آیا روایت صحیحی داریم که بگوید هر پرچمی یا حکومتی که قبل از قیام امام مهدی برپا شود باطل یا طاغوت است؟ (پرسش)
آیا روایت صحیحی داریم که بگوید هر پرچمی یا حکومتی که قبل از قیام امام مهدی برپا شود باطل یا طاغوت است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / اقامه حکومت اسلامی در عصر غیبت |
مدخل اصلی | قیامهای پیش از ظهور |
آیا روایت صحیحی داریم که بگوید هر پرچمی یا حکومتی که قبل از قیام امام مهدی برپا شود باطل یا طاغوت است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
عبارتهای دیگری از این پرسش
- در روایتی آمده است که هر حکومتی پیش از قیام امام مهدی (ع) به وجود بیاید طاغوت است این حدیث در رابطه با نظام فعلی چگونه معنا میشود؟
- برپایه روایات هر پرچمی قبل از ظهور امام مهدی (ع) طاغوت و هر بیعتی کفر و نفاق است این روایات با انقلاب اسلامی ایران سازگاری دارد؟
- مفهوم طاغوت بودن پرچمداران قیامهای پیش از ظهور چیست؟
پاسخ جامع اجمالی
احکام اسلام و نیازمندی به حکومت
برنامهها و آموزههای دین اسلام مربوط به دوره و زمان خاصی نیست بلکه برای همه مردم در هر عصر و زمانی است. بنابراین مردم در هر زمان مکلّف به اجرای فرمانهایی مانند: ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ﴾[۱] یا ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۲] هستند. اجرای خیلی از احکام اسلامی نیازمند برقراری حکومت و ایجاد تشکیلات نظام مند است، بنابراین از دید اسلام باید حکومت اسلامی تشکیل شود و حاکم اسلامی ادارۀ جامعه را بر عهده بگیرد[۳] و نبودن حکومت، یعنی اینکه همۀ مردم به جان هم بریزند، همدیگر را بکشند و از بین ببرند و برخلاف نص آیات الهی رفتار بکنند[۴][۵]
با این وجود، در برخی جوامع روایی شیعه و سنی، احادیثی وارد شده است که به ظاهر دلالت میکنند بر اینکه هر قیامی قبل از قیام حضرت مهدی (ع) محکوم به شکست بوده و باطل است؛ زیرا رهبر آن قیام، طاغوت و منحرف از طریق اسلام است[۶].
روایات شیعی بر نفی حکومت در زمان غیبت و نقد آنها
برخی از روایاتی که در جوامع روایی شیعی دربارۀ نفی حکومت در زمان غیبت وارد شده عبارتند از:
- امام باقر (ع) فرمودند: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»:"هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است"[۷]. این روایت از نظرسند محل اشکال است، چراکه در میان راویان سلسه سند آن فردی به نام حسین بن مختار وجود دارد که بین توثیق و تضعیف وی تردید وجود دارد [۸]. همچنین دربارۀ محتوای روایت باید گفت که واژۀ «طَاغُوتٌ» و عبارت «یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ» در متن حدیث بیانگر آن است که مقصود از "هر پرچمی"، پرچمی است که در مقابل خداوند متعال و رسول (ص) و امام (ع) برافراشته شود و برافرازندۀ آن در برابر حکومت خدا، حکومتی تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواستههای خود جامۀ عمل بپوشاند نه قیام شخص صالحی که برای حاکمیت دین، قیام و اقدام کرده است[۹].
- نعمانی در کتاب الغیبه خود به نقل از مالک بن اعین جهنی از امام باقر (ع) روایتی با مضمون روایتی که در بالا ذکر شد ولی با سه سند متفاوت نقل کرده است. این روایت از نظر سندی با هر سه سند ذکر شده قابل اعتماد نیست. در سند اول علی بن ابیحمزه بطائنی وجود دارد که از بزرگان فرقه واقفیه بوده و دانشمندان علم رجال وی را توثیق نکردهاند؛ در سند دوم، محمد بن حسان رازی است که نجاشی وی را از ضعفا[۱۰] میداند و در سند دیگر، علی بن أحمد بندنیجی آمده است که هیچ توثیقی دربارۀ وی وجود ندارد.[۱۱].
لازم بذکر است که در بررسی اینگونه روایات به چند نکته باید توجه کرد:
- دعوت بر دو گونه است: دعوت حق: یعنی دعوت مردم برای به پا داشتن حق و بازگردانیدن زمام امور حکومت به دست اهل بیت (ع)، چنین دعوتی مورد تأیید امامان معصوم (ع) است و دعوت باطل: یعنی دعوت مردم برای مطرح کردن خود. مقصود از «کُلُّ رَایَةٍ» دعوت نوع دوم است چراکه قیامی باطل است که برای اهداف شخصی و غیر دینی باشد، اما قیامی که برای ولایت و امامت اهل بیت (ع) و برای ادامۀ راه آنان باشد باطل نیست، بلکه عین حق و حقانیت است[۱۲].
- اگر بگوییم مقصود از اینگونه روایات فهمیده نمیشود، در اینصورت باید دید که الفاظ روایت چه محتوایی را بیان میکند و آیا روایات دیگری در این باره صادر شده است تا با توجه به آنها معنای صحیح آن روشن شود یا نه؟[۱۳] امام صادق (ع) در ضمن سخنی فرمودند: «آنچه موافق قرآن است بگیرید و آنچه مخالف قرآن است رها کنید»[۱۴][۱۵]
- ممکن است روایت ناظر به تمام قیامها نباشد، بلکه به احتمال قوی این روایت ناظر به بعضی از قیامهایی است که در زمان خود معصومین صورت میگرفته است، و ناظربه همه قیامها نیست و ملاک حق و باطل بودن، همان دعوت به راه راست است.
- اینگونه روایات با روایات دیگری که برخی از قیامهای پیش از ظهور را کاملا تأیید میکنند در تعارض هستند[۱۶].
- ممکن است اینگونه احادیث پیشگویی باشند. بدین معنا که پیشگویی میکنند که حکومتهایی در جهان تا پیش از حکومت مهدوی تشکیل میشوند که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمیکنند[۱۷][۱۸]
- ممکن است این احادیث ناظر به کسانی باشند که به عنوان مهدی، قیام میکنند[۱۹].
- اینگونه روایات، با آیات و روایات جهاد، امر به معروف و نهی از منکر که بهترین آن قیام علیه ستمگران است و نیز با سیرۀ پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) که عبارتاند از جلوگیری از ظلم و جور و اقامۀ عدالت اجتماعی، تعارض دارند[۲۰].
- حرکتهای اصلاحی در جهت خدمت به سرعت بخشیدن آن پدیدۀ کلی اجتماعی جهانی است[۲۱]: قیام حضرت مهدی (ع) آخرین حلقه و کلیترین و نهاییترین حلقههای اصلاحات است و بالاخره از قانون ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۲۲] و اصل ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ﴾[۲۳] خارج نیست و در نتیجه حرکتهای اصلاحی در جهت خدمت به تسریع آن پدیدۀ کلی اجتماعی جهانی است[۲۴].
روایات اهل سنت بر نفی حکومت در زمان غیبت و نقد آنها
در صحیح مسلم، روایتی از حذیفه یمانی نقل شده که میگوید: خدمت رسول خدا (ص) بودیم سؤالاتی نسبت به آینده و پس از رسول خدا (ص) کردیم، حضرت فرمودند: «حاکمانی بعد از من میآیند که نه به سنت من عمل میکنند و نه به هدایت من هدایت یافتهاند، صورت انسانی دارند ولی قلبشان قلب شیطان است». حذیفه میگوید: من از رسول خدا (ص) نسبت به چنین حاکمانی کسب تکلیف کردم که وظیفۀ ما در برابر آنان چیست؟ آیا با آنان به جنگ برخاسته و آنان را از دم شمشیرمان بگذرانیم؟ حضرت در جواب فرمودند: «شما جز اطاعت چارهای دیگر ندارید و موظف به اطاعت هستید؛ گرچه به پشتتان تازیانه بزنند و اموال شما را غارت کنند تنها وظیفۀ شما اطاعت است»[۲۵].
در مورد این روایات و مانند آن باید گفت:
- کسی که به تاریخ حدیث آشنا باشد و از چگونگی برخورد خلفای سهگانه و حکام بنی امیه با احادیث و راویان حدیث آگاه باشد میداند این روایات جعلی و ساخته و پرداختۀ جاعلان حدیث در دستگاههای خلفای بنی امیه است. این روایات برای حفظ حکومت جباران و توجیه ستم آنان ساخته شده است. تاریخ اسلام از این کذبها فراوان دیده است[۲۶][۲۷]
- این حکم که اطاعت از حاکم ستمگر واجب است و در نتیجه مخالفت و قیام علیه او نارواست، برخلاف صریح قرآن است. خداوند میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾[۲۸][۲۹]
- روایات بسیاری از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نقل شده که به مبارزه و مقاومت در برابر اینگونه حکومتها فرمان میدهد، از جمله: پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «پس از من فرمانروایانی بر سر کار میآیند هرکس در جرگۀ آنان وارد شود و دروغ آنان را تصدیق کند و بر ستم آنان کمک کند از من نیست و من از او نیستم و هرگز در حوض (کوثر) بر من وارد نشود»[۳۰][۳۱]
بنابراین احادیثی که از سوی اهل سنت در مورد اطاعت از حاکم ظالم و ستمگر نقل شده و قیام علیه چنین حاکمی را حرام دانسته، هم از حیث علم حدیث و هم از حیث مخالفت با قرآن و روایات صحیح پیامبر (صلی اله علیه و آله) مردود است[۳۲].
نتیجه گیری
در نتیجه احادیث نفی حکومت و قیام قبل از امام مهدی (عله السلام) در جوامع روایی اهل سنت از حیث علم حدیث و مخالفت با قرآن مجید و روایات صحیح پیامبر (صلی اله علیه وآله) مردود هستند و در جوامع روایی شیعه یا سند آنها ضعیف است و یا منظور تمام قیامها نیست بلکه قیامهایی است که با ظاهری دینی و همراه با فریب مردم صورت میگیرد تا سردمداران آن قیام را به حکومت برساند و منافع دنیوی را نصیب آنان کند.
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در دو کتاب «جهتنما» و «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در اینباره گفته است:
|
۲. سید جعفر موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«در اینکه آیا قیام و انقلاب قبل از قیام حضرت مهدی (ع) صحیح و مشروع است یا نه؟ دو نظر وجود دارد: عدّهای هر قیام و نهضتی را قبل از نهضت حضرت مهدی (ع) جایز نمیدانند. در مقابل این گروه، عدهای دیگر قیام علیه ستمگران را در عصر غیبت نه تنها جایز، بلکه واجب دانسته و سکوت و خانهنشینی را خیانت به اسلام و مسلمین میدانند. اینجاست که بررسی دیدگاه طرفین و ارزیابی دلایل آنان امری ضروری به نظر میرسد، زیرا هر دو گروه سخن از اسلام گفته و مدّعیاند که نظر آنان موافق با شرع مقدّس اسلام است. ۱. دلایل مخالفان قیام و بررسی آنها بنابراین دلایل مخالفان قیام را در دو بخش اهل سنت و شیعه باید بررسی کرد. در بینش اهل سنت هر کسی که زمام امور مسلمانان را در دست گرفته و به اصطلاح حاکم جامعه اسلامی شده باشد اطاعت او تا زمانی که اقامه نماز کند و کفر صریح نیاورد، بر همه رعیت واجب است ولو او ستمگر و معروف به خیانت و شرب خمر و فسق و فجور باشد. اینان برای مدّعای خود به روایاتی تمسّک میکنند که ما به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
بههرحال، از این قبیل روایات در کتب اهل سنت فراوان به چشم میخورد که نیازی به نقل همه آنها نیست. اما در بررسی اینگونه روایات میتوان گفت: مسأله اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از روایات فوق، مانند روایات عبد اللّه بن عمر را میتوان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل نه حاکمی همچون یزید بن معاویه، زیرا نه تنها ما اطاعت اینگونه رهبران را واجب نمیدانیم، بلکه مخالفت و تبرّی از آنها را واجب میدانیم و در مورد روایات فوق میگوییم: اوّلا: کسی که با روح فرامین الهی آشنا باشد میداند که این روایات جعلی و ساخته و پرداخته جاعلین حدیث در دستگاههای خلفای بنی امیه است. این روایات برای حفظ حکومت جبّاران و توجیه ستم آنان ساخته شده است. و تاریخ اسلام از این کذبها به خود زیاد دیده است[۴۲]. ثانیا: این حکم که اطاعت از حاکم ستمگر واجب است و در نتیجه مخالفت و قیام علیه او نارواست، برخلاف صریح قرآن است که ما برای طولانی نشدن جواب تنها به ذکر سورهها و شماره آیات اکتفا میکنیم[۴۳]. ثالثا: روایات زیادی از پیامبر (ص) و اهل بیت اطهارش (ع) رسیده که اطاعت و روی خوش نشان دادن به حکام ستمگر و پذیرفتن ولایت آنها حرام و ممنوع است که به برخی از آنها اشاره میشود:
و روایات بسیاری دیگر که به کتب مربوطه مراجعه میشود. روایاتی که به ظاهر دلالت میکند بر اینکه هر قیام قبل از قیام حضرت مهدی (ع) اولا: محکوم به شکست بوده و ثانیا محکوم به بطلان است. زیرا رهبر آن قیام طاغوت و منحرف از طریق اسلام است. به عنوان نمونه به یک مورد اشاره میکنیم: "عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"[۴۷]؛ ابی بصیر از امام صادق (ع) نقل میکند: هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی (ع) برافراشته شود، صاحب آن طاغوت بوده و اطاعت او خروج از اطاعت خداست، زیرا اطاعت افراد از غیر طریق الهی است. در بررسی اینگونه روایات میتوان گفت: این نوع روایات ناظر به قیامهایی به نام مهدی موعود است، نه هر قیامی ولو برای اقامه حقّ و امر به معروف و نهی از منکر. بسیاری از روایات مورد استدلال مخالفان از این نوع روایتند. ما نیز معتقدیم هر قیامی که به نام مهدی موعود، قبل از قیام آن حضرت صورت گیرد، محکوم به بطلان و شکست بوده و صاحب آن طاغوت است، اما اگر قیامی برای خدا و برای مهیا ساختن زمینهسازی قیام حضرت مهدی (ع) صورت گیرد، آیا آن هم ممنوع است؟ یقیناً چنین نیست. ۲. دلایل موافقان قیام و بررسی آنها در پایان مناسب است به ادلهای اشاره کنیم که میگوید قیام لازم و واجب است.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در اینباره گفته است:
«در مورد اینکه "آیا قیام و انقلاب قبل از قیام حضرت مهدی (ع) صحیح و مشروع است یا نه؟"، دو نظریه متفاوت وجود دارد. تعداد اندکی، هر قیام و نهضتی قبل از ظهور امام مهدی (ع) را جایز نمیدانند و عده فراوانی، قیام علیه ستمگران در عصر غیبت را نه تنها جایز، بلکه واجب، و سکوت و خانهنشینی را خیانت به اسلام و مسلمانان میدانند. به همین دلیل، بررسی دیدگاه دو طرف و ارزیابی دلائل آنان، امری ضروری به نظر میرسد؛ زیرا، هردو گروه، سخن از اسلام میگویند و مدعی هستند که نظر آنان موافق با شرع مقدس اسلام است.
در بررسی اینگونه روایات، میتوان گفت مسئله اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایتها، مانند روایت عبد الله بن عمر را میتوان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی مانند یزید بن معاویه؛ زیرا، ما، نه تنها اطاعت اینگونه رهبران را واجب نمیدانیم، بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب میشماریم و در مورد روایات فوق میگوییم:
بنابراین، احادیثی که از سوی اهل سنت در مورد اطاعت از حاکم ظالم و ستمگر نقل شده و قیام علیه چنین حاکمی را حرام دانسته، علاوه بر این که از حیث علم حدیث، مردود است، از حیث مخالفت با قرآن قرآن مجید و روایات صحیح پیامبر (ص) نیز مردود است. دلایل مخالفان قیام از شیعه: دلیل این گروه، روایاتی است که از ظاهر آن چنین استفاده میشود که هرقیامی قبل از حضرت مهدی (ع) باطل و محکوم به شکست است؛ زیرا، رهبران قیام، طاغوت و منحرف از طریق اسلام است: امام صادق (ع) میفرمایند: "هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی (ع) برافراشته شود، صاحب آن، طاغوت است و اطاعت او، خروج از اطاعت خداست؛ زیرا، اطاعت افراد، از غیر طریق الهی است"[۵۹]؛ در بررسی اینگونه روایات میتوان گفت:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «درسنامه مهدویت» و «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
یکی از محققان در بررسی دلالت این روایت مینویسد: دعوت، دو گونه است:
در برابر، گروهی دیگر با استناد به برخی آیات قرآن و روایات معصومان (ع)، برپایی قیام و حکومت اسلامی را در دوران غیبت در صورت امکان، امری روا و بلکه واجب میدانند. در اینجا به بررسی کوتاه برخی روایات درباره قیامهای پیش از ظهور میپردازیم. درباره جلوگیری از حرکتهای اصلاحگرایانه در دوران انتظار، روایات گوناگونی نقل شده که میتوان آنها را به چند گروه تقسیم کرد[۶۹]:
یکی از پژوهشگران در بررسی دلالت این روایت، "دعوت" را به دو گونه دانسته است:
آنگاه این احتمال را مطرح کرده است که ممکن است گفته شود: "این حدیث، در بطلان تمام قیامهای پیش از قیام قائم (ع)، ظهور دارد؛ یعنی، ملاک بطلان، این نیست که دعوت برای خود و در عرض نهضت امامان معصوم (ع) صورت بگیرد؛ بلکه ملاک، پیشی گرفتن آن، بر قیام حضرت مهدی (ع) است؛ خواه دعوتِ حق باشد و یا دعوتِ باطل!" و در ادامه پاسخ داده است: "اولا، به احتمال قوی، این روایت، ناظر به بعضی از قیامهای آن زمان است و به اصطلاح، "قضیه خارجیه" است، نه حقیقی. و ناظر به تمام قیامها نیست و ملاک حق و باطل بودن، همان دعوت به راه راست است. ثانیاً، روایات بسیاری از امامان معصوم (ع) وارد شده است که برخی از قیامهایی را که بعدها و پیش از ظهور امام زمان اتفاق میافتد، کاملا تأیید کرده و مردم را برای پیوستن به آنان تشویق نمودهاند؛ همانند "رایه الیمانی" و اگر آن روایت را قضیه خارجیه ندانیم، با این روایات، در تعارض خواهد بود"[۸۴]. البته با توجه به عنوانی که مرحوم نعمانی به باب این روایات داده؛ یعنی بَابُ ۵ مَا رُوِيَ فِيمَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامُ وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ وَ أَنَّ كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ[۸۵] میتوان گفت: او در جایگاه نخستین نقلکننده این روایات، چنین فهمیده که مقصود از صاحب پرچم، کسی است که خود را به عنوان امام و یا قائم معرفی کند. و در زمره مدعیان دروغین، بر باطل باشد. افزون بر آنچه درباره سند روایات گفته شد، اگر با استناد به این روایات، هرگونه قیام و نهضتی را محکوم و غیر مشروع بدانیم، اینگونه برداشت، با آیات و روایتهای جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) تعارض دارد و در مقام تعارض، باید از این روایات صرف نظر کرد. امام خمینی، معمار بزرگ انقلاب اسلامی در برابر کسانی که با تمسک به روایتهای یادشده به بهانهجویی میپردازند، مینویسد: این احادیث، هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه - که هر خردمند لازم میداند - نیست؛ بلکه در روایت اول، دو احتمال است: یکی آنکه راجع به خبرهای ظهور ولی عصر (ع) باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید علمهایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم بر پا میشود، باطل است - چنانچه در ضمن همین روایات، علامتهای ظهور هم یادآوری شده است - و احتمال دیگر آنکه از قبیل پیشگویی باشد؛ از این حکومتهایی که در جهان تشکیل میشود تا زمان ظهور که هیچکدام به وظیفه خود عمل نمیکنند و همینطور هم تا کنون بوده...[۸۶]. وی در جای دیگر مینویسد: آن روایات [اشاره دارد] که هر کس عَلَم بلند کند با عَلَم مهدی، به عنوان "مهدویت" بلند کند [[[باطل]] است][۸۷]. و به بیانی روشنتر با ابلهانه خواندن ادعای مخالفان برپایی حکومت در عصر غیبت، آنان را افرادی غافل و فریبخورده سیاسی و آن ادعا را مخالف نص آیات الهی دانسته فرمود: "اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد! این را باید به دیوار زد، اینگونه روایت قابل عمل نیست و این نفهمها نمیدانند چه میگویند. هر حکومتی باشد، حکومت باطل است...الان عالم پر از ظلم است، ما اگر بتوانیم جلو ظلم را بگیریم باید بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن است که تکلیفمان کرده است. ما باید برویم همه کار را بکنیم. ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت"[۸۸]»[۸۹]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «مهدویت» (ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) در اینباره گفته است:
«شبهۀ دیگری که برخی طرح کردهاند آن است که براساس روایتها، قیامها و انقلابهای قبل از ظهور مشروع نبوده و طاغوت است، چنانکه در روایت آمده است: هر پرچمی که قبل از ظهور حضرتش برافراشته شود، صاحبش طاغوت است. اما افزون بر ضعف سندی چنین روایتهایی و منافات داشتن متن آن با مبانی شریعت آسمانی اسلام، میتوان اذعان داشت، مشروعیت مبارزه و قداست آن مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد. آنچه مبارزه را مشروع میکند این است که حقی به مخاطره افتاده باشد؛ بهخصوص اگر آن حق، به جامعۀ بشریت تعلق داشته باشد. آزادی مبارزه، برای نجات مستضعفان و توحید، همه از آن جهت است که عمدهترین سرمایههای سعادت بشری هستند. بنابراین اصلاحات جزئی و تدریجی و انقلابها و مبارزات به هیچ وجه محکوم نیستند؛ زیرا نه عامل اصلی حرکت، تضادها است، و نه تاریخ خود را از میان اضداد بهصورت انقلاب اضداد طی میکند، تا اصلاحات جزئی و تدریجی مانع انفجار شود و جلو حرکت تکاملی تاریخ را بگیرد. و در حقیقت قیام حضرت مهدی (ع) جز به اصلاح نبوده و بلکه آخرین حلقه و کلیترین و نهاییترین حلقههای اصلاحات است و بالاخره از قانون ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ﴾[۹۰] و اصل ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ﴾[۹۱].(اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری خواهد کرد) خارج نیست و در نتیجه حرکتهای اصلاحی در جهت خدمت به تسریع آن پدیدۀ کلی اجتماعی جهانی است[۹۲].از نظر روایتهای اسلامی نیز در مقدمۀ قیام و ظهور امام یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت میگیرد که قیام یمانی نمونهای از این سلسله قیامها بوده که بدون زمینۀ قبلی رخ ندادهاند. در برخی از روایتها نیز سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام امام مهدی (ع) تداوم مییابد، تا جایی که برخی از علمای شیعه نسبت به دولتهای شیعی معاصر خود حسنظن داشته و احتمال دادهاند که آن دولت حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت، همان دولت باشد[۹۳]. بنابراین قیامها و انقلابهای اصلاحگر قبل از ظهور منجی، نه تنها مردود نیستند، بلکه زمینه را برای ظهور حضرتش مساعد میکنند[۹۴]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرجالله هدایتنیا، در مقاله «ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات» در اینباره گفته است:
«در توضیح سؤال فوق باید افزود در جوامع روایی ما، احادیثی وارد شده است که به ظاهر قیام بر علیه حکومت جور و تشکیل حکومت عدل را نفی میکند. به عنوان نمونه، در بحارالأنوار آمده است: "هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود، پس صاحب آن طاغوت است"[۹۵]. این حدیث به ظاهر قیام و انقلاب را نفی میکند و عدهای با تمسک به این حدیث و نظایر آن، هرگونه تلاش برای سرنگونی حکومت غاصب و تشکیل حکومت عدل را نهی میکنند. ولی باید توجه داشت که این فکر باطل است و معنای حدیث شریف چیز دیگری است. ممکن است این حدیث مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید، پرچمهایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم برپا میشود باطل است. ذکر علایم ظهور در ضمن این روایات مؤید همین احتمال است. احتمال دیگر آن است که احادیث فوق از قبیل پیشگویی باشند. یعنی پیشگویی میکند که حکومتهایی در جهان تا پیش از حکومت مهدوی تشکیل میشوند که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمیکنند[۹۶] و یا ممکن است این احادیث ناظر به کسانی باشد که به عنوان مهدویت قیام میکنند[۹۷]. با توجه به احتمالات فوق، تشکیل حکومت عادلانه به منظور اجرای احکام اسلام و ایجاد زمینه برای ظهور مصلح کل، نه تنها ممنوع نیست بلکه به دلایل عقلی و نقلی لازم است[۹۸]. |
۷. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«در پارهای روایات آمده است که هر پرچمی پیش از قیام قائم برافراشته شود، پرچمدار آن طاغوت است[۹۹]. برخی افراد از این روایات، برای مشروع نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت کبری استفاده کردهاند. حتی برخی، از روایت امام سجاد (ع) که میفرماید: "به خدا سوگند، هیچیک از ما، پیش از قیام خروج نمیکند، مگر اینکه مثل او، مانند جوجهای است که پیش از محکم شدن بالهایش، از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه کودکان، او را گرفته و با او به بازی میپردازند"[۱۰۰]، نتیجه گرفتهاند که قیام برای تشکیل حکومت اسلامی، نه تنها بینتیجه است که گرفتاری و ناراحتی اهل بیت (ع) را نیز در پی دارد. در جای خود پاسخ داده شده است که این روایت اوّلا: اصل جواز قیام را رد نمیکند، بلکه پیروزی را نفی میکند، زیرا اگر نفی جواز کنند، قیام امام حسین (ع) و قیام زید بن علی و حسین بن علی (شهید فخ) و... را محکوم کردهاند، با این که بدون تردید این قیامها مورد تأیید ائمه (ع) بوده است. ثانیا: عدم پیروزی قیام، دلیل بر نفی تکلیف به قیام نیست. مشروع بودن یا نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت، همراه با موافقان و مخالفان و ادلّه آنها، در جای خود بحث شده است»[۱۰۱].
|
۸. آقای کشاورز شکری؛ |
---|
آقای دکتر عباس کشاورز شکری و امین خدابخشی، در مقاله «انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امام خمینی» در اینباره گفته است:
«از نظر امام همان دلایلی که لزوم امامت را پس از نبوت اثبات میکند، عیناً لزوم حکومت در دوران غیبت حضرت ولی عصر (ع) را در بردارد[۱۰۲]. معالاسف به قدری به گوش ما خواندند، به قدری به گوش ملت ما خواندند، به گوش ملتهای ضعیف خواندند که حکومت به شما چه کار دارد، شما برو نمازت را بخوان، شما مسجدت را برو، همین! البته، ما اگر فقط مسجد برویم و دعا بکنیم و بعد هم دعا به - عرض بکنم که - آن بزرگان چه بکنیم، همه با ما خوب میشوند! اما وظیفه این است که ما برویم مسجد بنشینیم دعا بخوانیم یا وظیفه این است که ما باید قیام بکنیم؟ وظیفه این است که ما همه باید همه چیز خودمان را در راه اسلام فدا بکنیم، چنانچه اولیای ما این کار را کردند[۱۰۳]. از اینرو، این اندیشه را که هر پرچم در زمان غیبت علم شود، پرچم طاغوت است را ساخته دست استعمار برای چپاول مسلمین میداند و میفرمایند: "اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی چی میگویند. حکومت نبودن، یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم؛ برای اینکه خلاف آیات قرآن است"[۱۰۴]. برای روشن شدن مطلب این سؤال را مطرح میکنم: از غیبت صغرا تاکنون که بیش از هزار سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود، و هر که هرکاری خواست بکند؟ هرج و مرج است؟ قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن ٢٣ سال زحمت طاقتفرسا کشید فقط برای مدت محدودی بود! آیا خدا اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغرا اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟ هر کی اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده، و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است[۱۰۵]. لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (ع) موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد[۱۰۶]. پس از دیدگاه امام: حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش میکردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است[۱۰۷]»[۱۰۸]. |
۹. آقای موسوی کاشمری؛ |
---|
آقای سید مهدی موسوی کاشمری، در مقاله «امام خمینی و احیاء انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«در روایتی عمر بن حنظله، از امام صادق (ع) میپرسد: فدایت شوم اگر کسی از خاندان شما پیش از این نشانهها خروج کند با او همراهی کنم؟ فرمود: نه! همچنان که در حدیث دیگری هر پرچمی که پیش از قیام حضرت قائم (ع) برافراشته شود صاحب آن را طاغوت معرفی کردند. البته همانگونه که اشاره شد مقصود حضرت جلوگیری و ممانعت از تأثیر تبلیغات سوء برخی فرصتطلبان و دنیامداران دلبسته قدرت و حکومت است که به عنوان مهدی امت (ع) مردم را به خود دعوت میکردند. شاهد بر آنچه گفتیم حمایت و تأییدی است که خود حضرت امام صادق (ع) از برخی قیامهای به حق به خصوص از نهضت زید بن علی - رضوان الله تعالی علیه - داشتند. در همان روایت معتبر "عیص بن قاسم" که در آغاز نقل کردیم حضرت میفرمایند: "... نگویید زید بن علی قیام کرد، زیرا زید مردی دانا و با صداقت بود و او شما را به سوی خود فرا نمیخواند، بلکه او بدانچه رضای آل محمد (ص) در آن است دعوت میکرد و اگر پیروزی نصیبش می شد هرآینه به عهد خود وفا میکرد". ائمه اطهار (ع) علت عدم قیام علنی خود را دو چیز معرفی میکردند: نخست اینکه فرج واقعی و انقلاب پیروز هنوز موقعش فرا نرسیده و هر اقدامی بینتیجه و بیحاصل است و جز متلاشی شدن بنیان شیعه و خسارت نتیجهای ندارد. و دیگر آنکه اسباب و اوضاعی که علیرغم علم به عدم پیروزی تکلیف به یک قیام عمومی را نیز موجب گردد وجود ندارد. نظیر همین موقعیت که برای امام معصوم (ع) پس از امام حسین (ع) پیش آمد در مدتی کوتاه برای امیرمؤمنان (ع) نیز فراهم شده بود و در همان اوضاع عدهای از دوستان آن حضرت او را به قیام و جهاد علیه مخالفان خود دعوت میکردند و آن بزرگوار نیز همانگونه موالیان خود را به صبر و متانت و خودسازی در همه ابعاد سفارش میفرمودند و از حرکت عجولانه و احساسی که نتیجه آن انهدام اساس دین و خونریزی حاصل بود ممانعت می کردند. ولی آنچه از لابلای روایات به دست میآید اینکه هرگاه حرکتی اصلاحطلبانه و با مساعدت اوضاع گرچه به صورتی غیر فراگیر و با قصد کمک به مکتب اهل بیت (ع) از ناحیه برخی از افراد شایسته و صالح علیه دستگاه ستم برپا میشده است، مورد تأیید معصومان (ع) قرار میگرفته که نمونه آن را در تأیید قیام زید بن علی نقل کردیم. از آنچه گفتیم به دست میآید که "انتظار فرج" به معنای تن به ظلم دادن و رضایت بدان و ظالم را به حال خود گذاشتن و در گوشهای فارغ از هرگونه احساس مسئولیتی نسبت به حوادث روزگار غنودن و بیتفاوت نسبت به مصالح اسلام و امت اسلامی نیست، بلکه وظیفه فرج در هر زمان و هر دورهای یک هدف را دنبال میکند و آن گشایش در امر آل محمد (ص) و برقراری نظام اسلامی و به دنبال فرصت مناسب بودن برای تحقق آن است و این امر گاهی با قیام علنی عملی میشود و گاهی نیز با مبارزه پنهان و زمینهسازی برای رسیدن به زمان مناسب به منظور قیام آشکار علیه نظامهای ظلم و ستم. و هرگاه نیز چنین اوضاعی فراهم آمد تکلیف حکم میکند که در راستای وصول به فرج و تضعیف باطل و انهدام آن به اقدام مقتضی دست زد - و همانگونه که گفتیم و باز خواهیم گفت - مقصود امامان معصوم (ع) از محکوم کردن قیامهایی خاص، آنهایی بوده است که با دعوی مهدویت و یا با انگیزه دنیاطلبی و کسب قدرت انجام میگرفته و رهبران آن برای امیال و هواهای نفسانی به فتنهانگیزی و فساد میپرداختند. از شواهد دیگر این مدعا تأییدهایی است که از ناحیه معصومان (ع) نسبت به برخی قیامهای پیش از ظهور صادر شده است که نقل آنها کلام را به درازا میکشد و در اینجا تنها به نقل دو نمونه بسنده میکنیم:
|
۱۰. خانم مصباحی؛ |
---|
خانم زهرا مصباحی در کتاب «امام زمان»؛ (گزیدهای از آثار و سیره امام خمینی درباره امام زمان) در اینباره گفته است:
«"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ"؛ ... این احادیث هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه که هر خردمند لازم میداند نیست؛ بلکه ... دو احتمال است: یکی، آنکه راجع به خبرهای ظهور ولی عصر باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید عَلَمهایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم برپا میشود، باطل است چنانچه در ضمن همین روایات علامتهای ظهور هم ذکر شده است؛ و احتمال دیگر آنکه از قبیل پیشگویی باشد از این حکومتهایی که در جهان تشکیل میشود تا زمان ظهور، که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمیکنند و همین طور هم تاکنون بوده، شما چه حکومتی در جهان از بعد از حکومت علی بن ابی طالب (ع) سراغ دارید که حکومت عادلانه باشد و سلطانش طاغی و برخلاف حق نباشد؟ اکنون اگر کسی تکذیب کند از وضع یک حکومتی که این حکومتها جائرانه است و کسی هم تا زمان دولت حق نمیتواند آنها را اصلاح کند چه ربط دارد به اینکه حکومت عادلانه نباید تشکیل داد؟ بلکه اگر کسی جزئی اطلاع از اخبار ما داشته باشد میبیند که همیشه امامان شیعه با آنکه حکومتهای زمان خود را حکومت ظالمانه میدانستند و با آنها آنطورها که میدانید سلوک میکردند در راهنمایی برای حفظ کشور اسلامی و در کمکهای فکری و عملی کوتاهی نمیکردند و در جنگهای اسلامی در زمان خلیفه جور باز شیعیان پیشقدم بودند. جنگهای مهم و فتحهای شایانی که نصیب لشکر اسلام شده، مطلعین میگویند و تاریخ نشان میدهد که با به دست شیعیان علی (ع) یا به کمکهای شایان تقدیر آنها بوده. شما همه میدانید که سلطنت بنی امیه در اسلام بدترین و ظالمانهترین سلطنتها بوده، و دشمنی و رفتارشان را با آل پیغمبر و فرزندان علی بن ابی طالب، همه میدانید؛ و در میان همه بنی هاشم، بدسلوکی و ظلمشان نسبت به علی بن الحسین زین العابدین بیشتر و بالاتر بود، به همین سلطنت وحشیانه جائرانه ببینید علی بن الحسین چقدر اظهار علاقه میکند. در کتاب صحیفه سجادیه میگوید: "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ، ...، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنَتِهِمْ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ"[۱۱۲] تا آخر این دعا که قریب هشت صفحه است و در آن برای لشکریان دستورهایی است که شرح آن یک کتابچه میخواهد[۱۱۳]»[۱۱۴]. |
۱۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«باید توجه داشت که برنامهها و آموزههای دین اسلام، مربوط به دوره و عصر زمانی خاصی نیست؛ بلکه برای عموم مردم در هر عصر و زمان است؛ بنابراین، مردم در هر زمان، مکلّف به اجرای فرمانهایی؛ مانند ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ﴾[۱۱۵] یا ﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۱۶] یا ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴾[۱۱۷] هستند. اجرای اینها نیازمند برقراری حکومت و ایجاد تشکیلات نظام مند است. در نتیجه، از دید اسلام باید حکومت اسلامی تشکیل شود و حاکم اسلامی، اداره جامعه را بر عهده بگیرد.
|
۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«ابتدا باید بدانید که این بحث بهطور مفصل در کتابهای دادگستر جهان نوشته آیت اللّه امینی و سیمای آفتاب دکتر حبیب اللّه طاهری آمده است و تکتک روایات بررسی و مورد بحث قرار گرفته است. برای دیدن تمام مطالب میتوانید به این دو کتاب مراجعه نمایید. اما بهطور خلاصه، میتوان گفت منظور از این روایات، قیامهایی است که بنام حضرت و با ادعای مهدویت صورت میگیرد. بنابر قرائن موجود در این روایات، آنان کسانیاند که مردم را به سوی خود میخوانند و داعیه مهدویت و نجاتبخشی دارند، نه کسانی که خود را مهدی نمینامند و ادعای منجیگری موعود ندارند و خود را زمینهساز ظهور و در خدمت امام مهدی (ع) میدانند. انقلاب اسلامی نیز ادعای مهدویت ندارد بلکه امام راحل بارها فرمودند ما با این حرکت میخواهیم زمینه رشد و تعالی مردم فراهم آید، ظهور نزدیکتر شود و انقلاب را به دست صاحب اصلی آن بسپاریم. بنابراین، روایات این نوع قیامها را دربر نمیگیرد بلکه برعکس روایاتی هست که بنابر آنها، افرادی قبل از حضرت برمیخیزند، مبارزه میکنند و زمینه ظهور حضرت را فراهم میسازند. اگر کسی این معنا را برای این روایات نپذیرد و بگوید هر نوع قیام و حکومتی قبل از امام زمان (ع) حرام است، میگوییم اگر انقلاب و حکومتی نباشد، بسیاری از دستورهای اجتماعی دین که اجرای آنها به حکومت احتیاج دارد، تعطیل میشود. تا حال هزار و دویست سال از غیبت میگذرد و معلوم هم نیست چند سال دیگر ادامه یابد؛ آیا خداوند قرآن و احکام را که و اینهمه بر اجرای آنها برای تمام مسلمانها تأکید نموده، باید سالهای بسیار طولانی تعطیل کند تا فقط در زمان ظهور انجام شود؟ آیا میتوان بر فرض صحت تمام روایات نهی از قیام و حکومت که البته معتبر نیستند، به دلیل چند روایت، قسمت بسیار عظیم اسلام را که صدها آیه و هزاران روایت دارد، تعطیل کرد. بر فرض تعارض نیز ما این روایات نهی از حکومت را کنار میگذاریم و به پیام اصلی دین که اجرای قوانین اسلام است و هزاران دلیل دارد، عمل میکنیم. البته در پایان باز تکرار میکنیم که این نوع روایات با تشکیل حکومت اسلامی مخالفت ندارد بلکه مخالف قیام و تشکیل حکومت به نام امام مهدی (ع) است که انقلاب ما نیز چنین ادعایی ندارد»[۱۲۴]. |
پرسشهای وابسته
- ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
- تفاوتهای حکومت اسلامی با سایر حکومتها چیست؟ (پرسش)
- آیا تشکیل حکومت اسلامی پیش از قیام امام مهدی از وظایف مسلمین است؟ (پرسش)
- آیا ایجاد حکومت اسلامی و حرکتهای اصلاحی با اعتقاد به ظهور امام مهدی سازگار است؟ (پرسش)
- دلایل مخالفان تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور چیست؟ (پرسش)
- دلایل مخالفان اهل سنت با برپایی قیام پیش از ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا سکوت و خانهنشینی مردم در تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور جایز است؟ (پرسش)
- آیا روایت صحیحی داریم که بگوید هر پرچمی یا حکومتی که قبل از قیام امام مهدی برپا شود باطل یا طاغوت است؟ (پرسش)
- هنگام ظهور حضرت مهدی ایران اسلامی ما در چه شرایط و موقعیت اجتماعی است؟ (پرسش)
- چرا در زمان غیبت حکومت اسلامی به دست ولی فقیه جامع الشرایط است؟ (پرسش)
- آیا انقلاب اسلامی ایران زمینهساز عدل امام مهدی است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ ر.ک: آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۹ـ۱۴۲.
- ↑ خمینی، روح الله، صحیفۀ امام، ج٢١، ص١۶.
- ↑ ر.ک: کشاورز شکری، عباس و خدابخش، امین، انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امام خمینی، ص۱۱۴ـ ۱۱۵.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۳؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۳۲.
- ↑ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۶، ص ۸۶.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۲.
- ↑ "أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الزَّیْنَبِیِّ یُعْرَفُ وَ یُنْکِرُ بَیْنَ مَنْ یروی عَنِ الضُّعَفَاءِ کَثِیراً"؛ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۸، ش۹۰۳؛ غضایری، احمد بن حسین، رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۹۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۲.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۱۳ـ۱۲۰.
- ↑ ر.ک: آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۹ـ۱۴۲.
- ↑ «فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۸، ص۶۹.
- ↑ ر.ک: قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۱۳ـ۱۲۰؛ موسوی کاشمری، سید مهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۱.
- ↑ خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۲۲۵؛ صحیفۀ نور، ج۲۰، ص۱۹۷.
- ↑ ر.ک: مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۲۵، ۲۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفۀ نور، ج ۲۰، ص۱۹۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۲؛ کشاورز شکری، عباس و خدابخش، امین، انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امام خمینی، ص۱۱۴ـ ۱۱۵.
- ↑ ر.ک: محمدی منفرد، بهروز، مهدویت، ج۱۰، ص۴۴ـ۴۷.
- ↑ «خدا چيزى را كه از آن مردمى است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند» سوره محمد، آیه ۷.
- ↑ ر.ک: محمدی منفرد، بهروز، مهدویت، ج۱۰، ص۴۴ـ۴۷.
- ↑ ر.ک: صحیح مسلم، ج؟؟؟، ص؟؟؟.
- ↑ علامه امینی، الغدیر، ج ۵، ص ۲۷۵، ۳۳۴.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷.
- ↑ «ای پیامبر! از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن، بیگمان خداوند دانایی فرزانه است» سوره احزاب، آیه ۱ و نیز میتوان به سورۀ شعراء، آیۀ ۱۵۱؛ سورۀ قلم، آیۀ ۸؛ سورۀ کهف آیۀ ۲۸؛ سورۀ انسان، آیۀ ۲۴، نیز استناد کرد.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷.
- ↑ سنن نسائی، ج ۷، ص ۱۶۰.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰ـ۳۱۷؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۱۳ـ۱۲۰.
- ↑ پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه: ۲۴.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۲۵ - ۱۲۶.
- ↑ هر پرچمی که پیش از قیام حضرت قائم (ع) برافراشته شود، صاحب آن طاغوت و سرکشی است که در برابر خداوند پرستیده شود؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص۲۹۵.
- ↑ آنچه موافق قرآن است، بگیرید و آنچه مخالف قرآن است، رها کنید؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص۶۹.
- ↑ پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه: ۲۴.
- ↑ دوست داشتم تا کسانی که از آل محمد خروج کنند و من عهده دار مخارج آن ها باشم، چون مادامیکه کسانی خروج و قیام کنند، من و شیعیانم در راحتی هستیم؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۵۴.
- ↑ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.
- ↑ القاضى بن ابى یعلى، الاحکام السلطانیة، مکتب الاعلام الاسلامى، ص ۲۰.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۲۲.
- ↑ ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج ۵، ص ۲۷۵- ۲۹.
- ↑ شعراء، آیه ۱۵۱؛ قلم، ۸ و ۱۰؛ کهف، آیه ۲۸؛ احزاب، آیه ۱؛ انسان، آیه ۲۴.
- ↑ سنن نسائى،(دار الکتب العلمیة، بیروت)، ج ۷، ص ۱۶۰.
- ↑ شیخ حرّ عاملى، وسایل الشیعه،(دار احیاء التراث العربى، بیروت)، ج ۱۲، ص ۱۳۶.
- ↑ همان، ص ۱۳۱.
- ↑ شیخ حرّ عاملى، وسایل الشیعه،(دار احیاء التراث العربى، بیروت)، ج ۱۱، ص ۳۷.
- ↑ ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ شیخ عباس قمى، سفینة البحار، انتشارات کتابخانه صنایى، ج ۲، مادّه قم، ص ۴۴۶.
- ↑ این جواب با استفاده از کتاب سیماى آفتاب، اثر حبیب اللّه طاهرى با تلخیص و تصرّف نوشته شد.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۱۰-۳۱۷.
- ↑ القاضی ابی یعلی، الاحکام السلطانیه، ص ۲۰.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۲۲.
- ↑ علامه امینی، الغدیر، ج ۵، ص ۲۷۵ و ۳۳۴.
- ↑ ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است؛ سوره احزاب: ۱؛ و نیز میتوان به آیات: ۱۵۱ شعراء؛ ۸ قلم، ۲۸ کهف و ۲۴ انسان استناد کرد.
- ↑ سنن نسائی، ج ۷، ص ۱۶۰.
- ↑ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۱۳۶.
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۱۳۱.
- ↑ "كُلُ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل"؛ وسائل الشیعة، ج ۱۱، ص ۳۷.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۴۸.
- ↑ " لَا تَقُولُوا: خَرَجَ زَيْدُ فَانٍ زَيْداً كَانَ عَالِماً وَ كَانَ صَدُوقاً، وَ لَمْ يَدْعُكُمْ إِلَى نَفْسِهِ، إِنَّمَا دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ "؛ کلینی، کافی، ج ۴، ص ۲۲۴.
- ↑ " رجل من أهل قم یدعوا الناس إلی الحق یجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لا یجنبون و علی الله یتوکلون و العاقبة للمتقین "؛ شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۲.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۱۳-۱۲۰.
- ↑ روایات یاد شده را شیخ حر عاملی در "وسائل الشیعه" و محدث نوری در "مستدرک الوسائل" در بابی با عنوان "بابُ حکمِ الخروج بالسیف قبل قیام القائم (ع)" گرد آوردهاند.
- ↑ "كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"؛ عَنْهُ محمد بن یحیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیر؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵، ح ۴۵۲.
- ↑ نک: نجم الدین طبسی، تا ظهور، ج۱، ص۷۸.
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۶۷ - ۷۱.
- ↑ از آنجا که بررسی همه روایات، مجال گستردهای میطلبد، در اینجا فقط به برخی از روایات اشاره و به صورت کوتاه به بررسی آنها میپردازیم.
- ↑ روایات یادشده را شیخ حر عاملی در «وسائل الشیعه» و محدث نوری در «مستدرک الوسائل» در بابی با عنوان بَابُ حُكْمِ الْخُرُوجِ بِالسَّيْفِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (ع) گرد آوردهاند.
- ↑ «عَنْه [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵، ح ۴۵۲.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۲۶، ص ۳۲۵.
- ↑ نک: ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۶، ص ۸۶.
- ↑ «وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ رَبَاحٍ الزُّهْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ عِيسَى الْحُسَيْنِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِي»؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۴.
- ↑ لِأَنَّ ابْنَ أبي حمزة الْبَطَائِنِيِّ ضَعِيفٌ جِدّاً؛ حسن بن یوسف حلی، خلاصه الاقوال، ص۹۶، شماره ۲۹.
- ↑ فَلَا يُمْكِنُ الْحُكْمُ بِوِثاقَتِهِ وَ بِالنَّتیجَةِ یُعامِلُ مَعَهُ مُعَامَلَةَ الضَّعِيفِ؛ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۲۲۶.
- ↑ «وَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِي»؛ همان، ص۱۱۵.
- ↑ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الزَّيْنَبِيِّ يُعْرَفُ وَ يُنْكِرُ بَيْنَ مَنْ يروی عَنِ الضُّعَفَاءِ كَثِیراً؛ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۸، ش۹۰۳؛ و نیز: احمد بن حسین غضایری، رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۹۵.
- ↑ ابن داوود، رجال ابن داوود، ص ۵۰۲، شماره ۴۲۷.
- ↑ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۵، ص ۱۹۰، شماره ۱۰۴۴۳.
- ↑ «وَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَنْدَنِيجِيُّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى الْعَلَوِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِي»؛ همان، ۱۱۵.
- ↑ علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۰۲.
- ↑ احمد بن حسین غضائری، رجال ابن الغضایری، ص۸۲.
- ↑ نجم الدین طبسی، تا ظهور، ج۱، ص۷۸ (با اندکی تصرف)
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۱.
- ↑ سید روح الله موسوی خمینی، کشف الاسرار، ص ۲۲۵.
- ↑ همو، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.
- ↑ همان، ص ۱۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۲.
- ↑ رعد، ۱۱.
- ↑ محمد، ۷.
- ↑ یادداشتهای، ج۹، ص۹۱-۹۴
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۸.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۴۴-۴۷.
- ↑ «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۳؛ به همین مضمون در اثبات الهداه، ج۳، ص۵۳۲.
- ↑ امام خمینی، کشف الاسرار، ص۲۲۵؛ به همین مضمون در صحیفه نور، جلد ۲۰، ص۱۹۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، جلد ۲۰، ص۱۹۷.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۹۳.
- ↑ ر.ک: خمینی، روح الله، شئون و اختیارات ولی فقیه، ترجمه مبحث ولایت فقیه از «کتاب البیع»، ص٢٣.
- ↑ خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج٢١، ص۴.
- ↑ خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج٢١، ص١۶.
- ↑ خمینی، روح الله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۲۷-۲۸.
- ↑ خمینی، روح الله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۵٠.
- ↑ خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج٢١، ص٢٠٧.
- ↑ کشاورز شکری، عباس و خدابخش، امین، انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امام خمینی، ص۱۱۴- ۱۱۵.
- ↑ «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ».
- ↑ «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»
- ↑ موسوی کاشمری، سید مهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص۴۰۹-۴۱۱.
- ↑ بار خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، و مرزهای مسلمانان را به غلبه و تسلط خود استوار ساز، و نگهدارندگان آن مرزها را به نیروی خویش توانایی ده، و بخشهای ایشان را از توانگریات فراوان گردان. بار خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، و عده و شمارش (جماعت و گروه) ایشان را بسیار فرما، و سلاحها (و ابزار جنگ مانند شمشیر و نیزه و تیر) آنان را تیز و برّا نما، و حدود و اطراف ایشان را نگهداری کن، و دور و برشان را محکم گردان، و گروهشان را پیوند و آشنایی ده، و کارشان را شایسته فرما، و آذوقههاشان را پی در پی برسان، و سختیهاشان را به تنهایی کارگزاری کن، و ایشان را به یاری کردن و کمک و به شکیبایی همراهی و در مکر و فریب (ایشان به دشمنانشان) دقت نظر عطا فرما (که دشمن مکر و فریبشان را در نیابد، یا آنها را از مکر و فریب دشمنانشان ایمن بدار که زیانی به آنان نرسد.)؛ صحیفه سجادیه، دعای ۲۷.
- ↑ کشف اسرار؛ ص ۲۲۵.
- ↑ امام زمان، ص ۲۵، ۲۷.
- ↑ و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه: ۶۰.
- ↑ و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۴.
- ↑ و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره مائده، آیه: ۳۸.
- ↑ "كُلُ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۰۲.
- ↑ "فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً "؛ بحارالانوار، ج۲، ص ۲۲۱و۲۲۲ و ج۱۰۱، ص۲۶۲.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج۴،ص۴۸.
- ↑ دادگستر جهان، ابراهیم امینی.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۹-۱۴۲.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۰.