آستانه حضرت معصومه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ۂ' به 'ه') |
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[فاطمه معصومه]]{{س}} دختر هفتمین پیشوای [[شیعیان]]، [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} (۱۲۸-۱۸۳ق) است. چون وی دختر بزرگ [[خانواده]] بود و [[خواهران]] دیگری به همین نام داشت، نام او را در کتابهای [[تاریخ]] و تراجم، [[فاطمه]] کبری نوشتهاند<ref>الإرشاد، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. نویسندگان متأخر [[شیعه]] او را فاطمه معصومه{{س}} مینامند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴؛ تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۳۴۶.</ref> و در زبان [[مردم]] به حضرت معصومه{{س}} معروف است. [[سال]] [[تولد]] او را یکی از سالهای ۱۷۳، ۱۷۹ و ۱۸۳ق دانستهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴.</ref>، اما این نکته [[مورد اتفاق]] است که وی پس از آنکه برادرش [[امام رضا]]{{ع}} در [[سال ۲۰۰ق]] به [[فرمان]] [[مأمون]] به [[مرو]] برده شد و در آنجا به [[ولایتعهدی]] رسید، به همراه دستهای از [[علویان]] و [[سادات]] در [[سال ۲۰۱ق]] راهی [[سرزمین]] [[ایران]] شد تا به برادرش بپیوندد. اما چون به [[ساوه]] رسید [[بیمار]] شد و [[خادم]] خود را فرمود تا او را به [[قم]] ببرد. در قم در سرای [[موسی بن خزرج بن سعد اشعری]] فرود آمد. پس از هفده [[روز]] از [[دنیا]] رفت و [[موسی]] او را در [[زمین]] یا باغ بابلان<ref>تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۵، ۵۶۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷.</ref>، محلی که امروزه محل بارگاه آن حضرت است، به [[خاک]] سپرد و سقفی از [[بوریا]] برای آن ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.</ref>. از آن تاریخ به بعد [[مرقد]] وی محل [[زیارت]] [[پیروان]] [[مذهب جعفری]] شد و رفته رفته با توسعه اماکن زیارتی و فضاهای ساختمانی و افزایش [[موقوفات]] و نذورات و به دنبال آن افزایش [[خادمان]] و [[کارگزاران]]، به سازمانی بزرگ تبدیل شد که اکنون در درون خود چندین شرکت و مؤسسه را جای داده است. | [[فاطمه معصومه]]{{س}} دختر هفتمین پیشوای [[شیعیان]]، [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} (۱۲۸-۱۸۳ق) است. چون وی دختر بزرگ [[خانواده]] بود و [[خواهران]] دیگری به همین نام داشت، نام او را در کتابهای [[تاریخ]] و تراجم، [[فاطمه]] کبری نوشتهاند<ref>الإرشاد، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. نویسندگان متأخر [[شیعه]] او را فاطمه معصومه{{س}} مینامند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴؛ تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۳۴۶.</ref> و در زبان [[مردم]] به حضرت معصومه{{س}} معروف است. [[سال]] [[تولد]] او را یکی از سالهای ۱۷۳، ۱۷۹ و ۱۸۳ق دانستهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴.</ref>، اما این نکته [[مورد اتفاق]] است که وی پس از آنکه برادرش [[امام رضا]]{{ع}} در [[سال ۲۰۰ق]] به [[فرمان]] [[مأمون]] به [[مرو]] برده شد و در آنجا به [[ولایتعهدی]] رسید، به همراه دستهای از [[علویان]] و [[سادات]] در [[سال ۲۰۱ق]] راهی [[سرزمین]] [[ایران]] شد تا به برادرش بپیوندد. اما چون به [[ساوه]] رسید [[بیمار]] شد و [[خادم]] خود را فرمود تا او را به [[قم]] ببرد. در قم در سرای [[موسی بن خزرج بن سعد اشعری]] فرود آمد. پس از هفده [[روز]] از [[دنیا]] رفت و [[موسی]] او را در [[زمین]] یا باغ بابلان<ref>تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۵، ۵۶۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷.</ref>، محلی که امروزه محل بارگاه آن حضرت است، به [[خاک]] سپرد و سقفی از [[بوریا]] برای آن ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.</ref>. از آن تاریخ به بعد [[مرقد]] وی محل [[زیارت]] [[پیروان]] [[مذهب جعفری]] شد و رفته رفته با توسعه اماکن زیارتی و فضاهای ساختمانی و افزایش [[موقوفات]] و نذورات و به دنبال آن افزایش [[خادمان]] و [[کارگزاران]]، به سازمانی بزرگ تبدیل شد که اکنون در درون خود چندین شرکت و مؤسسه را جای داده است. | ||
آستانه حضرت معصومه{{س}} که به روایتی منقول در [[قرن دهم]]، بیرون [[شهر قم]] قرار داشت<ref>تاریخ ألفی، ج۶، ص۴۱۶۱.</ref>، در طول [[تاریخ]] به تدریج توسعه پیدا کرد و به دلیل احترامی که [[ایرانیان]] برای آن بانو قائل بودند، [[مزار]] او را همانند مزار [[امامان]] خود، با [[شکوه]] ساختهاند، چنان که اکنون آستانه وی، پس از آستانه [[امام رضا]]{{ع}}، شکوهمندترین و معروفترین [[زیارتگاه]] ایرانیان به شمار میرود<ref>آستانه حضرت فاطمه معصومه{{س}}، ص۲۹۶؛ قم دیروز و امروز، ص۷۱- ۹۱؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۰.</ref>. شاردن در قرن هجدهم میلادی آن را در اوج [[زیبایی]] و به عنوان [[ملجأ]] و زیارتگاه [[مردم]] توصیف میکند و میستاید<ref>سفرنامه شاردن، ج۲، ص۵۲۵-۵۲۶ و ۵۳۰-۵۳۱.</ref>. [[حرم]] [[حضرت]] معصومه{{س}} که از دیرباز محل برآورده شدن [[حاجات]] بود<ref>تاریخ جهان آرای عباسی، ص۵۷۴.</ref>، دارای ساختمانی [[تاریخی]]، با معماری هنرمندانه و زیباییهای ویژهای است و با دگرگونیهای بسیاری که در ساختمان و تزئینات آن رخ داده، باز هم مجموعه گرانبهایی از آثار [[هنری]] و کاشیهای معرق عصر صفوی و پس از آن را در خود دارد<ref>گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. از زمانی که [[مرقد]] حضرت معصومه{{س}} در میان [[شیعیان]] به عنوان زیارتگاه شناخته شد، به فراخور هر دوره، ساختمان آن هم گسترش یافت و طبعاً به نگهبانان و خدمتگزاران نیاز افتاد. نیز از زمانی که مردم برای [[اداره امور]] مرقد، [[اموال]] و املاکی [[وقف]] کردند، اداره این امور و [[نظارت]] بر [[موقوفات]] و [[مصرف]] و درآمد آنها [[نیازمند]] | آستانه حضرت معصومه{{س}} که به روایتی منقول در [[قرن دهم]]، بیرون [[شهر قم]] قرار داشت<ref>تاریخ ألفی، ج۶، ص۴۱۶۱.</ref>، در طول [[تاریخ]] به تدریج توسعه پیدا کرد و به دلیل احترامی که [[ایرانیان]] برای آن بانو قائل بودند، [[مزار]] او را همانند مزار [[امامان]] خود، با [[شکوه]] ساختهاند، چنان که اکنون آستانه وی، پس از آستانه [[امام رضا]]{{ع}}، شکوهمندترین و معروفترین [[زیارتگاه]] ایرانیان به شمار میرود<ref>آستانه حضرت فاطمه معصومه{{س}}، ص۲۹۶؛ قم دیروز و امروز، ص۷۱- ۹۱؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۰.</ref>. شاردن در قرن هجدهم میلادی آن را در اوج [[زیبایی]] و به عنوان [[ملجأ]] و زیارتگاه [[مردم]] توصیف میکند و میستاید<ref>سفرنامه شاردن، ج۲، ص۵۲۵-۵۲۶ و ۵۳۰-۵۳۱.</ref>. [[حرم]] [[حضرت]] معصومه{{س}} که از دیرباز محل برآورده شدن [[حاجات]] بود<ref>تاریخ جهان آرای عباسی، ص۵۷۴.</ref>، دارای ساختمانی [[تاریخی]]، با معماری هنرمندانه و زیباییهای ویژهای است و با دگرگونیهای بسیاری که در ساختمان و تزئینات آن رخ داده، باز هم مجموعه گرانبهایی از آثار [[هنری]] و کاشیهای معرق عصر صفوی و پس از آن را در خود دارد<ref>گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. از زمانی که [[مرقد]] حضرت معصومه{{س}} در میان [[شیعیان]] به عنوان زیارتگاه شناخته شد، به فراخور هر دوره، ساختمان آن هم گسترش یافت و طبعاً به نگهبانان و خدمتگزاران نیاز افتاد. نیز از زمانی که مردم برای [[اداره امور]] مرقد، [[اموال]] و املاکی [[وقف]] کردند، اداره این امور و [[نظارت]] بر [[موقوفات]] و [[مصرف]] و درآمد آنها [[نیازمند]] تعیین کسی بود که متصدی این [[وظایف]] باشد. به همین دلیل، در اوایل امر، بزرگان [[شیعه]] کسانی را به عنوان [[وکیل]] وقف، برای نظارت بر موقوفات آستانه، تعیین میکردند. [[وکالت]] موقوفات به مرور [[زمان]] به تولیت [[تغییر]] یافت و متولیان که بعدها اختیارات بیشتری پیدا کردند، از سوی [[امیران]] و [[فرمانروایان]] تعیین میشدند. کهنترین خبر درباره [[مدیریت]] بر وقف، [[روایت]] [[حسن بن محمد قمی]] است که در آن از [[احمد بن اسحاق اشعری]] به عنوان وکیل وقف یاد شده است<ref>تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۵۹؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۲۸۵.</ref>. آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}}، تا اواخر [[قرن چهارم]]، بسیار با [[شکوه]] و مفصل بوده و [[موقوفات]] فراوانی داشته و تا آن [[زمان]]، [[چهل]] تن از [[ایرانیان]] و عربهای [[مهاجر]] مقیم [[قم]]، به عنوان متولیان [[وقف]]، به رتق و فتق امور میپرداختهاند<ref>تاریخ مذهبی قم، ص۲۰۹.</ref>. با این توضیح که از [[قرن دوم]] قمری به بعد، که در سراسر [[سرزمینهای اسلامی]] برای [[سادات]] بنیهاشمی [[نقیب]] تعیین شد، برای سادات مناطق شیعهنشین [[ایران]] مانند قم، [[ری]]، کاشان، [[ساوه]] و برخی دیگر از مناطق ایران هم نقیب تعیین شد. در مواقعی برخی از نقیبان فقط نقیب یکی از شهرهای شیعهنشین پیشگفته بودند و در برخی زمانها نیز برخی از [[نقبا]] به دلیل جلالت شأنی که داشتند، افزون بر [[نقابت]] [[شهر قم]]، نقابت ری و شهرهای اطراف را هم بر عهده داشتند<ref>سادات و نقبای قم، ص۱۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین شمسایی|شمسایی، محمد حسین]]، [[آستانه حضرت معصومه - شمسایی (مقاله)|مقاله «آستانه حضرت معصومه»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۹۸.</ref> | ||
==[[مدیریت]] و تولیت آستانه حضرت معصومه{{س}}== | ==[[مدیریت]] و تولیت آستانه حضرت معصومه{{س}}== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در سال ۱۰۵۷ ق و [[روزگار]] شاه [[صفی]]، نیز تولیت [[حرم]]، به عهده میرزا [[محمد]] [[مهدی]] پسر بزرگ میرزا حبیبالله بود<ref>ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ص۲۵۷.</ref>. | در سال ۱۰۵۷ ق و [[روزگار]] شاه [[صفی]]، نیز تولیت [[حرم]]، به عهده میرزا [[محمد]] [[مهدی]] پسر بزرگ میرزا حبیبالله بود<ref>ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ص۲۵۷.</ref>. | ||
[[قاضی]] [[احمد قمی]] در [[قرن دهم]]، [[موقوفات]] آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}} را قریب هزار تومان آن روز برآورد کرده است<ref>خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۹۰.</ref>. [[شیوه]] اداره آستانه از دوره صفویان تا پایان قاجاریان، به کلی دگرگون شد، به گونهای که مشاغل و [[مناصب]] مختلف در آستانه را شاهان | [[قاضی]] [[احمد قمی]] در [[قرن دهم]]، [[موقوفات]] آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}} را قریب هزار تومان آن روز برآورد کرده است<ref>خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۹۰.</ref>. [[شیوه]] اداره آستانه از دوره صفویان تا پایان قاجاریان، به کلی دگرگون شد، به گونهای که مشاغل و [[مناصب]] مختلف در آستانه را شاهان تعیین میکردند. بعد از [[مقام]] تولیت، [[منصب]] استیفا (حسابداری) بالاترین شغل و مقام در آستانه مقدسه بود که اصطلاحاً به صاحب آن منصب و مقام، مستوفی میگفتند. این مقام مستقیماً با [[فرمان]] شاه به افرادی که توسط دیوانالصداره [[خاصه]] مشخص میشدند و یا با مثالها (فرمانها)یی که از طرف صدر خاص شاهان نوشته میشد، واگذار میگردید. تمامی مستوفیان در این سه قرن و نیم، از [[سادات رضوی]] [[قم]] بودهاند<ref>تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۲۴.</ref>. | ||
در طول [[تاریخ]]، سه دسته متولی عهدهدار امور آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}} بودهاند که [[میزان]] اختیارات و [[قدرت]] آنها نیز متفاوت بوده است: دسته اول: متولیانی که همه امور آستانه را بر عهده داشتهاند و از آنها به “متولی [[اوقاف]] مزار” یا “تولیت [[روضه]] منوره” و مانند آن تعبیر شده است. اینان مستقیماً از سوی شاهان و [[حاکمان]] [[منصوب]] میشدند. این نوع تولیت تا اواخر [[قرن دهم]] ادامه داشت. دسته دوم: “متولی قدیمی یا شرعی” و دسته سوم “متولی تفویضی یا جدیدی”. در دوره [[صفویه]] برای اداره اوقاف، [[وزیر]] خاص معین میشد که موجب دگرگونی شیوه اداره اوقاف شد. در آن هنگام اداره اوقاف به یکی از [[روحانیان]] بزرگ واگذار میشد که هم جنبه [[روحانی]] و [[علمی]] داشته باشد و هم جنبه دیوانی و [[اداری]]. متصدی این [[مقام]] “صدر الصدور” نامیده میشد. مقام بعد از او “وزیر اوقاف” و بعد از آن “مستوفی موقوفات” نامیده میشدند. در این شرایط موقوفاتی که دارای تولیت طبق [[شرع]] و شرط واقف بودند، به همان صورت | در طول [[تاریخ]]، سه دسته متولی عهدهدار امور آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}} بودهاند که [[میزان]] اختیارات و [[قدرت]] آنها نیز متفاوت بوده است: دسته اول: متولیانی که همه امور آستانه را بر عهده داشتهاند و از آنها به “متولی [[اوقاف]] مزار” یا “تولیت [[روضه]] منوره” و مانند آن تعبیر شده است. اینان مستقیماً از سوی شاهان و [[حاکمان]] [[منصوب]] میشدند. این نوع تولیت تا اواخر [[قرن دهم]] ادامه داشت. دسته دوم: “متولی قدیمی یا شرعی” و دسته سوم “متولی تفویضی یا جدیدی”. در دوره [[صفویه]] برای اداره اوقاف، [[وزیر]] خاص معین میشد که موجب دگرگونی شیوه اداره اوقاف شد. در آن هنگام اداره اوقاف به یکی از [[روحانیان]] بزرگ واگذار میشد که هم جنبه [[روحانی]] و [[علمی]] داشته باشد و هم جنبه دیوانی و [[اداری]]. متصدی این [[مقام]] “صدر الصدور” نامیده میشد. مقام بعد از او “وزیر اوقاف” و بعد از آن “مستوفی موقوفات” نامیده میشدند. در این شرایط موقوفاتی که دارای تولیت طبق [[شرع]] و شرط واقف بودند، به همان صورت تعیین میشدند و به آنها متولی قدیمی یا [[شرعی]] میگفتند. در کنار آن [[سرپرستی]] آستانهها و اوقاف جدید، به عنوان تولیت تفویضی یا جدید به کسان دیگری واگذار میشد، چنان که در آستانه حضرت معصومه{{س}} همین [[قانون]] [[اجرا]] شد و تولیت و سرپرستی آستانه و اوقاف جدید آن، که شامل تمام آستانه بود، به [[سادات حسینی]] واگذار شد<ref>تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۱۸۵.</ref>. اولین متولی تفویضی جدید از سادات حسینی، میرزا سیدحبیبالله از [[دانشمندان]] معاصر [[شیخ بهایی]] بود<ref>تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۴۷.</ref>. این روش اداره آستانه تا اواسط [[قرن سیزدهم]] قمری ادامه داشت. | ||
تولیت قدیمی یا شرعی که از آن سادات رضوی بود، در کنار تولیت تفویضی جدید تا اواسط قرن سیزدهم به کار خود ادامه دادند تا آنکه [[خاندان]] [[حسینی]] که تولیت تفویضی جدید را داشتند، به مرور در [[قم]] قوت گرفتند و [[سادات رضوی]] و تولیت قدیمی [[ضعیف]] شدند و همین امر به [[کشمکش]] میان این دو خاندان انجامید. اما آنان در سال ۱۳۴۶ق [[مصالحه]] کردند و تولیت قدیمی آستانه در بخش [[منصب]] سرکشیکی به خاندان میرزا محمد باقر متولی باشی واگذار شد و پس از آن خاندان حسینی [[قدرت]] مطلق را در آستانه به دست آوردند<ref>تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>. از آن [[زمان]] به بعد دیگر تولیت از حالت قدیمی و جدیدی بیرون آمد<ref>تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۱۸، ۱۶۳،۲۶۳.</ref>. در دوره قاجار، بیشتر منصبها به سبک [[روزگار]] صفویان برجا بود و در شکل و محتوای خدمات آستانه تغییراتی جزئی صورت گرفت و بیشترین تغییرات در جابهجایی تولیت تفویضی و تولیت [[شرعی]] قدیمی بود. | تولیت قدیمی یا شرعی که از آن سادات رضوی بود، در کنار تولیت تفویضی جدید تا اواسط قرن سیزدهم به کار خود ادامه دادند تا آنکه [[خاندان]] [[حسینی]] که تولیت تفویضی جدید را داشتند، به مرور در [[قم]] قوت گرفتند و [[سادات رضوی]] و تولیت قدیمی [[ضعیف]] شدند و همین امر به [[کشمکش]] میان این دو خاندان انجامید. اما آنان در سال ۱۳۴۶ق [[مصالحه]] کردند و تولیت قدیمی آستانه در بخش [[منصب]] سرکشیکی به خاندان میرزا محمد باقر متولی باشی واگذار شد و پس از آن خاندان حسینی [[قدرت]] مطلق را در آستانه به دست آوردند<ref>تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>. از آن [[زمان]] به بعد دیگر تولیت از حالت قدیمی و جدیدی بیرون آمد<ref>تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه{{س}}، ص۱۸، ۱۶۳،۲۶۳.</ref>. در دوره قاجار، بیشتر منصبها به سبک [[روزگار]] صفویان برجا بود و در شکل و محتوای خدمات آستانه تغییراتی جزئی صورت گرفت و بیشترین تغییرات در جابهجایی تولیت تفویضی و تولیت [[شرعی]] قدیمی بود. | ||
پس از روزگار شاهعباس و [[حکومت]] صفویان، طی چند قرن به تدریج [[حدود اختیارات]] متولیان افزایش یافت. [[مدیریت]] این آستانه، از زمان [[صفویه]] تا ۱۳۱۴ش به صورت موروثی بود و متولیان از طرف [[حکام]] [[شرع]]، [[تأیید]] میشدند و جز [[مرجع]] [[اعلم]] عصر، کسی [[حق]] [[تفویض]] آن را نداشت، اما از آن سال به بعد، با تهیه و تصویب اساسنامهای مستقل و آییننامهای داخلی، مدیریت و ساماندهی میشود و کلیه امور آستانه طبق اساسنامه با تولیت آستانه است. کار متولی آستانه، | پس از روزگار شاهعباس و [[حکومت]] صفویان، طی چند قرن به تدریج [[حدود اختیارات]] متولیان افزایش یافت. [[مدیریت]] این آستانه، از زمان [[صفویه]] تا ۱۳۱۴ش به صورت موروثی بود و متولیان از طرف [[حکام]] [[شرع]]، [[تأیید]] میشدند و جز [[مرجع]] [[اعلم]] عصر، کسی [[حق]] [[تفویض]] آن را نداشت، اما از آن سال به بعد، با تهیه و تصویب اساسنامهای مستقل و آییننامهای داخلی، مدیریت و ساماندهی میشود و کلیه امور آستانه طبق اساسنامه با تولیت آستانه است. کار متولی آستانه، تعیین خدام و کارکنان و پرداخت [[حقوق]] آنان، اجاره رقبات [[موقوفات]]، ساماندهی درآمدها و ایجاد تأسیسات مورد نیاز است<ref>راهنمای قم، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>. دفتر تولیت آستانه، در نیمههای [[قرن چهاردهم]] قمری در جانب شمالی کتابخانه و مرتبط به یکدیگر و مدخل رسمی آن از محوطه جلوی [[صحن]] در مجاورت در شمالی صحن جدید واقع بود<ref>گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۷۷.</ref>. در سال ۱۳۱۴ش برای نخستین بار اساسنامهای برای آستانه نوشته شد و بدین مناسبت، موافقت نامهای میان [[وزارت]] [[معارف]] و [[اوقاف]] و آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}} منعقد شد که بر پایه آن تولیت آستانه موظف به تهیه [[نظام]] [[نامه]] داخلی و تصویب آن توسط [[اوقاف]]، [[استخدام]] و پرداخت [[حقوق]] خدام و کارکنان آستانه، اجاره [[موقوفات]]، ساماندهی امور [[حسابرسی]] [[اموال]]، توسعه ساختمانها و فضاهای زیارتی میشد<ref>راهنمای قم، ص۱۰۸.</ref>. در دوره پهلوی امور آستانه چهار بخش میشد: دفتر آستانه، موزه، کشیک خدام و تنظیف و ساماندهی امور و اجرای نظامنامه، تنظیم و نگهداری دفاتر جمع و [[خرج]] و اجرای بودجه سالیانه. موزه آستانه [[حضرت]] معصومه{{س}}، نظامنامه جداگانهای داشت و مستقیماً زیر نظر [[وزارت]] اوقاف اداره میشد<ref>راهنمای قم، ص۱۰۸، ۱۲۴.</ref>. | ||
در دوره [[جمهوری اسلامی]]، تا به امروز، سه تن به عنوان تولیت آستانه [[منصوب]] شدهاند: [[احمد مولایی]] با [[حکم]] [[امام خمینی]] از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش؛ [[علی اکبر مسعودی]]، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ش؛ [[سید محمد سعیدی]] از سال ۱۳۸۹ش دو تن اخیر با حکم [[رهبری]] معظم به تولیت این آستانه منصوب شدهاند<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۶۳-۲۷۶.</ref>. [[مأموریت]] و [[وظایف]] اصلی متولی این امور ششگانه است: حراست از بارگاه و متعلقات آستانه، بهسازی بناها و [[احداث]] بناهای جدید در صورت نیاز، ارائه خدمات لازم به [[زائران]] و مجاوران [[حرم]]، نشر [[معارف اسلامی]] و [[شیعی]]، [[خدمت]] به [[محرومان]] و [[مستمندان]]، جلوگیری از تعطیلی [[کارها]] و اتلاف و [[سوء]] استفادههای احتمالی. آستانه به لحاظ سازمانی به ده بخش تقسیم میشود که عبارتاند از: امور ساختمانی، امور فنی، [[مدیریت]] [[فرهنگی]]، [[روابط]] عمومی، موزه، امور [[هنری]]، مدیریت [[بهداشت]] و درمان، [[امور مالی]]، اداره [[املاک]] و موقوفات، مؤسسه فرهنگی و [[اقتصادی]] [[زائر]]. در این دوره، بسیاری از بافتهای قدیمی و فرسوده اماکن داخل حرم، برخی صحنها، رواقها، ایوانها و سقفها بازسازی و ترمیم و تعمیر شدند، گنبد بزرگ طلا از نو طلاکاری و [[مسجد]] اعظم نیز بازسازی شد<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۷۸-۲۸۶.</ref>، تأسیسات الکتریکی و فناوریهای نوین مخابراتی برای حرم فراهم و تقویت گردید، سامانه فاضلاب و تهویه نوسازی و واحدی به نام کامپیوتر و صوت راهاندازی شد، سامانه حسابداری از حالت سنتی قدیمی به رایانهای تبدیل و [[مدیریت]] جداگانهای به نام مدیریت [[فرهنگی]] ایجاد شد و در زیر مجموعه آن واحدهایی به نام [[خانه]] مطبوعات و مرکز دارالتحقیق به منظور تحقیقات [[علمی]]، [[احیا]] و بازسازی کتابهای خطی تأسیس گردید. همچنین در زیر مجموعه این مدیریت، مجله ماهانه “کوثر” بخش [[پژوهشی]] آستانه به نام [[ستارگان]] [[حرم]]، بخش [[قرآن]] و فعالیتهای ویژه [[قرآنی]]، بخش [[تبلیغات]] و بخش نمایشگاهها و همایشها و مؤسسه انتشاراتی [[زائر]] راهاندازی شد. در این دوره، یک واحد [[اداری]] مستقل به نام [[روابط]] عمومی تأسیس شد که تنظیم [[ارتباط]] بین دوایر مختلف، انتشار نشریه “زائر”، به زبانهای [[عربی]] و [[انگلیسی]]، برگزاری نشستهای ویژه برای [[زائران]] خارجی، انتشار نشریه “پیام آستانه” و راهاندازی مرکز [[اطلاعرسانی]] آستانه، از کارهای آن است. در کنار آن میتوان از تأسیس امور [[هنری]] تخصصی برای مرمت آثار مکتوب، مدیریت [[بهداشت]] و درمان برای ارائه خدمات به کارمندان و [[خادمان]] و زائران و تأمین بهداشت اماکن حرم، [[احداث]] دارالشفا و بیمارستان و نیز تأسیس مؤسسه [[اقتصادی]] زائر با [[هدف]] ساماندهی [[فعالیتهای اقتصادی]] آستانه نام برد<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۸۰-۳۰۲.</ref>. همچنین با توجه به [[رسالت]] فرهنگی، یک مجتمع بزرگ فرهنگی، [[تربیتی]] تأسیس گردید تا به [[آموزش]] [[نسل جوان]] و آشنایی [[مردم]] با [[معارف اسلامی]] از طریق ابزارها و برنامههای جدید [[آموزشی]] و تربیتی کمک کند و فضایی [[معنوی]] و سالم برای اوقات [[فراغت]] [[جوانان]] فراهم آورد<ref>«مجتمع فرهنگی آستانه حضرت معصومه{{س}}”، مجله کوثر، ش۳۴، ص۸۳.</ref>.<ref>[[محمد حسین شمسایی|شمسایی، محمد حسین]]، [[آستانه حضرت معصومه - شمسایی (مقاله)|مقاله «آستانه حضرت معصومه»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۱۰۰.</ref>. | در دوره [[جمهوری اسلامی]]، تا به امروز، سه تن به عنوان تولیت آستانه [[منصوب]] شدهاند: [[احمد مولایی]] با [[حکم]] [[امام خمینی]] از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش؛ [[علی اکبر مسعودی]]، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ش؛ [[سید محمد سعیدی]] از سال ۱۳۸۹ش دو تن اخیر با حکم [[رهبری]] معظم به تولیت این آستانه منصوب شدهاند<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۶۳-۲۷۶.</ref>. [[مأموریت]] و [[وظایف]] اصلی متولی این امور ششگانه است: حراست از بارگاه و متعلقات آستانه، بهسازی بناها و [[احداث]] بناهای جدید در صورت نیاز، ارائه خدمات لازم به [[زائران]] و مجاوران [[حرم]]، نشر [[معارف اسلامی]] و [[شیعی]]، [[خدمت]] به [[محرومان]] و [[مستمندان]]، جلوگیری از تعطیلی [[کارها]] و اتلاف و [[سوء]] استفادههای احتمالی. آستانه به لحاظ سازمانی به ده بخش تقسیم میشود که عبارتاند از: امور ساختمانی، امور فنی، [[مدیریت]] [[فرهنگی]]، [[روابط]] عمومی، موزه، امور [[هنری]]، مدیریت [[بهداشت]] و درمان، [[امور مالی]]، اداره [[املاک]] و موقوفات، مؤسسه فرهنگی و [[اقتصادی]] [[زائر]]. در این دوره، بسیاری از بافتهای قدیمی و فرسوده اماکن داخل حرم، برخی صحنها، رواقها، ایوانها و سقفها بازسازی و ترمیم و تعمیر شدند، گنبد بزرگ طلا از نو طلاکاری و [[مسجد]] اعظم نیز بازسازی شد<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۷۸-۲۸۶.</ref>، تأسیسات الکتریکی و فناوریهای نوین مخابراتی برای حرم فراهم و تقویت گردید، سامانه فاضلاب و تهویه نوسازی و واحدی به نام کامپیوتر و صوت راهاندازی شد، سامانه حسابداری از حالت سنتی قدیمی به رایانهای تبدیل و [[مدیریت]] جداگانهای به نام مدیریت [[فرهنگی]] ایجاد شد و در زیر مجموعه آن واحدهایی به نام [[خانه]] مطبوعات و مرکز دارالتحقیق به منظور تحقیقات [[علمی]]، [[احیا]] و بازسازی کتابهای خطی تأسیس گردید. همچنین در زیر مجموعه این مدیریت، مجله ماهانه “کوثر” بخش [[پژوهشی]] آستانه به نام [[ستارگان]] [[حرم]]، بخش [[قرآن]] و فعالیتهای ویژه [[قرآنی]]، بخش [[تبلیغات]] و بخش نمایشگاهها و همایشها و مؤسسه انتشاراتی [[زائر]] راهاندازی شد. در این دوره، یک واحد [[اداری]] مستقل به نام [[روابط]] عمومی تأسیس شد که تنظیم [[ارتباط]] بین دوایر مختلف، انتشار نشریه “زائر”، به زبانهای [[عربی]] و [[انگلیسی]]، برگزاری نشستهای ویژه برای [[زائران]] خارجی، انتشار نشریه “پیام آستانه” و راهاندازی مرکز [[اطلاعرسانی]] آستانه، از کارهای آن است. در کنار آن میتوان از تأسیس امور [[هنری]] تخصصی برای مرمت آثار مکتوب، مدیریت [[بهداشت]] و درمان برای ارائه خدمات به کارمندان و [[خادمان]] و زائران و تأمین بهداشت اماکن حرم، [[احداث]] دارالشفا و بیمارستان و نیز تأسیس مؤسسه [[اقتصادی]] زائر با [[هدف]] ساماندهی [[فعالیتهای اقتصادی]] آستانه نام برد<ref>تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه{{س}}، ص۲۸۰-۳۰۲.</ref>. همچنین با توجه به [[رسالت]] فرهنگی، یک مجتمع بزرگ فرهنگی، [[تربیتی]] تأسیس گردید تا به [[آموزش]] [[نسل جوان]] و آشنایی [[مردم]] با [[معارف اسلامی]] از طریق ابزارها و برنامههای جدید [[آموزشی]] و تربیتی کمک کند و فضایی [[معنوی]] و سالم برای اوقات [[فراغت]] [[جوانان]] فراهم آورد<ref>«مجتمع فرهنگی آستانه حضرت معصومه{{س}}”، مجله کوثر، ش۳۴، ص۸۳.</ref>.<ref>[[محمد حسین شمسایی|شمسایی، محمد حسین]]، [[آستانه حضرت معصومه - شمسایی (مقاله)|مقاله «آستانه حضرت معصومه»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۱۰۰.</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۵
آستانه حضرت معصومه
نهادی اداری و خدماتی و غیر دولتی، دارای فعالیتهای دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با وظیفه مدیریت برنامهها و سرمایههای حرم حضرت معصومه(س) در چارچوب چندین معاونت، سازمان، مؤسسه و شرکت. فاطمه معصومه(س) دختر هفتمین پیشوای شیعیان، امام موسی بن جعفر(ع) (۱۲۸-۱۸۳ق) است. چون وی دختر بزرگ خانواده بود و خواهران دیگری به همین نام داشت، نام او را در کتابهای تاریخ و تراجم، فاطمه کبری نوشتهاند[۱]. نویسندگان متأخر شیعه او را فاطمه معصومه(س) مینامند[۲] و در زبان مردم به حضرت معصومه(س) معروف است. سال تولد او را یکی از سالهای ۱۷۳، ۱۷۹ و ۱۸۳ق دانستهاند[۳]، اما این نکته مورد اتفاق است که وی پس از آنکه برادرش امام رضا(ع) در سال ۲۰۰ق به فرمان مأمون به مرو برده شد و در آنجا به ولایتعهدی رسید، به همراه دستهای از علویان و سادات در سال ۲۰۱ق راهی سرزمین ایران شد تا به برادرش بپیوندد. اما چون به ساوه رسید بیمار شد و خادم خود را فرمود تا او را به قم ببرد. در قم در سرای موسی بن خزرج بن سعد اشعری فرود آمد. پس از هفده روز از دنیا رفت و موسی او را در زمین یا باغ بابلان[۴]، محلی که امروزه محل بارگاه آن حضرت است، به خاک سپرد و سقفی از بوریا برای آن ساخت[۵]. از آن تاریخ به بعد مرقد وی محل زیارت پیروان مذهب جعفری شد و رفته رفته با توسعه اماکن زیارتی و فضاهای ساختمانی و افزایش موقوفات و نذورات و به دنبال آن افزایش خادمان و کارگزاران، به سازمانی بزرگ تبدیل شد که اکنون در درون خود چندین شرکت و مؤسسه را جای داده است.
آستانه حضرت معصومه(س) که به روایتی منقول در قرن دهم، بیرون شهر قم قرار داشت[۶]، در طول تاریخ به تدریج توسعه پیدا کرد و به دلیل احترامی که ایرانیان برای آن بانو قائل بودند، مزار او را همانند مزار امامان خود، با شکوه ساختهاند، چنان که اکنون آستانه وی، پس از آستانه امام رضا(ع)، شکوهمندترین و معروفترین زیارتگاه ایرانیان به شمار میرود[۷]. شاردن در قرن هجدهم میلادی آن را در اوج زیبایی و به عنوان ملجأ و زیارتگاه مردم توصیف میکند و میستاید[۸]. حرم حضرت معصومه(س) که از دیرباز محل برآورده شدن حاجات بود[۹]، دارای ساختمانی تاریخی، با معماری هنرمندانه و زیباییهای ویژهای است و با دگرگونیهای بسیاری که در ساختمان و تزئینات آن رخ داده، باز هم مجموعه گرانبهایی از آثار هنری و کاشیهای معرق عصر صفوی و پس از آن را در خود دارد[۱۰]. از زمانی که مرقد حضرت معصومه(س) در میان شیعیان به عنوان زیارتگاه شناخته شد، به فراخور هر دوره، ساختمان آن هم گسترش یافت و طبعاً به نگهبانان و خدمتگزاران نیاز افتاد. نیز از زمانی که مردم برای اداره امور مرقد، اموال و املاکی وقف کردند، اداره این امور و نظارت بر موقوفات و مصرف و درآمد آنها نیازمند تعیین کسی بود که متصدی این وظایف باشد. به همین دلیل، در اوایل امر، بزرگان شیعه کسانی را به عنوان وکیل وقف، برای نظارت بر موقوفات آستانه، تعیین میکردند. وکالت موقوفات به مرور زمان به تولیت تغییر یافت و متولیان که بعدها اختیارات بیشتری پیدا کردند، از سوی امیران و فرمانروایان تعیین میشدند. کهنترین خبر درباره مدیریت بر وقف، روایت حسن بن محمد قمی است که در آن از احمد بن اسحاق اشعری به عنوان وکیل وقف یاد شده است[۱۱]. آستانه حضرت معصومه(س)، تا اواخر قرن چهارم، بسیار با شکوه و مفصل بوده و موقوفات فراوانی داشته و تا آن زمان، چهل تن از ایرانیان و عربهای مهاجر مقیم قم، به عنوان متولیان وقف، به رتق و فتق امور میپرداختهاند[۱۲]. با این توضیح که از قرن دوم قمری به بعد، که در سراسر سرزمینهای اسلامی برای سادات بنیهاشمی نقیب تعیین شد، برای سادات مناطق شیعهنشین ایران مانند قم، ری، کاشان، ساوه و برخی دیگر از مناطق ایران هم نقیب تعیین شد. در مواقعی برخی از نقیبان فقط نقیب یکی از شهرهای شیعهنشین پیشگفته بودند و در برخی زمانها نیز برخی از نقبا به دلیل جلالت شأنی که داشتند، افزون بر نقابت شهر قم، نقابت ری و شهرهای اطراف را هم بر عهده داشتند[۱۳].[۱۴]
مدیریت و تولیت آستانه حضرت معصومه(س)
آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، در آغاز بارگاهی نداشت، تا اینکه زینب نوه امام جواد(ع) برای اولین بار، در نیمه دوم قرن سوم گنبد و بارگاهی بر روی آرامگاه ایشان ساخت[۱۵]. پس از آن برای اداره و مراقبت از آن خآدمی برایش تعیین میشد که یکی از آنان فردی به نام حسین بن اشکیب قمی خادم القبر بود[۱۶]. هر چند از آن زمان تا پایان قرن پنجم، اطلاعات دقیقی درباره آستانه حضرت معصومه(س) در دست نیست، برابر برخی از دادههای تاریخی این آستانه در قرن ششم اوقاف و متولی داشته و از شکوه و جلال برخوردار بوده است، چنان که عبدالجلیل قزوینی رازی، سرای ستی فاطمه بنت موسی بن جعفر(ع) را به “اوقاف و مدارس و فقها و ائمه و زینت تمام و قبول اعظم” توصیف میکند[۱۷]. بر پایه برخی گزارشها، متولی موقوفات آستانه حضرت معصومه(س) به صورت منصوص تعیین میشد، به این شکل که واقفان فردی از سادات رضوی را نام میبردند و یا مشخصاتی برای اولاد و نسل آنها ذکر میکردند و کار را به آنها واگذار میکردند[۱۸]. نخستین فرمان تولیت آستانه که اکنون در دست است، فرمانی است با امضای جهانشاه قره قویونلو، به تاریخ جمادی الاولی سال ۸۶۷ق در این فرمان سیداحمد نظامالدین متولی حرم حضرت معصومه(س) میشود[۱۹]. با این فرمان مشخص میشود منصب نقابت سادات و تولیت موقوفات آستانه مقدسه در قرن نهم قمری به سادات رضوی و فرزندان سید فخرالدین، یعنی سید نظام الدین سلطان احمد، واگذار شده است[۲۰]. پیش از سید فخرالدین هم متولیان اوقاف مزار آستانه فاطمه معصومه(س) با بزرگان سادات رضوی بوده است. در متن فرمانها و احکام شاهان مغول، مانند تیمور، شاهرخ و همچنین ترکمانان و شاهان صفوی تصریح شده که از قدیمالایام، منصب نقابت و تقدم سادات و تولیت اوقاف روضه منوره و تربت مقدس امامزاده معصومه(س) به آبا و اجداد کرام جناب مشارالیها بلا مداخلت و مشارکت غیر، تفویض میشده است[۲۱]. با توجه به متن باقی مانده فرمانها و احکام شاهان در واگذاری تولیت اوقاف آستانه به سادات رضوی، میتوان گمانه زد که از ابتدای تشکیل تولیت برای اوقاف آستانه مقدسه، متولیان آن از سادات رضوی بودهاند[۲۲]، هر چند احتمال دیگر آن است که تولیت آستانه با نقابت سادات قم یکی بود، به این معنا که نقیبان سادات قم، متولی اوقاف آستانه نیز بودهاند[۲۳]. در این صورت، برخی از آنان از سادات حسینی شجری و ارقطی از نوادگان عبدالله باهر، فرزند امام سجاد(ع) بودند و برخی دیگر از سادات رضوی و از نوادگان امام جواد(ع) از نسل موسی مبرقع[۲۴].
به هر حال، فضای ساختمانی آستانه، پیش از دوره صفویه چندان گسترده نبود و موقوفات آن بسیار کمتر از این دوره بود و طبعاً سازمان بزرگی نداشت. اما در این زمان آهسته آهسته از دو جهت به این آستانه توجه بیشتری شد: یکی آنکه شماری از شاهان صفوی در این حرم به خاک سپرده شدند و دیگر از آن رو که آنان خود را متدین و از پیروان آیین حضرت معصومه(س) میدانستند و او را مقدس میشمردند[۲۵]. بر پایه مدارک موجود، کل خادمان و کارگزاران آستانه در دوره صفویه، پنجاه تن بودهاند که کار آنان پاسبانی حرم و ساماندهی کارهای داخلی آستانه بوده است. در فرمان شاه تهماسب که در ۹۴۸ق و فرمان شاه عباس که در ۱۰۱۷ ق صادر شده، نامهای چند تن از متولیان آن روزگار به چشم میخورد که همه از یک خانواده بودهاند و از جمله وظایف آنان انتصاب و عزل کارکنان آستانه بوده است[۲۶]. بر پایه نوشتههای برخی از جهانگردان، تولیت آستانه در آن دوره به صورت هیأتی بود و سه تن از بزرگان نیکونهاد متولی آن بودهاند که هر یک سرپرستی یکی از بارگاههای حضرت معصومه(س)، شاهعباس و شاهصفی را در دست داشتند و همه داراییها، درآمدها و برنامهها زیر نظر آنان بود و عنوان رسمی آنان تربتدار بود. مهمترین شغلهای حرم در آن زمان عبارت بود از: آخوند که نماز جماعت و جمعه بر پا میکرد، دعا و زیارتنامه میخواند و احکام اسلامی بیان میکرد؛ قندیلچی که متصدی روشنایی شمعها و قندیلها بود؛ قمی که نظافت ساختمان و صحنها را برعهده داشت؛ آبکش که وظیفهاش تهیه آب لازم برای وضوخانهها بود و یک مؤذن که با گفتن اذان، اوقات شرعی را به مردم یادآوری میکرد[۲۷]. به جهت اهمیت جایگاه متولی آستانه، این مقام در زمان صفویان از سوی حکومت انتخاب میشد و گاهی حاکم قم، متولی آستانه نیز میشد[۲۸]. شاه تهماسب صفوی برای تشکیلات آستانه، میرزا حبیبالله، فرزند علی بن عبدالعالی، معروف به محقق ثانی و محقق کرکی جبل عاملی (۹۴۰ق) از علمای بزرگ عصر صفوی را که در این عصر به خاتمالمجتهدین لقب یافته بود، به تولیت آستانه گماشت و از اصفهان به قم اعزام کرد. او بر پایه نیازهای آن روز، تعداد هفتاد تن بر عده خدام افزود و مشاغل و سمتهای آستانه را در هفت ردیف سامان داد: ۱. مستوفی: مسئول تنظیم حساب درآمد و هزینه آستانه و مصرف آن و نگهداری سوابق خدام؛ ۲. مُشرف: مسئول نگهداری و تنظیم دفتر ثبت اسناد آستانه و ثبت تعداد و مشخصات هدایا؛ ٣. خازن: مسئول نگهداری اشیا و اموال نفیس آستانه؛ ۴. ضابط: مسئول نگهداری و ضبط اثاثیه خارج از خزانه و مورد نیاز کشیک خدام؛ ۵. سرکشیک: مسئول انتظام داخلی آستانه؛ ۶. خطیب: فردی که هر شب با حضور خدام، خطبهای شامل حمد و ثنای پیغمبر و دعای سلطان وقت را قرائت میکرد؛ ۷. خادم: که زیر نظر سرکشیک، عهدهدار پاسبانی آستانه و سرکشیک مسئول وقت بود[۲۹].
در سال ۱۰۵۷ ق و روزگار شاه صفی، نیز تولیت حرم، به عهده میرزا محمد مهدی پسر بزرگ میرزا حبیبالله بود[۳۰]. قاضی احمد قمی در قرن دهم، موقوفات آستانه حضرت معصومه(س) را قریب هزار تومان آن روز برآورد کرده است[۳۱]. شیوه اداره آستانه از دوره صفویان تا پایان قاجاریان، به کلی دگرگون شد، به گونهای که مشاغل و مناصب مختلف در آستانه را شاهان تعیین میکردند. بعد از مقام تولیت، منصب استیفا (حسابداری) بالاترین شغل و مقام در آستانه مقدسه بود که اصطلاحاً به صاحب آن منصب و مقام، مستوفی میگفتند. این مقام مستقیماً با فرمان شاه به افرادی که توسط دیوانالصداره خاصه مشخص میشدند و یا با مثالها (فرمانها)یی که از طرف صدر خاص شاهان نوشته میشد، واگذار میگردید. تمامی مستوفیان در این سه قرن و نیم، از سادات رضوی قم بودهاند[۳۲]. در طول تاریخ، سه دسته متولی عهدهدار امور آستانه حضرت معصومه(س) بودهاند که میزان اختیارات و قدرت آنها نیز متفاوت بوده است: دسته اول: متولیانی که همه امور آستانه را بر عهده داشتهاند و از آنها به “متولی اوقاف مزار” یا “تولیت روضه منوره” و مانند آن تعبیر شده است. اینان مستقیماً از سوی شاهان و حاکمان منصوب میشدند. این نوع تولیت تا اواخر قرن دهم ادامه داشت. دسته دوم: “متولی قدیمی یا شرعی” و دسته سوم “متولی تفویضی یا جدیدی”. در دوره صفویه برای اداره اوقاف، وزیر خاص معین میشد که موجب دگرگونی شیوه اداره اوقاف شد. در آن هنگام اداره اوقاف به یکی از روحانیان بزرگ واگذار میشد که هم جنبه روحانی و علمی داشته باشد و هم جنبه دیوانی و اداری. متصدی این مقام “صدر الصدور” نامیده میشد. مقام بعد از او “وزیر اوقاف” و بعد از آن “مستوفی موقوفات” نامیده میشدند. در این شرایط موقوفاتی که دارای تولیت طبق شرع و شرط واقف بودند، به همان صورت تعیین میشدند و به آنها متولی قدیمی یا شرعی میگفتند. در کنار آن سرپرستی آستانهها و اوقاف جدید، به عنوان تولیت تفویضی یا جدید به کسان دیگری واگذار میشد، چنان که در آستانه حضرت معصومه(س) همین قانون اجرا شد و تولیت و سرپرستی آستانه و اوقاف جدید آن، که شامل تمام آستانه بود، به سادات حسینی واگذار شد[۳۳]. اولین متولی تفویضی جدید از سادات حسینی، میرزا سیدحبیبالله از دانشمندان معاصر شیخ بهایی بود[۳۴]. این روش اداره آستانه تا اواسط قرن سیزدهم قمری ادامه داشت.
تولیت قدیمی یا شرعی که از آن سادات رضوی بود، در کنار تولیت تفویضی جدید تا اواسط قرن سیزدهم به کار خود ادامه دادند تا آنکه خاندان حسینی که تولیت تفویضی جدید را داشتند، به مرور در قم قوت گرفتند و سادات رضوی و تولیت قدیمی ضعیف شدند و همین امر به کشمکش میان این دو خاندان انجامید. اما آنان در سال ۱۳۴۶ق مصالحه کردند و تولیت قدیمی آستانه در بخش منصب سرکشیکی به خاندان میرزا محمد باقر متولی باشی واگذار شد و پس از آن خاندان حسینی قدرت مطلق را در آستانه به دست آوردند[۳۵]. از آن زمان به بعد دیگر تولیت از حالت قدیمی و جدیدی بیرون آمد[۳۶]. در دوره قاجار، بیشتر منصبها به سبک روزگار صفویان برجا بود و در شکل و محتوای خدمات آستانه تغییراتی جزئی صورت گرفت و بیشترین تغییرات در جابهجایی تولیت تفویضی و تولیت شرعی قدیمی بود. پس از روزگار شاهعباس و حکومت صفویان، طی چند قرن به تدریج حدود اختیارات متولیان افزایش یافت. مدیریت این آستانه، از زمان صفویه تا ۱۳۱۴ش به صورت موروثی بود و متولیان از طرف حکام شرع، تأیید میشدند و جز مرجع اعلم عصر، کسی حق تفویض آن را نداشت، اما از آن سال به بعد، با تهیه و تصویب اساسنامهای مستقل و آییننامهای داخلی، مدیریت و ساماندهی میشود و کلیه امور آستانه طبق اساسنامه با تولیت آستانه است. کار متولی آستانه، تعیین خدام و کارکنان و پرداخت حقوق آنان، اجاره رقبات موقوفات، ساماندهی درآمدها و ایجاد تأسیسات مورد نیاز است[۳۷]. دفتر تولیت آستانه، در نیمههای قرن چهاردهم قمری در جانب شمالی کتابخانه و مرتبط به یکدیگر و مدخل رسمی آن از محوطه جلوی صحن در مجاورت در شمالی صحن جدید واقع بود[۳۸]. در سال ۱۳۱۴ش برای نخستین بار اساسنامهای برای آستانه نوشته شد و بدین مناسبت، موافقت نامهای میان وزارت معارف و اوقاف و آستانه حضرت معصومه(س) منعقد شد که بر پایه آن تولیت آستانه موظف به تهیه نظام نامه داخلی و تصویب آن توسط اوقاف، استخدام و پرداخت حقوق خدام و کارکنان آستانه، اجاره موقوفات، ساماندهی امور حسابرسی اموال، توسعه ساختمانها و فضاهای زیارتی میشد[۳۹]. در دوره پهلوی امور آستانه چهار بخش میشد: دفتر آستانه، موزه، کشیک خدام و تنظیف و ساماندهی امور و اجرای نظامنامه، تنظیم و نگهداری دفاتر جمع و خرج و اجرای بودجه سالیانه. موزه آستانه حضرت معصومه(س)، نظامنامه جداگانهای داشت و مستقیماً زیر نظر وزارت اوقاف اداره میشد[۴۰].
در دوره جمهوری اسلامی، تا به امروز، سه تن به عنوان تولیت آستانه منصوب شدهاند: احمد مولایی با حکم امام خمینی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش؛ علی اکبر مسعودی، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ش؛ سید محمد سعیدی از سال ۱۳۸۹ش دو تن اخیر با حکم رهبری معظم به تولیت این آستانه منصوب شدهاند[۴۱]. مأموریت و وظایف اصلی متولی این امور ششگانه است: حراست از بارگاه و متعلقات آستانه، بهسازی بناها و احداث بناهای جدید در صورت نیاز، ارائه خدمات لازم به زائران و مجاوران حرم، نشر معارف اسلامی و شیعی، خدمت به محرومان و مستمندان، جلوگیری از تعطیلی کارها و اتلاف و سوء استفادههای احتمالی. آستانه به لحاظ سازمانی به ده بخش تقسیم میشود که عبارتاند از: امور ساختمانی، امور فنی، مدیریت فرهنگی، روابط عمومی، موزه، امور هنری، مدیریت بهداشت و درمان، امور مالی، اداره املاک و موقوفات، مؤسسه فرهنگی و اقتصادی زائر. در این دوره، بسیاری از بافتهای قدیمی و فرسوده اماکن داخل حرم، برخی صحنها، رواقها، ایوانها و سقفها بازسازی و ترمیم و تعمیر شدند، گنبد بزرگ طلا از نو طلاکاری و مسجد اعظم نیز بازسازی شد[۴۲]، تأسیسات الکتریکی و فناوریهای نوین مخابراتی برای حرم فراهم و تقویت گردید، سامانه فاضلاب و تهویه نوسازی و واحدی به نام کامپیوتر و صوت راهاندازی شد، سامانه حسابداری از حالت سنتی قدیمی به رایانهای تبدیل و مدیریت جداگانهای به نام مدیریت فرهنگی ایجاد شد و در زیر مجموعه آن واحدهایی به نام خانه مطبوعات و مرکز دارالتحقیق به منظور تحقیقات علمی، احیا و بازسازی کتابهای خطی تأسیس گردید. همچنین در زیر مجموعه این مدیریت، مجله ماهانه “کوثر” بخش پژوهشی آستانه به نام ستارگان حرم، بخش قرآن و فعالیتهای ویژه قرآنی، بخش تبلیغات و بخش نمایشگاهها و همایشها و مؤسسه انتشاراتی زائر راهاندازی شد. در این دوره، یک واحد اداری مستقل به نام روابط عمومی تأسیس شد که تنظیم ارتباط بین دوایر مختلف، انتشار نشریه “زائر”، به زبانهای عربی و انگلیسی، برگزاری نشستهای ویژه برای زائران خارجی، انتشار نشریه “پیام آستانه” و راهاندازی مرکز اطلاعرسانی آستانه، از کارهای آن است. در کنار آن میتوان از تأسیس امور هنری تخصصی برای مرمت آثار مکتوب، مدیریت بهداشت و درمان برای ارائه خدمات به کارمندان و خادمان و زائران و تأمین بهداشت اماکن حرم، احداث دارالشفا و بیمارستان و نیز تأسیس مؤسسه اقتصادی زائر با هدف ساماندهی فعالیتهای اقتصادی آستانه نام برد[۴۳]. همچنین با توجه به رسالت فرهنگی، یک مجتمع بزرگ فرهنگی، تربیتی تأسیس گردید تا به آموزش نسل جوان و آشنایی مردم با معارف اسلامی از طریق ابزارها و برنامههای جدید آموزشی و تربیتی کمک کند و فضایی معنوی و سالم برای اوقات فراغت جوانان فراهم آورد[۴۴].[۴۵].
ساختمانها و اماکن آستانه
چنان که گفته شد، پس از دفن حضرت معصومه(س) در قم، بر آرامگاه او سایبانی از بوریا ساختند، تا زمانی که زینب نوه امام جواد(ع) و دختر موسی مبرقع، گنبدی بر آرامگاه او ساخت[۴۶]. در سال ۳۵۰ق ابوالحسن زید بن احمد بن بحر اصفهانی، حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه، گسترش داد و در بزرگتری برای آن فراهم آورد. پس از آن از سال ۴۰۵ تا ۴۱۳ق مظفر بن احمد بن اسماعیل، مرقد را با خشتهای رنگارنگ از مربع و کوکبی آرایش داد[۴۷]. از آن پس تا ۴۵۷ق آگاهی چندانی از تجدید بنای بقعه در دست نیست، اما در این سالها امیر ابوالفضل عراقی، از امیران طغرل سلجوقی، به اشاره شیخ طوسی (۳۵۸-۴۶۰ق) اقدام به نوسازی حرم کرد. در سال ۵۲۹ق، شاه بیگم، دختر عماد بیک، که از زنان بلند همت، نیکو سیرت و ثروتمند بود، گنبد کوچک بالای سقف را برداشت و گنبدی با شکوه بنیاد نهاد. سطح بیرونی آن گنبد از کاشی و سطح درونی آن از طلا و لاجورد نقش و نگار بوده است. قاعده گنبد، کثیر الاضلاع بود و هشت گوشه داشت، به طوری که در چهار ضلع موازی آن چهار در از چوب گردو ساخته بودند که با رنگ زرد و بخور، براق شده بود. در حمله مغولان هم گویا این آستانه آسیبی ندید، زیرا ساختمان عراقی تا زمان صفویان بر جای بوده است. پس از حمله مغول، سلطان محمد الجایتو (۷۱۶ق) به آبادانی شهر قم و مشاهد آن پرداخت. کاشیهای موجود آستانه که تصویر سواران مغول بر آن نقش شده، از آثار آن دوران است[۴۸]. بعد از این گویا ساخت و ساز دیگری در این آرامگاه نشد و آستانه دارای همان گنبد و کاشی بود که شاهبیگم در سال ۵۲۹ق بنا نهاده بود[۴۹]. اما در روزگار صفویان و از سال ۹۰۶ق به بعد تعمیرات بسیاری در آستانه انجام شد.
با روی کار آمدن صفویان در قرن دهم قمری، همزمان با تحولات جدیدی که در ایران رخ داد، بیشتر آثار و بناهای مذهبی شیعه بازسازی شد و آستانه حضرت معصومه(س) شکوهی دیگر یافت. صفویان، گنبد و بارگاهی بزرگ بر روی مرقد او افراشتند و نگهبانان و زائران را مهمان میکردند و هزینه میدادند[۵۰]. همه ایوان طلای شمالی، ایوان شرقی آینه، مسجد بالای سر، دارالسیاده، صحق عتیق، صحن جدید، صحن زنانه، ضریح فولادین یا نقرهای، دیگر بقعهها و آرامگاههای شاهان صفوی و همه دگرگونیهای آستانه، از روزگار صفویه و از آن پس بوده است[۵۱]. در سال ۹۲۵ ق / ۱۵۱۹م شاهبیگم دختر شاه اسماعیل اول صفوی(۹۳۰ ق / ۱۵۲۴م)، این بقعه را بازسازی کرد. او جلوی بقعه، ایوانی با دو گلدسته برپا ساخت و صحنی با چندین ایوان و بقعه طراحی و دیوارها را کاشیکاری کرد[۵۲]. در سال ۹۳۹ق شریف نقیب سید اسحاق تاجالشرف موسوی، ایوان با شکوهی به نام عقبه روضه فاطمیه در مدخل شمالی صحن عتیق بنا نهاد که ساختمان آن را در راهنمای قم به شاه تهماسب نسبت دادهاند، در صورتی که نام بانی در کتیبه کمربندی آن خوانده میشود[۵۳]. نخستین کسی که به دگرگونی در آستانه دست زد، شاه اسماعیل صفوی بود که در سال ۹۲۵ ق ایوان شمالی را ساخت و آن را با کاشیهای معرق فیروزه کاری کرد و شالوده صحن عتیق را ریخت[۵۴]. ایوان طلا در صحن عتیق به سال ۹۲۵ ق به فرمان شاه اسماعیل صفوی از کاشیهای معرق لاجورد نفیس ساخته شده و بلندی آن ۸۰/ ۱۴ متر و عرض آن تا دارالحفاظ ۷۰/ ۸ متر و سقف آن مقرنس است که با خشتهای طلا آراستهاند. این ایوان در سال ۱۲۷۶ق طلاکاری شد[۵۵]. همچنین شاه صفی دوم در سال ۱۰۷۷ق آرامگاه شاه عباس دوم را در قسمت جنوب افزود که از یادگارهای تاریخی است. در قسمت غربی، چسبیده به آرامگاه شاه عباس نیز شاه سلطان حسین ساختمانی برپا کرد که آرامگاه پدرش شاه سلیمان در آن جای دارد[۵۶]. پادشاهان صفوی توجه بسیاری به قم داشتند و از اینرو، پیشرفت این شهر در دوره صفوی اوج گرفت. پادشاهان صفوی افزون بر آنکه برای زیارت به قم میآمدند و در پیشگاه عظمت حضرت معصومه(س) سر تعظیم فرود میآوردند[۵۷]، برخی از آنان مدتی از سال را در قم میماندند[۵۸].
ساخت و ساز و توسعه حرم در ادوار بعدی نیز دنبال شد، چنان که فتحعلی شاه قاجار بر اساس نذری متعهد شده بود اگر به پادشاهی برسد بر زیور و جلال قم بیفزاید. او پس از رسیدن به پادشاهی، به توسعه آستانه و استحکام بنای آن و نیز زیباسازی گنبد و بارگاه اقدام کرد و گنبد حرم را با خشتهای مسین زراندود بازسازی کرد و مدرسهای با درآمد موقوفهای برای تحصیل یک صد طلبه در جوار حرم ساخت و نیز بیمارستان و مهمانخانهای تأسیس نمود و میگویند هر ساله صد هزار تومان خرج آنجا میکرد[۵۹]. دیگران نیز در این مسیر گامهای بزرگی برداشتند تا به امروز که این آستانه شکوه کمنظیری دارد.[۶۰]
گنبد، ضریح و گلدستههای آستانه
آرامگاه حضرت معصومه(س) در میانه ساختمان حرم و زیر گنبد بزرگ طلایی با خشتهای یک شکل و اندازه کاشی از مربع مستطیل و مضلع کوکبی و نیم کوکبی ۲۰/۱ متر و طول ۹۵/۲ متر و عرض ۲۰/ ۱ متر زمینه لاجوردی، نقرهای، قهوهای و فیروزهای پوشیده شده که کاشیهای پیرامون مرقد، خشتی لب برگردان میباشند و کاشیهای بدنه مرقد، کوکبی و نیمکوکبی است که با خط کوفی و نسخ برجسته و ساده نوشته شده است[۶۱]. بعد از ضریح کاشی خشتی فیروزهای، ضریح فولادین نقرهکاری شده جای دارد که بلندای آن ۱۰/ ۲ متر و طول آن ۲۵/ ۵ متر و عرض آن ۸۳/ ۴ متر است که جدارهای مشبک و غیرمشبک دارد[۶۲].
پس از شاه اسماعیل، در سال ۹۵۰ق اعتمادالدوله به فرمان شاه تهماسب، ضریحی مزین به کاشیهای هفت رنگ نگارین و کتیبهای معرق به درازای ۸۰/ ۴ و پهنای ۴۰/ ۴ متر و بلندای دو متر بنا نهاد و اطراف آن روزنههایی گذاشت تا قبر اصلی از درون آن دیده شود و بتوانند نذورات خود را درون آن بریزند. وی سپس ضریحی دیگر از فولاد سفید، گرداگرد ضریح پیشین به فاصله نیممتری از زاویه جنوب غربی مرقد نصب کرد. این ضریح نیز در ۱۰۰۰ ق / ۱۵۹۱م به دست شاه عباس اول با ضریح دیگری جابه جا شد. فتحعلی شاه این ضریح را در سال ۱۲۴۵ ق / ۱۸۲۹م با صفحاتی از نقره پوشاند و آن را بر فراز پایهای از سنگ مرمر به بلندای سی سانتیمتر جای داد[۶۳]. از آن پس هر بار که ضریح، بازسازی یا نوسازی شده، از جنس نقره ساخته شده است[۶۴]. شاه عباس ضریحی از فولاد سفید ترتیب داد و مرقد را طوری آرایش داد که آن ضریح کاشی را فرا گرفت. ضریح نقره که اکنون دیده میشود، همان ضریح فولادین است و فقط لایههایی از نقره بر آن افزودهاند[۶۵]. در طلایی ضریح را در سال ۱۳۲۱ق ساختند و کف حرم را نیز در همان سال با سنگ فرش مرمرین کردند[۶۶].
نخستین گنبد را زینب نوه امام جواد(ع) به فاصله نیم قرن پس از رحلت حضرت معصومه(س)، در اواسط قرن سوم قمری، با موادی از گچ و آجر به سبک همان عصر بر روی مرقد حضرت معصومه(س) بنا کرد[۶۷]. تا سال ۴۴۷ق (۴۵۷ق) جای گنبد کنونی، سه گنبد کوچک برجی شکل برپا بود. در این سال، وزیر طغرل کبیر، به نام میرابوالفضل عراقی، برای زیارت روضه مرتضویه به نجف مشرف شد و پس از ملاقات با شیخ طوسی، به توصیه او، گنبدی بلندتر بر مزار حضرت معصومه(س) ساخت[۶۸]. در سال ۶۰۵ق امیر مظفر احمد بن اسماعیل، سردودمان ملوک آل مظفر، دست به کاشیکاری گنبد زد که در سال ۶۱۳ق آن را به پایان رساند[۶۹]. در سال ۹۲۵ ق/ ۱۵۱۹م شاهبیگم صفوی، در جای گنبد عراقی، گنبدی دیگر ساخت و آن را با کاشی معرق آراست. در سال ۱۲۱۸ق/۱۸۰۳م به فرمان فتحعلیشاه، آن کاشیهای معرق را برداشتند و با دوازده هزار خشت زرین گنبد را آراستند. بلندی این گنبد از سطح بام شانزده متر و از سطح زمین ۳۲ متر است. پیرامون خارجی آن ۶۶/ ۲۸ و قطر آن دوازده متر است[۷۰]. در سال ۱۲۱۸ق از طرف فتحعلی شاه قاجار، گنبد اصلی حرم را طلاکاری کردند[۷۱]، سپس در سال ۱۳۳۶ق مسجد بالاسر را ساختند و تا سال ۱۲۶۶ ق سقف و پایه ایوان شاه اسماعیل صفوی را با خشتهای زر آراستند، صحن عتیق را نیز گسترش دادند و در شمال آن بقعهای برای دفن فتحعلی شاه پیشبینی کردند. همچنین گلدسته شمالی صحن عتیق را برپا ساختند و با خشت طلا آراستند. کیکاوس میرزا که حاکم قم و کاشان بود در سال ۱۲۱۵ق سقف گنبد را نخست مقرنس کاری و سپس آینهکاری کرد و کتیبهای گرداگرد آن نگاشت[۷۲]. قاعده گنبد، کثیرالاضلاع، غیرمتساوی و دارای هشت صفه و چهار صفه است که جهات اصلی هر یک دارای دهانهای به طول ۸۰/ ۲ است و جهات فرعی به دهانه ۷۰/ ۲ متر راه باز میکند و بلندی آن نزدیک چهارده متر است[۷۳].
آستانه حضرت معصومه(س)، شش گلدسته دارد که دو گلدسته وصل به گنبد اصلی، در اوایل روزگار صفویان توسط شاهبیگم بنا شده و در ۱۱۹۸ق/۱۷۸۳م توسط لطفعلی خان زند، تجدید بنا شدهاند. در ۱۲۱۸ق/۱۸۰۳م فتحعلی شاه این گلدستهها را که از سطح زمین ۲۰/ ۳۲ و از سطح بام ۴۰/ ۱۷ ارتفاع دارد و قطر آنها ۵/ ۱ متر است، طلاکاری کرد. این گلدستهها در زمان ناصرالدین شاه قاجار در ۱۲۸۶ق/۱۸۹۶م تجدید بنا شدند و روی آنها با کاشی آراسته شد. در ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۱م کامران میرزای قاجار آنها را با خشتهای زرین آراست. دو گلدسته دیگر در ۱۳۰۳ ق /۱۸۸۵م توسط علی اصغر خان اتابک در صحن نو و دو سوی ایوان آینه بنا شدند که به گلدسته اتابکی مشهورند. بلندی آنها از کف صحن ۸۰/ ۴۲ و از سطح بام ۲۸ و قطر آنها ۳۰/ ۳ متر است. دو گلدسته کوتاه نیز بر فراز زاویههای بخش درونی صحن نو قرار دارند[۷۴]. اکنون آستانه حضرت معصومه(س) شش گلدسته سه زوجی با تالارچه زیبا دارد که هر جفت آنها همانند و با دیگران متفاوتاند که یک جفت آنها کوتاه، یک جفت میانه و یک جفت بلند است. گلدستههای متوسط طلاکاری شدهاند[۷۵]. این گلدستهها از لحاظ ساختمان ساده و به شکل منارهای استوانهای است و با این حال از نظر تزئینات کاشیکاری و تناسب غرفه و پوشش، به شکل چتری رنگ به رنگ در آمده و به گلدسته تجسم بخشیده است. جز نیم متر پایین گلدسته که آجری و مضلع است، بقیه دیواره تا زیر تالارچه، آراسته به بهترین کاشیهای گرهسازی خوشنقشه و خوشرنگ و پیچ مزین به ترنجهایی بدیع است که در میانه آنها اسامی جلاله و نامهای محمد و علی به خط بنایی چیده شده است[۷۶]. گلدستههای بلند اتابکی به طور زوجی بر فراز دو جرز طرفین ایوان آینه ساخته شدهاند. بر فراز شکمدریدگی صحن جدید، دو گلدسته نسبتاً کوتاه وجود دارد که از تاریخ ساخت تاکنون همواره مأذنه آستانه بودهاند[۷۷].
گنبد پنجاه ستونی طباطبایی در جانب جنوبی مرقد و در جای صحن زنانه ساخته شده است. دهانه آن از وسط هفده متر و بلندی آن هم هفده متر است که با غلام گردشها و صفههای اطراف محوطه آن به دهانه ۲۰/۲۴ در ۸۰ / ۲۴ متر افزایش مییابد و دارای رواقی است که مثلث قاعده و ساق آن پانزده متر است[۷۸]. گنبد بالای تربت، شانزده متر از بام بلندی دارد که در سالهای ۱۲۱۵-۱۲۱۸ ق به دستور فتحعلی شاه، با خشتهای زرین آراسته شد و کار تذهیب آن را استاد محمود معمار قمی انجام داد. روی بام ایوان شمالی صحن عتیق، نقارهخانهای زیبا بر فراز هشت پایه از چوب ساج مضلع دارای سرستون مقرنس و منبت به شکل هشتی چندضلعی ساخته شده که بنیانگذار اولیه آن مادر شاه سلطان حسین در سال ۱۱۱۵ق است[۷۹].[۸۰]
درها، رواقها و صحنها و ایوانهای حرم
جنس درها معمولاً از چوب خالص است که با هنر منبتکاری بر آنها اشعار، احادیث و دعا نوشته شده است و بعضی سردرها نیز از جنس سنگ مرمرند[۸۱]. سطوح تختههای در، با لایههایی از نقره و با تزئینات طلایی و قلمکاری و صیقلی و خاتمکاری نفیس ساخته شدهاند[۸۲]. در قسمتهای مختلف داخلی ساختمان، طلا، نقره، سنگ مرمر، کاشیهای قیمتی و اشیای نفیس کار گذاشتهاند و بر سطح دیوارها و سردرها، آیههای قرآن، روایت و اشعار در مدح و ثنای حضرت معصومه(س) حک کردهاند[۸۳]. سطح دیوارهای حرم از دیرباز با کاشیهای معرق آراسته شده، بالای کتیبههای کمربندی گچبری کار شده و بخشهایی از آن هم آیینهکاری شده است[۸۴].
قسمتهای پایین حرم یا با سنگهای سماق موجدار زینت شده و روی آنها، گلهای رنگین نقاشی کردهاند و یا بیشتر قسمتها را پس از آغاز قرن پانزدهم قمری و اواخر قرن بیستم میلادی، با سنگهای مرر مرغوب فرش کردهاند. همچنین کف بارگاه با فرشهای زربافت و ابریشمی پوشانده شده است. سقفهای حرم با هنرها و آرایههای گوناگون معماری و صنعتی زیور شدهاند و در جای جای سقفها نیز انواع قندیلهای نقرهای آویزان است[۸۵]. حرم حضرت معصومه(س) نه رواق، سه صحن و دو ایوان طلا و ایوان آینه دارد. هر یک از صحنها در یکی از دورههای تاریخی بنا شدهاند. اغلب رواقها دارای گنبدی کوچکتر از گنبد اصلی حرم هستند. سه رواق ساخته صفویان، دو رواق ساخته قاجاریان و یک رواق ساخته قرن یازدهم قمری است. این رواقها با هنرهای گوناگون و به زیبایی آراسته شدهاند و کتیبههایی نفیس به خط خوشنویسان نامی در آنها به چشم میخورد[۸۶]. صحن عتیق را شاہبیگم دختر شاه اسماعیل صفوی، به سال ۹۲۵ ق بنا کرد[۸۷] که به شکل مربع با سه ایوان بنا شده است. این صحن و ایوانهایش در زمان فتحعلی شاه به شکل هشت ضلعی نامنظم در آمدند و بر ایوانهای آن نیز افزوده شد و اکنون هفت ایوان در آن وجود دارد. مشهورترین ایوانها، ایوان صحن عتیق یا ایوان طلا است. این ایوان در ۱۲۴۹ق/ ۱۸۳۳م به دست فتحعلی شاه طلاکاری شد[۸۸]. صحن عتیق در شمال ایران شاه اسماعیل واقع است[۸۹]. بر فراز جزر شرقی ایوان شمالی صحن عتیق، غرفهای است با دری شیشهای به جانب صحن که کارخانه ساعتی کوبنده و بزرگ درون آن نصب کردهاند؛ نمونهای از ساعتهای قدیم که در سال ۱۲۷۸ ق از سوی مشکاةالملک اهدا شده است[۹۰]. صحن عتیق به نام صحن کوچک نیز خوانده میشود. چندین اثر ارزنده در این صحن موجود است که در عصر شاه اسماعیل و فتحعلی شاه قاجار به وجود آمدهاند. این صحن به شکل هشت ضلعی مختلفالاضلاع نامنظم ساخته شده که جهات اصلی آن از شمال به جنوب ۳۰/ ۳۴ متر، از شرق به غرب ۳۰/ ۳۳ متر و جهات فرعی آن ۴۰/ ۳ متر و طول از شمال به جنوب ۷/ ۳۵ متر و عرض آن ۷۰/ ۳۴ متر است[۹۱]. ایوان طلا، گنبد فتحعلی شاه، لوحه زرین قبر فتحعلی شاه، ایوان مقبره فتحعلی شاه، گنبد محمد شاه قاجار، لوح مرمر نفیس مرقد محمدشاه، از اشیا قابل ذکر در صحن عتیقاند[۹۲]. در مقابل ایوان طلا، ایوانی قرار دارد که ازاره آن ۵۰/۱متر کاشی خشتی و بدنه آن گچی و سقف آن مقرنس آویزی است. در ضلع شرقی ایوان، ساعتی بزرگ نصب کردهاند. این ایوان راهروی صحن عتیق با مدرسه فیضیه است[۹۳]. ایوان جنوبی مدرسه فیضیه را هم شاه تهماسب ساخت[۹۴]. در سال ۱۲۷۶ق ایوان شاه اسماعیل را با خشت طلا آرایش دادند و در سال ۱۲۷۵ق لایه رویین ضریح فولادین را نقرهکوبی کردند و دور تا دور آن را با کتیبهای زیباسازی نمودند. از آن پس هریک از صاحب منصبان و برخی ثروتمندان چیزی بر آن افزودند، یا به تعمیر و ترمیم و زیباسازی بخشی از آستانه پرداختند[۹۵]. در ضلع غربی صحن جدید و در قسمت جنوبی حرم، صحن زنان واقع شده که شاه صفی آن را در سال ۱۰۷۷ق ساخته است. صحن سادهای که جرزهای آن آجری و بدنه آن گچی است. این صحن راه ویژهای برای راهیابی به آرامگاههای شاه عباس، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین شد[۹۶]. ایوانی نیز در آن بنا شده که به رواق جنوبی حرم متصل است[۹۷]. مقبره شاه صفی در همین رواق قرار دارد[۹۸]. در سال ۱۲۹۶ق ابراهیمخان امینالسلطان ساخت صحن جدید (صحن اتابکی) را آغاز کرد که در سال ۱۳۰۳ ق به دست پسرش علیاصغرخان به پایان رسید[۹۹]. این صحن با شکوه دارای چهار ایوان شرقی، غربی، جنوبی و شمالی است و ایوان آیینه در غرب این صحن جای دارد[۱۰۰]. صحن اتابکی یا صحنی که تالار آینه در آن قرار دارد، در عصر فتحعلی شاه و صحن بزرگ واقع در شمال حرم که محاذی مسجد اعظم قرار دارد، در دوران معاصر بنا شدهاند[۱۰۱]. این صحن دارای دو قسمت است که قسمت کوچک از شکم دریدگی قسمت بزرگ تشکیل یافته است. در منتهای دو قسمت بر فراز نبشیهای طرفین، دو گلدسته مجوف و نسبتاً کوتاه ساخته شده است[۱۰۲].
گرداگرد این صحن، بیش از سی بقعه (غرفه) کوچک و بزرگ بنا شده که مهمترین آنها بقعه مدفن خود اتابک است. صحن نو، مرکب از دو قسمت پیوسته است: قسمت بزرگتر هشت گوشه است و قسمت کوچکتر به صورت زائدهای در میان ضلع شرقی به شکل پنج گوشه گسترش یافته است. در محل گسترش این زائده، بر پایههای دو سو، دو گلدسته به بلندی سیزده متر از سطح زمین با محیط ۹۰/ ۹ به شکل هشت ترکی بالا رفته که پوشش هر دو، کاشی گرهی با ترنجهایی از نامهای مقدس الله و محمد(ص) و علی(ع) در میان است[۱۰۳]. صحن نو در سه جانب شرق و شمال و جنوب، سه درگاه ورودی دارد که سردرها در هر سه سو، آراسته به کاشی کاری است و بر فراز سردرهای شمالی و جنوبی، دو گلدسته کوچک و بالای سر در شرقی، چهار گلدسته (دو زوج) است[۱۰۴]. ایوان آینه از شاهکارهای معماری ایرانی، در این صحن واقع است. این ایوان چهار ستون سنگ سیاه به بلندی یازده متر دارد که در جلو نصب شده است و دو ستون دیگر که در عمارت تالار چه دو طبقه دو سوی ایران است[۱۰۵].
حرم حضرت معصومه(س) در دوره صفویه دارای چهار صحن بوده که در طول یکدیگر قرار داشتهاند و از یکی وارد دیگری میشدهاند. در ورودی صحن اول در انتهای خیابانی به نام حضرتی واقع بوده است. صحن اول، همان دارالشفای امروزی است. صحن دوم که مدرسه بوده، ضمیمه صحن سوم شده و از ترکیب این دو صحن، مدرسه فیضیه به وجود آمده و صحن چهارم هم همین صحنه کهنه یا صحن عتیق (صحن طلای) کنونی است[۱۰۶]. آستانه سه رواق دارد: رواق آینه در جانب شرقی مرقد، رواق جنوبی و رواق غربی که در سال ۱۲۳۶ ق در جای مهمانخانه قبلی که شاه تهماسب صفوی به سال ۹۴۵ق ساخته شده بود، توسط میرزا احتشامالسلطنه فرزند فتحعلی شاه ساخته شد و سه گنبد در بالای سر دارد[۱۰۷]. یک گنبد آن به نام مسجد بالای سر مردانه، دومی مسجد بالای سر زنانه و سومی مقبره علیخان قاجار بود[۱۰۸]. در واقع گرداگرد روضه منوره را رواقهای حرم فراگرفتهاند. در سوی جنوب، رواقی با درازا و پهنای ۷۰/ ۸ متر قرار دارد که فاصله میانه روضه منوره و مسجد موزه است. این رواق پیشتر به نام مقبره شاهصفی شناخته میشد[۱۰۹]. در مدخل روضه منوره از سوی ایران آینه در شرق نیز رواقی است که اکنون از جنوب تا رواق جنوبی و از شمال تا کنار دارالحفاظ ادامه دارد. بدین ترتیب، این رواق گرداگرد روضه را از جنوب تا آخرین نقطه زاویه شمال شرقی فراگرفته است[۱۱۰]. این رواق نیز جایگزین مسجد پایین پا و خزانه و کشیکخانه پیشین شده است[۱۱۱]. رواق میانه با دو در، یکی در مدخل ورود به ایوان آینه و دیگری در مدخل روضه منوره، محدود میشود. این رواق گنبدی دوپوش دارد[۱۱۲]. در جانب غرب روضه منوره نیز سراسر رواقی است که میانه حرم و مسجد بالاسر قرار دارد و از سوی دیگر به صحن عتیق و قبر شاه عباس دوم میپیوندند. به این ترتیب، جز در سوی ایوان طلا، گرداگرد حرم را رواقها فراگرفتهاند، زیرا بنای مقبره شاه عباس در زاویه جنوب غربی نیز اکنون در حکم رواق است[۱۱۳].[۱۱۴].
مدارس و حوزه علمیه
آستانه حضرت معصومه(س) از دیرباز به عنوان محل آموزش دروس دینی مورد توجه قرار گرفت. در روزگاری که این آستانه توسعه بیشتری یافت، حجرههاییها برای تحصیل و سکونت طلاب در داخل صحنها در نظر گرفته شد[۱۱۵]. بر پایه گزارشهای تاریخی، در قرن ششم قمری، قم دارای نه مدرسه علمیه بود و این مدارس دارای وسایل کافی و مدرسان و مفسران بزرگ بود و کتابخانههایی آکنده از کتابهای فرقههای مختلف در آن وجود داشت. همچنین در قرنهای پنجم و ششم قمری که سلجوقیان بر ایران حکومت میکردند، قم مرکز بزرگی برای فقها و علمای شیعه بود. عدهای برای تحصیل به این شهر میآمدند و مدارس دایری داشتند، به گونهای که مدرسانی در حد فقیه و مرجع در آنجا میزیستند[۱۱۶]. از اوایل قرن یازدهم قمری، مدارسی در قم پاگرفت که نام هر یک از آنها در دورهای از تاریخ شناخته میشود. مدرسههایی مانند فیضیه، مؤمنیه(تحویلیه)، رضویه(مأموریه)، مدرسه مادرشاه، مدرسه مهدی قلی خان، مدرسه حاج سیدصادق، مدرسه آیتالله بروجردی[۱۱۷] و مدرسه آیتالله گلپایگانی از این قبیلاند. هزاران طلبه از قرن پنجم به بعد در این شهر پرورش یافتهاند و هزاران عالم از آنجاسر برآوردهاند. با توسعه تدریجی آموزشهای دینی، شهر قم رفته رفته، به لحاظ علمی نیز مراحل تکامل خود را طی کرد و اکنون یکی از بزرگترین کانونهای علمی جهان اسلام و شیعه به شمار میرود. شماری از علمای بزرگ شیعه طی قرنهای گذشته اگر چه در شهرها و حوزههای دیگر پرورش یافتند، با مهاجرت به قم تا آخر عمر در آنجا ماندند و در همانجا زندگی را بدرود گفتند که از جمله آنها میتوان میرزا ابوالقاسم گیلانی، معروف به میرزای قمی و صاحب قوانین (۱۲۳۱ق)، ملا محمد مهدی نراقی، حاج شیخ عبدالکریم یزدی (۱۳۵۵ق/۱۳۱۵ش) و آیتالله بروجردی را نام برد[۱۱۸].
از آغاز ساختمان حرم حضرت معصومه(س)، به تدریج مدارس و مساجد بسیاری پیرامون آن پدید آمد و قم به شهر دین و علم تبدیل شد، به گونهای که در قرن ششم، مدارسی چند در این شهر کوچک برپا بود[۱۱۹]. شماری از این مدارس از مراکز مهم و کانونی علوم اسلامی شیعی به شمار میآیند. به همین دلیل، از یک قرن پیش شمار فراوانی از طلاب علوم دینی ایرانی و خارجی در قم ساکن شدهاند[۱۲۰]. در قرن ششم قمری، مدرسه کوچکی در نزدیکی مرقد حضرت معصومه(س) برای علوم متداول و سکونت طلاب ساخته بودند و آن را مدرسه ستی (سیدتی) فاطمه مینامیدند. بعدها آن را مدرسه آستانه نامیدند. نام این مدرسه در کتاب النقض نوشته عبدالجلیل قزوینی رازی، از آثار همان دوره آمده است[۱۲۱]. با تغییر مسیر رودخانه از جنوبی آستانه به سوی غربی و ویرانی مدرسه ستی فاطمه بر اثر سیل، در روزگاری که ملا محسن فیض کاشانی در قم مرجعیت یافت، با کمک خواستن از سلیمانخان، متولی مقبره شاه صفی و در نهایت با پشتیبانی شاه عباس دوم، مدرسهای را به جای مدرسه پیشین بنیاد نهاد[۱۲۲]. سپس شادقلی خان حکمران قم در ۱۰۵۴ ق باز هم به پیشنهاد ملا محسن فیض، در جانب شمالی آن، مدرسه دیگری بنا نهاد که آن را مدرسه فیضیه نامیدند. در سال ۱۰۵۵ق نیز اعتمادالدوله میرزا تقی خان، مشهور به ساروتقی، نخست وزیر شاه عباس دوم، مدرسه دیگری بزرگتر از دو مدرسه دیگر، در شمال مدرسه شادقلی بنا نهاد[۱۲۳] که به نام مدرسه ساروتقی معروف بود. در زمان فتحعلی شاه به دستور وی هر سه مدرسه زمان صفویه را خراب کردند و با افزودن زمین و فضا، دو مدرسه کنونی را بنا نهادند که یکی فیضیه و دیگری دارالشفا است[۱۲۴]. بر پایه کتیبه منصوب، بانی ایران، شاه تهماسب صفوی و معمار آن استاد سلطان قمی و سال بنا ۹۳۹ ق است. فیضیه تا سال ۱۳۴۱ق یک طبقه بود و فقط در دو سوی سه ایوان آن چهار غرفه و جمعاً دوازده غرفه بزرگ و کوچک وجود داشت و در سال ۱۳۰۱ش حاج میرزا محمد فیض در جانب شمال و شرق مدرسه به غرفهسازی پرداخت و یک چهارم از ساختمان فوقانی آن را به پایان برد و بقیه آن را شیخ عبدالکریم حائری یزدی کامل کرد[۱۲۵].
در راستای توسعه آستانه و استقبال روز افزون از زیارت و بازدید حرم و گسترش شهر قم، مساجدی به ویژه در داخل و پیرامون آستانه ساخته شد که هر یک در دورهای، کانون تبلیغات و اجتماعات اثرگذار دینی بودهاند و بعضی از آنها اکنون نیز جایگاه ویژهای در آستانه، فرهنگ اسلامی و برپایی شعایر دینی دارند[۱۲۶]. از آن جمله است: مسجد امام حسن عسکری(ع)، مسجد جامع مسجد عشقعلی، مسجد حسینی، مسجد فاطمیه و مسجد اعظم. علاوه بر اینها، پس از رواق غربی، بنایی است وسیع و نو، که بر سراسر آن سقفی بیستون سایه افکنده و مسجد بالاسر نامیده میشود[۱۲۷]. این مسجد وسیعترین ساختمان آستانه و مرکز تشکیل مجالس عمومی سوگواری و نماز جماعت است[۱۲۸]. دیگر مسجد موزه است که در جنوب روضه منوره و در امتداد رواق جنوبی با گنبد بزرگی واقع شده است. این بنا در مجموع از آثار قرن چهاردهم شمرده میشود[۱۲۹]. اما مسجد اعظم، از آثار مرحوم آیتالله سید محمد حسین طباطبایی بروجردی است که ساخت آن از ۱۳۶۷ق آغاز شد[۱۳۰] و در سال ۱۳۷۵ق به بهرهبرداری رسید.
مسجد امام حسن عسکری(ع) یا مسجد جامع عتیق قم که از دیگر مساجد این مجموعه است، منسوب به امام حسن عسکری(ع) از کهنترین مساجد این شهر است[۱۳۱] و به سبب همین انتساب، از دیر زمان مورد توجه بسیار بوده[۱۳۲] و تولیت و امامت آن نیز مقامی بزرگ به شمار میرفته است، از اینرو، از قرن نهم به این سو، متولیان قدیم آستانه، تولیت و پیشوایی تفویضی آن را عهدهدار بودهاند[۱۳۳]. بنای کنونی مسجد چندان کهن نیست[۱۳۴].[۱۳۵]
موزه، کتابخانه و مقابر
در آستانه موزهای نیز وجود دارد که پارهای از اشیای قیمتی و کتابهای هدیه شده به آستانه یا نذری در آن گرد آمده و مجموعهای ارزشمند را تشکیل داده است. از سال ۱۳۱۴ش با تصمیم وزارت معارف وقت، برای نگهداری بهینه از اموال و اشیای نفیس و عتیقه، در بخش زنانه حرم محلی اختصاص داده شد. در این موزه، اشیای نفیسی چون مسکوکات کهن و گرانبهای زرین و سیمین، قندیل، چلچراغ، شمعدان، قالیهای قالیچهها، کاشیها، زریها، قرآنها، جواهرات، تابلوها، سنگ قبرها، سجادهها، رحلها، تجهیزات جنگی و فلزی، درها، ساعتها، اشیای بلورین، سفالینهها و بسیاری اشیای نفیس دیگر نگهداری میشود[۱۳۶]. جای نخستین موزه در دو عمارت متروکه جانب غربی صحن زنانه بود[۱۳۷]. این موزه گنجینههایی ارزشمند را در خود جای داده است[۱۳۸]. در آمار رسمی سال ۱۳۷۶ش اعلام شد سالانه میانگین یکصد هزار تن از موزه آستانه بازدید میکنند[۱۳۹].
در سال ۱۳۳۰ش کتابخانهای نیز روی مقبره مستوفی و غرفه مشرق الشمسین ساخته شد و کلیه کتابها را به آنجا منتقل کردند[۱۴۰]. به سبب احادیثی که درباره فضیلت خاک قم روایت شده[۱۴۱]، از قرنها قبل، آوردن مردگان از جاهای دور و نزدیک به آنجاو خاکسپاریشان در حرم و قبرستانهای پیرامون، معمول بوده است. در میان شهرهای ایران، قم از این حیث ممتاز است. در هیچ یک از شهرهای ایران به اندازه قم، اجساد علمای دینی و پادشاهان و رجال حکومتی دفن نشده و هیچ شهری مانند قم دارای قبرستانهای بزرگ و گوناگون نبوده است[۱۴۲]. افزون بر مردم عادی، سه دسته امام زادگان، علما و شاهان به صورت ویژه در حرم حضرت معصومه(س) دفن شدهاند[۱۴۳]. چنین است که اکنون آرامگاه شمار فراوانی از شاهان و اعضای خاندانهای حکومتی، سرداران جنگی، حاکمان ایالات، علما، بزرگان، شخصیتهای اجتماعی، افراد ثروتمند، نیکوکاران و برخی از عربهای منسوب به خاندان پیامبر اسلام(ص) و برخی عربهای مهاجر قدیمی در محدوده حرم و صحنها و بارگاه حضرت معصومه(س) جای دارد[۱۴۴]. همچنین زنان علویهای که به قم مهاجرت کردند و در آنجا در گذشتند، در کنار مرقد حضرت معصومه(س) دفن شدند، چنان که پس از وفات فاطمه معصومه(س)، ام محمد و میمونه، دو دختر موسی مبرقع، را در کنار قبر فاطمه معصومه(س) دفن کردند و بر سر آنان گنبدی جداگانه و متصل به گنبد اصلی ساختند و اکنون زیر این دو گنبد، شش قبر وجود دارد. زیر گنبد نخست، فاطمه بنت موسی بن جعفر(س)، اممحمد و اماسحاق، جاریه محمد بن موسی مدفوناند و زیر گنبد دوم، قبر امحبیب جاریه ابیعلی، محمد بن احمد بن موسی بن محمد بن علی، قبر امالقاسم دختر علی کوکبی و قبر میمونه، دختر موسی، خواهر محمد بن موسی(ع) است[۱۴۵]. هنگامی که زینب بنت موسی بن محمد بن علی، بنیانگذار گنبد نخستین در گذشت، او را در بیرون از دو گنبد موجود آن زمان به خاک سپردند و بر روی آرامگاه او گنبد جداگانهای ساختند[۱۴۶]. شماری از علویان هم در حرم حضرت معصومه(س) دفن شدهاند، مانند سید ابوالحسن حسین بن حسین بن جعفر بن محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)؛ حمزة بن احمدالرخ بن محمد بن اسماعیل بن محمد بن عبدالله باهر بن زینالعابدین(ع) که جد سلطان محمد شریف است که در قم دفن شده و مرقد معروفی هم دارد؛ ابوجعفر محمد بن حمزه ابوالقاسم علی بن محمد بن حمزه (۳۴۶ق)؛ علی بن حمزه؛ ابوعلی احمد خطیب شجری بن علی بن محمد بن عمر الشجری بن علی بن عمر الاشرف بن زینالعابدین (۳۲۷ق)؛ ابوجعفر محمد بن احمد که در زمان حیات برادرش در گذشت؛ ابومحمد حسن بن احمد (۳۴۹ق) و ابوعلی احمد بن حسن (۳۷۹ق)[۱۴۷]. از قرن یازدهم به بعد این آستانه آرامگاه شاهان ایران شد[۱۴۸]. نخستین پادشاهی که در قم دفن شده، رستمخان پادشاه گرجستان بود که مسلمان شد و او را پس از مرگ در یکی از باغهای قم یا زیر یکی از گنبدهای حرم مربوط به خاندان صفی دفن کردهاند[۱۴۹]. از شاهان صفوی، صفی اول، شاه تهماسب، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین در حرم دفن شدهاند[۱۵۰]. از شاهزادگان صفوی هم نزدیک هفتاد تن که به دست افغانها کشته شدند، در سردابه بزرگی که مقبره خانوادگی صفوی در زیر صحن موزه است، به خاک سپرده شدهاند[۱۵۱].
پس از صفویه، شاهان قاجار هم شهر قم و حرم حضرت معصومه(س) را پایگاه معنوی خود به شمار آوردند و آنجا را به عنوان آرامگاه ابدی خود برگزیدند. فتحعلی شاه (۱۲۵۰ق) نخستین شاه این خاندان است که در این حرم دفن شد. پس از او پسرش محمدشاه (۱۲۶۴ق) و همسرش مهد علیا و شماری از شاهزادگان و رجال قاجاری در آنجا دفن شدهاند[۱۵۲]. از آنجا که شماری از پادشاهان صفویه و قاجاریه در این حرم به خاک سپرده شدهاند، دانسته میشود آنان در زمان زندگی خود، این حرم و بارگاه را به دیده احترام مینگریستند. چنان که منابع تاریخی نشان میدهد بیشتر شاهان این دو خاندان، گاهی به زیارت این آرامگاه میرفتند[۱۵۳]. فتحعلی شاه قاجار، هنگامی که وارد قم میشد، پیاده راه میرفت و هم او پس از به قدرت رسیدن، بارگاه حضرت معصومه(س) را به زیباترین شکل، تزئین و طلاکاری کرد[۱۵۴]. آرامگاه شاهان اگر چه در روزگار خود بسیار باشکوه بود و تولیت و موقوفات جداگانه داشت[۱۵۵]،ولی به بخشی از فضای حرم تبدیل شده و هر چند جای آن مشخص است، تشکیلات جداگانه ندارد.
با توسعه حرم، پیرامون آن نیز رو به آبادی و پیشرفت نهاد. دانشمندان، نیکوکاران، عابدان و عارفان بزرگی به این شهر مهاجرت کردند و در آنجا اقامت گزیدند و شماری نیز در همانجا زندگی را بدرود گفتند[۱۵۶]. از اینرو، تنی چند از علمای متقدم و متأخر در داخل یا پیرامون قبر و حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شدهاند که برخی از آنان از راویان و محدثان بنام شیعه در قرنهای اولیه تاریخ اسلام بودهاند[۱۵۷]. از متقدمان، زکریا بن آدم از اصحاب امام رضا(ع)، آدم بن اسحاق و زکریا بن آدم از اصحاب امام موسی بن جعفر، امام رضا و امام جواد(ع)، علی بن بابویه قمی؛ پدر شیخ صدوق، ابوجریر زکریا بن ادریس؛ محدث بزرگ، محمد بن حسن صفار؛ استاد شیخ صدوق، علی بن ابراهیم صاحب تفسیر، محمد بن خالد برقی، ابوجعفر محمد بن قولویه، قطبالدین راوندی فقیه قرن ششم، قاضی ابوسعید قمی و از قرون میانه و متأخران، فیض کاشانی، فیاض لاهیجی، ملا محمد طاهر قمی، میرزا حسین کاشفی لاهیجی صاحب تفسیر، میرزا ابوالقاسم شفتی گیلانی؛ معروف به میرزای قمی، میرزا جواد ملکی تبریزی، شیخ عبدالکریم حائری، سید محمد حسین طباطبایی بروجردی، سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، عبدالرزاق لاهیجی، شیخ فضلالله نوری، پروین اعتصامی و بیشتر مراجع تقلید و فلاسفه و متکلمان مقیم قم که در دو سده سیزدهم و چهاردهم قمری در گذشتهاند، همگی در حرم حضرت معصومه(س) یا قبرستانهای پیرامون آن، به اعتبار همجواری با حرم دفن شدهاند[۱۵۸].[۱۵۹]
نذورات و نقش فرهنگی آستانه
به دلیل آنکه شیعیان، حضرت معصومه(س) را صاحب کرامت و واسطه موجهی میان خود و خدا میدانند، از دیرباز هر یک از گروههای اجتماعی برای رسیدن به مقصود خویش، مالی را نذر حضرت معصومه(س) و آستانهاش میکردند[۱۶۰]. موقوفات نیز دیگر امر مهم این آستانه است که از دیرباز قشرهای مختلفی وقف میکردهاند[۱۶۱]. حتی در زمان امام حسن عسکری(ع)، اموال بسیاری وقف حرم بود که احمد بن اسحاق اشعری، وکیل آن حضرت در قم، تولیت آن را بر عهده داشته است[۱۶۲]. باب پانزدهم کتاب تاریخ قم هم که در اواخر قرن چهارم (۳۷۸ق) نگاشته شده، درباره ضیاع و حصههای موقوفات است[۱۶۳]. در عصر صفویه این موقوفات افزایش و گسترش چشمگیری یافت[۱۶۴]. وقف و نذر برای حضرت معصومه(س) هنوز هم همچنان در میان مسلمانان رایج است.
به رغم آنکه حضرت معصومه(س) از پیشوایان مذهبی شمرده نمیشود، اما به حکم انتسابش به اهل بیت(ع) و نیز شخصیت معنویاش، همیشه مورد توجه شیعیان و حتی غیر شیعه[۱۶۵] بوده و آرامگاهش مکانی مقدس شمرده میشده و به زیارت آن میرفتهاند تا آنجا که به عنوان یکی از زیارتگاههای مشهور شناخته میشده است[۱۶۶]. ظاهراً از قرن سوم قمری[۱۶۷] زیارتنامهای برای آن داشتند که توسط باسوادان و ملایان در مقابل وجهی یا به صورت رایگان برای زائران خوانده میشد[۱۶۸]. برنامههای فرهنگی حرم نیز اهمیت بسیار دارد از گذشتههای دور تا به امروز، به مناسبت اعیاد و سوگهای مذهبی مانند عید فطر، قربان، بعثت پیامبر(ص)و ولادت و وفات معصومان(ع) و نیز سالروز ورود و وفات حضرت معصومه(س)، مراسم ویژهای در حرم برگزار میشود. نمازهای عید فطر و قربان نیز در صحنها و رواقهای حرم برگزار میشد[۱۶۹]. همچنین مراسم لالهگردانی یا خطبه صبحگاهی از برنامههای زیبا و دیدنی حرم است که خادمان انجام میدهند. این مراسم ویژه جابجایی کشیک خادمان حرم است[۱۷۰]؛ خادمانی که به صورت عاشقانه به انجام وظیفه میپردازند و ممکن است هیچ مزدی دریافت نکنند. نمازهای جماعت پرشکوه که به امامت علمای بزرگ برگزار میشود و نیز تلاش برای خواندن نماز در نزدیک نقطه به حرم، نشان از اهتمام مردم به تبرکجویی از بارگاه حضرت معصومه(س) دارد[۱۷۱].
از سنتهای معطوف به آستانه، بستنشینی بود که پیشینه آن به قرن هفتم قمری و رسمیت یافتن آن به دوره شاه عباس صفوی میرسد. بستنشنیان هم بیشتر شخصیتهای حکومتی مغضوب یا شکست خورده و ساقط شده، بدهکاران، متهمان به جنایت و معترضان و منتقدان حکومتهای وقت بودهاند[۱۷۲] که با قرار گرفتن در حریم حرم از تعدی مأموران در امان میماندند. بیتردید توجه شیعیان به آستانه حضرت معصومه(س)، موجب اشتهار و آبادی شهر قم شد و بر عظمت آن افزوده شد[۱۷۳] و رفته رفته به لحاظ تمدن شهری، مراحل تکامل خود را کامل کرد[۱۷۴]. از قرنها پیش تا به امروز، بخش بزرگی از زندگی مردم شهر، از مهاجران، بازاریان، مسافرخانه داران، رانندگان، پیشهوران، بازرگانان و صنعتگران، وابسته به آستانه حضرت معصومه(س) است[۱۷۵].[۱۷۶].[۱۷۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الإرشاد، ج۲، ص۲۴۴.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴؛ تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۵، ۵۶۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
- ↑ تاریخ ألفی، ج۶، ص۴۱۶۱.
- ↑ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص۲۹۶؛ قم دیروز و امروز، ص۷۱- ۹۱؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۰.
- ↑ سفرنامه شاردن، ج۲، ص۵۲۵-۵۲۶ و ۵۳۰-۵۳۱.
- ↑ تاریخ جهان آرای عباسی، ص۵۷۴.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۵۰.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۵۹؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۸۵.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۰۹.
- ↑ سادات و نقبای قم، ص۱۹۴.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۹۸.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
- ↑ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۰.
- ↑ نقض، ص۲۱۰.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۶؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۳.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۱۵.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۶؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۴.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۲۱.
- ↑ تاریخ نقبای قم، ص۲۱۹، ۲۸۸.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۲۱- ۲۲.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۷- ۱۰۸.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۷۷؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۷۲-۱۷۳.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۷۷.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۶.
- ↑ ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ص۲۵۷.
- ↑ خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۴.
- ↑ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۸۵.
- ↑ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۴۷.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳.
- ↑ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۸، ۱۶۳،۲۶۳.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۷-۱۰۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۷۷.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۸.
- ↑ راهنمای قم، ص۱۰۸، ۱۲۴.
- ↑ تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۶۳-۲۷۶.
- ↑ تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۷۸-۲۸۶.
- ↑ تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۸۰-۳۰۲.
- ↑ «مجتمع فرهنگی آستانه حضرت معصومه(س)”، مجله کوثر، ش۳۴، ص۸۳.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۰.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۵.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۵۷۲؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۳.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۴.
- ↑ ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۰؛ سیمای قم، ص۸۳.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۱۷.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۴.
- ↑ راهنمای قم، ص۵۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۹۰.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۶.
- ↑ انقراض سلسله صفویه، ص۴۱.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۷۳.
- ↑ ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۲-۱۳.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۴.
- ↑ راهنمای قم، ص۵۱؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۶.
- ↑ راهنمای قم، ص۵۳؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص۲۶۳-۲۹۰.
- ↑ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ص۸۵۵؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۶؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص۲۶۳-۳۰۶.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۷؛ مردم و دیدنیهای ایران، ص۱۵۸؛ ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۱؛ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ص۸۵۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۶-۴۰.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۹.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۵.
- ↑ سفرنامه سدیدالسلطنه، ص۱۱۴؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۶، ۴۲۰، ۴۸۳؛ سیمای قم، ص۸۳-۸۴.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۷۴.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۶-۴۰.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۵۱.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۶؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ۲۶۳-۲۹۰.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۸۸.
- ↑ همان، ج۱، ص۵۸۹.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۹۳؛ تربت پاکان، ج۱، ص۶۸-۷۱.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۲۷-۶۲۸؛ تربت پاکان، ج۱، ص۶۸-۷۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۵۶.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۶.
- ↑ ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۱؛ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ص۸۵۷.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۰.
- ↑ قم از نگاه بیگانگان، ص۲۰.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۵۲؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۰،۶۶، ۶۸؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۱- ۱۱۷؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ۲۹۶-۳۰۳.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۷۲-۷۳؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۱۰.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۱- ۱۱۷؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ۲۹۶، ۳۰۳؛ قم دیروز و امروز، ص۸۸.
- ↑ راهنمای قم، ص۶۵.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۱۵.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۴۰.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۴۶- ۵۷۶.
- ↑ راهنمای قم، ص۶۵؛ تربت پاکان، ج۱، ص۶۲-۶۸.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۶- ۴۰.
- ↑ راهنمای قم، ص۳۵.
- ↑ راهنمای قم، ص۷۷-۷۸.
- ↑ راهنمای قم، ص۷۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۷۹.
- ↑ راهنمای قم، ص۶۷.
- ↑ راهنمای قم، ص۴۱-۱۱۷؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص۲۹۶-۳۰۳؛ قم دیروز و امروز، ص۸۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۸۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۹۵-۹۶.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ راهنمای قم، ص۶۰-۶۱.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۱۳.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۹۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۹۹.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۷.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۹.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۰.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۰.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۰.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۸.
- ↑ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۳، ۵۶.
- ↑ نقض، ص۲۱۰؛ گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۷.
- ↑ أنوار المشعشعین، ج۱، ص۲۴۰-۲۷۲، ۴۱۱، ۴۱۳؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۷- ۴۱۹.
- ↑ قم از نظر اجتماعی و اقتصادی، ص۹۴.
- ↑ نقض، ص۲۱۰.
- ↑ نقض، ص۲۱۰؛ تاریخ مذهبی قم، ص۱۸۸- ۱۸۹.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۷۱؛ تربت پاکان، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۷۳.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۱۸، ۶۷۴.
- ↑ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ص۴۶۲؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۲۰، ۶۷۵.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۷۶-۶۷۷.
- ↑ أنوار المشعشعین، ج۱، ص۲۲۳، ۲۲۸.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۶۱.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۲۰-۶۲۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۶۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۷۱۱.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ تربت پاکان، ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۱۱.
- ↑ راهنمای قم، ص۸۵-۹۵ و ۱۱۸-۱۲۷؛ “نگاهی به موزه آستانه مقدسه قم”، روزنامه ایمان، ش۱۰۳، ص۴.
- ↑ راهنمای قم، ص۸۰.
- ↑ «نگاهی به موزه آستانه مقدسه قم”، روزنامه ایمان، ش۱۰۳، ص۴.
- ↑ «سالانه به طور متوسط یکصد هزار نفر از موزه آستانه مقدسه بازدید میکنند”، پیام آستانه، ش۷، ص۳.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۳۱۶-۳۱۷.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۷۶؛ سفرنامه اورشل، ص۱۷۴؛ تاریخ مذهبی قم، ص۱۸۱.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۷۶؛ أنوارالمشعشعین، ج۱، ص۵۰۴، ۴۶۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۰۴.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۷۰-۵۷۲.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۹۶.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۷۰؛ ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۸.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۸۳.
- ↑ ذیل تاریخ عالمآرای عباسی، ص۲۵۷؛ سفرنامه سدیدالسلطنه، ص۱۱۴، ۱۱۵؛ راهنمای قم، ص۶۴، ۱۰۰، ۱۰۱؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۶۱۵.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۸۴.
- ↑ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۴۸، ۵۵۷، ۵۶۱.
- ↑ مردم و دیدنیهای ایران، ص۱۵۸؛ سفرنامه پولاک، ص۲۳۱.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۳؛ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ص۴۵۹؛ فلسفه بست و بستنشینی، ص۱۱۴.
- ↑ تربت پاکان، ج۱، ص۱۱۲.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۶-۳۷.
- ↑ أنوار المشعشعین، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.
- ↑ أنوار المشعشعین، ج۱، ص۵۵۰-۵۵۵؛ راهنمای قم، ص۹۶-۱۰۴؛ قم المقدسة عش التشیع و قیادة الأمة، ص۲۰۵؛ تربت پاکان، ج۱، ص۶۲.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۱۳.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۹؛ تاریخ مذهبی قم، ص۱۴۴.
- ↑ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۵۹؛ تاریخ مذهبی قم، ص۱۴۱.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۱۵.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۰۹، ۲۱۱.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۴۳.
- ↑ نقض، ص۶۴۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۶۷؛ تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۸؛ نگرشی به زیارتنامه حضرت معصومه(س)، ص۲۱۹.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۲۴.
- ↑ سیاحتنامه شاردن، ج۳، ص۶۹؛ تاریخ مذهبی قم، ص۲۲۵.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۲۸۹-۳۸۹؛ سیمای میراث فرهنگی استان قم، ص۴۸.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی استان قم، ص۵۴-۵۵.
- ↑ سفرنامه قم، شبیری، ص۱۸۲.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۸۸، ۲۲۶؛ فلسفه بست و بستنشینی، ص۱۰۸، ۱۱۶، ۱۱۷، ۲۲۸؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۱۳۴.
- ↑ مردم و دیدنیهای ایران، ص۱۵۸؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۷۸.
- ↑ تاریخ مذهبی قم، ص۱۰۴.
- ↑ قم شهر زیارتی و مرکز منطقه، ص۳۱۱.
- ↑ منابع: الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، بیروت، دار المفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سیدحسن امین، بیروت، دارالتعارف، بی تا، انقراض سلسله صفویه، لارنس لاکهارت معاصر)، ترجمه: اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، سوم، ۱۳۸۳ش؛ أنوار المشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، محمد علی بن حسین نائینی قمی (۱۳۳۴ق)، به کوشش: محمدرضا انصاری، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۱ ش؛ ایران و قضیه ایران، جورج ناتانیل کرزن (۱۹۲۵م)، ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، پنجم، ۱۳۸۰ش؛ آستانه حضرت فاطمه معصومه علی، صادق سجادی (معاصر)، به کوشش: علی اکبر زمانی نژاد، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار عطا، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ ألفی، احمد بن نصر الله تتوی (۹۹۶ق) - آصف خان قزوینی (۱۰۲۱ق)، تحقیق: غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ش؛ تاریخ جهان آرای عباسی، محمدطاهر بن محمد حسین وحید قزوینی (۱۱۱۲ق)، تحقیق: سیدسعید میر محمد صادق، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اول، ۱۳۸۳ش؛ تاریخ قم، حسن بن محمد قمی (۴۰۶ق)، ترجمه: تاج الدین حسن قمی، تحقیق: محمد رضا انصاری قمی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۵ش؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه، حمید رضایی (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ تاریخ مذهبی قم، علی اصغر بن ابوالحسن فقیهی (۱۴۳۰ق)، قم، زائر، ۱۳۷۸ش؛ تاریخ نقبای قم، حمید رضایی (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ تراجم أعلام النساء، محمد حسین بن سلیمان اعلمی حائری (۱۳۹۳ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۷ق؛ تربت پاکان، سید حسین مدرسی طباطبایی (معاصر)، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۵ش؛ خلاصة التواریخ، احمد بن شرف الدین حسینی قمی (قرن ۱۱)، به کوشش: احسان اشراقی، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۵۹ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر: کاظم بجنوردی (معاصر)، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۱ش؛ ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، اسکندر بیک ترکمان (۱۰۴۳ق)- محمد یوسف مؤرخ (قرن ۱۱ق). تصحیح: احمد سهیلی خوانساری، تهران، کتابفروشی اسلامیه، اول، ۱۳۱۷ ش؛ راهنمای قم، سید علی اکبر بن سید رضی الدین برقعی قمی (۱۴۰۷ق)، قم، دفتر آستانه قم ۱۳۱۷ش؛ سادات و نقبای قم و نقش آنان در گسترش تشیع، محمدرضا هدایت پناه (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ سالانه به طور متوسط یکصد هزار نفر از موزه آستانه مقدسه بازدید میکنند”، پیام آستانه، شماره هفتم، ۱۳۷۹ش؛ سفرنامه پولاک ایران و ایرانیان)، ادوارد یاکوب پولاک (۱۸۹۱م)، ترجمه: کیکاوس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش؛ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، هانری رنه دالمانی (۱۹۵۰م)، تهران، طاووس، ۱۳۷۸ش؛ سفرنامه اورسل، ارنست او رسول (۱۸۵۸م)، ترجمه: علی اصغر سعیدی، تهران، زوار، ۱۳۵۳ش؛ سفرنامه سدیدالسلطنه (التدقیق فی سیر الطریق)، محمدعلی خان مینابی (۱۳۲۰ش)، به کوشش: احمد اقتداری، تهران، انتشارات به نشر، ۱۳۶۲ش؛ سفرنامه شاردن، ژان شاردن (۱۷۱۳م)، ترجمه: اقبال یغمایی، تهران، توس، اول، ۱۳۷۲ش؛ سفرنامه قم (از زنجان تاقم)، سید احمد بن عنایت الله شبیری زنجانی (۱۳۹۳ق)، به کوشش: سید جواد شبیری زنجانی، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ سیاحت نامه شاردن، ژان شاردن (۱۷۱۳م)، ترجمه: محمد عباسی، تهران، دایرة المعارف تمدن ایران، ۱۳۷۰ش؛ سیمای قم، عبدالواحد وفایی (معاصر)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش؛ سیمای میراث فرهنگی استان قم، مهر الزمان نوبان معاصر)، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، فلسفه بست و بست نشینی، غلامعلی عباسی فردویی (معاصر)، قم، زائر ۱۳۸۴ش؛ قم از نظر اجتماعی و اقتصادی، سید حسین ابن الرضا برقعی (معاصر)، قم، مؤلف، ۱۳۶۵ ش؛ قم از نگاه بیگانگان، محمد جواد صاحبی (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ قم المقدسة عش التشیع و قیادة الأمة، فضل محمد سودانی (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش؛ قم دیروز و امروز، رسول خامه یار معاصر)، قم، رهپویان، ۱۳۸۴ش؛ قم شهر زیارتی و مرکز منطقه، مارسل بازن (معاصر)، ترجمه: ابوالحسن سروقد مقدم، به کوشش: علی اکبر زمانی نژاد، قم، زائر، ۱۳۸۴ ش؛ گنجینه آثار قم، عباس بن محمد فیض قمی (۱۳۹۵ق)، قم، مهر استوار، اول، ۱۳۵۰ش؛ گنجینه دانشمندان، محمد شریف بن علیجان رازی (۱۴۱۶ق)، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش؛ “مجتمع فرهنگی آستانه حضرت معصومه عال”، مجله کوثر، شماره ۳۴، ۱۳۷۸ش؛ مردم و دیدنیهای ایران (سفرنامه کارلا سرنا)، کارلا سرنا (۱۸۸۴م)، ترجمه: غلامرضا سمیعی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳ش؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق؛ نقض (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض)، عبدالجلیل بن ابی الحسین قزوینی رازی (قرن ۶ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش؛ “نگاهی به موزه آستانه مقدسه قم”، معصومه با بکی - رقیه آقاجانی (معاصر)، روزنامه ایمان، شماره ۱۰۳، ۱۳۷۹ش؛ نگرشی به زیارتنامه حضرت معصومه نا، محسن رفیعی - معصومه شریفی (معاصر)، قم، زائر، ۱۳۸۴ش.
- ↑ شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۱۶.