تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (کتاب)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تفسیر منسوب به امام حسن عسکری کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویلات آیات قرآن می‌‏باشد. این کتاب منسوب به امام حسن عسکری(ع) است.[۱]

تفسیر منسوب به امام حسن عسکری
زبانعربی

دربارهٔ کتاب

امام حسن عسکری، فرزند امام علی النقی در روز هشتم ربیع الثانی یا ۲۴ ربیع الاول سال ۲۳۲ق در مدینه به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق با توطئه معتمد خلیفه عباسی در شهر سامرای عراق در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید. آن حضرت چون در محله عسکر در شهر سامرا زندگی می‌کرد و در محاصره سپاه عباسی بود به «عسکری» لقب یافت و برنامه و مواضع او، به عنوان مرجع علمی و فکری شیعیان قلمداد گردید.

متوکل عباسی آن حضرت را به زندان انداخت؛ زیرا عباسیان از نفوذ علمی و معنوی امام(ع) سخت در هراس بودند و به همین جهت با شدت تمام، او را تحت کنترل خود در آوردند تا از پیروانش دور بماند. کِندی فیلسوف عراقی در زمان آن حضرت، تناقضاتی درباره قرآن به گمان خویش به صورت کتابی مستقل تدوین کرد، امام عسکری به وسیله بعضی از منسوبان حوزه علمی او، تماس برقرار کرد و کوشش او را با شکست مواجه ساخت و بر او ثابت نمود که اشتباه کرده است، کِندی پس از آن‌که استدلال استوار امام را دریافت نمود، توبه کرد و اوراق خود را سوزانید[۲].

امام عسکری(ع) بیانات قابل توجهی در باب خلق قرآن برای ابوهاشم جعفری ایراد فرمود. دولت عباسی در برابر یاران امام به‌گونه بی‌رحمانه شدت عمل نشان می‌داد تا خط مشی او را با ناکامی مواجه سازند. از امام عسکری(ع) روایات گوناگون و پندآموزی در موضوعات گوناگون نقل شده است که مجموعه آنها را در کتاب «مسند امام حسن عسکری» تألیف عزیز الله عطاردی می‌‌توان مطالعه و مورد بررسی قرار داد.

در خصوص تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، محدثان، مفسران، فقیهان و عالمان علم رجال از قرن چهارم تاکنون در اعتبار این تفسیر اختلاف نظر دارند، گروهی آن را از آن حضرت دانسته‌اند و دسته دیگر آن را ساخته و پرداخته دیگران دانسته‌اند. گروهی نیز گفته‌اند: هر چند اِسناد این تفسیر به امام(ع) ضعیف است، ولی بعضی از منقولات آن صحیح است و با قرائن خارجی دیگری، می‌‌توان آنها را در ردیف احادیث قابل قبول به شمار آورد.

از جمله کسانی که این تفسیر را جعلی دانسته‌اند: ابن غضائری صاحب کتاب «الضعفاء»، علامه حلی صاحب «خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال»، تفرشی صاحب «نقد الرجال»، محقق داماد صاحب «شارع النجاة»، استرآبادی صاحب «منهج المقال»، اردبیلی صاحب «جامع الرواة»، عنايت‌الله قهپايى صاحب مجمع الرجال محمد جواد بلاغی صاحب «آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن»، محقق شوشتری صاحب «الاخبار الدخیله»، میرزا ابوالحسن شعرانی صاحب «حاشیة مجمع البیان»، آیت الله سید ابوالقاسم خویی صاحب «معجم رجال الحدیث»، سید محمد هاشم خوانساری صاحب «رسالة فی تحقیق حال الکتاب» معروف به فقه الرضا. این بزرگان علم و تحقیق دلایل استواری، بر جعلی بودن این تفسیر از جهت سند و محتوای آن ارائه نموده‌اند.

کسانی هم این تفسیر را همچون سایر کتاب‌های حدیث پذیرفته‌اند و گفته‌اند: در این اثر، صحیح و ضعیف با هم در آمیخته است، اگر قرائن و شواهد خارجی، هر یک از محتوای روایات آن را تأیید نماید، می‌‌توان آن را پذیرفت و اگر ردّ نماید، طبعاً قابل قبول نخواهد بود، کسانی همچون صدوق صاحب «الفقیه» و ابومنصور طبرسی صاحب الاحتجاج و قطب راوندی صاحب «الخرائج» و ابن شهر آشوب صاحب «المناقب و معالم العلماء» به صورت جزم آن را از امام عسکری(ع) دانسته‌اند. همچنین مجلسی اول، صاحب «روضة المتقین»، مجلسی دوم صاحب «بحارالانوار»، حرّ عاملی صاحب «وسائل الشیعه» و «اثبات الهداة»، فیض کاشانی صاحب «تفسیر الصافی»، سید هاشم بحرانی صاحب «البرهان»، حویزی صاحب «نورالثقلین»، وحید بهبهانی صاحب «التعلیق علی منهج المقال»، آقابزرگ طهرانی صاحب «الذریعه الی تصانیف‌ الشیعه» و محدث نوری صاحب «المستدرک» آن را صحیح و از امام عسکری(ع) دانسته‌اند.

کسی که با نگاه تحقیقی و دیده انصاف به این اثر بنگرد به این نتیجه می‌رسد که:

  1. علی بن ابراهیم قمی و محمد بن مسعود عیاشی که هر دو از مفسران متقدم شیعه به شیوه روایی و حدیثی هستند در «تفسیر قمی» و «تفسیر عیاشی» هیچ روایتی را از این کتاب نقل نکرده‌اند. اگر چنین تفسیری از امام عسکری میبود حتماً از چشم تیزبین آنان به عنوان تفسیر روایی دور نمی‌ماند؟!
  2. اضطراب و آشفتگی در متن روایات تفسیری این تفسیر، به‌گونه‌ای است که نمی‌توان آن را از امام معصومی چون امام حسن عسکری(ع) دانست.
  3. از میان محدثان متقدم محمد بن یعقوب کلینی هم در مجموعه «الکافی» هیچ حدیثی از این تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) نقل نکرده است، بعد از او هم محدثی چون ابن قولویه حدیثی از این کتاب را در آثارش نقل نکرده است.
  4. طوسی به عنوان مفسر بزرگ و جامع شیعی در «التبیان» نیز، هیچ‌گونه نقلی از این کتاب ننموده و اشاره‌ای هم بدان نکرده است.
  5. با توجه به این که امام حسن عسکری(ع) در نیمه قرن سوم به شهادت رسیده است، این سوال پیش می‌آید که چگونه تا یک قرن بعد، نامی از این تفسیر به میان نمی‌آید؟ ولی ناگهان محمد بن قاسم استرآبادی این اثر را از زبان ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن محمد بن یسار به عنوان شاگردان امام عسکری(ع) نقل می‌کند که ابن غضائری، محمد بن قاسم را به عنوان "ضعیفٌ کَذّابٌ" و آن دو نفر را به عنوان "عَنْ رَجُلَیْنِ مَجْهُولَینِ" نام می‌برد و در پایان نتیجه می‌گیرد که: "والتفسیر موضوع عن سهل الدیباجی عن ابیه بأحادیث من هذه المناکیر!"، «و تفسیر از سهل دیباجی از پدرش، به احادیثی این چنین زشت جعل شده است»[۳]. محقق شوشتری در کتاب «الأخبار الدخیله» گوید: «فصل دوم در اخبار تفسیری است که آن را به ناروا، به امام عسکری(ع) نسبت داده‌اند که در افتراء بودن و بطلان منسوب بودن این کتاب به امام(ع) کافی است که اولاً: احمد بن حسین غضائری استاد نجاشی، استاد فن و یکی از پیشوایان علم رجال... شهادت بر بطلان آن داده است»[۴]؛
  6. با همه این مطالب، این نکته را نباید نادیده انگاشت که دلیلی بر جعلی بودن کل مطلب آن وجود ندارد، همان‌گونه که دلیلی بر صدور تمام مطالب آن از جانب معصوم(ع) نیز وجود ندارد. بنابراین، هر روایتی از این اثر که با روایات و قرائن و شواهد دیگر تأیید گردد می‌‌توان به آن اعتماد کرد وگرنه، نه![۵].[۶]

فهرست کتاب

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

دربارهٔ پدیدآورنده

امام حسن عسکری (ع)
 
حرم امام هادی و امام عسکری علیهما السلام در سامرا
نقشامام یازدهم شیعیان
نامحسن بن علی
کنیهابومحمد
زادروز۸ ربیع‌الثانی، سال ۲۳۲ ق
زادگاهصریا، مدینه
مدت امامت۶ سال (۲۵۴-۲۶۰ ق)
شهادت۸ ربیع‌الاول، ۲۶۰ ق
مدفنسامرا، عراق
محل زندگیسامرا
لقب(ها)ابن الرضا • زکی • فاضل • امین • نقی • عسکری
پدرامام هادی علیه السلام
مادرحضرت سلیل
همسر(ان)نرجس
فرزند(ان)امام مهدی (علیه السلام)
طول عمر۲۸ سال

ابو محمد حسن بن علی معروف به امام حسن عسکری (ع)، پیشوای یازدهم مسلمانان است که در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق در مدینه چشم به جهان گشود. پدر آن حضرت، حضرت هادی (ع) و مادرش حدیثه نام داشت. معروف‌ترین لقب ایشان عسکری، به دلیل اقامت طولانی مدت در محله عسکر سامرا است.

آن حضرت ۱۳ سال در مدینه بود، ده سال هم در سامرا کنار پدر زندگی کرد. شش سال نیز پس از شهادت پدر، امامت شیعه را بر عهده داشت که در این دوران با شش این دوران با شش خلیفه عباسی معاصر بوده است. امام در دوران امامت فعالیت‌های مختلفی از جمله: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات؛ گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان‏؛ معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین و آماده‌‏سازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع) داشتند.

سرانجام امام در تاریخ اول "ربیع الاول" سال ۲۶۰ ق به دستور معتمد عباسی، مسموم و در روز هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.

ولادت و نیاکان

ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، پیشوای یازدهم مسلمانان[۷] و پدر بزرگوار حضرت مهدی (ع) و سیزدهمین امام از چهارده معصوم (ع) است. دربارۀ تاریخ ولادت، محل ولادت و تاریخ شهادت امام حسن عسکری (ع) میان مورخان اختلاف است، اما مشهور این است که در ماه ربیع الآخر سال ۲۳۲ق چشم به جهان گشود[۸].

پدر و مادر

پدر آن حضرت امام دهم، حضرت هادی (ع) و مادرش ام ولد و بانویی پارسا و شایسته بود. نام‌های متعددی برای مادر امام ذکر شده که حُدَیث، حدیثه، سوسن، عسفان، سلیل، حربیه، غزاله مغربیه از شمار آنهاست[۹]. منابع، مادر امام را به عارفه و صالحه بودن توصیف کرده‌اند[۱۰].[۱۱]

کنیه‌ها و القاب

نام و کنیه امام عسکری (ع) مانند امام دوم، حسن و ابا محمد و نام پدرش نیز علی بوده است[۱۲]، لذا برخی منابع از او به عنوان "الحسن الأخیر" یاد کرده‌اند[۱۳].

القاب متعددی نیز به حضرت نسبت داده شده که از شمار آنها می‌توان به عسکری، خالص، سراج، شاهد، هادی، صامت، رفیق، زکی، نقی، تقی، مَرضی، مهتدی، موفی، سخی، مستودع، ماضی، طیب و شافی اشاره کرد[۱۴].

شهرت امام یازدهم به عسکری به جهت اقامت طولانی مدت در محله عسکر سامرا بوده است و این لقب برای پدرش نیز به کار رفته است[۱۵]. امام حسن عسکری (ع) نیز مانند پدر و جدّ بزرگوارش به جهت انتساب به امام رضا (ع) به «ابن الرضا» شهرت داشته است[۱۶].[۱۷]

معاجز و کرامات

برای امام عسکری (ع) امور خارق العاده و کراماتی نقل شده[۱۸] که هر یک می‌تواند حاکی از مقام و منزلت ویژه آن حضرت نزد خداوند تعالی باشد؛ مانند:

  1. نصیرِ، خادم امام می‌گوید: بارها می‌شنیدم که امام حسن عسکری (ع) با غلامان ترک و رومی و صقالبی خود به زبان خودشان سخن می‌گفت. من تعجب کردم و با خود می‌گفتم: اینکه در مدینه متولد شد و تا پدرش ابوالحسن (ع) وفات کرد، پیش کسی نرفت و کسی او را ندید که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند من این موضوع را پیش خود فکر می‌کردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: "همانا خدای تبارک و تعالی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز امتیاز بخشیده و معرفت و لغات و انساب و مرگ‌ها و پیش آمدها را به او عطا فرموده و اگر چنین نبود، میان حجت و محجوج امام و مأموم فرقی نبود[۱۹].[۲۰]
  2. حسن بن ظریف می‌گوید: دو مسئله همواره مرا به خود مشغول می‌داشت و تصمیم گرفتم آنها را به امام ابو محمّد عسکری (ع) بنویسم. پس نوشتم: قائم آل محمد هنگامی که قیام می‌کند، چگونه داوری می‌کند و مجلس داوری او میان مردم کجاست؟ و پرسش دومم آن بود که می‌خواستم بپرسم راهی برای علاج تب نوبه معرفی کند، اما در نامه فراموش کردم درباره تب چیزی بنویسم. جواب آمد: درباره قائم (ع) پرسیدی، او هنگامی که قیام کند میان مردم با علم خود داوری می‌کند و فراموش کردی در ورقه‌ای بنویس: ﴿يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ[۲۱] و بر شخص مبتلا به تب بیاویز. راوی گوید: این کار را کردم شخص مبتلا به تب بهبود یافت[۲۲].[۲۳]

شمایل و صفات ظاهری

دربارۀ ویژگی‌‏های آن حضرت آورده‌‏اند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود با آنکه جوان بود اما بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تأثیر و نفوذ قرار می‏داد و دوست و دشمن به برتری او در دانش که از الهام الهی سرچشمه می‌گرفت اعتراف داشتند[۲۴].[۲۵]

سرگذشت تاریخی

امام عسکری (ع) ۱۳ سال اول عمر خود را در مدینه گذراند، ده سال هم در سامرا کنار پدر زندگی کرد. شش سال نیز پس از شهادت پدر، امامت شیعه را بر عهده داشت[۲۶].

دوران امامت امام عسکری (ع) حدود شش‌سال به طول انجامید و در این مدت، ایشان به همان صورت که پدرش تحت مراقبت خلفای عباسی بود، در محاصره پنهان عباسیان به سر می‌برد. خلافت عباسی در این دوره به هیچ‌روی ثبات عصر نخستین را نداشت و هر از مدتی یکی از خلفا کشته یا خلع می‌شد و دیگری جای وی را می‌گرفت. در همین مدت شش‌ساله امامت حضرت عسکری (ع) نیز سه خلیفه بر تخت خلافت نشست. البته این بی‌ثباتی به هیچ‌روی به بازشدن فضای عمل امام منتهی نشد و ایشان در همه این شش‌سال به نحو محترمانه‌ای در محدوده منزل خود زندانی بود و به هیچ روی مجال آن را نداشت که با شیعیان به نحو آزادانه‌ای گفت‌وگو کند. امام ناگزیر به این بود که تمام روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه به دار الخلافه برود و به نحوی حضور خود را در سامرا نشان دهد[۲۷]. در مقاطعی نیز ایشان را بدون قرار پیشین به دارالخلافه می‌خوانده‌اند و در حق آن حضرت رفتارهای نامناسبی را انجام می‌داده‌اند که موجبات تکدر خاطرش را فراهم می‌آورده است[۲۸]. البته طبق برخی گزارش‌ها در اغلب موارد، امام با شکوه و احتشام خاصی به دارالخلافه وارد می‌شد و جمعیت کثیری در محل عبور وی به آن حضرت ادای احترام می‌کرده‌اند[۲۹]. با این همه ایشان که از توطئه‌های گسترده بنی‌عباس در حق خود و شیعیان مطلع بود، می‌کوشید که شیوه تقیه را که توسط پدرانش نیز مراعات می‌شد، مورد توجه قرار دهد و همه امور مربوط به خود و پیروان را در کمال پنهان‌کاری به انجام برساند. ایشان حتی به یاران خود توصیه می‌کرد که در معابر اگر مرا دیدید نه سلام کنید و نه دست تکان دهید که به این وسیله به خطر مبتلا می‌گردید[۳۰]. امکان دسترسی مستقیم به امام در سامرا بسیار دشوار بود و گزارش‌های متعددی از اینکه دوستداران و نیازمندان به ایشان در حال عبور و حرکت یا در معدود سفرهای همراه با خلیفه، دست یافته‌اند، در منابع دیده می‌شود[۳۱].[۳۲]

برنامه‌های امام عسکری (ع) در دوران امامت

روزگار امامت امام حسن عسکری (ع) با سخت‌گیری و آزار بی حد و حصر حاکمان عباسی از جمله: معتز، مهتدی و معتمد[۳۳] همراه بود. امام عسکری (ع) در این وضعیت سخت دو برنامه در پیش گرفت: یکی ادامۀ فعالیت‌های پدر ارجمندش که حفظ و تقویت پایگاه‌های شیعی بود؛ دوم، زمینه‌سازی لازم در جامعۀ اسلامی برای پذیرش امامت و غیبت آخرین خلیفۀ پیامبر (ص). امام حسن عسکری (ع) برای اجرای این برنامه، رفتاری بسیار محتاطانه در پیش گرفت و با پنهان‌کاری می‌کوشید بهانه‌ای به دست حکومت ندهد و عباسیان را به خشونت بیش‌تر واندارد، با این حال هیچگاه حکومتِ آنان را تأیید نکرد و دست از مبارزه علیه ستم‌کاری و خودکامگی عباسیان نکشید. برخی از فعالیت‌های امام (ع) در این چارچوب عبارت‌اند از:

  1. کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات: امام عسکری (ع) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی در گسترش دانش بی‏کران خود در همۀ جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد؛ اما شاگردانی تربیت کرد که هرکدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزنده‏ای داشتند. شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یکصد نفر ثبت کرده است[۳۴]. میان آنان چهره‌‏ها و شخصیت‏های برجسته و وارسته‏ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داوود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم‏ می‌‏خورند.
  2. گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان‏: امام عسکری (ع) از طریق نصب نمایندگانی از میان شخصیت‏های برجستۀ شیعه در مناطق فراوان و از طریق فرستادن پیک و نامه نگاری بین شیعیان با همدیگر و با حوزۀ امامت ارتباط برقرار می‌‌کرد و آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی می‌‌کرد و مشکلات آنان را برطرف می‏کرد. در رأس وکلای امام، "محمد بن عثمان عمری" قرار داشت و اموال و وجوهات جمع‌آوری شده به وسیلۀ وکیل‏‌های دیگر را به امام (ع) می‌‏رساند.
  3. فعالیت‏‌های سیاسی سرّی‏: امام عسکری (ع) با وجود همۀ محدودیت‏ها و کنترل‌‏های دستگاه خلافت یک زنجیره فعالیت‏‌های سیاسی سرّی را رهبری می‏کرد که با گزینش شیوه‌‏های پنهان‏کاری از چشم جاسوسان دربار به دور می‌‏ماند. برای نمونه، عثمان بن سعید عمری در پوشش روغن‌‏فروشی فعالیت می‏کرد و شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او می‏رساندند و او آنها را در ظرف‏های روغن قرار داده به حضور امام (ع) می‌رساند[۳۵].
  4. پشتیبانی مالی از شیعیان‏: یکی دیگر از موضع‌‏گیری‏های امام عسکری (ع)، حمایت مالی از شیعیان به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت بود، این کار سبب شد آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی نشوند[۳۶].
  5. معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین:‏ یکی از مسؤولیت‏‌های بزرگ امام عسکری (ع)، معرّفی حضرت مهدی (ع) به جانشینی خود بود این امر زمانی سخت‏‌تر می‏شد که آن حضرت می‌بایست بنا به دلایلی فرزند خود را در پردۀ "پنهان‌‏زیستی" نگه دارد تا از گزند بدخواهان در امان بماند با این حال در موارد فراوانی به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است. از جمله تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (ع) به کار برده است: «هَذَا صَاحِبُکُمْ‏ بَعْدِی‏»[۳۷]؛ «إِنَ‏ ابْنِی‏ هُوَ الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ بَعْدِی»[۳۸]؛ «هَذَا إِمَامُکُمْ‏ مِنْ‏ بَعْدِی‏ وَ خَلِیفَتِی‏ عَلَیْکُم»[۳۹]؛ «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی»[۴۰].
  6. آماده‌‏سازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع): پنهان شدن پیشوا و رهبر هر جمعیت یک حادثۀ غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (ص) و امامان پیشین (ع) به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌‏کردند؛ این تلاش در زمان امام عسکری (ع) جلوۀ بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (ع) او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می‏داد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به ‏روز محدودتر و کمتر می‏شد به گونه‏ای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیلۀ نمایندگان خویش به مردم پاسخ می‌داد بدین‏ ترتیب آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده می‌‏ساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (ع) در زمان غیبت صغری در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبری آماده ساخت[۴۱].

امام و مقابله با انحرافات

امام عسکری (ع) در عصر امامت خود با انحرافات بسیاری روبرو شد و کوشید با نشان‌دادن موضع حق، مجال رشد و پویایی باطل را از میان ببرد. امام با غلات، واقفیه و ثنویه و افکار گمراه‌کننده شان مبارزه می‌کرد و به قول و فعل نشان می‌داد که این جماعات در گمراهی به سر می‌برند و به هیچ‌روی نباید از آنان پیروی کرد. گزارشی نیز درباره موضع امام در مورد بحث علم باری‌تعالی در منابع دیده می‌شود. در این روایت آماده است برخی افراد به نقل از هشام بن حکم قائل بودند خداوند، علمی به اشیا، پیش از ایجادشان ندارد و امام این سخن را نادرست دانست و علم حق متعال را علاوه بر موضع ایجاد و پس از آن، به پیش از آن نیز مربوط دانست و فرمود خداوند عالم بود پیش از آنکه معلومی در میان باشد و خالق بود وقتی که مخلوق نبود و رب بود وقتی که مربوب نبود و قادر بود قبل از مقدور[۴۲]. هرچند حضرت عسکری (ع) در بحث حدوث و قدم قرآن مانند دیگر معصومان (ع) به جهت فتنه‌انگیز بودن بحث در عصر عباسی ورود و موضع‌گیری مستقل نداشت، اما چنان‌که از برخی گزارش‌ها دانسته می‌شود، ایشان هر چیزی جز خداوند را مخلوق او می‌دانسته و به تبع قرآن کریم را نیز حادث به شمار می‌آورده است[۴۳].[۴۴]

امامت و ولایت

دلایل اقامه شده بر امامت امام عسکری (ع) از این قرار است:

  1. به دلیل آنکه بعد از امام هادی (ع)، تمامی فضایل و مکارم از قبیل علم، عصمت، زهد، کمال در عقلانیت، تدبر، شجاعت و... در امام عسکری جمع گردیده بود، او شایسته‌ترین فرد زمان خویش برای تصدی مقام امامت بود[۴۵]. فضایل امام به اندازه‌ای بود که دشمنان اهل بیت نیز به عظمت و بزرگی او اعتراف می‌کردند: "دوست و دشمن، از او به نیکی و شایستگی یاد و او را ستایش می‌کنند"[۴۶].
  2. ظهور معجزات الهی و خوارق عادت از ایشان که دیگران از انجام آن ناتوان بودند نیز دلیل دیگری بر امامت حضرت است[۴۷] از جمله معجزات امام، پیشگویی‌ها و خبرهایی است که از آینده به اصحاب خود می‌داد: مانند خبر کشته شدن معتز عباسی، بیست روز قبل از قتلش و...[۴۸].[۴۹]
  3. روایات دال بر امامت امام عسکری (ع): برای اثبات امامت حضرت عسکری (ع) نصوص عامه مانند روایات ائمه اثنی عشر و هم بعضی از نصوصی که امام دوازدهم را معرفی می‌کند کافی است[۵۰]، مانند:
  4. صقر بن أبی دلف گفت: از حضرت جواد (ع) شنیدم که می‌فرمود: امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است و فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. سپس فرمود بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و امام منتظر است[۵۱].
  5. علی بن مهزیار گوید: به حضرت ابی الحسن (ع) عرض کردم: اگر پیش آمدی کند ـ و پناه می‌بریم به خدا ـ مرجع کیست؟ فرمود: «عَهْدِي إِلَى اَلْأَكْبَرِ مِنْ وَلَدَيَّ»، عهد امامت من متعلق به پسر بزرگترم است[۵۲].[۵۳]

افضلیت امام حسن عسکری

امام هادی (ع) خطاب به یکی از اصحابش می‌نویسد: "پسرم ابومحمد، از نظر غریزه خیرخواه‌ترین افراد آل محمد و از نظر حجت و برهان معتبرترین ایشان است، او پسر بزرگتر و جانشین من است رشته‌ها و احکام امامت به او می‌رسد، پس هر چه می‌خواهی از من بپرسی از او بپرس که تمام احتیاجات شما نزد اوست"[۵۴].

حارث بن سعید بن قیس از امیرالمؤمنین علی (ع) و جابر بن عبدالله انصاری هر دو از نبی اکرم (ص) نقل کرده‌اند که فرمود: "من جلوتر از شما وارد حوض می‌شوم و تو یا علی ساقی هستی و حسن مدافع و حسین امر کننده و علی بن الحسین پیشرو و محمد بن علی ناشر و جعفر بن محمد رهبر و موسی بن جعفر شماره بردار دوستان و دشمنان و از بین برنده منافقین و علی بن موسی زینت‌بخش مؤمنین و محمد بن علی جای دهنده مؤمنین است در درجه خود در بهشت، علی بن محمد سخنگوی شیعیان و به ازدواج درآورنده حور العین، حسن بن علی چراغ بهشتیان که از نور ایشان استفاده می‌کنند و هادی مهدی، شفیع آنهاست روز قیامت، موقعی که اجازه داده نمی‌شود مگر برای کسی که خدا بخواهد[۵۵].[۵۶]

شهادت و زیارتگاه

امام در تاریخ اول "ربیع الاول" سال ۲۶۰ ق به دستور معتمد عباسی، مسموم و در روز هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و پس از اینکه فرزندش امام زمان (ع) در حالی که پنج سال بیشتر نداشت بر او نماز خواند، در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد و جمعیت انبوهی در مراسم تشییع پیکر آن حضرت شرکت کردند[۵۷].[۵۸]

از امام عسکری (ع) به جز روایت‌های متعدد، دو اثر به نام‌های تفسیر امام عسکری[۵۹] و المقنعه[۶۰] (المنقبه) در دانش حلال و حرام باقی مانده است. تفسیر مذکور مشتمل بر سوره حمد و سوره بقره تا آیه ۲۸۲ است و نزدیک به چهارصد حدیث در آن ذکر شده است[۶۱].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. آیا خداوند برای امامت امام مهدی‏ زمینه ‏سازی کرده است؟ (پرسش)
  2. آیا نص متواتر بر امامت امام مهدی‏ از امام عسکری رسیده است؟ (پرسش)
  3. آیا انتقال امامت به دو برادر بعد از حسنین جایز است؟ (پرسش)
  4. امامت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده است؟ (پرسش)
  5. آیا فضایل و کرامات امامان ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است؟ (پرسش)
  6. امام عسکری‏ برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
  7. میان نظام امامت و غیبت امام مهدی چه ارتباطی وجود دارد؟ (پرسش)
  8. پس از شهادت امام حسن عسکری چه اختلاف‌‌هایی بر سر مسئله امامت به‌وجود آمد؟ (پرسش)
  9. چرا امام عسکری اقدام به معرفی و نشان دادن فرزندش به برخی از شیعیان نمودند؟ (پرسش)
  10. امام مهدی در پاسخ سعد بن عبدالله قمی دلیل عدم انتخابی بودن امام را چگونه بیان فرموده است؟ (پرسش)
  11. جریان تحویل وجوهات و هدایای شیعیان به امام عسکری توسط محمد بن اسحاق چیست؟ (پرسش)
  12. امام حسن عسکری درباره جانشین بعد از خود چه فرموده است؟ (پرسش)
  13. چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خوانده‌اند؟ (پرسش)
  14. مقام علمی امام مهدی در روایات چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
  15. حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  16. چه ارتباطی میان حدیث معراج و امامت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه
  2. مناقب، ج۳، ص۵۲۶.
  3. مجمع الرجال، ج۶، ص۲۵.
  4. الاخبار الدخیله، ج۱، ص۱۵۲ تا ۲۸۸.
  5. التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، به کوشش محمد صالحی اندیمشکی، قم، انتشارات ذوی القربی، ۱۳۸۸ش.
  6. کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر منسوب به امام حسن عسکری»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  7. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۲۲۳.
  8. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۲۴؛ سلطان‌ محمدی، ابوالفضل، نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۳؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۰۹؛ فرق الشیعة، ص۹۶؛ الهدایة الکبری، ص۳۲۷؛ إثبات الوصیة، ص۲۴۴؛ عیون المعجزات، ص۱۳۴.
  10. عیون المعجزات، ص۱۳۴.
  11. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۲۴؛ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «امام حسن بن علی عسکری»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۱۹-۵۲۹.
  12. کشف الغمة، ج۲، ص۴۰۲.
  13. عیون المعجزات، ص۱۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۴۱.
  14. الهدایة الکبری، ص۳۲۷؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۳۱؛ المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۴۲۱.
  15. علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۱.
  16. إعلام الوری، ج۲، ص۱۳۱؛ المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۴۲۱.
  17. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «امام حسن بن علی عسکری»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۱۹-۵۲۹؛ سلطان‌ محمدی، ابوالفضل، نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶.
  18. ر.ک: کافی، ج۱، ص۵۰۳ و بحار الأنوار، باب ۳، معجزاته و معالی أموره صلوات الله علیه، ج۵۰، ص۲۴۷؛ اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۰.
  19. «سَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ غَيْرَ مَرَّةٍ يُكَلِّمُ غِلْمَانَهُ بِلُغَاتِهِمْ تُرْكٍ وَ رُومٍ وَ صَقَالِبَةٍ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِكَ وَ قُلْتُ هَذَا وُلِدَ بِالْمَدِينَةِ وَ لَمْ يَظْهَرْ لِأَحَدٍ حَتَّى مَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ لَا رَآهُ أَحَدٌ فَكَيْفَ هَذَا أُحَدِّثُ نَفْسِي بِذَلِكَ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۹.
  20. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۹۶.
  21. «گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بی‌گزند باش» سوره انبیاء، آیه۶۹.
  22. [ارشاد، ص۶۶۶؛ الکافی، ج۲، ص۴۴۱.
  23. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۱۰۶-۱۰۷.
  24. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، مقدمه.
  25. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰.
  26. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۸.
  27. کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۱۵؛ دلائل الإمامة، ص۴۲۹.
  28. کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۱۶؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۸۳.
  29. کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۱۶؛ المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۴۳۴.
  30. الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۹.
  31. إثبات الوصیة، ص۲۵۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۴۴-۴۴۶؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۱۳، ۴۲۵.
  32. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «امام حسن بن علی عسکری»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۱۹-۵۲۹.
  33. مناقب آل ابی‌طالب‌، ج۴، ص۴۵۵.
  34. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ به بعد.
  35. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
  36. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.
  37. «این، بعد از من صاحب شما است»؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
  38. «همانا فرزندم، قائم بعد از من است»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۲۴، ح ۴.
  39. «این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۳۵، ح ۲.
  40. «فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  41. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴ ـ۷۰؛ درسنامه مهدویت ج۱، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۱۵۰-۱۵۱.
  42. الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۸۷-۶۸۸؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۱۹.
  43. الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۸۶.
  44. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «امام حسن بن علی عسکری»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۱۹-۵۲۹.
  45. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۱۲، اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۱؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.
  46. لَمْ أَرَ لَهُ وَلِيّاً وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الْقَوْلَ فِيهِ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِ؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۳-۹۱۶.
  47. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۴۰۰؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۳، ص۳۲۵.
  48. اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۹۱۶.
  49. سلطان‌ محمدی، ابوالفضلو نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷.
  50. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۲۵ و کفایة الاثر، ص ۲۸۶ و کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۹ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۵، ص ۳.
  51. «إن الإمام بعدی ابنی علی أمره أمری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبیه و قوله قول أبیه و طاعته طاعة أبیه ثم قال إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.
  52. کافی، ج ۱، ص ۳۲۶.
  53. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲ ص ۹۳-۹۵.
  54. «أبو محمد ابنی أنصح آل محمد غریزة و أوثقهم حجة و هو الأکبر من ولدی و هو الخلف و إلیه ینتهی عری ـ العری بضم العین و فتح الراء جمع العروة بالضم و السکون معروف و الإضافة لامیة أو بیانیة ـ الإمامة و أحکامها فما کنت سائلی فسله عنه فعنده ما یحتاج إلیه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۳۲۷.
  55. «أنا واردکم علی الحوض و أنت یا علی الساقی و الحسن الرائد و الحسین الآمرو علی بن الحسین الفارط و محمد بن علی الناشر و جعفر بن محمد السائق و موسی بن جعفر محصی المحبین و المبغضین و قامع المنافقین و علی بن موسی مزین المؤمنین و محمد بن علی منزل أهل الجنة فی درجاتهم و علی بن محمد خطیب شیعتهم و مزوجهم الحور و الحسن بن علی سراج أهل الجنة یستضیئون به و الهادی المهدی شفیعهم یوم القیامة حیث لا یأذن إلا لمن یشاء و یرضی»؛ مناقب آل أبی طالب (ع)، ج ۱، ص۲۹۲.
  56. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲ ص ۹۳-۹۵.
  57. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۰۲؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۲۲۳؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۰.
  58. سلطان‌ محمدی، ابوالفضل، نجفی مقدم، مهدی، امامت امام حسن عسکری، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۶.
  59. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۲۸۵.
  60. المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۴۲۴.
  61. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «امام حسن بن علی عسکری»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۱۹-۵۲۹.

پانویس

دریافت متن

پیوند به بیرون