|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| جمع در لغت یعنی گردآوردن قطعات پراکنده و افزودن چیزی بر چیزی <ref>مقاییس اللغه، ج ۱، ص۴۷۹؛ لسان العرب، ج ۸، ص۵۳، «جمع».</ref> و جمع قرآن در اصطلاح [[علوم قرآنی]] دارای دو معنا است:
| | «[[جمع قرآن]]» در منابع [[علوم قرآنی]] به چند معنا بهکار رفته است: |
| #[[حفظ]] کردن، به خاطر سپردن و از بر کردن. برخی جمع در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ}}<ref>«گردآوری و خواندن آن با ماست» سوره قیامه، آیه ۱۷.</ref> را به این معنا دانسته <ref>جامع البیان، ج ۲۹، ص۱۱۸؛ التبیان، ج ۱۰، ص۱۹۶. </ref> و بر اساس این معنا حفّاظ [[قرآن]] را «جمّاع القرآن» نامیدهاند. <ref>مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵. </ref> | | #به معنای [[حفظ]] و بهخاطر سپردن [[قرآن کریم]] (جمع حفظی)، و به این دلیل به [[حافظان قرآن]] «جمّاع [[قرآن]]» (گردآورندگان قرآن) نیز میگفتهاند؛ |
| #[[نگارش]] قرآن که به چند صورت بوده است:
| | #به معنای [[نوشتن]] [[آیات قرآن]]، منتها به صورت پراکنده و متفرق؛ |
| ##نگارش قرآن به صورت پراکنده و بدون رعایت [[نظم]] و ترتیب بین [[آیات]] و سورههای آن؛ | | #به معنای نوشتن قرآن در یک مجموعه با [[آیات]] و سورههای مرتب؛ |
| ##نگارش قرآن با رعایت نظم و ترتیب بین آیاتِ سورهها؛ | | #به معنای تدوین و گردآوری یک متن و [[نص]] مرتب بر حسب یک [[قرائت]] [[متواتر]] رایج. |
| ##نگارش قرآن بامراعات ترتیب بین آیات و سورههای آن. <ref>مناهل العرفان، ج ۱، ص۱۷۳. </ref> مقصود از جمع در این مقاله نگارش قرآن بر یکی از سه وجه اخیر است.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref> | |
|
| |
|
| ==پیشینه==
| | درباره جمع قرآن به معنای سوم، دو نظریه عمده وجود دارد: |
| سابقه جمع قرآن را باید در [[روایات]] فراوان و متناقضی جست و جو کرد که در این خصوص وارد شدهاند. شاید [[ابن سعد]] را بتوان از نخستین کسانی دانست که روایات جمع قرآن را در بابی با عنوان {{عربی|"ذكر من جمع القرآن على عهد رسول الله"}} آورده است. <ref>نک: الطبقات، ج ۲، ص۳۵۵. </ref> سپس [[بخاری]] در کتاب صحیح افزون بر اینکه در بابهای مختلف به مناسبت، روایات آن را یادآوری کرده،<ref>نک: صحیح البخاری، ج ۴، ص۲۲۹؛ ج ۵، ص۲۱۰ - ۲۱۱؛ ج ۶، ص۱۰۳، ۲۵۶. </ref> شماری از این روایات را در بابی با عنوان «جمع القرآن» گرد آورده است. <ref>نک: صحیح البخاری، ج ۶، ص۹۸ - ۹۹. </ref> [[طبری]] در مقدمه تفسیرش بعد از [[نقل روایات]]، جمع قرآن را کار [[عثمان]] میداند. <ref>جامع البیان، ج ۱، ص۲۱ - ۲۲. </ref>
| | # دستهای از [[دانشمندان اسلامی]] با استناد به شواهد و [[دلایل]] بسیار معتقدند قرآن [[کریم]] در همان [[زمان رسول خدا]]{{صل}} در مجموعهای به نام «[[مصحف]]» جمعآوری شد، و حتی گفته شده که نسبت دادن جمع قرآن به [[خلفا]]، امری موهوم و مخالف کتاب، [[سنت]]، [[عقل]] و [[اجماع]] است. از جمله این [[دانشمندان]] و محققان [[حارث محاسبی]]، [[زرکشی]]، [[محمد غزالی]]، [[ابیشامه]]، [[باقلانی]]، [[حر عاملی]]، [[بلخی]]، [[ابنطاووس]]، [[سید شرفالدین]]، [[زرقانی]]، [[شاهین]]، [[آیتالله]] [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[جعفر مرتضی عاملی]] و [[محمد هادی معرفت]] هستند. |
| | #عده زیادی از دانشمندان [[اهلسنت]] میگویند گرچه تمام قرآن در عصر [[رسول]] گرامی{{صل}} مکتوب و ثبت شد و آیات آن هریک در جای خود قرار گرفت - که همین ترتیب کنونی است - ولی تدوین آن بهصورت کتابی با ترتیب خاص، در [[زمان ابوبکر]] و با پیشنهاد عمر انجام گرفت و در [[زمان عثمان]] به [[اختلافات]] مربوط به [[قرائتها]] پایان داده شد که گاهی از این دو مرحله به جمع دوم و سوم یاد میشود. |
|
| |
|
| [[باقلانی]] از نخستین کسانی است که مباحث جمع قرآن را در کتاب [[الانتصار للقرآن (کتاب)|الانتصار للقرآن]] مطرح کرده و به طور مبسوط به [[نقد]] و بررسی [[ادله]] موافقان و [[مخالفان]] توقیفی بودن جمع قرآن پرداخته است <ref>نک: الانتصار، ج ۱، ص۶۰ - ۶۸، ۱۶۴ - ۳۰۰. </ref> و بارها بر جمع قرآن در [[زمان ابوبکر]] و [[اجتهادی]] بودن ترتیب [[سورهها]] تأکید میکند. <ref> نک: الانتصار، ج ۱، ص۶۴، ۶۸، ۱۱۴ - ۱۱۵. </ref> [[ابن عطیه]] نیز در [[المحررالوجیز (کتاب)|المحررالوجیز]] بر این [[باور]] است که [[قرآن]] در زمان ابوبکر در حالی که سورههای آن مرتب نشده بود گردآوری شد و در [[زمان عثمان]] با معیار قرار دادن صحیفههایی که [[ابوبکر]] جمعآوری کرده بود آن را با چینش کنونی جمع کردند؛ ولی وی در نهایت با [[شاهد]] گرفتن [[روایات]]، ترتیب بخشی از سورهها را مربوط به [[زمان پیامبر]] میداند. <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۴۹ - ۵۰. </ref> | | از [[انس بن مالک]] نقل شده که در زمان رسول خدا{{صل}} چهار نفر قرآن را جمع کردند: [[اُبیّ بن کعب]]، [[معاذ بن جبل]]، [[زید بن ثابت]]، و [[ابوزید]]. در نقل دیگری، [[ابوالدرداء]] جایگزین اُبیّ بن کعب شده است. در بیان مراد از این سخن انس بن مالک، صاحبنظران سخنان متعددی گفتهاند. برخی در اصل ادعا تشکیک کردهاند و برخی دلالت آن بر [[حصر]] را نپذیرفته، و برخی دیگر در معنای «[[جمع قرآن]]» توجیهاتی ذکر کردهاند. برخی از وجوه ذکر شده در باب معنای «[[جمع قرآن]]» به این قرار است: |
| | #جمع بر جمیع وجوه و قرائاتی که نازل شده؛ |
| | #جمع همه آنچه بعد از [[تلاوت]] [[نسخ]] شده و آنچه نسخ نشده؛ |
| | #شنیدن بدون واسطه از زبان [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}}؛ |
| | #متصدّی [[القاء]] و [[تعلیم]] بودن؛ |
| | # [[کتابت قرآن]] علاوه بر [[حفظ]] در سینه<ref>زرکشی، محمد بن بهادر،البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)،جلد۱،صفحه (۲۳۷-۲۴۳)؛ خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن،صفحه ۲۵۷؛ صالح، صبحی، مباحث فی علوم القرآن،صفحه (۶۵-۸۹)؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن،جلد۱،صفحه (۲۴۴-۲۴۷)و(۲۰۲-۲۱۱)؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن،صفحه (۲۹۷-۳۳۲)و(۲۱۱-۲۱۳)؛ حجتی، محمد باقر، پژوهشی درتاریخ قرآن کریم،صفحه (۲۱۸-۲۳۱)</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ص:۱۹۷۸.</ref> |
|
| |
|
| [[طبرسی]] به تبع [[سید مرتضی]] ترتیب سورهها را از [[پیامبر]] میداند. <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۴۲ - ۴۴. </ref> [[قرطبی]] نیز دیدگاههای مختلف را به تفصیل گزارش کرده است؛<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۹ - ۶۵. </ref> همچنین [[نیشابوری]]. ابوبکر را نخستین جامع قرآن و کار [[عثمان]] را جمع [[مردم]] بر یک [[مصحف]] و قرائت دانسته است؛ اما با وجود این، مدعی است ترتیب سورهها توقیفی و به امر پیامبر{{صل}} بوده است. <ref>غرائب القرآن، ج ۱، ص۲۷ - ۲۸. </ref> [[آلوسی]] <ref>روح المعانی، ج ۱، ص۴۰ - ۴۸. </ref>، [[ابن عاشور]] <ref>التحریر و التنویر، ص۸۵ - ۹۲. </ref>، [[محمد عزت دروزه]]،<ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۶۷ - ۱۳۶</ref> [[آیة اللّه]] [[سید ابوالقاسم خویی]] و برخی دیگر از [[مفسران]] نیز در مقدمه تفسیرشان به تفصیل به مباحث جمع قرآن پرداختهاند. <ref>آلاء الرحمن، ج ۱، ص۱۷ - ۱۹؛ البیان، ج ۱، ص۲۴۰ - ۲۵۹؛ بیان المعانی، ج ۱، ص۲۸ - ۳۰. </ref>
| | ==[[احادیث]] جمع قرآن== |
| | | «احادیث جمع قرآن» یعنی احادیثی که [[زمان]] و کیفیت جمع قرآن را بیان کردهاند. در منابع اهل [[سنت]]، نقلهای مختلفی درباره زمان [[جمعآوری قرآن]] و گردآورندگان آن ذکر شده است که تعارضها و تناقضهای آشکاری دارند، و نویسندگان آثار [[علوم قرآنی]] تلاش کردهاند میان این نقلها وجه جمعی بیابند. از مفاد این نقلها چهار قول قابل استخراج است: |
| به گفته [[محمود ابوریّه]] کتاب اخیر ([[ البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)| البیان فی تفسیر القرآن]]) به [[تنهایی]] در بیان جمع قرآن کافی است و مؤلف آن ضمن بررسی همه جوانب مسئله به تفصیل به جزییات آن پرداخته و مطالعه آن بر هر [[مسلمانی]] لازم است؛<ref> اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۴۸ - ۲۴۹. </ref> همچنین کتابهایی که با عنوان المصاحف تدوین شدهاند به مباحث مربوط به جمع قرآن پرداختهاند؛ مانند المصاحف [[سجستانی]] و [[المقنع فی رسم مصاحف الامصار (کتاب)|المقنع فی رسم مصاحف الامصار]]<ref>برای دیدن دیگر کتب مربوط به مصاحف نک: الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۶. </ref>
| | #جمع قرآن در [[عهد]] [[رسولالله]]{{صل}} و به [[فرمان]] آن [[حضرت]]؛ |
| | | #جمع قرآن به دست [[ابوبکر]]؛ |
| جمعی از معاصران نیز کتابهایی مستقل در این باره نگاشتهاند؛ مانند:
| | #جمع قرآن توسط [[عمر]]؛ |
| #[[تاریخ جمع قرآن کریم (کتاب)|تاریخ جمع قرآن کریم]] از [[سید محمد رضا جلالی نائینی]]؛
| | #جمع قرآن توسط [[عثمان]]<ref>بلاغی، محمد جواد، آلاءالرحمن فی تفسیرالقرآن،صفحه ۱۹؛ عاملی، جعفر مرتضی، حقایق هامة حول القرآن الکریم،صفحه (۱۰۷-۱۳۸)؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)،جلد۱،صفحه (۲۳۳-۲۳۷)؛ خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن،صفحه (۲۳۰-۲۵۹)؛ عسکری، مرتضی، القرآن الکریم وروایات المدرستین،جلد۱،صفحه (۸۴-۹۱)</ref>.<ref>فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۵۵۱.</ref> |
| #[[جمع القرآن دراسة تحلیلیة لمرویاته (کتاب)|جمع القرآن دراسة تحلیلیة لمرویاته]] از [[اکرم عبد خلیفه الدیلمی]]؛
| |
| #[[تدوین القرآن (کتاب)|تدوین القرآن]] از [[علی کورانی]]؛
| |
| #[[کاوشی در تاریخ جمع قرآن (کتاب)|کاوشی در تاریخ جمع قرآن]] اثر [[سید محمد علی ایازی]]؛
| |
| #[[متی جُمع القرآن (کتاب)|متی جُمع القرآن]] از [[سید محمد شیرازی]]؛
| |
| #[[الکلمات الحسان فی الحروف السبعة و جمع القرآن (کتاب)|الکلمات الحسان فی الحروف السبعة و جمع القرآن]] نگاشته [[محمد بخیث المطیعی]]...؛
| |
| #[[کتابة القرآن فی العهد المکی (کتاب)|کتابة القرآن فی العهد المکی]] از [[عبدالرحمن عمر اسبینداری]]؛
| |
| #[[فصول فی تاریخ القرآن (کتاب)|فصول فی تاریخ القرآن]] اثر [[محمود محمد الخیطور]]. فصل اول این کتاب به مباحث جمع قرآن پرداخته است.
| |
| #[[الوحی من التنزیل الی التدوین (کتاب)|الوحی من التنزیل الی التدوین]] از [[حمادی المسعودی]]؛
| |
| #[[تدوین القرآن المجید (کتاب)|تدوین القرآن المجید]] از [[محمد عزه دروزه]]؛
| |
| #[[پژوهشی در مصحف امام علی (کتاب)|پژوهشی در مصحف امام علی]]{{ع}} اثر [[جعفر نکونام]].
| |
| | |
| پایاننامههای متعددی نیز در این موضوع تدوین شدهاند؛ مانند:
| |
| #[[پژوهشی پیرامون جمع و تدوین قرآن کریم در عصر رسول اکرم (پایاننامه)|پژوهشی پیرامون جمع و تدوین قرآن کریم در عصر رسول اکرم]]{{صل}} از [[محمود عرب شیرازپور]]؛<ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۷۴. </ref>
| |
| #[[پژوهشی در جمع و تدوین قرآن (پایاننامه)|پژوهشی در جمع و تدوین قرآن]] اثر [[محمد رضا ماهرویی]]؛<ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۷۸. </ref>
| |
| #[[جمع و تدوین قرآن (پایاننامه)|جمع و تدوین قرآن]] نگاشته [[سید داود مصطفوی]]؛<ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱. </ref>
| |
| #[[جمع و تدوین قرآن (پایاننامه)|جمع و تدوین قرآن]] از [[احمد فغانی]]؛<ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱ - ۱۳۲. </ref>
| |
| #[[جمع و تدوین قرآن کریم (پایاننامه)|جمع و تدوین قرآن کریم]] اثر [[نادر مجتبی ثمرین]]؛<ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۲؛ چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، حدیثی، ص۷۹. </ref>
| |
| #[[بررسی دیدگاه مستشرقین و علمای فریقین در زمینه جمع و تدوین قرآن (پایاننامه)|بررسی دیدگاه مستشرقین و علمای فریقین در زمینه جمع و تدوین قرآن]] نگاشته [[سید مسعود موسوی]]؛<ref>نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۵۱. </ref>
| |
| #[[نقد و بررسی آراء مختلف در جمع و تدوین قرآن (پایاننامه)|نقد و بررسی آراء مختلف در جمع و تدوین قرآن]] از [[جهانگیر امیری]]. <ref> نک: چکیده پایاننامههای علوم قرآنی، نکونام، ص۲۰۵. </ref>
| |
| کتابهای [[علوم قرآن]] مانند [[البرهان فی علوم القرآن (کتاب)|البرهان فی علوم القرآن]] [[زرکشی]]، [[المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز (کتاب)|المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز]] [[ابوشامه المقدسی]]، [[الاتقان (کتاب)|الاتقان]] [[سیوطی]]، [[مناهل العرفان (کتاب)|مناهل العرفان]] [[زرقانی]]، [[مباحث فی علوم القرآن (کتاب)|مباحث فی علوم القرآن]] [[صبحی صالح]]، [[التمهید فی علوم القرآن (کتاب)|التمهید فی علوم القرآن]] استاد [[محمد هادی معرفت]]، [[علوم القرآن (کتاب)|علوم القرآن]] [[حکیم]]، [[بحوث فی علوم القرآن (کتاب)|بحوث فی علوم القرآن]] [[میرمحمدی]] و نیز کتابهای [[تاریخ قرآن]] به تفصیل این بحث را مطرح کردهاند؛ مانند [[تاریخ القرآن (کتاب)|تاریخ القرآن]] [[ابو عبدالله زنجانی]]، [[تاریخ قرآن (کتاب)|تاریخ قرآن]] [[محمود رامیار]]، [[تاریخ قرآن (کتاب)|تاریخ قرآن]] [[محمد هادی معرفت]]، [[تاریخ القرآن (کتاب)|تاریخ القرآن]] [[محمد حسین صغیر]]، حجتی و جز اینها.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| | |
| ==ترتیب [[آیات]] سور== | |
| آرای گوناگونی درباره جمع قرآن بیان شده است. بسیاری از قرآنپژوهان معتقدند تنظیم [[سورهها]] و شروع و ختم آنها به دستور و اعلام [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است و جمعی بر آن ادعای [[اجماع]] کردهاند <ref>نک: فتح الباری، ج ۹، ص۳۷؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۶۱؛ روح المعانی، ج ۱، ص۴۷؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱. </ref> و در آن تردیدی نیست <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۵۰؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص۸۴؛ روح المعانی، ج ۱، ص۴۷. </ref> و [[روایات]] و [[ادله]] پرشماری <ref>نک: الانتصار ج ۱، ص۶۰، ۱۷۷ - ۱۸۸، ۲۹۲ - ۲۹۹؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰ - ۷۱؛ بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۰ - ۱۰۴. </ref> بر آن دلالت دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
| |
| #روایاتی که با ذکرِ نام [[سورههای قرآن]]، برای قرائت آنها [[ثواب]] و خواصی را ذکر میکنند. <ref>ر. ک: بحارالانوار، ج ۸۹، ص۲۲۳ - ۳۷۳؛ التمهید، ج ۱، ص۲۷۵؛ بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۱ - ۱۰۲. </ref> شایان ذکر است هرچند بخشی از این [[روایات ضعیف]] یا مجعولاند، [[روایات معتبر]] نیز در این زمینه کم نیستند.
| |
| #روایاتی که دلالت دارند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برخی از [[سورههای قرآن]] را با ترتیب کنونی در [[نماز]] و غیر آن [[تلاوت]] میکردند. <ref>سنن النسائی، ج۲، ص۱۷۷؛ الاتقان، ج۱، ص۱۶۲؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱. </ref>
| |
| #روایاتی که دلالت دارند [[رسول خدا]]{{صل}} آیاتی را به عنوان اولین یا آخرین [[آیات]] برخی [[سورهها]] ذکر میکنند،<ref>مسند احمد، ج ۵، ص۱۹۶؛ السنن الکبری، ج ۱، ص۲۲۳؛ ج ۳، ص۲۰؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۶۲؛ بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۳. </ref> مگر اینکه ادعا شود ممکن است آیات وسط برخلاف چینش کنونی بوده است که بسیار بعید است و کسی چنین ادعایی نکرده است.
| |
| #روایاتی که میگویند: آیهای فرود میآمد و رسول خدا{{صل}} میفرمود: [[جبرئیل]] دستور داده است که این آیه را در فلان [[سوره]] قرار دهم؛<ref>البرهان، ج ۱، ص۲۴۱. </ref> مانند:
| |
| ##[[روایت]] شده که آیه {{متن قرآن|وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ}}<ref>«و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده میشوید » سوره بقره، آیه ۲۸۱.</ref> آخرین آیهای بود که در اواخر [[عمر]] [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد و آن [[حضرت]] فرمود: [[جبریل]] [[فرمان]] داده است آن را بعد از آیه {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر تنگدست باشد، مهلتی باید تا گشایشی یابد و اگر بدانید صدقه دادن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۰.</ref> قرار دهید. <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۳۷۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۷۵؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۲۱۴. </ref> به این روایت نقدهایی وارد شده است:
| |
| ###این روایت در نقل یاد شده مرسل است و در برخی نقلها موقوف و منقول از [[ابن عباس]] و برخی دیگر از [[صحابه]] است <ref>نک: تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۵۸. </ref> و چه بسا [[اجتهاد]] خود آنها باشد.
| |
| ###با [[روایات]] دیگری که آیات دیگر را آخرین آیه نازل شده دانستهاند، [[تعارض]] دارد و [[اختلاف]] درباره آخرین آیه نازل شده به قدری است که [[باقلانی]] احتمال داده است این روایات اجتهادات [[راویان]] باشند. <ref>برای دیدن آرای مختلف، نک: البرهان، ج ۱، ص۲۱۰. </ref> برخی نیز درصدد جمع بین این روایات برآمدهاند. <ref>الاتقان، ج ۱، ص۸۰ - ۸۱. </ref>
| |
| ###این آیه با واو عطف شروع شده <ref>نک: اعراب القرآن، دعاس، ج ۱، ص۱۱۸؛ اعراب القرآن، درویش، ج ۱، ص۴۳۲. </ref> و حاکی از [[پیوستگی]] آن به [[آیات]] پیشین است و [[نزول]] جداگانه آن خلاف ظاهر و [[سیاق آیه]] است. <ref>ر. ک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۲۰۳. </ref>
| |
| ###ادعا شده هیچ دلیلی وجود ندارد که [[پیامبر]]{{صل}} بخواهد [[آیات قرآن]] را برخلاف [[ترتیب نزول]] جایگذاری کند؛ به ویژه آنکه [[قرآن]] [[امام علی]]{{ع}} که با اشاره پیامبر جمع آوری شده چینش آیاتش به ترتیب نزول بوده است <ref>نک: فتح الباری، ج ۹، ص۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲۸، ص۲۶۵؛ الصافی، ج ۱، ص۱. </ref> و هیچ آیهای برخلاف نزول جایگذاری نشده بود و اساساً هیچ حاجتی به این نبوده است که آیات با اشاره پیامبر مرتب شود. <ref>نک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۱۶۳ - ۱۶۹. </ref> گفتنی است این اشکالات با یک [[انگیزه]] مطرح نشدهاند؛ برخی را کسانی مطرح کردهاند که توقیفیت چینش آیات در [[سورهها]] را [[باور]] ندارند؛ مانند اشکال اول و دوم؛ ولی برخی، اشکالات فوق را برای [[اثبات]] چینش آیات سورهها برحسب ترتیب نزول مطرح کردهاند.
| |
| ##از طریق [[اهل سنت]] نقل شده است که پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> پیامبر{{صل}} فرمود: [[جبرئیل]] [[فرمان]] داد تا آن را در این [[سوره]] قرار دهم. [[شهر بن حوشب]] [[روایت]] مذکور را از [[عثمان بن ابی العاص]] گزارش کرده است. همو در [[نقلی]] دیگر بدون ذکر جمله «[[جبرئیل]] فرمان داد تا آن را در این سوره قرار دهم» روایت مذکور را از [[عثمان بن مظعون]] نقل کرده است. [[ابن کثیر]] هر دو روایت را [[تأیید]] میکند؛<ref>نک: مسند احمد، ج ۴، ص۲۱۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۱۲ - ۵۱۳. </ref> ولی برخی با توجه به مکی بودن [[سوره نحل]] و [[اسلام آوردن]] [[عثمان بن ابی العاص]] در [[سال نهم هجرت]] در نقل اول تردید کردهاند. <ref>نک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۲۰۴. </ref>
| |
| #بر پایه روایتی هرگاه [[آیه]] و سورهای بر [[پیامبر]] نازل میشد دستور میدادند آن را بنویسند و درباره هریک از [[آیات]] پراکنده میفرمودند آن را در فلان سوره قرار دهید. <ref>مسند احمد، ج ۱، ص۵۷، ۶۹؛ سنن الترمذی، ج ۴، ص۳۳۷؛ البرهان، ج ۱، ص۲۳۲. </ref> [[روایت]] یاد شده را [[یزید فارسی]] [[مجهول الحال]] <ref>مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ التاریخ الکبیر، ج ۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸. </ref> از [[ابن عباس]] گزارش کرده است و از نظر برخی محققان [[اهل سنت]] [[ضعیف]] شمرده شده است. <ref>نک: ضعیف سنن الترمذی، ص۳۸۱. </ref> گفتنی است با وجود [[ادله]] یاد شده و [[اتفاق نظر]] پیش گفته، [[علامه طباطبایی]] در توقیفی بودن ترتیب همه آیات در [[سورهها]]، [[تردید]] کرده و [[معتقد]] است [[روایات]] یاد شده توقیفی بودن ترتیب بخشی از آیات را ثابت میکنند نه همه آنها را. <ref>المیزان، ج ۱۲، ص۱۲۱، ۱۲۸ - ۱۲۹. </ref>
| |
| | |
| به هر روی مجموع ادله گذشته به ویژه دلیلهای یکم تا سوم و اتفاق نظر کم نظیر [[قرآن]] پژوهان، همسانی ترتیب کنونی آیاتِ سورهها را با آنچه در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} بوده است نتیجه میدهد، افزون بر اینکه ترتیب کنونی آیاتِ [[سورههای قرآن]] در [[قریب]] به اتفاق آیات مطابق با [[ترتیب نزول]] است و چنان که در روایات [[فریقین]] آمده است [[نزول]] هر سوره با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز و آیات آن سوره یکی پس از دیگری نازل میشد، تا اینکه با نزول {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> بعد پایان سوره معلوم میشد <ref>نک: تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۱۹؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶؛ المجموع، ج ۳، ص۳۳۷؛ فتح الباری، ج ۹، ص۳۹. </ref> و چنانچه روایات پیشین مبنی بر [[جایگزینی]] آیات بر خلاف ترتیب نزول، درست باشد موارد معدودی از این قاعده تخطی شده است<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۱ - ۱۶۴. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| | |
| ==ترتیب سور==
| |
| در اینکه ترتیب کنونی سورهها توقیفی است و به [[فرمان پیامبر]]{{صل}} انجام شده است یا این کار بعد از آن [[حضرت]]{{صل}} و توسط [[صحابه]] انجام گرفته [[اختلاف]] جدی است. نتیجه اختلاف یاد شده اختلاف دیگری است و آن اینکه نوعا مدعیان توقیفی بودن ترتیب سور، [[گردآوری قرآن]] را مربوط به [[زمان رسول خدا]]{{صل}} میدانند، هرچند در نوشت ابزارهای مختلف بوده و بعد از [[پیامبر]]{{صل}} میان دو جلد قرار گرفته است؛ اما کسانی که ترتیب [[سورهها]] را [[اجتهادی]] میدانند جمع قرآن به معنای مرتب کردن سورههای آن در چینش کنونی را مربوط به بعد از آن حضرت میدانند. دیدگاههای مختلف در این مسئله بدین شرحاند<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>:
| |
| ===توقیفی بودن ترتیب سورهها ([[جمع قرآن در زمان پیامبر]]{{صل}})===
| |
| جمع زیادی از جمله [[ابن اشته اصفهانی]]<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۷. </ref>، [[حارث بن اسد محاسبی]]<ref> الاتقان، ج ۱، ص۱۶۷. </ref>، [[بلخی]]<ref>سعد السعود، ص۱۹۲. </ref>، [[ابن انباری]] <ref>فتح الباری، ج ۹، ص۳۸؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۶۵. </ref>، [[سید مرتضی]] <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۴۲. </ref>، [[حاکم جشمی]] <ref>کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶. </ref>، [[کرمانی]] <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۵. </ref>، [[طبرسی]] <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۴۲ - ۴۴. </ref>، [[ابن شهر آشوب]] <ref>متشابه القرآن، ج ۲، ص۷۷. </ref>، [[ابن حصار]]<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۴. </ref>، [[نیشابوری]] <ref>غرائب القرآن، ج ۱، ص۲۸. </ref>، [[ابوشامه مقدسی]]<ref>المرشد الوجیز، ص۶۷ - ۷۰. </ref> و جمع زیادی از معاصران <ref>نک: کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶ - ۱۷. </ref> از جمله [[آیه الله]] [[سید ابوالقاسم خوئی]]،<ref>البیان، ص۲۴۰ - ۲۵۲. </ref> [[علامه عسکری]]،<ref>القرآن و روایات المدرستین، ج ۱، ص۲۱۳ - ۲۱۴. </ref> [[وهبه زحیلی]]، <ref>المنیر، ج ۱، ص۲۳. </ref> [[صبحی صالح]]،<ref>مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱. </ref> [[محمد عزت دروزه]]،<ref>التفسیر الحدیث، ج ۶، ص۱۲۷. </ref> [[جعفر مرتضی عاملی]] و غیر ایشان <ref>نک: حقائق هامه، ص۶۳ - ۶۴؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۳۳۹. </ref> معتقدند جمع قرآن با ترتیب کنونی در زمان رسول خدا و با اشراف آن حضرت انجام گرفته است،<ref>روح المعانی، ج ۱، ص۴۶ - ۴۷؛ متی جمع القرآن، ص۱۶. </ref> حتی برخی بر آن ادعای [[اجماع]] کرده <ref>متی جمع القرآن، ص۱۷. </ref> و مدعیاند [[روایات]] صحیح فراوانی دلالت دارند که [[رسول خدا]]{{صل}} و [[صحابه]]، [[قرآن]] را به ترتیب کنونی [[تلاوت]] میکردند. <ref>جمع القرآن، ص۲۸. </ref> [[قاضی]] [[ابوبکر]] این نظر را ترجیح داده <ref>نک: فتح الباری، ج ۹، ص۳۸. </ref> و [[قرطبی]] آن را درستتر دانسته است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۳. </ref> به هر روی مدعیان جمع و تألیف قرآن در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} با ترتیب کنونی به [[ادله نقلی]] و [[کلامی]] و [[عقلی]] استناد کردهاند که به بررسی آنها در دو گروه میپردازیم<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>:
| |
| ====ادله نقلی و [[تاریخی]]====
| |
| #قرآن در زمان رسول خدا{{صل}} [[تدریس]] و [[حفظ]] و بر رسول خدا عرضه میشد <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۴۳. </ref> و جمعی مانند [[ابن مسعود]] و [[ابیّ بن کعب]] و دیگران آن را چندین بار بر [[پیامبر]]{{صل}} خواندهاند. <ref>متشابه القرآن، ج ۲، ص۷۷. </ref> گفتنی است که هیچ یک از موارد یاد شده، جمع قرآن به ترتیب کنونی را نتیجه نمیدهد؛ زیرا احتمال دارد تدریس، حفظ و عرضه قرآن با چینشی متفاوت با چینش کنونی بوده است. <ref>تاریخ قرآن، ص۸۴ - ۸۵. </ref>
| |
| #بر پایه روایاتی فراوان [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}، قرآن را ختم میکردند یا اینکه آن [[حضرت]] آنان را به [[ختم قرآن]] [[تشویق]] میکرد، بنابراین قرآن در [[زمان]] آن حضرت آغاز و پایانی داشته است. <ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷؛ دراسات قرآنیه، ص۷۷ - ۷۹. </ref> این دلیل نیز مدعا را ثابت نمیکند؛ زیرا ختم قرآن، با ترتیب خاصی ملازمه ندارد.
| |
| #برخی ادعا کردهاند روایاتِ صحیح و پرشماری وجود دارد که رسول خدا{{صل}} و صحابه قرآن را به ترتیب کنونی (از [[سوره فاتحه]] تا [[سوره ناس]]) میخواندند؛<ref>جمع القرآن، ص۲۸. </ref> ولی این روایات را ذکر نکردهاند.
| |
| #بنا به روایتی که بر طبق [[قواعد]] [[حدیثی]] [[اهل سنت]] صحیح شمرده شده <ref>جمع القرآن، ص۸۶ - ۸۹. </ref> از [[زید بن ثابت]] نقل شده است که نزد [[رسول خدا]]{{صل}} بودیم و [[قرآن]] را از برگهها جمع میکردیم. <ref>مسند احمد، ج ۵، ص۱۸۵؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص۳۹۰؛ البیان، ص۲۵۴. </ref> معنای تألیف قرآن که در این [[روایت]] آمده مرتب کردن [[آیات]] و سورههای آن با [[نظارت]] [[پیامبر]]{{صل}} است نه [[نگارش]] محض. <ref>دراسات قرآنیه، ص۷۶؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰؛ تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۱. </ref> گفتنی است [[اموی]] بودن [[عبدالرحمن بن شماسه]] [[راوی حدیث]] یاد شده، [[ستایش]] از [[شام]] در ذیل این [[حدیث]] و [[اختلاف]] در نقلهای آن چنان که در یک نقل {{عربی|"نُؤلّف القرآن"}}<ref>نک: الدر المنثور، ج ۳، ص۱۱۲. </ref> و در نقل دیگر {{عربی|"نكتب الوحي"}}<ref>نک: المعجم الکبیر، ج ۵، ص۱۵۸؛ تاریخ دمشق، ج ۱، ص۱۲۸. </ref> آمده است، از ضعفهای حدیث مذکور و نشانه مجعول بودن آن شمرده شدهاند. <ref> برای تفصیل بحث نک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۱۹۳ - ۱۹۸. </ref>
| |
| #از [[عبداللَّه بن عمرو]] (عمر) <ref>فتح الباری، ج ۹، ص۴۷. </ref> نیز نقل شده که در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} قرآن را جمع کرده بود؛<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۱۶۳؛ صحیح ابن حبان، ج ۳، ص۳۳؛ السنن الکبری، ج ۵، ص۲۴. </ref> ولی [[جمع قرآن در زمان پیامبر]]{{صل}}، لزوماً به معنای یکسان بودن ترتیب آن با ترتیب قرآن کنونی نیست.
| |
| #جمعی که از آنها به «[[کاتبان وحی]]» یاد شده است <ref>البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۶۱؛ تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۱ - ۹۶؛ تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۲. </ref> به [[فرمان]] رسول خدا{{صل}}، قرآن را بر روی نوشت ابزارهای مختلف مینوشتند و یک نسخه از آن نیز نزد رسول خدا{{صل}} بوده <ref>ر. ک: مسند احمد، ج ۵، ص۱۸۵؛ المعجم الکبیر، ج ۵، ص۱۴۲؛ تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۷ - ۹۹. </ref> و روایت شده است آن [[حضرت]] هنگام [[وفات]] به علی{{ع}} فرمودند: قرآن در کنار بستر من در جزوهها، حریرها و کاغذهاست. آنها را جمع کن و نگذار ضایع شود، چنان که [[یهود]] [[تورات]] را ضایع کردند. علی{{ع}} به [[وصیت]] آن [[حضرت]] عمل کرد. <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۴۵۱؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۷۲۶. </ref> گفته شده: [[روایات]] یاد شده، [[ظهور]] دارند که کاتبان [[رسول خدا]]{{صل}} به امر آن حضرت [[قرآن]] را به ترتیب کنونی جمعآوری کرده بودند؛<ref>متی جمع القرآن، ص۱۶ - ۱۷. </ref> ولی ادعای چنین ظهوری مشکل است و جمع قرآن در [[زمان پیامبر]]{{صل}} بر همسان بودن آن با ترتیب [[مصحف]] کنونی دلالتی ندارد.
| |
| #در روایات نام عدهای (۴ یا ۶ نفر یا بیشتر) <ref>نک: حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰. </ref> از [[صحابه]] آمده که قرآن را در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} جمع کردهاند. <ref>المحبر، ص۲۸۶؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص۱۰۳؛ مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص۴۱ - ۴۲. </ref> ادعا شده این کار زیر نظر آن حضرت بوده است <ref>لباب التأویل، ج ۱، ص۹؛ ر. ک: حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰. </ref> و حمل جمع در این روایات بر [[حفظ]]،<ref>نک: التمهید، ج ۱، ص۲۸۵. </ref> بعید به نظر میرسد؛ زیرا دلیلی بر آن نیست،<ref>البیان، ص۲۵۱؛ دراسات قرآنیه، ص۷۵ - ۷۶، ۸۲. </ref> بلکه دلیل برخلاف آن است؛ به ویژه که میدانیم [[حافظان قرآن]] در [[عصر رسالت]] به مراتب بیش از این تعداد بودهاند. <ref> دراسات قرآنیه، ص۷۵؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵ - ۶۸. </ref> برخی روایات که از رسول خدا{{صل}} نقل شده و [[تلاوت قرآن]] را از روی مصحف [[تشویق]] میکند <ref> نک: وسائل الشیعه، ج ۶، ص۲۰۴؛ حقائق هامه، ص۸۲ - ۸۶. </ref> تأییدی بر این مطلب است؛<ref>دراسات قرآنیه، ص۸۴. </ref> ولی بر فرض مراد از «جمّاع القرآن» نگارندگان آن باشد، [[نگارش]] و نیز تشویق به تلاوت قرآن از روی مصحف در زمان پیامبر{{صل}} هیچ دلالتی بر یکسان بودن ترتیب سور آن با ترتیب کنونی ندارد.
| |
| #[[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ}}<ref>سنن الترمذی، ج ۱، ص۱۵۶. </ref> و چون [[سوره حمد]] نخستین [[سوره]] نازل شده نیست، پس [[فاتحة الکتاب]] بودن آن به علت ترتیب کنونی [[قرآن]] در [[زمان]] آن [[حضرت]] است؛<ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۴۱ - ۴۲؛ دراسات قرآنیه، ص۸۲؛ نمونه، ج ۱، ص۸ - ۹. </ref> ولی این دلیل نیز تمام نیست، چون اولاً برخی سوره حمد را نخستین سوره در [[ترتیب نزول]] دانستهاند و شاید عنوان فاتحه الکتاب بدین سبب باشد. ثانیاً این [[روایت]] حداکثر توقیفی بودن سوره حمد در آغاز قرآن را ثابت میکند؛ لذا [[باقلانی]] با اینکه در جاهای مختلف الانتصار بر [[اجتهادی]] بودن ترتیب [[سورهها]] [[اصرار]] دارد،<ref>نک: الانتصار، ج ۱، ص۶۰، ۲۷۹، ۲۸۸. </ref> احتمال توقیفی بودن آغاز و پایان قرآن را تقویت میکند؛ زیرا در آغاز و پایان همه مصاحف فاتحه الکتاب والناس بوده است. <ref>الانتصار، ج ۱، ص۲۸۷. </ref>
| |
| #[[آیات]] [[تحدی]] و آیاتی که در آنها از قرآن با عنوان «کتاب» یاد شده است و نیز [[حدیث متواتر]] [[ثقلین]] که در آن [[کتاب خدا]] در کنار [[عترت]] آمده است دلالت دارند که جمع و تألیف قرآن در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} بوده و بعید است مراد از کتاب مجموعه ای نامرتب باشد؛<ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷؛ البیان، ص۲۵۲؛ نمونه، ج ۱، ص۱۱؛ متی جمع القرآن، ص۱۸. </ref> هرچند با دلیل یاد شده و برخی دیگر از [[ادله]] پیش گفته نمیتوان جمع قرآن در زمان رسول خدا{{صل}} را با ترتیب کنونی ثابت کرد؛ ولی اصل [[تدوین قرآن]] در زمان آن حضرت ثابت میشود، مگر اینکه گفته شود آیات تحدی و اطلاق کتاب بر قرآن در دوران مکی نیز با وجود جمع نشدن قرآن در یک مجموعه بوده است. افزون بر اینکه تحدی به خود آیات و سورهها بوده است نه ترتیب موجود بین آنها. <ref> التمهید، ج ۱، ص۲۸۵ - ۲۸۶. </ref>
| |
| #روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} که [[قرآن]] را با ترتیب کنونی به ۴ قسمت (سبع طُوَل، مئین، [[مثانی]] و مُفصّلات) قسمت کرده است <ref>الکافی، ج ۲، ص۶۰۱؛ مسند احمد، ج ۴، ص۱۰۷؛ برای دیدن منابع این حدیث نک: البرهان، ص۲۴۴. </ref> و از [[نظم]] قرآن در مجموعهای منسجم با ترتیب کنونی حکایت میکند؛ ولی [[اضطراب]] متن [[روایت]] در نقلهای مختلف، [[اجمال]] و قابلیت انطباق آن با مصحف [[عثمانی]] و [[مصحف]] [[ابن مسعود]] <ref> برای دیدن ترتیب مصحف ابن مسعود نک: التمهید، ج ۱، ص۳۱۲ - ۳۱۴، ۳۲۶ - ۳۳۱. </ref> و [[اُبیّ بن کعب]] <ref>برای دیدن ترتیب مصحف ابی نک: التمهید، ج ۱، ص۳۲۳ - ۳۲۴، ۳۲۶ - ۳۳۱. </ref> از اشکالاتیاند که بر روایت مذکور، وارد شدهاند. <ref>برای تفصیل بحث نک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۱۷۶ - ۱۷۸. </ref>
| |
| #بنا به [[نقلی]] [[پیامبر]]{{صل}} ۷ [[سوره]] طولانی قرآن <ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۱، ص۴۰۴؛ المصنف، عبدالرزاق، ج ۲، ص۱۴۷ - ۱۴۸. </ref> را در یک رکعت خواند. این نقل، ۷ سوره را با ترتیب کنونی یاد میکند. مشابه این روایت در سورههای مفصل نیز آمده است <ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۱، ص۴۰۴. </ref> که موارد یاد شده بر شناخته شدن ترتیب کنونی در آن [[زمان]] دلالت دارند؛ نیز روایتی که دلالت دارد قرآن در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} به ۷ جزء تقسیم شده بود <ref>نک: مسند احمد، ج ۴، ص۳۴۳؛ البرهان، ج ۱، ص۲۴۷، ۲۵۰؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۵۵. </ref> و [[ابن حجر]] بعد از نقل آن، آن را دلیل توقیفی بودن ترتیب [[سورهها]] میداند. <ref>فتح الباری، ج ۹، ص۳۶ - ۳۷. </ref> به نظر میرسد نقلهای یاد شده، بر فرض [[صحت]]، توقیفی بودن همه [[سورههای قرآن]] را به گونه موجبه کلیه ثابت نمیکنند، چنان که [[زرقانی]] ذیل [[حدیث]] تقسیم قرآن به ۷ جزء به این مطلب تصریح کرده است،<ref>مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱. </ref> افزون بر اینکه خواندن [[رسول خدا]] ۷ [[سوره]] طولانی (بیش از ۱۰ جزء) را در یک رکعت بعید به نظر میرسد.
| |
| #[[روایت]] ابیّ بن کعب که با ذکر [[سورهها]] با ترتیب کنونی [[فضیلت]] قرائت آنها را بیان میکند از دیگر [[ادله]] مدعیان توقیفی بودن ترتیب سورههاست؛<ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۷۲ - ۷۳. </ref> ولی مجعول بودن یا دست کم [[ضعف]] سندِ روایت یاد شده و نیز احتمال نقل به معنا و چینش ذکر [[ثواب]] سورهها بر اساس چینش کنونی [[قرآن]]، از اشکالاتیاند که بر آن وارد شدهاند<ref>برای تفصیل بحث و دیدن اشکالات دیگر ر.ک: پژوهشی در مصحف علی{{ع}}، ص۱۸۳ - ۱۸۴. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref> | |
| ====[[دلیل عقلی]] و [[کلامی]]====
| |
| قرآن [[قانون اساسی]] [[اسلام]] و [[معجزه]] [[ابدی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، از اینرو و با توجه به اهتمام فراوان رسول خدا{{صل}} و [[مسلمانان]] به قرآن و وجود نوشت ابزار کافی برای [[نوشتن]] قرآن، عقلاً نمیتوان پذیرفت که آن [[حضرت]] قرآن را جمع نکرده، از [[دنیا]] برود و آن را در معرض ضایع شدن قرار دهد. <ref>سعد السعود، ص۱۹۲؛ البیان، ص۲۵۲؛ حقائق هامه، ص۸۱ - ۸۲؛ الاجتهاد والتقلید، ص۳ - ۴. </ref> ادامه داشتن [[نزول قرآن]] در [[زمان حیات پیامبر]]{{صل}} نیز نمیتواند دلیل بر ترک این مهم باشد،<ref>التمهید، ج ۱، ص۲۸۶؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص۲۴۸ - ۲۴۹. </ref> همانگونه که این امر در چینش [[آیات]] در [[زمان]] آن حضرت خللی ایجاد نمیکرد؛ افزون بر اینکه [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} [[مصحف]] [[عثمانی]] را [[تأیید]] و ترتیب کنونی قرآن را پذیرفتهاند. <ref>الکافی، ج ۲، ص۶۱۹؛ سعد السعود، ص۲۷۸؛ التبیان، ج ۹، ص۴۹۵؛ ر. ک: تذکرة الفقهاء، ج ۳، ص۱۴۱. </ref> اگر این تدوین و ترتیب در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} و زیر نظر آن حضرت انجام نگرفته بود، [[امامان]]{{عم}} آن را بازگو میکردند. <ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص۸۹ - ۹۰. </ref> به هر روی اظهار نظر [[قطعی]] در این مسئله، دشوار است، از این رو زرکشی گاهی به توقیفی بودن <ref>البرهان، ج ۱، ص۲۳۷، ۲۵۹ - ۲۶۱. </ref> و گاهی برخلاف آن <ref> البرهان، ج ۱، ص۲۶۰. </ref> نظر میدهد؛ ولی بدون تردید [[تأیید]] [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} از [[مصحف]] [[عثمانی]] و [[دلیل عقلی]] یاد شده [[گواه]] توقیفی بودن چینش [[سوره]] هایند و دلالت دارند که همه [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] در [[زمان رسول خدا]] با دقت تمام [[نگارش]] شدهاند <ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۱ - ۲۱۸، ۲۲۰. </ref> و [[ادله]] و قراین [[نقلی]] زیادی که به بخشی از آنها اشاره شد تأییدی بر این دیدگاهاند<ref>برای دیدن دیگر ادله نک: حقائق هامه، ص۶۴ - ۱۰۴. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| ===[[اجتهادی]] بودن ترتیب همه [[سورههای قرآن]]===
| |
| جمعی به اجتهادی بودن ترتیب کنونی [[قرآن]] معتقدند؛ [[مالک]]، [[طبری]]،<ref>ترجمه تفسیر طبری، ص۷ - ۸؛ البرهان، ج ۱، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ نک: تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹. </ref> [[ابن فارس]] <ref>البرهان، ج ۱، ص۲۵۸ - ۲۵۹. </ref>، [[مکی بن ابی طالب]] <ref>المحررالوجیز، ج ۱، ص۴۹ - ۵۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۵۹؛ کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵. </ref>، [[عزالدین بن عبدالسلام]] <ref>فوائد فی مشکل القرآن، ص۶۷؛ کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵. </ref>، [[خطّابی]]<ref>نک: تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹. </ref> و از بزرگان [[شیعه]] [[محدث نوری]] <ref> فصل الخطاب، ص۴. </ref>، [[علامه طباطبایی]]،<ref> المیزان، ج ۱۲، ص۱۲۱. </ref> استاد [[محمد هادی معرفت]] <ref>التمهید، ج ۱، ص۲۷۳. </ref> و جمعی دیگر، بر این باورند. در میان قدما [[قاضی ابوبکر]] ضمن تأکید بر توقیفی بودن ترتیب آیات <ref>الانتصار، ج ۱، ص۲۹۲ - ۲۹۹. </ref> بارها بر اجتهادی بودن ترتیب [[سورهها]] تأکید میکند. <ref>الانتصار، ج ۱، ص۶۰، و ۲۷۹ - ۲۸۸. </ref> این قول به [[جمهور]] نسبت داده شده است،<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۴ - ۱۶۵. </ref> هرچند در این نسبت تردید است و به نظر بیشتر ناشی از ذکر [[روایات]] جمع قرآن پس از [[پیامبر]] و [[سکوت]] در برابر آن هاست نه تصریح به این دیدگاه.
| |
| | |
| مهمترین ادله این گروه عبارتاند از:
| |
| #[[روایات]] جمع قرآن پس از [[پیامبر]]{{صل}} توسط [[زید بن ثابت]]؛ این روایات دلالت دارند که در [[زمان پیامبر]]{{صل}} [[قرآن]] در [[حافظه]] افراد نگهداری میشد. در دوران [[ابوبکر]] در [[جنگ]] یمامه شمار فراوانی از [[حافظان قرآن]] [[شهید]] شدند. [[خلیفه]] با هشدارِ عمر از [[ترس]] ضایع شدن قرآن به [[فکر]] جمع قرآن افتاد و [[زید بن ثابت]] با عدهای ([[سعید بن عاص]]، [[عبدالرحمن بن حارث بن هشام]] و [[عبدالله بن زبیر]]) به دستور ابوبکر این کار را انجام دادند و بدین ترتیب نسخهای از قرآن را نگاشتند. این نسخه ابتدا نزد ابوبکر و پس از وی نزد عمر و سپس نزد دخترش [[حفصه]] نگهداری میشد. <ref>صحیح البخاری، ج ۶، ص۹۸ - ۹۹؛ فضائل القرآن، ص۷۴ - ۷۵؛ کنزالعمال، ج ۲، ص۵۷۱. </ref> بنا به گزارش [[یعقوبی]] این کار را گروهی متشکل از ۲۵ نفر از [[قریش]] و ۵۰ نفر از [[انصار]] به [[سرپرستی]] زید عهدهدار شدند و ابوبکر به آنها دستور داد قرآن را بنویسند و بر سعید بن عاص که مردی [[فصیح]] بود عرضه کنند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۵. </ref> گفته شده: این گروه هر [[روز]] در [[مسجد]] گردهم میآمدند و کسانی که [[آیه]] یا سورهای از قرآن در [[اختیار]] داشتند نزد آنها میآورند و با ارائه دو [[شاهد]] بر هر آیه یا سوره، از آنها دریافت میشد. <ref> الاتقان، ج ۱، ص۱۵۷؛ التمهید، ج ۱، ص۲۹۹. </ref> تنها دو آیه پایانی [[سوره برائت]] را از [[خزیمة بن ثابت]] به دلیل آنکه پیامبر [[شهادت]] او را دو شهادت به حساب آورده بود بدون ارائه شاهدی دیگر پذیرفتند؛<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۲۱۱؛ فتح الباری، ج ۹، ص۱۳؛ عمدة القاری، ج ۱۸، ص۲۸۲. </ref> ولی وجود برخی نکات [[تأمل]] برانگیز در این روایات سبب تردید محققان در آنها شده است؛ از جمله:
| |
| ##با وجود پرشمار بودن روایات جمع قرآن بعد از پیامبر{{صل}}،<ref> نک: کنز العمال، ج ۲، ص۵۷۱ - ۵۹۰. </ref> وجود تناقض بین این [[روایات]] و [[اضطراب]] متن سبب تردید در [[درستی]] آنها میشود. <ref>برای دیدن این تناقضات ر.ک: البیان، ص۲۴۷ - ۲۵۲؛ تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۲ - ۲۵۶. </ref> برخی نخستین جمع قرآن را مربوط به [[زمان ابوبکر]] و بعضی مربوط به [[زمان عمر]] و برخی به [[زمان عثمان]] میدانند. از برخی از این روایات برداشت میشود که بعضی از [[آیات قرآن]] تا زمان عثمان فقط در سینه افراد نگهداری شده و تدوین نشده بوده است؛ همچنین تناقضات دیگری نیز در این روایات دیده میشوند. <ref>نک: الایضاح، ص۲۲۲ - ۲۲۳؛ البیان، ص۲۴۵ - ۳۵۲. </ref> گفتنی است هرچند برخی محققان درصدد پاسخ از بعضی از این اشکالات برآمدهاند؛<ref>نک: التمهید، ج ۱، ص۲۸۵. </ref> ولی [[تأمل]] در مجموعه این روایات تردیدهایی باقی میگذارد. برخی از این روایات که زید یا فرزندش [[خارجه]] آنها را نقل کردهاند سعی دارند با بزرگنمایی کار و بازگویی [[دشواری]] آن، برای زید فضیلتسازی کنند؛ به گونهای که حتی در برخی از آنها [[همراهی]] و کمک دیگران نادیده گرفته شده است یا اوراق اصلی و منبع اساسی زید را دست کم و ناچیز جلوه میدهد تا بزرگی کار خود را نمایان سازد، [[غافل]] از آنکه نوشتههای [[قرآن]] که در حضور شخص [[پیامبر]]{{صل}} تدوین شده بود در [[اختیار]] [[زید]] و دیگر همکارانش بود و چنین نبود که زید آن را از میان شاخههای خرما و استخوان پارهها و سینههای افراد گرد آورده باشد،<ref>المقنع، ص۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۵۶. </ref> زیرا هرچند از شاخههای خرما، استخوانها، تکههای چوب و سنگهای نازک به عنوان نوشت ابزارهای قرآن در برخی روایات یاد شده است، در آن روزها نوشت ابزار نرم مانند کاغذ و چرم در [[مکه]] و [[مدینه]] فراوان بوده است و بسیاری از نامههای [[رسول خدا]]{{صل}}، بر روی چرمهای آماده نوشته میشد و چنان که برخی محققان [[شیعه]] <ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸؛ حقائق هامه، ص۱۲۷. </ref> و [[سنی]] <ref>نک: جمع القرآن، ص۳۴ - ۳۵؛ دفاع از قرآن، ص۱۷۸. </ref> بیان کردهاند نوعاً از آنها استفاده میشده است. دقت در روایتی که [[پیامبر]]{{صل}} در آن به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[وصیت]] میکند تا [[قرآن]] را که در پشت بستر آن [[حضرت]] است جمع کند، این مطلب را به خوبی [[تأیید]] میکند. <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۴۵۱؛ الصافی، ج ۱، ص۴۰. </ref> اگر قرار بود همه قرآن در نوشت ابزارهای سخت نوشته شده باشد طبیعتاً میبایست حجم زیادی را اشغال کند، در حالی که طبق [[روایت]] یاد شده همه آن در یک پارچه وجود داشته است. <ref>نک: تفسیر قمی، ج ۲، ص۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص۴۸. </ref> مشکل دیگر تردیدی است که برپایه برخی از این [[روایات]]، از [[ابوبکر]] یا زید برای انجام این کار به سبب [[بدعت]] بودن آن دیده میشود، با اینکه قبلاً در [[زمان پیامبر]]{{صل}} قرآن بارها مقابله و [[حفظ]] و نوشته شده بود و تمامی [[آیات]] و دست کم بسیاری از [[سورهها]] مشخص شده بود، بنابراین، [[نوشتن]] و جمع قرآن کار تازهای نبود تا بدعت باشد؛ زیرا قبلاً نسخههایی از قرآن تهیه شده بود و نسخه اصلی آن نزد پیامبر{{صل}} نگهداری میشد و به گفته [[زرقانی]]، جمع قرآن کاری نو و بدعتی در [[اسلام]] نبود، بلکه [[تشریع]] آن براساس قواعدی بود که [[رسول خدا]]{{صل}} با نوشتن قرآن و [[برگزیدن]] نویسندگان [[وحی]] پایه گذاشت؛<ref>نک: مناهل العرفان، ج ۱، ص۲۴۶ - ۲۵۰، ۲۵۴. </ref> همچنین [[هراس]] از نابودی قرآن آن گونه که عمر گفته نمیتواند [[انگیزه]] اصلی جمع قرآن باشد؛ به ویژه که میدانیم نسخه ای که ابوبکر آن را تهیه کرد هرگز در [[اختیار]] عموم قرار داده نشد. <ref>دراسات قرآنیه، ص۸۷. </ref> افزون بر اینکه بر فرض، جمع قرآن را در آن [[زمان]] کاری نو و بیسابقه بدانیم [[ضرورت]] آن بسیار روشن بود و آن گونه که این [[روایات]] حکایت میکنند پیچیده نبود. احتمالاً کسب فضیلتِ در [[اختیار]] داشتن نسخه ای از [[قرآن]] همانند دیگر [[صحابه]] برجسته و در اختیار داشتن قرآن، [[انگیزه]] دستگاه [[حاکم]] در این کار بوده است. <ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸-۳۰۹، ۳۲۹ - ۳۳۲. </ref> | |
| ##[[سعید بن عاص]] که مطابق نقل [[یعقوبی]]، [[ابوبکر]] دستور داد قرآن را بر او عرضه کنند <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۵. </ref> در آن [[زمان]] حدود ۱۰ سال داشته است. <ref>الطبقات، ج ۵، ص۳۱؛ الاصابه ج ۳، ص۹۰. </ref> البته وی براساس روایات، در ماجرای [[توحید]] مصاحف توسط [[عثمان]] حضور داشته است <ref>فتح الباری، ج ۹، ص۱۶. </ref> که احتمالاً ذکر او در اینجا به سبب خلط این دو جریان باشد. | |
| ##این روایات با [[اجماع]] [[مسلمانان]] مبنی بر [[اثبات]] قرآن با [[تواتر]] [[مخالفت]] دارند؛ زیرا در آنها آمده است که با [[شهادت]] دو نفر و حتی در برخی موارد با شهادت یک نفر قرآن ثبت میشد. توجه به این اشکال سبب شده است که برخی به توجیه ثبت قرآن با شهادت دو [[شاهد]] بپردازند و دو شاهد را به [[حفظ]] و [[کتابت]] <ref>تاریخ قرآن، معرفت، ص۸۹. </ref> یا شهادت به اینکه [[نوشتن]] در حضور [[پیامبر]] انجام شده است <ref>جمال القراء، ج ۱، ص۲۶۱. </ref> یا شهادت بر اثبات یکی از وجوه [[قرائت]]<ref>فتح الباری، ج ۹، ص۱۲؛ تحفة الاحوذی، ج ۸، ص۴۰۸. </ref> یا شهادت به اینکه نوشتهها مطابق با آخرین عرضه بر پیامبر{{صل}} بوده است <ref>ر. ک: الاتقان، ج ۱، ص۱۵۷ - ۱۵۸. </ref> [[تفسیر]] کنند، از این رو نویسنده مقدمة المبانی بعد از توجیه این روایات مینویسد: مگر ممکن است آیهای را با شهادت یک یا دو نفر نوشته باشند؟<ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۸. </ref> [[محمد هادی معرفت]] در پاسخ به اشکال یاد شده تواتر را در اینجا تواتر مصطلح ندانسته، بلکه مقصود از تواتر را [[یقین]] به [[نص قرآن]] دانسته که به [[باور]] ایشان با [[شهادت]] گروهی و [[تأیید]] گروه دیگر به دست میآید؛ به ویژه که این گروه [[صحابه]] برجسته [[رسول خدا]]{{صل}} باشند. <ref>التمهید، ج ۱، ص۲۸۶. </ref> این سخن برخلاف آن چیزی است که از [[روایات]] جمعِ [[قرآن]] برداشت میشود؛ زیرا این روایات در شهادت دو [[عادل]] [[صراحت]] دارند نه چیزی بیش از آن. <ref>نک: کنزالعمال، ج ۲، ص۵۷۴ - ۵۷۹. </ref>
| |
| ##در دلیلی که در این روایات برای جمع قرآن بیان شده است (کشته شدن بسیاری از [[حافظان قرآن]] در [[جنگ یمامه]]) مناقشه شده است؛ زیرا در فهرست شهدای این جنگ نام افراد معدودی ذکر شده است که احتمال [[حافظ]] بودن اغلب قرآن را داشتهاند،<ref>نک: البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶. </ref> هرچند این ادعا که شهدای این جنگ غالباً تازه [[مسلمانان]] بودهاند <ref>تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۳؛ درآمدی بر تاریخ قرآن، ص۷۲. </ref> نیز پذیرفتنی نیست. <ref>نک. البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶. </ref>
| |
| #دلیل دیگر [[مخالفان]] جمع قرآن در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] [[زید بن ثابت]] است که [[پیامبر]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت، در حالی که قرآن گردآوری نشده بود؛ ولی اولاً این روایت با روایات دیدگاه نخست [[تعارض]] دارد؛ از جمله روایتی از خود زید که میگوید: ما در زمان رسول خدا قرآن را گردآوری میکردیم. <ref>مسند احمد، ج ۵، ص۱۸۵؛ المستدرک، ج ۲، ص۲۲۹. </ref> ثانیاً [[راوی]] آن زید است که احتمالا درصدد بزرگنمایی کار خودش بوده است. ثالثاً در مدعا صراحت ندارد؛ زیرا احتمال دارد مراد این باشد که در [[زمان]] آن [[حضرت]] قرآن میان دو جلد <ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۲. </ref> یا در یک [[مصحف]] گردآوری نشده بود <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۵۵. </ref> یا نتوانستند قرآن [[منظم]] یا مدونی از نظر [[سورهها]] فراهم آورند، هرچند رسول خدا{{صل}} آنها را به [[نظم]] و ترتیب خاصی درباره [[آیات]] <ref>التفسیر الحدیث، ج ۶، ص۱۲۴. </ref> و سور [[آگاه]] ساخت <ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۷ - ۲۲۸. </ref>.
| |
| #گفته شده است که در [[زمان پیامبر]]{{صل}} چون [[قرآن]] در حال [[نزول]] بود، جمع و تألیف [[قطعی]] آن امکان نداشت؛ ولی به نظر میرسد با توجه به [[روایات]] [[تقسیمات قرآن]] و برخی روایاتی که پیشتر به آنها اشاره شد ترتیب کلی [[آیات]] و [[سورهها]] به ویژه در سالهای آخر [[عمر رسول]] [[خدا]]{{صل}} که بیشتر قرآن نازل شده بود مشخص بود و [[نظم]] قرآن شکل گرفته بود و چنان که در برخی روایات آمده است [[پیامبر]]{{صل}} با نزول [[سوره]] جدید دستور میداد آن را کنار فلان سوره <ref>مناهل العرفان، ج ۱، ص۲۴۷. </ref> قرار دهند. به گفته [[ابن انباری]] [[جبرئیل]]، پیامبر{{صل}} را از جایگاه سورهها و آیات باخبر میکرد. <ref>البرهان، ج ۱، ص۲۶۰. </ref> گفتنی است [[مخالفان]] [[جمع قرآن در زمان پیامبر]]{{صل}} مشابه این پدیده یعنی قرار دادن برخی آیات در سورهها را با استناد به روایات در تنظیم سورهها پذیرفتهاند،<ref>دراسات قرآنیه، ص۸۰. </ref> با اینکه براساس برخی روایات گاه آیهای بعد از چندین سال به سوره ای ملحق میشد،<ref>نک: التمهید، ج ۱، ص۳۷۹. </ref> هرچند به نظر این امر کمتر رخ داده است.
| |
| #طبق [[روایات شیعه]] <ref>الصافی، ج ۱، ص۱؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص۲۴۹؛ تدوین القرآن، ص۳۴۳ - ۳۴۴. </ref> و بسیاری از [[اهل سنت]] <ref>ر. ک: المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۷، ص۱۹۷؛ المصاحف، ج ۱، ص۱۶۹ - ۱۷۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۴، ص۲۲. </ref> جمع قرآن نخستین بار بعد از پیامبر{{صل}} توسط [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر اساس [[ترتیب نزول]] انجام شده است، بنابراین، ترتیب قرآن توقیفی نیست و جمع قرآن در زمان پیامبر{{صل}} انجام نشده است؛<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج ۴۱، ص۱۴۹؛ علوم القرآن، ۱۱۴ - ۱۱۵. </ref> ولی همان گونه که روایات [[مصحف امام علی]]{{ع}} دلالت دارند [[مصحف]] آن [[حضرت]] تنها قرآن نبوده است و افزون بر متن [[قرآن]]، مشتمل بر تفسیر، [[تأویل]]، توضیح [[احکام]]، [[ناسخ و منسوخ]]، [[سبب نزول]] و ذکر نام اشخاصی نیز بوده که [[آیات]] درباره آنان نازل شده است. <ref>نک: التمهید، ج ۱، ص۲۸۸ - ۲۹۵؛ حقائق هامه، ۱۵۳ - ۱۷۲؛ روح المعانی، ج ۱، ص۴۱. </ref> | |
| #از دیگر [[ادله]] توقیفی نبودن ترتیب [[سورهها]] [[اختلاف]] مصاحف [[صحابه]] در این جهت است؛ زیرا اگر [[نظم]] سورهها به [[دستور پیامبر]]{{صل}} بود قطعا صحابه با آن [[مخالفت]] نمیکردند؛ ولی اولاً دلیل این مدعا برخی [[اخبار]] غیر معتبر است که نمیتوان در این امر مهم به آنها [[اعتماد]] کرد. ثانیاً در مقابل، اخباری بیانگر عدم [[اختلاف]] بین آنها هستند. ثالثاً عده ای معتقدند اختلاف یاد شده مربوط به قبل از آخرین باری است که [[جبرئیل]] قرآن را بر [[پیامبر]]{{صل}} عرضه کرد وگرنه در آخرین بار، [[جبرئیل]] قرآن را بر آن [[حضرت]] با ترتیب کنونی عرضه کرد و برخی اخبار این مطلب را [[تأیید]] میکنند. <ref>نک: تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۳ - ۴۴؛ نیز نک: الانتصار، ج ۱، ص۲۷۹ - ۲۸۲. </ref> به [[باور]] [[ابن شهر آشوب]] پیامبر{{صل}} در هر سال قرآن را یک بار و در سال [[رحلت]] آن را دو بار به ترتیب کنونی بر جبرئیل خواند. <ref>متشابه القرآن، ج ۲، ص۷۷. </ref> مشابه این معنا را [[بخاری]] نیز نقل کرده است؛<ref>صحیح البخاری، ج ۶، ص۱۰۲ - ۱۰۳. </ref> افزون بر اینکه احدی، نه قائلان به توقیفی بودن ترتیب سور و نه غیر ایشان هرگز مراعات این ترتیب در [[کتابت قرآن]] را لازم نمیدانند،<ref>الانتصار، ج ۱، ص۲۸۰. </ref> لذا ضرورتی بر مراعات آن توسط نگارندگان مصاحف نبوده است.
| |
| #اگر در ترتیب سورهها نصی از پیامبر{{صل}} میبود قطعا میبایست به ما رسیده باشد و مانند ترتیب آیات در آن اختلاف نبود؛<ref> الانتصار، ج ۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱. </ref> ولی پاسخ این مطلب روشن است؛ زیرا تنظیم قرآن توسط [[رسول خدا]]{{صل}} به تدریج انجام شده است و [[ادله عقلی]] و قراین و شواهد [[نقلی]] متعددی که پیشتر به آنها اشاره شد [[گواه]] بر آناند.
| |
| | |
| شایان ذکر است اینکه [[خلفا]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} در خصوص [[قرآن]] کاری انجام دادهاند مثلاً [[ابوبکر]] برای خود [[صُحُف]] یا مصاحفی تدوین کرد و [[عثمان]] برای [[رفع اختلاف]]، مصاحف را یکی کرد، جای تردید نیست؛ ولی بعدها احتمالاً برخی برای فضیلتسازی کوشیدند با بزرگنمایی، کارهای انجام گرفته در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را نادیده گرفته، هرکسی [[شخصیت]] [[محبوب]] خود را «نخستین جامع قرآن» معرفی کند، از این رو برخی ابوبکر، برخی دیگر عمر و برخی عثمان را نخستین جامع قرآن معرفی میکنند.
| |
| | |
| به هر روی بر فرض [[صحت]] [[روایات]] جمع قرآن در [[زمان ابوبکر]] او نیز مانند دیگر [[صحابه]] پس از رسول خدا{{صل}} کوشید تا [[قرآنی]] شخصی در ضمن صحیفههایی پراکنده <ref>مقدمتان فی علوم القرآن، ص۱۸؛ ر. ک: التحریر والتنویر، ج ۱، ص۵۱؛ دراسات قرآنیه، ص۸۶. </ref> یا در مجموعه ای میان دو جلد <ref>ر. ک: مناهل العرفان، ج ۱، ص۲۵۰؛ المصاحف، ج ۱، ص۱۵۳ - ۱۵۵. </ref> برای خود فراهم کند، از این رو آن را در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار نداد و پس از او نیز به عمر که در این کار او را [[همراهی]] کرد منتقل شد و بعد از عمر نزد دخترش [[حفصه]] بود و عثمان در [[توحید]] مصاحف از آن استفاده کرد و پس از [[مرگ]] حفصه توسط [[مروان]] از بین برده شد. <ref>المصاحف، ج ۱، ص۱۶۶ - ۱۶۹؛ دراسات قرآنیه، ص۸۶. </ref> شاید بتوان روایتی را مؤیدی بر این مدعا دانست که میگوید: ابوبکر خود شخصاً مصحفی نگاشت و از [[زید بن ثابت]] خواست در آن نظر کند و زید نپذیرفت تا اینکه ابوبکر، عمر را واسطه کرد و زید این کار را کرد. <ref>جمال القراء، ج ۱، ص۲۶۴. </ref> گفتنی است که بنا به روایتی نخستین بار عمر به جمع قرآن پرداخت. <ref>المصاحف، ج ۱، ص۱۷۰ - ۱۷۱؛ کنزالعمال، ج ۲، ص۵۷۸. </ref> [[طبری]] [[معتقد]] است این نسبت از آن روست که هرچند کار جمع قرآن در نوشت ابزارهای مختلف در [[زمان ابوبکر]] به پایان رسید؛ ولی عمر بعد از [[ابوبکر]] آن را در یک [[مصحف]] قرار داد. <ref>جامع البیان، ج ۱، ص۲۱. </ref> [[ابن حجر]] و به تبع او [[سیوطی]] با اشکال بر این [[روایت]] به سبب منقطع بودن بر این باورند که این روایت بدین معنا است که عمر برای اولین بار به ابوبکر اشاره کرد تا [[قرآن]] را جمع آوری کند، ref>فتح الباری، ج ۹، ص۱۰؛ [[الاتقان]]، ج ۱، ص۱۵۵. </ref> در هر حال به احتمال زیاد [[هدف]] اصلی این گونه [[روایات]] ثبت [[فضیلت]] «نخستین جامع قرآن» برای افرادی خاص است.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| ===[[اجتهادی]] بودن ترتیب برخی از [[سورههای قرآن]]===
| |
| جمعی از قرآنپژوهان به توقیفی بودن ترتیب بسیاری از سورههای قرآن معتقدند؛ اما در عین حال ترتیب برخی از [[سورهها]] مانند [[سوره توبه]] را اجتهادی و مربوط به دوران پس از [[پیامبر]] میدانند. [[بیهقی]]، [[ابن عطیه]] <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۵۰. </ref>، [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج ۹، ص۳۹. </ref>، [[سیوطی]]<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۷. </ref> و از معاصران [[ابن عاشور]]،<ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص۸۶ - ۸۷. </ref> [[زرقانی]]،<ref>مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۵۶ - ۳۵۷. </ref> [[رامیار]]<ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۹۵. </ref> و دکتر [[حجتی]]<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص۹۰ - ۹۳. </ref> از این گروهاند. دلیل این گروه برخی روایاتی است که تصریح میکند ترتیب بعضی سورهها اجتهادی است؛ از جمله برپایه روایتی [[ابن عباس]] از [[عثمان]] میپرسد: چرا [[سوره انفال]] را که از [[مثانی]] است با [[سوره توبه]] که از مئین است کنار هم آورده و بین آن دو با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> فاصله نینداخته و در سبع طُوال قرار دادید؟ عثمان پاسخ میدهد: زیرا درباره سوره توبه که از آخرین سورههای نازل شده بر پیامبر بود چیزی از [[رسول خدا]]{{صل}} به ما نرسیده بود و داستان هر دو [[سوره]] شبیه هم بود، از این رو آن دو را کنار هم نهادم. [[ابن عطیه]] [[معتقد]] است با توجه به [[اخبار]]، ترتیب سورههایِ سبع طُوال، [[حوامیم]] و مفصلات توقیفی است؛ ولی ترتیب برخی دیگر [[اجتهادی]] است؛<ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۵۰. </ref> ولی [[ابوجعفر بن زبیر]] معتقد است [[روایات]] بر بیش از آنچه ابن عطیه گفته است دلالت دارد. <ref>البرهان، ج ۱، ص۲۵۸. </ref> [[سیوطی]] با استناد به [[روایت]] [[ابن عباس]] نظر [[بیهقی]] را که به توقیفی بودن همه [[سورهها]] جز [[برائت]] و [[سوره انفال]] معتقد است آرامبخش [[دل]] میداند. <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۶۷. </ref> به نظر در این امر مهم نمیتوان بر [[خبر واحد]] ضعیفی [[اعتماد]] کرد که حتی براساس [[قواعد]] رجالی [[اهل سنت]] از طریق [[راوی]] مجهول الحالی ([[یزید الفارسی]]) نقل شده که او را کاتب [[عبیداللّه بن زیاد]] دانستهاند. <ref>التاریخ الکبیر، ج ۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸؛ الجرح والتعدیل، ج ۹، ص۲۹۳ - ۲۹۴؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱. </ref> [[باقلانی]] در مضمون این روایت تردید میکند و احتمال میدهد در نقل آن کم یا زیادی رخ داده باشد. <ref>الانتصار، ج ۱، ص۲۸۲. </ref> جای [[شگفتی]] است که ادعا میشود [[پیامبر]]{{صل}} ترتیب بخش بزرگی از [[قرآن]] را معین کرد؛ ولی ترتیب بخش اندک یا دو [[سوره توبه]] و [[سوره انفال]] را به [[اجتهاد]] [[صحابه]] واگذاشت؛ به ویژه که [[نزول]] [[سوره انفال]] در اوائل [[هجرت]] و در [[جنگ بدر]] بوده <ref>التحریر والتنویر، ج ۹، ص۶. </ref> و آن [[حضرت]] با توجه به روایات به [[رحلت]] خویش [[آگاه]] بودهاند<ref>نک: صحیح البخاری، ج ۶، ص۱۰۱ - ۱۰۲. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| | |
| ==جمع بین اقوال==
| |
| [[ابوجعفر بن زبیر]] بعد از پذیرش قول به تفصیل در پاسخ به این اشکال که پس چرا مشهور با وجود این همه [[ادله]]، به اجتهادی بودن نظر دادهاند میگوید: اجتهادی بودن بدین معنا نیست که چینش یکایک سورهها اجتهادی باشد و در [[صحت]] این نظر کافی است که چینش برخی از [[سورهها]] [[اجتهادی]] باشد. وی در ادامه، این [[اختلاف]] را لفظی میداند و بر این [[باور]] است که بین [[سورههای قرآن]] [[ارتباط]] وجود دارد، چون بر فرض قائل به اجتهادی بودن ترتیب سورهها باشیم باز منشأ [[اجتهاد]] [[صحابه]]، اشارات [[پیامبر]] بوده است، از این رو مالک با وجود آنکه به اجتهادی بودن [[معتقد]] است، تألیف [[قرآن]] را بر اساس قراین و اشاراتی میداند که صحابه از پیامبر{{صل}} شنیده بودند. سپس ارتباط موجود میان [[سوره انفال]] و [[سوره برائت]]، [[سوره طلاق]] و [[سوره تحریم]]، [[سوره تکویر]] و [[سوره انفطار]]، [[سوره ضحی]] و [[سوره انشراح]]، [[سوره فیل]] و [[سوره قریش]] و معوذتین و بسیاری دیگر از سورهها را تأییدی بر مدعایش میشمارد. <ref>البرهان فی تناسب سور القرآن، ص۷۳ - ۷۸. </ref> [[زرکشی]] نیز با وجود اظهار نظرهای مختلف در جایی با [[الهام]] از [[ابن زبیر]] [[اختلاف]] در این بحث را لفظی میداند،؛ چراکه به باور وی بر فرضِ صحت اجتهادی بودن ترتیب سور، قطعاً این کار با اشارات پیامبر{{صل}} بوده است<ref>البرهان، ج ۱، ص۲۵۷. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| | |
| ==[[توحید]] مصاحف و جمع قرآن در [[زمان عثمان]]==
| |
| در [[خلافت عثمان]] <ref>المرشد الوجیز، ص۵۸؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۸۳؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۳۵. </ref> از مناطق مختلف خبر میرسید که نو [[مسلمانان]] [[غیر عرب]] قرآن را با قرائتهای مختلف میخوانند؛<ref>نک: المصاحف، ج ۱، ص۱۷۵ - ۱۷۶، ۱۸۰؛ فتح الباری، ج۹، ص۱۴؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶؛ تاریخ قرآن، معرفت، ص۹۶ - ۹۹. </ref> از جمله [[حذیفه بن یمان]] (از [[اصحاب]] سرّ [[رسول خدا]]{{صل}} و [[یاران]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}) <ref>اختیار معرفة الرجال، ج ۱، ص۱۵۹. </ref> و [[سعید بن عاص]] که از [[جنگ]] ارمنستان بازمیگشتند خود دیدند که [[مردم]] هر شهری قرآن را با قرائتی میخوانند و قرائت خود را از دیگر [[قرائتها]] [[برتر]] میدانند، از این رو از [[عثمان]] خواستند برای جلوگیری از اختلاف چارهای بیندیشد. <ref>المقنع، ص۶؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۵۹. </ref> منشأ این [[قرائتها]] مصحفهایی بودند که برخی [[صحابه]] جمعآوری کرده بودند و با توجه به [[نفوذ]] گردآورندگان در میان [[مسلمانان]] جایگاهی ویژه پیدا کرده بودند،<ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۴۹. </ref> از این رو [[عثمان]] پس از [[مشورت]] با صحابه برجسته، چاره کار را در این دید که [[مصحف]] واحدی تهیه و نسخه برداری کند و در [[اختیار]] مسلمانان قرار دهد. وی [[فرمان]] داد [[قرآنی]] را که به دستور [[ابوبکر]] نوشته شده بود از [[حفصه دختر عمر]] به [[امانت]] گرفتند. ابتدا گروهی مرکّب از ۴ نفر از صحابه ([[زید بن ثابت]]، [[عبدالله بن زبیر]]، [[سعید بن عاص]] و [[عبدالرحمن بن حارث بن هشام]]) را [[مأمور]] کرد تا نسخههای [[قرآن]] را بنویسند. عثمان دستور داد که هرگاه این گروه اختلافی پیدا کردند، مورد [[اختلاف]] را به زبان [[قریش]] بنویسند. <ref>صحیح البخاری، ج ۶، ص۹۹، سنن الترمذی، ج ۴، ص۳۴۷ - ۳۴۸؛ غرائب القرآن، ج ۱، ص۲۷؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۱۹. </ref> سپس با توجه به نسخههای متعددی که نیاز بود نوشته و به اطراف فرستاده شود، دستیاران بیشتری لازم بود، به همین جهت برخی منابع تعداد آنان را ۱۲ نفر ذکر کردهاند. <ref>الطبقات، ج ۳، ص۵۰۲؛ فتح الباری، ج ۹، ص۱۶؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۹. </ref>
| |
| | |
| برخی گزارشها نشان میدهند که این انجمن، مصحف ابوبکر را اساس کار خود قرار داد؛ امّا از بررسی مصحف اُبیّ و مقابله آنها با نوشتههای موجود [[زمان رسول خدا]] نیز [[غافل]] نماند و همین روش، [[راز]] [[موفقیت]] عثمان در [[توحید]] مصاحف بود. <ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۲۳. </ref> برخی با استناد به قراین و شواهدی نه چندان [[استوار]]، ادعا کردهاند که گروه توحید مصاحف، [[مصحف امام علی]]{{ع}} را اساس کار خود قرار دادند <ref>تدوین القرآن، ص۳۳۶ - ۳۳۸. </ref> و آن [[حضرت]] نسخه ای از قرآن در اختیار داشته است که به امر [[پیامبر]]{{صل}} برخلاف [[ترتیب نزول]] تدوین شده بوده است و این نسخه غیر از [[مصحف علی]]{{ع}} است که گفته شده به [[ترتیب نزول]] تنظیم شده بوده است. <ref>تدوین القرآن، ص۳۵۱ - ۳۵۲. </ref> برخی این گفته [[سید بن طاوس]] را که [[عثمان]] [[قرآن]] را طبق نظر [[امیرمؤمنان]]{{ع}} جمع کرد، <ref>سعد السعود، ص۲۷۸. </ref> [[مؤیّد]] این مطلب گرفتهاند،<ref>کاوشی در جمع قرآن، ص۸۹. </ref> هرچند پذیرش این ادعا مشکل است، به هر حال روند [[توحید]] مصاحف مورد [[تأیید]] آن [[حضرت]] بوده است، در نتیجه ۴ نسخه از قرآن نوشته و به [[کوفه]]، [[بصره]] و [[شام]] <ref>المقنع، ص۹. </ref> فرستاده شد و عثمان نسخهای را که «امّ» یا «[[امام]]» نامیدند در [[مدینه]] نگه داشت. <ref>حواشی الشروانی، ج ۱، ص۱۵۲؛ مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴؛ تدوین القرآن، ص۲۷۳، ۳۱۵. </ref> بنا به برخی [[روایات]] سه نسخه از آن را نیز به [[مکه]]، [[یمن]] و [[بحرین]] فرستادند <ref>مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴؛ سعد السعود، ص۲۷۸. </ref> و به گفته [[یعقوبی]]، دو نسخه از آن را به الجزایر و [[مصر]] فرستادند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۷۰. </ref> احتمالاً این روایات مربوط به دورههای مختلف باشند. عثمان دستور داد نسخههای دیگر قرآن را که نزد [[مردم]] بود از بین بردند. <ref>الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۵. </ref> این کار (توحید مصاحف) مورد تأیید امیرمؤمنان{{ع}} <ref>السنن الکبری، ج ۲، ص۴۲؛ سعد السعود، ص۲۷۸؛ روح المعانی، ج ۱، ص۴۳. </ref> و [[صحابه]] بوده است. <ref>غرائب القرآن، ج ۱، ص۲۷. </ref> البته [[ابن مسعود]] احتمالاً از این رو که [[جوانی]] کم سن و سال و بیتجربه چون زید متولی این کار شده است ناراحت بود،<ref> المصاحف، ج ۱، ص۲۱ - ۲۳. </ref> بنابراین عثمان تنها مردم را بر یک [[مصحف]] و یک قرائت جمع کرد تا از [[اختلاف]] جلوگیری شود. <ref> المقنع، ص۷؛ المرشد الوجیز، ص۷۱؛ روح المعانی، ج ۱، ص۴۲ - ۴۳؛ تاریخ قرآن، معرفت، ص۱۰۱ - ۱۰۸. </ref> برخی با جمع بین روایاتِ جمع قرآن در دورههای مختلف، جمع قرآن را در سه دوره دانستهاند:
| |
| #جمع در [[زمان پیامبر]]{{صل}}؛ در این دوره [[قرآن]] در مدت ۲۳ سال به صورت پراکنده نازل میشد و [[پیامبر خدا]]{{صل}} آن را با آرامی بر [[مسلمانان]] میخواند و آنها آن را به [[ذهن]] میسپردند. افزون بر این [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[نوشتن]] [[وحی قرآن]] [[شتاب]] میکرد و به محض اینکه آیهای نازل میشد به [[کاتبان وحی]] [[فرمان]] میداد آیه را در جایگاهش قرار دهند و [[کتابت قرآن]] خیلی زود در همان دوران [[مکه]] آغاز شد. <ref>مسند احمد، ج ۱، ص۵۷، ۶۹؛ امتاع الاسماع، ج ۴، ص۲۳۸ - ۲۴۱؛ ر. ک: الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۲ - ۳۵۳. </ref> به گزارش [[بخاری]] از [[براء]]، هنگامی که آیه {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref> نازل شد [[پیامبر]]{{صل}} [[زید]] را فراخواند و به او فرمود تا [[لوح]] یا کتف و دوات بیاورد و آن را بنویسد. <ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۱۸۳. </ref> پس کاتبان وحی، آنچه را بر رسول خدا{{صل}} نازل شده بود در نوشت ابزارهای مختلف نوشتند و زمانی که [[وحی]] کامل شد و [[رحلت]] آن [[حضرت]] فرا رسید همه قرآن در پیش روی آن حضرت و با اشراف و [[نظارت]] کامل حضرت در صحیفههای متعدد نگاشته شده بود؛ ولی در یک [[مصحف]] گردآوری نشده بود و معنای سخن زید که پیامبر خدا{{صل}} از [[دنیا]] رفت و قرآن در یک چیز جمع نشده بود، همین است. این صحیفهها نزد رسول خدا{{صل}} در خانهاش ماند تا اینکه بعد از رحلتش به [[ابوبکر]] انتقال یافت. <ref>امتاع الاسماع، ج ۴، ص۲۳۸ - ۲۳۹؛ الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۴؛ معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۳. </ref>
| |
| #جمعآوری [[قرآن کریم]] در [[زمان ابوبکر]]؛ وی صحیفههای قرآن پیش گفته را در یک مصحف جمع کرد و این نخستین مصحف رسمی بود که [[دستگاه خلافت]] آن را تدوین کرد وگرنه پیش از این مصاحفی توسط برخی از [[صحابه]] مانند [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ابن مسعود]] تدوین شده بود <ref>الاستذکار، ج ۲، ص۴۸۵؛ الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴. </ref> و این [[مصحف]] تا [[زمان مرگ]] وی نزد او ماند و سپس به عمر و بعد به [[حفصه]] رسید. <ref>المعجم الکبیر، ج ۵، ص۱۴۷؛ کنزالعمال، ج ۲، ص۵۷۳؛ الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص۳۵۶. </ref>
| |
| #جمع قرآن در [[زمان عثمان]]؛ در این [[زمان]] در پی اختلافاتی که در مصاحف و به تبع آن در قرائتهای مختلف پیش آمده بود و خطری که از این ناحیه [[احساس]] میشد [[عثمان]] پس از [[مشورت]] با صحابه چاره کار را در این دید که مصحف واحدی را تهیه و نسخه برداری کند و در [[اختیار]] همه [[مسلمانان]] قرار دهد و این کار انجام شد. <ref>صحیح البخاری، ج ۶، ص۹۹؛ البدایة والنهایه، ج ۷، ص۲۴۲ - ۲۴۳؛ معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۸. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
| | |
| ==خاورشناسان و جمع قرآن==
| |
| جمع قرآن از مهمترین مباحثی است که خاورشناسان به آن توجه کردهاند؛ نخستین بار، [[تئودور نولدکه]] مستشرق آلمانی در فصل دوم کتابش [[تاریخ قرآن]] به مباحث جمع قرآن پرداخت. <ref>نک: تاریخ قرآن، نولدکه، ص۲۳۷ - ۴۳۳. </ref> سپس [[رژی بلاشر]] نیز در بخشی از مقدمه ترجمهاش از [[قرآن]]، مباحث جمع قرآن را بررسی کرد. این روند ادامه داشت تا اینکه در تحقیقات اخیر [[جان برتون]] اختصاصا موضوع جمع قرآن را مورد توجه قرار داد و کتابی با عنوان جمع و [[تدوین قرآن]] تألیف کرد.
| |
| | |
| بسیاری از [[مستشرقان]] معتقدند ترتیب [[سورههای قرآن]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به شکل کنونی نبوده و تلاش کردهاند توقیفی بودن ترتیب [[آیات]] [[سورهها]] را که از مهمترین اندیشههای مسلمانان درباره قرآن است، با [[هدف]] [[اثبات]] یکسان نبودن قرآن کنونی با قرآن عصر پیامبر{{صل}}، [[انکار]] کنند و این بدان جهت است که قرآن در میان [[کتابهای آسمانی]] جایگاهی ویژه دارد و تنها [[کتاب آسمانی]] است که [[آیات]] آن را [[پیامبری]] [[الهی]] از [[وحی]] دریافت کرده است و تاکنون کاملاً مصون مانده است؛ اما [[پیروان]] دیگر [[کتابهای آسمانی]] بر [[تحریف]] و حتی بعضا به آسمانی نبودن کتابهای خود معترفاند، از این رو برای گرفتن این امتیاز از [[قرآن]] با اهداف تبشیری به طرح شبهاتی مبنی بر [[تحریف قرآن]] پرداخته و در این خصوص در گردآوری شواهد و قراین [[تاریخی]] کوشیدهاند. <ref>دراسات قرآنیه، ص۱۶؛ مستشرقان و قرآن، ص۲۶۰. </ref> در اینجا به بررسی برخی [[شبهات]] مطرح شده توسط آنها میپردازیم. <ref>برای دیدن این شبهات و پاسخهای آنها نک: شبهات حول القرآن و تفنیدها، ص۶۳ - ۶۹؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص۳۸۶ - ۳۹۷. </ref>
| |
| #برخی [[مستشرقان]] با استناد به برخی [[روایات ضعیف]]، [[مصحف]] [[ابن مسعود]] را فاقد سورههای مُعَوَّذَتَیْن (از [[سورههای قرآن]] کنونی) دانستهاند؛ ولی این مطلب تنها توسط برخی نقلهای [[ضعیف]] گزارش شده است. <ref>مستشرقان و قرآن، ص۲۶۷ - ۲۶۸؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۵۳. </ref> افزون بر این به [[باور]] برخی بر فرض [[صحت]] [[روایت]] یاد شده، نبودن برخی از [[سورهها]] در برخی مصاحف چه بسا به سبب [[شهرت]] آنها و عدم نیاز به [[نوشتن]] بوده است نه قرآن ندانستن آنها،<ref>صحیح مسلم، ج ۶، ص۱۰۹. </ref> چنان که آورده اند: در مصحف ابن مسعود [[سوره حمد]] به سبب شهرتش نوشته نشده بود. <ref>تأویل مشکل القرآن، ص۴۷ - ۴۸. </ref>
| |
| #گفته شده است که پس از تکمیل نسخههای مصاحف نسخه ای را نزد [[عثمان]] آوردند و او گفت: چه [[نیکو]] و [[زیبا]] تهیه کردهاید؛ ولی در آن اشتباهی است که [[عرب]] با زبانش آن را درست تلفظ میکند؛<ref>نک. کنز العمال، ج ۲، ص۵۸۷؛ تاریخ القرآن، نولدکه، ص۴۴۳. </ref> ولی این روایت، ضعیف، منقطع و مضطرب است. [[آلوسی]] مینویسد: این روایت از عثمان صحیح نیست. <ref>روح المعانی، ج ۶، ص۲۳. </ref> به باور [[ابن تیمیه]] هیئت [[توحید]] مصاحف همگی از اهل لغت و [[ادب]] و [[فصاحت]] بودند و بسیار بعید است مرتکب [[اشتباه]] یا غلطی شوند که دیگران به آن پی ببرند و خود از آن [[غافل]] باشند. [[ابن انباری]] [[سند حدیث]] یاد شده را صحیح نمیداند و مدعی است محال است [[عثمان]] در [[قرآن]] غلطی را باقی گذاشته باشد که دیگران در [[آینده]] بخواهند آن را درست کنند. <ref>نک: التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۷۵؛ تدوین القرآن، ص۳۴۱ - ۳۴۳. </ref> [[روایات]] دیگری نیز از برخی از جمله [[عایشه]] نقل شده که بیانگر غلط بودن برخی آیاتاند که خاورشناسان آنها را دستاویزی برای ادعای [[تحریف در قرآن]] کردهاند که همگی این روایات از نظر سندی مخدوشاند؛ از جمله از عایشه نقل شده است که نویسندگان در تدوین برخی [[آیات]] اشتباه کردهاند. محققان صراحتا این ادعا و امثال آن را نادرست <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۷۵؛ نیز نک: تراثنا، ش ۳، ص۴۷ - ۵۱. </ref> و این روایات را جعلی و غیر قابل [[اعتماد]] میدانند. <ref>المنار، ج ۶، ص۶۴ - ۶۵. </ref> افزون بر اینکه [[تواتر]] قرآن و اعتماد آن بر [[حفظ]] و نقل شفاهی در ادوار مختلف افزون بر خط [[مصحف]]، از مهمترین ویژگیهایی است که [[خداوند]] به این [[امت]] ارزانی کرده است. <ref>النشر فی قرائات العشر، ج ۱، ص۱۶۲. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.]]</ref>
| |
|
| |
|
| ==سوره های قرآن== | | ==سوره های قرآن== |
خط ۲۴۰: |
خط ۱۵۱: |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| [[پرونده:000060.jpg|22px]] [[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[جمع قرآن (مقاله)|مقاله «جمع قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۹''']] | | # [[پرونده: 9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|'''فرهنگنامه علوم قرآنی''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|