تفسیر هدایتی و تربیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تفسیر | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تفسیر هدایتی تربیتی در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[هدایت]] [[انسان]] به سوی استوراترین روش [[اخلاق]] و [[زندگی]] و [[بهترین]] [[آیین]] [[عبودیّت]] و [[تعلیم و تربیت]] [[انسان]] در جهت [[رشد]] و کمال و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]]، [[هدف]] اساسی [[نزول]] [[قرآن کریم]] است، چنان که در [[آیات قرآنی]] {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا}}<ref>«که به سوی راهدانی رهنمون می‌گردد، بنابراین به آن ایمان آورده‌ایم و هیچ‌گاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«گفتند: ای قوم ! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتاب‌های آسمانی) که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی می‌کند» سوره احقاف، آیه ۳۰.</ref> و رهنمودهای [[معصومان]]{{ع}} و گفتارهای [[صحابه]] و [[تابعین]]، فراوان بر آن تأکید شده است؛<ref>نک: الکاشف، ج ۱، ص۱۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۵ - ۲۷، ۴۰.</ref> همچنین، شناساندن اسمای حُسنای [[الهی]] و توضیح و توجیه نقش [[اسماء]] و اوصاف [[خداوند متعال]] در [[نظام آفرینش]] و رشد و [[بالندگی]] انسان و تبیین عوامل تعالی و [[سعادت انسان]] و موجبات [[انحطاط]] و [[شقاوت]] وی از مهم‌ترین جهت‌گیری‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]]‌اند. این هدایت و [[تربیت]] از طریق [[تلاوت قرآن]] و [[تزکیه نفس]] در پرتو اُنس با قرآن و در نتیجه تربیت فرد و [[جامعه انسانی]] بر محور آموزه‌های قرآن تحقّق می‌‌یابد. <ref>نک: من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۱ -۱۸؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۸ -۳۱، ۴۸ -۵۵.</ref> به این ترتیب، از آنجا که [[سیره نبوی]] منبع قابل ملاحظه ای برای مطالعه و تحقیق در اصول و مبانی [[مکتب]] هدایتی و تربیتی قرآن و چگونگی اجرای آنها در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]] است، [[تفاسیر مأثور]] (: [[تفاسیر روایی|روایی]] یا [[تفاسیر اثری|اثری]]) را می‌‌توان نخستین تفاسیری دانست که در حوزه [[تفسیر]] هدایتی و تربیتی به [[نگارش]] درآمده‌اند. [[تفاسیر عرفانی]] و اشاری نیز، از آنجا که بیش از هر چیز بر [[تزکیه]] و [[تهذیب نفس]] و [[تحکیم]] مبانی [[اخلاقی]] بر پایه [[کشف و شهود]] و [[سیر و سلوک]] تکیه دارند،<ref>برای نمونه، نک: کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۷۴ -۳۷۷؛ تفسیر التستری، ص۱۵ -۲۱، ص۲۱۱ -۲۱۲.</ref> به نحوی در این حوزه قرار می‌‌گیرند.
[[هدایت]] [[انسان]] به سوی استوراترین روش [[اخلاق]] و [[زندگی]] و [[بهترین]] [[آیین]] [[عبودیّت]] و [[تعلیم و تربیت]] [[انسان]] در جهت [[رشد]] و کمال و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]]، [[هدف]] اساسی [[نزول]] [[قرآن کریم]] است، چنان که در [[آیات قرآنی]] {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا}}<ref>«که به سوی راهدانی رهنمون می‌گردد، بنابراین به آن ایمان آورده‌ایم و هیچ‌گاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتاب‌های آسمانی) که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی می‌کند» سوره احقاف، آیه ۳۰.</ref> و رهنمودهای [[معصومان]] {{ع}} و گفتارهای [[صحابه]] و [[تابعین]]، فراوان بر آن تأکید شده است؛<ref>نک: الکاشف، ج ۱، ص۱۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۵ - ۲۷، ۴۰.</ref> همچنین، شناساندن اسمای حُسنای [[الهی]] و توضیح و توجیه نقش [[اسماء]] و اوصاف [[خداوند متعال]] در [[نظام آفرینش]] و رشد و [[بالندگی]] انسان و تبیین عوامل تعالی و [[سعادت انسان]] و موجبات [[انحطاط]] و [[شقاوت]] وی از مهم‌ترین جهت‌گیری‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]]‌اند. این هدایت و [[تربیت]] از طریق [[تلاوت قرآن]] و [[تزکیه نفس]] در پرتو اُنس با قرآن و در نتیجه تربیت فرد و [[جامعه انسانی]] بر محور آموزه‌های قرآن تحقّق می‌‌یابد. <ref>نک: من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۱ -۱۸؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۸ -۳۱، ۴۸ -۵۵.</ref> به این ترتیب، از آنجا که [[سیره نبوی]] منبع قابل ملاحظه ای برای مطالعه و تحقیق در اصول و مبانی [[مکتب]] هدایتی و تربیتی قرآن و چگونگی اجرای آنها در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]] است، [[تفاسیر مأثور]] (: [[تفاسیر روایی|روایی]] یا [[تفاسیر اثری|اثری]]) را می‌‌توان نخستین تفاسیری دانست که در حوزه [[تفسیر]] هدایتی و تربیتی به [[نگارش]] درآمده‌اند. [[تفاسیر عرفانی]] و اشاری نیز، از آنجا که بیش از هر چیز بر [[تزکیه]] و [[تهذیب نفس]] و [[تحکیم]] مبانی [[اخلاقی]] بر پایه [[کشف و شهود]] و [[سیر و سلوک]] تکیه دارند،<ref>برای نمونه، نک: کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۷۴ -۳۷۷؛ تفسیر التستری، ص۱۵ -۲۱، ص۲۱۱ -۲۱۲.</ref> به نحوی در این حوزه قرار می‌‌گیرند.


برخی از کتب [[آیات الاحکام]] و [[فقه]] القرآن نیز عمدتاً به آموزه‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]] در [[ارتباط]] با [[احکام]] فرعی [[شرعی]] ([[عبادات]] و [[معاملات]]) پرداخته‌اند. <ref>برای نمونه، نک: روائع البیان. </ref> توجه به بُعد هدایتی و تربیتی قرآن کریم در آغاز سده چهاردهم [[هجری]] شکلی متفاوت به خود گرفت. با شکل‌گیری و [[پویایی]] [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با مقایسه وضع نامطلوب [[جوامع اسلامی]] با گذشته درخشان و افتخارآمیز مسلمانان از یک سو و مطالعه تطبیقی [[تاریخ]] [[فرهنگ]] و [[تمدن اسلامی]] و دیگر [[تمدن‌های بشری]] از سوی دیگر، [[مصلحان]] [[جهان اسلام]] [[راز]] [[سستی]] و [[انحطاط]] مسلمانان را دور شدن [[گفتارها]] و نوشتارهای [[تفسیری]] از اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] ارزیابی کردند، از این رو با نگرشی آسیب شناسانه به [[تفاسیر]] سنتی و نگاهی مسئولانه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی گرایشی جدید را در [[تفسیر قرآن کریم]] بنیان نهادند که بر [[هدایتگری]] قرآن کریم تأکیدی ویژه داشت. <ref>برای نمونه، نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۴ - ۳۱؛ الکاشف، ج ۱، ص۷ - ۱۶.</ref> پیشگام این [[گرایش]] تفسیری در دوره جدید، [[سید جمال الدین اسد آبادی]] بود. هرچند وی به سبب اشتغالات [[سیاسی]]، تفسیری مدون ندارد؛<ref>سید جمال جمال حوزه‌ها، ص۸۸.</ref> اما مقالات وی در نشریه العروة الوثقی نخستین تلاش برای استناد به [[نصوص]] [[قرآنی]] در تبیین اندیشه‌های سیاسی و [[اجتماعی]] است. <ref>مذاهب التفسیر، ص۳۴۷ - ۳۴۸، ۳۵۲.</ref> نوع نگاه او به [[قرآن]]، [[الهام]] بخش [[شاگرد]] وی [[محمد عبده]] در پایه‌ریزی نخستین [[تفسیر]] با گرایش هدایتی و تربیتی گردید. <ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰ ـ ۱۵؛ شرح حال سید جمال الدین، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref> [[عبده]] غرض اصلی و مقصود نهایی [[تفسیر قرآن]] را [[هدایت مردم]] به سوی [[سعادت]] [[زندگی دنیا]] و آخرتشان می‌‌دانست و تأکید می‌‌کرد که همه مقاصد دیگر باید در [[خدمت]] این مقصد و غرض قرار گیرند وگرنه از تفسیر [[بیگانه]] خواهند بود. <ref>نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۷ - ۱۹.</ref> پس از او مفسرانی دیگر همچون [[محمد رشید رضا]]، [[مراغی]] و [[سید قطب]] در [[تفسیر المنار]]، [[تفسیر مراغی]] و [[فی ظلال القرآن (کتاب)|فی ظلال القرآن]] راه آنان را ادامه دادند. در میان [[مفسّران]] [[شیعی]] در عصر حاضر نیز، [[علامه طباطبایی]]، [[سید محمد حسین فضل‌الله]]، [[سید محمد تقی مدرسی]]، [[محمد جواد مغنیه]]، [[سید محمود طالقانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و همکاران ایشان به ترتیب در [[تفسیر المیزان (کتاب)|المیزان]]، [[تفسیر من وحی القرآن (كتاب)|تفسیر من وحی القرآن]]، [[من هدی القرآن (کتاب)|من هدی القرآن]]، [[تفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، [[پرتوی از قرآن (کتاب)|پرتوی از قرآن]] و [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] پیگیر این [[گرایش]] در [[تفسیر قرآن]] بوده‌اند.
برخی از کتب [[آیات الاحکام]] و [[فقه]] القرآن نیز عمدتاً به آموزه‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]] در [[ارتباط]] با [[احکام]] فرعی [[شرعی]] ([[عبادات]] و [[معاملات]]) پرداخته‌اند. <ref>برای نمونه، نک: روائع البیان. </ref> توجه به بُعد هدایتی و تربیتی قرآن کریم در آغاز سده چهاردهم [[هجری]] شکلی متفاوت به خود گرفت. با شکل‌گیری و [[پویایی]] [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با مقایسه وضع نامطلوب [[جوامع اسلامی]] با گذشته درخشان و افتخارآمیز مسلمانان از یک سو و مطالعه تطبیقی [[تاریخ]] [[فرهنگ]] و [[تمدن اسلامی]] و دیگر [[تمدن‌های بشری]] از سوی دیگر، [[مصلحان]] [[جهان اسلام]] [[راز]] [[سستی]] و [[انحطاط]] مسلمانان را دور شدن [[گفتارها]] و نوشتارهای [[تفسیری]] از اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] ارزیابی کردند، از این رو با نگرشی آسیب شناسانه به [[تفاسیر]] سنتی و نگاهی مسئولانه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی گرایشی جدید را در [[تفسیر قرآن کریم]] بنیان نهادند که بر [[هدایتگری]] قرآن کریم تأکیدی ویژه داشت. <ref>برای نمونه، نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۴ - ۳۱؛ الکاشف، ج ۱، ص۷ - ۱۶.</ref> پیشگام این [[گرایش]] تفسیری در دوره جدید، [[سید جمال الدین اسد آبادی]] بود. هرچند وی به سبب اشتغالات [[سیاسی]]، تفسیری مدون ندارد؛<ref>سید جمال جمال حوزه‌ها، ص۸۸.</ref> اما مقالات وی در نشریه العروة الوثقی نخستین تلاش برای استناد به [[نصوص]] [[قرآنی]] در تبیین اندیشه‌های سیاسی و [[اجتماعی]] است. <ref>مذاهب التفسیر، ص۳۴۷ - ۳۴۸، ۳۵۲.</ref> نوع نگاه او به [[قرآن]]، [[الهام]] بخش [[شاگرد]] وی [[محمد عبده]] در پایه‌ریزی نخستین [[تفسیر]] با گرایش هدایتی و تربیتی گردید. <ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰ ـ ۱۵؛ شرح حال سید جمال الدین، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref> [[عبده]] غرض اصلی و مقصود نهایی [[تفسیر قرآن]] را [[هدایت مردم]] به سوی [[سعادت]] [[زندگی دنیا]] و آخرتشان می‌‌دانست و تأکید می‌‌کرد که همه مقاصد دیگر باید در [[خدمت]] این مقصد و غرض قرار گیرند وگرنه از تفسیر [[بیگانه]] خواهند بود. <ref>نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۷ - ۱۹.</ref> پس از او مفسرانی دیگر همچون [[محمد رشید رضا]]، [[مراغی]] و [[سید قطب]] در [[تفسیر المنار]]، [[تفسیر مراغی]] و [[فی ظلال القرآن (کتاب)|فی ظلال القرآن]] راه آنان را ادامه دادند. در میان [[مفسّران]] [[شیعی]] در عصر حاضر نیز، [[علامه طباطبایی]]، [[سید محمد حسین فضل‌الله]]، [[سید محمد تقی مدرسی]]، [[محمد جواد مغنیه]]، [[سید محمود طالقانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و همکاران ایشان به ترتیب در [[تفسیر المیزان (کتاب)|المیزان]]، [[تفسیر من وحی القرآن (كتاب)|تفسیر من وحی القرآن]]، [[من هدی القرآن (کتاب)|من هدی القرآن]]، [[تفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، [[پرتوی از قرآن (کتاب)|پرتوی از قرآن]] و [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] پیگیر این [[گرایش]] در [[تفسیر قرآن]] بوده‌اند.
خط ۱۱: خط ۱۰:
مهم‌ترین ویژگی تفاسیر هدایتی و [[تربیتی]] در دو سده اخیر توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است، به گونه ای که با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] به ویژه [[تربیت]] [[انسان]] و [[اصلاح امور جامعه]] بشری سازگار باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> از دیدگاه برخی [[حکمت]] اینکه [[قرآن کریم]] همچون کتب بشری در قالب فصول و ابواب تدوین نیافته است <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۰۰، ۴۴۳؛ الوحی المحمدی، ص۱۰۷ - ۱۰۹؛ نیز ر. ک: التعبیر الفنی، ص۲۱۷ - ۲۳۷.</ref> و نیز علت ترتیب توقیفی و کنونی [[قرآن]] که مغایر با [[ترتیب نزول]] آن است، در این راستا ارزیابی می‌‌شود. ترتیب نزول قرآن کریم دربردارنده [[هدایتی]] مناسب برای [[دعوت به اسلام]] و از بین بردن [[الحاد]] و [[بت پرستی]] بوده است و ترتیب توقیفی قرآن مشتمل بر هدایتی متناسب با [[روش زندگی]] [[مؤمنان]] و بنای [[تمدن اسلامی]] است. <ref>اسرار ترتیب القرآن، ص۵ - ۷؛ اتجاهات التجدید، ص۳۱۳ - ۳۲۰.</ref>
مهم‌ترین ویژگی تفاسیر هدایتی و [[تربیتی]] در دو سده اخیر توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است، به گونه ای که با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] به ویژه [[تربیت]] [[انسان]] و [[اصلاح امور جامعه]] بشری سازگار باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> از دیدگاه برخی [[حکمت]] اینکه [[قرآن کریم]] همچون کتب بشری در قالب فصول و ابواب تدوین نیافته است <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۰۰، ۴۴۳؛ الوحی المحمدی، ص۱۰۷ - ۱۰۹؛ نیز ر. ک: التعبیر الفنی، ص۲۱۷ - ۲۳۷.</ref> و نیز علت ترتیب توقیفی و کنونی [[قرآن]] که مغایر با [[ترتیب نزول]] آن است، در این راستا ارزیابی می‌‌شود. ترتیب نزول قرآن کریم دربردارنده [[هدایتی]] مناسب برای [[دعوت به اسلام]] و از بین بردن [[الحاد]] و [[بت پرستی]] بوده است و ترتیب توقیفی قرآن مشتمل بر هدایتی متناسب با [[روش زندگی]] [[مؤمنان]] و بنای [[تمدن اسلامی]] است. <ref>اسرار ترتیب القرآن، ص۵ - ۷؛ اتجاهات التجدید، ص۳۱۳ - ۳۲۰.</ref>


برخی در [[مخالفت]] با [[تفاسیر]] هدایتی، این [[گرایش]] را متأثر از بحث تضاد و [[تعارض]] [[علم و دین]] در [[غرب]] دانسته‌اند. به نظر ایشان، حامیان این گرایش [[تفسیری]] برای رفع تعارض علم و دین، به جداسازی حوزه علم و دین پرداخته، قرآن را [[کتاب هدایت]] و [[ارشاد]] معرفی کرده‌اند که در مورد [[علوم]] مربوط به [[نظام هستی]] رسالتی ندارد و گزارش آن از [[اسرار]] [[جهان هستی]] نمی‌تواند حاوی مطالب دقیق [[علمی]] باشد؛<ref>اتجاهات التجدید، ص۳۲۳.</ref> اما با توجه به تأکید تفاسیر هدایتی بر بعد [[هدایتگری]] قرآن کریم در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] در [[دنیا]] مخالفت با تعبیر هدایتی صحیح نمی‌نماید. شاید این تلقی ناشی از [[نهی]] تفاسیر هدایتی از [[تفسیر علمی]] قرآن و تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علوم تجربی]] جدید بر [[آیات قرآن کریم]] باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.</ref> با این وجود توجه به اکتشافات علوم تجربی جدید در تفاسیر هدایتی و ذیل آیاتی که به برخی [[حقایق]] [[علوم طبیعی]] اشاره دارند پررنگ است. <ref> المیزان، ج ۱، ص۳۹۸، ۴۰۴؛ ج ۲، ص۵۵؛ ج ۱۷، ص۸۸،۹۰ و...؛ نمونه، ج۱، ص۹۰، ۱۱۳، ۱۲۱، ۵۵۸ ـ ۵۶۲.</ref> براین اساس می‌‌توان گفت که تفاسیر هدایتی به [[اسرار هستی]] از آن جهت که مقدمه ای برای [[شناخت خدا]] و [[هدایت]] قرآن‌اند توجه کرده‌اند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۳.</ref> و در ضمن از تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علمی]] بر [[آیات قرآن]] منع کرده‌اند، به هر حال نظریه هدایت بر اذهان [[مفسران]] معاصر مستولی شده است و حتی گرایش‌های علمی و ادبی نیز در نهایت [[هدف]] [[تفسیر]] خود را محقق ساختن هدایت [[قرآن]] ذکر می‌‌کنند،<ref>مناهج تجدید، ص۳۱۶ - ۳۱۷.</ref> از این رو می‌‌توان مدعی شد که گرایش‌های ادبی و علمی در درون [[گرایش]] [[هدایتی]] [[رشد]] کرده‌اند، هرچند [[شیوه تفسیری]] شأن متفاوت است، بر این اساس برخی محققان، [[تفاسیر]] ادبی و علمی را نیز در شکل‌گیری گرایش هدایتی و [[تربیتی]] در [[تفسیر قرآن کریم]] سهیم دانسته‌اند. <ref>اتجاهات التجدید، ص۳۳۲ - ۳۳۳.</ref> گرایش هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم پیوند تنگاتنگی با گرایش [[تفسیر اجتماعی]] دارد. در واقع این دو گرایش برخاسته از یک جریان تفسیری‌اند که همزمان با [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با پیشگامی [[سید جمال الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] شکل گرفت. این جریان [[تفسیری]] از آن جهت که بر جنبه هدایتی و تربیتی قرآن به عنوان هدف اصلی در [[تفسیر قرآن]] تأکید می‌‌کرد، «گرایش هدایتی و تربیتی» نامیده شد و از این جهت که به آموزه‌های هدایتی قرآن برای [[اصلاح]] [[امور اجتماعی]] [[جوامع اسلامی]] توجه می‌‌داد، «گرایش تفسیر اجتماعی» نام گرفت.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
برخی در [[مخالفت]] با [[تفاسیر]] هدایتی، این [[گرایش]] را متأثر از بحث تضاد و [[تعارض]] [[علم و دین]] در [[غرب]] دانسته‌اند. به نظر ایشان، حامیان این گرایش [[تفسیری]] برای رفع تعارض علم و دین، به جداسازی حوزه علم و دین پرداخته، قرآن را [[کتاب هدایت]] و [[ارشاد]] معرفی کرده‌اند که در مورد [[علوم]] مربوط به [[نظام هستی]] رسالتی ندارد و گزارش آن از [[اسرار]] [[جهان هستی]] نمی‌تواند حاوی مطالب دقیق [[علمی]] باشد؛<ref>اتجاهات التجدید، ص۳۲۳.</ref> اما با توجه به تأکید تفاسیر هدایتی بر بعد [[هدایتگری]] قرآن کریم در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] در [[دنیا]] مخالفت با تعبیر هدایتی صحیح نمی‌نماید. شاید این تلقی ناشی از [[نهی]] تفاسیر هدایتی از [[تفسیر علمی]] قرآن و تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علوم تجربی]] جدید بر [[آیات قرآن کریم]] باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.</ref> با این وجود توجه به اکتشافات علوم تجربی جدید در تفاسیر هدایتی و ذیل آیاتی که به برخی [[حقایق]] [[علوم طبیعی]] اشاره دارند پررنگ است. <ref> المیزان، ج ۱، ص۳۹۸، ۴۰۴؛ ج ۲، ص۵۵؛ ج ۱۷، ص۸۸،۹۰ و... ؛ نمونه، ج۱، ص۹۰، ۱۱۳، ۱۲۱، ۵۵۸ ـ ۵۶۲.</ref> براین اساس می‌‌توان گفت که تفاسیر هدایتی به [[اسرار هستی]] از آن جهت که مقدمه ای برای [[شناخت خدا]] و [[هدایت]] قرآن‌اند توجه کرده‌اند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۳.</ref> و در ضمن از تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علمی]] بر [[آیات قرآن]] منع کرده‌اند، به هر حال نظریه هدایت بر اذهان [[مفسران]] معاصر مستولی شده است و حتی گرایش‌های علمی و ادبی نیز در نهایت [[هدف]] [[تفسیر]] خود را محقق ساختن هدایت [[قرآن]] ذکر می‌‌کنند،<ref>مناهج تجدید، ص۳۱۶ - ۳۱۷.</ref> از این رو می‌‌توان مدعی شد که گرایش‌های ادبی و علمی در درون [[گرایش]] [[هدایتی]] [[رشد]] کرده‌اند، هرچند [[شیوه تفسیری]] شأن متفاوت است، بر این اساس برخی محققان، [[تفاسیر]] ادبی و علمی را نیز در شکل‌گیری گرایش هدایتی و [[تربیتی]] در [[تفسیر قرآن کریم]] سهیم دانسته‌اند. <ref>اتجاهات التجدید، ص۳۳۲ - ۳۳۳.</ref> گرایش هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم پیوند تنگاتنگی با گرایش [[تفسیر اجتماعی]] دارد. در واقع این دو گرایش برخاسته از یک جریان تفسیری‌اند که همزمان با [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با پیشگامی [[سید جمال الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] شکل گرفت. این جریان [[تفسیری]] از آن جهت که بر جنبه هدایتی و تربیتی قرآن به عنوان هدف اصلی در [[تفسیر قرآن]] تأکید می‌‌کرد، «گرایش هدایتی و تربیتی» نامیده شد و از این جهت که به آموزه‌های هدایتی قرآن برای [[اصلاح]] [[امور اجتماعی]] [[جوامع اسلامی]] توجه می‌‌داد، «گرایش تفسیر اجتماعی» نام گرفت.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


==ویژگی‌های تفاسیر هدایتی و تربیتی==
== ویژگی‌های تفاسیر هدایتی و تربیتی ==
تفاسیر هدایتی و تربیتی، مباحث ادبی و بلاغی را به اختصار می‌‌آورند و از طرح شقوق گوناگون مباحث [[کلامی]] و [[فروع]] متنوّع مسائل [[فقهی]] [[پرهیز]] دارند و بیشتر به ابعاد تربیتی، [[فلسفه احکام]] و راهبردهای هدایتی مباحث کلامی در پرتو [[قرآن کریم]] می‌‌پردازند. <ref>نک: تفسیر مراغی، ج ۲، ص۶۹ - ۷۱؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۱ - ۲۵۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۲ - ۲۶۳؛ نمونه، ج ۱، ص۴۱۵، ۵۸۴ - ۵۸۸.</ref> در این نوع تفاسیر، حضور [[اسرائیلیات]] به ویژه در حوزه [[قصص]] [[قرآن]] رنگ می‌‌بازد و در پذیرش [[روایات]] [[اسباب نزول]] و همچنین [[روایات تفسیری]] معیارهای سختگیرانه‌تر و اصولی‌تر همچون [[هماهنگی]] روایات با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و [[سیاق]] [[قریب]] و بعید [[آیات]] مربوط، اتّخاذ می‌‌گردد. <ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۲۰۵ -۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۲، ص۱۱، ۴۵۵، ج ۵، ص۳۲۱.</ref>
تفاسیر هدایتی و تربیتی، مباحث ادبی و بلاغی را به اختصار می‌‌آورند و از طرح شقوق گوناگون مباحث [[کلامی]] و [[فروع]] متنوّع مسائل [[فقهی]] [[پرهیز]] دارند و بیشتر به ابعاد تربیتی، [[فلسفه احکام]] و راهبردهای هدایتی مباحث کلامی در پرتو [[قرآن کریم]] می‌‌پردازند. <ref>نک: تفسیر مراغی، ج ۲، ص۶۹ - ۷۱؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۱ - ۲۵۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۲ - ۲۶۳؛ نمونه، ج ۱، ص۴۱۵، ۵۸۴ - ۵۸۸.</ref> در این نوع تفاسیر، حضور [[اسرائیلیات]] به ویژه در حوزه [[قصص]] [[قرآن]] رنگ می‌‌بازد و در پذیرش [[روایات]] [[اسباب نزول]] و همچنین [[روایات تفسیری]] معیارهای سختگیرانه‌تر و اصولی‌تر همچون [[هماهنگی]] روایات با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و [[سیاق]] [[قریب]] و بعید [[آیات]] مربوط، اتّخاذ می‌‌گردد. <ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۲۰۵ -۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۲، ص۱۱، ۴۵۵، ج ۵، ص۳۲۱.</ref>


برخی دیگر از ویژگی‌های [[تفاسیر]] [[هدایتی]] ـ [[تربیتی]] عبارت‌اند از تفهیم مخاطبان با زبانی ساده و روان و به دور از اصطلاحات پیچیده [[علمی]] و فنّی، [[ترغیب]] مخاطبان به [[تدبّر]] هرچه بیشتر در [[آیات قرآنی]] و حتّی ارائه شیوه‌هایی ساده و آسان برای تحقیق سوره‌ای و موضوعی در قرآن و طرح مباحث نظری و عملی مربوط به آن در جهت همگانی‌سازی و عمومیّت بخشیدن به [[فهم قرآن]]. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۶ -۱۰؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۹؛ من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۱ - ۴۲، ۶۰ - ۸۴؛ الکاشف، ج ۱، ص۱۳.</ref> در این نوع تفاسیر، شیوه‌های [[تفسیر قرآن به قرآن]] و [[تفسیر موضوعی]] با محوریّت [[تلاوت آیات]]، تدبّر در آیات، بررسی [[سیاق آیات]] و توجه به تناسب آیات و سُوَر و [[روح]] [[حاکم]] بر آیات، کاربرد بیشتری دارد،<ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۱۹۸ - ۲۰۲؛ المیزان، ص۱۲ - ۱۴؛ المنیر، ج ۱، ص۱۰ - ۱۳.</ref> زیرا با تخصصی شدن [[علوم]] مختلف، روی کار آمدن نگرش‌های ساختارشناسانه به [[جامعه]]، [[رشد]] روزافزون مکاتب گوناگون [[فکری]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] و روشن شدن جایگاه مهمّ مدیریّت در [[رشد]] و توسعه [[جوامع بشری]]، [[ضرورت]] دستیابی به رهنمودها و راهبردهای [[قرآن کریم]] در موضوعات مختلف، به عنوان اصلی‌ترین منبع [[شناخت اسلام]]، شناخته و شناسانده شد و تفاسیر فراوان تربیتی، موضوعی، [[سوره]] ای و حتّی [[آیه]] ای با [[گرایش]] هدایتی و تربیتی، در سده اخیر به کتابخانه بزرگ [[تفسیر]] راه یافتند.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
برخی دیگر از ویژگی‌های [[تفاسیر]] [[هدایتی]] ـ [[تربیتی]] عبارت‌اند از تفهیم مخاطبان با زبانی ساده و روان و به دور از اصطلاحات پیچیده [[علمی]] و فنّی، [[ترغیب]] مخاطبان به [[تدبّر]] هرچه بیشتر در [[آیات قرآنی]] و حتّی ارائه شیوه‌هایی ساده و آسان برای تحقیق سوره‌ای و موضوعی در قرآن و طرح مباحث نظری و عملی مربوط به آن در جهت همگانی‌سازی و عمومیّت بخشیدن به [[فهم قرآن]]. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۶ -۱۰؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۹؛ من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۱ - ۴۲، ۶۰ - ۸۴؛ الکاشف، ج ۱، ص۱۳.</ref> در این نوع تفاسیر، شیوه‌های [[تفسیر قرآن به قرآن]] و [[تفسیر موضوعی]] با محوریّت [[تلاوت آیات]]، تدبّر در آیات، بررسی [[سیاق آیات]] و توجه به تناسب آیات و سُوَر و [[روح]] [[حاکم]] بر آیات، کاربرد بیشتری دارد،<ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۱۹۸ - ۲۰۲؛ المیزان، ص۱۲ - ۱۴؛ المنیر، ج ۱، ص۱۰ - ۱۳.</ref> زیرا با تخصصی شدن [[علوم]] مختلف، روی کار آمدن نگرش‌های ساختارشناسانه به [[جامعه]]، [[رشد]] روزافزون مکاتب گوناگون [[فکری]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] و روشن شدن جایگاه مهمّ مدیریّت در [[رشد]] و توسعه [[جوامع بشری]]، [[ضرورت]] دستیابی به رهنمودها و راهبردهای [[قرآن کریم]] در موضوعات مختلف، به عنوان اصلی‌ترین منبع [[شناخت اسلام]]، شناخته و شناسانده شد و تفاسیر فراوان تربیتی، موضوعی، [[سوره]] ای و حتّی [[آیه]] ای با [[گرایش]] هدایتی و تربیتی، در سده اخیر به کتابخانه بزرگ [[تفسیر]] راه یافتند.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


==قرآن [[شناخت]] ویژه تفاسیر هدایتی و تربیتی==
== قرآن [[شناخت]] ویژه تفاسیر هدایتی و تربیتی ==
زنده، پاینده و پویا بودن، فرازمانی، فرامکانی، و فرازبانی و فرافرهنگی بودن قرآن کریم در تفاسیر [[هدایتی]] و [[تربیتی]] به مراتب بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته‌اند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۸، ۵۳ - ۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۲، ص۸۴۲؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۰.</ref> زیرا [[مفسر]] در این گونه [[تفاسیر]] می‌‌کوشد تا از هر [[آیه]] و هر بخش [[قرآن]] برای مخاطبان معاصر پیامی هدایتی و آموزه ای تربیتی برگیرد، هرچند آن آیه یا آن بخش [[قرآنی]] به ظاهر در [[مقام]] صدور حکمی [[شرعی]] یا بیان رویدادی [[تاریخی]]، یا ترسیم و تصویر تمثیلی [[هنری]] و ادبی باشد،<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۵ - ۲۵۷؛ الکاشف، ج ۱، ص۸۱ - ۸۲، ۸۵؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۲۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹، ۶۵ - ۶۶.</ref> به همین جهت، این گروه از [[مفسّران]] به ابعاد هدایتی و تربیتی [[قصص]] قرآن توجّه ویژه ای دارند،<ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۳ - ۴۸.</ref> به گونه‌ای که اصولاً [[هدف]] قرآن از قصّه پردازی را تصحیح [[افکار]] [[مسلمانان]] در [[ارتباط]] با واقعیّت‌های گذشته و پیراستن آنها از [[افسانه‌ها]] و [[اسرائیلیات]] می‌‌دانند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۸، ۲۷۹؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص۱۵۲.</ref> و معتقدند که در اسلوب داستانسرایی قرآن موضوعات و قهرمان‌های داستان‌ها مصادیق و نمادهایی هستند که همواره [[انسان‌ها]] و [[جوامع بشری]] با آنها درگیر و روبه رو بوده و هستند و چه بسا در بسیاری از موارد در جایگاه یک عنصر یا مجموعه ای از عناصر داستان قرار می‌‌گیرند؛<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸، ۱۶۳؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۳۵۹؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۱، ص۲۶۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۱۲.</ref> همچنین بر این باورند که قرآن با بیان این قصّه‌ها درصدد ارائه تجربه‌های بشری برای [[جامعه اسلامی]] در جهت تأسیس [[جامعه]] ای نمادین بر محور [[اسلام]] و [[رشد]] و ارتقای [[انسانی]] و [[اخلاقی]] فرد [[مسلمان]] و جامعه اسلامی است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> طرّاحان و نگارندگان تفاسیر هدایتی و تربیتی، [[بهترین]] راه [[تزکیه]] و [[تربیت]] [[انسان]] در پرتو [[قرآن]] و [[فهم قرآن]] را عرضه خویشتن انسان بر قرآن می‌‌دانند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۳۲.</ref> به گونه‌ای که با [[تفکر]] در هر [[آیه]]، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، نقصان خود را با آن مرتفع سازد و امراض خود را بدان [[شفا]] دهد. <ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۰۲، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۱۵.</ref> بعضی از این [[مفسّران]] بر این باورند که برای [[فهم]] [[کتاب خدا]] باید رخدادهای روزانه را بر آن عرضه کنیم تا از راه تطبیق [[آیات]] با واقعیّت‌های خارجی، [[حقایق]] نهفته آنها بر ما مکشوف گردد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۷ - ۶۸.</ref> بعضی دیگر معتقدند که انسان‌های [[سست]] عنصر و بی‌تحرّک حتی با مطالعه و بررسی فراوان نمی‌توانند [[درک عمیق]] و [[درستی]] از [[دین]] داشته باشند. حقایق [[دینی]] بر کسی آشکار می‌‌شود که در صحنه [[جهاد]] و عمل پویا و تلاشگر باشد. آیات بدان [[هدف]] نازل شده‌اند که با حالات فردی و [[اجتماعی]] و حوادث جاری [[جامعه]] که دارای وجودی [[واقعی]] هستند روبه رو شوند و به [[انسان‌ها]] با توجّه به واقعیت‌ها و حوادث جاری [[زندگی]] به طور زنده و فعّال جهت دهند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۳۵ - ۱۷۳۶؛ ج ۴، ص۲۰۳۸.</ref>
زنده، پاینده و پویا بودن، فرازمانی، فرامکانی، و فرازبانی و فرافرهنگی بودن قرآن کریم در تفاسیر [[هدایتی]] و [[تربیتی]] به مراتب بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته‌اند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۸، ۵۳ - ۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۲، ص۸۴۲؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۰.</ref> زیرا [[مفسر]] در این گونه [[تفاسیر]] می‌‌کوشد تا از هر [[آیه]] و هر بخش [[قرآن]] برای مخاطبان معاصر پیامی هدایتی و آموزه ای تربیتی برگیرد، هرچند آن آیه یا آن بخش [[قرآنی]] به ظاهر در [[مقام]] صدور حکمی [[شرعی]] یا بیان رویدادی [[تاریخی]]، یا ترسیم و تصویر تمثیلی [[هنری]] و ادبی باشد،<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۵ - ۲۵۷؛ الکاشف، ج ۱، ص۸۱ - ۸۲، ۸۵؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۲۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹، ۶۵ - ۶۶.</ref> به همین جهت، این گروه از [[مفسّران]] به ابعاد هدایتی و تربیتی [[قصص]] قرآن توجّه ویژه ای دارند،<ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۳ - ۴۸.</ref> به گونه‌ای که اصولاً [[هدف]] قرآن از قصّه پردازی را تصحیح [[افکار]] [[مسلمانان]] در [[ارتباط]] با واقعیّت‌های گذشته و پیراستن آنها از [[افسانه‌ها]] و [[اسرائیلیات]] می‌‌دانند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۸، ۲۷۹؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص۱۵۲.</ref> و معتقدند که در اسلوب داستانسرایی قرآن موضوعات و قهرمان‌های داستان‌ها مصادیق و نمادهایی هستند که همواره [[انسان‌ها]] و [[جوامع بشری]] با آنها درگیر و روبه رو بوده و هستند و چه بسا در بسیاری از موارد در جایگاه یک عنصر یا مجموعه ای از عناصر داستان قرار می‌‌گیرند؛<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸، ۱۶۳؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۳۵۹؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۱، ص۲۶۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۱۲.</ref> همچنین بر این باورند که قرآن با بیان این قصّه‌ها درصدد ارائه تجربه‌های بشری برای [[جامعه اسلامی]] در جهت تأسیس [[جامعه]] ای نمادین بر محور [[اسلام]] و [[رشد]] و ارتقای [[انسانی]] و [[اخلاقی]] فرد [[مسلمان]] و جامعه اسلامی است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> طرّاحان و نگارندگان تفاسیر هدایتی و تربیتی، [[بهترین]] راه [[تزکیه]] و [[تربیت]] [[انسان]] در پرتو [[قرآن]] و [[فهم قرآن]] را عرضه خویشتن انسان بر قرآن می‌‌دانند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۳۲.</ref> به گونه‌ای که با [[تفکر]] در هر [[آیه]]، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، نقصان خود را با آن مرتفع سازد و امراض خود را بدان [[شفا]] دهد. <ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۰۲، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۱۵.</ref> بعضی از این [[مفسّران]] بر این باورند که برای [[فهم]] [[کتاب خدا]] باید رخدادهای روزانه را بر آن عرضه کنیم تا از راه تطبیق [[آیات]] با واقعیّت‌های خارجی، [[حقایق]] نهفته آنها بر ما مکشوف گردد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۷ - ۶۸.</ref> بعضی دیگر معتقدند که انسان‌های [[سست]] عنصر و بی‌تحرّک حتی با مطالعه و بررسی فراوان نمی‌توانند [[درک عمیق]] و [[درستی]] از [[دین]] داشته باشند. حقایق [[دینی]] بر کسی آشکار می‌‌شود که در صحنه [[جهاد]] و عمل پویا و تلاشگر باشد. آیات بدان [[هدف]] نازل شده‌اند که با حالات فردی و [[اجتماعی]] و حوادث جاری [[جامعه]] که دارای وجودی [[واقعی]] هستند روبه رو شوند و به [[انسان‌ها]] با توجّه به واقعیت‌ها و حوادث جاری [[زندگی]] به طور زنده و فعّال جهت دهند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۳۵ - ۱۷۳۶؛ ج ۴، ص۲۰۳۸.</ref>


مقدّمه [[تفاسیر]] [[هدایتی]] و [[تربیتی]] نوعاً به بررسی آسیب شناسانه [[روش‌های تفسیری]] پیشینیان و تبیین راه‌های دستیابی به یک روش [[تفسیری]] جامع‌تر مطابق با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و نیازهای مخاطبان عصر حاضر اختصاص یافته است. در مقدّمه بعضی از این تفاسیر، مقاصد اصلی [[قرآن کریم]] را [[اصلاح]] [[اعتقاد]] و [[تعلیم]] [[اعتقاد صحیح]]، [[تهذیب اخلاق]]، [[تشریع احکام]]، [[سیاست]] [[امّت]]، [[قصص]] و [[اخبار]] پیشینیان، [[تعلیم و تربیت]]، [[اعجاز]]، [[مواعظ]] و [[انذار]] و [[تبشیر]] برشمرده‌اند. <ref>التحریر و التنویر، ج ۱، ص۳۶ - ۴۳.</ref> به گفته برخی دیگر، قرآن دارای دو هدف اساسی تزکیه و تعلیم است. [[تزکیه]] عبارت است از پرورش [[انسان]] در حال [[تکامل]] که نیروهای [[عقلی]] و [[جسمانی]] او به سوی خیر و [[نیکی]] و [[حقّ]] و [[راستی]] شکوفا شده‌اند. شالوده اصلی [[تزکیه]]، [[تقویت اراده]] [[انسان]] و آزادسازی وی از هوا و هوس‌های [[نفسانی]] و [[اصلاح]] و تصحیح [[خُلق و خوی]] انسان است. [[تعلیم]] نیز عبارت است از افزودن بر شناخت‌های تازه انسان با تکیه بر نیروی عقلی نهفته در نهاد [[آدمی]]. [[قرآن]] با خودِ [[حق]]، [[مردمان]] را به حق متوجّه می‌‌سازد و هرگز [[باطل]] را وسیله فراخواندن انسان به سوی حق قرار نمی‌دهد. انسان می‌‌تواند هر [[مَثَل]] [[قرآنی]] را بر خویشتن تطبیق کند و از این راه به تزکیه و [[تربیت]] خویش بپردازد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۸ ـ ۳۹، ۶۸ ـ ۶۹.</ref> برخی دیگر بر این باورند که [[تربیت الهی]] نسبت به انسان دو نوع است:
مقدّمه [[تفاسیر]] [[هدایتی]] و [[تربیتی]] نوعاً به بررسی آسیب شناسانه [[روش‌های تفسیری]] پیشینیان و تبیین راه‌های دستیابی به یک روش [[تفسیری]] جامع‌تر مطابق با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و نیازهای مخاطبان عصر حاضر اختصاص یافته است. در مقدّمه بعضی از این تفاسیر، مقاصد اصلی [[قرآن کریم]] را [[اصلاح]] [[اعتقاد]] و [[تعلیم]] [[اعتقاد صحیح]]، [[تهذیب اخلاق]]، [[تشریع احکام]]، [[سیاست]] [[امّت]]، [[قصص]] و [[اخبار]] پیشینیان، [[تعلیم و تربیت]]، [[اعجاز]]، [[مواعظ]] و [[انذار]] و [[تبشیر]] برشمرده‌اند. <ref>التحریر و التنویر، ج ۱، ص۳۶ - ۴۳.</ref> به گفته برخی دیگر، قرآن دارای دو هدف اساسی تزکیه و تعلیم است. [[تزکیه]] عبارت است از پرورش [[انسان]] در حال [[تکامل]] که نیروهای [[عقلی]] و [[جسمانی]] او به سوی خیر و [[نیکی]] و [[حقّ]] و [[راستی]] شکوفا شده‌اند. شالوده اصلی [[تزکیه]]، [[تقویت اراده]] [[انسان]] و آزادسازی وی از هوا و هوس‌های [[نفسانی]] و [[اصلاح]] و تصحیح [[خُلق و خوی]] انسان است. [[تعلیم]] نیز عبارت است از افزودن بر شناخت‌های تازه انسان با تکیه بر نیروی عقلی نهفته در نهاد [[آدمی]]. [[قرآن]] با خودِ [[حق]]، [[مردمان]] را به حق متوجّه می‌‌سازد و هرگز [[باطل]] را وسیله فراخواندن انسان به سوی حق قرار نمی‌دهد. انسان می‌‌تواند هر [[مَثَل]] [[قرآنی]] را بر خویشتن تطبیق کند و از این راه به تزکیه و [[تربیت]] خویش بپردازد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۸ ـ ۳۹، ۶۸ ـ ۶۹.</ref> برخی دیگر بر این باورند که [[تربیت الهی]] نسبت به انسان دو نوع است:
#«خَلْقی» که با [[رشد]] اجسام تا رسیدن به مرحله رشد قُوای نفسانی و [[عقلانی]] شکل می‌‌گیرد؛
#«خَلْقی» که با [[رشد]] اجسام تا رسیدن به مرحله رشد قُوای نفسانی و [[عقلانی]] شکل می‌‌گیرد؛
#«خُلْقی» یعنی تهذیبی که با [[وحی]] انجام می‌‌گیرد، تا [[عقول]] آنان تکمیل و [[نفوس]] آنان [[تصفیه]] گردد. عقوبت‌های [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[عذاب]] دردناک او در [[آخرت]]، در ظاهر جلوه‌های [[خشم]] و [[قهر الهی]]؛ امّا در [[حقیقت]] مظاهر [[رحمت]] الهی‌اند؛ زیرا [[هدف]] از آنها تربیت و [[تأدیب]] [[انسان‌ها]] و [[نجات]] آنها از [[شقاوت]] [[ابدی]] است. [[هدایت]] انسان از سوی خداوند متعالی چند گونه است:  
#«خُلْقی» یعنی تهذیبی که با [[وحی]] انجام می‌‌گیرد، تا [[عقول]] آنان تکمیل و [[نفوس]] آنان [[تصفیه]] گردد. عقوبت‌های [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[عذاب]] دردناک او در [[آخرت]]، در ظاهر جلوه‌های [[خشم]] و [[قهر الهی]]؛ امّا در [[حقیقت]] مظاهر [[رحمت]] الهی‌اند؛ زیرا [[هدف]] از آنها تربیت و [[تأدیب]] [[انسان‌ها]] و [[نجات]] آنها از [[شقاوت]] [[ابدی]] است. [[هدایت]] انسان از سوی خداوند متعال چند گونه است:  
#هدایت الهامی برای [[کودک]] از آغاز تولّد تا پایان [[کودکی]]؛
# هدایت الهامی برای [[کودک]] از آغاز تولّد تا پایان [[کودکی]]؛
#هدایت [[حسّی]] که حیوان و انسان در آن مشترک‌اند؛
# هدایت [[حسّی]] که حیوان و انسان در آن مشترک‌اند؛
# [[هدایت عقلی]] که از درون، انسان را [[راهنمایی]] می‌‌کند؛
# [[هدایت عقلی]] که از درون، انسان را [[راهنمایی]] می‌‌کند؛
# [[هدایت دینی]] و [[شرعی]] که [[ادیان]] و [[شرایع]] و [[کتب آسمانی]] عهده دار آن‌اند؛
# [[هدایت دینی]] و [[شرعی]] که [[ادیان]] و [[شرایع]] و [[کتب آسمانی]] عهده دار آن‌اند؛
#هدایت با مَدَد و [[توفیق الهی]] که همگان برای پیمودن مسیر [[عبودیّت]] [[الهی]] به آن نیازمندند<ref>تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۰ - ۳۱، ۳۵ - ۳۶.</ref>.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
# هدایت با مَدَد و [[توفیق الهی]] که همگان برای پیمودن مسیر [[عبودیّت]] [[الهی]] به آن نیازمندند<ref>تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۰ - ۳۱، ۳۵ - ۳۶.</ref>.<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۸]].</ref>


{{تفسیر}}
{{تفسیر}}
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۴۰: خط ۳۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:تفسیر هدایتی تربیتی]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۴

مقدمه

هدایت انسان به سوی استوراترین روش اخلاق و زندگی و بهترین آیین عبودیّت و تعلیم و تربیت انسان در جهت رشد و کمال و سعادت دنیا و آخرت، هدف اساسی نزول قرآن کریم است، چنان که در آیات قرآنی إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا[۱]، يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا[۲]، قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ[۳] و رهنمودهای معصومان (ع) و گفتارهای صحابه و تابعین، فراوان بر آن تأکید شده است؛[۴] همچنین، شناساندن اسمای حُسنای الهی و توضیح و توجیه نقش اسماء و اوصاف خداوند متعال در نظام آفرینش و رشد و بالندگی انسان و تبیین عوامل تعالی و سعادت انسان و موجبات انحطاط و شقاوت وی از مهم‌ترین جهت‌گیری‌های هدایتی و تربیتی قرآن کریم‌اند. این هدایت و تربیت از طریق تلاوت قرآن و تزکیه نفس در پرتو اُنس با قرآن و در نتیجه تربیت فرد و جامعه انسانی بر محور آموزه‌های قرآن تحقّق می‌‌یابد. [۵] به این ترتیب، از آنجا که سیره نبوی منبع قابل ملاحظه ای برای مطالعه و تحقیق در اصول و مبانی مکتب هدایتی و تربیتی قرآن و چگونگی اجرای آنها در عرصه‌های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است، تفاسیر مأثور (: روایی یا اثری) را می‌‌توان نخستین تفاسیری دانست که در حوزه تفسیر هدایتی و تربیتی به نگارش درآمده‌اند. تفاسیر عرفانی و اشاری نیز، از آنجا که بیش از هر چیز بر تزکیه و تهذیب نفس و تحکیم مبانی اخلاقی بر پایه کشف و شهود و سیر و سلوک تکیه دارند،[۶] به نحوی در این حوزه قرار می‌‌گیرند.

برخی از کتب آیات الاحکام و فقه القرآن نیز عمدتاً به آموزه‌های هدایتی و تربیتی قرآن کریم در ارتباط با احکام فرعی شرعی (عبادات و معاملات) پرداخته‌اند. [۷] توجه به بُعد هدایتی و تربیتی قرآن کریم در آغاز سده چهاردهم هجری شکلی متفاوت به خود گرفت. با شکل‌گیری و پویایی نهضت بیداری مسلمانان و با مقایسه وضع نامطلوب جوامع اسلامی با گذشته درخشان و افتخارآمیز مسلمانان از یک سو و مطالعه تطبیقی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی و دیگر تمدن‌های بشری از سوی دیگر، مصلحان جهان اسلام راز سستی و انحطاط مسلمانان را دور شدن گفتارها و نوشتارهای تفسیری از اهداف و مقاصد نزول قرآن ارزیابی کردند، از این رو با نگرشی آسیب شناسانه به تفاسیر سنتی و نگاهی مسئولانه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی گرایشی جدید را در تفسیر قرآن کریم بنیان نهادند که بر هدایتگری قرآن کریم تأکیدی ویژه داشت. [۸] پیشگام این گرایش تفسیری در دوره جدید، سید جمال الدین اسد آبادی بود. هرچند وی به سبب اشتغالات سیاسی، تفسیری مدون ندارد؛[۹] اما مقالات وی در نشریه العروة الوثقی نخستین تلاش برای استناد به نصوص قرآنی در تبیین اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی است. [۱۰] نوع نگاه او به قرآن، الهام بخش شاگرد وی محمد عبده در پایه‌ریزی نخستین تفسیر با گرایش هدایتی و تربیتی گردید. [۱۱] عبده غرض اصلی و مقصود نهایی تفسیر قرآن را هدایت مردم به سوی سعادت زندگی دنیا و آخرتشان می‌‌دانست و تأکید می‌‌کرد که همه مقاصد دیگر باید در خدمت این مقصد و غرض قرار گیرند وگرنه از تفسیر بیگانه خواهند بود. [۱۲] پس از او مفسرانی دیگر همچون محمد رشید رضا، مراغی و سید قطب در تفسیر المنار، تفسیر مراغی و فی ظلال القرآن راه آنان را ادامه دادند. در میان مفسّران شیعی در عصر حاضر نیز، علامه طباطبایی، سید محمد حسین فضل‌الله، سید محمد تقی مدرسی، محمد جواد مغنیه، سید محمود طالقانی، ناصر مکارم شیرازی و همکاران ایشان به ترتیب در المیزان، تفسیر من وحی القرآن، من هدی القرآن، تفسیر الکاشف، پرتوی از قرآن و تفسیر نمونه پیگیر این گرایش در تفسیر قرآن بوده‌اند.

پیشگامان این گرایش تفسیری با نکوهش شدید از تقلید در حوزه تفسیر قرآن کریم و تأکید بر ضرورت اجتهاد در تفسیر و کشف و استنباط آموزه‌های هدایتی قرآن کریم [۱۳] به نقد تفاسیر پیشین پرداختند. عبده معتقد بود که آکنده شدن تفاسیر از مباحث ادبی، مناقشات کلامی، استنباط‌های فقهی، تأویلات صوفیانه، روایات اسرائیلی و... که مخاطب را از توجه به مقاصد عالی و هدایتگری قرآن کریم باز می‌‌دارد، از عوامل بدبختی مسلمانان است. [۱۴] افزون بر وی احمد بن مصطفی مراغی نیز پس از برشمردن گرایش‌های تفسیری پیشین، زیاده روی‌های صورت گرفته در این تفاسیر را موجب نقض غرض اصلی از تفسیر قرآن کریم یعنی هدایت مردم، معرفی کرده است. [۱۵] بر اساس همین رویکرد، مغنیه بسیاری از مباحث مطرح شده در تفاسیر پیشین را به سبب بی‌فایده بودن و بازداشتن مخاطب از فهم هدف اصلی قرآن کریم، در تفسیر خود نیاورده است. [۱۶]

مهم‌ترین ویژگی تفاسیر هدایتی و تربیتی در دو سده اخیر توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصه‌های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی است، به گونه ای که با اهداف و مقاصد نزول قرآن به ویژه تربیت انسان و اصلاح امور جامعه بشری سازگار باشد. [۱۷] از دیدگاه برخی حکمت اینکه قرآن کریم همچون کتب بشری در قالب فصول و ابواب تدوین نیافته است [۱۸] و نیز علت ترتیب توقیفی و کنونی قرآن که مغایر با ترتیب نزول آن است، در این راستا ارزیابی می‌‌شود. ترتیب نزول قرآن کریم دربردارنده هدایتی مناسب برای دعوت به اسلام و از بین بردن الحاد و بت پرستی بوده است و ترتیب توقیفی قرآن مشتمل بر هدایتی متناسب با روش زندگی مؤمنان و بنای تمدن اسلامی است. [۱۹]

برخی در مخالفت با تفاسیر هدایتی، این گرایش را متأثر از بحث تضاد و تعارض علم و دین در غرب دانسته‌اند. به نظر ایشان، حامیان این گرایش تفسیری برای رفع تعارض علم و دین، به جداسازی حوزه علم و دین پرداخته، قرآن را کتاب هدایت و ارشاد معرفی کرده‌اند که در مورد علوم مربوط به نظام هستی رسالتی ندارد و گزارش آن از اسرار جهان هستی نمی‌تواند حاوی مطالب دقیق علمی باشد؛[۲۰] اما با توجه به تأکید تفاسیر هدایتی بر بعد هدایتگری قرآن کریم در زندگی فردی و اجتماعی انسان در دنیا مخالفت با تعبیر هدایتی صحیح نمی‌نماید. شاید این تلقی ناشی از نهی تفاسیر هدایتی از تفسیر علمی قرآن و تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های علوم تجربی جدید بر آیات قرآن کریم باشد. [۲۱] با این وجود توجه به اکتشافات علوم تجربی جدید در تفاسیر هدایتی و ذیل آیاتی که به برخی حقایق علوم طبیعی اشاره دارند پررنگ است. [۲۲] براین اساس می‌‌توان گفت که تفاسیر هدایتی به اسرار هستی از آن جهت که مقدمه ای برای شناخت خدا و هدایت قرآن‌اند توجه کرده‌اند [۲۳] و در ضمن از تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های علمی بر آیات قرآن منع کرده‌اند، به هر حال نظریه هدایت بر اذهان مفسران معاصر مستولی شده است و حتی گرایش‌های علمی و ادبی نیز در نهایت هدف تفسیر خود را محقق ساختن هدایت قرآن ذکر می‌‌کنند،[۲۴] از این رو می‌‌توان مدعی شد که گرایش‌های ادبی و علمی در درون گرایش هدایتی رشد کرده‌اند، هرچند شیوه تفسیری شأن متفاوت است، بر این اساس برخی محققان، تفاسیر ادبی و علمی را نیز در شکل‌گیری گرایش هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم سهیم دانسته‌اند. [۲۵] گرایش هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم پیوند تنگاتنگی با گرایش تفسیر اجتماعی دارد. در واقع این دو گرایش برخاسته از یک جریان تفسیری‌اند که همزمان با نهضت بیداری مسلمانان و با پیشگامی سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده شکل گرفت. این جریان تفسیری از آن جهت که بر جنبه هدایتی و تربیتی قرآن به عنوان هدف اصلی در تفسیر قرآن تأکید می‌‌کرد، «گرایش هدایتی و تربیتی» نامیده شد و از این جهت که به آموزه‌های هدایتی قرآن برای اصلاح امور اجتماعی جوامع اسلامی توجه می‌‌داد، «گرایش تفسیر اجتماعی» نام گرفت.[۲۶]

ویژگی‌های تفاسیر هدایتی و تربیتی

تفاسیر هدایتی و تربیتی، مباحث ادبی و بلاغی را به اختصار می‌‌آورند و از طرح شقوق گوناگون مباحث کلامی و فروع متنوّع مسائل فقهی پرهیز دارند و بیشتر به ابعاد تربیتی، فلسفه احکام و راهبردهای هدایتی مباحث کلامی در پرتو قرآن کریم می‌‌پردازند. [۲۷] در این نوع تفاسیر، حضور اسرائیلیات به ویژه در حوزه قصص قرآن رنگ می‌‌بازد و در پذیرش روایات اسباب نزول و همچنین روایات تفسیری معیارهای سختگیرانه‌تر و اصولی‌تر همچون هماهنگی روایات با اهداف و مقاصد نزول قرآن و سیاق قریب و بعید آیات مربوط، اتّخاذ می‌‌گردد. [۲۸]

برخی دیگر از ویژگی‌های تفاسیر هدایتی ـ تربیتی عبارت‌اند از تفهیم مخاطبان با زبانی ساده و روان و به دور از اصطلاحات پیچیده علمی و فنّی، ترغیب مخاطبان به تدبّر هرچه بیشتر در آیات قرآنی و حتّی ارائه شیوه‌هایی ساده و آسان برای تحقیق سوره‌ای و موضوعی در قرآن و طرح مباحث نظری و عملی مربوط به آن در جهت همگانی‌سازی و عمومیّت بخشیدن به فهم قرآن. [۲۹] در این نوع تفاسیر، شیوه‌های تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر موضوعی با محوریّت تلاوت آیات، تدبّر در آیات، بررسی سیاق آیات و توجه به تناسب آیات و سُوَر و روح حاکم بر آیات، کاربرد بیشتری دارد،[۳۰] زیرا با تخصصی شدن علوم مختلف، روی کار آمدن نگرش‌های ساختارشناسانه به جامعه، رشد روزافزون مکاتب گوناگون فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و روشن شدن جایگاه مهمّ مدیریّت در رشد و توسعه جوامع بشری، ضرورت دستیابی به رهنمودها و راهبردهای قرآن کریم در موضوعات مختلف، به عنوان اصلی‌ترین منبع شناخت اسلام، شناخته و شناسانده شد و تفاسیر فراوان تربیتی، موضوعی، سوره ای و حتّی آیه ای با گرایش هدایتی و تربیتی، در سده اخیر به کتابخانه بزرگ تفسیر راه یافتند.[۳۱]

قرآن شناخت ویژه تفاسیر هدایتی و تربیتی

زنده، پاینده و پویا بودن، فرازمانی، فرامکانی، و فرازبانی و فرافرهنگی بودن قرآن کریم در تفاسیر هدایتی و تربیتی به مراتب بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته‌اند،[۳۲] زیرا مفسر در این گونه تفاسیر می‌‌کوشد تا از هر آیه و هر بخش قرآن برای مخاطبان معاصر پیامی هدایتی و آموزه ای تربیتی برگیرد، هرچند آن آیه یا آن بخش قرآنی به ظاهر در مقام صدور حکمی شرعی یا بیان رویدادی تاریخی، یا ترسیم و تصویر تمثیلی هنری و ادبی باشد،[۳۳] به همین جهت، این گروه از مفسّران به ابعاد هدایتی و تربیتی قصص قرآن توجّه ویژه ای دارند،[۳۴] به گونه‌ای که اصولاً هدف قرآن از قصّه پردازی را تصحیح افکار مسلمانان در ارتباط با واقعیّت‌های گذشته و پیراستن آنها از افسانه‌ها و اسرائیلیات می‌‌دانند [۳۵] و معتقدند که در اسلوب داستانسرایی قرآن موضوعات و قهرمان‌های داستان‌ها مصادیق و نمادهایی هستند که همواره انسان‌ها و جوامع بشری با آنها درگیر و روبه رو بوده و هستند و چه بسا در بسیاری از موارد در جایگاه یک عنصر یا مجموعه ای از عناصر داستان قرار می‌‌گیرند؛[۳۶] همچنین بر این باورند که قرآن با بیان این قصّه‌ها درصدد ارائه تجربه‌های بشری برای جامعه اسلامی در جهت تأسیس جامعه ای نمادین بر محور اسلام و رشد و ارتقای انسانی و اخلاقی فرد مسلمان و جامعه اسلامی است. [۳۷] طرّاحان و نگارندگان تفاسیر هدایتی و تربیتی، بهترین راه تزکیه و تربیت انسان در پرتو قرآن و فهم قرآن را عرضه خویشتن انسان بر قرآن می‌‌دانند،[۳۸] به گونه‌ای که با تفکر در هر آیه، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، نقصان خود را با آن مرتفع سازد و امراض خود را بدان شفا دهد. [۳۹] بعضی از این مفسّران بر این باورند که برای فهم کتاب خدا باید رخدادهای روزانه را بر آن عرضه کنیم تا از راه تطبیق آیات با واقعیّت‌های خارجی، حقایق نهفته آنها بر ما مکشوف گردد. [۴۰] بعضی دیگر معتقدند که انسان‌های سست عنصر و بی‌تحرّک حتی با مطالعه و بررسی فراوان نمی‌توانند درک عمیق و درستی از دین داشته باشند. حقایق دینی بر کسی آشکار می‌‌شود که در صحنه جهاد و عمل پویا و تلاشگر باشد. آیات بدان هدف نازل شده‌اند که با حالات فردی و اجتماعی و حوادث جاری جامعه که دارای وجودی واقعی هستند روبه رو شوند و به انسان‌ها با توجّه به واقعیت‌ها و حوادث جاری زندگی به طور زنده و فعّال جهت دهند. [۴۱]

مقدّمه تفاسیر هدایتی و تربیتی نوعاً به بررسی آسیب شناسانه روش‌های تفسیری پیشینیان و تبیین راه‌های دستیابی به یک روش تفسیری جامع‌تر مطابق با اهداف و مقاصد نزول قرآن و نیازهای مخاطبان عصر حاضر اختصاص یافته است. در مقدّمه بعضی از این تفاسیر، مقاصد اصلی قرآن کریم را اصلاح اعتقاد و تعلیم اعتقاد صحیح، تهذیب اخلاق، تشریع احکام، سیاست امّت، قصص و اخبار پیشینیان، تعلیم و تربیت، اعجاز، مواعظ و انذار و تبشیر برشمرده‌اند. [۴۲] به گفته برخی دیگر، قرآن دارای دو هدف اساسی تزکیه و تعلیم است. تزکیه عبارت است از پرورش انسان در حال تکامل که نیروهای عقلی و جسمانی او به سوی خیر و نیکی و حقّ و راستی شکوفا شده‌اند. شالوده اصلی تزکیه، تقویت اراده انسان و آزادسازی وی از هوا و هوس‌های نفسانی و اصلاح و تصحیح خُلق و خوی انسان است. تعلیم نیز عبارت است از افزودن بر شناخت‌های تازه انسان با تکیه بر نیروی عقلی نهفته در نهاد آدمی. قرآن با خودِ حق، مردمان را به حق متوجّه می‌‌سازد و هرگز باطل را وسیله فراخواندن انسان به سوی حق قرار نمی‌دهد. انسان می‌‌تواند هر مَثَل قرآنی را بر خویشتن تطبیق کند و از این راه به تزکیه و تربیت خویش بپردازد. [۴۳] برخی دیگر بر این باورند که تربیت الهی نسبت به انسان دو نوع است:

  1. «خَلْقی» که با رشد اجسام تا رسیدن به مرحله رشد قُوای نفسانی و عقلانی شکل می‌‌گیرد؛
  2. «خُلْقی» یعنی تهذیبی که با وحی انجام می‌‌گیرد، تا عقول آنان تکمیل و نفوس آنان تصفیه گردد. عقوبت‌های خداوند در دنیا و عذاب دردناک او در آخرت، در ظاهر جلوه‌های خشم و قهر الهی؛ امّا در حقیقت مظاهر رحمت الهی‌اند؛ زیرا هدف از آنها تربیت و تأدیب انسان‌ها و نجات آنها از شقاوت ابدی است. هدایت انسان از سوی خداوند متعال چند گونه است:
  3. هدایت الهامی برای کودک از آغاز تولّد تا پایان کودکی؛
  4. هدایت حسّی که حیوان و انسان در آن مشترک‌اند؛
  5. هدایت عقلی که از درون، انسان را راهنمایی می‌‌کند؛
  6. هدایت دینی و شرعی که ادیان و شرایع و کتب آسمانی عهده دار آن‌اند؛
  7. هدایت با مَدَد و توفیق الهی که همگان برای پیمودن مسیر عبودیّت الهی به آن نیازمندند[۴۴].[۴۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
  2. «که به سوی راهدانی رهنمون می‌گردد، بنابراین به آن ایمان آورده‌ایم و هیچ‌گاه کسی را برای پروردگارمان شریک نخواهیم آورد» سوره جن، آیه ۲.
  3. «گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتاب‌های آسمانی) که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی می‌کند» سوره احقاف، آیه ۳۰.
  4. نک: الکاشف، ج ۱، ص۱۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۵ - ۲۷، ۴۰.
  5. نک: من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۱ -۱۸؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۸ -۳۱، ۴۸ -۵۵.
  6. برای نمونه، نک: کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۷۴ -۳۷۷؛ تفسیر التستری، ص۱۵ -۲۱، ص۲۱۱ -۲۱۲.
  7. برای نمونه، نک: روائع البیان.
  8. برای نمونه، نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۴ - ۳۱؛ الکاشف، ج ۱، ص۷ - ۱۶.
  9. سید جمال جمال حوزه‌ها، ص۸۸.
  10. مذاهب التفسیر، ص۳۴۷ - ۳۴۸، ۳۵۲.
  11. ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰ ـ ۱۵؛ شرح حال سید جمال الدین، ص۲۷ ـ ۲۸.
  12. نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۷ - ۱۹.
  13. تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۹ - ۲۰؛ اتجاهات التجدید، ص۳۳۴ - ۳۴۲.
  14. تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.
  15. تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۳.
  16. ر. ک: الکاشف، ج ۱، ص۳۱ - ۳۷.
  17. تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.
  18. تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۰۰، ۴۴۳؛ الوحی المحمدی، ص۱۰۷ - ۱۰۹؛ نیز ر. ک: التعبیر الفنی، ص۲۱۷ - ۲۳۷.
  19. اسرار ترتیب القرآن، ص۵ - ۷؛ اتجاهات التجدید، ص۳۱۳ - ۳۲۰.
  20. اتجاهات التجدید، ص۳۲۳.
  21. تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.
  22. المیزان، ج ۱، ص۳۹۸، ۴۰۴؛ ج ۲، ص۵۵؛ ج ۱۷، ص۸۸،۹۰ و... ؛ نمونه، ج۱، ص۹۰، ۱۱۳، ۱۲۱، ۵۵۸ ـ ۵۶۲.
  23. تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۳.
  24. مناهج تجدید، ص۳۱۶ - ۳۱۷.
  25. اتجاهات التجدید، ص۳۳۲ - ۳۳۳.
  26. لسانی فشارکی، محمد علی، مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
  27. نک: تفسیر مراغی، ج ۲، ص۶۹ - ۷۱؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۱ - ۲۵۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۲ - ۲۶۳؛ نمونه، ج ۱، ص۴۱۵، ۵۸۴ - ۵۸۸.
  28. التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۲۰۵ -۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۲، ص۱۱، ۴۵۵، ج ۵، ص۳۲۱.
  29. تفسیر المنار، ج ۱، ص۶ -۱۰؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۹؛ من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۱ - ۴۲، ۶۰ - ۸۴؛ الکاشف، ج ۱، ص۱۳.
  30. التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۱۹۸ - ۲۰۲؛ المیزان، ص۱۲ - ۱۴؛ المنیر، ج ۱، ص۱۰ - ۱۳.
  31. لسانی فشارکی، محمد علی، مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.
  32. من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۸، ۵۳ - ۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۲، ص۸۴۲؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۰.
  33. تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۵ - ۲۵۷؛ الکاشف، ج ۱، ص۸۱ - ۸۲، ۸۵؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۲۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹، ۶۵ - ۶۶.
  34. قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۳ - ۴۸.
  35. تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۸، ۲۷۹؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص۱۵۲.
  36. من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸، ۱۶۳؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۳۵۹؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۱، ص۲۶۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۱۲.
  37. فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.
  38. من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۳۲.
  39. قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۰۲، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۱۵.
  40. من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۷ - ۶۸.
  41. فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۳۵ - ۱۷۳۶؛ ج ۴، ص۲۰۳۸.
  42. التحریر و التنویر، ج ۱، ص۳۶ - ۴۳.
  43. من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۸ ـ ۳۹، ۶۸ ـ ۶۹.
  44. تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۰ - ۳۱، ۳۵ - ۳۶.
  45. لسانی فشارکی، محمد علی، مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۸.