جبرئیل در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی

جبرئیل کلمه‌ای عبری[۱] یا سریانی[۲] است که به زبان عربی وارد شده و به سبب علَم و عجمی"غیر عربی" بودن، غیر منصرف است[۳]. تلفظ این واژه در زبان عبری به صورت گَبریل "Gabriel"بوده[۴] و در زبان عربی برای آن وجوه بسیاری[۵] نقل شده است؛ از جمله جِبْرِیل، جَبْرِیل، جَبْرائِیل، جَبْرَئیل، جَبْرَئِل، جَبْرِین و جِبْرِین[۶]. جبرئیل مرکب از دو کلمه "جبر" به معنای عبد[۷] یا به معنای قوّه و قدرت[۸] و "ایل" به معنای "اللّه"[۹] است، بنابراین جبرئیل به معنای بنده خدا یا قدرت خداست. ابوعلی فارسی برخلاف جمهور "جبر" را یکی از اسمای الهی و "ایل" را به معنای عبد دانسته است[۱۰] برخی معنای جبرئیل را قهرمان یا مرد خدا دانسته اند[۱۱]. برخی دیگر معانی عبدالرحمن و عبدالعزیز را نیز احتمال داده‌اند[۱۲]. جبرئیل یکی از ۴ فرشته مقرّب الهی "جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل"[۱۳] و به نقل مفسران و ارباب معاجم از سه فرشته دیگر برتر است[۱۴].

در آموزه‌های دینی، نقش این فرشته در مراحل مختلف زندگی بشر از زمان حضرت آدم(ع)[۱۵] تا روز قیامت[۱۶] کاملاً مشهود است. از این فرشته در تورات و انجیل نیز یاد شده است؛ در کتاب دانیال، نزول جبرئیل بر دانیال برای آموزش تعبیر رؤیا و نیز پیشگویی حوادث آینده و در انجیل در مژده تولد حضرت یحیی(ع) به حضرت زکریا(ع) و مژده تولد حضرت عیسی(ع) به حضرت مریم(س) ذکر شده است[۱۷]. مسیحیان ادعا دارند در روز قیامت جبرئیل در صور می‌دمد[۱۸].

در منابع اسلامی مطالب نقلی بسیاری از جبرئیل(ع) گزارش شده که بسیاری از آنها فاقد دلیلی محکم و چه بسا برخی از آنها متأثر از اسرائیلیات‌اند.

مهم‌ترین مأموریت جبرئیل نازل کردن وحی بر پیامبران و یاری ایشان بوده است. گفته شده: جبرئیل بر حضرت ابراهیم(ع) ۵۰ بار، بر حضرت موسی(ع) ۴۰۰ بار، بر حضرت عیسی(ع) ۱۰ بار و بر پیامبر اکرم(ص) ۲۴۰۰۰ بار نازل شده است[۱۹]. پس از رحلت رسول اکرم(ص) ارتباط جبرئیل با زمین و نزول وی بر انسان‌های کامل قطع نشد[۲۰]، چنان که نقل شده پس از وفات پیامبر(ص) نزد فاطمه زهرا(س) آمده، او را در مرگ پدر تسلیت می‌‌داد و از جایگاه پیامبر(ص) و نیز از رخدادهای آینده به ایشان خبر می‌داد و امام علی(ع) این مطالب را می‌نوشت و این نوشته‌ها، "مصحف فاطمه" نامیده می‌شود[۲۱].

به نقل برخی، جبرئیل نزد اهل عرفان همان مبدأ حیات و روح کلی است که در سراسر هستی گسترده است، از این رو تمام اشیا دارای حیات‌اند، گرچه درجات آن در موجودات گوناگون، مختلف‌اند؛ به عبارت دیگر جبرئیل، تجلّی حق در صورت روح کلی است و آنچه از این روح در موجودی ظاهر می‌شود، "لاهوت" آن موجود و جهت حق در آن است و صورتی که آن روح در وی ظاهر می‌شود، "ناسوت" آن موجود و جهت خلق در آن است[۲۲].[۲۳]

جبرئیل در قرآن

در قرآن کریم سه بار با واژه "جِبْریل" به نام این فرشته مقرّب الهی تصریح شده ﴿قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ[۲۴]؛ ﴿إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۲۵] و در آیات متعدد دیگری نیز با عناوین و اوصافی همچون ﴿بِرُوحِ الْقُدُسِ[۲۶]، ﴿الرُّوحُ الأَمِينُ[۲۷]، ﴿شَدِيدُ الْقُوَى ذُو مِرَّةٍ[۲۸][۲۹]، ﴿رَسُولٍ كَرِيمٍ، ﴿ذِي قُوَّةٍ، ﴿مَكِينٍ، ﴿مُطَاعٍ، ﴿أَمِينٍ [۳۰][۳۱]. به وی اشاره شده یا از مأموریت‌های او مانند نازل کردن قرآن: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۳۲]، یاری مؤمنان﴿إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ[۳۳][۳۴] و عذاب کافران ﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ[۳۵][۳۶] یاد شده است. برخی حرف "ل" در حروف مقطعه "الم" را نیز اشاره به جبرئیل دانسته‌اند[۳۷]. در قرآن از میان همه فرشتگان الهی تنها نام جبرئیل و میکائیل با صراحت ذکر شده است[۳۸].[۳۹]

عناوین و اوصاف جبرئیل

از جبرئیل در قرآن کریم با عناوین و اوصاف گوناگونی یاد شده است:

روح

در آیات متعددی از جبرئیل با عنوان "روح" یاد شده است. براساس آیه‌ای، قرآن را روح القدس از سوی پروردگار نازل کرده است: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۴۰] بیشتر محققان روح القدس را از نوع اضافه موصوف به صفت برای مبالغه در اختصاص دانسته‌اند[۴۱] که بر پایه آن روح القدس به معنای روحی است که از آلودگی‌های مادی پاکیزه و از خطا و غلط و گمراهی منزّه است[۴۲] و مصداق آن در تفاسیر، جبرئیل(ع) دانسته شده است[۴۳]. البته برخی آن را از باب اضافه تشریفی و منظور از "روح" را جبرئیل(ع) و مقصود از "قدس" را خداوند دانسته‌اند[۴۴]. برخی از عارفان، جبرئیل(ع) را روح القدس ادنی و حقیقت محمدیه را که سرّ خداوند است، روح القدس اعلا دانسته‌اند[۴۵]. در برابر قول مشهور، برخی روح القدس را اسم اعظم[۴۶]، اسرافیل(ع)[۴۷]، انجیل[۴۸] و... دانسته‌اند.

در آیه‌ای دیگر از جبرئیل(ع) با تعبیر ﴿الرُّوحُ الأَمِينُ[۴۹][۵۰] و در آیه ای با تعبیر ﴿رُوحَنَا[۵۱][۵۲] یاد شده است.

به تصریح برخی روح برای جبرئیل علَم است نه وصف[۵۳]. درباره راز تعبیر از جبرئیل به روح اقوال گوناگونی است؛ از جمله اینکه وی موجودی روحانی است[۵۴] و شبیه چیزی از غیر روح نیست[۵۵] و روحانیت غالب بر او است که البته این امر در تمام فرشتگان وجود دارد و اختصاص جبرئیل به اسم روح برای تشریف اوست[۵۶]، ارواح انسان‌ها با او به سبب آنچه از ادیان و شرایع به آنان می‌رساند، زنده می‌شوند[۵۷]، دین با او زنده می‌شود[۵۸]، خدا او را بدون پدر و مادر آفرید[۵۹] و دارای جسمی لطیف و روحانی است[۶۰].

در آیاتی نیز روح به صورت مطلق یاد شده و برخی از مفسران مقصود از آن را جبرئیل دانسته‌اند. در این آیات مباحثی مانند پرسش از حقیقت روح ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۱][۶۲]، عروج فرشتگان و روح به سوی خدا ﴿تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ[۶۳][۶۴]، قیام روح و فرشتگان در آخرت ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لّا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا[۶۵][۶۶]، القای روح از جانب خدا بر برخی از بندگان﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ[۶۷][۶۸]، نازل کردن فرشتگان همراه با روح ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ[۶۹][۷۰] و نزول فرشتگان و روح در شب قدر ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ[۷۱][۷۲] مطرح شده‌اند؛ ولی به نظر می‌‌رسد گفته این مفسران صحیح نباشد؛ زیرا روح که متبادر از آن مبدأ حیات است، آن گونه که از ظاهر آیات قرآن برمی آید، در اصل مخلوقی آسمانی غیر از فرشتگان است و از همین رو گاهی مطلق ذکر می‌شود؛ ولی درجات دیگر روح که به صورت مقیدند مانند روح متعلق به فرشتگان ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۷۳]، روح متعلق به پیامبران: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ[۷۴]، روح متعلق به انسان‌های مؤمن ﴿لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷۵]، روح متعلق به مطلق انسان‌ها ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ[۷۶] و حتی روح متعلق به گیاهان ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مَاء فَيُحْيِي بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[۷۷] همگی نسبتشان به روح مطلق، نسبت افاضه به مفیض و ظل به ذی ظل است[۷۸]، بنابراین جبرئیل نیز فیضی از روح مطلق و ظل اوست. در روایتی به دلیل آنکه جبرئیل از فرشتگان است و قرآن، روح را در عرض فرشتگان نام برده ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ[۷۹] روح غیر از فرشتگان و والا مقام‌تر از همه فرشتگان دانسته شده است[۸۰][۸۱].

رسول

این عنوان بر رسالت جبرئیل و وساطت وی در وحی آنچه خدا خواسته[۸۲] به تمام پیامبران[۸۳]: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ[۸۴] و به ویژه القای قرآن از جانب وی بر رسول اکرم(ص): ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۸۵][۸۶] دلالت دارد. مقصود از رسول را در آیات ﴿قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي[۸۷][۸۸]، ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۸۹][۹۰]، ﴿رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا[۹۱][۹۲] و ﴿إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۹۳][۹۴] نیز جبرئیل دانسته‌اند[۹۵].

شدید القُوی

جبرئیل دارای قدرت و شدت بسیاری خوانده شده است[۹۶]﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۹۷]، ﴿ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ[۹۸] مفسران قدرت جبرئیل را در آنچه بدان تکلیف شده[۹۹] از علم و عمل و تبلیغ رسالت[۱۰۰] یا در انجام طاعات به گونه ای که غیر او بر آن قادر نیست[۱۰۱] یا در نفس و خلقت وی[۱۰۲] دانسته‌اند. برخی برای قدرت جبرئیل شواهدی ذکر کرده‌اند؛ مانند اینکه سرزمین قوم لوط را با بال خود به آسمان برد و آن را واژگون ساخت ﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ[۱۰۳] و با صیحه ای قوم ثمود را نابود کرد ﴿وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ[۱۰۴] و در کمتر از چشم برهم زدنی از آسمان بر پیامبران نازل می‌شد و به سوی آسمان صعود می‌کرد[۱۰۵]. بعضی از حکیمان مقصود از قوا در ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۱۰۶] را رقائق جبرئیل دانسته و گفته‌اند: حقیقت جبرئیل از عالم امر بوده، نزد خدا واقف است و حقایق کلی هیچ گاه با همان وجود عِلْوی و الهی خود به عوالم پایین‌تر نمی‌آیند و آنچه برای پیامبران به منظور وحی یا برای وارثان ایشان به جهت الهام و تعلیم متمثل می‌شود، رقائق جبرئیل است نه حقیقت وی. البته این رقائق به دلیل اتصال به حقیقت با آن متحدند و تفاوت آنها در شدت و ضعف و کمال و نقص است[۱۰۷]. برخی مفسران، مقصود از ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى در آیه ۵ سوره نجم را خداوند دانسته است[۱۰۸].[۱۰۹]

ذومِرّة

درباره وصف ﴿ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى[۱۱۰] برای جبرئیل، به سبب اختلاف در معنای لغوی آن اقوالی است؛ از جمله اینکه جبرئیل موصوف به نوعی مرور بر رسول اکرم(ص) است که آن، مرور در هواست[۱۱۱]، دارای خَلقی نیکوست و از آفات وعاهات مبرّاست[۱۱۲] و دارای متانت عقل و رأی[۱۱۳] و شدّت و قوّت است[۱۱۴]. در صورت اخیر برخی تفاوت آن را با ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۱۱۵] در این دانسته‌اند که ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۱۱۶] مربوط به قدرت جبرئیل در مورد امر الهی و ﴿ذُو مِرَّةٍ مربوط به قدرت جسمانی "نفسانی" وی است[۱۱۷].[۱۱۸]

کریم

جبرئیل نزد خداوند دارای کرامت و عزت است: ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۱۱۹][۱۲۰] کریم کسی است که جامع خصال خیر باشد[۱۲۱]. برخی کرم جبرئیل را آن دانسته‌اند که خداوند وی را واسطه بین خود و پیامبران قرار داده است[۱۲۲].[۱۲۳]

مَکین

جبرئیل نزد خداوندِ صاحب عرش، دارای مکانت: ﴿ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ[۱۲۴] یعنی قرب و منزلت و قدر است[۱۲۵][۱۲۶].

مُطاع

فرشتگان آسمان، از جبرئیل در آنچه به آنها امر یا از آنها نهی می‌کند، اطاعت می‌کنند و اطاعت از او بر اهل آسمان‌ها واجب است: ﴿مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ[۱۲۷][۱۲۸] از جمله موارد اطاعت فرشتگان از جبرئیل آن بود که در شب معراج، به فرمان جبرئیل درهای آسمان‌ها، درهای بهشت و درهای جهنم را برای پیامبر(ص) گشودند[۱۲۹].[۱۳۰]

امین

جبرئیل فرشته امین الهی است: ﴿مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ[۱۳۱]، ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ[۱۳۲] جبرئیل بر وحی و رسالت امین است[۱۳۳] و در مأموریت خود به هیچ روی خیانت نمی‌کند و آنچه را مانند قرآن مأمور تبلیغ آن است بدون هیچ گونه تصرّف[۱۳۴]، تغییر و تبدیل[۱۳۵] می‌رساند. در تمام طاعات، امین و از همه خیانت‌ها مبرّاست[۱۳۶]. برخی در آیه ﴿لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۱۳۷] عبارت ﴿لا مِنْ خَلْفِهِ را به این معنا دانسته‌اند که باطل از ناحیه جبرئیل و رسول اکرم(ص) به قرآن راه نمی‌یابد[۱۳۸].

شاید از اینکه خداوند در سوره تکویر ۶ وصف "رسول"، "کریم"، "ذی قوّة"، "مکین"، "مطاع" و "امین" را به صورت پیاپی برای جبرئیل ذکر ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ[۱۳۹] و پس از آن تنها جنون را از رسول اکرم(ص) نفی کرده: ﴿وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ[۱۴۰] چنین به نظر برسد که جبرئیل از پیامبر اکرم(ص) برتر است؛ ولی این برداشت صحیح نیست؛ زیرا اولاً برای رسول اکرم(ص) نیز در سوره احزاب، ۶ وصف ذکر شده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا[۱۴۱][۱۴۲] ثانیاً آیات پیشین درصدد بیان این نکته‌اند که قرآن، کلام الهی است و از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است؛ نه آنکه از اوهام جنون و با القای شیطان باشد و آنچه در رساندن این غرض مفید است بیان سلامت راه نازل کردن قرآن و ذکر اوصاف فرشته وحی و مبالغه در تنزیه وی از خطا و خیانت است، افزون بر این در آیات دیگری، برای رسول اکرم(ص) اوصافی ذکر شده که با وجود آنها شکی در برتری پیامبراکرم(ص) بر جبرئیل نمی‌ماند[۱۴۳]. برخی گفته‌اند: پیامبراکرم(ص) مخدوم جبرئیل(ع) است؛ زیرا ابتدای سلسله نزول و انتهای سلسله صعود است[۱۴۴].[۱۴۵]

مأموریت‌های اصلی و عمومی جبرئیل

خداوند تدبیر بخشی از امور دنیا را به جبرئیل سپرده است. گفته شده: ۴ فرشته جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل مأمور تدبیر امور زمین هستند که در این میان جبرئیل، موکل بر بادها و جنود است: ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۱۴۶]، ﴿يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ[۱۴۷][۱۴۸] در تفسیر آیه ﴿فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا[۱۴۹] گفته شده: فرشتگان امور گوناگونی را می‌آورند؛ جبرئیل، امور دشوار، میکائیل، رحمت و عزرائیل، مرگ را[۱۵۰]. در شب قدر هر سال، اموری که خدا در آن سال تقدیر کرده، اعم از رزق، اجل و... به فرشتگان و جبرئیل داده می‌شود تا آن را نازل کنند ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ[۱۵۱][۱۵۲] و در آن شب نسخه جنگ‌ها، زلزله‌ها، صاعقه‌ها و خسف (فرو رفتن در زمین) به جبرئیل داده می‌شود: ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ[۱۵۳][۱۵۴] برخی گفته‌اند: جبرئیل مدبّر آسمان‌های هفت گانه و متصرّف در آنها و هر آنچه در آن هاست اعم از عناصر و مرکبات است[۱۵۵]. البته همه تصرّفات و تدبیرهای جبرئیل به امر الهی بوده، وی تنها مجری فرمان‌های خداوند است[۱۵۶] و هیچ سهمی از الوهیت ندارد، از این رو قرآن، مسیحیان را که جبرئیل را یکی از اقانیم سه گانه "اب، ابن و روح القدس" دانسته‌اند و برای وی به الوهیت قائل شده‌اند به شدّت ردّ کرده و آنان را کافر دانسته است: ﴿لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۵۷].[۱۵۸]

برخی از مأموریت‌های جبرئیل اصلی و عمومی و برخی دیگر فرعی و موردی است. می‌توان مأموریت‌های اصلی و عمومی جبرئیل را در ۵ محور خلاصه کرد:

نازل کردن وحی

یکی از راه‌های سخن گفتن خداوند با افرادی از جنس بشر آن است که فرشته‌ای مانند جبرئیل[۱۵۹] را می‌فرستد تا آنچه را که خدا می‌خواهد، به اذن او به آنان وحی کند: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ[۱۶۰] برخی در آیه ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ[۱۶۱] مقصود از ملائکه را جبرئیل و مقصود از روح را وحی دانسته‌اند. در این صورت آیه بدین معناست که خداوند جبرئیل را به همراه وحی بر هر یک از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد [۱۶۲]. برخی ادعای اجماع کرده‌اند بر اینکه هیچ فرشته‌ای جز جبرئیل برای پیامبران وحی نمی‌آورد[۱۶۳]. مهم‌ترین مأموریت جبرئیل، رساندن وحی الهی به پیامبر اکرم(ص) بود[۱۶۴] خداوند در پاسخ کسانی که می‌گفتند: پیامبر به خدا افترا بسته و قرآن کلام خدا نیست، بیان داشته که قرآن را جبرئیل از نزد خدا به حق نازل کرده است: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۱۶۵][۱۶۶] در آیه دیگری قرآن قول جبرئیل دانسته شده است: ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۱۶۷] مقصود از این سخن آن است که او پیک وی به سوی پیامبر بوده است؛ زیرا قرآن قول و کلام خداست[۱۶۸]؛ ولی پیامبر آن را از جبرئیل شنیده است[۱۶۹]. جبرئیل بر اساس این آیه، رسول خداست و رسول شأنی جز ادای رسالت ندارد، از همین رو کلام او کلام خداست و وی تنها به امر الهی نازل می‌شود. چنان که نقل شده مدتی آمدن جبرئیل و آوردن وحی به تأخیر افتاد و دشمنان پیامبر به وی طعنه زدند و پیامبر اکرم(ص) غمگین شد. آن گاه که جبرئیل نازل شد و پیامبر ماجرا را برای او بازگفت، جبرئیل با آیه‌ای به پیامبر چنین پاسخ داد که ما تنها به امر پروردگار نازل می‌شویم: ﴿وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا[۱۷۰][۱۷۱] نزول قرآن توسط جبرئیل در آیات دیگری نیز بیان شده است؛ مانند ﴿الرُّوحُ الأَمِينُ[۱۷۲][۱۷۳]، ﴿قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۷۴] در آیه‌ای نیز به پیامبر اکرم(ص) فرمان داده شده که هنگام نزول قرآن، آن گاه که جبرئیل مشغول قرائت آن است، سکوت کرده، پس از تمام شدن قرائت وی از او تبعیت کند و آن را بخواند: ﴿فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ[۱۷۵][۱۷۶]؛ همچنین براساس آنچه در تفسیر آیه‌ای دیگر وارد شده، هرگاه خداوند به وحی سخن گوید، فرشتگان آسمان از آن وحی صدایی می‌شنوند که ترسیده، مدهوش می‌گردند. چون جبرئیل بر آنان بگذرد، ترسشان فروکش کرده، از وی می‌پرسند: پروردگار چه گفت؟ او پاسخ می‌دهد: خداوندحق گفت و دیگر فرشتگان نیز به پیروی او کلام وی را تکرار می‌کنند: ﴿وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ[۱۷۷][۱۷۸] برخی مقصود از تلاوت کنندگان ذکر در ﴿فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا[۱۷۹][۱۸۰] و رسولی که آیات الهی را تلاوت می‌‌کند در ﴿رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا[۱۸۱][۱۸۲] و آورنده راستی در ﴿وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۱۸۳][۱۸۴] را نیز جبرئیل دانسته‌اند.

با توجه به اینکه طبق برخی آیات، نزول قرآن در یک شب: ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ[۱۸۵] و طبق آیاتی دیگر به تدریج بوده: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا[۱۸۶] گفته شده: قرآن به صورت یکجا در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شده است. سپس فرشتگانِ مخصوص ﴿بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرَامٍ بَرَرَةٍ[۱۸۷]. در مدت ۲۰ شب آن را به جبرئیل داده و جبرئیل در مدت ۲۰ سال آن را به تدریج بر پیامبر اکرم(ص) نازل کرده است[۱۸۸]. جبرئیل افزون بر نازل کردن آیات قرآن، جای هر سوره و آیه‌ای را نیز برای پیامبر اکرم(ص) مشخص می‌کرد[۱۸۹].

شایان ذکر است که اسناد نازل کردن قرآن به جبرئیل منافاتی با اسناد آن به فرشتگان دیگر ندارد، چنان که خداوند به سه طایفه از فرشتگان نازل کننده وحی سوگند یاد کرده است: فرشتگانی که در راه وحی صف کشیده‌اند و آنان که شیاطین را از مداخله در وحی منع می‌کنند و آنان که قرآن را بر پیامبر می‌خوانند: ﴿سوگند به آن فرشتگان که نیک صف بسته‌اند. آنگاه به آنها که (ابرها را) تند می‌رانند، و به آن خوانندگان (کتاب آسمانی) که نیک یادآوری می‌کنند[۱۹۰] و نیز ﴿بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرَامٍ بَرَرَةٍ[۱۹۱]؛ ﴿وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا[۱۹۲]؛ ﴿وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ[۱۹۳] دلیل مطلب فوق آن است که تمام فرشتگان مزبور از یاران جبرئیل هستند و نازل شدن وحی توسط آنان، همان نازل شدن وحی توسط جبرئیل است[۱۹۴].[۱۹۵]

آموزش

جبرئیل فرشته علم است که علم خداوند متعال در او تجلی می‌کند[۱۹۶] و از او فیض علوم و معارف حقیقی به دیگران می‌رسد[۱۹۷] و سبب حیات قلوبشان می‌گردد[۱۹۸] و فراوان بودن بال‌های جبرئیل که در روایات به آن اشاره شده[۱۹۹] بیانگر فراوان بودن قوای جبرئیل است که سبب آن اختلاف جویندگان دانش و تفاوت استعداد آنان است[۲۰۰].

یکی از آموزش‌های جبرئیل، تعلیم آدم(ع) بود. پس از هبوط آدم(ع) از بهشت، وی دچار برهنگی و گرسنگی شد. جبرئیل به وی پشمینه بافی و کشاورزی و نان پختن را آموخت و به او گفت: این همان خستگی و سختی ای است که خداوند به تو خبر داده بود: ﴿فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى[۲۰۱][۲۰۲] از دیگر آموزش‌های جبرئیل آن بود که در پی دعای ابراهیم(ع) و درخواست نشان دادن مناسک حج از خداوند: ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۲۰۳] نزد وی آمد و مناسک و ارکان حج را به او آموخت[۲۰۴]. بنابه نقلی جبرئیل هنگام آموزش مناسک حج، در روز عرفه در عرفات از ابراهیم پرسید: "عَرَفتَ" یعنی آموختی؟ و ابراهیم پاسخ داد: آری، از همین رو آن روز را عرفه و آن مکان را عرفات نامیدند[۲۰۵]. آموزش دیگر جبرئیل آن بود که به وحی پروردگار، چگونگی ساختن کشتی را به نوح(ع) آموخت: ﴿وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلاَ تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ[۲۰۶][۲۰۷]؛ همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا یهودیان عُزَیر را پسر خدا دانستند: ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ[۲۰۸] گفته شده: کشتن پیامبران به دست یهود موجب شد که خداوند تورات را از میان آنها برداشته، از قلوبشان محو کند. پس از مدت‎ها، جبرئیل تورات را به عُزَیر و عزیر آن را به بنی اسرائیل آموخت. مدتی بعد تورات اصلی که در مکانی دفن شده بود پیدا شد. بنی اسرائیل با مقایسه دو تورات و نبودن هیچ تفاوتی میانشان، قائل شدند عزیر پسر خداست[۲۰۹]. از دیگر آموزش‌های جبرئیل، آموزش حروف هجاء، چگونگی استفاده از آهن و مناسک حج به آدم(ع) و آموزش ساختن زره به داوود(ع) است[۲۱۰].[۲۱۱]

رساندن بشارت‌های خداوند به اولیای الهی

جبرئیل به زکریا(ع) در محراب در حال نماز، بشارت داد که خداوند به وی فرزندی به نام یحیی خواهد داد: ﴿فَنَادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ[۲۱۲] مفسران مقصود از ملائکه را جبرئیل دانسته و گفته‌اند: به کار بردن لفظ جمع برای یک فرد در زبان عربی رواست[۲۱۳]؛ همچنین جبرئیل به مریم(س) بشارت داد که خداوند او را برگزیده، پاکیزه گردانیده و بر زنان عالم برتری داده است: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ[۲۱۴] سپس این بشارت الهی را به وی رساند که خداوند فرزندی به نام عیسی بن مریم(س) به او عطا خواهد کرد که در دنیا و آخرت آبرومند بوده، از مقربان خواهد بود: ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۲۱۵] در این آیات نیز گرچه واژه "ملائکه" به صورت جمع به کار رفته؛ ولی با توجه به اینکه در سوره مریم چنین بیان شده است که جبرئیل به مریم گفت: من فرستاده خداوندم تا به تو فرزندی پاک ببخشم: ﴿قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا[۲۱۶] شکی نمی‌ماند که مقصود از ملائکه در این آیات نیز جبرئیل است[۲۱۷] و این از قبیل اسناد فعل فردی از قوم به آن قوم، به سبب اشتراکشان در خلق، سنّت یا عادتی است که در قرآن مصادیق بسیاری دارد[۲۱۸].

از دیگر موارد ابلاغ بشارت توسط جبرئیل، رساندن بشارت به ابراهیم(ع) بود که خداوند به وی اسماعیل: ﴿فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ[۲۱۹] و اسحاق و پس از او یعقوب را عنایت خواهد کرد: ﴿وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ[۲۲۰][۲۲۱]، ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلامًا قَالَ سَلامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۲۲۲][۲۲۳] و نیز ﴿فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ[۲۲۴]؛ ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ[۲۲۵]؛ ﴿فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ[۲۲۶]؛ ﴿قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ[۲۲۷] برخی این بشارت را بشارت به هلاکت قوم لوط دانسته‌اند[۲۲۸]. در روایتی نیز، بشارت آیه ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلامًا قَالَ سَلامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۲۲۹]، مربوط به اسماعیل دانسته شده است[۲۳۰]. در آیه‌ای بشارت تولد اسحاق و یعقوب، به همسر ابراهیم آمده است: ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۲۳۱] بر پایه روایات، برخی دیگر از بشارت‌های جبرئیل عبارت‌اند از مژده میلاد فاطمه زهرا(س) به رسول اکرم(ص) و اینکه او مادر امامان است[۲۳۲] و نیز بشارت به پیامبر اکرم(ص) در هنگام رحلت ایشان، به آنچه خداوند پس از مرگ آن حضرت برایش فراهم ساخته است[۲۳۳].[۲۳۴]

یاری رساندن به پیامبران و پیروانشان

خداوند عیسی(ع) را با جبرئیل تأیید کرد: ﴿وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ[۲۳۵] مفسران تأیید را به معنای تقویت و اعانت دانسته اند[۲۳۶]. تأیید روح القدس سبب شد که عیسی(ع) بتواند در گهواره با مردم سخن بگوید: ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ[۲۳۷][۲۳۸] بر اساس قولی، هنگام تولد عیسی(ع) جبرئیل با بال خود او را مسح کرد تا از شرّ شیطان در امان باشد و از همین رو وی را مسیح نامیدند[۲۳۹].

از مهم‌ترین کمک‌های جبرئیل، یاری رساندن به رسول اکرم(ص) و مسلمانان صدر اسلام در مواقع متعدد و حساس بود؛ از جمله هنگامی‌ که دو تن از همسران پیامبر "عایشه و حفصه"، در نافرمانی و آزار رسول اکرم(ص) با یکدیگر همکاری کردند، خداوند افزون بر خود، جبرئیل را یاور رسول اکرم معرفی کرد: ﴿إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۲۴۰][۲۴۱]؛ همچنین جبرئیل، اسباب مرگ کسانی را فراهم کرد که پیامبر اکرم(ص) را استهزا کرده، او را به قتل تهدید کرده بودند: ﴿إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ[۲۴۲][۲۴۳]؛ همچنین شخصی، پیامبر اکرم(ص) را غافلگیر کرده، قصد داشت با شمشیر خود او را بکشد. جبرئیل چنان بر سینه او زد که شمشیر از دستش افتاد و خداوند نجات جان پیامبر(ص) را نعمتی بر مؤمنان دانست: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۲۴۴][۲۴۵].

نقش جبرئیل در جنگ‌های صدر اسلام بسیار مؤثر بود. برخی مقصود از تأیید مؤمنان به روحی از جانب خدا را یاری رساندن جبرئیل به مؤمنان و دفاع از آنان دانسته‌اند: ﴿لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲۴۶][۲۴۷] در جنگ بدر در پی استغاثه مؤمنان به درگاه پروردگار، جبرئیل و میکائیل هریک با ۵۰۰ فرشته به امر الهی به کمک مسلمانان شتافتند: ﴿إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ[۲۴۸][۲۴۹] در جنگ احد نیز جبرئیل در کنار پیامبر(ص) جنگید[۲۵۰] و در جنگ با یهود بنی قریظه، مسلمانان را یاری رساند[۲۵۱]. در روایتی، آهن در آیه ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۲۵۲]، بر شمشیر ذوالفقار تطبیق شده که جبرئیل آن را برای کمک به مسلمانان از آسمان آورد و پیامبر(ص) آن را به امیرمؤمنان(ع) داد تا با آن در دفاع از اسلام بجنگد[۲۵۳]؛ همچنین در اخبار مربوط به آخر الزمان نقل شده که جبرئیل در یاری امام مهدی(ع) یکی از دو لشکر سفیانی را نابود کرده، آنان را در زمین فرو می‌برد: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ[۲۵۴].[۲۵۵]

از دیگر کمک‌های جبرئیل به پیامبران و پیروانشان می‌توان به نجات ابراهیم(ع) از آتش نمرود[۲۵۶]، کمک به موسی(ع) در کودکی وی[۲۵۷]، جاری ساختن آب زمزم برای اسماعیل(ع)[۲۵۸]، کمک به امیرمؤمنان(ع) در جنگ‌ها[۲۵۹] و عیادت رسول اکرم(ص) پیش از رحلت وی[۲۶۰] اشاره کرد.

با توجه به اینکه یکی از مأموریت‌های جبرئیل، یاری رساندن به مؤمنان است، در برخی از دعاها از وی حاجت خواسته شده است؛ مانند "يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي‏ مَا أَنَا فِيهِ‏؛ فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ‏، وَ احْفَظَانِي‏ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ فَإِنَّكُمَا حَافِظَان‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۲۶۱].[۲۶۲]

تهدید کافران و عذاب کردن آنان

طبق نقلی در شب قدر هر سال تقدیرهای مربوط به خسف و مسخ و سیاسات و بلیات و انواع عذاب را در نسخه‌ای به جبرئیل داده، به او می‌گویند: این کار توست تا سال دیگر ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ[۲۶۳][۲۶۴]؛ همچنین در سوره ملک بر اساس احتمالی، خداوند انسان‌ها را تهدید کرده و به آنان فرموده است: آیا ایمن هستید از اینکه جبرئیل شما را "به اذن من" در زمین فرو برد: ﴿أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ[۲۶۵][۲۶۶] پیش از این نیز جبرئیل برای تهدید بنی اسرائیل کوهی را به امر حق بر سر آنان برافراشت و آن گاه از ایشان پیمان گرفته شد که به احکام تورات عمل کنند: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۶۷].[۲۶۸]

از جمله عذاب‌هایی که به وسیله جبرئیل صورت گرفته، موارد زیر است:

  1. عذاب قوم لوط؛ زمانی که جبرئیل با دیگر فرشتگان به خانه لوط(ع) آمدند، قوم لوط خواستار عمل ناپسند با مهمانان وی شدند. جبرئیل با بال خود به آنان زد و همگی نابینا شدند: ﴿وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ[۲۶۹][۲۷۰] و نیز بال خود را بر دست آنان کشید و دست‌هایشان خشکید: «قالُوا یــلُوطُ اِنّا رُسُلُ رَبِّک لَن یصِلو ا اِلَیک». (هود/۱۱،۸۱)[۲۷۱] فردای آن روز جبرئیل قوم لوط را ابتدا با صیحه ای نابود کرد: «فَاَخَذَتهُمُ الصَّیحَةُ مُشرِقین». (حجر/۱۵،۷۳)[۲۷۲] سپس با یک بال خود روستاهای آنان را به آسمان برد و آنها را واژگون ساخت[۲۷۳]: ﴿قَالُواْ يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُواْ إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ[۲۷۴]؛ ﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى[۲۷۵][۲۷۶] و نیز ﴿إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۲۷۷].[۲۷۸]
  2. عذاب قوم صالح (ثمودجبرئیل به اذن خداوند با صیحه‌ای همه افراد قوم ثمود را نابود کرد: ﴿وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ[۲۷۹][۲۸۰]، ﴿فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ[۲۸۱][۲۸۲] و نیز ﴿وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ[۲۸۳].[۲۸۴]
  3. عذاب فرعون؛ بر اساس نقلی، آن گاه که فرعون و لشکریانش به تعقیب بنی اسرائیل پرداخته، به کنار رودخانه رسیدند، فرعون ترسید به رودخانه وارد شود. جبرئیل به شکل هامان وزیر فرعون، ظاهر شد و او را با خود به درون رودخانه برد: ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۲۸۵] و زمانی که فرعون، پیش از غرق شدن اظهار ایمان کرد، جبرئیل گِلی از درون رودخانه گرفت و به دهان او فرو برد و گفت: آیا اکنون ایمان می‌آوری، در حالی که پیش از این معصیت کار و از مفسدان بودی: ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ[۲۸۶][۲۸۷].[۲۸۸]

مأموریت‌های فرعی و موردی جبرئیل

  1. وساطت در وجود یافتن عیسی(ع)جبرئیل به امر الهی واسطه آفرینش عیسی(ع) شد: ﴿قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا[۲۸۹] وساطت جبرئیل بدین شکل بود که در دامن مریم(س) دمید و از دم او عیسی(ع) پدید آمد: ﴿وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ[۲۹۰] [۲۹۱] و نیز ﴿وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ[۲۹۲]؛ همچنین در آیه ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً[۲۹۳] گفته شده: روح به معنای دم است؛ زیرا دم هوایی است که از روح خارج می‌شود و مقصود از روح، دم جبرئیل است[۲۹۴]. در این صورت واژه ﴿رُوحٌ بر ضمیر فاعلی ﴿أَلْقَاهَا عطف شده و حاصل معنای آیه این است که عیسی(ع) را خدا و جبرئیل به مریم(س) القا کردند[۲۹۵] برخی گفته‌اند: عیسی(ع) از آب مریم و نفخ جبرئیل پدید آمده است، از این رو جسمانیت وی از مریم و روحانیت او از نفخ جبرئیل است[۲۹۶] و از آنجا که وجود عیسی(ع) با نفخ جبرئیل و بدون وساطت پدر بشری تحقق یافت، وی به صفت الهیه زنده کردن مردگان متصف گشت[۲۹۷]: ﴿وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۲۹۸] برخی آفریده شدن عیسی(ع) از نفخ جبرئیل را انکار کرده، گفته‌اند: این امر موجب می‌شود بخشی از شخص، از فرشتگان و بخش دیگر از انسان باشد. به گفته ایشان خداوند آب مرد و زن هر دو را در مریم(س) قرار داده بود و دمیدن جبرئیل تنها برای به هیجان آمدن شهوت مریم بود تا آن دو آب درهم آمیزند و مریم باردار شود[۲۹۹]. پس از آنکه مریم(س) درد زایمان را حس کرد نیز، بنابر قولی جبرئیل(ع) با وی سخن گفت و او را تسلی داد: ﴿فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا[۳۰۰].[۳۰۱]
  2. نوشتن الواح تورات: الواح تورات را جبرئیل به امر حق نوشته است: ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ[۳۰۲].[۳۰۳]
  3. گواهی دادن به نفع پیامبر اکرم(ص): برخی در آیه ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ[۳۰۴] گفته‌اند: مقصود از شاهدِ پیامبر(ص)، جبرئیل است که از سوی خدا آمده ﴿مِّنْهُ وکلام الهی ﴿بَيِّنَةٍ را تلاوت می‌کند[۳۰۵]. البته سیاق این آیه و روایات شیعه و سنی، مؤید آن‌اند که مقصود از شاهد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) است[۳۰۶].
  4. گستراندن زمین: بنابه قولی در مراحل آفرینش زمین، ابتدا مکان کعبه آفریده شد. سپس جبرئیل زمین را از زیر خانه کعبه گستراند: ﴿وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا[۳۰۷].[۳۰۸]
  5. ندا دادن در روز حشر: جبرئیل درمحشر، انسان‌ها را ندا داده، به سوی حساب می‌خواند: ﴿وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ[۳۰۹].[۳۱۰]
  6. سنجش اعمال بندگان در قیامت: در قیامت، سنگینی یا سبکی موازین، ملاک رستگاری یا زیانکاری است: ﴿وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ[۳۱۱]. برخی گفته‌اند: صاحب موازین در قیامت، جبرئیل است که به امر الهی، اعمال بندگان را می‌سنجد و از حسنات ظالم به مظلوم و از گناهان مظلوم به ظالم می‌دهد[۳۱۲]. از دیگر مأموریت‌های جبرئیل می‌توان به وساطت در آفرینش حوّا ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[۳۱۳][۳۱۴] و گرفتن نور ماه اشاره کرد که پیش از آن مانند خورشید بود﴿وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً[۳۱۵].[۳۱۶].[۳۱۷]

چگونگی دیده شدن جبرئیل

جبرئیل به نقل برخی بر همه پیامبران نازل شده است؛ ولی به جز محمّد(ص) و عیسی و موسی و زکریا(ع)، دیگران او را ندیده‌اند[۳۱۸].

در مواردی که پیامبران و اولیای الهی، جبرئیل را دیده‌اند، غالباً وی بدون آنکه از فرشته بودن خارج شود برای آنان متمثل شده است[۳۱۹]، چنان که برای مریم(س) به صورت انسانی معتدل در خلقت[۳۲۰] تمثل یافت: ﴿فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۳۲۱]؛ همچنین برای آزمودن داوود(ع)﴿وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ[۳۲۲][۳۲۳] و نیز رفتن به مهمانی ابراهیم(ع) ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ[۳۲۴][۳۲۵] به صورت انسان متمثل شد.

پیامبراکرم(ص) بارها جبرئیل را به صورت‌های گوناگونی دیده است[۳۲۶]. برخی گفته‌اند: جبرئیل هرگاه آیات حلال و حرام و شرایع و احکام را می‌آورد به صورت بشر و هرگاه آیات مربوط به محبت و رموز دوستی و عرفان را می‌آورد به صورت فرشته، روحانی و لطیف ظاهر می‌شد[۳۲۷]. گفته شده: در مدینه غالباً به صورت "دحیه کلبی" که شخصی زیبارو بود، نزد پیامبر می‌آمد[۳۲۸]. پیامبر اکرم به درخواست خود، جبرئیل را به صورت اصلی "بدون تمثل در صورت انسانی و مانند آن" نیز دیده است، در حالی که هیچ یک از پیامبران دیگر او را به این صورت ندیده‌اند[۳۲۹]. بیشتر مفسران با توجه به آیات قرآن معتقدند پیامبر اکرم(ص) دو بار جبرئیل را به صورت اصلی مشاهده کرده است[۳۳۰]: یک بار در افق اعلی: ﴿وَهُوَ بِالأُفُقِ الأَعْلَى[۳۳۱] یا افق مبین: ﴿وَلَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبِينِ[۳۳۲]، در حالی که ۶۰۰ بال داشت و سراسر افق را پوشانده بود[۳۳۳] و بار دیگر هنگام معراج، در آسمان و نزد سدرة المنتهی: ﴿وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى[۳۳۴][۳۳۵] گفته شده: پیامبر اکرم(ص) با دیدن صورت اصلی جبرئیل مدهوش شد[۳۳۶] و مشرکان به او تهمت دیوانگی زدند. خداوند در پاسخ آنان، قرآن را کلام جبرئیل دانسته، جنون را از پیامبر نفی کرد: ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ[۳۳۷][۳۳۸] صورت اصلی جبرئیل از بزرگ‌ترین آیات الهی است که پیامبر اکرم(ص) آن را در معراج دید: ﴿لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى[۳۳۹][۳۴۰].[۳۴۱]

فضایل جبرئیل

به جز فضایلی که در مباحث "عناوین و اوصاف جبرئیل"، "مأموریت‌های اصلی و عمومی جبرئیل" و "چگونگی دیده شدن جبرئیل" برای وی بیان شدند، آن حضرت فضایل دیگری نیز دارد؛ از جمله:

دارا بودن مقام سدره المنتهی

جبرئیل به پیامبر اکرم(ص) گفت: هریک از ما فرشتگان دارای مقامی‌ معلوم است: ﴿وَمَا مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ[۳۴۲][۳۴۳] مقام جبرئیل سدرة المنتهی است[۳۴۴] و آن درختی است در آسمان ششم یا هفتم[۳۴۵] یا بالای آسمان هفتم[۳۴۶] که عظمت آن وصف ناپذیر است[۳۴۷]. برخی آن را صورت فلک هفتم دانسته‌اند[۳۴۸]﴿عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى[۳۴۹] سدرة به معنای درخت سدر و منتهی اسم مکان است[۳۵۰]. در وجه نامگذاری این مقام به سدره المنتهی وجوهی ذکر شده است؛ از جمله اینکه آنجا منتهای آسمان‌هاست[۳۵۱]، علم آفریدگان به آنجا منتهی می‌شود و کسی به بالاتر از آن علم ندارد[۳۵۲]، اعمال انسان‌ها[۳۵۳] و مقامات پیامبران به آنجا منتهی می‌شود و کسی جز پیامبر اکرم(ص) از آنجا بالاتر نرفته است[۳۵۴] و علم هر فرشته ای و ارواح شهدا به آنجا منتهی می‌شوند[۳۵۵].[۳۵۶]

حیات‌بخشی

از آنجا که مقام جبرئیل، سدره المنتهی و وی روحانیت آسمان‌ها، عناصر و مرکبات و متصرف در آنهاست، هرگاه با صورتی مثالی یا جسمی‌ ظاهر شود و بر زمینی گام نهد، آنجا حیاتی می‌یابد که پیش از گام نهادن جبرئیل آن را نداشت[۳۵۷]، از همین رو سامری، مشتی از خاک زیر پای جبرئیل را برداشت و آن را بر گوساله‌ای که از زیور آلات قومش ساخته شده بود افکند و از آن صدای گوساله برآمد[۳۵۸]: ﴿قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي خَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ[۳۵۹]، ﴿فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ[۳۶۰] برخی گفته‌اند: حیات به صورت اسبی متمثل شد[۳۶۱] و جبرئیل بر آن اسب سوار بود[۳۶۲] و آن اسب از هر جا می‌گذشت زمین سبز می‌شد[۳۶۳]. سامری مشتی از خاک زیر سم اسب را برداشت و آن را به هر چیزی می‌زد، دارای روح و گوشت و خون می‌شد[۳۶۴].[۳۶۵]

ایمنی از مرگ عمومی

در قیامت اسرافیل در صور می‌دمد و همه زندگان می‌میرند[۳۶۶]، مگر کسانی که خداوند آنان را از این مرگ عمومی‌استثنا کرده است: ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ[۳۶۷]جبرئیل از کسانی دانسته شده که از این مرگ مستثنا هستند[۳۶۸]. و این بدان معنا نیست که جبرئیل هیچ گاه نمی‌میرد؛ ولی بر اساس روایاتی، جبرئیل آخرین کسی است که پس از اسرافیل و میکائیل و حتی پس از ملک الموت، خداوند مستقیما جان وی را می‌گیرد[۳۶۹].[۳۷۰]

برگزیدگی

خداوند برخی از فرشتگان از جمله جبرئیل[۳۷۱] را برای رسالت بر‌می‌گزیند: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

منسوب شدن به خدا

در آیاتی خداوند، جبرئیل را برای تشریف[۳۷۲] و کرامت[۳۷۳] وی به خود اضافه کرده است؛ مانند ﴿فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۳۷۴] برخی در ترکیب "روح القدس" نیز "قدس" را خداوند و "روح" را جبرئیل دانسته‌اند[۳۷۵].[۳۷۶]

شفاعت

در قیامت، گناهکاران اهل توحید با شفاعت، مورد رحمت الهی واقع می‌شوند، گرچه شفاعت برای برخی سودی ندارد: ﴿فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ[۳۷۷] این آیه بر درستی شفاعت گنه‌کاران در قیامت دلالت دارد و یکی از شفاعت کنندگان جبرئیل است[۳۷۸].

برخی از مفسران فضایل دیگری را نیز برای جبرئیل ذکر کرده‌اند؛ مانند راضی بودن خدا از او و آگاه کردن وی بر علم غیب ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۳۷۹][۳۸۰]، داشتن علم کتاب ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۳۸۱]؛ ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ[۳۸۲][۳۸۳]، مکرَم بودن نزد خدا و خدمت کردن ابراهیم(ع) به وی ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ[۳۸۴][۳۸۵] و مقدس و عالی مرتبه بودن نزد خداوند. ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ[۳۸۶].[۳۸۷].[۳۸۸]

دشمنی یهود با جبرئیل

یهودیان جبرئیل را از این رو که نازل کننده جنگ و سختی و عذاب است، دشمن خود می‌دانستند و با وی دشمنی می‌ورزیدند و از همین رو قرآن را نیز که جبرئیل نازل کرده بود قبول نداشتند[۳۸۹]. خداوند به آنان پاسخ داد که جبرئیل واسطه‌ای بیش نیست[۳۹۰] و قرآن را که تصدیق کننده کتاب‌های آسمانی پیشین است به اذن الهی یعنی به امر حق یا به اراده و علم وی نازل کرده است نه از پیش خود[۳۹۱] و گرچه در آیات قرآن، جنگ و سختی برضدّ کافران وجود دارد؛ ولی قرآن برای مؤمنان هدایت و بشارت است[۳۹۲]، بنابر این دشمنی با جبرئیل وجهی ندارد: ﴿قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ[۳۹۳] برخی گفته‌اند: در این آیه جواب شرط محذوف و آیه بدین معناست که هرکس با جبرئیل دشمن است از خشم بمیرد[۳۹۴]. از آیه بعدی چنین استفاده می‌شود که جبرئیل مانند دیگر فرشتگان و رسولان الهی، شأنی جز امتثال اوامر الهی ندارد، از این رو دشمنی با او دشمنی با خدا بوده، کفر محسوب می‌شود و خدا دشمن کافران است: ﴿مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ[۳۹۵][۳۹۶] گفته شده: دشمنی بنده با خدا، معصیت او و دوری از طاعتش و دشمنی با اولیای اوست و دشمنی خدا با بنده، عذاب او و آشکار کردن اثر دشمنی بر اوست[۳۹۷].

برخی این مطلب را که یهود، جبرئیل را دشمن خود می‌دانستند بعید شمرده و گفته‌اند: هیچ عاقلی حاضر نیست خود را دشمن جبرئیل بداند و یهودیان کنونی نیز این دشمنی را به شدت انکار می‌کنند. در پاسخ باید دانست دشمن دانستن جبرئیل و دشمنی با وی از قومی‌ که جهالت‌هایشان شدید و بیرون از حدّ شمارش است، بعید نیست، چنان که یهودیان پس از دیدن آیات روشن الهی از موسی(ص) خواستند برایشان خدایی مانند بت‌ها قرار دهد﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ[۳۹۸] و خواستار دیدن خدا با چشم سر شدند﴿يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا[۳۹۹] و مدتی گوساله پرستیدند﴿وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ[۴۰۰]و...، افزون بر این خداوند از دشمنی برخی با جبرئیل خبر داده و کلام الهی درست‌تر از هر قولی است[۴۰۱].[۴۰۲]

منابع

پانویس

  1. واژه‌های دخیل، ص۱۶۶؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۱۲۳؛ اعلام قرآن، ص۲۷۷.
  2. اعلام القرآن، ص۲۴۱.
  3. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۷.
  4. فرهنگ کامل لغات قرآن، ص۱۴۹.
  5. تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۷.
  6. المعرب، ص۶۰؛ لسان العرب، ج۲، ص۱۶۶، «جبر».
  7. المعرب، ص۱۵۴؛ لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۶؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۴.
  8. نثر طوبی، ج ۱، ص۱۲۳؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص۶۲۰.
  9. لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۳۳۹، «جبر»؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۴.
  10. التحریر والتنویر، ج ۱، ص۶۲۰.
  11. فرهنگ کامل لغات قرآن، ص۱۴۹؛ اعلام قرآن، ص۲۷۷.
  12. اعلام القرآن، ص۲۴۱.
  13. فرشتگان، ص۱۰۱؛ معجم اعلام القرآن، ص۹۹.
  14. اعلام قرآن، ص۲۷۸؛ اعلام القرآن، ص۲۴۱؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۲۹۰.
  15. کشف الاسرار، ج ۶، ص۱۸۲ - ۱۸۳.
  16. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۰۸.
  17. قاموس کتاب مقدس، ص۲۷۸؛ قاموس قرآن، ج ۱، ص۵؛ فرشتگان، ص۱۰۴.
  18. اعلام القرآن، ص۲۴۲.
  19. اعلام القرآن، ص۲۴۲؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۳۳۹.
  20. کنز الدقائق، ج ۱۴، ص۳۶۶.
  21. مکاتیب الرسول، ج ۲، ص۸۸.
  22. فصوص الحکم، ص۱۸۰.
  23. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  24. بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است. آنکه دشمن خداوند و فرشتگان او و فرستادگان وی و جبرئیل و میکائیل باشد، (کافر است) و بی‌گمان خداوند دشمن کافران است؛ سوره بقره، آیه ۹۷ - ۹۸.
  25. اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند؛ سوره تحریم، آیه ۴.
  26. سوره بقره، آیه ۸۷.
  27. سوره شعراء، آیه ۱۹۳.
  28. سوره نجم، آیه ۵ - ۶.
  29. زادالمسیر، ج ۸، ص۶۴ - ۶۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۷ - ۲۸.
  30. سوره تکویر، آیه ۱۹ - ۲۱.
  31. زادالمسیر، ج ۹، ص۴۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸.
  32. بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژده‌ای باشد؛ سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  33. یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی می‌کردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.
  34. المیزان، ج ۹، ص۲۹؛ جامع البیان، ج ۹، ص۲۵۹.
  35. پس چون «امر» ما در رسید آن شهر را زیر و رو گرداندیم و بر آن سنگپارگانی از گل- سنگی پی‌درپی باراندیم؛ سوره هود، آیه ۸۲.
  36. جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۴۶۳.
  37. روض الجنان، ج ۱، ص۹۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۱۰۹.
  38. المیزان، ج ۱۷، ص۱۲.
  39. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  40. بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژده‌ای باشد؛ سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  41. به عنوان نمونه ر.ک: تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۳۵۷؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۶۲؛ روح المعانی، ج ۱، ص۵۰۰.
  42. المیزان، ج ۱۲، ص۳۴۶.
  43. کشف الاسرار، ج ۱، ص۲۶۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۴۰۴؛ ج ۶، ص۵۹۵؛ التبیان، ج ۶، ص۴۲۶.
  44. کشف الاسرار، ج ۱، ص۲۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۷.
  45. شرح فصوص الحکم، ابن ترکه، ص۵۶۹ - ۵۷۰.
  46. تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۳.
  47. تفسیر صدرالمتألهین، ج ۵، ص۱۶۰.
  48. جامع البیان، ج ۱، ص۵۶۹.
  49. سوره شعراء، آیه ۱۹۳.
  50. جامع البیان، ج ۱۹، ص۱۳۶؛ کشف الاسرار، ج ۷، ص۱۵۶؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۲۰.
  51. سوره مریم، آیه ۱۷.
  52. جامع البیان، ج ۱۶، ص۷۶؛ التبیان، ج ۷، ص۱۱۴؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۷۸۳.
  53. کشف الاسرار، ج ۷، ص۱۵۶.
  54. مجمع البیان، ج ۶، ص۷۸۳.
  55. التبیان، ج ۷، ص۱۱۴.
  56. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷.
  57. التبیان، ج ۷، ص۱۱۴.
  58. کشف الاسرار، ج ۷، ص۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷.
  59. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۷.
  60. کشف الاسرار، ج ۷، ص۱۵۶؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۲۰.
  61. از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی نداده‌اند؛ سوره اسراء، آیه ۸۵.
  62. جامع البیان، ج ۱۵، ص۱۹۵؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۷۵.
  63. فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا می‌روند؛ سوره معارج، آیه ۴.
  64. جامع البیان، ج ۲۹، ص۸۷؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۳۰.
  65. روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید؛ سوره نبأ، آیه ۳۸.
  66. جامع البیان، ج ۲۹، ص۲۹؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۵۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۴۷.
  67. او برفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) می‌فرستد تا روز همدیداری را بیم دهد؛ سوره غافر، آیه ۱۵.
  68. مجمع البیان، ج ۸، ص۸۰۵.
  69. فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه ۲.
  70. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۴۵.
  71. فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه ۴.
  72. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۶۸.
  73. بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژده‌ای باشد؛ سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  74. و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟؛ سوره بقره، آیه ۸۷.
  75. گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه ۲۲.
  76. پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!؛ سوره حجر، آیه ۲۹.
  77. و از نشانه‌های او این است که برق را برای بیم و امید نشانتان می‌دهد و از آسمان، آبی فرو می‌فرستد آنگاه با آن، زمین را پس از مردن آن زنده می‌گرداند؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند؛ سوره روم، آیه ۲۴.
  78. المیزان، ج ۲۰، ص۱۷۳ - ۱۷۵؛ ج ۱۲، ص۲۰۸؛ ج ۱۳، ص۱۹۹.
  79. فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه ۴.
  80. بصائر الدرجات، ص۴۶۲؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۶۳۸.
  81. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  82. جامع البیان، ج ۲۵، ص۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۳۶.
  83. مفاتیح الغیب، ج ۱، ص۴۲۷.
  84. و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه ۵۱.
  85. که این (قرآن) باز خوانده فرستاده‌ای گرامی است؛ سوره تکویر، آیه ۱۹.
  86. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۹۷؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷.
  87. سامری گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدین‌گونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست؛ سوره طه، آیه ۹۶.
  88. تفسیر قمی، ج ۲، ص۶۲؛ جامع البیان، ج ۱۶، ص۲۵۴ - ۲۵۵؛ التبیان، ج ۷، ص۲۰۲.
  89. که این (قرآن) بازخوانده فرستاده‌ای گرامی است؛ سوره حاقه، آیه ۴۰.
  90. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۲۵.
  91. پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه ۱۱.
  92. تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۱۴.
  93. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد؛ سوره جن، آیه ۲۷.
  94. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۲۷۵.
  95. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  96. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸.
  97. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه ۵.
  98. توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد؛ سوره تکویر، آیه ۲۰.
  99. جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۰۰.
  100. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷.
  101. التفسیر الکبیر، ج ۲، ص۲۲۶.
  102. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۶۱؛ ج ۱۰، ص۶۷۷.
  103. پس چون «امر» ما در رسید آن شهر را زیر و رو گرداندیم و بر آن سنگپارگانی از گل- سنگی پی‌درپی باراندیم؛ سوره هود، آیه ۸۲.
  104. و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانه‌های خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه ۶۷.
  105. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۵؛ ج ۱۰، ص۳۹۷.
  106. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه ۵.
  107. اسفار، ج ۸، ص۱۲۷ - ۱۲۸.
  108. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۵۷.
  109. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  110. توانای خردمندی که راست ایستاد؛ سوره نجم، آیه ۶.
  111. المیزان، ج ۱۹، ص۲۸.
  112. جامع البیان، ج ۲۷، ص۵۷ - ۵۸؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۶.
  113. المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۵.
  114. جامع البیان، ج ۲۷، ص۵۷؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۶؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۸.
  115. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه ۵.
  116. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه ۵.
  117. کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۶.
  118. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  119. که این (قرآن) باز خوانده فرستاده‌ای گرامی است؛ سوره تکویر، آیه ۱۹.
  120. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸.
  121. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۲۵.
  122. مفاتیح الغیب، ج ۱، ص۴۲۷.
  123. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  124. توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد؛ سوره تکویر، آیه ۲۰.
  125. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۹۷ - ۳۹۸.
  126. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  127. آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه ۲۱.
  128. جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۰۰؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۹۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷.
  129. کشف الاسرار، ج۱۰، ص۳۹۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷.
  130. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  131. آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه ۲۱.
  132. که روح الامین آن را فرود آورده است؛ سوره شعراء، آیه ۱۹۳.
  133. جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۰۰.
  134. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸.
  135. مجمع البیان، ج ۷، ص۳۲۰.
  136. التفسیر الکبیر، ج ۲، ص۲۲۶.
  137. در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است؛ سوره فصلت، آیه ۴۲.
  138. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۲۳۹.
  139. که این (قرآن) باز خوانده فرستاده‌ای گرامی است، توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه ۱۹- ۲۱.
  140. و همنشین شما، دیوانه نیست؛ سوره تکویر، آیه ۲۲.
  141. ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛ و فراخواننده به خداوند به اذن وی، و چراغی فروزان؛ سوره احزاب، آیه ۴۵ - ۴۶.
  142. التفسیر الکبیر، ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۲۷؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۳، ص۴۶ - ۴۷.
  143. المیزان، ج ۲۰، ص۲۱۸ - ۲۱۹.
  144. مواهب الرحمن، ج ۱، ص۳۵۴.
  145. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  146. آنگاه، به فرشتگان کارگزار؛ سوره نازعات، آیه ۵.
  147. کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود؛ سوره سجده، آیه ۵.
  148. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۲۷؛ ج ۱۴، ص۵۸.
  149. و کار پخش (باران در سرزمین‌ها) را انجام می‌دهند؛ سوره ذاریات، آیه ۴.
  150. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۲۱.
  151. فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه ۴.
  152. جامع البیان، ج ۳۰، ص۳۳۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۹۰.
  153. در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ سوره دخان، آیه ۴.
  154. تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۸۶.
  155. فصوص الحکم، ص۱۸۱؛ شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۸۵۳.
  156. الصافی، ج ۳، ص۲۸۸؛ اسباب النزول، ص۲۰۴.
  157. به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید؛ سوره مائده، آیه ۷۳.
  158. روض الجنان، ج ۴، ص۳۶۷.
  159. جامع البیان، ج ۲۵، ص۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۳۶.
  160. و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه ۵۱.
  161. فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه ۲.
  162. تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۴۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴۵.
  163. روض الجنان، ج ۴، ص۳۰۳.
  164. اعلام القرآن، ص۲۴۱.
  165. بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژده‌ای باشد؛ سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  166. جامع البیان، ج ۱۴، ص۲۳۱.
  167. که این (قرآن) باز خوانده فرستاده‌ای گرامی است؛ سوره تکویر، آیه ۱۹.
  168. جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۰۰؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۹۷.
  169. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۷۷.
  170. و ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌آییم، آینده و گذشته ما و آنچه میان آنهاست، از آن اوست و پروردگارت فراموشکار نیست؛ سوره مریم، آیه۶۴.
  171. کشف الاسرار، ج ۶، ص۷۱؛ جامع البیان، ج ۱۶، ص۱۲۹ - ۱۳۱؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص۱۰۱.
  172. سوره شعراء، آیه ۱۹۳.
  173. جامع البیان، ج ۱۹، ص۱۳۶؛ کشف الاسرار، ج ۷، ص۱۵۶.
  174. بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است؛ سوره بقره، آیه ۹۷.
  175. پس چون بخوانیمش، از خواندن آن پیروی کن؛ سوره قیامت، آیه ۱۸.
  176. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۰۰؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۰۴؛ احسن الحدیث، ج ۱۰، ص۶۸.
  177. و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است؛ سوره سبأ، آیه ۲۳.
  178. روض الجنان، ج ۱۶، ص۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۹.
  179. و به آن خوانندگان (کتاب آسمانی) که نیک یادآوری می‌کنند؛ سوره صافات، آیه ۳.
  180. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۴۳.
  181. پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه ۱۱.
  182. تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۴.
  183. و آنان که راستی آورند و آن را باور دارند پرهیزگارند؛ سوره زمر، آیه ۳۳.
  184. روض الجنان، ج ۱۶، ص۳۲۳.
  185. ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه ۱.
  186. و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم؛ سوره فرقان، آیه ۳۲.
  187. به دست نویسندگانی که ارجمند و نیکویند؛ سوره عبس، آیه ۱۵ - ۱۶.
  188. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۲۱؛ ج ۲، ص۱۹۹؛ ج ۱۷، ص۱۴۵.
  189. تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۴.
  190. به دست نویسندگانی که ارجمند و نیکویند؛ سوره صافات، آیه ۱- ۳.
  191. به دست نویسندگانی که ارجمند و نیکویند؛ سوره عبس، آیه ۱۵ - ۱۶.
  192. و ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌آییم، آینده و گذشته ما و آنچه میان آنهاست، از آن اوست و پروردگارت فراموشکار نیست؛ سوره مریم، آیه ۶۴.
  193. و ماییم که (خداوند را) به پاکی می‌ستاییم؛ سوره صافات، آیه ۱۶۶.
  194. المیزان، ج ۱۷، ص۱۲۱.
  195. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  196. فرشتگان، ص۱۰۱.
  197. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۶، ص۲۲۴؛ شرح توحید الصدوق، ص۳۱۸.
  198. التفسیر الکبیر، ج ۲، ص۲۲۶.
  199. علم الیقین، ج ۱، ص۴۳۱.
  200. شرح توحید الصدوق، ص۳۱۸.
  201. گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی؛ سوره طه، آیه ۱۱۷.
  202. کشف الاسرار، ج ۶، ص۱۸۲ - ۱۸۳.
  203. پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه ۱۲۸.
  204. روض الجنان، ج ۲، ص۱۶۰، ۱۷۱؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۱۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۸۸.
  205. روض الجنان، ج ۳، ص۱۲۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۶۹.
  206. و کشتی را زیر نظر ما و وحی ما بساز و با من درباره ستمگران سخن (از رهایی) مگو که آنان غرق خواهند شد؛ سوره هود، آیه ۳۷.
  207. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۳۰.
  208. یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟؛ سوره توبه، آیه ۳۰.
  209. تفسیر قرطبی، ج ۸، ص۷۵.
  210. قصص الانبیاء، ۴۹ - ۵۰؛ دائره المعارف الاسلامیه، ج ۱، ص۵۵۴؛ ج ۶، ص۲۷۸؛ اعلام قرآن، ص۲۷۸.
  211. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  212. پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند» را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است؛ سوره آل عمران، آیه ۳۹.
  213. جامع البیان، ج ۳، ص۳۳۹؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۱۰۳؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴۲.
  214. و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  215. آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  216. گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه۱۹.
  217. المیزان، ج ۱۴، ص۳۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴۵.
  218. المیزان، ج ۱۴، ص۳۵.
  219. پس او را به پسری بردبار مژده دادیم؛ سوره صافات، آیه ۱۰۱.
  220. و هنگامی که فرستادگان ما برای ابراهیم مژده (ی فرزند) آوردند گفتند: ما مردم این شهر را نابود خواهیم کرد؛ بی‌گمان مردم آن ستمگرند؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۱.
  221. مجمع البیان، ج ۷، ص۴۴۲.
  222. و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت: درود (بر شما)! دیری نپایید که (ابراهیم) گوساله‌ای بریان آورد؛ سوره هود، آیه ۶۹.
  223. مجمع البیان، ج ۵، ص۲۷۲.
  224. پس چون ترس از ابراهیم رخت بربست و (آن) مژده بدو رسید با ما درباره قوم لوط به چالش پرداخت؛ سوره هود، آیه ۷۴.
  225. و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود؛ سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  226. آنگاه در دل از آنان ترسی یافت، گفتند: نترس و او را به پسری دانا مژده دادند؛ سوره ذاریات، آیه ۲۸.
  227. گفتند: مهراس! ما تو را به پسری دانا نوید می‌دهیم؛ سوره حجر، آیه ۵۳.
  228. مجمع البیان؛ جامع البیان، ج ۱۲، ص۸۹؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۴۱۲.
  229. و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت: درود (بر شما)! دیری نپایید که (ابراهیم) گوساله‌ای بریان آورد؛ سوره هود، آیه ۶۹.
  230. مجمع البیان، ج ۵، ص۲۷۲.
  231. و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ سوره هود، آیه ۷۱.
  232. روض الجنان، ج ۴، ص۳۲۵.
  233. کشف الاسرار، ج ۶، ص۲۴۴.
  234. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  235. سوره بقره، آیه ۸۷.
  236. جامع البیان، ج۱، ص۵۶۸؛ ج ۳، ص۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷.
  237. یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه ۱۰.
  238. المیزان، ج ۶، ص۲۲۰.
  239. کشف الاسرار، ج ۲، ص۱۱۸؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴۹.
  240. اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند؛ سوره تحریم، آیه ۴.
  241. جامع البیان، ج ۲۸، ص۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۴۷۴.
  242. ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم؛ سوره حجر، آیه ۹۵.
  243. الخصال، ج ۱، ص۲۸۰؛ الکشاف، ج ۲، ص۵۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص۱۲۷.
  244. ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دست‌درازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند؛ سوره مائده، آیه ۱۱.
  245. التبیان، ج ۳، ص۴۶۴؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۲۶۳؛ روض الجنان، ج ۶، ص۲۸۹.
  246. گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه ۲۲.
  247. مجمع البیان، ج ۹، ص۳۸۳.
  248. یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی می‌کردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.
  249. روض الجنان، ج ۹، ص۷۱؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص۷۹، ۱۳۱.
  250. تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۵۱؛ تفسیر قاسمی، ج ۴، ص۲۲۲.
  251. کشف الاسرار، ج ۸، ص۳۹؛ روض الجنان، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۵۵۲.
  252. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
  253. روض الجنان، ج ۱۹، ص۴۱ - ۴۲؛ مناقب، ج ۳، ص۸۱.
  254. و کاش آنگاه را می‌دیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته می‌شوند؛ سوره سبأ، آیه ۵۱.
  255. روض الجنان، ج ۱۶، ص۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۲۰۱.
  256. اعلام القرآن، ص۲۴۱.
  257. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۱۲۹.
  258. الخصال، ص۴۵۵؛ السیر و المغازی، ص۲۶.
  259. الخصال، ص۲۱۷.
  260. کشف الغمه، ج ۱، ص۱۷.
  261. الکافی، ج ۲، ص۵۵۹.
  262. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  263. در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ سوره دخان، آیه ۴.
  264. کشف الاسرار، ج ۹، ص۱۰۲.
  265. آیا از آنکه در آسمان است ایمنی یافته‌اید که شما را در زمین فرو برد در آن حال که ناگهان زمین بجنبد؛ سوره ملک، آیه۱۶.
  266. تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۴۱.
  267. و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه ۶۳.
  268. روض الجنان، ج ۱، ص۳۱۹.
  269. و مهمانانش را از او خواستند پس آنان را نابینا کردیم، اینک عذاب من و (نتیجه نشنیدن) بیم دادن مرا بچشید!؛ سوره قمر، آیه ۳۷.
  270. تفسیر مقاتل، ج ۳، ص۳۰۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۹۴.
  271. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۵۳.
  272. کشف الاسرار، ج ۵، ص۳۲۶؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۶۰.
  273. جامع البیان، ج ۲۰، ص۱۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۵۷؛ ج ۹، ص۵۵.
  274. فرشتگان) گفتند: ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توییم، آنان هیچ‌گاه به تو نمی‌رسند پس، در پاره‌ای از شب خانواده‌ات را بکوچان مگر زنت را که آنچه به آنان خواهد رسید به او نیز می‌رسد و هیچ‌یک از شما نباید روی بگرداند؛ بی‌گمان آنان را پیمانگاه، پگاه است؛ آیا پگاه نزدیک نیست؟؛ سوره هود، آیه ۸۱.
  275. و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد؛ سوره نجم، آیه ۵۳.
  276. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۷۸.
  277. ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که می‌کردند عذابی از آسمان فرو می‌آوریم؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۴.
  278. کشف الاسرار، ج ۷، ص۳۹۱.
  279. و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانه‌های خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه ۶۷.
  280. کشف الاسرار، ج ۴، ص۴۱۲.
  281. و بنگر سرانجام نیرنگشان چگونه بود؛ ما آنان و قومشان همگی را نابود ساختیم؛ سوره نمل، آیه ۵۱.
  282. مجمع البیان، ج ۷، ص۳۵۵.
  283. و هنگامی که فرستادگان ما برای ابراهیم مژده (ی فرزند) آوردند گفتند: ما مردم این شهر را نابود خواهیم کرد؛ بی‌گمان مردم آن ستمگرند؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۱.
  284. کشف الاسرار، ج ۷، ص۳۹۱ - ۳۹۲.
  285. و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم؛ سوره یونس، آیه ۹۰.
  286. و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم آیا اکنون؟ در حالی که پیش از این نافرمانی کردی و از تبهکاران بودی؟؛ سوره یونس، آیه ۹۰- ۹۱.
  287. تفسیر قرطبی، ج ۸، ص۲۴۱ - ۲۴۲؛ روض الجنان، ج ۱، ص۲۸۱.
  288. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  289. گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه ۱۹.
  290. و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود؛ سوره تحریم، آیه ۱۲.
  291. مجمع البیان، ج ۹، ص۴۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۵۹.
  292. و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود و در او از روان خویش دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان نشانه‌ای (شگرف) گرداندیم؛ سوره انبیاء، آیه ۹۱.
  293. ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  294. جامع البیان، ج ۶، ص۴۸؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۸۰؛ التبیان، ج ۳، ص۴۰۱.
  295. تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۷.
  296. شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۸۴۵.
  297. شرح فصوص الحکم، ص۸۵۷ - ۸۵۸.
  298. و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  299. تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۵۹ - ۶۰.
  300. پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است؛ سوره مریم، آیه ۲۴.
  301. املاء ما من به الرحمن، ص۴۰۸.
  302. و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
  303. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۷۹.
  304. پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ) وعده‌گاه اوست پس نسبت به آن در تردید مباش که آن (کتاب) از سوی پروردگار تو راستین است اما بیشتر (این) مردم ایمان نمی‌آورند؛ سوره هود، آیه ۱۷.
  305. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۱۳؛ روض الجنان، ج ۱۰، ص۲۴۶.
  306. المیزان، ج ۱۰، ص۱۸۵.
  307. و پس از آن زمین را گسترانید؛ سوره نازعات، آیه ۳۰.
  308. روض الجنان، ج ۲۰، ص۱۴۰.
  309. و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد؛ سوره ق، آیه ۴۱.
  310. تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۹.
  311. و سنجش در این روز، حق است پس کسانی که ترازوهای (کردار) شان سنگین آید رستگارند. و آن کسان که ترازوهای (کردار) شان سبک آید کسانی هستند که با ستمی که بر آیات ما روا می‌داشتند به خود زیان زدند؛ سوره اعراف، آیه ۸- ۹.
  312. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۰۸.
  313. ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد؛ سوره نساء، آیه ۱.
  314. روض الجنان، ج ۵، ص۲۳۴.
  315. و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سال‌ها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشته‌ایم؛ سوره اسراء، آیه ۱۲.
  316. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۱۴۹.
  317. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  318. تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۳۶.
  319. المیزان، ج ۱۴، ص۳۵ - ۳۶.
  320. جامع البیان، ج ۱۶، ص۷۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۷۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۶۲.
  321. و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه ۱۷.
  322. و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟؛ سوره ص، آیه ۲۱.
  323. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۱۰۹.
  324. آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟؛ سوره ذاریات، آیه ۲۴.
  325. کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۱۴ - ۳۱۵.
  326. تفسیر المنار، ج ۹، ص۱۶۳.
  327. کشف الاسرار، ج۱، ص۳۰۱ - ۳۰۲؛ ج۷، ص۱۷۲.
  328. المعجم الاوسط، ج ۱، ص۷؛ مجمع الزوائد، ج ۸، ص۲۵۸؛ اعلام القرآن، ص۲۴۱.
  329. کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۶۰؛ ج ۹، ص۳۵۶؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص۹۲.
  330. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۶۵؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۶، ۳۶۰؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص۲۸۹.
  331. و او در افق فراتر بود؛ سوره نجم، آیه ۷.
  332. و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است؛ سوره تکویر، آیه ۲۳.
  333. کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۹۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۶۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۶۲.
  334. و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود. کنار درخت سدری که در واپسین جای است؛ سوره نجم، آیه ۱۳-۱۴.
  335. کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۵۶، ۳۶۰؛ المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۲، ۱۰۶؛ المیزان، ج ۱۹، ص۳۱.
  336. کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۶۰؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۶۲؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص۹۲.
  337. که این (قرآن) باز خوانده فرستاده‌ای گرامی است، توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، آنجا فرمانگزاری امین است؛ و همنشین شما، دیوانه نیست؛ سوره تکویر، آیه ۱۹- ۲۲.
  338. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۵۷.
  339. بی‌گمان برخی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دیده است؛ سوره نجم، آیه ۱۸.
  340. کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۶۵؛ المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۴.
  341. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  342. و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد؛ سوره صافات، آیه ۱۶۴.
  343. مجمع البیان، ج ۸، ص۷۲۰.
  344. روض الجنان، ج ۱۵، ص۳۱۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۶۰؛ شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۸۵۳.
  345. تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۴۴؛ المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۲، ۱۰۶.
  346. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۶۵.
  347. المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۶.
  348. فصوص الحکم، ص۱۸۱.
  349. کنار درخت سدری که در واپسین جای است؛ سوره نجم، آیه ۱۴.
  350. المیزان، ج۱۹، ص۳۱؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۵.
  351. المیزان، ج ۱۹، ص۳۱.
  352. المنیر، ج ۲۷، ص۱۰۲؛ جامع البیان، ج ۲۷، ص۶۹؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۶۰.
  353. کشف الاسرار، ج ۹، ص۳۶۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص۳۱.
  354. کشف الاسرار، ج ۹،ص ۳۶۰.
  355. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۶۵.
  356. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  357. شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۸۵۳.
  358. شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۸۵۳؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۴۴.
  359. موسی گفت: ای سامری! تو چه کرده‌ای؟ (سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدین‌گونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست؛ سوره طه، آیه ۹۵- ۹۶.
  360. آنگاه گوساله‌ای برای آنان برآورد، پیکری (بی‌روح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است؛ سوره طه، آیه ۸۸.
  361. روض الجنان، ج ۱۹، ص۳۱۷ - ۳۱۸.
  362. جامع البیان، ج ۱۶، ص۲۵۴؛ کشف الاسرار، ج ۶، ص۱۶۷ - ۱۶۸.
  363. روض الجنان، ج ۱، ص۲۸۵ - ۲۸۶.
  364. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۱۵۹.
  365. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  366. جامع البیان، ج ۲۴، ص۳۷؛ کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۳۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۹۲.
  367. و در صور دمیده می‌شود آنگاه هر کس در آسمان‌ها و در زمین است بیهوش می‌گردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن می‌دمند که ناگاه آنان برمی‌خیزند، به انتظار می‌مانند؛ سوره زمر، آیه ۶۸.
  368. جامع البیان، ج ۲۴، ص۳۷ - ۳۹؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۹۲؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص۳۴۸.
  369. کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۳۶؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص۳۴۸.
  370. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  371. جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۶۶؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۱۵۲.
  372. مجمع البیان، ج ۶، ص۷۸۳.
  373. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۶۲.
  374. و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه ۱۷.
  375. کشف الاسرار، ج ۱، ص۲۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۱۸.
  376. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  377. پس دیگر میانجیگری میانجی‌ها برای آنها سودی ندارد؛ سوره مدثر، آیه ۴۸.
  378. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۵۷.
  379. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ سوره جن، آیه ۲۶- ۲۷.
  380. تفسیر قرطبی، ص۱۹.
  381. و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  382. آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  383. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۲۲۰؛ ج ۱۳، ص۱۳۷.
  384. آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟؛ سوره ذاریات، آیه ۲۴.
  385. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۳۱.
  386. و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟؛ سوره بقره، آیه ۸۷.
  387. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۷.
  388. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.
  389. التبیان، ج ۱، ص۳۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۶؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۲۸۹.
  390. التحریر والتنویر، ج ۱، ص۶۲۱.
  391. روض الجنان، ج ۲، ص۶۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۵.
  392. مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۵.
  393. بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است؛ سوره بقره، آیه ۹۷.
  394. مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۵.
  395. آنکه دشمن خداوند و فرشتگان او و فرستادگان وی و جبرئیل و میکائیل باشد، (کافر است) و بی‌گمان خداوند دشمن کافران است؛ سوره بقره، آیه ۹۸.
  396. المیزان، ج ۱، ص۲۲۹.
  397. تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۶.
  398. و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید؛ سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
  399. اهل کتاب از تو می‌خواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری؛ از موسی درخواستی بزرگ‌تر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم؛ سوره نساء، آیه ۱۵۳.
  400. و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید؛ سوره بقره، آیه ۵۱.
  401. التبیان، ج ۱، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۲۵ - ۳۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۹۶.
  402. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۴۹۶ - ۵۱۶.