اسلام ناب محمدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اسلام ناب محمدی(ص) اسلامی برگرفته از منابع عقلی و نقلی و بهره‌برداری از قرآن و سنت رسول گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) و وفادار به تعالیم راستین و حقیقی ایشان بوده و به ویژه سلطه‌ستیزی و دفاع از محرومان و مستضعفان را در مسیر جهت‌گیری‌های خود قرار می‌دهد. نگاه جامع به دین و به طور خاص اجرایی شدن احکام دین در قالب تشکیل حکومت اسلامی از مهمترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. مهمترین موانع تحقق اسلام ناب از یک سو تبلیغات غرب و از سوی دیگر وجود اسلام آمریکایی است که در لباس حکومت‌های ارتجاعی جهان اسلام، اسلام تحجر و اسلام سکولار تجلی کرده و کمر به انهدام ریشه اسلام ناب بسته است. با این همه اسلام ناب محمدی(ص) که انقلاب اسلامی مروج آن بوده به توفیقاتی چشمگیر دست یافته است، از جمله اینکه آگاهی عمومی ملت‌های مسلمان را افزایش داده و با بیدار نمودن دل‌های روشن، توانسته ملت‌ها را در برابر اسلام آمریکایی و غرب بسیج نماید و جریان بیداری اسلامی را تقویت نموده و بار دیگر حرکت امت اسلامی را به سمت آغوش اسلام ناب تسهیل و تسریع نماید. برای تحقق اسلام ناب، مهمترین نیاز، تشکیل نظام اسلامی است که در سایه آن عدالت و پیشرفت اسلامی در پرتو احکام نورانی اسلام تحقق یابد. با تشکیل حکومت اسلامی به تدریج هنجارهای اسلام ناب پیاده شده و سایر جوامع اسلامی بدان ملحق خواهند شد.

مقدمه

اسلام ناب محمدی(ص)، اسلام حقیقیِ مستند به منابع اصیل و تحقق بخش ارزش‌های الهی در برابر اسلام آمریکایی. اسلام از ماده “س ل م” در لغت به معنای تسلیم شدن، عافیت و دوری از عیب و نقص، خالص نمودن عبادت[۱] و در ادبیات اسلامی، آخرین دین وحیانی است که مجموعه عقائد، ارزش‌ها، احکام حقوقی و عبادی را به عنوان یگانه راه سعادت و رستگاری انسان‌ها به ارمغان آورده و رسالت ترویج ارزش‌هایش را نیز به عهده خواص از امت اسلام واگذار کرده است[۲]. مراد از کاربردهای قرآنی واژه اسلام مانند: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ[۳]، ﴿وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۴] و... دین اسلام است[۵]؛ واژه “ناب” نیز مرادف با “سره، خالص و بدون آمیختگی بودن”[۶] و به معنای چیزی است که با ماده دیگری ترکیب نشده باشد[۷]. واژه محمدی(ص) نیز انتساب به حضرت محمد(ص)، رسول گرامی اسلام، را افاده می‌کند؛ بنابراین اسلام ناب محمدی(ص) اسلام خالص و نابی است که در آموزه‌ها و سیره پیامبر اکرم(ص) متبلور شده است. اسلام ناب محمدی(ص) “اسلام صفا و معنویت، اسلام عقلانیت و توحید، اسلام پرهیزکاری و مردم‌سالاری، اسلام ﴿أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۸] و در نقطه مقابل، اسلام آمریکایی به معنای پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است”[۹]. اسلام ناب محمدی(ص) اولین بار زمانی که اسلام آمریکایی درصدد ایجاد انحراف در عالم اسلام و ارائه چهره مخدوشی از اسلام بود، در بیانات امام خمینی به کار رفت[۱۰]؛ البته ایشان از درهم آمیختگی مرزهای مفهومی اسلام ناب محمدی(ص)؛ که اسلام پابرهنگان و محرومان است، با اسلام آمریکایی؛ که اسلام مقدس‌نماهای متحجر، سرمایه‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد است نگران بوده‌اند[۱۱].

پس از این، ادبیات نوینی درباره اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی شکل گرفت. اسلام ناب محمدی(ص) اسلامی برگرفته از منابع اصیلی چون قرآن و سنت رسول گرامی اسلام و اهل بیت(ع) و وفادار به تعالیم راستین و حقیقی ایشان است. نگاه جامع به دین و به طور خاص اجرایی شدن احکام دین در قالب تشکیل حکومت اسلامی از مهمترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی(ص) است و به ویژه سلطه‌ستیزی و دفاع از محرومان و مستضعفان از جهت‌گیری‌های اساسی آن می‌باشد[۱۲].

گرچه عبارت اسلام ناب محمدی(ص) تعبیر نوآورانه‌ای از اسلام اصیل و حقیقی است؛ با این حال قرآن مختصات اسلام ناب و انحراف از اسلام اصیل را در مجموعه آیاتی بیان داشته است. از نظر قرآن همنشینی با قرآن[۱۳]، اتخاذ ولی و امام خوب[۱۴]، جهاد در راه خدا، پیشی نگرفتن از ولی خدا[۱۵]، عقلانیت[۱۶] و صفاتی از این قبیل از ویژگی‌های اسلام ناب است.

اسلام ناب محمدی(ص) با مجاهدت‌های پیامبر گرامی اسلام که در پی مجد و عظمت پیروان خویش بودند[۱۷]، و در نتیجه تلاش‌های اهل بیت(ع) که قرآن و سنت پیامبر را ترویج می‌کردند، توسعه یافت[۱۸]. پیامبر گرامی اسلام پیش از وفات خود راهبرد دست‌یابی به اسلام ناب را روشن ساخته و با تأکید بر تمسک به قرآن و اهل بیت(ع) در احادیثی مانند حدیث معروف ثقلین[۱۹]، راه نجات را در پیروی از این دو منبع گران‌سنگ منحصر نمودند[۲۰]. اسلام ناب محمدی(ص) مخالف اشرافی‌گری، تبعیض، فساد طبقاتی و استکبار بوده و در پی ترویج توحید، عدالت و استقرار جامعه اسلامی است[۲۱]. چنانکه امیرالمؤمنین(ع) به عنوان الگوی تام اسلام ناب در احیای عدالت حتی نسبت به برادر خود نیز استثنا قائل نشدند[۲۲]. پس از امیرالمؤمنین(ع) ائمه(ع) عهده‌دار احیا و گسترش مفاهیم قرآن و ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) بودند[۲۳].

این رویارویی در طول تاریخ تحت عنوان‌هایی چون تقابل اسلام علوی با اسلام اموی و عباسی یا رویارویی اسلام التقاطی با اسلام راستین صورت پذیرفت و اندیشمندان و فقیهان مسلمان در حفاظت از مرزهای اسلام ناب محمدی جِدّوجهد خود را به کار می‌بستند[۲۴]. نخستین انحراف سازمان‌یافته از اسلام ناب را می‌توان در زمان حضور پیامبر گرامی اسلام(ص) مشاهده کرد. آنگونه که در زمان حیات آن حضرت در مواجهه با بیانات شخص پیامبر(ص) به تدریج دو جبهه ولایت‌پذیر و ولایت‌گریز شکل گرفت، بدان حد که نه تنها در روایات منقول از ایشان[۲۵]؛ بلکه در آیات قرآن نیز صراحتاً حجت بودن بیان پیامبر(ص) برای پیروان مورد تأکید قرار گرفت[۲۶] و از عده‌ای از اطرافیان ایشان با عنوان منافق یاد شد[۲۷]. مصادیق این مسئله را می‌توان در ماجرای ترور پیامبر در بازگشت از جنگ تبوک[۲۸]، تخلف از لشکر اسامه[۲۹] و... به روشنی مشاهده کرد. پس از پیامبر خدا(ص) نیز دو انحراف بزرگ در تاریخ اسلام پدیدار شد که اگر مجاهدت‌های علمی و عملی اهل بیت(ع) نمی‌بود، می‌توانست به هدم اساس اسلام منجر شود؛ انحراف نخست از سوی بنی‌امیه و انحراف دوم از سوی بنی‌عباس واقع[۳۰] و تا قرون ششم و هفتم هجری ادامه یافت[۳۱].

در دوران غیبت ائمه(ع) و به خصوص در دوران متأخرو پس از روی کار آمدن شاهان قاجار و پهلوی و همزمان با تجزیه امپراتوری عثمانی، برنامه‌ای منسجم و هدف‌دار برای تخریب اسلام ناب توسط دشمنان اسلام طراحی و اجرا شد[۳۲]. رویارویی امپریالیسم غربی با امپراتوری‌های بزرگ اسلامی مانند عثمانی و صفوی سبب زوال حکومت‌های اسلامی شده و موجبات ظهور نهضت‌های آزادی‌خواه اسلامی را فراهم آورد[۳۳]. برای تحریف از اسلام ناب محمدی(ص)، در کنار ترویج سلفی‌گری، روند عرفی کردن دین و سکولارسازی جامعه دینی به موازات هم پیش رفتند و حریم مرجعیت دینی را نیز محدود نمودند، که اوج این تحدید دین در ماجرای مشروطه و سربه‌داری شیخ فضل الله نوری خود را ظاهر ساخت[۳۴]. روشنفکران قاجاری با یکسان انگاری اسلام با مسیحیت قرون وسطایی، بی‌صداقتی در انتقال مفاهیم غربی و سرسپردگی برخی از ایشان به سفارت‌خانه‌های بیگانه، ضرباتی به پیکره اسلام ناب وارد ساختند[۳۵].

در دوران معاصر دانشمندانی چون علامه عسکری[۳۶]، آیت الله طالقانی[۳۷]، علامه طباطبائی[۳۸] و شهید مطهری با طرح اسلام اصیل و راستین[۳۹] و بعدها نیز آیت الله خامنه‌ای[۴۰] زمینه طرح گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) را برای امام خمینی فراهم کردند. اسلام راستین در فضایی طرح شد که روشنفکران غرب‌گرا و سردمداران مذاهب انحرافی ساخته دست استعمار با القای شبهات فراوان و تسخیر عرصه‌های علمی و سیاسی جرأت هرگونه اظهارنظر را از پیروان اسلام ناب سلب کرده بودند. آیت الله طالقانی با تشکیل جلسات تفسیر قرآن و کاربرد احکام قرآنی در مبارزه با کفر و استکبار و تربیت نسل دانشجویان متدین[۴۱] به تبیین اسلام ناب محمدی(ص) کمک‌های شایانی نمود. شهید مطهری نیز با توسعه گفتمانی و ترویج اسلام راستین که به مبارزه با اسلام تحجر و سکولار می‌پرداخت، زمینه را برای بحث از اسلام ناب فراهم ساخت که پس از انقلاب اسلامی به تحقق نزدیک شد[۴۲].[۴۳]

مبانی اسلام ناب محمدی(ص)

مبانی اسلام ناب محمدی(ص) مجموعه پایه‌های نظری و فکری است که بر اساس آن اسلام ناب با تمامی لوازمش تعریف می‌شود. قرآن و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به عنوان منبع زنده و زاینده، مجموعه مبانی مورد نظر را بیان داشته‌اند. پیش از تبیین مبانی اسلام ناب محمدی(ص) توجه به این امر ضروری است که اسلام آمریکایی نیز مدعی پایبندی به همین مبانی است، با این حال طرفداران اسلام آمریکایی، به علت تحجرگرایی و نیز همسویی با اصول مورد نظر غرب و تأمین منافع ایشان، فاصله زیادی با اسلام ناب محمدی(ص) دارند[۴۴]. در قرآن، خدامحوری و توحید به عنوان اصلی‌ترین مبنای مورد نظر اسلام چنان مورد تأکید قرار گرفته[۴۵] که از نظر برخی هدف نهایی از آیات قرآن، توحید تلقی می‌شود[۴۶]. ارسال نامه از سوی پیامبر اسلام(ص) به پادشاهان شرق و غرب و دعوت ایشان به توحید در همان سال‌های اولیه تشکیل حکومت اسلامی، نشان از جایگاه بی‌مثال توحید در اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) دارد[۴۷]. اسلام ناب محمدی(ص) در شرایط کنونی نیز درصدد مخالفت با آمریکا، کفر و شرک و طنین انداختن آوای توحید است[۴۸]. و روشن است که همین تکیه و تأکید بر توحید در منظومه فکری امام خمینی و سبب تحول‌آفرینی ایشان و احیای اسلام ناب محمدی(ص) گشت[۴۹].

توحید صرفاً یک نظریه فلسفی و فکری نیست[۵۰] بلکه معنای عمیق و همه جانبه آن، حاکمیت ارزش‌های الهی بر جامعه و نفی حکومت‌های طاغوتی، استبدادی، فاسد و طغیان‌گر است[۵۱]. نبوت در منظومه توحیدی اسلام ناب محمدی(ص) بر اساس هدف تربیتی و اصلاحی و برای ابدیت‌بخشیدن به حرکت عظیم و بزرگ خداوندی که تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت را محور فعالیت خود قرار داده است، جایگاه شاخصی دارد[۵۲]. اسلام ناب محمدی(ص) از طریق نبوت و بعثت انبیا جهت ختم برنامه‌های تعلیمی و تربیتی خداوند ابلاغ شد و در همین راستا نبوت حضرت خاتم(ص) نیز بشریت را به سر منزل مقصود نزدیک نمود[۵۳].

در استمرار نبوت، ولایت رکن رکین اسلام ناب محمدی(ص) و برخاسته از آن است و بنابر آیات قرآن و روایات صحیح، اتکا به آن سبب رستگاری خواهد بود. اسلام از اساس، تمسک به ولایت را یکی از مبانی اسلام ناب محمدی(ص) در کنار توحید و نبوت قرار می‌دهد[۵۴]. باور به خدا و خلفای منصوبش چنان اهمیت دارد که وعده حتمی خدا نجات کسانی است که ایشان را به عنوان ولی اتخاذ نموده‌اند[۵۵]. اسلام ناب در کنار ولایت خدا و رسول خدا(ص)، ولایت اهل بیت(ع) را نیز بنابر حدیث متواتر ثقلین، واقعه غدیر، حدیث منزلت و احادیث دیگر اثبات می‌کند[۵۶] و تجلی ولایت در حکومت اسلامی را سبب پیاده شدن مؤلفه‌های اسلام ناب می‌داند[۵۷].

ولایت فقیه که در امتداد و برگرفته از همین مبنای محکم اسلام ناب است، با الگوگیری از ولایت اولی الأمر به مبارزه با استبداد و استکبار پرداخته و در راستای تحقق توحید و ارزش‌های توحیدی تلاش می‌کند[۵۸]. در اسلام ناب محمدی(ص) توجه به حیات و نشئه اخروی یک اصل اساسی است که به زندگی انسانی جهت داده[۵۹]، نگاه به زندگی مادی را نگاهی ثانوی و به عنوان مقدمه و کشتزاری برای نشئه اخروی لحاظ می‌کند[۶۰]. اساساً بدون وجود معاد، عدالت در زندگی انسانی تحقق پذیر نخواهد بود؛ چنانکه هر جایی و در هر زمانی اعتقاد به مبدأ و معاد نباشد، عدالت نیز تحمیلی و اجباری خواهد بود[۶۱].[۶۲]

ویژگی‌های اسلام ناب محمدی(ص)

اسلام ناب محمدی(ص) دارای ویژگی‌هایی است که اساسی‌ترین آنها عبارت‌اند از: 

جامعیت

اسلام ناب محمدی(ص) خوانشی جامع و جهانی[۶۳] از اسلام است که بر اساس آیه ابلاغ[۶۴] جاودانه بوده و از ویژگی‌های آن چند بعدی بودنش است[۶۵]. اسلام ناب برخلاف یهودیت که شریعتی خشک را عرضه می‌کند[۶۶] و نیز تأکید افراطی مسیحیت زمان ظهور اسلام بر اخلاق و رهبانیت[۶۷]، میان دنیا و آخرت را جمع کرده[۶۸] و البته در این میان اصالت را به جانب آخرت داده است[۶۹]. اسلام ناب محمدی(ص) اسلامی جامع است که فرهنگ جهاد، شهادت، مقاومت و هجرت را در جامعه اسلامی بارور کرده[۷۰] و علاوه بر اینکه از اسلام منزوی سکولار منحصر در مسجد و عبادت جداست، در همه عرصه‌های زندگی حضور دارد[۷۱]. برخلاف آنچه برخی مدعی هستند[۷۲]. اسلام ناب محمدی(ص) صرفاً در زمینه اندیشه سیاسی و در تقابل با اسلام غیر سیاسی نیست؛ بلکه چنان جامعیتی دارد که راحت‌طلبی، سازش، فرومایگی، التقاط، وهم‌گرایی و ترویج خرافه، استکبار، نفاق و فهم قشری از دین، در آن جایی ندارد[۷۳] و در آن دنیا و آخرت، زهد و حضور پرشور اجتماعی، شریعت و عقلانیت، عاطفه و قاطعیت و سایر ابعاد برخاسته از اسلام ناب، همگی با هم در نظر گرفته می‌شوند[۷۴].[۷۵]

عقلانیت

عقلانیت و تفکر که در موارد زیادی مورد تأکید قرآن قرار گرفته[۷۶] و در روایات نیز اوصاف آن همانند همنشینی با حیاء و نیز تمایزاتش مانند تفاوت آن با نیرنگ و... تبیین شده است[۷۷]. اساس اسلام با قشری‌گری و تحجر و تعصب جاهلی و اوهام و تخیلات، تضاد داشته و سبب تولید نیروی فکری و ایجاد انگیزه در ملت‌های آزاده برای مبارزه با ظالمان و ستمگران و حرکت در جهت منافع مظلومان و مستضعفان می‌شود[۷۸]. از عمده تفاوت‌های اسلام نسبت به سایر مکاتب توجه به عقلانیت انسان در کنار پرورش اخلاقی اوست[۷۹] که در سایه رهبری اهل بیت(ع) و هدایت به سمت آزادگی و عقلانیت سبب شکوفایی تشیع گشته است[۸۰]؛ چنانکه بزرگان فلسفه غربی به معرفی فلسفه و عقلانیت شیعی پرداخته[۸۱] و حتی آن را محبوب‌ترین عنصر فرهنگ شیعه نامیده‌اند[۸۲].[۸۳]

اجتهادپذیری

اسلام ناب محمدی(ص) باب اجتهاد را مفتوح نموده و به کاربست عقل بر منهج اهل بیت(ع) توجه ویژه دارد. البته باید توجه داشت که اجتهاد و اختلاف در فهم مجتهدین که سبب اختلاف‌هایی در برداشت از اسلام می‌شود، به اصل و اساس اسلام ناب محمدی(ص) ضربه و خللی وارد نمی‌کند[۸۴]، بلکه درخت اسلام ناب به واسطه اجتهاد و کاربست عقلانیت ضابطه‌مند آبیاری شده و ثمرات نوبه‌نو و روزافزونی را برای اسلام ناب محمدی(ص) موجب خواهد شد[۸۵]. این شیوه اجتهادی نه تنها مخل به فهم و برداشت از اسلام ناب نخواهد بود؛ بلکه آن را تعالی داده و از راکد شدن آن پیشگیری می‌کند[۸۶].[۸۷]

حکومت‌داری

اسلام ناب محمدی(ص) در کنار توجه به آحاد مسلمانان عالم، برای حکومت و جامعه مسلمین برنامه داشته و سیاست را در پیشبرد اهداف اسلام اجتماعی دخیل می‌داند؛ چنانکه توجه به حکومت اسلامی و تحقق اسلام در سوره حج چنین ذکر شده است: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۸۸] اسلام ناب محمدی(ص) در پی تأسیس حکومتی برای اداره جامعه جهانی است که طنین توحید در آن آوازه انداخته و استعلای شرق و غرب را از سر اسلام دور نماید[۸۹].[۹۰]

کارآمدی

برخلاف سایر تئوری‌هایی که در محافل روشن‌فکری، اندیشه‌های زیبا را طرح کرده و در عرصه عمل حرفی برای گفتن ندارند، اسلام ناب عملیاتی و کارا بوده و با توجه به نیازهای زمان جوابگوی مشکلات جامعه اسلامی است[۹۱]. در این نظام اندیشه، حکومت ولایت‌محور با توجه به کارآمدی و انجام تکلیف در عرصه اجتماع ارزش‌گذاری شده و به تأثیر عینی در روند امور اهتمام می‌ورزد[۹۲].[۹۳]

روزآمدی

اسلام ناب برخلاف طرح‌واره‌هایی از اسلام که نظامی با ارزش‌های پوسیده و غلط را احیا و ترویج می‌کنند، زنده و پویا بوده و مطابق با زمانه خود به اصلاح‌گری می‌پردازد. اساساً ویژگی ممتاز اسلام ناب محمدی(ص) در قیاس با سایر خوانش‌ها از اسلام در همین است که امام خمینی با تکیه بر منظومه فکری توحیدی خویش و با نگاه به مسائل و مشکلات ایران اسلامی و سایر جوامع مسلمان، “اسلام ناب محمدی(ص)” او را به عنوان یک راه‌حل و مجموعه ارزشی، مورد تأکید قرار داد و ملت‌های آزاده نیز ارزشمندی راه‌حلهای امام خمینی را درک نموده و به سرعت آن را در میان خود گسترش دادند[۹۴].[۹۵]

عزت‌مداری

شعار “نه شرقی، نه غربی” نیز از دیگر ویژگی‌های اسلام ناب محمدی(ص) است[۹۶]، چرا که با وادادگی و اتکا به کفر و شرک غرب و شرق، از اسلام جز نامی باقی نمانده و آنچه مورد نظر غرب است ارائه خواهد شد. اتکا به اسلام ناب محمدی(ص)، استقلال کلمه اسلام و اعتلای آن را بارور می‌کند و برخلاف آن، اسلام آمریکایی است که اسلام را وابسته و ذلیل می‌خواهد[۹۷].[۹۸]

مواضع سیاسی - اجتماعی اسلام ناب محمدی(ص)

اسلام ناب انسان‌ها را از بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشتشان برحذر داشته و ایشان را مسئول دانسته[۹۹] و در کنار مواضع صریح سیاسی، اخلاق اجتماعی را نیز مورد توجه جدی قرار داده است[۱۰۰]. مهمترین مواضع سیاسی - اجتماعی اسلام ناب محمدی(ص) عبارت‌اند از: مبارزه با استبداد، استکبارستیزی، استقرار عدالت، دفاع از مستضعفان و اتحاد ملی و انسجام اسلامی.[۱۰۱]

مبارزه با استبداد

اسلام ناب محمدی(ص) با پذیرش هرگونه ولایت طواغیت مخالف بوده[۱۰۲] و بر اساس آرمان توحیدی خود، مردم را به ولایت الهی می‌خواند. پیام تاریخی استکبارستیز امام خمینی نیز از تفاوت میان اسلام و کفر و الهی بودن مبانی استکبارستیزی و مادی بودن مبانی استکبار خبر می‌دهد[۱۰۳]. پذیرش استکبار ملازم با رفتن تحت ولایت طواغیت و دوری از توحید است و در نتیجه اسلام از اساس با این مسئله مخالف بوده و به ستیزه با استبداد می‌پردازد[۱۰۴].[۱۰۵]

استکبارستیزی

اسلام ناب به هیچ روی حاضر نیست نسبت به ارزش‌هایش تسامح کند و در این مسیر حتی در رابطه با پیامبرش که عزیزترین مخلوق جهان است نیز رواداری نمی‌کند[۱۰۶]. در مرحله بالاتر، اسلام ناب در تقابل با جبهه کفر قرار می‌گیرد و حاضر به سازش‌کاری با جبهه استکبار نیست[۱۰۷]. تأکید روی این جلوه از اسلام سبب مخالفت اردوگاه جهانی استکبار با ارزشمداران و مروجین اسلام ناب می‌شود؛ چنانکه کینه و بغض مستکبران و گردن‌کشان عالم از انقلاب اسلامی ایران، به علت پافشاری و ایستادگی بر اسلام ناب و مواضع سیاسی این اسلام است[۱۰۸]. اسلام ناب به مقابله با ابرقدرت‌ها می‌پردازد[۱۰۹]، که در غیر این صورت، قدرت‌های جهانی هرگز به مقابله با آن برنیامده و از در سازش با آن وارد می‌شدند؛ کما اینکه اگر پیامبر گرامی اسلام(ص) استکبارستیزی را کنار نهاده و در کنج خانه می‌نشستند و متعرض استکبار نمی‌شدند، احدی متعرض ایشان نمی‌شد[۱۱۰].[۱۱۱]

عدالت‌خواهی

انقلاب اسلامی در تجلی ارزش‌های اسلام ناب بر عدالت و برابری اقشار مختلف در حکومت اسلامی تأکید می‌کند[۱۱۲]، چنانکه همواره روی برابری و نگاه مساوی انقلاب به همه اقوام تأکید داشته و رواداری اسلام و حکومت اسلامی نسبت به اقلیت‌های مذهبی را به منصه ظهور می‌رساند[۱۱۳].[۱۱۴]

دفاع از مستضعفان

توجه به فقرا و محرومان از وظایف ذاتی اسلام ناب بوده و از مواضع سرسخت اسلام ناب محمدی(ص) در محیط اجتماعی، تأکید بر منافع محرومین و مستضعفین در جامعه است[۱۱۵]، چنانکه ترش رویی در برابر ایشان را برنتافته و حتی پیامبر خود را از میان محروم‌ترین اقشار جامعه برانگیخته است[۱۱۶]. استضعاف مورد نظر اسلام ناب، در دو بعد عقیدتی و اقتصادی جاری بوده و بلکه بیش از استضعاف اقتصادی، استضعاف عقیدتی را مد نظر دارد[۱۱۷]. اسلام ناب محمدی(ص) همواره در حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم گام برداشته و به عنوان نمونه، دفاع از ملت فلسطین به عنوان نمادی از ملت مظلوم مسلمان که در سیطره استکبار غربی قرار گرفته‌اند، همواره در دستور کار نظام اسلامی قرار دارد[۱۱۸] و در همین راستا صهیونیست‌های اشغال‌گر فلسطین از سوی انقلاب اسلامی به عنوان کفار حربی شناخته می‌شوند[۱۱۹].[۱۲۰]

وحدت مسلمین

تقریب مذاهب و وحدت مسلمانان راهبرد دیگر اسلام ناب محمدی(ص) برای نیل به حکومت اسلامی و تربیت نفوس مؤمن است[۱۲۱]. غرب استعمارگر سال‌هاست که برای پیشگیری از نیل به اسلام ناب تحت حکومت اسلامی راهبرد مشخص تفرقه‌افکنی را در پیش گرفته است و برای خنثی نمودن این برنامه، اتخاذ راهبرد وحدت ضروری است[۱۲۲]. البته وحدت به معنای سنی شدن شیعیان و یا شیعه شدن اهل سنت نیست، وحدت یعنی در عین اختلاف نظر، شیعیان و اهل سنت باهم برابر بوده و احساس برادری داشته باشند[۱۲۳]. در همین راستا در نظر انقلاب اسلامی، هر دولتی یا گروهی اعم از شیعه یا سنی که در جهت اختلاف‌افکنی میان مسلمانان و امت واحدہ اسلامی گام بردارد، بلندگوی تبلیغاتی دشمن بوده و دشمن اسلام و قرآن خواهد بود[۱۲۴].[۱۲۵]

منابع اسلام ناب محمدی(ص)

منابع عمده دریافت اسلام عبارت‌اند از عقل و نقل[۱۲۶]، که نقل خود بر ثقلین یعنی قرآن و عترت استوار است[۱۲۷]. قرآن به عنوان منبع معرفتی اسلام[۱۲۸] و با تفسیر از سوی اهل بیت(ع) بهترین راه هدایت بوده و اسلام ناب محمدی(ص) را عرضه می‌کند[۱۲۹] تا با تمسک به آیات راستینش، انسان‌ها را از گرفتاری در دام انحراف مصون دارد[۱۳۰].

استفاده از عقل در دستیابی به اسلام ناب را باید در منهج اهل بیت(ع) و تأکید بر اصولی چون تفریع فرع بر اصل و استنباط احکام جستجو کرد. با این حال در طول تاریخ، خوانشهای دیگر از اسلام با قرائت سطحی از نقش عقل در نیل به اسلام، به فروکاهش مبانی اسلام به اصول عقلی[۱۳۱] و لغزش در وادی قیاس و استحسان دچار شدند[۱۳۲]. این به اصطلاح عقل‌گرایی محض و اتکا به ظن برای اجتهاد، از سوی اندیشمندان بزرگ مسلمان همچون نوبختی و سید مرتضی به چالش کشیده شده و کتاب‌هایی چون “الرد علی اصحاب الإجتهاد فی الأحکام” به همین منظور تألیف شدند[۱۳۳].

علی‌رغم اعتبار عقل در کنار نقل، برخی از مسلمانان در ورطه نقل‌گرایی محض نسبت به قرآن افتادند؛ به گونه‌ای که نقش اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن را نادیده گرفتند[۱۳۴]. روشن است قرآن نیز به تنهایی صامت بوده و بدون حضور فعال قرآن ناطق، به راحتی مورد استفاده منحرفین قرار خواهد گرفت[۱۳۵]. ازاین رو پیامبر اکرم(ص) در روایت متواتر ثقلین لزوم همراهی این دو را تا ابد، بارها یادآور شدند تا اسلام ناب محمدی(ص) از منابع اصیل به دست مسلمانان برسد[۱۳۶].

فهم عمیق و صحیح کلام خدا از طریق تفسیر و تبیین توسط اولیا، امری بدیهی است که حتی در کتب مقدس سایر ادیان نیز به روشنی بر آن تأکید شده است[۱۳۷]. در دوران غیبت ائمه(ع) وظیفه تفسیر و تبیین قرآن و ارائه اسلام راستین بر عهده عالمانی است که به تفقه در دین می‌پردازند[۱۳۸]. ازاین رو در دوران غیبت، سیره اهل بیت(ع) و سنت معتبر که توسط فقها با عرضه به قرآن استخراج می‌شود منبع اسلام راستین است که به دست پرچمداران مکتب اهل بیت(ع) سپرده شده است[۱۳۹].

اسلام ناب محمدی(ص) با تکیه بر عقل سلیم در فهم عمیق مبانی و باورهای اعتقادی و با استناد به نقل معتبر یعنی قرآن و عترت و توجه به عقل در روش‌ها و استنباط احکام، از افراط و تفریط در عقل‌گرایی صرف و نقل‌گرایی محض فاصله گرفته و در دوره غیبت امام معصوم(ع) معرفت دینی صحیح را از سوی عالمان ربانی عرضه می‌کند[۱۴۰].[۱۴۱]

روش‌شناسی فهم اسلام ناب محمدی(ص)

منابع اسلامی با تصریح به درافتادن عده‌ای بیماردل به ورطه انحراف در اسلام[۱۴۲]، روش‌ها و سنجه‌هایی را برای رهایی از تردید و انحراف در اسلام عرضه کرده‌اند که مهمترین آنها از این قرارند:

تعقل و تدبر

مهمترین روش مورد تأکید قرآن، تعقل و تدبر و تعمق در مفاهیم قرآنی است که انسان را گام به گام به قرآن نزدیک می‌کند[۱۴۳]. این روش، در جهت خلاف روش فهم در قرون وسطای غربی و تفکر مسیحی است که ایمان را لازمه فهم پنداشته و بدون ایمان، فهم را غیر ممکن می‌داند[۱۴۴].[۱۴۵]

مراعات زمان و مکان

اسلام ناب محمدی(ص) هدف غایی خود را پیشرفت و تعالی همه جانبه فرد و جامعه بشری و اجرای مقاصدی نظیر استقرار عدالت[۱۴۶]، رشد معنویت، توسعه علم و دانش، حاکمیت اخلاق بر جامعه[۱۴۷] و مرتفع ساختن موانع رشد[۱۴۸] از طریق امر به معروف و نهی از منکر در نظام اسلامی[۱۴۹] قرار داده است. برای دستیابی به این مهم و سازگاری تعالیم دینی با اهداف غایی اسلام، مراعات زمان و ملاحظه مقتضیات زمانه از مهمترین روش‌های اسلام ناب محمدی(ص) برای رسیدن به مقاصد است[۱۵۰].[۱۵۱]

نگاه جامع

تفاوت اساسی روش فهم مورد نظر در اسلام ناب محمدی(ص) با برداشت‌های التقاطی از اسلام، نگاه جامعی است که نسبت به اسلام ارائه می‌شود[۱۵۲]. اسلام ناب، اسلام مبتنی بر کتاب و سنت است که با دیدگاهی روشن و متناسب با شرایط زمان و مکان، شناخت نیازهای بالفعل جوامع اسلامی و بشر و در نظر گرفتن روش‌های دشمن با استفاده از شیوه و متد علمی جا افتاده و تکمیل شده در حوزه‌های علمیه به دست می‌آید[۱۵۳]. از جمله مصادیق جامعیت اسلام ناب محمدی(ص) توجه به ساحت‌ها و ابعاد وجودی انسان است. انسان مورد نظر اسلام با انسان از منظر تعالیم مادی غرب متفاوت است؛ چه آنکه انسان مطلوب اسلام ناب، انسانی است که به عنوان فرد واحد می‌باید در مسیر تکامل و تعالی مادی و معنوی شخصی خود تلاش نماید و به عنوان فردی در اجتماع بایستی به مدیریت اجتماع بپردازد[۱۵۴].برای چنین انسانی دو ساحت در نظر گرفته شده است: یکی ساحت مادی و دنیایی و دیگری ساحت معنوی و آخرتی آن. اسلام این دو ساحت زندگی انسان را از یکدیگر جدا نمی‌داند و در همین سیر اعتقادی است که بسیاری از ارزش‌های وحیانی را معنا می‌بخشد. برای نمونه جهاد و ایثار که از بالاترین ارزش‌های مطلوب ادیان و به طور خاص اسلام است با باور به معاد و امتداد حیات پس از مرگ است که معنا و هویت پیدا می‌کند[۱۵۵].[۱۵۶]

رجوع مستقیم به منابع معتبر

رجوع به منابع دست اول که سنت حوزوی حافظ آن بوده است، از دیگر سنت‌ها و روش‌های دستیابی به اسلام ناب است. اهمیت این مسئله تا جایی است که پس از سیاه‌نمایی گسترده غرب علیه اسلام ناب و ارائه تصویری مخدوش از اسلام، مقام معظم رهبری در نامه تاریخی خود در یکی از دو خواسته خود، رجوع بی‌واسطه به اسلام ناب را مدنظر قرار داده و این روش فهم از اسلام را روشی منطقی و معقول عنوان داشتند که اقتضای منطق سلیم است[۱۵۷]. البته برای فهم عمیق و تخصصی اسلام ناب محمدی(ص) تمسک به سنت علمی و اجتهادی حوزوی ضروری است. با توجه به اینکه نهاد حوزه علمیه و روحانیت اصیل، قرن‌هاست که در جهت فهم و تبیین احکام خدا حرکت کرده است، سزاست که اسلام از این قشر حوزوی که حافظ اسلام و علوم اسلامی بوده‌اند، أخذ شود[۱۵۸].[۱۵۹]

ولایت

اسلام، از ولایت به عنوان عنصر محوری فهم اسلام ناب محمدی(ص) یاد می‌کند. شعار حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ در نخستین سال‌های پس از وفات پیامبر اسلام(ص) موجب انحراف در زمینه ولایت برای دستیابی به فهم صحیح از قرآن و اسلام و سبب افتراق قرآن و عترت رسول الله(ص) شد[۱۶۰].[۱۶۱]

راهبردهای تحقق اسلام ناب محمدی(ص)

از آیاتی که جامع راهبردهای تحقق اسلام ناب است آیه ۲۵ سوره حدید می‌باشد که در آن هدف بعثت پیامبران را برقراری عدالت اجتماعی می‌داند[۱۶۲] و قیام برای اقامه این قسط و عدل را نیز وظیفه رسل الهی بر می‌شمارد[۱۶۳]. از همین رو امام خمینی مکرر به این مسئله توجه می‌دادند که قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و شوروی معنای غلطی از اسلام را به مسلمانان تعلیم می‌دهند که در آن اسلام بدون حکومت و منهای سیاست در کانون توجه قرار دارد[۱۶۴].

اسلام ناب محمدی(ص) برای تحقق، مراحلی را از سر می‌گذارند که از انقلاب اسلامی آغاز شده و به تمدن اسلامی ختم می‌گردد. مهمترین عامل مؤثر در جریان تحقق اسلام ناب محمدی(ص)، نظام‌سازی و تشکیل حکومت اسلامی است[۱۶۵]. پس از تشکیل نظام اسلامی و با اجرای احکام و ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) در دولت اسلامی، محقق ساختن امت اسلامی و سپس تمدن عظیم اسلامی از مهمترین راهبردهای تحقق اسلام ناب محمدی(ص) در جهان است[۱۶۶]. پیام واقعه غدیر ناظر به بعد معنوی نبوده؛ بلکه تأکید بر بعد حکومتی اسلام و نیاز به کادرسازی و تشکیل نظام است[۱۶۷]. مجموعه‌ای از راهبردهای معرفتی، فرهنگی و سیاسی شامل فهم سیاسی، انقلاب فرهنگی، نظام‌سازی و... با قرائت انقلاب‌ساز از اسلام راهبردهای تحقق اسلام ناب محمدی(ص) هستند که در ادامه به سیر تکوین آن اشاره می‌شود.[۱۶۸]

فهم صحیح فراگیر از اسلام

این امر با ارائه تصویری شفاف و بدون پیرایه از اسلام برای نیل به شناخت واقع‌بینانه‌ای از آن ضرورت دارد[۱۶۹]؛ زیرا دشمنان اسلام، سالیانی است که اسلام را به عنوان دینی خشن، مخالف حقوق زنان و دمکراسی، عقب افتاده و دشمن جهان معرفی می‌کنند و از این منظر بسترها و منفذهای رشد و تحقق اسلام ناب را مسدود می‌کنند. از سوی دیگر عالمان بی‌پروا و جاهلان سطحی‌نگر نیز با فهم غیر صحیح و غفلت از ابعاد اسلام همواره تحقق اسلام ناب را با چالش‌هایی روبه‌رو می‌ساختند؛ چنانکه حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر(ع) نیز همین فهم قشری سبب تکفیر حجت خدا از سوی ایشان خواهد شد[۱۷۰]. بنابراین نخستین و مهمترین راهبرد تحقق اسلام ناب محمدی(ص) فهم صحیح و فراگیر از مبانی، اصول و ویژگی‌های آن در سطح ملی و جهانی است.[۱۷۱]

انقلاب

اسلام انسان را به اصلاح روحی و فکری و اخلاقی و نیز اصلاح نظام اجتماعی از دورن و بیرون دعوت می‌کند؛ از این‌رو انقلاب در هر دو بعد درونی و بیرونی مطلوب اسلام ناب محمدی(ص) است[۱۷۲]. استکبارستیزی و مقابله با اسلام آمریکایی از ویژگی‌های ذاتی اسلام هستند و چنین خوانشی از اسلام ناب محمدی به منظور تحقق، نیازمند انقلاب و مقابله با قدرت‌های استکباری و استبدادی و ورود در ولایت نور و خداوند است[۱۷۳]. در فرایند این راهبرد، مقابله با نظام‌های جائر و فاسد که در ولایت طاغوت فرو غلتیده و درصدد تحمیل و القای رویکرد استکباری خویش هستند، ضروری است و پیروزی بر آنها، مسیر را برای مرحله بعد که استقرار نظام است هموار خواهد کرد.[۱۷۴]

استقرار نظام اسلامی

انقلاب اسلامی راهبردی مقدماتی برای دستیابی به گام بعدی در راستای تحقق اسلام ناب محمدی(ص) است. به همین جهت تأکید بر عنوان “جمهوری اسلامی” مقدمه‌ای برای استقرار نظام اسلامی است تا گام بعدی برای تحقق احکام اسلامی محقق شود[۱۷۵]. نظام اسلامی یعنی تدوین و تبیین ساختارها و فرایندهای حکومتی مورد نیاز برای تحقق آرمان‌های اسلامی[۱۷۶]. در چنین نظامی که هم به لحاظ شکلی و هم از جهت محتوایی واقعیاتی تحت عنوان اسلام تثبیت می‌شود، می‌توان مقدمات تشکیل دولت اسلامی را فراهم آورد[۱۷۷]، تا با تربیت نیروهای انسانی و کادرسازی در سایه آن، شکل‌گیری جامعه اسلامی و تمدن اسلامی تا تحقق کامل اسلام ناب محمدی(ص) فراهم شود[۱۷۸].[۱۷۹]

تشکیل دولت اسلامی

پس از استقرار نظام اسلامی، با پیاده کردن احکام اسلامی، دولت اسلامی تشکیل می‌شود. البته باید توجه داشت که هر نهضتی به تشکیل دولت اسلامی نمی‌انجامد؛ چنانکه نهضت مردم مسلمان الجزایر و بسیاری از نهضت‌های اسلامی به تشکیل دولت اسلامی نیانجامید[۱۸۰]. بنابراین تشکیل و تکمیل دولت اسلامی به تلاش و تدبیر ویژه و مراقبت‌ها و مجاهدت‌های خاص خود نیاز دارد[۱۸۱]؛ با این حال باید توجه داشت که دولت اسلامی به صورت کامل در زمان حاکمیت انسان کامل محقق خواهد شد؛ لکن با جهت‌گیری ارکان نظام به سمت اسلام و تأمین محتوای اسلامی میتوان دولت اسلامی را به پا داشت[۱۸۲].[۱۸۳]

تحقق جامعه اسلامی

خداوند متعال در سوره حج شروطی را برای تحقق جامعه اسلامی معین نموده که هر یک دارای ابعاد فردی و اجتماعی بوده و شاخصه اجتماعی آنها در نظام‌سازی نقش مؤثری دارد[۱۸۴]. از این چهار شرط یکی نماز است که پیوند دهنده دل‌های مؤمنان بوده و دیگری زکات است که با نگاه اجتماعی به آن، مؤمنان خود را مدیون جامعه اسلامی دانسته و در قبال فقرا و ضعفا احساس دین و مسئولیت می‌کنند. امر به معروف و نهی از منکر نیز بیش از بعد فردی دارای ابعاد اجتماعی است. با مراعات این شروط نظام‌ساز بنا بر وعده خداوند[۱۸۵] حکومت مؤمنان در زمین محقق خواهد شد و جامعه اسلامی رشد خواهد کرد[۱۸۶].[۱۸۷]

ایجاد تمدن اسلامی

ایجاد تمدن اسلامی آرمان نهایی جمهوری اسلامی و آخرین راهبرد برای تحقق کامل اسلام ناب محمدی(ص) است. تمدن اسلامی فضایی است که در آن برای انسان، توان رشد و کمال از جهت مادی و معنوی وجود دارد و مؤمنان می‌توانند به غایات مطلوبی که خدای متعال برایشان تدارک دیده، دست یابند[۱۸۸]. تمدن اسلامی نظامی عادلانه و مردم‌سالار است که مبانی خود را از ارزش‌های اسلامی اخذ کرده و بر سایر نظامات مشابه مردم‌سالار برتری دارد[۱۸۹]. برتری اساسی تمدن اسلامی بر سایر نظامات و به ویژه تمدن غرب، در آکنده بودن فضای تمدن اسلامی از توحید و معنویت است که اسلام از طریق حکومت اسلامی برای تحقق آن تلاش می‌کند[۱۹۰].[۱۹۱]

موانع و چالش‌های فراروی اسلام ناب محمدی(ص)

از آغاز همواره چالش‌هایی پیش روی اسلام ناب وجود داشته که به دو گونه داخلی و خارجی تقسیم شده و با راهبردهای مختلف سعی در تضعیف اسلام ناب محمدی(ص) داشته است. بزرگترین مانع پیش روی تحقق اسلام ناب محمدی(ص) در بعد خارجی زورگویان و مستکبران جهانی هستند که حتی از شنیده شدن صدای اسلام ناب نیز وحشت داشته و همواره سعی بر ممانعت از ترویج آن دارند[۱۹۲]. استکبار جهانی برای مقابله با اسلام ناب همواره از ابزارهایی بهره می‌برد که اهم آنها از این قرار است:

تفرقه‌افکنی

اختلافات شیطانی و تفرقه امتی که از ابتدا منسجم و متحد بودند[۱۹۳]، از موانع پیروزی حزب الله بر حزب شیطان و مانع تحقق اسلام ناب است. دشمن استکباری با ایجاد اختلاف میان مسلمانان و مشغول کردن ایشان به اختلافات ساختگی درصدد تضعیف جامعه اسلامی است[۱۹۴]. نمونه آن در دوره مدرن و چند سده اخیر، نقش انگلیس و فتنه‌های آن در تجزیه‌طلبی و تفرقه به ویژه در جهان اسلام است[۱۹۵]‌. خاستگاه فعالیت‌های براندازانه و فرقه‌گرایی که توسط جریان تشیع انگلیسی صورت می‌گیرد لندن است. استکبار جهانی با برساختن تشیع انگلیسی و اهل سنت آمریکایی به ایجاد مانع در به ثمر رسیدن امت واحدہ اسلامی پرداخته و درصدد تضعیف تمدن‌سازی مورد نظر انقلاب اسلامی است، انقلابی که حزب الله لبنان و برادران فلسطینی را با یک چشم می‌نگرد[۱۹۶].[۱۹۷]

تهاجم فرهنگی

ارزش‌های غلط و فرهنگ شرک، مانع بزرگی در برابر تحقق اسلام است و در صورت هوشیار نبودن جامعه اسلامی، این ارزش‌ها به راحتی و در قالبی الهی خود را در متن و بطن جامعه اسلامی می‌گنجانند[۱۹۸]. زمانی که مسلمانان نسبت به تفاوت‌های موجود میان اسلام حقیقی و اسلام جعلی و آمریکایی آگاه نباشند، دشمن شرقی و غربی به راحتی اسلام سرمایه‌داران خدانشناس و مقدس‌نماهای متحجر را به جای اسلام پابرهنگان و محرومان ترویج می‌کند[۱۹۹]. جبهه استکبار با دادن شعار و تضعیف جناح حق همواره درصدد خاموش کردن صدای اسلام ناب است؛ روزگاری با دادن نسبت‌های ناروا و قلب حقیقت[۲۰۰] و روزگاری با دور کردن اسلام از جامعه و اسلام را فاقد برنامه برای اداره جامعه و عدل و قسط معرفی نمودن[۲۰۱]، به ایجاد مانع برای تحقق اسلام ناب می‌پردازند[۲۰۲] که با تأیید منافقینی که به ظاهر مسلمان بوده و در عمل به نفع اسلام آمریکایی عمل می‌کنند[۲۰۳]، می‌توانند به منافع خود دست یابند. هجمه فرهنگی در زمینه دین نیز ابزار قدرتمندی است که استکبار از آن بهره می‌گیرد. البته این مسئله از ماجرای سلمان رشدی آغاز شد و به صورت فیلم‌های ضد اسلام هالیوودی، کاریکاتورها، قرآن‌سوزی و حوادث گوناگونی علیه اسلام در گوشه و کنار برای کاهش ایمان مردم به اسلام و مقدسات اسلامی ادامه پیدا کرد. در داخل کشور نیز، از طرق مختلف، از قبیل بی‌بندوباری و اباحت‌گری، ترویج عرفان‌های کاذب، ترویج بهائیت و ترویج شبکه کلیساهای خانگی برای سست کردن پایه‌های ایمان مردم به خصوص نسل جوان توسط دشمنان اسلام تلاش می‌شود[۲۰۴].[۲۰۵]

زورگویی و استعلا

قرآن، خودبرتربینی را با واژه‌های مختلفی چون استعلا، علو، استکبار و تکبر آورده است. علی‌رغم این هم‌پوشانی مفهومی، معنای استکبار و استعلا متفاوت بوده و استعلا از مهمترین خصوصیات استکبار به شمار می‌رود[۲۰۶]. بنابراین در قرآن خود را بالاتر از حق به حساب آوردن و زیربار حق نرفتن و سلطه‌جویی و استعلامذمت شده است[۲۰۷]. استکبار جهانی با استعلا و سلطه بر مستضعفان سعی در پیشبرد اهداف خود دارد و قیام رهبران الهی علیه ایشان برای کوتاه نمودن دست مستکبران از سرزمین‌های اسلامی بوده است[۲۰۸]. در بعد داخلی نیز متحجران، سکولارها، منفاقان و اشراف و سازش‌کاران از موانع اساسی پیش روی تحقق اسلام ناب محمدی(ص) هستند.[۲۰۹]

متحجران

متحجران از پیروان اسلام آمریکایی هستند که با ژست دین و مقدس‌نمایی خود را بروز می‌دهند و خطری به مراتب بالاتر از دیگر پیروان اسلام آمریکایی دارند. این خوانش از اسلام با تمسک به ظواهر دین، به اسلام ناب محمدی(ص) حمله‌ور شده و از تحقق آن جلوگیری می‌کند[۲۱۰].[۲۱۱]

سکولارها

از موانع داخلی تحقق اسلام ناب محمدی(ص) قرائتی از اسلام است که توسط سکولارها عرضه شده و عرصه حضور دین را زندگی فردی مؤمنان تعیین نموده و از حضور آن در جامعه و تشکیل جامعه اسلامی پیشگیری می‌کنند. در این رویکرد استکبارستیزی و سایر ویژگی‌های اسلام ناب نفی شده و اسلام در خدمت استکبار قرار می‌گیرد[۲۱۲].[۲۱۳]

منافقان

نفاق به معنای دورویی و تظاهر به چیزی با اعتقاد بر خلافش است. منافقان که برای حفظ منافع خویش، چهره حقیقی خود را نشان نمی‌دهند، جلوه‌گر شکلی از اسلام هستند که از زمان صدر اسلام و رسول الله(ص) و در قامت اسلام ابوسفیانی حضور داشته و امروز هم با سردادن شعار دفاع از انقلاب اسلامی در ظاهر و طرفداری از آمریکا در باطن، به حیات خود ادامه می‌دهند. خطر چنین مسلمانانی از خطر کفار و مستکبران بیشتر است[۲۱۴].[۲۱۵]

اشراف

حضور اشراف در جامعه اسلامی از جمله موانع مهم پیش روی اسلام ناب محمدی(ص) است؛ چرا که اشراف اهتمام به امور سایر مسلمانان نداشته و درصدد تأمین منافع و وسائل عیش و نوش خویش، در ظاهر آراسته به مظاهر دینی و در واقع همسو با منافع استکبار هستند[۲۱۶]. این در حالی است که اسلام از اساس با سرمایه‌داران اشرافی که عمدتاً در برابر مستضعفان و انبیا قرار داشتند، به مخالفت پرداخته و در مواردی مسلمانان را به جنگ و جهاد با ایشان فراخوانده است[۲۱۷].[۲۱۸]

سازش‌کاران

مانع دیگر تحقق اسلام ناب محمدی(ص) سازشکارانی هستند که با انزوای از جامعه و بدون توجه به مستضعفان، منافع اسلام و جامعه اسلامی را نادیده می‌گیرند. مسلمانان سازش‌کار با سیاست‌بازی سلطه مستکبرین را پذیرفته[۲۱۹] و خطری برای استکبار جهانی ایجاد نمی‌کنند. سازش‌کاران به منظور حفظ منافع شخصی خود[۲۲۰]، نام سازش‌کاری را عوض کرده و آن را عقلانیت می‌خوانند[۲۲۱]. اسلام ناب محمدی(ص) با پرهیز از انفعال، با ایجاد نهضت به مبارزه با استکبار رفته و همانند اسلام سکولار و سازش‌کار خود را از بطن جامعه جدا نمی‌بیند[۲۲۲].[۲۲۳]

تقابل با اسلام آمریکایی و مصادیق آن

مواجهه اسلام با کفر و نفاق امروزه در تقابل میان اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی با جلوه‌های گوناگونش عینیت یافته است. جلوه‌های اسلام آمریکایی عبارت‌اند از اسلام تحجر، اسلام سازش‌کارانه، اسلام ارتجاع، اسلام روشن‌فکری، اسلام سکولار، اسلام اشراف و اسلام آخوندهای درباری. امام خمینی یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جهان امروز را اسلام آمریکایی می‌دانست که در قامت اسلام سعودی خود را نمایان ساخته[۲۲۴] و مصادیقش اسلام اشراف یا ابوسفیانی، اسلام ملاهای کثیف، اسلام پول و قدرت، اسلام تفوق ثروت و سرمایه‌داران بر مظلومان و مستضعفان و... بودند[۲۲۵].با توجه به ویژگی‌هایی که امام برای اسلام آمریکایی برشمرده است، انتقاد امام نسبت به حضور اسلام آمریکایی در میان مسلمانان به سرعت بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس را متوجه خود کرد[۲۲۶].

تعبیر “اسلام آمریکایی” که از سوی امام به ویژه در سال‌های پایانی حیات پر برکتشان مکرر مورد استفاده قرار گرفت، اشاره به نقش آمریکا در ترویج و تبلیغ اسلام سازش و فریب داشت که با به‌کارگیری روحانیت درباری، ثروتمندان و اشراف، حاکمان وابسته و تکیه بر شرق کمونیسم و غرب سرمایه‌داری سعی در نابودی اسلام ناب داشت[۲۲۷]. معیار اسلام ناب محمدی(ص) ایجاد خطر برای منافع جبهه استکبار و کفر است و هر قرائتی از اسلام که در جهت تأمین منافع استکبار باشد در شمار مصادیق اسلام آمریکایی قرار می‌گیرد. از نظر امام، سازش‌ناپذیری اسلام ناب در برابر اسلام آمریکایی بدان حد است که سازش جهان اسلام با اسلام آمریکایی به معنای نابودی همیشگی اسلام ناب تلقی می‌شود و بنابراین می‌بایست به تأسی از پیغمبران و به ویژه پیامبر اسلام(ص)، تا آخر ایستادگی کرده و در برابر اسلام آمریکایی پیشروی نمود[۲۲۸].

اسلام سازش‌کار با منافع غرب و استکبار، با دو رویکرد متحجرانه و سکولاریستی بدون ایجاد تهدید برای دشمنان، خود را جدای از تحولات جامعه اسلامی می‌بیند[۲۲۹]. این اسلام با وابستگی به غرب از عزتمندی جامعه اسلامی پیشگیری نموده و در این مسیر حتی از کشتار مسلمانان نیز دریغ نمی‌کند چرا که همسویی با منافع غرب مستکبر نخستین اولویت این چنین اسلامی است که به مقابله با اسلام ناب محمدی(ص) پرداخته و در پی حفظ سیاست‌های استکبار است[۲۳۰].

از دیگر گونه‌های اسلام آمریکایی که به تقابل با اسلام ناب محمدی(ص) می‌پردازد، اسلام ارتجاعی است. ارتجاع به معنای بازگشت منفی و بازگشت به نظام، فکر و روش غلط، بدوی و غیر معقول است[۲۳۱] و در قرآن نیز مواردی از بازگشت از دین حق[۲۳۲] و یا درخواست داوری از حاکمان باطل را می‌توان به ارتجاع تأویل برد[۲۳۳]. ارتجاع در منطق اسلام ناب محمدی(ص) به معنای رجوع از اسلام به کفر است[۲۳۴]. استکبار غربی برای ادامه سلطه خود همواره درصدد تقویت اسلام ارتجاعی برمی‌آید که با استبداد و وابستگی، تدوام حیات اسلام آمریکایی را تضمین می‌کند[۲۳۵].

روشنفکری در حقیقت در مقابل ارتجاع قرار دارد زیرا مقوله‌ای رو به جلو و پویاست. با این حال ارتجاع روشن‌فکری در میان روشن‌فکران سکولارو غرب‌گرا سبب شکل‌گیری نوعی از اسلام آمریکایی با عنوان اسلام روشن‌فکری است که به جای نگاه به جلو، از سیاست‌های خصمانه ضد اسلام ناب محمدی(ص) حمایت و پیروی نموده و در جهت‌گیریها همواره نگاه به سوی غرب استکباری دارد[۲۳۶]. اسلام اشرافی از گونه‌های اسلام آمریکایی است که به طور خاص وجود آن در میان مسئولان و زمامداران خطر بزرگی برای اسلام ناب محمدی(ص) قلمداد شده[۲۳۷] و اجتناب از آن از شاخصه‌های اصلی نظام اسلامی است[۲۳۸].امروز اسلام آمریکایی در دو مصداق اسلام سکولار و اسلام متحجر، جلوه‌گر است[۲۳۹]. از این منظر روحانیون متحجر، مروج اسلام آمریکایی و دشمن پیامبر اسلام(ص) تلقی شده[۲۴۰] و زیان‌بارترین دشمن اسلام ناب به شمار می‌آیند. آن مقدار که اسلام از مقدسان روحانی نماز[۲۴۱] ضربه خورد، از هیچ قشر دیگری آسیب ندیده و حتی حضور این طیف فکری مسیر تاریخ اسلام را عوض کرده و مسبب اصلی حادثه کربلا نیز همین قشر به شمار می‌روند[۲۴۲].

اسلام سکولار نیز همانند اسلام تحجر مورد حمایت آمریکا و غرب بوده و نمایان‌گر اسلام آمریکایی است. اسلام سکولار اسلامی بدون فقه و شریعت و بدون جبهه‌گیری در برابر غرب و جنایات آن در منطقه اعم از فلسطین و یمن و بحرین است که از اسلام فقط ظاهر آن را یدک می‌کشد[۲۴۳]. اسلام آمریکایی اسلام را وارونه نشان می‌دهد، به سرمایه و سرمایه‌داری متکی است، در پی رفاه‌طلبی و بی‌تفاوتی بوده و سلب مسئولیت می‌کند، به دنبال فرصت‌طلبی و سودجویی است، به ظاهر دین تمسک می‌کند تا حقیقت دین را حذف نماید، توجیه کننده ظلم است، در پی حذف حکومت دینی از متن دین و قرآن است و با جهاد و مبارزه سازگاری ندارد[۲۴۴]. در طرف مقابل روشن است که اسلام ناب محمدی(ص) به محتوا و روح اسلام توجه دارد، جامع الاطراف است و به تمام ابعاد توجه دارد، حکومت و سیاست و جهاد در متن آن جاری است، سلطه پذیر نیست؛ بلکه مکتب رنج و صبر و ایثار و فداکاری و شهادت است[۲۴۵]. عمق‌بخشی به آگاهی عمومی مسلمانان نسبت به تفاوت‌های اسلام ناب و اسلام آمریکایی عمدتاً وظیفه حوزه‌های علمیه است که در صورت عمل حوزه به این وظیفه، اسلام ناب از شر ایادی شرق و غرب نجات می‌یابد[۲۴۶]. بدون تردید سلوک در طریق اسلام ناب محمدی(ص) بدون مرزبندی با اسلام آمریکایی و مبارزه با اسلام سکولار و تحجر امکان‌پذیر نیست[۲۴۷].[۲۴۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌

پانویس

  1. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، ج۳، ص۹۰ -۹۱؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵؛ قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۰۱-۳۰۲.
  2. آیت الله خامنه‌ای، ۱۹/۱۰/۱۳۸۴.
  3. «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
  4. «و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  5. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ج۵، ص۲۷۳ -۲۹۳.
  6. معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۴، ص۴۵۲۱.
  7. انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۸، ص۷۵۹۱.
  8. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  9. آیت الله خامنه‌ای، ۸/۷/۱۳۹۳.
  10. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱، ۱۲۰.
  11. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۲۰ -۱۲۱.
  12. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۱۹-۱۲۰.
  13. ﴿وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا «و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.
  14. ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! * ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۸.
  15. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.
  16. ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.
  17. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۷۹ -۸۰.
  18. آیت الله خامنه‌ای، ۲۶/۲/۱۳۸۸.
  19. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، حدیث الثقلین، ص۹-۳۲.
  20. ر.ک: طبرسی، حسن بن علی، اخبار و احادیث و حکایات در فضائل اهل بیت رسول(ص) و مناقب اولاد بتول(ع)، ترجمه عبدالملک بن واعظ قمی، تحقیق رسول جعفریان، ص۱۲-۳۰.
  21. ر.ک: نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  22. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵.
  23. صدوق، محمد بن علی، کتاب من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۶۱۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق سید حسن موسوی خرسان، ج۶، ص۹۶.
  24. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۶/۱۳۵۹؛ ۱۱/۱۰/۱۳۷۰؛ ۱۹/۶/۱۳۸۲.
  25. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، تحقیق پورسعید، ج۵، ص۵۹-۶۰.
  26. ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَى «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  27. ر.ک: سوره منافقون، آیات ۱-۱۱.
  28. ﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.
  29. ابن ابی الحدید، عزالدین، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱۷، ص۱۸۱ -۱۸۳.
  30. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۸۸.
  31. آیت الله خامنه‌ای، ۳۰/۶/۱۳۸۱.
  32. آیت الله خامنه‌ای، ۴/۲/۱۳۸۰؛ ۱۹/۲/۱۳۸۴.
  33. McDougall, E. Ann, Engaging with a Legacy: Nehemia Levtzion (۱۹۳۵-۲۰۰۳), London: Routledge, ۲۰۱۴, P ۲۱۲.
  34. آیت الله خامنه‌ای، ۹/۲/۱۳۸۵.
  35. دژاکام، علی، روشن‌فکری از منظر شهید مطهری، پژوهش‌های اجتماعی اسلامی (فصلنامه)، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش۵۹، ص۱۸۷-۲۰۶.
  36. عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه(ع) در احیاء دین، ج۱، ص۲۷.
  37. طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج۵، ص۴۷۱-۴۷۰.
  38. ر.ک: طباطبائی، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، ص۱۰-۱۱.
  39. مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۹.
  40. آیت الله خامنه‌ای، ۲۳/۲/۱۳۷۰؛ ۳/۳/۱۳۷۴.
  41. طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج۵، ص۴۷۰.
  42. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۸۹.
  43. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۳۹.
  44. آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۱۲/۱۳۸۹.
  45. ﴿وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ «و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
  46. صدرالمتالهین، صدرالدین محمد شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق محمد خواجوی، ج۴، ص۵۴.
  47. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۲۹-۳۰.
  48. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۲.
  49. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  50. آیت الله خامنه‌ای، ۲/۷/۱۳۸۲.
  51. آیت الله خامنه‌ای، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
  52. آیت الله خامنه‌ای، ۲۴/۱۲/۱۳۷۹؛ ۲۹/۴/۱۳۸۸.
  53. آیت الله خامنه‌ای، ۲۴/۱۲/۱۳۷۹.
  54. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۳.
  55. ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  56. شرف الدین موسوی، سید عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، ص۷۱-۷۴، ۱۹۹-۲۰۱، ۲۵۹-۲۶۴.
  57. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۵۲- ۱۵۵.
  58. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۵۸ -۶۰؛ آیت الله خامنه‌ای، ۲۴/۶/۱۳۸۱.
  59. ﴿وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ «و خداوند به درستی حکم می‌راند و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند هیچ حکمی نمی‌رانند؛ بی‌گمان خداوند شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۲۰؛ ﴿زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کرده‌اید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است» سوره تغابن، آیه ۷.
  60. ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  61. آیت الله خامنه‌ای، ۲۷/۲/۱۳۹۰.
  62. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۳.
  63. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  64. ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگ‌تر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی می‌دهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمی‌دهم؛ بگو: من گواهی نمی‌دهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که می‌ورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.
  65. ایزدپناه، عباس، درآمدی بر مبانی آثار و اندیشه‌های امام خمینی، ص۱۷۲.
  66. کتاب مقدس، لاویان.
  67. کتاب مقدس، متی، ۵؛ ۶؛ ۷.
  68. ﴿مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا * وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا * كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید * و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد * به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری می‌رسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست» سوره اسراء، آیه ۱۸-۲۰.
  69. ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  70. مهدوی، غلامرضا، اسلام ناب محمدی از دیدگاه امام خمینی، ص۲۶-۲۷.
  71. آیت الله خامنه‌ای، ۲۱/۱۲/۱۳۹۳.
  72. Adib-Moghaddam, Arshin, a Critical Introduction to Khomeini, New York: Cambridge University Press, ۲۰۱۴, P ۱۶۱.
  73. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۴۴۸ -۴۵۰؛ بابایی زارچ، علی محمد، امت و ملت در اندیشه امام خمینی، ص۱۵۴- ۱۵۷.
  74. آیت الله خامنه‌ای، ۲/۷/۱۳۸۸.
  75. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۵.
  76. ر.ک: ﴿فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳؛ ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲؛ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲؛ ﴿إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید» سوره زخرف، آیه ۳؛ ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.
  77. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۱۰-۲۹.
  78. آیت الله خامنه‌ای، ۲۱/۱۲/۱۳۹۳.
  79. امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۴۴۹.
  80. آیت الله خامنه‌ای، ۱۷/۸/۱۳۸۵.
  81. Corbin, Henry, History of Islamic Philosophy, Oxon, Routledge, ۲۰۱۴, P ۲۳-۱۰۲.
  82. Axworthy, Tom, Bridging the divide: religious dialogue and universal ethics, School of Policy Studies, Queen's University, ۲۰۰۸, P ۸۷-۸۹.
  83. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۵.
  84. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۶ -۱۸۰.
  85. آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۷/۱۳۸۹.
  86. آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۷/۱۳۸۹.
  87. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۶.
  88. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  89. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۹ -۱۸۱.
  90. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۶.
  91. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  92. ذوعلم، علی، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص۱۲۰-۱۲۱.
  93. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۷.
  94. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  95. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۷.
  96. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۸-۱۷۹.
  97. آیت الله خامنه‌ای، ۲۸/۵/۱۳۸۶.
  98. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۷.
  99. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۹-۱۲.
  100. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۶۸.
  101. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۸.
  102. ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  103. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۲۱.
  104. آیت الله خامنه‌ای، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
  105. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۸.
  106. ﴿وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلاً * وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلاً * إِذَاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند * و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی * آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۳-۷۵.
  107. ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ * وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ «بگو: ای کافران! * آنچه شما می‌پرستید، نمی‌پرستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم * و شما (هم) پرستشگران پرستیده من نیستید * دین شما از شما و دین من از من» سوره کافرون، آیه ۱-۶.
  108. آیت الله خامنه‌ای، ۱۳۸۶، ص۵۹-۶۴.
  109. آیت الله خامنه‌ای، ۱۳۸۸، ص۱۴۲.
  110. آیت الله خامنه‌ای، ۱۳۸۰، ص۱۱-۱۲.
  111. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۸.
  112. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۳۴.
  113. آیت الله خامنه‌ای، ۲۷/۱۱/۱۳۹۳.
  114. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۹.
  115. آیت الله خامنه‌ای، ۱۵/۹/۱۳۸۱.
  116. ر.ک: ﴿أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى * وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَكَ عَائِلا فَأَغْنَى * فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ * وَأَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «آیا یتیمت نیافت و در پناه گرفت؟ * و تو را گم‌گشته یافت و راه نمود * و تو را نیازمند یافت و بی‌نیاز کرد * پس با یتیم تندی مکن! * و (مستمند) خواهنده را از خود مران!» سوره ضحی، آیه ۶-۱۰.
  117. ر.ک: آیت الله خامنه‌ای، ۲۲/۷/۱۳۹۰.
  118. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  119. آیت الله خامنه‌ای، ۸/۱۰/۱۳۸۷.
  120. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۹.
  121. امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۸۱-۸۴.
  122. مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۵۵.
  123. آیت الله خامنه‌ای، ۱۰/۵/ ۱۳۶۸؛ ۱۵/۹/۱۳۸۸.
  124. آیت الله خامنه‌ای، ۲/۳/۱۳۹۴.
  125. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۹.
  126. ر.ک: جناتی، محمدابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی،.
  127. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  128. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۳۳.
  129. ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا «بی‌گمان این قرآن به آیین استوراتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
  130. ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.
  131. امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۲۱.
  132. آیت الله خامنه‌ای، ۲۸/۱/۱۳۷۲.
  133. آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۷/۱۳۸۹.
  134. آیت الله خامنه‌ای، ۲۳/۸/۱۳۸۳.
  135. ر.ک: ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷؛ آیت الله خامنه‌ای، ۲۳/۸/۱۳۸۲.
  136. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۳-۳۹۵؛ محمدی ری شهری، محمد، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، ج۵، ص۸-۵۸.
  137. کتاب مقدس، اعمال رسولان، ج۸، ص۲۹-۳۱.
  138. ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.
  139. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۲۱-۲۲۲.
  140. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۷-۸؛ ۴۳۸-۴۳۹.
  141. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۰.
  142. ﴿فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ «به دل بیماری‌یی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که می‌گفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰؛ ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.
  143. ر.ک: ﴿أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ «پس آیا در این گفتار نیندیشیده‌اند یا آنچه به نیاکانشان نرسیده بود به آنان رسیده است؟» سوره مؤمنون، آیه ۶۸؛ ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا «آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴؛ آیت الله خامنه‌ای، ۱۳/۳/۱۳۹۳.
  144. Migliore, Daniel L. Faith Seeking Understanding: An Introduction to Christian Theology, Third Ed, Michigan: Wm. B. Eerdmans Publishing, ۲۰۱۴, P ۲.
  145. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۱.
  146. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.
  147. ر.ک: آیت الله خامنه‌ای، ۲۷/۲/۱۳۹۰.
  148. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  149. آیت الله خامنه‌ای، ۱/۱/۱۳۹۴.
  150. ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۹۹-۱۰۲.
  151. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۲.
  152. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۴۴۸-۴۵۰.
  153. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  154. آیت الله خامنه‌ای، ۲۵/۲/۱۳۸۶.
  155. آیت الله خامنه‌ای، ۲۵/۲/۱۳۸۶؛ ۱۰/۹/۱۳۸۹.
  156. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۲.
  157. آیت الله خامنه‌ای، ۲/۱/۱۳۹۳.
  158. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۸-۸۹.
  159. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۳.
  160. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۱-۱۲۱؛ نقی پورفر، ولی الله، پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن، ص۴۰.
  161. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۳.
  162. ابراهیمی، عبدالجواد، بحثی در فلسفه سیاست و قانون در اسلام، ص۶۲.
  163. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.
  164. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۵-۱۶.
  165. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  166. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  167. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۱ -۱۱۵.
  168. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۴.
  169. آیت الله خامنه‌ای، ۲/۱/۱۳۹۳.
  170. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۰۹ -۴۱۰.
  171. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۴.
  172. مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۶۶-۱۷۵.
  173. امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۳۵ -۱۳۷.
  174. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۵.
  175. امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۴۰-۴۳.
  176. امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۲؛ آیت الله خامنه‌ای، ۸/۶/۱۳۸۴.
  177. آیت الله خامنه‌ای، ۸/۶/۱۳۸۴.
  178. آیت الله خامنه‌ای، ۱۷/۱/۱۳۸۹.
  179. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۵.
  180. آیت الله خامنه‌ای، ۸/۶/۱۳۸۲.
  181. امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۲؛ آیت الله خامنه‌ای، ۸/۶/۱۳۸۴.
  182. آیت الله خامنه‌ای، ۸/۶/۱۳۸۲.
  183. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۶.
  184. ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  185. ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.
  186. آیت الله خامنه‌ای، ۱/۱/۱۳۹۴.
  187. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۶.
  188. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۶/۱۳۹۲.
  189. امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۳۱۴.
  190. امام خمینی صحیفه امام، ۸، ص۴۱۵.
  191. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۶.
  192. آیت الله خامنه‌ای، ۲۶/۸/۱۳۹۳.
  193. ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹؛ ﴿فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ * أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ «آنگاه از میان ایشان چند دسته اختلاف ورزیدند؛ وای بر کافران از دیدارگاه روزی سترگ! * روزی که نزد ما آیند، چه شنوا و چه بینایند! امّا امروز ستمکاران در گمراهی آشکاری به سر می‌برند» سوره مریم، آیه ۳۷-۳۸.
  194. آیت الله خامنه‌ای، ۱۶/۶/۱۳۹۳.
  195. آیت الله خامنه‌ای، ۲۱/۷/۱۳۹۳.
  196. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  197. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۷.
  198. سوره اعراف، آیات ۱۴۵-۱۵۵.
  199. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۲۰.
  200. ﴿كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ «بدین‌گونه برای کسانی که پیش از آنان بودند، هیچ پیامبری نیامد مگر اینکه گفتند: او جادوگر یا دیوانه است» سوره ذاریات، آیه ۵۲.
  201. فرجی، محمدتقی، اسلام و سکولاریسم؛ دین سیاسی و سیاست دینی، ص۴۳-۴۴.
  202. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۹۲.
  203. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۷۹ -۲۸۰.
  204. آیت الله خامنه‌ای، ۲۷/۷/۱۳۸۹.
  205. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۸.
  206. آیت الله خامنه‌ای، ۳۰/۱/۱۳۶۹.
  207. ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ «بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴؛ آیت الله خامنه‌ای، ۳۰/۱/۱۳۶۹.
  208. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۲۱-۲۳.
  209. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۸.
  210. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۹ -۱۳۲.
  211. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۹.
  212. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  213. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۹.
  214. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۳۴.
  215. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۵۹.
  216. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۳۶ -۱۳۷.
  217. امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۹۹.
  218. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۶۰.
  219. آیت الله خامنه‌ای، ۷/۴/۱۳۶۹.
  220. آیت الله خامنه‌ای، ۲۷/۷/۱۳۷۰.
  221. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۱۱/۱۳۹۰.
  222. آیت الله خامنه‌ای، ۲۱/۱۲/۱۳۹۳.
  223. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۶۰.
  224. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۷۴-۷۶.
  225. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۰؛ Koya, Abdar Rahman, Imam Khomeini: Life, Thought and Legacy, Malaysia: The Other Press, ۲۰۰۹, P۱۱۱.
  226. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۷۴-۱۰۰؛ Ehteshami, Anoushiravan, After Khomeini: The Iranian Second Republic, ۲۰۰۲, P ۲۰۴.
  227. شیداییان، حسین، عوام و خواص از دیدگاه امام خمینی، ج۱، ص۶۰.
  228. شیداییان، حسین، آمریکا از دیدگاه امام خمینی، ص۱۴۳-۱۴۴.
  229. آیت الله خامنه‌ای، ۲۱/۱۲/۱۳۹۳.
  230. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۰-۸۲.
  231. حیدری، احمد و دیگران، نهضت انتظار و انقلاب اسلامی، ص۴۵.
  232. ﴿وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.
  233. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۴۵۷.
  234. ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ «این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۳؛ آیت الله خامنه‌ای، ۵/۴/۱۳۶۰.
  235. آیت الله خامنه‌ای، ۲۶/۶/۱۳۹۰.
  236. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۱۶۹ -۱۷۸؛ آیت الله خامنه‌ای، ۲۲/۲/۱۳۷۷.
  237. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  238. آیت الله خامنه‌ای، ۲۴/۹/۱۳۸۷.
  239. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  240. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۹ -۱۲۲؛ Ayubi, Nazih Political Islam: Religion and Politics in the Arab World, London: Routledge,۱۹۹۱, P ۱۱۴
  241. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۰.
  242. رجائی‌نژاد، محمد، تحجر و تحجرگرایی از منظر امام خمینی، ص۱۲-۱۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۳۱۸ -۳۱۹؛ ج۲۱، ص۶۸، ۷۱، ۸۸-۹۲.
  243. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  244. مرادی، علی اصغر، اسلام ناب در پرتو عرفان ناب از منظر امام خمینی، ص۴۹۱-۴۹۲.
  245. واعظ‌زاده خراسانی، محمد، امام خمینی و انقلاب اسلامی، ص۱۹۳.
  246. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۹-۱۲۱.
  247. آیت الله خامنه‌ای، ۱۴/۳/۱۳۹۴.
  248. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۶۰.