آیه ولایت
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه ولایت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه ولایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
شأن نزول آیه ولایت
- آیۀ ۵۵ سورۀ مائده به "آیۀ ولایت" شهرت یافته است[۱] و متن آیه چنین است: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲]. علت نامگذاری به آیۀ ولایت وجود واژۀ ﴿وَلِيُّكُمُ﴾ است. البته در برخی موارد، آیه را "زکات به خاتم" هم نامگذاری کردهاند، چنانکه این نام از فرمایشات امیرالمؤمنین در یکی از احتجاجهای آن حضرت استفاده شده است[۳].
- آیۀ ولایت یکی از روشنترین دلایل ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع) است[۴]. در شأن نزول آیه گفته شده است فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و از مردم تقاضای کمک کرد؛ اما کسی به او کمک نکرد، در این هنگام مرد فقیر دستانش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی کمکی نکرد. در همین حال، امیرالمؤمنین(ع) که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد که فقیر به نزد او بیاید تا انگشترش را به او بدهد، فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست حضرت بیرون آورد؛ پیامبر(ص) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد؛ پس از فراغت از نماز سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت: «خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که سینه او را فراخ گردانی و کارها را بر او آسانسازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیلۀ او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینۀ مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی(ع) را وزیر من گردان تا به وسیلۀ او پشتم قوی و محکم گردد هنوز دعای پیامبر(ص) پایان نیافته بود که جبرئیل آیۀ ولایت را نازل کرد»[۵]. آیه دربارۀ این عمل حضرت نازل شد[۶].
امیرالمؤمنین(ع) شأن نزول آیه
- تمام مسلمانان در اینکه آیه در شأن امیرالمؤمنین(ع) نازل شده اتفاق نظر دارند، مگر ابن تیمیه که معتقد است انتساب آیه به امیرالمؤمنین، انتساب غلط و از جعلیات اسلام است اما سخن او با توجه به نقل روایات متعدد از اهل سنت مانند: حافظ عبدالرزاق صنعانی، حافظ عبد بن حمید، حافظ رزین بن معاویه، حافظ نسائی (مؤلف صحیح)، حافظ محمد بن جریر طبری، ابن ابی حاتم، ابن عساکر، ابوبکر بن مردویه، ابوالقاسم طبرانی، خطیب بغدادی، هیثمی، ابن جوزی، محبّ طبری، جلال الدین سیوطی و متّقی هندی؛ دربارۀ انتساب آیه به امیرالمؤمنین(ع) بی پایه و اساس است[۷].
- مطابق روایات، این آیه در شأن علی(ع) نازل شده است، هنگامی که در نماز و در حال رکوع انگشتر خود را به بینوایی داد که از مردم درخواست کمک میکرد و کسی به او اعتنا نکرد. کلمه ولی اگر چه کاربردهای متفاوتی مانند پدر، عمو، پسرعمو، داماد، هم سوگند و هم پیمان، یاور و دوست دارد، ولی جامع آنها الاولی بالشیء است؛ یعنی ولی هر فرد، کسی است که با او نسبت ویژهای دارد و در آن نسبت بر دیگران مقدم و سزاوارتر است. بر این اساس کاربرد واژه ولی در مصادیق مختلف آن از قبیل مشترک معنوی است، نه لفظی. در این صورت، هرگاه در کلام قرینهای بر تعیین مصداقی خاص وجود نداشته باشد، همه مصداقهای ممکن را شامل میشود. از آنجا که در این آیه، ولایت قبل از آن که به علی(ع) (الذین آمنوا) نسبت داده شود به خداوند و رسول خدا نسبت داده شده است، آن کاربردهایی از ولایت مقصود است که در مورد خدا و پیامبرش ممکن و محقق است، که ولایت حکومت و سرپرستی از آن جمله است. البته، ولایت حکومت و سرپرستی خداوند در حقیقت از طریق پیامبر و امام تحقق میپذیرد. روشن است که این کاربرد ولایت با محبت و نصرت نیز منافات ندارد، اما این فرض که مقصود از ولایت در آیه فقط ولایت محبت و نصرت است پذیرفته نیست، زیرا با سیاق آیه که بر حصر دلالت میکنند سازگاری ندارد، چون ولایت نصرت و محبت عمومیت دارد و همه مؤمنان را شامل میشود[۸].
دلالت آیه
نخست: دلالت بر نصب امام
دوم: دلالت بر ولایت تشریعی
- آیۀ ولایت یکی از ادلهای است که میتواند دلیلی بر ولایت تشریعی امام باشد[۹]؛ بدین صورت که ولایت و سرپرستی که در آیه برای خداوند بیان شده عام بوده و شامل حوزههای تکوین و تشریع میشود[۱۰] و از آنجا که ولایت خداوند و پیامبر و ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ یعنی امامان(ع) در یک سیاق بیان شده، نشان میدهد قلمرو ولایت نیز همسان باشد. بنابراین میتوان گفت براساس این آیه، امامان(ع) شأن تشریع احکام یعنی ولایت تشریعی را دارند[۱۱].
- اشکال شده است که اطلاق آیه ولایت زمانی میتواند ولایت تشریعی و امامت امیرالمؤمنین(ع) و ائمه(ع) را ثابت کند که قیدی برای آن نیامده باشد، در حالی که آیۀ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[۱۲] آیه ولایت را قید میزند، زیرا با وجود اکمال دین به ولی و ولایت احتیاجی نیست.
- در جواب گفته شده است معنای اتمام دین این نیست که دین اسلام احتیاج به مفسر و مبین ندارد بلکه منظور این است که کلیات دین توسط پیامبر برای شما آورده شد. با این نگاه آیه اکمال علاوه بر اینکه آیه ولایت را قید نمیزند، بلکه به نوعی در جهت تأیید آن است، چراکه آیۀ اکمال، کلیات دین را تمام شده میداند، ولی برای تفسیر و تبین آن باید کسی باشد و با توجه به آیه ولایت، آن شخص کسی غیر از امیرالمؤمنین(ع) نیست. به عبارتی دیگر معارفی که در عصر نبوی گفته نشده به وسیلۀ امام تشریع یا بیانشدنی است لذا داشتنِ حق تشریع امامان(ع) با اکمال دین ناسازگار نیست، ضمن آنکه باید توجه داشت، اکمال دین، غیر از ختم دین است و آیۀ یادشده از اکمال دین سخن گفته از اینرو ناسازگاری میان اکمال دین و حق تشریع برای امام وجود ندارد[۱۳].
سوم: دلالت بر ولایت امام علی(ع)
- آیه ولایت یکی از روشنترین دلایل امامت بلافصل علی(ع) است: زیرا واژۀ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: رب، مالک، سید، منعم، معتق، محب، ناصر و متصرف در امور دیگران[۱۴]، ولی به دلایل عقلی و نقلی و نیز به اجماع مسلمانان غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این آیه مقصود باشد. برخی از دلایل این مطلب عبارتاند از:
- حصر انما: ﴿إِنَّمَا﴾ از ادات حصر است و بر ولایتی خاص که به خداوند اختصاص دارد و با اذن او برای دیگران نیز ثابت میشود دلالت میکند[۱۵].[۱۶]
- کلمه ولی به معنای سرپرستی و صاحب اختیار است: اگر چه واژۀ "ولی" بر معانی یا مصادیق متعددی اطلاق شده است، ولی هرگاه واژۀ "ولی" بدون قرینه به کار رود مراد از آن مالک امر بودن خواهد بود، به ویژه اگر به کسی اسناد داده شود که دارای شأن رهبری و فرمانروایی است؛ حال با توجه به اینکه ولایت در مورد خدا و رسول(ص) به معنای مالک امر بودن است و از طرفی ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ بر خداوند یا پیامبر(ص) عطف شده و حکم آنها یکی است، لذا ولایت در مورد مؤمنانی که در آیه توصیف شدهاند نیز به معنای مالکیت امر تدبیر (امامت) خواهد بود[۱۷].
- مراد از ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ حضرت علی(ع) است: عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ هرچند همۀ مؤمنان را شامل میشود ولی مقصود بعضی از مؤمنان است؛ زیرا برای آنان صفت ویژهای ـ اقامۀ نماز و دادن زکات در حال رکوع ـ بیان شده که شأن نزول آن دربارۀ حضرت است[۱۸]. در روایات متعدد از شیعه و اهل سنت وارد شده است که آیه فوق درباره حضرت علی نازل شده است[۱۹]. چنانکه امام باقر(ع) فرمودند: «خداوند پیامبرش را به ولایت امام علی(ع) فرمان داد و آیه دربارۀ او نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲۰][۲۱].[۲۲]
پاسخ به شبهات دربارۀ آیه
- اختلافاتی میان شیعیان و اهل سنت دربارۀ آیه وجود دارد، شیعیان معتقدند به واسطۀ آیه، ولایت امیرالمؤمنین(ع) ثابت میشود، اما اهل سنت به واسطۀ اشکالات متعدد منکر این امر هستند. برخی از اشکالات آنها عبارت است از:
شبهه اول: ولی یعنی محب نه سرپرست
- شبهه کرده اند: به دلیل اینکه آیات قبل از آیۀ ولایت دربارۀ ولایت به معنای محبت است لذا "ولی" در این آیه نیز به معنای دوست، یاور و محب آمده است.
- پاسخ به این شبهه:
- کلمۀ "ولی" در آیه ابتدا به خداوند و سپس به پیامبر اسناد داده شده است. تمامی مسلمین اتفاق نظر دارند ولایت خداوند و پیامبر(ص) به معنای مالک امر بودن است و چون این دو کلمه از آیه ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ بر ولایت خداوند و پیامبر عطف شده است، کلمۀ ولایت نسبت به ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ نیز به معنای مالکیت امر است[۲۳].
- آیۀ بعد از آیۀ ولایت صراحت یا ظهور در ولایت به معنای نصرت و محبت ندارد و مضمون این آیه، هم با ولایت به معنای نصرت و محبت و هم با ولایت به معنای تدبیر و نصرت در امور سازگاری دارد؛ بنابراین، نمیتوان آن را قرینه و شاهد بر یکی از آن دو به شمار آورد.
- اگر ولایت به معنای محبت و نصرت باشد، مخاطب دچار سرگردانی میشود، چراکه نمیتواند تشخیص دهد متکلم کدام معنا از ولی را اختیار کرده است[۲۴].
- دلایل مختلفی مانند "حصر "إنّما" و احادیثی که در شأن نزول آیه وارد شده اثبات کنندۀ معنای ولایت و سرپرستی است[۲۵].
شبهه دوم: ارزشمند نبودن پرداخت زکات واجب
- شبهه کرده اند: مراد از زکات صدقه واجب است زیرا قرآن میفرماید: ﴿وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[۲۶] و امر ظهور در وجوب دارد و اکثر علما تأخیر در پرداخت زکات را معصیت میدانند، بنابراین نمیتوان گفت امیرمؤمنان(ع) انگشتر را به عنوان زکات واجب به فقیر داده است چراکه اگر انگشترش به عنوان زکات بوده باشد باید آن را زودتر به فقیر میداد نه هنگام نماز.
- پاسخ به این شبهه: این ادعا قابل دفاع نیست چراکه کلمه زکات در بسیاری از آیات مکی وارد شده است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[۲۷]، ﴿الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى﴾[۲۸]، ﴿الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۲۹] در حالی که زکات واجب در مدینه تشریع شده است بنابراین زکات نمیتواند فقط به معنای صدقۀ واجب باشد[۳۰].
شبهه سوم: برداشت اشتباه از حقیقت ولایت خداوند
- شبهه کرده اند: ولایت در مورد خداوند نمیتواند به معنای اقامه حدود و اجرای احکام الهی باشد، چراکه خداوند فقط در مقام جعل احکام است و اجرای حدود توسط بندگان او اجرایی میشود؛ لذا نمیتوان معنای اجرای حدود که یکی از ارکان معنای ولایت است را در معنای ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ تطبیق داد.
- پاسخ به این شبهه: در این اشکال، میان حقیقت ولایت و چگونگی إعمال آن از جمله اجرا و اقامۀ حدود آن خلط شده است. حقیقت ولایت یعنی رهبری امور دینی و دنیوی مسلمانان و آیه فقط به همین معنا اشاره میکند که شامل خدا، پیامبر، و امام میشود[۳۱].
شبهه چهارم: انحصار ولایت امام علی متضاد با مبانی شیعی
- شبهه کرده اند: لازمه دیدگاه شیعه درباره ولایت در آیه مزبور این است که امامت فقط مخصوص امیرالمؤمنین(ع) باشد در حالی که این مطلب با اعتقاد مسلم شیعیان مبنی بر اینکه امامان شیعه دوازده نفر هستند منافات دارد.
- پاسخ به این شبهه: منظور از آیه این است، تا زمانی که امام علی(ع) در قید حیات هستند، ولایت محصور در ایشان است، اما بعد از شهادتشان طبق روایات متواتر، ولایت شامل امامان بعد از ایشان خواهد شد[۳۲].
شبهه پنجم: عدم احتجاج امیرالمؤمنین(ع) به آیه ولایت
- شبهه کرده اند: اگر آیه دلالت صریح بر ولایت و خلافت امام علی(ع) دارد چرا حضرت هیچگاه در مقام احتجاج از این آیه استفاده نکردند؟
- پاسخ به این شبهه: حضرت در موارد متعدد، به آیه تمسّک کردهاند، چنانکه در روز شورا، در برابر سعد بن ابی وقاص، عثمان، عبد الرحمن بن عوف، طلحه و زبیر، به این آیه احتجاج کرده و فرمودند: آیا غیر از من در میان شما کسی هست که در حال رکوع، زکات داده و درباره او این آیه نازل شده باشد؟ در این حال همۀ جمع پاسخ منفی دادند[۳۳].[۳۴]
شبهه ششم: شبهه ابن تیمیه
- شیعه و اهل سنت نسبت به نزول آیۀ ولایت در شأن امیرالمؤمنین اتفاق نظر دارند، اما افرادی مانند ابن تیمیه معتقدند آیه در وصف حضرت نازل نشده است، از جمله دلایل منکرین آیه ولایت عبارت است از:
- ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در آیه دلالت بر جمع میکند و اطلاق آن بر فرد، با فصاحت و بلاغت قرآن مطابقت ندارد. در پاسخ باید گفت: اطلاق واژۀ جمع بر فرد معین به انگیزه تعظیم و مانند آن، امری شایع است؛ چنانکه در قرآن دربارۀ نشان دادن عظمت خداوند از ضمایر جمع استفاده شده است: ﴿نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾[۳۵].[۳۶]
- شنیدین صدای سائل و تقدیم انگشتر به او توسط حضرت با حضور قلب ایشان در نماز منافات دارد. منتها باید دانست توجّه حضرت هنگام نماز، به کاری عبادی، یعنی دادن زکات به انسان فقیر، امری مطلوب پروردگار است؛ لذا منافاتی با نماز خواندن ندارد، چراکه این دو عمل تعارضی با همدیگر ندارند[۳۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ المراجعات، ص۲۲۶، ۲۲۹.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ غایة المرام، ص۱۰۸؛ الاحتجاج، ص۱۱۸.
- ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱-۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴ ـ ۳۲۵.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص ۱۴۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۳۰ - ۴۳۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۹.
- ↑ این آیه از دیرباز مورد بحث میان عالمان شیعه و سنی بوده است و متکلمان شیعی از این آیه برای اثبات ولایت امام علی(ع) بهره جستهاند. برای نمونه، ر.ک: نیشابوری، فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۹۹؛ حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۸۴؛ کراجکی، ابوالفتح، التعجب، ص۱۱۹؛ لاهیجی، ملاعبدالرزاق، سرمایه ایمان، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴. متکلمان زیدی نیز از این آیه برای اثبات امامت امام علی(ع) استفاده کردهاند؛ ر.ک: شرفی، احمد بن محمد بن صلاح، شرح الاساس الکبیر، ج۱، ص۵۲۵؛ زیدی، قاسم بن محمد بن علی، الاساس لعقائد الاکیاس، ص۱۴۹ـ ۱۵۰.
- ↑ ﴿هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا﴾«آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۴.
- ↑ ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۸۵ تا ۱۸۸.
- ↑ «امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۸۵ تا ۱۸۸.
- ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۲۱۱؛ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۹ـ۴۴۰؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۰۲ـ۳۰۳.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی
- ↑ مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۳۲۰ـ۳۲۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ سوره مائده، آیه:۵۵.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۳۰ - ۴۳۶.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۴۶.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی، ص۱۳.
- ↑ «و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ «همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود،» سوره لیل، آیه ۱۸.
- ↑ «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.
- ↑ الشافی الامامة، ج۲، ص۲۳۸.
- ↑ التحفة الإثنا عشریه، ص۱۹۸.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ «قَالَ: فَهَلْ فِیکُمْ أَحَدٌ آتَی الزَّکَاةَ وَ هُوَ رَاکِعٌ، فَنَزَلَتْ فِیهِ: (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، غَیْرِی؟!. قَالُوا: لَا»؛ بحار الأنوار، ج ۳۱، ص۳۷۷.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۵۵-۱۵۷.
- ↑ «ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی؛ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۵۱-۱۵۵.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۵۵-۱۵۷.