حجاب در فقه اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

بر زن، واجب است تمامی بدن خود ـ جز صورت و دست از سر انگشتان تا مچ و نیز پا از سر انگشتان تا مچ ـ را از نامحرم بپوشاند. در وجوب پوشاندن صورت و دست‌ها از سر انگشت تا مچ و نیز قدم‌ها اختلاف است. مراد از نامحرم هر بیننده بالغ و نیز نابالغ ممیّز بجز شوهر و محارم است[۱].

به نصّ قرآن کریم ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۲] بر زن واجب نیست خود را از مردان ﴿غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ بپوشاند. در مراد از ﴿غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ اختلاف است. برخی آن را به پیر مردانی تفسیر کرده‌اند که بر اثر پیری زیاد رغبتی به زناشویی ندارند[۳].

پوشاندن موی اصلی از نامحرم واجب است؛ لکن در وجوب ستر موی مصنوعی، مویْ‌بند و زیور آلات متّصل به مو ـ با پوشیده بودن موی اصلی ـ اختلاف است. پیرزنانی که بر اثر پیری امیدی به ازدواج ندارند به نصّ قرآن کریم از حکم یاد شده مستثنا هستند و نمایاندن آن مقدار از مو که نپوشاندن آن برای پیرزنان، متعارف است ـ مانند بعض مو و ذراع ـ برای آنان جایز است، مشروط بر آنکه از این کار قصد خودنمایی نداشته باشند؛ هرچند پوشاندن آن مقدار نیز برای آنان افضل است[۴].[۵]

پیشینه حجاب

با توجه به شواهد و متون تاریخی، از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده‌اند تا پوششی مناسب برای خود فراهم کنند؛ انسان، نخست با برگ و پوست درختان و بعدها با پوست حیوانات و رفته رفته با تن‌پوش‌هایی که از بافته‌های دست تهیه می‌کرد، خود را می‌پوشاند[۶].

زنان یونانی در دوره‌های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می‌پوشاندند و سخن از حجاب در لابه‌لای کهن‌ترین نوشته‌های تاریخ‌نگاران یونانی به چشم می‌خورد[۷]. برای نمونه، زنان شهر «ثیب» در یونان دارای پوششی خاص بودند، به گونه‌ای که روی صورت را فرا می‌گرفت و مقابل چشم‌ها دو سوراخ بود تا بتوانند ببینند. همچنین حجاب در بین زنان سیبری، ساکنان آسیای صغیر و زنان شهرهای قلمرو ماد، پارسیان و اعراب وجود داشته و حجاب زنان رومانی از جلوه بیشتری برخوردار بوده است[۸]. چنان که در نقش برجسته‌ها و تندیس‌های پیش از میلاد می‌توان مشاهده نمود، پوشاک زنان ایرانی در دوره مادها از لحاظ شکل با پوشاک مردان یکسان بوده و مرد و زن، تنها با تفاوتی که در پوشش سر آنان وجود داشته از هم متمایز می‌شدند[۹]. لباس زنان اشکانی، پیراهنی گشاد، پرچین، آستین‌دار و بلند بود که تا زمین می‌رسید؛ آنان پیراهن دیگری نیز داشتند که روی اولی پوشیده و روی آن دو پیراهن، چادری به سر می‌کردند[۱۰].

با توجه به برخی نقوش به جامانده از دوره هخامنشیان، پوشش زنان بومی، جامه‌ای ساده و بلند، یا دارای راسته‌چین و آستین کوتاه بوده است؛ در این نقوش، برخی زنان از پهلو بر اسب سوارند و چادری مستطیلی بر روی همه لباس‌های خود انداخته و زیر آن پیراهنی با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری پوشیده‌اند که تا مچ پا نمایان است[۱۱].

در میان ادیان الهی، زردشتیان دارای جامه ویژه مذهبی هستند؛ چنان که هر یک از پسران و دختران، پس از رسیدن به پانزده سالگی باید آن را به تن کنند و خودداری از پوشیدن آن، برای آنان پیامدهایی به دنبال دارد. از نظر دین زردشت، بر هر یک از مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سرخود را پوشانده و پوشش زنان باید به گونه‌ای باشد که هیچ یک از موهای سر زن از زیر آن بیرون نباشد[۱۲].

در قرون وسطا، مردان یهودی، زنان خود را با لباس‌هایی خاص می‌آراستند؛ اما به آنها اجازه نمی‌دادند با سر عریان در انظار عمومی ظاهر شوند[۱۳]. در عهد جدید نیز بر وجوب حجاب و پوشش زنان تأکید شده است[۱۴].

در میان اعراب عصر جاهلیت، زنان چندان پوشش را رعایت نمی‌کردند و جامه‌های آنان باز بود؛ به گونه‌ای که گردن سینه و اطراف آن پوششی نداشت[۱۵]. حتی گاه زنان عرب، همچون مردان، به صورت عریان طواف می‌کردند و این کار را فضیلت می‌شمردند؛ تا اینکه قرآن[۱۶] آن را منع نمود[۱۷] و داشتن پوشش و پرهیز از خودآرایی را بر زنان واجب ساخت[۱۸].

پیش از ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، حجاب به عنوان پدیده‌ای عرفی وجود نداشت و زنان مبالاتی نسبت به آن نداشتند؛ اما با بعثت پیامبر(ص) و نزول آیات حجاب[۱۹] از یک سو و اقدامات الزام‌آور آن حضرت(ص) از سوی دیگر، حجاب به عنوان یک ضرورت دینی در آن سرزمین واجب شده و رواج یافت.

در منابع فقهی، بحث حجاب و پوشش زن در کتاب‌های «صلاة» (بحث ستر در نماز)[۲۰] و «نکاح» (بحث جواز نگاه کردن مرد به زنی که از او خواستگاری می‌شود)[۲۱] ارائه شده است[۲۲].

حکم حجاب در نگاه فقها

  1. شیخ مفید معتقد است: برای زن مسلمان جایز نیست که زینتش را جز برای کسانی که خداوند در کتابش مباح دانسته، آشکار سازد»[۲۳]. اگر زینت متصل به بدن نباید نمایش داده شود، خود بدن که جاذبه و تحریک بیشتری می‌آفریند، به قیاس اولویت نباید نمایش داده شود.
  2. علامه حلی می‌نویسد: «همه بدن زن به جز صورت واجب است که پوشانده شود. علمای شهرها بر این حکم اجماع دارند، به جز ابوبکر بن عبدالرحمان بن هشام؛ زیرا او می‌گوید: پوشاندن همه بدن زن واجب است، حتی ناخن‌ها، که این قول مردود است. اما کفین نیز نزد علمای امامیه همانند صورت هستند و مالک و شافعی و اوزاعی و ابوثور نیز همین‌گونه گویند؛ چون ابن عباس درباره سخن خداوند متعال ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا گفت: مقصود از زینت ظاهری که مجاز به آشکار کردن هستند، همان وجه و دو کف دست است»[۲۴]. علامه حلی همچنین در نهایه می‌نویسد: «زن آزاد و بالغ، همه بدنش باید پوشانده شود؛ جز وجه و کفین و قدمین. دلیل این حکم نیز قول و خداوند متعال است: ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا[۲۵].
  3. مرحوم راوندی می‌نگارد: «وجه و کفین و قدمین عورت به شمار نمی‌روند و برای زن واجب نیست که بپوشاند»[۲۶]؛ ولی پوشش دیگر اعضا واجب است.
  4. مرحوم بحرانی در توضیح آیه ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ می‌نگارد: «خُمُر یا مقنعه‌ها جمع خمار، پارچه‌ای است برای پوشش سر زن که به دو طرف سرانداخته می‌شود. در آیه به زنان دستور داده شده که مقنعه‌ها را بر روی سینه‌هایشان نیز بیندازند تا گردن و سینه پوشیده شود؛ چون گفته شده که آنان پیشتر [گوشه و پره] مقنعه‌ها را به پشت سر می‌انداختند و در نتیجه سینه‌ها پیدا می‌شد. آیه صراحت دارد که مقنعه باید بر سینه و پشت انداخته شود تا باعث پوشش سر و گردن گردد»[۲۷].
  5. محقق کرکی آورده: «علما اجماع دارند بر اینکه همه بدن زن [به استثنای وجه و کفین] باید پوشانده شود. و قول خداوند متعال ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا به وجه و کفین تفسیر شده و مشهور فقهای امامیه قدمین را نیز استثنا می‌داند؛ زیرا قدمین غالباً آشکارند»[۲۸].
  6. شهید مطهری می‌گوید: «در اینکه پوشانیدن غیر وجه و کفّین بر زن واجب است، از لحاظ فقه اسلام هیچ گونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزء ضروریات و مسلّمات است. نه از نظر قرآن و حدیث و نه از نظر فتاوا در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد. آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دست‌ها تا مچ است»[۲۹].

متون فقهی بارها از اجماع میان فقهای مسلمان بر وجوب پوشش زن، جز وجه و کفین سخن می‌گوید:

  1. علامه حلی: «به اجماع علمای شهرها لازم است تمام بدن زن پوشانده شود»[۳۰].
  2. مقداد حلی صاحب کنزالعرفان: «فقها اتفاق نظر دارند که پوشاندن همه بدن زن لازم است، جز بر همسر و محارم»[۳۱].
  3. محقق کرکی: «اینکه همه بدن زن باید پوشانده شود، اجماعی میان علماست»[۳۲].
  4. شهید مطهری: در اینکه پوشانیدن غیر وجه و کفّین بر زن واجب است، از لحاظ فقه اسلام هیچ گونه تردیدی وجود ندارد»[۳۳].

وجوب پوشش بدن زن، فراتر از اجماع، جزء ضروریات احکام اسلامی است. ضرورت، بسیار محکم‌تر از اجماع است؛ همانند واجب بودن اصل نماز که از ضروریات است و اثباتش بی‌نیاز از اجماع و اجتهاد و فتوا و حتی کتاب و سنت است. به چند نمونه بنگرید:

  1. آیت‌اللّه بروجردی: «در وجوب پوشش غیر وجه و کفین، هیچ اشکالی نیست و با ضرورت نزد مسلمانان شیعه و سنی واجب است»[۳۴].
  2. شهید مطهری: این قسمت [پوشانیدن غیر وجه و کفّین] جزء ضروریّات و مسلّمات است»[۳۵].[۳۶]

دلایل وجوب حجاب

پیرامون ضرورت پوشش و حجاب برای زنان، آیاتی از قرآن وجود دارد که مورد استناد فقیهان قرار گرفته است. یکی از این آیات که بیشتر مورد توجه فقیهان امامیه[۳۷] و اهل سنت[۳۸] بوده، در توصیه زنان به پاک‌دامنی و پوشاندن زینت‌های غیرظاهرشان است: ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ[۳۹]. «خُمُر»، جمع «خِمار» است[۴۰] و «خِمار» همان مقنعه‌ای است که چون سر را می‌پوشاند بدین نام خوانده شده[۴۱] و بقیه آن را بر سینه خود می‌آویزند. «جُیُوب» هم جمع «جَیْب»، به معنای گریبان و سینه‌هاست[۴۲].

در این آیه، زنان از آشکار کردن زینت‌های خود جز مقداری که پیداست، منع شده‌اند: ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا؛ زینت در مقابل زشتی و به معنای زیبایی و هر آنچه که با آن تزیین و آرایش می‌کنند آمده است[۴۳]. برخی درباره این آیه «زینت زنان» را همان مواضع زینت دانسته‌اند؛ زیرا آشکار کردن خود زینت، مانند گوشواره و دست‌بند حرام نیست، و مراد از اظهار زینت، آشکار نمودن محل آنهاست[۴۴]. از نگاه برخی دیگر، مراد از زینت، خود زیور آلات است، منتها در حالی که روی بدن قرار گرفته باشد؛ چون لازمه آشکار کردن چنین زینتی، آشکار نمودن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد[۴۵]. بنابراین جایز نیست که زنان حتی بدون نمایان شدن اندامشان، زینت پنهان را آشکار سازند؛ مانند آشکار کردن لباس‌های زینتی مخصوص زیر چادر[۴۶].

درباره زینت آشکار و پنهان سه دیدگاه وجود دارد.

  1. زینت آشکار، تنها لباس است و زینت پنهان، خلخال، گوشواره، دست‌بند و زینت‌هایی است که روی بدن قرار می‌گیرند و نگاه به آنها مستلزم نگاه به بدن است؛
  2. زینت آشکار، سرمه، انگشتری و خضاب کف دست است؛
  3. زینت آشکار، صورت و کف دست‌هاست[۴۷].

آیه دیگر در خصوص اجتناب از خودآرایی بانوان، خطاب به همسران پیامبر(ص) است که به آنان توصیه می‌کند در خانه مانده و چنان که در زمان جاهلیت معمول بود، زینت‌هایشان را آشکار نکنند: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۴۸]. مفسران و فقیهان درباره این آیه که مورد استناد فقیهان امامیه[۴۹] و اهل سنت[۵۰] قرار گرفته است، حکم آن را درباره نهی از تَبَرُّجْ، حکمی فراگیر و مربوط به همه زنان و تکیه آیه بر زنان پیامبر(ص) را به عنوان تأکید بیشتر برای آنان دانسته‌اند[۵۱]. «تَبَرُّجْ» از برج گرفته شده که به معنای بلند و ظاهر بودن در برابر همه دیدگان است و در مورد زن، به این معناست که زینت‌های خود را آشکار کند[۵۲].

به گفته برخی از مفسران، منظور از جاهلیت اولی، زمان تولد حضرت ابراهیم(ع) است که زنان با پوشیدن پیراهن مروارید دوز در میانه راه‌ها، خود را به مردان عرضه می‌کردند[۵۳]. از نگاه بعضی دیگر، معنای تبرج جاهلیت اولی این است که آنها داشتن دوست برای زن را علاوه بر همسر، مجاز می‌دانستند؛ به گونه‌ای که پایین تنه خود را از آن شوهر و بالاتنه را برای دوست خود قرار می‌دادند[۵۴]. به عقیده برخی نیز جاهلیت اولی همان جاهلیت پیش از بعثت است و برای معین کردن زمان دقیق آن، دلیلی وجود ندارد[۵۵]. همچنین گفته‌اند: مقصود از جاهلیت اولی همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(ص) بوده و در آن زمان، زنان، دنباله روسری‌های خود را پشت سر می‌انداختند، چنان که گلو و بخشی از سینه، گردن‌بند و گوشواره‌های آنان نمایان بوده است[۵۶].

در آیه دیگر درباره ضرورت حجاب که مورد استناد فقیهان اسلام قرار گرفته[۵۷] آمده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ[۵۸] (احزاب، ۵۹). - «جَلَابیب» جمع «جِلْبَاب»[۵۹]، به معنی پیراهن است و برخی آن را شبیه مقنعه و پوشاننده سر و سینه دانسته‌اند[۶۰]. برخی از مفسران، «یُدنِین» را نزدیک نمودن جلباب به بدن توسط زن و آزاد نگذاشتن آن دانسته‌اند[۶۱].

در روایتی از امام باقر(ع)، وجوب پوشش مقنعه برای دختر، از اولین عادت ماهانه، یعنی زمان بلوغ تعیین شده است[۶۲]. همچنین گفته‌اند از زمانی که دختر بالغ می‌شود، پوشش موی او واجب است[۶۳]. درباره حجاب حضرت زهرا(س) گفته‌اند که آن حضرت(س) در حالی که مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامه‌ای فراگیر پیچیده بود، در جمع زنان بنی هاشم، چنان که جامه بلندش پاها را می‌پوشاند، با ابهت، حیا و متانت قدم برمی‌داشت و برای همگان، راه رفتن پیامبر اکرم(ص) را تداعی می‌نمود[۶۴].[۶۵]

حدود پوشش در ادله شرعی

گرچه حدود پوشش در آیات، ارائه شده است[۶۶]، ولی در تشخیص مقداری که از زینت‌ها پیداست، اختلاف نظر وجود دارد[۶۷].

از سوی دیگر، پوشش زن و حدود آن را باید از دو منظر، مورد توجه قرار داد: پوشش غیر عبادی که زن در غیر حالت عبادت باید در جامعه و در حضور دیگران آن را رعایت کند، و پوشش عبادی که مربوط به موقعیت زن در حال عبادت، مانند نماز، یا در حال احرام حج، یا عمره است. فقیهان در خصوص این دو حالت تفاوت‌هایی قائل شده‌اند؛ چنان که حتی پوشش در هنگام نماز و در حال احرام نیز بر اساس نظر برخی از فقیهان متفاوت است.

در خصوص پوشش غیر عبادی، بر اساس برخی از روایات، منظور از زینت‌هایی که جایز است زن در حضور نامحرم آنها را آشکار کند، صورت و کف دو دست است[۶۸]. در روایتی دیگر منظور از زینتی که ظاهر شده و نپوشاندن آن جایز است، سرمه، انگشتر و دست‌بند زن دانسته شده است[۶۹]. در این خصوص، روایات گوناگون دیگری نیز وجود دارد که منطوق یا مفهوم آنها بر جواز آشکار کردن صورت و کف دو دست دلالت می‌کند[۷۰]. با توجه به گوناگونی این روایات، بیشتر فقیهان امامیه به جواز ظاهر نمودن صورت و کف دو دست قائل شده‌اند[۷۱]. در برخی از روایات، افزون بر صورت و کف دو دست، به قدمین (پاها) نیز اشاره شده است[۷۲].

فلسفه جواز آشکار کردن این موارد، به نظر برخی از مفسران، عسر و حرج ناشی از پوشاندن این بخش‌ها از بدن است؛ زیرا زنان ناچار از برداشتن و گرفتن اشیا و گشودن چهره، به ویژه در هنگام ارائه شهادت، محاکمه و ازدواج هستند؛ همچنین هنگامی که در معابر راه می‌روند، پاهایشان آشکار می‌شود؛ بنابراین با توجه به قاعده «لاحَرَج» ظاهر کردن این موارد بدون اشکال خواهد بود[۷۳]. مذاهب چهارگانه اهل سنت - جز مذهب شافعی- معتقدند که پوشش زن در حضور مرد بیگانه یا زن غیرمسلمان، به غیر از چهره و دو دست واجب است[۷۴]. اما پیروان مذهب شافعی معتقدند که جز صورت و دستان زن، بقیه بدن در حضور مرد بیگانه، باید پوشانده شود؛ اما در برابر زن، کافر پوشاندن آنها لازم نیست[۷۵]. برخی از فقیهان امامیه نیز، پوشش زن مسلمان در برابر زن کافر را واجب نمی‌دانند[۷۶] ولی برخی دیگر آن را واجب دانسته‌اند[۷۷].

از نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت - جز مذهب مالکی - واجب است که زن و مرد در غیر از هنگام نماز هم، در هر حال، حتی در جایی که تنها هستند، عورت خود را پوشیده نگاه دارند، مگر در مواقع ضرورت، مانند قضای حاجت یا انجام غسل، البته در صورتی که کسی او را نبیند[۷۸]. اما پیروان مذهب مالکی حکم کشف عورت را برای شخص، در خلوت، جز در مواردی که ضرورت دارد مکروه دانسته‌اند[۷۹]. از نگاه امامیه پوشاندن عورت در خلوت[۸۰] و نیز از همسر واجب نیست[۸۱].

از نگاه پیروان مذاهب شافعی و حنفی، هنگامی که زن تنها بوده یا نزد یکی از محارم خود یا یک زن مسلمان است، محدوده عورت که باید در غیر نماز پوشانده شود بین ناف و زانوست[۸۲]. اما از نظر مذهب حنبلی در صورتی که زن در حضور محارم مرد خود باشد، باید تمام بدن، جز سر، صورت، گردن، دست‌ها پاها و ساق خود را بپوشاند[۸۳]. از نظر مذهب مالکی نیز، چنانچه زن در حضور محارم مرد خود باشد، جز صورت، سر، گردن، دست‌ها و پاها، بقیه بدن خود را باید شاند[۸۴]. پیروان مذهب مالکی، در خصوص پوشش زن، هنگامی که نزد سایر زنان مسلمان است، نظر شافعیه و حنفیه را پذیرفته‌اند[۸۵].

درباره پوشش عبادی، پیروان مذهب حنفی بر این عقیده‌اند که تمام بدن زنِ آزاد، حتی موهایی که از پشت گوش آویزان است باید، در هنگام نماز پوشیده شده و تنها صورت و کف دستان - نه روی آنها - و پاها می‌تواند آشکار باشد[۸۶]. پیروان شافعی و مالکی نیز معتقدند تمام بدن زن آزاد، جز صورت (وجه) و دست‌ها - روی دست‌ها و کف آنها - باید پوشانده شود[۸۷]؛ اما از نگاه مذهب حنبلی، تمام بدن زنِ آزاد، جز صورت، باید پوشانده شود[۸۸].

در میان فقیهان امامیه، ابن جنید بر این باور است که چنانچه زن در جایی که نامحرم او را نمی‌بیند بدون پوشش سر، نماز بخواند، نمازش صحیح است[۸۹]. وی در تأیید این دیدگاه به برخی احادیث مانند حدیثی که در آن امام صادق(ع) به زن آزاد مسلمان اجازه نماز را در حالی که مکشوفة الرأس (سر برهنه) است می‌دهند، استناد کرده است[۹۰]. از نظر وی تمام بدن زن عورت است و در نماز، تنها پوشاندن دو عورت (قُبُل و دُبُر) واجب است[۹۱]؛ اما از نگاه اکثر فقیهان امامیه، لازم است زن در هنگام نماز، تمام بدن، حتی سر و موهای خود را بپوشاند، جز صورت به مقدار وضو و دست‌ها و پاها (کف و رویشان)[۹۲]. از نگ نگاه صاحب‌نظران حدیث مورد استناد ابن جنید دارای معارض بوده و احتمال داده‌اند که مورد آن به شرایط ضروری مربوط باشد[۹۳]. برخی فقیهان[۹۴] در خصوص واجب نبودن پوشش صورت و دو دست زن در هنگام نماز، ادعای اجماع کرده و دلیل آن را آیه ﴿مَا ظَهَرَ مِنْهَا[۹۵] دانسته‌اند. آنان همچنین درباره عدم وجوب پوشش پاها، آن را دیدگاهی مشهور دانسته و به دلایلی همچون عورت نبودن آن اشاره نموده‌اند[۹۶]. از نگاه برخی دیگر نیز، پوشاندن پاها دیدگاه مشهوری است و میان پشت و روی آن تفاوتی نیست[۹۷]. برخی نیز بر واجب نبودن پوشش قدمین، همچون واجب نبودن پوشش وجه و کفین ادعای اجماع کرده‌اند[۹۸]. برخی دیگر از فقیهان نیز میان کف پاها و روی آنها قائل به تفصیل شده و پوشش ظاهر آن را برای زن واجب ندانسته‌اند[۹۹]. دیدگاه بیشتر فقیهان امامیه در حج نیز، وجوب پوشش، به جز صورت و کف دو دست است[۱۰۰].[۱۰۱]

موارد استثنا در پوشش

برخی از زنان از حکم وجوب پوشش به صورت کلی یا در برابر افرادی خاص استثنا شده‌اند، البته مقدار استثنا شده در این موارد متفاوت است.

۱. محارم و مانند آنها: یعنی کسانی که لازم نیست زن نزد آنها حجاب داشته و بدن خود را بپوشاند. در این خصوص در آیه ۳۱ سوره نور تمام موارد استثنا ارائه شده است؛ این استثنا که دوازده گروه را شامل می‌شود، تمام محارم سببی و نَسَبی را در بر می‌گیرد که عبارتند از: شوهر، پدر، پدر شوهر، پسران، پسران شوهر، برادران، پسران برادران، پسران خواهران، زنان، مملوکان، بی‌میلان جنسی و کودکان ناآگاه از امور جنسی. بر همین اساس از نظر فقیهان شیعه، زن نزد محارم، نیازی به حجاب نداشته و حجاب واجب نزد محارم، تنها پوشاندن عورت‌هاست[۱۰۲].

در ارتباط با زنان، با توجه به تخصیصی که در آیه مزبور آمده است، منظور از ﴿نِسَائِهِنَّ زنان فامیل و بستگان نیست؛ چراکه زنان می‌توانند به یکدیگر نگاه کرده و نیازی به پوشاندن و حجاب گرفتن از همدیگر ندارند. در برخی از روایات، این تخصیص بر این نکته حمل شده است که زنان مسلمان باید در مقابل زنان یهودی و نصرانی حجاب خود را حفظ کنند؛ چراکه این زنان معمولاً زنان مسلمان را برای همسران خود توصیف می‌کنند[۱۰۳]. برخی از مفسران[۱۰۴] و برخی از فقیهان، چنین دیدگاهی را ارائه کرده‌اند[۱۰۵]. در منابع فقهی مشهور فقیهان امامیه، نظر زن به بدن زن دیگر مطلقاً مجاز دانسته شده است و استثنائی را در این خصوص از حیث ناظر مطرح نکرده‌اند[۱۰۶].

آنچه در آیه یاد شده به ظاهر عجیب می‌نماید، ذکر نشدن عمو و دایی در کنار سایر موارد استثنا شده است؛ اما همچنان که استثنای پسر خواهر و پسر برادر حاکی است که عمه و خاله نسبت به انسان محرم هستند، با تنقیح مناط و الغای خصوصیت می‌توان دریافت که عمو و دایی نیز بر دختر برادر و خواهر، محرم بوده و نداشتن حجاب در حضور آنان اشکالی نخواهد داشت[۱۰۷]. اما برخی دیگر دلیل آن را، گنجانده شدن عمو و دایی در معنای برادران، دانسته‌اند[۱۰۸].

۲. زنان کهنسال: استثنای این افراد بر اساس آیه ۶۰ سوره نور می‌باشد که ناظر به زنان کهن‌سالی است که دیگر امید به ازدواج ندارند. آیه مزبور در مورد این گونه از زنان، برداشتن حجاب را مشروط به خودآرایی و تَبرّج نکردن دانسته و در عین حال پوشش و رعایت عفاف را برای آنان ترجیح داده است. دلیل این استثنا نیز ریشه در فلسفه حجاب دارد که در آیات پیشین ارائه شد؛ مانند پوشاندن زینت‌های مخفی[۱۰۹]، جلوگیری از ایجاد طمع در کسانی که قلب‌هایی بیمار دارند[۱۱۰]، پیشگیری از شناخته شدن و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن...[۱۱۱]. چنین انگیزه‌هایی در خصوص این گونه از زنان که جاذبه جنسی نداشته و مردان نیز رغبتی به آنان ندارند وجود ندارد. بر اساس روایاتی، این گونه زنان می‌توانند روسری از سر فرونهاده[۱۱۲] و حجاب خویش را بردارند؛ اما نباید با آراستن و زینت خویش از حالت عفاف خارج شوند[۱۱۳].

۳. کنیز: این استثنا به فراخور شرایط اجتماعی آن روزگار است که در آن استفاده از کنیزان رواج داشت؛ چراکه درباره آنان نیز، روایاتی حاکی از واجب نبودن حجاب در نماز وارد شده است[۱۱۴]. حتی در برخی روایات موجود از امامان معصوم(ع)، به آنان توصیه شده است که حجاب از روی خود برگرفته تا زنان آزاد از کنیزان بازشناخته شوند[۱۱۵]. همچنان که حجاب از اسباب تکریم زنان آزاد شمرده شده است. بسیاری از فقیهان[۱۱۶] بر اساس این روایات حکم کرده و اهل سنت نیز در نماز، حفظ حجاب را مختص زنان آزاد دانسته‌اند[۱۱۷].

۴. در برابر خواستگار: در این باره، فقیهان امامیه نگاه مرد به زنی که قصد ازدواج با او را دارد، مجاز می‌دانند[۱۱۸]. جایز بودن نظر مرد خواستگار، به معنای واجب نبودن پوشش زن در چنین موردی است. در خصوص حدود این نگاه، برخی معتقدند که مرد خواستگار تنها می‌تواند به صورت (وجه) و دستان (کفین) زن نگاه کند[۱۱۹]. چنان که در این باره ادعای اجماع نیز شده است[۱۲۰]. برخی از فقیهان بر اساس روایاتی[۱۲۱] افزون بر جایز بودن نگاه به چهره و دو دست، نظر به محاسن و موهای زنی که از او خواستگاری می‌شود را قوی‌تر دانسته‌اند[۱۲۲]. البته این دیدگاه مورد انتقاد برخی از صاحب‌نظران قرار گرفته و آنان روایت جواز نظر به محاسن و موهای زن را «مرسل» دانسته‌اند[۱۲۳].

برخی دیگر با توجه به بعضی از روایات[۱۲۴]، قائل به جواز نظر به موها، محاسن و تمام بدن زن از روی لباس شده‌اند[۱۲۵]. اما برخی نیز، احتیاط را بر نگاه کوتاه به صورت، دستان، مو و محاسن زن دانسته، اما دیدگاه برتر را تسرّی جواز نگاه کردن به سایر قسمت‌های بدن زن، جز عورت، می‌دانند[۱۲۶].

از میان مذاهب اهل سنت، مذهب حنفی، افزون بر جایز بودن نگاه مرد خواستگار به صورت و دو دست زنی که مورد خواستگاری قرار می‌گیرد، نگاه به پاهای زن را نیز جایز می‌دانند. پیروان مذهب حنبلی هم نگاه مرد به سر و صورت، گردن، دست‌ها (کفین)، پاها (قدمین) و ساق‌های چنین زنی را جائز دانسته‌اند؛ اما فرقه‌های دیگر، تنها جواز نظر به وجه و کفین را برای خواستگار پذیرفته‌اند[۱۲۷].[۱۲۸]

فلسفه تشریع پوشش در اسلام

گروهی از مفسران و اندیشمندان اسلامی با توجه به آیات قرآن و دیگر گزاره‌های دینی پیرامون حجاب، به اهداف گوناگونی برای مشروعیت این حکم اشاره کرده‌اند:

طهارت روح

خداوند در آیه ۵۳ سوره احزاب، دلیل لزوم بیان درخواست‌ها از همسران پیامبر(ص) را از پشت پرده حفظ طهارت معنوی زن و مرد دانسته است؛ همچنان که برخی از مفسران، در تبیین ارتباط بین این دو، و بر اساس گرایش غریزی انسان به جنس مخالف، یکی از دلایل گناه و زمینه‌ساز وسوسه‌های شیطانی و آلوده شدن روح را ارتباط گفتاری بی‌پرده میان زن و مرد دانسته‌اند[۱۲۹]؛ هر چند به باور مفسرانی که این آیه را به زنان پیامبر(ص) اختصاص داده‌اند، منظور از طهارت، مصون ماندن همسران پیامبر(ص) از آسیب‌های روحی همچون تهمت است؛ چنان که مقاتل بن سلیمان[۱۳۰]، سمرقندی[۱۳۱] و برخی دیگر از مفسران[۱۳۲]، پاکی از ریبه را به معنای طهارت دانسته‌اند؛ همچنین در آیه ۳۰ سوره نور، از نگه داشتن چشم و دامان از حرام، به عنوان امری پاکیزه‌تر یاد شده است[۱۳۳]؛ در ادامه با هشدار- که حاکی از عقوبت‌زا بودن آن است - به آگاهی خداوند از کردار هوس بازان، اشاره گردیده است[۱۳۴]؛ از این رو، با توجه به ترخیص حجاب برای زنان سال‌خورده در آیه ۶۰ سوره نور به پسندیده‌تر بودن رعایت حجاب و عفاف از سوی آنان اشاره شده است[۱۳۵]؛ همچنان که گروهی از مفسران در تفسیر این آیات، نسبت به اهمیت فزاینده رعایت حجاب و فروداشتن چشمان در کنترل غریزه جنسی، و نیز، خطر بزرگ تحریک نیروی جنسی بر سلامت اخلاقی و معنوی فرد و جامعه هشدار داده و توجه اکید به کنترل نگاه و رعایت حجاب را امری مطلوب دانسته‌اند[۱۳۶]. به همین دلیل، حضرت فاطمه(س) در پاسخ به پدر بزرگوارشان بهترین چیز برای زنان را، دور ماندن از نگاه مردان دانسته‌اند[۱۳۷]، حضرت علی(ع) نیز، در بیان پرهیز از گفتگو با زنان جوان، به آسیب ناشی از آن اشاره می‌کنند[۱۳۸].[۱۳۹]

افزایش جایگاه اجتماعی زن

بی‌تردید حضور و فعالیت بی‌دغدغه زنان در عرصه‌های اجتماعی و در پرتو حجاب، امری بایسته و امکان پذیر بوده و افزون بر این، آنان از جایگاه اجتماعی مناسبی نیز بهره‌مند خواهند شد. در قرآن کریم نیز، زن مؤمن، همتای مرد مؤمن[۱۴۰] و زنان پاک‌دامن هم‌کفو مردان پاک‌دامن[۱۴۱] معرفی شده و از ولایت متقابل آنها بر هم[۱۴۲] در راستای تحکیم شعائر الهی در جامعه یاد می‌شود[۱۴۳]؛ همچنین خداوند با وصف زنان هرزه به خبیث نیز، آنان را همچون مردان خبیث، زانی و یا مشرک می‌داند[۱۴۴] که گویای منزلت اجتماعی نازل آنان است[۱۴۵]؛ همچنان که روایات نیز این گونه زنان را «شرّ» و «شِرَارُ النِّسَاء» نامیده و از ویژگی‌های آنها، به خودآرایی در برابر نامحرمان و اشتیاق جنسی به آنان اشاره می‌کند [۱۴۶]؛ در کنار دلایل یادشده تجارب فردی و اجتماعی نیز مؤید این است که زنان با حفظ پوشش مناسب، به احساس عزت نفس و احترام اجتماعی افزون‌تری دست می‌یابند.[۱۴۷]

افزایش امنیت اجتماعی زن

یکی دیگر از حکمت‌های تشریع حجاب، با توجه به آیه ۵۹ سوره احزاب - پوشش سرتاسری[۱۴۸]، به منظور مصون ماندن زنان از آزار اجتماعی - افزایش ضریب امنیت اجتماعی آنهاست[۱۴۹]؛ چنان که برابر شأن نزول این آیه، لزوم پوشش زنان آزاد (حُرّه) به منظور بازشناسی ایشان از کنیزان و مصون ماندن از نگاه افراد هرزه‌ای است که به دنبال کنیزان می‌افتادند[۱۵۰]؛ بر این اساس، منظور از این فراز آیه ۵۹ سوره احزاب: ﴿ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ[۱۵۱] شناسایی آنان به عنوان زنان حره[۱۵۲] یا زنان عفیف[۱۵۳] و یا هر دو می‌باشد[۱۵۴]؛ همچنین در پاره‌ای از منابع تفسیری شیعه نیز، بدون اشاره به اختصاص حکم حجاب به زنان حره، به مورد تعرض قرار گرفتن زنان نمازگزار پس از فراغت از نماز جماعت عشا از سوی افراد لاابالی اشاره شده است[۱۵۵]؛ چنان که به عقیده برخی از مفسران، افراد لاابالی در پی کسانی می‌روند که نسبت به رفتارهای جنسی تمایل داشته و ظاهر چنین افرادی، نشان دهنده امیال درونی آنان است[۱۵۶]. در مقابل این دسته از تفسیرها، فخر رازی[۱۵۷] و عبدالکریم خطیب[۱۵۸] با توجه به مفهوم آیه پیشین، پیرامون قذف زنان مؤمن، منظور از ایذا را نیز متهم نمودن آنان به خیانت دانسته است که از دیگر پیامدهای رعایت نکردن حجاب به شمار می‌رود؛ در نامه امام رضا(ع) به یکی از یاران خود نیز، دلیل حرمت نگاه مرد به موی زنان، تهییج قوای جنسی آنان و مفسده‌آمیز بودن آن دانسته شده[۱۵۹] که با توجه به وجوب پوشش مو از سوی زن و حرمت نگاه به آن[۱۶۰]، به عنوان حکمت تشریع حجاب قابل استناد است؛ همان گونه که امروزه فمینیستها نیز - که از جهاتی حجاب را منافی آزادی زن دانسته‌اند - تأثیر آن را بر کاهش آزار جنسی زنان می‌پذیرند[۱۶۱].[۱۶۲]

حفظ کانون خانواده

حجاب و حفظ حدود در روابط زن و مرد، موجب می‌شود تا ارضای نیاز جنسی و عاطفی در انحصار خانواده باقی بماند؛ چنان که در آیه ۳۴ سوره نساء، زنان صالح به خاطر حفظ کانون خانواده و پرهیز از هرگونه خیانت - از جمله خیانت ناموسی به همسران خود - و تمکین از آنان ستایش شده‌اند[۱۶۳]؛ در عین حال، زنانی نیز هستند که در برابر مردان نامحرم، پوشش مناسبی نداشته و به خانواده اهمیت نمی‌دهند[۱۶۴]؛ در برخی از منابع دینی، منظور از لباس در آیه ۱۸۷ سوره بقره، پوشش عیب‌ها و بازدارندگی از طغیان غرایز بیان شده است[۱۶۵]؛ همچنین کاربرد واژه «احصان» از ماده حصن، به معنای دژ و قلعه[۱۶۶] درباره کسانی است که با تشکیل خانواده، خود را از انحرافات جنسی محافظت نموده[۱۶۷] و به نقش ارزنده خانواده در جلوگیری از انحراف اشاره دارد؛ بی‌تردید خانواده با ابتذال همسران، نقش محوری خود را در تأمین نیازهای جنسی از دست خواهد داد؛ چنان که امام علی(ع) در نامه‌ای به امام حسن(ع)، سخت‌گیری درباره حجاب زنان را مانع بدبینی و بی‌اعتمادی شوهران به همسران و به نفع خانواده بیان نموده‌اند[۱۶۸]؛ از این سفارش می‌توان دریافت که بی‌حجابی و بی‌بندوباری زن به بی‌اعتمادی و تردید شوهر می‌انجامد؛ از نگاه شهید مطهری، فلسفه خوشبختی انسان پوشش و کامیابی جنسی مشروع از راه همسر قانونی است؛ در حالی که در رویکرد کامیابی آزاد، همسر قانونی به لحاظ روحی، همچون زندانبان به شمار می‌رود، در نتیجه، کانون خانواده بر دشمنی و نفرت پایه‌گذاری می‌شود؛ در چنین جامعه‌ای، پسران از ازدواج و تشکیل خانواده خودداری نموده و تنها در هنگام ضعف نیروی جوانی و برای تولید نسل ازدواج می‌کنند[۱۶۹].[۱۷۰]

شبهه‌ها پیرامون پوشش

گروهی از پژوهشگران، با توجه به رابطه متقابل پوشش ظاهری و باورهای جامعه، بی‌حجابی را پیامد افول جهان بینی و ارزش‌های حاکم بر فرهنگ آن جامعه دانسته [۱۷۱] و با مقایسه تصویرها و شمایل باقی مانده از وضعیت حجاب این اقوام، در پیش از رنسانس و پس از آن، به روند تدریجی زدودن حجاب اشاره کرده‌اند که این فرایند، هم‌زمان با پیدایش شبهه‌های معرفت‌شناختی و مادی‌گرایانه نفی ارزش‌های معنوی و حیات اخروی و لذت‌گرایی به وجود آمده است؛ خاستگاه این شبهه‌ها، مبانی اومانیستی در غرب است که به پوشش مذهبی و یا ملی مرسوم آن توجه نموده[۱۷۲] که پاسخ اندیشمندان اسلامی را در پی داشته است؛ مهم‌ترین شبهه‌های ارائه شده عبارتند از:

غیردینی بودن پوشش

با توجه به مطالب پیش‌گفته برخی از صاحب‌نظران حجاب را فاقد مبنا و پشتوانه دینی و علت گسترش آن را در جوامع اسلامی، عوامل غیردینی مانند آداب و رسوم ملی برخی از ملت‌های مسلمان شده و نیز، برداشت نادرست از آموزه‌های اسلامی دانسته‌اند[۱۷۳]؛ همچنین این منتقدان از منظر درون دینی به بررسی دلایل حجاب پرداخته و اشکالاتی مانند اختصاص حجاب به همسران پیامبر(ص) و وجوب پوشش زیورآلات را مطرح کرده‌اند[۱۷۴]؛ چنان که گاه منظور از تشریع این حکم، جلوگیری از تعرض و تجاوز جنسی به زنان، به دلیل محیط اجتماعی خشونت‌آمیز مدینه در زمان پیامبر(ص) بیان شده که نمی‌توان آن را به زمان و مکان دیگر تعمیم داد[۱۷۵]. بر همین اساس، اندیشمندان اسلامی، با توجه به مفهوم آیات حجاب و یا طرح مستقل شبهه، به این شبهه‌ها پاسخ داده‌اند[۱۷۶]؛ در مجموع می‌توان گفت که افزون بر دلایل قرآنی و روایی پیش‌گفته - وجود حکم حجاب از زمان فرو فرستادن وحی[۱۷۷] - مضمون آیات دیگر نیز به وجوب حجاب اشاره دارد؛ برای نمونه، آیه ۶۰ سوره نور در رفع تکلیف حجاب از زنان سال‌خورده به شرط تبرّج نداشتن[۱۷۸] و نیز آیه ﴿وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ[۱۷۹] در ممنوع بودن آشکار کردن، زینت‌ها، به روشنی وجوب حجاب را بیان می‌کند؛ چنان که صحابه و تابعان آن حضرت(ص) به ویژه ابن عباس، سعید بن جبیر، عکرمه و دیگران از آیات حجاب، وجوب و شمول آن را دریافته‌اند[۱۸۰]؛ همچنین بررسی‌های تاریخی حاکی از التزام زنان عصر پیامبر(ص) به رعایت حجاب است؛ چنان که در گزارش عایشه و ام سلمه تمام زنان مدینه، پس از نزول آیه ۳۱ سوره نور[۱۸۱] و آیه ۵۹ سوره احزاب، خود را ملزم به رعایت پوشش سر دانستند[۱۸۲]؛ افزون بر این، تمامی روایاتی که از پیشوایان معصوم(ع) به تعیین محدوده زمانی حجاب، یا تشویق به رعایت یا تهدید نسبت به ترک آن[۱۸۳] و نیز، به تبیین ماهیت و جایگاه حجاب پرداخته‌اند، بر لزوم حجاب، مقطع زمانی تشریع و نیز شمول آن دلالت دارند؛ در پاره‌ای از این روایات، با تعبیری کنایه آمیز، سراسر بدن زن به عنوان مرزهای بی‌دفاع یک کشور، «عورت» نام گرفته که پوشاندنش ضروری است[۱۸۴]. در گروهی دیگر نیز، پیامبر(ص) زنان را از جلوه‌گر نمودن بدن خود، جز صورت و دست‌ها بازداشته‌اند[۱۸۵]. همچنین حضرت علی(ع) در سفارشی به فرزند خود، امام حسن(ع)، وی را به رعایت حجاب از سوی زنان و جلوگیری از تماس مردان با ایشان سفارش نمود[۱۸۶].[۱۸۷]

مغایر بودن پوشش با آزادی و تساوی زن و مرد

با نفوذ اندیشه لیبرالیسم و پذیرش نظام اجتماعی غرب به عنوان الگوی مطلوب و در جوامع روشن فکر اسلامی، با هدف دستیابی به پیشرفت اقتصادی، آزادی به معنای تساوی حقوق زنان و مردان و رفع هرگونه تبعیض، به ویژه در چگونگی پوشش در بین روشن‌فکران افزایش یافت [۱۸۸]؛ همچنان که امروزه فمینیست‌ها با تأکید بر اصول لیبرالیسم، مانند فردگرایی، ترویج ارزش‌هایی همچون آزادی، استقلال، خودکفایی، برابری و خودشکوفایی زنان، ضرورت حجاب را به طور کلی انکار می‌کنند [۱۸۹]؛ آنان افزودن بر حذف همه تمایزات جنسیتی، تساوی کامل حقوق اخلاق و مسئولیت‌ها، روابط جنسی آزاد و جایگزینی حقوق را با ایمان و اخلاق خواستار هستند[۱۹۰].

در پاسخ به این شبهه‌ها باید گفت که زن در اندیشه باستانی و مذهبی غرب، به عنوان ابزار دست مرد و موجودی فروتر از یک انسان، از حقوق ابتدایی خود محروم بوده است[۱۹۱]؛ حال آنکه از نگاه اسلام، زن و مرد از کرامت الهی مشترکی برخوردار هستند[۱۹۲] که در برخی از تفسیرها، به علم[۱۹۳] و شناخت[۱۹۴] معنا شده است؛ همان‌گونه که در پاره‌ای از منابع دینی به نقل از پیامبر اسلام(ص) زنان از نظر جنسی، همتای مردانند: انمَا النِّسَاءُ شَقَائِقُ الرجال[۱۹۵]؛ از این رو هیچ گونه تبعیض جنسیتی بین آنها وجود ندارد؛ همچنین در اسلام، دلیل جاذبه زن و مرد نسبت به یکدیگر، نه تنها ارضای خواسته‌های جنسی، بلکه تأمین وضعیت روحی مناسب[۱۹۶] برای دستیابی به خوشبختی معنوی است[۱۹۷]؛ متناسب با چنین ناهمگونی در تلقی از جایگاه و نقش سازنده زن، آنچه در غرب، ارمغان آزادی و تساوی به شمار می‌رود، از نگاه اسلام، می‌تواند امری محدودیت‌زا و نابرابر باشد؛ چنان که شهید مطهری مقید ساختن زن و مرد با رعایت مصالح اجتماعی و به‌کارگیری روشی سازگار با تعادل اخلاقی را منافی با اصل آزادی انسان نمی‌داند[۱۹۸].

از نگاه امام خمینی نیز، تجربه فعالیت‌های ضد رژیم شاه، نشان داد که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوشش اسلامی یافته‌اند[۱۹۹]؛ همچنین به باور گروهی از اندیشمندان، شعار آزادی زن در جوامع غربی، تنها به اسارت بیشتر وی در دست شهوت‌رانان انجامید؛ همچنان که با شعار برابرسازی فرصت‌های اجتماعی، کارهای سخت و دور از توان جسمی و روحی زن به وی تحمیل شد[۲۰۰]. در این میان برابری زن و مرد نیز متناسب با فلسفه آفرینش، خواسته‌ها و توانایی‌های آنان ترسیم می‌شود؛ از این رو در پیوند با حجاب، احکام متفاوتی برای زن تشریع شده است؛ زیرا آنها از نظر تحریک‌پذیری جنسی متفاوتند؛ در زنان تمایل به خودآرایی جلوه بیشتری دارد[۲۰۱] و مردان سریع‌تر از زنان تحریک می‌شوند[۲۰۲]؛ بی‌تردید حجاب زن نه تنها مانع فعالیت‌های اجتماعی وی نیست، بلکه به باور برخی از صاحب‌نظران شیوه‌ای برای جلوگیری از ارضای نیازهای جنسی در خارج از چارچوب خانواده است؛ چراکه باعث موفقیت و پیشرفت بیشتر زن در فعالیت‌های اجتماعی شده و او را به فعالیت‌های تحصیلی و شغلی پایبند می‌کند[۲۰۳]؛ همچنان که فمینیست‌ها نیز، رعایت معیارهای زنانگی همچون جذابیت ظاهری را باعث صرف وقت و اهتمام کمتری به فعالیت‌های شغلی در زنان می‌دانند[۲۰۴].[۲۰۵]

تأثیر پوشش در افزایش التهاب جنسی

گروهی از منتقدان حجاب، اِعمال محدودیت در مسائل جنسی را دلیل افزایش حرص و التهاب جنسی افراد می‌دانند؛ برای مثال راسل نگاه به قوزک پای یک زن برای تحریک انسان اولیه دوران ویکتورین را کافی می‌داند؛ حال آنکه امروزه مردان، تنها با دست یافتن به مقصود نهایی، تحریک می‌شوند؛ چنان که وی تغییر مدل لباس خانم‌ها را علت این امر به شمار می‌آورد[۲۰۶]؛ به باور فروید نیز، زمانی لذت به اوج خود می‌رسد که بین نگرنده و نگریسته، فاصله و محدودیتی باشد و این گونه، زن به عاملی تحریک کننده تبدیل می‌شود[۲۰۷]؛ همچنان که در روایتی، در دسترس بودن، دلیل کم شدن شهوت دانسته شده است[۲۰۸]. بر همین اساس گروهی از شارحان این روایت، فقر را موجب حرص و در نتیجه شهوت[۲۰۹]، و برخی نیز، با الهام از این قاعده، دوران پیری و عجز را زمان بیدار شدن آرزوها دانسته‌اند[۲۱۰].

برخی از صاحب‌نظران در پاسخ به این شبهه با تفکیک مباحث نظری و گرایش‌های غریزی، نوع دوم را خارج از این اصل می‌دانند[۲۱۱]؛ چنان که به باور شهید مطهری نیز این فرضیه نه تنها با شواهد معتبر تأیید نشده است، بلکه آزادی جنسی، باعث شعله‌ور شدن شهوت و افزایش طمع افراد می‌شود؛ اگرچه ممکن است در اثر افراط، نسبت به برخی از شیوه‌ها و مصادیق آن دل‌زدگی ایجاد شود، ولی حرص شخص، او را به گزینش شیوه‌های دیگر بر می‌انگیزد[۲۱۲]؛ به باور جامعه شناسان نیز، پیامد ساختارشکنی سنت‌های اصیل در جوامع مدرن، به وجود آمدن سردرگمی و بی‌قاعدگی است[۲۱۳]؛ همچنین کمیابی یا محرومیت، زمانی به جذابیت می‌انجامد که بر اساس فرهنگ و نظام ارزشی یک جامعه، پدیده‌ای «مطلوب»، مورد نیاز و ارزشمند باشد[۲۱۴]؛ در حالی که ارضای افسارگسیخته غرایز جنسی، افزون بر تعارض با فطرت انسان، در ساختار ارزشی جامعه اسلامی نیز، جایگاهی ندارد؛ برای مثال می‌توان به واکنش‌های اجتماعی مردم که پس از سقوط رضاخان (شهریور ۱۳۲۰) به خاطر موضوع کشف حجاب در ایران[۲۱۵] یا تمایل شدید معنوی مردم در ایالت‌های جداشده از شوروی سابق، و نیز، با روی کار آمدن اسلام‌گرایان در ترکیه و یا پس از سقوط حکومت‌های دیکتاتوری در تونس و مصر اشاره نمود؛ همچنین همان گونه که کمیابی هیجان انگیز است، «کثرت» نیز از عوامل تحریک هیجان به شمار می‌رود[۲۱۶]؛ آمارهای تکان دهنده در جوامع غربی از تجاوز به عنف و هتک حرمت زنان[۲۱۷]ثابت می‌کند که رواج آزادی‌های جنسی، نه تنها انگاره راسل را تأیید نکرده بلکه هزینه‌های فراوانی را برای ابداع و اشاعه شیوه‌های نوین انگیزش و ارضای جنسی در پی داشت؛ همچنین با رد شدن فرضیه راسل، فرضیه مقابل آن تأیید می‌شود که در عین طبیعی خواندن و پذیرش غریزه جنسی[۲۱۸]، ازدواج و تشکیل خانواده را - به عنوان محبوب‌ترین نهاد نزد خداوند[۲۱۹] - راهی مشروع برای ارضای نیازها[۲۲۰] و از عوامل رشد دینی[۲۲۱] دانسته و با ایجاد پاره‌ای از محدودیت‌های فطری، به ویژه الزام زنان به حجاب، آستانه تحریک‌پذیری جنسی را در محیط‌های عمومی کاهش می‌دهد.[۲۲۲]

منابع

پانویس

  1. جواهر الكلام: ج۲، ص۴ و ج۲۹، ص۷۵ ـ ۸۰.
  2. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  3. جواهر الكلام: ج۲۹، ص۹۴ ـ ۹۶
  4. جواهر الكلام: ج۲۹، ص۸۵
  5. ر.ک. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، صفحه ۲۸۳-۲۸۴.
  6. دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام، ج۱، ص۱۸، ۱۲۳.
  7. محمدی آشنانی، علی، حجاب در ادیان الهی، ص۲۳.
  8. محمدی آشنانی، علی، حجاب در ادیان الهی، ص۲۳ -۲۴.
  9. ر.ک: ضیاء پور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ص۱۷ – ۲۶.
  10. ضیاء پور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ص۱۹۴.
  11. ضیاء پور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ص۷۵.
  12. محمدی آشنانی، علی، حجاب در ادیان الهی، ص۹۲ – ۹۳.
  13. دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام، ج۴، ص۴۸۴.
  14. کتاب مقدس، نامه اول پولس به قرنتیان، ج۱۱، ص۵ – ۷.
  15. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۳، ص۲۳۱؛ شهابی، محمود، ادوار فقه، ج۲، ص۱۷۳.
  16. ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ * قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد * بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۱-۳۲.
  17. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۲، ص۲۲۳.
  18. ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱؛ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  19. ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱؛ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  20. ر.ک: نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۸، ص۱۶۳.
  21. ر.ک: نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۶۳.
  22. شمس ناتری، محمد ابراهیم، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۴ ص ۲۹۱.
  23. أحکام النساء (للشیخ المفید)، ص۵۶.
  24. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۷.
  25. نهایة الأحکام، ج۱، ص۳۶۶.
  26. فقه القرآن، ج۲، ص۱۲۸.
  27. الحدائق الناضرة، ج۷، ص۹۶.
  28. جامع المقاصد، ج۲، ص۹۶.
  29. فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۵۰۷.
  30. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۴۶.
  31. کنزالعرفان، ج۲، ص۲۲۲.
  32. جامع المقاصد، ج۲، ص۹۶.
  33. فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۵۰۷.
  34. تبیان الصلاة، ج۳، ص۲۵۰.
  35. فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۵۰۷.
  36. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۱۶-۲۱۹.
  37. مفید، محمد بن محمد، احکام النساء، ص۵۶؛ قطب راوندی، سعید بن هبة الله، فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، ج۲، ص۱۲۹؛ ر.ک: فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۲۱ – ۲۲۴.
  38. کاشانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۵، ص۱۲۱- ۱۲۲؛ ابن قدامه، عبد الله بن احمد، المغنی، ج۱، ص۶۳۷؛ بھوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۱، ص۳۱۶.
  39. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  40. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۵۹.
  41. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۷۰۰ – ۷۰۱.
  42. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۴۳۷.
  43. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۷، ص۳۸۷؛ ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۱؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۲۶۱.
  44. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷؛ حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۳۹۶؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۱۱.
  45. فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۲۲.
  46. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۳۹.
  47. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۱۰۳-۱۰۴؛ همو، مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷؛ فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۲۲.
  48. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  49. مفید، محمد بن محمد، احکام النساء، ص۵۵-۵۶.
  50. ابن نجیم مصری، زین الدین بن ابراهیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج۴، ص۳۳۲؛ سیدسابق، ج۲، ص۲۰۹.
  51. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۰۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰؛ سید سابق، فقه السنة، ج۲، ص۲۱۰.
  52. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۷۷؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۷۴.
  53. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج‌۳، ص۵۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۱۳-۳۱۴.
  54. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۸.
  55. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۰۹.
  56. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰.
  57. جوادی آملی، عبدالله، الصلاة، ص۵۱؛ سید سابق، فقه السنة، ج۲، ص۲۱۰.
  58. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  59. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۸۴.
  60. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۲۸۳.
  61. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۲۸.
  62. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۳۲؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۲۸.
  63. ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۲۸.
  64. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۲.
  65. شمس ناتری، محمد ابراهیم، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۴ ص ۲۹۶.
  66. ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  67. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۰ – ۵۲۱؛ ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۰۰ – ۲۰۲.
  68. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۱؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۰۱.
  69. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۱.
  70. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۸ - ۵۲۹؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۱۶.
  71. شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۶- ۴۷؛ امام خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۲۴۳.
  72. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۱؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۰۱.
  73. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۳، ص۲۳۱.
  74. ر.ک: شربینی، محمد بن احمد، الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع، ج۲، ص۶۷، ۷۰؛ ابن عابدین، محمدامین، حاشیة رد المحتار علی الدر المختار، ج۱، ص۴۳۹؛ ج۶، ص۷۰۰.
  75. ر.ک: نووی، محیی الدین بن شرف، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۷۰ – ۳۷۱.
  76. شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۵ - ۴۶؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۱ – ۷۲.
  77. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۶۲.
  78. نووی، محیی الدین بن شرف، المجموع، ج۳، ص۱۶۵- ۱۶۶؛ بھوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۱، ص۳۱۳؛ شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار من احادیث سید الاخیار، ج۲، ص۴۸.
  79. أبو البرکات، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۱، ص۲۱۵.
  80. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۴۳؛ حلی، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد، ج۱، ص۸۴.
  81. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۹۴؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۶.
  82. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱۰، ص۱۴۷ – ۱۴۸؛ نووی، محیی الدین بن شرف، المجموع، ج۱۶، ص۱۳۴.
  83. ابن قدامه، عبد الله بن احمد، المغنی، ج۷، ص۴۵۴- ۴۵۵.
  84. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲، ص۱۸۲.
  85. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲، ص۱۸۰.
  86. حصکفی، محمد بن علی، الدر المختار شرح تنویر الابصار، ج۱، ص۴۳۷.
  87. شافعی، محمد بن ادریس، الأم، ج۱، ص۱۰۹؛ أبو البرکات، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۱، ص۲۱۴.
  88. ابن قدامه، عبد الله بن احمد، المغنی، ج۱، ص۶۳۶ – ۶۳۷؛ ابن قدامه، محمد بن احمد، الشرح الکبیر، ج۱، ص۴۵۸؛ بھوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۱، ص۳۱۶.
  89. ر.ک: علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۲، ص۹۶؛ ابن فهد حلی، احمد بن محمد، المهذب البارع، ج۱، ص۳۳۰؛ اشتهاردی، ص۵۱.
  90. طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۲۱۸؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۱۰.
  91. علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۲، ص۹۸؛ اشتهاردی، ص۵۲.
  92. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعه، ج۳، ص۸؛ اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۲، ص۱۰۶؛ نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، ج۴، ص۲۴۲.
  93. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۸، ص۱۶۵.
  94. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعه، ج۳، ص۸.
  95. «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  96. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعه، ج۳، ص۸.
  97. کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج۲، ص۹۷.
  98. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، ج۴، ص۲۴۲.
  99. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۵۵؛ حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۶۵؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۰۲.
  100. محمودی، محمدرضا، مناسک حج مطابق با فتاوای امام خمینی و مراجع تقلید، ص۲۹۴.
  101. شمس ناتری، محمد ابراهیم، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۴ ص ۲۹۹-۳۰۲.
  102. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۶؛ ابن فهد حلی، احمد بن محمد، المهذب البارع، ج۳، ص۲۰۷؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۲ -۷۳.
  103. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱۹؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۵۹۳.
  104. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۴۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷.
  105. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۶۲.
  106. شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۵؛ نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، ج۱۶، ص۶۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۱.
  107. ر.ک: علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۹؛ حلی، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد، ج۳، ص۴۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۵۴.
  108. ر.ک: فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۲۳.
  109. ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  110. ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.
  111. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  112. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۲؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۰۳.
  113. ﴿وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  114. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۹۴؛ ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۰۹ – ۴۱۰.
  115. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۳۴۵؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۱۱.
  116. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۱، ص۲۵۷؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، ج۱، ص۵۲۵؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۸، ص۲۲۱.
  117. جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت(ع)، ج۱، ص۲۸۵.
  118. صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۳۳۹.
  119. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۵۲۰؛ محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۹۵؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، ج۵، ص۹۷-۹۸.
  120. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، ج۱۶، ص۳۶؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۶۳.
  121. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۳۵؛ ر. ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۸۸-۹۰.
  122. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، ج۱۶، ص۳۷.
  123. شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، ج۵، ص۹۷- ۹۸.
  124. ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۸۸ – ۹۰.
  125. ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص۴۸۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۶۷.
  126. امام خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۲۴۵.
  127. زحیلی، وهبة بن مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۷، ص۳۷.
  128. شمس ناتری، محمد ابراهیم، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۴ ص ۳۰۳-۳۰۶.
  129. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۲، ص۲۸؛ جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۵، ص۲۴۲؛ قشیری، عبدالکریم بن هوازن، لطائف الاشارات، ج۳، ص۱۶۹.
  130. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۵۰۴.
  131. سمرقندی، نصر بن محمد، بحرالعلوم (تفسیر سمرقندی)، ج۳، ص۷۰.
  132. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۰۳.
  133. سمرقندی، نصر بن محمد، بحرالعلوم (تفسیر سمرقندی)، ج۲، ص۵۰۸.
  134. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۳۸.
  135. کاظمی، جواد بن سعید، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج۳، ص۲۹۹.
  136. ر.ک: سید قطب، قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۵۱۱ – ۲۵۱۲؛ فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۱۶، ص۲۸۸ - ۲۸۹؛ زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر الوسیط، ج۲، ص۱۷۴۶؛ مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، ج۸، ص۲۹۹-۳۰۰.
  137. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۳۳؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۹۴.
  138. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۴۸؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الانوار، ص۳۴۷.
  139. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۲.
  140. ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا «بی‌گمان خداوند برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راست‌گفتار و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان بخشنده و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خداوند را بسیار یاد می‌کنند، آمرزش و پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۳۵.
  141. ﴿الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ «پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) می‌گویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶.
  142. ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
  143. سمرقندی، نصر بن محمد، بحرالعلوم (تفسیر سمرقندی)، ج۲، ص۷۳.
  144. ﴿الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ «مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است» سوره نور، آیه ۳؛ ﴿الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ «پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) می‌گویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶.
  145. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۷، ص۴۲۴؛ مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، ج۸، ص۲۹۱.
  146. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۵ - ۳۲۶؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج٣، ص٣٩٠ – ۳۹١.
  147. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۳.
  148. فراء، یحیی بن زیاد، معانی القرآن، ج۲، ص۳۴۹؛ سورآبادی، عتیق بن محمد، تفسیر سورآبادی، ج۳، ص۱۹۹۵؛ میبدی، رشید الدین، کشف الاسرار و عدة الابرار (تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، ج۸، ص۸۹.
  149. امین اصفهانی، سیده نصرت، مخزن العرفان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۵۴.
  150. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۵۰۷–۵۰۸.
  151. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  152. جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۵، ص۲۴۵.
  153. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۵۰۸.
  154. امین اصفهانی، سیده نصرت، مخزن العرفان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۵۴.
  155. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۶.
  156. حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن الی الاذهان، ج۴، ص۳۵۸؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج۸، ص۳۹۳.
  157. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ج۲۵، ص۱۸۳.
  158. خطیب، عبدالکریم، التفسیر القرآنی للقرآن، ج۱۱، ص۷۵۱.
  159. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۵۶۴ - ۵۶۵؛ همو، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۰۴.
  160. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۱۱.
  161. sec: Abu Odeh، ۲۴۸-۲۵۰.
  162. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۴.
  163. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۷۱.
  164. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۵ - ۳۲۶؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰ – ۳۹۱.
  165. سید قطب، قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، ج۱، ص۱۷۴.
  166. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۱۱۹.
  167. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۶۷.
  168. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۸؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۱ – ۴۲.
  169. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۷.
  170. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۵.
  171. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص۸-۹.
  172. ر.ک: حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص۲۷- ۲۹.
  173. دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، ج۱، ص۴۳۳-۴۳۴.
  174. ر.ک: مهریزی، مهدی، آسیب‌شناسی حجاب، ص۱۷-۲۵.
  175. مرنیسی، فاطمه، زنان پرده‌نشین و نخبگان جوشن‌پوش، ترجمه ملیحه مغازه‌ای، ص۲۶۷.
  176. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۶۳ -۵۶۴؛ ر.ک: جعفریان، رسول، رسایل حجابیه، شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب،.
  177. ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۳۸-۴۳۹.
  178. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۵۴۲.
  179. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  180. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۲۲۱ – ۲۲۲.
  181. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۳، ص۲۳۱.
  182. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۲۲۱.
  183. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱۸ - ۵۲۱؛ ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۰۹؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۶۰ – ۱۶۲.
  184. ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ج۲، ص۱۱۹.
  185. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۸، ص۹۳ ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)، ج۷، ص۸۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۱۲۵؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۴۲.
  186. نهج البلاغه، نامه ۳۱ (تحقیق و شرح محمد عبده، ج۳، ص۵۶).
  187. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۷.
  188. صلاح، مهدی، کشف حجاب (زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها)، ص۶۰–۶۱.
  189. Mintz، ۲۰۶-۲۰۷
  190. ر.ک: هاجری، عبدالرسول، فمینیسم جهانی و چالش‌های پیش رو، ص۱۸ – ۲۰.
  191. فرنچ، مارلین، جنگ علیه زنان، ترجمه توراندخت تمدن، ص۸۱.
  192. ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  193. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۲.
  194. سلمی، محمد بن حسین، حقائق التفسیر، ج۱، ص۳۹.
  195. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۱، ص۱۶۸.
  196. ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  197. ر.ک: ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۳۰۴.
  198. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۴۷.
  199. امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۲۴۷.
  200. عطیه، خالد، المرأة و شعار تحریرها، المرأة فی الفکر الاسلامی المعاصر، ص۱۴۵.
  201. ﴿أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ «و آیا آن کس که در زیور پرورش می‌یابد و در چالش ناتوان است (شایسته فرزندی خداوند است)؟» سوره زخرف، آیه ۱۸.
  202. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۴۹۷؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳، ص۶۲.
  203. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۵۰.
  204. Daniels، ۶۷، Tong، ۲۸.
  205. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۲۸.
  206. اگنر رابرت ادوارد، برگزیده افکار راسل، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تحقیق محمد تقی جعفری، ص۱۵.
  207. نفیسی، حمید، زن و نشانه‌شناسی حجاب و نگاه در سینمای ایران، ص۴۱۸.
  208. نهج البلاغه، حکمت ۲۴۵ (تحقیق و شرح محمد عبده، ج۴، ص۵۴)؛ لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، ص۱۳۵.
  209. ابن فندق بیهقی، علی بن زید، معارج نهج البلاغه، ص۴۴۱؛ کیدری، محمد بن حسین، حدائق الحقائق فی شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۶.
  210. خوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۰۶.
  211. ر.ک: فضل الله، سید محمد حسین، قرائة جدیدة لفقه المرأة الحقوقی، ص۱۳۹–۱۴۱.
  212. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۵۵.
  213. گیدنز، آنتونی، جامعه‌شناسی، ترجمه: حسن چاووشی، ص۳۰۱؛ Giddens، ۲۰۷.
  214. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۱۲۷ – ۱۲۸.
  215. صلاح، مهدی، کشف حجاب (زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها)، ص۲۰۷.
  216. حق شناس، سید جعفر، نظام اسلامی و مسئله حجاب، ص۱۲۷.
  217. حکمت‌نیا، محمود، حقوق المرأة بین الواقع المعیش و المواثیق الدولیه، المرأة فی الفکر الاسلامی المعاصر، ص۱۹۴ – ۱۹۵.
  218. ر.ک: سبزواری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۱۰۱ – ۱۰۲.
  219. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۹۶؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۱۴.
  220. ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
  221. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۱۸؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۹۶؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵.
  222. فتاحی‌زاده و بستان، مقاله «پوشش زن»، دانشنامه فاطمی ج۶ ص ۲۳۰.