [[حضرت]] به [[قائم]] پرسید، فرمودند: "چون جدم [[حسین]] {{ع}} کشته شد [[فرشتگان]] با [[گریه]] و فغان به درگاه [[خداوند عزوجل]] فریاد برآوردند که:ای خدای و سرور ما! آیا از کسی که [[برگزیده]] تو و [[فرزند]] [[برگزیده]] تو و بهتر آفریده تو را میکشد چشم میپوشی؟ [[خداوند عزوجل]] به آنان [[وحی]] فرمود که: [[فرشتگان]] من آرام گیرید، به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] که از آنان [[انتقام]] خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه [[خداوند]] [[امامان]] [[نسل]] [[حسین]] {{ع}} را به [[فرشتگان]] نشان داد و [[فرشتگان]] بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی [[ایستاده]] بود و [[نماز]] میخواند. [[خداوند]] فرمود: با این [[قائم]] از آنان [[انتقام]] میگیرم"<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ الْحُسَيْنُ {{ع}} ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَ ابْنَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتَكَ مِنْ خَلْقِكَ؟! فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِكَتِي، فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ. ثُمَّ كَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ {{ع}} لِلْمَلَائِكَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِكَةُ بِذَلِكَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ يُصَلِّي فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ}}؛ میزان الحکمه، ح، ۱۱۵۸.</ref>. | |||
# '''[[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] غصهها و دردهای خود [[امام زمان]] {{ع}} و [[شادمانی]] [[قلب]] آن بزرگوار، چرا که [[قلب]] [[امام عصر]] {{ع}} در [[دوران غیبت]] نقطه مرکزی بزرگترین و عظیمترین [[مصائب]] و دردهاست، به طوری که: | |||
## در [[دوران غیبت]] که [[حق]] [[ولایت]] و [[حکومت]] به دست شرورترین [[انسانها]] [[غصب]] شده، [[دین]] و [[احکام الهی]] مورد [[هجوم]] قرار گرفته و [[بهترین]] [[پیروان]] ایشان در سختترین شرایط [[زندگی]] مینمایند. یکی از [[علماء]] و [[اهل دل]] میفرمودند: اگر از [[حضرت علی]] {{ع}} ۲۱ سال [[غصب]] [[حکومت]] و [[ولایت]] [[سیاسی]] شده و ایشان در [[استضعاف]] و مشکلات فراوان بودند به شکلی که خود [[حضرت]] فرمودند:"[[صبر]] کردم در حالی که در چشم خار و در گلویم استخوانی بود"<ref>{{متن حدیث|فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا}}؛بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۵۱۲.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} بیش از ۱۱۰۰ سال است که در این حالت به سر میبرد، او داغدار [[مصائب]] همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و از جمله داغدار [[مصائب]] مادرشان [[حضرت زهرا]] {{س}} و جد بزرگوارشان [[امام حسین]] {{ع}} هستند و داغ این بزرگواران را به [[دل]] دارند. | |||
## [[حق]] [[ولایت]] و [[حکومت]] خود را [[غصب]] شده میبیند. | |||
## تاراج [[ثروتها]] و [[حقوق]] شرعی مانند [[خمس]] و [[فدک]] و... را [[شاهد]] است. | |||
## [[فتنهها]] و [[خونریزیها]] و [[بیعدالتیها]] را میبیند. | |||
## [[گناهان]] و [[معاصی]] همه [[انسانها]] از جمله [[شیعیان]] او را [[آزار]] میدهد. | |||
## از تحریفات [[دینی]]، فرقهسازیها و [[مکاتب انحرافی]] خبر دارد. | |||
## تعطیلی [[احکام الهی]] و حدود و [[قوانین]] شرعی را [[شاهد]] است. | |||
## از حال [[دانشمندان]] و علمای [[منحرف]] و [[دنیا]] زده خبردار است. | |||
## [[پیروان]] و [[شیعیان]] خود را بیسرپرست نظاره میکند. | |||
## [[پیشرفت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و سرعت و پیروزیهای ظاهری آنان را میبیند. | |||
## از عمق [[شرک]] و ریاکاری و جریانات ضد [[توحیدی]] خبر دارد. | |||
و دهها و صدها اتفاق و حادثه ناگوار را نظارهگر است که هر یک به تنهایی ایشان را سخت آزرده خاطر میسازد. آری بالاترین حالت [[انتظار]] و مقدسترین و عمیقترین نوع [[انتظار]] در خود [[حضرت]] وجود دارد، چرا که از [[علم]] و اشراف کامل به احوال هستی برخوردار است و [[روحیه]] اصلاحگری و عزتطلبی در [[روح]] بلند او موج میزند» <ref>[[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 22-30.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. خانم هاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. خانم هاشمی؛ | ||
| تصویر = 10037862.jpg | | تصویر = 10037862.jpg | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = خدیجه هاشمی | ||
| پاسخ = خانم '''[[خدیجه هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = خانم '''[[خدیجه هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یک عمل خاص - بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد - میتواند ارزشهای مختلفی نزد [[خداوند]] داشته باشد. عوامل گوناگونی بر [[میزان]] [[ارزش]] یک عمل تأثیر دارد که در رأس همه آنها [[نیت]] است. یک عمل اگر با نیتهای مختلف انجام شود، در [[حقیقت]] [[اعمال]] مختلفی انجام شده است که هر کدام ارزشی غیر از دیگری دارد. به همین [[دلیل]] [[انتظار فرج]] مراتب مختلفی دارد: | |||
# اولین مرتبه این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] [[الهی]] باشد. چنین شخصی همه [[فکر]] و همتش خلاصی از گرفتاریهایش است و به غیر از خود توجه خاصی به سایر [[گرفتاران]] ندارد. اینکه [[انسان]] رفع گرفتاریهایش را از [[خدا]] بخواهد و خلاصی از آنها را در [[ظهور امام عصر]] بداند بسیار ارزشمند است، و در مقایسه با آن که در گرفتاریهای خود به [[خدا]] توجه نمیکند یا رفع آن را در [[ظهور امام]] نمیبیند، از رتبه ایمانی بسیار بالایی برخوردار است؛ ولی در عین حال چون فقط خودش را میبیند و تنها به [[سعادت]] خویش میاندیشد از این لحاظ رتبه والایی ندارد. | |||
# دومین مرتبه این است که [[مؤمن]] به خاطر گرفتاری همه [[مؤمنان]] در روی کره [[زمین]]، [[ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] را [[انتظار]] میکشد. چنین فردی [[یقین]] دارد که راه [[نجات]] کامل [[مؤمنان]] از [[سختیها]] و ناراحتیهای [[دوران غیبت]] همانا [[ظهور]] [[امام غایب]] است، لذا [[رنجها]] و گرفتاریهای [[مؤمنان]]، او را [[رنج]] میدهد و برای [[فرج]] آنها در [[انتظار ظهور]] به سر میبرد. این حالت نسبت به حالت قبلی در رتبه بالاتری است و فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این فرد دارد بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] مشکلات خودش است. | |||
# مرتبه سوم این است که [[مؤمن]] نه فقط به مشکلات و گرفتاریهای اهل [[ایمان]] توجه داشته باشد، بلکه به [[فکر]] همه [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] عالم باشد و رهایی آنها را با [[فرج حضرت مهدی]] از [[خداوند]] طلب کند. [[امام عصر]] متعلق به همه انسانهاست و درست است که برخی [[انسانها]]، نه شناختی از [[امام زمان]] دارند و نه در گرفتاریهای خود به [[ظهور]] ایشان میاندیشند؛ ولی [[مؤمنان]] میدانند که [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همه انسانهای [[ستم]] دیده و [[رنج]] کشیده را از [[ظلم]] [[مستکبران]] و [[زورگویان]] عالم [[نجات]] میبخشد. در دعای بسیار [[زیبایی]] که از [[حضرت]] [[امام صادق]] به نام [[دعای عهد]] به ما رسیده است، چنین میخوانیم: {{متن حدیث|وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لَا يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ}}؛ خداوندا ایشان [[امام زمان]] را [[پناه]] [[بندگان]] [[ستم]] دیده خود و [[یاور]] کسانی قرار ده که جز تو [[یاری]] ندارند. در این عبارت [[امام]] برای همه [[بندگان]] [[مظلوم]] [[خداوند]] - چه [[مؤمن]] و چه غیر [[مؤمن]] - و همه کسانی که [[یار]] و یاوری جز [[پروردگار]] عالم ندارند، [[دعا]] کردهاند و رهایی آنها از ستمی که به ناحق بر ایشان میرود، با [[ظهور امام عصر]] درخواست کردهاند. پس [[مؤمن]] باید سطح خواست خود را بالاتر آورده و [[انتظار]] [[گشایش]] در امور همه [[مستضعفان]] عالم را داشته باشد. | |||
# رتبه بالاتر از مراتب قبلی این است که [[مؤمن]] فقط به رهایی انسانهای [[مظلوم]] عالم نیندیشد، بلکه [[ظهور امام]] خود را برای [[رفع گرفتاری]] از همه مخلوقات [[الهی]] اعم از [[انسانها]] و غیر [[انسانها]] بخواهد، غیر [[انسانها]] شامل [[فرشتگان]]، جنیان، حیوانات، گیاهان و جمادات. [[اعتقاد]] قطعی [[شیعه]] این است که [[ظهور امام زمان]] [[فرج]] موجودات را در بر دارد. در [[حدیثی]] از [[حضرت علی]] است که فرمودند: وقتی [[قائم]] ما [[اهل بیت]] [[قیام]] کند، [[آسمان]] [[باران]] خود را (به طور کامل) فرو میریزد و [[زمین]] گیاهانش را (در سطح وسیع و فراگیر) میرویاند... و حیوانات درنده و اهلی با یکدیگر [[سازش]] میکنند<ref>{{متن حدیث| لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا..... وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۱۶.</ref>؛ کار به آنجا میرسد که [[زمین]] به [[نور]] [[وجود امام]]، [[نورانی]] میشود. [[خدای متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا}}<ref>«و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد» سوره زمر، آیه ۶۹.</ref>. [[امام صادق]] در توضیح [[آیه شریفه]] فرمودهاند: منظور از [[رب]] [[زمین]]، [[امام]] روی [[زمین]] است<ref>{{متن حدیث|رَبُّ الْأَرْضِ يُعْنَى إِمَامُ الْأَرْضِ}}؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۲۴.</ref>. در اینجا از [[وجود مقدس امام زمان]] به ربالارض تعبیر شده است. [[رب]] در لغت به معنای صاحباختیار و [[سرپرست]] میباشد و منظور از [[رب]] [[زمین]] در أیة شریفه، [[صاحب]] [[اختیار]] [[زمین]] -که همانا وجود [[مقدس]] [[امام زمان]] است - میباشد. [[امام صادق]] در توضیح بیشتر درباره [[آیه مبارکه]] فرمودهاند: چون [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[زمین]] به [[نور]] [[صاحب]] [[اختیار]] آن [[نورانی]] شده و [[بندگان]] از [[روشنایی]] [[خورشید]] بینیاز میگردند و تاریکیها از بین میرود... و [[زمین]] گنجهای خود را آشکار میکند به طوری که [[مردم]] آنها را بر روی [[زمین]] مشاهده میکنند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ... وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّى يَرَاهَا النَّاسُ عَلَى وَجْهِهَا}}؛ ارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۳۸۱.</ref>؛پس [[ظهور امام زمان]]، همه [[دنیا]] و ساکنان آن را متحول میسازد و [[زمین]] را [[نورانی]] و پر [[برکت]] میگرداند. اگر مؤمنی برای [[فرج]] همه [[دنیا]] و [[عالم هستی]] [[انتظار ظهور]] مولایش را از جانب [[خداوند]] داشته باشد، [[عبادت]] بزرگی انجام داده و رتبه [[انتظار]] فرجش از مراتب قبل بالاتر است. چنین مؤمنی فقط به خودش و سایر [[مؤمنان]] و [[مظلومان]] عالم نمیاندیشد بلکه [[فرج]] و [[سعادت]] همه مخلوقات [[خداوند]] را در نظر دارد. | |||
# مرتبه پنجم در [[انتظار فرج]] از همه مراتب قبلی بالاتر و با فضیلتتر است و در عین آن که همه آنها را شامل میشود، بسیار کاملتر و در پیشگاه [[الهی]] [[عبادت]] با عظمتتری محسوب میشود. این مرتبه را میتوان بالاترین درجه [[انتظار فرج]] برای [[مؤمنان]] و [[منتظران]] [[حضرت]] دانست. این مرتبه از آن کسی است که [[فرج]] [[امام عصر]] را به خاطر خود ایشان از [[خداوند]] طلب میکند و در [[انتظار]] [[رفع گرفتاری]] از خود [[امام]] باشد.[[فرج]] ایشان و سرور و خوشحالی حضرتش در مقایسه با [[فرج]] سایرین نزد [[خداوند]] عبادتی با فضیلتتر است.[[رنجها]] و گرفتاریهای [[امام زمان]] در [[زمان غیبت]] - برای [[رضای خدا]] و خاطر [[مؤمنان]] - بیش از هر کس دیگری است. آن [[حضرت]] به عنوان تنها باقیمانده [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] در رأس همه [[مظلومان]] عالم قرار دارد و ظلمی که به ایشان میرود بیش از ظالمهای دیگر در عالم است. در [[زیارت]] [[حضرت امیرالمؤمنین]] میخوانیم:[[سلام]] بر تو ای [[ولی خدا]]. [[شهادت]] میدهم که تو [[اولین مظلوم]] و اولین کسی هستی که [[حق]] او را [[غصب]] کردهاند. <ref>{{عربی|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ [أَنْتَ] أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّهُ}}؛ کامل الزیارت، باب ۱۱، ح ۲.</ref>؛ [[قدر]] و [[منزلت]] [[حضرت ولی عصر]] در پیشگاه [[خداوند]] بالاتر و [[برتر]] از همه مخلوقات است. بنابراین اگر کسی [[انتظار فرج]] ایشان را به خاطر خود ایشان داشته باشد بالاترین درجه این [[عبادت]] را انجام داده است»<ref>[[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 34-40.</ref>. | |||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:پرسش]] | |||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | |||
[[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای مربوط به انتظار فرج]] | [[رده:پرسشهای مربوط به انتظار فرج]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۶
مراتب انتظار فرج چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | مراتب انتظار |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
مراتب انتظار فرج چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
علت وجود مراتب مختلف برای انتظار فرج
- یک عمل خاص، بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد میتواند ارزشهای مختلفی نزد خداوند داشته باشد. عوامل گوناگونی بر میزان ارزش یک عمل تأثیر دارد که در رأس همۀ آنها نیت است[۱]. در موضوع انتظار فرج نیز، باتوجه به اینکه ظهور امام زمان (ع) نه تنها فرج همۀ مؤمنان عالم، بلکه همۀ مظلومان و حتی فرج غیر انسانها هم هست، بسته به اینکه منتظر ظهور حضرت، انتظار فرج چه کسانی را دارد، ارزش آن را کاملاً متفاوت میکند و مراتب مختلفی از انتظار فرج را به وجود میآورد[۲].
مراتب انتظار فرج
- برخی از مراتب انتظار فرج عبارتاند از:
- انتظار در جهت گشایش امور شخصی: اولین و سطحی ترین مرتبۀ انتظار این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در انتظار فرج الهی نسبت به آنها باشد. اگرچه چنین شخصی نسبت به کسی که با موضوع انتظار فرج بیگانه است، در مرتبۀ بالایی قرار دارد، اما چون تنها در فکر سعادت خویش است از این نظر رتبۀ بالایی ندارد[۳].
- انتظار جهت گشایش در امور مؤمنین: دومین مرتبۀ انتظار، انتظار برای رفع مشکلاتی است که از جهت مادی و معنوی، دینی و دنیایی مؤمنین را محاصره نموده و آنان را به نوعی سرگردان کرده است. فضیلتی که انتظار فرج برای این فرد دارد، بیش از کسی است که فقط به فکر مشکلات خودش است[۴].
- انتظار در جهت گشایش امور آحاد انسانی: در این مرتبه مؤمنان میدانند امام آنها با ظهور خویش نه فقط شیعیان را بلکه همۀ انسانهای ستمدیده را از زیر ظلم زورگویان عالم نجات میبخشد، زیرا امام عصر (ع) متعلق به همه انسانها هستند و فقط امام شیعیان نیستند. چنانکه در دعای عهد میخوانیم: «خداوندا او را پناهگاه بندگان مظلومت قرار بده.»..[۵].[۶]
- انتظار جهت گشایش امور جامدات، گیاهان و حیوانات: این مرتبۀ انتظار، انتظار برای گشایش در حیات حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر فرج در زمین و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «او زمین را همچنان که آکنده از ستم و بیداد شده، از عدل و داد پر میکند. آسمان از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و زمین از رویاندن گیاهانش»[۷][۸]
- انتظار جهت گشایش امر انبیاء و اولیاء؛ انتظار جهت گشایش در امور آل محمد (ص) و انتظار جهت گشایش امور ملکوتیان نیز از جمله این مراتب است[۹].
- انتظار جهت گشایش در امور آل محمد (ص): میدانیم پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ معصومین (ع) مظلوم ترین مستضعفین عالماند. چنانکه مفضل بن عمر میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: «رسول خدا (ص) نظری به علی و حسن و حسین (ع) افکند و گریست و فرمود: «شما مستضعفان بعد از وفات من هستید»»، مفضل گوید: عرض کردم یا ابن رسول الله معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما امامان بعد از من هستید، چون خداوند میفرماید: «و میخواهیم بر آنان که در زمین به ضعف کشیده شدهاند، تفضل نمائیم و آنان را پیشوایان و وارثان حکومت حق سازیم». پس این آیه در مورد ما اهل بیت تا روز قیامت جاری است»[۱۰][۱۱]
- انتظار جهت گشایش امور ملکوتیان: امام باقر (ع) در جواب ابوحمزه ثمالی که از علت نامگذاری آن حضرت به قائم پرسید، فرمودند: «چون جدم حسین (ع) کشته شد فرشتگان با گریه و فغان به درگاه خداوند عزوجل فریاد برآوردند که ای خدای و سرور ما! آیا از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو و بهتر آفریده تو را میکشد چشم میپوشی؟ خداوند عزوجل به آنان وحی فرمود: فرشتگان من آرام گیرید، به عزت و جلالم سوگند از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه خداوند امامان نسل حسین (ع) را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز میخواند. خداوند فرمود: با این قائم از آنان انتقام میگیرم»[۱۲][۱۳]
عالی ترین مرتبه انتظار فرج
- مرتبه عالی و نهایی انتظار فرج که از همه مراتب بالاتر و با فضیلتتر است، انتظار ظهور برای گشایش غصهها و دردهای خود امام زمان (ع) و شادمانی قلب آن بزرگوار است، از آنجا که هر مقدار حق بیشتری از فرد ضایع شود، ظلمی که به او رفته بزرگتر است؛ از طرفی پس از خدای متعال ـ که بزرگترین حقوق را بر بندگانش دارد ـ کسی جز اهل بیت (ع) صاحب حق عظیم بر همه انسانها ـ و بلکه همه موجودات ـ نیست و با توجه به اینکه در دوران غیبت، حق ولایت و حکومت به دست شرورترین انسانها غصب شده، دین و احکام الهی مورد هجوم قرار گرفته و بهترین پیروان ایشان در سختترین شرایط زندگی مینمایند؛ قلب امام عصر (ع)، نقطۀ مرکزی عظیمترین مصائب و دردهاست[۱۴] لذا در عالی ترین درجۀ انتظار، منتظران که به درد عمیق امام خود واقفاند، تلاش و هدف اصلی شان گشایش و فرج در این امر خواهد بود.
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنیهاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«ظهور امام زمان (ع) فرج همه مؤمنان در عالم بلکه همه مظلومان و حتی فرج غیر انسانها هم هست. این که منتظر ظهور حضرت، انتظار فرج چه کسانی را دارد، ارزش آن را کاملاً متفاوت میکند و مراتب مختلفی از انتظار فرج را به وجود میآورد. اولین رتبه این است که مؤمنی از گرفتاریهای شخصی خود به ستوه آمده و در انتظار فرج الهی نسبت به آنها باشد. چنین شخصی همه فکر و همشف خلاصی خودش از گرفتاریهایش میباشد و به غیر خود – از گرفتاران – توجه خاصی ندارد. این که انسان رفع گرفتاریهایش را از خدا بخواهد و خلاصی از آنها را در ظهور امام عصر (ع) بداند، بسیار ارزشمند است و در مقایسه با آن که در گرفتاریهای خود به خدا توجه نمیکند یا رفع آن را به ظهور امام (ع) نمیبیند، از رتبه ایمانی بسیار بالایی برخوردار است، ولی در عین حال چون فقط خودش را میبیند و تنها به سعادت خویش میاندیشد، از این لحاظ رتبه بالایی ندارد. دومین مرتبه این است که مؤمن به خاطر رفع گرفتاری از همه مؤمنان در روی کره زمین، ظهور حضرت بقیة الله (ع) را انتظار میکشد. چنین فردی یقین دارد که راه نجات مؤمنان – به طور کامل – از سختیها و ناراحتیهای زمان غیبت در سطح جهان، همانا ظهور امام غایب (ع) است، لذا رنجها و گرفتاریهای همه مؤمنان او را رنج میدهد و برای فرج آنها در انتظار ظهور مولایش به سر میبرد. این حالت نسبت به حالت قبلی در رتبه بالاتری است و فضیلتی که انتظار فرج برای این فرد دارد، بیش از کسی است که فقط به فکر مشکلات خودش میباشد. رتبه سوم این است که مؤمن نه فقط به مشکلات و گرفتاریهای اهل ایمان توجه داشته باشد، بلکه به فکر همه مظلومان و مستضعفان عالم باشد و رهایی آنها را با فرج حضرت مهدی (ع) از خداوند طلب کند. امام عصر (ع) متعلق به همه انسانها هستند و فقط امام شیعیان نیستند. درست است که غیر شیعه نه شناختی از امام زمان (ع) دارند و نه در گرفتاریهای خود به ظهور ایشان میاندیشند، ولی مؤمنان میدانند که امام آنها با ظهور خویش نه فقط شیعیان را بلکه همه انسانهای ستمدیده و رنج کشیده را از زیر ظلم و ستم مستکبران و زورگویان عالم نجات میبخشد. در دعای بسیار زیبایی که از حضرت صادق (ع) به نام "دعای عهد" به ما رسیده است، چنین میخوانیم: «"وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ"»[۱۵]. در این عبارات امام (ع) برای همه بندگان مظلوم خداوند – چه مؤمن و چه غیر مؤمن – و همه کسانی که یار و یاوری جز پروردگار عالم ندارند، دعا کردهاند و رهایی آنها را از ظلم و ستمی که به ناحق بر ایشان میرود، با ظهور امام عصر (ع) درخواست کردهاند. پس مؤمن باید سطح خواست خود را بالاتر از حد مؤمنان آورده، انتظار گشایش در امور همه مستضعفان عالم را در فرج مولایش حضرت مهدی (ع) داشته باشد. این مرتبه از انتظار فرج بالاتر از دو مربته قبلی است. رتبه بالاتر هم این است که یک مؤمن فقط به رهایی انسانهای مظلوم عالم نیندیشد، بلکه ظهور امام خود را برای رفع گرفتاری از همه مخلوقات الهی اعم از انسانها و غیر انسانها، بخواهد. غیر انسانها شامل فرشتگان، جنیان، حیوانات، گیاهان و جمادات میگردد. اعتقاد قطعی شیعه این است که ظهور امام (ع) فرج همه اینهاست[۱۶]. در حدیثی که در درس ششم نقل کردیم، فرموده بودند که انسانها و حیوانات و حتی جمادات، از ظهور حضرت خشنود میگردند. نمونه دیگری از فرمایشهای حضرت امیر (ع) چنین است: «"لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَا نَزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَا خَرَجَتْ الارض نَبَاتَهَا . . . وَ اصطلحت السِّبَاعِ وَ الْبَهَائِمِ"»[۱۷]. کار به آنجا میرسد که زمین به نور وجود امام زمان (ع) نورانی شده و مردم از نور خورشید بینیاز میگردند. خدای متعال میفرماید: ﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۱۸] امام صادق (ع) در توضیح آیه شریفه فرمودهاند: «"رَبُّ الارض یعن أَمَامَ الارض"»[۱۹]. در این جا از وجود مقدس امام (ع) به "رب الارض" تعبیر شده است. "رب" در لغت به معنا صاحب اختار و سرپرست میباش و منظور از رب زمین در این آیه شریفه، صاحب اختیار زمین – که همانا وجود مقدس امام زمان (ع) است – میباشد. امام صادق (ع) در توضیح بیشتر آیه مبارکه فرمودهاند: «"انَّ قَائِمُنَا اذا قَامَ أَشْرَقَتْ الارض بِنُورِ رَبِّها وَ استغنی الْعِبَادَ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسُ وَ ذَهَبَتِ الظَّلَمَةَ . . . وَ تَظْهَرُ الارض کنوزها حتی تَرَاهَا النَّاسُ علی وَجْهِهَا"»[۲۰]. پس ظهور امام (ع) همه دنیا و ساکنان آن را متحول میسازد و زمین را نورانی و آسمان را پر برکت میگرداند. اگر مؤمنی برای فرج همه دنیا و عالم هستی، انتظار ظهور مولایش را از جانب خداوند داشته باشد، عبادت بزرگی انجام داده و رتبه انتظار فرجش از مراتب قبلی بالاتر است. چنین مؤمنی فقط به خودش و سایر مؤمنان و مظلومان عالم نمیاندیشد، بلکه فرج و سعادت همه مخلوقات خداوند را در نظر دارد. تا این جا چهار مرتبه انتظار فرج امام عصر (ع) را مطرح کردیم که در هر یک از آنها میتوانیم با در نظر گرفتن قصد قربت یا عدم آن و نیز درجات مختلف قصد قربت، مراتبی را قائل شویم که در مجموع با توجه به نیتهای مختلفی که مؤمنان از جهات مختلف در "انتظار فرج" امام خود دارند، اقسام بسیار متعددی در این عبادت بزرگ به وجود میآید.
این مرتبه از آن کسی است که فرج امام عصر (ع) را به خاطر خود ایشان از خداوند طلب میکند و در انتظار رفع گرفتاری از خود امام (ع) میباشد. اگر وجود مقدس ایشان با هر مؤمنی و بلکه مجموع همه مؤمنان – غیر سیزده معصوم دیگر – مقایسه شود – قدر و منزلت ایشان از سایرین بالاتر است وجود مقدسشان در پیشگاه الهی از همه عزیزتر و محترمتر میباشد، بنابراین انتظار فرج ایشان و سرور و خوشحالی حضرتش در مقایسه با فرج سایرین، نزد خداوند عبادتی با فضیلتر میباشد. اگر مظلومان و مستضعفان روی کره زمین را در نظر بگیریم، هیچ مستضعف و مظلومی را ستمدیدهتر از اهل بیت (ع) – و در این زمان حضرت مهدی (ع) – نمیتوان یافت. بزرگی هر ظلمی متناسب با میزان حقی که از مظلوم پایمال میشود، سنجیده میشود. هر قدر حق بیشتر و بزرگتری از فرد ضایع و تباه گردد، ظلمی که به او رفته بیشتر و بزرگتر است. پس از خدای متعال – که بزرگترین حقوق را بر بندگانش دارد – کسی جز اهل بیت (ع) صاحب حق عظیم بر همه انسانها – و بلکه همه موجودات – نیست[۲۲]. اگر گفته شود که حقوق ایشان از مجموع همه حقوقی که سایر انسانها بر گردن یکدیگر دارند بالاتر است. سخن مبالغه آمیزی نخواهد بود. بنابراین میتوان فهمید که حضرت بقیة الله (ع) – به عنوان تنها باقیمانده خاندان عصمت و طهارت (ع) – در رأس همه مظلومان عالم قرار دارند، چون ظلمی که به ایشان رفته و میرود، بیش از همه ظلمهای دیگر در عالم میباشد. در زیارت حضرت امیر المؤمنین (ع) از زبان حضرت ابی الحسن (ع) چنین میخوانیم: «"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ"»[۲۳]. "اول" در عبارت معصوم (ع) اول زمانی نیست، چون قبل از ایشان انبیا و اولیای الهی و در رأس همه آنها سید الانبیاء و خاتم المرسلین (ص) مورد ظلم و ستم فراوان قرار گرفته بودند. "اول" در اینجا، اول رتبی است و دلالت بر بالاترین درجه مظلومیت میکند. در این رتبه بین ایشان و سایر اهل بیت (ع) تفاوتی نیست، با وجود این که هر کدام در زمان خود به صورتهای مختلفی مورد ظلم قرار گرفتهاند. امام عصر (ع) وارث همه انبیا و اولیا در این زمینه هستند و مظلومیت را از جد غریب خود امیر مؤمنان (ع) به ارث بردهاند. پس ایشان هم به همان معنایی که امیر عالم (ع)، اول مظلوم بودند، اول مظلوم عالم در این زمان هستند. بالاتر از هر مظلومیتی این است که کسی را از حقوق مسلم خود محروم کنند و چنین وانمود کنند که او هیچ گونه حقی نداشته است. متأسفانه نسبت به پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان در طول تاریخ چنین ظلمی صورت گرفته است. لذا این ذوات مقدسه غیر از این که مورد انواع ظلمها واقع شدهاند، "مستضعف" نیز بودهاند. "مستضعف" با "ضعیف" تفاوت دارد. ضعیف یعنی ناتوان، ولی مستضعف یعنی کسی که ناتوان شمرده شده است[۲۴]. ائمه (ع) ضعیف نبودهاند ولی اطلاق "مستضعف" به ایشان میتوان کرد، چون در طول تاریخ "ضعیف شمرده شده" بودهاند. اینها از حقوق خویش توسط ظالمان محروم نگه داشته شدهاند و به گونهای با آنها رفتار شده است که گویی صاحب هیچ حقی نبودهاند، لذا رفتاری با ایشان صورت گرفته که با ضعیفان صورت میگیرد. بنابراین در عین حال که نمیتوان آنها را "ضعیف" دانست، اما "مستضعف" نامیده شدهاند. این تعبیر در قرآن کریم به ایشان اطلاق شده است. ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۲۵] این آیه در قرآن ضمن داستان بنی اسرائیل آمده است، ولی چنان که حضرت سید العابدین (ع) فرمودهاند، اشاره به اهل بیت (ع) و پیروان ایشان دارد. «"وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فرعون واشیاعه"»[۲۶]. از همین جهت در تفسیر آیه شریفه از امام امیر المؤمنین (ع) چنین نقل شده است: «"هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَلِّ : یبعث اللَّهِ مهدیهم بَعْدَ جَهْدِهِمْ فیعزهم وَ یذل عَدُوِّهِمْ"»[۲۷]. مستضعفین در آیه آل محمد (ص) هستند که خداوند مهدی ایشان را پس از (گذشت دوران) سختی و مشقت آنها مبعوث میفرماید، پس او آنها را عزت داده، دشمن آنها را ذلیل و خوار میسازد. احادیث متعددی در این موضوع ذکر شده است که علاقه مندان میتوانند به تفاسیر روایی در ذیل این آیه رجوع کنند. به هر حال اگر کسی در انتظار فرج مستضعفان میباشد، باید متوجه باشد که در رأس همه آنها وجود مقدس امام زمان (ع) هستند و اگر فرج ایشان از ناحیه خداوند برسد، فرجه همه مستضعفان عالم نیز رسیده است. به طور خلاصه میتوان گفت که فرج امام زمان (ع) فرج همه آسمانیان و زمینیان – اعم از فرشتگان و جنیان و حیوانات و گیاهان و جمادات – میباشد، پس کسی که انتظار فرج ایشا را در این مرتبه (مرتبه پنجم) داشته باشد، در حقیقت همه مراتب قبلی و بالاتر از آنها را هم داراست و عبادتی فوق همه عبادتها انجام میدهد»[۲۸]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین نیلیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی نیلیپور، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در اینباره گفته است:
|
۳. خانم هاشمی؛ |
---|
خانم خدیجه هاشمی، در کتاب «مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر» در اینباره گفته است:
«یک عمل خاص - بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد - میتواند ارزشهای مختلفی نزد خداوند داشته باشد. عوامل گوناگونی بر میزان ارزش یک عمل تأثیر دارد که در رأس همه آنها نیت است. یک عمل اگر با نیتهای مختلف انجام شود، در حقیقت اعمال مختلفی انجام شده است که هر کدام ارزشی غیر از دیگری دارد. به همین دلیل انتظار فرج مراتب مختلفی دارد:
|
پرسشهای وابسته
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ «وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ»
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ «فَیَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَیْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا»؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص؟؟؟، ح ۱۲۴۴.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نَظَرَ إِلَی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (ع) فَبَکَی وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِی؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَی ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ فَهَذِهِ الْآیَةُ جَارِیَةٌ فِینَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۶، ص ۳۱۱.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ «لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ (ع) ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟! فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی، فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (ع) لِلْمَلَائِکَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ»؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ح۱۱۵۸.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
- ↑ «و خداوندا، ایشان (امام زمان (ع)) را پناه بندگان ستمدیده خود و یاور کسانی که جز تو یاری ندارند، قرار بده.» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.
- ↑ البته در مخلوقات عاقل مختار – مانند انسان – حساب ظالمان و منکران ولایت جداست، زیرا ظهور امام (ع) برای آنها نقمت است نه نعمت.
- ↑ «اگر قائم ما (اهل بیت) قیام کند، آسمان باران خود را (به طور کامل) فرو میریزد و زمین گیاهانش را (را در سطح وسیع و فراگیر) میرویاند... و حیوانات درنده و اهلی با یکدیگر سازش میکنند» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶، ح ۱۱.
- ↑ "و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد و کارنامه (ها) برنهاده میشود و پیامبران و گواهان را میآورند و میان آنان به حقّ داوری میکنند و بر آنان ستم نخواهد رفت" سوره زمر، آیه ۶۹.
- ↑ «منظور از رب زمین، امام زمین است» تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۲۴.
- ↑ «چون قائم (اهل بیت (ع)) قیام کند، زمین به نور صاحب اختیار آن نوران شده و بندگان از روشنایی خورشید بینیاز میگردند و تاریکیها از بین میرود... و زمین گنجهای خود را آشکار میکند به طوری که مردم آنها را بر روی زمین مشاهده میکنند» ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۱.
- ↑ البته در این جا انسانهای عادی مراد هستند نه خود امام زمان (ع) که درجه انتظارشان از دیگران بالاتر است و ما درباره انتظار ایشان در فصل گذشته مباحث لازم را مطرح کردیم.
- ↑ توضیح این مطلب در دروس دهم و یازدهم از حلقه پنجم آمده است.
- ↑ «سلام بر تو ای ولی خدا، شهادت میدهم که تو اولین مظلوم و اولین کسی هستی که حق او را غصب کردهاند» کامل الزیارات، باب ۱۱، ح ۲.
- ↑ استضعفه: عده ضعیفاً المعجم الوسیط، ص ۵۴۰.
- ↑ "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «قسم به آن که پیامبر (ص) را به حق به عنوان بشیر و نذیر مبعوث کرد، همانا نیکان از ما اهل بیت و شیعیان ایشان به منزله حضرت موسی و شیعیانش و دشمنان ما و پیروانشان به منزله فرعون و پیروان او هستند» بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۱۶۷.
- ↑ الغیبة طوسی، ص ۱۸۴.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵.
- ↑ «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ الغیبة للطوسی، ص ۲۹۲.
- ↑ "خداوندا پراکندگی ما را به وسیله او جمع کن و گسیختگیمان را دور کن و پریشانیها را بدو پیوست کن و کمی ما را به وسیله او زیاد کن و ذلت ما را به وسیله او تبدیل به عزت کن و... فقر ما را به وسیله او جبران کن و شکاف و تفرقه ما را به او برطرف کن و سختی ما را به وسیله او آسان کن و..."
- ↑ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا»؛ میزان الحکمه، ح ۱۲۴۰.
- ↑ «إِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ جَاءَ مَهْدِيُّنَا كَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِيعَتِنَا أَجْرَى مِنْ لَيْثٍ وَ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ...»؛ میزان الحکمة، ح ۱۲۳۲.
- ↑ «بِمَهْدِيِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ فَهُوَ خَاتَمُ الْأَئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّةِ وَ مُنْتَهَى النُّورِ»؛ میزان الحکمه / ح ۱۱۶۶.
- ↑ «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا (ص) وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا».
- ↑ مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.
- ↑ «اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ...».
- ↑ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى كُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ أَوْ يُؤَدِّيَ الْجِزْيَةَ كَمَا يُؤَدِّيهَا الْيَوْمَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ يَشُدُّ عَلَى وَسَطِهِ الْهِمْيَانَ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الْأَمْصَارِ إِلَى السَّوَادِ»؛ میزان الحکمة، ح ۱۲۴۸.
- ↑ مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.
- ↑ «وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ...».
- ↑ «فَيَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَيْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا»؛ میزان الحکمه / ح ۱۲۴۴.
- ↑ «لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ ذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَى نَبَاتٍ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَنْبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ»؛ میزان الحکمه ح ۱۲۴۱.
- ↑ «لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتِّي تَمْلَأُ الأَرضُ ظُلماً وَ عُدواناً، ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي فَيَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً»؛ میزان الحکمه ح ۱۱۷۰.
- ↑ مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.
- ↑ «وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلَادَكَ، وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ».
- ↑ «أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ».
- ↑ «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نَظَرَ إِلَى عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (ع) فَبَكَى وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِي؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَى ذَلِكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ:» ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ فَهَذِهِ الْآيَةُ جَارِيَةٌ فِينَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۶ / ص ۳۱۱.
- ↑ «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»؛ تفسیر نورالثقلین / ج ۵ ص ۳۱۱.
- ↑ "کجاست آن کسی که انتقام خون کشته کربلا (امام حسین (ع)) را بگیرد"
- ↑ "خداوندا پیامبرت (ص) و پیروان او را به دیدارش شادمان کن و پس از او به بیچارگی ما رحم کن، خداوندا با حضورش این گرفتاری را از این امت برطرف کن و...".
- ↑ «اللَّهُمَّ وَ قَدْ عَادَ فَيْئُنَا دُولَةً بَعْدَ الْقِسْمَةِ وَ إِمَارَتُنَا غَلَبَةً بَعْدَ الْمَشُورَةِ وَ عُدْنَا مِيرَاثاً بَعْدَ الِاخْتِيَارِ لِلْأُمَّةِ فَاشْتُرِيَتِ الْمَلَاهِي وَ الْمَعَازِفُ بِسَهْمِ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ حَكَمَ فِي أَبْشَارِ الْمُؤْمِنِينَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ وَلِيَ الْقِيَامَ بِأُمُورِهِمْ فَاسِقُ كُلِّ قَبِيلَةٍ فَلَا ذَائِدٌ يَذُودُهُمْ عَنْ هَلَكَةٍ وَ لَا رَاعٍ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ الرَّحْمَةِ وَ لَا ذُو شَفَقَةٍ يُشْبِعُ الْكَبِدَ الْحَرَّى مِنْ مَسْغَبَةٍ فَهُمْ أُولُو ضَرَعٍ بِدَارٍ مَضِيعَةٍ وَ أُسَرَاءُ مَسْكَنَةٍ وَ حُلَفَاءُ كَآبَةٍ وَ ذِلَّةٍ»؛ صحیفة مهدیه / ص ۱۶۳.
- ↑ «لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ الْحُسَيْنُ (ع) ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَ ابْنَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتَكَ مِنْ خَلْقِكَ؟! فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِكَتِي، فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ. ثُمَّ كَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ (ع) لِلْمَلَائِكَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِكَةُ بِذَلِكَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ يُصَلِّي فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ»؛ میزان الحکمه، ح، ۱۱۵۸.
- ↑ «فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا»؛بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۵۱۲.
- ↑ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص 22-30.
- ↑ « لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا..... وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ»؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۱۶.
- ↑ «و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد» سوره زمر، آیه ۶۹.
- ↑ «رَبُّ الْأَرْضِ يُعْنَى إِمَامُ الْأَرْضِ»؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۲۴.
- ↑ «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ... وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّى يَرَاهَا النَّاسُ عَلَى وَجْهِهَا»؛ ارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۳۸۱.
- ↑ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ [أَنْتَ] أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّهُ؛ کامل الزیارت، باب ۱۱، ح ۲.
- ↑ هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص 34-40.